پردازش اربعین حسینی

حسینُ منی و انا من حسینی

پردازش اربعین حسینی

حسینُ منی و انا من حسینی

پردازش اربعین حسینی

در این صفحه مطالب گردآوری شده توسط حسین صفرزاده به اشتراک گذاشته می شود

آخرین مطالب
پربیننده ترین مطالب
نویسندگان

۲۵ مطلب با موضوع «آسایش» ثبت شده است

۰۶
مهر

 

          

    1. بسم الله الرحمن الرحیم
    2. اللهم صل علی محمد وآل محمد وعجل فرجهم
    3. سرفصلهای تحقیقی موضوع از استرس به آرامش :

           تعریف ......................................

  1. -انواع    ......................................
  2. -علائم               .....................................
  3. -تاثیرات .....................................
  4. -عوامل .....................................
  5. 6- پیشگیری  ................................
  6. -بیماری .....................................
  7. - درمان  ......................................
  8. -تن آرائی ..................................... 
  9. 1-تعریف استرس :
  10. هنگامی که فرد درمحیط کاریازندگی باشرایطی روبه رو می شود که این شرایط  با ظرفیت ها وامکانات کنونی وی هماهنگی ندارد، دچار عدم تعادل ، تعارض و کشمکش های درونی می شود که به آن استرس می گویند0
  11. استرس یعنی ناتوانی : وقتی فرد ازمقابله با این وضعیت ناتوان است ، به مشکلات روانی وجسمانی مبتلا می شود0
  12. استرس یعنی فشارهای جسمی : پیش رفت تمدن امروزوصنعتی شدن ، افزایش بی رویه جمعیت ، دگرگونی روابط اجتماعی ، فشارهای جسمی وروانی ناشی اززندگی درشهرهای بزرگ ، آلودگی وسروصدا وتاثیر آن بررفتار انسان منجربه تشدید استرس شده است 0
  13. استرس یعنی  فروپاشی سنت ها : شهرنشینی دگرگونی های زیادی درروابط زندگی اجتماعی ایجاد کرده وسبب فروپاشی بسیاری از سنت های اجتماعی حمایتی افراد از هم شده است0
  14. استرس مضر : وقتی مضر خواهد بودکه فرد آنرابرای زندگی خودخطرناک وتهدید کننده تلقی کند ومنابع رویائی آنرا دراختیارنداشته باشد0
  15. استرس و راهبردها : به کارگیری راهبردهای مناسب نقش مهمی درکاهش استرس دارد0
  16. یکی ازراهبردهای مناسب که نقش مهمی درکاهش استرس دارد وآرامش را برای انسان به ارمغان می آورد ارتباط واقعی باحضرت حق است،

 

استرس مفید: -----------------------------

  1. استرس مفیددر حد کم بسیار مفید است چون نه تنها سبب به وجود آمدن علاقه و انگیزه در زندگی ما می شود ،بلکه باعث ایجاد اعتماد به نفس  نیز می گردد. نمی توانیم بگوییم تغییرات عادی که در زندگی ما پیش می آیند کاملاً بی ضرر هستند، بلکه برای ایجاد نظم و ادامه ی زندگی بهتر ما باید قدرت سازگاری خود را دائماً بهبود بخشیم.
  2. استرس مفید : هنگامی که ما با تغییراتی مواجه می شویم و با آنها دست و پنجه نرم می کنیم به مرور مقاوم تر می شویم، اما...
  3. استرس یعنی تأثیر منفی زیاد : زمانی که تغییرات شدیدی در زندگی ما رخ می دهد و یا تأثیر منفی زیادی در برهه ای خاص بر زندگی ما می گذارد، قابلیت سازگاری ما بیش از اندازه آسیب می بیند و کاهش می یابد.
  4. استرس یعنی احساس ناراحتی : اصطلاح و موضوع عینی و معینی نیست، حتی اگر شما بتوانید به بهترین شکل استرس را تعریف نمایید، باز هم برای توضیح آن از امور غیر عینی، همچون احساس ناراحتی جسمی یا روحی کمک خواهید گرفت.
  5. استرس مفید ، ناشی از نیاز ما به ایجاد توازن در مقابل تغییرات است.
  6. استرس در حد کم لازم و ضروری است.

     ------------------------------------

    چه چیزهایی استرس نامیده نمی شوند؟

  1. استرس نیست : عموماً استرس  ناشی از لزوم سازگاری جسمانی، روانی، و هیجانی ما با تغییرات است. منظور از »تغییرات« صرفاً فرایندهای منفی نیست. برای مثال ، اگر پس از مدت ها کار کردن در یک اداره به شما ، ترفیع شغلی خاصی داده شود که منتظر آن می بودید، از گرفتن این ترفیع خوشحال و هیجان زده می شوید،
  2. اما اگر این ترفیع زمانی به شما داده شود که انتظار آن را نداشته باید یا خود را سزاوار گرفتن آن ندانید از بروز چنین تغییری دچار اضطراب و ناراحتی خواهید شد.

 

  1. استرس مثبت  میتواند یک  انگیزش  دهنده  باشد در حالی  که استرس  منفی  میتواند در زمانی  که این  تغییرات  و نیازها، فرد را شکست  میدهند، ایجاد شود .
  2. استرس یعنی ایجاد توازن : همه ی ما نیازمند توازن جسمانی و هیجانی هستیم؛ هنگامی که احساس خوشحالی و راحتی می کنیم این توازن برقرار است، اما زمانی که تغییرات ناخوشایندی برایمان پیش می آید، این توازن به خطر می افتد. به منظور ایجاد مجدد توازن، ما معمولاً عکس العمل های خاصی از خود نشان می دهیم
  3. استرس یعنی مقاومت : تعریف ذهنی از استرس روشن می سازد که استرس مترادف و هم معنای کار محوله یا انجام مسئولیت های متعدد نیست، زیرا در این صورت هیچ کس را نمی توان یافت که زندگی عاری از استرس داشته باشد.
  4. اگرچه افرادی هستند که کارهای زیاد و مسئولیت های بزرگی بر عهده ی آنان است، اما دچار استرس نمی شوند و با مسائل به خوبی کنار می آیند.
  5. استرس نه تنها خود ناشی از شرایطی است که ما با آن مواجه هستیم، بلکه تا حدودی نیز زاییده ی نگرش خاص ما در برخورد با آن موقعیت است.
  6. از همین رو، می توان گفت افراد متفاوت، عکس العمل های مختلفی در برابر استرس از خود نشان می دهند.
  7. استرس درسه مرحله : که عبارت اند از:1-  اعلام خطر،2-  مقاومت 3- و فرسودگی.طولانی بودن استرس و ناتوانی در سازگاری مناسب با آن منجر به خستگی بدنی شده و امکان ابتلا به بیماری قلبی و کلیوی را افزایش می دهد.
  8. استرس مداوم : بعضی افراد با ویژگی های خاص فردی بیشتر از افراد دیگر دچار استرس می شوند. استرس در درازمدت منجر به بیماری جسمی و روانی می شود.
  9. استرس وسازگاری بهتر: متعاقب عکس العمل بدن به استرس، واکنش های فیزیولوژیکی خاصی در فرد ایجاد می شود که آن واکنش ها به ما در سازگاری هر چه بهتر با موقعیت های مخاطره آمیز کمک کنند.
  10. استرس وایجاد واکنش : حتی فکر کردن به یک مسئله ی خاص نیز می تواند، باعث ایجاد واکنش های فیزیولوژیکی مربوط به استرس شود.
  11. استرس وایجاد توازن :  همه ی ما نیازمند توازن جسمانی و هیجانی هستیم؛ هنگامی که احساس خوشحالی و راحتی می کنیم این توازن برقرار است،
  12. اما زمانی که تغییرات ناخوشایندی برایمان پیش می آید، این توازن به خطر می افتد. به منظور ایجاد مجدد توازن، ما معمولاً عکس العمل های خاصی از خود نشان می دهیم..
  13. استرس زندگی : هانس سلیه (HANS SELYE ) در کتاب خود به نام استرس زندگی از عکس العمل ها به عنوان نشانه های انطباق عمومی (G.A.S) یاد کرده است. بلافاصله پس از مواجهه یک فرد با عوامل استرس زا، نشانه های انطباق عمومی در فرد ظاهر می شود.
  14. اولین مرحله استرس ، اعلام خطر است که در این مرحله بدن با افزایش فشارخون ، ترشح آدرنالین و کشیدگی عضلات ، آماده ی مقابله با موقعیت به وجود آمده، می گردد.
  15. دومین مرحله استرس ، مقاومت (RESISTENCE STAGE ) نامیده می شود، که در طی آن، تمام عکس العمل های جسمانی و روانی افزایش می یابد تا فرد بتواند برای مقابله با عوامل استرس زا  آماده شود.
  16. البته هر فرد تا حد معینی قدرت تحمل و مقاومت در برابر عوامل استرس زا را دارد و بعد شخص وارد
  17. سومین مرحله استرس فرسودگی (EXHAUSTION ) نام دارد، می شود.
  18. استرس فرسودگی : تصور این مسئله چندان دور از ذهن نیست، که اگر مدت زمان مقاومت شما در برابر عوامل استرس زا به درازا کشیده شود، توان شما تحلیل می رود و بیمار خواهید شد.
  19. استرس فرسودگی  اجباری : اگر شما مجبور باشید هر روز با یک رئیس پور توقع رو به رو می شوید که همیشه در حال انتقاد است و هیچ گاه لب به تشویق نمی گشاید ، نهایتاً از پای در خواهید آمد.
  20. استرس فرسودگی الزامی : اگر شما ملزم به نگهداری یکی از خویشاوندان بیمار یا علیل خود باشید و این کار را به تنهایی انجام دهید، خود شما به زودی دچار بیماری جسمی یا روحی خواهید شد.
  21. استرس فرسودگی ظولانی : به طور کلی، اگر استرس برای مدت طولانی و به طور دائم وجود داشته باشد باعث بروز ناراحتی هیجانی و جسمانی می شود.اللهم صل علی محمد وآل محمد وعجل فرجهم
  • حسین صفرزاده
۲۰
شهریور

بسم الله الرحمن الرحیم

اللهم صل علی محمد وآل محمد وعجل فرجهم

آسایش دوگیتی 1- 

  1. آسایش دوگیتی در انفاق : بهترین مورد انفاق، والدین و بستگان هستند. «فَلِلْوالِدَیْنِ‏ وَ الْأَقْرَبِینَ‏ ...»
  2. انفاق به خویشان، مایه‏ى استحکام پیوندهاى خانوادگى، و انفاق به دیگران، سبب جبران کمبودهاى مالى و عاطفى نیازمندان و برطرف نمودن اختلاف طبقاتى است. «فَلِلْوالِدَیْنِ‏ وَ الْأَقْرَبِینَ‏ وَ الْیَتامى‏ وَ الْمَساکِینِ‏ وَ ابْنِ‏ السَّبِیلِ‏»
  3. آسایش در عمل صالح : عمل صالح، هرگز ضایع نمى‏شود. خواه آشکار صورت گیرد یا مخفیانه، کم باشد یا زیاد. «فَإِنَ‏ اللَّهَ‏ بِهِ‏ عَلِیمٌ‏» یَسْئَلُونَکَ ما ذا یُنْفِقُونَ قُلِ الْعَفْوَ کَذلِکَ یُبَیِّنُ اللَّهُ لَکُمُ الْآیاتِ لَعَلَّکُمْ تَتَفَکَّرُونَ (219)
  4. آسایش‏ دنیا و آخرت : مسئله انفاق و عف وتفکر که در آیه آمده است، یُنْفِقُونَ ... الْعَفْوَ.. تَتَفَکَّرُونَ یعنى انفاق شما براى آسایش‏ دنیا و آخرت باشد، نه همه مال را خرج کنید که باعث زحمت شما شود.
  5. آسایش در هرگونه اصلاح : در وضعیّت یتیمان، ارزش است. کلمه «اصلاح» به صورت مطلق آمده تا شامل همه‏ى اصلاحات اعمّ از اصلاح مالى، علمى، عملى، تربیتى و دینى بشود. «إِصْلاحٌ لَهُمْ خَیْرٌ»
  6. آسایش در امور خبر : رها کردن کار یتیمان، مصلحت نیست، بلکه به نیّت خیر و با چشم برادرى معاشرت نمودن با آنان مصلحت است. «قُلْ إِصْلاحٌ لَهُمْ خَیْرٌ»
  7. آسایش در یتیمان، نه برده و نه فرزند ما هستند، بلکه برادر کوچک ما و جزء خود ما هستند. «فَإِخْوانُکُمْ»
  8. آسایش در تفکر دنیا وآخرت : دنیا وآخرت را سطحى ننگرید و در آن فکر کنید. «تَتَفَکَّرُونَ فِی الدُّنْیا وَ الْآخِرَةِ»
  9. آسایش درآسان‏گیرى : دستورات، کارى حکیمانه است. «لَوْ شاءَ اللَّهُ لَأَعْنَتَکُمْ إِنَّ اللَّهَ عَزِیزٌ حَکِیمٌ»
  10. آسایش در اصلاح امور یتیم  : کلمه «اصلاح» به صورت مطلق آمده تا شامل همه‏ى اصلاحات اعمّ از اصلاح مالى، علمى، عملى، تربیتى و دینى بشود. « إِصْلاحٌ لَهُمْ خَیْرٌ »..(البقرة، 220)
  11. آسایش در کسب برای آخرت : انسان باید در مسائل دنیا و آخرت فکر کند و براى آخرت خود از همین دنیا چیزى را کسب کند و در مبدأ و معاد و اسرار هستى و آفریده‏ها و قوانین حاکم فکر کند
  12. آسایش در تعقّل و اندیشه :  و تا آنجا که مى‏تواند، مسائل را با تعقّل و اندیشه قبول کند هر چند شرط پذیرش مکتب، آگاهى بر همه اسرار نیست.
  13. آسایش در روش نبی مکرم : روزى رسول خدا صلى الله علیه و آله از قیامت و صحنه‏هاى محشر سخن مى‏گفت. مردم چنان منقلب شده، گریستند که بعضى تصمیم گرفتند دیگر غذاى خوب نخورند و آسایش‏ را بر خود حرام سازند، روزه بگیرند، همسران خود را ترک کنند، شبها کمتر بخوابند و بر این تصمیم، سوگند خوردند. پیامبر صلى الله علیه و آله که مطلع شد، مردم را در مسجد جمع کرد و فرمود: من غذا مى‏خورم، شبها مى‏خوابم و همسرانم را رها نمى‏کنم. دین ما آیین انزوا و رهبانیّت نیست، رهبانیّت امّت من جهاد است، هر کس بر خلاف روش من برود مسلمان نیست.
  14. آسایش کامل درآخرت  : (آرى؛ انسان بارها در دنیا به هنگام برخورد با شداید و تلخى‏ها، تصمیم‏هایى مى‏گیرد، ولى چون به آسایش‏ رسید، همه چیز را فراموش مى‏کند).
  15. آسایش نه اندوه ونه ترس : «خَوْفٌ» و ترس، مربوط به امور آینده و در مقابل امنیّت و آسایش‏ است؛ امّا «حزن» و اندوه، مربوط به گذشته و آنچه از دست رفته مى‏باشد و در مقابل سرور و شادمانى است.
  16. آسایش با تلاش وکوشش : اغلب مردم، سعادت و خوشى را در راحتى و آسایش‏ مى‏پندارند و نبود آن را ناکامى مى‏دانند، غافل از آنکه ادیان آسمانى براى تنظیم و جهت صحیح دادن به زندگى آمده‏اند، نه برطرف کردن تمام مشکلات دنیوى مردم. مِنْ قَبْلِ أَنْ تَأْتِیَنا وَ مِنْ بَعْدِ ما ...
  17. آسایش با تدبیر : مشکلات طبیعى و اجتماعى را باید از راه طبیعى و با تدبیر حل کرد، نه با اعجاز. (با توجه به آیه «اصْبِرُوا»، و جمله: «بَعْدِ ما جِئْتَنا»
  18. آسایش با عدم غفلت : حضرت على علیه السلام فرمود: «آنان که در رفاه و آسایش‏ زندگى مى‏کنند، به فکر خطر استدراج باشند، مبادا نعمت‏ها وسیله‏ى خواب و غفلت آنان شود».
  19. آسایش با شناخت آینده : شناخت آینده، زمینه‏ساز رفاه و آسایش‏، و جهل به آن، زمینه‏ساز زیان و مشکلات است. لَوْ کُنْتُ أَعْلَمُ الْغَیْبَ لَاسْتَکْثَرْتُ‏ ...
  20. آسایش با آرامش روحی : «مَتاعاً حَسَناً» یعنى زندگى دلنشین همراه با آرامش روحى، در برابر کسانى که به خاطر اعراض از یاد خدا، معیشتى ضنک و زندگى تلخ دارند، گرچه از نظر مادّیات در آسایش‏ و رفاه هستند.
  21. آسایش درمحیط جامعه : کاخ نشینى و رفاه و آسایش‏، زمینه‏ساز فراموش کردن درد و رنج گرفتاران و بیچارگان است. ناجٍ‏ ... فَأَنْساهُ الشَّیْطانُ*
  22. آسایش با تحمل سختی :  گشایش و آسایش‏، بدون تحمّل سختى هجرت، حاصل نمى‏شود. هاجَرُوا ... لَنُبَوِّئَنَّهُمْ فِی الدُّنْیا حَسَنَةً
  23. آسایش با کسب دانش وعمل : اگر پرسش از اهل ذکر لازم باشد، پس پذیرش پاسخ او نیز لازم است، وگرنه سؤال لغو است. «فَسْئَلُوا أَهْلَ‏ الذِّکْرِ»
  24. آسایش با خانواده : خانه محل آسایش‏ و آرامش است. «بُیُوتِکُمْ سَکَناً»
  25. آسایش با عامل عفت  : آسایش‏، عامل غفلت است. «نَجَّاکُمْ إِلَى الْبَرِّ أَعْرَضْتُمْ»
  26. آسایش با هجرت : براى حفظ دین، جوانمردى، گذشت از رفاه و آسایش‏ و هجرت لازم است. «أَوَى الْفِتْیَةُ إِلَى الْکَهْفِ»
  27. آسایش با تلاش وحرکت: دعا همراه با تلاش و حرکت مؤثّر است. أَوَى‏ ... رَبَّنا
  28. آسایش با سختی :سختى‏ها زودگذر و مقدّمه‏ى آسایش‏ است. «یُهَیِّئْ لَکُمْ مِنْ أَمْرِکُمْ مِرفَقاً»
  29. آسایش مدام : اگر ستمگران را در رفاه و آسایش‏ دیدید، مأیوس نشوید، آنان هم مهلتى دارند. «جَعَلْنا لِمَهْلِکِهِمْ مَوْعِداً»
  30. آسایش با رابطه مثبت : در آن بیابان تاریک و هواى سرد و بارانى، براى گرمى و راهیابى، نیاز به آتش داشتند که از دور آتشى نمایان شد و حضرت براى به دست آوردن آتش و آسایش‏ خانواده، راهىِ آن مکان شد که ناگهان ندایى آمد و خداوند موسى را به پیامبرى برگزید.
  31. آسایش دربسترزمین : خدایى که زمین را براى شما بستر آسایش‏ قرار داد وراههایى را در آن براى شما ایجاد کرد و از آسمان آبى فرستاد، پس به واسطه‏ى آن، انواع زوج‏هاى گوناگون گیاهان را (از خاک) بیرون آوردیم.
  32. آسایش درگهواره زمین : در آیات از هدایت الهى در طبیعت اشاره مى‏فرماید؛ زمینى که مهد آسایش‏ انسان‏هاست، راههاى زمینى که وسیله ارتباط واتصال مناطق به یکدیگرند، باران و گیاهان گوناگون که قانون زوجیّت را به همراه دارند.
  33. آسایش با نمازشب  : از پیامبر اکرم صلى الله علیه و آله سؤال کردند «اولى‏ النُّهى‏» چه کسانى هستند؟ حضرت فرمود: هم اولوا الاخلاق الحسنة .. و یصلون و الناس نیام غافلون‏ آنان که داراى اخلاق حسنه‏اند ...، به پدران و مادران نیکى مى‏کنند، به فقرا و همسایگان نیازمند و یتیمان کمک مى‏رسانند، به گرسنگان غذا مى‏دهند، صلح و آسایش‏ در جهان مى‏گسترانند و همان‏هایى که نماز مى‏خوانند در حالى که مردم خوابند و بى‏خبر.
  34. آسایش با سجده جلوه رحمت : امیرمؤمنان على علیه السلام راز سجده‏هاى نماز را اشاراتِ به این آیه دانسته و فرموده‏اند: معنى‏ سجده‏ى اوّل آن است که خدایا! من در آغاز از این خاک بودم، هنگامى که سر از سجده برمى‏دارى اشاره به آن دارد که تو مرا از خاک آفریدى. سجده‏ى دوّم این مفهوم را مى‏رساند که تو مرا به خاک برمى‏گردانى، و بلند شدن از آن، یعنى تو بار دیگر در قیامت مرا از خاک زنده خواهى کرد. رفاه و آسایش‏، جلوه‏ى رحمت الهى است. «رَحِمْناهُمْ وَ کَشَفْنا»
  35. آسایش برتر ایمان : برترى ایمان بر رفاه و آسایش‏، براى اکثر مردم پنهان است. «وَ لکِنَّ أَکْثَرَهُمْ لا یَعْلَمُونَ»
  36. آسایش و آرامش : شب، که زمانى مناسب براى آرمیدن و آسایش‏ است. شب براى آسایش‏ است و انسان نیازمند آسایش‏.«جَعَلَ لَکُمُ اللَّیْلَ لِتَسْکُنُوا فِیهِ»
  37. آسایش با مادر:مادرش او را حمل کرد و از شیره‏ى‏ جانش به او داد و به خاطر آسایش‏ او از خواب و خوراک خود صرف نظر کرد که هیچ کس حاضر نبود چنین زحمت هایى را تحمّل کند. چون حقّ مادر بیشتر در معرض تضییع است و یا حقّ او بیش از پدر است، خداوند سفارش مخصوص نموده است.
  38. آسایش با آرامش کامل در کشورهاى مترقّى و خانواده‏هاى مرفّه، آسایش‏ پیدا مى‏شود ولى آرامش کمیاب است، امّا اهل بهشت هم در آسایش‏ کاملند و هم از غم‏ها و تحیّرها دور.
  39. آسایش با آرامش بهشت : آسایش‏ و آرامش بهشت، حتمى است. (جمله‏ى‏ «لا یَمَسُّنا» تکرار شده است) اهل دوزخ مى‏سوزند و ناله مى‏کنند و تقاضاى کمک دارند.
  40. آسایش با پیروزی وعزت : سال‏هاى آخر عمر پیامبر، آسایش‏ و پیروزى و عزّت بود، چنانکه سوره  مبارکه فتح به آن اشاره کرده است: «فَتْحاً قَرِیباً»،  آسایش‏ و آرامش کامل. «مُتَّکِئِینَ»
  41. آسایش در دنیا وآخرت باهم منافاتی ندارد: دنیا و آخرت با هم منافاتى ندارند، به شرط آنکه انسان به دنبال حسنه و نیکى باشد. «فِی‏ الدُّنْیا حَسَنَةً وَ فِی‏ الْآخِرَةِ حَسَنَةً» وَ مِنْهُمْ مَنْ یَقُولُ رَبَّنا آتِنا فِی الدُّنْیا حَسَنَةً وَ فِی الْآخِرَةِ حَسَنَةً وَ قِنا عَذابَ النَّار البقرة : 201
  42. آسایش و سختى در کنار هم است‏ «إِنَّ مَعَ الْعُسْرِ یُسْراً» (شرح/ 6) «فَإِنَّ مَعَ الْعُسْرِ یُسْرا» (شرح/ 5) آیه‏اى دیگر: «سَیَجْعَلُ اللَّهُ بَعْدَ عُسْرٍ یُسْراً» (طلاق/ 7) توى قرآن 12 تا «العُسر» است، 36 تا «یُسر» یعنى مشکلات و آسانى‏ها را پهلوى هم قرار مى‏دهیم  13 آسانى. 12 تا کلمه‏ «العُسر» است یعنى سختى، 36 تا کلمه‏ «یُسر» و در تاریخ ما هم همین طور بوده، کربلا یک نصف روزى امام حسین (ع) زجر کشید زیر سم اسب رفت. خانواده‏اش چى چند روزى اینها اسیر بودند اما بعد 1400 سال ما مى‏بینیم که کلماتشان، حرفهایشان این معناى این است که‏ «إِنَّ مَعَ الْعُسْرِ یُسْراً» خدا ان شاءاللَّه قسمت کند بروید مکه نماز جماعت میلیونى مى‏بینید یک مرتبه یاد خدیجه (سل الله علیها) مى‏افتید که عجب یک زن به یک مرد اقتدا مى‏کند. به نماز...                           اللهم صل علی محمد وآل محمد وعجل فرجهم
  • حسین صفرزاده
۱۱
شهریور

بیمه 5

بسم الله الرحمن الرحیم ...

اللهم صل علی مخمد وآل مخمد وعجل فرجهم

  1. بیمه‏ درمقابل نفاق ودرویی : سعدبن‏معاذ یکى از یاران وسرداران لشگرِ رسول‏خدا بود که در قبرستان بقیع مدینه مدفون است. در تشییع جنازه او پیامبر پابرهنه شرکت کرد و فرمود: نودهزار فرشته از آسمان براى تشییع سعد آمده‏اند. پیامبر از جبرئیل پرسیدند: دلیل نزول تو و این همه فرشته براى تشییع جنازه سعدبن معاذ چیست؟ جبرئیل فرمود: شرکت دائم در نماز جماعت، انسان را از نفاق و دورویى بیمه‏ مى‏کند.
  2. نماز، روح انسان را بیمه‏‏ مى‏کند : در سوره معارج مى‏خوانیم: «اذا مسّه الشّر جزوعا و اذا مسّه الخیر مَنوعا الّا المصلّین الّذینهم على صلاتهم دائمون» «2» انسان در برابر تلخى‏ها و شرور بى صبر است و در برابر لذّت‏ها و خوبى‏ها تنگ‏نظر و بخیل، مگر نمازگزارانى که نسبت به انجام آن همیشه مراقبند. آرى ارتباط دائمى با قدرت بى‏نهایت، به انسان قدرت مى‏دهد، روحیّه توکّل را بالا برده و انسان را موجودى شکست‏ناپذیر مى‏سازد. ناگفته پیداست که این آثار براى نماز پیوسته و همراه با توجّه است، نه نمازهاى غافلانه و موسمى
  3. بیمه‏ زکات : امام کاظم علیه السلام فرمود: «حصّنوا أموالکم بالزّکاة» اموال خود را از طریق زکات بیمه‏ کنید.
  4. بیمه‏ وسیله اقتدار امّت‏ : اگر کمبودها از طریق مالیات‏هاى اسلامى و خمس و زکات تأمین شود و افراد جامعه به یک نوع رفاه نسبى دست یابند، دل‏ها نسبت به هم مهربان مى‏شود، نیروها متمرکز مى‏گردند و همه پشتیبان یکدیگر خواهند بود.چنین جامعه‏اى داراى صلابت و اقتدار خواهد بود و در مقابل هر وعده و وعید و یا هر تهدید و تطمیعى بیمه‏ مى‏شود. بخصوص که در پرداخت خمس وزکات قصد قربت در کار است وهیچ‏گونه تحقیر ومنّتى روانیست.
  5. بیمه‏ وضمانت امام صادق (ع) : امام‏صادق علیه السلام فرمود: «ما ضاع مال فى البرّ و لاالبحر الّا بتضییع الزّکاة» هیچ مالى در خشکى یا دریا ضایع نمى‏شود، مگر به خاطر آنکه زکات آن پرداخت نشده است. آن حضرت در حدیث دیگرى فرمودند: «حصّنوا اموالکم بالزّکاة و أنا ضامن لکل ما یتوى فى برّ او بحر بعد اداء حق اللّه فیه» اموال خود را از طریق پرداخت زکات بیمه‏ کنید و اگر بعد از پرداختن زکات مالى تلف شد، من ضامن آن هستم.
  6. بیمه‏‏ شدن از فقر: در روایات مکرر مى‏خوانیم که حج، بیمه‏ شدن انسان از فقر و تنگدستى است. از پیامبر اکرم صلى الله علیه و آله نقل شده که فرمود: «حجّوا تستَغنُوا»؛ به حج بروید تا بى‏نیاز شوید.
  7. سود بیمه‏ : امام صادق علیه السلام حج و عمره را دو بازار آخرت دانسته که همه‏اش سود است؛ اگر زنده بماند، بیمه‏ خداوند است و اگر در مسیر راه از دنیا برود، اهل بهشت است.
  8. سفری که انسان را از فقر بیمه‏ می کند: سفرى است که انسان را از فقر بیمه‏ مى‏کند و گناهان انسان در آن بخشیده مى‏شود.
  9. بیمه‏ هدفمند امام حسین (ص) :  اگر امر به معروف و نهى از منکر نباشد، جامعه اسلامى بیمه‏ نمى شود و هر روز اگر هنرمندى مثل سامرى یک گوساله طلائى درست کند، مى‏تواند نسل ما را مورد تهاجم فرهنگى خود قرار دهد. به گفته همه علما، امر به معروف و نهى از منکر از واجبات قطعى است و آن قدر اهمیت دارد که امام حسین (ع) فرمود: هدف من از رفتن به کربلا، امر به معروف و نهى از منکر است.
  10. بیمه‏ از فقیر شدن : حج، انسان را از فقیر شدن بیمه‏ مى‏کند.
  11. بیمه‏ حفظ مال:  زکات مال را بیمه‏ مى‏کند.
  12. بیمه‏ نوزاد : عقیقه، وسیله بیمه‏ کردن نوزاد از خطرات است.
  13. بودن آبرو و مال و جان : گرچه طبق قانون «اهم و مهم» باید در هر اقدامى محاسبه کرد و هر حرکتى را سنجیده انجام داد و به خاطر رسیدن به منفعت قلیل، منابع کثیرى را مصرف نکرد؛ ولى این به آن معنا نیست که ما در امر به معروف و نهى از منکر، بیمه‏ بودن آبرو و مال و جان را براى کسى تضمین کنیم. ما باید در انجام این دو وظیفه بزرگ، گاهى به استقبال خطر برویم. این همه سفارش و پاداش تنها براى کسانى نیست که بى هیچ دردسرى امر به معروف کنند و به طور قطع نتیجه هم بگیرند.
  14. بیمه‏ بدون ضرر :  اگر مالى را در راه خدا بدهى، سایر اموال تو بیمه‏ خواهد شد. بنابراین، ضرر نمى‏کنى.
  15. کشور را در مقابل هر خطرى بیمه‏‏ مى‏کند : منطقه، جوانان را شناسایى کنند و براى آنان جلسات علمى و شیرین برگزار کنند و به مشکلاتشان گوش دهند، در عزا و شادى آنان شریک شوند به طورى که در دفتر تلفن هر شخصى، شماره تلفن یک اسلام شناس وارسته و متقى باشد و همه نسل‏نو بهترین و عزیزترین دوست خودشان را علماى جوان و متقى بدانند، این کار کشور را در مقابل هر خطرى بیمه‏ مى‏کند؛ زیرا هر فسادى پیدا شود، جوانان مؤمن، به رهبرى عالمى متقى، جلو فساد را مى‏گیرند. از حفظ کوچه تا خط مرزها همه با هم یکدل و یکدست مى‏شوند.
  16. تبلیغ و تبیین مسایل بیمه‏ : با توجه به سنخیّتى که بین علوم انسانى (روانشناسى، جامعه‏شناسى، اقتصاد و ...) و معارف الهى وجود دارد و این علوم، موضوع احکام شرعى را روشن مى‏کنند، شناخت آنها براى مبلغ لازم است زیرا سر و کار او با روح و روان مردم و جامعه انسانى است و تبلیغ و تبیین مسایلى همچون مُضاربه، مُزارعة و ... آشنایى با مبانى اقتصادى و مسایل علم اقتصاد را مى‏طلبد. خصوصاً امروزه که مسایل جدیدى همچون بانک، بیمه‏، ارز، تورم، گرانى، بودجه، مالیات، عوارض، و ... در جامعه مطرح است که باید احکام شرعى آنها براى مردم بیان شود.
  17. بیمه‏ آموزش معارف است : همانگونه که زمینه پذیرش حق در جوانان زیاد است، احتمال انحراف آنها نیز زیادتر است. به همین دلیل حضرت على علیه السلام دستور مى‏دهد که به فرزندان خود علوم و معارف اسلامى را بیاموزید تا در برابر افکار انحرافى بیمه‏ شوند؛
  18. بیمه‏ نزد خداوند : مبلغ باید قبل از تبلیغ با دعا وخواندن آیة الکرسى، دادن صدقه و استعاذه واقعى خودش را نزد خداى بزرگ بیمه‏ کند.
  19. مبلغ هرگز نباید خود را بیمه‏‏ بداند. اگر لحظه‏اى غفلت کند سقوط مى‏کند، همانند یک راننده که با وجود داشتن گواهینامه، ماشین سالم و همه امکانات بخاطر لحظه‏اى غفلت نابود مى‏شود
  20. بیمه‏ جان ومال : بسیار شرمنده هستم که در تمام کشورهاى اسلامى «دارالزکاة» داریم و مردم در صف مى‏ایستند تا زکات بدهند، ولى ما از این عمود دین غافلیم. مگر بیش از سى حدیث نداریم که بناى اسلام بر پنج خیر است. نماز و زکات و حج و روزه و ولایت و چرا در این میان زکات فراموش شده و با این که براى هر یک از واجبات خمس و روزه و حج یک آیه آمده، آنها بحمدللَّه مطرحند، ولى زکات با آن همه آیه فراموش شده است. مگر در روایات متعدد نمى‏خوانیم جان خود را با صدقه و مال خود را با زکات بیمه‏ کنید؟ چرا ما از این بیمه‏هاى الهى غافلیم؟ چه بسیارند افرادى که بودجه‏هاى سنگینى خرج مى‏کنند، ولى زکات نمى‏دهند. زکات مخصوص اسلام نیست. در ادیان دیگر نیز بوده و قانون آن در ماه رمضان نازل و مصرف آن در قرآن‏ در آیه «انما الصدقات للفقراء» بیان شده و وظیفه مسئولین نظام احیاى آن است: «الذین ان مکنّاهم فى الارض اقاموا الصلوة و اتوا الزکاة و امروا بالمعروف و نهوا عن المنکر))
  21. بیمه‏ عامل قداست : «بسم‏اللَّه» عامل قداست یافتن کارها و بیمه‏ کردن آنهاست.
  22. قرآن بیمه‏ شده است : تعلیم کتابى که بقاى آن بیمه‏ شده است. «انّا نحن نزّلنا الذکر و انّا له لحافظون»
  23. خداوند اوّل اولاد را بیمه‏‏ مى‏کند، سپس خود انسان را : خداوند در آیه 151 سوره‏ى انعام، کشتن فرزندان را به خاطر فقر مى‏داند، «لاتقتلوا اولادکم من املاقٍ» ولى در این آیه، کشتن را به خاطر ترس از فقر مى‏شمرد، «خشیة املاق» در آنجا در مورد فقر مى‏فرماید: «نحن نرزقکم و ایّاهم» ما زندگى شما و فرزندانتان را تأمین مى‏کنیم، در اینجا در مورد ترس از فقر مى‏فرماید: «نحن نرزقهم و ایّاکم» رزق بچه‏هایتان و خودتان با ماست. چون هیجانِ ترس بیشتر است، خداوند اوّل اولاد را بیمه‏ مى‏کند، سپس خود انسان را، تا هیجان کاهش یابد. شاید سرّ این تفاوت در این باشد که چون گرسنگى الآن است و ترس از فقر براى آینده، لذا در صورت اوّل مى‏فرماید: ما هم اکنون خود شما و فرزندانتان را رزق مى‏دهیم، ولى در مورد ترس از آینده مى‏فرماید: نگران نباشید ما فرزندانتان و خودتان را روزى مى‏دهیم.
  24. بیمه‏ عامل قداست است : «بسم‏اللَّه» عامل قداست یافتن کارها و بیمه‏ کردن آنهاست.
  25. بیمه‏ دربرابر گناهان :  ایمان به مبدأ و معاد، انسان را در برابر گناهان بیمه‏ مى‏کند و هر چه ایمان قوى‏تر باشد، تقوى بیشتر است.
  26. بیمه‏ از انواع حوادث : بعضى خیال مى‏کنند تقوى محدودیّت و زندان است، ولى تقوى قلعه و دژ است. فرق بین زندان و قلعه آن است که زندان را از بیرون قفل مى‏کنند و یک محدودیّت تحمیلى است که با آزادى بشر سازگار نیست، امّا قلعه را انسان خود انتخاب مى‏کند و خودش از درون قفل مى‏کند تا از انواع حوادث بیمه‏ باشد.
  27. گفش برای پا بیمه‏ است نه محدود : راستى، ما که کفش به پا مى‏کنیم، پاى خود را بیمه‏ مى‏کنیم یا محدود؟
  28. بیمه‏ آز آفات : به همین خاطر قرآن مى‏فرماید: هر کسى عمل خود را تا قیامت بیاورد و از آفات بیمه‏ کند، ده برابر پاداش داده.
  29. رجوع به کارشناس بیمه‏ : اگر مى‏خواهیم پشیمان نشویم باید به انبیا مراجعه کنیم. (در آخر آیه قبل، سخن از ندامت و پشیمانى بود و در این آیه مى‏فرماید: شما که پیامبر دارید به او مراجعه کنید تا از کارهاى شتاب‏زده ندامت‏آور بیمه‏ شوید) «نادِمین. و اعلموا انّ فیکم رسول الله»
  30. بیمه‏ تضمینی : ایمان به خداوند، سلامت قراردادها را بیمه‏ و تضمین مى‏کند. «واللّه على ما نَقول وَکیل»
  31. بیمه‏ وسیله رهایی از وسوسه های شیطان : شکر خداوند، وسیله‏ى زیاد شدن نعمت‏هاست. شکر خداوند، وسیله‏ى بیمه‏ شدن از وسوسه‏هاى شیطانى است، زیرا شیطان به خداوند گفت: من از هر سو مردم را گمراه خواهم کرد، زیرا اکثر مردم اهل شکر نیستند. و هر کس شاکر نباشد در دام او قرار خواهد گرفت.
  32. بیمه‏ دربرابرفریب ها وخطاها : عمل به این آیه، (وَ لَاتَقْفُ مَا لَیْسَ لَکَ بِهِ عِلْمٌ إِنَّ السَّمْعَ وَالْبَصَرَ وَ الْفُؤَادَ کُلُّ أُوْلئِکَ کَانَ عَنْهُ‏ مَسْئُولًا «36»)فرد و جامعه را در برابر بسیارى از فریب‏ها و خطاها بیمه‏ مى‏کند. چرا که خوش‏بینى بیجا، زودباورى وشایعه‏پذیرى، جامعه را دستخوش ذلّت وتسلیم دشمن مى‏کند.
  33. بیمه‏ بندگى خدا :  انسان را در برابر تبلیغات و لشکرکشى‏هاى ابلیسى بیمه‏ مى‏کند. «انّ عبادى لیس لک علیهم سلطان» (آرى کسى که به قدرت بى‏نهایت متّصل شد، نفوذناپذیر مى‏شود.)
  34. بیمه‏ حوادث : یاد خاطرات تلخ گذشته، انسان را در برابر حوادث آینده بیمه‏ مى‏کند. «آمنکم على اخیه من قبل» (یعنى من یک بار در گذشته شما را بر برادرش امین دانستم و دیدید که چه شد.)
  35. بیمه‏ یافتن کار (بیمه‏ بیکاری)«بسم‏اللَّه» عامل قداست یافتن کارها و بیمه‏ کردن آنهاست.
  36. بیمه‏ آِینده :  ایمان و عمل صالح، گذشته‏ها را جبران و آینده را بیمه‏ مى‏کند. «کفّر ... اصلح»
  37. بیمه‏ مضونیت از هر خطر : آرى، هر روز که از عمر جهان مى‏گذرد، بشر هر چه بیش‏تر به نیاز خویش به ارتباط با خداوند، وحى، نبوت و کتاب آسمانى پى‏مى‏برد، قرآن کتاب هدایت، نور، تذکر، موعظه، برهان، شفاء، حکمت و علم است، و در دریاى علوم، کشتى قرآن از هر خطرى بیمه‏ شده است.
  38. کلید بیمه‏ : انسان با گفتن «بسم اللّه»، خود و کار خود را بیمه‏ مى‏کند و به قدرت‏ بى‏نهایت متّصل مى‏شود.
  39. خلاف انسان را از بیمه‏ خارج می کند : خداترسى باید محور کار ما باشد و هیچ مقامى نباید خود را بیمه‏ بداند، چنانکه پیامبر عزیز صلى الله علیه و آله مى‏فرمود: «حتى اگر من خلاف کنم، گرفتار قهر الهى مى‏شوم.»
  40. بیمه‏ کفایت : اگر انسان بنده‏ى خدا شد، بیمه‏ مى‏شود و خداوند امور او را کفایت و کفالت مى‏کند. «ألیس اللّه بکاف عبده»

اللهم صل علی مخمد وآل مخمد وعجل فرجهم

----------------------------------------------------------------------------------

  • حسین صفرزاده
۱۱
شهریور

بیمه3

بسم الله الرحمن الرحیم ...

اللهم صل علی مخمد وآل مخمد وعجل فرجهم  

 

  1. 7. نقش بیمه‏ براساس بسیج تعاون عمومی‏
  2. الف) به عنوان یک بازوی معین برای مدیریت کشور است:
  3. 1- خسارات ناشی از حوادث و سوانح طبیعی از قبیل سیل، زلزله، طوفان.
  4. 2- کمک به تداوم جریان فعالیت‏های تولیدی و اقتصادی و عمرانی از طریق جبران خسارت پیش بینی نشده در مسیر کار.
  5. 3- برقراری پوششهای حمایتی اقشار آسیب‏پذیر از طریق تعاون و خودیاری همین اقشار مانند: بیمه‏ کارکنان دولت، بیمه‏ دانش آموزان و فرهنگیان، بیمه‏ سرنشینان اتوبوسها و مینی بوسهای بین شهری، بیمه‏ مانده بدهکار وام گیرندگان و ...
  6. 4- کمک به حفظ سرمایه‏های ملی و اموال از طریق عرضه توصیه‏های ایمنی و بهسازی مخاطرات قابل کنترل.
  7. ب) تاثیر بر کاهش مسائل و معضلات اجتماعی:
  8. 1- بیمه‏ دیه برای تامین مالی مصدوم و یا خانواده‏ای که سرپرست خود را از دست داده است، جلوگیری از به زندان افتادن و بی سرپرست شدن خانواده مقصر حادثه‏ای که از توانائی لازم برای پرداخت دیه برخوردار نیست.
  9. 2- بیمه‏‏های عمر و حوادث و درمانی برای جلوگیری از شدت لطمات اقتصادی وارده به معیشت عادی خانواده بر اثرات فوت یا صدمات جانی ناشی از حوادث و بیماریها.
  10. 3-  بیمه‏ کمک در پیشگیری از بروز مشکلات و معضلات فرهنگی، اجتماعی که ممکن است به شکل مختل و در نتیجه به هم خوردن توازن اقتصادی خانواده‏ها بویژه در سطح اقشار آسیب‏پذیر پدیدار گردد.
  11. 8. پیشنهادات و انتقادات‏
  12. بیمه‏ وبرخورد با ارباب رجوع : به لحاظ بافت دولتی بودن این شرکتها بعضا برخوردها با اربابان رجوع مناسب نمی‏باشد.
  13. بیمه‏ ونماز جماعت : ساختمانهای مرکزی و ستادی بیمه‏‏ها دارای نمازخانه می‏باشد که نماز اول وقت برگزار می‏شود بجز بیمه‏ البرز که ساعت 12 و نیم نماز جماعت برگزار می‏شود. توصیه شود که مدیران ارشد و مدیران میانی در نماز جماعت اول وقت شرکت بنمایند و کارکنان زیر مجموعه خود را هم ترغیب به نماز اول وقت بنمایند.
  14. اسراف شرکتهای بیمه‏ : اسراف در شرکتهای بیمه‏ زیاد است (مصرف کاغذ، برق، آب، ...)
  15. فرهنگ بیمه‏ : از بودجه تبلیغات شرکتها که نسبتا بودجه خوبی هم هست در زمینه کارهای فرهنگی و بویژه فرهنگ بیمه‏ برای عموم استفاده مطلوب نمی‏شود.
  16. بیمه‏ وکمک به اقشار آسیب‏پذیر : در جهت ارائه طرحهای مردمی و ارزان قیمت (چند نمونه را بیمه‏ ایران انجام داده) که کمک به اقشار آسیب‏پذیر را در بر می‏گیرد اقدامات جدی می‏طلبد.
  17. بیمه‏ وبوجه تبلیغات : از بودجه تبلیغات می‏توان در جهت چاپ کتابهای نماز، امر بمعروف، ... حتی با آرم بیمه‏‏ها، استفاده مطلوب را برد.
  18. وقت جلسات بیمه‏ : در وقت نماز بعضا جلساتی تشکیل می‏شد، توصیه شود که کلیه جلسات در وقت نماز تمام شود.
  19. هدیه کتاب نماز وکتاب بیمه‏ : به مناسبت‏های مختلفی که شرکتهای بیمه‏ دارند در کنار هدایای تبلیغی کتاب نماز هم هدیه بشود.
  20. هدیه کتاب نماز و چک خسارت : بافرادی که دچار حادثه می‏شوند به هنگام پرداخت خسارت، چک خسارت به همراه کتاب نماز یا ... داده شود.
  21. بیمه‏ عامل قداست : «بسم‏اللَّه» عامل قداست یافتن کارها و بیمه‏ کردن آنهاست.
  22.  بیمه‏ و استعاذه : و پناه بردن به خدا، یکى از راه‏هاى بیمه‏ شدن است. عصمت انبیا در سایه‏ى استعاذه و امثال آن است. «أَعُوذُ ...»
  23.  بیمه‏ هر نوع دلهره  : هر کس خالصانه روى به خدا آورد، هم بهره کامل دارد؛ «فَلَهُ أَجْرُهُ عِنْدَ رَبِّهِ» و هم از هر نوع دلهره بیمه‏ خواهد بود. «لا خَوْفٌ عَلَیْهِمْ»
  24.  بیمه‏ با انفاق :  با انفاق، خود و اموالتان را بیمه‏ کنید. «أَنْفِقُوا ... وَ لا تُلْقُوا بِأَیْدِیکُمْ إِلَى التَّهْلُکَةِ»
  25.  بیمه‏ وتقوا :  تقوا، انسان را از دروغ بستن به خدا و ضایع کردن حقّ مردم بیمه‏ مى‏کند.
  26. ایمان، وحدت و امر به معروف و نهى از منکر بیمه‏ مى‏شوید. از تهدیدات دشمن نترسید که پیروزى با شماست و دشمن خوار و زبون است.
  27.  بیمه‏ درسایه ایمان : مسلمانان، در سایه‏ى ایمان بیمه‏ هستند. «لَنْ یَضُرُّوکُمْ»
  28.   نمونه عملی بیمه‏ صبر وتقوا : نمونه عملى آن را مجاهدان بدر معرفى مى‏کند. در آیه‏ى قبل نیز سخن از توکّل بود و مجاهدان بدر نمونه عملى توکّل هستند. این آیه خطاب به مسلمانان مى‏فرماید: شما که در بدر نصرت خدا را دیدید، چرا در احد به فکر فرار افتادید؟!
  29. متن قرارداد بیمه‏ در صدر اسلام : به این صورت بوده که دو نفر پیمان ببندند در زندگى، همدیگر را یارى کنند و در پرداخت غرامت‏ها، کمک هم باشند و از هم ارث برند. (چیزى شبیه قرارداد بیمه‏ در امروز)، که اگر خسارتى بر یکى وارد شد، هم‏پیمان او، دیه‏ى آن را بپردازد. اسلام این قرارداد را پذیرفت، ولى ارث بردن از دیگرى را مشروط به آن کرد که انسان وارثى نداشته باشد.
  30.  قرآن بیمه‏ خداوند است :  خداوند، آنگونه که قرآن را بیمه‏ کرده «إِنَّا نَحْنُ نَزَّلْنَا الذِّکْرَ وَ إِنَّا لَهُ لَحافِظُونَ»، پیامبرش را نیز بیمه‏ مى‏کند. «وَ ما یَضُرُّونَکَ مِنْ شَیْ‏ءٍ»
  31.  بیمه‏  از ترس واندوه : ایمان وعمل، انسان را از بیمارى‏هاى روحى چون ترس و اندوه بیمه‏ مى‏کند.
  32.  خود را بیمه‏‏ شده و به دور از انحراف ندانیم، حضرت آدم که مسجود فرشتگان بود، با فریب شیطان از جایگاه خود دور شد. أَخْرَجَ أَبَوَیْکُمْ ...
  33.  بیمه‏ در مقابل خطرات : ایمان به معاد ویادآورى آن در مقابل خطرها وتهدیدها، انسان را بیمه‏ مى‏کند.
  34. بیمه‏ از عوامل پیروزى :  و بیمه‏ شدن در برابر تهدیدها، استمداد، توکّل، مقاومت و تقواست. «اسْتَعِینُوا بِاللَّهِ وَ اصْبِرُوا» (هم از او کمک بگیریم و هم خود صبر کنیم.)
  35.  بیمه‏ ویاری پیامبر : خداوند به واسطه‏ى قرآن، پیامبر را یارى و بیمه‏ کرد. «إِنَّ وَلِیِّیَ اللَّهُ الَّذِی نَزَّلَ الْکِتابَ»
  36.  بیمه‏ ذکر و یاد خداوند : آن ذکر و یادى بیمه‏ کننده‏ى انسان است که عاشقانه و سوزناک و پیوسته و در هر صبح و شام باشد. تَضَرُّعاً ... بِالْغُدُوِّ وَ الْآصالِ‏
  37.  ما بیمه‏ از گناه نیستیم : حتّى مؤمنان حقیقى هم، از خطا و گناه بیمه‏ نیستند و به مغفرت الهى نیاز دارند. «الْمُؤْمِنُونَ حَقًّا لَهُمْ مَغْفِرَةٌ»
  38.  بیمه‏ تامین زندگی  محرومان : یکى از اصول عدالت اجتماعى اسلامى، بیمه‏ و تأمین زندگى محرومان است.
  39.  بیمه‏ معنوی تا اخر عمر : ایمان وتوبه، زندگى انسان را تا آخرعمر بیمه‏ مى‏کند. یُمَتِّعْکُمْ ... إِلى‏ أَجَلٍ مُسَمًّى‏
  40. اللهم صل علی مخمد وآل مخمد وعجل فرجهم

----------------------------------------------------------------------------

  • حسین صفرزاده
۱۱
شهریور

بیمه 2

بسم الله الرحمن الرحیم ...

اللهم صل علی مخمد وآل مخمد وعجل فرجهم  

  1. بیمه‏  در مواردی" ل" آمده: لِلْفُقَراءِ و در مواردی" فی" آمده‏ فِی الرِّقابِ وَ الْغارِمِینَ‏ است، شاید لِلْفُقَراءِ مال باید به دست آنهابرسد اما و فِی الرِّقابِ‏ بدست دولت در این راه خرج شود.
  2. 3. بیمه‏ درفقه اسلامی‏ :
  3. 1- بیمه‏ معامله مستقل  : عقد و معامله‏ای است مستقل، یعنی مثل سائر معاملات نیاز به ایجاب و قبول دارد.
  4. 2- قاعده کلی بیمه‏ : اوفوا بالعقود شامل این قراداد بیمه‏ می‏شود و اصل در معاملات صحت است، مگر دلیلی برای مورد خاصی داشته باشیم.
  5.  بیمه‏ قرارداد الوفاء : لازم نیست بیمه‏ داخل در بیع و اجاره و ... باشد، تا صحیح باشد بلکه قراردادی است که لازم الوفاء است.
  6. اشکال بیمه‏ : در بیمه‏ یکی از دو طرف که ماهیانه یا سالیانه مبلغی میدهد معلوم است، ولی مبلغ بیمه‏ گر (در صورت بروز خسارت)، معلوم نیست و چون دو طرف روشن نیست یک نوع غرر است؟
  7. پاسخ بیمه‏ : بیمه‏ تبادل دو مبلغ نیست تا نیازی به تعیین باشد ، بلکه ماهیت بیمه‏ مبلغ معین از یک طرف و تعهد وتامین و ایجاد روحیه و روان آرامش از طرف دیگر است، بنابراین پول در برابر کسب اطمینان و تامین است نه پول در برابر پول، تا نیاز به تعیین دقیق داشته باشد، بنابراین مشمول‏ لا تَأْکُلُوا أَمْوالَکُمْ بَیْنَکُمْ بِالْباطِلِ‏ بقره/ 188. نمی‏شود.
  8. بیمه‏ معامله‏ای مستقل : مطهری می‏فرماید: نظر علمای فعلی نیز همین است که بیمه‏ معامله‏ای مستقل است که شرائط عامة بلوغ و اختیار و عقل و ... را دارد و موانع فساد و بطلان را هم اگر نداشت کاملا قرارداد عقلائی و المومنون عند شروطهم (قَالَ رَسُولُ اللَّهِ (ص): الْمُومِنُونَ عِنْدَ شُرُوطِهِمْ‏ تهذیب الاحکام، ج 7، ص 371.) است.
  9. 3- بیمه‏ تامین روحی :  آری بیمه‏ یک معامله است که انسان در مقابل یک تامین روحی و روانی پول می‏دهد. بیمه‏ استاد و شهید مطهری‏.
  10. 4- بیمه‏ عقد و پیمان است : و عقد لازم است چون اصل لزوم عقود است. و خیار یک قرارداد مجددی است که روی عقد گذاشته می‏شود، معنای عقدلازم آن است که یک طرفه نمی‏توان آن را بهم زد.
  11. 5- بیمه‏ نوعی از ضمان است و ضامن خسارت در برابر ضمانت پول می‏گیرد و ادله ضمان را میتوان شامل بیمه‏ نیز دانست، گرچه ضمان‏ها معمولا مربوط به مال انسان در دست دیگری است، ولی در بیمه‏ انسان ضامن مال کسانی می‏شود که مال در دست خودشان تلف می‏شود.
  12. 6- دیه بر عاقله یک نوع بیمه‏ است، زیرا عاقله ورثه ذکوری است که از ناحیه پدر به انسان انتساب داشته باشند (برادرها و عموها)، چون این طبقه هستند که روزی که انسان بمیرد ارث می‏برند پس اکنون که با مردن ارث می‏برند در عوض باید دیه خسارات غیر عمدی را بپردازد. گرچه انسان قرادادی نبسته ولی شارع این تعهد را میان انسان و بستگان آورده که در برابر ارث خوری متعهد خسارات انسان نیز بشوند. دیه بر عاقله یک نوع بیمه‏ اجباری است از طرف اسلام و احتمال ارث بردن در برابر احتمال خسارت کشیدن است. بیمه‏ استاد مطهری‏.
  13. 7- ضمان جریره یک نوع بیمه‏ است : زیرا دو نفر عقدی برقرار می‏کنند که هر یک خسارتی غیر عمدی بر شخصی وارد کردند، دیگری تمام یا نصف آن خسارت را بپردازد، این ضمان جریره در اسلام امضاء شده است اگر خسارت غیر عمدی وارد و انسان عاقله و ضامن جریره نداشت. ولی معتق داشت، دیه بر معتق است، یعنی اگر خسارت وارد کننده زمانی برده کسی بوده و آن کس او را آزاد کرده و بعد از آزادی خسارتی زده است باید معتق خسارت را بپردازد و گرنه امام باید بپردازد. بیمه‏ استاد مطهری‏.
  14. 4. انواع بیمه‏‏ :
  15. بیمه‏ دو نوع است : نوع  اول  بیمه‏ : از صندوقی به خسارت دیده کمک می‏کنند و بعد کم کم می‏گیرند.

نوع  دوم بیمه‏  : از اول ماهیانه می‏گیرند برای خسارت احتمالی بعدی.

  1. 5. منابع تأمین اجتماع بیمه‏  1- نفقه به افراد واجب النفقه 2- کفارات 3- نذورات 4- وقف 5- صدقات 6- وصیت 7- ارث 8- احسان و انفاق و اطعام 9- قرض الحسنه 10- رسیدگی به اطفال بی پناه و گمشده 11- سکنی و عمری و رقبی.
  2. 6. 17 مورد بیمه‏ معنوی‏ : 1- استعاذه یک بیمه‏ است:
  3. قَالَ الصَّادِقُ (ع): أعوذ بالله من إنسان سوء و جار سوء و قرین سوء و یوم سوء و ساعة سوء مصباح المتهجد، ص 103.
  4. 2- نیت خالص و توحید بیمه‏ است:
  5. قَالَ اللَّهُ تَعَالَی: کَلِمَةُ لا إِلَهَ إِلا اللَّهُ حِصْنِی مَنْ دَخَلَ حِصْنِی أَمِنَ عَذَابِی‏ کشف الغمة، ج 2، ص 308.
  6. 3- رهبری معصوم بیمه‏ است:
  7. قَالَ اللَّهُ تَعَالَی: ولایة علی بن أبی طالب (ص) حصنی فمن دخل حصنی أمن ناری‏ معانی الاخبار، ص 371.
  8. 4- دعا بیمه‏ است:
  9. قَالَ الصَّادِقُ (ع): اللَّهُمَّ طَهِّرْ قَلْبِی مِنْ کُلِّ آفَةٍ تهذیب الاحکام، ج 1، ص 146.
  10. قَالَ الصَّادِقُ (ع): اللَّهُمَّ اغْفِرْ لِی وَ ارْحَمْنِی‏ کافی، ج 3، ص 187.
  11. قَالَ الْبَاقِرُ (ع): اللَّهُمَّ احْفَظْنِی بِحِفْظِ الایمَانِ‏ کافی، ج 2، ص 525.
  12. قَالَ عَلِیُّ بْنُ الْحُسَیْنِ (ع): اللَّهُمَّ صَلِّ عَلَی مُحَمَّدٍ وَ آلِهِ، وَ سَدِّدْنِی لانْ أُعَارِضَ مَنْ غَشَّنِی بِالنُّصْحِ‏ صحیفه سجادیه، دعای 20.
  13. 5- صدقه بیمه‏ است 6- عقیقه بیمه‏ است 7- حج بیمه‏ است:
  14. قَالَ الْبَاقِرُ (ع): الْحَجُّ یَنْفِی الْفَقْرَ الدعوات، ص 127.
  15. 8- پرهیز از نگاههای ممنوع بیمه‏ است: قُلْ لِلْمُومِنِینَ یَغُضُّوا مِنْ أَبْصارِهِمْ‏ نور/ 30. تاروحتان پاک بماند.
  16. 9- روزه بیمه‏ است: قَالَ رَسُولُ اللَّهِ (ص): صُومُوا تَصِحُّوا الدعوات، ص 76.
  17. 10- ازدواج بیمه‏ است:
  18. قَالَ رَسُولُ اللَّهِ (ص): مَنْ تَزَوَّجَ فَقَدْ أَحْرَزَ نِصْفَ دِینِهِ‏ أمالی طوسی، ج 18، ص 518.
  19. لِتَسْکُنُوا إِلَیْها روم/ 21.
  20. 11- قصاص بیمه‏ است: وَ لَکُمْ فِی الْقِصاصِ حَیاةٌ بقره/ 179.
  21. 12- زکات بیمه‏ است: قَالَ الْکَاظِمُ (ع): حَصِّنُوا أَمْوَالَکُمْ بِالزَّکَاةِ کافی، ج 4، ص 61.
  22. 13- گرفتن شاهد و کاتب و محضر و انگشت نگاری و ... بیمه‏ است.
  23. 14- استعاذه بیمه‏ است :  إِنِّی أُعِیذُها بِکَ وَ ذُرِّیَّتَها مِنَ الشَّیْطانِ الرَّجِیمِ‏ آل عمران/ 36.
  24. 15 نماز بیمه‏ است : إِنَّ الصَّلاةَ تَنْهی عَنِ الْفَحْشاءِ وَ الْمُنْکَرِ عنکبوت/ 45.
  25. 16 حجاب بیمه‏ است : فَیَطْمَعَ الَّذِی فِی قَلْبِهِ مَرَضٌ‏ احزاب/ 32.
  26. 17 تلاوت قرآن بیمه‏ است : قَالَ الصَّادِقُ (ع): حَصِّنُوا أَمْوَالَکُمْ وَ فُرُوجَکُمْ بِتِلاوَةِ سُورَةِ النُّورِ ثواب الاعمال، ص 109.اللهم صل علی مخمد وآل مخمد وعجل فرجهم
  • حسین صفرزاده