پردازش اربعین حسینی

حسینُ منی و انا من حسینی

پردازش اربعین حسینی

حسینُ منی و انا من حسینی

پردازش اربعین حسینی

در این صفحه مطالب گردآوری شده توسط حسین صفرزاده به اشتراک گذاشته می شود

آخرین مطالب
پربیننده ترین مطالب
نویسندگان
۱۶
مهر
  1. بسم الله الرحمن الرحیم
  2. اللهم صل علی محمد وآل محمد وعجل فرجهم
  3. نماز16-آثار نیّت فاسد
  4. در خاتمه بحث نیّت، اشار هاى هم به آفاتِ نیّتِ فاسد مى کنیم چنانکه قبلاً برات نیّتِ سالم را بیان کردیم.
  5. مستجاب نشدن دعا. امام سجّادعلیه السلام مى فرماید: نیّت سوء سبب قبول نشدن ( دعاهاست.( بحار، ج ٧٠ ، ص ٣٧٥
  6. نیّتِ غیرخدایى، نه تنها کارها را از رنگ الهى و عبادت بودن مىاندازد، بلکه خطراتى را هم در بر دارد.
  7. امام صادق علیه السلام مى فرماید: اگر کسى وام بگیرد اما هدفش این باشد که آن را نپردازد به منزله سارق است.( وسائل، ج ١٢ ، ص ٨٦ )
  8. چنانکه اگر در ازدواج قصد پرداختِ مهریّه همسرش را ( نداشته باشد در نزد خدا به منزله زناکار است.( وسائل ج ١٥ ص ٢٢
  9. ٢- محرومیّت از رزق. امام صادق علیه السلام فرمود: چه بسا مؤمنى که نیّت گناه مى کند و خداوند او را از رزق محروم مىکند.
  10. نمونه عینى این حدیث، داستان باغى است که در قرآن آمده است:در سوره قلم از آیه ١٦ تا ٣٠
  11. داستان گروهى آمده است که باغى داشتند و قصد کردند براى
  12. برداشت محصول شبانه بروند تا فقرا آگاه نشوند و چیزى از میو هها را به فقرا ندهند.
  13. سحرگاه که به سراغ باغ رفتند، دیدند باغ سوخته و خاکستر شده است.
  14. ابتدا گمان کردند راه را گم کرد ه اند، اما یکى از آنها که عاقلتر بود گفت: آیا من به شما تذآکر ندادم چنین قصد و نیّتى نکنید.
  15. شما قصد محروم کردن فقرا را داشتید خداوند هم شما را از آن محروم کرد.
  16. از این ماجراى قرآنى فهمیده مى شود که خداوند گاهى بر اساس قصد و نیّتِ ما کیفر مى دهد(
  17. حضرت على علیه السلام مى‏فرماید: «مِنَ الشّقاءِ فَسادُ النِّیَّة» نیّت‏ فاسد نشانه شقاوت است.
  18. کارهایى که با نیّت‏ فاسد و همراه با ریا و عجب باشد. «الّذینهم یُراؤن ... ویل للمصلّین»
  19. مسجد ضرار خراب می‏شود چون نیت‏ فاسد است.
  20. شخصى به من گفت: به یکى از جانبازانِ جنگ برخوردم که روى چرخ نشسته بود، جلو رفتم و او را بوسیدم. بوى عطر مرا که فهمید از من تقاضا کرد شیشه عطرم را به او بدهم.
  21. من گفتم: عطرى براى شما مىخرم ولى این عطر براى خودم باشد.
  22. به هر حال به او ندادم و از او جدا شدم
  23.  ساعتى بعد که به دستشویى رفتم شیشه عطرم به درون مستراح افتاد.
  24. ناگهان متوجه شدم این کیفر آن بخل است و همانجا به حال خودم گریه کردم.
  25. آرى، چه بسیار حسرت ها و ندامت ها که باید در قیامت بخوریم
  26.  از اینکه براى خدا کارى نکرده ایم) گرچه این امر کلیّت ندارد.)« مِنَ الشّقاءِ فَسادُ النِّیَّة » :
  27. ٣- سبب شقاوت است. حضرت على علیه السلام مى فرماید نیّت فاسد نشانه شقاوت است. عِنْدَ فَسادَ النِّیَّة » غررالحکم، حدیث ١٦١٠ )
  28. : ٤- برکت از عمر و زندگى مىرود. على علیه السلام مى فرماید غررالحکم، حدیث ١٦١٥ )
  29. در جاى دیگرى خداوند برکت را از کسى که نیتش سالم نیست برمىدارد )
  30. و او نمى تواند از نعمت هاى الهى به خوبى استفاده کند. تَرْتَفِعُ الْبَرَآَة
  31. مى گویند به شخصى گفتند: بخاطر فلان کارر خوبت، سه دعاى مستجاب دارى. خوشحال شد
  32.  وگفت: 1- خدایا! همسرم زیباترین زنان شود، همسرش بسیار زیبا شد اما زندگى برایش تلخ شد
  33. زیرا مى دید که همه مردم چشم به زن او دوخته اند.
  34. دعاى دوّم را بکار بست که خدایا همسرم را زشت ترین زنان آن، دعایش مستجاب شد اما دیگر زندگى با چنین همسرى قابل تحمّل نبود.
  35. از دعاى سوّم استفاده کرد و گفت: خدایا همسرم مثل اوّلش شود. دعایش مستجاب شد و
  36. همسرش به شکل اوّل بازگشت. او هر سه دعا را بکار بست اما نتیجه اى نگرفت.
  37.  این است معناى برداشته شدن برکت که انسان از امکانات بهره خوب نبرد
  38. سلام از روی مسخره ارزش ندارد چون نیت‏ فاسد است‏ مثل اسکناس بدون پشتی بانه است.
  39. آنچه نیت بد داشتیم نسبت به بچه و همسرمان نسبت به همسایه‏مان، نیت‏ فاسد داشتیم که چیزى را بهم بزنیم با سخن‏ چینى بین دو نفر کدورت بوجود آورده‏ایم. کلاه سر کسى گذاشتیم. گرانفروشى کردیم اگر نیت بدى نسبت به مسلمانى داشتیم توفیق توبه، اصلاح درون، خودسازى، به همه ما مرحمت بفرما.
  40. اللهم صل علی محمد وآل محمد وعجل فرجهم
  • حسین صفرزاده
۱۶
مهر

نماز                   بسم الله الرحمن الرحیم

                           اللهم صل علی محمد وآل محمد وعجل فرجهم

  1. نماز15-معرفت وشناخت
  2. امتیازى که نیّت کار بر نفس کار دارد، این است که در انجام کار، گاهى ریا و خودنمائى مطرح است
  3. امّا در نیتّ چون یک امر درونى است و آثار ظاهرى ندارد، ریا و سمعه و امثال آن راه ندارد. امتیاز دیگر
  4. نیتّ بر عمل آنست که همیشه و همه جا ممکن است و شرائط خاصى نمى طلبد
  5.  امّا انجام یک عمل نیاز به شرائط و امکاناتِ فراوانى دارد.
  6. که این دسته روایات مى گوید: اگر کسى روایتى « مَنْ بَلغ » در روایات، عنوانى است به نام روایاتِ شنید که مى گوید فلان عمل پاداش دارد و آن عمل را انجام داد، خداوند آن پاداش را به او م ىدهد
  7. گرچه آن روایت درست نباشد، زیرا کسى که به آن حدیث عمل کرده با حسن نیّت انجام داده است.
  8. درجات نیّت 1- گاهى ترس از قهر خدا یا طمع به لطف او انسان را به کارى وادار مى کند.
  9. چنانکه قرآن در این ) خدا را در هر حال بخوانید؛ اُدْعُوهُ خَوْفاً و طَمَعاً سوره اعراف، آیه ٥٦ چه درحال ترس وچه در حال امید.
  10. یادر این مورد میفرماید : در حال امید یا ترس خدارا بخوانید )« یَدْعُونَنا رَغَباً وَ رَهَباً سوره انبیا، آیه ٩٠»
  11. و یا در جاى دیگرى مى فرماید نماز را از ترس مىخوانند.
  12. ٢- مرحله بالاتر آنست گاه انسان بخاطر تشکر از الطاف او کارى انجام دهد، گرچه پاداش یا کیفری از جانب خداوند نباشد.
  13. چنانکه حضرت على علیه السلام مى فرماید: لوْ لَمْ یَتَوَعَّدِ اللَّهُ عَلى مَعْصِیَتِهِلَکانَ یَجِبُ اَلاَّ یُعْصى شُکْراً لِنِعْمَتِهِ( نهج البلاغه، حکمت ٢٩٠
  14. اگر خداوند بر معصیتش وعده عذاب نداده بود، بر انسان لازم بود بخاطر تشکر از نعمت هاى او نافرمانى او را نکند.
  15. ٣- مرحله بالاتر، قرب به اوست آه انسان بدون چشمداشتى به بهشت و یا ترسى از دوزخ، خدا را عبادت آند چون تنها او را شایسته بندگى و عبادت مى داند.
  16. ٤- بالاترین مرحله آنست که عشق به خدا انسان را به کارى وادار آند،
  17.  چنانکه على علیه السلام : عشق به مرگ و لقاى خدا را، از علاقه طفل به پستان مادر بیشتر مىداند.
  18.  و حضرت قاسم فرزند امام حسن مجبتى علیهما السلام در کربلا مى گوید: مرگ در راه خدا براى من از عسل شیرین تر است.
  19. نقش نیّت در مسائل کیفرى
  20. اسلام در مسائل کیفرى نیز براى قصد و نیّت حساب جداگانه اى باز کرده است که به دو نمونه از آن اشاره مىکنیم:
  21. در مورد قتل، حساب کسى که از روى عمد و قصد کسى را کشته، از حساب کسى که بدون قصد ( سبب کشته شدن فردى شده، جداست
  22. و هریک حکم جداگانه اى دارد سوره نساء، آیه ٩٢.(
  23. در سوگند و قسم نیز قرآن م ىفرماید: لا یُؤاخِذُآُم اللَّه بِالَّلغْوِ فى اَیْمانکم  »سوره بقره، آیه ٢٢٥
  24. خداوند شما را بواسطه قسم هاىِ غیرجدّى مؤاخذه نمى کند.
  25. لذا اگر کسى سوگندى یاد آند ولى نیّت و قصد جدّى نداشته باشد آن سوگند ارزشى ندارد.
  26. معرفت، مقدّمه قصد قربت
  27. بهترین راهِ رسیدن به قصد قربت و نیّت پاک، معرفت و شناخت است.
  28. ( اگر بدانیم محبوبیّت پیداکردن نزد مردم بدست خداست.( سوره ابراهیم، آیه ٣٧
  29. ( اگر بدانیم عزّت و قدرت تنها بدست اوست.( سوره بقره، آیه ١٦٥
  30. اگر بدانیم نفع و ضرر ما بدست دیگران نیست.( مناجات شعبانیه)
  31. اگر بدانیم کار براى خدا، گاهى دو برابر، گاهى ده برابر و گاهى هفتصد برابر پاداش دارد، براى غیر او کار نمى کنیم.
  32. اگر بدانیم بالارفتن در جامعه نشانه عظمت نیست، زیرا دودِ رو سیاه هم بالا مى رود!
  33. اگر بدانیم توجه و نظر مردم به ما ارزشى ندارد، زیرا اگر یک فیل هم در خیابان راه برود همه به او نگاه مىکنند!
  34. اگر به خطرات و رسوای ىهاى ریاکارى توجه داشته باشیم.
  35. اگر بدانیم روزى را در پیش داریم که احدى به فریاد احدى نمى رسد
  36.  و تنها آسانى نجات مى یابند( که قلب سلیم داشته باشند.( سوره شعراء، آیه ٨٩
  37. و اگر بدانیم با نیّت فاسد چه ارزشهایى را از دست م ىدهیم،خود را براى انجام کار خالص و با قصد قربت آماده مى کنیم.
  38. در خاتمه بحث نیّت، اشار هاى هم به آفاتِ نیّتِ فاسد مى کنیم
  39. چنانکه قبلاً برات نیّتِ سالم را بیان کردیم
  40. للهم صل علی محمد وآل محمد وعجل فرجهم.

 

  • حسین صفرزاده
۱۶
مهر
    1. بسم الله الرحمن الرحیم
    2. اللهم صل علی محمد وآل محمد وعجل فرجهم
  1. نماز 14-: آثار و برکات نیّت پاک. صادق
  2. یکى از نشانه هاى اخلاص آنست که انسان میان مقدار و افراد ومناطق و نوع کار             وشرائط فرقى نگذارد وفقط به فکر رضاى خدا باشد، مردم بفهمند یا نفهمند، طرفدارى بکنند یا نه، درآمدى داشته باشد یا نداشته باشد.
  3. البتّه انسان دوستى و کار را براى مردم انجام دادن از خودپرستى برتر است، ولى بدون هدفِ الهى ارزش الهى ندارد.
  4. به قول علاّمه شهید مطهّرى، قصد قربت یک شرط ذاتى است نه قراردادى و اعتبارى، شرط تکوینى است نه تشریفاتى. اگر گفتیم شرط رسیدن به مکّه پیمودن راه مکّه است، این شرط طبیعى و ذاتى است نه قراردادى،
  5. و شرط رسیدن به مقام قرب الهى، داشتن قصد قربت است و این شرط ذاتى است.
  6. آثار و برکات نیّت پاک
  7. با نگاهى کوتاه و گذرا به آیات و روایات، آثار و برکات زیادى براى نیتّ پاک درمىیابیم که بطور فشرده گوشه هایى از آنها را بیان مى آنیم:
  8. 1- کسى که حُسن نیّت داشته باشد رزق او فراوان مى شود.( وسائل، ج ١، ص ٣٩
  9.  ) شاید مراد حدیث آن باشد که بخاطر حُسن نیّت، رفتار و برخورد او با مردم به نحو مطلوب م ىشود و قهراً افراد بیشترى جذب شغل و کار او مى شوند و درآمد بیشترى بدست مى آورد.
  10. ٢- حُسن نیّت، توفیقات انسان را زیاد میکند، زندگى طیّب و دلچسب مى شود و دوستان زیادى را براى انسان مى آورد.( غررالحکم)
  11. الطاف الهى به قدر حُسن نیّت افراد است و هرچه نیت بهتر و خالص تر باشد لطف خداوند نیز بیشتر مىگردد.
  12. ٣- حسن نیّت، به انسان طول عمر مىدهد.در روایات آمده: کسى که حج را تمام کرد، اگر در موقع بازگشت به وطن نیّت کند و تصمیم بگیرد.براى سال بعد هم به حج بیاید، خداوند بخاطر همین آرزوى خوب، به او طول عمر م ىدهد.( وسائل،( ج ٨، ص ١٠٧
  13. ٤- حسن نیّت، گذشته انسان را جبران مىکند. على علیه السلام مى فرماید:
  14. اگر گنهکار با حسن نیت توبه کند خداوند آنچه را به عنوان کیفر از او گرفته به او پس مى دهد و هرگونه مشکلى در ( کارش باشد اصلاح مى آند.( نهج البلاغه، خطبه ١٧٨
  15. ٥ - خداوند به نیّتِ کار خیر، پاداش آن کار خیر را مى دهد گرچه انسان موفق به انجام آن کار نشود.
  16. با نیّتِ صادق، کارهاى نشده براى انسان به حساب مى آید، چنانکه در روایت آمده: اگر انسان
  17. مؤمنى بگوید: اگر خداوند به من امکانات مى داد چنین و چنان مى کردم. و این آرزو صادقانه باشد،
  18. خداوند پاداش آن کارهاى خیر را به او مرحمت مىفرماید.( وسائل، ج ١، ص ٤٠ ) حتى اگر صادقانه
  19. آرزوى شهادت کند و از خداوند شهادت بخواهد، خداوند او را به درجات شهدا مى رساند گرچه در رختخواب از دنیا برود.( بحار، ج ٧٠ ، ص ٢٠١
  20. از لطف خدا همین بس که براى تصمیم به کار خیر پاداش میدهد، امّا براى نیّتِ گناه تا وقتى ( گناهى انجام نشود کیفر نمى آند.( وسائل ج ١ ص ٤٠
  21. ٦- نیّت پاک مى تواند مادّى ترین امور زندگى را عامل قرب انسان قرار دهد،
  22. چنانکه معنو ىترین حالات مانند سجده و گریه اگر از روى ریا باشد وسیله دورى انسان از خدا مىگردد.
  23. در روایات مى خوانیم: همانگونه که جسم با روح پایدار است دین با نیت صادق استوار است.( بحار، ج ٧٨ ، ص ٣١٢ )
  24. دل پاک و حُسن نیت از بهترین ذخائر و گنجین ههاى الهى است و هرچه نیت بهتر باشد ارزش این گنج بیشتر خواهد بود( غررالحکم) و اصولاً نیّت و تصمیم و اراده جدّى، توان بدنى انسان را چندبرابر مى آند.
  25. امام صادق علیه السلام مى فرماید: خداوند در قیامت مردم را بر اساس نیّاتى که دارند محشور مى آند.( قصار الجمل) کسى که هدفش انجام وظیفه باشد براى او نوع کار و رسیدن به نتیجه مهم نیست.
  26. چنانکه قرآن مى فرماید:(  سوره نساء، آیه ٧٤وَ مَنْ یُقاتِلْ فى سَبیلِ اللَّهِ فَیُقْتَلْ اَوْ یَغْلِبْ فَسَوْفَ نُؤْتیهِ اَجْراً عَظیماً »
  27. کسى که در راه خدا بجنگد، چه کشته شود و چه پیروز شود ما پاداش بزرگى به او خواهیم داد.
  28. آنچه مهم است جهاد در راه خداست اما اینکه نتیجه اش شکست باشد یا پیروزى، در پاداشِ الهى تأثیرى ندارد.
  29.  قرآن در جاى دیگرى مى فرماید: سوره ) ( نساء، آیه ١٠٠« وَ مَنْ یَخْرُجْ مِنْ بَیْتِهِ مُهاجِراً اِلَى اللَّهِ وَ رَسُولِهِ ثُمَّ یُدْرِآْهُ الْمَوْت فَقَدْ وَقَعَ اَجْرُه عَلَى اللَّهِ »
  30. کسى که براى هجرت بسوى خدا و پیامبر، از خانه اش خارج شود و سپس مرگ او را دریابد پاداشش با خداست.
  31. از این آیه نیز بخوبى فهمیده مىشود که اگر انسان بخاطر خدا از خانه خارج شود، گرچه به مقصدهم نرسد پاداش دارد.
  32.  مهم نیّتِ عمل است نه خود عمل، مهم قدم گذاردن در راه است نه رسیدن به مقصد.
  33. رسول خدا صلى الله علیه وآله به ابى ذر فرمود: تصمیم بر کار خیر داشته باش گرچه توفیق عمل ( پیدا نکنى،
  34.  زیرا این تصمیم تو را از جرگه غافلین بیرون مى آورد.( وسائل، ج ١، ص ٣٩
  35. در حدیثى دیگر مىخوانیم: هر کارى که همراه با نیت الهى باشد بزرگ است، گرچه آن کار ساده و کوچک باشد.( وسائل، ج ١، ص ٨٧ ) چنانکه مهم ترین کارها، اگر با نیت صحیح نباشد ارزشى ندارد.
  36. پیامبرصلى الله علیه وآله مى فرماید: بیشتر شهداى امّت من در رختخواب از دنیا میروند و چه ، بسیارند کسانى که در جبهه کشته مى شوند اما خدا بر نیتّ آنان آگاه است.( محجّةالبیضاء، ج ٨ ( ص ١٠٣
  37. پیامبر گرامى اسلام در جنگ تبوک فرمود: همانا کسانى که در مدینه هستند اما آرزوى جبهه و ( شرکت با ما را دارند بخاطر همان نیّت در اجر ما شریکند.( محجّةالبیضاء، ج ٨، ص ١٠٤
  38. چنانکه در روایتى دیگر مى خوانیم: کسى که با فکر بیدارشدن براى نماز شب به رختخواب مى رود، اگر هم در خواب بماند خداوند خوابش را صدقه و نفس کشیدنش را تسبیح قرار مى دهد و پاداشِ ( نماز شب را برایش ثبت م ىفرماید.( بحار، ج ٧٠ ، ص ٢٠٦
  39. بى جهت نیست که به ما سفارش شده حتى در خوردن و خوابیدن هم هدف مقدّسى داشته باشید.( وسائل، ج ١، ص ٣٥ ) و اگر شخصى را بخاطر خداوند دوست بدارید و خیال کنید که او ( انسان خوبى است، گرچه او دوزخى باشد اما شما مأجور هستید.( محجّةالبیضاء، ج ٤، ص ٣٧٤..
  40. اللهم صل علی محمد وآل محمد وعجل فرجهم
  • حسین صفرزاده
۱۵
مهر

                       بسم الله الرحمن الرحیم

                        اللهم صل علی محمد وآل محمد وعجل فرجهم

  1. نماز 13- انگیز هاى پاک
  2. ( سوره نور، آیه ٣٩وَالَّذینَ آَفَروُا اَعْمالُهُم آَسَرابٍ بِقیعَة یَحْسَبُهُ الظَّمْآنُ ماءً » :
  3. اعمال کافران همچون سرابى است در بیابان خشک، که انسان تشنه آنرا آب مىپندارد
  4. اصولاً اسلام، عملى را صالح مى داند که هر چهار عنصر آن نیک باشد: عمل، انگیزه، وسیله و شیوه.
  5. نه تنها در ابتداى کار قصد قربت لازم است، بلکه در طول عمل باید قصد قربت دوام داشته باشد، والاّ کلّ عمل باطل است.
  6. اگر موتور هواپیما حتى دقیقه اى از کار بیفتد سقوط حتمى است. شرک و ریا در نیّت، حتى اگر یک لحظه باشد تمام عمل را حبط و نابود مى کند.
  7. خاطره : در یک مسافرت هوایى، همه مسافرین هواپیما را که در آستانه حرکت بود پیاده کردند و ساعت ها پرواز به تأخیر افتاد. سبب آنرا پرسیدم، گفتند: یک سوسک در هواپیما دیده شده است!
  8. گفتم:  این همه تأخیر بخاطر یک سوسک! گفتند: بله زیرا چه بسا همین سوسک یک سیم را بجود و سیستم کنترل هواپیما مختلف شود و حادثه اى رخ بدهد.
  9. چه بسا کارهاى خیرى که باید سبب پرواز انسان به سوى خدا شود، امّا بخاطر یک مرض روحى نه فقط موجب صعود، بلکه سبب سقوط او گردد.
  10. نیتّ به کار ارزش مىدهد
  11. فرض کنید شخصى از روى ظلم و تجاوز یک نفر را کشت و بعداً معلوم شد که مقتول نیز یک انسانِ جنایتکار بوده که باید اعدام مى شده است. در اینجا با اینکه کار قاتل مفیده بوده است، امّا مردم قاتل را ستایش نمىکنند، زیرا قصد او کشتن یک انسان بى گناه بود، نه کشتن یک مفسد فى الارض.
  12. پس مفیدبودن یک عمل کافى نیست تا آن عمل صالح باشد بلکه لازم است با انگیز هاى پاک نیز همراه باشد.
  13. قرآن، در همه جا روى قصد قربت تکیه مىکند، چه در خمس و زکوة و انفاق هاى مالى و چه در لِوَجْهِ » ،( سوره بقره، آیه ١٩٠فى سَبیلِ اللَّهِ » جنگ و جهاد با دشمنان. اینکه قرآن روىِ آلمات
  14. سوره بقره، آیه ٢٠٧ ) تکیه مى کند، نشاناِبْتِغاءَ مَرْضاتِ اللَّهِ » ،( سوره انسان، آیه ٩اللّهِ دهنده اهمیت قصد قربت است.
  15. کسانى که با ساختن مدرسه و بیمارستان و راه و خوابگاه براى مردم کارهاى مفید انجام
  16. مى دهند، اگر قصد الهى نداشته باشند به خودشان ظلم کرده اند زیرا خود از آن عمل هیچ بهره اى ندارند گرچه دیگران از آن بهر ههاى فراوان مى برند.
  17. « الَّذینَ آمَنوُا وَ عَمِلوُا الصَّالِحاتِ » : اینکه قرآن همواره عمل صالح را در کنار ایمان مىآورد و مى فرماید
  18. سوره نحل، آیه ٩٧ )، بخاطر آنستمَنْ عَمِلَ صالِحاً مِنْ ذَکَرٍ اَو اُنْثى وَ هُوَ مُؤْمِن » : و یا مىفرماید
  19. که حُسن فعلى به تنهایى کفایت نمىکند، بلکه حُسن فاعلى نیز لازم است.
  20. دو خاطره
  21. « اَشهَد ان لااله الاّ اللّه » بلال حبشى که مؤذّن پیامبر اآرم صلى الله علیه وآله بود در گفتنِ جمله بجاىِ شین، سین مىگفت، زیرا زبانش گیر داشت. مردم این را عیب مى گرفتند،
  22. اما پیامبر فرمود: ( سینِ بلال در نزد خدا شین است.( مستدرک الوسائل، حدیث ٤٦٩٦ گرچه در ظاهر آ اشهدش ناقص است، اما چون قصد قربت وحُسن نیّت دارد پاداش دارد.
  23. عبداللّه بن مکتوم، یکى از یاران مخلص پیامبر و شخصى نابینا بود. روزى این صحابى بزرگ وارد مجلسى شد که پیامبر و عده اى مشغول گفتگو بودند. او که افراد جلسه را نمىدید با صداى بلند مشغول صحبت شد. یکى از افراد جلسه به او عبوس کرد و ناراحت شد.
  24. با آنکه براى شخص نابینا، عبو س کردن و لبخندزدن فرقى نمى کند زیرا او نمى بیند،
  25.  امّا قرآن براى همین عبوس کردن یک سوره نازل کرد و در ده آیه پى درپى شخص عبوس کننده را گوبید.
  26. ( سوره عبس آیات ١ تا ١٠ )«... عَبَسَ وَ تَوَلّى اَنْ جاءَهُ الْاَعْمى وَ ما یُدْریک لَعَلَّه یَزَّآّى »
  27. پس ملاکِ عمل، مفید بودن یا مضر بودن نیست که عمل را با دیگران بسنجیم و بگوییم: اگر عمل به دیگران فایده اى رساند، عمل صالح و اگر ضررى رساند عمل غیرصالح است.
  28. بلکه باید رابطه عمل را با خود شخص هم بسنجیم که او عمل را به چه هدفى انجام داد و آیا عمل فى نفسه حتى اگر به دیگران هم فایده اى نرساند و یا ضررى نزند، چگونه است؟
  29. آرى در مکتب انبیا، اخلاق ارزش ذاتى دارد نه عَرَضى، مانند اخلاق بشرى که براى جذب مشترى و بالابردن تولید و جمع کردن مردم به دور خود است. در سوره عبس، انتقاد براى آن است که چرا تو براى نابینا عبوس کردى، گرچه نابینا ترا نمىبیند، زیرا عبوس کردن بر مؤمن به خودى خود عمل زشتى است.
  30. به هرحال قصد قربت، یعنى همه کارها را با معیار الهى انجام بده و کارى به بازتاب هاى سیاسى و اجتماعى و خوشامدِ دیگران نداشته باش.قصد قربت، یعنى کار را براى خدا انجام بده و از نیش و نو شها نهراس.
  31. قرآن در وصفِ مؤمنان واقعى مىفرماید:  سوره مائده، آیه ٥٤ ) )« یُجاهِدوُنَ فى سَبیلِ اللَّهِ وَ لایَخافُونَ لَوْمَةَ لائمٍ » : در راه خدا جهاد مى کنند و از سرزش ملامت کنندگان هراسى ندارند.
  32. قصد قربت، یعنى حق را بگو و از احدى جز او پروا نداشته باش. چنانکه قرآن مبلّغین الهى را چنین توصیف می کند
  33. در توصیف  مبلغین سوره احزاب، آیه ٣٩اَلَّذینَ یُبَلِّغُونَ رِسالاتِ اللَّهِ وَ یَخْشَوْنَهُ وَ لا یَخْشَوْنَ اَحَداً اِلاَّ اللَّه) آنانکه پیامهاى الهى را تبلیغ مى دانند و از او خشیت دارند و از کسى جز خدا نمى ترسند.
  34. خاطره : روزى در حرم امام رضاعلیه السلام مشغول دعا و زیارت بودم و حالى داشتم. یکى از زائران در کنارم قرار گرفت و بخاطر بحث هاى شب جمعه در تلویزیون مرا شناخت و اسکناسى را که چند تا کرده بود به من داد و گفت: آقاى قرائتى این پول را به فقیر بدهید.
  35. گفتم: من هم مثل شما براى زیارت آمده ام و در مشهد فقیرى را نمىشناسم خودتان آنرا به فقیرى بدهید. لحظاتى گذشت و دوباره حرف خود را تکرار کرد و من نیز همان جواب را دادم
  36. و به دعا مشغول شدم. بار سوّم حرفش را تکرار کرد، من ناراحت شدم و گفتم: شما امروز با یک بیست تومانى سه بار حواس مرا پرت کرد ه اى، خواهش مى کنم مزاحم نشوید و این پول را خودتان به فقیرى بدهید.
  37. او گفت:  آقاى قرائتى بیست تومانى نیست، هزار تومانى است.
  38. من که تا آن زمان فکر مى آردم یک اسکناس بیست تومانى براى فقیر مى دهد، لحظاتى تأمل کردم
  39. و از ناراحتى ام کاسته شد. گفتم: در اینجا مؤسسه اى است براى کمک به بچه هاى یتیم، گفت: اختیار با شماست هر کجا که صلاح دیدید مصرف کنید، او پول را داد و رفت.
  40. من کتاب دعا را کنار گذاشتم و به فکر فرو رفتم که اگر براى خداست، چه فرقى میان بیست تومانى و هزار تومانى است؟
  41. فهمیدم که این صحنه براى من آزمایشى بود تا بدانم هنوز قصد قربت در من زنده نشده است.   اللهم صل علی محمد وآل محمد وعجل فرجهم
  • حسین صفرزاده
۱۵
مهر

                    بسم الله الرحمن الرحیم

                    اللهم صل علی محمد وآل محمد وعجل فرجهم

  1. 12-نماز : راه رسیدن به قرب
  2.  به هرحال، کار براى خود، نفس پرستى است.
  3. کار براى مردم، بت پرستى است.
  4. کار براى خدا و خلق، دوگانه پرستى است.
  5. و کارِ خود و خلق را براى خدا کردن، خداپرستى است.
  6. اِلهى ما عَبَدْتُک خَوْفاً مِنْ نارِک وَ لا طَمَعاً فى جَنَّتِک بَلْ وَجَدْتُک اَهْلاً لِلْعِبادَة » :
  7. در مناجات مىخوانیم بحار، ج ٧٠ ، ص ١٨٦ ) خداوندا! عبادت من نه از ترس دوزخ و نه به طمع بهشت توست،فَعَبْدتُک
  8. بلکه بخاطر آنست که تو را شایسته عبادت و بندگى یافتم پس تو را عبادت آردم.
  9. آرى، این تجّارند که به طمع سود کار مىکنند و این بردگانند که از روى ترس کار م ىکنند، آزادگان و اَحرار بخاطر شکر نعمتهاى الهى او را عبادت مى کنند.
  10. چنانکه در کلمات معصومین آمده است: اِنَّ قَوماً عَبَدوُا اللَّهَ رَغْبَةً فَتِلْک عِبادَةُ التُّجارِ وَ اِنَّ قَوْماً عَبَدوُا اللَّهَ رَهْبَةً فَتِلْک عِبادَةُ الْعَبیدِ و اِنَّ قَوماً » ( بحار، ج ٤١ ، ص ١٤عَبَدوُاللَّهَ شُکْراً فَتِلْک عِبادَةُ الْاَحْرارِ
  11. به قول حافظ: در ضمیر ما نمى گنجد بغیر از دوست کس.....هردو عالم را به دشمن دِ ه که ما را دوست بس
  12. در عشق مادى انسان معشوق را براى خود مى خواهد، اما در عشق معنوى، انسان خود را براى خداوندا! قلبم را از « وَاجْعَلْ قَلْبى بِحُبِّک مُتَیَّماً
  13.  » : معشوق. على علیه السلام در دعاى کمیل مى گوید محبّت خود لبریز آن.

 

  1. راه رسیدن به قرب : رسیدن به قرب الهى و قصد قربت از دو راه است:
  2. یکى شناخت عظمت و مقام خداوند و دیگرى شناخت پوچى و بى اعتبارى غیر او.
  3. قرآن همواره نعمت ها و الطاف الهى را بر بندگان مطرح مى آند تا انسان را عاشق خدا کند.
  4. ذکر صفات او، آفرید ههاى او، امدادهاى مادى و معنوى او و دهها نعمت بزرگ و کوچک، همه و همه..بخاطر آنست که محبت و عشق ما را به خدا زیاد کند.
  5. از طرف دیگر آیات زیادى ضعف و پوچى غیر او را شمرده و مى فرماید: غیر او نه عزّتى دارد نه قدرتى، اگر همه جمع شوند و بخواهند مگسى خلق کنند نمىتوانند، جز او چه کسى مى تواند به نداى افراد مضطرّ و درمانده پاسخ دهد؟
  6.  آیا درست است که دیگران را در کنار خدا مطرح کنیم و آنها را همسان و یکسان با خدا بدانیم؟
  7. خاطره : یکى از مراجع تقلید جهان تشیّع، آیةاللّه العظمى بروجردى بود. ایشان در ایام سوگوارى در منزلش عزادارى برپا مى کرد. در یکى از این جلسات حال ایشان خوب نبود، لذا در همان اتاق شخصى خود استراحت مى کردند و به صداى سخنران گوش مى دادند.
  8. یکى از حاضران در مجلس عزا مى گوید: براى سلامتى امام زمان و آقاى بروجردى صلوات.
  9. ناگهان دیدند که ایشان عصاى خود را به در مى کوبد، نزدیکان آقا حاضر شدند و پرسیدند: چه امرى دارید؟ این مرجع بزرگوار فرمودند: چرا نام مرا در کنار نام اما م زمان علیه السلام بردید؟
  10.  من که لایق نیستم شما نام مرا در ردیف نام امام ببرید و براى هر دو صلوات بفرستید.( به نقل از آیة اللّه صافى)
  11. این مرجع دینى که نایب امام زمان است حاضر نمى شود نامش در ردیف نام امام معصوم آورده شود،
  12.  اما بسیارى از ما از روى کج فهمى و بى ادبى، نام موجوداتى ضعیف و سراپا نیاز و احتیاج را درآنار خداوند قادر مطلق متعال قرار م ىدهیم و گویا آنها را در یک ردیف مىدانیم.

 

  1. کیفیّت یا کمّیت
  2. اسلام به چگونگى کار و هدف و انگیزه آن توجه بسیار کرده است. قرآن از عملِ بهتر ستایش مى کند نه عملِ بیشتر،
  3.  و مى فرماید: (لِیَبْلُوَآُمْ اَیّکُم اَحْسَنُ عَمَلاً سوره هود، آیه ٧» خداوند شما را در بوته امتحان قرار مى دهد تا مشخّص شود کدامیک از شما بهترین عمل را بجاى آورد.
  4. حضرت عل ىعلیه السلام در رکوع انگشترش را به فقیرى داد و آیه اى از قرآن بخاطر آن نازل شد.
  5. مردم گمان کرده اند نازل شدن یک آیه بخاطر یک انگشتر، از آن جهت بوده که انگشتر قیمتى بوده و لذا گفته اند: قیمت انگشتر به مقدار خراج و مالیاتِ شامات و سوریه بوده است.
  6. در حالى که انگشترى با چنین قیمت هرگز با زهد على علیه السلام سازگار نیست،
  7. چنانکه با عدل:على هم نمى سازد که او چنین انگشترى در دست کند و بعضى در فقر و ندارى باشند.
  8. اما حقیقت : اِنَّما وَلِیّکُمُ اللَّهُ وَ رَسُولُه وَالَّذینَ آمَنُوا الَّذینَ یُقیموُنَ الصَّلوةَ وَ یُؤْتُونَ الزَّآاةَ وَ هُمْ » آنست که نزولِ آیه
  9. سوره مائده، آیه ٥٥ ) بخاطر کیفیت عمل بود نه کمیّت آن، بخاطر اخلاص وقصد قربت بود،راآکعُونَ . نه وزن وحجم وقیمتِ انگشتر.
  10. خاطره : بهلول گروهى را دید که مسجدى مىسازند و ادعا مى کنند که براى خداست، او بر سنگى نوشت: بانى این مسجد بهلول است و آنرا شبانه بر در مسجد نصب کرد. روز بعد که کارگران سنگ را دیدند به هارون الرشید ماجرا را گفتند او بهلول را حاضر کرد و پرسید چرا مسجدى را که من مى سازم به نام خودت کرد ه اى؟
  11. بهلول گفت اگر تو مسجد را براى خدا مىسازى بگذار نام من بر آن باشد خدا که مى داند بانى مسجد کیست، او که در پاداش دادن اشتباه نمى کند. اگر براى خداست چه نام من باشد چه نام تو این که مهم نیست
  12. بهلول با این کار به او فهماند که قصد قربت ندارد بلکه قصد شهرت و نام
  13. دارد.
  14. به همین جهت قرآن اعمال کفار را به سراب تشبیه مى کند که بنظر آب مى آید امّا واقعیتى ندارد
  15. اللهم صل علی محمد وآل محمد وعجل فرجهم
  • حسین صفرزاده
۱۵
مهر

 

 

                        بسم الله الرحمن الرحیم

                           اللهم صل علی محمد وآل محمد وعجل فرجهم

  1. 11-نماز : نیّت خالص
  2. نیّت خالص آن است که انسان فقط براى خدا کار کند و در عمق جانش هدفى جز او و رضاى او نداشته
  3. و از مردم انتظار تشکر یا پاداش نداشته باشد.( سوره انسان، آیه ٩
  4. نانى که اهل بیت رسول خداعلیهم السلام در چند شب پى درپى هنگام افطار به یتیم و اسیر و فقیر دادند، ارزش مادّىِ زیادى نداشت، اما چون خالصانه بود خداوند بخاطر آن یک سوره نازل کرد.( سوره انسان را
  5. )و عطّار نیشابورى در مورد آن مى گوید: گذشته زین جهان وصف سنانش .....گذشته زآن جهان وصف سِه نانش
  6. در تاریخ مىخوانیم که کسى در جبهه کشته شد و همه گفتند: او شهید است،
  7. اما حضرت فرمود: قتیل است قَتیل الحِمار » فرمودند هدف : او از آمدن به جبهه، خدا نبود، بلکه چون دید دشمن سوار بر الاغ خوبى است، با خود گفت: او را مى کشم و الاغش را به غنیمت مىبرم، اما موفق نشد و آن کافر این مسلمان را کشت، پس او (قَتیل الحِمار »  است.( محجّةالبیضاء، ج ٨، ص ١٠٤ «
  8. خالص کردن نیت، کارى بس دقیق و مشکل است. گاهى افکار غیرخدائى چنان در عمق جان انسان رسوخ مى کند که خود انسان هم متوجه نیست،
  9. و لذا در روایت آمده است: ریا و شرک از حرکت مورچه سیاه در شب تاریک بر سنگ سیاه، آرام تر و دقیق تر است.( بحار، ج ٧٢ ، ص ٩٣
  10.  ) چه بسیار افرادى که به خیال خود قصد قربت دارند، اما هنگام فراز و نشی بها معلوم مى شود که قصد آنها صددرصد خالص نیست.
  11. به قول علاّمه شهید مطهرى، نیّت یعنى خودآگاهى، و ارزش عبادت به معرفت و آگاهى است.
  12. در روایات م ىخوانیم: (بحار، ج ٧٠ ، ص ٢١٠ نِیَّةُ الْمُؤْمِنِ خَیْرٌ مِنْ عَمَلِهِ »نیّت مؤمن از عمل او بهتر است.
  13. همانگونه که در مقایسه جسم و روح، روح مهم تر از جسم است و انسانیتِ انسان به روح اوست،
  14. در مقایسه عمل و نیّت، نیّت مهمتر از خود عمل است، چرا که روحِ عمل است.
  15. نیّت به قدرى ارزش دارد که اگر انسان نتواند کار خیرى را انجام دهد، امّا نیّت آنرا داشته باشد که انجام دهد، خداوند پاداش آنرا به او مى دهد.
  16. قصد قربت: قصد قربت، یعنى نزدیکى به مقام پروردگار، و ناگفته پیداست که وقتى مىگویند: فلانى به فلان مقامِ کشورى نزدیک است، مراد نزدیکى مکانى و جسمى و فیزیکى نیست وگرنه پیشخدمت ها از همه نزدیک ترند، بلکه مراد از نزدیکى، نزدیکى معنوى و مقامى و اُنس است.
  17. انجام کارها براى جلب رضاى خداوند نیز به معناى آن نیست که خداوند تحت تأثیر کارهاى ما قرار بگیرد و تغییر حال بدهد، که در این صورت محلّ حوادث و تغییر مشود،
  18.  بلکه قرب به خدا، یعنى بالارفتن روح از نردبان وجود، که نتیج هاش نفوذ پیداکردن در هستى است. یعنى نزدیک شدن به سرچشمه هستى و او را در دل خود یافتن.
  19. همانگونه که مراتب وجود در جماد و نبات و حیوان و انسان تفاوت دارد، مراتب انسانها نیز در قرب به سرچشمه هستى متفاوت است و انسان مىتواند تا آنجا به خداوند قرب پیداکند و مقرّب درگاه الهى شود که خلیفه خدا در روى زمین گردد
  20. . عبادت همراه با قصد قربت، انسان را نورانى تر، کاملتر و با ظرفیت وجودى بیشترى مىگرداند.
  21. همه عبادات و خصوصاً نمازهاى مستحبى نقش مهّمى در این امر نیت دارند، چنانکه در حدیث مى خوانیم: (بحار، ج ٧٥ ، ص ١٥٥لا یَزالُ الْعَبْد یَتَقَرَّبُ اِلىَّ بِالنَّوافِل »
  22. انسان مى تواند همواره از طریق نمازهاى مستحبى به خدا نزدیک شود.
  23. نماز واجب ممکن است از ترس دوزخ یا قهر خدا انجام شود، امّا نماز نافله نشانه عشق است .
  24. و رمز اُنس با معبود. درجات قرب لفظ درجات در قرآن، مکرّر و با تعبیرهاى مختلفى آمده است که نکات لطیفى دربر دارد.
  25. براى بعضى مىفرماید: لَهُمْ دَرَجات « » سوره انفال، آیه ٤) براى آنها درجاتى است.
  26. اما درباره عدّه دیگرى مى فرماید» : هُمْ دَرَجاتٌ » :  )«
  27. سوره آل عمران، آیه ١٦٣ ) آنان خود درجه هستند. مانند افراد بزرگى که اگر در پایین مجلس هم بنشینند آنجا مى شود بالا، یعنى خود آنان درجه سازند، نه آنکه درجه و مقام آنها را بالا ببرد.
  28. این درجه بندى معنوى مخصوص انسا نها نیست، بلکه سلسله مراتب در میان فرشتگان نیز هست.
  29. قرآن در مورد جبرئیل مى فرماید ))« مُطاعٍ ثَمَّ اَمین » سوره تکویر، آیه ٢١ : یعنى مورد اطاعت دیگر فرشتگان است.
  30. به هر حال درجات انسا نها در اطاعت از خدا متفاوت است:
    • گاهى فقط مطیع است، اما نه از روى رضا.
    • گاهى نه فقط مطیع که محبّ است، یعنى بر اساس عشق و محبّت اطاعت مى کند.
    • گاهى بالاتر از اطاعت و محبّت، به معرفت کامل مى رسد و هرچه مى بیند او را مى بیند.
    • حضرت على علیه السلام مى فرماید ما رَأَیْتُ شَیْئاً اِلاَّ وَ رَأَیْتُ اللَّه قَبْلَه و بَعْدَه و مَعَه  تماشاگه )« » :راز، ص ١١٤
  31. خدا را براى خدا بخوانیم :مى گویند: سلطان محمود غزنوى براى آزمایش درباریانش که چقدر به او وفادارند،
  32.  کاروانى به راه انداخت و صندوق جواهرى را بر شترى نهاد اما در آنرا قفل نکرد. در مسیر راه به درّه اى رسیدند او شتر را رَم داد، صندوق برگشت و جواهرات به درّه سرازیر شد.
  33. سلطان گفت: هر کس هر جواهرى
  34. به دستش رسید از آنِ او باشد، اطرافیان شاه را رها کردند و به سراغ جمع کردنِ درّ و گوهر رفتند.
  35. در این میان دید که اَیاز جواهرات را رها آرده و به دنبال سلطان آمده است. از او پرسید تو چرا به سراغ جواهرات نرفتى؟ ایاز در جواب گفت: منم در قفاى تو مى تاختم.....زخدمت به نعمت نپرداختم
  36. آنگاه مولوى از این ماجرا نتیجه گیرى کرده و مى گوید: گر از دوست چشمت به احسان اوست.....تو در بند خویشى نه در بند دوست.....خلاف طریقت بود کاولیاء..... تمنا کنند از خدا جز خدا
  37. قرآن از کسانى که خدا را بخاطر خود مىخوانند و فقط در مشکلات به سراغ او مى روند و در غیر آن خدا را فراموش و یا حتى انکار مى کنند، به شدت انتقاد کرده است:
  38. سوره ) »( عنکبوت، آیه ٦٥« فَاِذا رَآِبوُا فِى الْفُلْک دَعَوُا اللَّهَ مُخْلِصینَ لَهُ الدّین فَلمَّا نَجَّاهُمْ اِلىَ الْبرِّ اِذاهُمْ یُشْرِآوُن
  39. هرگاه بر کشتى سوار و در آستانه غرق شدن قرار گیرند، با اخلاص خدا را مى خوانند، اما همین که به خشکى پا گذاشتند و نجات یافتند مشرک مى شوند.
  40. اللهم صل علی محمد وآل محمد وعجل فرجهم
  • حسین صفرزاده
۱۵
مهر

                        اللهم صل علی محمد وآل محمد وعجل فرجهم

  1. 10-نماز :خط اللهی
  2. سجده بر زمینِ پاک : بر زمینِ پاک سجده آن که از راه نا پاک نمىتوان به پاکى و سرچشمه پاآ ىها رسید. سُجِّداً وَ » : گریه از خوف خدا یک ارزش است و قرآن سجده همراه با گریه را ستایش کرده است
  3. ( سوره مریم، آیه ٥٨بُکِیّاً نماز یک خط الهى است که از هنگام تولد تا لحظه مرگ براى ما ترسیم شده است:
  4. حىّ » ، نوزاد که بدنیا آمد در گوش راست و چپ او اذان و اقامه بگو که سفارش به نماز مى کند
  5. و بهنگام مرگ نیز او را با خواندن نماز میّت دفن آن. در طول زندگى نیز همواره در حال « على الصلوة
  6. ( سوره حجر، آیه ٩٩ واعبُد رَبّک حتّى یَأتِیکَ الیَقِین » . عبادت و پرستش خدا باش
  7. نماز پیوند انسان با طبیعت است. براى شناخت وقت نمازها خصوصاً صبح و ظهر باید به خورشید نظر کنى. براى بدست آوردن قبله به ستارگان توجه کنى،
  8. براى انجام نمازهاى مستحبى در ایام مبارکه به حرکات ماه دقت کنى. براى غسل و وضو به آب وبراى سجده وتیمم به خاک رو آورى.
  9. این ارتباط میان نماز با خورشید و ماه و ستاره و آب و خاک بدست کدام طرّاح حکیم برنامه ریزى شده است؟
  10. دیگر واجباتِ دین نیز به نوعى در نماز حضور دارند. نمازگزار همچون روزه دار حق خوردن و آشامیدن و رفع شهوت ندارد. نمازگزار همچون کسى که به حج مى رود کعبه قبله و محور کارهاى اوست.
  11. نمازگزار همچون کسى است که به جهاد مىرود، لکن به جهاد اکبر که جهاد با نفس است
  12. . نماز خود بالاترین امر به معروف و نهى از منکر است.
  13. هجرت از مهم ترین ارزشهاى دینِ ماست و حضرت ابراهیم بخاطر نماز هجرت کرد
  14. و همسر و فرزند رَبَّنا اِنّى اَسْکَنْتُ مِنْ ذُرِیَّتى بِوادٍ غَیْر ذى زَرْعٍ رَبَّنا لِیُقیمُوا » : خود را در آنار کعبه گذارد و فرمود
  15. سوره ابراهیم، آیه ٣٧ ) پروردگارا! من فرزندانم را در بیابانى خشک ساکن کردم تا نمازالصَّلوة اقامه شود.
  16. جالب آنکه حضرت ابراهیم نمى گوید: براى برپاداشتن حجّ هجرت کردم، بلکه مى گوید: هدفم از هجرت اقامه نماز بود.
  17. به هر حال خداوند تمام ارزشها را در نماز و با نماز و براى نماز قرار داده است.
  18. خُذُوا زینَتَکُم عِنْدَ کلِّ مُسْجِد » : اگر زینت و نظافت یک ارزش است، اسلام سفارش مى کند که سوره اعراف، آیه ٣١ ) به هنگام شرکت در مساجد خود را زینت کنید و زینت هاى خود را برگیرید.
  19.  با لباس پاکیزه و معطّر وارد مسجد شوید. چنانکه سفارش شده زنان به هنگام نماز، زیورهاى خود را همراه داشته باشند و با آنها خود را ( زینت کنند.( بحار، ج ٨٠ ، ص ١٨٨
  20. حتّى به مسأله مسواک توجه شده و در روایات مى خوانیم: نماز با مسواک، هفتاد برابر نماز بدون مسواک است.( بحار، ج ٧٣ ، ص ١٣٣ ) و فرموده اند قبل از رفتن به مسجد سیر و پیاز نخورید( رساله احکام اما مقدس سره، مسئله ٩١٥ ) که بوى دهان شما دیگران را اذیّت نکند و مردم را از مسجد فرارى ندهد.
  21. به هرحال این نماز اسلام است و این نماز ما. نمازى که یا نمى خوانیم، یا غلط مى خوانیم، یا بى توجه مى خوانیم و یا بدون جماعت و یا در آخر وقت!!
  22. مساجد که زمانى ابراهیم و اسماعیل و زکریا خادمش بودند( سوره بقره، آیه ١٢٥ ) و مادر مریم نذر مى آند فرزندش خادم مسجد باشد،(
  23.  سوره آل عمران، آیه ٣٥ ) مى رسد به جائى که خادمانش غالباً افرادى از کار افتاده و پیر و مریض و فقیر و بى سواد و گاه بداخلاق هستند! راستى چرا
  24. غبارروبى حرم امام رضاعلیه السلام افتخار است، اما غبارروبى خانه خدا هیچ!
  25. چرا باید مساجد ما به گونه اى باشد که هرکس وارد مىشود غم و اندوه و کسالت او را بگیرد؟
  26. مگر مسجد عزاخانه است و یا مجلس فاتحه خوانى که همواره پارچه سیاه بر در مسجد آویزان باشد؟
  27. البتّه بحمداللّه در چند سال اخیر حرکتى در مساجد پیدا شده و بسیارى از آنها مجهز به کتابخانه و صندوقِ قرض الحسنه و دیگر امور خدماتى شده اند.
  28. چه زیباست حدیثى که م ىفرماید: روز قیامت سه چیز از مردم شکایت مى کند: عالمى که مردم به او مراجعه نکنند، قرآنى که در منزل باشد اما تلاوت نشود و مسجدى که مورد بى اعتنایى مردم ( واقع شود.( بحار، ج ٢، ص ٤١
  29. سخن در باب مسجد بسیار است و اخیراً کتابى تحت عنوان سیماى مسجد در دو جلد تألیف شده است که جایگاه مسجد را در جامعه اسلامى روشن مى کند.
  30. اما در یک کلام مسجد در صدر اسلام محل اجتماع مسلمین براى تصمی مگیرى ها
  31.  و مشورت ها، براى آسب علم و دانشها، پایگاه رزمندگان و جهادگران، محل رسیدگى به مشکلاتِ فقراء و بیماران، مرکز قیام علیه حکومت هاى ظالم و ایراد خطاب ههاى تند علیه آنان بوده است.
  32. همین جایگاهِ رفیع مسجد بوده است که در طول تاریخ، مسلمین بهترین معمارى ها را در ساخت مساجد خود بکار برده و براى اداره مساجد اموال بسیارى را وقف مى کرده اند، تا مساجد همواره آباد و سرپا باشند.
  33. نیّت : اولین رکن نماز نیّت است.
  34. نیّت، یعنى آنکه بدانیم چه مىکنیم و چه مىگوییم و براى که و چه حرکت مى نمائیم.
  35. ارزشِ هر کارى به نیّت و انگیزه آنست، نه فقط صِرف عمل.
  36.  لذا حساب کسى که بخاطر حفظ نظام و احترام به قانون، پشت چراغ قرمز مى ایستد از حساب کسى که از ترس پلیس یا جریمه مى ایستد جداست.
  37.  در همه عبادات و خصوصاً نماز، نیّت جایگاه ویژه اى دارد و اصولاً چیزى که یک کار را عبادت مىکند، نیّتِ الهى آن کار است که اگر آن نیّت نباشد، هرچه هم ظاهر کار خوب و

صحیح باشد، امّا ارزش عبادت ندارد.

  1. پیامبر گرامى اسلام در این باره مى فرمایند: بحار، ج ٧٠ ، ص ٢١٠اِنَّمَا الْاَعْمالُ بِالنّیَّات »
  2. کارها به واسطه انگیزه ها ارزش پیدا مى آند وبا آنها سنجیده مى شود.
  3. آرى، فرق مادى یا معنوى بودن یک کار، در تفاوت نیّت ها و هد فهاست.
  4. اللهم صل علی محمد وآل محمد وعجل فرجهم
  • حسین صفرزاده
۱۵
مهر
  1.               بسم الله الرحمن الرحیم
  2.               اللهم صل علی محمد وآل محمد وعجل فرجهم
  3.                9-نماز نمازهاى مشکل گشا :
  4. نماز جعفر طیّار: جعفر طیّار برادر حضرت على علیه السلام است که در هجرت به حبشه توانست با استدلال و رفتار مناسب خود دل نجاشى و عدّه کثیرى را به اسلام جذب کند و مؤسّسِ اسلام در قارّه آفریقا شود.
  5. او در جنگ موته دو دستش را در راه خدا داد و خداوند بجاى آن دو بال در بهشت به او داد و لذا به جعفر طیّار مشهور شد.
  6. هنگامى که جعفر از حبشه بازگشت، پیامبرصلى الله علیه وآله به او فرمود:  آیا مى خواهى هدیه با ارزشى به تو عطا آنم؟ مردم گمان کردند که حضرت مىخواهد طلا یا نقره اى به او بدهد و لذا هجوم آوردند تا هدیه پیامبر را ببینند.
  7. اما پیامبر فرمود: نمازى به تو هدیه مى کنم که اگر هر روز آنرا انجام دهى، از دنیا و آنچه در دنیاست براى تو بهتر باشد
  8. و اگر هر روز یا هر جمعه یا هر ماه یا هر سال بجاى آورى، خداوند گناهان بین دو نمازت را (گرچه یکسال باشد) بیامرزد.
  9. این نماز به سندهاى معتبر از شیعه و سنّى نقل شده است و نام اِکسیر اعظم و کبریت احمر به خود گرفته است.
  10. امام صاد ق علیه السلام مى فرماید: هرگاه مشکل یا حاجتى داشتید پس از خواندن نماز جعفر دعا کنید که انشاءاللّه مستجاب مى شود. نحوه این نماز در اوایل مفاتیح در اعمال روز جمعه پس از ذکر نمازهاى امامان معصوم آمده است.
  11. البتّه این نماز یکى از دهها نماز مستحبى است که براى رفع مشکلات وارد شده است.
  12. اخیراً آتابى تحت عنوان نمازهاى مستحبى تألیف شده که حدود سیصدوپنجاه نماز مستحبى را با اسم و رسم آورده است
  13. و این خود از اهمیت نماز است که اینهمه تنوّع دارد و بهر مناسبتى نمازى وارد شده است.
  14. قداست نماز: نماز به قدرى است که زمانِ اجراى بعضى مراسم مانند قَسم و اداى شهادت، بعد از نماز قرار داده شده است.
  15. قرآن در سوره مائده آیه ١٠٦ مى فرماید: هرگاه کسى در سفر دچار بیمارى شد و در آستانه مرگ قرار گرفت،
  16. دو نفر مسلمان و یا غیر مسلمان را بر وصیّتِ خود گواه گیرد، لکن مراسم اداى شهادتباید پس از نماز باشد، یعنى آن دو نفر پس از اداى نماز حاضر شده و با قسم خوردن شهادت دهند که فلان مسلمان در مسافرت چه وصیت آرده است.
  17. امروزه مرسوم است که مراسمِ قسم را در حضور قرآن و با دست گذاردن بر قرآن انجام مى دهند،
  18. امّا خود قرآن در این مورد مى فرماید: مراسم قسم پس از انجام نماز باشد!
  19. جامعیّت نماز : خداوند، هم در آفرینشِ تکوینى و هم در دستورات تشریعى عالى ترین و آامل ترین برنامه ها را بکار برده است. مثلاً در آفرینش شیر مادر تمام ویتامین هایى را که نوزاد نیاز دارد در شیر مادر جمع کرده است.
  20. اگر به آفرینشِ انسان نگاه کنیم مىبینیم آنچه در طبیعت وجود دارد در وجود انسان نیز قرار داده شده است.
  21. اگر در طبیعت صداى رعد است، در انسان فریاد است.
  22. اگر در طبیعت گیاه و نبات است، در انسان رویش مو است.
  23. اگر در طبیعت رودخانه است، در انسان رگهاى ریز و درشت است.
  24. اگر در طبیعت آب شور و شیرین است، در انسان اشک شور و آب دهان شیرین است.
  25. اگر در طبیعت معادن بسیار است، در انسان استعدادهاى نهفته فراوان است.
  26. شعرى است که به حضرت على علیه السلام نسبت مى دهند که فرمود:
  27. أتزعم انّک جِرم صغیر.....و فیک انطوى العالم الاکبر
  28. اى انسان! تو گمان مى کنى جُثّه کوچکى هستى، درحالى که جهانى بزرگ در تو نهاده شده است.
  29. نماز نیز یک هنرنمائىِ الهى است که خداوند تمام ارزشها را به نحوى در آن قرار داده است.
  30. چه کمالى است که براى انسان ارزش باشد اما در نماز یافت نشود؟
  31. « اللّه اکبر » . یاد خدا، یک ارزش و تنها وسیله آرا م بخش دلهاست و نماز یاد خداست
  32. . « یوم الدین » یاد قیامت یک ارزش و بازدارنده از گناه و فساد است و نماز یادآور
  33. صراط الذین » در خطّ انبیا و شهدا و صالحان بودن یک ارزش است و ما در نماز از خدا مىخواهیم در انعمت علیهم قرار بگیریم. «
  34. اعلام « » انزجار و برائتِ خود را از ستم پیشه گان و گمراهان با جمله غیر المغضوب علیهم ولاالضّالین مى داریم.
  35. عدالت که در رأس همه ارزشهاست در امام جماعت نماز لازم شمرده شده است.
  36. پیروى از امام جماعت در نماز، یک اصلِ با ارزش اجتماعى است که بجاى خودسرى و تکروى تابع رهبرى عادل باشیم.
  37. در انتخاب امام جماعت همواره توجه به ارزشهاست: عادل ترین، فقیه ترین، فصیح ترین،...
  38. ایستادن رو به قبله یادآور ارزشهاى بسیارى است، مکّه شکنجه گاه بلال، قربانگاه اسماعیل، زادگاه
  39. على بن ابیطالب، پایگاه قیام مهدى، آزمایشگاه ابراهیم و عبادتگاه تمام انبیا و اولیاست.
  40. تحرک در نماز هرچه هست تحرّک است، در هر صبح و شام، در رکوع و سجود و قیام، حرکت در رفتن به مسجد و مصلّى، پس ساکن و ساکت و گوش هگیر نباش، بلکه همواره در تلاش و حرکت باش، البتّه در جهت خداوند و بسوى او.
  41. در نماز روح و جان انسان غبارروبى م ىشود، نماز، غبار غرور و تکبر را مى ریزد، چون هر شبانه روز دهها بار بلندترین نقطه بدن را به خاک مىمالد. و سجده بر خاک بهتر از سنگ است که تذلّل در به خاک مالیدن است.
  42. بر زمین و آنچه از زمین روئیده مى شود سجده آن، بشرط آنکه خوردنى نباشد تا به فکر شکم نیفتى!
  43. اللهم صل علی محمد وآل محمد وعجل فرجهم
  • حسین صفرزاده
۱۵
مهر

                       بسم الله الرحمن الرحیم

                      اللهم صل علی محمد وآل محمد وعجل فرجهم

  1. 8-نماز : درجات عبادت
  2. اگر از کودک سؤال کنیم پدر و مادرت را براى چه دوست دارى؟ مىگوید: بخاطر خرید شیرینى و لباس و کفش!
  3. امّا اگر از یک جوان سؤال کنید چرا آنها را دوست دارى، مى گوید: والدین نشانه هویت و شخصیت من و مربّى و دلسوز من هستند.
  4. اگر رشد فرزند بیشتر شود، اُنس با والدین براى او لذّت بخش تر است و دیگر به فکر کفش و کلاه نیست و چه بسا فرزندانى که خدمت به والدین را وسیله قرب و کمال خودشان مى دانند و بالاتر از مادیات فکر مىکنند.
  5. پرستش و عبادت خدا نیز اینچنین است و هرکس به دلیلى خدا را عبادت مى کند. عبادت مراحلى دارد:
  6. گام اوّل: گروهى خدا را بخاطر نعمتهایش عبادت مى کنند تا شکر او را بجاى آورند. چنانکه قرآن نیز خطاب به عمومِ مردم می فرماید: ( سوره قریش، آیه ٣ فَلْیَعْبُدُوا رَبَّ هذَا الْبَیْت الَّذى اَطْعَمَهُم مِنْ جوُعٍ وَ آمَنَهُم مِنْ خَوْفٍ »
  7. پس پروردگار این خانه را پرستش کنند که آنان را از گرسنگى و ناامنى نجات داد.
  8. گام اوّل عبادت که ما نامش را عبادت شکر مى گذاریم، درست مانند علاقه آودآى است که والدینش را بخاطر خرید کیف و کفش و شیرینى دوست دارد!
  9. گام دوّم: در این مرحله، انسان به خاطر آثار و برکاتِ عبادت، خدا را پرستش مىکند و توجه به آثار . سورهاِنَّ الصَّلوةَ تَنْهى عَنِ الْفَحْشاءِ وَالْمُنکَر » : روحى و معنوىِ نماز دارد چنانکه قرآن مىفرماید( عنکبوت، آیه ٤٥ همانا نماز انسان را از بد ىها و منکرات بازمى دارد.
  10. این مرحله از عبادت را که ما عبادت رشد مىنامیم، به مانند علاقه جوانى است که پدر و مادر را بخاطر آنکه معلّم و مربّى او بوده اند و او را از انحرافات و خطرات حفظ کرده است احترام مى  گذارد.
  11. گام سوم: که بالاتر از مراحل قبلى است آنجاست که خداوند به حضرت موسى م ىفرماید: سوره طه، آیه ١٤ ) نماز را بخاطر یاد من بجاى آر اَقِمِ الصَّلوةَ لِذِآکرى »حضرت موسى که نماز را بخاطر آب و غذا نمىخواند،
  12.  بخاطر دورى از فحشاء و منکرات هم نمى خواند، زیرا او اصولاً از شکم پرستى و منکرات دور است. او پیامبر اولوالعزم است و نماز را بخاطر اُنس با خدا و یاد خدا بجاى مىآورد. براى اولیاى خدا اُنس با او بهترین دلیل براى عبادت است.
  13. آرى این کودکانند که در بالاى مجلس نزد بزرگان مى نشینند تا بهتر پذیرایى شوند!  
  14. اما افرادى هستند که کنار بزرگان نشستن را بخاطر استفاد ههاى معنوى انتخاب مىکنند و کارى به پذیرایى ندارند، براى آنها همین اُنس با دانشمند یک ارزش است.
  15. گام چهارم:  این مرحله که بالاترین و برترین مراحل عبادت است، عبادت براى شکر و رشد و اُنس نیست، بلکه براى قرب است، قرب به خدا.
  16. در قرآن چهار آیه داریم که هرکس آنها را بخواند واجب است سجده کند. در یکى از آنها همین مسأله قرب بواسطه عبادت مطرح شده است. آنجا که مى فرماید: سوره علق، آیه آخر) سجده آن و به او قرب پیدا کن. )« وَاسْجُدْ وَ اقْتَرِبْ »
  17. بهر حال عبادت درجات و مراحلى دارد که بر اساس درجاتِ معرفت و ایمان افراد فرق مىکند.
  18. سیماى عبادت :سُبْحانَ الَّذى اَسْر ى بِعَبْدِهِ لَیْلاً مِنَ الْمَسْجِدِ الْحَرامِ... سوره اسراء، آیه ١ )

 

  1. » عبادت و بندگى، رسول خدا را به معراج بُرد( سوره اسراء، آیه ١ اِلىَ الْمَسجِدِ الْاَقصى منزّه است کسى که بند هاش را شبانه از مسجدالحرام به مسجدالاقصى سیر داد.
  2. سوره بقره، آیه ٢٣ ) وحى (رانَزَّلْنا عَل ى عَبْدِنا » : * عبادت زمینه نزولِ فرشتگان را فراهم مى آید بواسطه فرشتگان) بر بنده مان نازل کردیم.
  3. عبادت، دعاى انسان را مستجاب مى کند، زیرا نماز پیمان خداست( ألَم أعهَد اِلیکُم یا بَنى آدَم
  4. سوره یس، آیه ٦٠ « أنْ لا تَعبُدوا الشّیطانَ اِنّه لَکُم عَدوٌّ مُبین . وَ أنِ اعبُدونى هذا صِراطٌ مُستَقیم
  5. سوره بقره آیه  40 : اَوْفُوا بِعَهدى اوُفِ بِعَهْدِکُم‏) و هرکس به پیمان خدا وفا کند خداوند هم به پیمان او وفادار است (
  6. سوره بقره آیه 74 ..بِعَهْدِآُموَ اِنَّ مِنَ الْحِجارَةِ لَما ..انسان بى عبادت، از سنگ و جماد پست تر است،
  7. زیرا قرآن مى فرماید سوره بقره، آیه ٧٤ ) بعضى از سنگها از خشیت الهى به زمین سقوطیَهْبِطُ مِنْ خَشْیَةِ اللَّهِ مى کنند، اما بعضى انسان ها در برابر سرچشمه و خالق هستى گردن خم نمىکنند.
  8. عبادت نشانه اراده و شخصیت انسان است. انسانى که در میان غرائز و تمایلات قرار دارد، اگر دل بکند و بسوى خدا برود ارزش دارد وگرنه فرشتگانى که شهوت و غضب ندارند، دائماً در حال عبادت اند.
  9. عبادت، گمنام ترین انسانِ زمینى را مشهورترین فرد آسمان مىآند.
  10. عبادت، جزیره کوچک انسان را به سرچشمه هستى وصل مى کند.
  11. عبادت، یعنى نگاهى از بالا به تمام هستى.
  12. عبادت، یعنى شکوفاکردن استعدادهاى عرفانى و معنوىِ نهفته در وجود انسان.
  13. عبادت، ارزشى است که انسان با اراده واختیار خود بدست مىآورد بر خلافِ ارزشهاىِ خانوادگى یا استعدادهاىِ درونى که اختیارى و اآتسابى نیستند.
  14. عبادت، تجدید عهد وپیمان با خدا و تازه نگهداشتنِ حیات معنوى است.
  15. عبادت، مانع گناه و برطر فکننده آثار آنست. ذکر و یاد خداست که جلوى گناه را مى گیرد نه علم به گناه بودن.
  16. عبادت، پرکردنِ ظرفِ روح است با یاد خدا، که اگر با غیر او پُر شود ظلم به گوهر انسانیّت است.
  17. عبادت، به زمینِ خاکى چنان ارزشى مى دهد که ورود به آن زمین بدون طهارت ممکن نباشد، همچون مسجد و کعبه و قدس.
  18. عبادت و بندگى خدا، خود یک ارزش است، گرچه دعاها و خواست ههاى ما مستجاب نشود.
  19. عبادت، هم در شادى مطرح است هم در غم. آنجا که خداوند به پیامبرش کوثر مى دهد سفارش به نماز مى کند: سوره آوثر) )« اِنَّا اَعْطَیْناک الْکَوْثَر فَصَّلِ لِرَبِّک » ما به تو خیر آثیر عطا آردیم، پس براى پروردگارت نماز بجاى آر.
  20. عبادت، هم : در برخورد با مشکلات و حوادث نیز سفارش به نماز مىکند:( سوره بقره، آیه ٤٥ )« وَاسْتَعینُوا بِالصَّبْر وَالصَّلوة »از صبر و نماز کمک بگیرید و استمداد کنید.
  21. نمازهاى مشکل گشا : اسلام سفارش مىکند هرگاه حاجت یا مشکلى داشتید، با خواندن نمازهایى مخصوص حلّ مشکل خود را از خدا بخواهید، که مناسب است در اینجا یک نمونه از آن نمازها را بیاوریم.
  22. اللهم صل علی محمد وآل محمد وعجل فرجهم
  • حسین صفرزاده
۱۴
مهر

                   بسم الله الرحمن الرحیم

                   اللهم صل علی محمد وآل محمد وعجل فرجهم

  1. 7-نماز آگاهى بخش :
  2. نماز، آگاهى بخش است. هر هفته روزهاى جمعه نمازجمعه برپا مى شود و قبل از نماز دو خطبه خوانده مى شود
  3. این دو خطبه بجاى دو رکعت از نماز و به عبارتى جزئى از نماز است
  4. خطبه هایى که به فرموده امام رضاعلیه السلام باید مردم را از تمام مسائل جهان آگاه کند.شنیدن خطبه ها و آنگاه نماز خواندن یعنى آگاه شدن و بعد نمازخواندن.
  5. نماز خروج از خود و پرواز بسوى خداست و قرآن م ىفرماید: (سوره نساء، آیه ١٠٠وَ مَنْ یَخْرُجْ مِنْ بَیْتِهِ اِلَى اللَّهِ ثُمَّ یُدْرِآْهُ الْمَوْت فَقَدْ وَقَعَ اَجْرُهُ عَلَى اللَّهِ »
  6. هرکس از خانه اش به قصد هجرت بسوى خدا و رسولش خارج شود و سپس مرگ او را دریابد پاداشش بر خداست.
  7. امام خمینى مى فرماید: هجرت از خانه دل بسوى خدا، یکى از مصادیق آیه است، هجرت ازخودپسندى و خودخواهى و خودبینى به سوى خداپرستى و خداخواهى و خدابینى بزر گترین  (  هجرت هاست.( اسرارالصلوة ص ١٢
  8. نماز به منزله اسم اعظم الهى بلکه خودِ اسم اعظم است.
  9. در نماز، عزّت ربّ و ذلّت عبد مطرح است که این دو مقام بس عالى است.( آنزالعمّال، حدیث ١٨٨٧٠عَلَمُ الْاِسْلامِ اَلصَّلوة » . * نماز پرچم اسلام است
  10. همانگونه که پرچم نشانه است، نماز نیز نشانه و علامت مسلمانى است.
  11. چنانکه پرچم مورد احترام است و اهانت به آن، اهانت به یک ملّت و کشور است، اهانت و بى توجهى به نماز نیز بى توجهى به کلّ دین است.
  12.  چنانکه برپابودن پرچم نشانه حیات سیاسى و نظامى و قدرت است. در برپابودن نماز نیز این امور مطرح است.
  13. نماز و قرآن : در مواردى قرآن و نماز در کنار هم آمد هاند، مانند: ( سوره فاطر، آیه ٢٩یَتلُونَ آِتابَ اللَّهِ وَ اَقامُوا الصَّلوةَ »قرآن تلاوت مىکنند و نماز به پاى مىدارند.
  14. سوره اعراف، آیه ١٧٠ ) به قرآنیُمَسِّکوُنَ بِالْکِتابِ وَ اَقامُوا الصّلوة » : و یا در جاى دیگر مىفرماید تمسّک مى جویند و نماز به پاى مىدارند.
  15. اِنَّا » : گاهى براى نماز و قرآن، یک صفت آورده شده، چنانکه کلمه ذِآر هم به قرآن گفته شده است سوره حجر، آیه ٩) ما ذکر را نازل کردیم. و هم فلسفه نماز شمرده شده است: )« نَحْنُ نَزَّلْنا الذِّآر
  16. سوره طه، آیه ١٤ ) نماز را بخاطر یاد من به پاى دار. )« اَقِمِ الصَّلوةَ لِذِآْرى » « اِنَّ قُرآنَ الْفَجْرِ آانَ مَشْهُوداً » جالب آنکه گاهى بجاى کلمه نماز کلمه قرآن آمده است، مانند آیه
  17. سوره اسراء، آیه ٧٨ ) که گفته اند مراد از قرآن الفجر، نماز صبح است.
  18. بگذریم که خواندن قرآن بصورتِ حمد و سوره، یکى از واجباتِ نماز است و بحث نماز در اکثر سوره هاى قرآن، هم در بزرگ ترین سوره (بقره) و هم در کوچک ترین سوره ها (کوثر) آمده است.
  19. نماز و قصاص! نه تنها در اسلام، بلکه در همه ادیان الهى قانون قصاص مطرح است که طبق آن کیفر کسیکه گوش قطع کند آنست که گوشش بریده شود و کیفر کسى که دندان بشکند آنست که دندانش شکسته شود تا عدالت اجرا شود.
  20. یکى از موارد قصاص آنست که دست دزد باید قطع شود، ولى سوره )« وَ اَنَّ الْمَساجِدَ لِلَّهِ » : فقط چهار انگشت او، و کف دست باقى مى ماند. زیرا قرآن مىگویدجن، آیه ١٨ ) محلّ سجده براى خداست.
  21. چون انسان هنگام سجده باید کف دست خود را بر زمین گذارد لذا در کیفر سارق باید به مسأله
  22. نماز و سجده توجه داشت و کف دست او را قطع نکرد تا حقّ عبادت حتى براى سارق هم محفوظ بماند!
  23. عبادت و ولایت : عبادت زمانى ارزش دارد که سطحى نباشد، بلکه همراه با شناختِ رهبر آسمانى و ولایت او و همراه با خشوع و آداب مخصوص خود باشد.
  24. حضرت على علیه السلاّم گرفتار یک عدّه نماز خوانِ خشک مقدس بود که در تاریخ بنام مارقین و خوارج معروفند. کسانى که پیشانى آنها بخاطر سجد ههاى طولانى و مکرّر پینه بسته بود،
  25. امّا در برابر على علیه السلام قیام کردند و بر او شمشیر کشیدند. در روایات مى خوانیم که وقتى امام زمان علیه السلام ظهور کنند گروهى از مساجد علیه آن حضرت حرکت خواهند کرد. گمان نکنید آنها که براى کشتن امام حسین به کربلا آمده بودند همه تارک الصلوة بودند؟،
  26.  بلکه نماز جماعت مى خواندند! و خود یزید و معاویه پیشنماز بودند! آرى عبادتى که همراه با جهالت باشد، کشتنِ عابدترین مردم را در محرابِ عبادت، بزرگ ترین عبادت مى داند و با قصد قربت براى کشتن على علیه السلام مى رود!
  27. نه فقط نماز که سایر عبادات نیز باید همراه با معرفتِ رهبر حق و اطاعت از او باشد، لذا در روایات آمده که خداوند حج را واجب کرد تا مردم دور خانه او جمع شوند و در این مرکز اجتماع با امامان معصوم ارتباط برقرار کنند
  28. . اما امروزه میلیو نها نفر گرد کعبه مى گردند، و به خاطر نداشتن رهبر آسمانى از هم گسیخته اند و با داشتن مرکز وحدت و اهرمهاى اقتصادى از عدّ هاى یهودى توسرى مى خورند!
  29. آرى اسلام مجموع هاى است که تجزیه بردار نیست. نماز بدون پذیرفتن ولایت قبول نیست،
  30.  نماز بدون پرداخت زکوة قبول نیست چنانکه انفاق بدون نماز نیز پذیرفته نیست.
  31. دستورات اسلام مثل اعضاى بدن است که هیچیک جاى دیگرى را نمى گیرد، نه چشم کار گوش را مى آند و نه گوش کار دست را. در اسلام نیز خواندن نماز جاى زکوة را نمى گیرد،
  32. چنانکه هیچیک از این دو جاى جهاد و مبارزه در راه خدا را پر نمىکنند. بلکه مجموعه اینها اسلام است
  33. نماز و رهبرى : اگر نماز توسط رهبران الهى اقامه شود بساط ظلم و طاغوت را برهم مى زند.
  34. نماز عید امام  رضاعلیه السلام آنچنان با هیبت و عظمت آغاز شد که حکومت ظالم بر خود لرزید و فهمید که اگر این نماز به پایان برسد حکومتِ بن ىعبّاس نیز به پایان خواهد رسید. لذا مأمون دستور داد که امام را از وسط راه بازگرداندند.
  35. دلیل آنکه نمازهاى امروز مسلمین اثرى ندارد آنست که به قسمتى از قرآن عمل شد و قسمتى فراموش شد.
  36. زیرا قرآن مى فرماید: ( سوره نور، آیه ٥٦وَاَقیمُواالصَّلوةَ وآتُوا الزَّآاةَ وَ اَطیعُوا الرّسُولَ » نماز به پاى دارید و زکات دهید و از رسول خدا اطاعت آنید.
  37. امّا امروز بعضى نماز مى خوانند و زکات نمى دهند و بعضى اهل نماز و زکات هستند، ولى ولایت کفار را پذیرفت هاند.
  38. به عبارت دیگر ایمان به خدا دارند، اما کفر به طاغوت ندارند و این ایمان ناقص فَمَنْ یَکْفُر بِالطَّاغُوتِ وَ یُؤْمِنْ بِاللَّهِ فَقَدْاسْتَمْسَک بِالْعُرْوَةِ » : است. در حالى که خداوند مىفرماید
  39. سوره بقره، آیه ٢٥٦ ) هرکس به طاغوت کفر ورزد و به خدا ایمان آورد به ریسمان محکمالْوُثْقى الهى چنگ زده است.
  40. یعنى هم کفر به طاغوت و هم ایمان به خدا لازم است، در حالى که امروزه مسلمین برائت از کفر و طاغو تها را فراموش کرده اند.
  41. لذا قرآن در مورد کسانى که به طاغوت مراجعه مىکنند مى فرماید: ( سوره نساء، آیه ٦٠اَلَمْ تَرَ اِلىَ الَّذینَ یَزْعُمُونَ اَنَّهُم آمَنُوا » : آنها خیال م ىآنند که مؤمن هستند

                         اللهم صل علی محمد وآل محمد وعجل فرجهم

  • حسین صفرزاده