فهرست نهج البلاغه متقین21 حزن در سایه قرآن...یحزنون به انفسهم: پرهیزکاران با خواندن قرآن جان خویش را محزون مىسازند. شرح: پروادارندگان و متّقیان با خواندن قرآن خود را محزون مىگردانند،
چهارشنبه, ۱۱ مرداد ۱۴۰۲، ۱۰:۳۳ ق.ظ
بسم الله الرحمن الرحیم
اللهم صل علی محمد وآل محمد وعجل فرجهم 690
- نهج البلاغه متقین21 حزن در سایه قرآن...یحزنون به انفسهم: پرهیزکاران با خواندن قرآن جان خویش را محزون مىسازند. شرح: پروادارندگان و متّقیان با خواندن قرآن خود را محزون مىگردانند، «حزن» را علماى اخلاق مثل مرحوم نراقى در جامع السعادات چنین تعریف نموده است: الحزن هو التحسّر و التَّألّم لفقد محبوب او فوت مطلوب»: «حزن عبارت است از حسرت و ناراحتى براى از دست دادن شخصى که محبوب انسان است، یا از دست رفتن چیزى که مطلوب او است» حزن متقیان را مىشود، به دو گونه تفسیر کرد:
- حزن از وعدههاى عذاب الهى، اعمالى انجام دادهاند، گرچه فى نفسه زیاد ، ولى از عاقبت خود بیم دارند،
- اینها حقیقتاً خدا ترسان روزگارند،:(وَأُوحِىَ إِلَىَّ هَذَا الْقرآن لِانذِرَکُمْ بِهِ وَمَنْ بَلَغَ..
- این خداترسان نمونههاى بارزى براى (مَنْ بَلَغ) هستند|«فالقرآن آمرٌ زاجر و صامِتٌ ناطِق» «
- آرى، چرا نترسند با دل و جان کلام الهى و سخنان ائمه و هادیان راه را شنیدند، واقعاً جاى لرزیدن.
- براى آگاهى از فراز و نشیب «بترسید از خداوندى که شما در برابر نظر او هستید و زمام شما به دست اوست
- آیا دیدهاید یکى از خودتان که چگونه ناله و اظهار درد مىکند:
- آیا مىدانید آنگاه که مالک (دوزخ) برآتش غضب کند آتشها بر روى هم مىغلطند و یکدیگر را مىگویند؟ .
- پس در راه آزادى خویش پیش «انى لَاعجب کیف لا اشیب اذا قَرأتُ القرآن»:
- تا به اینجا تفسیر اول حزن بیان شد،
- تفسیر دوم حزن متّقین – محزون به یاد محبوب - به خاطر فراق و هجران از محبوب و معشوق
- در اینجا جا دارد نظرى به عشق حقیقى (الله تبارک و تعالى) کوشش عاشق بیچاره به جائى نرسد..... تا که از جانب معشوق نباشد کششى
- البته شآیان ذکر است که عشق به مولى امام زمان (عجالله) و اللّه مفارقةُ الاحباب اصْعَبُ..... یقولون انّ الموتَ صعبٌ على الفتى..«
- ولى به خدا قسم مفارقت و دورى (فَلَنْ تَجِدَ لِسُنَّتِ اللَّهِ تَبْدِیلًا وَ لَنْ تَجِدَ لِسُنَّتِ اللَّهِ تَحْوِیلًا عشق به یکى وصل و یکى هجران پسندد ..... یکى درد و یکى درمان پسندد..... من از درمان و درد و وصل و هجران...... پسندم آنچه را جانان پسندد.
- اما در عشق هاى مجازى قوام عشق که غم عشق پرهیزکاران غمى سازنده است
- و در مقابل، عاشق الهى در حد معتدل و صراط مستقیم و حرارت مطلوب مشغول تحرّک و خودسازى است،
- کسانى که به عشق امام حسین (علیه السلام ) «یَنْصُرُونَنَا». «وَ یَفْرَحُونَ لِفَرَحِنَا» «یَحْزَنُونَ لِحُزْنِنَا».
- . تخلّف از فرامین الهى، ظلم بر خویشتن است. به خودشان ستم کردند.«أَنْفُسَهُمْ یَظلمونَ»
- چه بد است آنچه که خویشتن را به آن بفروختند.بِئْسَمَا اشْتَرَوْا بِهِ أَنْفُسَهُمْ أَنْ یَکْفُرُوا بِما أَنْزَلَ اللَّهُ
- کسى که به سراغ تفرقه اندازى و سحر مىرود، «لَبِئْسَ ما شَرَوْا بِهِ أَنْفُسَهُمْ»
- بسیارى از اهل کتاب (نه تنها خودشان ایمان نمىآورند، کُفَّاراً حَسَداً مِنْ عِنْدِ أَنْفُسِهِمْ
- و مَثل کسانى که اموال خود را ابْتِغاءَ مَرْضاتِ اللَّهِ وَ تَثْبِیتاً مِنْ أَنْفُسِهِمْ
- و گروهى از اهل کتاب دوست دارند که شما را گمراه کنند، ودَّتْ طائِفَةٌ مِنْ أَهْلِ الْکِتابِ ..
- کسانى که در صدد انحراف دیگران هستند، «وَ ما یُضِلُّونَ إِلَّا أَنْفُسَهُمْ»
- میل به انحراف دیگران، «وَدَّتْ ... وَ ما یُضِلُّونَ إِلَّا أَنْفُسَهُمْ»
- گناه، ظلم به خویشتن است. «ظلموا أَنْفُسَهُمْ»
- در بند خود بودن، مایهى بد گمانى«أَهَمَّتْهُمْ أَنْفُسُهُمْ یَظُنُّونَ بِاللَّهِ غَیْرَ الْحَقِّ ظَنَّ الْجاهِلِیَّةِ»
- خودمحورى و رفاهطلبى، انسان را «قَدْ أَهَمَّتْهُمْ أَنْفُسُهُمْ یَظُنُّونَ بِاللَّهِ غَیْرَ الْحَقِّ»
- مسلمانان رفاه طلب و خود محور، «یُخْفُونَ فِی أَنْفُسِهِمْ ما لا یُبْدُونَ لَکَ»
- حق نفس؛ حق خودت چیست؟ «قُلْ إِنَّ الْخاسِرینَ الَّذینَ خَسِرُوا أَنْفُسَهُم»
- این هم یکى از عقوبتهاى معنوى است. «نَسُوا اللَّهَ فَأَنْساهُمْ أَنْفُسَهُمْ»
- راهای شیطان - بسم الله الرحمن الرحیم. «أَبْلِغْ عَنِّى أَوْلِیَائِىَ [السَّلَام]» «لَا یَجْعَلُوا لِلشَّیْطَانِ عَلَى أَنْفُسِهِمْ سَبِیلا»
- آدمهاى بد که مىخواهند جان بدهند. «الَّذینَ تَتَوَفَّاهُمُ الْمَلائِکَهُ ظالِمى أَنْفُسِهِم» «بَلى إِنَّ اللَّهَ عَلیمٌ بِما کُنْتُمْ تَعْمَلُونَ»
- پیغمبر اگر بدانى ظالمین وقتى بخواهند جان بدهند، «باسِطُوا أَیْدیهِم أَخْرِجُوا أَنْفُسَکُم»
- در قرآن از افرادى ستایش مىکند. مىگوید: «وَ یُؤْثِرُونَ عَلى أَنْفُسِهِمْ وَ لَوْ کانَ بِهِمْ خَصاصَه»
- ابالفضل آب را آورد، دم دهانش «فذکر العطش الحسین» کل عمر حر یک دقیقه
- یک سرى گناهان را مىگوید: «وَ لَوْ أَنَّهُمْ إِذْ ظلموا أَنْفُسَهُمْ جاؤُکَ فَاسْتَغْفَرُوا اللَّهَ وَ اسْتَغْفَرَ لَهُمُ الرَّسُول» این مسلمانها را دست مىانداخت.
- طنز درست مىکردند. لهجه او را درمىآوردند. «وَ إِذَا انْقَلَبُوا إِلى أَهْلِهِمُ انْقَلَبُوا فَکِهین»
- خودمان هم مىدانیم که چه کردهایم. «شَهِدْنا عَلى أَنْفُسِنا»
- گویند که پروندهات را بخوان.«شَهِدُوا عَلى أَنْفُسِهِم» «وَ وُضِعَ الْکِتاب»
- اللهم صل علی محمد وآل محمد وعجل فرجهم
- ۰۲/۰۵/۱۱