چه خوش است صوت قرآن زتو دلربا شنیدن .....به رخت نظاره کردن سخن خداشنیدن.
سه شنبه, ۶ مهر ۱۴۰۰، ۰۶:۵۱ ق.ظ
چکیده تجوید
- بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِیم،...چه خوش است صوت قرآن زتو دلربا شنیدن .....به رخت نظاره کردن سخن خداشنیدن.
- بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِیم، دراول سورها واجب (مگرسوره برائت) ودرآیاتی که نام خدا ورحمت اوباشد برای شروع.
- تجوید= یعنی زیبایی = درست اداء کردن هرحرف ازنظرمخارج وصفات واحکام آن حرف،
- مخارج، صفات ، احکام ، این سه مورد را رعایت کنیم ودرست اداء کردد ، درهرحرف تجوید رعایت شده است.
- 1- مخارج: جمع مخرج است، مخرج حروف یعنی هر حرفی درتکلم به خودش اختصاص داده شود.
- 2- صفات حروف: هرحرفی را ازنظراستعلا، استعفال، ترقیق، درشتی، نرمی، تقلیل، رخفت و...شرح آنرابیان دارد.
- درالف مــدی اختلاف است بعضی گویند خودش مستقل است، وعده ای گویند همزه هم، بآء هم، تاء هم. الف مــدی است.
- نظراستاد: الف دونوع است مـدی وغیرمـدی شکل الف مـدی وغیرمـدی گاهی مشترکند، اما جنسشان با هم فرق می کند.
- الف غیرمـدی را همزه می گویند، أَحَدٌ، نَأْتِی، مُؤْمِن، مُؤْمِنٍ، خَطیئَةً، ْ سُوءٌ، سُوءٍ، أَرْبَعَةَ، أَشهْر،َ أَذَانٌ، همزه تیزی دارد.
- الف مـدی: صداهای کشیده است قالَ ، صالِحین، وَ یَرَى ، حَیاة، بَرَاءَة،ِ ءَامَنُواْ ، ءَابَاءَکُم ، أَوْلِیَاءَ ، کاَفَّةً، مادرندارد.
- واومـدی: همان واوساکنه است، یای مـدی همان یای ساکنه است مادردارند، ولی الف مــدی مادرندارد ومستقل است.
- مثال واومـدی همان واوساکنه مادر دارند، درحقیقت یکی هستند. (مالِکِ یَوْمِ الدِّین)
- مثال یای مـدی همان یای ساکنه مادر دارند، درحقیقت یکی هستند. (رَبَّنا وَ إِلَیْکَ الْمَصیرُ)
- حروف غیر مشترک (با فارسی) ومتفاوت: ث - ح - ذ - ص - ض - ط - ظ - ع - غ – و- ک. مخارج صحیح عربی
- مخارج صحیح عربی این یازده حرف تقلیدی شایع است به لحن فصیح عرب وبه معنا ی صحیح کلمه گفته شود،
- ث = مثل سین نیست نوک زبانی وآسان مثل بچه ای که زبانش میگیرد یک مقدارنوک زبان دیده میشود، صوت ندارد،
- ح = از وسط حلق همراه باگرفتگی صدا دیوارهای حلق به هم نزدیک شود،مثل کسی که پوسته تخمه درگلویش گیرک.
- ذ = نَوک زبان بدون پرکردن، نوک زبانی ، باصدای نازک ، دهان خالی باشد،زبان صاف وپخش باشد، شبیه حرف ث.
- ص= س + پرحجم است، گودکردن زبان ، زبان لوله نشود، با پرحجمی صدا تمرین کنید.
- ض = دقیقا دال + پرحجمی صدا است، کناره زبان به دندانهای آسیا یک گرفتکی دارد که آن را ازظ دسته دارجدا کند.
- ط = ت + پرحجمی صدا، زبان گود، کف زبان به سقف دهان. ت کشیده نشود تمرین کنید.
- ظ = ذ+ پٌرحجمی صدا و نوک زبانی ونازک است تمرین کنید.
- ع = ازمیان حلق برخلاف همزه به حالت صدای کشدار، نه سخت ونه شل ، نه سنگ است ونه آب بلکه مثل عسل است.
- غ = حرف سایشیْ حلق، چوآب غرغره درگلوغلغله دنباله دار،نه کسره نه فشار،حرفخاء یا قاف شدید وتک ضربه نشود.
- و = باحالت جمع شدن لبها ایجاد می شود دندان دخالت ندارد که فارسی شود، تمرین کنید.
- ک= بعضی ها درلحن فصیح مخرج ک را هم از مخرج زبان فارسی جدا دانسته که آخرزبان به سقف دهان پهن باشد،
- اهمیت صفات حروفی که حروف هم مخرج و یک مخرج را ازهم متمایزکنند، مثل دوحرف ب ، م حروف س، ز، ص،
- دوحرف ب ، م، جایشان دردستگاه تکلم دقیقا یکی است (بین دو لب ) چرا دو تا شدند؟ گویند درصفات با هم فرق کنند،
- سه حرف س، ز، ص، باهم از یک جا اداء می شوند، پس چرا ازهم جدا شدند ؟ گویند اینها درصفات با هم فرق می کنند،
- درمجموع ما با شناخت صفات حروف را کا مل اداء کنیم وبه این ترتیب درتلفظ حروف درش مشکل نخواهیم داشت،
- شناخت صفات حرف به تعدادی از صفاتی که بیشترجنبه عملی دارند دراینجا پرداخته می شود وما بیان می کنیم،
- خوشبختانه اکثر صفات حروف با خود حرف می آیند، اگرچه ما هم ندانیم.
- مهمیرین صفات حروف استعلاء : برتری طلبی ؛ درشتی که ضد آن صفت استفال یعنی نازکی ؛ یا ترقیب = پست آمده
- استعلاء درقرائت ریشه زبان به سوی سقف دهان است که دراثراین حالت حرف حالت درستی میل به بلندی پیدا کند.
- استعلاء به درستی صدای حرف است که در اصطلاح قواعد تجوید تفخیم گفته می شود.
- صفت استفال : نازکی21 حروف دارای صفت استفال بمعنی نازکی ریشه زبان میل به کف دهان حالت نازکی پیداکند.
- استعلاء موجب تفخیم درشتی حرف شود. یعنی ریشه زبان به سقف دهان که دراثراین حالت حرف حالت درشتی پیداکند.
- هفت حروف استعلاء ، ص ؛ ض؛ ط ؛ ظ ؛ غ ؛ خ ؛ ق ،ریشه زبان به سقف دهان که حرف حالت درشتی تلفظ شوند،
- صفت لین: ازملیم، لینا، به معنی نرمش ،آن حالت نرمی که درصدای حرف باشد، (واو) و(یای ) ساکنه ماقبل مفتوح،
- درس 9 صفت قلقله: حرکت دادن به حرف ساکن، درلغت تحرک ضد سکون وآرامش.ازصفات کاربردی.( قطب جد)
- شریط تفخیم حرف راء (درشت) شود:1- راء مفتوح ومضموم درشت بگوییم، 2- راء ساکنه ما قبل مفتوح یا مضموم :
- 3- راء ساکنه ما قبل ساکنه ماقبل مفتوح یا مضموم تفخیم : 4- راء ساکنه ما قبل همزه وصل (الف ناخوانا بی علامت) خوانده نمی شود راء تفخیم:5- راء ساکنه ما قبل الف مــدی وواو مـدی تفخیم ، 6- راء ساکنه ما بعد حرف استعلاء (دریک کلمه باشد) راء تفخیم، کسره بودن ماقبل راء ساکنه وقتی که ما قبلش همزه وصل بیاید دیگر اثرنمی گذارد ، راء تفخیم (درشت) می شود، راء ساکنه اگرماقبلش حروف استعلاء
- شریط ترقیق حرف راء : اصل ترقیق با کسره سروکار دارد ویاء مـدی وحرف یاء ، کسره باعث ترقیق حرف راء شود،
- راء تا وقتی حرکت داشته باشد احتیاج نیست به ما قبلش یا ما بعدش نگاه کنیم ازخودش تفخیم یا ترقیق استفاده می کنیم،
- راء ساکنه ما قبل مکسور ترقیق می شود: رِجالٌ، ،الاِرْبَةِ، راء ساکنه ما قبل ساکن ماقبل مکسور ترقیق می شود:
- احکام لام :غیرازلام الله هر کلمه ای که حرف لام داشته باشددرکلام به تقلیل اداء می شود،خلق ، ظلم ،ثلثا،،،،،،،،،،،،،،،
- درلفظ جلاله الله : لام درصورتی که ما قبل آن فتحه یا ضمه باشد تقلیل شود، اگرما قبل آن کسره باشد ترقیق می شود، لله،
- الف مدی تابع ماقبل خوداست اگرما قبل الف حرف استعلاء بود درشت اداء می شود،اگرما قبل ترقیق بود نازک اداء شود،
- احکام نون ساکنه: حزء شیرین ترین وروان ترین احکام درمحاوره است درکلیه زبانها قانون نون ساکنه آمده است،
- احکام نون ساکنه: درحرف حلق اظهارکن، دریرملون ادغام،درنزد (با) قلب به میم درما بقی اخفا بیار،
- اظهار: تنوین ونون ساکنه درحروف خلقی (ء،هـ، ع، ح، غ، خ ) آخرین حروف حلقی ابتدای حلق) اظهارمی شود.
- ادغام : ادخال، تنوین ونون ساکنه رسیده به حرف یرملون حرف ساکن حذف وحرف بعد را تشدید دهیم،
- اقلااب : یعنی تبدیل کردن مواردی که تنوین ونون ساکنه رسیده به حرف ب قلب به میم می شود،
- اخفاء : مخفی کردن حالت بین اظهار وادغام ، مواردی که تنوین ونون ساکنه رسیده به حروف ما بقی اخفاء می شود.
- 4 کلمه استثناء: درقرآن داریم که شرایط یرملون را دارند ولی ادغام نباید شوند: دنـیا ، بنـــیان ، صنــــوان ، قـنـــــوان،
- درس14احکام نون ساکنه به حرف میم رسد باید باغنه همراه وحکم غنه اش اجراء وبه اندازه دوحرکت کشش داده شود،
- احکام میم ساکنه: سه حکم دارد، ادغام درخودش،اخفاءمیم ساکنه درنزدحرف باء ، اظهار درنزد بقیه حروف،
- ادغام: ادغام درخودش ,اخفاء: اخفاءمیم ساکنه درنزدحرف باء, اظهار: اظهار درنزد بقیه حروف،
- دراظهار مکث زیاد نمدهیم بدون کشش وبدون غنه اظهارمی کنیم دقت کنید اظهارتان درنزدحرف واو ویاءبا دقت انجام شودقدیمی ها می کفتند اشد اظهارنباید میم را تکان بدهیم بدون فاصله حرف بعدی آماده باشد، مثال : وهم فیها
- حکم غنـــه: تعریف صدایی که از فضای بینی (خیشوم) بیرون آیدغنـــه گویند دوحرف ن وم دارای صفت ذاتی غنـــه اند،
- موارد غنـه، 1- ن وم مشدد درهرکجا پیداشد غنه دارد،2- ادغام نون دریمون غنه دارد، 3- کلیه اخفاعات که درتجوید یاد گرفتیم غنه هم دارد، اخفاء نون ساکنه در15حرف ، ما بقی غنه دارد، اخفاء میم ساکنه در15حرف باء غنه دارد،
- 3- میزان غنـه، به اندازه 2حرکت عنـه بدهیم، یعنی کشش طبیعی دو حرکت به اندازه یک الف مــدِی
- مواردمــــــد: رعایت موارد مـد به زیبایی لحن کمک کند، دراهمیت مـد : رسول الله که چرا للفقراء را مــد ندادی!؟
- تعریف مــد: یعنی زیادت، افزونی ،امتداد بیش ازحد طبیعی، قطع : یعنی کوتاهی،1- الف2- یاء3- واو ، (َآتُونی)آمده،
- انواع مـــد: 1- مــد متصل، 2- مــد منفصل، 3- مــد لازم، 4- مــد عارضی، 5- مــد لین،
- 1- مــد متصل،سبب آن همزه وحرف مــد دریک کلمه ، گویند مـــد واجب حداقل مــد طبیعی دوبرابرباید کشیـده شود،
- 2- مــد منفصل: سبب آن حرف مــد وهمزه است درکلمه بعدی، بیشترین مـــد لازم درحروف مقتعه است،
- درس17مــــــد لازم: سکون لازم همیشه درآن باشد،هروقت که وقف بکنیم نون ساکن شودمـــد لازم سبب آن سکون لازم باشد،
- مــــــد عارضی :بخاطر سکون عارضی وبخاطر وقف عارضی شود، میزان وقف عارضی هم طبیعی وهم دویا سه برابر،
- مــــــد ولین: درباب صفات آمده درده حرف واو ویای ساکنه ما قبل مفتوح بودکه سبب آن سکون است
- درس18انواع هاء آخر کلمه: سه نوع داریم 1- هاء جوهری مبادا با هاء ضمیر اشتباه بگیرید،
- 2- هاء سکت: هاء ساکن ، قرآن هفت کلمه دارد، معنی ندارد جزء کلمه نیست، منظوراست اگروقف کنیم آخرکلمه نیفتد،
- یک استثناء : این دو کلمه هاء سکت نیستند، ارجه ، فا لقه، هاء ضمیرهستند وبیش از یک بار درقرآن تکرار نشده،
- 3- هاء ضمیراشباع شود، یک جای قرآن فهی بخوانیم درسوره فرقان آیه 69 ، درسوره زمر بلااشباه بخوانیم ،(یربهولکم)
- همزه وصل : تشخیص حرکت همزه وصل: یک الف ناخوانا که برسربعضی کلمات قرآن می آید،بدون علامت است،
- نقش همزه وصل بدون علامت چیست !؟ درانگلیسی وفارسی، زیاد ازاین کلمات داریم،که با حرف ساکن شروع شوند،
- کلمه ای که اولش ساکن است نمی شود با همان سکون شروع کرد، یک همزه وصل به آن اضافه کرده اند تابشود بخوانیم،
- همزه وصل علامت ندارد، دربعضی از قرآن ها (ص) کوچک گذارند، درابتداء کلمه همزه وصل چگونه است؟
- اسم وفعل وحرف: ما سه جور کلمه درقرآن داریم، همزه برسرسه جور کلمه می تواند بیاید،
- همزه وصل حرف: درقرآن یک مورد حرف همزه وصل، درکلمه الشمس والقمر،الف همزه وصل وحرکت آن فتحه است،
- همزه وصل اسم درقرآن: مکسورخوانده می شود، مانند پسر، دختر، مرد، زن ، خود کلمه اسم ، چهارکلمه که معنی دومذکر، معنی دو مونث می دهند ، این نُه کلمه در قرآن اسم محسوب می شوند که 1- ابن،2- ابنته،3- امره،4-امرأتة،5- اثنا،6- اثنتا،7-اثنین،8-اثنین،9- اثنتین، همزه این نُه اسم در قرآن مکسور خواهد بود.مانند– ابن مریم ،2- ابنته،3- مریم امره،4-امرأتة عمران،5- اثناعشره،6- اثنتا،7- اثنین،8-اثنین،9- اثنتین،
- همزه وصل برسرکلمه فعل: که جزء آن 9اسم نیست، اولین حرف متحرک ما ضمه داشت همزه وصل ما هم مضموم شود.
- همزه وصل برسرکلمه فعل: اولین حرف متحرک ما کسره داشت همزه وصل ما هم کسره گیرد، همزه وصل مفتوح نداریم.
- م = علامت وقف لازم ،ط = علامت وقف مطلق دلیل وصل ندارد،ج = علامت وقف جایز.زاء = علامت وقف مجوز،
- ص = علامت وقف مرخص ،لا = علامت وقف قبیح ، وقف پیوسته،اگربه اولی وقف کردید به دومی نتوانید وقف کنید،
تنظیم 21/12/ 1393
- ۰۰/۰۷/۰۶