پردازش اربعین حسینی

حسینُ منی و انا من حسینی

پردازش اربعین حسینی

حسینُ منی و انا من حسینی

پردازش اربعین حسینی

در این صفحه مطالب گردآوری شده توسط حسین صفرزاده به اشتراک گذاشته می شود

آخرین مطالب
پربیننده ترین مطالب
نویسندگان

۶۶ مطلب با موضوع «قرآن» ثبت شده است

۲۰
تیر

بسم الله الرحمن الرحیم

اللهم صل علی محمد وآل محمد وعجل فرجهم

  1. جلسه نوزدهم تفسیرسوره یس:حضرت استاد آیت الله مظاهری20/10/1389دوشنبه 5صفر
  2. شهادت حضرت رقیه خاتون سلام الله علیها
  3. سُبْحانَه الَّذِی خَلَقَ الْأَزْواجَ کُلَّها مِمَّا تُنْبِتُ الْأَرْضُ وَ مِنْ أَنْفُسِهِمْ وَ مِمَّا لا یَعْلَمُونَ (36)
  4. آیات شریفه ازمعجزات بزرگ  قرآن است، می فرماید که خدا نظیر ندارد،
  5. معنی سُبْحانَه الله پروردگارپاک ومنزه است 
  6. ازاینکه بخواهیم برایش تا درست به کنیم حالا این تا درست کردن ها چه انسان باشد به دون نروماده تا برای خداهمتا باشد،
  7. آن خرافی ها بت  درست می کردند درمقابل خدا، خوب این خدا منزه از این است که برای آن تا درست کرد،چرا؟
  8. برای اینکه او مربی این عالم است واگر بخواهد این عالم پا برجا باشد تا نمی تواند این عالم را پابر جا بکند،
  9. لذا دراین عالم هرچیزی زوج می خواهد، انسان باشد بدون نروماده نمی تواند ادامه پیدا کند، مرد باشد زن نباشد، زن باشد مرد نباشد،
  10. لذا خدا حضرت آدم رابه دست مبارکش ساخت، یعنی به قدرت مبارکش ساخت حوا را هم ساخت ،
  11. اما اگر این زوج باهم همخوانی داشته باشند ورحمت خود آفرید، اگراین دوباهم سازگاری وهم خوانی داشته باشند،عالم می گردد،
  12. اما اگرباهم خوانی نداشته باشند مثل یک زن وشوهر با هم محبت نداشته باشند معلوم است این خانه ، خانه مصیبت می شود،
  13. لذا این تمایل مرد به زن وتمایل زن به مرد یکی ازشاهکارهای جهان خلقت است ،
  14. درآیات دیگر می فرماید: وَمِنْ آیاتِهِ أَنْ خَلَقَ لَکُمْ مِنْ أَنْفُسِکُمْ أَزْواجاً لِتَسْکُنُوا إِلَیْها وَ جَعَلَ بَیْنَکُمْ مَوَدَّةً وَ رَحْمَةً 50 خدا آن است که  زن برا ی مردومرد را برای زن آفرید آن سرشُت محبت را برای آن که آنها اُنس به هم بگیرند وبتوانند با هم زندگی بکنند آن محبت را هم خدا داد،
  15. لذا زن وشوهراین محبت خدا دادی را دارند اما این محبت زود ضربه می خورد، اگریک کاربیجا زبان یک نیش، یک پرخاش گری ویک کاربی ربط ضربه می زند به محبت وآرامش ایجاد شده خدادادی را آن آیه خدادادی را از انسان می گیرد
  16. لذا وقتی که حضرت آدم را خدا خلقش کرد وحضرت حوارا ازآن گلی که حضرت آدم راخلق کرد ه بودخلق کرد، پاشد نشست ،
  17. آدم یک تمایلی به این پیدا کرد، گفت خدایا این کیه که مرا جلبم کرده؟ خطاب شد این را برای توخلق کردم که باید جفت باشید، باید نروماده باشد،
  18. خطاب شد حالا که به اش تمایل داری ازدواج کن، باید ازش خواستگاری کنی ازکی ؟ ازمن برای اینکه من خالقشم ومن باباشم
  19. بنا بر این ازمن خواستگاری کن ، خطاب شد ، یک مهریه هم باید برایش قراربدهی مهریه را هم من میدهم به تو بده به اوعقلش را خدا از خود گذاشت یعنی این انکحت و قبلت را خدا آورد به امر خداوند 
  20. انکحت ازطرف آدم و قبلت ازطرف حوا لذا زوج یعنی تای چیزی اما به هم بخورند وسرشُا داشته باشند، لذامی فرماید:خداوند مرد را برای زن و زن را برای مرد خلق کرد ، تا این جا برای انسانها ،
  21. راجع به نباتات هم همه همه اینها نروماده دارند بعضی شان را آن زمان ها می دانستند مثلا درخت خرما را ماده اگر نر به او نمیرسید میوه نمی داد
  22. لذا بهش می گفته می شود لقاح ، یکی از خاضیت باد ها همین است که این  درخت خرمای نریکی دوفرسخ فاصله دارد که این درخت خرمای ماده را لقاحش  می کند،
  23. آبستنش می کند، این را می فهمیدند اما دیگرحالا در کل صحرا و دشت همین قائده هست ، صحرا و سبز وخرم می شد نرو ماده دارد و الاصحرا پراز علف نمی شد
  24. یعنی سبز وخرم نمی شد، این را آن وقت ها نمی دانستند،
  25. الان که علم پیشرفت وترقی کرده است این را پی برده اند که همه گیاهان مثل همه انسانها اگربخواهد سبز وخرم بشه اگر بخواهند حاصل بدهند ،
  26. یک دانه گندم اگربخواهد گندم بدهد تا این نروماده به هم نرسند این گندم خوشه نمی دهد ،
  27. اگرنرسد آن درخت زرد آلو، زردآلو نمی دهد و آن درخت توت ، توت نمی دهد ،این معنی مِمَّا تُنْبِتُ الْأَرْضُ وَ مِنْ أَنْفُسِهِمْ واما معنی وَ مِمَّا لا یَعْلَمُونَ قرآن می گوید از یک چیزهائی که علمش را نداری احتمالش را نمی دهی ،
  28. که الآن علم به اینجا رسیده است که فهمیده این جهان  از اتم تشکیل شده است،این جهان همه همه ازاتم است، یعنی آجر ومصالح این جهان ازاتم است،
  29. آن هم به اندازه ای ریز است که یک ته استکان آب را اگر بخواهیم اتمش را بشماریم باید یک ریاضیدان تا روز قیامت باید بشمارد تا اتمهای یک ته استکان آب شمارش شود،
  30. حالا دراین اتم نر وماده است، پروتون والکترون ها مثبت و منفی ، اگرآن مثبت نباشد اتم نیست ، اگر آن منفی نبا شد اتم نیست،
  31. یک چیزی که باید زنها شکربکنند آن جازبه زنانگی است که مرد را می کشاند، پروتون دراتم ها به منزله خانم ا ست والکترون ها به منزله مرد است،
  32. واین الکترون ها بطورسرسام آوری به دور پروتون ها درگردشند، وازیک هواپیما وازهرموشکی سرعتش بیشتراست 
  33. ویک نطم عجیبی هم دراین حرکت است که یک دفعه به هم نخورند، همه اینها نرهای به دنبال ماده اند، که اتم تشکیل شده ،
  34. لذا این جمله وَ مِمَّا لا یَعْلَمُونَ چیزی است که تو نمی فهمی و هر چیزی که تو نمی فهمی نر وماده دارد ،
  35. خوب این را کی ساخته غیر خدا می تواند بسازد نه، بنابراین پی ببر مدبر حکیمی براین جهان حکم فرماست، وعلاه  براین پی ببرغیرخداکسی نمی تواند این کارها را انجام بدهد ،
  36. وعلاوه بر اینها توجه کن بر یک مدبر عالم حکیم قدرتمندی دراین جهان حکمفرماست ،بگو سبحان الله والحمد لله رب العالمین،
  37. آیه عجیبی است، قرآن چقدر معجزه است وچه قدرنعمت است ،و چه قدرما آن طور که ما عاشق قرآن باشیم نیستیم ،
  38. خدایا به حق این قرآن واهل بیت تیبین و طاهرین ومخصوصا حضرت رقیه ، خدایا همه ما را مخصوصا جوانهای ما را بیداربفرما،
  39. دشمنان اسلام همه نابود بفرما. والسلام علیکم ورحمة الله وبرکاتة ، وعجل فی فرجه مولی ناصاحب الزمان .
  40. -وَمِنْ آیاتِهِ أَنْ خَلَقَ لَکُمْ مِنْ أَنْفُسِکُمْ أَزْواجاً لِتَسْکُنُوا إِلَیْها وَ جَعَلَ بَیْنَکُمْ مَوَدَّةً وَ رَحْمَةً إِنَّ فی‏ ذلِکَ لَآیاتٍ لِقَوْمٍ یَتَفَکَّرُونَ ( الروم21)
  41. اللهم صل علی محمد وآل محمد وعجل فرجهم
  • حسین صفرزاده
۲۰
تیر

بسم الله الرحمن الرحیم

اللهم صل علی محمد وآل محمد وعجل فرجهم

  1. جلسه هجدهم تفسیرسوره یس:حضرت استاد آیت الله مظاهری19/10/1389 یکشنبه 4صفر.
  2. وَ آیَةٌ لَهُمُ الْأَرْضُ الْمَیْتَةُ أَحْیَیْناها وَ أَخْرَجْنا مِنْها حَبًّا فَمِنْهُ یَأْکُلُونَ (33)
  3. وَ جَعَلْنا فِیها جَنَّاتٍ مِنْ نَخِیلٍ وَ أَعْنابٍ وَ فَجَّرْنا فِیها مِنَ الْعُیُونِ (34)
  4. لِیَأْکُلُوا مِنْ ثَمَرِهِ وَ ما عَمِلَتْهُ أَیْدِیهِمْ أَ فَلا یَشْکُرُونَ (35)
  5. پروردگارعالم می فرماید که دقتی بکن با یک دقت کم نه دقت فلسفی کلامی بلکه با یک دقت عوامانه همه می یابند خدا را وهمه می یابند که خدایکی است
  6. وهم خدا معاد دارد همه یک روزی درحضور اوخواهیم بود وبالاخره توجه به نعمت وکه باید شکرنعمت خدا کرد.
  7. زمین مرده را ناگهان سرسبزوخرم می کند وازاین زمین مرده را زنده میکند ودانه ها بیرون می آید که آن دانه هابرای ماوحیات حیوانات فوق العاده اثر زندگی دارد،
  8. ازاین زمین مرده ازآن چشمه پدیدار می شود ناگهان درخت ها را زنده می کند، چشمه هرجاباشد، سبزی وطراوت ومیوه می شود، سرسبزی آب وآبادی همه این ها برای این است که ما ازاین نعمت ها استفاده بکنیم .
  9. که درآیات دیگرمی فرماید که همه چیزمسخر توست، خدا رحمت کند سعدی رامی فرماید: ابروباد مه خورشید وفلک درکارند، تا تونانی به کفآری وبه غفلت نخوری همه ازبهر تو سرگشته وفرمان بردار، شرط انصاف نباشد که توفرمان نبری ،
  10. شرط انصاف سرپیچی نیست ، دیروزدرباره اش  یک مقدارصحبت کردم ،چیزی که توجه به آن لازم است شبانه روز یک مقداربه فکر این چیزها با شیم،
  11. فلسفه نمی خواهد علم کلام وطلبه گی نمی خواهد، علماء علم اخلاق درقانون مراقبه علما خیلی حرف زدند، حتی موسی جعفرعلیه السلام می فرماید ازما نیست آنکه این قانون مراقبه را نداشته باشد،
  12. ثواب آن هم خیلی با لاست، حضرت امام می فرمایند:تفکرساعته افضل من عبادة سبعین سنه47،انسان این قانون مراقبه  را داشته باشد، ده دقیقه یک ربع یکی یک فکری بکند دراین چیز ها ،رابطه ها، ثواب یک سال عبادت را دارد،
  13. یک می گفتم حضرت امام رضوان الله علیه دراین کتاب چهل حایث فارسی هم هست،خوب کتابی هست انصافاً می گوید این روایت را ما جائی ندیدیم ،اما مسلم ایشان این روایت رادیده اند
  14. که درکتاب چهل حدیث آوردند،که پیممبر اکرم می فرماید : که تفکر یک ساعت ازعبادت هفتاد سال ارزش آن بیشتراست علماء علم اخلاق روی این هم خلیی رویش پافشاری کرده اند، روی یک چیزآن خیلی پافشاری کردند
  15. وهم خدا و هم وحدت وهم ربودیت رسوخ کند درعالم شهود، وهم روی معاد، وبرای خدا کاری ندارد،همین طور که  زمین مرده را زنده می کند دلهای مرده ها را هم  زنده می کند،
  16. البته نعمت های خدا را نمی شود شمارش کرد، إِنْ تَعُدُّوا نِعْمَتَ اللَّهِ لا تُحْصُوها48  این دو
  17. نعمت های خدا که دراین دو آیه آمده ، زمین مرده حیات پیدا می کند، درباغ ها چه نشاطی پیدا می شود وبلاخره از این زمین مرده همه چیز زنده می شود وازاین آب است که اگریک شبانه روز به ما نرسد می میریم،،
  18. حضرت امام می فرمایند: این زمین های مرده بیابانهای خشک  چه کسی اینهارا زنده می کند، باچه نشاطی وخرمی می دهد ، وازاین زمین مرده همه چیززنده می شود، وبالاخره این آب است که اگریک شبانه روز به ما نرسد ما می میریم و زندگی امکان پذیرنیست ، قرآن مجید می فرماید همه چیزازآب است، حالا من جمله ما همه چیز مسخرماست که تا مازنده بمانیم ، پس خوب است که شکر بکنیم ،
  19. وشکر تنها این نیست که خودش به خودش بگوید شکراً لالله ، الحمدلله بلی این خودش خوبه فقط  به خودش می رسد نه اینکه فقط نمازنه یا 100مرتبه الحمدلله رب العالمین بگوید نه، ولی شکرعبد انسان متواضع بشود درمقابل خدا ،
  20. دیدید یک وقت یک کسی یک میهمانی به شما می دهد چه قدرازشان تشکر می کنید چه قدرتعریفشان را می کنید، شبانه روز میهمان خدائیم ، اگراین یک نفس که برود دو نعمت در آن است ، یکی آمد ودیگری نیامد،
  21. ومهم ترازآن که ازخداست ،همان است که سعدی می گوید خدا رحمتش کند،  همه ازبهر تو سرگشته وفرمان بردار ... شرط انصاف نباشد که توفرمان نبری ، انسان روی این مطلب یک مقدار فکر کند،
  22. حیف است همه چیزرا ازخدا بخوریم ودرمحضرمقدس خدا مخالفت خدا کنیم ، خدا رحمت کند حافظ شیرازی را، که چه خوش می گوید، می فرماید : آن که نمک خورد ونمکدان بشکست پیش رندان حقیقت سگ به از اوست،
  23. انسان یک روز فکرش این جوری باشد، یک روز فکرش روز قیامت وروز قیامت حساب و کتاب واینکه در روز قیامت آیا رسوایم؟ رسوانیستیم؟ سرفرازیم ؟ چه بکنیم که نزد امیرالمومنین سرفرازباشیم ،
  24. با یک روزدیگر قانون مراقبه  به یک شکل دیگر، اگر امشب شب اول قبر من باشد،آیا چیز دارم یا نه ؟ جواب  نکیرومنکر را می توانیم بدهیم یا نه؟ آیا برای آنجا کارکرده ایم یانه،
  25. امیرالمومنین به آنچنانی قانون مراقبه اش همین بود، آه من قلة زاد وبعد السفرووحشت الطریق،
  26. لذا این دوتا آیه  که در این جا آمده خیلی چیز دارد به ما می فهماند خدا هست، کی می تواند یک دانه گندم را یک خوشه کند؟
  27. همه پشت به پشت یک دیگربکنند کی تربیت این عالم می تواند؟ علم می تواند ؟ ما ها می توانیم ؟ به قول قرآن وما عملتهم ایدیهم هیچ کس نمی تواند جزخدا،
  28. پس علاوه که خدا هست ، این خداهم یکی است ، بعد برویم سرمعاد، آنهم فکر سرانگشتی است، که اگرمعاد نباشد مثل اینکه زمین مرده زنده نشود، مثل اینکه زمین مرده زنده شود اما گیاه درآن روئیده نشود،
  29. نمی شود که ناگهان برسد به آن جا که ناگهان پرُازمیوه بشود، دست احدی روی آن کارنکند ، لِیَأْکُلُوا مِنْ ثَمَرِهِ وَ ما عَمِلَتْهُ أَیْدِیهِمْ أَ فَلا یَشْکُرُونَ (35) این دو تا آیه همه اینها که گفتیم با فکر عوامانه  در بر دارد، حالا اگرعاطفه باشد، اگر فطرت بود که گفتم ،
  30. اگر عقل عوامانه بود که گفتم ، اگرآن عقل عوامانه  براو اضافه بشود وجدان اخلاقی ، چه قدرخوبه ، این وجدان اخلاقی خیلی عالیه ،
  31. این وجدان اخلاقی انسان باید فکرش این باشد که من باید شکرکذار باشم ،والابی وفا هستم وآدم بی وفا ازسگ بد تر است،  خسر الدنیا والآخرة، نمک نخوریم ونمکدان بشکنیم هم راجع به خدا هم راجع به خلق خدا ، این هم فکر نمی خواهد.
  32. این هم فکر نمی خواهد، اما عملش ازآنها خیلی بالا تر است، آدم با وفا کم پیدا می شود، آدم با وفا یک در هزارهم در آدم ها پیدا نمی شود ،
  33. وفا به خدا، وفا به خلق خدا، وفا به نعمت های خدا، وفا به این نعمت هائی که در اطراف ماست، وبهترین فضائل هم پیش علماء علم اخلاق وفا است، وفا از کجا سرچشمه می گیرد ؟
  34. از همین وجدان اخلاقی ، وجدان اخلاقی کدام است ؟ همین است که این جور چیز ها را به ما الهام می کند، فَأَلْهَمَها فُجُورَها وَ تَقْواها 49 راستی قرآن چه قدرهمه چیز دارد،
  35. یعنی خیلی محتاج به عقل وفطرت وانبیاء  داخلی وانبیاءخارج نه ، سرمشق ما حرف شنوی از وجدان اخلاقی ما، وقتی وجدان اخلاقی ما سرمشق زندگی ما با شد، دیگه استکمال ، آن وقتی می شود که انسان برسد به جائی که  به جز خدانبیند بنگر که تاچه حد است مقام آدمیت  ،
  36. خدایا بحق قرآن وخدا یا بحق قرآن واهل البیت توفیق قانون مراقبة واسباب وابزارش را بما مخصوصا جوانان ما عنایت بفرما .
  37. والسلام علیکم ورحمة الله وبرکاتة ، وعجل فی فرجه مولی ناصاحب الزمان.
  38. تفکر ساعة خیر من عبادة سبعین سنة مصباح الشریعة-ترجمه مصطفوى متن 423 شرح .. ص 42
  39. 48-وَ آتاکُمْ مِنْ کُلِّ ما سَأَلْتُمُوهُ وَ إِنْ تَعُدُّوا نِعْمَتَ اللَّهِ لا تُحْصُوهاإِنَّ الْإِنْسانَ لَظَلُومٌ کَفَّارٌ ( ابراهیم34) وَ إِنْ تَعُدُّوا نِعْمَةَ اللَّهِ لا تُحْصُوها إِنَّ اللَّهَ لَغَفُورٌ رَحیمٌ (النحل18)
  40. 49- فَأَلْهَمَها فُجُورَها وَ تَقْواها(الشمس8)
  41. اللهم صل علی محمد وآل محمد وعجل فرجهم
  • حسین صفرزاده
۲۰
تیر

بسم الله الرحمن الرحیم

اللهم صل علی محمد وآل محمد وعجل فرجهم

  1. جلسه هفدهم تفسیرسوره یس:حضرت استادآیت الله مظاهری
  2. تولدحضرت امام محمدباقرعلیه السلام. 18/10/1389شنبه3صفر
  3. وَ آیَةٌ لَهُمُ الْأَرْضُ الْمَیْتَةُ أَحْیَیْناها وَ أَخْرَجْنا مِنْها حَبًّا فَمِنْهُ یَأْکُلُونَ (33)
  4. وَ جَعَلْنا فیها جَنَّاتٍ مِنْ نَخیلٍ وَ أَعْنابٍ وَ فَجَّرْنا فیها مِنَ الْعُیُونِ (34)
  5. لِیَأْکُلُوا مِنْ ثَمَرِهِ وَ ما عَمِلَتْهُ أَیْدیهِمْ أَ فَلا یَشْکُرُونَ (35)
  6. سه چیزمهم را دراین آیات درنظردارد بیان می کند، اثبات می کند وجود خدارا ، اثبات می کند توحید،، واثبات می کند معاد را بلاخره اثبات می کند وجود  پیامبر اکرم را.
  7. وقرآن یک معجزه ازپیامبرخداست، یک کسی که درس نخوانده  بتواند این حرف ها را بزند، بنواند حرف های دقیق را که مربوط به فلاسفه ومربوط به عرفاست این حرف  هاست از او سر زده  بشود، 
  8. اولین نکته آیه یعنی نشانه است که غیرخدا نمی تواند این کارهارا بکند، ، انسانها نمی توانند این کاررا به کنند
  9. می فرماید تمام عرض وسماء چه به رسد بت ها ، آیه چه است؟ وجود خداست آن هم خدا یکی است زمین مرده ناگهان حی می شود .
  10. بیابان مرده است این سرسبزی ها ازکجا پیدا می شود، زمین مرده بود بیابان مرده بود ناگهان سرسبز شد کی می تواند زمین مرده را احیاکند دربیابان سبزیهای داروئی ، درمانی ، دانه هائی که خوردنی است،
  11. که هردانه ای یک معجزه در اوست، علوفه دام وخوراک حیوانات، وسبزی هارا بیرون کند، وهم برای زندگی انسان ،
  12. هردانه ای یک خاصیت دارد، که خدا مرحمتش کند چه خوش گفته شاعرشیرین سخن : برگ درختان سبز درنظرهوشیار هرورقش دفیریست معرفت پروردگار،
  13. این دانه که کوچک است بیرون آمدن از زیرزمین ریشه اش درزمین سرسبزی اش آمده بالا این راکه کرده است ،غیرخدا کی کرده است،
  14. آیا ما می توانیم ؟غیرخدا می تواند؟ علم می تواند،علم ماهرچه بالا برود می تواند؟
  15. اگرچه هم اتم بشکافیم ، ریشه زمین سبزه بیاید بالا هم برای خوراکی هم برای پوشاکی برای استفاده فراوان دراین بیابان های سرسبز، پرورش دهنده هرچیز خدا، پرورش دهنده هرکی خدا،
  16. غیرخدا کسی نمی تواند پرورش دسان  شود، قرآن درهمین سوره یس آیه 7و8 می فرماید،
  17. وجای جای دیگرقرآن هم می فرماید می خواهی بدانی چه جورمعاد هست؟ زمین مرده می شود ،توهم می می میری ،
  18. توجه بکن چه جورمی شود زمین مرده زنده می شود آدم مرده  زنده می شود، توهم زنده می شوی ، پس ازآن درختان مرده اند ناگهان زنده می شوند،این درختان زنده مرده بودنند ، زنده شدنند ، کی می تواند ؟ به غیرخدا؟!،
  19. الآن اگرآب به بدن ما نرسد!به اندازه به ریشه درخت آب وخاک نرسد همه برگ ها ی آن وتنه آن ، شاخه بزرگ به شاخه کوچک به برگها به رگ های ریزی که دربرگهااست آب نرسد درخت بدن ما خشک می گردد،
  20. آب برسد ناگهان سرسبزمی شود، این آب ها را کی دراین درختان به جریان قرارداده است،این میوه ها را کی آب دار می کند میوه نرسیده کی رسیده می کند
  21. وبالاخره درخت خرما را، درخت انگور را کی سرسبز ومیوه دار می کند ، وَ جَعَلْنا فیها جَنَّاتٍ مِنْ نَخیلٍ وَ أَعْنابٍ وَ فَجَّرْنا فیها مِنَ الْعُیُونِ (34)
  22. بعد این چشمه ها که موجب می شود درباغ ها آب جاری وباغ ها آبیاری ودرختان سرسبزومیوها می شود آبدارمی کند کی این کار را می کند، نه علم می تواند نه رعیت می تواند
  23. این آب را به برد ، دربرگ درختان وهمه این ها معجزه است ، آیه یعنی هیچ کس نمی تواند جزخدا ،خدا ست که می تواند چشمه را آبدارکند، آب را به جریان بیندازد چه تابستان چه زمستان ،
  24. انسان بعضی وقت ها یک فکر هائی می کند اما نمی تواند بگوید این زایندرود آن وقت ها که آب نبود ،
  25. خوب همین کوهرنگ چشمه آب پیدا می شد، این زاینده رود یعنی یک نهری که خودش می زاید آب را، چندین فرسخ که جلو می آمد یک نهری پٌرازآبی می شد،
  26. حتی درتابستانها این رعیت ها احتیاج به این آب ها نداشتند این آب ها می رفت در گا وخونی، کجا می رفت وکجا سردر می آورد معلوم نبود،
  27. این جا مرادم است خدا چشمه را پراز آب ، نهر را پر از آب چه زمستان چه تابستان،همیشه این رود خانه آب داشت،
  28. ما آمدیم سرمه چشمش کنیم کورش کردیم، سد درست کردیم، الآن شما یا دیگران می گویند این خرافت ها چیه ؟ سد درست کردیم چشمه خشکید، حالا اگر پشت آنجا باران بیاید آب جمع می شود، اگر باران نیاید آبی نداریم،
  29. والآن خطرعجیبی برای این سد ها پیدا شده وبلاخره این خشکسالی وبلاخره یک مقداراین جوری پیش برویم یک وقت می شویم بی آب ،
  30. درسوره تبارک می فرماید که اگر آب را پائین بردیم! فَمَنْ یَأْتیکُمْ بِماءٍ مَعینٍ 45 کی می خواهد به شما آب بدهد، ما خدا را فراموش بکنیم ، وقتی فراموش کردیم ، ما فساد اخلاقی دراصفهان بیاریم، وقتی سد ها که نمی تواند جواب بدهد. 
  31. آن وقت سد ها هم بشود خشک ، باید یک کاری بکنیم که این زاینده رود هیچ وقت خشک نشود  واین ، واین گاو خونی که یک باستان شناسی عجیبی است،
  32. با فساد اخلاقی می خواهید آب داشته باشیم؟ زمستان ها و حتی تابستان ها رودخانه  زاینده رود خشک نشود، واین گاو خونی که یک باستان شناسی عجیبی است همیشه برای ما باشد،،
  33. بافساد اخلاقی تابستان وزمستان رودخانه ها خشک نشود !؟ !همیشه برای ماآب باشد؟!
  34. این آیه4 هم به ما می گوید، خدا همه چیز را می دهد اگر بخواهد، وخدا همه چیز را قطع می کند اگر تو نخوا هی ، او می خواهد تو نمی خواهی،
  35. وقتی فساد اخلاقی آمد درروایت داریم خشکسالی هم می آید، ونمازباران هم مثل آبی که در تهران بردند باهواپیما ابرها باردارنمی شوند،
  36. فقط چیزی که می شود آن است که قرآن می گوید، وَ لَوْ أَنَّ أَهْلَ الْقُرى‏ آمَنُوا وَ اتَّقَوْا لَفَتَحْنا عَلَیْهِمْ بَرَکاتٍ مِنَ السَّماءِ وَ الْأَرْضِ46متقی شو ببین چه جور باران می آید، متقی شو !
  37. این فساد اخلاقی درجامعه ریشه کند ببین چه جور این سد زاینده آب دار می شود ،ا
  38. گربخواید نعمت ها بارور بشود فساداخلاقی انجام ندهید،خواهید دید که چه جوراین باران ها وسد زاینده رودآب دار می شود چه قدرگفتارخوبی ایست 
  39. خدایا بحق قرآن واین حرف  های زیبا یک حالت خوبی به دولت ما وبه ملت ما مخصوصا به جوانان ما عنایت به فرما. والسلام علیکم ورحمة الله وبرکاتة ، وعجل فی فرجه مولی ناصاحب الزمان.
  40. 45- قُلْ أَ رَأَیْتُمْ إِنْ أَصْبَحَ ماؤُکُمْ غَوْراً فَمَنْ یَأْتیکُمْ بِماءٍ مَعینٍ (الملک30)
  41. 46- وَ لَوْ أَنَّ أَهْلَ الْقُرى‏ آمَنُوا وَ اتَّقَوْا لَفَتَحْنا عَلَیْهِمْ بَرَکاتٍ مِنَ السَّماءِ وَالْأَرْض وَلکِنْ کَذَّبُوا فَأَخَذْناهُمْ بِما کانُوا یَکْسِبُونَ ( الاعراف96) اللهم صل علی محمد وآل محمد وعجل فرجهم
  • حسین صفرزاده
۲۰
تیر

بسم الله الرحمن الرحیم

اللهم صل علی محمد وآل محمد وعجل فرجهم

  1. جلسه شنزدهم تفسیرسوره یس:حضرت استاد آیت الله مظاهری16/10/1389پنجشنبه1صفر.
  2. أَ لَمْ یَرَوْا کَمْ أَهْلَکْنا قَبْلَهُمْ مِنَ الْقُرُونِ أَنَّهُمْ إِلَیْهِمْ لا یَرْجِعُونَ (31)
  3. وَإِنْ کُلٌّ لَمَّا جَمِیعٌ لَدَیْنا مُحْضَرُونَ (32)
  4. وَ آیَةٌ لَهُمُ الْأَرْضُ الْمَیْتَةُ أَحْیَیْناها وَ أَخْرَجْنا مِنْها حَبًّا فَمِنْهُ یَأْکُلُونَ (33)
  5. دیروز درباره همین آیه صحبت کردم نظیراین آیه در قرآن زیاد است و خداوند عالم در همین دنیا پاداش بد یا خوب را به انسان می دهد به اش می گویند مکافات اعمال چه خوب یا بد از بین رفتنی نیست می ماند
  6. انسان این نمازصبح راکه می خواند یک تجسم دارد برکتش نعمتش خوب است، یک غیبت هم تجسم دارد، تجسمش نا برکتی تجسمش یک بوی گندی که اهل دل می شنوند، تجسمش یک بوی بدی که ملائکه استشمام می کنند ودرهمین دنیا موجود است
  7. آنها ئی که چشم بصیرت دارند راستی می بینند، می ماند گاهی هم چشم بصیرت را می دهند می بیند به غیبت کننده ،
  8. نزد  پیامبر عایشه غیبت کردند حضرت فرمودن استفراغ کن یک گوشت گندیده ، متعفن از دهان او بیرون افتاد  گفت یارسول الله من که چند وقت است گوشت نخوردم ،
  9. حضرت فرمودند مگر قرآن نخواندی: وَ لا یَغْتَبْ بَعْضُکُمْ بَعْضاً أَ یُحِبُّ أَحَدُکُمْ أَنْ یَأْکُلَ لَحْمَ أَخیهِ39  قرآن می گوید می خواهی گوشت میته متعفن گندیده بخوری پس غیبت نکن ،
  10. لذا اهل دل چشم بصیرت دارند می بینند وبعضی وقت ها اهل دل هم چشم بصیرت می دهند به آنی که گناه کرده آن هم می بیند ،
  11. حالا چه ببیند یا نه بیند آنچه در خارج موجود شده معدوم شدنی نیست  در دنیا  اگرخوب باشد  الناس مجزیون به اعمالهم ان کان خیرا فخیرا وان کان شرا فشرا40 مردم درهمین دنیا پاداش عملشان را می بینند اگر خوبند  خوب و اگر بد است بد
  12. می گویند که پیامبر اکرم این حدیث الناس مجزیون به اعمالهم که از نظر ادبیت یک نکات ادبی هم دارد  پیامبر اکرم به مردم  می گفت، یک تجسم عمل دیگر هم هست در عالم برزخ وقیامت وخدا بهشت دارد وخدا جهنم  دارد اما بهشت ماهمین اعمال  ماست خدا جهنم دارد جهنم موعود موجود است
  13. اما بلا های جهنم  همین اعمال ماست یا أَیُّهَا الَّذِینَ آمَنُوا قُوا أَنْفُسَکُمْ وَ أَهْلِیکُمْ ناراً وَقُودُهَا النَّاسُ 41هیزم جهنم خودتان هستید، اعمال ماست بهشت هم همین اعمال ماست نعمت های بهشت هم اعمال ماست
  14. به مجرد اینکه مردیم اعمال ما برای مان مفید است، اگر یادتان باشد چند روز قبل آن پیر مردی که کشتندش قرآن نمی گوید کشتندش می گوید قیلَ ادْخُلِ الْجَنَّةَ فورا رفت بهشت ، به این می گویند تجسم اعمال به معنی دوم، 
  15. یک تجسم اعمال بمعنی سوم هم داریم که آن برای بد ها مصیبت است، وبرای خوبها خیلی نعمت است، که اعمالش اثر می گذارد روی هویئتش اگر آدم خوبی باشد یک انسان کامل باشد صف محشر را نورانی می کند با نورش که در آیه های قبل آمداین هم تجسم اعمال برای خوبان ،
  16. اگر آدم بی بند و بار باشد بد باشد  سگی  خوکی محشور می شوند آنهایی که چشم دارند نمی بینند آنهایی که چشم بصیرت دارند می بینند که این آیا آدم است یا حیوان  لذا دردنیا اگر خوب است خوب و اگر بد است بد،
  17. حتی اعمال ما درسرنوشت فرزندمان تاپیردارد اگرمی خواهی اولادت سعادتمند باشد مواظب زبانت باش وَ لْیَقُولُوا قَوْلاً سَدیداً42  یعنی سخنانی که چون مار وکج دم است درسرنوشت بچه ات تاثیر دارد سرنوشت  بچه را مثل مارکه بگزد این جوری نا بود می کند
  18. لذا اگر همین بچه در اثرکارهای زشت ما به سرنوشت بد دچاربشوند درروزقیامت نفرین مان می کنند 
  19. خدایا من گرفتارشدم بر به بدی های بابام به اثرکارزشت بابام ، به خدا شکایت می کند خدایا من منحرف شدم برای زبان بابام ، خدا نکند یک کسی که شبانه روز دارد زحمت می کشد تلاش می کند برای آسایش او مورد نفرینش بشود درروز قیامت،
  20. و این آیه شریفه را که قرآن می گوید اگربرای تامین آتیه برای اولادت می خواهی آدم خوب باش، وَ مَنْ یَتَّقِ اللَّهَ 43 اگر می خواهی ازبرای بچه هات تامین آتیه عافبت به خیری برای بچه ها ت مواطب زبانت باش، وَ لْیَقُولُوا قَوْلاً سَدیداً42خوب این ها  قرآن است ویک واقعیت است
  21. و درفلسفه  مخصوصا فلسفه صدرالمتعلهین ازبزرگان خیلی درش صحبت شده، ایشان افتخار می کند که شاگرد قرآن است،
  22. ولی توجه به این حرف مطالب خیلی دارد، در7یا8 جا بیشتردارد من جمله  این جاکه دیروز خواندیم وامروز بخوانیم آن این که، أَ لَمْ یَرَوْا کَمْ أَهْلَکْنا قَبْلَهُمْ مِنَ الْقُرُونِ أَنَّهُمْ إِلَیْهِمْ لا یَرْجِعُونَ (31) آیا نمی بینید آیا ندیدید که گذشته ها راچه  بلا به سرشان آوردیم، که دوسه روز قبل راجع به قوم انتاکیه گفت إِنْ کانَتْ إِلاَّ صَیْحَةً واحِدَةً (29)  یک صدا، این صدا جورواجور دارد،
  23. یک صدا یک زمین شوریدن، یگ زمین جلو رفتن همه را زیرزمین کردن، یعنی یک نعره ازطرف خدا، گاهی زلزله می شود آن بلا را به سریک شهر می آورد ، گاهی سیل می شود ناگهان آنرا را می بردش توی دریا،
  24. اما مهم ترازاینها می گوید چوب خدا صدا ندارد، آن دیگر چیه وآن فساد اخلاقی دراجتماع است که قرآن خیلی روش پا فشاری دارد، فساد اخلاقی ازهرسیلی بدتراست فکرش را هم نمی کنیم ،
  25. این از نغمت های خفی خداست، وسیل وزلزله واین ها ازنعمات جلی خداست،
  26. پروردگارعالم یک لطف جلی دارد، یک لطف خفی، یک نغمت جلیه ویک نغمت خفیه دارد،
  27. فساد اخلاقی یکی ازنغمت های خفیه خدااست فساد اخلاقی یکی ازبلا های خفیه خدااست 
  28. خدا می دهد ؟ نه ! کی درست می کند خودمان،این راجع به سابقه هم بوده ودر قران هم می فرماید: وَ ضَرَبَ اللَّهُ مَثَلاً قَرْیَةً کانَتْ آمِنَةً مُطْمَئِنَّةً یَأْتیها رِزْقُها رَغَداً مِنْ کُلِّ مَکانٍ فَکَفَرَتْ بِأَنْعُمِ اللَّهِ فَأَذاقَهَا اللَّهُ لِباسَ الْجُوعِ وَ الْخَوْفِ بِما کانُوا یَصْنَعُونَ 44،
  29. یارسول الله مثال بزن یک شهری بود خیلی وضعشان خوب نعمت هاعالی  مثل باران برسرشان می بارید وهم از نظرنعمتهای ظاهری داشتند عالی ،
  30. اما گناه کردند،این گناه دست وپاگیرشان شد،آن نعمت ها رفت وبجای آن نعمت ها نغمت آمد ، بر اثرفساد اخلاقی ، براثر گناه ناامنی آمد یعنی این نا امنی که ما داریم ازدزد سرگردنه خیلی بدتراست، دخترهامان را می برند ناگهان می بینی دختره  5تارفیق داره، باباش مسجدی است مادرش چادری است، می گویدچرااین جورشد،
  31. فساد اخلاقی ناامنی باطنی از نا امنی ظاهری خیلی بدتر است، لذا خیال نکنید بلا فقط سیل وزلزله است، مفسرین همه رفتند همه روی آن مسئله قوم گذشته سیل وزلزله ، نه، بد تر ازآن بلای سیل وزلزله فساد اخلاقی است که ما داریم چیزی است بد تر،
  32. واین آیات گاهی می دهد وگوشزد می کند انسان را ازبلای خفی ، که بلای فساد اخلاقی وازبلای جلی که آدم را نابود می کند مثل سیل وزلزله بدتراست،
  33. خدایا به حق این قرآن ما وجامعه ما را ازبلای فساد اخلاقی محفوظ،
  34. خدا یابه حق این قرآن واهل البیت علیه السلام توجه وتدبروتفکردرقرآن بما مخصوصا جوانان ما عنایت به فرما .
  35. والسلام علیکم ورحمة الله وبرکاتة ، وعجل فی فرجه مولی ناصاحب الزمان.
  36. 39-یا أَیُّهَا الَّذینَ آمَنُوا اجْتَنِبُوا کَثیراً مِنَ الظَّنِّ إِنَّ بَعْضَ الظَّنِّ إِثْمٌ وَ لا تَجَسَّسُوا وَ لا یَغْتَبْ بَعْضُکُمْ بَعْضاً أَ یُحِبُّ أَحَدُکُمْ أَنْ یَأْکُلَ لَحْمَ أَخیهِ مَیْتاً فَکَرِهْتُمُوهُ وَ اتَّقُوا اللَّهَ إِنَّ اللَّهَ تَوَّابٌ رَحیمٌ ( حجرات12)
  37. 40- الناس مجزیون به اعمالهم ان کان خیرا فخیرا وان کان شرا فشرا
  38. 41- یا أَیُّهَا الَّذِینَ آمَنُوا قُوا أَنْفُسَکُمْ وَ أَهْلِیکُمْ ناراً وَقُودُهَا النَّاسُ التحریم6
  39. 42-وَ لْیَخْشَ الَّذینَ لَوْ تَرَکُوا مِنْ خَلْفِهِمْ ذُرِّیَّةً ضِعافاً خافُوا عَلَیْهِمْ فَلْیَتَّقُوا اللَّهَ وَ لْیَقُولُوا قَوْلاً سَدیداً (نساء9)  یا أَیُّهَا الَّذینَ آمَنُوا اتَّقُوا اللَّهَ وَ قُولُوا قَوْلاً سَدیداً (احزاب70)
  40. 43- فَإِذا بَلَغْنَ أَجَلَهُنَّ فَأَمْسِکُوهُنَّ بِمَعْرُوفٍ أَوْ فارِقُوهُنَّ بِمَعْرُوفٍ وَ أَشْهِدُوا ذَوَیْ عَدْلٍ مِنْکُمْ وَ أَقیمُوا الشَّهادَةَ لِلَّهِ ذلِکُمْ یُوعَظُ بِهِ مَنْ کانَ یُؤْمِنُ بِاللَّهِ وَ الْیَوْمِ الْآخِرِ وَ مَنْ یَتَّقِ اللَّهَ یَجْعَلْ لَهُ مَخْرَجاً (الطلاق 2)وَ اللاَّئی‏ یَئِسْنَ مِنَ الْمَحیضِ مِنْ نِسائِکُمْ إِنِ ارْتَبْتُمْ فَعِدَّتُهُنَّ ثَلاثَةُ أَشْهُرٍ وَ اللاَّئی‏ لَمْ یَحِضْنَ وَ أُولاتُ الْأَحْمالِ أَجَلُهُنَّ أَنْ یَضَعْنَ حَمْلَهُنَّ وَ مَنْ یَتَّقِ اللَّهَ یَجْعَلْ لَهُ مِنْ أَمْرِهِ یُسْراً (الطلاق 4)    ذلِکَ أَمْرُ اللَّهِ أَنْزَلَهُ إِلَیْکُمْ وَمَنْ یَتَّقِ اللَّهَ یُکَفِّرْ عَنْهُ سَیِّئاتِهِ وَ یُعْظِمْ لَهُ أَجْراً (الطلاق5)
  41. 44- وَ ضَرَبَ اللَّهُ مَثَلاً قَرْیَةً کانَتْ آمِنَةً مُطْمَئِنَّةً یَأْتیها رِزْقُها رَغَداً مِنْ کُلِّ مَکانٍ فَکَفَرَتْ بِأَنْعُمِ اللَّهِ فَأَذاقَهَا اللَّهُ لِباسَ الْجُوعِ وَ الْخَوْفِ بِما کانُوا یَصْنَعُونَ( النحل112)
  1. اللهم صل علی محمد وآل محمد وعجل فرجهم
  • حسین صفرزاده
۲۰
تیر

بسم الله الرحمن الرحیم

اللهم صل علی محمد وآل محمد وعجل فرجهم

  1. جلسه پانزدهم تفسیرسوره یس:حضرت استاد آیت الله مظاهری15/10/1389 چهار شنبه 30محرم.
  2. یا حَسْرَةً عَلَى الْعِبادِ ما یَأْتیهِمْ مِنْ رَسُولٍ إِلاَّ کانُوا بِهِ یَسْتَهْزِؤُنَ (30)
  3. أَ لَمْ یَرَوْا کَمْ أَهْلَکْنا قَبْلَهُمْ مِنَ الْقُرُونِ أَنَّهُمْ إِلَیْهِمْ لا یَرْجِعُونَ (31)
  4. وَ إِنْ کُلٌّ لَمَّا جَمیعٌ لَدَیْنا مُحْضَرُونَ (32)
  5. آیه آخردرباره قضیه انتاکیه یا حَسْرَةً عَلَى الْعِبادِ 5 و6 مرتبه درقرآن آمده پروردگار عالم تاسف می خورد که پیامبرهرچه فرستادیم  مسخره کردند،
  6. درحالی که آنها حرف حساب می زدند، زیر بارحرف حسابی نرفتند اراذل واوباش وهوچی بازی  یکی هم به این معنا که آنها را می کشتند
  7. نظیراین درپیامبران زیاد آمده ومن جمله پیامبرما آمده است،
  8. درغدیرخم فرمود ای مسلمانان بیائید وسط بیابان آمدند بارانداخت درآن بیابان گرم دوسه روزهم آنجا بودنند همان جا فرمود ای مردم علی والی والله ، ولایت علی نباشد بیچاره می شوید،
  9. ای مردم ازخودم نمی گویم ازطرف  خداست که ولایت از آن خداست
  10. وبعد ازمن علی ابن ابیطالب ولی  شماست شاید 23مورد دراین 23ساله فرمودند همه همه هم گفتند بخن بخن یاعلی   حتی آن عمر
  11. ولی به آنجائی رسید که   به کتک زنش به  زورآوردندش مسجد بعدهم زنش آمد گفت چرا چنین کردید ابی بکر گفت  این مردم کردند
  12. یکی ازآنها پا نشد ونگفت که ای مردم دوماه فبل این خلیفه بود چرا چنین کردید؟
  13. أَنَّهُ قَالَ ارْتَدَّ النَّاسُ إِلَّا ثَلَاثَةَ 38 3نفزشان هم آن هم دورا دوربودند، درمجلس نمی آمدند،
  14. مرحوم کاشف القطاء جمعشان کرده 114نفرشدند از120هزارنفرجمع شان کردندهمه شان114نفرشدند همه شان گفتند ابی بکرهمه شان گفتند علی نه
  15. چه جور می شود بالاترین ظلم موضوعش ازپیامبربوده که حرف او را نشنیدند  این مردم   با رزائل اخلاقی وعقلشان می گفت  علی .. ولی به سیاست بازی هوچی گری رسید تا آنجا که گفتند قرآن آری ، علی نه ،
  16. حتی آقا امیرالمومنین سلام الله علیه دیدند که ولایت رفت کنار برای اینکه ولایت درمیان مردم برقرار باشد، درسه چهار روز یک قرآن نوشتند، 16 تا قرآن درمیانشان بود که به ریاست  امیرالمومنین نوشته بودند
  17. همین قرآنی که الآن در پیش ماست امیرالمومنین نوشته بودند، ، قرآن امیرالمومنین،قرآن ولایی بود یک تفسیرگویا مختصر قرآن امیرالمومنین این بود،
  18. برای خاطر اینکه  امیرالمومنین بگوید حالا که من نیستم پس ولایت باشد، لذا  قرآن را آورد درمسجد همه شان نماز جماعت می خوانند
  19. وابی بکر هم روی منبر بود، داد قرآن را داد به ابی بکر گفت حالا مرا نمی خواهید ! قران ولایت این جوری ،
  20. آقای عمر بلند شد قرآن را از دست ابی بکر گرفت داد به امیر المومنین! چه چیز گفت؟ گفت حسبنا کتاب الله قرآن  است خودت هم نوشتی سرتا پاهم نه زره ای کم نه زیاد از نبی اکرم خوب دیگه ما ولایت می خواهیم چکار! 
  21. گفتم23 هزارمرتبه پیامبراکرم گفته ازطرف خدا ولایت می خواهیم، یکی پا نشد بگوید بابا همیشه پیامبر می گفت ولایت می خواهیم دو ماه فبل هم گفت ولایت می خواهیم،
  22. حالا تو می گوئی ولایت نمی خواهیم 
  23. تو کی ! توچی می گی ؟ برای چی؟ کی گفته؟ تو می گوئی ولایت نمی خواهم کی گفته؟
  24. یک نفر نگفت! حضرت زهراء وقتی که خطبه را خوانند: خطبه خیلی دردناک است اما خیلی کوبنده! همه گیر افتادند،
  25. ابی بکر خیلی زرنگ بود اینکه می گویند عمر زرنگ بود نه ، ابی بکر خیلی زرنگ تر بود، ابی بکرسیئة من سِیئات ازعمر خیلی زرنگتر بود،
  26. لذا گذاشت گردن مردم در گریه کردن زهرا باهوچی بازی زهرا را از مسجد بیرون کردند،
  27. چی گفت ؟  گفت زهراجان تو هرچی بگی درست است، زهرا جان تو دختر پیامبری، تو معصومی ، اما من که روی این منبر نشتستم این مردم کردنند! یک نفربلند نشد بگوید که..! همه ساکت نشستند،
  28. یعنی همه مردم گفتند آره تقصیرما است، به اندازه ای زهرا را ناراحت کردنند که حضرت روضه خواند روکرد به قبر پیامبر گفت یارسول الله ببین با دخترت چه می کنند،
  29. یا رسول الله ببین با دین وقرآنت چه می کنند! وقتی آمد خانه دید غمناک حضرت علی نشسته یک پیام داد برای همه ما، گفت  تو که درجنگ ها چنین بودی، چرا حالا همین طور نشستی،
  30. امیر المو منین شمشیرگرفت بلند شد،
  31. گفت همین الآن بروم توی مسجد کار را تمام کنم؟ وقت نماز صبح بود موذن گفت الله اکبرامیر المومنین گفت زهرا جان الآن می روم کار را تمام می کنم،
  32. اما بهت بگویم این اذان نابودمی شود ،اسلام را می خواهند نابودش کنند نا بود می شود، اگر می خواهی اسلام را نابودش کنند الآن می روم کار را تمام می کنم،        
  33. که زهرا دیگر نشست وگفت برای اسلامت صبر می کنم برای اسلامت منهای ولایت صبر می کنم، تااینکه فرزندم مهدی بیاید وکارهارا درست کند،
  34. خوب چرا چنین فقط همین است وقتیکه مردم تابع احساسات شدند دیگه هرچه باشد آن احساسات مردم را می برد،
  35. دروقتی که پیامبر آمدنند مدینه آن احساسات پیامبر اکرم را پیروز کرد ودر آن وقتی که وقتی پیامبر مُرد احساسات اسلام را زمین زد، اسلام را نابود کرد دیگر شد اسلام منهای علی،   
  36. قرآن منهای علی ، منهای ولایت ، هردو احساسات است ، یک اساسات را عقل وفطرت ووجدان اخلاقی راهمائی می کند، مدینه می شود وپیامبر می شود، ویک احساسات را نفس اماره و  هوی وهوس ورزایل
  37. درون راهنمائی می کند می شود صقیفه بنی صاعقه  وعلی را خانه نشین می کند هر دو احساسات یک احساسات مثبت و یک احساسات منفی  این آیه یا حَسْرَةً عَلَى الْعِبادِ ما یَأْتیهِمْ مِنْ رَسُولٍ إِلاَّ کانُوا بِهِ یَسْتَهْزِؤُنَ (30)
  38. یک دنیا پیام دارد برای همه ما خدا به ما عقل داده به ما فطرت داده و خدا به ما وجدان اخلاقی داده است وگفته است پیروی از اینها والا ظلالت،
  39. خدایا به حق این قرآن عظمتش ، خدایا به حق قرآن و اهلبیت علیه السلام آنچه گفته شد، به همه ما مخصوصا جوانان ما عنایت بفرما .
  40. والسلام علیکم ورحمة الله وبرکاتة ، وعجل فی فرجه مولی ناصاحب الزمان                                  
  41. 38-عَنِ الْبَاقِرِعلیه السلام: أَنَّهُ قَالَ ارْتَدَّ النَّاسُ إِلَّا ثَلَاثَةَ نَفَرٍ سَلْمَانُ وَ أَبُو ذَرٍّ وَ الْمِقْدَادُ قَالَ الرَّاوِی فَقُلْتُ فَعَمَّارٌ قَالَ کَانَ جَاضَ جَیْضَةً ثُمَّ رَجَعَ ثُمَّ إِنْ أَرَدْتَ الَّذِی لَمْ یَشُکَّ وَ لَمْ یَدْخُلْهُ شَیْ‏ءٌ فَالْمِقْدَادُ فَأَمَّا سَلْمَانُ فَإِنَّهُ عَرَضَ فِی قَلْبِهِ أَنَّ عِنْدَ أَمِیرِ الْمُؤْمِنِینَ ع اسْمَ اللَّهِ الْأَعْظَمَ لَوْ تَکَلَّمَ بِهِ لَأَخَذَتْهُمُ الْأَرْضُ وَ هُوَ هَکَذَا وَ أَمَّا أَبُو ذَرٍّ فَأَمَرَهُ أَمِیرُ الْمُؤْمِنِینَ بِالسُّکُوتِ وَ لَمْ یَأْخُذْهُ فِی اللَّهِ لَوْمَةُ لَائِمٍ فَأَبَى إِلَّا أَنْ یَتَکَلَّمَ‏
  42. اللهم صل علی محمد وآل محمد وعجل فرجهم
  • حسین صفرزاده
۲۰
تیر

بسم الله الرحمن الرحیم

اللهم صل علی محمد وآل محمد وعجل فرجهم

  1. جلسه چهاردهم تفسیرسوره یس:حضرت استاد آیت الله مظاهری14/10/1389سه شنبه 29محرم.
  2. قیلَ ادْخُلِ الْجَنَّةَ قالَ یا لَیْتَ قَوْمی‏ یَعْلَمُونَ (26)
  3. بِما غَفَرَ لی‏ رَبِّی وَ جَعَلَنی‏ مِنَ الْمُکْرَمینَ (27)
  4. وَ ما أَنْزَلْنا عَلى‏ قَوْمِهِ مِنْ بَعْدِهِ مِنْ جُنْدٍ مِنَ السَّماءِ وَ ما کُنَّا مُنْزِلینَ (28)
  5. إِنْ کانَتْ إِلاَّ صَیْحَةً واحِدَةً فَإِذا هُمْ خامِدُونَ (29)
  6. بحث درقضیه انتاکیه که پیامبران الهی رفتند آنجا وهرچه گفتند پذیرفته نشد، درمقابل حرف های حسابی آنها حرف های ناحسابی می زدند،
  7. علاوه برحرف های ناحسابی کارهای  زشت ناحسابی کردند تا اینکه یک نفریک نفرازنظرخدا با شخصیت وازنظرمردم عادی بی سواد درروایت آمده بنام حبیب نجاریک آدم معمولی اما حرف شنوومحروم،
  8. آن دفعه اولی که پیامبرها را دید ایمان نفوذ دردلش کرد، این درمیان مردم که داشتند مسخره می کردند ، زیربارنمی رفتند، یک منبر برایشان رفت، گفت ای مردم اینها پیامبرند، دلیلشان هم برای شما معجزه آوردند، دلیلشان هم کورمادرزاد شفادادند، درد های ناعلاج راشفامی دهند،
  9. ازشماهم هیچی چیزی نمی خواهند، یک کسی هم خیال نکند که نه برای پول ونه برای ریاست کارمی کنند،هیچ چیزنمی خواهند، ازآنطرف هم یک فکر بکنید آخرمعادی هم است ،
  10. اینها خدا را قبول نداشتند چه به رسد به معاد، یک نکته دقیق دارد، که قرآن در سوره قیامت این نکته دقیق رامی فرماید،
  11. وآن نکته این است که اگرانسان احتمال بدهد معاد هم است همان احتمال او را کنترل می کند، انهم مبعوثون یوم  العظیم36.چرا این کار ها می کنید ؟ آیا احتمال نمی دهید که معادی درکارباشد؟
  12. این پیرمرد بی سواد و بی مال وجاه وقرآن یک نکته دقیق دارد وَ جاءَ مِنْ أَقْصَا الْمَدینَةِ رَجُلٌ یَسْعى‏ قالَ یا قَوْمِ اتَّبِعُوا الْمُرْسَلینَ یک کسی که درمیان مردم وجاهتی نداشت، اما دل روشن بود، پول وجاه هم نداشت، یک خانه محقری در اطراف شهرکه معمولاپا برهنه ها دارند، اما روشن ضمیر، وبلاخره یک منبربرای اینها رفت،
  13. این جمله که می گوید، آیا گمان ندارید که معادی است، همان که گمان واحتمال بدهید که معادی باشد، دیگراین مسخره بازی ها را می گذارید کنار، همان که گمان واحتمال بدهید که معادی است،
  14. عقل شما می گوید، زیر با ر پیامبرها واین معجزه هاشان بروید، این منبر تمام شد، بجای جواب ریختند روی سراین پیرمردپایمالش کردند کشتندش، قرآن نمی فرماید کشتندش،
  15. قرآن می فرماید  قیلَ ادْخُلِ الْجَنَّةَ واردبهشت شد، یعنی هنوزنمرده آنرا بردندش به بهشت، بهشت برزخی ، حالا این چه می گوید؟ قالَ یا لَیْتَ قَوْمی‏ یَعْلَمُونَ ای کاش اینها می دانستند، ای کاش اینها می دیدنند، چه چیزرا؟
  16. بِما غَفَرَ لی‏ رَبِّی وَ جَعَلَنی‏ مِنَ الْمُکْرَمینَ ، که خدا مرا آمرزید، وچه اکرامی به من کرد، ومن را بردم بهشت برزخی، ودعایشان می کرد، چون فوق العاده مهم است،
  17. قرآن اززبان این پیر مرد این  را نقل می کند می فرماید: قیلَ ادْخُلِ الْجَنَّةَ قالَ یا لَیْتَ قَوْمی‏ یَعْلَمُونَ (26)بِما غَفَرَ لی‏ رَبِّی وَ جَعَلَنی‏ مِنَ الْمُکْرَمینَ (27) این وضع او،
  18. آن هم وضع مردم، که بااین اوضاع مستوجب عذابند، خدانکند یک کسی یک قومی دست عنایت خدا برسرشان نباشد، بعد از آنکه زیربار پیامبرها با آن معجزه ها نرفتن،
  19. خداهم کاری بهشان نداشت، اما دیگرآمدند این پیرمرد مظلوم را با این منبری که برایشان رفت، بجای اینکه بگویند بارک الله آورا زجرکش کردند، وخفه اش کردند،
  20. قرآن می فرماید: دیگربعد ازآن خیلی دیگروضع آنهابدتر شد، قرآن می فرماید: ما این جورنیست که لشکر کشی بکنیم، گاهی خدا لشکرکشی هم می کند مثل زمان نمرود،
  21. حضرت ابراهیم هم کارکرد نشد، نمرود ونمرودیان بالاخره او را در آتش انداختند،
  22. بازهم باحال معجزه شد؟ نشد، تبعیدش کردند، حضرت ابراهیم که دست بردارنیست ، نشد، وبعد نمرود ابراهیم را خواستش وگفت: من باخدا چنگ دارم لشکر خدا بیاید،
  23. این جا قرآن می فرماید لشکر کشی شد، وحضرت ابراهیم تنها آمد درمقابل لشکر نمرود، آنها خیلی مجهز بودند، نمرود آمد جلوگفت پس لشکر خدا کو؟ گفت الآن می آید، ناگهان لشکر خدا آمد،
  24. مثلا یک میلیون ، دومیلیون پشه ، این پشه های کوری که به اش می گویند پشه کوری که راستی هم کوراست با یک وسایل دیگر حرکت می کند، یک میلیون ، دومیلیون پشه  آمد ند
  25. اینها با همه باکوریشان این جوری بود که یک کدام ازاینها می رفت در دهان، می رفت درمغزنظامی مغز آورا می گذید، ازبالا می افتاد پائین ،
  26. یکی ازاین پشه ها برای نمرود رفت، می گویند نمرود فرار کرد رفت درقصرش ، یکی از آن پشه ها آمد در قصرش، اما خطاب شد این را نکش، زجر کشش بکن،
  27. گفتم خدا نکند غضب خدا بیاید، دیگه این جور می شود، این پشه رفت درمغز این اما او را نکشت زیر زیر می کرد، معلوم است خیلی ناراحت است
  28. بلاخره دکترها روانشناسان همه جمع شدند، گفتند که چکش بزنید به سرش این چکش ها را توی سر این می زدند، تا چکش ها می خورد از طرف خدا اینها ساکت می ماندند، تا این چکش ها نمی خورد زیرزیرشان شروع می شد، بلاخره نمرود راهم این جوری نابودش کردند،
  29. خدا گاهی لشکر کشی می کند بقول قرآن: وَ ما أَنْزَلْنا عَلى‏ قَوْمِهِ مِنْ بَعْدِهِ مِنْ جُنْدٍ مِنَ السَّماءِ وَ ما کُنَّا مُنْزِلینَ، گاهی لشکرکشی نمی کند یک کاردیگرمی کندعذاب های بی درمان می آید،
  30. وآنچه عذاب های بی درمان که الآن داریم ، عذاب های بی درمان فساد اخلاقی   بی بند وباری ، کی می تواند دیگرباران بفرستد؟ همه کارمی کنند، اما دیگر نمی توانند باران بفرستند، رفیق بازی،
  31. همین الآن الحمدلله ما ازنظر ظاهرامنیت مان خوب است، ناامنی خیلی بد است انصافا: نعمتان مجهولتان الصحة والامان37،
  32. اما یک نا امنی بد تر از آن آمده وآن رفیق بازی درمیان دختر ها وپسرها، ناگهان مادرش می داند دخترش رفیق دارد،
  33. درآن چهار، پنچ تاجا که قرآن درآن جا می فرماید که ما لشکر نمی کشیم اما یک زلزله، یک رعد وبرق، یک زمین شوریدن،
  34. ما الحمدلله یک امنیت ظاهری امنیت باطنی داریم، حالا اگریک مترزمین دراین مسجد برود جلو برود عقب چه می شود، بعضی اوقات هم خدا نشان می دهد، که خدا می تواند زمین شوری بکند،
  35. زمین برود جلو دیگر یک آن همه نابود می شوند، آنها یک آن این پیر مرد را کشتند، خدا درآن واحد ، صیحه واحد، إِنْ کانَتْ إِلاَّ صَیْحَةً واحِدَةً فَإِذا هُمْ خامِدُونَ، با یک بلای ناگهانی همه خاموش شدند،
  36. خدا یا چقدر این حرف ها خوب است، چقدرحرف های تنبه آوراست، اما اصل روح تنبه درجامعه مان کم است، مخصوصا درمیان جوانها، اگرخون گریه کنیم جا دارد،
  37. خدایا به حق این قرآن وعظمتش خدایا به حق این قرآن واهل البیت حال تنبه به همه ما مخصوصا جوانان مان عنایت بفرما
  38. دشمنان ما همه نابود بگرداند. والسلام علیکم ورحمة الله وبرکاتة ، وعجل فی فرجه مولی ناصاحب الزمان .
  39. 36-أَ لا یَظُنُّ أُولئِکَ أَنَّهُمْ مَبْعُوثُونَ (4)
  40.  لِیَوْمٍ عَظیمٍ (المطففین5)
  41. 37- نعمتان مجهولتان الصحة والامان،36گنج حکمت ص196.
  42. اللهم صل علی محمد وآل محمد وعجل فرجهم
  • حسین صفرزاده
۲۰
تیر

بسم الله الرحمن الرحیم

اللهم صل علی محمد وآل محمد وعجل فرجهم

  1. جلسه سیزدهم تفسیرسوره یس:حضرت استاد آیت الله مظاهری13/10/1389 دوشنبه 28محرم.
  2. اتَّبِعُوا مَنْ لا یَسْئَلُکُمْ أَجْراً وَ هُمْ مُهْتَدُونَ (21)
  3. وَ ما لِیَ لا أَعْبُدُ الَّذی فَطَرَنی‏ وَ إِلَیْهِ تُرْجَعُونَ (22)
  4. وَ ما لِیَ لا أَعْبُدُ الَّذی فَطَرَنی‏ وَ إِلَیْهِ تُرْجَعُونَ (22)
  5. أَ أَتَّخِذُ مِنْ دُونِهِ آلِهَةً إِنْ یُرِدْنِ الرَّحْمنُ بِضُرٍّ لا تُغْنِ عَنِّی شَفاعَتُهُمْ شَیْئاً وَ لا یُنْقِذُونِ، (23)
  6. إِنِّی إِذاً لَفی‏ ضَلالٍ مُبینٍ (24)
  7. إِنِّی آمَنْتُ بِرَبِّکُمْ فَاسْمَعُونِ (25)
  8. قضیه انتاکیه یکی ازاستانهای ترکیه آن وقت قریه با آمدن عالم وعلم بزرگ شد، حضرت عیسی درآن وقت نبی تشریعی واولی العظم بود ،
  9. افراد زیردست ایشان کار می کردند پیامبرتبلیغی بودند، مثل روحانیت الآن، دو نفر فرستاد انتاکیه نتوانستند کاربکنند، یعنی مردم زیربارنرفتند،
  10. حضرت عیسی سومی که قوی تربود فرستاد، واین سه نفرهرچه کردند نشد، مثلی که یک نفرپیدا شد دروسط شهریک جلسه ای داشتند اینها می گفتند آنها تکفیرمی کردند،
  11. ناگهان یک طرفداری پیداشد، یعنی گرویده بود به پیامبر، درتاریخ دارد وقتی این دو وارد انتاکیه شدند برخورد به این پیرمرد کردند جازبه این دونفر این پیرمرد را گرفت وایمان آورد وموحد شد،
  12. درتاریخ دارد که پاداشش را این دوپیامبر دادند، یک بچه فلج مریض ناعلاج بود، بچه را برش شفا دادند، ودرست یک مریدی ازبرای حضرت عیسی واین دوشده بود،
  13. حالا این آمد درمیان مردم، گفت وای ای مردم اینها که ازشما چیزی نمی خواهند، اینها معجزه دارند، حرف حسابی هم می زنند، چرا زیربارشان نمی روید، وَ جاءَ مِنْ أَقْصَا الْمَدینَةِ رَجُلٌ یَسْعى‏،
  14. یعنی پیامبر ها دروسط شهرداشتند صحبت می کردند، آنهاهم هوچی بازی درآورده بودند وزیربارنمی رفتند،
  15. ناگهان یک مردی ازآن اطراف شهر أَقْصَا الْمَدینَةِ دوان دوان آمد، دوسه نکته است اینجا، اینکه رَجُلٌ رجلٌ یعنی یک نفرپیرمردی است که کسی اورا نمی شناخت شاید بیسواد امامسلمان مِنْ أَقْصَا الْمَدینَةِ ،
  16. یعنی مستضعف بوده معولا کسانی که وضع مالیشان خوب است دروسط شهربهترین جاهای شهرهستند، اما اول شهرفقیر ومستضعف هستند، یک مستضعف ویک متدین دوان دوان آمد وسط شهرکه آیا می تواند برای پیامبران کاربکند، چه می گفت؟
  17. قال یا قَوْمِ اتَّبِعُوا الْمُرْسَلینَ، آی مردم بیائید این پیامبرهارا قبولشان بکنید، اتَّبِعُوا مَنْ لا یَسْئَلُکُمْ أَجْراً ،اجرومزد ازشما نمی خواهند،
  18. قبولشان بکنید، حرف های حسابی می زنند وَ هُمْ مُهْتَدُونَ والْمُرْسَلینَ، ازطرف خدا معجزه دارند، مرده زنده می کنند،
  19. کورشفامی دهند، دردهای ناعلاج شفا می توانند شفا بدهند ومی دهند، این قدربرای شمانفع دارند، معجزه کردند، چرازیربارحرف اینها نمی روید،
  20. بعد گفت من ایمان آوردم وَ ما لِیَ لا أَعْبُدُ الَّذی فَطَرَنی‏ وَ إِلَیْهِ تُرْجَعُونَ ، یک منبرهم برایشان رفت وگفت: نگاه کنید به عمق جان خودتان که شما بلاخره برمی گردید به سوی خدا روزقیامت، دست ازاین لجاجت ها بردارید،
  21. به عبارت دیگر، گفت آی مردم نگاه بکنید به فطرت خود ، به درون ذاتتان، می گوید این پیامبران را قبول کنید، نگاه بکنید به درون ذاتتان می بینی که قیامتی هست، حساب وکتابی هست، وَ ما لِیَ لا أَعْبُدُ به غیراین خدا آیا می شود بت پرستید؟
  22. آیا این بت شما می تواند مرده زنده کند، این بت شما آیا عقل دارد؟
  23. این پیامبرها می گویند بیائید دنبال ما که عاقلیم، معجزه داریم،
  24. امااینها أَ أَتَّخِذُ مِنْ دُونِهِ آلِهَةً إِنْ یُرِدْنِ الرَّحْمنُ بِضُرٍّ لا تُغْنِ عَنِّی شَفاعَتُهُمْ شَیْئاً وَ لا یُنْقِذُونِ، این بتهای شما که نمی توانند برای شما کاربکنند، اینها مرده زنده می کنند، بتهای شما نمی توانند، اینها درد بی درمان شفامی دهند،
  25. بتهای شما اصلا دیده ای که هیچ شعور وقدرتی ندارند، إِنِّی إِذاً لَفی‏ ضَلالٍ مُبینٍ ، دریک گمراهی حسابی هستید،
  26. وآی مردم همه تان بشنوید من موحدم، إِنِّی آمَنْتُ بِرَبِّکُمْ فَاسْمَعُونِ، من مومنم وتابع این دونفرهستم، یک منبرحسابی ، این پیرمرد بیسواد بدون ادعا یک منبردروسط جمعیت به طرف داری ازپیامبر رفت،
  27. ناگهان ریختند سراو لگد مالش کردند، این پیر مرد را کشتندش، پیامبرهاچه شدند؟ قرآن دیگر ندارد، این پیرمرد رفت عالم برزخ نفرین کرد؟ نه ،
  28. ازخداچیزی خواست، نه، قیلَ ادْخُلِ الْجَنَّةَ قالَ یا لَیْتَ قَوْمی‏ یَعْلَمُونَ،
  29. قرآن می فرمایند ما برد یمش بهشت، همین بهشت برزخی، دربهشت دعا می کرد به اینها که ای خدایا ای کاش اینها می دیدند جزای این بهشت مرا، ای کاش می دیدند این وضع مرا اینها ایمان می آوردند، 
  30. اما شما یک چیزی بگوید، که نظیرآن پیامبرما ست که سنگش می زدند، اما وقتی امیرالمومنین، خدیجه  پیدایش می کردند، زیریک خارمغیرانی می دیدنداو را که می گوید: اللهم یهدنی قومی فهم لا یعلمون، خدایا اگرمی خواهی دلم خوش بشود،
  31. خدایا اینها را هدایت شان بکن، این پیرمرد هم دربهشت می گفت: خدایا ای کاش چشم داشند وضع مرا می دیدند، متنبه می شدند ایمان می آوردند،
  32. اما یک چیزی هم شما به پیرمرد بگوئید: که اگرچشم بصیرت هم داشتند می دیدند باز هم ایمان نمی آوردند، چرا برای اینکه اگرایمان می آوردند
  33. آن دوسه نفرهم که معجزه داستند، مرده زنده می کردند، وخود تو هم یک منبر رفتی زدند کشتند تورا، اگر آدم یک صفت رزیله ای بردلش حکم فرما بشود، دربهشت هم ببیندش بازهم ایمان نمی آ وردند،
  34. چرا برای اینکه اگرایمان می آوردند آن دوسه نفرهم، درروایات داریم که پیامبر می روند جهنم که بعصی ها رابیند کسی پیدا می شود دستش را بگیرند ببرندش به بهشت،
  35. جهنمی ها می بیند یک نسیم رحمت درجهنم وزیده شد می گویند چه خبرشده گفته  می شود پیامبر آمده می روند درداخل سلولهاشان درب به روی خود می بندد تا پیامبر را نبیند، 
  36. خیال نکنید این قصه در قیامت وجهنم این جوری است
  37. نه خدا نکند که کسی صفت رزیله برش حکم فرما باشد اگر آدم خراب شد دیگه ذاتش خراب است البته انسان خود خودش را خراب می کند، اگرخود را خراب کرد
  38. دیگر قرآن می فرما یند که: اینها هیزم جهنمند حالا این پیرمرده می خواهد ذاتش را بنمایاند دلش می خواه آنهادربهشت ببیندش دست از این رزالت بر دارند،
  39. کلام ناقص است برای فردا انشاالله خدایا بحق این قرآن وعظمتش  خدایا به حق این قرآن واهل البیت علیه السلام یک حال عاطفی یک حال بر گشتی به سوی خدا به همه مان مخصوصاٌ به جوان های مان عنایت بفرما،
  40. دشمنان ما همه نابود بگرداند. والسلام علیکم ورحمة الله وبرکاتة ، وعجل فی فرجه مولی ناصاحب الزمان .
  41. اللهم صل علی محمد وآل محمد وعجل فرجهم

 

  • حسین صفرزاده
۲۰
تیر

     بسم الله الرحمن الرحیم

       اللهم صل علی محمد وآل محمد وعجل فرجهم

  1. جلسه دوازدهم تفسیرسوره یس:حضرت استاد آیت الله مظاهری12/10/1389 یکشنبه 27محرم.
  2. قالُوا إِنَّا تَطَیَّرْنا بِکُمْ لَئِنْ لَمْ تَنْتَهُوا لَنَرْجُمَنَّکُمْ وَ لَیَمَسَّنَّکُمْ مِنَّا عَذابٌ أَلیمٌ (18)
  3. قالُوا طائِرُکُمْ مَعَکُمْ أَ إِنْ ذُکِّرْتُمْ بَلْ أَنْتُمْ قَوْمٌ مُسْرِفُونَ (19)
  4. وَ جاءَ مِنْ أَقْصَا الْمَدینَةِ رَجُلٌ یَسْعى‏ قالَ یا قَوْمِ اتَّبِعُوا الْمُرْسَلینَ (20)
  5. آن دوپیامبری که آمده بودند انتاکیه سومی هم آمد برای تقویت آنها گفتند پیامبریم ما ادعاداریم ما دلیل داریم، مرده زنده می کنیم، کورمادرزاد بینامی کنیم، بجای اینکه بپذیرند گفتند، ما مثل شما شما مثل ما برای چی ما زیر بار شما برویم،
  6. بحث رسید به اینجا که اینهارا تکفیر کردند، هرچه گفتند فایده ای نداشت، دودفعه اینها دست بردارنبودند،
  7. یکی ازچیزهائی که باید ازپیامبران یاد بگیریم این است که باید برحقمان پا برجا با باشیم، به هراندازه که می توانیم بگویم دربرابرنا ملایمات به هراندازه که می توانیم، با تلطف ومهربانی، با استقامت، سعی وتلاش، صبرداشته باشید،
  8. البته حضرت نوح مبعوث به امر رسالت شد، قران می فرمایند: 950 سال خواند برای این مردم را بامعجزه اما فایده نداشته، لذا ما باید پا برجا باشیم ، بامهربانی وتلطف ، زن به شوهر ،شوهربه زن ، هردوبه بچه ها بازبان لین وتلطف ومهربانی ، نه بازبان بد امربه معروف ونهی ازمنکرکند،
  9. بلاخره اثرخودش را می گذارد  صبرواستقامت می خواهد، پا برجای برروی حرف ، انسان ازمیدان درنرود،
  10. البته کارومبارزه لازم دارد، پس کم کم این حالت پیدا بکنیم،  اگراذیتش کردند، ازمیدان درنرود، لذا آنها می گفتند ما مثل شما ، شما مثل ما،هیچ فرقی نمی کنیم، آنهاهم درمقابل باطل حرفشان رامی زدند، می گفتد ما ازطرف خدا دلیل ما معجره ماست، حرف های حسابی داریم، ما مثل شما حرف های ما حرف های نا حسابی نیست، معلوم است ارازل واوباش حرف حسابی سرشان نمی شود، قالُوا رَبُّنا یَعْلَمُ إِنَّا إِلَیْکُمْ لَمُرْسَلُونَ ، آنان می گفتند خدا می داند که ما پیامبریم،
  11. وَ ما عَلَیْنا إِلاَّ الْبَلاغُ الْمُبینُ،  وظیفه ما این است که ما به شما بگوئیم،  که ازطرف خدا یم ، خدا گفته بگو، ما می گوئیم،  اینکه تحمیل بکنیم نه ، ما بلاغ مبینیم، ما پیامبریم، یعنی ماحرف حسابی ومعجزه داریم،
  12. قالُوا إِنَّا تَطَیَّرْنا بِکُمْ...، اصلا شما آدم های شومی هستید، مثل آنها دردرتاریخ داریم، که برایشان خشک سالی آمده بود، گفتند شما شومید، اصلا این بلاهای ما زیرسرشماست، بروید این خشک سالی ازبین می رود، باران می آید، شما شومید بروید، دست ازکارهایتان بردارید، باران می آید،
  13. قرآن 7،8، مرتبه به پیامبرتغیرمی زند، که اصلا این بلاها زیرسرشماست، این عقب ماندگی ما زیرسر شماست، اگرشما دست ازکارهایتان بردارید ما ازعقب ماندگی مان نجات پیدامی کنیم،
  14. یعنی حرف را گردانبدند ،اول می گفتند مامثل شما، شما مثل ما، بعد دست از آن حرف های خرافی بر می داشتند می گفتند که بلی پیامبرید ومعجزه هم دارید حرف حسالی هم می زنید، اما عقب ماندگی ما زیرسرشماست، شمابروید مانجات پیدامی کنیم،
  15. هرچه می گفتند ما تبلیغ ومعجزه دازیم، ما حرف حق داریم، گفتند ما مثل شما، بعد دست برداشتند، گفتند عقب ماندگی ما، حشکسالی ما زیرسرشماست، وبلاخره این بلاهای ما زیرسرشماست، اگردست ازحرف هاتان برندارید ماشمارامی کشیم،  لَئِنْ لَمْ تَنْتَهُوا لَنَرْجُمَنَّکُمْ وَ لَیَمَسَّنَّکُمْ مِنَّا عَذابٌ أَلیمٌ ،
  16. این کلمه لَنَرْجُمَنَّکُم یعنی ما شما را سنگسارمی کنیم، تا زیرسنگ له تمام بشوید، ولی علاوه که سنگسارمی کنیم شما رامی کشیم باشکنجه،
  17. حالا اینها ازتبلیغ دست برمی داشتند؟ اینها حرف حسابی ، آنهامی گفتند می کشیم، اینها می گفتند خوب بکشید، کشتن درراه حق بلاخره حق ظاهرمی شود،
  18. بعد جواب آن قالُوا إِنَّا تَطَیَّرْنا آنها جواب  می دادند، که آن هم یک معجزه بود، قالُوا طائِرُکُمْ مَعَکُمْ أَإِنْ ذُکِّرْتُمْ بَلْ أَنْتُمْ قَوْمٌ مُسْرِفُونَ، می گفتند این شومی این بلاها که آمده زیرسرخودتان است،
  19. حالامی گوئید نه ، شما دست ازکارهای بدتان بردارید، آنچه که مامی گوئیم شما بشوید، ببینید چه جورتمام بلاها رفع می شود،
  20. حضرت نوح هم همین طور می گفت شما خشکسالی دارید، بیائید حرف ما را بشنوید نعمت فراوان برایتان می بارد، مثل دم اسب برایتان باران می بارد، دیگرنعمت حسابی برای شما قرار می گیرد،
  21. اینکه شما بما می گوئید شومید ما شوم نیستیم، ماحرف حسابی داریم اگرشومی دارید زیرسرخودتان است، نه زیرسرما، طائِرُکُمْ مَعَکُمْ  حالا چه طورشومید، بَلْ أَنْتُمْ قَوْمٌ مُسْرِفُونَ،  گناه ، کارید، تجمل گرائی، اسراف وتبذیر، گناه روی گناه، اینها موجب شومی شما شده است، اینها موجب بدبختی شما شده است،
  22. می گویید نه، امتحان کنید ما آمده ایم با معجزه ،این معجزه هارا شما زیرپا می گذارید، به ما می گوئید شومید، نه ما می گوئیم که شوم نیستیم وخودتان شومید،
  23. می گوئید نه امتحان کنید، الان هم قرآن به ما این را می گوید، بدبختی را خودتان برای خودتان ایجاد کردید، قرآن به شما بدبختی نداده است، بلکه خودتان به دست خودتان بدبختی را ایجاد کردید،
  24. ازاسراف گری ، ازگناه روی گناه دست بردارید، می بیند حسابی کارها درسـت می شود، این تقوی حسابی برای شما کار می کند، کارهای دنیا وآخرتتان اصلاح می کند،
  25. واین جمله که پیامبران برای آنها نفل می کردند، بیش ازصد مرتبه درقرآن آمده، گاهی صریح گاهی با اشاره گاهی روی مثال، گاهی ریختن مطلب روی تاریخ، قرآن که کتاب تاریخ نیست، می خواهد بگوید اگر انسان بخواهد لجوج بشود دیگرفایده ندارد، دیگراین بدبختی دنیا وآخرت است،
  26. دست ازلجاجت بردارید که تا سعادتمند بشوید وهم کارها درست می شود، مثل ما زیرحرف های حسابی بروید،همه کارهادرست می شود،
  27. بنابراین خودتان شومید وشومیتان براثراعمال بدتان آمده، طائِرُکُمْ مَعَکُمْ أَإِنْ ذُکِّرْتُمْ..،
  28. اگربا یک تذکرویک تدبرمی شود ازخوب غفلت بیدارشدید می فهمید، اکربیدارشدید وبازهم نفهمیدید بَلْ أَنْتُمْ قَوْمٌ مُسْرِفُونَ، دست ازگناه بردارید، وقتی دست ازگناه برداشتید یک زندگی پرازبرکت، یک زندگی پرنعمت خواهید داشت،
  29. بنابراین ازاینکه حرف مارا نمی شنوید این بد بختی است برایتان، ازاینکه گناه ازاینکه گناه درزندگیتان آمده،
  30. ازاینکه فساد اخلاقی درجامعه تان آمده این بدبختی است برای شما طائِرُکُمْ مَعَکُمْ..، اماحالابا این همه حرفها که این سه تا پیامبرمثل سایرپیامبرها می گفتند ما پیامبریم واین هم معجزه ما،
  31. می گفتند مامثل شما، شمامثل ما، بعضی ها شان می گفتند اباء واجدادماچنین بودند، بامعجزه هم نمی شد، بعد با نصیحت جلوآمدند، آنها می گفتند شما شومید، اینها می گفتند نه شما شومید چرا بیائید امتحان کنید،  این بیائید امتحان کنید درقرآن زیاد آمده، بَلْ أَنْتُمْ قَوْمٌ مُسْرِفُونَ، یعنی گناهکار ازگناه دست بردارید یک جامعه خوش تجربه کنید،غیرشوم هم دردنیا وهم درآخرت، بیائید مطابقت ازمابکنید،
  32. اما باهوچی بازی جواب پیامبران را می دادند، نه خیال کنید فقط آن وقتها بوده، بلکه همیشه بوده، امام حسین درروز عاشورا تبلیغ کرد روی آخرت آنها کارکرد، آنهارا متغیرکرد همه اینها را خفه کرد، ولایت تکفینی برداشت،
  33. شروع کردند به شلوغ بازی، دومرتبه تصرف کرد، دیدند حتی زنگ ها هم ازکار افتاده بود، اما نه شد شلوغ کردند، باز دومرتبه ولایت تکفینی، یعنی همه دوخته می شوند روی اسبها واسبها روی دوخته می شوند روی زمین، دومرتبه ولایت تکفینی را برداشت، شروع کردند به شلوغ کردن،
  34. امام اقلا صدایش رابه 30 هزارنفرمی رساند، تبلیغ می کند ای مردم شومید اگرمرا کشتید نا بود می شوید،دودفعه ولایت رابرداشت، شروع کردند به شلوغی حتی جسارت به اباعبدالله،
  35. این شما بودید مردم عوت کردید، معجزه راببینید ولی معجزه فایده ندارد، وقتی انسان دل ندارد معجزه هم فایده ندارد،
  36.  دفعه سوم وبعدش هم روضه تحریک عواطف اما فایده نکرد، اول می خواست آن پیامبردرون را اول باعقل بعد هم باعاطفه این مردم را تحریک عاطفه کند، برایشان روضه خواند وروضه عطش هم خواند وقتی که ولایت تکفینی را برداشت،
  37. دیگر شمرخیلی جسارت کرد، مالک ابن یسر، پهلوی شمربود اول جسارت کرد بعد هم یک سنگ به پیشانی آقا اباعبدالله الحسین، پیشانی آقا شکسته شد، چه جوری می شود
  38. این معجزه دارد، حرف حسابی می زند می گوید خیر دنیا وآخرت، آنها می گویند ساکت شوحرف نزن قضیه راتمام کن حسته شدیم، این جوری سنگ به پیشانی ، پیشانی شکسته می شود،
  39. تمام قرآن را وقتی ورق بزنیم یک پند است گاهی درلحافه تاریخ ، گاهی درلحفافه دیگر، گاهی جمله تاریخی، آی مردم بیائید آدم شوید، والا ذلت دنیا وآخرت ،  جواب نمی دیدم  ، نمی دیدم  بلکه توقف درهمان فساد اخلاقی،
  40. همه هم تائید می کنیم فساد اخلاقی را ،  وَ جاءَ مِنْ أَقْصَا الْمَدینَةِ رَجُلٌ یَسْعى‏ قالَ یا قَوْمِ اتَّبِعُوا الْمُرْسَلینَ، چهارمی آمد، اما ازخودشان بودکه دیدند نمی شود کار کرد آنرا کشتند، خدایا به حق قران وعظمتش واهل البیت وعصمت توجه به این گونه مطالب مخصوصا جوانان ما عنایت بفرما. دشمنان ما همه نابود بگرداند. والسلام علیکم ورحمة الله وبرکاتة ، وعجل فی فرجه مولی ناصاحب الزمان .
  41. اللهم صل علی محمد وآل محمد وعجل فرجهم
  • حسین صفرزاده
۲۰
تیر
  1. بسم الله الرحمن الرحیم
  2. اللهم صل علی محمد وآل محمد وعجل فرجهم
  3. جلسه یازدهم تفسیرسوره یس:حضرت استاد آیت الله مظاهری11/10/1389 شنبه 26محرم.
  4. قالُوا رَبُّنا یَعْلَمُ إِنَّا إِلَیْکُمْ لَمُرْسَلُونَ (16)
  5. وَ ما عَلَیْنا إِلاَّ الْبَلاغُ الْمُبینُ (17)
  6. ازآیه 13تا 18آیه مربوط به یک قضیه بنام قضیه انتاکیه است، نکات دقیقی دراین 18آیه است، مربوط به قضیه انتاکیه است خارج آنرا درجلسه قبل گفتم، وَاضْرِبْ لَهُمْ مَثَلاً أَصْحابَ الْقَرْیَةِ ...
  7. یا رسول الله برای مردم مثال اصحاب قریه را بگو، قریه به یعنی ده است، درحالی که انتاکیه یک شهربزرگ بوده است، در دنیا دوسه تا شهر بیشتر نبود  یکی ازآنها انتاکیه بوده است،
  8. قرآن می گوید قضیه اصحاب ده را بگو، یک چند آیه که بگذرد می فرماید شهر، قریه نمی گوید، وَ جاءَ مِنْ أَقْصَا الْمَدینَةِ...، نکته دانها می گویند آنجا ده است چون پیامبردرمیان آنها نبوده ، وجهل حکم فرمابوده ،
  9. درنهایت جهل وبت پرست بوده  به جای علم جهل ورذالت بوده، ولو شهربوده قرآن می گوید ده،
  10. اما وقتی که آن سه تا آمدند  آنجا را شهرش کرده، درحالی که سه تا بیشترنبودند، حضرت امام می فرماید: درحالی که این سه نفرکارهم نکردند،
  11. ولی همین وجودشان آنها را شخصیت داد،به اندازه ای به آنها شخصیت دادکه قرآن اول می گوید ده بعد وقتی آن سه تا آمدند می گوید شهر،
  12. که یک پیام است برای ماست که اگرشخصیت می خواهید دوبال است کسب کنید، یکی علم ودیگری عمل ،
  13. حضرت ابراهیم نزد خدا به اندازه ای شخصیت دارد که قرآن می فرمایند: کان امة واحدة، حضرت ابراهیم تک یک است اما یک امت است، بنی اسرائیل داریم ،
  14. ما ها امت مرحومه داریم  تصفیه شده ازچندین میلیون، حضرت ابراهیم تک است ،اما یک امت است، چرا چون دوبال دارد
  15. بال علم وبال عمل، لذا قرآن شخصیت را به پول وریاست وجاه ومقام ومال نمی داند، شخصیت را به کسی می دهد که هم علم داشته باشد وهم عمل داسته باشد، شخصیت بکسی می دهد عالم متقی باشد،
  16. قرآن راجع به علم چنین صحبت کرده، ...یَرْفَعِ اللَّهُ الَّذینَ آمَنُوا مِنْکُمْ وَ الَّذینَ أُوتُوا الْعِلْمَ دَرَجاتٍ وَ اللَّهُ بِما تَعْمَلُونَ خَبیرٌ33 علمی که توام با عمل باشد، اگرعلم باشد عمل نباشد قرآن را سگ درنده می نامد، ...فَمَثَلُهُ کَمَثَلِ الْکَلْبِ إِنْ تَحْمِلْ عَلَیْهِ یَلْهَثْ أَوْ تَتْرُکْهُ یَلْهَثْ... 34 باعملش گذندگی خیلی پیدا می کند
  17. خدا نکند یک روحانی صاحب علم باشد اما بی عمل باشد، ضررش از همه چیز بد تر است، وبرعکس اگرعلم نباشد عمل نباشد امیر المومنین می فرمایند،یک پشه هرطرف که باد بیاید آن طرف می روند،
  18. این جمله امیر المومنین مثل جمله قرآن چقدر شیرین است می فرمایند ،إنّما النّاس عالم و متعلّم و ما سواهما فهمج..35  مردم یا عالمند ویا تابع عالمند والا پشه اند، ازهرطرف باد بیاید آن طرف می رود،
  19. لذا دراسلام علم نباشد وعمل نباشد هیچ شخصیت ندارد، اما علم باشد عمل نباشد خیلی ضرر دارد مرغ یک باله  خیلی ضرردارد،
  20. اما اگرعلم نباشد، اماعمل باشد، آن هم  قران می فرماید : اگر بتواند گلیم خودش را از آب درمی آورد،
  21. به قول سعدی خدارحمتش کند، درفرق عالم وجاهل می فرماید، جاهله این است که راستی عابد باشد گلیم خودش را ازآب بالامی کشد، اگرعالم باشد مردم رانجات می دهد، یک دنیا را ناگهان یک عالم می سازد، اماهمین عابد بدون علم اگرخدا یاریش کند گلیم خودش را ازآب بالا بیاورد، والا طوفان ها او را می برند،
  22. لذا اسلام می فرماید: آی مسلمان باید دوبال داشته باشی، یکی بال علم یکی بال عمل عالم متقی، مراد ازاین علم هم آشنائی کامل به اسلام عزیز، آشنائی کامل به اسلام عزیزبرای همه همه لازم است ،
  23. چنانچه آن تقوی برای همه همه لازم است، حالا دراین جا نکته ای خوب است اینکه اگرعلم باعمل باشد شخصیت است والا اسلام هیچ شخصی برهیچ کسی قائل نیست برای این فرد ،
  24. قرآن خوب می فرماید: یا رسول الله برایشان مثال بزن آن مردم آن ده را از آن پیامبر آمدند آنجا إِذْ أَرْسَلْنا إِلَیْهِمُ اثْنَیْنِ..اول دو تا ما فرستادیم ازطرف خدا نبوده ازطرف عیسی بوده 
  25. اینها پیامبرهای تبلیغی بودند، مثل روحانیت ماه رمضان که متفرق می شوند دربلاد، حضرت عیسی ، حضرت موسی، حضرت ابراهیم که رسول بودند عمالشان را می فرستادند این طرف وآن طرف،
  26. لذا حضرت عیسی دو نفر را فرستاد انتاکیه برای تبلیغ، مردم زیربارشان نرفتند، هرچه گفتند زیربارنرفتند، فَکَذَّبُوهُما  هرچه گفتند نشد، فَعَزَّزْنا بِثالِثٍ دودفعه یک پیامبرتبلیغی فرستاد نشد، معلوم می شود
  27. سومی قدرت علم وبیان گفتن وشایدازنظرتقوی بالاتربودآمد که کارکند دیدند نشد، اینها چه می گفتند؟ فَقالُوا إِنَّا إِلَیْکُمْ مُرْسَلُونَ ما ازطرف خداهستیم ، وما پیامبریم، آنها چه جواب  می دادند: چه فرقی بین ما وشما ست،
  28. واین که شما پیامبرید برای چه، گفتند ما دو سه تا  فرق داریم ما وشما ، یک فرق ما این است که معجزه داریم وفرق دوم ماعلم داریم ، ومردم را هدایت می کنیم، راه ازچاه نشان می دهیم،  سه تای ما معصومیم
  29. هرپیامبر باید معجزه داشته باشد، ما هرادعائی را نباید قبول کنیم، به حرف هرکه بگوئیم آره این خیلی غلط است، بایک ادعای عجیب وغریب یک مشت مسلمان دنبال این ها راه می افتند، بعضی اوقات می فهمند که سواد ندارد ، سواد الف باء ندارد،  ادعاهای بی پایه ، 
  30. الآن ادعای مهدویت درایران، نفوذ عجیبی، ادعای نواب امام زمان ، کم کم ادعای امام زمان،  یکی از این ها درتهران جازبه داشت ، گفت راستش این است که دیدم خیلی جمعیت است غرورمرا گرفت، ادعای امام زمانی کردم کارم گرفت،
  31. این تقصیر مردم است، دیگری می گفت ادعا کردم که من امام زمانم ، تقصیرمردم است که بدون دلیل ادعای را می پذیرند، قرآن می گویند علامت می خواهی که ببینی پیامبرهست یانه ببین معجزه دارد، ببین علم دارد، تقوی دارد، اگرندارد ضرردارد برود گم شود،
  32. اگرعلم دارد تقوی ندارد برود تقوی پیشه کند، اگرعلم دارد وتقوی دارد وراستی یک واقعیت است، آری می شود دنبالش رفت ، بدون علم وتقوی واقعیت نمی شود دنبالش رفت ،
  33. لذا این جمله قالُوا ما أَنْتُمْ إِلاَّ بَشَرٌ مِثْلُنا.. ، این یک گفتار عوامانه ای است که به پیامبران می گفتند فرق ماوشما  چیست ،
  34. پیامبران می گفتند فرق ما وشما در این است که ماعلم داریم وتقوی داریم وعصمت داریم ، هوچی بازی کردند،
  35. ودراین آیات می فرماید   آنهارا کشتند، واین سه پیامبر نتوانستند کاربکنند،
  36. خدایا به حق این قرآن وعترت وعصمت، توجه به این قرآن وعصمت وما راعالم متقی، وآشنا وبه بچه هایمان تقوی، دشمنان ما همه نابود بگرداند.
  37. والسلام علیکم ورحمة الله وبرکاتة ، وعجل فی فرجه مولی ناصاحب الزمان .
  38. 33- یا أَیُّهَا الَّذینَ آمَنُوا إِذا قیلَ لَکُمْ تَفَسَّحُوا فِی الْمَجالِسِ فَافْسَحُوا یَفْسَحِ اللَّهُ لَکُمْ وَ إِذا قیلَ انْشُزُوا فَانْشُزُوا یَرْفَعِ اللَّهُ الَّذینَ آمَنُوا مِنْکُمْ وَ الَّذینَ أُوتُوا الْعِلْمَ دَرَجاتٍ وَ اللَّهُ بِما تَعْمَلُونَ خَبیرٌ (المجادله11)
  39. 34- وَ لَوْ شِئْنا لَرَفَعْناهُ بِها وَ لکِنَّهُ أَخْلَدَ إِلَى الْأَرْضِ وَ اتَّبَعَ هَواهُ فَمَثَلُهُ کَمَثَلِ الْکَلْبِ إِنْ تَحْمِلْ عَلَیْهِ یَلْهَثْ أَوْ تَتْرُکْهُ یَلْهَثْ 34ذلِکَ مَثَلُ الْقَوْمِ الَّذینَ کَذَّبُوا بِآیاتِنا فَاقْصُصِ الْقَصَصَ لَعَلَّهُمْ یَتَفَکَّرُونَ (اعراف176)
  40. 35- إنّما النّاس عالم و متعلّم و ما سواهما فهمج مردم یا عالم‏اند یا آموزنده علم بجز این دو دیگر پوچ و هیچ و پشّه کورند.) (46نهج ابلاغه)
  41. اللهم صل علی محمد وآل محمد وعجل فرجهم
  • حسین صفرزاده
۱۵
تیر
    1. بسم الله الرحمن الرحیم
    2. اللهم صل علی محمد وآل محمد وعجل فرجهم
  1. جلسه دهم تفسیرسوره یس:حضرت استاد آیت الله مظاهری9/10/1389 پنجشنبه 24محرم .
  2. وَ اضْرِبْ لَهُمْ مَثَلاً أَصْحابَ الْقَرْیَةِ إِذْ جاءَهَا الْمُرْسَلُونَ (13)
  3. إِذْ أَرْسَلْنا إِلَیْهِمُ اثْنَیْنِ فَکَذَّبُوهُما فَعَزَّزْنا بِثالِثٍ فَقالُوا إِنَّا إِلَیْکُمْ مُرْسَلُونَ (14)
  4. قالُوا ما أَنْتُمْ إِلاَّ بَشَرٌ مِثْلُنا وَ ما أَنْزَلَ الرَّحْمنُ مِنْ شَیْ‏ءٍ إِنْ أَنْتُمْ إِلاَّ تَکْذِبُونَ (15)
  5. این آیات که 18 آیه است، در باره  یک قضیه است، معلوم می شود قضیه مهم است،  درباره 18آیه نازل شده به اش می گویند قضیه اتاکیه،
  6. حضرت موسی دو نفررا فرستاد به یک شهری بنام شهر انتاکیه که الآن یکی از شهرهای بزرگ ترکیه که حضرت موسی دو نفررا فرستاد به شهر انتاکیه،
  7. انتاکیه، که الآن یکی از شهر های بزرگ ترکیه است، خیلی شهر حساسی بوده معلوم می شود، این دو پیامبر تبلیغی نه تشریعی
  8. که پیامبرهای اولی العظم زیردستشان تبلیغی بود وخیلی هم بودند، نظیرروحانیت الآن است که سربازان امام زمانند، همان  وقتها هم پیامبر هزارها پیامبربنی اسرائیل زیر دست حضرت عیسی بودند،
  9. هزارها پیامبر زیر دست حضرت ابراهیم بودند 124000 هزار ها مثل قضیه لوط ، هزارها پیامبراین جوری بوده،
  10. هزارها  پیامبر زیردست حضرت موسی وحضرت هارون ، هزارها پیامبر زیردست ابراهیم، قصیه، لوط تا آخر،
  11. حضرت عیسی ازآن پیامبر هاش دونفرروحانی دونفر مبلغ را فرستاند، فرقش باروحانیت الآن باید زحمت بکشند دوبال هم تقوی  وهم عمل بازحمت چندین سال کسب دوبال بکنند با زحمت وخون جگرتابتوانند تبلیغ کنند،
  12. اماپروردگارعالم به آنها هم علم وهم عصمت بهشان می داد، که به آنها لدنی می گویند درروایت داریم که این روحانیت افضل ازروحانیت تبلیغی هستند که هم تبلیغ قرآن هم تبلیغ پیامبرمی کنند،
  13. آنها تبلیغ حضرت عیسی می کردنند، این دونفر آمدند، به شهر انتاکیه ، آمدند ومعجزه می کردند، یعنی کورمادرزاد شفاء می دادند،
  14. یعنی درناعلاج مثل پیسی وبرس علاج می دادند،این دونفر آمدند کارشان شروع کردند، نگرفت، مردم زیربارنرفتند، خبردادند که کارمان نگرفت،
  15. حضرت عیسی یک قوی ترفرستاد اتاکیه، ببیند چه جور می شود،  نشد، سومی فرستاد نشد سروصدا درست شد،
  16. ارازل واوباش درمقابلشان قد علم کردند،هرچه گفتند فایده ای نداشت بلاخره دریک جلسه همه جمع شدند، اینها چه می گویند، آنها چه می گویند، اینها می گفتند ما ازطرف خدا آمدیم، به شما می گوئیم بت نپرسستید، می گوئیم آدم باشید،
  17. می گوئیم ارازل واوباش بازی را کناربگذارید، ما معجزه داریم مرده زنده می کنیم، کورشفاء می دهیم، معجزه کردند، کورشفا دادند، زیربارنرفتند، نرفتند، اگرانسان قابل انعطاف باشد زیربارمی رود،
  18. اگردل قابل انعطاف نباشد زیربار نمی رفتند،  دیگر هرچه کنند زیربار نمی رود، دروری می گوید، ایکاش حرف حسابی می زدند درمقابل حرف حسابی، آنها خدا، حقیقت، واقعیت، کارخوب کردن ، کاربد نکردن،
  19. حرف حسابی ازطرف خدا، ما ازطرف حضرت عیسی معجزه او را ما داریم،  مرده زنده می کنیم، شما نمی توانید بکنید، کورمادرزاد شفا می دهیم شما نمی توانید، خوب بیائید به گروید به ما هوچی بازی در می کردند،
  20. می گفتند ، آمدید بلا برای ما آوردید، اصلا خشک سالی برای خاطرشما ست، می گفنتد شما شوم هستیید
  21. می گفتند خودتان شوم هستید،  گناه نکنید باران می آید، مثل دم اسب، اگرنکبت وبدبختی دارید، خودتان کسب کرده اید،
  22. آدم های خوبی بشوید، رفع می شود بلا رفع می شود خشک سالی، اگرمتقی شدید ازجائی که گمان ندارید خدا من حیس مالا یحتسب زیاد نعمت می کند،
  23. اما زیربارنمی رفتند،به جای زیربار رفتن مسخره می کردند، ارازل واوباش سنگشان میزدند، حرف نا مربوط می زدند،
  24. یک نفر از مصتضعفین است ازآن محله های دورآمد، یک آدم معمولی اسمش را می گذارند بنام حبیب نجار، اول ایمان آورد، آمد از دور، گفت: آی مردم حرف حسابی دارند،
  25. علاوه برحرف حسابی معجزه هم دارند، کورشفامی دهند، مرده زنده می کنند، حرف حسابی می زنند، ازتان هم هیچ نمی خواهند، پول هم ازتان نمی خواهند، دیگرچه می خواهید؟ بیائید بگروید،
  26. آمدند ارازل واوباش ها را روکار کردند، ریختند نابودش کردند، بلاخره او را کشتند، قرآن می فرماید: یک دفعه صیحه ای از آسمان یک زمین لرزه صدای عجیب دار این افرادی که ریختند وحبیب را کشتند، نابود شدند، حبیب نجار را کستند نابود شدند،
  27. ما بقی ها زیرباررفتند زیربارنرفتند ، بیدارشدند؟ زیربا نرفتند! بیدارنشدند! خدا نکندآدم لجبازشود،  الاغ های سیاه  حاضرند خودشان را به کشند تا به صاحبشان ضرربزنند،
  28. به قول اصفهانی ها به خاطریک دستمال  حاضراست قیصریه راآتش بزند،
  29. آیا خدا دست برمی دارد؟ نه ، اگرزیربار خدا رفتند که سعادتمند، اگرنرفتند مخصوصا تا انبیاء را نکشندشان دست برنمی دارند،
  30. از این جهت حضرت عیسی قوی تر فرستاد، شخصی بنام شمعون یکی ازقوی ترین ازراه دیگروارد شد بر دربارآمد ودربزرگان وامناء جا وا کرد، کم کم با یک تلطف ومهربانی یکی دو سه روزی ،
  31. یک روزگفت این دوسه تا چه می گویند، گفتند شما بت نپرستید وشما خدا پرست باشید، گفت این ها گتره ای می گویند ؟ گفتند که نه اینها معجزه هم دارند، گفت، پس چرا زیربارشان نمی روید، گفت بیاوریدشان ، به شان حرف به زنید،
  32. آن دوسه نفر را آوردند، گفته بود نگوئید که من از طرف شما هستم ، گفت شما چه می گوئید، گفتند ما از طرف عیسی آمدیم،
  33. حضرت شمعون گفتند ما ازطرف خدا آمدیم، ازطرف  حضرت  عیسی آمدیم، می گوئیم  بت نه   خراقت نه،   خدا آری  بدی نه ، تعاون آری، بلاخره آمدیم که بگوئیم آدم بشوئید، ازتان هیچ چیزنمی خواهیم، توقع نداریم، معجزه داریم،
  34. درمقابل حضرت شمعون یک مرده را زنده کردند، ویک کورمادرزا هم شفادادند، ورفتند این طرف آن طرف یک پیسی را آوردند شفادادند
  35. گفت حالا دیگه چی، جلسه جلسه انعطافی شد، اما زیربار نرفتند آن ارازل واوباش، وهوچی بازی کردند، وزیربار نرفتند که نرفتند، وآن4 پیامبر را هم کشتند،
  36. پروردگارعالم هم بلا برایشان نازل کرد، هم بلای آسمانی، هم  بلای زمینی، این را که بدانید پروردگارعالم خیلی حلیم است، خدا رحمت کند، مرحوم آقای اراکی  نمازجمعه را واجب می دانستند، بعضی اوقات ها علیه طاغوت هم صحبت می کردند،  
  37. اما این طورمی گفت ای مردم خدا دیرگیراست، اما سخت گیراست، خدا دیرمی گیرد اما سخت می گیرد، خدا می فرمایند من لشکر کشی نمی کنم ، شما هی بدی می کنید، بدی می کنید،  من صبر می کنم، صبر می کنم،
  38. ناگهان با یک صدای آسمانی، یک زلزله شما را نابود می کنم، خدایا به حق این قرآن ورحمانیت توفیق بندگی به همه ما عنایت به فرما
  39. دشمنان ما همه نابود بگردان. والسلام علیکم ورحمة الله وبرکاتة ، وعجل فی فرجه مولی ناصاحب الزمان .
  40. اللهم صل علی محمد وآل محمد وعجل فرجهم
  • حسین صفرزاده