بسم الله الرحمن الرحیم
اللهم صل علی محمد وآل محمد وعجل فرجهم
- جلسه سوم تفسیرسوره یس:حضرت استاد آیت الله مظاهری1/10/1389چهارشنبه 16محرم .
- عَلى صِراطٍ مُسْتَقِیمٍ (4)تَنْزِیلَ الْعَزِیزِ الرَّحِیمِ (5) این جمله تَنْزِیلَ الْعَزِیزِ الرَّحِیمِ برمی گزدد به قبل این جمله قسم به این قرآن که ازخدا شده تو پیامبری
- دیروز گفتم این یک ادعاست ، دلیلش چیست گفتم این دلیلش این است که قرآنی که یک آدم بیسواد درمیان بیسوادهابزرگ شده است
- این قرآن را آورده، قرآنی که پراز دقت است پُرازعلم است چه جورمی تواند، قرآن می تواند تو اُمی هستی یعنی سواد نداری
- ازاین جهت هم پیامبراکرم هم درجمیع عمرشان چیزی ننوشتند چیز نخوانند، درحالی که به قول حافظ خدارحمتش کند
- می فرماید: نگارمن که به مکتب نرفت وخط ننوشت، به غمزه مسئله آموزصد مدرس شد،
- خوب معلوم است پیامبرمی تواند بنویسد که نقص نداشته، می تواند بخواند تا اینکه پیامبرنقص داشته باشد نتواند بخواند،
- اما چون پرورش یافته درمیان یک عده بیسواد خودشم بیسواد بوده، معلم ندیده که الف باء بخواند که مثلا برسد به مراتب بالا تر،
- لذا روی رسم متعارف هم نامه نمی خواندند اگرنامه می رفت مثلا پیش ایشان امیرالمومنین می خوانند، پیامبراکرم کاتب وحی داشتند ، قرآن که نازل می شد یک وضع خاصی نازل می شد،
- جبرئیل این آیه را ، یا سوره را دریک طبقی ازنور، اوبه جلوا یک فوج از ملائکه به دنبال جبرئیل آیه یا سوره را می آورد، به اندازه ای پیش پیامبراکرم اٌبهت داشت با اینکه ما قرآن را میخوانیم برامان ابهت دارد،
- اما پیامبر اکرم واقعه را درک می کرد، به اندازه ای ابوحت پیامبر را می گرفت که مدهوش می شد،که بعصی وقت ها حضرت مدهوش می شدند،غش نمی کردند که متوجه نباشند وحالیشان نباشد، مدهش می شدند نه بی هوش می شدند بی هوش،
- این 14معصوم همچنین انبیاء اینها هیچ وقت غش نمی کنند، برای اینکه غش یک وقت عقل می رود، وقتی عقل رفت، خوب آدم توخواب آدم یک دیوانه شده عقل ندارد،
- لذا اینها هیچ وقت غش نمی کنند اما مدهوش می شوند، فرق غش ومدهوش این است که وقتی غش می کند، دیگر هیچی سرش نمی شود،
- اما مدهوش که می شود، دیگه این جاذبه قرآن است . مثلا، یا امیرالمومنین دردل شب غش می کرد یعنی جازبه خدا او را می گرفت،
- دیگرهیچ چیزرا هیچ کس را نمی دید جزخدا، به هیچ کس تواجه نداشت جزخدا،
- اینکه امیرالمومنین شب ها غش می کرد این معنایش است، لذا پیامبراکرم غش نمی کرد، ازکسی نمی ترسید که غش کند،
- قرآن ازبس اُبهت داشت، می رسید به پیامبر اکرم، پیامبراکرم مدهوش می شد، یک مدتی به همین حال بود
- تااینکه جبرائیل می رفت آن فوج ملا ئکه می رفت، وآیه که نازل شده بود به چیزی غیرازوحی توجه نداشتند،جاذبه خداوند او را می گرفت،
- آنچه که نازل شده بود، یا مثلا یک سوره یا ده آیه، یا هرچه نازل شده بود، این را می خواند برای امیر المومنین، امیر المومنین می نوشتند، بعد چون 16نفر زیرنظر امیرالمومنین بودند اسمشان را می گذارند کُتاب وحی ،
- او می گفت اینها می نوشتند، خود پیامبراکرم نمی نوشتند، خود پیامبراکرم نمی خوانند، لذا درآیات قرآن آمده
- که به پیامبرقرآن خطاب می کند که یا رسول الله توامی هستی یعنی درس نخوانده ای وزیردست اُمیین هم زندگی می کنی، یعنی 40 سال درمیان مردم که سواد نداشتند،
- حالا این پیامبرآمده یک قرآنی آورده که حکیم است یک ادعانیست، این قرآن پٌرازدقت است، پُرازعلم وپُرازعلم وپُرازفصاحت وبلاغت است، درآن زمان
- یعنی ازنظرادبیت سرآمد نمره اول است، لذااین قرآن را بایک عقل عوامانه حفظ می کند این قرآن باید ازخداباشد،
- لذا مدعی بدون دلیل نیست، متضمن دلیل است، که یکی ازشاهکارهای بزرگ ومهم قرآن است،
- وقتی آنچه که ادعامی کند ،آن ادعا متضمن دلیل است، وفن فصاحت بلاغت را ودلیلش درش خوابیده است،
- مثلا الحمدلله رب العالمین رابزرگان می گویند، این یک ادعای متضمن دلیل است، یعنی همه حمد ها مال خداست، صِراطٍ مُسْتَقِیمٍ توش خوابیده وادعائی است که دلیلش خالق جهان هستی است
- چون مربی جهان است، و چون مربی جهان است باید حمد او را بکنیم وهمه حمد ها به او برمی گردد، الحمدلله رب العالمین ، یک ادعاست، ،ودلیل توش خوابیده و متضمن دلیل است ، یکی هم آن حرف بعد بود عَلى صِراطٍ مُسْتَقِیمٍ (4) که خودپیامبراکرم است،که لحظه ای انحراف ندارد، واین هم دلیلی است که ادعای آن درش خوابیده،
- درآیات دیگرقرآن آمده است که این پیامبرشما لحظه ای انحراف ندارد، یک استکان آب پاک دریک استخرآب آلوده آب پاک را آلوده می کند،
- پیامبر : یک استکان آب پاک دریک جمعیت آلوده لحظه ای آلودگی ندارد،
- جمعیتی که اگرمی خواستند دختری به کسی بدهند می گفتند برولاتی گری کن برودزدی کن ببینیم می توانی،
- پیامبر40 سال درمیان اینها زندگی کرده، ورنگ اینهارا نگرفته بلکه لحظه ای انحراف ندارد ،84 جنگ روی دست حضرت گذاشتند در84 جنگ پیروزشدند،
- برسانند به آنجا که ایثاروفداکاری درمیان آنها عالی حکم فرما شود، پیامبروقتی فوت کردند این ها حسابی سیروسلوکی، حسابی متدین بودند،
- اما چون ریشه نداشت، ثقیفه ...جلو آمد، خاک برسرما وبرسر خودشان کردند،
- درخت فضیلت را کنند ودرخت رزالت را بجای آن کاشتند ، و بارور کردند، ثمره نه خودشان بردند ونه ما
- اما در ایران 50 سال طول نکشید، که درهمان حمله اول اسلام را پذیرفتند ، البته تقصیر خود ایرانی ها شده که اسلا م ندارد،
- همان حمله اول همه ایران مخصوصاٌ اصفهان بدون جنگ و خون ریزی قبول کردند اسلام عزیز را،
- این ازهمان افتخارهاست که نه آلوده نشد بلکه استخر را به رنگ خودش در آورد، این جمله اِهدِ نٌا الصِراطٌ المُسْتَقِیم (6) ، همین است،
- یک گفتاراما متضمن دلیل،که یک اجتماع را متحول کردند، خدا یا به حق این قرآن وعظمتش، وخدایا به حق این قرآن واهل البیت، خدا نوفیق اُنس با قرآن به همه مان مخصوصاٌ به جوانان ما عنایت بفرما.
- خداوندا ما ونسل آینده ما راازبلایای فرهنگی مصون ومحفوظ به فرماید.
- والسلام علیکم ورحمة الله وبرکاتة ، وعجل فی فرجه مولی ناصاحب الزمان .
- اللهم صل علی محمد وآل محمد وعجل فرجهم