پردازش اربعین حسینی

حسینُ منی و انا من حسینی

پردازش اربعین حسینی

حسینُ منی و انا من حسینی

پردازش اربعین حسینی

در این صفحه مطالب گردآوری شده توسط حسین صفرزاده به اشتراک گذاشته می شود

آخرین مطالب
پربیننده ترین مطالب
نویسندگان

۷۰ مطلب در تیر ۱۴۰۱ ثبت شده است

۲۰
تیر

بسم الله الرحمن الرحیم

اللهم صل علی محمد وآل محمد وعجل فرجهم

  1. جلسه سیزدهم تفسیرسوره یس:حضرت استاد آیت الله مظاهری13/10/1389 دوشنبه 28محرم.
  2. اتَّبِعُوا مَنْ لا یَسْئَلُکُمْ أَجْراً وَ هُمْ مُهْتَدُونَ (21)
  3. وَ ما لِیَ لا أَعْبُدُ الَّذی فَطَرَنی‏ وَ إِلَیْهِ تُرْجَعُونَ (22)
  4. وَ ما لِیَ لا أَعْبُدُ الَّذی فَطَرَنی‏ وَ إِلَیْهِ تُرْجَعُونَ (22)
  5. أَ أَتَّخِذُ مِنْ دُونِهِ آلِهَةً إِنْ یُرِدْنِ الرَّحْمنُ بِضُرٍّ لا تُغْنِ عَنِّی شَفاعَتُهُمْ شَیْئاً وَ لا یُنْقِذُونِ، (23)
  6. إِنِّی إِذاً لَفی‏ ضَلالٍ مُبینٍ (24)
  7. إِنِّی آمَنْتُ بِرَبِّکُمْ فَاسْمَعُونِ (25)
  8. قضیه انتاکیه یکی ازاستانهای ترکیه آن وقت قریه با آمدن عالم وعلم بزرگ شد، حضرت عیسی درآن وقت نبی تشریعی واولی العظم بود ،
  9. افراد زیردست ایشان کار می کردند پیامبرتبلیغی بودند، مثل روحانیت الآن، دو نفر فرستاد انتاکیه نتوانستند کاربکنند، یعنی مردم زیربارنرفتند،
  10. حضرت عیسی سومی که قوی تربود فرستاد، واین سه نفرهرچه کردند نشد، مثلی که یک نفرپیدا شد دروسط شهریک جلسه ای داشتند اینها می گفتند آنها تکفیرمی کردند،
  11. ناگهان یک طرفداری پیداشد، یعنی گرویده بود به پیامبر، درتاریخ دارد وقتی این دو وارد انتاکیه شدند برخورد به این پیرمرد کردند جازبه این دونفر این پیرمرد را گرفت وایمان آورد وموحد شد،
  12. درتاریخ دارد که پاداشش را این دوپیامبر دادند، یک بچه فلج مریض ناعلاج بود، بچه را برش شفا دادند، ودرست یک مریدی ازبرای حضرت عیسی واین دوشده بود،
  13. حالا این آمد درمیان مردم، گفت وای ای مردم اینها که ازشما چیزی نمی خواهند، اینها معجزه دارند، حرف حسابی هم می زنند، چرا زیربارشان نمی روید، وَ جاءَ مِنْ أَقْصَا الْمَدینَةِ رَجُلٌ یَسْعى‏،
  14. یعنی پیامبر ها دروسط شهرداشتند صحبت می کردند، آنهاهم هوچی بازی درآورده بودند وزیربارنمی رفتند،
  15. ناگهان یک مردی ازآن اطراف شهر أَقْصَا الْمَدینَةِ دوان دوان آمد، دوسه نکته است اینجا، اینکه رَجُلٌ رجلٌ یعنی یک نفرپیرمردی است که کسی اورا نمی شناخت شاید بیسواد امامسلمان مِنْ أَقْصَا الْمَدینَةِ ،
  16. یعنی مستضعف بوده معولا کسانی که وضع مالیشان خوب است دروسط شهربهترین جاهای شهرهستند، اما اول شهرفقیر ومستضعف هستند، یک مستضعف ویک متدین دوان دوان آمد وسط شهرکه آیا می تواند برای پیامبران کاربکند، چه می گفت؟
  17. قال یا قَوْمِ اتَّبِعُوا الْمُرْسَلینَ، آی مردم بیائید این پیامبرهارا قبولشان بکنید، اتَّبِعُوا مَنْ لا یَسْئَلُکُمْ أَجْراً ،اجرومزد ازشما نمی خواهند،
  18. قبولشان بکنید، حرف های حسابی می زنند وَ هُمْ مُهْتَدُونَ والْمُرْسَلینَ، ازطرف خدا معجزه دارند، مرده زنده می کنند،
  19. کورشفامی دهند، دردهای ناعلاج شفا می توانند شفا بدهند ومی دهند، این قدربرای شمانفع دارند، معجزه کردند، چرازیربارحرف اینها نمی روید،
  20. بعد گفت من ایمان آوردم وَ ما لِیَ لا أَعْبُدُ الَّذی فَطَرَنی‏ وَ إِلَیْهِ تُرْجَعُونَ ، یک منبرهم برایشان رفت وگفت: نگاه کنید به عمق جان خودتان که شما بلاخره برمی گردید به سوی خدا روزقیامت، دست ازاین لجاجت ها بردارید،
  21. به عبارت دیگر، گفت آی مردم نگاه بکنید به فطرت خود ، به درون ذاتتان، می گوید این پیامبران را قبول کنید، نگاه بکنید به درون ذاتتان می بینی که قیامتی هست، حساب وکتابی هست، وَ ما لِیَ لا أَعْبُدُ به غیراین خدا آیا می شود بت پرستید؟
  22. آیا این بت شما می تواند مرده زنده کند، این بت شما آیا عقل دارد؟
  23. این پیامبرها می گویند بیائید دنبال ما که عاقلیم، معجزه داریم،
  24. امااینها أَ أَتَّخِذُ مِنْ دُونِهِ آلِهَةً إِنْ یُرِدْنِ الرَّحْمنُ بِضُرٍّ لا تُغْنِ عَنِّی شَفاعَتُهُمْ شَیْئاً وَ لا یُنْقِذُونِ، این بتهای شما که نمی توانند برای شما کاربکنند، اینها مرده زنده می کنند، بتهای شما نمی توانند، اینها درد بی درمان شفامی دهند،
  25. بتهای شما اصلا دیده ای که هیچ شعور وقدرتی ندارند، إِنِّی إِذاً لَفی‏ ضَلالٍ مُبینٍ ، دریک گمراهی حسابی هستید،
  26. وآی مردم همه تان بشنوید من موحدم، إِنِّی آمَنْتُ بِرَبِّکُمْ فَاسْمَعُونِ، من مومنم وتابع این دونفرهستم، یک منبرحسابی ، این پیرمرد بیسواد بدون ادعا یک منبردروسط جمعیت به طرف داری ازپیامبر رفت،
  27. ناگهان ریختند سراو لگد مالش کردند، این پیر مرد را کشتندش، پیامبرهاچه شدند؟ قرآن دیگر ندارد، این پیرمرد رفت عالم برزخ نفرین کرد؟ نه ،
  28. ازخداچیزی خواست، نه، قیلَ ادْخُلِ الْجَنَّةَ قالَ یا لَیْتَ قَوْمی‏ یَعْلَمُونَ،
  29. قرآن می فرمایند ما برد یمش بهشت، همین بهشت برزخی، دربهشت دعا می کرد به اینها که ای خدایا ای کاش اینها می دیدند جزای این بهشت مرا، ای کاش می دیدند این وضع مرا اینها ایمان می آوردند، 
  30. اما شما یک چیزی بگوید، که نظیرآن پیامبرما ست که سنگش می زدند، اما وقتی امیرالمومنین، خدیجه  پیدایش می کردند، زیریک خارمغیرانی می دیدنداو را که می گوید: اللهم یهدنی قومی فهم لا یعلمون، خدایا اگرمی خواهی دلم خوش بشود،
  31. خدایا اینها را هدایت شان بکن، این پیرمرد هم دربهشت می گفت: خدایا ای کاش چشم داشند وضع مرا می دیدند، متنبه می شدند ایمان می آوردند،
  32. اما یک چیزی هم شما به پیرمرد بگوئید: که اگرچشم بصیرت هم داشتند می دیدند باز هم ایمان نمی آوردند، چرا برای اینکه اگرایمان می آوردند
  33. آن دوسه نفرهم که معجزه داستند، مرده زنده می کردند، وخود تو هم یک منبر رفتی زدند کشتند تورا، اگر آدم یک صفت رزیله ای بردلش حکم فرما بشود، دربهشت هم ببیندش بازهم ایمان نمی آ وردند،
  34. چرا برای اینکه اگرایمان می آوردند آن دوسه نفرهم، درروایات داریم که پیامبر می روند جهنم که بعصی ها رابیند کسی پیدا می شود دستش را بگیرند ببرندش به بهشت،
  35. جهنمی ها می بیند یک نسیم رحمت درجهنم وزیده شد می گویند چه خبرشده گفته  می شود پیامبر آمده می روند درداخل سلولهاشان درب به روی خود می بندد تا پیامبر را نبیند، 
  36. خیال نکنید این قصه در قیامت وجهنم این جوری است
  37. نه خدا نکند که کسی صفت رزیله برش حکم فرما باشد اگر آدم خراب شد دیگه ذاتش خراب است البته انسان خود خودش را خراب می کند، اگرخود را خراب کرد
  38. دیگر قرآن می فرما یند که: اینها هیزم جهنمند حالا این پیرمرده می خواهد ذاتش را بنمایاند دلش می خواه آنهادربهشت ببیندش دست از این رزالت بر دارند،
  39. کلام ناقص است برای فردا انشاالله خدایا بحق این قرآن وعظمتش  خدایا به حق این قرآن واهل البیت علیه السلام یک حال عاطفی یک حال بر گشتی به سوی خدا به همه مان مخصوصاٌ به جوان های مان عنایت بفرما،
  40. دشمنان ما همه نابود بگرداند. والسلام علیکم ورحمة الله وبرکاتة ، وعجل فی فرجه مولی ناصاحب الزمان .
  41. اللهم صل علی محمد وآل محمد وعجل فرجهم

 

  • حسین صفرزاده
۲۰
تیر

     بسم الله الرحمن الرحیم

       اللهم صل علی محمد وآل محمد وعجل فرجهم

  1. جلسه دوازدهم تفسیرسوره یس:حضرت استاد آیت الله مظاهری12/10/1389 یکشنبه 27محرم.
  2. قالُوا إِنَّا تَطَیَّرْنا بِکُمْ لَئِنْ لَمْ تَنْتَهُوا لَنَرْجُمَنَّکُمْ وَ لَیَمَسَّنَّکُمْ مِنَّا عَذابٌ أَلیمٌ (18)
  3. قالُوا طائِرُکُمْ مَعَکُمْ أَ إِنْ ذُکِّرْتُمْ بَلْ أَنْتُمْ قَوْمٌ مُسْرِفُونَ (19)
  4. وَ جاءَ مِنْ أَقْصَا الْمَدینَةِ رَجُلٌ یَسْعى‏ قالَ یا قَوْمِ اتَّبِعُوا الْمُرْسَلینَ (20)
  5. آن دوپیامبری که آمده بودند انتاکیه سومی هم آمد برای تقویت آنها گفتند پیامبریم ما ادعاداریم ما دلیل داریم، مرده زنده می کنیم، کورمادرزاد بینامی کنیم، بجای اینکه بپذیرند گفتند، ما مثل شما شما مثل ما برای چی ما زیر بار شما برویم،
  6. بحث رسید به اینجا که اینهارا تکفیر کردند، هرچه گفتند فایده ای نداشت، دودفعه اینها دست بردارنبودند،
  7. یکی ازچیزهائی که باید ازپیامبران یاد بگیریم این است که باید برحقمان پا برجا با باشیم، به هراندازه که می توانیم بگویم دربرابرنا ملایمات به هراندازه که می توانیم، با تلطف ومهربانی، با استقامت، سعی وتلاش، صبرداشته باشید،
  8. البته حضرت نوح مبعوث به امر رسالت شد، قران می فرمایند: 950 سال خواند برای این مردم را بامعجزه اما فایده نداشته، لذا ما باید پا برجا باشیم ، بامهربانی وتلطف ، زن به شوهر ،شوهربه زن ، هردوبه بچه ها بازبان لین وتلطف ومهربانی ، نه بازبان بد امربه معروف ونهی ازمنکرکند،
  9. بلاخره اثرخودش را می گذارد  صبرواستقامت می خواهد، پا برجای برروی حرف ، انسان ازمیدان درنرود،
  10. البته کارومبارزه لازم دارد، پس کم کم این حالت پیدا بکنیم،  اگراذیتش کردند، ازمیدان درنرود، لذا آنها می گفتند ما مثل شما ، شما مثل ما،هیچ فرقی نمی کنیم، آنهاهم درمقابل باطل حرفشان رامی زدند، می گفتد ما ازطرف خدا دلیل ما معجره ماست، حرف های حسابی داریم، ما مثل شما حرف های ما حرف های نا حسابی نیست، معلوم است ارازل واوباش حرف حسابی سرشان نمی شود، قالُوا رَبُّنا یَعْلَمُ إِنَّا إِلَیْکُمْ لَمُرْسَلُونَ ، آنان می گفتند خدا می داند که ما پیامبریم،
  11. وَ ما عَلَیْنا إِلاَّ الْبَلاغُ الْمُبینُ،  وظیفه ما این است که ما به شما بگوئیم،  که ازطرف خدا یم ، خدا گفته بگو، ما می گوئیم،  اینکه تحمیل بکنیم نه ، ما بلاغ مبینیم، ما پیامبریم، یعنی ماحرف حسابی ومعجزه داریم،
  12. قالُوا إِنَّا تَطَیَّرْنا بِکُمْ...، اصلا شما آدم های شومی هستید، مثل آنها دردرتاریخ داریم، که برایشان خشک سالی آمده بود، گفتند شما شومید، اصلا این بلاهای ما زیرسرشماست، بروید این خشک سالی ازبین می رود، باران می آید، شما شومید بروید، دست ازکارهایتان بردارید، باران می آید،
  13. قرآن 7،8، مرتبه به پیامبرتغیرمی زند، که اصلا این بلاها زیرسرشماست، این عقب ماندگی ما زیرسر شماست، اگرشما دست ازکارهایتان بردارید ما ازعقب ماندگی مان نجات پیدامی کنیم،
  14. یعنی حرف را گردانبدند ،اول می گفتند مامثل شما، شما مثل ما، بعد دست از آن حرف های خرافی بر می داشتند می گفتند که بلی پیامبرید ومعجزه هم دارید حرف حسالی هم می زنید، اما عقب ماندگی ما زیرسرشماست، شمابروید مانجات پیدامی کنیم،
  15. هرچه می گفتند ما تبلیغ ومعجزه دازیم، ما حرف حق داریم، گفتند ما مثل شما، بعد دست برداشتند، گفتند عقب ماندگی ما، حشکسالی ما زیرسرشماست، وبلاخره این بلاهای ما زیرسرشماست، اگردست ازحرف هاتان برندارید ماشمارامی کشیم،  لَئِنْ لَمْ تَنْتَهُوا لَنَرْجُمَنَّکُمْ وَ لَیَمَسَّنَّکُمْ مِنَّا عَذابٌ أَلیمٌ ،
  16. این کلمه لَنَرْجُمَنَّکُم یعنی ما شما را سنگسارمی کنیم، تا زیرسنگ له تمام بشوید، ولی علاوه که سنگسارمی کنیم شما رامی کشیم باشکنجه،
  17. حالا اینها ازتبلیغ دست برمی داشتند؟ اینها حرف حسابی ، آنهامی گفتند می کشیم، اینها می گفتند خوب بکشید، کشتن درراه حق بلاخره حق ظاهرمی شود،
  18. بعد جواب آن قالُوا إِنَّا تَطَیَّرْنا آنها جواب  می دادند، که آن هم یک معجزه بود، قالُوا طائِرُکُمْ مَعَکُمْ أَإِنْ ذُکِّرْتُمْ بَلْ أَنْتُمْ قَوْمٌ مُسْرِفُونَ، می گفتند این شومی این بلاها که آمده زیرسرخودتان است،
  19. حالامی گوئید نه ، شما دست ازکارهای بدتان بردارید، آنچه که مامی گوئیم شما بشوید، ببینید چه جورتمام بلاها رفع می شود،
  20. حضرت نوح هم همین طور می گفت شما خشکسالی دارید، بیائید حرف ما را بشنوید نعمت فراوان برایتان می بارد، مثل دم اسب برایتان باران می بارد، دیگرنعمت حسابی برای شما قرار می گیرد،
  21. اینکه شما بما می گوئید شومید ما شوم نیستیم، ماحرف حسابی داریم اگرشومی دارید زیرسرخودتان است، نه زیرسرما، طائِرُکُمْ مَعَکُمْ  حالا چه طورشومید، بَلْ أَنْتُمْ قَوْمٌ مُسْرِفُونَ،  گناه ، کارید، تجمل گرائی، اسراف وتبذیر، گناه روی گناه، اینها موجب شومی شما شده است، اینها موجب بدبختی شما شده است،
  22. می گویید نه، امتحان کنید ما آمده ایم با معجزه ،این معجزه هارا شما زیرپا می گذارید، به ما می گوئید شومید، نه ما می گوئیم که شوم نیستیم وخودتان شومید،
  23. می گوئید نه امتحان کنید، الان هم قرآن به ما این را می گوید، بدبختی را خودتان برای خودتان ایجاد کردید، قرآن به شما بدبختی نداده است، بلکه خودتان به دست خودتان بدبختی را ایجاد کردید،
  24. ازاسراف گری ، ازگناه روی گناه دست بردارید، می بیند حسابی کارها درسـت می شود، این تقوی حسابی برای شما کار می کند، کارهای دنیا وآخرتتان اصلاح می کند،
  25. واین جمله که پیامبران برای آنها نفل می کردند، بیش ازصد مرتبه درقرآن آمده، گاهی صریح گاهی با اشاره گاهی روی مثال، گاهی ریختن مطلب روی تاریخ، قرآن که کتاب تاریخ نیست، می خواهد بگوید اگر انسان بخواهد لجوج بشود دیگرفایده ندارد، دیگراین بدبختی دنیا وآخرت است،
  26. دست ازلجاجت بردارید که تا سعادتمند بشوید وهم کارها درست می شود، مثل ما زیرحرف های حسابی بروید،همه کارهادرست می شود،
  27. بنابراین خودتان شومید وشومیتان براثراعمال بدتان آمده، طائِرُکُمْ مَعَکُمْ أَإِنْ ذُکِّرْتُمْ..،
  28. اگربا یک تذکرویک تدبرمی شود ازخوب غفلت بیدارشدید می فهمید، اکربیدارشدید وبازهم نفهمیدید بَلْ أَنْتُمْ قَوْمٌ مُسْرِفُونَ، دست ازگناه بردارید، وقتی دست ازگناه برداشتید یک زندگی پرازبرکت، یک زندگی پرنعمت خواهید داشت،
  29. بنابراین ازاینکه حرف مارا نمی شنوید این بد بختی است برایتان، ازاینکه گناه ازاینکه گناه درزندگیتان آمده،
  30. ازاینکه فساد اخلاقی درجامعه تان آمده این بدبختی است برای شما طائِرُکُمْ مَعَکُمْ..، اماحالابا این همه حرفها که این سه تا پیامبرمثل سایرپیامبرها می گفتند ما پیامبریم واین هم معجزه ما،
  31. می گفتند مامثل شما، شمامثل ما، بعضی ها شان می گفتند اباء واجدادماچنین بودند، بامعجزه هم نمی شد، بعد با نصیحت جلوآمدند، آنها می گفتند شما شومید، اینها می گفتند نه شما شومید چرا بیائید امتحان کنید،  این بیائید امتحان کنید درقرآن زیاد آمده، بَلْ أَنْتُمْ قَوْمٌ مُسْرِفُونَ، یعنی گناهکار ازگناه دست بردارید یک جامعه خوش تجربه کنید،غیرشوم هم دردنیا وهم درآخرت، بیائید مطابقت ازمابکنید،
  32. اما باهوچی بازی جواب پیامبران را می دادند، نه خیال کنید فقط آن وقتها بوده، بلکه همیشه بوده، امام حسین درروز عاشورا تبلیغ کرد روی آخرت آنها کارکرد، آنهارا متغیرکرد همه اینها را خفه کرد، ولایت تکفینی برداشت،
  33. شروع کردند به شلوغ بازی، دومرتبه تصرف کرد، دیدند حتی زنگ ها هم ازکار افتاده بود، اما نه شد شلوغ کردند، باز دومرتبه ولایت تکفینی، یعنی همه دوخته می شوند روی اسبها واسبها روی دوخته می شوند روی زمین، دومرتبه ولایت تکفینی را برداشت، شروع کردند به شلوغ کردن،
  34. امام اقلا صدایش رابه 30 هزارنفرمی رساند، تبلیغ می کند ای مردم شومید اگرمرا کشتید نا بود می شوید،دودفعه ولایت رابرداشت، شروع کردند به شلوغی حتی جسارت به اباعبدالله،
  35. این شما بودید مردم عوت کردید، معجزه راببینید ولی معجزه فایده ندارد، وقتی انسان دل ندارد معجزه هم فایده ندارد،
  36.  دفعه سوم وبعدش هم روضه تحریک عواطف اما فایده نکرد، اول می خواست آن پیامبردرون را اول باعقل بعد هم باعاطفه این مردم را تحریک عاطفه کند، برایشان روضه خواند وروضه عطش هم خواند وقتی که ولایت تکفینی را برداشت،
  37. دیگر شمرخیلی جسارت کرد، مالک ابن یسر، پهلوی شمربود اول جسارت کرد بعد هم یک سنگ به پیشانی آقا اباعبدالله الحسین، پیشانی آقا شکسته شد، چه جوری می شود
  38. این معجزه دارد، حرف حسابی می زند می گوید خیر دنیا وآخرت، آنها می گویند ساکت شوحرف نزن قضیه راتمام کن حسته شدیم، این جوری سنگ به پیشانی ، پیشانی شکسته می شود،
  39. تمام قرآن را وقتی ورق بزنیم یک پند است گاهی درلحافه تاریخ ، گاهی درلحفافه دیگر، گاهی جمله تاریخی، آی مردم بیائید آدم شوید، والا ذلت دنیا وآخرت ،  جواب نمی دیدم  ، نمی دیدم  بلکه توقف درهمان فساد اخلاقی،
  40. همه هم تائید می کنیم فساد اخلاقی را ،  وَ جاءَ مِنْ أَقْصَا الْمَدینَةِ رَجُلٌ یَسْعى‏ قالَ یا قَوْمِ اتَّبِعُوا الْمُرْسَلینَ، چهارمی آمد، اما ازخودشان بودکه دیدند نمی شود کار کرد آنرا کشتند، خدایا به حق قران وعظمتش واهل البیت وعصمت توجه به این گونه مطالب مخصوصا جوانان ما عنایت بفرما. دشمنان ما همه نابود بگرداند. والسلام علیکم ورحمة الله وبرکاتة ، وعجل فی فرجه مولی ناصاحب الزمان .
  41. اللهم صل علی محمد وآل محمد وعجل فرجهم
  • حسین صفرزاده
۲۰
تیر
  1. بسم الله الرحمن الرحیم
  2. اللهم صل علی محمد وآل محمد وعجل فرجهم
  3. جلسه یازدهم تفسیرسوره یس:حضرت استاد آیت الله مظاهری11/10/1389 شنبه 26محرم.
  4. قالُوا رَبُّنا یَعْلَمُ إِنَّا إِلَیْکُمْ لَمُرْسَلُونَ (16)
  5. وَ ما عَلَیْنا إِلاَّ الْبَلاغُ الْمُبینُ (17)
  6. ازآیه 13تا 18آیه مربوط به یک قضیه بنام قضیه انتاکیه است، نکات دقیقی دراین 18آیه است، مربوط به قضیه انتاکیه است خارج آنرا درجلسه قبل گفتم، وَاضْرِبْ لَهُمْ مَثَلاً أَصْحابَ الْقَرْیَةِ ...
  7. یا رسول الله برای مردم مثال اصحاب قریه را بگو، قریه به یعنی ده است، درحالی که انتاکیه یک شهربزرگ بوده است، در دنیا دوسه تا شهر بیشتر نبود  یکی ازآنها انتاکیه بوده است،
  8. قرآن می گوید قضیه اصحاب ده را بگو، یک چند آیه که بگذرد می فرماید شهر، قریه نمی گوید، وَ جاءَ مِنْ أَقْصَا الْمَدینَةِ...، نکته دانها می گویند آنجا ده است چون پیامبردرمیان آنها نبوده ، وجهل حکم فرمابوده ،
  9. درنهایت جهل وبت پرست بوده  به جای علم جهل ورذالت بوده، ولو شهربوده قرآن می گوید ده،
  10. اما وقتی که آن سه تا آمدند  آنجا را شهرش کرده، درحالی که سه تا بیشترنبودند، حضرت امام می فرماید: درحالی که این سه نفرکارهم نکردند،
  11. ولی همین وجودشان آنها را شخصیت داد،به اندازه ای به آنها شخصیت دادکه قرآن اول می گوید ده بعد وقتی آن سه تا آمدند می گوید شهر،
  12. که یک پیام است برای ماست که اگرشخصیت می خواهید دوبال است کسب کنید، یکی علم ودیگری عمل ،
  13. حضرت ابراهیم نزد خدا به اندازه ای شخصیت دارد که قرآن می فرمایند: کان امة واحدة، حضرت ابراهیم تک یک است اما یک امت است، بنی اسرائیل داریم ،
  14. ما ها امت مرحومه داریم  تصفیه شده ازچندین میلیون، حضرت ابراهیم تک است ،اما یک امت است، چرا چون دوبال دارد
  15. بال علم وبال عمل، لذا قرآن شخصیت را به پول وریاست وجاه ومقام ومال نمی داند، شخصیت را به کسی می دهد که هم علم داشته باشد وهم عمل داسته باشد، شخصیت بکسی می دهد عالم متقی باشد،
  16. قرآن راجع به علم چنین صحبت کرده، ...یَرْفَعِ اللَّهُ الَّذینَ آمَنُوا مِنْکُمْ وَ الَّذینَ أُوتُوا الْعِلْمَ دَرَجاتٍ وَ اللَّهُ بِما تَعْمَلُونَ خَبیرٌ33 علمی که توام با عمل باشد، اگرعلم باشد عمل نباشد قرآن را سگ درنده می نامد، ...فَمَثَلُهُ کَمَثَلِ الْکَلْبِ إِنْ تَحْمِلْ عَلَیْهِ یَلْهَثْ أَوْ تَتْرُکْهُ یَلْهَثْ... 34 باعملش گذندگی خیلی پیدا می کند
  17. خدا نکند یک روحانی صاحب علم باشد اما بی عمل باشد، ضررش از همه چیز بد تر است، وبرعکس اگرعلم نباشد عمل نباشد امیر المومنین می فرمایند،یک پشه هرطرف که باد بیاید آن طرف می روند،
  18. این جمله امیر المومنین مثل جمله قرآن چقدر شیرین است می فرمایند ،إنّما النّاس عالم و متعلّم و ما سواهما فهمج..35  مردم یا عالمند ویا تابع عالمند والا پشه اند، ازهرطرف باد بیاید آن طرف می رود،
  19. لذا دراسلام علم نباشد وعمل نباشد هیچ شخصیت ندارد، اما علم باشد عمل نباشد خیلی ضرر دارد مرغ یک باله  خیلی ضرردارد،
  20. اما اگرعلم نباشد، اماعمل باشد، آن هم  قران می فرماید : اگر بتواند گلیم خودش را از آب درمی آورد،
  21. به قول سعدی خدارحمتش کند، درفرق عالم وجاهل می فرماید، جاهله این است که راستی عابد باشد گلیم خودش را ازآب بالامی کشد، اگرعالم باشد مردم رانجات می دهد، یک دنیا را ناگهان یک عالم می سازد، اماهمین عابد بدون علم اگرخدا یاریش کند گلیم خودش را ازآب بالا بیاورد، والا طوفان ها او را می برند،
  22. لذا اسلام می فرماید: آی مسلمان باید دوبال داشته باشی، یکی بال علم یکی بال عمل عالم متقی، مراد ازاین علم هم آشنائی کامل به اسلام عزیز، آشنائی کامل به اسلام عزیزبرای همه همه لازم است ،
  23. چنانچه آن تقوی برای همه همه لازم است، حالا دراین جا نکته ای خوب است اینکه اگرعلم باعمل باشد شخصیت است والا اسلام هیچ شخصی برهیچ کسی قائل نیست برای این فرد ،
  24. قرآن خوب می فرماید: یا رسول الله برایشان مثال بزن آن مردم آن ده را از آن پیامبر آمدند آنجا إِذْ أَرْسَلْنا إِلَیْهِمُ اثْنَیْنِ..اول دو تا ما فرستادیم ازطرف خدا نبوده ازطرف عیسی بوده 
  25. اینها پیامبرهای تبلیغی بودند، مثل روحانیت ماه رمضان که متفرق می شوند دربلاد، حضرت عیسی ، حضرت موسی، حضرت ابراهیم که رسول بودند عمالشان را می فرستادند این طرف وآن طرف،
  26. لذا حضرت عیسی دو نفر را فرستاد انتاکیه برای تبلیغ، مردم زیربارشان نرفتند، هرچه گفتند زیربارنرفتند، فَکَذَّبُوهُما  هرچه گفتند نشد، فَعَزَّزْنا بِثالِثٍ دودفعه یک پیامبرتبلیغی فرستاد نشد، معلوم می شود
  27. سومی قدرت علم وبیان گفتن وشایدازنظرتقوی بالاتربودآمد که کارکند دیدند نشد، اینها چه می گفتند؟ فَقالُوا إِنَّا إِلَیْکُمْ مُرْسَلُونَ ما ازطرف خداهستیم ، وما پیامبریم، آنها چه جواب  می دادند: چه فرقی بین ما وشما ست،
  28. واین که شما پیامبرید برای چه، گفتند ما دو سه تا  فرق داریم ما وشما ، یک فرق ما این است که معجزه داریم وفرق دوم ماعلم داریم ، ومردم را هدایت می کنیم، راه ازچاه نشان می دهیم،  سه تای ما معصومیم
  29. هرپیامبر باید معجزه داشته باشد، ما هرادعائی را نباید قبول کنیم، به حرف هرکه بگوئیم آره این خیلی غلط است، بایک ادعای عجیب وغریب یک مشت مسلمان دنبال این ها راه می افتند، بعضی اوقات می فهمند که سواد ندارد ، سواد الف باء ندارد،  ادعاهای بی پایه ، 
  30. الآن ادعای مهدویت درایران، نفوذ عجیبی، ادعای نواب امام زمان ، کم کم ادعای امام زمان،  یکی از این ها درتهران جازبه داشت ، گفت راستش این است که دیدم خیلی جمعیت است غرورمرا گرفت، ادعای امام زمانی کردم کارم گرفت،
  31. این تقصیر مردم است، دیگری می گفت ادعا کردم که من امام زمانم ، تقصیرمردم است که بدون دلیل ادعای را می پذیرند، قرآن می گویند علامت می خواهی که ببینی پیامبرهست یانه ببین معجزه دارد، ببین علم دارد، تقوی دارد، اگرندارد ضرردارد برود گم شود،
  32. اگرعلم دارد تقوی ندارد برود تقوی پیشه کند، اگرعلم دارد وتقوی دارد وراستی یک واقعیت است، آری می شود دنبالش رفت ، بدون علم وتقوی واقعیت نمی شود دنبالش رفت ،
  33. لذا این جمله قالُوا ما أَنْتُمْ إِلاَّ بَشَرٌ مِثْلُنا.. ، این یک گفتار عوامانه ای است که به پیامبران می گفتند فرق ماوشما  چیست ،
  34. پیامبران می گفتند فرق ما وشما در این است که ماعلم داریم وتقوی داریم وعصمت داریم ، هوچی بازی کردند،
  35. ودراین آیات می فرماید   آنهارا کشتند، واین سه پیامبر نتوانستند کاربکنند،
  36. خدایا به حق این قرآن وعترت وعصمت، توجه به این قرآن وعصمت وما راعالم متقی، وآشنا وبه بچه هایمان تقوی، دشمنان ما همه نابود بگرداند.
  37. والسلام علیکم ورحمة الله وبرکاتة ، وعجل فی فرجه مولی ناصاحب الزمان .
  38. 33- یا أَیُّهَا الَّذینَ آمَنُوا إِذا قیلَ لَکُمْ تَفَسَّحُوا فِی الْمَجالِسِ فَافْسَحُوا یَفْسَحِ اللَّهُ لَکُمْ وَ إِذا قیلَ انْشُزُوا فَانْشُزُوا یَرْفَعِ اللَّهُ الَّذینَ آمَنُوا مِنْکُمْ وَ الَّذینَ أُوتُوا الْعِلْمَ دَرَجاتٍ وَ اللَّهُ بِما تَعْمَلُونَ خَبیرٌ (المجادله11)
  39. 34- وَ لَوْ شِئْنا لَرَفَعْناهُ بِها وَ لکِنَّهُ أَخْلَدَ إِلَى الْأَرْضِ وَ اتَّبَعَ هَواهُ فَمَثَلُهُ کَمَثَلِ الْکَلْبِ إِنْ تَحْمِلْ عَلَیْهِ یَلْهَثْ أَوْ تَتْرُکْهُ یَلْهَثْ 34ذلِکَ مَثَلُ الْقَوْمِ الَّذینَ کَذَّبُوا بِآیاتِنا فَاقْصُصِ الْقَصَصَ لَعَلَّهُمْ یَتَفَکَّرُونَ (اعراف176)
  40. 35- إنّما النّاس عالم و متعلّم و ما سواهما فهمج مردم یا عالم‏اند یا آموزنده علم بجز این دو دیگر پوچ و هیچ و پشّه کورند.) (46نهج ابلاغه)
  41. اللهم صل علی محمد وآل محمد وعجل فرجهم
  • حسین صفرزاده
۱۵
تیر
    1. بسم الله الرحمن الرحیم
    2. اللهم صل علی محمد وآل محمد وعجل فرجهم
  1. جلسه دهم تفسیرسوره یس:حضرت استاد آیت الله مظاهری9/10/1389 پنجشنبه 24محرم .
  2. وَ اضْرِبْ لَهُمْ مَثَلاً أَصْحابَ الْقَرْیَةِ إِذْ جاءَهَا الْمُرْسَلُونَ (13)
  3. إِذْ أَرْسَلْنا إِلَیْهِمُ اثْنَیْنِ فَکَذَّبُوهُما فَعَزَّزْنا بِثالِثٍ فَقالُوا إِنَّا إِلَیْکُمْ مُرْسَلُونَ (14)
  4. قالُوا ما أَنْتُمْ إِلاَّ بَشَرٌ مِثْلُنا وَ ما أَنْزَلَ الرَّحْمنُ مِنْ شَیْ‏ءٍ إِنْ أَنْتُمْ إِلاَّ تَکْذِبُونَ (15)
  5. این آیات که 18 آیه است، در باره  یک قضیه است، معلوم می شود قضیه مهم است،  درباره 18آیه نازل شده به اش می گویند قضیه اتاکیه،
  6. حضرت موسی دو نفررا فرستاد به یک شهری بنام شهر انتاکیه که الآن یکی از شهرهای بزرگ ترکیه که حضرت موسی دو نفررا فرستاد به شهر انتاکیه،
  7. انتاکیه، که الآن یکی از شهر های بزرگ ترکیه است، خیلی شهر حساسی بوده معلوم می شود، این دو پیامبر تبلیغی نه تشریعی
  8. که پیامبرهای اولی العظم زیردستشان تبلیغی بود وخیلی هم بودند، نظیرروحانیت الآن است که سربازان امام زمانند، همان  وقتها هم پیامبر هزارها پیامبربنی اسرائیل زیر دست حضرت عیسی بودند،
  9. هزارها پیامبر زیر دست حضرت ابراهیم بودند 124000 هزار ها مثل قضیه لوط ، هزارها پیامبراین جوری بوده،
  10. هزارها  پیامبر زیردست حضرت موسی وحضرت هارون ، هزارها پیامبر زیردست ابراهیم، قصیه، لوط تا آخر،
  11. حضرت عیسی ازآن پیامبر هاش دونفرروحانی دونفر مبلغ را فرستاند، فرقش باروحانیت الآن باید زحمت بکشند دوبال هم تقوی  وهم عمل بازحمت چندین سال کسب دوبال بکنند با زحمت وخون جگرتابتوانند تبلیغ کنند،
  12. اماپروردگارعالم به آنها هم علم وهم عصمت بهشان می داد، که به آنها لدنی می گویند درروایت داریم که این روحانیت افضل ازروحانیت تبلیغی هستند که هم تبلیغ قرآن هم تبلیغ پیامبرمی کنند،
  13. آنها تبلیغ حضرت عیسی می کردنند، این دونفر آمدند، به شهر انتاکیه ، آمدند ومعجزه می کردند، یعنی کورمادرزاد شفاء می دادند،
  14. یعنی درناعلاج مثل پیسی وبرس علاج می دادند،این دونفر آمدند کارشان شروع کردند، نگرفت، مردم زیربارنرفتند، خبردادند که کارمان نگرفت،
  15. حضرت عیسی یک قوی ترفرستاد اتاکیه، ببیند چه جور می شود،  نشد، سومی فرستاد نشد سروصدا درست شد،
  16. ارازل واوباش درمقابلشان قد علم کردند،هرچه گفتند فایده ای نداشت بلاخره دریک جلسه همه جمع شدند، اینها چه می گویند، آنها چه می گویند، اینها می گفتند ما ازطرف خدا آمدیم، به شما می گوئیم بت نپرسستید، می گوئیم آدم باشید،
  17. می گوئیم ارازل واوباش بازی را کناربگذارید، ما معجزه داریم مرده زنده می کنیم، کورشفاء می دهیم، معجزه کردند، کورشفا دادند، زیربارنرفتند، نرفتند، اگرانسان قابل انعطاف باشد زیربارمی رود،
  18. اگردل قابل انعطاف نباشد زیربار نمی رفتند،  دیگر هرچه کنند زیربار نمی رود، دروری می گوید، ایکاش حرف حسابی می زدند درمقابل حرف حسابی، آنها خدا، حقیقت، واقعیت، کارخوب کردن ، کاربد نکردن،
  19. حرف حسابی ازطرف خدا، ما ازطرف حضرت عیسی معجزه او را ما داریم،  مرده زنده می کنیم، شما نمی توانید بکنید، کورمادرزاد شفا می دهیم شما نمی توانید، خوب بیائید به گروید به ما هوچی بازی در می کردند،
  20. می گفتند ، آمدید بلا برای ما آوردید، اصلا خشک سالی برای خاطرشما ست، می گفنتد شما شوم هستیید
  21. می گفتند خودتان شوم هستید،  گناه نکنید باران می آید، مثل دم اسب، اگرنکبت وبدبختی دارید، خودتان کسب کرده اید،
  22. آدم های خوبی بشوید، رفع می شود بلا رفع می شود خشک سالی، اگرمتقی شدید ازجائی که گمان ندارید خدا من حیس مالا یحتسب زیاد نعمت می کند،
  23. اما زیربارنمی رفتند،به جای زیربار رفتن مسخره می کردند، ارازل واوباش سنگشان میزدند، حرف نا مربوط می زدند،
  24. یک نفر از مصتضعفین است ازآن محله های دورآمد، یک آدم معمولی اسمش را می گذارند بنام حبیب نجار، اول ایمان آورد، آمد از دور، گفت: آی مردم حرف حسابی دارند،
  25. علاوه برحرف حسابی معجزه هم دارند، کورشفامی دهند، مرده زنده می کنند، حرف حسابی می زنند، ازتان هم هیچ نمی خواهند، پول هم ازتان نمی خواهند، دیگرچه می خواهید؟ بیائید بگروید،
  26. آمدند ارازل واوباش ها را روکار کردند، ریختند نابودش کردند، بلاخره او را کشتند، قرآن می فرماید: یک دفعه صیحه ای از آسمان یک زمین لرزه صدای عجیب دار این افرادی که ریختند وحبیب را کشتند، نابود شدند، حبیب نجار را کستند نابود شدند،
  27. ما بقی ها زیرباررفتند زیربارنرفتند ، بیدارشدند؟ زیربا نرفتند! بیدارنشدند! خدا نکندآدم لجبازشود،  الاغ های سیاه  حاضرند خودشان را به کشند تا به صاحبشان ضرربزنند،
  28. به قول اصفهانی ها به خاطریک دستمال  حاضراست قیصریه راآتش بزند،
  29. آیا خدا دست برمی دارد؟ نه ، اگرزیربار خدا رفتند که سعادتمند، اگرنرفتند مخصوصا تا انبیاء را نکشندشان دست برنمی دارند،
  30. از این جهت حضرت عیسی قوی تر فرستاد، شخصی بنام شمعون یکی ازقوی ترین ازراه دیگروارد شد بر دربارآمد ودربزرگان وامناء جا وا کرد، کم کم با یک تلطف ومهربانی یکی دو سه روزی ،
  31. یک روزگفت این دوسه تا چه می گویند، گفتند شما بت نپرستید وشما خدا پرست باشید، گفت این ها گتره ای می گویند ؟ گفتند که نه اینها معجزه هم دارند، گفت، پس چرا زیربارشان نمی روید، گفت بیاوریدشان ، به شان حرف به زنید،
  32. آن دوسه نفر را آوردند، گفته بود نگوئید که من از طرف شما هستم ، گفت شما چه می گوئید، گفتند ما از طرف عیسی آمدیم،
  33. حضرت شمعون گفتند ما ازطرف خدا آمدیم، ازطرف  حضرت  عیسی آمدیم، می گوئیم  بت نه   خراقت نه،   خدا آری  بدی نه ، تعاون آری، بلاخره آمدیم که بگوئیم آدم بشوئید، ازتان هیچ چیزنمی خواهیم، توقع نداریم، معجزه داریم،
  34. درمقابل حضرت شمعون یک مرده را زنده کردند، ویک کورمادرزا هم شفادادند، ورفتند این طرف آن طرف یک پیسی را آوردند شفادادند
  35. گفت حالا دیگه چی، جلسه جلسه انعطافی شد، اما زیربار نرفتند آن ارازل واوباش، وهوچی بازی کردند، وزیربار نرفتند که نرفتند، وآن4 پیامبر را هم کشتند،
  36. پروردگارعالم هم بلا برایشان نازل کرد، هم بلای آسمانی، هم  بلای زمینی، این را که بدانید پروردگارعالم خیلی حلیم است، خدا رحمت کند، مرحوم آقای اراکی  نمازجمعه را واجب می دانستند، بعضی اوقات ها علیه طاغوت هم صحبت می کردند،  
  37. اما این طورمی گفت ای مردم خدا دیرگیراست، اما سخت گیراست، خدا دیرمی گیرد اما سخت می گیرد، خدا می فرمایند من لشکر کشی نمی کنم ، شما هی بدی می کنید، بدی می کنید،  من صبر می کنم، صبر می کنم،
  38. ناگهان با یک صدای آسمانی، یک زلزله شما را نابود می کنم، خدایا به حق این قرآن ورحمانیت توفیق بندگی به همه ما عنایت به فرما
  39. دشمنان ما همه نابود بگردان. والسلام علیکم ورحمة الله وبرکاتة ، وعجل فی فرجه مولی ناصاحب الزمان .
  40. اللهم صل علی محمد وآل محمد وعجل فرجهم
  • حسین صفرزاده
۱۵
تیر

               بسم الله الرحمن الرحیم

             اللهم صل علی محمد وآل محمد وعجل فرجهم

  1. جلسه نهم تفسیرسوره یس:حضرت استاد آیت الله مظاهری8/10/1389چهارشنبه 23محرم.
  2. انَّا نَحْنُ نُحْیِ الْمَوْتى‏ وَ نَکْتُبُ ما قَدَّمُوا وَ آثارَهُمْ وَ کُلَّ شَیْ‏ءٍ أَحْصَیْناهُ فی‏ إِمامٍ مُبینٍ (12)
  3.  دبروز گفتم مساله معاد یک چیزی است که قرآن روی آن خیلی تکرار دارد و هیچ موضوعی را این قدر قرآن روی آن اهمیت نداده است 1400آیه راجع به معاد روز قیامت
  4. لذا تقاضا کردم از همه شما این که به یاد مرگ و قبر و برزخ و قیامت خیلی باشید نیروی کنترل کننده است
  5. برای انسان و یک تو دهنی توی دهان شیطان درون و شیطان برون و غفلت که بدترین صفات است که آدم را جهنمی می کند این مرگ یاد قبر و قیامت این غفلت را کم می کند
  6. دیگر کم کم برسد به آنجا دائم التوجه باشد دیروز می گفتم که معاد از نظر قرآن معاد جسمانی است یعنی ما صف محشر که می آییم با همین جسم و روح و قرآن بیش از هزار جا اسرار دارد روی همین که ما با جسم وارد صف محشرمی شویم
  7. آن کسانی که خوب هستند و بهشت می روند هم لذت جسمی دارند و هم لذت روحی و آنهایی هم که بد هستند و جهنم می روند هم الم جسمی دارند و هم الم روحی و قرآن در بیش از هزار آیه به این مطلب گوش زد می کند و لازم هم نیست که ما خصوصیاتش را بدانیم نمی شود هم که بدانیم
  8. آنچه که هست این است که قرآن گفته، صادق مصدق گفته ما هم باید بگوییم چشم .
  9. مطلب دوم راجع به نامه عمل است وَ نَکْتُبُ ما قَدَّمُوا وَ آثارَهُمْ ...  یعنی آنچه انسان در این دنیا انجام می دهد این در روز قیامت موجود می شود.
  10. این نامه عمل دو سه تا معنا دارد :یک معنا این که قرآن چندین جا دارد این که روایات فراوان داریم همه مردم هم می دانند از بس برایشان گفته شده
  11. این که همیشه دو تا ملک روی شانه راست و چپ ما است و اعمال خوب و بد ما را می نویسد  ما یَلْفِظُ مِنْ قَوْلٍ إِلاَّ لَدَیْهِ رَقیبٌ عَتیدٌ 26 اگر هم مثال بخواهم بزنم البته مثال صد در صد با این مثل نمی خواند اما مثل ضبط صوت . ضبط صوت که در مقابل انسان است اگر دیگر عکس برداری هم بکند هر چه انسان بگوید و هر کار که انجام بدهد عکس برداری می شود
  12. و این ملک رقیب و عتید که قرآن می فرماید همیشگی هم نیست در روایات داریم که رقیب و عتید که دیروز بودند امروز نیستند اول اذان صبح هم با هم عوض و بدل می کنند آنها می روند و اینها می آیند.
  13. می گفت به یک اهل دلی در حرم مطهر امیر المومنین گفتم که اذان صبح شده یا نه ؟ او گفت مگر نمی بینی ملائکه رقیب و عتید که برای ما بودند رفتند رقیب و عتید تازه دارند می آیند ، آمدند.
  14. آنهایی که دارای کشف و شهود هستند می بینند دائما می بینند با ملائکه رفیقند.
  15. خب این یک نامه عمل است که در روز قیامت این نامه عمل را ، این ضبط صوت را به انسان می دهند اگر آدمهای خوبی هستند به دست راستشان می دهند
  16. و اگر آدمهای بدی هستند به دست چپ آنها داده می شود و اگر خیلی بد هستند به دست چپشان می دهند اما دست ها قفل شده از عقب ،
  17. یعنی یک رسوایی وَ نَکْتُبُ ما قَدَّمُوا وَ آثارَهُمْ ...  یعنی آنچه در دنیا به دست آوردید ما نوشتیم و در روز قیامت به شما می دهیم.
  18. یک معنای دیگه وَ نَکْتُبُ ما قَدَّمُوا وَ آثارَهُمْ ... نامه عمل به معنای تجسم عمل که لفظ نکتم را با آن اولی می سازد و این ما قدموا با دومی این که انسان هر کاری که در این دنیا انجام بدهد یک صورت خاصی به خود می گیرد به تناسب عمل
  19. اگر آن اعمال ما خوب است بصورت خوب اگر اعمال ما بد است بصورت بد به این می گویند تجسم عمل. قرآن در این باره خیلی آیه دارد . یَوْمَ تَجِدُ کُلُّ نَفْسٍ ما عَمِلَتْ مِنْ خَیْرٍ مُحْضَراً 27 در روز قیامت هر چه خوب و بد موجود است و یک رسوایی برای آدمهای بد قرآن میگه مرتب میگه ای کاش بین من و اعمال من فاصله بود و مردم نمی دیدند
  20. این رسوایی را .قرآن می فرماید که می ترسانمت رئوف و مهربان هستم به تو می گویم این ها هست در آینده مواظب باش نداشته باشی خوبش را داشته باشی این هم معنای دوم آن می باشد
  21. معنای تجسم نامه ی عمل این است که این هم قرآن زیاد دارد این کلمه و وَ نَکْتُبُ ما قَدَّمُوا وَ آثارَهُمْ ... این آثار یک معنای دیگر دارد و این که هر چه انسان به جا بیاورد روی هویت انسان تاثیر دارد
  22. اگر کارهای خوب باشد انسان را در انسانیت شکوفا می کند بعد وقتی که به صف محشر می آید یک نور همه جا را نورانی می کند یک انسان کامل . هاؤُمُ اقْرَؤُا کِتابِیَهْ 28 بیاید ببینید که من در دنیا زحمت کشیدم یک انسان کامل شدم
  23. اما اگر اعمال بد باشد روی هویت انسان اثر می گذارد علی اعوذ بلالله ظلم زور و توهین روی توهین ،غیبت روی غیبت ، گناه روی گناه ، انسان را بصورت سگ در می آورد می آید صف محشر بصورت سگ میشناسند او را و در حالی که او را می شناسند اما صیرتا یک سگ است
  24. قرآن خیلی در این باره صحبت دارد من جمله وَ کُلَّ إِنسانٍ أَلْزَمْناهُ طائِرَهُ فی‏ عُنُقِهِ وَ نُخْرِجُ لَهُ یَوْمَ الْقِیامَةِ کِتاباً یَلْقاهُ مَنْشُوراً 29
  25. در روز قیامت شانش به گردنش می باشد یعنی هویدا می شود به آن صورتی که در دنیا برای خودش درست کرده است. چه خوش می گوید
  26. مرحوم صدر المتعلهین در اصفار می فرماید که تناسخ غلط است هر کس که می گوید حرف بی جا می زند که تازه هم دارند روی آن تبلیغ می کنند تناسخ غلط است
  27. اما قرآن یک تناسخ عجیبی دارد و آن این است که انسان الآن آدم بصورت آدمیت اما سیرتا انسان است یا نه دیگه در روز قیامت محشور می شود
  28. وا مصیبت اگر چشم بینا هم در این دنیا باشد بهش که نگاه می کنند می بینند که سگ است آنها می شناسند اهل دل آنهایی که چشم تیز بین دارند فَکَشَفْنا عَنْکَ غِطاءَکَ فَبَصَرُکَ الْیَوْمَ حَدیدٌ30آنهایی که چشم تیز بین در این دنیا دارند می بینند که این آدم است یا حیوان این هم تجسم به سه معنا
  29. و یک جمله دیگه هم هست آثارَهُمْ وَ کُلَّ شَیْ‏ءٍ أَحْصَیْناهُ فی‏ إِمامٍ مُبینٍ (12) روایات اهل بیت معنا کرده این که این ها برای روز قیامت است در همین دنیا اهل بیت (علیه السلام) هر این سه تا نامه عمل را می دانند  وَ قُلِ اعْمَلُوا فَسَیَرَى اللَّهُ عَمَلَکُمْ وَ رَسُولُهُ وَ الْمُؤْمِنُونَ 31 ای انسان هر چه می خواهی بکن اما توجه داشته باش  در محضر امام زمان هستی ، در محضر خدا و پیغمبر و ائمه طاهره هستی و هر چه انجام دهی آنها حاضر و ناظر و آنها می دانند ،آنها می بینند.
  30. این امام مبین را یعنی امیرالمومنین ، یعنی در زمان ما امام زمان و اما غیر از شیعه سنی ها معنا کردند کُلَّ شَیْ‏ءٍ أَحْصَیْناهُ فی‏ إِمامٍ مُبینٍ همان تکرار وَ نَکْتُبُ ما قَدَّمُوا وَ آثارَهُمْ ... است یعنی در روز قیامت در علم خدا همه چیز هست و بصورت این سه تا نامه عمل که گفتم در می آید
  31. یکی آن نامه ای که رقیب و عتید تهیه کرده اند یکی هم آن تجسم عمل که ذلِکَ بِما قَدَّمَتْ أَیْدیکُمْ 32 خودمان گرو فرستادیم و یک نامه عمل هم به نام هویت انسان که دست خود انسان است می تواند هویتش را یک انسان کامل بکند می تواند هویتش را علی اعوذ بلالله حیوان .
  32.  روایت داریم من روایت را ندیدم صدر المتعلهین در اصفار نقل می کند که می آید صف محشر و قبیح تر از هر میمونی ،قبیح تر از هر خوکی ، این طوری می آید صف محشر .
  33. شما ها می آیید صف محشر یک انسان انشاالله زیر لوای حمد در خدمت یک انسان کامل امیرالمومنین و امیرالمومنین از آنچه که در دنیا به جا آوردید و حوض کوثر شده از آن آب به شما می دهد می خورید انشاالله .
  34. خدایا به حق این قرآن و عظمتش ،خدایا به حق این قرآن و اهل بیت (ع) ،خدایا توجه به این گونه مطالب همیشه به ما به زن و بچه ما به خویشان ما به جامعه ما عنایت بفرما –
  35. الهی آمین –خدایا دشمنان اسلام همه نابو بفرما – الهی آمین.
  36. 26-ما یَلْفِظُ مِنْ قَوْلٍ إِلاَّ لَدَیْهِ رَقیبٌ عَتیدٌ  (18ق)
  37. 27- یَوْمَ تَجِدُ کُلُّ نَفْسٍ ما عَمِلَتْ مِنْ خَیْرٍ مُحْضَراً وَ ما عَمِلَتْ مِنْ سُوءٍ تَوَدُّ لَوْ أَنَّ بَیْنَها وَ بَیْنَهُ أَمَداً بَعیداً وَ یُحَذِّرُکُمُ اللَّهُ نَفْسَهُ وَ اللَّهُ رَؤُفٌ بِالْعِبادِ (آل عمران30)
  38. 28- فَأَمَّا مَنْ أُوتِیَ کِتابَهُ بِیَمینِهِ فَیَقُولُ هاؤُمُ اقْرَؤُا کِتابِیَهْ (19) وَ أَمَّا مَنْ أُوتِیَ کِتابَهُ بِشِمالِهِ فَیَقُولُ یا لَیْتَنی‏ لَمْ أُوتَ کِتابِیَهْ (الحاقه25)
  39. 29- وَ کُلَّ إِنسانٍ أَلْزَمْناهُ طائِرَهُ فی‏ عُنُقِهِ وَ نُخْرِجُ لَهُ یَوْمَ الْقِیامَةِ کِتاباً یَلْقاهُ مَنْشُوراً 29(الاسراء13) 30- اقْرَأْ کِتابَکَ کَفى‏ بِنَفْسِکَ الْیَوْمَ عَلَیْکَ حَسیباً ( الاسراء14) لَقَدْ کُنْتَ فی‏ غَفْلَةٍ مِنْ هذا فَکَشَفْنا عَنْکَ غِطاءَکَ فَبَصَرُکَ الْیَوْمَ حَدیدٌ ( ق22)
  40. 31- وَ قُلِ اعْمَلُوا فَسَیَرَى اللَّهُ عَمَلَکُمْ وَ رَسُولُهُ وَ الْمُؤْمِنُونَ وَ سَتُرَدُّونَ إِلى‏ عالِمِ الْغَیْبِ وَ الشَّهادَةِ فَیُنَبِّئُکُمْ بِما کُنْتُمْ تَعْمَلُونَ ( التوبه105)
  41. 32- ذلِکَ بِما قَدَّمَتْ أَیْدیکُمْ وَ أَنَّ اللَّهَ لَیْسَ بِظَلاَّمٍ لِلْعَبیدِ ( آل عمران182) ذلِکَ بِما قَدَّمَتْ أَیْدیکُمْ وَ أَنَّ اللَّهَ لَیْسَ بِظَلاَّمٍ لِلْعَبیدِ (الانفال51)  اللهم صل علی محمد وآل محمد وعجل فرجهم
  • حسین صفرزاده
۱۴
تیر

                       بسم الله الرحمن الرحیم

              اللهم صل علی محمد وآل محمد وعجل فرجهم

  1. جلسه هشتم تفسیرسوره یس:حضرت استاد آیت الله مظاهری7/10/1389سه شنبه 22محرم.
  2. انَّا نَحْنُ نُحْیِ الْمَوْتى‏ وَ نَکْتُبُ ما قَدَّمُوا وَ آثارَهُمْ وَ کُلَّ شَیْ‏ءٍ أَحْصَیْناهُ فی‏ إِمامٍ مُبینٍ (12)
  3. آیه شریفه در مورد معاد است 1400آیه در قرآن راجع به معاد است صفحه ای از قرآن نمی شود پیدا کرد که در مورد معاد صحبت نکرده باشد اگر چند آیه در یک صفحه راجع به معاد نباشد لا اقل یک آیه در هر صفحه مربوط به معاد است
  4. لذا علمای علم اخلاق هم خیلی پا فشاری دارند که در شبانه روز 7 الی 8 مرتبه باید متذکر معاد شد. در راه داری می روی نتذکر بشو که مرگی هست ،حساب و کتابی هست ،عالم قبر و قیامتی هست ، بهشت و جهنمی هست و من آمدم دراین دنیا بهشتی شوم
  5. دو دفعه یک ساعت دیگر جور دیگر فکر بکن اما راجع به معاد و این سببش هم این است که معاد یک نیروی کنترل کننده برای انسان است قرآن در یک آیه همین را متذکر می شود می فرماید که معاد چیزی نیست که کسی منکر شود همه می دانند می میرند اما چرا معاد را منکر هستند بَلْ یُریدُ الْإِنْسانُ لِیَفْجُرَ أَمامَهُ 22انسان می خواهد جلوی پایش نیروی کنترل کننده نداشته باشد انسان
  6. یعنی هوا و هوس ، یعنی نفس اماره، یعنی شیطان درون .می خواهد هر غلطی که می خواهد بتواند انجام دهد توجیح هم بتواند بکند اگر معاد باشد نمی گذارد اعتقاد به معاد لذا اگر اعتقاد به معاد نباشد سوسوی وجدانش خاموش می شود هر غلطی می خواهد می کند هرحق الله ،حق ناسی می خواهد می کند
  7. لذا قرآن می گوید برای اینکه جلو باز باشد منکر معاد می شود و الا معاد چیزی نیست که کسی منکر آن بشود مثل خود خدا که اثبات خدا کار آسانی است اثبات معادش هم کار آسانی می باشد. راجع به قرآن ونبوتش هم همان اول سوره یس می فرماید کار آسانی است عقلت را بکار بیند از ببین که قرآن درست است یا نه ،پیغمبر به جاست یا نه ، ائمه طاهرین به جاهستند یا نه این ها خیلی فکر ندارد فکر دقی و فلسفی
  8. لذا اصول دین هر 5 تا این ها عقلی عقل عوامانه لذا چون انسان می خواهد که هر چه می خواهد انجام دهد وکسی به او نگوید چرا منکر معاد می شود.
  9. از این 1400آیه که در قرآن راجع به معاد است و این که علمای علم اخلاق این قدر پا فشاری دارند به فکر مرگ باش برای این است که این نیروی کنترل کننده است بهترین چیزی که انسان را نگاه می دارد همین اعتقاد به معاد است.
  10. انسان ترسو باشد این اعتقاد به معاد نیروی کنترل کننده است نترس هم باشد این معاد نیروی کنترل کننده است . این یک مطلب که چرا قرآن این قدر روی معاد پافشاری دارد
  11. و در همین سوره یس 2 الی 3 جا راجع به معاد مفصل صحبت می کند من جمله همین چیزی که گفتم معاد یک چیز واضحی است همین آیه امروز ماست انَّا نَحْنُ نُحْیِ الْمَوْتى‏ اگر شک داری که معاد چطوری است اگر شک بکنی که معاد چطور اصلا می شود
  12. این طور فکر کن بگو که خدا هر کار بخواهد می تواند انجام دهد فرموده معاد هست من هم می گویم معاد هست.
  13. مطلب دوم که این آیه انَّا نَحْنُ نُحْیِ الْمَوْتى‏ متعرضش می باشد این است که معاد روحانی اثبات کردنش خیلی آسان است
  14. معنای معاد روحانی هم این است که این روح ما نه جسم ما .جسم که می پوسد و تمام می شود لذا معاد روحانی را اثبات کردن خیلی کار آسانی است برای این که اگر معاد نباشد ضرر می زند به عدالت خدا ،
  15. ضرر می زند به اصل وجود خدا ، ضرر می زند به همه ی پیامبرها برای این که همه پیامبر ها آمدند گفتند معاد اثباتش آسان است
  16. اما معاد جسمانی را اثبات کردنش مشگل است و اگر یک کسی بتواند معاد جسمانی را اثبات کند که قرآن این را می خواهد. قرآن در این 1400 آیه بیش از هزار آیه مربوط به معاد جسمانی است
  17. یعنی همین طوری که ما الان هستیم همین با روح و جسم که الان اینجا هستند در روز قیامت هم با روح و جسم .هم جسم داریم اگر خوب باشیم لذت جسمی می بریم هم روح داریم اگر خوب باشیم لذت روحی می بریم ،
  18. جسم داریم اگر بد باشیم لذتی نیست .و عذاب جسمی ،عذاب روحی که معاد جسمانی یعنی علاوه بر این که روح ما می آید صف محشر جسم ما هم می آید صف محشر. اثبات کردنش خیلی مشگل است
  19. لذا ما اصلا راجع به معاد یک دور نمایی بیشتر نداریم عالم قبر چطوریست نمی دانیم اما می دانیم هست ،عالم برزخ چطوریست نمی دانیم اما قرآن می فرماید وَ مِنْ وَرائِهِمْ بَرْزَخٌ إِلى‏ یَوْمِ یُبْعَثُونَ 23 می دانیم هست.
  20. این مرده ها زنده می شوند چطوری؟ نمی دانیم اما قرآن می فرماید انَّا نَحْنُ نُحْیِ الْمَوْتى‏ ما قدرت داریم همین طور که به دنیا آوردیم شما را می توانیم هم دوباره زنده ات کنیم .بگو خدا این خداست چون قدرت دارد معاد جسمانی می تواند باشد
  21. حالا تو نفهمی و نتوانی اثبات بکنی دیگر خیلی اهمیت ندارد .خدا رحمت کند مرحوم شیخ الرئیس را در شفا چه جمله خوبی می گوید بحث مفصلی راجع به معاد می کند بعد می گوید که من معاد جسمانی نمی توانم اثبات کنم چون صادق مصدق فرموده است می گویم معاد جسمانی هست
  22. یعنی شیخ الرئیس در شفا هم همین را می گوید انَّا نَحْنُ نُحْیِ الْمَوْتى‏ ما هستیم  که قدرت داریم وقتی که قدرت داریم می توانیم مرده را زنده کنیم
  23. در آخر آیه همین سوره شریفه یس می فرماید که : تو یک قطره ای بودی بلکه از خاک بودی ،از آب بودی ، اون خاک و آن آب وخاک کم کم یک اسپرم شد یک قطره منی شد و بالاخره تو به دنیا آمدی پس همان کسی که تو را این طوری از خاک به دنیا آورد یک آدم کرد می تواند دو دفعه تو را برگرداند تو را خاک کند دو دفعه اون خاک را آدم بکند خدا قدرت داردانَّا نَحْنُ نُحْیِ الْمَوْتى ‏و این حرف مرحوم شیخ الرئیس خیلی خوب است .
  24. مرحوم صدرالمتعلعین در اصفار علم یک حرکتی دارد به نام حرکت جوهری خیلی بالا است انصافا خیلی بالا است اما عوام فهم نیست مختص به بزرگان، فلاسفه است ولی همین صدر المتعلعین شرح اذا وقع دارد
  25. یعنی سوره اذا وقعه را تفسیر کرده است و در این سوره اذا وقعه به قول امام همان معادی که پیر زن قبول دارد را همان معاد را در کتاب تفسیر اذا وقعه درست کرده است .به عبارتی دیگر می فرماید اگر علم دقی فلسفی بخواهی حرکت جوهری من در اصفار
  26. و اما اگر عوامانه بخواهی این که در قرآن است قرآن می فرماید معاد، معاد جسمانی است روی آن فکر هم نکن چطوریه فکر نکن. چطوری مار و مور وعقرب هست ،چطوری حورالعین و آن نعمتهای بزرگ در بهشت هست روی این ها فکر نکن همین مقدار بدان در هر صفحه ای از قرآن هم راجع به بهشت هست هم راجع به جهنم .
  27. در قرآن هم راجع به حساب و کتاب و این که همه مردم جمع می شوند یک جا واما حالا کجا وچطوری معلوم نیست .این عالم نابود می شود به قول قرآن یَوْمَ تُبَدَّلُ الْأَرْضُ غَیْرَ الْأَرْضِ 24 این عالم نابود می شود و یک عالم دیگری جلو می آید که مردم در آنجا جمع می شوند حساب و کتاب دارند و آنهایی که بد هستند زیر هرم جهنم ، زیر دود جهنم و آنهایی که خوب هستند زیر لوای حمد وخدمت مولا امیرالمومنین و آب کوثر ،
  28. این ها همه در قرآن آمده است اما ما بتوانیم درکشان کنیم درک به این معنا که بفهمیم واقعا چیه می گویند تا به آن نرسیم نمی فهمیم
  29. لذا ما از معاد جسمانی یک دور نمایی داریم به ما گفتند یعنی قرآن یعنی روایات اهل بیت به ما گفتند معاد داریم آن هم معاد جسمانی انسان به همین شکلی که در این دنیاست به همین وضع وارد صف محشر می شود ، حساب و کتاب می شود آنها که خوب هستند بهشت می روند و در بهشت هر چه بخواهد آنجا هست فیها ما تَشْتَهی‏ أَنْفُسُکُمْ 25بدها جهنم می روند آن کارهای زشتشان برایشان عذاب می شود برایشاشن مارومور وعقرب می شود برایشان جحیم و حمیم می شود و این ها باید این اعمالشان را که آتش جهنم است مار ومور و عقرب است بسوزند وبسازند و چاره ای هم نیست این ها همه قرآن است
  30. به قول بزرگان ضرورت در اسلام معاد جسمانی است حالا ما نمی فهمیم چطوریه ما هیچی سر در نمی یاریم به قول آن بزرگ می فرماید که علم ما در مقابل جهل ما یک قطره از دریاست
  31. اگر آقا امام زمان بیاید این دریا را برای ما تعمیق بکند ولی بالاخره ما راجع به همه چیز جاهل هستیم راجع به همه چیز یک دور نما داریم
  32. حالا اتم را شکستند خیلی علم بالاست اما همین اتم شکن را بهش بگویم که این پروتن یعنی چه ؟ به همین بگویند این هسته مرکزی واقع اش چیست ؟ نمی داند دیگر نمی تواند اتم را شکست اما آنچه در اتم است واقع اش چیست هیچ کس نمی داند به غیر خدا
  33. و آن کسانی که علمشان وابسته به خداست یعنی 14معصوم ، لذا این که اسرار می کنم این است که ما معاد جسمانی یک ضرورت در اسلام است هر کس منکر بشود نجس است کافر است،
  34. اما واقع این معاد جسمانی چی است هیچ کس نمی داند حتی مثل شیخ الرئیس هم می گوید صادق مصدق فرموده است می گویم چشم حتی صدر المتعلعین هم در شرح اذا وقعه می نویسد ومی گوید این معاد است هیچ کس نمی داند اما مسلم باید عقیده داشته باشیم چرا.. انَّا نَحْنُ نُحْیِ الْمَوْتى..‏  خدا قدرت دارد
  35. همانطور که ما را خلق کرده است دو دفعه هم ما را زنده بکند.خدا به حق این قرآن وعظمتش وبحق این قرآن واهل البیت، خدایا به حق این قرآن و عظمتش ، خدایا به حق این قرآن و اهل بیت (علیه السلام) ،
  36. خدایا توجه به این گونه مطالب همیشه به ما به زن و بچه ما به خویشان ما به جامعه ما عنایت بفرما وصلی الله علی محمد آله محمد وعجل فی فرجه مولی ناصاحب الزمان،
  37. 22- بَلْ یُریدُ الْإِنْسانُ لِیَفْجُرَ أَمامَهُ (5 القیامه)
  38. 23- لَعَلِّی أَعْمَلُ صالِحاً فیما تَرَکْتُ کَلاَّ إِنَّها کَلِمَةٌ هُوَ قائِلُها وَ مِنْ وَرائِهِمْ بَرْزَخٌ إِلى‏ یَوْمِ یُبْعَثُونَ (المومنون100)
  39. 24- یَوْمَ تُبَدَّلُ الْأَرْضُ غَیْرَ الْأَرْضِ 24وَ السَّماواتُ وَ بَرَزُوا لِلَّهِ الْواحِدِ الْقَهَّارِ (48ابراهیم)
  40. 25- نَحْنُ أَوْلِیاؤُکُمْ فِی الْحَیاةِ الدُّنْیا وَ فِی الْآخِرَةِ وَ لَکُمْ فیها ما تَشْتَهی‏ أَنْفُسُکُمْ وَ لَکُمْ فیها ما تَدَّعُونَ (31فصلت)
  41. اللهم صل علی محمد وآل محمد وعجل فرجهم
  • حسین صفرزاده
۱۴
تیر
  1.  

بسم الله الرحمن الرحیم

اللهم صل علی محمد وآل محمد وعجل فرجهم

  1. -جلسه هفتم تفسیرسوره یس:حضرت استاد آیت الله مظاهری6/10/1389دوشنبه 21محرم.
  2. وَ سَواءٌ عَلَیْهِمْ أَ أَنْذَرْتَهُمْ أَمْ لَمْ تُنْذِرْهُمْ لا یُؤْمِنُونَ (10)إِنَّما تُنْذِرُ مَنِ اتَّبَعَ الذِّکْرَ وَ خَشِیَ الرَّحْمنَ بِالْغَیْبِ فَبَشِّرْهُ بِمَغْفِرَةٍ وَ أَجْرٍ کَریمٍ (11)
  3. دوتاآیه شریفه تکرار آیه آیات قبل است، وقرآن تکرار زیاد دارد، وبزرگان می گویند همین هم یکی از معجزات بزرگ قرآن است،
  4. برای اینکه تکراربرای اخلاق لازم است، وقرآن کتاب اخلاق است، قرآن آمده آدم بسازد، وباید هم برای ساختن آدم تکرار بکند،
  5. البته به زبانهای مختلف، ورسم قرآن این جور است، گاهی عین آیه وگاهی هم به لسان دیگر، ومحتوای آ یه تکرار می شود،
  6. خلاصه این ده تا آیه این است، که در باره این قرآن هیچ شک وشبه ای نیست ، که اگرانسان عقل عوامانه اش را به کاربه اندازد می فهمد که این قرآن مال خداست، می فهمد که این پیامبر اکرم راستی پیامبر است،
  7. اما قرآن مال خداست این است که هیچ کس نمی تواند، این جور کتابی که سرتا پا همه محتوی بشوند ، سرتا پا معنی ، آن هم دریک محیط جهل ازیک آدم بی سواد وجاهل معلوم است نمی شود، وخود پیامبرهم برصراط مستقیم است،
  8. به خود پیامبر نگاه بکنند جازبه پیامبر آنها را می گیرد، لذا فرمود: قسم به این قرآن که این قرآن مال خداست، پیامبرش هم مال خداست، اینها همه برای کیست ؟
  9. برای کسی است که عقل داشته باشد،عقل داشته باشد یعنی چه ؟یعنی آن عقل عوامانه اش را به کار به اندازد ، بعد فرمودند این را به ات بگویم اگرعقل عوامانه ات رابه کارنگیرد ونداشته باشد، که اکثرمردم چنیند، زیر بار نخواهد رفت ، یعنی عقل ندارد تا بخواهد متابعت ازعقل بکند،
  10. اما عقل که دارد ! برای اینکه اینها که زیر بارپیامبرنمی رفتند از خواص بودند، وچون از خواص اند زیربارنمی رفتد، آن تکبرشان، آن لجاجتشان،آن ریاست طلبی ودنیاپرستی شان نمی گذارد ومانع است! این مانع چه جوری است؟
  11. صفات رزیله موجب  می شود، که عقل انسان غل وزنجیر بشود، فطرت و وجدان اخلاقی انسان غل وزنجیر بشود، ویک سد محکمی که نتواند جلوبرود وآخرفرمود: وَ جَعَلْنا مِنْ بَیْنِ أَیْدیهِمْ سَدًّا وَ مِنْ خَلْفِهِمْ سَدًّا فَأَغْشَیْناهُمْ فَهُمْ لا یُبْصِرُونَ (9) ریاست، دنباپرستی، عناد، لجاجت، تکبر، وگناه روی گناه ، یعنی هواپرستی نمی گذارد،
  12. وعقل و وجدان اخلاقی وفطرت را نه پای بند ونه دست بند ونه بلکه سربند می کند، ولیکن این سه تا را صفت رزیله می گیرد، وَ جَعَلْنا مِنْ بَیْنِ أَیْدیهِمْ سَدًّا وَ مِنْ خَلْفِهِمْ سَدًّا فَأَغْشَیْناهُمْ فَهُمْ لا یُبْصِرُونَ،
  13. مثل یک کی که یک چیزی درب چشمش ببندد نمی بیند، این هم این جورمی شود، بعد درآیه بعد می فرماید، هرچه به خونی فایده ندارد، وَ سَواءٌ عَلَیْهِمْ أَ أَنْذَرْتَهُمْ أَمْ لَمْ تُنْذِرْهُمْ لا یُؤْمِنُونَ
  14. واین برای زمان پیامبر اکرم نیست، نه همیشه چنین است، اگرانسان عقل و وجدان اخلاقی وفطرت اش را بکار به اندازد رستگاراست، مخصوصا آن سه تا پیامبردرون وپیامبرها دربرون انسان وقرآن وائمه وروحانیت آنرا تائید می کند، که آمده اند که عقل  وفطرت انسان را و وجدان انسان را اخلاقی انسان را که دردرون انسان است بیدار کنند،  در درون انسان است نمی شود که از بین برود،
  15. وقتی انسان نوجوان بشود بنا می کند کار بکند ، فطرت و وجدان اخلاقی سوء سوء وجدان و هم عقل پیامبرنباشد راهنماست، گاهی وقت ها آنها که درغل وزنجیرند بیدارمی شوند، پیامبر خارجی نباشد ، پیامبر داخلی هست ، عقل و هم فطرت و وجدان اخلاقی درعمق جان انسان،
  16. بعضی وقت ها اینها که درزیرغل وزنجیرند، گاهی بیدارمی شوند، دربن بست بیدارمی شوند، و بعضی اوقات حتی عقل ، وجدان، عاطفه، احساسات عاطفی بیدارمی شود ، گاهی فطرت انسان بیدارمی شود، قرآن می فرمایند: گاهی بنا می کنند کاری بکنند، گاهی کسی دربن بست ها،
  17. وقتی انسان مصیبت مهمی برایش جلو آمد، همان وقت عقلش بنا می کند کار بکند، آن وجدان اخلاقی اش،مخصوصا آن فطرتش درعمق جان انسان، بنا می کند کار بکند، فَإِذا رَکِبُوا فِی الْفُلْکِ دَعَوُا اللَّهَ مُخْلِصینَ لَهُ الدِّینَ فَلَمَّا نَجَّاهُمْ إِلَى الْبَرِّ إِذا هُمْ یُشْرِکُونَ 21 دربن بست گرفتارشد خدا را بنامی کند بیند،
  18. نه وجدان وفطرت با او حرف بزند، ونه خودش، می یابد خدا را درآن موقع، خدا راهم می یابد، که این خدا مصتجمع جمیع کمالات است،
  19. یک کسی دستش از همه جا کوتاه بشود، تازه دست قدرت الهی را می یابد، بنا می کند بگوید خدا خدا خدا،  خدا را هم رعوف ،هم بصیر،هم قدرتمندمی داند، می یابد خدا را مستجمع جمیع کمالات؛
  20. دیگر آن وقت ها خدا خدا می کند، راستی آن وقت ها هم توجه هست، اما وقتی توجه تمام بشودغل وزنجیرها جلوی وجدان وفطرت اخلاقی  وعقل را می گیرد، معلوم است این بیدار شدن دیگر فایده ای ندارد،
  21. دم مرگ هم بیدارمی شود، اما این بیدار شدن دیگر فایده ای ندارد خدا می فرماید دیگر فایده ای ندارد، چرا فایده ای ندارد؟ برای این است که گیرکرده، اگرراستی بگوید خدا وادامه پیداکند گذشته هاهرچه باشد پروردگارعالم می آمرزد،
  22. قرآن می فرماید: یارسول الله خیلی حرص وجوششان را نخور، برای اینکه صفات رزیله اینها را کروکورگنگ ونفهم کرده  دیگر فایده ای ندارد، خوب همه اینها یک پیام است برای ما ،
  23. بعدش قرآن می فرماید: پس این قرآن برای کی خوب است؟ إِنَّما تُنْذِرُ مَنِ اتَّبَعَ الذِّکْرَ ..، برای آن افرادی که راستی عقلشان را بیدار بخواهند متابعت ازقرآن بکنند
  24. آن افراد ، یعنی عقل عوامانه شان بیدارباشد وجدان اخلاقی وفطرتشان بیدار باشد، آن وقت متابعت می کنند، ازحق وحقیقت، خوب بعضی وقت ها تنبیه پیدا می شود، وادامه پیدا می کند،
  25. واین تنبیه موجب می شود روح خدا ترسی درعمق جان انسان پیدا می شود همان فطرت این وَ خَشِیَ الرَّحْمنَ بِالْغَیْبِ .. .یعنی روح خدا ترسی درعمق جان انسان، بسیاری از مردم می ترسند ازخدا اما زبان است، می ترسد ازخدا اما زبان است درعمق جانش این ترس نیست،
  26. کی می تواند جلوی انسان را بگیرد آن روح خدا ترسی که درعمق جان انسان است، این روح خدا ترسی ازکجا پیدا می شود، ازاینکه عقلش بیداربشه متابعت بکند از حق وحقیقت،
  27. حالا این إِنَّما تُنْذِرُ مَنِ اتَّبَعَ الذِّکْرَ ..، را بعضی گفته اند یعنی قرآن ، بعضی گفته اند یعنی  ازنظردل، ازنظر وجدان اخلاقی ،
  28. لذا به حضرت رسول اکرم می فرمایند: به ظاهر گناه نمی کند، اما اگر یک امتحان پیش بیاید رفوزه می شود، کی می تواند جلوی انسان را بگیرد روح خدا ترسی که درعمق جان انسان است، روح خدا ترسی ازکجاپیدا می شود ازاینکه عقلش بیداربشود، مطابقت بکند ازحق وحقیقت،
  29. اتَّبَعَ الذِّکْرَ، را بعضی گفته اند: یعنی  یعنی از نظردل وعقل ووجدان بیدارشده، متابعت می کند از آنچه که خودش می یابد، یعنی حق یعنی حقیقت ،
  30. بعضی گفته اند : مراد ازاین ذکر مراتب ذکراست، آن که ذکر  لفطی  دارد وذکرقلبی  دارد وذکرعملی  دارد،
  31. افرادی که  عادل ومتقی اند براثرچه است براثر ذکرلفظی، ذکرقلبی، ذکرعملی است ، انسان لا اله الا الله بگوید ، انسان این لا اله الا الله رسوخ دردل بگوید، زبان بگوید لا اله الا الله  دل هم بگوید لا اله الا الله ،
  32. اما مهم تراز این دراثر این ذکر دراثررابطه با خداکم کم  این ذکرعملی بشود ، یعنی ذکر با عملش هم بخواند، با گفتن لا اله الا الله  این است که خشیت دردل پیدا بشود، معمولا فقهاء این جوری معنا می کنند، که اگر انسان بخواهد عادل بشود باید عملش او را به عدالت برساند، یعنی رابطه با خدا وقطع رابطه با شیطان قطع،
  33. اهمیت به واجبات، ترک محرمات، کم کم  انسان اجتناب ازگناه پیدا می کند به اش می گویند ملکه عدالت، درنماز می شود به اش اقتداء کرد پشت سر او نمازخواند، می شود ازش تقلیدکرد درکاراجتماعی عادل باشد،
  34. حتی اگرمی خواهد امام جماعت بشود باید این روح خدا ترسی درعمق جانش حکم فرما باشد، این ملکه دراثر چی پیدا می شود، دراثر اهمیت به واجبات واجتناب ازمحرمات وگناه، حالا هرچه ازاین ذکر وَ خَشِیَ الرَّحْمنَ بِالْغَیْبِ ..
  35. این است که انسان را درراه می اندازد، وغل ها وزنجیرها راپاره می کند، تا رابطه باخدا و تا آن خشیت وروح خداپرستی درجان انسان رسوخ نکند،نمی تواند اهمیت به اجبات واجتناب از گناه داشته باشد،   
  36. خلاصه این ده آیه این است ، که هر که می خواهد آدم بشود،باید رابطه باخداش محکم ورابطه با شیطانش ترک بشود،
  37. تا به تواند متابعت با قران بکند، وبتواند آن عقل عوامانه ووجدان اخلاقی وفطرتش رافعال کند، وکارکند،وپیامبرهای درون با پیامبرهای برون دستش را بگیرند ازاین منزل به آن منزل تا به رسانندش به انسان کامل ،
  38. خدایا بحق این قرآن وعظمتش ، خدایا بحق این قرآن اهل البیت ، توفیق عمل به قراآن وفطرت وجدان اخلاقی وعقل به ما ومخصوصا جوانان ما عنایت بفرما 
  39. دشمنان اسلام همه نابود به گرداند. والسلام علیکم ورحمة الله وبرکاتة ، وعجل فی فرجه مولی ناصاحب الزمان .
  40. 21-فَإِذا رَکِبُوا فِی الْفُلْکِ دَعَوُا اللَّهَ مُخْلِصینَ لَهُ الدِّینَ فَلَمَّا نَجَّاهُمْ إِلَى الْبَرِّ إِذا هُمْ یُشْرِکُونَ (65العنکبوت)
  41. اللهم صل علی محمد وآل محمد وعجل فرجهم
  • حسین صفرزاده
۱۳
تیر
0-

 

 

 

 

          بسم الله الرحمن الرحیم

        اللهم صل علی محمد وآل محمد وعجل فرجهم

جلسه ششم تفسیرسوره یس:حضرت استاد آیت الله مظاهری5/10/1389یکشنبه 20محرم.

  1. إِنَّا جَعَلْنا فی‏ أَعْناقِهِمْ أَغْلالاً فَهِیَ إِلَى الْأَذْقانِ فَهُمْ مُقْمَحُونَ (8) وَ جَعَلْنا مِنْ بَیْنِ أَیْدیهِمْ سَدًّا وَ مِنْ خَلْفِهِمْ سَدًّا فَأَغْشَیْناهُمْ فَهُمْ لا یُبْصِرُونَ (9)
  2. انسان عقلش را به کاراندازد توجه می کند که این قرآن ازطرف خداست ، خیلی احتیاج به فکرهم ندارد، فکرعوامانه انسان را می رساند به اینکه این قرآن ازطرف خداست،
  3. وپیامبرش هم ازطرف خداست، برای اینکه  راجع به قرآن حکیم است، پراز دقت است، پرازعلم است، ویک آدم بی سواد نمی تواند یک کتاب پراز حکمت وپرازعلم بیاورد، چرا؟
  4. برای اینکه یک کسی که سواد الف باء ندارد یک کتابی بنویسدکه مورد پسند علما بشود، معلوم است که هر عقلی می گوید از طرف خداست،
  5. یک کسی یک عمردرمیان یک جمع افراد رزلی زندگی بکند وزره ای انحراف نداشته باشد، همان هائی که منحرف به تمام معنایند قبولش داشته باشند که انحراف ندارد، هرعقل عوامانه می گوید از طرف خداست،
  6. اما قرآن می گوید اکثر مردم این عقل عوامانه را به کار نمی اندازند، وقتی عقل عوامانه بکارنیفتاد منحرف می شوند، هرچه  منحرف تر، دراین انحرافشان بلند بد تر می شوند،
  7. دیروزگفتم که قرآن می فرمایند غالب مردم چنین اند، یعنی غالب مردم ازآن پیامبردردرون استفاده نمی کنند، که سه پیامبردردرون ماست، پیامبرفطرت ، وجدان اخلاقی، عقل راهنمای ماست، عقل آنجا که باید راهنمائی کند می کند، آنجائی که باید راهنمائی بکند می کند، وباعقل عوامانه اش به کار بیفتد حقیقت برایش روشن می شود،
  8.  آنجا که باید تحریک عواطف عوامانه و آنجائی که باید تحریک احساسات بکند ، می کند، انسان را از انحرافات بازمی دارد،
  9. وازآنجا که جای خدا یاب وخدا جوست، خدارا می یابد، این سه پیامبر، در درون هرکسی است، که انسان رابه خیلی جاها  برساند، پیامبران آمدند برای جزئیات  نه ، کلییات والا اصل همین این سه پیامبر هستند، راه را فطرت و وجدان اخلاقی ما وآن عقل تعین می کند، فطزت ما خدایاب وخداجواست،
  10. خوب چه کسی منکر است، کسی که این سه پیامبررا در درون خودش کشته باشد، یعنی آن عقل عوامانه نتواند کار بکند، وجدان اخلاقی که قران به آن می گوید نفس لوامه برگردد مرده می شود،
  11. بجای او یک چیزدیگرهوی وهوس که به اش می گویند نفس محسنه مخالفت می کند، ومی گوید مخالفت کردم خوب مخالفت کردم چقدرخوب شد ،
  12. بالاخره فطرت هم می میرد، ودیگرنمی تواند خدایاب وخداجوی باشد، حالا چی این سه پیامبر را می کشد؟هوی وهوس، نفس اماره، صفات رزیله ، خود خواهی، خودبینی، لجاجت ، عناد ،
  13. اینها آن سه پیامبر را می کشند، واز نظرروحی وجدان اخلاقی و فطرت وعقل می شود یک مرده ،
  14. خوب دیگر به مرده چه چیزی می شود فهماند، قرآن می فرماید: إِنَّکَ لا تُسْمِعُ الْمَوْتى‏ وَ لا تُسْمِعُ الصُّمَّ الدُّعاءَ 19 اگر کسی مرده باشد په جوری می شود با او حرف زد، اگر هم نمرده باشد کرحسابی باشد ، چه جور می شود باهاش حرف زد!
  15. خدا به پیامبر می گوید غم وغصه شان را نخور، اینها مرده اند، که دیروز فرمود که این اهل جهنم است، لَقَدْ حَقَّ الْقَوْلُ عَلى‏ أَکْثَرِهِمْ فَهُمْ لا یُؤْمِنُونَ ، این دیگر نوشته شده که باید به جهنم برود،
  16. آن وقت قرآن در این جا دوسه تشبیه معقول به محسوس دارد، قرآن این کار را خیلی می کند، که یکی ازادله بزرگ فصاحت وبلاغت والای قران همین است، یعنی تشبیه می کند معقول را به محسوس
  17. می فرماید که، اگریک  کسی غل جامعه ای به گردنش باشد،  وتمام اعضائ بدنش بسته شده بود، واین غل جامعه او را گرفته باشد، وسر او پائین باشد،هیچ جائی را نمی تواند ببیند،بخواهد هم ببیند نمی شود،  میگه دست وپایم بسته شده حرکت نمی توانم بکنم ،
  18. قرآن می فرماید: اگرروح انسان مرده باشد به واسطه صفات رزیله وانسان را غل کرده باشد به واسطه صفات رزیله ،
  19. انسان لجوج باشد ، عنود باشد، خود پسند باشد، حسود باشد، بخیل باشد، پیامبر می فرماید اینجا غل است به گردن انسان
  20. همین جوری که غل ظاهری به بدن ظاهریش باشد نمی تواند حرکت کند نمی تواند حتی سرخود را بالا کند، آدم حسود آ دم عنود هم همین طوراست، خدا نکند یک صفت رزیله ای بردل انسان حکم فرما بشود، یک غلی است بر روح که او را از هر کاری بازمی دارد ودیگر روح ما نمی تواند حکم کند،
  21. کی می تواند حکم کند شیطان درون، کی می تواند کاربکند شیطان درون ، شیطان درون چیست ؟ هوای وهوس، شیطان درون چیست ؟ نفس اماره ،  این یک تشبیه معقول به محسوس ،
  22. یک تشبیه معقول به محسوس دیگرهم می فرماید که اگر کسی از نظر وسیله خیلی بالا باشد، اتومبیل خوب وخودش هم رانندگی عالی،  همه چیز درست است
  23. اما یک جائی گیر کرده این طرف دره ، آن طرف دره، سرراهش دوتا دره پیداشده ، دیگر عقب نمی تواند برود، جلو هم نمی تواند برود، این هم تشبیه دوم،
  24. که اگر کسی صفت رزیله ای بر دلش حکم فرما باشد،  بین دوتا دره گیر می کند، یعنی آن صفت رزیله دوتا دره می شود، که لجاجتش ، حسادتش ، زیربار نرفتنش، دیگر می رسد به جائی که حرف پیامبر را حرف قرآن را که عقل عوامانه می گوید قرآن است ، نمی تواند بفهمد قران را، نمی تواند حرکت به سوی معنویت بکند،
  25. تشبیه سوم اگر یک کسی راندگی اش خوب است ،جاده ام خوب است،اما دستش بسته است اصلا رانندگی نمی تواند بکند، پس صفت رزیله آدم را کور می کند، وقتی انسان کور شد ، وقتی آن حسادت یک دستمال روی چشم انسان شد، برای او دیگر حرکت نیست،
  26. سه تا تشبیه معقول به محسوس، دراین آیه شریفه آمده است، واینکه اگردل پاک دا شتی خود به خود حرکت می کنی، چه حرکتی ! می رسی به جائی که به جزخدانداند،
  27. واما اگر دل پاک نداشتی ، یا دل پاک نباشد وآلوده باشد، با گناه روی گناه دل را کشته باشد، قرآن درجای دیگر می فرماید: وای بر این دل مرده ، نمی تواند حرکت به سوی خدا بکند این دل مرده ،
  28. پس این دل است که راستی می تواند خدا را بیابد وخدا را ببیند، به قول امیرالمومنین می فرمایند: کور باد آن چشمی که خدا را نمی بیند، یعنی این دل خدا یاب خدا جوی دیگرمی رسد به آنجائی که نمی تواند حرکت کند خدا بیابد خدا بجوید،
  29. چرا ؟ صفت رزیله بر این دل حکم فرما شده ؟ دو چیز است دل را می کشد، یک گناه  روی گناه دل را می کشد انسان دیگر موفق به سوی خدا نمی شود،، دوم صفات رزیله لجاجت ها، عنادها ،خود پسندی ها، حسد، بخل، کینه و امثال اینها،
  30. دراین درون ما چهل تا صفت رزیله است، این ها جنود شیطانند، اینها باید کشته بشوند وازبین بروند، تا آن سه پیامبر درون به توانند کاربکنند، تا آن پیامبر برون بتواند کاربکند،
  31. جازبه پیامبر خیلی بالا بود،  اما همین هائی که اطراف پیامبر بودنند جازبه پیامبر آنهارا نمی گرفت ،
  32. وتا آنجا که می شد کارشکنی بکنند می کردند، دردامن پیامبر بزرگ شدند اماجازبه پیامبر آنهارا نمی توانست بگیرد می شدنند جزء منافقین ،
  33. چرا؟مثل آهن ربائی که درون جعبه باشد، این آهن رباء نمی تواند بگیرد، جازبه پیامبر نمی تواند کار کند، وای بردلی که صفت رذیله بر آن دل حکم فرما باشد،فَوَیْلٌ لِلْقاسِیَةِ قُلُوبُهُمْ مِنْ ذِکْرِ اللَّهِ 20 وای برآن دلی که صفات رزیله برآن دل حکم فرما باشد،  
  34. دیگر نه پیامبر درون ونه پیا مبر برون براین دل نمی تواند کارکند، لذا در روایت داریم که می فرماید: اکثراهل الجنه البله  واین البله را خواجه نصیر طوسی خوب معنی کرده یعنی دل پاک ،هم سعادت دنیا دارد وهم سعادت آخره ،
  35. وای برآن دلی که ناپاک است بر اثر کناه روی گناه ناپاکش کرده یا بر اثر یک صفت رزیله ای مخصوصا دنیا طلبی آن را ناپاکش کرده است،
  36. خدایا خدایا ترابه حق این قرآن واهل البیت علیهم السلام روح متابعت از قرآن واهل البیت ،
  37. توفیق سرمشق گرفتن ازقرآن واهل البیت به همه مان مخصوصا به جوانانمان عنایت بفرما، والسلام علیکم ورحمة الله وبرکاتة ، وعجل فی فرجه مولی ناصاحب الزمان .
  38. 19- إِنَّکَ لا تُسْمِعُ الْمَوْتى‏ وَ لا تُسْمِعُ الصُّمَّ الدُّعاءَ إِذا وَلَّوْا مُدْبِرینَ (النمل 80 )
  39. 20-أَ فَمَنْ شَرَحَ اللَّهُ صَدْرَهُ لِلْإِسْلامِ فَهُوَ عَلى‏ نُورٍ مِنْ رَبِّهِ فَوَیْلٌ لِلْقاسِیَةِ قُلُوبُهُمْ مِنْ ذِکْرِ اللَّهِ أُولئِکَ فی‏ ضَلالٍ مُبینٍ (22الزمر)
  40. اللهم صل علی محمد وآل محمد وعجل فرجهم


 

  • حسین صفرزاده
۱۳
تیر

بسم الله الرحمن الرحیم

اللهم صل علی محمد وآل محمد وعجل فرجهم

جلسه پنجم تفسیرسوره یس:حضرت استاد آیت الله مظاهری4/10/1389شنبه 19محرم.

  1. لِتُنْذِرَ قَوْماً ما أُنْذِرَ آباؤُهُمْ فَهُمْ غافِلُونَ (6) لَقَدْ حَقَّ الْقَوْلُ عَلى‏ أَکْثَرِهِمْ فَهُمْ لا یُؤْمِنُونَ (7)
  2. بحث درآیات اول سوره یس وتحریف قرآن وپیامبر اکرم بود ،
  3. این آیه  این آیه امروزمان درسوره هم فاطر یکرار آمده معلوم می شود که مهم است ومربوط به قرآن است
  4. درجلسه قبل خواندیم که پروردگار عالم فرموده که این قرآن ازطرف کسی است که تسلط وجودی برعالم دارد ، وازطرف آن کسی است که رحیم به خواص است عنایت خاصی به بندگان خوبش دارد،
  5. یعنی بندگانی که تابع قرآن هستند، وبحث امروز ما این است که این قرآن مختص به پیغمبر اکرم واین امت پیغمبر اکرم است،که به اش می گویند امت خاتم ،
  6. قرآن این تذکررا درآن آِیه امت دارد که آی مردم ،متوجه باشید متذکرباشید نعمت قرآن خیلی بالاست، مثلش نیامده دیگه هم نخواهد آمد، که درجلسه قبل گفتیم
  7. این قرآن که یک تجلی ذاتی ازطرف حق تبارک وتعالی است ، که درآیات فراوان می فرماید نمی شود یک چیزی درجهان باشد ودرقرآن نیامده باشد ،
  8. گفتم که بزرگان به اش می گویند کپی عالم وجود ، اما بالا تر از این قرآن یعنی علم خدا ،یعنی قدرت خدا ،یعنی رحمت خدا ،
  9. پروردگارعالم یک تجلی کرده قرآن پیداشده ویک تجلی کرده است اهل البیت پیداشده اند، ودیگه مثل دوتجلی قرآن واهل البیت نیامده ونخواهد آمد،
  10. ولذا این  دوتا نعمت که  از طرف نبی اکرم ، وازطرف حضرت باری تعالی است خیلی بالاست ، اگر بپذیرند هرکه معلوم است که چه سعادت ها برای او پیدا می شود که هم در راه مستقیم است وهم مورد عنایت خاص خداست،
  11. واگر نپذیرد دیکه معلوم است که سقوط کرده ، که دیگه معلومه این نعمت به این بزرگی بخواهد زیر بار نرود بلکه بخواهد نابود هم بکند،
  12. یک مثال عوامانه برایتان به زنم مثل اینکه شما یک پسر دارید این پسر را هر چه توانستید کمک برایش بکنید  ازنظر علمی مدرک بالا از نظر امکانات خانه برایش بخرید ، زنش بدهید وبلاخره یک تشخص مادی ومعنوی به این پسرتان بدهید، حالا درمقابل شما بایستد حسابی بدی بکند، آبروی شما راببرد،
  13. بااین پسر چه قدر مهربانی دارید ؟ هیچی! چه قدر می توانید باش مدارا بکنید ؟ دیگه هیچی ! دیگر قابل مداری نیست، قرآن اسم این را می گذارد ضلاله، نسبت به خدا هم می دهد، فَیُضِلُّ اللَّهُ مَنْ یَشاءُ وَ یَهْدِی مَنْ یَشاءُ 14 ،
  14. متابعت کردن از این قرآن هدایت خداست، می برندش به آنجائی که بغیر خدا کسی نداند، تخلف از قر آن ضلالت خداست ، ضلالت خدابه این معنای است که دیگر اعتنا به این ندارد،
  15. همین مقدار بس است که پروردگار عالم دیگراعتنا به یک گسی نداشته باشد، به عبارت دیگر دست عنایت خدا روی سرش نباشد، بارها گفته ام این ذکر که مال پیامبر اکرم است زیاد باید بگوئیم، اللّهمّ لا تکلنی إلى نفسی طرفة عین 15.
  16. یعنی خدایا زره ای مرا به خودم وامگذار، که اگرخداچیزی را بی اعتنائی به اش بکند دیگر سقوط است، دیگر سقوط او می رسد به جائی که ، إِنَّ الْمُنافِقینَ فِی الدَّرْکِ الْأَسْفَلِ مِنَ النَّارِ16،
  17. لذا پروردگار عالم انسان را هدایت می کند با این قرآن، اما اگر به زیر بار این قرآن نرویم خدا انسان را گمراه می کند به واسطه اینکه زیر بار این قرآن نرفته ،
  18. این لِتُنْذِرَ قَوْماً ما أُنْذِرَ آباؤُهُمْ فَهُمْ غافِلُونَ که این قرآن مثلش نیامده ونخوهد آمد، واین عترت هم مثلش نیامده ونخواهد آمد،
  19. حالا اگر ما متمسک بشویم بهشت ما ازهمین جا شروع می شود، جامعه ای که سرمشقش قرآن وعترت باشد سعادتش ازا ین جاست تا برسد به  آن سعادت همیشگی ،
  20. واما اگر متابعت از قرآن نکرد دیگرپروردگارعالم به این آدم عنایت ندارد، آن به آن روبه بد بختی است، دیگر می رسد به جائی که حال عجیبی پیدا می کند، که بحث فردامان راجع به حالاتی است که این شخص پیدا می کند،
  21. اما چیزی که باید توجه به آن داشته باشیم اینکه غالب مردم این جوری هستند، اگرانسان درشبانه روز توجه داشته به این مطلب پیدا می کند باز هم کم است، دراین آیه می فرماید لَقَدْ حَقَّ الْقَوْلُ عَلى‏ أَکْثَرِهِمْ فَهُمْ لا یُؤْمِنُونَ  غالب مردم زیر بار قرآن واهل البیت نمی روند،
  22. حالا الآن خیال نکنید که حجت تمام نمی شود نه حجت هم تمام می شود، الآن مثلا شش ملیارد جمعیت دنیااست ، یک ملیارد به بالا مسلمان است ، دو سومش زیربار عترت نرفت ، دیگه خواه وناخواه زیربارقرآن هم نرفت، زیرا عترت یعنی قرآن ، قرآن یعنی عترت ،
  23. باقی مانده این سیصد میلیون حالا این سیصد ملیون چه قدر با قرآنند؟ خیلی کمند که سرمشق زندگی شان باشند الحمدلله اهل البیت را دارند،
  24. اما چه قدر تابع اهل البیتند قرآن می فرماید اکثرا نیستند، درجای دیگر می فرماید بلغنا ... وَ لَقَدْ ذَرَأْنا لِجَهَنَّمَ کَثیراً مِنَ الْجِنِّ وَ الْإِنْسِ 17بسیاری از مردم جهنمی هستند،
  25. چراجهنمی می شوند، چونکه چمش وگوش وزبانشان که بایدازقرآن واهل البیت سرمشق بگیرد نیست اینجور، وانسان راستی باید خون گریه بکند، که گفتم ازاین شش میلیارد ،یک میلیارد یک مقداربیشتر اینها مسلمانند، که این شش میلیارد مربوط به بهشت نیست، اگرچه جهل مرکب باشند تقصیری هم نداشته باشند
  26. اما بالآخره به جائی نمی رسند، اینجا می چرند آنجاهم می چرند ، اینجا یک آسودگی آنجا هم یک مقدارآسودگیشان بیشتراست، اما به بهشت قرآن وبهشت اهل البیت ومرتبه قرب اللهی نمی رسند، باقی مانده این یک میلیارد دوثلثسش مثلاهفتصدمیلیون سنی که اگراز آن چهارمیلیون بد تر نباشند بهتر نیستند،
  27. باقی می ماند یک سوم سیصدمیلیون یک مقداربلا تر شیعه هستند ، که اینها قرآن را پیدا کردند، اینها اهل البیت را پیدا کردند، یعنی این جوردو نعمتی که نیامده ومثلش نخواهد آمد اینها پیداکردند،
  28. خیلی باید شکر کنند الحمدلله ، خیلی باید دعا بکنیم ، به مثل صفویه امثال اینها خیلی باید دعابهاشان بکنیم که این دو نعمت را به ما دادند ، ولی قرآن را پیدا کردیم اهل البیت را پیداکردیم ،
  29. ازآنچه که دل را می سوزاند، این است که ما قرآن را پیدا کردیم اهل البیت را پیداکردیم ، اماعمل درکارنیست ،اما راستی اگراین سیصد میلیون به آنچه که پیدا کردند به اش عمل می کردند ، خدا وعده داده که دراینها رستگار در همین دنیا هستند، بهشت دنیا دیگه نه غم ونه غصه ونه ناراحتی،
  30. که به دستشان پرچم اسلام برروی کره زمین افراشته می شود بدون خونریزی به رهبری مهدی عزیزشان پرچم اسلام برروی کره زمین افراشته می شود،
  31. هروقتی این سیصد میلیون خوب شدند همان وقت آقا می آیند، اگرآقانمی آیندخوب نیستیم، نعمت قرآن نعمت اهل البیت را داریم اما به اش عمل نمی کنیم، وتا عمل نشود خدا فرموده پیامبر فرموده ائمه طاهرین فرمودند خودآقا فرمودند نمی آیم نمی آیم نمی آِیم،
  32. تااینکه شما خوب بشوید ، به قول امام زمان فرمودند، مهیای مهمانداری بشوید آنوقت می آیم اما خوب بشوید،همان وقت می آیم ، فرمود خیلی مصیبت است برای انسان که قرآن واهل البیت پیدا شده اما عمل به قرآن وبه اهل البیت نمی شود،
  33. که اگراین دو جمله پیامبر که داد می زد و می فرمود سرمشقتان بشود سابقوا الی الجنه 18خیلی مصیبت است برای انسان که پشت پابه قرآن بزند جهنم ازهمین جاشروع می شود تابه آن جهنم موعود برسد،
  34. خدایا دلمان گرفته از این حرفها  خدایا اگر برایش خون گریه بکنیم جا دارد،
  35. خدایا ترا به حق این قرآن واهل البیت علیهم السلام روح متابعت از قرآن واهل البیت ، توفیق سرمشق گرفتن ازقرآن واهل البیت به همه مان مخصوصا به جوانانمان عنایت بفرما،
  36. والسلام علیکم ورحمة الله وبرکاتة ، وعجل فی فرجه مولی ناصاحب الزمان .
  37. 14- وَ ما أَرْسَلْنا مِنْ رَسُولٍ إِلاَّ بِلِسانِ قَوْمِهِ لِیُبَیِّنَ لَهُمْ فَیُضِلُّ اللَّهُ مَنْ یَشاءُ وَ یَهْدِی مَنْ یَشاءُ وَ هُوَ الْعَزِیزُ الْحَکِیمُ ( ابراهیم4)
  38. 15-اللّهمّ لا تکلنی إلى نفسی طرفة عین و لا تنزع منّی صالح ما أعطیتنی. حکم رسول الله ص351 بعض أدعیته ص 16- إِنَّ الْمُنافِقینَ فِی الدَّرْکِ الْأَسْفَلِ مِنَ النَّار وَ لَنْ تَجِدَ
  39. لَهُمْ نَصیراً (النساء 145) 17- وَ لَقَدْ ذَرَأْنا لِجَهَنَّمَ کَثیراً مِنَ الْجِنِّ وَ الْإِنْسِ لَهُمْ قُلُوبٌ لا یَفْقَهُونَ بِها وَ لَهُمْ أَعْیُنٌ لا یُبْصِرُونَ بِها وَ لَهُمْ آذانٌ لا یَسْمَعُونَ بِها أُولئِکَ کَالْأَنْعامِ بَلْ هُمْ أَضَلُّ أُولئِکَ هُمُ الْغافِلُونَ (اعراف 179) 18
  40. - سابِقُوا إِلى‏ مَغْفِرَةٍ مِنْ رَبِّکُمْ وَ جَنَّةٍ عَرْضُها کَعَرْضِ السَّماءِ وَ الْأَرْضِ أُعِدَّتْ لِلَّذینَ آمَنُوا بِاللَّهِ وَ رُسُلِهِ ذلِکَ فَضْلُ اللَّهِ یُؤْتیهِ مَنْ یَشاءُ وَ اللَّهُ ذُو الْفَضْلِ الْعَظیمِ (الحدید 21)
  41. اللهم صل علی محمد وآل محمد وعجل فرجهم
  • حسین صفرزاده
۱۳
تیر

                         بسم الله الرحمن الرحیم 

                         اللهم صل علی محمد وآل محمد وعجل فرجهم

جلسه چهارم تفسیرسوره یس:حضرت استاد آیت الله مظاهری2/10/1389پنجشنبه 17محرم.

  1. تَنْزِیلَ الْعَزِیزِ الرَّحِیمِ (5):
  2. قسم به این قرآنی که پرازدقت وحکمت است تو پیامبری ، تو پیامبری، چرا تو پیامبری ؟ برای اینکه این قرآن را آوردی معجزه تو این قرآن است،
  3. قرآنی که سرتا پا حکمت است، قرآنی که سرتا پا علم است نمی شود ازیک فرد عادی باشد،
  4. لذا توپیامبری ، دو دفعه بحث دیروز تکرار می شود، این قرآن نازل شده از طرف خدا،آن خدائی که هم عزیزهم رحیم است، معنای عزت یعنی حکومت بردل کسی داشته باشد بدون قهر و غلبه،
  5. درما فارسی ها هم پدربه بچه اش می گوید عزیزم، این کلمه عزیزرا پدربه پسرش می گوید،
  6. عزیزم یعنی تو مسلط بر دلم داری، توحکومت بر دلم داری یعنی این دل من مالا مال محبت توست، کلمه عزت را درقرآن زیاد آمده راجع به خدا، راجع به پیامبرهم وراجع به ائمه راجع به مؤمنین،  الْعِزَّةَ فَإِنَّ الْعِزَّةَ لِلَّهِ جَمیعاً 11،آن تسلط لالله جمیعا،
  7. آن تسلط به عالم وجود مختص به خداست، اما خدا آن عزت را به پیامبر اکرم هم داده است،به ائمه طاهرین هم داده است، اگرجداٌ مؤمن باشد خدا این عزت را به مؤمن هم باشد، مؤمن حکومت بردل دارد بطور ناخود آگاه مردم او را دوست دارند،
  8. بطور ناخود آگاه ، یک تسلطی بردل مردم دارد، دریک آیه ای دیگر می فرماید: وَ لِلَّهِ الْعِزَّةُ وَ لِرَسُولِهِ وَ لِلْمُؤْمِنینَ وَ لکِنَّ الْمُنافِقینَ لا یَعْلَمُونَ 12،
  9. تسلط بردل مال خداست که خدا به پیامبرمی دهد وبه ائمه ومؤمنین می دهد،
  10. لذا این عزت دراین جا برای کسی است که مسلط  برعالم وجود است، قرآن ودین می تواند بیارد، نه یک غربی نه یک جمعیت، این قرآن باید ازطرف خدا باشد، نه ازطرف پیامبر، چرا براینکه این قرآن یعنی کپیه عالم وجود،
  11. این قرآن یعنی علم ماکان وما یکون وماهوکائن درش است، خوب وقتی چنین باشد، باید یک کسی که مسلط برجهان باشد، علم ماکان وما یکون وماهوکائن هم داشته، وهم باید خالق باشد،
  12. لذا این آیه تَنْزِیلَ الْعَزِیزِ الرَّحِیمِ (5)، یک تکرار ویک تاکید ازقبل است، قبلش می فرماید قسم به این قرآن که پر ازحکمت است، پر از دقت است،
  13. تو پیامبری، چرا پیامبری؟ قرآن را آوردی، یک آدم عادی که نمی تواند این قرآن را بیاورد، آن وقت دودفعه تا کید می کند، تَنْزِیلَ الْعَزِیزِ الرَّحِیمِ (5)
  14. این قرآن بایدازطرف خدا باشد، یعنی هرکسی نمی خواهد عالم باشد مفسر باشد همین که عاقل باشد آن هم عقل عوامانه، نه عقل دقی فلسفی، باعقل عوامانه روش فکر کند
  15. که پیامبر اکرم سواد داشت یانه، پیامبر اکرم درمیان باسواد ها پرورش کردیانه؟ نه،
  16. پیامبر اکرم که برش قرآن نازل شد درچه محیطی بود؟ محیط جهل ، درچه محیطی بود؟ محیط رذالت،
  17. پیامبر اکرم خودش سواد داشت یانه؟ نه، اما فضیلت داشت، پیامبراکرم، خوب حالا سواد ندارد، درمیان یک مشت آدم بی سواد یک قرآن می آورد پر از دقت پراز حکمت، پرازعلم نمی شه یک آدم عادی این جور باشه ،
  18. عقل عوامانه می گوید نه، وقتی می گوید نه ، می گوید پس از چیه؟  نْزِیلَ الْعَزِیزِ الرَّحِیمِ این جمله تَنْزِیلَ الْعَزِیزِ الرَّحِیمِ (5)خدا با عقل عوامانه ما صحبت می کند،
  19. می گوید عقلت را به کاربینداز ا گرعقلت رابکار انداختی درک می کنی این قرآن از طزف خداست، درطرف کسی که تسلط وجودی برعالم دارد، باید مال او باشد ، اما رحیمش هم آمده، ، یعنی این قرآن یک نعمتی است، نعمتش هم خیلی بزرگ است، گرفته شده سرچشمه از رحمت خدا،
  20. خوب می دانید بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمنِ الرَّحِیمِ این رحمن ورحیم که دراول هرسوره آمده یعنی مهربان، الا اینکه رحمن برای عموم مردم است، پروردگارعالم مهربان است به همه مردم، حتی اگر کسی را جهنم ببرد همین هم ازالتاف خفیه خداست، که به هرکسی به اندازه وسعش نعمت می دهد،
  21. به کافرآن هم شدیداٌ کافر، اما نعمت هائی که خدابه اش داده می خواهد شماره کند نمی تواند، به این می گویند مهربان است، خدا به عموم مردم نعمت داده است،
  22. اما راجع به خواص رحیم است، یعنی یک عنایات خاصی به مؤمن دارد، ازآن عنایات خاص قرآن را نازل کرده برای همین ها برای این افرادی که بتوانند به وسطه این قرآن بتوانند سیر وسلوک کنند برسند به جائی که به جزخدا نداند، قرآن دیگه نمیشه برای همه مردم این جوری بشه ،
  23. قرآن برای مردم هدایت است ، یعنی راستی دنبال قرآن مردم راه بیفتند به جاهائی بالا ئی می رسند، صدی نود مردم دنبال قرآن راه نمی افتند، لذا هدایت هم نمی شوند ،
  24. لذا آن کسی که دنبال قرآن راه بیفتد قرآن ببردش به جائی که خدا نداند،راه های سلامتی را نشان می دهد، چاه را ازراه،راه را از چاه نشان می دهد،وبلاخره منزل به منزل یک منزل یک انسان کاملش می کند،
  25. لذا این جمله َنْزِیلَ الْعَزِیزِ الرَّحِیمِ (5)عزیزش رافهمیدیم یعنی خدا تسلط وجودی دارد برعالم، این قرآن را فرستاده که علم ماکان وما یکون وماهوکائن دارد برای کی؟ هُدیٍ لناس ،برای همه همه،
  26. اما این قرآن رحیم است برای کی؟ برای آن کسانی که دنبال قرآن راه بیفتند، وکم کم یک هدایتی که به اش می گویم هدایت عنائیه ، یعنی عنایت خاص ازطرف خدا ازآن هفت منزلی که بزرگان گفته اند می تواند این منازرا یکی پس از دیگر طی بکند، که آن آخرش منزل لقاء وقناست،
  27. می رسد انسان به یک انسان کامل می رسد به آنجاکه وقتی نماز می خواند نمازش یک مکالمه یک معاشقه با خدا می شود، این را می گویند به اش هدایت عنائیه،
  28. وکلمه رحیم که در بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمنِ الرَّحِیمِ ،رحمانش مال همه، رحیمش مال خواص، معنایش این نیست که تفریق در کار باشد، اگرتابع قرآن شدیم یا نه ،اگر تابع قرآن نشدیم قرآن یک نعمت است ازنعمت قرآن استفاده نکردیم،
  29. واما اگرتابع قرآن شدیم ازاین نعمت استفاده می کنیم، البته استفاده معنوی استفاده می کنیم ازراه این منازلی که می گویم: ازیقضه می رویم به توبه، ازتوبه می رویم به تقوی، می رویم به تهلیه ، می رویم به  تجزیه ، می رویم به   تخلیه  ، می رویم به لقاء و قنا
  30. به قول حضرت امام تازه  اول کار است وحد یقف ندارد، انسان که آمده در این دنیا حد یقف ندارد، این جور نیست که یک جا انسان متوقف بشود وبگوید که دیگر نمی شود رفت، حتی دربهشت هم که در راه است استکمال است، آن به آن دربهشت هم استکمال پیدا می کند،
  31. اما اگرحد یقف پیدا کرد، توقف کرد ازقرآن استفاده نکرد یعنی سقوط ،دیگر این استکمال پیدا نمی کند، چون این ازقرآن که نعمت است، استفاده نکرده،
  32. حالا اگرازاین نعمت بزرگ که بالا ترین نعمت است، استفاده  کرد رسد آدمی به جا ئی که به جز خدا ندان بنگر که تا چه حد است مقام آدمیت، این نعمت قرآن ، یعنی این قرآن با این کمالش باید از طرف خدا باشد،
  33. اماباید توجه داشت که این قرآن هم که تجلی  خدا است رحمت است برای همه بشرطی که ازنعمت استفاده کند،
  34. اگر از نعمت استفاده کردند دیگر قرآن می شود رحیم ، دیگه خدا می شود رحیم ، رحمان برای همه رحمان برای خواص، واین جمله رحیم که در قرآن آمده
  35. بعد قرآن شرحش را می دهد، حسابی می گوید رحیم یعنی چه خلاصه اش همین بود که برایتان گفتم،
  36. اگر انسان از این قرآن استفاده بکند تا می رسد به مقامی که به اش می گویند انسان کامل،
  37. اما اگر استفاده نکرد سقوط می کند، إِنَّ الْمُنافِقینَ فِی الدَّرْکِ الْأَسْفَلِ مِنَ النَّارِ 13، دیگر حرکت ندارد ، ندارد ، وکار های زشتش هم که برایش حتمی شده هم این جا متوقف است هم آن دنیا،
  38. خدایا به حق این قرآن عظمتش ، خدایا به حق این قرآن واهل البیت علیه السلام خدا توفیق انس به قرآن خواندن قرآن تفسیرقرآن عمل کردن به قرآن مخصوصا به بچه هایمان عنایت بفرما.
  39. وصلی الله علی محمد آله محمد وعجل فی فرجه مولی ناصاحب الزمان،
  40. 11-(139البقره) 12- یَقُولُونَ لَئِنْ رَجَعْنا إِلَى الْمَدینَةِ لَیُخْرِجَنَّ الْأَعَزُّ مِنْهَا الْأَذَلَّ وَ لِلَّهِ الْعِزَّةُ وَ لِرَسُولِهِ وَ لِلْمُؤْمِنینَ وَ لکِنَّ الْمُنافِقینَ لا یَعْلَمُونَ (المنافقین 8) 13- إِنَّ الْمُنافِقینَ فِی الدَّرْکِ الْأَسْفَلِ مِنَ النَّارِ وَ لَنْ تَجِدَ لَهُمْ نَصیراً (145النساء)
  41. اللهم صل علی محمد وآل محمد وعجل فرجهم
  • حسین صفرزاده