پردازش اربعین حسینی

حسینُ منی و انا من حسینی

پردازش اربعین حسینی

حسینُ منی و انا من حسینی

پردازش اربعین حسینی

در این صفحه مطالب گردآوری شده توسط حسین صفرزاده به اشتراک گذاشته می شود

آخرین مطالب
پربیننده ترین مطالب
نویسندگان

۶۶ مطلب با موضوع «قرآن» ثبت شده است

۱۵
تیر

               بسم الله الرحمن الرحیم

             اللهم صل علی محمد وآل محمد وعجل فرجهم

  1. جلسه نهم تفسیرسوره یس:حضرت استاد آیت الله مظاهری8/10/1389چهارشنبه 23محرم.
  2. انَّا نَحْنُ نُحْیِ الْمَوْتى‏ وَ نَکْتُبُ ما قَدَّمُوا وَ آثارَهُمْ وَ کُلَّ شَیْ‏ءٍ أَحْصَیْناهُ فی‏ إِمامٍ مُبینٍ (12)
  3.  دبروز گفتم مساله معاد یک چیزی است که قرآن روی آن خیلی تکرار دارد و هیچ موضوعی را این قدر قرآن روی آن اهمیت نداده است 1400آیه راجع به معاد روز قیامت
  4. لذا تقاضا کردم از همه شما این که به یاد مرگ و قبر و برزخ و قیامت خیلی باشید نیروی کنترل کننده است
  5. برای انسان و یک تو دهنی توی دهان شیطان درون و شیطان برون و غفلت که بدترین صفات است که آدم را جهنمی می کند این مرگ یاد قبر و قیامت این غفلت را کم می کند
  6. دیگر کم کم برسد به آنجا دائم التوجه باشد دیروز می گفتم که معاد از نظر قرآن معاد جسمانی است یعنی ما صف محشر که می آییم با همین جسم و روح و قرآن بیش از هزار جا اسرار دارد روی همین که ما با جسم وارد صف محشرمی شویم
  7. آن کسانی که خوب هستند و بهشت می روند هم لذت جسمی دارند و هم لذت روحی و آنهایی هم که بد هستند و جهنم می روند هم الم جسمی دارند و هم الم روحی و قرآن در بیش از هزار آیه به این مطلب گوش زد می کند و لازم هم نیست که ما خصوصیاتش را بدانیم نمی شود هم که بدانیم
  8. آنچه که هست این است که قرآن گفته، صادق مصدق گفته ما هم باید بگوییم چشم .
  9. مطلب دوم راجع به نامه عمل است وَ نَکْتُبُ ما قَدَّمُوا وَ آثارَهُمْ ...  یعنی آنچه انسان در این دنیا انجام می دهد این در روز قیامت موجود می شود.
  10. این نامه عمل دو سه تا معنا دارد :یک معنا این که قرآن چندین جا دارد این که روایات فراوان داریم همه مردم هم می دانند از بس برایشان گفته شده
  11. این که همیشه دو تا ملک روی شانه راست و چپ ما است و اعمال خوب و بد ما را می نویسد  ما یَلْفِظُ مِنْ قَوْلٍ إِلاَّ لَدَیْهِ رَقیبٌ عَتیدٌ 26 اگر هم مثال بخواهم بزنم البته مثال صد در صد با این مثل نمی خواند اما مثل ضبط صوت . ضبط صوت که در مقابل انسان است اگر دیگر عکس برداری هم بکند هر چه انسان بگوید و هر کار که انجام بدهد عکس برداری می شود
  12. و این ملک رقیب و عتید که قرآن می فرماید همیشگی هم نیست در روایات داریم که رقیب و عتید که دیروز بودند امروز نیستند اول اذان صبح هم با هم عوض و بدل می کنند آنها می روند و اینها می آیند.
  13. می گفت به یک اهل دلی در حرم مطهر امیر المومنین گفتم که اذان صبح شده یا نه ؟ او گفت مگر نمی بینی ملائکه رقیب و عتید که برای ما بودند رفتند رقیب و عتید تازه دارند می آیند ، آمدند.
  14. آنهایی که دارای کشف و شهود هستند می بینند دائما می بینند با ملائکه رفیقند.
  15. خب این یک نامه عمل است که در روز قیامت این نامه عمل را ، این ضبط صوت را به انسان می دهند اگر آدمهای خوبی هستند به دست راستشان می دهند
  16. و اگر آدمهای بدی هستند به دست چپ آنها داده می شود و اگر خیلی بد هستند به دست چپشان می دهند اما دست ها قفل شده از عقب ،
  17. یعنی یک رسوایی وَ نَکْتُبُ ما قَدَّمُوا وَ آثارَهُمْ ...  یعنی آنچه در دنیا به دست آوردید ما نوشتیم و در روز قیامت به شما می دهیم.
  18. یک معنای دیگه وَ نَکْتُبُ ما قَدَّمُوا وَ آثارَهُمْ ... نامه عمل به معنای تجسم عمل که لفظ نکتم را با آن اولی می سازد و این ما قدموا با دومی این که انسان هر کاری که در این دنیا انجام بدهد یک صورت خاصی به خود می گیرد به تناسب عمل
  19. اگر آن اعمال ما خوب است بصورت خوب اگر اعمال ما بد است بصورت بد به این می گویند تجسم عمل. قرآن در این باره خیلی آیه دارد . یَوْمَ تَجِدُ کُلُّ نَفْسٍ ما عَمِلَتْ مِنْ خَیْرٍ مُحْضَراً 27 در روز قیامت هر چه خوب و بد موجود است و یک رسوایی برای آدمهای بد قرآن میگه مرتب میگه ای کاش بین من و اعمال من فاصله بود و مردم نمی دیدند
  20. این رسوایی را .قرآن می فرماید که می ترسانمت رئوف و مهربان هستم به تو می گویم این ها هست در آینده مواظب باش نداشته باشی خوبش را داشته باشی این هم معنای دوم آن می باشد
  21. معنای تجسم نامه ی عمل این است که این هم قرآن زیاد دارد این کلمه و وَ نَکْتُبُ ما قَدَّمُوا وَ آثارَهُمْ ... این آثار یک معنای دیگر دارد و این که هر چه انسان به جا بیاورد روی هویت انسان تاثیر دارد
  22. اگر کارهای خوب باشد انسان را در انسانیت شکوفا می کند بعد وقتی که به صف محشر می آید یک نور همه جا را نورانی می کند یک انسان کامل . هاؤُمُ اقْرَؤُا کِتابِیَهْ 28 بیاید ببینید که من در دنیا زحمت کشیدم یک انسان کامل شدم
  23. اما اگر اعمال بد باشد روی هویت انسان اثر می گذارد علی اعوذ بلالله ظلم زور و توهین روی توهین ،غیبت روی غیبت ، گناه روی گناه ، انسان را بصورت سگ در می آورد می آید صف محشر بصورت سگ میشناسند او را و در حالی که او را می شناسند اما صیرتا یک سگ است
  24. قرآن خیلی در این باره صحبت دارد من جمله وَ کُلَّ إِنسانٍ أَلْزَمْناهُ طائِرَهُ فی‏ عُنُقِهِ وَ نُخْرِجُ لَهُ یَوْمَ الْقِیامَةِ کِتاباً یَلْقاهُ مَنْشُوراً 29
  25. در روز قیامت شانش به گردنش می باشد یعنی هویدا می شود به آن صورتی که در دنیا برای خودش درست کرده است. چه خوش می گوید
  26. مرحوم صدر المتعلهین در اصفار می فرماید که تناسخ غلط است هر کس که می گوید حرف بی جا می زند که تازه هم دارند روی آن تبلیغ می کنند تناسخ غلط است
  27. اما قرآن یک تناسخ عجیبی دارد و آن این است که انسان الآن آدم بصورت آدمیت اما سیرتا انسان است یا نه دیگه در روز قیامت محشور می شود
  28. وا مصیبت اگر چشم بینا هم در این دنیا باشد بهش که نگاه می کنند می بینند که سگ است آنها می شناسند اهل دل آنهایی که چشم تیز بین دارند فَکَشَفْنا عَنْکَ غِطاءَکَ فَبَصَرُکَ الْیَوْمَ حَدیدٌ30آنهایی که چشم تیز بین در این دنیا دارند می بینند که این آدم است یا حیوان این هم تجسم به سه معنا
  29. و یک جمله دیگه هم هست آثارَهُمْ وَ کُلَّ شَیْ‏ءٍ أَحْصَیْناهُ فی‏ إِمامٍ مُبینٍ (12) روایات اهل بیت معنا کرده این که این ها برای روز قیامت است در همین دنیا اهل بیت (علیه السلام) هر این سه تا نامه عمل را می دانند  وَ قُلِ اعْمَلُوا فَسَیَرَى اللَّهُ عَمَلَکُمْ وَ رَسُولُهُ وَ الْمُؤْمِنُونَ 31 ای انسان هر چه می خواهی بکن اما توجه داشته باش  در محضر امام زمان هستی ، در محضر خدا و پیغمبر و ائمه طاهره هستی و هر چه انجام دهی آنها حاضر و ناظر و آنها می دانند ،آنها می بینند.
  30. این امام مبین را یعنی امیرالمومنین ، یعنی در زمان ما امام زمان و اما غیر از شیعه سنی ها معنا کردند کُلَّ شَیْ‏ءٍ أَحْصَیْناهُ فی‏ إِمامٍ مُبینٍ همان تکرار وَ نَکْتُبُ ما قَدَّمُوا وَ آثارَهُمْ ... است یعنی در روز قیامت در علم خدا همه چیز هست و بصورت این سه تا نامه عمل که گفتم در می آید
  31. یکی آن نامه ای که رقیب و عتید تهیه کرده اند یکی هم آن تجسم عمل که ذلِکَ بِما قَدَّمَتْ أَیْدیکُمْ 32 خودمان گرو فرستادیم و یک نامه عمل هم به نام هویت انسان که دست خود انسان است می تواند هویتش را یک انسان کامل بکند می تواند هویتش را علی اعوذ بلالله حیوان .
  32.  روایت داریم من روایت را ندیدم صدر المتعلهین در اصفار نقل می کند که می آید صف محشر و قبیح تر از هر میمونی ،قبیح تر از هر خوکی ، این طوری می آید صف محشر .
  33. شما ها می آیید صف محشر یک انسان انشاالله زیر لوای حمد در خدمت یک انسان کامل امیرالمومنین و امیرالمومنین از آنچه که در دنیا به جا آوردید و حوض کوثر شده از آن آب به شما می دهد می خورید انشاالله .
  34. خدایا به حق این قرآن و عظمتش ،خدایا به حق این قرآن و اهل بیت (ع) ،خدایا توجه به این گونه مطالب همیشه به ما به زن و بچه ما به خویشان ما به جامعه ما عنایت بفرما –
  35. الهی آمین –خدایا دشمنان اسلام همه نابو بفرما – الهی آمین.
  36. 26-ما یَلْفِظُ مِنْ قَوْلٍ إِلاَّ لَدَیْهِ رَقیبٌ عَتیدٌ  (18ق)
  37. 27- یَوْمَ تَجِدُ کُلُّ نَفْسٍ ما عَمِلَتْ مِنْ خَیْرٍ مُحْضَراً وَ ما عَمِلَتْ مِنْ سُوءٍ تَوَدُّ لَوْ أَنَّ بَیْنَها وَ بَیْنَهُ أَمَداً بَعیداً وَ یُحَذِّرُکُمُ اللَّهُ نَفْسَهُ وَ اللَّهُ رَؤُفٌ بِالْعِبادِ (آل عمران30)
  38. 28- فَأَمَّا مَنْ أُوتِیَ کِتابَهُ بِیَمینِهِ فَیَقُولُ هاؤُمُ اقْرَؤُا کِتابِیَهْ (19) وَ أَمَّا مَنْ أُوتِیَ کِتابَهُ بِشِمالِهِ فَیَقُولُ یا لَیْتَنی‏ لَمْ أُوتَ کِتابِیَهْ (الحاقه25)
  39. 29- وَ کُلَّ إِنسانٍ أَلْزَمْناهُ طائِرَهُ فی‏ عُنُقِهِ وَ نُخْرِجُ لَهُ یَوْمَ الْقِیامَةِ کِتاباً یَلْقاهُ مَنْشُوراً 29(الاسراء13) 30- اقْرَأْ کِتابَکَ کَفى‏ بِنَفْسِکَ الْیَوْمَ عَلَیْکَ حَسیباً ( الاسراء14) لَقَدْ کُنْتَ فی‏ غَفْلَةٍ مِنْ هذا فَکَشَفْنا عَنْکَ غِطاءَکَ فَبَصَرُکَ الْیَوْمَ حَدیدٌ ( ق22)
  40. 31- وَ قُلِ اعْمَلُوا فَسَیَرَى اللَّهُ عَمَلَکُمْ وَ رَسُولُهُ وَ الْمُؤْمِنُونَ وَ سَتُرَدُّونَ إِلى‏ عالِمِ الْغَیْبِ وَ الشَّهادَةِ فَیُنَبِّئُکُمْ بِما کُنْتُمْ تَعْمَلُونَ ( التوبه105)
  41. 32- ذلِکَ بِما قَدَّمَتْ أَیْدیکُمْ وَ أَنَّ اللَّهَ لَیْسَ بِظَلاَّمٍ لِلْعَبیدِ ( آل عمران182) ذلِکَ بِما قَدَّمَتْ أَیْدیکُمْ وَ أَنَّ اللَّهَ لَیْسَ بِظَلاَّمٍ لِلْعَبیدِ (الانفال51)  اللهم صل علی محمد وآل محمد وعجل فرجهم
  • حسین صفرزاده
۱۴
تیر

                       بسم الله الرحمن الرحیم

              اللهم صل علی محمد وآل محمد وعجل فرجهم

  1. جلسه هشتم تفسیرسوره یس:حضرت استاد آیت الله مظاهری7/10/1389سه شنبه 22محرم.
  2. انَّا نَحْنُ نُحْیِ الْمَوْتى‏ وَ نَکْتُبُ ما قَدَّمُوا وَ آثارَهُمْ وَ کُلَّ شَیْ‏ءٍ أَحْصَیْناهُ فی‏ إِمامٍ مُبینٍ (12)
  3. آیه شریفه در مورد معاد است 1400آیه در قرآن راجع به معاد است صفحه ای از قرآن نمی شود پیدا کرد که در مورد معاد صحبت نکرده باشد اگر چند آیه در یک صفحه راجع به معاد نباشد لا اقل یک آیه در هر صفحه مربوط به معاد است
  4. لذا علمای علم اخلاق هم خیلی پا فشاری دارند که در شبانه روز 7 الی 8 مرتبه باید متذکر معاد شد. در راه داری می روی نتذکر بشو که مرگی هست ،حساب و کتابی هست ،عالم قبر و قیامتی هست ، بهشت و جهنمی هست و من آمدم دراین دنیا بهشتی شوم
  5. دو دفعه یک ساعت دیگر جور دیگر فکر بکن اما راجع به معاد و این سببش هم این است که معاد یک نیروی کنترل کننده برای انسان است قرآن در یک آیه همین را متذکر می شود می فرماید که معاد چیزی نیست که کسی منکر شود همه می دانند می میرند اما چرا معاد را منکر هستند بَلْ یُریدُ الْإِنْسانُ لِیَفْجُرَ أَمامَهُ 22انسان می خواهد جلوی پایش نیروی کنترل کننده نداشته باشد انسان
  6. یعنی هوا و هوس ، یعنی نفس اماره، یعنی شیطان درون .می خواهد هر غلطی که می خواهد بتواند انجام دهد توجیح هم بتواند بکند اگر معاد باشد نمی گذارد اعتقاد به معاد لذا اگر اعتقاد به معاد نباشد سوسوی وجدانش خاموش می شود هر غلطی می خواهد می کند هرحق الله ،حق ناسی می خواهد می کند
  7. لذا قرآن می گوید برای اینکه جلو باز باشد منکر معاد می شود و الا معاد چیزی نیست که کسی منکر آن بشود مثل خود خدا که اثبات خدا کار آسانی است اثبات معادش هم کار آسانی می باشد. راجع به قرآن ونبوتش هم همان اول سوره یس می فرماید کار آسانی است عقلت را بکار بیند از ببین که قرآن درست است یا نه ،پیغمبر به جاست یا نه ، ائمه طاهرین به جاهستند یا نه این ها خیلی فکر ندارد فکر دقی و فلسفی
  8. لذا اصول دین هر 5 تا این ها عقلی عقل عوامانه لذا چون انسان می خواهد که هر چه می خواهد انجام دهد وکسی به او نگوید چرا منکر معاد می شود.
  9. از این 1400آیه که در قرآن راجع به معاد است و این که علمای علم اخلاق این قدر پا فشاری دارند به فکر مرگ باش برای این است که این نیروی کنترل کننده است بهترین چیزی که انسان را نگاه می دارد همین اعتقاد به معاد است.
  10. انسان ترسو باشد این اعتقاد به معاد نیروی کنترل کننده است نترس هم باشد این معاد نیروی کنترل کننده است . این یک مطلب که چرا قرآن این قدر روی معاد پافشاری دارد
  11. و در همین سوره یس 2 الی 3 جا راجع به معاد مفصل صحبت می کند من جمله همین چیزی که گفتم معاد یک چیز واضحی است همین آیه امروز ماست انَّا نَحْنُ نُحْیِ الْمَوْتى‏ اگر شک داری که معاد چطوری است اگر شک بکنی که معاد چطور اصلا می شود
  12. این طور فکر کن بگو که خدا هر کار بخواهد می تواند انجام دهد فرموده معاد هست من هم می گویم معاد هست.
  13. مطلب دوم که این آیه انَّا نَحْنُ نُحْیِ الْمَوْتى‏ متعرضش می باشد این است که معاد روحانی اثبات کردنش خیلی آسان است
  14. معنای معاد روحانی هم این است که این روح ما نه جسم ما .جسم که می پوسد و تمام می شود لذا معاد روحانی را اثبات کردن خیلی کار آسانی است برای این که اگر معاد نباشد ضرر می زند به عدالت خدا ،
  15. ضرر می زند به اصل وجود خدا ، ضرر می زند به همه ی پیامبرها برای این که همه پیامبر ها آمدند گفتند معاد اثباتش آسان است
  16. اما معاد جسمانی را اثبات کردنش مشگل است و اگر یک کسی بتواند معاد جسمانی را اثبات کند که قرآن این را می خواهد. قرآن در این 1400 آیه بیش از هزار آیه مربوط به معاد جسمانی است
  17. یعنی همین طوری که ما الان هستیم همین با روح و جسم که الان اینجا هستند در روز قیامت هم با روح و جسم .هم جسم داریم اگر خوب باشیم لذت جسمی می بریم هم روح داریم اگر خوب باشیم لذت روحی می بریم ،
  18. جسم داریم اگر بد باشیم لذتی نیست .و عذاب جسمی ،عذاب روحی که معاد جسمانی یعنی علاوه بر این که روح ما می آید صف محشر جسم ما هم می آید صف محشر. اثبات کردنش خیلی مشگل است
  19. لذا ما اصلا راجع به معاد یک دور نمایی بیشتر نداریم عالم قبر چطوریست نمی دانیم اما می دانیم هست ،عالم برزخ چطوریست نمی دانیم اما قرآن می فرماید وَ مِنْ وَرائِهِمْ بَرْزَخٌ إِلى‏ یَوْمِ یُبْعَثُونَ 23 می دانیم هست.
  20. این مرده ها زنده می شوند چطوری؟ نمی دانیم اما قرآن می فرماید انَّا نَحْنُ نُحْیِ الْمَوْتى‏ ما قدرت داریم همین طور که به دنیا آوردیم شما را می توانیم هم دوباره زنده ات کنیم .بگو خدا این خداست چون قدرت دارد معاد جسمانی می تواند باشد
  21. حالا تو نفهمی و نتوانی اثبات بکنی دیگر خیلی اهمیت ندارد .خدا رحمت کند مرحوم شیخ الرئیس را در شفا چه جمله خوبی می گوید بحث مفصلی راجع به معاد می کند بعد می گوید که من معاد جسمانی نمی توانم اثبات کنم چون صادق مصدق فرموده است می گویم معاد جسمانی هست
  22. یعنی شیخ الرئیس در شفا هم همین را می گوید انَّا نَحْنُ نُحْیِ الْمَوْتى‏ ما هستیم  که قدرت داریم وقتی که قدرت داریم می توانیم مرده را زنده کنیم
  23. در آخر آیه همین سوره شریفه یس می فرماید که : تو یک قطره ای بودی بلکه از خاک بودی ،از آب بودی ، اون خاک و آن آب وخاک کم کم یک اسپرم شد یک قطره منی شد و بالاخره تو به دنیا آمدی پس همان کسی که تو را این طوری از خاک به دنیا آورد یک آدم کرد می تواند دو دفعه تو را برگرداند تو را خاک کند دو دفعه اون خاک را آدم بکند خدا قدرت داردانَّا نَحْنُ نُحْیِ الْمَوْتى ‏و این حرف مرحوم شیخ الرئیس خیلی خوب است .
  24. مرحوم صدرالمتعلعین در اصفار علم یک حرکتی دارد به نام حرکت جوهری خیلی بالا است انصافا خیلی بالا است اما عوام فهم نیست مختص به بزرگان، فلاسفه است ولی همین صدر المتعلعین شرح اذا وقع دارد
  25. یعنی سوره اذا وقعه را تفسیر کرده است و در این سوره اذا وقعه به قول امام همان معادی که پیر زن قبول دارد را همان معاد را در کتاب تفسیر اذا وقعه درست کرده است .به عبارتی دیگر می فرماید اگر علم دقی فلسفی بخواهی حرکت جوهری من در اصفار
  26. و اما اگر عوامانه بخواهی این که در قرآن است قرآن می فرماید معاد، معاد جسمانی است روی آن فکر هم نکن چطوریه فکر نکن. چطوری مار و مور وعقرب هست ،چطوری حورالعین و آن نعمتهای بزرگ در بهشت هست روی این ها فکر نکن همین مقدار بدان در هر صفحه ای از قرآن هم راجع به بهشت هست هم راجع به جهنم .
  27. در قرآن هم راجع به حساب و کتاب و این که همه مردم جمع می شوند یک جا واما حالا کجا وچطوری معلوم نیست .این عالم نابود می شود به قول قرآن یَوْمَ تُبَدَّلُ الْأَرْضُ غَیْرَ الْأَرْضِ 24 این عالم نابود می شود و یک عالم دیگری جلو می آید که مردم در آنجا جمع می شوند حساب و کتاب دارند و آنهایی که بد هستند زیر هرم جهنم ، زیر دود جهنم و آنهایی که خوب هستند زیر لوای حمد وخدمت مولا امیرالمومنین و آب کوثر ،
  28. این ها همه در قرآن آمده است اما ما بتوانیم درکشان کنیم درک به این معنا که بفهمیم واقعا چیه می گویند تا به آن نرسیم نمی فهمیم
  29. لذا ما از معاد جسمانی یک دور نمایی داریم به ما گفتند یعنی قرآن یعنی روایات اهل بیت به ما گفتند معاد داریم آن هم معاد جسمانی انسان به همین شکلی که در این دنیاست به همین وضع وارد صف محشر می شود ، حساب و کتاب می شود آنها که خوب هستند بهشت می روند و در بهشت هر چه بخواهد آنجا هست فیها ما تَشْتَهی‏ أَنْفُسُکُمْ 25بدها جهنم می روند آن کارهای زشتشان برایشان عذاب می شود برایشاشن مارومور وعقرب می شود برایشان جحیم و حمیم می شود و این ها باید این اعمالشان را که آتش جهنم است مار ومور و عقرب است بسوزند وبسازند و چاره ای هم نیست این ها همه قرآن است
  30. به قول بزرگان ضرورت در اسلام معاد جسمانی است حالا ما نمی فهمیم چطوریه ما هیچی سر در نمی یاریم به قول آن بزرگ می فرماید که علم ما در مقابل جهل ما یک قطره از دریاست
  31. اگر آقا امام زمان بیاید این دریا را برای ما تعمیق بکند ولی بالاخره ما راجع به همه چیز جاهل هستیم راجع به همه چیز یک دور نما داریم
  32. حالا اتم را شکستند خیلی علم بالاست اما همین اتم شکن را بهش بگویم که این پروتن یعنی چه ؟ به همین بگویند این هسته مرکزی واقع اش چیست ؟ نمی داند دیگر نمی تواند اتم را شکست اما آنچه در اتم است واقع اش چیست هیچ کس نمی داند به غیر خدا
  33. و آن کسانی که علمشان وابسته به خداست یعنی 14معصوم ، لذا این که اسرار می کنم این است که ما معاد جسمانی یک ضرورت در اسلام است هر کس منکر بشود نجس است کافر است،
  34. اما واقع این معاد جسمانی چی است هیچ کس نمی داند حتی مثل شیخ الرئیس هم می گوید صادق مصدق فرموده است می گویم چشم حتی صدر المتعلعین هم در شرح اذا وقعه می نویسد ومی گوید این معاد است هیچ کس نمی داند اما مسلم باید عقیده داشته باشیم چرا.. انَّا نَحْنُ نُحْیِ الْمَوْتى..‏  خدا قدرت دارد
  35. همانطور که ما را خلق کرده است دو دفعه هم ما را زنده بکند.خدا به حق این قرآن وعظمتش وبحق این قرآن واهل البیت، خدایا به حق این قرآن و عظمتش ، خدایا به حق این قرآن و اهل بیت (علیه السلام) ،
  36. خدایا توجه به این گونه مطالب همیشه به ما به زن و بچه ما به خویشان ما به جامعه ما عنایت بفرما وصلی الله علی محمد آله محمد وعجل فی فرجه مولی ناصاحب الزمان،
  37. 22- بَلْ یُریدُ الْإِنْسانُ لِیَفْجُرَ أَمامَهُ (5 القیامه)
  38. 23- لَعَلِّی أَعْمَلُ صالِحاً فیما تَرَکْتُ کَلاَّ إِنَّها کَلِمَةٌ هُوَ قائِلُها وَ مِنْ وَرائِهِمْ بَرْزَخٌ إِلى‏ یَوْمِ یُبْعَثُونَ (المومنون100)
  39. 24- یَوْمَ تُبَدَّلُ الْأَرْضُ غَیْرَ الْأَرْضِ 24وَ السَّماواتُ وَ بَرَزُوا لِلَّهِ الْواحِدِ الْقَهَّارِ (48ابراهیم)
  40. 25- نَحْنُ أَوْلِیاؤُکُمْ فِی الْحَیاةِ الدُّنْیا وَ فِی الْآخِرَةِ وَ لَکُمْ فیها ما تَشْتَهی‏ أَنْفُسُکُمْ وَ لَکُمْ فیها ما تَدَّعُونَ (31فصلت)
  41. اللهم صل علی محمد وآل محمد وعجل فرجهم
  • حسین صفرزاده
۱۴
تیر
  1.  

بسم الله الرحمن الرحیم

اللهم صل علی محمد وآل محمد وعجل فرجهم

  1. -جلسه هفتم تفسیرسوره یس:حضرت استاد آیت الله مظاهری6/10/1389دوشنبه 21محرم.
  2. وَ سَواءٌ عَلَیْهِمْ أَ أَنْذَرْتَهُمْ أَمْ لَمْ تُنْذِرْهُمْ لا یُؤْمِنُونَ (10)إِنَّما تُنْذِرُ مَنِ اتَّبَعَ الذِّکْرَ وَ خَشِیَ الرَّحْمنَ بِالْغَیْبِ فَبَشِّرْهُ بِمَغْفِرَةٍ وَ أَجْرٍ کَریمٍ (11)
  3. دوتاآیه شریفه تکرار آیه آیات قبل است، وقرآن تکرار زیاد دارد، وبزرگان می گویند همین هم یکی از معجزات بزرگ قرآن است،
  4. برای اینکه تکراربرای اخلاق لازم است، وقرآن کتاب اخلاق است، قرآن آمده آدم بسازد، وباید هم برای ساختن آدم تکرار بکند،
  5. البته به زبانهای مختلف، ورسم قرآن این جور است، گاهی عین آیه وگاهی هم به لسان دیگر، ومحتوای آ یه تکرار می شود،
  6. خلاصه این ده تا آیه این است، که در باره این قرآن هیچ شک وشبه ای نیست ، که اگرانسان عقل عوامانه اش را به کاربه اندازد می فهمد که این قرآن مال خداست، می فهمد که این پیامبر اکرم راستی پیامبر است،
  7. اما قرآن مال خداست این است که هیچ کس نمی تواند، این جور کتابی که سرتا پا همه محتوی بشوند ، سرتا پا معنی ، آن هم دریک محیط جهل ازیک آدم بی سواد وجاهل معلوم است نمی شود، وخود پیامبرهم برصراط مستقیم است،
  8. به خود پیامبر نگاه بکنند جازبه پیامبر آنها را می گیرد، لذا فرمود: قسم به این قرآن که این قرآن مال خداست، پیامبرش هم مال خداست، اینها همه برای کیست ؟
  9. برای کسی است که عقل داشته باشد،عقل داشته باشد یعنی چه ؟یعنی آن عقل عوامانه اش را به کار به اندازد ، بعد فرمودند این را به ات بگویم اگرعقل عوامانه ات رابه کارنگیرد ونداشته باشد، که اکثرمردم چنیند، زیر بار نخواهد رفت ، یعنی عقل ندارد تا بخواهد متابعت ازعقل بکند،
  10. اما عقل که دارد ! برای اینکه اینها که زیر بارپیامبرنمی رفتند از خواص بودند، وچون از خواص اند زیربارنمی رفتد، آن تکبرشان، آن لجاجتشان،آن ریاست طلبی ودنیاپرستی شان نمی گذارد ومانع است! این مانع چه جوری است؟
  11. صفات رزیله موجب  می شود، که عقل انسان غل وزنجیر بشود، فطرت و وجدان اخلاقی انسان غل وزنجیر بشود، ویک سد محکمی که نتواند جلوبرود وآخرفرمود: وَ جَعَلْنا مِنْ بَیْنِ أَیْدیهِمْ سَدًّا وَ مِنْ خَلْفِهِمْ سَدًّا فَأَغْشَیْناهُمْ فَهُمْ لا یُبْصِرُونَ (9) ریاست، دنباپرستی، عناد، لجاجت، تکبر، وگناه روی گناه ، یعنی هواپرستی نمی گذارد،
  12. وعقل و وجدان اخلاقی وفطرت را نه پای بند ونه دست بند ونه بلکه سربند می کند، ولیکن این سه تا را صفت رزیله می گیرد، وَ جَعَلْنا مِنْ بَیْنِ أَیْدیهِمْ سَدًّا وَ مِنْ خَلْفِهِمْ سَدًّا فَأَغْشَیْناهُمْ فَهُمْ لا یُبْصِرُونَ،
  13. مثل یک کی که یک چیزی درب چشمش ببندد نمی بیند، این هم این جورمی شود، بعد درآیه بعد می فرماید، هرچه به خونی فایده ندارد، وَ سَواءٌ عَلَیْهِمْ أَ أَنْذَرْتَهُمْ أَمْ لَمْ تُنْذِرْهُمْ لا یُؤْمِنُونَ
  14. واین برای زمان پیامبر اکرم نیست، نه همیشه چنین است، اگرانسان عقل و وجدان اخلاقی وفطرت اش را بکار به اندازد رستگاراست، مخصوصا آن سه تا پیامبردرون وپیامبرها دربرون انسان وقرآن وائمه وروحانیت آنرا تائید می کند، که آمده اند که عقل  وفطرت انسان را و وجدان انسان را اخلاقی انسان را که دردرون انسان است بیدار کنند،  در درون انسان است نمی شود که از بین برود،
  15. وقتی انسان نوجوان بشود بنا می کند کار بکند ، فطرت و وجدان اخلاقی سوء سوء وجدان و هم عقل پیامبرنباشد راهنماست، گاهی وقت ها آنها که درغل وزنجیرند بیدارمی شوند، پیامبر خارجی نباشد ، پیامبر داخلی هست ، عقل و هم فطرت و وجدان اخلاقی درعمق جان انسان،
  16. بعضی وقت ها اینها که درزیرغل وزنجیرند، گاهی بیدارمی شوند، دربن بست بیدارمی شوند، و بعضی اوقات حتی عقل ، وجدان، عاطفه، احساسات عاطفی بیدارمی شود ، گاهی فطرت انسان بیدارمی شود، قرآن می فرمایند: گاهی بنا می کنند کاری بکنند، گاهی کسی دربن بست ها،
  17. وقتی انسان مصیبت مهمی برایش جلو آمد، همان وقت عقلش بنا می کند کار بکند، آن وجدان اخلاقی اش،مخصوصا آن فطرتش درعمق جان انسان، بنا می کند کار بکند، فَإِذا رَکِبُوا فِی الْفُلْکِ دَعَوُا اللَّهَ مُخْلِصینَ لَهُ الدِّینَ فَلَمَّا نَجَّاهُمْ إِلَى الْبَرِّ إِذا هُمْ یُشْرِکُونَ 21 دربن بست گرفتارشد خدا را بنامی کند بیند،
  18. نه وجدان وفطرت با او حرف بزند، ونه خودش، می یابد خدا را درآن موقع، خدا راهم می یابد، که این خدا مصتجمع جمیع کمالات است،
  19. یک کسی دستش از همه جا کوتاه بشود، تازه دست قدرت الهی را می یابد، بنا می کند بگوید خدا خدا خدا،  خدا را هم رعوف ،هم بصیر،هم قدرتمندمی داند، می یابد خدا را مستجمع جمیع کمالات؛
  20. دیگر آن وقت ها خدا خدا می کند، راستی آن وقت ها هم توجه هست، اما وقتی توجه تمام بشودغل وزنجیرها جلوی وجدان وفطرت اخلاقی  وعقل را می گیرد، معلوم است این بیدار شدن دیگر فایده ای ندارد،
  21. دم مرگ هم بیدارمی شود، اما این بیدار شدن دیگر فایده ای ندارد خدا می فرماید دیگر فایده ای ندارد، چرا فایده ای ندارد؟ برای این است که گیرکرده، اگرراستی بگوید خدا وادامه پیداکند گذشته هاهرچه باشد پروردگارعالم می آمرزد،
  22. قرآن می فرماید: یارسول الله خیلی حرص وجوششان را نخور، برای اینکه صفات رزیله اینها را کروکورگنگ ونفهم کرده  دیگر فایده ای ندارد، خوب همه اینها یک پیام است برای ما ،
  23. بعدش قرآن می فرماید: پس این قرآن برای کی خوب است؟ إِنَّما تُنْذِرُ مَنِ اتَّبَعَ الذِّکْرَ ..، برای آن افرادی که راستی عقلشان را بیدار بخواهند متابعت ازقرآن بکنند
  24. آن افراد ، یعنی عقل عوامانه شان بیدارباشد وجدان اخلاقی وفطرتشان بیدار باشد، آن وقت متابعت می کنند، ازحق وحقیقت، خوب بعضی وقت ها تنبیه پیدا می شود، وادامه پیدا می کند،
  25. واین تنبیه موجب می شود روح خدا ترسی درعمق جان انسان پیدا می شود همان فطرت این وَ خَشِیَ الرَّحْمنَ بِالْغَیْبِ .. .یعنی روح خدا ترسی درعمق جان انسان، بسیاری از مردم می ترسند ازخدا اما زبان است، می ترسد ازخدا اما زبان است درعمق جانش این ترس نیست،
  26. کی می تواند جلوی انسان را بگیرد آن روح خدا ترسی که درعمق جان انسان است، این روح خدا ترسی ازکجا پیدا می شود، ازاینکه عقلش بیداربشه متابعت بکند از حق وحقیقت،
  27. حالا این إِنَّما تُنْذِرُ مَنِ اتَّبَعَ الذِّکْرَ ..، را بعضی گفته اند یعنی قرآن ، بعضی گفته اند یعنی  ازنظردل، ازنظر وجدان اخلاقی ،
  28. لذا به حضرت رسول اکرم می فرمایند: به ظاهر گناه نمی کند، اما اگر یک امتحان پیش بیاید رفوزه می شود، کی می تواند جلوی انسان را بگیرد روح خدا ترسی که درعمق جان انسان است، روح خدا ترسی ازکجاپیدا می شود ازاینکه عقلش بیداربشود، مطابقت بکند ازحق وحقیقت،
  29. اتَّبَعَ الذِّکْرَ، را بعضی گفته اند: یعنی  یعنی از نظردل وعقل ووجدان بیدارشده، متابعت می کند از آنچه که خودش می یابد، یعنی حق یعنی حقیقت ،
  30. بعضی گفته اند : مراد ازاین ذکر مراتب ذکراست، آن که ذکر  لفطی  دارد وذکرقلبی  دارد وذکرعملی  دارد،
  31. افرادی که  عادل ومتقی اند براثرچه است براثر ذکرلفظی، ذکرقلبی، ذکرعملی است ، انسان لا اله الا الله بگوید ، انسان این لا اله الا الله رسوخ دردل بگوید، زبان بگوید لا اله الا الله  دل هم بگوید لا اله الا الله ،
  32. اما مهم تراز این دراثر این ذکر دراثررابطه با خداکم کم  این ذکرعملی بشود ، یعنی ذکر با عملش هم بخواند، با گفتن لا اله الا الله  این است که خشیت دردل پیدا بشود، معمولا فقهاء این جوری معنا می کنند، که اگر انسان بخواهد عادل بشود باید عملش او را به عدالت برساند، یعنی رابطه با خدا وقطع رابطه با شیطان قطع،
  33. اهمیت به واجبات، ترک محرمات، کم کم  انسان اجتناب ازگناه پیدا می کند به اش می گویند ملکه عدالت، درنماز می شود به اش اقتداء کرد پشت سر او نمازخواند، می شود ازش تقلیدکرد درکاراجتماعی عادل باشد،
  34. حتی اگرمی خواهد امام جماعت بشود باید این روح خدا ترسی درعمق جانش حکم فرما باشد، این ملکه دراثر چی پیدا می شود، دراثر اهمیت به واجبات واجتناب ازمحرمات وگناه، حالا هرچه ازاین ذکر وَ خَشِیَ الرَّحْمنَ بِالْغَیْبِ ..
  35. این است که انسان را درراه می اندازد، وغل ها وزنجیرها راپاره می کند، تا رابطه باخدا و تا آن خشیت وروح خداپرستی درجان انسان رسوخ نکند،نمی تواند اهمیت به اجبات واجتناب از گناه داشته باشد،   
  36. خلاصه این ده آیه این است ، که هر که می خواهد آدم بشود،باید رابطه باخداش محکم ورابطه با شیطانش ترک بشود،
  37. تا به تواند متابعت با قران بکند، وبتواند آن عقل عوامانه ووجدان اخلاقی وفطرتش رافعال کند، وکارکند،وپیامبرهای درون با پیامبرهای برون دستش را بگیرند ازاین منزل به آن منزل تا به رسانندش به انسان کامل ،
  38. خدایا بحق این قرآن وعظمتش ، خدایا بحق این قرآن اهل البیت ، توفیق عمل به قراآن وفطرت وجدان اخلاقی وعقل به ما ومخصوصا جوانان ما عنایت بفرما 
  39. دشمنان اسلام همه نابود به گرداند. والسلام علیکم ورحمة الله وبرکاتة ، وعجل فی فرجه مولی ناصاحب الزمان .
  40. 21-فَإِذا رَکِبُوا فِی الْفُلْکِ دَعَوُا اللَّهَ مُخْلِصینَ لَهُ الدِّینَ فَلَمَّا نَجَّاهُمْ إِلَى الْبَرِّ إِذا هُمْ یُشْرِکُونَ (65العنکبوت)
  41. اللهم صل علی محمد وآل محمد وعجل فرجهم
  • حسین صفرزاده
۱۳
تیر
0-

 

 

 

 

          بسم الله الرحمن الرحیم

        اللهم صل علی محمد وآل محمد وعجل فرجهم

جلسه ششم تفسیرسوره یس:حضرت استاد آیت الله مظاهری5/10/1389یکشنبه 20محرم.

  1. إِنَّا جَعَلْنا فی‏ أَعْناقِهِمْ أَغْلالاً فَهِیَ إِلَى الْأَذْقانِ فَهُمْ مُقْمَحُونَ (8) وَ جَعَلْنا مِنْ بَیْنِ أَیْدیهِمْ سَدًّا وَ مِنْ خَلْفِهِمْ سَدًّا فَأَغْشَیْناهُمْ فَهُمْ لا یُبْصِرُونَ (9)
  2. انسان عقلش را به کاراندازد توجه می کند که این قرآن ازطرف خداست ، خیلی احتیاج به فکرهم ندارد، فکرعوامانه انسان را می رساند به اینکه این قرآن ازطرف خداست،
  3. وپیامبرش هم ازطرف خداست، برای اینکه  راجع به قرآن حکیم است، پراز دقت است، پرازعلم است، ویک آدم بی سواد نمی تواند یک کتاب پراز حکمت وپرازعلم بیاورد، چرا؟
  4. برای اینکه یک کسی که سواد الف باء ندارد یک کتابی بنویسدکه مورد پسند علما بشود، معلوم است که هر عقلی می گوید از طرف خداست،
  5. یک کسی یک عمردرمیان یک جمع افراد رزلی زندگی بکند وزره ای انحراف نداشته باشد، همان هائی که منحرف به تمام معنایند قبولش داشته باشند که انحراف ندارد، هرعقل عوامانه می گوید از طرف خداست،
  6. اما قرآن می گوید اکثر مردم این عقل عوامانه را به کار نمی اندازند، وقتی عقل عوامانه بکارنیفتاد منحرف می شوند، هرچه  منحرف تر، دراین انحرافشان بلند بد تر می شوند،
  7. دیروزگفتم که قرآن می فرمایند غالب مردم چنین اند، یعنی غالب مردم ازآن پیامبردردرون استفاده نمی کنند، که سه پیامبردردرون ماست، پیامبرفطرت ، وجدان اخلاقی، عقل راهنمای ماست، عقل آنجا که باید راهنمائی کند می کند، آنجائی که باید راهنمائی بکند می کند، وباعقل عوامانه اش به کار بیفتد حقیقت برایش روشن می شود،
  8.  آنجا که باید تحریک عواطف عوامانه و آنجائی که باید تحریک احساسات بکند ، می کند، انسان را از انحرافات بازمی دارد،
  9. وازآنجا که جای خدا یاب وخدا جوست، خدارا می یابد، این سه پیامبر، در درون هرکسی است، که انسان رابه خیلی جاها  برساند، پیامبران آمدند برای جزئیات  نه ، کلییات والا اصل همین این سه پیامبر هستند، راه را فطرت و وجدان اخلاقی ما وآن عقل تعین می کند، فطزت ما خدایاب وخداجواست،
  10. خوب چه کسی منکر است، کسی که این سه پیامبررا در درون خودش کشته باشد، یعنی آن عقل عوامانه نتواند کار بکند، وجدان اخلاقی که قران به آن می گوید نفس لوامه برگردد مرده می شود،
  11. بجای او یک چیزدیگرهوی وهوس که به اش می گویند نفس محسنه مخالفت می کند، ومی گوید مخالفت کردم خوب مخالفت کردم چقدرخوب شد ،
  12. بالاخره فطرت هم می میرد، ودیگرنمی تواند خدایاب وخداجوی باشد، حالا چی این سه پیامبر را می کشد؟هوی وهوس، نفس اماره، صفات رزیله ، خود خواهی، خودبینی، لجاجت ، عناد ،
  13. اینها آن سه پیامبر را می کشند، واز نظرروحی وجدان اخلاقی و فطرت وعقل می شود یک مرده ،
  14. خوب دیگر به مرده چه چیزی می شود فهماند، قرآن می فرماید: إِنَّکَ لا تُسْمِعُ الْمَوْتى‏ وَ لا تُسْمِعُ الصُّمَّ الدُّعاءَ 19 اگر کسی مرده باشد په جوری می شود با او حرف زد، اگر هم نمرده باشد کرحسابی باشد ، چه جور می شود باهاش حرف زد!
  15. خدا به پیامبر می گوید غم وغصه شان را نخور، اینها مرده اند، که دیروز فرمود که این اهل جهنم است، لَقَدْ حَقَّ الْقَوْلُ عَلى‏ أَکْثَرِهِمْ فَهُمْ لا یُؤْمِنُونَ ، این دیگر نوشته شده که باید به جهنم برود،
  16. آن وقت قرآن در این جا دوسه تشبیه معقول به محسوس دارد، قرآن این کار را خیلی می کند، که یکی ازادله بزرگ فصاحت وبلاغت والای قران همین است، یعنی تشبیه می کند معقول را به محسوس
  17. می فرماید که، اگریک  کسی غل جامعه ای به گردنش باشد،  وتمام اعضائ بدنش بسته شده بود، واین غل جامعه او را گرفته باشد، وسر او پائین باشد،هیچ جائی را نمی تواند ببیند،بخواهد هم ببیند نمی شود،  میگه دست وپایم بسته شده حرکت نمی توانم بکنم ،
  18. قرآن می فرماید: اگرروح انسان مرده باشد به واسطه صفات رزیله وانسان را غل کرده باشد به واسطه صفات رزیله ،
  19. انسان لجوج باشد ، عنود باشد، خود پسند باشد، حسود باشد، بخیل باشد، پیامبر می فرماید اینجا غل است به گردن انسان
  20. همین جوری که غل ظاهری به بدن ظاهریش باشد نمی تواند حرکت کند نمی تواند حتی سرخود را بالا کند، آدم حسود آ دم عنود هم همین طوراست، خدا نکند یک صفت رزیله ای بردل انسان حکم فرما بشود، یک غلی است بر روح که او را از هر کاری بازمی دارد ودیگر روح ما نمی تواند حکم کند،
  21. کی می تواند حکم کند شیطان درون، کی می تواند کاربکند شیطان درون ، شیطان درون چیست ؟ هوای وهوس، شیطان درون چیست ؟ نفس اماره ،  این یک تشبیه معقول به محسوس ،
  22. یک تشبیه معقول به محسوس دیگرهم می فرماید که اگر کسی از نظر وسیله خیلی بالا باشد، اتومبیل خوب وخودش هم رانندگی عالی،  همه چیز درست است
  23. اما یک جائی گیر کرده این طرف دره ، آن طرف دره، سرراهش دوتا دره پیداشده ، دیگر عقب نمی تواند برود، جلو هم نمی تواند برود، این هم تشبیه دوم،
  24. که اگر کسی صفت رزیله ای بر دلش حکم فرما باشد،  بین دوتا دره گیر می کند، یعنی آن صفت رزیله دوتا دره می شود، که لجاجتش ، حسادتش ، زیربار نرفتنش، دیگر می رسد به جائی که حرف پیامبر را حرف قرآن را که عقل عوامانه می گوید قرآن است ، نمی تواند بفهمد قران را، نمی تواند حرکت به سوی معنویت بکند،
  25. تشبیه سوم اگر یک کسی راندگی اش خوب است ،جاده ام خوب است،اما دستش بسته است اصلا رانندگی نمی تواند بکند، پس صفت رزیله آدم را کور می کند، وقتی انسان کور شد ، وقتی آن حسادت یک دستمال روی چشم انسان شد، برای او دیگر حرکت نیست،
  26. سه تا تشبیه معقول به محسوس، دراین آیه شریفه آمده است، واینکه اگردل پاک دا شتی خود به خود حرکت می کنی، چه حرکتی ! می رسی به جائی که به جزخدانداند،
  27. واما اگر دل پاک نداشتی ، یا دل پاک نباشد وآلوده باشد، با گناه روی گناه دل را کشته باشد، قرآن درجای دیگر می فرماید: وای بر این دل مرده ، نمی تواند حرکت به سوی خدا بکند این دل مرده ،
  28. پس این دل است که راستی می تواند خدا را بیابد وخدا را ببیند، به قول امیرالمومنین می فرمایند: کور باد آن چشمی که خدا را نمی بیند، یعنی این دل خدا یاب خدا جوی دیگرمی رسد به آنجائی که نمی تواند حرکت کند خدا بیابد خدا بجوید،
  29. چرا ؟ صفت رزیله بر این دل حکم فرما شده ؟ دو چیز است دل را می کشد، یک گناه  روی گناه دل را می کشد انسان دیگر موفق به سوی خدا نمی شود،، دوم صفات رزیله لجاجت ها، عنادها ،خود پسندی ها، حسد، بخل، کینه و امثال اینها،
  30. دراین درون ما چهل تا صفت رزیله است، این ها جنود شیطانند، اینها باید کشته بشوند وازبین بروند، تا آن سه پیامبر درون به توانند کاربکنند، تا آن پیامبر برون بتواند کاربکند،
  31. جازبه پیامبر خیلی بالا بود،  اما همین هائی که اطراف پیامبر بودنند جازبه پیامبر آنهارا نمی گرفت ،
  32. وتا آنجا که می شد کارشکنی بکنند می کردند، دردامن پیامبر بزرگ شدند اماجازبه پیامبر آنهارا نمی توانست بگیرد می شدنند جزء منافقین ،
  33. چرا؟مثل آهن ربائی که درون جعبه باشد، این آهن رباء نمی تواند بگیرد، جازبه پیامبر نمی تواند کار کند، وای بردلی که صفت رذیله بر آن دل حکم فرما باشد،فَوَیْلٌ لِلْقاسِیَةِ قُلُوبُهُمْ مِنْ ذِکْرِ اللَّهِ 20 وای برآن دلی که صفات رزیله برآن دل حکم فرما باشد،  
  34. دیگر نه پیامبر درون ونه پیا مبر برون براین دل نمی تواند کارکند، لذا در روایت داریم که می فرماید: اکثراهل الجنه البله  واین البله را خواجه نصیر طوسی خوب معنی کرده یعنی دل پاک ،هم سعادت دنیا دارد وهم سعادت آخره ،
  35. وای برآن دلی که ناپاک است بر اثر کناه روی گناه ناپاکش کرده یا بر اثر یک صفت رزیله ای مخصوصا دنیا طلبی آن را ناپاکش کرده است،
  36. خدایا خدایا ترابه حق این قرآن واهل البیت علیهم السلام روح متابعت از قرآن واهل البیت ،
  37. توفیق سرمشق گرفتن ازقرآن واهل البیت به همه مان مخصوصا به جوانانمان عنایت بفرما، والسلام علیکم ورحمة الله وبرکاتة ، وعجل فی فرجه مولی ناصاحب الزمان .
  38. 19- إِنَّکَ لا تُسْمِعُ الْمَوْتى‏ وَ لا تُسْمِعُ الصُّمَّ الدُّعاءَ إِذا وَلَّوْا مُدْبِرینَ (النمل 80 )
  39. 20-أَ فَمَنْ شَرَحَ اللَّهُ صَدْرَهُ لِلْإِسْلامِ فَهُوَ عَلى‏ نُورٍ مِنْ رَبِّهِ فَوَیْلٌ لِلْقاسِیَةِ قُلُوبُهُمْ مِنْ ذِکْرِ اللَّهِ أُولئِکَ فی‏ ضَلالٍ مُبینٍ (22الزمر)
  40. اللهم صل علی محمد وآل محمد وعجل فرجهم


 

  • حسین صفرزاده
۱۳
تیر

بسم الله الرحمن الرحیم

اللهم صل علی محمد وآل محمد وعجل فرجهم

جلسه پنجم تفسیرسوره یس:حضرت استاد آیت الله مظاهری4/10/1389شنبه 19محرم.

  1. لِتُنْذِرَ قَوْماً ما أُنْذِرَ آباؤُهُمْ فَهُمْ غافِلُونَ (6) لَقَدْ حَقَّ الْقَوْلُ عَلى‏ أَکْثَرِهِمْ فَهُمْ لا یُؤْمِنُونَ (7)
  2. بحث درآیات اول سوره یس وتحریف قرآن وپیامبر اکرم بود ،
  3. این آیه  این آیه امروزمان درسوره هم فاطر یکرار آمده معلوم می شود که مهم است ومربوط به قرآن است
  4. درجلسه قبل خواندیم که پروردگار عالم فرموده که این قرآن ازطرف کسی است که تسلط وجودی برعالم دارد ، وازطرف آن کسی است که رحیم به خواص است عنایت خاصی به بندگان خوبش دارد،
  5. یعنی بندگانی که تابع قرآن هستند، وبحث امروز ما این است که این قرآن مختص به پیغمبر اکرم واین امت پیغمبر اکرم است،که به اش می گویند امت خاتم ،
  6. قرآن این تذکررا درآن آِیه امت دارد که آی مردم ،متوجه باشید متذکرباشید نعمت قرآن خیلی بالاست، مثلش نیامده دیگه هم نخواهد آمد، که درجلسه قبل گفتیم
  7. این قرآن که یک تجلی ذاتی ازطرف حق تبارک وتعالی است ، که درآیات فراوان می فرماید نمی شود یک چیزی درجهان باشد ودرقرآن نیامده باشد ،
  8. گفتم که بزرگان به اش می گویند کپی عالم وجود ، اما بالا تر از این قرآن یعنی علم خدا ،یعنی قدرت خدا ،یعنی رحمت خدا ،
  9. پروردگارعالم یک تجلی کرده قرآن پیداشده ویک تجلی کرده است اهل البیت پیداشده اند، ودیگه مثل دوتجلی قرآن واهل البیت نیامده ونخواهد آمد،
  10. ولذا این  دوتا نعمت که  از طرف نبی اکرم ، وازطرف حضرت باری تعالی است خیلی بالاست ، اگر بپذیرند هرکه معلوم است که چه سعادت ها برای او پیدا می شود که هم در راه مستقیم است وهم مورد عنایت خاص خداست،
  11. واگر نپذیرد دیکه معلوم است که سقوط کرده ، که دیگه معلومه این نعمت به این بزرگی بخواهد زیر بار نرود بلکه بخواهد نابود هم بکند،
  12. یک مثال عوامانه برایتان به زنم مثل اینکه شما یک پسر دارید این پسر را هر چه توانستید کمک برایش بکنید  ازنظر علمی مدرک بالا از نظر امکانات خانه برایش بخرید ، زنش بدهید وبلاخره یک تشخص مادی ومعنوی به این پسرتان بدهید، حالا درمقابل شما بایستد حسابی بدی بکند، آبروی شما راببرد،
  13. بااین پسر چه قدر مهربانی دارید ؟ هیچی! چه قدر می توانید باش مدارا بکنید ؟ دیگه هیچی ! دیگر قابل مداری نیست، قرآن اسم این را می گذارد ضلاله، نسبت به خدا هم می دهد، فَیُضِلُّ اللَّهُ مَنْ یَشاءُ وَ یَهْدِی مَنْ یَشاءُ 14 ،
  14. متابعت کردن از این قرآن هدایت خداست، می برندش به آنجائی که بغیر خدا کسی نداند، تخلف از قر آن ضلالت خداست ، ضلالت خدابه این معنای است که دیگر اعتنا به این ندارد،
  15. همین مقدار بس است که پروردگار عالم دیگراعتنا به یک گسی نداشته باشد، به عبارت دیگر دست عنایت خدا روی سرش نباشد، بارها گفته ام این ذکر که مال پیامبر اکرم است زیاد باید بگوئیم، اللّهمّ لا تکلنی إلى نفسی طرفة عین 15.
  16. یعنی خدایا زره ای مرا به خودم وامگذار، که اگرخداچیزی را بی اعتنائی به اش بکند دیگر سقوط است، دیگر سقوط او می رسد به جائی که ، إِنَّ الْمُنافِقینَ فِی الدَّرْکِ الْأَسْفَلِ مِنَ النَّارِ16،
  17. لذا پروردگار عالم انسان را هدایت می کند با این قرآن، اما اگر به زیر بار این قرآن نرویم خدا انسان را گمراه می کند به واسطه اینکه زیر بار این قرآن نرفته ،
  18. این لِتُنْذِرَ قَوْماً ما أُنْذِرَ آباؤُهُمْ فَهُمْ غافِلُونَ که این قرآن مثلش نیامده ونخوهد آمد، واین عترت هم مثلش نیامده ونخواهد آمد،
  19. حالا اگر ما متمسک بشویم بهشت ما ازهمین جا شروع می شود، جامعه ای که سرمشقش قرآن وعترت باشد سعادتش ازا ین جاست تا برسد به  آن سعادت همیشگی ،
  20. واما اگر متابعت از قرآن نکرد دیگرپروردگارعالم به این آدم عنایت ندارد، آن به آن روبه بد بختی است، دیگر می رسد به جائی که حال عجیبی پیدا می کند، که بحث فردامان راجع به حالاتی است که این شخص پیدا می کند،
  21. اما چیزی که باید توجه به آن داشته باشیم اینکه غالب مردم این جوری هستند، اگرانسان درشبانه روز توجه داشته به این مطلب پیدا می کند باز هم کم است، دراین آیه می فرماید لَقَدْ حَقَّ الْقَوْلُ عَلى‏ أَکْثَرِهِمْ فَهُمْ لا یُؤْمِنُونَ  غالب مردم زیر بار قرآن واهل البیت نمی روند،
  22. حالا الآن خیال نکنید که حجت تمام نمی شود نه حجت هم تمام می شود، الآن مثلا شش ملیارد جمعیت دنیااست ، یک ملیارد به بالا مسلمان است ، دو سومش زیربار عترت نرفت ، دیگه خواه وناخواه زیربارقرآن هم نرفت، زیرا عترت یعنی قرآن ، قرآن یعنی عترت ،
  23. باقی مانده این سیصد میلیون حالا این سیصد ملیون چه قدر با قرآنند؟ خیلی کمند که سرمشق زندگی شان باشند الحمدلله اهل البیت را دارند،
  24. اما چه قدر تابع اهل البیتند قرآن می فرماید اکثرا نیستند، درجای دیگر می فرماید بلغنا ... وَ لَقَدْ ذَرَأْنا لِجَهَنَّمَ کَثیراً مِنَ الْجِنِّ وَ الْإِنْسِ 17بسیاری از مردم جهنمی هستند،
  25. چراجهنمی می شوند، چونکه چمش وگوش وزبانشان که بایدازقرآن واهل البیت سرمشق بگیرد نیست اینجور، وانسان راستی باید خون گریه بکند، که گفتم ازاین شش میلیارد ،یک میلیارد یک مقداربیشتر اینها مسلمانند، که این شش میلیارد مربوط به بهشت نیست، اگرچه جهل مرکب باشند تقصیری هم نداشته باشند
  26. اما بالآخره به جائی نمی رسند، اینجا می چرند آنجاهم می چرند ، اینجا یک آسودگی آنجا هم یک مقدارآسودگیشان بیشتراست، اما به بهشت قرآن وبهشت اهل البیت ومرتبه قرب اللهی نمی رسند، باقی مانده این یک میلیارد دوثلثسش مثلاهفتصدمیلیون سنی که اگراز آن چهارمیلیون بد تر نباشند بهتر نیستند،
  27. باقی می ماند یک سوم سیصدمیلیون یک مقداربلا تر شیعه هستند ، که اینها قرآن را پیدا کردند، اینها اهل البیت را پیدا کردند، یعنی این جوردو نعمتی که نیامده ومثلش نخواهد آمد اینها پیداکردند،
  28. خیلی باید شکر کنند الحمدلله ، خیلی باید دعا بکنیم ، به مثل صفویه امثال اینها خیلی باید دعابهاشان بکنیم که این دو نعمت را به ما دادند ، ولی قرآن را پیدا کردیم اهل البیت را پیداکردیم ،
  29. ازآنچه که دل را می سوزاند، این است که ما قرآن را پیدا کردیم اهل البیت را پیداکردیم ، اماعمل درکارنیست ،اما راستی اگراین سیصد میلیون به آنچه که پیدا کردند به اش عمل می کردند ، خدا وعده داده که دراینها رستگار در همین دنیا هستند، بهشت دنیا دیگه نه غم ونه غصه ونه ناراحتی،
  30. که به دستشان پرچم اسلام برروی کره زمین افراشته می شود بدون خونریزی به رهبری مهدی عزیزشان پرچم اسلام برروی کره زمین افراشته می شود،
  31. هروقتی این سیصد میلیون خوب شدند همان وقت آقا می آیند، اگرآقانمی آیندخوب نیستیم، نعمت قرآن نعمت اهل البیت را داریم اما به اش عمل نمی کنیم، وتا عمل نشود خدا فرموده پیامبر فرموده ائمه طاهرین فرمودند خودآقا فرمودند نمی آیم نمی آیم نمی آِیم،
  32. تااینکه شما خوب بشوید ، به قول امام زمان فرمودند، مهیای مهمانداری بشوید آنوقت می آیم اما خوب بشوید،همان وقت می آیم ، فرمود خیلی مصیبت است برای انسان که قرآن واهل البیت پیدا شده اما عمل به قرآن وبه اهل البیت نمی شود،
  33. که اگراین دو جمله پیامبر که داد می زد و می فرمود سرمشقتان بشود سابقوا الی الجنه 18خیلی مصیبت است برای انسان که پشت پابه قرآن بزند جهنم ازهمین جاشروع می شود تابه آن جهنم موعود برسد،
  34. خدایا دلمان گرفته از این حرفها  خدایا اگر برایش خون گریه بکنیم جا دارد،
  35. خدایا ترا به حق این قرآن واهل البیت علیهم السلام روح متابعت از قرآن واهل البیت ، توفیق سرمشق گرفتن ازقرآن واهل البیت به همه مان مخصوصا به جوانانمان عنایت بفرما،
  36. والسلام علیکم ورحمة الله وبرکاتة ، وعجل فی فرجه مولی ناصاحب الزمان .
  37. 14- وَ ما أَرْسَلْنا مِنْ رَسُولٍ إِلاَّ بِلِسانِ قَوْمِهِ لِیُبَیِّنَ لَهُمْ فَیُضِلُّ اللَّهُ مَنْ یَشاءُ وَ یَهْدِی مَنْ یَشاءُ وَ هُوَ الْعَزِیزُ الْحَکِیمُ ( ابراهیم4)
  38. 15-اللّهمّ لا تکلنی إلى نفسی طرفة عین و لا تنزع منّی صالح ما أعطیتنی. حکم رسول الله ص351 بعض أدعیته ص 16- إِنَّ الْمُنافِقینَ فِی الدَّرْکِ الْأَسْفَلِ مِنَ النَّار وَ لَنْ تَجِدَ
  39. لَهُمْ نَصیراً (النساء 145) 17- وَ لَقَدْ ذَرَأْنا لِجَهَنَّمَ کَثیراً مِنَ الْجِنِّ وَ الْإِنْسِ لَهُمْ قُلُوبٌ لا یَفْقَهُونَ بِها وَ لَهُمْ أَعْیُنٌ لا یُبْصِرُونَ بِها وَ لَهُمْ آذانٌ لا یَسْمَعُونَ بِها أُولئِکَ کَالْأَنْعامِ بَلْ هُمْ أَضَلُّ أُولئِکَ هُمُ الْغافِلُونَ (اعراف 179) 18
  40. - سابِقُوا إِلى‏ مَغْفِرَةٍ مِنْ رَبِّکُمْ وَ جَنَّةٍ عَرْضُها کَعَرْضِ السَّماءِ وَ الْأَرْضِ أُعِدَّتْ لِلَّذینَ آمَنُوا بِاللَّهِ وَ رُسُلِهِ ذلِکَ فَضْلُ اللَّهِ یُؤْتیهِ مَنْ یَشاءُ وَ اللَّهُ ذُو الْفَضْلِ الْعَظیمِ (الحدید 21)
  41. اللهم صل علی محمد وآل محمد وعجل فرجهم
  • حسین صفرزاده
۱۳
تیر

                         بسم الله الرحمن الرحیم 

                         اللهم صل علی محمد وآل محمد وعجل فرجهم

جلسه چهارم تفسیرسوره یس:حضرت استاد آیت الله مظاهری2/10/1389پنجشنبه 17محرم.

  1. تَنْزِیلَ الْعَزِیزِ الرَّحِیمِ (5):
  2. قسم به این قرآنی که پرازدقت وحکمت است تو پیامبری ، تو پیامبری، چرا تو پیامبری ؟ برای اینکه این قرآن را آوردی معجزه تو این قرآن است،
  3. قرآنی که سرتا پا حکمت است، قرآنی که سرتا پا علم است نمی شود ازیک فرد عادی باشد،
  4. لذا توپیامبری ، دو دفعه بحث دیروز تکرار می شود، این قرآن نازل شده از طرف خدا،آن خدائی که هم عزیزهم رحیم است، معنای عزت یعنی حکومت بردل کسی داشته باشد بدون قهر و غلبه،
  5. درما فارسی ها هم پدربه بچه اش می گوید عزیزم، این کلمه عزیزرا پدربه پسرش می گوید،
  6. عزیزم یعنی تو مسلط بر دلم داری، توحکومت بر دلم داری یعنی این دل من مالا مال محبت توست، کلمه عزت را درقرآن زیاد آمده راجع به خدا، راجع به پیامبرهم وراجع به ائمه راجع به مؤمنین،  الْعِزَّةَ فَإِنَّ الْعِزَّةَ لِلَّهِ جَمیعاً 11،آن تسلط لالله جمیعا،
  7. آن تسلط به عالم وجود مختص به خداست، اما خدا آن عزت را به پیامبر اکرم هم داده است،به ائمه طاهرین هم داده است، اگرجداٌ مؤمن باشد خدا این عزت را به مؤمن هم باشد، مؤمن حکومت بردل دارد بطور ناخود آگاه مردم او را دوست دارند،
  8. بطور ناخود آگاه ، یک تسلطی بردل مردم دارد، دریک آیه ای دیگر می فرماید: وَ لِلَّهِ الْعِزَّةُ وَ لِرَسُولِهِ وَ لِلْمُؤْمِنینَ وَ لکِنَّ الْمُنافِقینَ لا یَعْلَمُونَ 12،
  9. تسلط بردل مال خداست که خدا به پیامبرمی دهد وبه ائمه ومؤمنین می دهد،
  10. لذا این عزت دراین جا برای کسی است که مسلط  برعالم وجود است، قرآن ودین می تواند بیارد، نه یک غربی نه یک جمعیت، این قرآن باید ازطرف خدا باشد، نه ازطرف پیامبر، چرا براینکه این قرآن یعنی کپیه عالم وجود،
  11. این قرآن یعنی علم ماکان وما یکون وماهوکائن درش است، خوب وقتی چنین باشد، باید یک کسی که مسلط برجهان باشد، علم ماکان وما یکون وماهوکائن هم داشته، وهم باید خالق باشد،
  12. لذا این آیه تَنْزِیلَ الْعَزِیزِ الرَّحِیمِ (5)، یک تکرار ویک تاکید ازقبل است، قبلش می فرماید قسم به این قرآن که پر ازحکمت است، پر از دقت است،
  13. تو پیامبری، چرا پیامبری؟ قرآن را آوردی، یک آدم عادی که نمی تواند این قرآن را بیاورد، آن وقت دودفعه تا کید می کند، تَنْزِیلَ الْعَزِیزِ الرَّحِیمِ (5)
  14. این قرآن بایدازطرف خدا باشد، یعنی هرکسی نمی خواهد عالم باشد مفسر باشد همین که عاقل باشد آن هم عقل عوامانه، نه عقل دقی فلسفی، باعقل عوامانه روش فکر کند
  15. که پیامبر اکرم سواد داشت یانه، پیامبر اکرم درمیان باسواد ها پرورش کردیانه؟ نه،
  16. پیامبر اکرم که برش قرآن نازل شد درچه محیطی بود؟ محیط جهل ، درچه محیطی بود؟ محیط رذالت،
  17. پیامبر اکرم خودش سواد داشت یانه؟ نه، اما فضیلت داشت، پیامبراکرم، خوب حالا سواد ندارد، درمیان یک مشت آدم بی سواد یک قرآن می آورد پر از دقت پراز حکمت، پرازعلم نمی شه یک آدم عادی این جور باشه ،
  18. عقل عوامانه می گوید نه، وقتی می گوید نه ، می گوید پس از چیه؟  نْزِیلَ الْعَزِیزِ الرَّحِیمِ این جمله تَنْزِیلَ الْعَزِیزِ الرَّحِیمِ (5)خدا با عقل عوامانه ما صحبت می کند،
  19. می گوید عقلت را به کاربینداز ا گرعقلت رابکار انداختی درک می کنی این قرآن از طزف خداست، درطرف کسی که تسلط وجودی برعالم دارد، باید مال او باشد ، اما رحیمش هم آمده، ، یعنی این قرآن یک نعمتی است، نعمتش هم خیلی بزرگ است، گرفته شده سرچشمه از رحمت خدا،
  20. خوب می دانید بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمنِ الرَّحِیمِ این رحمن ورحیم که دراول هرسوره آمده یعنی مهربان، الا اینکه رحمن برای عموم مردم است، پروردگارعالم مهربان است به همه مردم، حتی اگر کسی را جهنم ببرد همین هم ازالتاف خفیه خداست، که به هرکسی به اندازه وسعش نعمت می دهد،
  21. به کافرآن هم شدیداٌ کافر، اما نعمت هائی که خدابه اش داده می خواهد شماره کند نمی تواند، به این می گویند مهربان است، خدا به عموم مردم نعمت داده است،
  22. اما راجع به خواص رحیم است، یعنی یک عنایات خاصی به مؤمن دارد، ازآن عنایات خاص قرآن را نازل کرده برای همین ها برای این افرادی که بتوانند به وسطه این قرآن بتوانند سیر وسلوک کنند برسند به جائی که به جزخدا نداند، قرآن دیگه نمیشه برای همه مردم این جوری بشه ،
  23. قرآن برای مردم هدایت است ، یعنی راستی دنبال قرآن مردم راه بیفتند به جاهائی بالا ئی می رسند، صدی نود مردم دنبال قرآن راه نمی افتند، لذا هدایت هم نمی شوند ،
  24. لذا آن کسی که دنبال قرآن راه بیفتد قرآن ببردش به جائی که خدا نداند،راه های سلامتی را نشان می دهد، چاه را ازراه،راه را از چاه نشان می دهد،وبلاخره منزل به منزل یک منزل یک انسان کاملش می کند،
  25. لذا این جمله َنْزِیلَ الْعَزِیزِ الرَّحِیمِ (5)عزیزش رافهمیدیم یعنی خدا تسلط وجودی دارد برعالم، این قرآن را فرستاده که علم ماکان وما یکون وماهوکائن دارد برای کی؟ هُدیٍ لناس ،برای همه همه،
  26. اما این قرآن رحیم است برای کی؟ برای آن کسانی که دنبال قرآن راه بیفتند، وکم کم یک هدایتی که به اش می گویم هدایت عنائیه ، یعنی عنایت خاص ازطرف خدا ازآن هفت منزلی که بزرگان گفته اند می تواند این منازرا یکی پس از دیگر طی بکند، که آن آخرش منزل لقاء وقناست،
  27. می رسد انسان به یک انسان کامل می رسد به آنجاکه وقتی نماز می خواند نمازش یک مکالمه یک معاشقه با خدا می شود، این را می گویند به اش هدایت عنائیه،
  28. وکلمه رحیم که در بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمنِ الرَّحِیمِ ،رحمانش مال همه، رحیمش مال خواص، معنایش این نیست که تفریق در کار باشد، اگرتابع قرآن شدیم یا نه ،اگر تابع قرآن نشدیم قرآن یک نعمت است ازنعمت قرآن استفاده نکردیم،
  29. واما اگرتابع قرآن شدیم ازاین نعمت استفاده می کنیم، البته استفاده معنوی استفاده می کنیم ازراه این منازلی که می گویم: ازیقضه می رویم به توبه، ازتوبه می رویم به تقوی، می رویم به تهلیه ، می رویم به  تجزیه ، می رویم به   تخلیه  ، می رویم به لقاء و قنا
  30. به قول حضرت امام تازه  اول کار است وحد یقف ندارد، انسان که آمده در این دنیا حد یقف ندارد، این جور نیست که یک جا انسان متوقف بشود وبگوید که دیگر نمی شود رفت، حتی دربهشت هم که در راه است استکمال است، آن به آن دربهشت هم استکمال پیدا می کند،
  31. اما اگرحد یقف پیدا کرد، توقف کرد ازقرآن استفاده نکرد یعنی سقوط ،دیگر این استکمال پیدا نمی کند، چون این ازقرآن که نعمت است، استفاده نکرده،
  32. حالا اگرازاین نعمت بزرگ که بالا ترین نعمت است، استفاده  کرد رسد آدمی به جا ئی که به جز خدا ندان بنگر که تا چه حد است مقام آدمیت، این نعمت قرآن ، یعنی این قرآن با این کمالش باید از طرف خدا باشد،
  33. اماباید توجه داشت که این قرآن هم که تجلی  خدا است رحمت است برای همه بشرطی که ازنعمت استفاده کند،
  34. اگر از نعمت استفاده کردند دیگر قرآن می شود رحیم ، دیگه خدا می شود رحیم ، رحمان برای همه رحمان برای خواص، واین جمله رحیم که در قرآن آمده
  35. بعد قرآن شرحش را می دهد، حسابی می گوید رحیم یعنی چه خلاصه اش همین بود که برایتان گفتم،
  36. اگر انسان از این قرآن استفاده بکند تا می رسد به مقامی که به اش می گویند انسان کامل،
  37. اما اگر استفاده نکرد سقوط می کند، إِنَّ الْمُنافِقینَ فِی الدَّرْکِ الْأَسْفَلِ مِنَ النَّارِ 13، دیگر حرکت ندارد ، ندارد ، وکار های زشتش هم که برایش حتمی شده هم این جا متوقف است هم آن دنیا،
  38. خدایا به حق این قرآن عظمتش ، خدایا به حق این قرآن واهل البیت علیه السلام خدا توفیق انس به قرآن خواندن قرآن تفسیرقرآن عمل کردن به قرآن مخصوصا به بچه هایمان عنایت بفرما.
  39. وصلی الله علی محمد آله محمد وعجل فی فرجه مولی ناصاحب الزمان،
  40. 11-(139البقره) 12- یَقُولُونَ لَئِنْ رَجَعْنا إِلَى الْمَدینَةِ لَیُخْرِجَنَّ الْأَعَزُّ مِنْهَا الْأَذَلَّ وَ لِلَّهِ الْعِزَّةُ وَ لِرَسُولِهِ وَ لِلْمُؤْمِنینَ وَ لکِنَّ الْمُنافِقینَ لا یَعْلَمُونَ (المنافقین 8) 13- إِنَّ الْمُنافِقینَ فِی الدَّرْکِ الْأَسْفَلِ مِنَ النَّارِ وَ لَنْ تَجِدَ لَهُمْ نَصیراً (145النساء)
  41. اللهم صل علی محمد وآل محمد وعجل فرجهم
  • حسین صفرزاده
۱۳
تیر

                             بسم الله الرحمن الرحیم

                            اللهم صل علی محمد وآل محمد وعجل فرجهم

  1. جلسه سوم تفسیرسوره یس:حضرت استاد آیت الله مظاهری1/10/1389چهارشنبه 16محرم .
  2. عَلى‏ صِراطٍ مُسْتَقِیمٍ (4)تَنْزِیلَ الْعَزِیزِ الرَّحِیمِ (5) این جمله تَنْزِیلَ الْعَزِیزِ الرَّحِیمِ برمی گزدد به قبل این جمله قسم به این قرآن که ازخدا شده تو پیامبری
  3. دیروز گفتم این یک ادعاست ، دلیلش چیست گفتم این دلیلش این است که قرآنی که  یک آدم بیسواد درمیان بیسوادهابزرگ شده است
  4. این قرآن را آورده، قرآنی که پراز دقت است پُرازعلم است چه جورمی تواند، قرآن می تواند تو اُمی هستی یعنی سواد نداری
  5. ازاین جهت هم پیامبراکرم هم درجمیع عمرشان چیزی ننوشتند چیز نخوانند، درحالی که به قول حافظ خدارحمتش کند
  6. می فرماید: نگارمن که به مکتب نرفت وخط ننوشت، به غمزه مسئله آموزصد مدرس شد،
  7. خوب معلوم است پیامبرمی تواند بنویسد که نقص نداشته، می تواند بخواند تا اینکه پیامبرنقص داشته باشد نتواند بخواند،
  8. اما چون پرورش یافته درمیان یک عده بیسواد خودشم بیسواد بوده، معلم ندیده که الف باء بخواند که مثلا برسد به مراتب بالا تر،
  9. لذا روی رسم متعارف هم نامه نمی خواندند اگرنامه می رفت مثلا پیش ایشان امیرالمومنین می خوانند، پیامبراکرم کاتب وحی داشتند ، قرآن که نازل می شد یک وضع خاصی نازل می شد،
  10. جبرئیل این آیه را ، یا سوره را دریک طبقی ازنور، اوبه جلوا یک فوج از ملائکه به دنبال جبرئیل آیه یا سوره را می آورد، به اندازه ای پیش پیامبراکرم اٌبهت داشت با اینکه ما قرآن را میخوانیم برامان ابهت دارد،
  11. اما پیامبر اکرم واقعه را درک می کرد، به اندازه ای ابوحت پیامبر را می گرفت که مدهوش می شد،که بعصی وقت ها حضرت مدهوش می شدند،غش نمی کردند که متوجه نباشند وحالیشان نباشد، مدهش می شدند نه بی هوش می شدند بی هوش،
  12. این 14معصوم همچنین انبیاء اینها هیچ وقت غش نمی کنند، برای اینکه غش یک وقت عقل می رود، وقتی عقل رفت، خوب آدم توخواب آدم یک دیوانه شده عقل ندارد،
  13. لذا اینها هیچ وقت غش نمی کنند اما مدهوش می شوند، فرق غش ومدهوش این است که وقتی غش می کند، دیگر هیچی سرش نمی شود،
  14. اما مدهوش که می شود، دیگه این جاذبه قرآن است . مثلا، یا امیرالمومنین دردل شب غش می کرد یعنی جازبه خدا او را می گرفت،
  15. دیگرهیچ چیزرا هیچ کس را نمی دید جزخدا، به هیچ کس تواجه نداشت جزخدا،
  16. اینکه امیرالمومنین شب ها غش می کرد این معنایش است، لذا پیامبراکرم غش نمی کرد، ازکسی نمی ترسید که غش کند،
  17. قرآن ازبس اُبهت داشت، می رسید به پیامبر اکرم، پیامبراکرم مدهوش می شد، یک مدتی به همین حال بود
  18. تااینکه جبرائیل می رفت آن فوج ملا ئکه می رفت، وآیه که نازل شده بود به چیزی غیرازوحی توجه نداشتند،جاذبه خداوند او را می گرفت،
  19. آنچه که نازل شده بود، یا مثلا یک سوره یا ده آیه، یا هرچه نازل شده بود، این را می خواند برای امیر المومنین، امیر المومنین می نوشتند، بعد چون 16نفر زیرنظر امیرالمومنین بودند اسمشان را می گذارند کُتاب وحی ،
  20. او می گفت اینها می نوشتند، خود پیامبراکرم نمی نوشتند، خود پیامبراکرم نمی خوانند، لذا درآیات قرآن آمده 
  21. که به پیامبرقرآن خطاب می کند که یا رسول الله توامی هستی یعنی درس نخوانده ای وزیردست اُمیین هم زندگی می کنی، یعنی 40 سال درمیان مردم که سواد نداشتند،
  22. حالا این پیامبرآمده یک قرآنی آورده که حکیم است یک ادعانیست، این قرآن پٌرازدقت است، پُرازعلم وپُرازعلم وپُرازفصاحت وبلاغت است، درآن زمان
  23. یعنی ازنظرادبیت سرآمد نمره اول است، لذااین قرآن را بایک عقل عوامانه حفظ می کند این قرآن باید ازخداباشد،
  24. لذا مدعی بدون دلیل نیست، متضمن دلیل است، که یکی ازشاهکارهای بزرگ ومهم قرآن است،
  25. وقتی آنچه که ادعامی کند ،آن ادعا متضمن دلیل است، وفن فصاحت بلاغت را ودلیلش درش خوابیده است،
  26. مثلا الحمدلله رب العالمین رابزرگان می گویند، این یک ادعای متضمن دلیل است، یعنی همه حمد ها مال خداست، صِراطٍ مُسْتَقِیمٍ توش خوابیده وادعائی است که دلیلش خالق جهان هستی است
  27. چون مربی جهان است،  و چون مربی جهان است باید حمد او را بکنیم وهمه حمد ها به او برمی گردد، الحمدلله رب العالمین ، یک ادعاست، ،ودلیل توش خوابیده و متضمن دلیل است ، یکی هم آن حرف بعد بود عَلى‏ صِراطٍ مُسْتَقِیمٍ (4) که خودپیامبراکرم است،که لحظه ای انحراف ندارد، واین هم دلیلی است که ادعای آن درش خوابیده،
  28. درآیات دیگرقرآن آمده است که این پیامبرشما لحظه ای انحراف ندارد، یک استکان آب پاک دریک استخرآب آلوده آب پاک را آلوده می کند،
  29. پیامبر : یک استکان آب پاک دریک جمعیت آلوده لحظه ای آلودگی ندارد،
  30. جمعیتی که اگرمی خواستند دختری به کسی بدهند می گفتند برولاتی گری کن برودزدی کن ببینیم می توانی،
  31. پیامبر40 سال درمیان اینها زندگی کرده، ورنگ اینهارا نگرفته بلکه لحظه ای انحراف ندارد ،84 جنگ روی دست حضرت گذاشتند در84 جنگ پیروزشدند،
  32. برسانند به آنجا که ایثاروفداکاری درمیان آنها عالی حکم فرما شود، پیامبروقتی فوت کردند این ها حسابی سیروسلوکی، حسابی متدین بودند،
  33. اما چون ریشه نداشت، ثقیفه  ...جلو آمد، خاک برسرما وبرسر خودشان کردند،
  34. درخت فضیلت را کنند ودرخت رزالت را بجای آن کاشتند ،  و بارور کردند، ثمره نه خودشان بردند ونه ما  
  35. اما در ایران 50 سال طول نکشید، که درهمان حمله اول اسلام را پذیرفتند ، البته تقصیر خود ایرانی ها شده که اسلا م ندارد، 
  36. همان حمله اول همه ایران مخصوصاٌ اصفهان بدون جنگ و خون ریزی قبول کردند اسلام عزیز را،
  37. این ازهمان افتخارهاست که نه آلوده نشد بلکه استخر را به رنگ خودش در آورد، این جمله اِهدِ نٌا‏ الصِراطٌ المُسْتَقِیم (6) ، همین است،
  38. یک گفتاراما متضمن دلیل،که یک اجتماع را متحول کردند، خدا یا به حق این قرآن وعظمتش، وخدایا به حق این قرآن واهل البیت، خدا نوفیق اُنس با قرآن به همه مان مخصوصاٌ به جوانان ما عنایت بفرما.
  39. خداوندا ما ونسل آینده ما راازبلایای فرهنگی مصون ومحفوظ به فرماید.
  40. والسلام علیکم ورحمة الله وبرکاتة ، وعجل فی فرجه مولی ناصاحب الزمان .
  41. اللهم صل علی محمد وآل محمد وعجل فرجهم
  • حسین صفرزاده
۱۳
تیر

                            بسم الله الرحمن الرحیم

                           اللهم صل علی محمد وآل محمد وعجل فرجهم

  1. جلسه دوم تفسیرسوره یس:حضرت استاد آیت الله مظاهری30/9/1389/ سه شنبه 15محرم .
  2. وَالْقُرْآنِ الْحَکِیمِ (2)إِنَّکَ لَمِنَ الْمُرْسَلِینَ (3) عَلى‏ صِراطٍ مُسْتَقِیمٍ (4)
  3. بحث درباره این آیات اول سوره یس بود را جع آیات اول یس (1) وَالْقُرْآنِ الْحَکِیمِ (2) قسم به این قرآنی که حکیم ، یعنی پردقت است، یعنی پرقدرت است، یعنی پرحکمت است، یعنی سرتاپا علم است،
  4. بعد می فرماید که إِنَّکَ لَمِنَ الْمُرْسَلِینَ (3) قسم به این قرآنی که پرازحکمت است تو پیامبری قسم به این قرآن که تو انحراف اصلا ابدا نداری، نه دراعتقادت، نه دراحکام ،نه دراخلاق انحرافی نداری.
  5. خوب ایرد جلو می آید که این یک ادعاست، قسم به این قرآنی که پرازحکمت است تو پیامبری به چه دلیل تو پیامبری؟
  6. قرآن گاهی باعقل انسان حرف می زند، گاهی با وجدان اخلاقی انسان حرف می زند، گاهی هم با فطرت انسان حرف می زند، عمق جان انسان حرف می زند،
  7. این سه تا هم حرف شنو هستند واز طرف خدا وپیامبر هستند، رهنما برای این انسان اند،
  8. لذا اینکه می فرماید، قسم به این قرآن که توپیامبری ، هرکسی عقلش رابکارباندازد می فهمد که این پیامبر، پیامبراست، 
  9. چراکه این قرآن پراز حکمت است، واین قرآن را یک آدمی آورده درمیان یک مشت آدم های وحشی زندگی می کرده اصلا سواد الف باء نداشتند چه رسد به اینکه علم داشته باشند،
  10. حالا یک کسی درمیان این مردم بیاید یک قرآن بیاورد پراز دقت، پرازعلم، پرازحکمت ، خوب عقل انسان می گوید این یک پیامبر است، نمی شود یک کسی که سواد نداشته باشد بخواهد کتاب فلسفه بنویسد، نه یک کتاب فلسفه به قول عوام کلجنگ وقرباعه، یک کتاب فلسفه که فلاسفه قبول داشته باشند که این کتاب فلسفه است،
  11. حال درهمین اصفهان یک بیسواد بخواهد رساله عملیه بنویسدکه مراجع هم قبول داشته باشند، که این مبنا دار است به این می گویند یک معجزه،
  12. یا یک کسی با نداشتن سواد یک کتاب اخلاق بنویسدکه معلم اخلاق بگوید این کتاب درحوزه ها تدریس بشود، معلوم می شود این یک خلاقیت است،
  13. پیامبراکرم  این قرآن را آورده ، می فرماید من پیامبرم ودلیل برپیامبریم این قرآن است، پیامبراکرم می فرماید اگر راست می گویند هرکه مثل این قرآن آورد آن پیامبر است من می روم کنار،
  14. حالا این قرآن هم فلسفه دارد هم عرفان، فلسفه اش وعرفانش مثل صدرالمتآلهین که افتخارش این است که توانسته شاگردی قرآن بکند،
  15. مرحوم صدرالمتآلهین درفلسفه وعرفان خیلی بالاست انصافاٌ این می گوید من یک مقداری فلسفه مشاق خواندم دیدم تاریک است، یک مقداری فلسفه اشراق خواندم دیدم غرورآور است، حکمت متعالیه درست کردم یعنی اسفار، دیدم که هنوز اطمینان دل ندارم، ضمیمه کردم قرآن را روایات اهل البیت را سکونت خا طرپیدا کردم،
  16. یعنی این اسفارمن پایه اش قرآن است وروایات اهل البیت است، خوب یک کسی که هفتاد سال درفلسفه وعرفان لولیده ، افتخار برای عالم  قرآن و اهل البیت و اسلام است، افتخار برای دنیای علم است، افتخار برای دنیای فلسفه وعرفان است،
  17. این بگوید من شاگرد قرآنم ، ازاین بپرسند این قرآن  را کی آورده، یک آدم میان بی سواد ها خودشم بی سواد بوده،
  18. درقرآن چند جا اشاره دارد می گوید آیی مردم شما بی سوادید یک آدم بیسوادهم مثل شما آمده یک کتاب اخلاق آورده یک کتابی که همه چیز درآن هست فلسفه دارد که فیلسوفها درمقابلش متواضعند،
  19. عرفان دارد که عرفا درمقابلش متواضعند،  قانون اصول وفقه داردکه  فقها تواضع خاصی دارند، صدها قانون ادبیت دارد که آن کسانی که ادیبند حرف خودشان را بخواهند اسباط  کنند تمسک به قرآن می کنند،
  20. زاید براین برنامه علوم طبیعی هم زیاد دارد،علوم انسانشناسی دارد که 1400سال است انسانشناسی خیلی ترقی کرده، یک کارخانه انسان سازی است همه دربرابرش ناتوانند
  21. وسرآمد کتاب های دنیاست، وسرآمدعلومهای دنیاست ونوری است، اما درمقابل قرآن تاریک است کی که زیربارنمی رود هرچه که هم روشن باشد، کی که زیربارنمی رود هرچه که عالم باشد، تاریک کسی است
  22. که پایش را بگذارد روی عقل، دینش را بگذار کنارآدمهای بی سواد ، می گویند کسیکه بی سواد است، درمیان بی سوادان پرورش یافته باشد، اما یک کتاب علمی آورده  این می تواند پیامبر نباشد،
  23. این ادعای پیامبری می کند، خوب همه می گویند این پیامبراست آدم های سلیم ، آدم های سالم ،آدم هائی که می خواهند حق را پیدا بکنند درمقابش گریه شو ق می کنند،
  24. به قول قرآن می گوید: وَ إِذا سَمِعُوا ما أُنْزِلَ إِلَى الرَّسُولِ تَرى‏ أَعْیُنَهُمْ تَفیضُ مِنَ الدَّمْعِ مِمَّا عَرَفُوا مِنَ الْحَقِّ10 آنهائی که پاکند نه اینکه زیر بار می روند گریه شوق هم می کنند، خدا راشکرکه حق را پیدا کردیم،
  25. الحمدلله این نعمت را پیدا کردم، لذا به قول بزرگان این وَالْقُرْآنِ الْحَکِیمِ (2)إِنَّکَ لَمِنَ الْمُرْسَلِینَ (3) این ادعائی است با دلیل
  26. گاهی مثلا پیامبر اکرم می فرماید: من پیامبرهستم معجزه ام این قرآن است این ادعائی است که دلیل  توش خوابیده گاهی مثلا موسی می گوید من پیامبرم معجزه دارم معجزه ام این عصاء است، این عصاء رامی اندازم اژدها می شود، آن را می گویند گفتاربا دلیل، این را می گویند گفتاری که دلیل توی آن خوابیده
  27. یعنی خدا می فرماید: قسم به این قرآن توپیامبری یعنی آی مردم فکرتان را ، عقلتان را و وجدان اخلاقیتان را  فطرتتان به کار بیندازید و آن سه تا پیامبری که دردرون انسان است،
  28. خدا می گوید آنها را بکاربیندازید آنها می گویند این قرآن حق است وپیامبراو پیامبراست،
  29. دیروز می گفتم این حکیم نه گفته قران بالحکمة ،گفته قرآن حکیم، قرآنی که پرازحکمة است،عقلت را به کاربه  انداز می شنوی ، می بینی، حکمت خدا را
  30. وبلا خره این قرآن حکیم ، پر از دقت است پرّ ازعلم است، پُرازحکمت است، نمی تواند ازطرف یک آدم بیسواد باشد پس باید ازطرف خدا باشد، این یک معنی ،
  31. یکی هم آن حرف بعد عَلى‏ صِراطٍ مُسْتَقِیمٍ (4) یا رسول الله به حق این قرآن ،توپیامبری دلیلش چی ؟ یک عمردرمیان یک آدمهای وحشی زندگی کردی یک انحراف نداری هیچ دشمتی تاحالا نتوانسته درست بکند پیامبر یک انحراف داشته باشد
  32. درآن محیط آلوده یک ا نحراف  جنسی، یک انحراف مالی، پیامبرامین بود مردم مالهاشان را پهلوی ایشان به امانت می گداشتند،
  33. پیامبراکرم عاقل بوده مردم می آمدند نزدایشان مشورت می کردند، پیامبر اکرم درخت رزالت را از قلبش کنده بوده است به طورکلی ودرخت فضیلت را قصب کرده بوده است بارورکرده بوده همه ازاین درخت فضیلت پیامبر استفاده می کردند،
  34. هیچ یهودی منکراین حرف نیست هیچ تاریخ نویسی  تاحال نشده منکر این حرف باشد، پیامبرکیه مجسمه تقوی ، پیامبر کیه مجسه فضیلت، می شود یک انحراف درپیامبرباشد اصلا اصلانه، کتابش هم می شود انحراف داشته باشد نمی شود، یک انحراف اخلاقی در پیامبرپیدابکنی،
  35. لذاخود پیامبرعَلى‏ صِراطٍ مُسْتَقِیمٍ (4)، کتاب پیامبرعَلى‏ صِراطٍ مُسْتَقِیمٍ (4)وخودکتاب پیامبر می گوید این پیامبرعَلى‏ صِراطٍ مُسْتَقِیمٍ (4) احتیاج به اینکه یک کسی برود درس بخواندوبعد درس بفهمد این پیامبر حق است نه همه همه عقلشان را به کار بیندازند ببنند این قرآن از طرف خداست این پیامبر از خداست،
  36. چرا برای اینکه از یک بیسوادی که درمیان یک عده منحرف زندگی کرده است، یک کتا ب آورده  انحرافی تدارد، کتاب اخلاق است، خودش هم 63 سال درمیان مردم نتوانسته اند یک انحراف از پیامبراکرم پیدا بکنند،
  37. خوب آنکه دردورون ماست یعنی عقل ما آنچه دردرون ماست، یعنی فطرت اخلاقی ما، آنچه دردرون ما یعنی وجدان ماست ، بما می گوید که این پیامبراست چه دشمن چه دوست ،
  38. اگرمی گوید پیامبرنیستی چرا فردا درباره اش صحبت می کنم انشاالله، خدایا بحق این قرآن همه حکمت ورحمتش خدایا اُنس با قرآن به همه ما عنایت بفرما،
  39. هم خواندن  وتفسیر هم عمل مخصوصا به جوانان ما عنایت بفرما، والسلام علیکم ورحمة الله وبرکاتة ، وعجل فی فرجه مولی ناصاحب الزمان.
  40. 10- وَ إِذا سَمِعُوا ما أُنْزِلَ إِلَى الرَّسُولِ تَرى‏ أَعْیُنَهُمْ تَفیضُ مِنَ الدَّمْعِ مِمَّا عَرَفُوا مِنَ الْحَقِّ یَقُولُونَ رَبَّنا آمَنَّا فَاکْتُبْنا مَعَ الشَّاهِدینَ (83مائده)
  41. اللهم صل علی محمد وآل محمد وعجل فرجهم
  • حسین صفرزاده
۱۳
تیر

بسم الله الرحمن الرحیم

اللهم صل علی محمد وآل محمد وعجل فرجهم

جلسه اول تفسیرسوره یس:حضرت استاد آیت الله مظاهری29/9/1389دوشنبه 14محرم.

  1. بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمنِ الرَّحِیمِ یس (1) وَالْقُرْآنِ الْحَکِیمِ (2)
  2. امروزبحمدلله سوره یس را شروع می کنیم وازخدا می خواهیم کمک مان بکند، ازخدا می خواهیم آنچه که مورد رضای اوست به زبانمان جاری بکند،
  3. سوره یس (1) ازنظرروایات ما مهمترین سوره هاست، ودرروایات ما آمده قلب قرآن است،همان طوری که اعضاء انسان مهمترین آ ن قلب است،
  4. وسفارش شده برای حفط ورفع بلاها، اگرصبح بخوانید خداوند شماراحفط می کند تاشب و اگرشب بخوانید خداوند شمارا حفط می کند تاصبح ، ازبلاها ازشیطانهای انسی واز شیطانهای جنی،
  5. کلمه یس (1) ازمتشابهات قرآن است، حدود 30 تا از متشابهات داریم
  6. درقرآن، مثل الم ، الراء، من جمله یس (1)، وقران درسوره آل عمران می فرماید: من محکم دارم، متشابه دارم،
  7. محکم یعنی اگررویش فکر کنیم ازش چیزمی فهمیم، متشابهات یعنی هرچه روش فکرکنیم ازش هیچ چیزنمی فهمیم، به ماهم دستورداده شده که دنبال متشابهات هم نگردید،
  8. اگرراستی تفسیربخواهید بروید دنبال محکمات قرآن ودرمحکمات هرچه بخواهید هست، ودنبال متشابهات اصلا نگردید،
  9. این کلمه یس (1)خیلی حرف برش زده شده که این کلمه یس (1) معناش چیه، واما به جائی هم نرسیده بهترین حرف ها که نقل می کنند این است که این دوتا کلمه است
  10. یکی یاء یکی سین، یاء حرف ندا، وسین هم اسم پیامبر است، معنایش می شود یارسول الله، واین حرف پایه ندارد، وبهتر این است که بگوئیم یس (1)از متشابهات است واز آن چیزی برنمی آید،
  11. اما وَالْقُرْآنِ الْحَکِیمِ (2)، قسم به این قرآنی که پرازحکمت است پراز دقت است،
  12. درقرآن دقت وحکمت خیلی دارد، وکپیه این عالم وجود است، وهرچه که درتدوین درقرآن هست درتکوین هم دراین قرآن هست،
  13. دل می خواهد، معلم می خواهد، که ما دل به این قرآن بدهیم خیردنیا وآخرت برای خودمان برداشت بکنیم، حرفی که است
  14. اینکه: قسم به این قرآنی که پرازحکمت است پراز دقت است، قسم به این قرآن که حکیم است، حکیم ازنظرادبیت به کسی می گویند که ازذوالعقول باشد  یعنی حیات داشته باشد،
  15. مثل الآن که من دارم حرف می زنم شما دارید تفسیرگوش می دهید این حکمت است، وفهمیده می شود که قرآن حیات دارد،
  16. اگرچشم بصیرت داشته باشید، اگرگوش بصیرت داشته باشید، دل داشته باشید حیات قرآن را درک می کنید،
  17. لذا قرآن با من حرف می زند، من با قرآن حرف می زنم، مثلا این نمازکه می خوانیم حمد وسوره می خوانیم این حمد وسوره جان دارد
  18. یعنی خدا با زبان ما دارد با ما حرف می زند با حمد وسوره با ماحرف می زند واین حمد وسوره جان دارد،
  19. لذا بجای اینکه بگوید والقرآن بالحکمت می فرماید والقرآن حکیم، می گوید بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمنِ الرَّحِیمِ
  20. این بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمنِ الرَّحِیمِ یک جانی دارد، یک حیات طیبیه ای دارد وبجای اینکه بگوید والقرآن بالحکمت می گوید والقرآن حکیم،
  21. وخیلی جاها فهمانده است که این قرآن جان دارد این قرآن حیات دارد یعنی این قرآن حکمت دارد،
  22. ودرروایات داریم که اگر کسی عمل به قرآن بکند این قرآن دعایش می کند، واگرعمل به قرآن نکند درقرآن است قرآن نفرینش می کند،
  23. درروایات داریم یکی ازچیزهائی که شفاعت می کند قرآن است واین قرآن تجلی زاتی خداست، خدا تجلی هائی دارد تجلی فعلیش عالم وجود است ،
  24. تجلی زاتی خدا اگربخواهم عوامانه حرف بزنم این جوری است که شما درمقابل آینه بایستید عکس شما درآینه است ، شما درآینه نیستید خود شما بیرون آینه هستید، می گویند تجلی شما در آینه است،
  25. پروردگارعلم تجلی می کند عالم وجود پیدا می شود به اش می گویند تجلی بالفعل اما یک تجلی زاتی کرده باهمه اسماء وصفاتش، که برای انبیاء هم مخوی بوده اهل البیت پیدا[1] شده
  26. ویک تجلی زاتی دیگرکرده باهمه اسماء وصفاتش، حتی اسماء وصفاتی که برای انبیاء هم مخوی بوده قرآن پیدا شده
  27. لذا این قرآن علم خداست، این قرآن قدرت خداست،این قرآن حکمت خداست، به اندازه ای که بایک بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمنِ الرَّحِیم، می توانیم عالم را زیرورو کنیم
  28. درقضیه حضرت بلقیس وخضرت سلیمان قرآن این را می گوید:قالَ الَّذی عِنْدَهُ عِلْمٌ مِنَ الْکِتاب 8  حضرت سلیما ن گفت که کی است که این تخت بلقیس را برام بیاورد!
  29. قرآن می گوید کمی علم قرآن را داشت، کمی قدرت قرآن را داشت، گفت من با یک چشم به هم زدن تخت بلقیس را می آ ورم،
  30. حضرت سلیمان اجازه به اش داد با یک چشم بهم زدن تخت بلقیس ازیمن آورد شام، البته به لسان وشهود، وحضرت سلیمان به بلقیس گفت این تخت توست، گفت کانه (خوب تعجب می کرد)
  31. قرآن نقل می کند کانه، وبلاخره یک مملکت را حضرت سلیمان به واسطه واسم بن برخیی تصریخ کرد ،
  32. قرآن می گوید اینکه توانست این کار را بکند یک قطره ای ازعلم قرآن داشت قالَ الَّذی عِنْدَهُ عِلْمٌ مِنَ الْکِتاب9  این ضمیرعلمه نکره است دلالت بر قلت می کند، این قرآن علم خداست،
  33. واین قرآن تجلی غیب خدا وتجلی خداست وتجلی قدرت خدااست، یعنی تالی تلو او اهل البیت هستند دو تا امانت پیش ما گذاشته شده که ما به این دو امانت خیلی توجه بکنیم یکی قرآن ویکی اهل البیت،
  34. اهل البیت یعنی تجلی زاتی خدا، قرآن یعنی تجلی زاتی خدا، اهل البیت یعنی تجلی زاتی خدا به عبارت دیگر قرآن یعنی قدرت خدا،
  35. لذا این قرآن زنده است الآن که این قرآن جلوی من است، قرآن مرا می بیند با من حرف می زند، و هم چنین شما این جا نشتید  دارید تفسیر گوش می کنید این قرآن ناظر است،
  36. اگر باخلوص وبا فهمیدن باشد قرآن دعا می کند،
  37. واگر العوذبالله برای خدا نباشد بی اعتنایی می کند واگربرای ریا باشد قرآن نفرین می کند،وَالْقُرْآنِ الْحَکِیمِ (2)،
  38. یعنی قسم به این قرآنی که حکیم است یعنی دقت ها دارد،یعنی علم ها دارد، یعنی قدرت ها دارد، که با یک بِسْمِ اللَّهِ اش می تواند فورا برود کربلا   زیارتش را بخواند وبا یک بِسْمِ اللَّهِ بیاید درخانه صبحانه اش را بخورد برود سرکارش،
  39. خداوندا به همین قرآن وعظمتش که قدرت توست عزت توست شوکت توست، خدایا توفیق اُنس با قرآن به همه مان مخصوصاٌ به بچه هامان عنایت بفرما،
  40. وصلی الله علی محمد آله محمد وعجل فی فرجه مولی ناصاحب الزمان،
  41. اللهم صل علی محمد وآل محمد وعجل فرجهم

 

  • حسین صفرزاده
۱۳
تیر
 

http://www.sadebegooyam.com/upload/content/Pic13.jpg

----------------------------

 جلسه مقدمه تفسیرسوره یس:حضرت استاد آیت الله مظاهری28/9/ 1389یکشنبه 13محرم:  

 بسم الله الرحمن الرحیم

اللهم صل علی محمد وآل محمد وعجل فرجهم

جلسه اول مقدمه تفسیر سوره یس توسط استاد حضرت آیت الله مظاهری درمسجد علی بن ابیطالب خیابان جی

  1. بحث رسید به سوره یس که درروایات داریم قلب قرآن، سوره بابرکتی است انصافاً انسان بتواند هرروز بخواند خیر دنیا وآخرت دارد،
  2. سفارش شده است به ما که صبح به صبح این سوره را باید بخوانیم، سفارش شده است سرقبرها برای پدرمان، مادرمان، رفقایمان،
  3. البته همه قرآن پرمحتواست، اما این سوره یاسین یک محتوای خاصی دارد، چیزی که باید تذکربدهیم این است که ماالحمدلله این مدت که ازقم آمدم این جا یک دوره قران تفسیرشده، من خیال می کردم که آن یوفیق را خدا عنایت بکند
  4. اول جزء آخررا از سوره عمّ تاآخربعد دو دفعه ازیاسین تاعمّ، خدا توفیق داد برگشتیم ازاول قرآن ازسوره حمد تا این چند روزه سوره فاطر تمام شد، خدالطف کرد واین ختم قرآن را کردیم، 
  5. ابتکارهم زیاد داشت، یعنی چیزهائی که مفسرین نگفته بودند دراین ختم قرآن آمد، مخصوصاً ازنظراخلاقی، نمی دانم چه شد خدا توفیق نداد که یک دوره تفسیر نوشته بشود اقلآ در5،6جلد، اگرخداوند این توفیق را هم داده بود
  6. مهم تراز همه این چیزها بود، یک باقیات وصالحاتی بود بنام مسجد امیرالمومنین علیه السلام اما این توفیق داده نشد،
  7. حالا ازامروز حتم دوم قرآن ازنظرتفسیر [1]شروع کنیم، امید وارم خدا توفیق عنایت کند بتوانیم یک ختم قرآن دیگرهم بکنیم،
  8. درضمن همه همت کنید یک دوره تفسیرازمسجد امیرالمومنین تحویل جامعه بدهید، البته من تقصیر ندارم همه تان تقصیر دارید، بسیاری ازکتاب های من که چاپ شده میلیونها جلد منتشرشده به چند زبان هم منتشر شده،
  9. مخصوصاٌ درقم این را پا منبری ها کردند، یعنی یک جائی من ده روز صحبت می کردم آن ده روز را یک کتاب کردند وآن کتاب خیلی فایده داشت برای مردم  امیدوارم ازامروزکه این سوره یاسین را شروع می کنیم
  10. خداهم توفیق بدهد برای اینکه تفسیربکنیم وهم توفیق بدهد که عمل بکنیم وهم خداتوفیق بدهد که بشود یک دوره تفسیر در5،6، جلد تفسیر اخلاقی عالی درمی آید انشاالله،
  11. امروزخوب است یک مقداردرباره خواندن قرآن، تفسیرقرآن،عمل کردن به قرآن کمی صحبت بکنیم، قرآن وهمچنین اهل البیت علیه السلام سروکارداشتن با قرآن را جدی می خواهند،
  12. که ما اُنس باقرآن داشته باشیم، پیامبراکرم می فرمایند: اگراُنس با قرآن داشتی بهشتت از همین جا شروع می شودکه به بهشت موعود برسد،
  13. واگر اُنس با قرآن نداشتی جهنمت ازهمین جا شروع می شود تابه جهنم موعود برسد، ترغیبی، تحلیلی بالا ترازاین دیگرنمی شود تصورکرد،
  14. پیامبر اکرم تفسیر می گفتند تفسیرپیامبراکرم خیلی خصوصیت داشت، ده آیه تفسیرمی کردند وبه پا منبری ها می گفتند برویداین ده آیه راحفظ کنید وهم عمل بکنید تاده تا دیگرواصحاب عمل می کردند، هم تفسیر را یاد می گرفتند وهم قرآن حفظ می کردند،
  15. لذا وقتی پیامبراکرم ازدنیا رفتند همه سواد الف باء نداشتند، اما همه حافظ قرآن بودند، واین  «فاذا التبست علیکم الفتن کقطع اللیل المظلم فعلیکم بالقرآن»1 پیامبر روی منبربارها می فرمودند: وقتی که بلا مثل اٌبرسیاه برای شما جلو می آید، جامعه شمارا فساد بگیرد، جامعه شما رابلا بگیرد، وعلیکم بالقرآن باید توسل به قرآن اُنس به قرآن ،
  16. بعد فرمود: «من جعله امامه قاده الى الجنة و من جعله خلفه ساقه الى النار»2هرکس عمل به قرآن بکند اُنس با قرآن داشته باشدآن شخص بهشتی است وبهشتش ازهمان جا شروع می شودتابه بهشت موعودبرسد،
  17. وهرکسی پابه قرآن بزند وعمل به قرآن نکند اُنس با قرآن نداشته باشد جهنمش ازهمان جا شروع می شود تابه جهنم موعود برسد، خدا اُنس با قرآن را جداٌ ازما می خواهد، ما اگرخانه مان ، اجتماع مان، جوامع مان، اُنس با قرآن نداشته باشد، درروز قیامت مورد نفرین پیامبراکرم می شویم پناه برخدا،
  18. یعنی پیامبراکرم که انشاالله همه شمارا شفاعت می کنند وامید شفاعت به پیامبراکرم داریم،
  19. اما خود این قرآن نقل می کند که یک جمله هم پیامبر اکرم دارد، که وَ قالَ الرَّسُولُ یا رَبِّ إِنَّ قَوْمِی اتَّخَذُوا هذَا الْقُرْآنَ مَهْجُوراً3 یک اشاره ای می کند به بعصی ها درصف محشر که اینها اُنس با قرآن  نداشتند نه قرآن می خوانند ونه تفسیرقرآن می کردند ونه عمل به قرآن می کردند،
  20. می گوید خدایا اینها که پشت پا زدند به قرآن من، بازخواست اینها را بکن، که خود پیامبر می فرماید وای به کسی که شفیع او دشمن او با شد،
  21. یعنی پیامبر به ما نفرین بکند، لذا این اُنس با قرآن را می خواهند جداً می خواهند، هم قرآن وهم روایات ائمه اطهاراین اٌنس باقرآن را، 
  22. اُنس با قرآن مراتب دارد، مرتبه اولش خواندن قرآن است، که انسان باید اقلا یک شبانه روز یک جزء قرآن بخواند، واین اُنس باقرآن یعنی یک آیه در قرآن هست که نظیرش نیست ازبس روی آن تاکید شده است راجع به خواندن قرآن، فقرءُ ماتیسر من القرآن4 آنچه ممکن است قرآن بخوان، بعد قرآن می فرماید خدا می داند، گاهی مریضی مرضت هم سخت است اما همان وقت هم هرچه می توانی قرآن بخوان،
  23. خدا می داند گاهی کارداری، مشغله داری، مشغله ات خیلی ا ست، اما هرچه می توانی قرآن بخوان ، خدا می داند درخط مقدم جبهه هستی تیر مثل باران می بارد، اما فقرءُ ماتیسر من القرآن 4 هیچ آیه ای این جوری درقرآن نداریم ونیست جز راجع به خواندن قرآن،
  24. حالا معنایشرا بداند ، نداند، خوب تلفظ بکند، نکند،این خواندن قرآن را اسلام از ما خواسته است، لذااین همه ثواب هم که پیامبر واهل البیت روی خواندن این قرآن دارند، روی کم چیزی این قدرتاکید هست، این یک مرتبه،
  25. مرتبه دوم ، تاٌمل درقرآن وتدبردرقرآن است، یعنی تفسیر درقرآن، یعنی برسدبه آنجاکه کم کم برداشت از قرآن بکند، یعنی شما عزیزان علاوه براینکه قرآن می خوانید، علاوه براینکه باید تفسیربدانید، باید شبانه روزاقلا یک ساعت دوساعت، مربوط به تفسیر قرآن کار بکنید، علاوه براین باید خودتان برداشت داشته باشید ازقرآن ، نگوئید که نمی شود، دیدیم شده که راستی سواد آن طورندارد
  26. وراستی اُنس با قرآن دارد، که موجب شده یک سری آماجی از قرآن خدا عنا یت بکند، من زیاد دیده ام واین راهم قرآن جداً می خواهد،أَ فَلا یَتَدَبَّرُونَ الْقُرْآنَ أَمْ عَلى‏ قُلُوبٍ أَقْفالُها5
  27. مگرقفل غفلت بردلت زده شده است،که تدبردرقرآن نداری، یعنی هرکسی که تدبر درقرآن نکند تا اینکه خدا الهام بدهد به اودرقرآن این آیه می فرماید قفل غفلت بردلش زده شده،
  28. این هم مرتبه دوم، که آن اول خواندن قرآن است وآن دوم تدبر وتفسیر وبرداشت ازقرآن است یعنی خدا می خواهد یک دوره تفسیر در زهنتان باشد،
  29. یعنی یک آیه که برایتان می خوانند خودتان بتوانید تفسیربکنید، وبعضی از اوقات هم الهام  از خودتان داشته باشید وبگوئید من این چیز را می فهمم ،
  30. درمرتبه سوم عمل به قرآن است که این قرآن همه چیز دارد، ما فصلنا فی کتاب من شیِ، وَ هذا صِراطُ رَبِّکَ مُسْتَقیماً قَدْ فَصَّلْنَا الْآیاتِ لِقَوْمٍ یَذَّکَّرُونَ6هیچ دردنیا نیامده مگراینکه درقرآن هست، وقرآن کپیه عالم وجود است،یعنی درعلم وجود که همه چیز هست این قرآن کپیه اوست، وَ لا رَطْبٍ وَ لا یابِسٍ إِلاَّ فی‏ کِتابٍ مُبینٍ 7خوب این کپیه علم وجود را ما باید به اش عمل بکنیم،
  31. تدبر برقرآن را خیلی باید اهمیت بدهیم، بعصی وقت ها قرآن تکرار می کند، مگرنمی بینی چرا متذکر نمی شوی؟ چرا عمل نمی کنی؟ با این کتابی که همه چیز دارد واین عمل به قرآن انسان را سعادت دنیا وآخرت رابه اش می دهد،
  32. اگر سیر وسلوک بخواهد انسان را به مقام آدمیت می رساند، واگرعلوم طبیعی بخواهد قرآن انسان را علوم طبیعی به اش می دهد،
  33. تنتاوی یک مفسراست700آیه درکتابش آورده راجع به علوم طبیعی یعنی اگرعلم دنیا بخواهیم این قرآن بمامی دهد، علم آخرت بخواهیم این قرآن به ما می دهد، بلاخره این قرآن ما را عالم می کند، واین عالم شدن راخدا ازهمه ماخواسته است، جداٌ خواسته است
  34. لذا اگریک کسی قرآن بخواندوقرآن تفسیر بکند واما عمل به قرآن نکند مثل آنی است که عالم باشد بدون عمل وعالم بدون عمل فایده ای ندارد،وعامل بدون علم هم نتیجه ندارد،
  35. ودروقتی نتیجه بخش است که دوتا بال داشته با شیم،یکی بال علم واُنس با قرآن ازنظرتفسیر، یکی هم بال عمل یعنی عمل کردن به قرآن،
  36. کار های شخصی ما ، کارهای خانوادگی ما، کارهای اجتماعی ما، به قرآن بخواند، ازقرآن برداشت بکنیم کارهایمان را، تاکم کم برسد به آنجا که بواسطه قران بتوانیم دل پیدا بکنیم ،
  37. بتوانیم درخت رذالت را ازدل برکنیم،وبه جای آن درخت فضیلت بکاریم، بحث خوبی شد انشاالله از فردا سوره یاسین را شروع می کنیم،
  38. وازخدا بخواهید هم قرآن زیاد بخوانیم وهم تفسیر زیاد بخوانیم، وزیاد ترعمل به آن بکنیم انشاالله،
  39. خدایا بحق حسین ویارانش مخصوصاٌ امام سجادویارانش، خداوندا توفیق اٌنس با قرآن به همه مان مخصوصاٌ به جوانانمان عنایت بفرما، دشمنان اسلام  دشمنان قرآن همه نابود بفرما،
  40. 5 [المزمل20] 6 ( الانعام126)  7(الانعام59)
  41. اللهم صل علی محمد وآل محمد وعجل فرجهم
 

[1] تفسیراثنی عشری 2تفسیراثنی عشری«1»،  3  (الفرقآن30) 4 [المزمل20]

  • حسین صفرزاده