بسم الله الرحمن الرحیم
اللهم صل علی محمد وآل محمد وعجل فرجهم
- جلسه سیزدهم تفسیرسوره یس:حضرت استاد آیت الله مظاهری13/10/1389 دوشنبه 28محرم.
- اتَّبِعُوا مَنْ لا یَسْئَلُکُمْ أَجْراً وَ هُمْ مُهْتَدُونَ (21)
- وَ ما لِیَ لا أَعْبُدُ الَّذی فَطَرَنی وَ إِلَیْهِ تُرْجَعُونَ (22)
- وَ ما لِیَ لا أَعْبُدُ الَّذی فَطَرَنی وَ إِلَیْهِ تُرْجَعُونَ (22)
- أَ أَتَّخِذُ مِنْ دُونِهِ آلِهَةً إِنْ یُرِدْنِ الرَّحْمنُ بِضُرٍّ لا تُغْنِ عَنِّی شَفاعَتُهُمْ شَیْئاً وَ لا یُنْقِذُونِ، (23)
- إِنِّی إِذاً لَفی ضَلالٍ مُبینٍ (24)
- إِنِّی آمَنْتُ بِرَبِّکُمْ فَاسْمَعُونِ (25)
- قضیه انتاکیه یکی ازاستانهای ترکیه آن وقت قریه با آمدن عالم وعلم بزرگ شد، حضرت عیسی درآن وقت نبی تشریعی واولی العظم بود ،
- افراد زیردست ایشان کار می کردند پیامبرتبلیغی بودند، مثل روحانیت الآن، دو نفر فرستاد انتاکیه نتوانستند کاربکنند، یعنی مردم زیربارنرفتند،
- حضرت عیسی سومی که قوی تربود فرستاد، واین سه نفرهرچه کردند نشد، مثلی که یک نفرپیدا شد دروسط شهریک جلسه ای داشتند اینها می گفتند آنها تکفیرمی کردند،
- ناگهان یک طرفداری پیداشد، یعنی گرویده بود به پیامبر، درتاریخ دارد وقتی این دو وارد انتاکیه شدند برخورد به این پیرمرد کردند جازبه این دونفر این پیرمرد را گرفت وایمان آورد وموحد شد،
- درتاریخ دارد که پاداشش را این دوپیامبر دادند، یک بچه فلج مریض ناعلاج بود، بچه را برش شفا دادند، ودرست یک مریدی ازبرای حضرت عیسی واین دوشده بود،
- حالا این آمد درمیان مردم، گفت وای ای مردم اینها که ازشما چیزی نمی خواهند، اینها معجزه دارند، حرف حسابی هم می زنند، چرا زیربارشان نمی روید، وَ جاءَ مِنْ أَقْصَا الْمَدینَةِ رَجُلٌ یَسْعى،
- یعنی پیامبر ها دروسط شهرداشتند صحبت می کردند، آنهاهم هوچی بازی درآورده بودند وزیربارنمی رفتند،
- ناگهان یک مردی ازآن اطراف شهر أَقْصَا الْمَدینَةِ دوان دوان آمد، دوسه نکته است اینجا، اینکه رَجُلٌ رجلٌ یعنی یک نفرپیرمردی است که کسی اورا نمی شناخت شاید بیسواد امامسلمان مِنْ أَقْصَا الْمَدینَةِ ،
- یعنی مستضعف بوده معولا کسانی که وضع مالیشان خوب است دروسط شهربهترین جاهای شهرهستند، اما اول شهرفقیر ومستضعف هستند، یک مستضعف ویک متدین دوان دوان آمد وسط شهرکه آیا می تواند برای پیامبران کاربکند، چه می گفت؟
- قال یا قَوْمِ اتَّبِعُوا الْمُرْسَلینَ، آی مردم بیائید این پیامبرهارا قبولشان بکنید، اتَّبِعُوا مَنْ لا یَسْئَلُکُمْ أَجْراً ،اجرومزد ازشما نمی خواهند،
- قبولشان بکنید، حرف های حسابی می زنند وَ هُمْ مُهْتَدُونَ والْمُرْسَلینَ، ازطرف خدا معجزه دارند، مرده زنده می کنند،
- کورشفامی دهند، دردهای ناعلاج شفا می توانند شفا بدهند ومی دهند، این قدربرای شمانفع دارند، معجزه کردند، چرازیربارحرف اینها نمی روید،
- بعد گفت من ایمان آوردم وَ ما لِیَ لا أَعْبُدُ الَّذی فَطَرَنی وَ إِلَیْهِ تُرْجَعُونَ ، یک منبرهم برایشان رفت وگفت: نگاه کنید به عمق جان خودتان که شما بلاخره برمی گردید به سوی خدا روزقیامت، دست ازاین لجاجت ها بردارید،
- به عبارت دیگر، گفت آی مردم نگاه بکنید به فطرت خود ، به درون ذاتتان، می گوید این پیامبران را قبول کنید، نگاه بکنید به درون ذاتتان می بینی که قیامتی هست، حساب وکتابی هست، وَ ما لِیَ لا أَعْبُدُ به غیراین خدا آیا می شود بت پرستید؟
- آیا این بت شما می تواند مرده زنده کند، این بت شما آیا عقل دارد؟
- این پیامبرها می گویند بیائید دنبال ما که عاقلیم، معجزه داریم،
- امااینها أَ أَتَّخِذُ مِنْ دُونِهِ آلِهَةً إِنْ یُرِدْنِ الرَّحْمنُ بِضُرٍّ لا تُغْنِ عَنِّی شَفاعَتُهُمْ شَیْئاً وَ لا یُنْقِذُونِ، این بتهای شما که نمی توانند برای شما کاربکنند، اینها مرده زنده می کنند، بتهای شما نمی توانند، اینها درد بی درمان شفامی دهند،
- بتهای شما اصلا دیده ای که هیچ شعور وقدرتی ندارند، إِنِّی إِذاً لَفی ضَلالٍ مُبینٍ ، دریک گمراهی حسابی هستید،
- وآی مردم همه تان بشنوید من موحدم، إِنِّی آمَنْتُ بِرَبِّکُمْ فَاسْمَعُونِ، من مومنم وتابع این دونفرهستم، یک منبرحسابی ، این پیرمرد بیسواد بدون ادعا یک منبردروسط جمعیت به طرف داری ازپیامبر رفت،
- ناگهان ریختند سراو لگد مالش کردند، این پیر مرد را کشتندش، پیامبرهاچه شدند؟ قرآن دیگر ندارد، این پیرمرد رفت عالم برزخ نفرین کرد؟ نه ،
- ازخداچیزی خواست، نه، قیلَ ادْخُلِ الْجَنَّةَ قالَ یا لَیْتَ قَوْمی یَعْلَمُونَ،
- قرآن می فرمایند ما برد یمش بهشت، همین بهشت برزخی، دربهشت دعا می کرد به اینها که ای خدایا ای کاش اینها می دیدند جزای این بهشت مرا، ای کاش می دیدند این وضع مرا اینها ایمان می آوردند،
- اما شما یک چیزی بگوید، که نظیرآن پیامبرما ست که سنگش می زدند، اما وقتی امیرالمومنین، خدیجه پیدایش می کردند، زیریک خارمغیرانی می دیدنداو را که می گوید: اللهم یهدنی قومی فهم لا یعلمون، خدایا اگرمی خواهی دلم خوش بشود،
- خدایا اینها را هدایت شان بکن، این پیرمرد هم دربهشت می گفت: خدایا ای کاش چشم داشند وضع مرا می دیدند، متنبه می شدند ایمان می آوردند،
- اما یک چیزی هم شما به پیرمرد بگوئید: که اگرچشم بصیرت هم داشتند می دیدند باز هم ایمان نمی آوردند، چرا برای اینکه اگرایمان می آوردند
- آن دوسه نفرهم که معجزه داستند، مرده زنده می کردند، وخود تو هم یک منبر رفتی زدند کشتند تورا، اگر آدم یک صفت رزیله ای بردلش حکم فرما بشود، دربهشت هم ببیندش بازهم ایمان نمی آ وردند،
- چرا برای اینکه اگرایمان می آوردند آن دوسه نفرهم، درروایات داریم که پیامبر می روند جهنم که بعصی ها رابیند کسی پیدا می شود دستش را بگیرند ببرندش به بهشت،
- جهنمی ها می بیند یک نسیم رحمت درجهنم وزیده شد می گویند چه خبرشده گفته می شود پیامبر آمده می روند درداخل سلولهاشان درب به روی خود می بندد تا پیامبر را نبیند،
- خیال نکنید این قصه در قیامت وجهنم این جوری است
- نه خدا نکند که کسی صفت رزیله برش حکم فرما باشد اگر آدم خراب شد دیگه ذاتش خراب است البته انسان خود خودش را خراب می کند، اگرخود را خراب کرد
- دیگر قرآن می فرما یند که: اینها هیزم جهنمند حالا این پیرمرده می خواهد ذاتش را بنمایاند دلش می خواه آنهادربهشت ببیندش دست از این رزالت بر دارند،
- کلام ناقص است برای فردا انشاالله خدایا بحق این قرآن وعظمتش خدایا به حق این قرآن واهل البیت علیه السلام یک حال عاطفی یک حال بر گشتی به سوی خدا به همه مان مخصوصاٌ به جوان های مان عنایت بفرما،
- دشمنان ما همه نابود بگرداند. والسلام علیکم ورحمة الله وبرکاتة ، وعجل فی فرجه مولی ناصاحب الزمان .
- اللهم صل علی محمد وآل محمد وعجل فرجهم