پردازش اربعین حسینی

حسینُ منی و انا من حسینی

پردازش اربعین حسینی

حسینُ منی و انا من حسینی

پردازش اربعین حسینی

در این صفحه مطالب گردآوری شده توسط حسین صفرزاده به اشتراک گذاشته می شود

آخرین مطالب
پربیننده ترین مطالب
نویسندگان

۱۶۳ مطلب با موضوع «امیرالمومنین» ثبت شده است

۱۱
مرداد

بسم الله الرحمن الرحیم

  1. اللهم صل علی محمد وآل محمد وعجل فرجهم
  2. فهرست شرح متقین نهج البلاغه 23- 27- واکنش پرهیزگاران* در برابر قرآن  مجید 1- (فاذا مروا بآیة فیها تشویق رکنوا الیها طمعا و تطلعت نفوسهم الیها شوقا و ظنوا انها نصب اعینهم و اذا مروا بآیة فیها تخویف أصغوا مسامع قلوبهم و ظنوا ان زفیر جهنم و شهیقها فى اصول آذانهم):
  3. «پرهیزکار ان هرگاه به آیه‏اى برسند که در آن تشویق باشد با علاقه فراوان به آن روى آورند
  4. تلاوت  توأم با تأمّل و تفکّر - آنها مثل کسانى نیستند که فقط الفاظ قرآن را لقلقه زبان کنند؛
  5. عبادت ؛ تلاوت تأمّل و تدّبر - «آگاه باشید که خیرى در تلاوتى نیست که در آن تدبّر و دقت نباشد،
  6. آیا جاى نکوهش و سرافکندگى نیست اگر قرآن بخوانیم- براى فهم قرآن بکار  نمى‏بندیم، آیا زشت نیست.
  7. چقدر قبیح است که گوینده اخبار وقتى یک آیه کوچک به او مى‏دهند نتواند صحیح بخواند،
  8. تفکّر، حیات قلب انسان بصیراست، قرآن است که نور هدایت و چراغ تاریکى‏ها است،
  9. قرآن هدایت و چراغ شب تاریکی - «انّ القرآن فیه مَنار الهُدى و مصابیح الدُّجى، فَلْیَجُلْ جال بَصَرَه و یفتَح للضیاء نَظَره، فَانّ التفکّر حیاة قلب البصیر کما یمشى المستنیر فى الظلمات بالنور»:
  10. «این قرآن راهنماى هدایت و چراغ شب تاریک، صاحب‏نظر چشم بصیرت خود را در آن و بگشاید
  11. قرآن عهد و پیمان الهى با بندگان خود است«القرآن عهد اللّه الى خلقه فقد ینبغى للمرء المسلم ان ینظُرَ فى عهده و انْ یَقْرَأ منه فى کلّ یوم خمسین آیة»:
  12. هر آیه ‏اى گنجى است - «آیات القرآن خزائن فکلّما فتِحتْ خزینةٌ ینبغى لک ان تنظر ما فیها»:
  13. «آیات قرآن گنجینه‏هائى است که هرگاه گنجینه‏اى باز شد سزاوار است آنچه در آن است دقت و نظر کنى»
  14. گنج سودمند دو دنیا - و چه گنجى از این بهتر که هم براى دنیاى فانى سودمند است
  15. کوتاه جلوگیرى مى‏کردند گفت:«من قرآن را در یک شب ختم مى‏کنم»، و تو قرآن را در کمتر از یک ماه ختم کنى».
  16. بیشتر مخوان بلکه بیشتر بدان- «بخوان یک دور قرآن را در هر ماه»، یا «در 20 شب بخوان»،
  17. توجه اولیاء دین به تدبردر قرآن  - از عدم تفکّر در آیات، اصحاب را منع مى‏کردند
  18. خواندن سریع قرآن به تلاوت صحیح بی ضررنیست - می گویند بسیار قرآن بخواند و بسیار ختم قرآن کند
  19. تکیه بر کیفیت و فهم قرآن است  - هدف هدایت مردم و توسعه در بینش آنهاست،
  20. انسان به وادى تفکر ؛ ملاک است - گاهى انسان حالت روحى او مناسب دقیق شدن در مطلبى است.
  21. زیاد خواندن با تفکّر و تدبّر تضاد ندارد- به آیات‏ مشتمل بر خوف و ترس و عذاب برخورد به خدا پناه مى‏برند.
  22. گریه با تلاوت قرآن- و بهشت را از خدا طلب و از آتش جهنم پناه به او مى‏بردند.
  23. آیات جهنم ؛ بسوی گنهکاران - (وَ جِی‏ءَ یَوْمَئِذٍ بِجَهَنَّمَ):«جهنم آورده مى‏شود» یعنى چه،
  24. آیات بهشت بسوی پرهیز کاران  - (وَ أُزْلِفَتِ الْجَنَّةُ لِلْمُتَّقِینَ) (نارُ اللَّهِ الْمُوقَدَةُ- الَّتِی تَطَّلِعُ عَلَى الْأَفْئِدَةِ)
  25. جهنم را میآورند - گفت اى پیامبر خدا، پدرم و مادرم فداى تو باد چه اتفاقى رخ داده؟ (وَ جِی‏ءَ یَوْمَئِذٍ بِجَهَنَّمَ)
  26. امت من ؛ امت من- هفتاد هزار ملک با 70 هزار ملک با 70 هزار زمام امام او را مى‏کِشَند
  27. قلوب ما سنگ است - قلوب ما از سنگ هم سخت‏تر شده است! (کَالْحِجارَةِ أَوْ أَشَدُّ قَسْوَةً).
  28. مرحوم خوئى در منهاج البراعة-  - «ینبغى للعبد اذا صلّى ان یُرتّل فى قرائته فاذا مَرّ بآیة فیها ذکر الجنّة و ذکر النار سأل الله الجنة و تَعَوّذ بالله مِنَ النار و اذا مَرّ بِیا ایّها الناس و یا ایها الذین آمنوا یقول لبّیک ربّنا»:
  29. درآیه عذاب به خدا پناه برد ودر خطاب لبیک گوید-  «یا أَیُّهَا النَّاسُ* و یا أَیُّهَا الَّذِینَ آمَنُوا»* را قرائت کرد بگوید لبیک ربّنا».
  30. در قرایت قرآن بهترین چیز را طلب کن- بهترین چیزى را که امید دارد، و طلب کند عافیت و رهائى از آتش ».
  31. پرهیزگاران قرآن بخواند، بزرگترین نعمت عطا گردد- اذا قَرَءَ «ملک» یوم الدین یُکرّرها حتّى کاد انْ یموت»:
  32. خداوند قرآن خواندن را نعمت بسیار عظیم دانسته - «من قرأ القرآن ثمّ رأى انّ احداً اوُتِىَ افْضَل مما اوُتِى فقد استصغَر ما عظّمه الله»:
  33. متّقین مَحَکى ما - «یا أَیُّهَا النَّاسُ* و یا أَیُّهَا الَّذِینَ آمَنُوا»* رسیدید لبیک گوئید، چیست؟
  34. درخواست نعمت ودوری از عذاب- توفیق تدّبر و تفکّر در آیات خودش را به ما عنایت فرماید.
  35. اى برادرى که هنوز سنّى از تو نگذشته، گاهى مى‏شود انسان به جائى رسد که باطن او عین ذکر و عبادت ‏شود.
  36. آرى تا جوانى بکوش که قلب- جوان بسیار پذیرش دارد، بذر را مى‏گیرد، چه بذر خدا باشد، چه بذر شیطان،
  37. قرائت قرآن  جوان مومن- «مؤمنى که قرائت قرآن کند در حالى که جوان است (نورانیّت)
  38. هزار آیه خواند، هزار «قنطار» نیکى برایش نوشته -: «مَنْ قَرَأَ عَشْر آیات فى لیلة لم یُکتَبْ مِنَ الغافلین و مَنْ قَرَأ خمسین آیةً کُتِبَ من الذّاکرین و مَنْ قَرَأ مِأتة آیه کُتِبَ مِن القانطین و مَنْ قَرَأ مِائتى آیة کُتِبَ من الخاشعین و مَنْ قَرَأ ثلاثمائِة آیة کُتِبَ منَ الفائزین و مَنْ قَرَأ خمسمائه آیة کُتِبَ مِن المجتهدین و مَنْ قَرَأ الف آیة کُتِبَ له قِنطارٌ مِن بِرٍّ، القنطارُ خمسةَ عَشَرِ الفَ (خمسون الفَ) مثقال مِنْ ذَهَب و المثْقال اربعةٌ و عِشْرون قیراطا اصغره مِثلُ جَبَل احُد و اکبرها ما بینَ السماء و الارض».
  39. «رسول خدا (صلى الله علیه وآله) فرمود: هر کس پانصد آیه بخواند از کوششگران به حساب آید،
  40. اخلاص در قرائت قرآن‏ -از مسائل مهم که باید آن را جزو ارکان تأثیر قرآن در قلوب دانست،
  41. قرآن قصد کسب دارآمد نباشد! - «مَنْ قَرَأ القرآن یاکُلُ به الناس جاء یوم القیامة و وجهُهُ عظمٌ‏ لا لَحم فیه»
  42. قرآن را دکان قرار ندهید ! تا قرآن را به عنوان دکّانى مورد استفاده قرار ندهند،
  43. علم آلت نشود برای خوردن مال مردم -.«یا ابا النعمان لا تستاکل بنا النّاس‏فلا یزیدک الله بذلک الّا فقراء»
  44. اراده کردن آخرت خیر دنیا و آخرت را در بر دارد- «مَنْ اراد الحدیث لمنفعة الدنیا لم یکن له فى الاخرة نصیب و مَنْ اراد به الاخرة اعطاه الله خیر الدنیا و الآخرة»:.اللهم صل علی محمد وآل محمد وعجل فرجهم
  • حسین صفرزاده
۱۱
مرداد

بسم الله الرحمن الرحیم

اللهم صل علی محمد وآل محمد وعجل فرجهم

  1. فهرست شرح امیر المومنین متقین 22- درمان طلبیدن از قرآن - و یستثیرون به دواء دائهم.1
  2. پرهیزگاران درمان درد هاى خود را از قرآن بهره مى‏گیرند.***: ا (إِنَّهُمْ یَرَوْنَهُ بَعِیداً- وَ نَراهُ قَرِیباً)
  3. داروخانه عظیم -آیات قرآن هر بیمارى به مقتضاى ظرفیّت علمى خود مى‏تواند توشه برگیرد،
  4. بیمار بی سواد وبیمار عالم - و بیمار بى‏سواد و بدون اطلاع که نیاز به دارو دارد، ولى متحیّر است
  5. ائمه معصومین معرّف دارو- و هادیان دستگاه الهى ، داروهاى مختلف را براى هر دردى معرّفى ‏کنند.
  6. داروخانه الهی بسته نیست- دردسترس هر فردى است و اگر نباشد به راحتى قابل تهیّه است،.
  7. تحویل دارو بی معطّلى- در داروخانه الهى به هیچ وجه داروى اشتباهى تحویل داده نمى‏شود.
  8. ریشهکن کردن بیمارى داروهاى داروخانه الهى بدون شک در صورت تشخیص دقیق آنها
  9. داروهاى داروخانه الهى به موازات بهبودى بیمار اثر سوئى ندارد
  10. منظور مریض جسمى - درباره درد و درمان در ذیل فراز «مَشْیُهُم التواضع»
  11. مریض جسمی قضاء بیاورد ، تکلیف ندارد-  (فَمَنْ کانَ مِنْکُمْ مَرِیضاً أَوْ عَلى‏ سَفَرٍ فَعِدَّةٌ مِنْ أَیَّامٍ أُخَرَ) (لَیْسَ عَلَى الْأَعْمى‏ حَرَجٌ وَ لا عَلَى الْأَعْرَجِ حَرَجٌ وَ لا عَلَى الْمَرِیضِ حَرَجٌ)
  12. نمونه مرض روحى - «فى قلوبهم مرض» یک مرتبه «فى قلبه مرض» که مجموعاً 13 مرتبه
  13. مرض روحى منا فقین - (فِی قُلُوبِهِمْ مَرَضٌ فَزادَهُمُ اللَّهُ مَرَضاً) آدم منافق انسان سالمى نیست، باشد،
  14. منافق در بلاترین مرض روحی -  خروج از فطرت ممکن نباشد، اگر این فطرت دستخوش حوادث گردیده،
  15. طمع مرض روحی قلب - (یا نِساءَ النَّبِیِّ لَسْتُنَّ کَأَحَدٍ مِنَ النِّساءِ إِنِ اتَّقَیْتُنَّ فَلا تَخْضَعْنَ بِالْقَوْلِ فَیَطْمَعَ الَّذِی فِی قَلْبِهِ مَرَضٌ وَ قُلْنَ قَوْلًا مَعْرُوفاً):
  16. شایعه سازی مرض روحی قلب - (لَئِنْ لَمْ یَنْتَهِ الْمنافقونَ وَ الَّذِینَ فِی قُلُوبِهِمْ مَرَضٌ وَ الْمُرْجِفُونَ فِی الْمَدِینَةِ لَنُغْرِیَنَّکَ بِهِمْ ثُمَّ لا یُجاوِرُونَکَ فِیها إِلَّا قَلِیلًا):
  17. سخنان ناروا مرض روحی قلب - آنها را آزار مى‏دادند، در این مواقع این آیات نازل شد.
  18. شک و نفاق بیماری منافق - انسان منافق بیمار است، زیرا قلبى که با شک و نفاق آمیخته شد،
  19. بیماری جنون جنسی- در برابر تمایلات نفسانى باید از حالات آنها عبرت گرفت، و روح را ایمن کرد،
  20. ذکر مرض جسمانی و روحانی در قرآن - هم مرض جسمانى و هم مرض روحانى در قرآن  ذکر شده، شفاء جسمانی در قرآن - الف-(یَخْرُجُ مِنْ بُطُونِها شَرابٌ مُخْتَلِفٌ أَلْوانُهُ فِیهِ شِفاءٌ لِلنَّاسِ):
  21.  نوشیدنى خاصّى که در آن شفاى مردم است- (وَ أَوْحى‏ رَبُّکَ إِلَى النَّحْلِ أَنِ اتَّخِذِی مِنَ الْجِبالِ بُیُوتاً.. نکاتى بسیار جالب درباره عسل  و زنبور عسل  -  نکاتى بسیار جالب درباره عسل (مِنْ کُلِّ الثَّمَراتِ)
  22. یکصد هزار نوع گیاه و گلها - جمله عجیبى که از موریس مترلینگ دانشمند زیست‏شناس نقل شده،
  23. مأمور شناسائى گلها -به زنبور عسل  وحى و الهام کرد که (فاسلکى سبل ربّک):
  24. شهد گلها به عسل  تبدیل گردیده - (یَخْرُجُ مِنْ بُطُونِها شَرابٌ مُخْتَلِفٌ أَلْوانُهُ).
  25. رنگهاى مختلف عسل - رنگ عسل   گاهى نقره‏اى سفید، گاه بى‏رنگ، گاه زردرنگ، گاه شفاف .گویائى تنوع رنگ  - قدیمى‏ها نیز گویت این مسئله روانى را درک کرده بودند که به غذاهاى.. عسل  ماده‏اى شفابخش: هم جنبه درمانى وهم پیشگیرى وهم نیروبخشى دارد
  26. خواص عسل  -  1) عسل  زود جذب خون شده و به همین جهت نیروبخش و در خونسازى مؤثر است.
  27. عسل برای لطافت پوست - طول عمر، ورم دهان و زبان، ورم چشم، خستگى و ترک ‏خوردگى ..
  28. مواد و ویتامینهاى وجود در عسل مواد معدنى : آهن، فسفر، پتاسیم، ید، منیزیم، سرب، مس، سولفور،
  29. 72نوع شفا در عسل- «ما اشْتَشْفى الناس بمثل عسل »«مردم به چیزى مانند عسل  استشفاء نمى‏کنند»
  30. تلاش زنبور عسل  براى انسانها است هر ساعت بطور متوسط روى دویست و پنجاه گل نشسته.
  31. عدم فاسد شدن عسل : ویتامینهاى آن هم به مرور زمان از دست نمى‏رود، اسید فورمیک است
  32. نیش زنبور عسل  خاصیت درمانى دارد: رماتیسم، مالاریا، درد اعصاب و بعضى دیگر از امراض .
  33. ب- شفاء روحانى و باطنى- (قَدْ جاءَتْکُمْ مَوْعِظَةٌ مِنْ رَبِّکُمْ وَ شِفاءٌ لِما فِی الصُّدُورِ وَ هُدىً وَ رَحْمَةٌ لِلْمُؤْمِنِینَ):
  34. قرآن شفا و رحمت -«نازل مى‏کنیم (وَ نُنَزِّلُ مِنَ الْقرآن  ما هُوَ شِفاءٌ وَ رَحْمَةٌ لِلْمُؤْمِنِینَ):
  35. قرآن  هدایت و شفا - قرآن  شفاء درد هاى بى‏درمان معنوى و باطنى (قُلْ هُوَ لِلَّذِینَ آمَنُوا هُدىً وَ شِفاءٌ):
  36. قرآن  داروئ  روحهاى مستعدّ - (وَ لا یَزِیدُ الظَّالِمِینَ إِلَّا خَساراً) نه با روح‏ منافقین و کافرین لجوج نه
  37. قرآن شفا بخش طالب درمان است-البته قرآن  مایه هدایت و شفاء هر بیمارى است، که طالب شفا باشد،
  38. حیات بخش چون قطرات باران - قرآن در باغ لاله روید و در شوره‏زار خس،
  39. درخت وجود ظالم ؛کافر؛ منافق – درخت آنها گرچه با آب حیات قرآن  آبیارى شود
  40. قرآن علاوه بر اینکه دواى درد  مؤمنین است نسخه شفابخشى نیز براى کفار و منافقین و گم‏گشتگان وادى ضلالت است که طالب حقیقتند و نمى‏یابند.
  41. 40- اللهم صل علی محمد وآل محمد وعجل فرجهم

39- درختى که تلخ است اندر سرشت‏

 

گرش بَر نشانى به باغ بهشت‏

و از جوى خُلْدَش به هنگام آب‏

 

به بیخ انگبین ریزى و شهد ناب‏

سرانجام گوهر به کار آورد

 

همان میوه تلخ بار آورد

  • حسین صفرزاده
۱۱
مرداد

            بسم الله الرحمن الرحیم

          اللهم صل علی محمد وآل محمد وعجل فرجهم

  1. فهرست امیر المومنین - متقین درمان طلبیدن از قرآن ‏22- و یستثیرون به دواء دائهم.-2
  2. پرهیزگاران درمان درد هاى خود را از قرآن  مى‏گیرند.***
  3. از قرآن بیماریهاى خود شفا خواهید - «فاستشفوه من ادوائکم و استعینوا به على لاوائکم فانّ فیه شفاء من اکبر الداء و هو الکفر و النفاق و الغىّ و الضلال»:
  4. جهل از اعتقاد فاسد - (الْغىّ) «الغىّ جهل من اعتقاد فاسد و
  5. انحراف از طریق مستقیم - (الضّلال) (فَمَنِ اهْتَدى‏ فَإِنَّما یَهْتَدِی لِنَفْسِهِ وَ مَنْ ضَلَّ فَإِنَّما یَضِلُّ عَلَیْها)
  6. انسان معتقد به خدا چون کوه است- که بادهاى کوه برکن هم او را به حرکت درنمى‏آورد،
  7. انسان معتقد راهنما و راهبر است- یعنى تا رسیدن به مقصد دست را گرفته و مى‏برد،
  8. قرآن راهنمای گمراهی وجهالت - و هم گمراهى را که از راه صواب منحرف شده،
  9. متقین از قرآن  چگونه شفا می طلبند ؟ در حالى که پرهیزکار و متقى، هستند نه کافر و نه منافق؟!
  10. جهت عدم ابتلاء از گناه - شفابخشى قرآن  را براى مطلق امراض که شامل غیر امراض کفّار و منافقین است،
  11.  علم حوادث قرآن دوای درد است- «الا انّ فیه علم ما یاتى و الحدیث عن الماضى و دواء دائکم و نظم ما بینکم»:
  12. قرآن گوى‏ سبقت را از دیگران ربوده - «و علیکم بکتاب الله فانه الحبل المتین و النور المبین و الشفاء النافع.
  13. قرآن بهار قلبها ؛ شفای سینه ها «و تَعَلَّمُوا القرآن  فَانَّه احسنُ الحدیث و تفقَّهوا فیه فانّه ربیع القلوب .
  14. طالب بهبودى از فرآن - «و جعلته نورا تهتدى من ظلم الظلالة و الجهالة باتباعه و شفاء لمن أنصت بفهم التصدیق الى استماعه»:
  15. با قرآن و بی قرآن - تمام عزّتى را که پیشینیان ما براى ما کسب کرده بودند با دست خود در اثر پشت کردن به قرآن  از دست دادیم، و مى‏دهیم.
  16. و ما هنوز خوابیم!- گویا دشمنان ما از آن استقبال کردند، گویا قرآن  براى دشمنان ما نازل شده بود،
  17. ما با قرآن چه کردیم !؟ - تا وقتى قرآن  را فقط در طاقچه‏هاى خانه‏ها و در کنار مقابر و مجالس ترحیم و
  18. کتاب شفای همه درد ها - قرآن  کتاب عدالت، مساوات، آزادى و حق و خیر است،
  19. علم قرآن برود دشمن مسلط شود- «وَ کُلُّ امَّة قَد رَفَعَ الله عنهم علمَ الکتابِ حین نَبَذوه و ولّاهم عَدُوّهم
  20. قرآن را ترک کردند دشمن را قبول کردند - خداوند بر آنها دشمنانشان را مسلّط کرد.
  21. چشمى گریان و دلى پرخون به عمل نکردن قرآن - به‏ تفسیر و بیان احکام توجه نمى‏شود،
  22. خصوص در ماه رمضان، «وَ رَتِّلِ الْقُرْآنَ تَرْتیلًا» فکر و تدبر کنیم و نکند بى توجه قرآن بخوانیم،
  23. 8- عمل به قرآن و پیروى از سنت «وَ عَمِلْتَ بِکِتَابِه» «وَ اتَّبَعْتَ سُنَّهَ نَبِیِّه» «وَ اتَّبَعْتَ سُنَّهَ نَبِیِّه»
  24. سنت پیامبر در غدیر خم -«وَ اتَّبَعْتَ» «وَ اتَّبَعْتَ سُنَّهَ نَبِیِّه» سنّى واقعى است
  25. راه و رسم استفاده از قرآن - نیاموزیم، از آن بهره‏مند نخواهیم گشت.
  26. مبادا دیگران در عمل به قرآن از شما پیشیگیرند- «فرزندم حسن! تو و همه فرزندان و اهل بیتم.
  27. صداقت در قرآن راستی عمل را شامل شود - مِنَ الْمُؤْمِنِینَ رِجالٌ صَدَقُوا ما عاهَدُوا اللَّهَ عَلَیْهِ
  28. صفت متقین در چهارمین صفت مى‏فرماید: «قد أمکن الکتاب من زمامه، فهو قائده و إمامه، یحلّ حیث حلّ ثقله، و ینزل حیث کان منزله).      
  29. رجوع به سنّت و روش مقرّر و ثابت - و مورد اتّفاق آن حضرت است که مورد اختلاف نباشد.     
  30. قرآن را بیاموزید، که آن نیکوترین حدیث است، از انوار درخشان آن شفا بطلبید که آن شفا دهنده سینه‏ها است
  31. قرآن را، که آن خوب‏ترین و بهترین سخن است، بدرستى که آن سودمندترین قصّه‏ها است. بدرستى که عالم..
  32. قرآن خیرخواهى است که خیانت نمى‏کند، سخنگویى است که دروغ نمى‏گوید. احدى با قرآن ننشست جز اینکه.
  33. قرآن راهنمایی که گمراه نمی کند- لا یغشّ و هادى الّذی لا یضلّ قرآن پند دهنده‏اى است که فریب نمى‏دهد.
  34. قرآن خوانده شود و تفسیر شود.- (وَ اعْتَصِمُوا بِحَبْلِ اللَّهِ جَمِیعاً وَ لا تَفَرَّقُوا) یحزنون به انفسهم و یستثیرون به دواء دائهم) چنین گوید.
  1. همه شب تا سحر آن عشقبازان
 

ز شوق دوست چون شمع گذازان‏

 
 
  1. کنند از فکر در آیات قرآن
 

هزاران درد  جان خویش درمان

 
 
  1. کزین دانش رهى از خودپرستى
 

بیاموزى رموز عشق و مستى‏

 
 
  1. هر آن دانش که ناز و نخوت آرد
 

فزون در دل هوا و شهوت آرد

 
 
  1. روان هشیار و دل پر نور سازد
 

غرور و مستى از جان دور سازد

 
 
  1. شهود غیبى و غیب شهودى است‏
 

صعود قومى و قوسى صعودى است‏

 
 
  1. تو هم زین داستان عشق فرمان
 

(الهى) ساز، درد  خویش درمان

     
                         

اللهم صل علی محمد وآل محمد وعجل فرجهم

  • حسین صفرزاده
۱۱
مرداد

بسم الله الرحمن الرحیم

اللهم صل علی محمد وآل محمد وعجل فرجهم 690

  1. نهج البلاغه متقین21 حزن در سایه قرآن‏...یحزنون به انفسهم‏: پرهیزکاران با خواندن قرآن جان خویش را محزون مى‏سازند. شرح: پروادارندگان و متّقیان با خواندن قرآن خود را محزون مى‏گردانند، «حزن» را علماى اخلاق مثل مرحوم نراقى در جامع السعادات چنین تعریف نموده است: الحزن هو التحسّر و التَّألّم لفقد محبوب او فوت مطلوب»: «حزن عبارت است از حسرت و ناراحتى براى از دست دادن شخصى که محبوب انسان است، یا از دست رفتن چیزى که مطلوب او است» حزن متقیان را مى‏شود، به دو گونه تفسیر کرد:
  2. حزن از وعده‏هاى عذاب الهى، اعمالى انجام داده‏اند، گرچه فى نفسه زیاد ، ولى از عاقبت خود بیم دارند،
  3. اینها حقیقتاً خدا ترسان روزگارند،:(وَأُوحِىَ إِلَىَّ هَذَا الْقرآن لِانذِرَکُمْ بِهِ وَمَنْ بَلَغَ..
  4. این خداترسان نمونه‏هاى بارزى براى (مَنْ بَلَغ) هستند|«فالقرآن آمرٌ زاجر و صامِتٌ ناطِق» «
  5. آرى، چرا نترسند با دل و جان کلام الهى و سخنان ائمه و هادیان راه را شنیدند، واقعاً جاى‏ لرزیدن.
  6. براى آگاهى از فراز و نشیب «بترسید از خداوندى که شما در برابر نظر او هستید و زمام شما به دست اوست
  7. آیا دیده‏اید یکى از خودتان که چگونه ناله و اظهار درد مى‏کند:
  8. آیا مى‏دانید آنگاه که مالک (دوزخ) برآتش غضب کند آتشها بر روى هم مى‏غلطند و یکدیگر را مى‏گویند؟ .
  9.  پس در راه آزادى خویش پیش «انى لَاعجب کیف لا اشیب اذا قَرأتُ القرآن»:
  10. تا به اینجا تفسیر اول حزن بیان شد،
  11. تفسیر دوم حزن متّقین – محزون به یاد محبوب - به خاطر فراق و هجران از محبوب و معشوق
  12. در اینجا جا دارد نظرى به عشق حقیقى (الله تبارک و تعالى) کوشش عاشق بیچاره به جائى نرسد..... تا که از جانب معشوق نباشد کششى‏
  13. البته شآیان ذکر است که عشق  به مولى امام زمان (عج‏الله) و اللّه مفارقةُ الاحباب اصْعَبُ‏..... یقولون انّ الموتَ صعبٌ على الفتى‏..«
  14. ولى به خدا قسم مفارقت و دورى (فَلَنْ تَجِدَ لِسُنَّتِ اللَّهِ تَبْدِیلًا وَ لَنْ تَجِدَ لِسُنَّتِ اللَّهِ تَحْوِیلًا عشق  به‏ یکى وصل و یکى هجران پسندد ..... یکى درد و یکى درمان پسندد..... من از درمان و درد و وصل و هجران‏...... پسندم آنچه را جانان پسندد.
  15. اما در عشق هاى مجازى قوام عشق   که غم عشق  پرهیزکاران غمى سازنده است
  16. و در مقابل، عاشق الهى در حد معتدل و صراط مستقیم و حرارت مطلوب مشغول تحرّک و خودسازى است،
  17. کسانى که به عشق امام حسین (علیه السلام ) «یَنْصُرُونَنَا». «وَ یَفْرَحُونَ لِفَرَحِنَا» «یَحْزَنُونَ‏ لِحُزْنِنَا».
  18. . تخلّف از فرامین الهى، ظلم بر خویشتن است. به خودشان ستم کردند.«أَنْفُسَهُمْ‏ یَظلمونَ»
  19. چه بد است آنچه که خویشتن را به آن بفروختند.بِئْسَمَا اشْتَرَوْا بِهِ أَنْفُسَهُمْ‏ أَنْ یَکْفُرُوا بِما أَنْزَلَ اللَّهُ
  20. کسى که به سراغ تفرقه اندازى و سحر مى‏رود، «لَبِئْسَ ما شَرَوْا بِهِ أَنْفُسَهُمْ‏»
  21. بسیارى از اهل کتاب (نه تنها خودشان ایمان نمى‏آورند، کُفَّاراً حَسَداً مِنْ عِنْدِ أَنْفُسِهِمْ
  22. و مَثل کسانى که اموال خود را ابْتِغاءَ مَرْضاتِ اللَّهِ وَ تَثْبِیتاً مِنْ أَنْفُسِهِمْ
  23. و‏ گروهى از اهل کتاب دوست دارند که شما را گمراه کنند، ودَّتْ طائِفَةٌ مِنْ أَهْلِ الْکِتابِ ..
  24. کسانى که در صدد انحراف دیگران هستند، «وَ ما یُضِلُّونَ إِلَّا أَنْفُسَهُمْ‏»
  25. میل به انحراف دیگران، «وَدَّتْ ... وَ ما یُضِلُّونَ إِلَّا أَنْفُسَهُمْ»
  26.  گناه، ظلم به خویشتن است. «ظلموا أَنْفُسَهُمْ‏»
  27. در بند خود بودن، مایه‏ى بد گمانى«أَهَمَّتْهُمْ أَنْفُسُهُمْ‏ یَظُنُّونَ بِاللَّهِ غَیْرَ الْحَقِّ ظَنَّ الْجاهِلِیَّةِ»
  28. خودمحورى و رفاه‏طلبى، انسان را «قَدْ أَهَمَّتْهُمْ أَنْفُسُهُمْ‏ یَظُنُّونَ بِاللَّهِ غَیْرَ الْحَقِّ»
  29. مسلمانان رفاه طلب و خود محور، «یُخْفُونَ فِی أَنْفُسِهِمْ‏ ما لا یُبْدُونَ لَکَ»
  30. حق نفس؛ حق خودت چیست؟ «قُلْ إِنَّ الْخاسِرینَ الَّذینَ خَسِرُوا أَنْفُسَهُم‏»
  31. این هم یکى از عقوبت‏هاى معنوى است. «نَسُوا اللَّهَ فَأَنْساهُمْ أَنْفُسَهُمْ‏»
  32. راهای شیطان - بسم الله الرحمن الرحیم. «أَبْلِغْ عَنِّى أَوْلِیَائِىَ [السَّلَام‏]» «لَا یَجْعَلُوا لِلشَّیْطَانِ عَلَى أَنْفُسِهِمْ‏ سَبِیلا»
  33. آدم‏هاى بد که مى‏خواهند جان بدهند. «الَّذینَ تَتَوَفَّاهُمُ الْمَلائِکَهُ ظالِمى أَنْفُسِهِم‏» «بَلى إِنَّ اللَّهَ عَلیمٌ بِما کُنْتُمْ تَعْمَلُونَ»
  34. پیغمبر اگر بدانى ظالمین وقتى بخواهند جان بدهند، «باسِطُوا أَیْدیهِم أَخْرِجُوا أَنْفُسَکُم»
  35. در قرآن از افرادى ستایش مى‏کند. مى‏گوید: «وَ یُؤْثِرُونَ عَلى أَنْفُسِهِمْ‏ وَ لَوْ کانَ بِهِمْ خَصاصَه»
  36. ابالفضل آب را آورد، دم دهانش‏ «فذکر العطش الحسین» کل عمر حر یک دقیقه‏
  37. یک سرى گناهان را مى‏گوید: «وَ لَوْ أَنَّهُمْ إِذْ ظلموا أَنْفُسَهُمْ‏ جاؤُکَ فَاسْتَغْفَرُوا اللَّهَ وَ اسْتَغْفَرَ لَهُمُ الرَّسُول» این مسلمان‏ها را دست مى‏انداخت.
  38. طنز درست مى‏کردند. لهجه او را درمى‏آوردند. «وَ إِذَا انْقَلَبُوا إِلى أَهْلِهِمُ انْقَلَبُوا فَکِهین»
  39. خودمان هم مى‏دانیم که چه کرده‏ایم. «شَهِدْنا عَلى أَنْفُسِنا»
  40. گویند که پرونده‏ات را بخوان.«شَهِدُوا عَلى أَنْفُسِهِم‏» «وَ وُضِعَ الْکِتاب»
  41. اللهم صل علی محمد وآل محمد وعجل فرجهم
  • حسین صفرزاده
۱۱
مرداد

بسم الله الرحمن الرحیم

اللهم صل علی محمد وآل محمد وعجل فرجهم

امیر المومنین نهج البلاغه 110 صفت متقین (خطبه همام )

  1. سرفصل های شرح متقین نهج البلاغه - 18-19- 20- عبادات شب انه، تلاوت قرآن و ترتیل‏ أمّا اللّیل فصافّون أقدامهم تالین لأجزاء القرآن: 2 شب  پرهیزکاران  پرهیزکاران در شب  بر پا ایستاده مشغول نمازند، و آیات قرآن را با تأمل و اندیشه مى‏خوانند، یرتّلونه ترتیلا، - و با خواندن و تدبّر در آن
  2. یتعلّم قرآن یا در حال تعلّم قرآن - قال الصادق (علیه السلام)   : «ینبغى للمؤمن انْ لا یموت حتّى یتعلّم القرآن او یکونَ فى تَعَلّمه»: «براى مؤمن شایسته است که نمیرد تا اینکه تعلّم قرآن کند، یا در حال تعلّم قرآن باشد».
  3. کیفیت قرائت قرآن: الف) ادب ظاهرى: در قرآن کریم آمده: (... وَ رَتِّلِ الْقرآن تَرْتِیلًا): (قرآن را با تأنّى و وضوح تلاوت کن». در جاى دیگر مى‏فرماید: (وَ إِذا قُرِئَ الْقرآن فَاسْتَمِعُوا لَهُ وَ أَنْصِتُوا لَعَلَّکُمْ تُرْحَمُونَ):
  4. «زمانى که قرآن قرائت مى‏شود گوش فرا دهید، و ساکت باشید، تا مورد رحمت خداوندى قرار گیرید) در روایات معصومین علیهمم‏السّلام هم وارده شده، از جمله پیامبر گرامى (صلى الله علیه وآله) مى‏فرماید:«لِکُل شى‏ء حِلیةٌ و حلیة القرآن الصوت الحسن» «براى هر چیزى زیورى است و زیور قرآن صداى خوب است» و نیز امام صادق (علیه السلام)    در مورد آیه‏ (وَ رَتِّلِ الْقرآن تَرْتِیلًا) فرموده‏اند:«هو انْ تَتَمکّثَ فیه و تُحَسّن به صوتک»:
  5. «ترتیل‏ قرآن ؛ مکث وتوقف – ترتیل آن است که مَکث و توقف کنى در خواندن قرآن و (عجله ننمائى)
  6. طریق و راه قرآن- «نظّفوا طریق القرآن»:  قال: «افواهکم»: «بماذا؟» «بالسواک»:
  7. اولین عمل کننده به قرآن - «افواهکم طرق من طرق ربّکم، فنظّفوها»:خضوع و خشوع هنگام خوندن قرآن - (الَّذِینَ آتَیْناهُمُ الْکِتابَ یَتْلُونَهُ حَقَّ تِلاوَتِهِ أُولئِکَ یُؤْمِنُونَ بِهِ):
  8. لرزش وخوف هنگام خوندان این کتاب - (اللهُ نَزَّلَ أَحْسَنَ الْحَدِیثِ کِتَاباً مُّتَشَابِهاً مَّثَانِىَ تَقْشَعِرُّ مِنْهُ جُلُودُ الَّذِینَ یَخْشَوْنَ رَبَّهُمْ).
  9. تلاوتى بیهوده قرار مده، - بر گوشم مُهر مَزَن، و بر چشمم پرده میفکن، و قرائت مرا قرائت و خواندن بدون تدبّر قرار مده؛
  10. در مثالها و مواعظ قرآن تفکّر ؛ تعلّل کن‏- نظر کن چگونه کتاب پروردگارت و منشور ولایتت را تلاوت مى‏کنى،
  11. قرائت قران با حزن و اندوه - «انّ القرآن نَزَلَ بالحزّن فاقرؤوه بالحزن»:
  12. گریه ازخوف سجده برخاک - (... وَ إِذا تُلِیَتْ عَلَیْهِمْ آیاتُهُ زادَتْهُمْ إِیماناً وَ عَلى‏ رَبِّهِمْ یَتَوَکَّلُونَ): (إِذا تُتْلى‏ عَلَیْهِمْ آیاتُ الرَّحْمنِ خَرُّوا سُجَّداً وَ بُکِیًّا): آثار دیگر قرائت قران - به اینجا 21 اثر ذکر شد:
  13. توضیح روایات قرائت قران -: «نَوّروا بیوتَکم بتلاوة القرآن! ... فانّ البیت اذا کثُرَ فیه تلاوة القرآن کثر خیرهُ و امتَعَ اهلَه و اضاءَ لاهل السماء کما تَضى‏ء نجوم السماء لاهل الدنیا»).
  14. با قرائت قران - برکت بسیار: - حضور ملائکه، - البیتُ الذى یُقرأ فیه القرآن و یُذکَر اللّه- عزوجل- فیه تکثُر برکته و تحضُرُه الملائکة و تهجره الشیاطین ....»  «و الوِلدان یتعلّمون القرآن»..ورَجُلٌ قرأ القرآن .... فباولئک یدفع الله العزیز الجبّار البلاءَ و باولئک یُدیل اللّه- عزوجل- من الاعداء و باولئک یُنزل اللّه- عزوجل- الغیثَ من السماء».
  15. اختلاط قرآن با گوشت و خون. 18. «مَنْ قرأ القرآن و هو شابٌ مؤمن اختلط القرآن بلحمه و دَمه و جَعَلَه الله مع السَفَرةِ الکِرام البَرَرة و کان القرآن حجیزاً عنه یوم القیامة».
  16. 20- نزدیک بودن دُعا به اجابت: امام صادق (علیه السلام)  از پدر بزرگوارشان این حدیث را نقل مى‏کنند: «اغتنموا الدعاء عند خمس: عند قراءة القرآن و عند الاذان و عند نزول الغیث و عند التقاء الصِّفین للشهادة و عند دعوة المظلوم، لیس لها حجابّ دونَ العرش»:
  17. «دعاء را پنج وقت غنیمت شمرید در وقت قرائت قرآن و اذان و نازل شدن باران و در وقت برخورد دو جناح (حق و باطل) در وقت دعوت مظلوم،
  18. حال به معنى ترتیل بپردازیم «یرتَلونه ترتیلا» (وَ رَتِّلِ الْقرآن تَرْتِیلًا) «بَیّنه تبیانا و لا تَهُذّه هَذَّ الشِعر و لا تَنْثره نَثْرَ الرَّمل ولکن اقْرعوا به قلوبکم القاسیة و لا یکن هَمُّ احدکم آخر السورة»:
  19. نیکو کنى صوت خود را - «هو انْ تَتَمکّثَ فیه و تُحَسّن به صوتَک»
  20. همّت شما در بهتر خواندن-   مراد از هر چه بیشتر خواندن، مجرّد نیست.
  21. بیشتر خواندن بدون تدبّر نیست؛ آیات بیشترى را با تأمّل و تعمّق بیشترى قرائت کنیم.
  22.  صفات پرهیزکاران شب  زنده‏دار- (اما اللیل فصافون اقدامهم)  
  23. مرحوم الهى در ذیل (اما اللیل فصافون اقدامهم) در وصف شب  چنین مى‏سراید:

شب  آمد رفیق دردمندان‏

 

شب  آمد شب  حریف مستمندان‏

  1. شب  است انجم فروز کاخ نُه طاق‏
 

شب  است آتش‏زن دل‏هاى مشتاق‏

 
  1. شب  آمد حکمت‏آموز دل پاک‏
 

شب  آمد گوهر افروز نُه افلاک‏

  1. شب  آمد پرده پوش مست و هشیار
 

فروغ دیده و دل‏هاى بیدار

  1. شب  آمد نقشه صحراى افلاک‏
 

شب  آمد طوطیاى چشم ادراک‏

  1. فراز بارگاه عرش بنشست‏
 

ز جام «لى مع الله» گشت سرمست‏

                   
  1. همى خوانند خوش در پرده با شور
 

چو شمع از دفتر عشق آیت نور

 
  1. شب  از چشم طبیعت رفت در خواب
 

دل بیدار گشت از شوق بى‏تاب‏

 
 
  1. شب  تار آینه صنع الهى است‏
 

به ظلمت آب حیوان را گواهى است‏

             

 

  1. حکایت شب  عاشقان سبحان

 

  1. دل و دیده سپرد آن خوش نظاره
 

به گیسوى شب  و ناز ستاره‏

  1. ز لعل ماه گاهى بوسه مى‏خواست
 

نشاطش مى‏فزود و غصّه مى‏کاست‏

 
  1. به چشمان در تماشاى سماوات‏
 

به جان با روى جانان در مناجات‏

           

 

  1. همى گفتا الهى یا الهى
 

مرا بر آسمانت نیست راهى‏

چو شب  گردد اگر هشیارى اى دوست

 

نباشد خوشتر از بیدارى اى دوست‏

  1. - به دیده باش چون ابر گهربار
 

به دل سوزان‏تر از شمع شرر بار

اخلاق اسلامى در نهج البلاغه (خطبه متقین)، ج‏1، ص: 459.. اللهم صل علی محمد وآل محمد وعجل فرجهم

 

  • حسین صفرزاده
۱۰
مرداد

بسم الله الرحمن الرحیم

اللهم صل علی محمد وآل محمد وعجل فرجهم

  1. سرفصل های شرح خطبه متقین نهج البلاغه 18- 20- عبادات شب انه، تلاوت قرآن و ترتیل‏ أمّا اللّیل فصافّون أقدامهم تالین لأجزاء القرآن: 2 شب  پرهیزکاران  پرهیزکاران در شب  بر پا ایستاده مشغول نمازند، و آیات قرآن را با تأمل و اندیشه مى‏خوانند، یرتّلونه ترتیلا، - و با خواندن و تدبّر در آن
  2. (پرهیزکاران) در شب  براى زنده‏دارى همواره بپا ایستاده‏اند 19- و قرآن را شمرده 20- با تدبّر تلاوت مى‏کنند.***
  3.  شب  زنده داری - (وَمِنَ اللَّیْلِ فَتَهَجَّدْ بِهِ نَافِلَةً لَّکَ عَسَى أَنْ یَبْعَثَکَ رَبُّکَ مَقَاماً مَّحْمُوداً):
  4. «بعضى از شب  را شب زندهدارى تا پروردگارت به مقام محمود (شفاعت) مبعوثت گرداند».
  5. قیام در برابر خدا (أَشِدَّاءُ عَلَى الْکُفَّارِ رُحَمَاءُ بَیْنَهُمْ تَرَاهُمْ رُکَّعاً سُجَّداً یَبْتَغُونَ‏ فَضْلا مِّنَ اللهِ وَرِضْوَاناً سِیمَاهُمْ فِى وُجُوهِهِمْ مِّنْ أَثَرِ السُّجُودِ): (سِیماهُمْ فِی وُجُوهِهِمْ مِنْ أَثَرِ السُّجُودِ)
  6. قرآن در جاى دیگر - در مدح شب زندهداران (أَمَّنْ هُوَ قانِتٌ آناءَ اللَّیْلِ ساجِداً وَ قائِماً یَحْذَرُ الْآخِرَةَ وَ یَرْجُوا رَحْمَةَ رَبِّهِ)
  7. در جاى دیگر مى‏فرماید: (إِنَّ ناشِئَةَ اللَّیْلِ هِیَ أَشَدُّ وَطْئاً وَ أَقْوَمُ قِیلًا)
  8. در فضیلت نماز شب  همین بس معادل آنچه در شب  رویش و رشد مى‏کند، حسنه بنویسید.
  9. و کسى که یک نوهم از شب به نماز (نامه اعمال افراد صالح بدست راست و غیرصالح بدست چپ).
  10. و کسى که یک هشتم از شب  را به نماز..اهل‏بیت خود را شفاعت مى‏کند.
  11. و کسى که یک هفتم از شب  را به نماز گذراند، با صورتى نورانى ؛ گناهان قبل و بعد او بخشیده خواهد شد.
  12. و کسى که یک پنجم از شب  را چنین کند با ابراهیم خلیل الرحمن (علیه السلام) همنشین مى‏شود،
  13. و کسى یک چهارم از شب  را به نماز گذارد مثل باد سریع از صراط گذشته و وارد بهشت بدون حساب شود.
  14. و کسى که یک سوم از شب  را به نماز گذارد از هر درى که خواهى وارد بهشت شو.
  15. و کسى که نیمى از شب  را چنین کند اگرزمین را هفتاد هزار مرتبه پراز طلا کنند جزاى او نخواهد بود،
  16. و کسى که دو سوم از شبى را احیاء کند براى او به اندازه ریگها حسنه ، که کوچکترین آنها 11 مرتبه از کوه بزرگتر است.
  17. و کسى که تمام شب  را احیاء کند بهشتى که براى او در آن صدهزار شهر و در هر شهرى هر چه خواهد.
  18. فضیلت نماز اول وقت - «انْ قُبِلَتْ قُبِلَ ما سِواها و انْ رُدَّت، رُدَّت ما سِواها»
  19. نماز نخستین فروع بعد از 5 اصل دین وقتى صداى مؤذّن را مى‏شنود رنگش تغییر کرده و چهره‏اش به زردى..
  20. فضیلت نماز اول وقت - وقت فضیلت آن اول وقت و داراى فوائدى است از کتاب انوار نعمانیة نقل مى‏کنیم:
  21. فضیلت نماز اول وقت - نماز اول وقت به صورت سفید و زیبا صعود کرده،
  22. فضیلت نماز اول وقت - نماز امام زمان (عج) و دیگر صلحاء در اول وقت واقع مى‏شود،
  23. و حتّى جماعت علاوه بر تصحیح خللها مؤثّر در تزیید ثوابها هم خواهد بود، مثلا نماز متأهّل 70 برابر مجّرد
  24. از خصوصیات دیگر نماز جماعت  این است در اول وقت نماز و هنگام تلاوت قرآن امر به استعاذه «اعوذ بالله من الشیطان الرجیم» شده است زیرا شیطان همچون سگى وحشى به ..
  25. در فضیلت نماز جماعت «مَنْ کان جار (همسایه) بیت الله و لم یحضر الجماعة ثلاث ایام متوالیات فعلیه لعنة الله و الملائکة و الناس اجمعین فان تزوج فلا تزوجون (زن ندهید)و ان مرض فلا تعودوه، الا فَلا صَلاةَ لَهُ، الا صَوم له، الا فلا زکوة لَه، الا فَلا حجّ له، الا فَلا جَهاد له»:
  26. در فضیلت نماز اول وقت-  سومین فائده از فوائد نماز اول وقت «رضوان اللّه» و نماز آخر وقت «غفران اللّه» ا
  27. در فضیلت نماز اول وقت- مى‏فرمود: «ارِحنا بلال» یعنى اى بلال با اذان از اشتغالات دنیوى رهائیمان بخش،
  28. در فضیلت نماز اول وقت- آمد وقت امانتى که خدا به سماوات زمین عرضه کرد و آنها اباء کردند از حملش.
  29. در فضیلت نماز اول وقت- «ما تدرون بین یدى من اقوم»: «چه مى‏دانید در برابر چه کسى ایستاده‏ام».
  30. راز ونیاز شبانه از صفات متقین -غذاى روحى آنها در مسیر کمال آنهاست رزقنا الله انشاء الله.
  31. اهمیت قرآن - پس روشن شد، «امّا اللیل فصافون اقدامهم»  به سراغ‏ «تالین لا جزاء القرآن یرتلونه ترتیلا)
  32. فضل قرآن و عظمت آن: در قرآن کریم درباره عظمت آن آمده: (لَوْ أَنْزَلْنا هذَا الْقرآن عَلى‏ جَبَلٍ لَرَأَیْتَهُ خاشِعاً مُتَصَدِّعاً مِنْ خَشْیَةِ اللَّهِ): «فضل القرآن على سائر الکلام کفضل الله على خلقه»:
  33. فضیلت قرآن بر دیگر کلامها - «فضیلت قرآن بر دیگر کلامها مثل فضیلت خدا بر مخلوقات او است»
  34. درجه ای بلاتر از حافظ قرآن نیست - حافظ قرآن- قال النبى (صلى الله علیه وآله): «عدد دَرَج الجنة عدد آیات القرآن. فاذا دَخَل صاحب القرآن الجنة قیل له: ارقَأ واقْرَأ، لکل آیة درجة، فلا تکون فوق حافظ القرآن درجة»:
  35. حافط و عامل قرآن - «الحافظ للقرآن، العامِلُ به، مع السفرة الکِرام البرَرَة»:
  36. شرافت حامل قرآن- «اشْرافُ امّتى حملة القرآن و اصحابُ اللیل»:
  37. تلاوت قرآن بهتر از طبقات عرش -«... ولِتالِى آیة مِنْ کِتابِ اللّه خَیرٌ مِنْ تَحْتِ العرش الى تُخوم السّفلى»: «... و یدافع عن تالى القرآن بلوى الآخرة»
  38. نظر رحمت خداوند به قاری قرآن - مؤمن زمانى که قرآن مى‏خواند خداوند با نظر رحمت به او مى‏نگرد».
  39. خوش به حال طالب علم وحامل قرآن - از کرامت و شرافتى که نزد خدا براى آنها آماده شده است».
  40. کوه بزرگی از طلا به گوش سپردن به قرآن  دهند - «مَنْ استمع آیة من القرآن خیر له من ثَبیر ذهبا»: «
  41. شنونده قرآن محو گناه  وحسنه ودرجه کسب کند - «مَنْ اسْتَمَعَ حَرفاً من کتابِ اللّه من غیر قراءة کتب الله له حسنَةَ و مَحى عنه سیّئة و رفع له درجة»:.
  42. فضل قرائت قرآن در نماز: «قرائت قرآن در نماز افضل از قرائت آن در غیر نماز، و قرائت قرآن در غیر نماز افضل از ذکر خداوند تعالى، و ذکر او افضل از صدقه، و صدقه افضل از روزه،
  43. تعلیم و تعلّم قرآن:(.کُونُوا عِباداً لِی مِنْ دُونِ اللَّهِ وَ لکِنْ کُونُوا رَبَّانِیِّینَ بِما کُنْتُمْ تُعَلِّمُونَ الْکِتابَ وَ بِما کُنْتُمْ تَدْرُسُونَ):
  44. به سبب تعلیم قرآن و تعلّم آن» «خیارکم من تَعَلّم القرآن و عَلَّمَه»:.. اللهم صل علی محمد وآل محمد وعجل فرجهم
  • حسین صفرزاده
۱۰
مرداد

 

  1. سرفصل شرح خطبه متقین نهج البلاغه 16 و 17- زهد در دنیا  وشکستن زنجیرهاى اسارت‏ 16- ارادتهم الدنیا  فلم یریدوها، 17- و اسرتهم ففدوا انفسهم منها ترجمه: دنیا  به آنها روى آورد، و آنها از آن روى گردان شدند (دنیا ) خواست آنها را اسیر خود سازد ولى آنها با فداکارى، خویشتن را آزاد ساختند.***
  2. حبّ مفرط دنیا ،-: دنیا دائماً در پى به دست آوردن پرهیزکاران است،
  3. دنیا براى شیخ انصارى - گویند چند مرتبه برداشتم که خرج کنم ولى منصرف شدم.
  4.  شیطان حتى در اینجا هم مأیوس نیستم،- آرى برادر، همچون شیخ انصارى را شیطان اراده مى‏کند،
  5. مأیوس نشود از فریب- ، شیطان به دنبال فریب بندگان مخلص الهى هم هست، هرگز مأیوس نمى‏شود!
  6. مقاومت بر زنجیر اسارت دنیا - غفلت همان و به بند کشیده شدن همان.
  7. دنیا زنی زیبای با فریب  - حضرت فرمود «برو و همسر دیگرى برگزین»
  8. آنان که فریب دنیاخوردند دربین سنگها مدفونندفرمودند ازروز ملاقات خداوند مى‏ترسم وخوف دارم.
  9. مرد از دنیا با ستایش خارج شد - ارادتهم الدنیا  فلم یریدوها،
  10. دنیا محل گذر مسافراست - (لدوا للموت و ابنوا للخراب). هر که آمد عمارتى نو ساخت..... رفت و منزل به دیگرى پرداخت
  11. دنیا در دست من باشد ؛ نه من در دست دنیا - اگر لباسهاى سلطنت را به در آورى، دیگر شاه از غیر شاه مشخص نیست، به دنیا دل نبند هر کی که مرد......  که دنیا در به در اندوه و درد..... به گورستان گذر کن تا ببینی......  که دنیا با رفیقانت چه کرد.....که دنیا به خسران عقبی نیرزد.....به دوری ز اولاد زهرا (س) نیرزد
  12.  وضوی همسو باطنی و ظاهر یست - از طهارت سرّ (و باطن) که سالک در باطن و سرش قصد کند،
  13. زیرا در این وضوی همسو- (إِنَّمَا الْمُشْرِکُونَ نَجَسٌ) مضمضه‏ یعنى چشیدن حلاوت ذکر، باید بینى و دهان قلب و روح را از گرفتگى و کثافات تطهیر کرد،
  14. تطهیر اوجب اظهر از تطهیر واجب - «چگونه است که: دینت را به هر رجسى و نجسى مى‏پسندى، و اما لباس بى‏ارزش دنیا ئیت را همیشه پاک نگه مى‏دارى؟!
  15. طالب و مطلوب هر دو نجس»-: خَیْرُ الامُورِ أَوْسَطُهَا الکافی، ج 6، ص 540.
  16. دست شوئى و بریدن طمع - بواسطه این مسح محبت دنیا  و مال و جاهش یک سره فداى محبت دوست
  17. با سرعت به قرارگاه مقصود - با مسح، متوضّى (وضو گیرنده) ملتزم مى‏شود (فَاخْلَعْ نَعْلَیْکَ)
  18. بعضى نعلین را به دنیا  (ما یُرِیدُ اللَّهُ لِیَجْعَلَ عَلَیْکُمْ مِنْ حَرَجٍ وَ لکِنْ یُرِیدُ لِیُطَهِّرَکُمْ):
  19. و اما وضوى باطنى، پاک کردن نفس از رذائل اخلاقى و پاک کردن عقل از افکار هلاک کننده
  20. دو وضو صفای ظاهر وباطن-با این هر دو وضوء «الوضوء على الوضوء نور على نور» (یُثَبِّتُ اللَّهُ الَّذِینَ آمَنُوا بِالْقَوْلِ الثَّابِتِ فِی الْحَیاةِ الدنیا وَ فِی الْآخِرَةِ) اسباب فریب دنیا- پس اى برادر به جائى نرسى تا وقتى که قصد دارى به دنیا رسى، اسباب فریب دنیا بسیار ،
  21. حریص مال دنیا : «مرحبا بشعائر الصالحین» اگر آنچه من انداختم تو برداشته‏اى نه، و اگر برنداشته‏اى آرى.
  22. لغزش های امتحان - عشق اولاد و همسر «اللهم انى اعوذبک من الفتن»:  «لا تقل هذا فان اولادک من الفتن»: (أَنَّما أَمْوالُکُمْ وَ أَوْلادُکُمْ فِتْنَةٌ)* و فرمودند: «قل اللهم انى اعوذبک من مضلات الفتن»:
  23. عشق افراطى به زن و همسر -«صدق الله حیث قال انما اموالکم و اولادکم فتنه و الله لما رأیت الحسین عثر بطرف ثوبه لم املک نفسى حتى وقعت علیه»:
  24. خوشا بحال مار و کرم ابریشم - دنیا بدتر از مار است که مار ماده سیاهى دارد که براى درمان مار گزیده به کار آید،
  25. مار فهم دار ولی دنیا نفهم ندارد - مار فهمید،اما دنیا این مقدار را هم نمى‏فهمد،
  26. دنیا وسایه درخت - «مالى و الدنیا  انما مثلى و الدنیا  کمثل راکب قال (من القیلولة) فى ظل شجرة فى یوم صیف ثم راح و ترکها»:.
  27. 700 سال عمربدون بناء ولی کمتر از 100 قصرها سازند - «انا فلان الملک انا الذى عمرت الف سنة و بنیت الف مدینة و تزوجت بالف بکر و هزمت الف عسکر ثم کان مصیرى الى هذا فاعتبروا یا اولى الالباب»: پایان کار من این است، پس عبرت بگیرید اى صاحبان خرد».
  28. تفکّر در فناء دنیا - دست مرا ازتابوت بیرون کنید - رحم کنید کسى را که دیروز امیر شما و امروز سائل شما است. به دنیا دل نبند هر کی که مرد .....  که دنیا در به در اندوه و درد ..... به گورستان گذر کن تا ببینی.....  که دنیا با رفیقانت چه کرد
  29.  ارزش یک ساعت تفکر- که ترا هر لحظه مرگ و رجعتی ست‏ ..... مصطفى فرموده دنیا ساعتی ست.....هر نفس نو می شود دنیا و ما ..... ‏ بیخبر از نو شدن اندر بقا..
  30. دنیا دریاى عمیقى - «یا بُنَىّ انّ الدنیا  بحر عمیق قد غرق فیه عالم کثیر فلتکن سَفینَتُک فیها تقوى الله و حشوها الایمان و شراعها التوکل و قیّمها العقل و دلیلها العلم و سکّانها الصبر»:
  31. شاعرى در وصف دنیا  چنین سروده: یا خاطب الدنیا  الدنیّة انّها ..... شرک الردى و قرارة الاکدار...
  32. و دیگرى گفته: بترسید، بترسید از حیله و نیرنگ من).
  33. مرحوم الهى در ذیل این فراز (تجارة مریحة یسرّها لهم ربّهم) چنین مى‏سُراید:
  34. ین دو بیت اخیر را بر روى سنگ قبر قطب راوندى
  1. جهان بازار و سودا پارسائى‏
 
  1. نه هرگز گوهر از خود گوهرى یافت
 
       
  1. در ذیل فراز (ارادتهم الدنیا  فلم یریدوها و اسرتهم ففدوا انفسهم منها) نیز چنین مى‏سراید:

جهان گر گیرد آنان را به بازى‏

 
  1. حکایت (تاجر و فرزندش)
  1. ولیک آن غالف از رسم تجارت
 
   
  1. تو را سرمایه جان، سود آفرینش‏ الهم صلی علی محمد وآل محمد وعجل فرجهم
   
  • حسین صفرزاده
۱۰
مرداد

بسم الله الرحمن الرحیم

اللهم صل علی محمد وآل محمد وعجل فرجهم

  1. سرفصل شرح متقین نهج البلاغه 15- صبر و استقامت‏ 3..در این قسمت صبر و استقامت ؛ فضیلت در کتاب وسنت ؛ تجارت پرسود که پروردگار برای ضابرین فراهم ساخته. بیان شده ؛
  2. عبرت از دنیا -2- در یکى از سخنان حکیمانه مولى در نهج‏البلاغه، 8 صفت براى دنیا ..
  3. «دنیا سراى راستى و صدق فرمودند: «انّ الدنیا: دارُ صِدق لِمَنْ صَدَقَها و دارُ عافِیة لِمنٌ فَهم عنها و دارُ غَنىَّ لمن تزوَّد منها و دارُ مَوعِظَة لِمَنْ اتَّعَظَ بها، مَسجِدُ احِبَّاء الله و مُصَلّى ملائکة الله، و مَهْبِطُ وَحْىِ الله، و مَتْجَرُ اولیاء الله اکْتَسبوا فیها الرَّحمة رَبِحوا فیها الجنَّة»:
  4. 1-«دنیا سراى راستى و صدق ... آن یکى در پیش شیر دادگر...... ذم دنیا کرد بسیارى مگر
  5. تجارتخانه بودن دنیا - «الدنیا سوق رَبِحَ فیها قومٌ و خَسِرَ فیها آخرون»:
  6. «دنیا بازارى است که در آن عدّه‏اى سود کرده و عدّه‏اى دیگر متضرر مى‏شوند»،
  7. اما ثمن بهاء دنیا - «انّه لیس لانفسکم ثمن الّا الجنة فلا تَبیعوها الّا بها»
  8. مزد به زحمت انداختن بدن درمسیر عبادت و بندگى - «من باع نفسه بغیر نعیم الجنة فقد ظلمها»:..«الا انَّ ثَمَن ابدانکم الجنه فلا تبیعوها بغیرها»:
  9. مزد به زحمت انداختن بدن درمسیر عبادت و بندگى بهشت است، شاید مقدار کمى از بهاى روح متکاملى است
  10. در دنیا حقیقت دو چیز عرضه کرده‏ایم: 1- جسم. 2- نفس و روح،
  11. دنیا دو گونه فراردارد – ودو گونه قرار دارد - فرارتشنگی وگرسنگی وشهوت –
  12. جهنم جای رذالت وشر - درد فراق و جدائى از
  13. اینگونه اشخاص هر چه به پآیان زندگى نزدیک مى‏شوند، به قعر جهنم نزدیکتر مى‏شوند.
  14. دلالان حقه باز وکلک - اما دلالان این بازار  چه کسانى هستند؟
  15. 1- دلالانى که به خیر و صلاح اینها دو دسته‏اند: الف:
  16. ب: عقول انسانها که در کنار این رسولان خارجى                       
  17. 2- دلالانى که به شرارت و فساد سوق مى‏دهند که اینها هم دو دسته‏اند:
  18. همه حسرت خورند که گوهرکم برگرفته اند - اول گویند: چرا نیاوردیم، و دسته دوم گویند: چرا کم آورده‏اید.
  19. سودى گران فراهم نمایند،- آنهائى که دست خالى از این بازار  برمى‏گردند چگونه توقع سرور و نشاط دارند؟!
  20. خدایا سرمایه ما کتاب تو ومحبت خاندان رسول توست - ولى هرگز در صدد مخالفت با تو نبوده و نیستیم،
  21. نجات از دلالان - آیام قلیلى را صبر کرده و راحت طویلى به دست آوردند،  
  22. حفظ سرمایه- همچنانکه «یسرها لهم ربهم»
  23. آیات در مسئله تجارت -  (إِنَّ اللَّهَ اشْتَرى‏ مِنَ الْمُؤْمِنِینَ أَنْفُسَهُمْ وَ أَمْوالَهُمْ بِأَنَّ لَهُمُ الْجَنَّةَ یُقاتِلُونَ فِی سَبِیلِ اللَّهِ فَیَقْتُلُونَ وَ یُقْتَلُونَ وَعْداً عَلَیْهِ حَقًّا فِی التَّوْراةِ وَ الْإِنْجِیلِ وَ الْقُرْآنِ وَ مَنْ أَوْفى‏ بِعَهْدِهِ مِنَ اللَّهِ فَاسْتَبْشِرُوا بِبَیْعِکُمُ الَّذِی بایَعْتُمْ بِهِ وَ ذلِکَ هُوَ الْفَوْزُ الْعَظِیمُ).
  24. سند معامله - در این آیه مؤمنان فروشنده و خداوند خریدار
  25. خداوند قادر و بى نیاز است، (بشارت باد شما را به این معامله‏اى که انجام دادید)
  26. در اینجا دو نکته قابل توجه است: الف- خداوند مالک همه اشیاء است،
  27. تعادل بین کالا وفیمت - ب- «بیع ربیع لانقیل و لا نستقیل»:
  28. 2- تجارت نجات از عذاب  دردناک (یا أَیُّهَا الَّذِینَ آمَنُوا هَلْ أَدُلُّکُمْ عَلى‏ تِجارَةٍ تُنْجِیکُمْ مِنْ عَذابٍ أَلِیمٍ- تُؤْمِنُونَ بِاللَّهِ وَ رَسُولِهِ وَ تُجاهِدُونَ فِی سَبِیلِ اللَّهِ بِأَمْوالِکُمْ وَ أَنْفُسِکُمْ ذلِکُمْ خَیْرٌ لَکُمْ إِنْ کُنْتُمْ تَعْلَمُونَ- یَغْفِرْ- لَکُمْ ذُنُوبَکُمْ وَ یُدْخِلْکُمْ جَنَّاتٍ تَجْرِی مِنْ تَحْتِهَا الْأَنْهارُ وَ مَساکِنَ طَیِّبَةً فِی جَنَّاتِ عَدْنٍ ذلِکَ الْفَوْزُ الْعَظِیمُ- 12- وَ أُخْرى‏ تُحِبُّونَها نَصْرٌ مِنَ اللَّهِ وَ فَتْحٌ قَرِیبٌ وَ بَشِّرِ الْمُؤْمِنِینَ)
  29. دنیا محل تجارت پر سود - یارى از خدا و پیروزى نزدیک است و مؤمنان را بشارت ده‏].
  30. تجارت پرسود و آرامش- و در عوض سه چیز عطا مى‏فرماید
  31. راغب در مفردات گوید: 1- تاریکى شب‏ (وَ جَعَلَ اللَّیْلَ سَکَناً) 2- خانه‏هاى مسکونى‏ (وَ اللَّهُ جَعَلَ لَکُمْ مِنْ بُیُوتِکُمْ سَکَناً) 3- همسران یکدل‏ (وَ مِنْ آیا  تِهِ أَنْ خَلَقَ لَکُمْ مِنْ أَنْفُسِکُمْ أَزْواجاً لِتَسْکُنُوا إِلَیْها).
  32. صبردرایام کوتاه دنبا - 3- یارى و پیروزى قریب-
  33. معامله ای با عدم فسخ - «لیلة عقبه» «ربح البیع لانقیل و لا نستقیل»:
  34. کالای کم ارزش وسود فراوان - تا به اینجا روشن شد که دنیا همچون بازارى براى عرضه کالاها است،
  35. صبرسود ماندگاردایمی : نمونه دیگر «طوعه» است، طوعه آن زن بزرگوارى است
  36. ولى تاریخ نام طوعه آرى نام طوعه در تاریخ کوفه و کربلا
  37. مرحوم الهى واله در ذیل این فراز (صبروا ایاما قصیره اعقبتهم راحة طویلة) چنین مى‏سراید:

جزاى صبرآنان یک دو روزى‏

 

بیامد راحت جاوید روزى‏

***اخلاق اسلامى در نهج البلاغه (خطبه متقین)، ج‏1، ص: 409

اللهم صل علی محمد وآل محمد وعجل فرجهم

  • حسین صفرزاده
۱۰
مرداد

 

بیش از 120 کتا ب از نهج البلاغه ؛  ترجمه و شروح آن از آقا جانم امیرالمومنین علی بن ابی طالب علی علیه السلام  در دانش نامه علوی آمده است یا شروح دیگر؛ بعضا با شناسنامه و یا نام و زبان کتاب آورده شده تیتر موضوعی خطبه همام (متقین) را در نهج البلاغه (ح فرزاد) یا در نمایش پردازش اربعین حسینی  ملاحظه فرمایید لطفا نظر دهید متشکرم . https://safarzade.blog.ir/  

بسم الله الرحمن الرحیم

اللهم صل علی محمد وآل محمد وعجل فرجهم

  1. ..15.فهرست شرح متقین نهج البلاغه - صبر  و استقامت‏2-در این قسمت صبر و استقامت ؛ فضیلت در کتاب وسنت ؛ اقسام صبر؛ فلسفه صبر چیست ؛ طالوت کیست ، تجارت پرسود که پروردگار برای ضابرین فراهم ساخته. بیان شده ؛ مولود کعبه سیزدهم رجب الرمرجب تولد آجانم امیرالمومنین علی بن ابیطالب برکلیه شیعیان جهان کبارک باشد.
  2. 15- صبر  و استقامت‏- صبر وا ایاما قصیرة اعقبتهم راحة طویلة، تجارة مربحة یسرها لهم ربهم.
  3. عفو انسان قدرتمند ارزش بیشتر دارد- «اولَى الناسِ بالعفوِ اقْدَرُهُم على العُقُوبة».
  4. صبر بر بلآیی که قدرت انتقام نیست - «اسألک من الیقین مایهون على مصائب الدنیا»:1- حسن توکل 2- حسن رضا 3- «حسن الصبر  فیما فآت»:
  5. 2- صبر  بر طاعت و عبادت-
  6. 3- صبر بر معصیت-
  7. صبر بر گناهان مأنوس _
  8. صبر و فرار از معاصی  _  «اجْتَنِبُوا کَثِیراً مِنَ الظَّنِّ إِنَّ بَعْضَ الظَّنِّ إِثْمٌ»:
  9. صبر با ذکر خدا - از جمله صبر  بر معاصى صبر  بر نعمت است، «إِنَّ الْإِنْسانَ لَیَطْغى‏- أَنْ رَآهُ اسْتَغْنى‏»:  «یا أَیُّهَا الَّذِینَ آمَنُوا لا تُلْهِکُمْ أَمْوالُکُمْ وَ لا أَوْلادُکُمْ عَنْ ذِکْرِ اللَّهِ»:«الصبر صبر انِ صبر عَلى ما تَکْرَهُ وَ صبر  عَمّا تُحِبُّ»:
  10. «صبر بر دوگونه است: 1- صبری که کراهت دارى 2- صبر  از آنچه دوست مى‏دارى (معاصى میل نفس » «جُعِلتُ فِداک و مَا الصابرون و ما المتصبر ون؟ قال الصابرون على اداء الفرائض و المتصبرون على اجتناب المحارم»:
  11. و در روایتى دیگر «اصبر وا وَ صابِرُوا» رسیده: «اصبروا على الفرائض و صابروا على المصائب»
  12. «متصبر » کسى است، «مَنْ یتصبر  یصبر ه الله ...»:
  13. با فضیلت‏ترین صبر _ «افضل الصبر التصبر »«با فضیلت‏ترین صبر ها تصبر (کُلفت و مشقت و زحمت ».
  14.  ثواب و درجه صبر - «الصبر  فى القرآن على ثلاثة اوجه، صبر على اداء فرائض الله تعالى- فله ثلاثمائة درجه و صبر  عن محارم الله- تعالى- و له ستمائة درجة، و صبر على المصیبة عند الصدمة الاولى».
  15. صبر در معصیت مشکل تر است - «الصبر  صبر ان: صبر  عند المصیبة حسن جمیل و احسن من ذلک، الصبر  عند ما حرّم الله علیک»
  16. در اهمیت صفت صبر  «صبروا ایا ماً قصیرة اعقبتهم راحة طویلة» - فى الزلازل و قور و فى المکاره صبور.( و در ناگواریها بردبار) - و انْ بُغِىَ علیه صبرحتى یکون الله هو الذى یَنْتَقِم له.
  17. فلسفه صبر چیست؟ فلسفه مهم صبر«مَنْ صَنَّفَ فقد استهدف»:
  18. صبروحوصله درکارخیر-: نابرده رنج گنج میسر نمى‏شود..... مزد آن گرفت جان برادر که کار کرد
  19. اگرصبرندارید طلبه نشوید – به  شما بگویم اگر صبر ندارید، دنبال کارى نروید،
  20. دانشمندان باصبرمشقت - ادیسون و غیره سالها رنج و بیخوابى کشیده و صبرواستقامت را نَصْب العین خود..
  21. صبرکم استعداد بر فراز علم -آرى اگرصبر  نداشتند، به این مقام هرگز نمى‏پرسیدند،
  22. صبر وظفرهردو - در پآیا ن این بحث- آسیه قهرمان صبرواستقامت همچنان پایدارى مى‏کرد، صبر  و ظفر هر دو از دوستان قدیمند..... بر اثر صبر  نوبت ظفر آید
  23. صبروخانه ای نزد خدا - «وَ ضَرَبَ اللَّهُ مَثَلًا لِلَّذِینَ آمَنُوا امْرَأَتَ فِرْعَوْنَ إِذْ قالَتْ رَبِّ ابْنِ لِی عِنْدَکَ بَیْتاً فِی الْجَنَّةِ وَ نَجِّنِی مِنْ فِرْعَوْنَ وَ عَمَلِهِ وَ نَجِّنِی مِنَ الْقَوْمِ الظَّالِمِینَ»
  24. صبر درس زندگی - فشار و شکنجه، آن زن مؤمن را به زانو نیاورد،
  25. 2- واقعه دیگر داستان طالوت (أَلَمْ تَرَ إِلَى‏ الملا ... وَلکِنَّ اللَّهَ ذُو فَضْلٍ عَلَى الْعالَمِینَ).
  26. «تابوت» یا «صندوق عهد»-
  27. رمزعقب‏ماندگى - پیامبرى به نام (اشموئیل) را براى نجات و ارشاد آنها برانگیخت
  28. طالوت کیست؟ طالوت مردى بلند قامت و تنومند و خوش‏اندام بود،  
  29. ماموریت بزرگ طالوت - تابوت (صندوق عهد) که از یادگارهاى مهم انبیاء
  30. موجودات روحانى عاقل- . چگونه فرشتگان صندوق عهد را آوردند؟
  31. طالوت فرماندهى سپاه -  در مدتى کوتاه لیاقت و شایستگى خود را در اداره امور مملکت و فرماندهى ..
  32. جمعیت کم وارداه پروردگار - اما آنها که ایمان راسخ به رستاخیز داشتند و دلهایشان از محبت خدا لبریز بود،
  33. پیروزی لشکر«طالوت» با آن عدّه کم اما مؤمن و مجاهد آماده کارزار شد،
  34. صبربا قدم های ثابت -«وَ لَمَّا بَرَزُوا لِجالُوتَ وَ جُنُودِهِ قالُوا رَبَّنا أَفْرِغْ عَلَیْنا صبراً وَ ثَبِّتْ‏ أَقْدامَنا وَ انْصُرْنا عَلَى الْقَوْمِ الْکافِرِینَ»
  35. استواری قدم در ظرف صبر- «ثَبِّتْ أَقْدامَنا»: «و انصرنا على القوم الکافرین». تجارة مُربحة یسّرها لهم ربّهم
  36. کاشت کم دوام وپردوام - - «الدنیا مزرعة الآخرة»: «مَنْ کانَ یُرِیدُ حَرْثَ الْآخِرَةِ نَزِدْ لَهُ فِی حَرْثِهِ وَ مَنْ کانَ یُرِیدُ حَرْثَ الدُّنْیا نُؤْتِهِ مِنْها وَ ما لَهُ فِی الْآخِرَةِ مِنْ نَصِیبٍ»:
  37. صبرمحصول پر دوام - نکته جالب (مِنْ تبعیضیّة) «نُؤْتِهِ مِنْها»
  38. زراعت آخرت دنیا راهم دارد- نکته دیگر لطف الهى را ببین که زمین را براى ما مهیّا کرده،
  39. صبر برتلاش ده برابر- «مَنْ جاءَ بِالْحَسَنَةِ فَلَهُ عَشْرُ أَمْثالِها»: «لِیُوَفِّیَهُمْ أُجُورَهُمْ وَ یَزِیدَهُمْ مِنْ‏فَضْلِهِ»:
  40. صبربرانفاق  یک به 700- «کَمَثَلِ حَبَّةٍ أَنْبَتَتْ سَبْعَ سَنابِلَ فِی کُلِّ سُنْبُلَةٍ مِائَةُ حَبَّةٍ» که گاهى در یک بوته در حدود 4000 دانه گندم وجود داشت،
  41. دنیا تسلیم صابربرآخرت است -: «مَنْ کانَتْ نِیّتُه الدنیا فَرَّق الله علیه امره و جعل الفقر بین عینیه و لم یاته من الدنیا الّا ما کتب له و مَنْ کانت نیّته الآخرة جمع اللّه شمله و جعل غناه فى قلبه و اتَتْه الدنیا و هى راغمةٌ»:

اللهم صل علی محمد وآل محمد وعجل فرجهم

  • حسین صفرزاده
۰۹
مرداد

 

                          بسم الله الرحمن الرحیم

                       اللهم صل علی محمد وآل محمد وعجل فرجهم

  1. سرفصل های متقین  15- صبر  و استقامت‏1-
  2. در این قسمت صبر و استقامت ؛ فضیلت در کتاب وسنت ؛ اقسام صبر؛ فلسفه صبر چیست ؛ طالوت کیست ، تجارت پرسود که پروردگار برای ضابرین فراهم ساخته. بیان شده ؛
  3. 15- صبر  و استقامت‏- صبر وا ایاما قصیرة اعقبتهم راحة طویلة، تجارة مربحة یسرها لهم ربهم. براى مدتى کوتاه در این جهان صبر  و استقامت ورزیدند و راحتى بس طولانى بدست آوردند، تجارتى است پرسود که پروردگارشان بر ایشان فراهم ساخته.
  4. شرح: صبر  یعنى چه؟
  5. و تحریکات مسلمانان لبنان
  6. راغب اصفهانى در کتاب خود گوید: «الصبر الامساک فى الضیق»:
  7. «الصبر  ثبات النفس وعدم اضطرابها : «الصبر  ثبات النفس وعدم اضطرابها فى الشدائد و المصائب ..
  8. «صبر  چیست»؟ - قال: «تبصر فى الضرّاء کما تبصر فى السرّاء و فى الفاقةِ کما تصبر  فى العافیة، فلا یشکو حاله عند الخلق بما یصیب من البلاء»:
  9. «صبر شکیبائى و استقامت ورزىدن -
  10. صبر جزء مفهوم نورانى استقامت - (ذلک مَبْلَغُهم مِنَ العِلْم).
  11. فضیلت صبر  در کتاب و سنّت‏- این گوهر گرانبها است
  12. آیات فضیلت صبر  1- (وَ لَنَجْزِیَنَّهُمْ أَجْرَهُمْ بِأَحْسَنِ ما کانُوا یَعْمَلُونَ):
  13. صبر چه کیمیائى است باارزش-
  14. آیا ت در فضیلت صبر  2- (وَ الَّذِینَ صبر وا ابْتِغاءَ وَجْهِ رَبِّهِمْ وَ أَقامُوا الصَّلاةَ وَ...
  15.  نکته مهم و قابل توجهسؤال شد ایمان چیست؟ فرمودند «الصبر ».
  16. آیا ت در فضیلت صبر 3- (أُوْلئِکَ یُجْزَوْنَ الْغُرْفَةَ بِما صبر وا وَ یُلَقَّوْنَ فِیها تَحِیَّةً وَ سَلاماً):
  17. آیا ت در فضیلت صبر - «علیکم بالصبر  فإنَّ الصبر  من الایمان کالرأس من الجسد و لا خیر فى جَسد ..
  18. : «بر شما باد صبر  و شکیبائى،
  19.  آیات در فضیلت صبر- . سوره الفرقان، آیه 75
  20. آیات در فضیلت صبر- (سَلامٌ قَوْلًا مِنْ رَبٍّ رَحِیمٍ)
  21. آیات در فضیلت صبر-  4- (وَ جَعَلْنا مِنْهُمْ أَئِمَّةً یَهْدُونَ بِأَمْرِنا لَمَّا صبر وا وَ کانُوا بِآیا تِنا یُوقِنُونَ):
  22. اینکه صبر  را مقدم بر یقین انداخت، (وَ اعْبُدْ رَبَّکَ حَتَّى یَأْتِیَکَ الْیَقِینُ)
  23.  آیات در فضیلت صبر تحیّت و سلام است -.
  24. روایات: در فضیلت صبر-1- خوشا به حال کسانى که درمیان مشکلات صبر را برگزیده اند
  25. روایات: در فضیلت صبر- 2- قال الصادق (علیه السلام): «قِلّة الصبر  فَضیحةٌ»:
  26. روایات : در فضیلت صبر-3- شیعیان ما صابرتر از ما هستند
  27. روایات : در فضیلت صبر4-  شیعیان این زمان والا ترند، :
  28. روایات : در فضیلت صبر-5-«وَ الصبر  یُناضِلُ الحِدْثان»:
  29. «علامت صابر سه چیز است : 5- اوّلها، انْ لایَکْسل و الثانیةٌ: أَنْ لا یَضْجُرَ و الثالثهُ: أن لا یشکو
  30. صابر به هدف می رسد - اول اینکه سست و کسل نمى‏گردد
  31. صبور ناراحتى و غم ندارد ..دومی صبور ناراحتى و غمرا به خود راه نمى‏دهد،
  32. صبور در مقام ابتلاء شکایت ندارد- سومین«اللهم انى اسئلک صبر  الشاکرین».
  33. حقیقت صبر  چیست، - خدا؟!!!
  34. کتاب فیلسوف نماها -
  35. روحیه و استقامت -
  36.  اگر درک روزگار او کنم -بوزر جمهرحکیم
  37.  صبر و استقامت بوزر جمهرحکیم -
  38.  (اقسام صبر ) علماء اخلاق در تقسیمى صبر«الصبر امّا صبر على المُصیبة او على الطّاعة او عن المعصیة ..
  39. 1- صبر بر مصیبت-
  40. صبر  بر مصیبت و بلاها را به دو قسم «اصبر  کَمَا صبر  أُولُوالعَزمِ مِنَ الرُّسُلِ»:.
  41. صبر مایه ذلت و فروتنى جایز نیست-
  42. اما قدرت عفو بر صبر برتری دارد- (وَ دَعْ أَذاهُمْ وَ تَوَکَّلْ عَلَى اللَّهِ) (إِنْ تَصبر وا وَ تَتَّقُوا فَإِنَّ ذلِکَ مِنْ عَزْمِ الْأُمُورِ) (اگر صبر و تقوا را پیشه کنید به درستى که (نشان) از قدرت و اراده و پایدارى در کارهاست). اللهم صل علی محمد وآل محمد وعجل فرجهم
  • حسین صفرزاده