- بسم الله الرحمن الرحیم
- اللهم صل علی محمد وآل محمد وعجل فرجهم..
- دربیان تفهیم تفکر : رسول اکرم صلّى اللّه علیه و آله به أبی ذر فرمود: یا أبا ذر، رکعتان مقتصدتان فی تفکّر خیر من قیام لیله و القلب لاه [نسخه: ساه] و هم از رسول اکرم صلّى اللّه علیه و آله منقول است که «خداى تعالى نظر به صورتهاى شما نمىکند، بلکه نظر به قلبهاى شما مىکند.» «اى ابو ذر، دو رکعت میانه توأم با اندیشه و تفکر بهتر است از زنده داشتن یک شب در حالى که قلب بازیگر و غافل است.»
- تفکر دربیان حضور قلب : انسان اگر طمع شفاعت دارد، باید در این عالم با سعى و کوشش رابطه بین خود و شفعاى خود را حفظ کند و قدرى تفکّر در حال شافعان محشر نماید که حال آنها در عبادت و ریاضت به کجا رسیده بود. فرضا که شما با ایمان از دنیا بروید، ولى اگر بار گناهان و مظالم سنگین باشد ممکن است در عذابهاى گوناگون برزخ و قبر از شما شفاعت نشود،
- تفکّر در حال محبوب و جمال مطلوب شود ...اهل معارف و صاحبان جذبه الهیّه اگر داراى قوّت قلب باشند و متمکّن در جذبه و حبّ باشند، در هر مرآتى جمال محبوب و در هر موجودى کمال مطلوب را مشاهده نموده و ما رایت شیئا الّا [و] رایت اللّه فیه و معه گویند.
- تفکّر در حال انبیاء : بر انسان لازم است که با تفکّر در حال انبیاء و اولیاى کمّل صلوات اللّه علیهم و تذکّر مقامات آنها، این قذارت را از باطن قلب شستشو دهد، و در هر حدّى که هست به آن حدّ قانع نشود،
- تفکر برای طهارت : تفکّر نما در صفاى آب و رقت و طهارت و برکت آن و لطافت ممزوج شدن آن با هر چیزى. و استعمال کن آن را در تطهیر آن اعضائى که خداوند امر فرموده تو را به پاکیزه نمودن آنها. و ادا کن آداب آنها را در فریضهها و سنّتهاى الهى،
- تفکر به اقات صلوات : اگر قدرى تفکّر کنیم، و به قلب محجوب مهجور خود بفهمانیم که اوقات صلوات اوقات حضور در بارگاه قدس حضرت ذى الجلال است، اوقاتى است که حق تعالى که مالک الملوک و عظیم مطلق است بنده ضعیف ناچیز را به مناجات خود دعوت فرموده
- تفکر در قرآن شریف، دعوت به تفکّر و تعریف و تحسین از آن بسیار شده، قال تعالى: «وَ أَنْزَلْنا إِلَیْکَ الذِّکْرَ لِتُبَیِّنَ لِلنَّاسِ ما نُزِّلَ إِلَیْهِمْ وَ لَعَلَّهُمْ یَتَفَکَّرُونَ» در این کریمه، مدح بزرگى است از تفکر؛
- تفکر کرامت عظیم : غایت انزال کتاب بزرگ آسمانى و صحیفه عظیمه نورانى را احتمال تفکّر قرار داده؛ و این، از شدّت اعتناء به آن است که بس احتمال آن موجب یک همچو کرامتى عظیم شده.
- تفکر درتاریخ گذشته گان : «پس داستانها را حکایت کن، باشد که بیندیشند».«فَاقْصُصِ الْقَصَصَ لَعَلَّهُمْ یَتَفَکَّرُونَ» (الأعراف (7): 176)
- تفکر در آیات : «إِنَّ فِی خَلْقِ السَّماواتِ وَ الْأَرْضِ وَ اخْتِلافِ اللَّیْلِ وَ النَّهارِ لَآیاتٍ ...» إلى آخره فرمود: «وَیْلٌ لِمَنْ قَرَأَها وَلَمْ یَتَفَکَّرْ فیها»«واى بر کسى که آن را بخواند و در آن نیندیشد». (المحجّة البیضاء، ج 8، ص 194)
- بهترین تعبیرها از تفکر : بآن است که خواجه عبداللَّه انصارى قدس سره مىکند، قال: اعْلَمْ أنَّ التَّفکُّرَ تَلَمُّسُ الْبَصیرَةِ لاسْتِدْراکِ الْبُغْیَة یعنى تفکّر، جستجو نمودنِ «بصیرت» است- که چشم قلب است- براى رسیدن به مقصود و نتیجه، که غایت کمال، آن است. و معلوم است مقصد و مقصود، سعادت مطلقه است که به کمال علمى و عملى حاصل آید.
- تفکّر در قرآن :چون شخص قارى مقصد را یافت، در تحصیل آن بینا شود و راه استفاده از قرآن شریف بر او گشوده، و ابواب رحمت حق بر او مفتوح گردد،..چشم دل بینا گردد و حدید شود، و تفکّر در قرآن براى نفس عادى شود و طرق استفاده بازگردد و ابوابى بر او مفتوح شود که تاکنون نبوده، «وَ نُنَزِّلُ مِنَ الْقُرْآنِ ما هُوَ شِفاءٌ وَ رَحْمَةٌ لِلْمُؤْمِنِینَ وَ لا یَزِیدُ الظَّالِمِینَ إِلَّا خَساراً»
- تفکر و تطبیق : در هر آیه از آیات شریفه که تفکر مىکند، مفاد آن را با حال خود منطبق کند، و نقصان خود را بهواسطه آن مرتفع کند و امراض خود را بدان شفا دهد.( سبب مطرود شدن شیطان)
- تفکر مزیّت آدم : نیر تفکّر کنیم در همین قصّه شریفه، و سبب مزیّت آدم و برترى او را از ملائکة اللَّه ببینیم چه بوده، خود نیز به مقدار طاقت به آن متّصف شویم.
- تفکّر در معانى قرآن و اتّعاظ به آن و تأثّر از آن نیز روایات کثیره وارد است؛ چنانچه در کافى شریف سند به حضرت صادق رساند که فرمود: «همانا در این قرآن است محل نور هدایت و چراغهاى شبهاى تار؛ پس جولان دهد جولاندهنده بصر خود را، و باز کند از براى روشنایى نظر خویش را؛ زیرا که تفکر، زندگانى قلبِ بینا است؛ چنانچه طالب نور، به نور راه مىرود در ظلمات»
- قلب اشتغال به تفکر : قلبی که اشتغال به تفکر در تصحیح صورت نماز دارد؛ در این صورت، .. به حسب قلب و زبان وارد صورت نماز هستند، و این صورت از آنها مقبول و مرضىّ است.
- تذکّر و تفکّر : مرتبه فعلیت و ظهور مقام «وَ عَلَّمَ آدَمَ الْأَسْماءَ کُلَّها» ، از خلوت با حق و شدّت تذکّر و تفکّر در شؤون الهیه حاصل شود،
- تفکر در آیه : افسوس که ما از قرآن، تعلّم نمىگیریم و به این کتاب کریم الهى نظر تدبّر و تعلّم نداریم و استفاده ما از این ذکر حکیم کم و ناچیز است. اکنون تفکر در آیه شریفه «اذْهَبا إِلى فِرْعَوْنَ إِنَّهُ طَغى* فَقُولا لَهُ قَوْلًا لَیِّناً لَعَلَّهُ یَتَذَکَّرُ أَوْ یَخْشى» راههایى از معرفت و درهایى از امید و رجاء به قلب انسان مفتوح کند:
- تفکر و ارتباط : اگر دل را الهى و ربوبى ننموده و نقش «لا إله إلّااللَّه، مُحَمَّدٌ رَسُولُ اللَّه، عَلیٌّ وَلِیُّ اللَّه» در لوح دل منتقش نشده و صورتِ باطنِ نفس، نشده باشد و به عمل به قرآن شریف و تفکّر و تذکّر و تدبّر در آن، قرآن به او منسوب و او به قرآن ارتباط روحى معنوى پیدا نکرده باشد، پس در سکرات و سختىهاى مرض موت و خود موت، که داهیه عظیمه است، تمام معارف از خاطر او محو شود.
- تفکر مرد میدان : اگر مرد این میدانى، دامن همّت به کمر زن و با شدّت تذکّر و تفکّر در عظمت حق و ذلّت و عجز و فقر مخلوق، در اوائل امر این حقایق و لطایف را که در خلال این رساله مذکور شد به قلب خود برسان و دل خود را به ذکر حق تعالى زنده کن تا بویى از توحید به شامّه قلبت برسد، و با مدد غیبى راهى به نماز اهل معرفت پیدا کنى.
- ساعتی تفکر : ما اگر ساعتى تفکر کنیم در موجودات عالم، که خود نیز از آنهاییم و بیابیم که هیچ موجودى از خود چیزى ندارد و آنچه به او همه رسیده، الطافى است الهى و موهبتهایى است عاریت،
- تفکر و تلقین : پسرم! اگر مىتوانى با تفکر و تلقین نظر خود را نسبت به همه موجودات، به ویژه انسانها نظر رحمت و محبّت کن، مگر نه این است که کافّه موجودات از جهات عدیده که به احصا در نیاید مورد رحمت پروردگار عالمیان مىباشند.
- اندکی تفکر : اگر اندکى به عظمت خلقت به اندازهاى که تاکنون بشر با همه پیشرفت علم به شمّهاى از آن آگاه شده است تفکر شود، حقارت خود و همه منظومههاى شمسى و کهکشانها را ادراک مىکند
- اراده و تفکر : از آفات شیطانى خصوصاً آفتهاى بسیار زبان خوددارى کنید و همّت به نگهدارى آن کنید، البته در آغاز قدرى مشکل است، لکن با عزم و اراده و تفکر در پیامدهاى آن آسان مىشود.
- تفکر در سوره حشر : پسرم! سوره مبارکه حشر را مطالعه کن که گنجینههایى از معارف و تربیت در آن است و ارزش دارد که انسان یک عمر در آنها تفکر کند و از آنها به مدد الهى توشهها بردارد،
- تفکر در اعمال : جمله وَ لْتَنْظُرْ نَفْسٌ ما قَدَّمَتْ لِغَدٍ تحذیر از پیامدهاى اعمال ما است و شاهد است بر آنکه آنچه عمل مىکنیم خود آنها به صورت مناسب در نشئه دیگر وارد مىشوند و به ما خواهند رسید . َو باز تحذیر جدید است بر این که اعمال شما از محضر حق تعالى پنهان نمىماند؛ چه همه عالم محضر حق است.
- تفکر مادى : قرآن مجید اساس تفکر مادى را نقد مىکند، و به آنان که بر این پندارند که خدا نیست و گرنه دیده مىشد، لَنْ نُؤْمِنَ لَکَ حَتَّى نَرَى اللَّهَ جَهْرَةً مىفرماید: لا تُدْرِکُهُ الْأَبْصارُ وَ هُوَ یُدْرِکُ الْأَبْصارَ وَ هُوَ اللَّطِیفُ الْخَبِیر
- فکر (تفکّر) : در لسان عرفا، اندیشه کردن در خداى تعالى است، به سبب التفات در آثار صنع الهى.
- فصل در تفکّر : بدان که اوّل شرط مجاهده با نفس و حرکت به جانب حق تعالى «تفکّر» است. و بعضى از علماى اخلاق آن را در بدایات در مرتبه پنجم قرار دادهاند و آن نیز در مقام خود صحیح است.
- تفکر مثبت : در این مقام عبارت است از آنکه انسان لااقل در هر شب و روزى مقدارى- و لو کم هم باشد- فکر کند در اینکه آیا مولاى او که او را در این دنیا آورده و تمام اسباب آسایش و راحتى را از براى او فراهم کرده،...خوب است به حال خود رحم کنی .
- تفکر در مجاهدت : در هر حال از خداى خود با عجز و زارى تمنا کن که تو را آشنا کند به وظایف خودت که باید منظور شود ما بین تو و او. و امید است این تفکر که به قصد مجاهده با شیطان و نفس امّاره است، راه دیگرى براى تو بنمایاند
- تفکر و عزم : منزل دیگر که بعد از تفکر از براى انسان مجاهد پیش مىآید، منزل «عزم» است. (و این غیر از «اراده» است که شیخ الرئیس [1] در اشارات آن را اوّل درجات عارفین دانسته.)
- تفکر در دعا : قدرى تأمل کن در مضمون دعا، قدرى تفکر نما در فقرات آنها. لازم نیست یک دعاى طولانى را یک دفعه با عجله و شتاب بخوانى
- تفکر در معانی دعا : تفکر در معانیش نکنى، بنده و شما حال سید سجّاد، علیه السلام، را نداریم که آن دعاى مفصل را با حال بخوانیم، شبى یک ربع آن را، یک ثلث آن را، با حال بخوان
- تفکر در عذاب : تفکر کن در فقراتش شاید صاحب حال شوى. از همه گذشته، قدرى تفکر در قرآن کن ببین چه عذابى را وعده کرده که اهل جهنم از مالک مىخواهند که آنها را بکشد، هیهات! که مرگ در کار نیست.
- تفکر خوب است اکنون ما قدرى در اعمال حسنه خود تفکر کنیم و افعال عبادیه که از ما صادر مىشود قدرى در تحت اعتبار عقل آورده با نظر انصاف به آنها نظر کنیم ببینیم آیا به واسطه آنها ما مستوجب مدح و ثنا و مستحق ثواب و رحمت هستیم،؟!
- قدرى تفکر: در حالات خودت کن شاید دلت بیدار شود. اى انسانى که اوّل امرت هیچ نبودى و در کتم عدم دهرهاى غیر متناهیه بودى، ناچیزتر از عدم و محو از صفحه وجود چیست؟ خلاصه موضوعی از آداب نماز موسوعة الإمام الخمینی ره
- تفکر گناه داستان کوتاه "شیخ رجبعلی خیاط" تعریف میکند: اندیشه مکروهی در ذهنم گذشت. بلافاصله استغفار کردم و به راهم ادامه دادم. قدری جلوتر شترهایی قطار وار از کنارم میگذشتند. ناگاه یکی از شترها لگدی انداخت که اگر خود را کنار نمیکشیدم، خطرناک بود. به مسجد رفتم و فکر میکردم همه چیز حساب دارد.
- این لگد شتر چه بود...!؟ در عالم معنا گفتند: شیخ رجبعلی! آن لگد نتیجه آن فکری بود که کردی!
- گفتم: اما من که خطایی انجام ندادم...گفتند: لگد شتر هم که به تو نخورد...! قانون کارما در کائنات جریان دارد...حتی یک تفکر منفی میتواند تاثیری منفی ایجاد می کند
اللهم صل علی محمد وآل محمد وعجل فرجهم 🔸