پردازش اربعین حسینی

حسینُ منی و انا من حسینی

پردازش اربعین حسینی

حسینُ منی و انا من حسینی

پردازش اربعین حسینی

در این صفحه مطالب گردآوری شده توسط حسین صفرزاده به اشتراک گذاشته می شود

آخرین مطالب
پربیننده ترین مطالب
نویسندگان

۱۲ مطلب با موضوع «کتاب زیبا وزیبایی و کتاب 3» ثبت شده است

۲۱
دی

بسم الله الرحمن الرحیم

اللهم صل علی محمد وآل محمد وعجل فرجهم 

شعورهستی به انسان رشد و هوشیاری وبصیرت محبت می دهند؛

  1.  شعور هستی و واکنش موجودات براساس محبت است .
  2. ملکول  های آب واکنش نسبت به حوادث دارند براساس محبت است.  
  3. ما خیلی چیزها رو باید از حیوانات یاد بگیریم. دستگاه گوارش
  4. جمادات ؛ گیاهان محبت را می فهمند ؛ عکس العمل براساس محبت میکنند؛  
  5. روایت داریم حیوانات با واکنش محبت وارد بهشت می شوند
  6. محبت شد جواب مثبت می دهد کنش بصیرت و آگاهی می دهد,
  7.  شعور یکتایی :انسانی که حرف حقّ برایش تلخ وسبب تعجّب است. چند خداى بى شعوررا پذیرفته.«قالَ أَ راغِبٌ أَنْتَ عَنْ آلِهَتِی »«مریم/46» «اى ابراهیم! اگر (از این کار) دست برندارى، تو را سنگسار مى‏کنم!
  8. شعورآتش دنیوی:هستى شعور  دارد ومخاطب قرارمى‏گیرد. آثار آتش به خواست و اراده‏ى الهى سرد وسلامت شود. «یا نارُ کُونِی بَرْداً وَ سَلاماً»
  9. شعور پرندگان :همه موجودات ازجمله کوه‏ها و پرندگان بهره‏اى ازشعور دارند و به تسبیح خداوند مشغولند :.« یُسبّحن‏ ربّهن عز و جلّ وقُوَت یومهن»
  10. صدای گنجشکان:ثمالى گوید با امام چهارم علیه السّلام بودم در خانه‏اش که درآن گنجشکها آواز میکردند بمن فرمود: میدانى این گنجشکها چه یگویند؟
  11. گنجشکها قبل از طلوع وبعد از طلوع خورشید پروردگار خود را تقدیس کنند و از او خوراک روز خود را خواهند
  12. کُنْتُ جَالِساً عِنْدَ أَبِی جَعْفَرٍ الْبَاقِرِ ع فَقَالَ لِی أَ تَدْرِی مَا تَقُولُ هَذِهِ الْعَصَافِیرُ عِنْدَ طُلُوعِ الشَّمْسِ وَ بَعْدَ طُلُوعِهَا قَالَ فَإِنَّهُنَّ یُقَدِّسْنَ رَبَّهُنَّ وَ یَسْأَلْنَهُ قُوتَ یَوْمِهِن‏،
  13. من نوعی امرواجب ،حتمی ،یقینی، عینی باری تعالی پروردگارعالمیان را زیرپا گذارم وگناه کبیره مورد لعن ونفرین رابرای خودم میخرم بی انصافی نیست!
  14. من نوعی: اضافه براینکه نمازم را سبک می شمارم وبه پانزده بلا گرفتارام ودرعالم دنیا وعالم برزخ وعالم قیامت تمامی ندارد، نمازرا هم به وقت نمی خوانم.
  15. بادها نیزشعور  دارند وفرمان خداوند و اولیاى او را درک واجرا ‏کنند. تحت فرمان حضرت سلیمان شدند و به یک شب و روز راه یک ماهه مى‏پیمود. ابر و باد و باران، به فرمان خداوند هستند. «ظَلَّلْنا عَلَیْکُمُ الْغَمامَ»
  16. شعور بادها منّت و آزار بعد از انفاق، همچون باد سوزانى است بر باغى سرسبز، و آتشى بر بوستانى خرّم. «فَاحْتَرَقَتْ»
  17. رحمت فرگیرموجودات الهی همان گونه که آفریده‏هاى خدا دردنیا (مثل: باد، باران، روز و شب، گیاهان..) رحمت قرار داده ازبرای ما، معاد هم رحمت است. «لَیَجْمَعَنَّکُمْ»
  18. ابر و باد و مه خورشید و فلک در کارند .. تا تو نانى به کف آرى و به غفلت نخورى ..
  19. همه از بهر تو سرگسته وفرمان بردار.. شرط انصاف نباشد که توفرمان نبری.
  20. شعور تمام هستى براى خداوند سجده و خضوع مى‏کند. «یَسْجُدُ» و شعور ، سجده مخصوص انسان نیست. «مَنْ فِی السَّماواتِ وَ مَنْ فِی الْأَرْضِ»
  21. همرنگ شعور (اگر بدانیم همه هستى تسلیم خدا هستند ما نیز وصله ناهمرنگ نخواهیم بود. شرک و تکبّر مخالف نظام هستى است)
  22. شعور  اعضاء گواهى‏ درک و شعور  نیاز دارد. واعضاى بدن آنچه را انجام‏ ‏دهند درک کنند، گرچه ما نفهمیم.«تَشْهَدُ عَلَیْهِمْ أَلْسِنَتُهُمْ وَ أَیْدِیهِمْ وَ أَرْجُلُهُمْ»
  23. شعور  آگاهی: همه‏ى موجودات، شعور  دارند ونماز و تسبیح آنها، آگاهانه است. «کُلٌّ قَدْ عَلِمَ صَلاتَهُ»
  24. شعور کلاغ : چه بسا لیاقت بعضی از حیوانات از بعض انشانها بیشتر است. مثلا شعور ی که دربعضی از پرندگان آمده .مثلا کلاغ: شعور کلاغ : فرزند آدم از کلاغ آموزش مى‏بیند،
  25. گفته اند رفاقت کلاغ نه بخاطر سیاهیش به خاطر یه رنگیش، کلاغ اولین معلم انسان قرار گرفت ، ما خیلی چیزها رو باید از حیوانات یاد بگیریم.
  26. شعور هدهد: اطلاع از کفر مردم سبأ با خبر دادن هدهد به حضرت سلیمان..
  27. زنده شدن ماهى، در ماجراى ملاقات این دو پیامبر، و راه دریا راگرفتن.
  28. شعور نقش عنکبوت در حفاظت پیامبر اکرم صلى الله علیه و آله در غار و..
  29. شعور عنکبون : توطئه‏ى کفّار مکّه با عنکبوتى خنثى شود. اینها همه براى نشان دادن نهایت ضعف و ناتوانى بشر دربرابر قدرت بى‏پایان الهى است. لیاقت :آنکه هفت اقلیم عالم را نهاد..هرکه راهرچه لایق بود داد.
  30.  شعورسگ: نقش حفاظتى سگ براى اصحاب کهف. وفای سگ برای صاحبش.
  31. شعور هدهد: به او می‏گوید: أَحَطْتُ بِما لَمْ تُحِطْ بِهِ‏ نمل/ 22 شعور  هدهد : انحراف مردم را تشخیص مى‏داد که نزد سلیمان آمد و گزارش داد.هدهد می‏تواند احاطه علمی به خبری پیدا کند که انبیاء ندارند.
  32. کوردلانی که نطق نمل و طیر را نمی‏توانند تحمل کنند چه رسد به نطق ذرات وجود و آنچه در آسمان‏ها و زمین است که خالق آنان می‏فرماید: وَ إِنْ مِنْ شَیْ‏ءٍ إِلا یُسَبِّحُ بِحَمْدِهِ وَ لکِنْ لا تَفْقَهُونَ تَسْبِیحَهُمْ‏ اسراء/ 44
  33. شعور موریانه: مرگ سلیمان با موریانه کشف مى‏شود،
  34. شعور هد هد: بلقیس با هدهد دعوت مى‏شود،
  35. شعور  ابابیل: فیل سواران ابرهه، با پرندگان کوچکى به نام‏ ابابیل و..
  36. شعور پشه : نمرود با پشه نابود مى‏شوند،
  37. ذالجناح در گودال قتلگاه واکنش محبت نسبت به ابا عبدالله نمود زانوهارا خم کردشکم را به زمین رساند دوش وپیکره بدنش را به خاک رسان تا بدن مجروح حضرت از صدر زین به زمین نیفتد آرام به زمین قرار گیرد برحسب محبت واکنس نشان داد,
  38. ذالجناح به طرف خیمه گاه واکنش محبت حیوان است  برای محنت امام زمان می فرمایند مصیبتش را بخوانید
  39. شعورشتر امام سجاد وغلاام سیه چهره ابوذردرکربلا: حضرت صورت به صورتش گذاشت .السلام علی اصحاب حسین...
  40. گر توانا بینی، گر کوتاه دست .... هر که را بینی چنان باید که هست......اینکه مسکین است اگر قادر شود .... بس خیانت ها از او صادر شود. ......گربه محروم اگر پر داشتی....  تخم گنجشک از زمین برداشتی.....آن دو شاخ گاو اگر خرداشتی.... نسل آدم برزمین نگذاشتی. ....برای افزایش ظرفیت .... برای کسب درجه لیاقت .... برای رسیدن به کمال تلاش .... ورشد بصیرت  لازم دارد!. اللهم صل علی محمد وآل محمد وعجل فرجهم
  41.  
  • حسین صفرزاده
۱۳
خرداد

بسم الله الرحمن الرحیم

اللهم صل علی محمد وآل محمد وعجل فرجهم

  1. کتاب زیبا و زیبایی درقرآن 7
  2. استدلال قرآن، رکود فکرى را شفا مى‏دهد؛ موعظه آن، قساوت را درمان مى‏کند؛ تاریخ قرآن، تحیّر را برطرف مى‏سازد؛ زیبا‏‏یى‏‏ آهنگ وفصاحتش، روح فرارى را جذب مى‏کند؛ قوانین و احکامش، عادات خرافى را ریشه‏کن مى‏سازد؛ تلاوت و تدبّر در آن، غفلت را شفا مى‏بخشد؛ تبرّک به آن، امراض جسمى را شفا مى‏دهد و رهنمودهاى آن، تاریکى‏ها را روشن مى‏کند.
  3. چرا تکبّر مى‏کند؟! مگر علم محدود او با فراموشى آسیب‏پذیر نیست؟! مگر زیبا‏‏یى‏‏، قدرت، شهرت و ثروت او، زوال‏پذیر نیست؟! مگر بیمارى، فقر و مرگ را در جامعه ندیده است؟! مگر توانایى‏هاى او نابود شدنى نیست؟! پس براى چه تکبّر مى‏کند؟!
  4. در این آیه به دو گونه نعمت اشاره شده است، نعمت ظاهرى مانند: سلامتى، روزى، زیبا‏‏یى‏‏ و امثال اینها و نعمت باطنى مانند: ایمان، معرفت، اطمینان، حسن خلق، امداد غیبى، علم، فطرت، ولایت و ...نِعَمَهُ ظهِرَةً وَ بَاطِنَة (لقمان/20)
  5. صبر بر مقدرات الهى زیبا‏‏ست، ولى صبر بر ظلمى که در حقّ کودکى مظلوم روا شده، چه زیبا‏‏یى‏‏ دارد که یعقوب مى‏گوید: «فصبر جمیل»؟
  6. 5- حوادث دو چهره دارد: بلا و سختى، «بدم کذب» صبر و زیبا‏‏ئى‏‏.«فصبر جمیل»*
  7. 14- یوسف در زیبا‏‏یى‏‏ بى نظیر و در عین حال در عفت الگویى براى همگان است. «فلمّا رأینه اکبرنه ... قلن حاش للّه»*
  8. 3- زیبا‏‏یى‏‏، همیشه خوشبختى‏آور نیست، گاهى دردسر هم دارد. «ثمّ بدا لهم ... لیسجننّه»
  9. دین حق آن است که براى تمام نیازهاى روحى و معنوى، جسمى و مادّى انسان، برنامه داشته باشد. دین حق، دینى است که عمل به آن مایه‏ى رشد و سبب تکامل انسان باشد. گذشت زمان آن را کهنه نسازد و دستوراتش همیشه تازه و جذاب باشد. امام حسین در روز عاشورا فرمود: «هیهات منّا الذّلة»، هرگز زیر بار ذلّت نمى‏روم. این شعار در همه‏ى مکان‏ها و زمان‏ها و براى همه انسان‏ها زیبایى‏ دارد.
  10. * پیامبر اکرم صلى الله علیه و آله فرمود: زنا داراى زیان‏هاى دنیوى و اخروى است: امّا در دنیا: از بین رفتن نورانیّت و زیبایى‏ انسان، مرگ زودرس و قطع روزى. امّا در آخرت: درماندگى، هنگام حساب قیامت؛ غضب الهى و جهنّم همیشگى. «1»
  11. قرآن با بیان مسائل خانوادگى و تربیتى به ریزترین مسائل پرداخته است. همچون مردان که باید از نگاه آلوده به زنان بپرهیزند، زنان نیز نباید از روى شهوت به مردان نامحرم بنگرند، بلکه باید نگاه خود را کنترل کنند و زینت و زیبایى‏ خود را از نامحرم بپوشانند، جز صورت و دست‏ها که به طور طبیعى ظاهر است و پوشش آنها، موجب مشکلاتى در انجام امور زندگى مى‏شود. َ مَا یُخْفِینَ مِن زِینَتِهِنَّ وَتُوبُواْ إِلَى اللَّهِ جَمِیعاً أَیُّهَ الْمُؤْمِنُونَ لَعَلَّکُمْ تُفْلِحُونَ‏ «31»
  12. امکان انتقال بعضى نعمت‏ها به دیگران نیست، مثلًا چگونه مى‏توان زیبایى‏ چهره یا صوت یا عقل یا نبوغ یا محبوبیّت یا نفوذ کلام را به دیگران منتقل کرد. این تفاوت‏ها رمز تکامل و یکى از نعمت‏هاى الهى است. چرا آن را انکار مى‏کنید؟ وَ اللَّهُ فَضَّلَ بَعْضَکُمْ عَلى‏ بَعْضٍ فِی الرِّزْقِ فَمَا الَّذِینَ فُضِّلُوا بِرَادِّی رِزْقِهِمْ عَلى‏ ما مَلَکَتْ أَیْمانُهُمْ فَهُمْ فِیهِ سَواءٌ أَ فَبِنِعْمَةِ اللَّهِ یَجْحَدُونَ « النحل/71»
  13. «هر کس با زواید سخن خود، شیرینى و زیبایى‏ حکیمت را محو کند گویا بر نابودى عقل‏ خود اقدام کرده است.»
  14. آشنایى با اخلاق اسلامى (ادب) اگر انسان سرمایه و علم و زیبایى‏ و عقل‏ داشته باشد، ولى ادب نداشته باشد، همه آن را به باد میدهد و مردم از او ناراحت و خدا از او خشمگین میشود. آرى، «ارزش عالم و عاقل، به ادب اوست». «غررالحکم، ص 48»
  15. 7.زیبایی  حیوانات :  حیوانات، استحقاق عذاب الهى را ندارند، چون از تعمت عقل برخوردارنیستند  ولى انسان با عقل خدادی منحرف شود به قهر او گرفتار خواهد شد.
  16. 6.زیبایی  تسبیح :  حیوانات، تسبیح آگاهانه دارند؛ «کُلٌّ قَدْ عَلِمَ صَلاتَهُ وَ تَسْبِیحَهُ» امّا انسان‏هاى منحرف، اهل ذکر و تسبیح نیستند و از خدا غافل‏اند.
  17. یک زنى را به یک مرد کور دادند. این زن هر شب نیم ساعت مى‏نشست و از خوشگلى‏هاى خودش تعریف مى‏کرد. دائم مى‏گفت: تو کور هستى و خوشگلى‏هاى من هدر مى‏رود. حیف است که چشم ندارى و نمى‏توانى ببینى که من چقدر زیبا هستم. آنقدر از زیبایى‏ هایش گفت که شوهر دیگر خسته شد و گفت: خانم من چشم ندارم که زیبایى‏هاى تو را ببینم ولى عقل‏ من مى‏گوید: که اگر تو زیبا بودى، بیناها تو را برده بودند. همین که تو را براى من گذاشتند، پیداست که خوشگل نیستى.
  18. زیبایی گرسنگی : حدیث داریم گرسنگى عقل‏ و فکر و فطرت انسان را به جوش مى‏آورد. گرسنگى روح، انکسار و تذلل به وجود مى‏آورد. گرسنگى حس مردم دوستى انسان را زنده مى‏کند. گرسنگى توجه به نعمت‏هاى انسان را زیاد مى‏کند. گرسنگى انسان را یاد فقرا مى‏اندازد. گرسنگى باعث مى‏شود که یک سرى فضولات زائد در بدن که در طول سال نمى‏سوزد، از بین یرود. بدن مجبور مى‏شود به خاطر فشار گرسنگى آن زوائد را بسوزاند و آن‏ها را خانه تکانى کند.
  19. زیبایی ماه مبارک رمضان : مهمانى خوبى است. در ماه رمضان دل‏ها نرم مى‏شود. در ماه رمضان انسان بیش‏تر یاد خدا مى‏کند. ماه رمضان مساجد پر مى‏شود، نفس کشیدن در ماه رمضان ثواب سبحان الله دارد. سیب و پرتقال مهمانى مادى است، مهمانى خدا همین گرسنگى است.
  20. در «گرسنگى کشیدن». اگر او شما را بپذیرد. یک زیبایى‏ دیگرى مطرح است. مگر کعبه که ما براى زیارتش مى‏رویم خوشگل است؟ چند سنگ سیاه است، خوشگل که نیست، اما جاذبه‏اى دارد که امیرالمؤمنین مى‏فرماید: مردم کعبه را که دیدند، مثل پرنده‏هاى تشنه‏اى که آب مى‏بینند، بسویش کشیده مى‏شوند.
  21. زشت و زیبایى‏ ‏فهمیدنی است ظاهری یا باطنی . به یک کسى گفتند: معقول خواندى؟ گفت: معقول نخواندم، ولى عقل‏ دارم. اگر به عقل مراجعه کنیم خواهیم فهمید که چه چیز ماندگار و پایدار و چه گذرا وناپایدار است.
  22. در بهشت یک بساط زیبایى‏ است. اگر کسى براى این که در این دنیا زندگى کند، به عقل عمل نکند حق و ناحق بکند، حلال و حرام بکند، احتکار، کم فروشى، دزدى، خیانت بکند بهشت را از دست داده است. «وَ نَمارِقُ مَصْفُوفَهٌ وَ زَرابِىُّ مَبْثُوثَهٌ» (غاشیه/ 16- 15)
  23. پسر مى‏گوید: این را مى‏خواهم. دختر هم مى‏گوید: این را مى‏خواهم. یعنى اگر به سمت جلوه گرى بروند این ملاک انتخاب فقط شکل مى‏شود و شکل هم زود از بین مى‏رود. پیرى، مریضى و دو بخیه به یک گوشه از صورتش زیبایى‏ از بین مى‏ود. اما اگر زن در پوشش رفت یک کم براى شکلش حساب مى‏کند. یک کم هم براى کرامتش، حسادتش، مسئولیتش، سوادش، حساب مى‏کند. یعنى هرچه جلوه در خیابان بیشتر شود سهم شهوت بیشتر مى‏شود و سهم عقل‏ کمتر!
  24. با علی گفت آن یکی در رهگذار ..... از چه باشد جامه ی تو وصله دار

ای امیر تیــزرای ٍ تیــزهوش ..... جامه ای چون جامه شاهان بپوش

کس ندیده، ای جهانی را پناه ..... جامه ی صدوصله بر اندام شاه

گفت:صاحب جامه را بین؛جامه چیست؟ .....دیــد بایــد در درون جــامــه کیـسـت

ظاهر زیبا نمی آید به کار .... حرفی از معنی اگر داری بیار

مرد سیرت را، به صورت کار نیست .... جامه گر صد وصله باشد عار نیست

کار ما در راه حق کوشیدن است .....جامه زهد و ورع پوشیدن است

زهد باشد، جامه پرهیزکار ..... کار دنیا را به دنیا واگذار... «مولانای

  1. کسى که لطف خدا را تشکر نکند الطاف تو را هم تشکر نخواهد کرد و بیخود با او رفیق نشو.خدا که به این چشم داد، هوش داد، شکل داد، سلامتى داد، پدر داد، مادر داد، عقل‏ داد، فطرت داد، و عزت داد، آبرو داد، توان داد زیبایى‏ داد، خدا که این همه به او چیز داده حاضر نیست یک الله اکبر بگوید، چرا با او رفیق مى‏شوى؟ هر چه هم به او خدمت کنى، کسى که لطف خدا را نادیده مى‏گیرد، لطف تو را هم نادیده خواهد گرفت.
  2.  زیبایی صورت : ریش اندازه دارد ریش تراشیدن حرام است ریش دراز هم دلیل کم عقلى است حدیث داریم هر که مى‏خواهد ببینند عقل‏ اش چقدره ببیند ریش اش چقدر دراز است ریش اندازه دار در حدى که مثلا از یک مشت ... معقول  ما مى‏رویم مکه یک ریش هایى مى‏بینیم شاید دو وجب حواسمان پرت مى‏شود..
  3. ریش نباید از زیبایى‏ انسان کم کند اگر تراشیدن حرام است آن غیرمعقول هم ... اصلا کسانى که دست به یک کارهایى مى‏زنند که نشان بدهند خودشان را امام کاظم (علیه السلام) مى‏فرماید اینها عقده‏اى هستند یعنى یک کمبودى دارد مى‏خواهد با این عمل مردم را به خودش جذب کند حالا جذب مردم به خود ممکن است از طریق هر جورى باشد صدا وسرموتورش را بلند کند نمى‏دانم یک ... یک جورى ملخ مى‏زند یک جورى ... یک جور دیگر عطسه مى‏کند توى مسجد نشسته‏اند این یک جورى عطسه مى‏کند که همه بگویند ... مردم بدانید من عطسه کردم آخر کمال دیگرى ندارد جز عطسه اگر کسى کمال ندارد با زور عطسه مى‏خواهد به خودش ...
  4. امنیت بیرونی و درونی : علم طبیعت ساز است، ایمان، انسان ساز. علم نیروى منفصل است، ایمان نیروى متصل. علم زیبایىعقل‏ است، ایمان زیبایى روح. خیلى کلمات، کلمات حکیمانه. خدا رحمت کند مطهرى را. علم امنیت بیرونى است، شما با علم مى‏توانید دوربین‏هاى مخفى بگذارى، نمى‏دانم، سگ را آموزش بدهى که دزد را بدهد، تریاک را بگیرد، اگر زلزله بشود زودتر پارس بدهد، سروصدا کند، یعنى با آموزش مى‏شود امنیت بیرونى را کنترل کرد، با دوربین مخفى، با آموزش‏هاى نظامى، اما ایمان امنیت درونى. خوب حالا گیرم دزد حمله نمى‏کند، تو چى؟ آدم ممکن است دور تا دورش هم پلیس حفاظت کند اما این در خودش ناراحت است، «أَلَا بِذِکْرِ اللَّهِ تَطْمَئِنُّ الْقُلُوبُ» (رعد/ 28) یعنى اضطراب تو را که پلیس نمى‏تواند ببرد، یعنى علم امنیت بیرونى مى‏آورد اما ایمان امنیت درونى‏
  5. به عایشه گفتند یک خاطره شیرینى از پیامبر بگو! گفت خاطره زیبایى‏ که در ذهنم مانده است، این است که ایشان سحرها بلند مى‏شدند و زیر آسمان مى‏رفتند و به اطراف آسمان نگاه مى‏کرد و این آیات را مى‏خواندند: «إِنَّ فى خَلْقِ السَّماواتِ وَ الْأَرْض ...» در آفرینش آسمان‏ها و زمین ... «لَآیاتٍ لِأُولِى الْأَلْبابِ» (آل عمران/ 190) هر کسى عقل‏ داشته باشد، مى‏تواند بفهمد.
  6. زیبایی و زینت‏ عالم به این است که عمل کند. زینت علم‏ به این است که تبلیغ کنیم. زینت حکومت، نیروهاى مسلح است. «فَالْجُنُودُ بِإِذْنِ اللَّهِ حُصُونُ الرَّعِیَّهِ وَ زَیْنُ الْوُلَاهِ» (نهج‏البلاغه، نامه 53) یعنى زیبایى‏ یک حکومت به این است که ارتش قوى باشد. حضرت سلیمان از ارتشش سان مى‏دید. قرآن مى‏گوید: هر روز صبح سلیمان مى‏آمد و سان مى‏دید. «وَ حُشِرَ لِسُلَیْمانَ جُنُودُهُ مِنَ الْجِنِّ وَ الْإِنْسِ وَ الطَّیْرِ فَهُمْ یُوزَعُونَ» (نمل/ 17) دسته دسته با یک برنامه ویژه‏اى چیده مى‏شدند و حضرت سلیمان از جلوى این‏ها سان مى‏رفت. زینت حکومت داشتن نیروى مسلح است. زینت زن عفت است. زینت بیان، روان حرف زدن است. این‏ها زینت‏هاى معنوى هستند.
  7. 3. زینت‏ های‏ معنوی‏1. قَالَ أَمِیرُ الْمُومِنِینَ (ع): الخشوع زینة الصلاة کنز الفوائد، ج 1، ص 299
  8. 2. قال النبی (ص): زینة الاخرة العلم و الورع و الصدقة مواعظ عددیه، ص 81
  9. 3. قَالَ أَمِیرُ الْمُومِنِینَ (ع): الْقُرْآنُ سَیِّدُ الْکَلامِ‏ مستدرک الوسائل، ج 4، ص 336
  10. 4. قَالَ رَسُولُ اللَّهِ (ص): لِکُلِّ شَیْ‏ءٍ حِلْیَةٌ وَ حِلْیَةُ الْقُرْآنِ الصَّوْتُ الْحَسَنُ‏ کافی، ج 2، ص 615
  11. 5. قَالَ رَسُولُ اللَّهِ (ص): یَا عَلِیُّ الاسْلامُ عُرْیَانٌ فَلِبَاسُهُ الْحَیَاءُ وَ زِینَتُهُ الْوَفَاءُ من لایحضره الفقیه، ج 4، ص 362
  12. 6. قَالَ أَمِیرُ الْمُومِنِینَ (ع): زَیْنُ الْمُلْکِ الْعَدْلُ‏ غررالحکم، ص 339
  13. 7. قَالَ أَمِیرُ الْمُومِنِینَ (ع): زَیْنُ الایمَانِ الْوَرَعُ‏ غررالحکم، ص 269
  14. 8. قَالَ أَمِیرُ الْمُومِنِینَ (ع): زین الدین الصبر و الرضا غررالحکم، ص 281
  15. 9. وَ لکِنَّ اللّهَ حَبَّبَ إِلَیْکُمُ الایمانَ وَ زَیَّنَهُ فِی قُلُوبِکُمْ‏ حجرات/ 7
  16. 10. از ادیبی نقل شده که یک شعر حافظ دو بار او را بی هوش کرده.
  17. 11. خواجه نصیر الدین طوسی همین که مسئله‏ای را حل می‏کرد، می‏گفت: این الملوک.
  18. 12. دانشمندی شب زفاف احساس می‏کند یک ساعتی وقت دارد، وارد کتابخانه می‏شود و یادش می‏رود. صبح عروس ناراحت که داماد مرا نمی‏خواهد. (سید محمد باقر حجة الاسلام) سوگند می خورد که من چنان غرق در مطالعه شدم که همه چیز یادم رفت. فلسفه اخلاق، ص 47
  19. زیبایی صلوات : 1-رسول خدا صلى الله علیه و آله فرموده است: صلوات‏ شما بر من، سبب استجابت دعا و رضایت پروردگار و پاکى و رشد اعمالتان مى‏شود. «3»
  20. زیبایی  صلوات:  2- در روایاتى، آمده که هر کس بر پیامبر صلوات بفرستد، خدا و فرشتگان هم بر او صلوات مى‏فرستند و در روز قیامت، از نزدیکترین افراد به پیامبر است. «4»
  21. زیبایی  صلوات:  3- حال که صلوات، این همه پاداش دارد و در اهمیتش همین بس که در تشّهد نماز هم آمده، ما هم براى برخوردارى از این پاداش‏ها، تکرار مى‏کنیم: «اللّهم صلّ على محمّد و آل محمّد» وعجل فرجهم 13/3/1401  
  • حسین صفرزاده
۱۲
خرداد

اللهم صل علی محمد وآل محمد وعجل فرجهم

  1. کتاب زیبا و زیبایی درقرآن 6
  2. آرى، برخى افراد میوه را براى پر کردن شکم مى‏خواهند، ولى خردمندان با دیدن این همه زیبا‏‏یى‏‏ و شگفتى، روح ایمان خود را تقویت مى‏کنند و قدرت خدا را در آن مى‏بینند، زیرا از یک آب و خاک، نمى‏توان بیش از یک طعم و رنگ و مزه انتظار داشت، ولى قدرت خداوند به گونه‏اى است که انواع مزه‏ها، رنگ‏ها، طعم‏ها و شکل‏ها را از آن بیرون مى‏آورد.
  3. چشم وسیله ى زیبا‏‏یى‏‏ انسان است. انسان با یک چشم نمیتواند فاصله و عمق و مسافت اشیا را به خوبى درک کند. چشم وسیله شناسایى افراد است. اگر گوش و لب و دهان افراد پوشیده باشد شناخته میشوند ولى اگر نوارى روى چشم قرار گیرد و چشم پوشیده شود، افراد شناخته نمیشوند. چشم راه اثرگذارى در دیگران است. تاثیرپذیرى شاگردى که در برابر چشم استاد است و او را میبیند با شاگرد غیرحضورى تفاوت دارد.
  4. خداوند نظافت و زیبا‏‏یى‏‏ را دوست دارد و سفارش کرده هرچقدر مى‏توانید نظیف باشید. نظافت نوعى پیش‏گیرى از بیمارى‏هاست. نظافت و پیشگیرى وظیفه همه هست.
  5. اسلام از نگاه داشتن ادرار به شدت نکوهش کرده است و نسبت به نگاه به آب و سبزى و زیبا‏‏یى‏ سفارش کرده است.
  6. اگر انسان سرمایه و علم و زیبا‏‏یى‏‏ و عقل داشته باشد، ولى ادب نداشته باشد، همه آن را به باد میدهد و مردم از او ناراحت و خدا از او خشمگین میشود. آرى، «ارزش عالم و عاقل، به ادب اوست». «1»
  7. ابلاغیه‏ها باید بلیغ و رسا باشند و از زیبا‏‏یى‏‏ ظاهرى، جهت برانگیختن انگیزش درونى کارکنان برخوردار باشد.
  8. پرسش: چگونه مى‏توان مردم را از شرک و طاغوت نجات داد؟ پاسخ: قرآن براى شرک زدایى و طاغوت گریزى، دستورات و روش‏هاى زیبا‏‏یى‏‏ بکار برده، از جمله مى‏فرماید: 1. اگر تمام خدایان دروغین و طاغوت‏ها جمع شوند، نمى‏توانند مگسى را بیافرینند. «لن‏یخلقوا ذباباً ولو اجتمعو له»
  9. آرى؛ کارهاى خالص، مثل مزرعه‏اى در نقطه‏اى مرتفع است که از خرابى سیل، محفوظ مى‏باشد؛ اما باغهایى که در دامنه کوه است، جلوه و جمال دارد و زیبا‏‏یى‏‏اش همه را شاد مى‏کند و افراد مخلص نیز در جامعه از آبرو و جمال خاصى برخوردارند. اگر زمین و مزرعه، خوب باشد هم از شبنم و قطرات ریز استفاده مى‏کند و هم از قطرات درشت باران.
  10. قرآن مى‏فرماید: با زنان مشرک، ازدواج نکنید تا ایمان آورند: «لاتنکحوا المشرکات حتى یؤمنّ» «1» و به مردان مشرک، زن ندهید تا ایمان آورند. «و لاتنکحوا المشرکین حتى یؤمنوا» چون گاهى مقام و ثروت یا زیبا‏‏یى‏ ظاهرى کفار، انسان را گرفتار مى‏کند، قرآن مى‏فرماید: «ولو اعجتبکم» گرچه شرایط او شما را شیفته کرده و به تعجب وادارد و در مورد مردان هم مى‏فرماید: «ولو اعجبکم» اگر مرد، داراى مقام و ثروت و زیبا‏‏یى‏‏ باشد. این ازدواج‏ها راهى به آتش است: «یدعون الى النّار»
  11. زینب کبرى پس از شهادت عزیزانش مى‏فرماید: چیزى جز زیبا‏‏یى‏‏ ندیدم؛ «ما رایت الّا جمیلا» در حالى که اگر انگیزه غیر خدا باشد، باید گلایه‏ها و ضعف‏ها و ناسپاسى‏ها در کار باشد.
  12. زیبا‏‏یى‏‏ معارف اهل‏بیت‏ : در یکى از سخنرانى‏هایم در خارج از کشور،فرازى از دعاى ابوحمزه را تحت عنوان «عوامل سقوط جامعه» توضیح مى‏دادم. بعد از جلسه دکترى آمد و خیلى تعریف کرد و گفت: من خیلى لذّت بردم وخوشحال هستم. دلیلش را پرسیدم؟ گفت: براى من بسیار تعجّب‏آور و شگفت‏انگیز بود که امام سجاد علیه السلام در یک سطر و جمله دعا، عوامل سقوط جامعه را بر شمرده است، آنجا که مى‏فرماید: «الّلهم انّى أعوذبک من الکَسل و الفَشل و الهَمّ و الجُبن و ...»
  13. دقّت خارجى‏ها : پیرمرد ساعت‏سازى در قم مى‏گفت: به فلان کارخانه ساعت‏سازى در یکى از کشورهاى غربى نامه نوشتم که در ساختن ساعت اگر این دقّت را بکنید زیبا‏‏یى‏‏ و دوام ساعت شما بیشتر خواهد شد.الآن نزدیک چهل سال است که از آن تاریخ‏ مى‏گذرد و هر سال وقتى تاریخ ارسال آن نامه مى‏رسد، تقدیرنامه‏اى از آن کارخانه براى من مى‏رسد.
  14. خنده شهید: ایام نوروزى خدا توفیق داد در جبهه بودم، خاطره زیبا‏‏ئى‏‏ را درباره پدر دو شهید شنیدم که مى‏گفتند: وقتى پسر دوّمش را در قبر گذاشته‏اند، شهید خندیده است. تلفن کرده و به ملاقات آن پدر بزرگوار رفتیم او مى‏گفت: پسرم چهار سال در جبهه بود تا اینکه در عملیات والفجر 8 به شهادت رسید، دوستانش از زمان شهادت تا سردخانه و قبل از دفن عکس‏هایى از او گرفته بودند. او عکس‏ها را به ما نشان داد و ادامه داد: وقتى شهید را در قبر گذاشتیم، دیدیم‏ مى‏خندد، این هم عکسش! مدّتى گذشت، وصیت‏نامه او را پیدا کردیم، نوشته بود: آرزو دارم وقتى مرا در قبر گذاشتند بخندم! و بدین گونه او به آرزویش رسید.
  15. یکى از استانداران کار زیبا‏‏یى‏‏ کرده بود. روز معلّم، تمام معلمان دوران تحصلیش را جمع کرده و به آنان گفته بود: اگر کارى دارید، من در خدمت شما هستم.
  16. یکى از معلمان برخاسته و گفته بود: به دلیل‏ مشکلات زیاد درخواست بازنشستگى داده بودم، امّا حالا با این برخورد شما تقاضایم را پس مى‏گیرم.
  17. مفهوم حمد ترکیبى از مفهوم مدح و شکر است. انسان در برابر جمال و کمال و زیبا‏‏یى‏‏، زبان به ستایش و در برابر نعمت و خدمت و احسان دیگران، زبان به تشکر مى‏گشاید. خداوند متعال به خاطر کمال و جمالش شایسته ستایش و به خاطر احسان‏ها و نعمت‏هایش لایق شکرگزارى است. «الحمدللَّه‏» بهترین نوع تشکر از خداوند است. هرکس در هرجا، با هر زبانى، هرگونه ستایشى از هر کمال و زیبا‏‏یى‏ دارد، در حقیقت سرچشمه آن را ستایش مى‏کند. «الحمدللَّه‏»
  18. 3. همه هستى زیبا‏‏ است و تدبیر همه هستى نیکو است، زیرا حمد براى زیبا‏‏یى‏‏ و نیکویى است: «الحمدللَّه»
  19. در بنارس یک بتخانه‏اى دیدیم مملو از میمون‏ها. در بنارس سگ‏ها، گاوها، خوک‏ها [و] پابرهنه‏ها بسیارند. در بنارس یک بتکده‏اى بسیار زیبا‏‏ و بزرگ که در تمام دیوارها [و] کتیبه‏ها آن هم بر همه قسمت دیوار آن گوش تا گوش ویترین‏هایى که کتاب‏هاى خود را در آن چیده بودند.
  20. در قسمت بالا انواع بت‏ها که با برق هر کدام سر یا لب یا پا و بدن خود را تکان مى‏دادند. بیشتر بت‏ها در قیافه زن و عروسک‏هاى زیبا‏‏ که به وسیله برق مى‏رقصیدند. این بتکده در زیبا‏‏یى‏‏ و نوآورى که این جمادات را با برق حرکتى مى‏داد، منحصر به فرد بود. در بنارس عربستان حوزه علمیه بزرگ [دارد]، ولى شیعه یک حوزه بسیار محقر و ضعیف دارد.
  21. خواهرم و دخترم، اگر جلوه‏گرى امروز شما دلربایى کرد و علاقه مردى را به همسرش کم کرد، فردا زن زیبا‏‏یى‏‏ با جلوه‏گرى خود، دل شوهر شما را خواهد ربود و رونق زندگى شما را کم خواهد کرد.
  22. فریضه عظم ى، معطر و منور نماز: پدیده‏هاى زیبا‏‏یى‏‏ چون اقامه نمازهاى جماعت در سطح شهرها، در میدان‏ها و بوستان‏ها و ورزشگاهها، ساختن تالارهاى بزرگ و مناسب نماز در برخى و ساختن یا آماده کردن نمازخانه در برخى دیگر از جاها، گردآمدن بیش از پیش مردم و بویژه جوانان در بسیارى از مساجد، برپا داشتن نماز جماعت در ظهر عاشورا در میان مراسم عزادارى، نوشتن کتاب‏هاى بسیار در باب نماز و جز این‏ها، همه و همه برانگیزاننده‏هاى آن امید بزرگ است.
  23. 1- مثل آئینه باشیم، هم زیبا‏‏یى‏‏ دیگران را ببینیم و هم نقاط ضعف آنان را. مثل مگسى نباشیم که فقط روى زخم و جراحت مى‏نشیند.2- مثل آئینه باشیم، نه مثل ذرّه بین. عیب مردم را بزرگ‏تر از آنچه هست نبینیم.
  24. در امورى که به دست ما نیست، مثل جنسیّت، زیبا‏‏یى‏‏، استعداد، بیان، هوش، عمر و ... باید به تقسیم و تقدیر الهى راضى بود.
  25. با کمى دقت در آیه، مى‏توان پیام‏ها و نکات زیبا‏‏یى‏‏ را استفاده کرد، از جمله:1. اندیشه نکردن در قرآن، مورد توبیخ و سرزنش خداوند است. «افلا یتدبرون» 2.
  26. فَأَقَمْتَ لَهُمُ الصَّلَاةَ : با کمى دقت، مى‏توان پیام‏ها و نکات زیبا‏‏یى‏‏ را از آیه استفاده کرد، از جمله:1. نماز، حتّى در صحنه‏ى جنگ تعطیل نمى‏شود و رزمنده، بى‏نماز نیست. «اقمت لهم الصلاة .... و لیأخذوا اسلحتهم»
  27. 8. آن گونه که در لباس مادى، پوشش عیوب، حفاظت از سرما و گرما و زیبا‏‏یى‏‏ مطرح است، تقوا هم عامل پوشش عیوب است، هم نگهدارنده از گناه و هم مایه‏ى زیبا‏‏یى‏‏ معنوى انسان مى‏باشد. «لباس التّقوى»
  28. امام مجتبى علیه السلام به هنگام نماز وحضور در مسجد، بهترین لباس خود را مى‏پوشید و مى‏فرمود: «انّ اللّه جمیل یحبّ الجمال فاتجمّل لربّى‏»، خداوند زیبا‏‏ست و زیبا‏‏یى‏‏ را دوست دارد، و من لباس زیبا‏‏ى خود را براى پروردگارم مى‏پوشم وآنگاه این آیه را تلاوت مى‏فرمود. «2»
  29. امام مجتبى علیه السلام به هنگام نماز وحضور در مسجد، بهترین لباس خود را مى‏پوشید و مى‏فرمود: «انّ اللّه جمیل یحبّ الجمال فاتجمّل لربّى‏»، خداوند زیبا‏‏ست و زیبا‏‏یى‏‏ را دوست دارد، و من لباس زیبا‏‏ى خود را براى پروردگارم مى‏پوشم وآنگاه این آیه را تلاوت مى‏فرمود. «2»
  30. خداوند زیبا‏‏یى‏‏ و زینت را دوست دارد و گرنه به آن امر نمى‏فرمود، «خذوا زینتکم» چنانکه اسلام، آیین فطرى است و انسان نیز فطرتاً از زینت لذّت مى‏برد.
  31. امام صادق علیه السلام فرمود: سزاوار نیست که زن رسیدگى به خود نکند و از آراستگى و زیبا‏‏ئى‏‏ که سبب شیرین شدن زندگى خانوادگى است دست بردارد. «لا ینبغى للمرئة ان تعطّل نفسها» «5»
  32. ماه، به خاطر حرکت به دور زمین، نور رسانى در شب، زیبا‏‏یى‏‏ و تقویم طبیعى بودن، ایجاد جزر و مدّ و نقش‏هاى دیگر آن در هستى، یکى از آیات بزرگ الهى است که سزاوار است به آن سوگند یاد شود.
  33. چشم، مظهر عاطفه و غضب و مظهر تعجب و ادب و مظهر زیبا‏‏ئى‏‏ و عشق است.
  34. چشم نقش ویژه‏اى در زیبا‏‏ئى‏‏ افراد دارد و یکى از راه‏هاى شناحت افراد است. اگر گوش یا دهان افراد پوشیده باشد به راحتى مى‏توان آنان را شناخت در حالى که اگر چشم بسته باشد، شناخته نمى‏شوند.
  35. آنگونه که در لباس مادى، پوشش عیوب، حفاظت از سرما و گرما و زیبا‏‏یى‏‏ مطرح است، تقوا، هم عامل پوشش عیوب است، هم نگهدارنده از گناه و هم مایه‏ى زیبا‏‏یى‏‏ معنوى انسان مى‏باشد. «لباس التّقوى»
  36.  
  37. 4- انسان فطرتاً زینت و زیبا‏‏یى‏‏ را دوست دارد و شیطان از این گرایش درونى، سوء استفاده مى‏کند. «زیّن لهم الشیطان ... فصدّهم»
  38. انتخاب همسر : معیار انتخاب همسر در نزد مردم معمولا چند چیز است: ثروت، زیبا‏‏یى‏‏، حَسب و نَسب.
  39. در حدیث دیگر مى‏خوانیم: چه بسا زیبا‏‏یى‏‏ که سبب هلاکت و ثروت که سبب طغیان باشد. «3»
  40. حضرت زینب علیها السلام که آن همه مصیبت دید، در سخن خود به حکومت بنى‏امیّه فرمود: «ما رأیتُ الّا جمیلا»، من جز زیبا‏‏یى‏‏ ندیدم.
  41. در سفره‏ى هستى، همه‏ى آفریده‏ها در جاى خود زیبا‏‏ست گرچه ما زیبا‏‏یى‏‏ آن را درک نکنیم. چنانکه افراد بزرگ که به سفره‏اى نگاه مى‏کنند، مربا و شیرینى را زیبا‏‏ مى‏بینند و هم ترشى وفلفل وپیاز را،

اللهم صل علی محمد وآل محمد وعجل فرجهم

  • حسین صفرزاده
۱۱
خرداد

             بسم الله الرحمن الرحیم

         اللهم صل علی محمد وآل محمد وعجل فرجهم

  1. کتاب زیبا و زیبایی درقرآن 5
  2. زشت صورتى نزد رسول خدا از زشتى چهره خود شکایت کرد که جبرئیل نازل شد و سلام خداوند را به آن مرد زشت رساند و گفت که خدا مى‏فرماید: «اما ترضى ان احشرت على جمال‏ جبرییل» آیا دوست دارى که در قیامت تو به زیبایى‏ جبرئیل باشى؟ مرد شادمان شد و تصمیم گرفت تمام عبادات و مستحبّات را انجام دهد.( بحارالانوار، ج 22، ص 140)
  3. برخى زنان به خاطر زیبایى‏ و لطافت در گفتار، مى‏توانند مردان را در تصمیمات خود سست کنند و مصداق نفّاثات باشند.
  4. دین باید هم به مسایل نظرى بپردازد و هم به مسایل عملى. هم به این جهان بیاندیشد و هم آن جهان را فراموش نکند. آنچه که مورد نیاز یک انسان و یا جامعه است در آن یافت شود. این جامعیّت به زیبایى‏ در قرآن مشاهده مى‏شود، زیرا مسایل مادّى ومعنوى، دنیوى واخروى در کنار یکدیگر ذکر شده‏اند.
  5. ساختن گنبد به جاى سقف مسطّح، کارى عقلائى و منطقى و هنرى است. زیرا گنبد از زیباترین‏ و بهترین و بااستحکام‏ترین نوع معمارى است. طلاکارى گنبد و ضریح نیز نشان دهنده عشق به اهل‏بیت علیهم السلام است، خداوند به پیامبرش مى‏فرماید: «قل لا اسئلکم علیه اجراً الّا المودّة فى القربى» « شورى، /23» بگو: من چیزى به عنوان مزد رسالت از شما مطالبه نمى‏کنم، مگر دوستى با اهل‏بیت من.در واقع طلا کارى گنبد و ضریح، نوعى ابراز علاقه و محبّت به اهل‏بیت پیامبر و تعظیم شعائر و تشکّر از آنهاست. علاوه بر آنکه نوعى زینت وزیبایى است و زیبایى‏ نیز هیچ ایراد و اشکالى ندارد، بلکه امرى پسندیده است.
  6. زیبایی حافظ قرآن بچه 5 ساله حتی در جلسه‏اى که با مسئولان سعودى داشت به تمامى سؤالات حضار به زیبایى‏ جواب داده بود از جمله: * شاهزاده‏ها و مسئولان سعودى که برایش اسباب بازى‏هاى گران قیمتى خریده بودند، ضمن تقدیم هدایا به او گفتند: آیا اینها را دوست دارى و خوشحال مى‏شوى؟ جواب داده بود: «فما اتانى اللّه خیر مما اتاکم بل انتم بهدیّتکم تفرحون» « نمل/ 36» آنچه پروردگار من، به من داده، بهتر است از آنچه به شما داده است! این شما هستید که از این هدیه‏ها خوشتان مى‏آید.
  7. چرا انبیا بشر هستند و فرشته نیستند؟ در حالى که زیبایى‏ امر در این است که انبیا بشر باشند، زیرا اگر بشر نباشند، انسان‏ها مدّعى مى‏شدند که انبیا مسائل و مشکلات ما را نمى‏دانند و مرتب به ما دستور مى‏دهند! انبیا باید همانند دیگر انسان‏ها شهوت و غضب داشته باشند و خود را کنترل کنند تا الگوى دیگران باشند. خداوند به پیامبر مى‏فرماید: به آنها بگو من هم بشرى همانند شما هستم. «قل انّما أنا بشر مثلکم» « کهف/ 110»
  8. در اوایل دعاى شریف ندبه به زیبایى‏ بیان شده است. در آنجا مى‏خوانیم: «و شرطتَ علیهم الزهد فى درجات هذه الدنیا الدنیة» پروردگارا! تو با اولیائت شرط کردى که در این دنیا زهد را برگزینند، آنها نیز این شرط را قبول کردند. «فشرطوا لک ذلک‏» آنگاه دعا به نکته ظریفى اشاره مى‏کند: «و علمت منهم الوفاء به‏» تو هم مى‏دانى که اینها به این پیمان عمل مى‏کنند، آنگاه که پاى‏بندى آنان به این پیمان معلوم شد، «فقبلتهم و قرّبتهم و قدّمت لهم الذّکر العلىّ‏» تو نیز آنها را پذیرفتى و مقام قرب خود را به آنها عنایت فرمودى.
  9. 2- درتفسیر نور ما به سادگى بیان و قلم که آن هم لطف خداست، آیات و روایات کمى آزاد ترجمه شده است و در بیان مثل‏ها چون عنایت به فهم عموم بوده، از زشت و زیبایى‏ آن پروا نکرده‏ایم.
  10. این آسمان‏هاى با این اوصاف در هنگام بر پایى قیامت، تمام ویژگى‏هاى خود را از دست مى‏دهند به جاى آن همه زیبایى‏، به صورت دود درمى‏آیند. «تَأتِى السَّماءُ بِدُخان» « دخان/ 10»
  11. در دادگاه عدل الهى بعضى براى نجات خود مى‏گویند: خدایا! تو به ما مال و زیبایى‏ و یا گرفتارى دادى که وسیله گناه و انحراف ما شد! خداوند در آن هنگام بندگان صالحى را که مال و زیبایى‏ و یا شدائد و گرفتارى‏ها آنان را گمراه نکرده به عنوان نمونه شاهد مى‏آورد و مى‏فرماید: مگر حضرت یوسف و مریم زیبایى‏ نداشتند؟ و مگر ایّوب گرفتار سخت‏ترین بیمارها نشد؟ و بدین نوسیله انسان در دادگاه قیامت محکوم شده و بهانه‏ها و عذرهایش بى‏نتیجه مى‏ماند.
  12. تعدّد درهاى بهشت به خاطر ازدحام یا زیبایى‏ و امثال آن نیست، بلکه به خاطر آن است که هر گروهى با توجّه به راهى که رفته‏اند از درب مناسب وارد شوند و یا در مقام معلوم و در جاى خود قرارگیرند.
  13. فرض کنید انسان بى‏پناه و دربندى را از غرق شدن نجات داده و او را و آزاد کردید، سپس به او رانندگى یاد داده و ماشین زیبایى‏ را هم براى کار در اختیارش گذاشتید و براى او همسر و مسکن هم تهیه کردید، ولى او که نجات و آزادى و کار و زندگى خودش را از شما مى‏داند گاه و بیگاه براى تشکّر به دیدن شما بیاید، بعد شما بخاطر همین ملاقات باز هم کرایه ماشین و پول بنزین را چند برابر به او بدهید، در اینجا به او جز شرمندگى چه حالى دست مى‏دهد. «انَّ هَذا کانَ لَکُم جَزاءً وَکانَ سَعیُکُم مَشکُوراً» «انسان/ 22»
  14. بندگى خدا کن در حدیث زیبایى‏، على علیه السلام فرموده است: «انَّ اللَّیْلَ وَ النَّهارَ یَعْمَلانِ فیکَ فَاعْمَلْ فیِهما وَ یَأخُذانِ مِنْکَ فَخُذْ مِنْهُما» « . الحیاة، ج 1، ص 331» شب و روز در تو کار مى‏کنند، تو هم در آنها کار کن، و از تو مى‏گیرند، تو هم از آن‏ها بگیر. راستى ... عمرى را که مى‏دهیم و این سرمایه را شب و روز خرج مى‏کنیم، چه به دست مى‏آوریم؟ بندگی کن تا که سلطانت کنند..... تن رها کن تا همه جانت کنند
  15. 4- ایمان و تقوا و لیاقت، کمبودهاى ظاهرى را جبران مى‏کند. بلال با آنکه بجاى «شین»، «سین» تلفظ مى‏کرد، و این نقص زبانى را داشت، ولى اسلام، به‏کمال معنوى و زیبایى‏ باطنى او بیشتر بها داد.
  16. آرى چنین خداوندى شایسته سپاس و ستایش است. یکى از ویژگى‏هاى انسان آن است که در برابر جمال و کمال و زیبائى‏، ستایش و در برابر نعمت‏ها و احسان‏ها تشکر مى‏کند. خداوند متعال، بخاطر کمال و جمالش شایسته ستایش و بخاطر احسان و انعامش لایق شکرگزارى است. « الحمد لله ربّ العالَمین»
  17. حادثه کربلا و شهادت امام حسین علیه السلام بسیار بزرگ بود، ولى کسى که خدا را بزرگ ببیند آن حادثه را هم کوچک مى‏بیند. و در پاسخ حاکم ستمگر بنى‏امیّه که پرسید در کربلا چه دیدید؟ فرمود: «ما رأیت الّا جمیلا» من جز زیبائى‏ چیزى ندیدم. آرى در دید عارفان، تمام کارهاى خداوند حکیمانه وزیباست.
  18. طبق آیات وروایات، کارهاى انسان در برزخ وقیامت در برابر او مجسّم مى‏شود. کار خوب در قالب نیکو و کار زشت در قالب زشت. زشتى و زیبایى‏ کارها بدست خود ماست.
  19. اگر کسی باور کند سیر شدن فقرا، یک لذّت معنوى و آرامش درونى به همراه دارد، اگر باور کند کمک امروز او به صورت چهره زیبایى‏ در برزخ مونس او خواهد بود،
  20. حضرت موسى علیه السلام جوانى را دید که نماز با حالى مى‏خواند، به خداوند گفت: چه نماز زیبایى‏ دارد! به او وحى شد نماز او زیباست ولى این جوان بخیل است و زکات نمى‏پردازد و تا زمانى که زکات ندهد، نمازش قبول نیست.
  21. نکته مهم و قابل توجّه در زکات اینجاست که امام با این که فرمود براى افراد با شخصیّت گاو و شتر بفرستید، لکن در پایان حدیث، زیبایى‏ کار را به مردم واگذار کرد: «اجمل الامرین عند الناس‏» زیرا ممکن است در شرایطى و درمناطقى هدیه کردن گاو و گوسفند سبک و اهداى طلا و نقره سنگین‏تر باشد.
  22. امام صادق علیه السلام فرمود: بر هر عضوى زکاتى واجب است: زکات چشم، نگاه با عبرت و چشم‏پوشى از گناهان است. زکات گوش، شنیدن و گوش دادن به علم و حکمت و قرآن است. زکات زبان، نصیحت مسلمین و بیدار کردن غافلین و تسبیح خداست. زکات دست، نوشتن علوم و بخشش مال است. زکات پا، تلاش و سعى در راه جهاد، تحصیل، اصلاح میان مردم، عیادت و زیارت خوبان است. زکات علم، نشر آن است. زکات قدرت، انصاف است. زکات زیبایى‏، عفت است. زکات پیروزى، احسان است. زکات شجاعت، جهاد است. زکات سلامتى، سعى در اطاعت اوامر و نواهى الهى است. زکات حکومت، کمک‏رسانى به درماندگان است. و زکات عقل، تحمّل کردن بى‏خردان است. « غرر الحکم و میزان الحکمة»
  23. هریک از نماز و حج و صدقه و آزاد کردن بردگان، در قیافه زیبایى‏، مونس انسان در قبر او مى‏شود. «یدخل على المیّت فى قبره الصّلوة و الصّوم والحجّ و الصدقة و العتیق‏»؛ «وسائل الشیعه، ج 8، ص 139»
  24. ، در عرفات خود را به هدف نزدیک‏تر مى‏بیند، خود را آماده مى‏بیند، آماده براى اینکه فردا با دشمن دیرینه‏ى خود بجنگد «رمى جمرات»، آماده براى اینکه از زیبایى‏ و موى سر خود بگذرد، آماده براى ریختن خون قربانى. این روش تربیت اسلامى است که اول موى سر را براى خدا بدهیم تا به سر دادن در راه دوست نزدیک شویم.
  25. وجود قربانگاه و مسلخ و حرکت دادن شترهاى پرگوشت زیبایى‏ و جلوه‏اى دارد، نحر کردن و تقسیم گوشت هزاران قربانى مظهر روحیه ایثار دسته جمعى است که خود از شعائر الهى است.در روایات مى‏خوانیم اولین قطره خون قربانى که ریخت خداوند گناهان صاحبش را مى‏بخشد. «من لا یحضره الفقیه، ج 2، ص 138»
  26. مدینه‏ شهرى که زیبایى‏ ها دارد. در غربت پیامبر اکرم (صلّى‏اللَّه‏علیه‏وآله) حضرت را با آغوش باز پذیرفتند و هنگام ورودش، سرودها خواندند، از آن بزرگوار استقبال شایانى کردند. حضرت را یارى نمودند، خانه هاى خود را در اختیار مهاجران گذاشتند، رسول خدا (صلّى‏اللَّه‏علیه‏وآله) را در جبهه ها و جنگ ها یارى نمودند، پیام حضرتش را به اطراف رساندند.
  27. مدینه شهرى که بیشترین آیات حقوقى و اجتماعى و سیاسى و اقتصادى و اخلاقى در آن نازل گشت. شهرى که بنیان حکومت اسلامى در آن ریخته شد.شهرى که از آنجا، دانشجویان مکتب امام صادق (علیه‏السلام)، علم را به روى جهانیان گشودند. اینها، گوشه اى از زیبایى‏ هاى این شهر بود.
  28. هارون الرشید کنیز زیبایى‏ را به زندان نزد امام کاظم علیه السلام‏ فرستاد تا زمینه تهمتى را فراهم کند. رفتار امام طورى بود که کنیز را عوض کرد و او نیز مشغول عبادت شد. «بحار، 48، ص 239»
  29. حضرت على علیه السلام‏ مى‏فرماید: تا خودم کارى را انجام ندهم، سفارش آن را نمى‏کنم و تا خودم از کارى دورى نکنم، شما را از آن باز نمى‏دارم. «و لا انها کم عن معصیة الا و اتناهى قبلکم عنها.( نهج‏البلاغه، خطبه 175»آرى! آئینه زمانى مى‏تواند زشتى و زیبایى‏ را نشان دهد که خودش گرد و غبار نداشته باشد. البته، عمل، رمز موفقیت است و نه رمز وجوب. «یعنى: کسى به بهانه اینکه خود صالح نیستم، پس امر به معروف و نهى از منکر بر من واجب نیست، نمى‏تواند از زیر بار مسئولیت شانه خالى کند»
  30. 8- آئینه را اگر شکستى و خرده‏هاى آن را برداشتى، باز همان خرده‏ها زشت و زیبایى‏ را نشان مى‏دهد. مؤمن را اگر تحقیر کردى و او را شکستى، باز دست از حرفش بر نمى‏دارد.
  31. ج: شیوه استفاده از هنرهاى مختلف، قصّه، سرود و شعر : از هر یک از عناوین فوق مى‏توان در دعوت به حق و امر به معروف و نهى از منکر استفاده کرد. جذابیت قرآن، موزون بودن شعارهاى اذان، طرح جمعه و جماعت و نماز عید، طرح حج، تغییر لباس، نظم صفهاى جماعت، سفارش به زیبایى‏ صوت مؤذن، نظافت لباس نمازگزار، زیبایى‏ مسجد، استفاده از بهترین لباس و عطر نشانه توجه به هنر و زیباییها در گرایش مردم به معروف است.
  32. انسان به طور فطرى زیبائى‏ را دوست دارد. خداوند، آفرینش را زیبا آفریده است. صوت زیبا در تلاوت قرآن، بارها در اسلام سفارش شده است. اسلام براى آرایش انسان دستوراتى داده است.

 

  1. امام رضا علیه السلام‏ فرمود: مسأله مهم مردم، آگاهى است. اگر مردم زیبایى‏ سخنان ما اهل بیت پیامبر را بدانند، به طور قطع طرفدارمان مى‏شوند. «1» لذا در حدیث مى‏خوانیم: خداوند از علما تعهد گرفته است که جاهلان را آموزش دهند. «2»
  2. قرآن مى‏فرماید تولیت مسجدالحرام مقامى است که جز افراد با تقوى لیاقت آن را ندارند «5» در قرآن هر کارى که از رونق مسجد بکاهد بزرگترین ظلم شمرده است‏ «6» خواه کم رونقى مسجد بخاطر جلسات عزادارى یا مراسم سوگوارى این و آن باشد و یا بخاطر برگزارى مراسم دیگر و یا محبوب نبودن امام جماعت و یا نامنظم بودن او و یا بداخلاق بودن خادم و یا نااهل بودن هیئت امناء و متولیان و یا طرح مسائل غیر لازم در مساجد و سخنرانى هاى طولانى و یا نداشتن نظافت و زیبائى‏ لازم و یا سوء استفاده کردن از نام و نان مسجد و یا هر عامل دیگرى که از تعداد شرکت کنندگان بکاهد بدترین ظلم است.
  3. 2- همسر زیبایى‏ که از خانواده فاسد است، مثل گل زیبایى‏ است که ریشه آن در زباله‏ها باشد. «2»
  4. «هر کس با زواید سخن خود، شیرینى و زیبایى‏ حکیمت را محو کند گویا بر نابودى عقل خود اقدام کرده است.»
  5. پاکیزگى لباس از مهمترین نشانه‏هاى شخصیّت و تربیت و فرهنگ انسان است و انسان‏ها بطور فطرى زیبایى وتمیزى را دوست دارند. به همین دلیل است که رسول خدا صلى الله علیه و آله به نظافت لباس، بدن و دندان‏توجه زیادى داشتند و خوشبویى حضرت زبانزد همه مردم بود.
  6. «خداوند بهترین سخن را نازل کرده، کتابى که آیاتش (از نظر لطف و زیبایى‏ و عمق) همانند یکدیگر است. آیاتى تکرارى دارد (تکرارى شوق‏انگیز) که از شنیدن آیاتش بر اندام کسانى که از پروردگارشان خاشعند لرزه مى‏افتد.»
  7. «اى مردم! از سبزى‏هایى که از زمینه‏هاى کثیف مى‏روید، دورى کنید. شخصى پرسید، آن سبزى هاچیست؟ فرمود: زن زیبایى‏ که از خاندان بد به وجود مى‏آید.»
  8. «خداوند زیبا است و زیبایى‏ را دوست دارد. و دوست دارد که اثر نعمتش بر بنده‏اش آشکار باشد.»
  9. کلام همیشه زنده امام حسین (علیه السلام) که فرمود: «هیهات منّا الذله»، هرگز زیر بار ذلّت نمى‏روم، گرچه خود و فرزندانم شهید شویم. این شعار در همه مکان‏ها و زمان‏ها و براى همه انسان‏ها زیبایى‏ دارد و کهنه نمیشود. اللهم صل علی محمد وآل محمد وعجل فرجهم
  • حسین صفرزاده
۰۸
خرداد

    

بسم الله الرحمن الرحیم

  1. اللهم صل علی محمد وآل محمد وعجل فرجهم

کتابزیبا وزیبایی درقرآن 4

  1. 4- انسان فطرتاً زینت و زیبایى‏ را دوست دارد و شیطان از این گرایش درونى، سوء استفاده مى‏کند. زَیَّنَ لَهُمُ الشَّیْطانُ‏ ... فَصَدَّهُمْ‏
  2. 6- محبّت، هدیه‏اى الهى است که با مال و مقام و زیبایى‏ به دست نمى‏آید. «جَعَلَ» (مودّت و رحمت، هدیه‏ى خدا به عروس و داماد است.)
  3. حضرت على علیه السلام در جنگ احد فرمود: شرکت در جبهه از مواردى است که باید شکر آن را انجام داد. «و لکن من مواطن البشرى و الشکر» «1» و دختر او حضرت زینب علیها السلام در پاسخ جنایتکاران بنى‏امیّه فرمود: در کربلا جز زیبایى‏ ندیدم. «ما رأیت الا جمیلا
  4. مگر علم محدود او با فراموشى آسیب‏پذیر نیست؟! مگر زیبایى‏، قدرت، شهرت و ثروت او، زوال‏پذیر نیست؟! مگر بیمارى، فقر و مرگ را در جامعه ندیده است؟! مگر توانایى‏هاى او نابود شدنى نیست؟! پس براى چه تکبّر مى‏کند؟! قرآن مى‏فرماید: متکبّرانه راه نروید که زمین سوارخ نمى‏شود، گردن‏کشى نکنید که از کوه‏ها بلندتر نمى‏شوید. «وَ لا تَمْشِ فِی الْأَرْضِ مَرَحاً إِنَّکَ لَنْ تَخْرِقَ الْأَرْضَ وَ لَنْ تَبْلُغَ الْجِبالَ طُولًا» «1»
  5. در این آیه به دو گونه نعمت اشاره شده است، نعمت ظاهرى مانند: سلامتى، روزى، زیبایى‏ و امثال اینها و نعمت باطنى مانند: ایمان، معرفت، اطمینان، حسن خلق، امداد غیبى، علم، فطرت، ولایت و . نِعَمَهُ ظاهِرَةً وَ باطِنَةً وَ مِنَ النَّاسِ مَنْ یُجادِلُ فِی اللَّهِ بِغَیْرِ عِلْمٍ .. (لقمان20)
  6. از این پس، هیچ زنى بر تو حلال نیست، و نباید (همسرانت را رها کنى و) همسر دیگرى به جاى آنان بگیرى، هر چند زیبایى‏ آنان تو را به شگفت آورد، مگر کنیزانى که مالک آنها مى‏شوى؛ و خداوند بر هر چیزى مراقب است. (ٍ وَ لَوْ أَعْجَبَکَ حُسْنُهُن‏) «احزاب/52»
  7. 3- خداوند مراقب کسانى است که به خاطر زیبایى‏ زنى را جایگزین همسر اول خود مى‏نمایند. «رَقِیباً»
  8. 5- انسان به زیبائى‏ گرایش فطرى دارد و بهره بردن از زینت مورد قبول اسلام است. «تَسْتَخْرِجُونَ حِلْیَةً تَلْبَسُونَها»
  9. 6- شعار توحید را هم محکم بگوییم، هم زیبا و هم قبل از هر چیز دیگر. (در این آیات ابتدا سوگند با آهنگ زیبایى‏ مطرح شده و سپس:) «إِنَّ إِلهَکُمْ لَواحِدٌ»
  10. 2- گرایش به زینت و زیبایى‏، از تمایلات فطرى انسان است و قرآن آن را مورد تأیید قرار داده است. «زَیَّنَّا السَّماءَ الدُّنْیا»
  11. 3- زینت و زیبایى‏ یک اصل است. آفریده‏هاى الهى همه زیباست. «زَیَّنَّا السَّماءَ»
  12. «طرف» به معناى پلک چشم است و «قاصِراتُ الطَّرْفِ» کنایه از آن است که همسران بهشتى نسبت به دیگران چشم خود را فرو مى‏نشانند و یا با چشم نیمه باز که جاذبه خاصى دارد نگاه مى‏کنند و شاید مراد آن باشد که زنان بهشتى به قدرى زیبا هستند که چشم شوهر را تنها در اختیار خود مى‏گیرند، یعنى در اثر زیبایى‏، شوهرانشان تنها به آنان چشم دوخته‏اند.
  13. 3- رنگ سفید از رنگ‏هاى بهشتى است که نشانه‏ى روشنى، زیبایى‏، بهداشت و رنگى دلنواز است. «بَیْضاءَ، بَیْضٌ»
  14. 5- زیبایى‏ چهره، یکى از نعمت‏هاى الهى است. «فَأَحْسَنَ صُوَرَکُمْ»
  15. 4- منحرفان از خواسته‏هاى طبیعى و غریزى انسان سوء استفاده مى‏کنند. (انسان فطرتاً زیبایى‏ و خوبى را دوست دارد، اغفالگران از این امر سوء استفاده کرده و کارهاى بد را زیبا و خوب جلوه مى‏دهند تا انسان به راحتى آن را بپذیرد.) «فَزَیَّنُوا لَهُمْ ما بَیْنَ أَیْدِیهِمْ وَ ما خَلْفَهُمْ»
  16. 3- انسان فطرتاً با بدى مخالف است و هر کجا مى‏خواهد دست به کار زشتى بزند، ابتدا آن را رنگ و لعاب زیبایى‏ مى‏زند. «زُیِّنَ لَهُ سُوءُ عَمَلِهِ»
  17. 6- استحکام و زیبایى‏، ویژگى آفریده‏هاى خداوند در آسمان و زمین است. ما لَها مِنْ فُرُوجٍ‏، زینا السماء، أَلْقَیْنا ... رَواسِیَ‏، زَوْجٍ بَهِیجٍ‏
  18. 8- کارهاى الهى از جامعیّت ویژه‏اى برخوردار است؛ خداوند، صنعت و حکمت و معرفت و هدایت را بهم درآمیخته است. (بلندى نخل و زیبایى‏ شکوفه‏هایش، نشانه صنعت و هنر الهى است. رزق بودن میوه‏ها، نشانه حکمت الهى و از زمین مرده این همه سرسبزى و محصول پدید آوردن، زمینه هدایت و معرفت انسان به قدرت الهى بر رستاخیز است.) باسِقاتٍ‏ ... نَضِیدٌ ... رِزْقاً ... کَذلِکَ الْخُرُوج‏
  19. رسول اکرم صلى الله علیه و آله به امیرالمؤمنان علیه السلام فرمودند: نوجوانان زیبایى‏ که خادم بهشتیان هستند، فرزندان کفّار و مشرکانند که نه مجرم هستند تا به دوزخ برده شوند و نه نیکوکارند که از نعمت‏هاى بهشتى متنعّم شوند، این افراد به صورت خدمت‏گزارانى در بهشت در مى‏آیند. « بحار، ج 5، ص 291»
  20. 7- زیبایى‏ مسئولان پذیرایى بهشت، خود نعمتى دیگر است. «کَأَنَّهُمْ لُؤْلُؤٌ مَکْنُونٌ»
  21. حضرت على علیه السلام مى‏فرماید: «لا تجعلن ذرب لسانک على من انطقک و بلاغة قولک على من سددک» «1» تندى و تیزى زبانت را براى کسى که تو را سخن گفتن تعلیم داده قرار مده و بلاغت و زیبایى‏ کلامت را به رخ کسى که گفتار تو را قاعده‏مند و زیبا کرده، مکش.
  22. دین اسلام، دین فطرى است و خداوند گرایش‏ها و نیازهاى فطرى بشر را تأمین کرده است، که یکى از آنها گرایش به زیبایى‏ و زینت است. آن هم گوهرى گرانبها همچون مروارید که از دریا استخراج مى‏شود.
  23. «قاصِراتُ الطَّرْفِ» یا به معناى چشم ندوختن به دیگران است یا این‏که به خاطر جذّابیت و زیبایى‏ که دارند، همسرانشان حاضر نیستند چشم از آنان بردارند و نگاه به دیگران کنند.
  24. 4- تمایل انسان به پاکى، بکارت و زیبایى‏ همسر، خواسته‏اى اصیل است، نه تمایلى تلقینى و زائیده فرهنگ و محیط. لَمْ یَطْمِثْهُنَّ إِنْسٌ قَبْلَهُمْ‏ ...
  25. 6- اول عفّت زن بعد زیبایى‏ او. ابتدا «لَمْ یَطْمِثْهُنَّ» و سپس‏ «کَأَنَّهُنَّ الْیاقُوتُ»
  26. کامیابى‏هاى دنیا معمولًا همراه با غفلت و گناه است، ولى در بهشت، هرگز چنین نواقصى راه ندارد و ویژگى همسران بهشتى زیبایى‏ درون و برون در مکان‏هاى اختصاصى، «خَیْراتٌ حِسانٌ» و پوشش مناسب‏ «حُورٌ مَقْصُوراتٌ فِی الْخِیامِ» است.
  27. بهترین تعبیر در مورد زنان بهشتى، مروارید در صدف است، که در عین زیبایى‏ و درخشندگى، از دسترس نااهلان در امان و از نگاه نامحرمان به دور است. «حُورٌ عِینٌ کَأَمْثالِ اللُّؤْلُؤِ الْمَکْنُونِ»
  28. 4- زنانى بهشتى‏اند که در عین زیبایى‏، عفیف و پاکدامن باشند. «حُورٌ عِینٌ کَأَمْثالِ اللُّؤْلُؤِ الْمَکْنُونِ»
  29. در هر دوره‏اى از عمر، یکى از جلوه‏هاى دنیا، انسان را مشغول مى‏کند؛ دوران کودکى و نوجوانى، مشغول لهو و لعب است، دوره جوانى، در فکر زینت و زیبایى‏ و دوره میانسالى و پیرى، گرفتار تفاخر و تکاثر است.
  30. خداوند با مقرّر کردن حوادث و فراز و نشیب‏ها مى‏خواهد روح انسان را به قدرى بالا ببرد که تلخى‏ها و شیرینى‏ها در آن اثر نکند، چنانکه حضرت زینب علیها السلام بعد از حوادث کربلا فرمود: من به جز زیبایى‏ چیزى ندیدم، «و ما رأیت الا جمیلا» « لُهوف، ص 160»
  31. 23- پذیرفتن پناهنده، در اسلام پذیرفته شده است، به شرط آنکه اوّلًا افراد آزمایش شوند، ثانیاً مسئله مالى یا زیبایى‏ و زشتى در پناه دادن مطرح نباشد، ثالثاً هزینه‏اى را که کفّار پرداخت کرده‏اند به آنان بپردازند و کفّار حق مطالبه دارند. إِذا جاءَکُمُ‏ ... مُهاجِراتٍ فَامْتَحِنُوهُنَ‏ ... آتُوهُمْ ما أَنْفَقُوا ... وَ لْیَسْئَلُوا ما أَنْفَقُوا
  32. اعضاى بدن انسان هر کدام در جاى مناسب قرار گرفته و ترکیب و تناسب آنها موجب زیبایى‏ اندام انسان و به ویژه صورت او گردیده است. مژه، پلک و ابرو که وظیفه حفاظت از چشم را به عهده دارند، زیبایى‏ خاصّى به چهره انسان بخشیده‏اند. لب‏ها که دربان دهان و نگهبان زبان و دندان هستند، تنها به هنگام خوردن یا گفتن، آن هم به مقدار مورد نیاز باز و بسته مى‏شوند و در کودکى که حیات نوزاد به شیر مادر وابسته است، کار مکیدن را به عهده دارند و در بزرگسالى، احساسات عاطفى را با بوسیدن اظهار مى‏دارند.
  33. امام صادق علیه السلام فرمود: سزاوار نیست که زن رسیدگى به خود نکند و از آراستگى و زیبائى‏ که سبب شیرین شدن زندگى خانوادگى است دست بردارد. «لاینبغى للمرئة ان تعطّل نفسها» «2»
  34. 8- آفریده‏هاى الهى در عین استوارى و استحکام، «سَبْعاً شِداداً» «2» از زینت ویژه‏اى برخوردارند. (در معمارى علاوه بر استحکام ساختمان، زیبایى‏ نماى‏ بنا نیز باید مورد توجّه باشد.) «زَیَّنَّا السَّماءَ الدُّنْیا»
  35. «نَضْرَةً» به معناى زیبایى‏ و شادابى است. چنانکه در جاى دیگر مى‏خوانیم: «وُجُوهٌ یَوْمَئِذٍ ناضِرَةٌ» «ارائک» جمع «اریکة» به معناى تخت زینت داده شده است.
  36. ماه، به خاطر حرکت به دور زمین، نور رسانى در شب، زیبایى ‏ و تقویم طبیعى بودن، ایجاد جزر و مدّ و نقش‏هاى دیگر آن در هستى، یکى از آیات بزرگ الهى است که سزاوار است به آن سوگند یاد شود. وَ اللَّیْلِ إِذْ أَدْبَرَ «33» وَ الصُّبْحِ إِذا أَسْفَرَ «المدثر،34»
  37. «نَضْرَةً» به معناى زیبایى‏ و شادابى است. چنانکه در جاى دیگر مى‏خوانیم: «وُجُوهٌ یَوْمَئِذٍ ناضِرَةٌ» «1» «ارائک» جمع «اریکة» به معناى تخت زینت داده شده است.
  38. «نَضْرَةَ» به معناى زیبائى‏ و خرّمى و «نَعِیمٍ» به معناى نعمت فراوان و «رَحِیقٍ» به معناى شراب خالص است.
  39. هر شبانه روز ده‏ها هزار عکس رنگى مى‏گیرد، بدون آنکه به فیلم و یا تنظیمِ خاصى نیاز داشته باشد. راستى آیا وجود دوربینى که از پیه ساخته شده و دهها سال عکسبردارى و فیلمبردارى مى‏کند، نشانه قدرت معجزه‏گر الهى نیست؟!! چشم، مظهر عاطفه و غضب و مظهر تعجب و ادب و مظهر زیبائى‏ و عشق است.
  40. چشم نقش ویژه‏اى در زیبائى‏ افراد دارد و یکى از راه‏هاى شناحت افراد است. اگر گوش یا دهان افراد پوشیده باشد به راحتى مى‏توان آنان را شناخت‏.. اللهم صل علی محمد وآل محمد وعجل فرجهم
  • حسین صفرزاده
۰۸
خرداد

بسم الله الرحمن الرحیم

  1. اللهم صل علی محمد وآل محمد وعجل فرجهم

کتابزیبا وزیبایی درقرآن 3

  1. هنر. اظهار زیبایی .
  2. .نکته‏ها: مفهوم حمد، ترکیبى از مفهوم مدح و شکر است. انسان در برابر جمال و کمال و زیبایى‏، زبان به ستایش و در برابر نعمت و خدمت واحسان دیگران، زبان به تشکّر مى‏گشاید.
  3.  نکته‏ها: «الحمد لله»، بهترین نوع تشکّر از خداوند است. هر کس در هرجا، با هر زبانى، هرگونه ستایشى از هر کمال و زیبایى‏ دارد، در حقیقت سرچشمه‏ى آن را ستایش مى‏کند. البتّه حمد خداوند منافاتى با سپاسگزارى از مخلوق ندارد، به شرط آنکه به امر خداوند و در خط و مسیر او باشد.
  4. پیام‏ها: همه هستى زیباست و تدبیر همه هستى نیکوست. زیرا حمد براى زیبایى‏ و نیکویى است. «الْحَمْدُ لِلَّهِ»
  5. نکته‏ها: از روى لجاجت و بهانه‏تراشى، سؤالهاى متعدّدى را مطرح مى‏کردند، تا بالاخره از رنگ گاو سؤال کردند. خداوند در جواب آنها فرمود: رنگ آن، زرد شدید و پر رنگ و خالص باشد. رنگى که بینندگان را شادمان کند. یعنى از خوش اندامى، سلامتى، رنگ و زیبایى‏ خاصى برخوردار باشد.
  6. سوره البقرة، آیه 221 . وبا زنان مشرک، ازدواج نکنید تا ایمان آورند وقطعاً کنیز با ایمان از زن (آزاد) مشرک بهتر است، اگرچه (زیبایى‏ یا ثروت یا موقعیّت او) شما را به شگفتى درآورد. و به مردان مشرک، زن ندهید تا ایمان آورند وقطعاً برده با ایمان از مرد (آزاد) مشرک بهتر است، هر چند (زیبایى‏ و موقعیّت و ثروت او) شما را به شگفتى وادارد. ٍ وَ لَوْ أَعْجَبَتْکُم‏
  7. نکته‏ها: «خَیل» به معناى اسب و اسب سوار، هردو آمده است و «مُسَوّمة» یعنى نشاندار. اسب‏هایى که به خاطر زیبایى‏ اندام و یا تعلیمى که مى‏دیدند، داراى برجستگى‏هاى خاصّى مى‏شدند، به آنها «خیل مسومة» مى‏گفتند. وَ الْخَیْلِ الْمُسَوَّمَةِ وَ الْأَنْعام‏
  8. نکته‏ها: تمنّاى یکسان بودن همه چیز و همه کس نابجاست. اعضاى یک بدن و اجزاى یک ماشین از نظر جنس و شکل و کارایى متفاوتند، امّا تفاوت آنها حکیمانه است. اگر خداوند، همه را یکسان نیافریده، طبق حکمت اوست. بنابراین در امورى که به دست ما نیست، مثل جنسیّت، زیبایى‏، استعداد، بیان، هوش، عمر و ... باید به تقسیم و تقدیر الهى راضى بود. ما که خدا را عادل و حکیم مى‏دانیم، َ وَ سْئَلُوا اللَّهَ مِنْ فَضْلِهِ إِنَّ اللَّهَ کانَ بِکُلِّ شَیْ‏ءٍ عَلِیماً «32 نساء »
  9. پیام‏ها: 1- در جهان‏بینى الهى، هر نیکى و زیبایى‏ از خداست. «مِنْ حَسَنَةٍ فَمِنَ اللَّهِ»
  10. پیام‏ها: 6- زیبایى‏ علم، در اظهار آن و زشتى‏اش در سکوت و کتمان است. «لَبِئْسَ ما کانُوا یَصْنَعُونَ»
  11. پیام‏ها: 2- انسان فطرتاً زیبایى‏ را دوست دارد تا آنجا که شیطان نیز از همین غریزه، او را اغفال مى‏کند. «زَیَّنَ لَهُمُ الشَّیْطانُ»
  12. نکته‏ها: «ریش»، به معناى پر پرندگان است که براى آنها، هم پوشش است و هم وسیله‏ى زیبایى‏، همچنین به لباسى که براى انسان نوعى زینت به حساب آید، ریش گفته مى‏شود. ْ (لِباساً یُوارِی سَوْآتِکُمْ وَ رِیشاً وَ لِباسُ التَّقْوى‏ ذلِکَ خَیْرٌ ذلِک‏)
  13. پیام‏ها: 8- آن گونه که در لباس مادى، پوشش عیوب، حفاظت از سرما و گرما و زیبایى‏ مطرح است، تقوا هم عامل پوشش عیوب است، هم نگهدارنده از گناه و هم مایه‏ى زیبایى‏ معنوى انسان مى‏باشد. «لِباسُ التَّقْوى‏»
  14. نکته‏ها: امام مجتبى علیه السلام به هنگام نماز و حضور در مسجد، بهترین لباس خود را مى‏پوشید و مى‏فرمود: «انّ اللّه جمیل یحبّ الجمال فاتجمّل لربّى»، خداوند زیباست و زیبایى را دوست دارد، و من لباس زیباى خود را براى پروردگارم مى‏پوشم و آنگاه این آیه را تلاوت مى‏فرمودند. «3»
  15. نکته‏ها: خداوند زیبایى‏ و زینت را دوست دارد و گرنه به آن امر نمى‏فرمود، «خُذُوا زِینَتَکُمْ» چنانکه اسلام، آیین فطرى است و انسان نیز فطرتاً از زینت لذّت مى‏برد. با زینت به مسجد رفتن، احترامى است به بندگان خدا، به عبادت خدا و همچنین سبب‏ ایجاد جاذبه و ترغیب عملى دیگران است.( یا بَنِی آدَمَ خُذُوا زِینَتَکُمْ عِنْدَ کُلِّ مَسْجِد)
  16. نکته‏ها: عوامل انحراف چند چیز است:1. نبود رهبرى یا غیبت او.2. جهل و ناآگاهى مردم.3. عالمان و هنرمندان منحرف و سوء استفاده از علم و هنر.4. زیبایى‏ و زرق و برق ظاهرى.5. سر و صدا و تبلیغات کاذب.( وَ لا یَهْدِیهِمْ سَبِیلًا اتَّخَذُوهُ وَ کانُوا ظالِمِینَ )
  17. پیام‏ها: سؤال: صبر بر مقدرات الهى زیباست، ولى صبر بر ظلمى که در حقّ کودکى مظلوم روا شده، چه زیبایى‏ دارد که یعقوب مى‏گوید: «فَصَبْرٌ جَمِیلٌ»؟ پاسخ: اولًا یعقوب از طریق وحى مى‏دانست که یوسف زنده است. ثانیاً اگر یعقوب حرکتى مى‏کرد که ظن و گمان آنها را بیافزاید، برادران بر سر چاه رفته، یوسف را از بین مى‏بردند. ثالثاً نباید کارى کرد که راه توبه حتّى بر ظالمان به کلّى بسته شود.
  18. 5- حوادث دو چهره دارد: بلا و سختى، «بِدَمٍ کَذِبٍ» صبر و زیبائى‏. «فَصَبْرٌ جَمِیلٌ»*
  19. 14- یوسف در زیبایى‏ بى نظیر و در عین حال در عفت الگویى براى همگان است. فَلَمَّا رَأَیْنَهُ أَکْبَرْنَهُ‏ ... قُلْنَ حاشَ لِلَّهِ*
  20. 3- زیبایى‏، همیشه خوشبختى‏آور نیست، دردسر هم دارد. ثُمَّ بَدا لَهُمْ‏ ... لَیَسْجُنُنَّه‏
  21. «وَ إِنَّا لَهُ لَحافِظُونَ» یعنى ما خودمان برادرمان را حفظ مى‏کنیم. در این گفتگوها سیماى موحّد مخلص، با افراد عادّى به زیبایى‏ نشان داده مى‏شود.*
  22. 3- زیبایى‏ انسان به ایمان است، هرگاه ایمان برود جرثومه‏ى زشتى‏ها مى‏شود.«لِلَّذِینَ لا یُؤْمِنُونَ بِالْآخِرَةِ مَثَلُ السَّوْءِ»
  23. چگونه مى‏توان زیبایى‏ چهره یا صوت یا عقل یا نبوغ یا محبوبیّت یا نفوذ کلام را به دیگران منتقل کرد. این تفاوت‏ها رمز تکامل و یکى از نعمت‏هاى الهى است. چرا آن را انکار مى‏کنید؟ تفاوت جهت امتحان است «وَ رَفَعْنا بَعْضَهُمْ فَوْقَ بَعْضٍ دَرَجاتٍ لِیَتَّخِذَ بَعْضُهُمْ بَعْضاً سُخْرِیًّا»
  24. 6- در گفتگوها، مخاطب و محیط سخن را در نظر بگیرید. (گرچه لباس وسیله‏ى حفظ از سرما و وسیله‏ى زیبایى‏ نیز هست، لیکن چون مشکل منطقه حجاز گرما و جنگ بود، خداوند به دو فایده حفاظت از گرما و جنگ اشاره کرده است. سَرابِیلَ تَقِیکُمُ الْحَرَّ ... تَقِیکُمْ بَأْسَکُمْ‏
  25. ولیدبن‏مغیره، چنان جذب این آیه شد که گفت: شیرینى، زیبایى‏، محتواى آن، چنان است که نمى‏تواند کلام بشر باشد. «1» و عثمان بن مظعون مى‏گوید با شنیدن این آیه، اسلام به عمق جانم نفوذ کرد و به دلم نشست. إِنَّ اللَّهَ یَأْمُرُ بِالْعَدْلِ وَ الْإِحْسانِ وَ إِیتاءِ ذِی الْقُرْبى‏ وَ یَنْهى‏ عَنِ الْفَحْشاءِ وَ الْمُنْکَرِ وَ الْبَغْیِ یَعِظُکُمْ لَعَلَّکُمْ تَذَکَّرُونَ « سوره النحل، آیه 90 »
  26. به گفته تفسیر نمونه در این سوره سوره النحل، آیه 128إِنَّ اللَّهَ مَعَ الَّذِینَ اتَّقَوْا وَ الَّذِینَ هُمْ مُحْسِنُونَ «128» زیرا که خداوند با کسانى است که تقوا پیشه کردند و (با) کسانى (است) که آنان نیکوکارند  نعمت‏هاى زیادى براى تحریک روحیّه شکرگزارى بیان شد که ما تمام چهل نعمتزیبا را نام‏ برده است
  27. استدلال قرآن، رکود فکرى را شفا مى‏دهد؛ موعظه‏ى قرآن، قساوت را درمان مى‏کند؛ تاریخ قرآن تحیّر را برطرف مى‏سازد؛ زیبایى‏ آهنگ و فصاحتش روح فرارى را جذب مى‏کند؛ قوانین و احکامش عادات خرافى را ریشه کن مى‏سازد؛ تلاوت و تدبر در آن، بیمارى غفلت را شفا مى‏بخشد؛ تبرّک به آن، امراض جسمى را شفا مى‏دهد و رهنمودهاى آن، تاریکى‏ها را روشن مى‏کند.
  28. 6- زیبایى‏ گل‏ها و طبیعت فانى است، ولى کار نیک ماندگار است. أَیُّهُمْ أَحْسَنُ عَمَلًا ... صَعِیداً جُرُزاً
  29. 7- به زیبایى‏هاى ظاهرى دنیا مغرور نشویم، که همه با خاک یکسان مى‏شود. «صَعِیداً جُرُزاً»
  30. 6- اگر ارشاد، با زیبایى‏ و زینت و دلخوشى مردم همراه باشد، داراى اثر بیشترى است. «مَوْعِدُکُمْ یَوْمُ الزِّینَةِ»
  31. 7- مسئله عید و زینت، تاریخى بسیار طولانى دارد. «یَوْمُ الزِّینَةِ»
  32. 6- زیبایى‏ و موزون بودن کلمه‏ها و جمله‏ها، نوعى فصاحت است. (آخرین جمله‏ى آیه قبل «حریق» بود و آخرین جمله این آیه‏ «حَرِیرٌ» است)
  33. * پیامبر اکرم صلى الله علیه و آله فرمود: زنا داراى زیان‏هاى دنیوى و اخروى است: امّا در دنیا: از بین رفتن نورانیّت و زیبایى‏ انسان، مرگ زودرس و قطع روزى.
  34. نکته‏ها: این آیه یک اصل کلّى را مطرح مى‏کند که در انتخاب همسر باید دقّت کرد و اصل را بر ایمان و پاکدامنى گذاشت، نه زیبایى‏ و ثروت‏ بنابراین معناى آیه این نیست که اگر مردى یا زنى خوب بود حتماً همسرش نیز خوب بوده و مشمول مغفرت و رزق کریم شود، زیرا قرآن، ملاک ورود در بهشت را ایمان و تقوا و عمل صالح مى‏داند و لذا با اینکه حضرت نوح و لوط، طیّب بودند، امّا همسرانشان از خبیثات و دوزخى‏اند. الْخَبِیثاتُ لِلْخَبِیثِینَ وَ الْخَبِیثُونَ لِلْخَبِیثاتِ وَ الطَّیِّباتُ لِلطَّیِّبِینَ وَ الطَّیِّبُونَ لِلطَّیِّباتِ أُولئِکَ مُبَرَّؤُنَ مِمَّا یَقُولُونَ لَهُمْ مَغْفِرَةٌ وَ رِزْقٌ کَرِیمٌ « سوره النور، آیه 26»
  35. مردان باید از نگاه آلوده به زنان بپرهیزند، زنان نیز نباید از روى شهوت به مردان نامحرم بنگرند، بلکه باید نگاه خود را کنترل کنند و زینت و زیبایى‏ خود را از نامحرم بپوشانند، جز صورت و دست‏ها که به طور طبیعى ظاهر است و پوشش آنها، موجب مشکلاتى در انجام امور زندگى مى‏شود.( ِ الَّذِینَ لَمْ یَظْهَرُوا عَلى‏ عَوْراتِ النِّساءِ وَ لا یَضْرِبْنَ بِأَرْجُلِهِنَّ لِیُعْلَمَ ما یُخْفِینَ مِنْ زِینَتِهِنَّ وَ تُوبُوا إِلَى اللَّهِ جَمِیعاً أَیُّهَا الْمُؤْمِنُونَ لَعَلَّکُمْ تُفْلِحُونَ «النور31»)
  36. وَ لَعَبْدٌ مُؤْمِنٌ خَیْرٌ مِنْ مُشْرِکٍ وَ لَوْ أَعْجَبَکُمْ أُولئِکَ یَدْعُونَ إِلَى النَّارِ وَ اللَّهُ یَدْعُوا إِلَى الْجَنَّةِ» «بقره 222» و با زنان مشرک ازدواج نکنید مگر آنکه ایمان بیاورند و همان کنیزى با ایمان بهتر از زن آزاد مشرک است هر چند از (زیبایى‏) او به شگفت آیید و به مشرکان زن ندهید مگر آنکه ایمان بیاورند و همانا برده مؤمن بهتر از آزاد مشرک است هر چند از (مال و زیبایى‏) او شگفت زده شوید.
  37. 4- آنچه مورد انتقاد است، گمراه کردن مردم و سرگرم نمودن آنان به امور مختلف است. «یَتَّبِعُهُمُ الْغاوُونَ‏- فِی کُلِّ وادٍ یَهِیمُونَ» خواه در زمینه‏ى شعر باشد یا قصه، یا فیلم یا عکس یا تئاتر یا طنز و یا سخنرانى، لکن شعر به خاطر زیبایى‏ و ویژگى‏هاى خاصّش نافذتر است.
  38. 4- زیبایى‏ دل‏انگیز، یک ارزش است. «ذاتَ بَهْجَةٍ» 4- طورى سخن بگوییم که همه بفهمند. (خواصّ و اسرار گیاهان را همه‏ نمى‏فهمند، ولى شادابى وزیبایى سبزه وگل‏ها را همه درک مى‏کنند. «حَدائِقَ ذاتَ بَهْجَةٍ»
  39. معیار انتخاب همسر در نزد مردم معمولًا چند چیز است: ثروت، زیبایى‏، حَسب و نَسب.
  40. ولى در حدیث مى‏خوانیم: «علیک بذات الدین» تو در انتخاب همسر، محور را عقیده وتفکّر وبینش او قرار ده. «9» در حدیث دیگر مى‏خوانیم: چه بسا زیبایى که سبب هلاکت و ثروت که سبب طغیان باشد. «میزان الحکمه »

اللهم صل علی محمد وآل محمد وعجل فرجهم

  • حسین صفرزاده
۰۸
خرداد

بسم الله الرحمن الرحیم

اللهم صل علی محمد وآل محمد وعجل فرجهم

  1. زیبا وزیبایی 1-
  2. زیبایى آسمان‏ها به ستاره‏ها.
  3. زیبایى‏ زمین‏ به سبزى‏ها.
  4. زیبایى طبیعت با رنگارنگى با برگ‏هاى مختلف. حتى اگر همه درخت‏ها برگشان یک جور بود اگر گل‏ها رنگ‏شان یک جور بود زندگى براى انسان خسته کننده بود. این رنگ به رنگى به انسان تسکین مى‏دهد.
  5. زیبایى‏ انسان‏ به ایمان است، هرگاه ایمان برود جرثومه‏ى زشتى‏ها مى‏شود
  6. زیبایى‏ عقل‏ . به علم است،
  7. زیبایى‏ علم‏، در اظهار آن و زشتى‏اش در سکوت و کتمان است. «لَبِئْسَ ما کانُوا یَصْنَعُونَ»
  8. زیبایى‏ اظهار ، در اظهار در گفتگوها، قبل از اظهار عقیده‏ و نظر است ، آنچه را که مورد اتفاق است مطرح کنیم. «إِلهُنا وَ إِلهُکُمْ واحِدٌ»
  9. زیبایی عقیده : حفظ اختیار مردم در انتخاب عقیده‏ و عمل. زیرا اگر عذابى فورى بود، همه مردم از ترس ایمان‏ مى‏آوردند.
  10. زیبایی عمل : در مسجد که مى‏روید قشنگ بروید. «خُذُوا زینَتَکُمْ عِنْدَ کُلِّ مَسْجِدٍ» (اعراف/ 31) - عمل‏ صالح‏ است ، هرگز ضایع نمى‏شود. خواه آشکار صورت گیرد یا مخفیانه، کم باشد یا زیاد. «فَإِنَّ اللَّهَ بِهِ عَلِیمٌ»
  11. 1.زیبایی عمل صالح :  دعا همراه ایمان و عمل‏ صالح‏ باشد. «یستجیب الذّین آمنوا و عملوا الصالحات»
  12. زیبایی دعا : صلوات‏، کلید استجابت دعا و سبب سنگین شدن میزان مؤمن در قیامت مى‏شود.
  13. زیبایى معارف اهل‏بیت‏: امام سجاد علیه السلام در یک سطر و جمله دعا، عوامل سقوط جامعه را بر شمرده است، آنجا که مى‏فرماید: «الّلهم انّى أعوذبک من الکَسل و الفَشل و الهَمّ و الجُبن و ...»
  14. زیبائی  وجوان : حضرت علی (علیه السلام) که دو لباس خرید، لباس زیباتر را به قنبر غلامش داد و فرمود:" تو جوان هستی."
  15. زیبائی حقیقی :  درقران مجید، 2 نوع زینت را مطرح کرده: 1 زینتی که وسیله رسیدن به خدا و آخرت باشد: قُلْ مَنْ حَرَّمَ زِینَةَ اللّهِ‏ اعراف/ 32. 2- زینتی که وسیله غفلت و تصرف شیطان باشد: لازَیِّنَنَّ لَهُمْ فِی الارْضِ‏ حجر/ 39.
  16. زیبایی  التجمّل : قَالَ أَمِیرُ الْمُومِنِینَ ( علیه السلام): التجمل مروءة ظاهرة غررالحکم، ص 435.  
  17. قَالَ أَمِیرُ الْمُومِنِینَ ( علیه السلام): التجمل من أخلاق المومنین‏ غررالحکم، ص 435. قَالَ أَمِیرُ الْمُومِنِینَ ( علیه السلام): إذا قل أهل الفضل هلک أهل التجمل‏ غررالحکم، ص 380.
  18. زیبایی درون : زیبایی درون‏
  19.  زیبایی زن و مرد : قَالَ أَمِیرُ الْمُومِنِینَ ( علیه السلام): عُقُولُ النِّسَاءِ فِی جَمَالِهِنَّ وَ جَمَالُ الرِّجَالِ فِی عُقُولِهِم‏ معانیالاخبار، ص 234..عقل زنان درزیبایی آنهاست و زیبای مردان به عقل های آنانست.
  20. زیبایی ظاهر وباطن :  قَالَ أَبُو مُحَمَّدٍ الْعَسْکَرِیُّ ( علیه السلام): حُسْنُ الصُّورَةِ جَمَالٌ ظَاهِرٌ وَ حُسْنُ الْعَقْلِ جَمَالٌ بَاطِنٌ‏ أعلام‏الدین، ص 313ظ. خوبی صورت  زیبایی ظاهر است وخو بی عقل زیبایی باطن است .
  21. زیبایی صورت ومنطق :  قَالَ أَمِیرُ الْمُومِنِینَ ( علیه السلام): إِنَّ اللَّهَ عَزَّ وَ جَلَّ جَعَلَ صُورَةَ الْمَرْأَةِ فِی وَجْهِهَا وَ صُورَةَ الرَّجُلِ فِی مَنْطِقِهِ‏ کنزالفوائد، ج 2، ص 14 خداوند باری تعالی قرار داده زیبایی زن را در صورتش وزیبایی مرد را در منطق او
  22. زیبایی زبان :  قَالَ رَسُولُ اللَّهِ ( صل الله علیه وآله ): الْجَمَالُ فِی اللِّسَانِ‏ تحف‏العقول، ص 37
  23. زیبایی مرد : قال رسول الله ( صل الله علیه وآله ): ألجمال فی الرّجل اللّسان‏ کنز، ج 2، ص 10
  24. زیبایی در مردان  : قَالَ الْعَبَّاسُ لِلنَّبِیِّ ( صل الله علیه وآله ): مَا الْجَمَالُ بِالرَّجُلِ یَا رَسُولَ اللَّهِ؟ قَال:" صَوَابِ الْقَوْلِ بِالْحَقِّ قَالَ: فَمَا الْکَمَالُ؟ قَالَ: تَقْوَی اللَّهِ عَزَّ وَ جَلَّ وَ حُسْنُ الْخُلُقِ" أمالی طوسی، ص 497
  25. زیبایی ظاهر وباطن :  قَالَ أَمِیرُ الْمُومِنِینَ ( علیه السلام): حسن العقل جمال الظواهر و البواطن‏ غررالحکم، ص 52.
  26. زیبایی مرد : قال رسول الله ( صل الله علیه وآله ): جمال الرّجال فصاحة لسانه‏ کنز، خ 28775
  27. حقیقت زیبایی : قَالَ رَسُولُ اللَّهِ ( صل الله علیه وآله ): الْجَمَالُ صَوَابِ الْقَوْلِ بِالْحَقِ‏ أمالی طوسی، ص 497. زیبایی سخن درست، حقیقت، شایسته گفته حق است
  28.  زیبایی ظاهر وباطن : قَالَ أَمِیرُ الْمُومِنِینَ ( علیه السلام): الجمال الظاهر حسن الصورة الجمال الباطن حسن السریرة غررالحکم، ص 254.
  29. زیبایی مرد: قَالَ أَمِیرُ الْمُومِنِینَ ( علیه السلام): جمال الرجل حلمه‏ غررالحکم، ص 285. حلم: بکسر اوّل بردبارى.
  30. زیبایی مرد : قَالَ أَمِیرُ الْمُومِنِینَ ( علیه السلام): جمال الرجل الوقار غررالحکم، ص 250. الوَقَار- آرامش و خویشتن دارى، مرد بزرگوار، بزرگوارى.
  31. زیبایی مومن : قَالَ أَمِیرُ الْمُومِنِینَ ( علیه السلام): جمال المؤمن ورعه‏ غررالحکم، ص 269. وَرِعَ‏: عَنِ المَحَارِمِ دوری از گناه 
  32. زیبایی بنده  : قَالَ أَمِیرُ الْمُومِنِینَ ( علیه السلام): جمال العبد الطاعة غررالحکم، ص 181. اطاعت وپیروی از امر مولا
  33. زیبایی فرد آزاد : قَالَ أَمِیرُ الْمُومِنِینَ ( علیه السلام): جمال الحر تجنب العار غررالحکم، ص 325. عور: عورت هر چیزى است که انسان از ظاهر شدن آن شرم دارد. دوری از ظاهر شدن عیوب
  34. زیبایی زندگی  : قَالَ أَمِیرُ الْمُومِنِینَ ( علیه السلام): جمال العیش القناعة غررالحکم، ص 391. زیبایی زندگی قناعت است .
  35. زیبایی کارنیک  : قَالَ أَمِیرُ الْمُومِنِینَ ( علیه السلام): جمال الاحسان ترک الامتنان‏ غررالحکم، ص 390. زیبایی کار پسندیده بی منتی آن است.
  36. زیبایی قرآن : قَالَ أَمِیرُ الْمُومِنِینَ ( علیه السلام): جمال القرآن البقرة و آل عمران‏ غررالحکم، ص 110. زیبایی قرآن سوره بقره وآل عمران است.
  37. زیبایی شناخت : قَالَ أَمِیرُ الْمُومِنِینَ ( علیه السلام): جمال المعروف إتمامه‏ غررالحکم، ص 383. عرف: معرفت و عرفان بمعنى درک و شناختن است. زیبایی شناخت : عمل و به  نتیجه رساندن آن است
  38. زیبایی فرد عالم : قَالَ أَمِیرُ الْمُومِنِینَ ( علیه السلام): جمال العالم عمله بعلمه‏ غررالحکم، ص 45. زیبایی فرد عالم عمل به علم اوست.
  39. زیبایی علم :قَالَ أَمِیرُ الْمُومِنِینَ ( علیه السلام): جمال العلم نشره‏ غررالحکم، ص 44. زیبایی علم نشر وگسترش آن است .
  40. زیبایی عقل : قَالَ أَمِیرُ الْمُومِنِینَ ( علیه السلام): لا جَمَالَ أَحْسَنُ مِنَ الْعَقْل‏ تحف‏العقول، ص 92 .هیچ زیبایی همچو زیبایی عقل نیست .
  41. زیبایی عافیت : قَالَ أَمِیرُ الْمُومِنِینَ ( علیه السلام): لا لِبَاسَ أَجْمَلُ مِنَ الْعَافِیَة کافی، ج 8، ص 18.  هیج پوششی زیباتر از پوشش عافیت نیست . العافِی‏- ج‏ عُفِیّ‏ [عفو]: فا، آمرزنده و بخشنده، کهنه،
  42. 4. زیبایی صورت‏ قَالَ أَمِیرُ الْمُومِنِینَ ( علیه السلام): الصورة الجمیلة أول السعادتین‏ غررالحکم، ص 325. اولین سعادت خوشبختی صورت زیباست. اللهم صل علی محمد وآل محمد وعجل فرجهم
  • حسین صفرزاده
۰۱
خرداد

 

 

بسم الله الرحمن الرحیم

اللهم صل علی محمد وآل محجمد وعجل فرجهم

کتاب سه : 5-

  1. در باد سه‏ نعمت مهم وجود دارد: جا به جا کردن ابرها، تلقیح گیاهان و تصفیه‏ى هوا.
  2. قرآن براى انسان در قیامت سه‏ نوع کتاب معرّفى کرده است: الف) براى هر فرد کتابى است که کارهاى شخصى او در آن ثبت است. «و کلّ انسان الزمناه طائره فى عنقه و نخرج له یوم القیامة کتاباً یلقاه منشورا» ..به او خطاب مى‏شود کتاب خود را بخوان. «اقرء کتابک» ب) براى هر امّتى نیز کتابى است که امور اجتماعى در آن ثبت است، «کلّ امّة تدعى الى کتابها»ج) تمام امّت‏ها نیز یک کتاب دارند که همه چیز و همه کس در آن ثبت است. «و وضع الکتاب فترى المجرمین مشفقین ممّا فیه»
  3. سه‏ بار آن : احسان به والدین، از جایگاه ویژه‏اى نزد خداوند برخوردار است. در قرآن، پنج بار کلمه «وَصَّیْنَا» بکار رفته که سه‏ بار آن مربوط به والدین است.
  4. سه بار سفارش مادر : مادر به دلیل دشوارى دوران باردارى و زایمان و شیردهى، حق ویژه‏اى بر فرزند داشته و باید نسبت به او بیشتر احسان کرد، چنانچه در روایات تأکید بیشترى در مورد احسان به مادر شده است و پیامبر اکرم در روایتى سه‏ بار سفارش به نیکى به مادر کرد و آنگاه سفارش به نیکى به پدر.
  5. سه سوره‏ى مائده، حجرات و ممتحنه که درباره مسائل حکومتى و اجتماعى است، با جمله‏ى «یا أَیُّهَا الَّذِینَ آمَنُوا» شروع شده است.
  6. سه بار سخن ازصلح : در این آیه، سه‏ بار سخن از برقرارى صلح و اصلاح میان مردم بر اساس عدالت به میان آمده است: «فَأَصْلِحُوا بَیْنَهُما بِالْعَدْلِ وَ أَقْسِطُوا إِنَّ اللَّهَ یُحِبُّ الْمُقْسِطِینَ» سه‏ بار فرمان «اصلحوا» تکرار شده که نشانه‏ى توجّه اسلام به برقرارى صلح و دوستى میان افراد جامعه است.
  7. دراین آیه به سه‏ اصل مهم اشاره شده است: اصل مساوات در آفرینش زن و مرد، اصل تفاوت در ویژگى‏هاى بشرى و اصل این‏که تقوا ملاک برترى است. البتّه در آیات دیگر قرآن، ملاک‏هایى از قبیل علم، سابقه، امانت، توانایى و هجرت نیز به چشم مى‏خورد. إِنَّ أَکْرَمَکُمْ عِنْدَ اللَّهِ أَتْقاکُمْ إِنَّ اللَّهَ عَلِیمٌ خَبِیرٌ «الحجرات آیه13»
  8. سرچشمه‏ى وسوسه، سه چیز است: الف: نفس. «توسوس به نفسه»ب: شیطان. «فوسوس لهما الشّیطان»ج: بعضى انسان‏ها و جنّیان. «الّذى یوسوس فى صدور النّاس من الجِنّة والنّاس»
  9. در قرآن از سه‏ نوع قلب سخن به میان آمده است: : 1- قلب سلیم 2- قلب منیب 3- قلب مریض‏
  10. مهلت سه روزه : مراد از «حَتَّى حِینٍ»، مهلت سه‏ روزه‏اى است که به آنان داده شد تا شاید پشیمان شوند و توبه کنند. امّا آنان از گناهان دست برنداشتند و پس از سه‏ روز عذاب الهى نازل شد. چنانکه در آیه 65 سوره هود مى‏فرماید: «تَمَتَّعُوا فِی دارِکُمْ ثَلاثَةَ أَیَّامٍ ذلِکَ وَعْدٌ غَیْرُ مَکْذُوبٍ»
  11. این سه‏ قوم : جمله «إِنَّهُمْ کانُوا هُمْ أَظْلَمَ وَ أَطْغى‏» ممکن است مربوط به قوم نوح باشد که ظالم‏تر از عاد و ثمود بودند و ممکن است مربوط به قوم عاد و ثمود و نوح باشد، یعنى این سه‏ قوم از سایر اقوام هلاک شده، ظالم‏تر و طاغى‏تر بوده‏اند.
  12. سه‏ بار کلمه‏ى : در ماجراى قوم لوط، چهار مرتبه کلمه‏ى «نُذُرِ» و سه‏ بار کلمه‏ى «عَذابٌ» مطرح شده که نشانه‏ى اهمیّت هشدار نسبت به عملکرد قوم لوط است.
  13. سه‏ بار کلمه میزان: تکرار، نشانه‏ى اهمیّت است. در آیات پى‏درپى، سه‏ بار کلمه میزان تکرار شده است که نشان دهنده ضرورت توجّه به معیار و وسیله سنجش درست و مطمئن در امور مختلف است. وَضَعَ الْمِیزانَ ...، أَلَّا تَطْغَوْا فِی الْمِیزانِ ... و «لا تُخْسِرُوا الْمِیزانَ»
  14. سه بار تکرار:  نعمت دریا و آفریده‏هاى آن، از نعمت‏هاى بزرگى است که خداوند، تکذیب کننده آن را سرزنش مى‏کند. جمله «فَبِأَیِّ آلاءِ رَبِّکُما تُکَذِّبانِ» سه‏ بار در این آیات تکرار شده است.
  15. سه روز غذا : در سوره انسان، درباره اهل بیت علیهم السلام مى‏خوانیم که غذاى خود را سه‏ روز پى‏درپى به یتیم و مسکین و اسیر دادند و گفتند؛ ما از پروردگار و روز قیامت مى‏ترسیم، «إِنَّا نَخافُ مِنْ رَبِّنا یَوْماً عَبُوساً قَمْطَرِیراً» و در این آیه مى‏خوانیم: «وَ لِمَنْ خافَ مَقامَ رَبِّهِ جَنَّتانِ» پس اهل بیت علیهم السلام قطعاً بهشتى هستند.
  16. سه چیز است که حزن و اندوه را از قلب مى‏زداید: آب، سبزى و سیماى نیکو.
  17. هر سه‏ مورد : در این آیات هر سه‏ مورد در میان نعمت‏هاى بهشتى مطرح شده است: آب، «عَیْنانِ نَضَّاخَتانِ» سبزى، «مُدْهامَّتانِ» و صورت زیبا. «کَأَنَّهُنَّ الْیاقُوتُ وَ الْمَرْجانُ»
  18. و (در آن روز) شما سه‏ گروه باشید. پس (گروه اول) اصحاب یمین (گروه‏
  19. مردم سه‏ دسته : انسان‏ها سرانجام به سه‏ گروه تقسیم مى‏شوند. «کُنْتُمْ أَزْواجاً ثَلاثَةً» چنانکه در سوره فاطر نیز مردم سه‏ دسته تقسم شده‏اند. «فَمِنْهُمْ ظالِمٌ لِنَفْسه وَ مِنْهُمْ مُقْتَصِدٌ وَ مِنْهُمْ سابِقٌ بِالْخَیْراتِ»
  20. سه‏ گروه،: در تقسیم بندى سه‏ گروه، نام سابقون متأخّر آمده، شاید به دلیل آن‏که تعدادشان کمتر است، ولى در تجلیل، ابتدا از آنان تجلیل شده است، سپس از اصحاب یمین و دیگران، چون مقامشان والاتر از دیگران است.
  21. سه‏ خلاف: خداوند عادل است و عذاب بر پایه عملکرد خود انسان است. اگر خلافکاران سه‏ نوع شکنجه دارند: بادى سوزان، آب داغ وسایه داغ، به خاطر آن است که سه‏ خلاف پیوسته دارند. کانُوا ... مُتْرَفِینَ ... کانُوا یُصِرُّونَ عَلَى الْحِنْثِ ... کانُوا یَقُولُونَ‏
  22. سه‏ دسته تقسیم : آغاز این سوره، مردم را به سه‏ دسته تقسیم کرد: «کُنْتُمْ أَزْواجاً ثَلاثَةً»: مقرّبان درگاه الهى، اصحاب یمین و اصحاب شمال، پایان سوره نیز سرنوشت این سه‏ گروه را تکرار مى‏کند.
  23. سه‏ گروه  وقت جان دادن : در این آیات، لحظات جان دادن سه‏ گروه در کنار هم مطرح شده است تا انسان در این نمایشگاه معنوى، کدام یک را انتخاب کند: فَرَوْحٌ وَ رَیْحانٌ وَ جَنَّةُ نَعِیمٍ ... فَنُزُلٌ مِنْ حَمِیمٍ وَ تَصْلِیَةُ جَحِیمٍ‏
  24. سه‏ رحمت : مرگ براى مقرّبان، زمینه‏ساز سه‏ رحمت است: رهایى از غصّه‏ها و سختى‏هاى دنیا «فَرَوْحٌ»، رسیدن به الطاف الهى «رَیْحانٌ» و رسیدن به کامیابى ابدى. «جَنَّةُ نَعِیمٍ»
  25. سه‏ اصل لازم : در تعلیم و تربیت، سه‏ اصل لازم است: تبیین، تمثیل و نتیجه‏گیرى. «اعْلَمُوا» براى تبیین است، «کَمَثَلِ غَیْثٍ» براى تمثیل و «عَذابٌ شَدِیدٌ وَ مَغْفِرَةٌ» نتیجه‏گیرى است.
  26. سه‏ قوه نیاز: جامعه به سه‏ قوه نیاز دارد: مقنّنه، «الْکِتابَ»، قضائیّه «الْمِیزانَ لِیَقُومَ النَّاسُ بِالْقِسْطِ» و مجریّه. «أَنْزَلْنَا الْحَدِیدَ فِیهِ بَأْسٌ شَدِیدٌ»
  27. سه‏ بار از گوش  : خداوند در این یک آیه، سه‏ بار از سمیع بودن خود سخن گفته است تا مردم با او گفتگو کنند. «سَمِعَ، یَسْمَعُ، سَمِیعٌ»
  28. نجواى سه‏ نفره : آیا ندیدى که خداوند آنچه را در آسمان‏ها و زمین است، مى‏داند. هیچ رازگویى و نجواى سه‏ نفره نیست مگر آنکه او چهارمین آنهاست و هیچ پنج نفره‏اى نیست، مگر آنکه او ششمین آنان است و نه (رازگویانى) کمتر از آن و نه بیشتر، مگر این‏که او با آنهاست، هر جا که باشند، سپس در روز قیامت آنان را به آنچه که انجام دادند، خبر خواهد داد. همانا خداوند به هر چیزى بسیار داناست.
  29. سه قبیله از یهودیان به نام‏هاى بنى‏نضیر، بنى‏قریظه و بنى‏قینقاع به مدینه هجرت کرده و در آن جا ساکن شدند و با پیامبر اکرم صلى الله علیه و آله پیمان عدم تعرض بستند، امّا بعد از جنگ احُد گروهى از آنان با مشرکان مکّه همراه شد و علیه مسلمانان توطئه کردند، پیامبر آگاه گردید و با آنان برخورد کرد. یکى از بزرگان آنان به نام کعب بن اشرف کشته و میان یهودیان تزلزل ایجاد شد و به قلعه‏اى پناهنده شدند. مسلمانان با دستور پیامبر قلعه را محاصره کردند. بعد از چند روز محاصره و جنگ، یهودیان پذیرفتند که از مدینه خارج شوند.
  30. سه‏ لشکر براى یارى : در حدیث مى‏خوانیم: سه‏ لشکر براى یارى حضرت مهدى علیه السلام مى‏آیند، لشکرى از فرشتگان، لشکرى از مؤمنان و ایجاد رعب و وحشت در دل دشمنان.
  31. سه گروه اسوه : بعد از سه‏ بار تکرار کلمه‏ى «رَبَّنا»* در آیات 4 و 5، باز هم مى‏فرماید: آنان اسوه هستند، یعنى نه تنها در برائت، بلکه در دعا و مناجات هم اسوه هستند.
  32. ظلم بر سه‏ نوع است: ظلم به خود، ظلم به مردم و ظلم به مکتب و از این میان، ظلم به دین و مکتب، مهمّ‏ترین و بزرگ‏ترین نوع ظلم است.
  33. خداوند سه‏ بار وعده پیروزى اسلام بر تمام ادیان را داده است: غلبه دین اسلام بر سایر ادیان وعده داده شد، ولى تحقق این وعده سه‏ شرط لازم دارد: الف) قانون کامل و جهانى که همان قرآن است، نورى که خداوند آن را کامل کرده و هیچ کس قدرت خاموش کردنش را ندارد.ب) وجود رهبر معصوم که حضرت مهدى، بقیّة اللّه و ذخیره الهى است.ج) آمادگى مردم که در این آیه مطرح شده است.این آیات، هم وزن آیه 111 سوره توبه است که مى‏فرماید: إِنَّ اللَّهَ اشْتَرى‏ مِنَ الْمُؤْمِنِینَ أَنْفُسَهُمْ وَ أَمْوالَهُمْ بِأَنَّ لَهُمُ الْجَنَّةَ
  34. هرکس سه‏ جمعه پى در پى بدون عذر موجّه نماز جمعه را ترک نماید، نام او به عنوان منافق ثبت مى‏شود. «من ترک الجمعة ثلاثة متتابعة لغیر علة کتب منافقا»
  35. سه‏ جمعه  :و در روایت دیگرى مى‏خوانیم هر کس به غیر از بیمارى و عذر موجه دیگرى سه‏ جمعه در نماز جمعه حضور نیابد، خداوند بر قلب او مُهر مى‏زند.
  36. سه‏ مرتبه از علم خداوند سخن به میان آمده است: علم به تمام موجودات هستى «ما فِی السَّماواتِ وَ الْأَرْضِ»، علم به آشکار و نهان انسان‏ها «ما تُسِرُّونَ وَ ما تُعْلِنُونَ»، علم به افکار و نیّت‏ها «بِذاتِ الصُّدُورِ». آن هم علم دائمى که از قالب فعل مضارع «یَعْلَمُ» استفاده مى‏شود و علم عمیق که از قالب «عَلِیمٌ» استفاده مى‏شود.
  37. سه‏ گام در برخورد : «عفو» به معناى گذشت و «صفح» به معناى ترک سرزنش و «مغفرت» به معناى از یاد بردن و به فراموشى سپردن است و این سه‏ امر (عفو و صفح و مغفرت) سه‏ گام در برخورد با خطاهاى دیگران و از جمله همسر و فرزند است.
  38. سه‏ دستور  :در رهبرى امت نیز قرآن به پیامبرش سه‏ دستور مى‏دهد: «فَاعْفُ عَنْهُمْ وَ اسْتَغْفِرْ لَهُمْ وَ شاوِرْهُمْ فِی الْأَمْرِ» یعنى علاوه بر گذشت و به کلى صرف نظر کردن لغزشها و بالاتر از همه مشورت کردن و شخصیت دادن به مردم لازم است.
  39. تا سه‏ بار عادت : از زمانى که مرد همسرش را طلاق مى‏دهد، زن باید تا سه‏ بار عادت ماهیانه و پاک شدن از آن صبر کند و سپس اگر خواست شوهر دیگرى اختیار کند. به این فاصله زمانى، «عده» مى‏گویند و زن باید خود حساب آن را داشته باشد. در دوره عدّه، مرد وظیفه دارد نفقه همسر مطلقه را پرداخت کند.
  40. سه‏ بار طلاق،: اسلام براى جلوگیرى از طلاق بى مورد، محدودیت‏هایى را وضع کرده است. از جمله آن که رجوع به همسر بعد از سه‏ بار طلاق، دیگر حرام ابدى مى‏شود و نمى‏توانند رجوع کنند، پس از آن تنها با وجود محلّل مى‏تواند دوباره او را به عقد خود درآورد. در حدیث عدّه آنان سه‏ ماه : و زنانى که از عادت ماهانه مأیوسند، (و قصد دارید آنان را طلاق دهید،) اگر در وضع آنان شک کنید (که این عدم عادت به خاطر سنّ است یا بیمارى و یا باردارى)، پس عدّه آنان سه‏ ماه است و هم چنین است حکم زنانى که حیض ندیده‏اند (با آن که در سنّ حیض هستند) و پایان عدّه زنان باردار، وضع حمل آنان است و هرکس از خدا پروا کند، خداوند براى او در کارش آسانى پدید مى‏آورد.
  41. اللهم صل علی محمد وآل محجمد وعجل فرجهم
  • حسین صفرزاده
۰۱
خرداد

بسم الله الرحمن الرحیم

اللهم صل علی محمد وآل محجمد وعجل فرجهم

  1. کتاب سه : 4-
  2.  سه چیز علامت منافق :  صادق ‏الوعد بودن، صفتى الهى است، «إِنَّ اللَّهَ لا یُخْلِفُ الْمِیعادَ» وتخلّف در وعده، نشانه‏ى نفاق است. در احادیث مى‏خوانیم: علامت منافق سه چیز است: خیانت در امانت، دروغ در سخن، تخلّف در وعده.
  3. خلافکاران سه‏ گروه : خلافکاران سه‏ گروه‏اند: گروهى که شخصاً خلاف مى‏کنند، گروهى که وسیله و واسطه‏ى انجام خلاف دیگران مى‏شوند. و افرادى که به تخلّف دیگران راضى‏اند. بدیهى است که گناه و کیفر هر یک از سه‏ گروه مذکور تفاوت دارد.
  4. سه‏ کار واجب : در روز عید قربان، در سرزمین منا، در کنار مکّه براى زائران خانه خدا سه‏ کار واجب است: 1. پرتاب هفت سنگریزه به جایگاه شیطان که آن را «رمى جمره» مى‏گویند.2. ذبح و قربانى که در آیه‏ى قبل به آن اشاره شد.3. تراشیدن سر و یا کوتاه کردن مو و ناخن که در این آیه آمده است.
  5. سه‏ مرتبه اجازه : در روایات مى‏خوانیم: اجازه گرفتن براى ورود به خانه دیگران سه‏ مرتبه باشد تا اهل خانه فرصت جمع و جور کردن خود را داشته باشند. وبراى نجات غریق و مظلوم و مورد آتش سوزى، اجازه لازم نیست.
  6.  سه چشم : در حدیثى مى‏خوانیم: تمام چشم‏ها در قیامت گریان است مگر سه‏ چشم: چشمى که از ترس خدا بگرید، چشمى که از گناه بسته شود و چشمى که در راه خدا بیدار بماند.
  7. سه چیز : دلیل اعراض از داورى پیامبر سه چیز است: بیمارى‏هاى روحى، تردید و سوءظن. «أَ فِی قُلُوبِهِمْ مَرَضٌ أَمِ ارْتابُوا أَمْ یَخافُونَ أَنْ یَحِیفَ اللَّهُ عَلَیْهِمْ»
  8. پیروی برادیان سه‏ مرتبه فرمود: «لِیُظْهِرَهُ عَلَى الدِّینِ کُلِّهِ»* اسلام بر همه‏ى ادیان پیروز خواهد شد.
  9. در سه‏ وقت : اى کسانى که ایمان آورده‏اید! غلامان و فرزندانى که به سنّ بلوغ و احتلام نرسیده‏اند، در سه‏ وقت (براى ورود به اتاق) از شما اجازه بگیرند: پیش از نماز صبح و هنگام نیمروز، که لباس از تن بیرون مى‏کنید، و بعد از نماز عشا. این سه‏ وقت، هنگام خلوت شماست، اما در غیر این سه‏ وقت، بر شما و بر آنان گناهى نیست که بدون اذن وارد شوند، زیرا آنان پیوسته با شما در رفت و آمد هستند و بعضى بر بعضى وارد مى‏شوند. خداوند آیات خود را این گونه براى شما بیان مى‏کند و خداوند دانا و حکیم است.
  10. در تمام اوقات : اجازه گرفتن کودکان را به سه‏ زمان مشخّص اختصاص داد، اما این آیه زمان مشخّصى را اعلام نکرده و فرزندان بالغ، در تمام اوقات باید براى ورود به اتاق والدین، اجازه بگیرند.
  11. سه‏ خصلت کفّار: در این آیات براى کفّار سه‏ خصلت بیان شده است: اعراض، تکذیب، استهزا. آرى انسان به تدریج و گام به گام به سقوط کشیده مى‏شود، ابتدا به حقّ بى‏اعتنایى و اعراض مى‏کند، سپس آن را تکذیب و آن گاه حقّ را مسخره مى‏کند. ولى بدترین حالت و صفت انسان، مسخره کردن حقّ است، لذا در این آیه مى‏فرماید: در آینده، خبرهاى مسخره کردن آنان به آنها خواهد رسید. و نمى‏فرماید: کیفر اعراض و تکذیب به آنان خواهد رسید.
  12. «لام» در سه‏ جمله، در مدیریّت و تشکیلات، سهل‏انگارى ممنوع. «لَأُعَذِّبَنَّهُ- لَأَذْبَحَنَّهُ- لَیَأْتِیَنِّی» (وجود حرف «لام» در سه‏ جمله، نشانه‏ى قاطعیّت است)
  13. گواه سه چیز : قرآن درباره‏ى تلاوت خودش مى‏فرماید: «وَ ما تَکُونُ فِی شَأْنٍ وَ ما تَتْلُوا مِنْهُ مِنْ قُرْآنٍ وَ لا تَعْمَلُونَ مِنْ عَمَلٍ إِلَّا کُنَّا عَلَیْکُمْ شُهُوداً» اى پیامبر! ما بر سه چیز گواهیم:
  14. سه‏ مرتبه : عبارت «حُکْماً وَ عِلْماً» سه‏ مرتبه در قرآن مجید آمده که در همه موارد، حُکم بر علم مقدّم‏
  15. سه‏ دشمن : براى انسان سه‏ دشمن معنوى شمرده‏اند: جلوه‏هاى دنیوى، تمایلات نفسانى و وسوسه‏هاى شیطانى. در این میان، دنیا و جلوه‏هاى آن همچون کلیدى است که با حرکت به یک سوى، در را باز مى‏کند و با حرکت به سوى دیگر مى‏بندد، یعنى هم مى‏توان از آن بهره‏ى خوب گرفت و هم مى‏توان آن را در راه بد بکار برد. وسوسه‏هاى شیطانى نیز- اگر چه نقش‏آفرین هستند ولى- انسان را به گناه مجبور نمى‏کنند، مضافاً بر این‏که، شیطان در دل اولیاى خدا راه نفوذ و تسلّطى ندارد؛ امّا دشمن دوم که از همه کارسازتر است، هواها و تمایلات نفسانى است که خطرناک‏ترین دشمن انسان بشمار مى‏رود.
  16. سهمحور مبارزه : حضرت موسى درطول دوران مبارزه‏اش با سه‏ محور اصلى فساد و طغیان، درگیر بود: یکى محور قدرت و زور که فرعون، سردمدار آن بود. دیگرى اهرم ثروت و زَر که قارون، مظهر آن بشمار مى‏رفت، و سومى عامل فریب و تزویر که سامرى رهبرى آن را به عهده داشت. به عبارت دیگر، حضرت موسى با مثلّث شومِ زور، زر و تزویر، دست به گریبان بود.
  17. سهبار مخاطب مشرکان : در این آیه، حضرت ابراهیم سه‏ بار مشرکان را مخاطب قرار داد، و این نشانه‏ى گفتگوى مستقیم با منحرفان است. «تَعْبُدُونَ- تَخْلُقُونَ- تَعْبُدُونَ»
  18. در این دو آیه (عنکبوت، 18- 19) به سه‏ اصل مشترک در میان ادیان اشاره شده است: الف: توحید. «یُبدى‏ء اللَّهُ الخلق» ب: نبوّت. «و ما على الرّسول الّاالبلاغ» ج: معاد. «ثمّ یعیده»
  19. مراحل سهگانه‏ى تکامل : خداوند در یک جا، قرآن را مایه‏ى هدایت متّقین مى‏خواند، «هُدىً لِلْمُتَّقِینَ» و در جاى دیگر آن را مایه‏ى هدایت و بشارت مؤمنان مى‏داند، «هُدىً وَ بُشْرى‏ لِلْمُؤْمِنِینَ» و در این سوره، قرآن را مایه‏ى هدایت و رحمت براى نیکوکاران مى‏شمرد، «هُدىً وَ رَحْمَةً لِلْمُحْسِنِینَ» پس قرآن مراحل سه‏ گانه‏ى تکامل را در بردارد، مایه‏ى هدایت، بشارت و رحمت است.
  20. سه نوع اطاعت داریم در قرآن : 1. اطاعت مطلق نسبت به خداوند، پیامبر و اولى الامر. «اطیعوا اللّه و اطیعوا الرسول و اولى الامر منکم» 2. عدم اطاعت مطلق از کافران، منافقان، مفسدان، گناهکاران، ظالمان و .... «و لاتطع الکافرین و المنافقین» 3. اطاعت مشروط نسبت به والدین؛ یعنى اگر دستورات مفید یا مباح دادند، لازم است پیروى کنیم؛ امّا اگر تلاش کردند فرزند را به غیر خدا فراخوانند نباید اطاعت کرد.
  21. سه‏ نهى ازلقمان : در سفارش‏هاى لقمان، نُه امر، سه‏ نهى و هفت دلیل براى این امر و نهى‏ها آمده است: و امّا سه‏ نهى: 1. نهى از شرک. 2. نهى از روى گردانى از مردم. 3. نهى از راه رفتن با تکبّر.
  22. سه‏ مرتبه برای تاکید : در بیان حقیقت، صراحت و قاطعیّت داشته باشیم. (در این آیه، سه‏ مرتبه کلمه‏ى «أَنَّ» به کار رفته که نشانه‏ى تأکید است.) «ذلِکَ بِأَنَّ اللَّهَ هُوَ الْحَقُّ»
  23. سه طایفه‏ى یهود : در مدینه سه‏ طایفه‏ى یهودى بودند به نام‏هاى: «بنى قینقاع» «بنى نضیر» و «بنى قریظه» که هر سه‏ با مسلمانان پیمان داشتند.
  24. سهنوع نکاح : در اسلام سه‏ نوع نکاح وجود دارد: الف: نکاح با مهریّه (خواه دایم یا موقّت).ب: نکاح از طریق مالک شدن کنیز.ج: نکاح بدون مهریّه، که زنى خود را به مردى ببخشد.
  25. سهعنصر قیام : قیام سه‏ عنصر لازم دارد: خلوص نیت، «للّه» رهبر، «صاحبکم» فکر وبرنامه. «تتفکّروا»
  26. سه رنگ : گرچه در آیات، سه‏ رنگ سفید و سرخ و سیاهِ کوه‏ها را ذکر کرده است ولى با تعبیر «مُخْتَلِفاً أَلْوانُها» اشاره مى‏کند که کوه‏ها منحصر در این سه‏ رنگ نیستند.
  27. سه‏ حیوان : «أنعام» جمع «نعم» به معناى شتر است ولى به گاو و گوسفند نیز گفته مى‏شود. گرچه کلمه «دواب» به معناى جنبنده است شامل آنها مى‏شود ولى بدلیل اهمیّت و نیاز شدید انسان به این سه‏ حیوان نامشان در قرآن جدا آمده است.
  28. خلیفه بودن انسان : مراد از خلیفه بودن انسان در آیه، «إِنِّی جاعِلٌ فِی الْأَرْضِ خَلِیفَةً» یکى از سه‏ امر است: جانشینى ملّت‏ها از ملّت‏ها، جانشینى فرزندان آدم از انسان‏هاى پیش از خلقت آدم، جانشینى انسان از خداوند.
  29. رسالت سه‏ تن : این (سوره یس) با گواهى خداوند به رسالت پیامبر اسلام آغاز و با بیان رسالت سه‏ تن از پیامبران الهى ادامه مى‏یابد.
  30. سه چیز لازم موفقیّت : براى موفقیّت سه چیز لازم است: الف: برنامه مدوّن «قرآن حکیم» ب: مجرى و رهبر آگاه «لَمِنَ الْمُرْسَلِینَ» ج: راه روشن. «صِراطٍ مُسْتَقِیمٍ»
  31. سه‏ نوع کتاب‏: آنچه از انسان سرمى‏زند، در پرونده عمل او ثبت مى‏شود و در قیامت به شکل کتابى در اختیار او قرار مى‏گیرد. این کتاب‏ها سه‏ نوع است : الف: کتاب شخصى. «اقرء کتابک» ب: کتاب امّت‏ها. «کلّ امّة تدعى الى کتابها» ج: کتاب جامع. «کلّ شى‏ء احصیناه فى امام مبین»، «فى لوح محفوظ»
  32. سهعنصر نام نیک : درهر کجا قرآن  فرمود: براى انبیا نام نیک باقى گذاشتیم، به سه‏ عنصر اشاره کرده است: 1. احسان 2. ایمان 3. عبادت. «إِنَّا کَذلِکَ نَجْزِی الْمُحْسِنِینَ إِنَّهُما مِنْ عِبادِنَا الْمُؤْمِنِینَ» سوره الصافات، آیه 122- 120
  33. تاریکى‏هاى سه‏ گانه : او شما را در شکم‏هاى مادرانتان و در تاریکى‏هاى سه‏ گانه (گوشت و پوست و خون) آفرینشى پس از آفرینشى (دیگر در مراحل گوناگون) مى‏آفریند. این است خدایى که پروردگار شماست، حکومت براى اوست، جز او هیچ معبودى نیست، پس چگونه به بى راهه مى‏روید؟
  34. «ظلمات سه‏ گانه» : مراد از «ظلمات سه‏ گانه» به گفته‏ى امام حسین علیه السلام در دعاى عرفه، گوشت و پوست و خون است. «ثم اسکنتنى فى ظلمات ثلاث بین لحم و جلد و دم»
  35. «خسارت»، سه‏ مرتبه : کلمه‏ى «خسارت»، سه‏ مرتبه در این آیه تکرار شده است تا انسان را نسبت به خسارتِ نفس در قیامت بیدار کند.
  36. سه‏ بار حرف لام : خطر شرک بسیار جدى است. (سه‏ بار حرف لام مفتوحه که نشانه‏ى تأکید است تکرار شده). «لَئِنْ- لَیَحْبَطَنَّ- لَتَکُونَنَّ»
  37. صدّیقون سه‏ نفرند : بر اساس حدیثى که شیخ صدوق در امالى و فخر رازى در تفسیر خود آورده است، صدّیقون سه‏ نفرند: حبیب نجّار (مؤمن آل یس)، مؤمن آل فرعون و علىّ بن ابى طالب که برترین آنان است.
  38. در این سوره یس سه‏ بار سخن از جدال نابجا مطرح شده است: سه‏ بار از مجادله و ستیز کفّار سخن به میان آمده است، خداوند به پیامبر اکرم صلى الله علیه و آله مى‏فرماید: پس صبر کن که وعده‏ى خدا حقّ است.
  39. در قرآن سه‏ مرتبه جمله‏ى «نَصِیباً مِنَ الْکِتابِ»* آمده که به معناى علم داشتن به گوشه‏اى از کتاب است و در هر سه‏ مورد افرادى گرفتار انحراف شده‏اند چون از علم کافى برخوردار نبودند بلکه نصیبى از علم داشتند؛
  40. علم سه‏ مرحله : قرآن براى علم سه‏ مرحله بیان کرده است: الف) علم مفید که سبب رشد معنوى انسان باشد، همان گونه که حضرت موسى به خضر علیه السلام گفت: آیا اجازه مى‏دهى من همسفر تو باشم تا از آنچه مى‏دانى وسبب رشد است به من بیاموزى. ب) علم بى فایده، نظیر علم به عدد اصحاب کهف که آیا سه نفر بودند یا پنج نفر یا هفت نفر، زیرا مهم تصمیم آنان براى حفظ دینشان بود. ج) علم مضرّ، نظیر علم سحر وجادو براى جدایى میان زن و شوهر.
  41. نزول وحى بر پیامبران سه‏ راه دارد: سه‏ نوع وحى که در آیه قبل آمده بود براى پیامبر اسلام بوده است. «وَ کَذلِکَ أَوْحَیْنا إِلَیْکَ» الف) القاى مستقیم به قلب پیامبر.ب) شنیدن از وراى حجاب مثل درخت.ج) از طریق فرشته‏ى حامل وحى (جبرئیل).

اللهم صل علی محمد وآل محجمد وعجل فرجهم

  • حسین صفرزاده
۰۱
خرداد

 

 

بسم الله الرحمن الرحیم

اللهم صل علی محمد وآل محجمد وعجل فرجهم

کتاب سه : 3-

  1. مدّت سه‏ روز : با اطلاع پیامبر صلى الله علیه و آله از آن توطئه و جانفشانى على علیه السلام، شبانه مقدّمات هجرت فراهم شد و آن حضرت در اوّل ماه ربیع‏الاوّل ابتدا به غار ثور رفتند و به مدّت سه‏ روز در آنجا به گونه‏اى معجزه‏آسا مخفى شدند و در این مدّت تنها حضرت على علیه السلام براى آن حضرت غذا تهیه کرده و اخبار بیرون را در اختیار آن جناب قرار مى‏دادند. سرانجام پیامبر با اعلان مهاجرت مسلمانان به یثرب و همراه آوردن اهل‏بیت آن حضرت، خود راهى یثرب شدند و پس از پیمودن مسافتى حدود چهارصد کیلومتر، روز دوازدهم ربیع‏الاوّل به محلّه‏ى قبا رسیدند و..
  2. پس از سه‏ روز : با دیدن تار عنکبوت بر غار، منصرف شدند و برگشتند و پیامبر صلى الله علیه و آله پس از سه‏ روز به مدینه عزیمت فرمود.
  3. پس از سه‏ روز، سه‏ شتر آماده شد و پیامبر صلى الله علیه و آله، ابوبکر و راهنما، عازم مدینه شدند.
  4. سه‏ آبادى : «مؤتفکات» از «ائتکاف» به معناى زیر ورو شدن است که در این جا اشاره به سه‏ آبادى محل زندگى قوم لوط دارد که با عذاب زیرورو شد.
  5. سه‏ نشانه منافقان : شأن نزول این آیه در مورد جنگ تبوک است. این آیه، سه‏ نشانه براى منافقان ذکر کرده است: الف: از جبهه نرفتن به جاى پشیمانى شادند. ب: جهاد با مال و جان بر ایشان سنگین است. ج: دیگران را از جبهه رفتن منع مى‏کنند.
  6. سهمسأله : نگام دعوت  پیامبر براى نماز در مسجد ضرار، سهمسأله را مطرح کردند: عشق به نماز جماعت، عشق به ناتوانان و عشق به رهبر و نماز او. و هر سهمنافقانه بود.
  7. سه نمونه  منافقان درتاریخ : همواره چنین بوده‏اند؛ در برابر موسى، سامرى توطئه مى‏کند، در برابر مسجد نبوى، مسجد اموى مى‏سازند و در برابر على علیه السلام قرآن بر نیزه مى‏کنند. همان گونه که گوساله‏ى سامرى را سوزاندند، مسجد منافقان را نیز مى‏سوزانند تا درسى براى تاریخ باشد.
  8. منافقان در جنگ تبوک سه‏ گروه بودند: 1. عدّه‏اى به بهانه‏ى مفتون شدن به دختران زیباى رومى، به جبهه نرفتند.2. جمعى مردم را از رفتن دلسرد مى‏کردند.3. بعضى گرمى هوا را بهانه مى‏آوردند، یا اجازه‏ى ماندن مى‏گرفتند.
  9. سه‏ مسلمانى که در تبوک شرکت نکردند، پشیمان شده و براى عذرخواهى نزد پیامبر آمدند. امّا حضرت با آنان سخن نگفت و دستور داد کسى با آنان حرف نزند و همسرانشان هم به آنان نزدیک نشوند. آنان به کوههاى اطراف مدینه رفتند و براى استغفار،
  10. تلاوت قرآن، در ردیف مقام رسالت وهمه‏ى اعمالِ مردم قرار دارد. (در این آیه، گواه وشاهد بودن خدا بر سه چیز مطرح شده: همه‏ى امور پیامبر، همه‏ى کارهاى مردم وتلاوت قرآن، واین تعبیر نشانه‏ى اهمیّت تلاوت قرآن است) سوره یونس، آیه 61
  11. کلمه‏ى «رَبَّنا» در دعا نقش مهمى دارد. «رَبَّنا» (سه‏ بار در آیه تکرار شده) سوره یونس، آیه 88
  12. بعد ازسه روز وعده اللهی : پس (على‏رغم آن همه سفارشات و تهدیدات، قوم ثمود) شتر را پِى کردند (و دست و پایش را بریدند)، پس (صالح) گفت: (براى مدّت) سه‏ روز در خانه‏هایتان بهره‏مند باشید (که بعد از آن عذاب الهى فرا خواهد رسید)، این وعده‏اى است راست و حقیقى.
  13. سه فلسفه آفرینش : در ظاهر به نظر مى‏رسد که فلسفه‏ى آفرینش انسان، سه‏ عنوان متفاوت یعنى: عبادت، آزمایش و رحمت است. امّا با کمى دقّت نظر متوجّه مى‏شویم که هر سه‏ موضوع داراى یک نقطه‏ى مشترک هستند و آن تکامل روحى و معنوى انسان‏هاست.
  14. داستان در سه سوره : حضرت یوسف علیه السلام فقط در همین سوره از قرآن آمده، در حالى که داستان پیامبران دیگر در سوره‏هاى متعدّد نقل شده است. داستان حضرت آدم و نوح هر کدام در دوازده سوره، داستان حضرت ابراهیم در هیجده سوره، داستان حضرت صالح در یازده سوره، داستان حضرت داوود در پنج سوره، داستان حضرت هود و سلیمان هر کدام در چهار سوره و داستان حضرت عیسى و زکریّا هر کدام در سه‏ سوره ذکر شده است.
  15. سه قسم خواب : پیامبر اکرم صلى الله علیه و آله مى‏فرماید: «الرؤیا ثلاثة: بشرى من اللَّه، تحزین من الشیطان، و الّذى یحدث به الانسان نفسه فیراه فى منامه»، خواب بر سه‏ قسم است: یا بشارتى از سوى خداوند است، یا غم و اندوهى از طرف شیطان است و یا مشکلات روزمره انسان است که در خواب آن را مى‏بیند.
  16. سه‏ عالم وجود : مرحوم علامه طباطبایى در تفسیر المیزان مى‏گوید: سه‏ عالم وجود دارد؛ عالم طبیعت، عالم مثال، عالم عقل. روح انسان به خاطر تجردّى که دارد، در خواب با آن دو عالم ارتباط پیدا مى‏کند و به میزان استعداد و امکان، حقایقى را درک مى‏کند. اگر روح کامل باشد، در فضاى صاف حقایق را درک مى‏کند. و اگر در کمال به آخرین درجه نرسیده باشد، حقایق را در قالب‏هاى دیگر مى‏یابد. همانطور که در بیدارى، شجاعت را در شیر و حیله را در روباه و بلندى را در کوه مى‏بینیم، در خواب، علم را در قالب نور، ازدواج را در قالب لباس و جهل و نادانى را به صورت تاریکى مشاهده مى‏کنیم.
  17. سه‏ دروغ پى‏درپى‏: دروغ، دروغ مى‏آورد. برادران براى توجیه خطاى خود، سه‏ دروغ پى‏درپى‏گفتند: مسابقه رفته بودیم، یوسف را نزد وسایل گذاشتیم، گرگ او را خورد.
  18. انسان‏ها سه‏ دسته‏اند: گروهى قالب پذیرند، مثل آب و هوا که از خود شکلى ندارند ودر هر ظرفى به شکل همان ظرف در مى‏آیند. گروهى نفوذ ناپذیر و مقاوم هستند، همچون آهن و فولاد که در برابر فشار بیرونى ایستادگى مى‏کنند. اما گروهى امام و راهبرند که دیگران را به رنگ حقّ درمى‏آورند. یوسف نمونه‏اى از انسان‏هاى دسته سوم است که در زندان نیز از مشرک، موحّد مى‏سازد.
  19. یعقوب به زنده بودن سه‏ فرزندش (یوسف، بنیامین، برادر بزرگتر) یقین داشت و به ملاقاتشان امیدوار بود. «أَنْ یَأْتِیَنِی بِهِمْ جَمِیعاً»
  20. براى ظالم سه‏ روز است: روز قدرت، روز مهلت و روز ندامت.
  21. براى مظلوم نیز سه‏ روز است: روز حسرت که مورد ظلم قرار گرفته، روز حیرت که در فکر چاره‏اندیشى است و روز نصرت در این دنیا یا جهان آخرت.
  22. گاهى هر سه‏ هست، آنچه مهم است جمع شدن همه‏ى نعمت‏ها در یکجاست، زیرا در دنیا یکجا باغ هست، چشمه نیست و گاهى چشمه هست، باغ نیست وگاهى هر دو هست، سلامتى نیست و گاهى هر سه‏ هست، امنیّت نیست و گاهى همه هست، ولى صفا و صمیمیّت نیست و گاهى همراه با انواع سختى‏ها ورنج‏هاست و گاهى که انواع نعمت‏ها یکجا جمع مى‏شود باید همه را رها کرد و رفت. لیکن در قیامت انواع نعمت‏هاى مادى و معنوى و اجتماعى و روانى همراه با ابدیّت است.
  23. سه‏ نوع عذاب: صیحه، زیرورو شدن شهر و سنگباران، کیفرى است که براى گناه لواط آمده است.
  24. تلاوت نیاز به سه چیز دارد : امام صادق علیه السلام فرمود: تلاوت نیاز به سه چیز دارد: قلب خاشع و بدن فارغ و موضع خالى.
  25. سه چیز بر پیامبر اکرم صلى الله علیه و آله واجب بود و بر دیگران مستحبّ: نماز شب، مسواک و سحرخیزى.
  26. به سحر سه‏ بار سوگند : خداوند به تمام قطعات زمان سوگند یاد کرده است. مثلًا: «وَ الْفَجْرِ»، «وَ الصُّبْحِ»*، «وَ النَّهارِ»، «وَ الْعَصْرِ» اما به سحر سه‏ بار سوگند یاد شده است: «وَ اللَّیْلِ إِذا یَسْرِ»، «وَ اللَّیْلِ إِذا عَسْعَسَ»، «وَ اللَّیْلِ إِذْ أَدْبَرَ» یعنى سوگند به شب هنگام تمام شدنش.
  27. سه چیز سؤال : مشرکان قریش افرادى را از مکّه به مدینه فرستادند تا ماجراى بعثت حضرت محمّد صلى الله علیه و آله و نشانه‏ى صداقت او را از علماى یهود بپرسند. علماى یهود به فرستادگان مشرکان گفتند: از او سه چیز سؤال کنید؛ اگر دو چیز را جواب داد و یکى را بى‏پاسخ گذاشت، او صادق است. درباره‏ى اصحاب کهف، ذوالقرنین و روح بپرسید. اگر از اصحاب کهف و ذوالقرنین جواب داد، ولى از روح جواب نداد، او پیامبر است.
  28. تلاوت آن در شب جمعه، سبب آمرزش گناهان تا جمعه‏ى دیگر و سه‏ روز بعد از آن مى‏شود. تلاوت آیه‏ى آخر آن سبب بیدار شدن در هر ساعتى از شب که بخواهید مى‏گردد. تلاوت این سوره مانع ازعذاب دوزخ و مانع ورود شیطان به خانه‏اى است که در آن شب، این سوره کهف  خوانده شده است.
  29. سه‏ نفرى که در غار زندانی شدند : ظاهراً اصحاب کهف و رقیم، نام یک گروه باشد. وبرخى رقیم را نام منطقه‏ى اصحاب کهف دانسته‏اند. گرچه در برخى تفاسیر، اصحاب رقیم را آن سه‏ نفرى دانسته‏اند که براى کسب و کار و زندگى، از خانه بیرون رفتند، در راه باران گرفت و به غارى پناهنده شدند. با ریزش قطعه سنگى از کوه، دَرِ غار بسته شد و آنان زندانى شدند. آنان هر یک کار خیر و خالصانه‏اى را که انجام داده بودند یادآور شدند و از خدا خواستند به خاطر آن عمل، آنان را نجات دهد.
  30. سه‏ قرن بى‏غذا : قدرتى که بتواند انسان را بیش از سه‏ قرن بى‏غذا زنده نگاه دارد، مى‏تواند!!!
  31. سه بار از سگ : اگر حرکت‏ها با ارزش وانسان‏ها هدف داشته باشند، وابسته‏ها و متعلّقات و حتى حیوانات همراه نیز باید به حساب آیند. چون حیوان بودن و نجس بودن دلیل بر بى‏ارزشى نیست. در این آیه سه‏ بار از سگ یاد شده و در آیه‏ى 18 نیز به نقش مثبت سگ اصحاب کهف اشاره شده است. «وَ کَلْبُهُمْ باسِطٌ ذِراعَیْهِ بِالْوَصِیدِ» سوره الکهف، آیه 22
  32. سجده سه‏ نوع است : الف: سجده‏ى عبادت که مخصوص خداست مثل سجده‏ى نماز.ب: سجده‏ى اطاعت، مثل سجده‏ى فرشتگان بر آدم، که براى اطاعت فرمان خداوند بود.ج: سجده‏ى تحیّت، تکریم وتشکّر از خداوند، مثل سجده‏ى یعقوب بر عاقبت یوسف.
  33. سه نوبت گرسنگی : به فرموده‏ى امام صادق علیه السلام، حضرت موسى در سه‏ نوبت از گرسنگى به خدا شکایت کرد:
  34. سه‏ بار آزمایش و مهلت دادن، براى شناخت خصلت‏ها کافى است. «إِنْ سَأَلْتُکَ عَنْ شَیْ‏ءٍ بَعْدَها»
  35. سه نوع هجرت : در این سوره، سه‏ ماجرا نقل شده است که در هر سه‏، حرکت و هجرت وجود دارد: هجرت اصحاب کهف، هجرت موسى براى دیدار خضر، هجرت ذوالقرنین؛ اوّلى هجرت براى حفظ ایمان است، دوّمى براى تحصیل دانش و سوّمى براى نجات محرومان مى‏باشد.
  36. مردم در قیامت سه‏ گروهند: الف: گروهى که از خوبى نیاز به میزان ندارند. ب: گروهى که از بدى و شقاوت نیاز به میزان ندارند. «فَلا نُقِیمُ لَهُمْ یَوْمَ الْقِیامَةِ وَزْناً» ج: گروهى متوسّط که باید عمل‏هایشان محاسبه گردد. «فَأَمَّا مَنْ ثَقُلَتْ مَوازِینُهُ. فَهُوَ فِی عِیشَةٍ راضِیَةٍ. وَ أَمَّا مَنْ خَفَّتْ مَوازِینُهُ. فَأُمُّهُ هاوِیَةٌ» «1»
  37. سه نوع عذاب : خداوند می فرماید من سه نوع عذاب دارم :  1- آسمانى (از بالاى سر) 2- زمینى (از زیر پاهایتان) 3- تفرقه است.
  38. سه‏ نفر در کودکى به نبوّت رسیدند: سلیمان، عیسى و یحیى علیهم السلام و سه‏ نفر نیز در کودکى به امامت رسیدند: امام جواد و امام هادى وامام مهدى علیهم السلام‏
  39. انسان درسه‏ روز : امام رضا علیه السلام فرمودند: وحشتناک‏ترین روزها براى انسان سه‏ روز است: روز تولد و روزمرگ و روز قیامت. عیون اخبارالرضا، ج 1، ص 257.
  40. تا سه‏ روز منتظر : درباره‏ى رسول خدا صلى الله علیه و آله روایت شده است که آن حضرت با شخصى در کنار کعبه قرار ملاقات داشتند وآن شخص فراموش کرد. حضرت تا سه‏ روز منتظر ماند تا به آن شخص خبر دادند، آن شخص آمد وعذرخواهى کرد. همچنین پیامبر صلى الله علیه و آله با کسى وعده گذاشت که هنگام ظهر او را ملاقات کند، ولى چون او نیامد، حضرت تا غروب منتظر ماند.

اللهم صل علی محمد وآل محجمد وعجل فرجهم

  • حسین صفرزاده