پردازش اربعین حسینی

حسینُ منی و انا من حسینی

پردازش اربعین حسینی

حسینُ منی و انا من حسینی

پردازش اربعین حسینی

در این صفحه مطالب گردآوری شده توسط حسین صفرزاده به اشتراک گذاشته می شود

آخرین مطالب
پربیننده ترین مطالب
نویسندگان

۶۶ مطلب با موضوع «قرآن» ثبت شده است

۰۱
مرداد

 

  1. بسم الله الرحمن الرحیم
  2. اللهم صل علی محمد وآل محمد وعجل فرجهم
  3. جلسه پنجاه سوم تفسیرسوره یس: استاد حضرت آیت الله مظاهری30/11/89 شنبه15ربیع الاول.
  4. إِنَّما أَمْرُهُ إِذا أَرادَ شَیْئاً أَنْ یَقُولَ لَهُ کُنْ فَیَکُونُ (82)
  5. فَسُبْحانَ الَّذی بِیَدِهِ مَلَکُوتُ کُلِّ شَیْ‏ءٍ وَ إِلَیْهِ تُرْجَعُونَ (83)
  6. آنچه که باید همه بدانیم ازنظرقرآن معاد،معاد جسمانی است وهم معاد روحانی است، یعنی جسم ما با روح ما درروزقیا مت یا بهشتی ومتنعم می شود، ویا جهنمی ومتالم می شود، ویک مسئله ضروری درقرآن است
  7. ویک مسئله ضروری دراسلام عزیز است، بلکه ازقرآن فهمیده می شود که مسئله ضروری همه ادیان است،
  8. وهمه ادیان یک چیزمی گویند، واگریک شبه هم برایش شد پروردگارعالم آن شبه را رفع می کند، خیلی قصه ها در قرآن است راجع همین ،لذااینکه باید بگویم معاد جسمانی هیچ اشکال نیست، هم راجع به اسلام عزیزوهم راجع به قرآن مجید
  9. که بیش از1000آیه راجع به معاد جسمانی آمده است، دیگه بعد از آن مسئله این می شود که کیفیت معاد جسمانی چه جوری است، این را هم باید بدانیم
  10. هرچه ما این طرف وآن طرف بزنیم حقیقتش را نمی تواند به دست بیآوریم که چه جوری است،
  11. لذا کتابی که راجع به معاد نوشته ام بنام معاد در قرآن، اول حرفم همین است که ازمعاد یک دورنمائی داریم، حقیقت آن درک نمی شود،
  12. لذا بزرگان درفلاسفه مخصوصا مثل شیخ الرئیس وصدرالمتآلهین همه می گویند، کیفیت معاد جسمانی هست ،
  13. ولیکن چه جوری است؟ درآن کتاب نوشته ام مایک دورنمائی ازمعاد داریم ، که هیچ کس تاحال نمی داند، نمی تواند بگوید که راستی چه جورمی شود، این از آن چیز هاست که می رویم ، می رسیم ، می بینیم، می فهمیم ،
  14. درروزقیامت وقتیکه همه وارد صف محشر شدند دیدند لذات جسمی دارد، لذات روحی دارد، الم های روحی وجسمی دارد،آیا یک آدم حسابی است ،
  15. یا یک بوزینه ومیمون،آیایک آدم حسابی است یا یک یایک ببر، پلنگ یا گرگ،اینها ازچیزهائی است که نمیشه درک کرد،
  16. این جمله شیخ الرئیس خیلی جمله خوبی است درشفا ایشان می فرمایدکه: راجع به معاد جسمانی نمی فهمم چه جوری است،بعد یک جمله شیوامی فرماید، اما صادق مصدق می گوید ، من هم می گویم چشم ،
  17. دیگه درمقابل خداوپیامبروقرآن دیگه فلسفه وعرفان وعلوم طبیعی نمی تواند کار بکند، صادق مصدق می گوید،معاد جسمانی ست من هم می گویم چشم،
  18. درجلسه قبل من از ..مِثْلَهُمْ.. آیه، أَ وَ لَیْسَ الَّذی خَلَقَ السَّماواتِ وَ الْأَرْضَ بِقادِرٍ عَلى‏ أَنْ یَخْلُقَ مِثْلَهُمْ بَلى‏ وَ هُوَ الْخَلاَّقُ الْعَلیمُ (81) ازمثلهم استفاده کردم،گفتم معاد جسمانی فرضش این است،
  19. دروقتی که پروردگارعالم ارده می کند همه مان برویم درصف محشر مثل اینکه بابامان حضرت آدم را خلق کرد دوباره یک خلقت می شود، پروردگارعالم جسم مارا خلق می کند،آن هم به قول قرآن: إِنَّما أَمْرُهُ إِذا أَرادَ شَیْئاً أَنْ یَقُولَ لَهُ کُنْ فَیَکُونُ (82)می شود،
  20. آن را پروردگارعالم این چندین میلیارد جمعیت را خلق می کند، خوب جسمشان مثل حضرت آدم یک آدمک می شود، پس ازآنی که آدمک ها خلق شد ، روح هم موجود است ارواح دمیده می شود دراین جسم ها،
  21. آنکسانی که خوبند می گویند الحمدلله رب العالمین، وآن کسانی که بدند می گویند ای وای ای وای چه شد، آمدیم صف محشرکه منکربودیم وبراش کارنکردیم،
  22. این دورنمائی که ازاین ..مِثْلَهُمْ.. من استفاده کردم، البته مرحوم صدرالمتآلهین یک دستگاه دیگه دارد که آن هم خیلی خوبه ،
  23. یه قول استاد بزرگوارما معاد را جوری درست  کرده مثل پیرزنه بی فرهنگ می گوید که: پیر زنه باهمان حرکت جوهری درست کرده ، امابا حرکت جوهری معاد خیلی حرف دارد به درد مجلس ما نمی خورد،
  24. وبلاخره ایشان می فرماید این عالم رویه استکمال است، واز آیات فراوانی هم استفاده می کند،من جمله این انسان روی به استکمال است،اگربمیرد، اگرخاک بشود، اگرزنده بشود هرچه بشود این انسان روبه استکمال است،
  25. که انسان کامل درآنجا روز قیامت پیدا می شود، می فرماید بچه وقتی به دنیا بیاید، جسمانیة الحدوث روحانیة البقاء122 واین بچه وقتی به دنیا بیاید درحرکت است ،
  26. واین عالم درحرکت است، وروبه استکمال است، واین حرکت واستکمال ادامه دارد تا به انتها برسد، انتهای آن کجاست ؟
  27. انتهای آن استکمال یعنی معاد روزقیامت، البته مرحوم صدرالمتآلهین در اصفار با بیش از صد صفه درمقدما ت وماخرات واستدلال به آیات شریفه درستش می کنند،
  28. البته این دو فیلسوف با هم اختلاف دارند ، آن می گویدارواح قبلا بوده وبعد دمیده شده دراین اجساد،
  29. که مثال قرآن هم همین است، ازاذل اروح بوده یک یک می آیند به دنیا دو دفعه یک یک می آیند صف محشر، این حرف شیخ الرئیس است، ولیکن  صدرالمتآلهین:می فرماید که ارواح در اذل نبوده،ارواح دراین همین دنیا پیدا شده،
  30. واستکمال است که پروردگارعالم معاد جسمانی درست می کند،همه می آیند صف محشر، بهشتی ها با آن نعمت های بهشتی، وجهنمی ها با آن نغمت ها وارد می شوند، بهشتی ها باآن عمل ،
  31. جهنمی ها با آن آتشی که درست کرده اند محشور می شوند، حتی می گوید استکمال بهشت به اندازه ای است که هرچه را بخواهد خلق کند می ت جمله عج واند، الآن صبح یک صبحانه خاصی اراده می کند درست می شود،اما آن جهنمی ها آنها در سقوطند ودرزندان با آن آتشی که خودتهیه کرده اند باید بسوزند،
  32. این حرفها اصل آن گفته شد، که حرف شیخ الرئیس: جسمانیة الحدوث نه روحانیة ازاول دراذل وحرف ملا صدرا جسمانیة الحدوث روحانیة بقاء آن کسانی که متخصص در این علومند جمع کرده اند بین
  33. حرف شیخ الرئیس و حرف صدرالمتالهین، همه افتخارمی کنند هم مشائین وشاگردانش مثل حضرت امام  ره وهم شاگردان شیخ الرئیس که آنچه دارند ازقرآن است،افتخارمی کند شاگرد قران است، 
  34. صدرالمتالهین اول اصفار یک بیانی دارد می گوید: ازمشاع بودم دیدم تاریک است، اشراقی شدم دیدم غروراست،صمیمه کردم یک دیگر را بهم دیدم پشتیبانه ندارم،
  35. تمسک کردم به قرآن حکمة متعالیه درست کردم باپشتبانه قرآن وروایات اهل البیت،
  36. لذابارها در اصفار مرحوم صدرالمتالهین  وقتی که بحث راتمامش می کنند می فرمایندکه : هذایحصل لناعقیب کشف والغلبات و،  فلسفه وعرفان گفتم اما پشتبانه ام قرآن واهل البیت،
  37. لذا دراین حرکت جوهری شاید7و8 تاآِیه و10تا20روایت می آورد
  38. پشتیبانه حرکت جوهری، قرآن وروایات اهل البیت ،
  39. خدایا بحق این قرآن وعظمتش ،انس باقرآن به همه مان مخصوصا به  جوانانمان عنایت بفرما،خدایا دشمنان اسلام همه نابود بفرما، والسلام علیکم ورحمة الله وبرکاتة ، وعجل فی فرجه مولاناصاحب الزمان.
  40. 122-جسمانیة الحدوث روحانیة البقاء و الثانیة أن النفوس لو کانت حادثة لکان حدوثها بحدوث   الأبدان ..... ص : 333الثالثة أنها لو کانت حادثة کانت غیر دائمة إذ کل کائن فاسد و کل‏ «2» ما هوأبدی فهو أزلی و قد ثبت أنها باقیة أبدیة کما سیجی‏ء بیانه فهی إذن أزلیة.أما الجواب عن الأول فلماسیأتی تحقیقه على مذهبنا من کون النفس جسمانیة...الحدوث روحانیة البقاء و على مذهب القوم من أنالنفس حادثة مع المادة لا فی المادة... اعلم أن هذه المسألة دقیقة المسلک بعیدة الغور ... من کونهاجسمانیة الحدوث روحانیة البقاء فهذا أحد البراهین- على ثبوت الاشتداد فی مقولة الجوهر کما فی مقولةالکیف و الکم و به ینحل کثیر... اعلم أن هذه المسألة دقیقة المسلک بعیدة الغور .. فالحق أن النفسالإنسانیة جسمانیة الحدوث و التصرف روحانیة البقاء و التعقل‏..فتصرفها فی الأجسام جسمانی و تعقلهالذاتها و ذات جاعلها روحانی و أما العقول المفارقة- فهی روحانیة الذات و الفعل جمیعا و الطبائع جسمانیة الذات و الفعل جمیعا فلکل من تلک الجواهر مقام معلوم بخلاف النفس الإنسانیة و لهذا حکمنابتطورها فی الأطوار- إذ لیس تصرفها فی البدن کتصرف المفارقات فی الأجسام لأنها بذاتها مباشرة للتحریک‏..الحکمة المتعالیة فى الاسفار العقلیة الاربعة، ج‏8، ص: 348
  41. ............شما یک سوره مثل قرآن بیاورید من دست ازپیامبری برمی دارم، سالها فکرمی کردند نمی شد،عقلشان می گفت نمی شود، آخرالامرمی گفتد هرچه بکند وبکنید ما ایمان نمی آوریم، حتی یک آیه هم نمی توانستند بیاورند، پس ایمان چرا نمی آوردند؟ برای اینکه رضالت درعُمق جانشان بود وروح هوی پرستی وفساد اخلاقی، بلاخره نشد که نشد، مُردند ویک آیه هم نتوانستند بیاورند، خدایا به حق این قرآن وذکر و ورد  وروشنائی وبه حق اُ نس باقرآن ازنظرتربیت   وهمه اش به ماعنایت بفرما ........... 30/11/89 شنبه15ربیع الاول. تمام شد تفسیر سوره یس استاد مظاهری .اللهم صل علی محمد وال محمد وعجل فرجهم ...
  • حسین صفرزاده
۰۱
مرداد
  1. بسم الله الرحمن الرحیم
  2. اللهم صل علی محمد وآل محمد وعجل فرجهم
  3. جلسه پنجاه یک تفسیرسوره یس: استاد حضرت آیت الله مظاهری27/11/89 چهارشنبه12ربیع الاول.
  4. وَ ضَرَبَ لَنا مَثَلاً وَ نَسِیَ خَلْقَهُ قالَ مَنْ یُحْیِ الْعِظامَ وَ هِیَ رَمیمٌ (78
  5. قُلْ یُحْییهَا الَّذی أَنْشَأَها أَوَّلَ مَرَّةٍ وَ هُوَ بِکُلِّ خَلْقٍ عَلیمٌ (79)
  6. الَّذی جَعَلَ لَکُمْ مِنَ الشَّجَرِ الْأَخْضَرِ ناراً فَإِذا أَنْتُمْ مِنْهُ تُوقِدُونَ (80)
  7. شان نزول آیه این است که یک عربکی یک اُستخوان مرده ای پیداکرده بود، آورد درمقابل پیامبر اکرم حضرت با دست مبارک خاک کرد، فوت کرد رفت به هوی دیگر هیچش باقی نماند، گفت این استخان مرده فوت کرد رفت به هوی ،
  8. چه جوری پروردگارعالم مارا زنده می کند، یعنی همه ما بعد ازاینکه مُردیم یک مدت کمی دیگه خاک می شویم، مگر یک آدم حسابی باشد که کم پیدا می شود نپوسد درقبر، بعضی ها راستی اگرآدمهای حسابی باشند درقبرنمی پوسند،
  9. درهمین اصفهان ما، درهمین زمان ما، دوسه نفرقبرشان نقب شد بدنشان سالم وتازه بود، همان وقتی که خیابان شهدا را درست می کردند
  10. یکی ازعلماء بزرگ مرحوم صدیقی، این وقتی که قبرستان را می شکافتند واستخوانها را بیرون می کردند، این آقا بدنشان تروتازه بوده بعد از60سال که مرده بوده،
  11. وهمین مردم اصفهان ازشهدا تشیع جنازه اش کردند تا تخت فولاد، یا مرحوم علامه مجلسی را چند سال قبل می خواستند تعمیرکنند، قبرسوراخ شد،علما بزرگان می دیدند، که علامه مجلسی تروتازه درفبراست،      
  12. مرحوم آقای خونساری درتکیه خونساریها آقا حسین وآقا جمال هردوشان یک جا دفنند، خواستند یک کسی را دروسط این پدروپسردفن بکنند، قبرسوراخ شد در وسط قبر آقا حسین خونساری و بعد 500 سال این تروتازه بود،
  13. یا مرحوم صدوق رضوان الله تعالی علیه درشهر ری قبر مطهرشان را بازکردند دیدند بدن تروتازه، نقل می کنند
  14. مرحوم رقیه درشام یکی ازعلماء خوابش را دیده بود، که من غرق درآب هستم، آن سید بزرگوارآمدند قبر را شکافتند دیدند بدن مطهرش درآب اما تر وتازه،  آب ها را کشیدند
  15. قبر را مرمت کردند، دوسه ساعت طول کشید، بدن روی دست آن سید بزرگوارتابوت را گذاشتند درقبر تامرمت کردند وتروتازه بود،بعد هزارسال،
  16. اینها هست اما کم نیست، هم اینها یک معجزه است، هم اینها هم دلیل بر این استکه معادی است آن،
  17. البته اینها یک درهزارهم نیست، معمولا می پوسد ومی شود ، اگرهم استخوانهاشان یک مقدارباقی باشد اما بلاخره خاک می شود ،
  18. واین عربه این استوخان را پیدا کرده بود، به اندازه ای پوسیده بود که می شد خاکش بکنی، با انگشت یا چیزدیگرپوردش کرد فوت کرد رفت به هوا، وگفت این را چه جوری خدا زنده اش می کند،  وَ ضَرَبَ لَنا مَثَلاً وَ نَسِیَ خَلْقَهُ قالَ مَنْ یُحْیِ الْعِظامَ وَ هِیَ رَمیمٌ (78
  19. قران می گوید، تویک مثال برای من زدی ومی گفتی نمی شه ، من هم یک مثال  برات می زنیم ببین چه جور می شود، تو یک تک سلول بودی وشدی یک آدمک وحالا یک آدم حسابی شده ای، جلوی من ایستادی، می گوئی خدا چه جور مردهارا زنده می کند،
  20. همین طورکه تک سلول بودی خدا ترآدم حسابی شدی می تواند دو دفعه که مُردی ترااحیا می کند، قُلْ یُحْییهَا الَّذی أَنْشَأَها أَوَّلَ مَرَّةٍ وَ هُوَ بِکُلِّ خَلْقٍ عَلیمٌ (79)،استوخانها را کی زنده می کند، درحالی که خاک شده، قُلْ یُحْییهَا الَّذی أَنْشَأَها أَوَّلَ مَرَّةٍ ، بگو همان کسی که ترا خلق کرد،
  21. چه جور می شد از خاک نطفه وازنطفه علقه وازعلقه آدمک، واز آدمک یک آدم حسابی،
  22. همین طورکه ازیک تک سلول یک آدم حسابی درست کرده می تواند ، ازخاک ، آدم ومیت زنده کند،
  23. یک مثال دیگرهم قرآن می زند برای عربه ، حالا چرا قرآن این مثال را زده نمی دانیم، شاید این عرب ازبادیه نشین بوده توی کوهستان بوده یک درختائی بودند
  24. که این درختها درحالی که سبزبودند آتش  هم می دادند، وعربها همانجوری که ازمیوه اش استفاده می کردند ازآتش آن هم استفاده می کردند،
  25. این مثال یک مثال جزئی می شود برای آن عربه ویک معجزه می شود برای ما، می فرماید: الَّذی جَعَلَ لَکُمْ مِنَ الشَّجَرِ الْأَخْضَرِ ناراً ...چه جوراین درخت سبز وخُرم ومیوه دارازآتش بیرون میآید،
  26. همین طور که آتش وآب را پهلوی هم می گذارند، معلوم است ما را هم می تواند زنده بکنند،این یک مثال را قرآن زده برای آن بادیه نشینی که با آن درخت درمحل بوده ،
  27. اما قرآن مثالهای فراوان قران برای معاد می زند، ومن جمله این مثال در قران خیلی تکرار شده، بدانیم برای خدا آسان است ،
  28. آن خدائی که می تواند ما را ازنیستی به هستی بیاورد، خا ک بودیم ، ازآن خاک خوراکی درست شده ،ازخوردنیها تک سلول درست شده،
  29. ازتک سلول که یک وضع عجیبی است پیش زیست شناسان ، که چه جورمی شه اسپروعبریک باهم یکی بشن، تشکیل نطفه مرد بنام اسپروزن بنام عبریک عروسی عجیبی دررحم مادرمی کند،
  30. وده بیست اسپرکه درنطفه مرد است حجوم می برند می خواهند عروسی کنند، به آن نطفه عبریک که نطفه زن است،
  31. درحجله نشسته با یک فیس وافاده یکی ازاسپرها به زور وارد رحم می شود، درب رحم بسته می شود ، اتفاقا دُم هم دارد، دُمش هم بریده می شود، 
  32. نا گهان عروس وداماد باهم یکی می شوند، ونطفه دردل مادرتشکیل می شود، این مشکل تراست یاما ازقبر زنده بشویم بیایم صف محشر؟
  33. مسلم آن خلقت اولی مشکل تراست، لذا دراینجامی فرماید: قُلْ یُحْییهَا الَّذی أَنْشَأَها أَوَّلَ مَرَّةٍ...کی اول تراخلق کرده ازیک حیوان بنام اسپریک حیوان بنام عبر، کی اینها را یک کرده ،این تک سلول روبه تزایدند،
  34. امروزمثلا هزارتا، وفردا یک میلیون، وبعصی اوقات بخواهند بشمارند قابل شماره نیست، اتم های بدن یک انسان را یخواهند بشمارند قابل شماره نیست ،
  35. همین طور می تواند خلق اولیه کند می تواند مرده زنده کند، وتا این جا مطلب تمام است، نظیرآن درقرآن زیاد است،
  36. ودرقرآن بیش از100مورد دارد، دراین سوره وسوره های دیگر، زنده شدن ما را می فرماید، امروز خلق شدن وفردا چه جورما زنده بشویم،
  37. خدایا به حق این قرآن وعظمتش،خدایا به حق قرآن والتماس های قران که ما بیداربشویم  برای ما مثال می زند مطلب علمی بگوید، آن مسئله زیست شناسی را بگو، آن مطلب علم طبیعی را بگو،
  38. آن مطلب عوامانه را بگو، طلبکار ازخدا که نیستیم التماس علمی می کند ما را بیدار بکند، اما بعصی ها یمان خوابیم هرچه خدا صدامان می زند بیدارنمی شویم،
  39. خدایا به لطف وکرم ورحم و رحمانیتت، همه ما را مخصوصا بچه های ما را از خواب غفلت بیدار بفرما،
  40. دشمنان اسلام همه نابود بفرما، والسلام علیکم ورحمة الله وبرکاتة ، وعجل فی فرجه مولاناصاحب الزمان.
  41. اللهم صل علی محمد وآل محمد وعجل فرجهم
  • حسین صفرزاده
۰۱
مرداد
  1. بسم الله الرحمن الرحیم
  2. اللهم صل علی محمد وآل محمد وعجل فرجهم
  3. جلسه پنجاه تفسیرسوره یس: استاد حضرت آیت الله مظاهری26/11/89 سه شنبه11ربیع الاول.
  4. وَ ضَرَبَ لَنا مَثَلاً وَ نَسِیَ خَلْقَهُ قالَ مَنْ یُحْیِ الْعِظامَ وَ هِیَ رَمیمٌ (78)
  5. قُلْ یُحْییهَا الَّذی أَنْشَأَها أَوَّلَ مَرَّةٍ وَ هُوَ بِکُلِّ خَلْقٍ عَلیمٌ (79)
  6. الَّذی جَعَلَ لَکُمْ مِنَ الشَّجَرِ الْأَخْضَرِ ناراً فَإِذا أَنْتُمْ مِنْهُ تُوقِدُونَ (80)
  7. بحث درباره معاد حسمانی است، بعضی مردم به طورکلی معاد را منکرند، چه جسمانی چه روحانی ، قرآن می فرماید: معادچیزی نیست که انسان منکرآن باشد، اینها که منکرند بَلْ یُریدُ الْإِنْسانُ لِیَفْجُرَ أَمامَه 120می خواهند جلویشان باز باشد، هرغلطی می خواهند بکنند،
  8. لذامی بیند معاد جلویش را می گیرد ازاین جهت منکر است ، درسوره قیامت می فرماید: اینکه اصلا معاد نباشد باعقل وباعاطفه وباعقل انسان نمی خواند،
  9. به عبارت دیگر سواد هم نمی خواهد اگریک کسی همان عقل عوامانه اش به کاربکا ربه اندازد می فهمد معاد است ، خود ش هم می فهمد اگرمنکر معاد است می خواهد سوء سوء وجدان را خاموش کند ،
  10. می خواهد به عقل بگوید حرکت نکن، تا من کارهای زشتم را انجام بدهم ،این ازبعضی مردمند که منکرمعادند، بعضی ازمردم منکرمعاد جسمانی هستند،  ومی گویند باید معاد روحانی باشد،
  11. اما وقتی ما مردیم باجسمان کار ندارند، با روحمان کاردارند، بنابراین معادجسمانی را نمی شود درستش کرد
  12. بنابراین معاد روحانی است ومحال است که این جسم بیاید روح بیاید ضف محشر، بنابر این روح می آید صف محشروحساب وکتاب با روح است نه با جسم انسان،
  13. اما قرآن می گوید: حالا که معاد روحانی می گوئی باید جسمانی هم بگوئی، برای اینکه این روح ما دوتا لذت دارد دوتا الم دارد، یک لذت ها به واسطه جسم است، دارد، مثلا لذت روح ما لذت دارد که تحصیل علم بکند ،عبادت بکند ،
  14. خوب اینها لذات روحانی است، واین روح اگربخواهد این لذات را داشته باشد جسم می خواهد، یک وقت تحصیل علم فقط است ، رابطه با خداست  تاجسم نباشد نمی شود،
  15. یعنی ابزار لذت بردن روح جسم است، براق جسم است، درالمش هم همین است، اگرروح را بخواهند به سوزانند روح سوخته نمی شود، باید یک ابزاری داشته باشند و جسم ابزاروح است، جسم را می سوزانند سرایت می کند به روح، وروح افسرده وشوخته می شود،
  16. لذا آلات ولذات روحانی به واسطه جسم است، این جسم ما می تواند الم یا لذت بچشد وقتی که روح داشته باشد، پس این انسان آلام ولذاتش این جسم است ، ابزارهم روح وهم جسم می خواهیم ،
  17. کسی که مرده است، روح ابزار وآلاتش این جسم است، روح فقط نه ، جسم فقط نه ، بایدهم روح باشد وهم جسم تا بتواند لذت معنوی والم جسمانی بچشد،
  18. لذا آلام ولذات متوقف روح وجسم است، سواد نمی خواهد، هرکسی می داند که این روح ماست که لذت می برد اما به واسطه جسم ، فلسفه نمی خواهد سواد نمی خواهد،
  19. هرروحی را بخواهند بسوزانندش الم باشد ، ویا لذت باشدجسم می خواهد، به واسطه این جسم است که لذت می برد، به واسطه این جسم است که الم می برد،
  20. جسم فقط نه الم ونه لذت ، روح فقط نه الم ونه لذت، واین دو باهم که ترکیب شد ، شد یک آدم گاهی زجروالم های جسمی می برد، گاهی روحی ،
  21. واگر بخواهد معاد باشد، بایدهم روح وهم جسم باشد، وروح فقط آلام ولذات جسمی را
  22. می تواند ببرد، آلام ولذات جسمی ناقص است ،دیگه نمی تواند نه حورالعین باشد، نه قصرها باشد، نه من تحت الانهار باشه، نه سوزندن باشه ،اگرروح فقط باشه نمی شه،
  23. لذا این عقل عوامانه ما می گوید هم باید جسم باشد،هم باید روح باشد، الااینکه مانده اند که چه جوری درستش بکنند،
  24.  وقرآن می گوید:نمی خواهد دقت عقلی ودرفلسفه بروی، من می گویم این جور است خدا قدرت دارد، که دیروزمی گفتیم ازخاک این انسان را خلق کرده ،ازخاک این صورت بندی را کرده ،
  25. ودیروز راجع به نطفه گفتم،ازنطفه یک اسپر است ، یک قبوریکی ازمرد، یکی اززن دوتا تک سلول درست می شود، این تک سلوله کم کم آدمی می شود به دنیا می آید،
  26. خوب همان کسی که توانسته این کار را بکند می تواند معاد جسمانی هم درست بکند،
  27. قران روی این موضوع پافشاری دارد،
  28. فلا سفه که غرور نداشته باشند ، بخواند روی حرف خودشان نباشند ، می گویند صادق مصدق گفته قبول دارم ،
  29. لذا مثلا شیخ الرئیس درشفامی گوید: نمی توانم معاد جسمانی درست کنم،اراد ه
  30. یعنی علمم این قد رکشش ندارد، صادق مصدق یعنی قزان فرموده  که معاد جسمانی داریم من هم می گویم چشم داریم ،
  31. یا مثلا مرحوم صدرالمتعلهین باحرکت جوهری آمده جلوا، ویامرحوم صدرالمتعلهین وشاگردهای او، معاد جسمانی درست شده
  32. به اندازه ای که حضرت امام  رضوان الله تعالی علیه دردرس ودریک فرصت های مناسب می فرمودند: پیرزنه چه جور معاد عوامانه را قبول دارد؟
  33. همان طور هم صدرالمتلهین قبول دارد، اما همان صدرالمتلهین باحرکت جوهریش وقتی بیاید درسوره واقعه، آلام درقیامت ولذات درقیامت خیلی آمده ،همان جور که ما می فهمیم همان جور معناش می کند،
  34. اصلا مثل اینکه حرکت جوهری ندارد، مثل شیخ الرئیس می گوید:که معاد جسمانی داریم چرا؟ چون قرآن گفته من هم تفسیرقرآن راهمین طور می کنم،
  35. بنابراین معاد هست روحانی آن مسلم است، ومعاد بدون روحانی بودن آن ممکن نیست، روح ابزارش این جسم است، پس معاد باید جسمانی باشد، وهمه مان می آئیم صف محشر هم روح داریم وهم جسم داریم،
  36. مثل این دنیا که هم روح داریم هم جسم ،روز قیامت می آئیم صف محشردربهشت وجهنم هم روح است وهم جسم، وبیش ازهزارجا ، تقریبا1400جا آیه معاد عمومی آمده
  37. امابیش ازهزارجا قرآن شریف می گوید معاد است آنهم معاد جسمانی، خدایا به حق این قرآن وعظمتش،
  38. خدا یا به حق این قرآن وآن حرف های دقی فلسفه اش ، درک معارف قرآن به همه ما مخصوصا بما ونسل جوانان ما عنایت بفرما،
  39. دشمنان اسلام همه نابود بفرما، والسلام علیکم ورحمة الله وبرکاتة ، وعجل فی فرجه مولاناصاحب الزمان.
  40. 120- بَلْ یُریدُ الْإِنْسانُ لِیَفْجُرَ أَمامَه القیامة5
  41. اللهم صل علی محمد وآل محمد وعجل فرجهم
  • حسین صفرزاده
۰۱
مرداد
  1. بسم الله الرحمن الرحیم
  2. اللهم صل علی محمد وآل محمد وعجل فرجهم
  3. جلسه چهل وهشتم تفسیرسوره یس:حضرت استاد آیت الله مظاهری 24/11/89 یکشنبه9 ربیع الاول.
  4. روز شادی وسرورشیعیانامیرالمومنین علی علیه السلام وروزتاج گذاری حجة ابن الحسن المهدی  روحی فداء برهمه گان مبارک باشد
  5. وَ اتَّخَذُوا مِنْ دُونِ اللَّهِ آلِهَةً لَعَلَّهُمْ یُنْصَرُونَ (74)
  6. لا یَسْتَطیعُونَ نَصْرَهُمْ وَ هُمْ لَهُمْ جُنْدٌ مُحْضَرُونَ (75)
  7. فَلا یَحْزُنْکَ قَوْلُهُمْ إِنَّا نَعْلَمُ ما یُسِرُّونَ وَ ما یُعْلِنُونَ (76)
  8. دیروز درباره یکی ازنعمت های بزرگ صحبت شد، وبلاخره رسیدیم به این جا که خیلی نعمت داریم، وشکر این نعمت ها را نداریم،
  9. از جمله نعمت حیوانات ورام شدن حیوانها ، واوبوهت ما دردردل حیوانها وگفتم چه خوب است عنایت به نعمت ها و شکر نعمت ها را بکنیم ،
  10. امروزیک اشاره دقیقی به نحوه شکرچه جوری بگویم  الْحَمْدُ لِلَّهِ رَبِّ الْعالَمین 114شکرا لله ،معلوم است آدم شکرزبانی خیلی خوب است داشته با شد،
  11. یکی از ذکرهای خوب شکرخدا، حمد خدا است، بهترین آنها الحمد الله رب العلمین است که بعد ازبسم الله الرحمن الرحیم آمده ، وبه ما دستور داده شده که نمازبخوانیم وبعد ازآنکه بسم الله الرحمن الرحیم گفتیم الحمدالله رب العالمین بگوئیم،
  12. ومن تقاضا دارم از همه تان که بی وفا دررابطه خدا نباشید، تقاضا دارم ازهمه تانکه درباره خدا مثبت باشید ، برعکسش منفی بافی،
  13. و علماء علم اخلاق می فرما یند مثل بلبل با شید وقتی وارد باغ شد می رود روی گل ، گل می بیند، بالای شاخه گل می نشیند، نه کثافت نه عزهها ازآنها دور است،
  14. مثل پشه نباش منفی بینی که می گردد کسافت پیدا می کند ، کسافت می بیند، پیداکرد روی کسافت می نشیند،
  15. ما نعمت خیلی داریم ، فکرنعمت هارا بکنیم، اگرهم یک بلاهائی است  این بلاهاراخودمان درست کردیم برای خودمان ، یاخودمان یا جامعه درست کردیم ، بلاخره خودمان درست کردیم، وَ ما أَصابَکُمْ مِنْ مُصیبَةٍ فَبِما کَسَبَتْ أَیْدیکُمْ وَ یَعْفُوا عَنْ کَثیرٍ115 یک درهزارش را هم خدا نمی گیرد،
  16. آن یکی را هم که می گیرد جامعه را متلاطم می کند، زندگی را از هم می پاشاند، قرآن می فرماید هزاران را عف می کنم یکی اش را می دهم ، این اذیت ها ی روحی خانوادگی واجتماعی پیدا می شود،
  17. اما هرچه هست از آثاراندام نا مساعد خودمان است، وَ ما أَصابَکُمْ مِنْ مُصیبَةٍ فَبِما کَسَبَتْ أَیْدیکُمْ خوب وقتی چنین باشد، حیف نیست که ما شکرنکنیم، نکنیم ازخدا هم گله بکنیم،
  18. این آیه وَ ما أَصابَکُمْ مِنْ مُصیبَةٍ فَبِما کَسَبَتْ أَیْدیکُمْ وَ یَعْفُوا عَنْ کَثیر ، به ما می فرماید که تمام مصائب اگرانسان بتواند ازش استفاده بکند از التاف خفیه خداست، لذا ازچیزهای کوچک خیلی بززگ است ،
  19. ازاینکه بتواند انسان به یک جاهائی برسد ، یک توجه کوچک ازما ازنظرخود سازی ، خیلی بززگ است ، مابه این بدی هائی که خودمان برای خود مان درست کردیم کاری نداشته باشیم،
  20. پس چی درنطرداشته باشیم نعمت هائی که خدا به ما داده، حالا این نعمت ها که به ما رسیده، هزاران نعمت، این نعمت زبان، نعمت چشم، نعمت گوش خیلی بزرگ است،
  21. انسان خوب است، بگوید الحمدلله رب العالمین چشم دارم، الحمدلله رب العالمین گوش دارم، الحمدلله رب العالمین زبان دارم، شکرنعمت واجب است، لازم است، ماها شکرخدا بکنیم ،
  22. ثواب هم خیلی دارد، این را به اش می گویند شکر وحمد لسانی،
  23. شکر و حمد قلبی، همین که گفتم بنده از خدا راضی باشم ،
  24. که این مقام رضا ومقام تسلیم را به همه نمی دهند، تقید به ظواهرشرع می خواهد،
  25. انسان اهمیت به واجباتش بدهد حسابی، اهمیت به مستحباتش بدهد، واجتناب ازگناه جدا بکند، اگرگناه آمد! فوراً توبه ، جبران ، وعذزخواهی حسابی، تابشود کم کم حالت ، به اش می گویند تقوی، به اش می گویند ملکه عدالت
  26. آن وقت خدا چیزی پا داشت می دهد ، وآن پاداشت که به اش می دهند چیه ؟ به اش می گویند مقام رضا، چه خوب گفته است،
  27. که یکی درد ویکی درمان پسندد ، یکی وصل ویکی هجران پسندد، میان درد ودرمان وصل وهجران،  پسندم انچه را جانان پسندد،
  28. این را باید خدا بدهد، این را می گویند مرتبه رضا، البته این مرتبه ضعیفش هم خوب است،
  29. ولی مرتبه قوی آن خیلی مبارزه می خواهد، مثل حضرت زینب سلام الله علیها، درمجلس ابن زیاد، آن وقتی که گفت دیدی چه شد، فرمود: سکلت الله یابن مرجانه 116مُرده شورت را ببرد نمی فهمی هیچی سرت نمی شود، می دانی چه شد، ما رایتُ الا جمیلا،
  30. بارک الله به این ها چه قدر مزه دارد، لذا انسان برسد به آنجا که الحمد لله رب العالمینش قلبی باشد، مقام رضای تسلیم درمقابل خدا ، هرچه برایش مقدر است خوب یا بد ازنظرما، این هم مرتبه دوم شکرنعمت،
  31. مرتبه سوم شکر عمل، انسان درمقابل خدا بت نتراشد، ومعنای حمد عملی این مهم است، لذا قرآن گله دارد، وَ اتَّخَذُوا مِنْ دُونِ اللَّهِ آلِهَةً لَعَلَّهُمْ یُنْصَرُونَ (74) این بشر بد بخت کارش برسد به اینجا که غیر خدارا درزندگی دخیل میداند،
  32. به این توحید افعالی می گویند، یعنی انسان برسد به آنجا که  باور کند، که انسان باورکند که در این جهان چیزی نیست جزخدا ،
  33. انسان باورکند که پروردگارعالم یارش است، کمک کارش است، هیچ کسی هیچ چیزی نمی تواند کمک کارش بشود جزخدا، ومگربه امرخدا، خدا به اش بگوید کمکش بکن،
  34. به این می گویند توحید افعالی ، به اش می گویند شکرعملی گویند، انسان ازنظرزبان بگویدالحمدلله رب العالمین، ازنظردل برسد به مقام تسلیم ورضا ، وازنظرعمل برسد به الحمد لله رب العالمین ،
  35. هیچ کسی نمی تواند به ما کمک کند الا خدا، واین الحمد لله رب العالمین که اول نماز آمده هم توحید افعالی دارد ، وهم توحیدعملی دارد، وهم قلبی دارد، که اظهار اردت به خدا کنیم بگویم الحمد لله رب العالمین
  36. اماعمده توجه اینجاست، لا یَسْتَطیعُونَ نَصْرَهُمْ وَ هُمْ لَهُمْ جُنْدٌ مُحْضَرُونَ (75)اگرعالم جمع شوند به تو کمک کنند، وخدا نخواهد، نمی شود
  37. اگرعالم جمع شوند لا یَسْتَطیعُونَ نَصْرَهُمْ وَ هُمْ لَهُمْ جُنْدٌ مُحْضَرُونَ (75) بخواهند به تو ضرری برسانند و خدا نخواهد نمی تواند،
  38. چه خوب است که ما فَلا یَحْزُنْکَ قَوْلُهُمْ إِنَّا نَعْلَمُ ما یُسِرُّونَ وَ ما یُعْلِنُونَ (76)  ما برسیم به آنجا که زبانمان بگوید الحمد لله رب العالمین دلمان بگوید الحمد لله رب العالمین112 عملمان بگویدالحمد لله رب العالمین وعمل الحمد لله رب العالمین یعنی «لا مُؤَثِّرَ فِى‏ الْوُجُودِ الَّا اللَّهُ»117،
  39. تسلیم ازنظرعمل فقط وفقط درمقابل خدا،خدایا چه آیات خوبی، چه دلالت های زیبائی،
  40. خدایا این حالات که بهترین حالات است، ولومرتبه ضعیفش را مخصوصا به نسل جوان ماعنایت بفرما، دشمنان اسلام همه نابود بفرما، والسلام علیکم ورحمة الله وبرکاتة ، وعجل فی فرجه مولی ناصاحب الزمان.
  41. 114-الْحَمْدُ لِلَّهِ رَبِّ الْعالَمین الفاتحة 2: 115- وَ ما أَصابَکُمْ مِنْ مُصیبَةٍ فَبِما کَسَبَتْ أَیْدیکُمْ وَ یَعْفُوا عَنْ کَثیرٍالشورى30  116-سکلت الله یابن مرجانه  ما رایتُ الا جمیلا،117-- توحید افعال: هر فعل و حرکت و پدیده‏اى در جهان رخ دهد از سوى خداوند است و هیچ چیزى بدون اذن و اراده خداوند تأثیرگذار نیست؛ «لا مُؤَثِّرَ فِى‏ الْوُجُودِ الَّا اللَّهُ»، اگر آتش هم مى‏سوزاند به فرمان خداست؛ بدین جهت، آتشى که ابراهیم خلیل در آن انداخته مى‏شود، آن حضرت را نمى‏سوزاند؛ چون چنین اجازه‏اى از ناحیه خداوند به او داده نشده بود. و اگر آب هم آتش را خاموش مى‏کند، آن هم با اذن و اراده خداوند تأثیر مى‏گذارد. بنابراین، ما هر کارى کنیم به فرمان خداوند است؛ چرا که خدا به ما اختیار داده، تا انتخاب کنیم؛ قدرت، عقل، انتخاب، اختیار ما، همه از ناحیه خداوند است و همه حرکات ما به ذات پاک او برمى‏گردد. خلاصه این که مؤثّر مستقل خداوند است و بقیّه اسباب، هر اثرى داشته باشند به اراده الهى است. آیات ولایت در قرآن 253 اقسام توحید ..ص : 252 اللهم صل علی محمد وآل محمد وعجل فرجهم
  • حسین صفرزاده
۳۱
تیر
  1. بسم الله الرحمن الرحیم
  2. اللهم صل علی محمد وآل محمد وعجل فرجهم
  3. جلسه چهل وهفتم تفسیرسوره یس:حضرت استاد آیت الله مظاهری 23/11/89 شنبه8ربیع الاول شهادت امام حسن عسگری علیه السلام وتاج گذاری حجة ابن الحسن روحی فداء.
  4. أَ وَ لَمْ یَرَوْا أَنَّا خَلَقْنا لَهُمْ مِمَّا عَمِلَتْ أَیْدینا أَنْعاماً فَهُمْ لَها مالِکُونَ (71)
  5. وَ ذَلَّلْناها لَهُمْ فَمِنْها رَکُوبُهُمْ وَ مِنْها یَأْکُلُونَ (72)
  6. وَ لَهُمْ فیها مَنافِعُ وَ مَشارِبُ أَ فَلا یَشْکُرُونَ (73)
  7. امروزشهادت امام حسن عسگری علیه السلام است، اولا این بحث امروزمان ثوابش نثارحضرت امام حسن عسگری، وثانیا اظهار ارادت کنید به خدمت آقا با سه تا صلوات،
  8. اللهم صل علی محمد وآل محمد وعجل فرجهم .اللهم صل علی محمد وآل محمد وعجل فرجهم. اللهم صل علی محمد وآل محمد وعجل فرجهم. بحث رسید به آیه 71 سوره یس، آیه شریفه درباره یک نعمتی ازنعمت های خداست،
  9. ما نعمت زیاد داریم به قول قرآن درجای دیگر می فرماید: أَ لَمْ تَرَوْا أَنَّ اللَّهَ سَخَّرَ لَکُمْ ما فِی السَّماواتِ وَ ما فِی الْأَرْضِ وَ أَسْبَغَ عَلَیْکُمْ نِعَمَهُ ظاهِرَةً وَ باطِنَةً وَ مِنَ النَّاسِ مَنْ یُجادِلُ فِی اللَّهِ بِغَیْرِ عِلْمٍ وَ لا هُدىً وَ لا کِتابٍ مُنیرٍ (لقمان20) ،
  10. ما مثل باران که ببارد برای شما نعمت داریم، درجای دیگرمی فرما ید: که شکرنعمت را نمی کنید،
  11. نعمت دو قسمت است ، نعمت های باطنی مثل عقل داریم،عاطفه داریم، ایمان داریم، تشیع داریم، یک نعمت های ظاهری سلامتی داریم، امنیت داریم، وامثال اینها، که اگربخواهیم بشماریم معلوم می شود که نمی شود شماره کرد،
  12. حالا ازآن نعمتهای ظاهری ازآن نعمت ها، نعمت حیوانات استکه خداوند خلق کرده برای ما واین ها خیلی نعمت های بالایست،
  13. مخصوصا اینجا قرآن یک تذکرمی دهد که اینها رامند درمقابل شما،خوب اگرگوسفند ها مثل آهوها وحشی بودند ازشان معلوم بود نمی شد استفاده بکنید، خوب الان رامند می شود ازشان استفاده کرد، هم استفاده می کنید از شیرآنها،هم استفاده می کنید از گوشت آنها،
  14. بزرگان می گویند یک نعمت هائی که باید توجه خاصی بشود ، این است که این حیوانات خانگی یک برکت عجیبی دارند، وآن حیواناتی که ما نمی توانیم ازشان استفاده کنیم نه اینکه بی برکت باشند بلکه باید این جورها باشند،
  15. مثال می زنند به گوسفند، که سالی یک مرتبه می زاید، ولی آنقدرزیاد است که مردم ازش استفاده فراوان ازآن می برند، اما نابود شدنی نیست،
  16. ولی درمقابل سایرحیوانها مثال میزنند به سگ می گویند سالی دوسه مرتبه هرمرتبه ای6،7 تا می زاید،  یامثل گربه که خانگی هم هست سالی دوسه مرتبه هربار5،6،تا می زاید،
  17. اما حالا سگ وگربه درمیان ما خیلی کم است، اما گوسفند برای ما خیلی زیاد است، وبقول بزرگان فکرش را نمی کنیم که نعمت ها گاهی با برکت وگاهی برکت ندارند،
  18. چه جورشده گوسفند این قدربابرکت، وسگ وگربه این قدربی برکتند ، این را با حساب طبیعی نمی شود درستش کرد، چه جورشده، باید بگویم خدا، چون خدا برای نعمت ها برکت قرار داده است، وگوسفند راخداهم خلق کرده وهم برکت داده است برای ما،
  19. وسگ وگربه، برکتش درمیان ما کم  است ، برای اینکه ما به آنها خیلی احتیاج نداریم، لذا این دوآیه راجع به حیوانات با برکت است واضافه براین رام ما هستند، مثلا شتر می تواند رام نباشد ساربانش را می تواند زیرپاله بکند،
  20. اما یک قطار شتررا می تواند یک ساربان بارش بکند، واین قطارشتررا تسلیم یک نفر قراردهد، درصورتی که برای کشتن ساربان یک شترکفایت می کند، ولی همه شان رام ساربانند ، اینها ازچیزهائی است که همه می فهمیم، اما همه هم غفلت داریم از آن،
  21. حالا این نعمت که این جا آمده  خیلی کوچک وخیلی ساده در برابر سایرنعمت ها ست ، دیگرپروردگارعالم برای اینکه ما رام بشویم ما تسلیم بشویم به هرچه  بتواند مثال می زند،
  22. سابقاخواندیم، گاهی مثال می زندبه یک پشه ، وبعدش هم می فرماید :إِنَّ اللَّهَ لا یَسْتَحْیی‏ أَنْ یَضْرِبَ مَثَلاً 112خدا رودرواسی نمی کند همه چیز برات می گوید، گاهی می گوید آیا عقل نداری مثل همین جا، أَ وَ لَمْ یَرَوْا... مثل همین جا، یعنی توجه بکن، أَفَلَا تَعْقِلُونَ‏ (بقره، 44)

 ؟ دوسه آیه ازقبل داشتیم ، آیاعقل نداری؟

  1. یعنی عقل داری ازعقلت استفاده بکن ،أَ فَلا تَتَفَکَّرُون 113، آیا فکر نداری؟ یعنی ازفکرت  استفاده بکن، وشاید این جمله أَفَلَا تَعْقِلُونَ‏ (بقره، 44) ؟ یعنی ازدانستنی هات استفاده بکن،
  2. خوب این جورفکرها خیلی علم مدرسه نمی خواهد، انسان از غفلت بیرون بیاید چرا غافلی، ازغفلت بیرون بیا، حالا روچی فکربکن گاهی برو رومعاد گاهی بر روی اینکه کجا بودم ،برای چی آمدم،
  3. کجامی خواهم بروم،گاهی برو درزندگی، زندگی حلال ازچه راهی باید تهیه کرد،    
  4. گاهی برو به فکرگناه، گناه زندگی را تباه می کند، درزندگی نباید باشد، وگاهی هم بروبه فکر نعمت های خدا،بروبه فکر، فکرکه سواد نمی خواهد، اگرما دیوانه بودیم، العوذبالله، مزحم خودمان بودیم،مزحم زن وبچه مان بودیم، مزاحم مردم بودیم،
  5. این دیوانگی خیلی درد بزرگ است، خداهم می تواند فورا بگیرد، شما نشستید درید گوش می دهید، من دارم حرف می زنم، ناگهان خدا اراده کرد عقل را بگیرد، فوراً حرف ها عوض می شود،  شنیدنی ما عوض می شود،
  6. این عقل وشعوروایمان وتشیع ، گاهی هم برو درنعمت های خدا، ونعمت های ظاهری چرا حیوانات رام شدند، تسلیم شدند، درمقابل ما، این برکتی که حیوانات دارند،
  7. البته گاهی درزمان بچه گی ما ، کودکی ما، این همه گوسفند فراوان بود، اماحالا چرا اینقدرگوسفند کم است، البته یک علتش هم یکی پُرخوری ، دیگر چیز مهمی که درکار است گناه است، که پروردگارعالم نعمت را ازما می گیرد، اگرنعمت را نگیرد، برکت نعمت را ازمامی گیرد، می شود این جا که قضیه گوشت را هیچ کس نمی تواند حل بکند،
  8. درحالی که کشتی کشتی برای ما گوشت می آوردند، گوشت یخ زده، آنها نمی خورند، یا اینکه زیادی دارند نمی خورند برای ما می آورند، می بینیم که گوشت خیلی وضعش بدشده خیلی ها را سراغ داریم 5، 6، ماه یک مرتبه گوشت درخانه نمی برد، گوشت ندارند،
  9. به قول بعضی ها کباب دمده شده ، بی برکتی وبابرکتی یعنی چه، چه جورشد یک دفعه گوسفند این قدربرکت دارد، یک دفعه گوسفند این قدر بی برکت است، اصلا یک عالمی ، یک فلسوفی  بتواند این برکت را برای ما معنا کند،
  10. اما می دانیم هست ، می دانیم ازنعمت های بزرگ خداست، خدای خوب ما تنبه هم بما می دهد، ای انسان اگرخوب شدی برکت برات می آید، هم توعمروهم تو بچه ات هم تومالت، اماجامعه ما ازنظرنسل راستی بی برکت شده است،
  11. ازنظرمال پول داراما بی برکت شده، ازنظرعمردارد، اما بی برکت شده، بی برکت شده چی است،همه ما که اینجا نشستیم مریضیم ، یک سالم پیدا نمی کنیم، این همه دکتر داریم، آن وقت ها دراین اصفهان به این بزرگی دروقت ما ها سه تا دکتربود، اما حالا سرهرکوچه سه تا دکتر، بعضی تابلو هاروهم رفته ، بیشتراز صدتا ،همه هم سرشان شاوغ است بعضی هاهم، بازی درمی آورند یک سال دیگر نوبت میدهند،
  12. همه هم  دوامی خورند، همه هم مریضند، یک سالم دراین مجلس ازخانمها آقایان نمی توانید پیدا بکنید ، درزمان بچگی ما یک مریض پیدا نمی شد، امروز یک سالم پیدا نمی شود، یک سالم اصلا پیدا نمی شود،
  13. این ها بی برکتی است، بی برکتی درعمراست،70، 80 سال عمرمی کنم  بامرض ،چه کنم؟ چه کنم؟ چه کنم؟ از چه می نالی هم ازمال وهم ازاولاد ، هم ازعمر،چه جورشده وای به گناه ، وای به گناه ،
  14. گناه زندگی را تباه می کند، خدایا به حق این قرآن وعظمتش وبه حق این قرآن ونورانیتش ،
  15. خدایا بحق این قرآن یک حال توجه ، به این گونه مجالس به همه ما مخصوصا به جوانهایمان عنایت بفرما ،
  16. دشمنان اسلام همه نابود بفرما، والسلام علیکم ورحمة الله وبرکاتة ، وعجل فی فرجه مولی ناصاحب الزمان.
  17.  111-أَ لَمْ تَرَوْا أَنَّ اللَّهَ سَخَّرَ لَکُمْ ما فِی السَّماواتِ وَ ما فِی الْأَرْضِ وَ أَسْبَغَ عَلَیْکُمْ نِعَمَهُ ظاهِرَةً وَ باطِنَةً وَ مِنَ النَّاسِ مَنْ یُجادِلُ فِی اللَّهِ بِغَیْرِ عِلْمٍ وَ لا هُدىً وَ لا کِتابٍ مُنیرٍ (لقمان20)
  18. 112 - إِنَّ اللَّهَ لا یَسْتَحْیی‏ أَنْ یَضْرِبَ مَثَلاً ما بَعُوضَةً فَما فَوْقَها فَأَمَّا الَّذینَ آمَنُوا فَیَعْلَمُونَ أَنَّهُ الْحَقُّ مِنْ رَبِّهِمْ وَ أَمَّا الَّذینَ کَفَرُوا فَیَقُولُونَ ما ذا أَرادَ اللَّهُ بِهذا مَثَلاً یُضِلُّ بِهِ کَثیراً وَ یَهْدی بِهِ کَثیراً وَ ما یُضِلُّ بِهِ إِلاَّ الْفاسِقین البقرة : 26
  19. 113- قُلْ لا أَقُولُ لَکُمْ عِنْدی خَزائِنُ اللَّهِ وَ لا أَعْلَمُ الْغَیْبَ وَ لا أَقُولُ لَکُمْ إِنِّی مَلَکٌ إِنْ أَتَّبِعُ إِلاَّ ما یُوحى‏ إِلَیَّ قُلْ هَلْ یَسْتَوِی الْأَعْمى‏ وَ الْبَصیرُ أَ فَلا تَتَفَکَّرُون الأنعام 50

اللهم صل علی محمد وآل محمد وعجل فرجهم

  • حسین صفرزاده
۳۱
تیر
  1. بسم الله الرحمن الرحیم
  2. اللهم صل علی محمد وآل محمد وعجل فرجهم
  3. جلسه چهل وششم تفسیرسوره یس:حضرت استاد آیت الله مظاهری21/11/1389پنجشنبه6ربیع الاول.
  4. وَ مَنْ نُعَمِّرْهُ نُنَکِّسْهُ فِی الْخَلْقِ أَ فَلا یَعْقِلُونَ (68)
  5. وَ ما عَلَّمْناهُ الشِّعْرَ وَ ما یَنْبَغی‏ لَهُ إِنْ هُوَ إِلاَّ ذِکْرٌ وَ قُرْآنٌ مُبینٌ (69)
  6. لِیُنْذِرَ مَنْ کانَ حَیًّا وَ یَحِقَّ الْقَوْلُ عَلَى الْکافِرینَ (70)
  7. بحث در این آیه 68 و69 و70 آیا شعرگفتن خوب است یانه، معلوم است شعردو قسم است، یک قسمش شعرهای بی محتوی شعرهائی که فساد اخلاقی دارد، می ریزند توی شعربه خورد مردم می دهند ،
  8. این همیشه بوده است، درزمان پیامبراکرم درحبشه بوده است درحجازاشعا رشان، خیلی خوب بود داشت یعنی هم فصاحت داشت هم بلا غت، معنای فساحت یعنی خیلی خوب می گفت ازنظرقیافه شعری خیلی عالی یود، ارنظر بلاغت خیلی به جا می گفت وما منبری ها هم باید خوب حرف بزنیم وهم حرف خوب بزنیم،
  9. واینها این جور بودند اما این اشعارشان محتوی نداشت، که دیروز می گفتم اشعارشان یا تشیع بود درآدم کشی درغارت گری ویا تشیع بود درشهوت رانی، درهوی وهوس وتحریک کردن،
  10. خوب معلوم است خیلی بد است، ازنظرمحتوی پوچ بود مثل یک گردوبه حسب ظاهرخیلی علی باشد اما پوک باشد،
  11. لذا شعریک وقت این طوری است خوب معلوم است گفتنش خیلی گناه دارد،اینکه در اسلام زیاد روی آن پافشاری شده که نکنید بد است،  گاهی عقل وتن وفطرت راتحریک می کند گاهی هوی وهوس را وقوه غضبه واینها را تحریک می کند،
  12. لذا اگر بی محتوی باشد خوب معلوم است خیلی بد است درباره اش هم مذمت شده است خیلی ، درحالی که یک آیه درمذمتش نداریم اما اسمش شده سوره شعراء
  13. وآنجا قرآن می فرماید که این شعراء سرگردان درقوه شهویه وسرگردان درقوه غضبیه وتوهمات وتخیلات،
  14. اما یک قسمت شعراست به قول پیامبر اکرم ان من الشعر الحکمه محتوی داراست ، این شعرمحتوی دارخیلی خوب است، بعضی وقت ها آدم یک ساعت حرف می زند، اما یک شاعر یک مصرع می گوید جای یک ساعت حرف را می گیرد، خوب معلوم است این شعر خیلی خوب است،
  15. اگرانسان  نیفتد درشعروشاعری خوب معلوم است خیلی خوبه، حالا علی ای حال ما یک افتخاربزرگی داریم  به مثل سعدی، حافظ وامثال اینهاکه این ها اشعارشان پرازحکمت است،
  16. البیه استاد می خواهد، البیه گفتنشان برحسب ظاهر جورنمی آید اما روی اصطلاحات شعری که دارند خیلی خوبه ،
  17. گفتم یعضی اوقات یک ساعت صحبت کند ،به اندازه یک بیت ویک مصرع جای یک صفحه حکمت را می گیرد، درمسجد باشد خوبه ، شب جمعه باشد خوبه، اگرراستی تبلیغ این یاشد،
  18. دیگه که مرحوم محدث قمی درمفاتیح می گویند شب جمعه درمسجد شعرنباید گفت، دیگه باید همین رقم معنی کنیم ، که درشب جمعه به این معنی که شعربی معنا باشد، ا
  19. ما باید گفت بامعنی واگرمعنوی باشد، تحریک عقل و وجدان اخلاقی باشد واین راجع به شعر وشاعری،
  20. اماچیزی که باید توجه به او داشته باشیم این جمله وَ ما عَلَّمْناهُ الشِّعْرَ وَ ما یَنْبَغی‏ لَهُ که قرآن شعرنیست به قول این آیه سزاوارهم نیست که خدا به پیغمبرا کرمش شعر نازل بکند،آنچه قرآن است این است که عقل را بیدارمی کند، وجدان اخلاقی را بیدارمی کند،
  21. وبلاخره آمده آدم بسازد، لِیُنْذِرَ مَنْ کانَ حَیًّا وَ یَحِقَّ الْقَوْلُ عَلَى الْکافِرینَ (70) آمده به ترساند انسان را ، اما  کی را کسی را که زنده است، یعنی می شود او را ترساند،  اما اگر عقلش را ، فطرتش را ووجدان اخلاقیش را پامال کرده باشد، دیگه این به واسطه قرآن نمی ترسد، به وسطه قرآن آدم نمی شود، 
  22. قرآن یک جاذبه عجیبی دار البته بیش ازبیست معجزه این قرآن دارد، یکی ازمعجزه های قرآن اینکه جاذبه دارد هرکس که راستی گوش بدهد، راستی جذب قرآن می شود،
  23. امااگرچشم وگوش ومخصوصا دل اوکور شده باشد دیگرقرآن نمی تواند آن را زنده کند ، قرآن می فرماید : یا رسول الله فَإِنَّکَ لا تُسْمِعُ الْمَوْتى‏ 108 تونمی توانی به مُرده چیز بفهمانی
  24. کی مرده است آنکسی که به دست خودش عقل خود ش را مرنده باشد، وجدان اخلاقی خودش راشهید کرده باشد،
  25. وبلاخره هوی وهوس مسلط به او شده باشد اورا کورکرده باشد، وجدان اخلاقی نمی تواند کاربکند، آنی که کار می کند هوی وهوس است وجدان اخلاقی بقول قرآن آن مُرده است، یَحِقَّ الْقَوْلُ عَلَى الْکافِرینَ (70)، این هم درقرآن زیاد تکرار شده،
  26. یعنی محکوم به جهنم است، قول براین حق است یعنی برکافر،کافر دراین جا یعنی آنی که مُرده است، لِیُنْذِرَ مَنْ کانَ حَیًّا اگرحی دل زنده نباشد یعنی مُرده ، به اش می گویند کافر، معنی کفرهم همینه که سرپوش روی عقل وجدان اخلاقی وفطرتش ، زیاد بوده اند،وزیاد هستند،وزیاد خواهند بود،
  27. کسانی که گوش حق شنوائی ندارند، چشم حق بینی ندارند، وعقل ندارند وبلاخره  دل ندارند دل را به دست خودشان کشته اند ،سیاه باشد خود به خود خود کشته شده است، دیگه وقتی دل نباشد خواه ناخواه این انسان ازهردرنده ای درنده ترمی شود ،وازهرحیوانی پست ترمی شود،
  28. درجای دیگرمی فرماید، أُولئِکَ کَالْأَنْعامِ بَلْ هُمْ أَضَلُّ 109این ها درنده ازدرنده هم پستر،درندگی یک گرگ یک گوسفند می برد، اما درندگی یک انسان یک قتل عام یک انسان یک قتل عام می کند هزاران انسان را از بین می برد،
  29. حالا، نتیجه این دوتا آیه این شد، یک شعری که حکمت آموز باشد خوبه ، شعری بد است که شهوت آمیز باشد، یکی ازارزل را گل بدهد،
  30. اماشعری که عقل وجدان اخلاقی وفطرت بپسندد معلوم است خوبه،اما درحالی که خوبه باید توجه داشته باشیم قرآن شعر نیست ، قرآن یک خصوصیت خاصی دارد ، واززمان حضرت آدم این خصوصیت نیامده،  وتا روز قیامت هم نخواهد آمد،
  31. واین خصوصیت فصاحت بلاغت مخصوص قرآن است ،که همه همه درمقابلش مجابند،آن کسانی که دل دارند برایش گریه شوق می کنند، وآن کسانی که دل ندارند می خواهند قرآن را نابود کنند
  32. ولی قرآن درجای دیگر می فرماید خودشان نا بود می شوند، قرآن نابود شدنی نیست،
  33. حالا یک تقاضادارم ازهمه تان انس با قرآن را مخصوصا وقتی که فتنه ها آمده ما را ببرد، مخصوصا نسل جوان ما را ببرد
  34. به قول پیامبر اکرم صلی الله علیه وآله: علیکم بالقرآن 110 اززمانی که قرآن آمده این انس با قرآن به هراندازه که بشه ،
  35. تفسیر قرآن ومطالعه باقرآن، واُنس با قرآن، وکم کم برداشت ازقرآن، هراندازه که بشود،
  36. این قرآن نور است، وانسان با قرآن دل نورانی پیدا می کند که هم سعادت دنیا وهم سعادت آخرت دارد،
  37. خدایا به حق این قرآن وعظمتش توفیق اُنس با قرآن به ما ومخصوصا به جوانان ما عنایت بفرما ، دشمنان اسلام همه نابود بفرما، والسلام علیکم ورحمة الله وبرکاتة ، وعجل فی فرجه مولی ناصاحب الزمان.
  38. 108- یا رسول الله فَإِنَّکَ لا تُسْمِعُ الْمَوْتى‏ وَ لا تُسْمِعُ الصُّمَّ الدُّعاءَ إِذا وَلَّوْا مُدْبِرین النمل80 الروم52  
  39. 109-وَ لَقَدْ ذَرَأْنا لِجَهَنَّمَ کَثیراً مِنَ الْجِنِّ وَ الْإِنْسِ لَهُمْ قُلُوبٌ لا یَفْقَهُونَ بِها وَ لَهُمْ أَعْیُنٌ لا یُبْصِرُونَ بِها وَ لَهُمْ آذانٌ لا یَسْمَعُونَ بِها أُولئِکَ کَالْأَنْعامِ بَلْ هُمْ أَضَلُّ أُولئِکَ هُمُ الْغافِلُونَ الأعراف179
  40. 110- پیامبر اکرم صلی الله علیه وآله: علیکم بالقرآن فإنه الشفاء النافع، و الدواء المبارک [و] عصمة لمن تمسک به، و نجاة لمن [ا] تبعه، لا یعوج فیقوم، و لا یزیغ فیشعب و لا تنقضی عجائبه، و لا یخلق على کثرة الرد. [و] اتلوه فإن الله یأجرکم على تلاوته بکل حرف عشر حسنات، أما إنی لا أقول «الم» عشر، و لکن أقول «الألف» عشر، و «اللام» عشر، و «المیم» عشر. ثم قال رسول الله ص أ تدرون من المتمسک الذی (بتمسکه ینال) هذا الشرف العظیم هو الذی أخذ القرآن و تأویله عنا أهل البیت، أو عن وسائطنا السفراء عنا إلى شیعتنا، لا عن آراء المجادلین و قیاس القائسین. فأما من قال فی القرآن برأیه، فإن اتفق له مصادفة صواب، فقد جهل فی أخذه عن غیر أهله، و کان کمن سلک طریقا مسبعا من غیر حفاظ یحفظونه فإن اتفقت له السلامة، فهو لا یعدم من العقلاء و الفضلاء الذم [و العذل‏] و التوبیخ و إن اتفق له افتراس السبع [له‏] فقد جمع إلى هلاکه سقوطه عند الخیرین الفاضلین و عند العوام الجاهلین. و إن أخطأ القائل فی القرآن برأیه فقد تبوأ مقعده من النار، و کان مثله کمثل من رکب بحرا هائجا بلا ملاح، و لا سفینة صحیحة، لا یسمع بهلاکه أحد إلا قال هو أهل لما لحقه، و مستحق لما أصابه. و قال ص ما أنعم الله عز و جل على عبد بعد الإیمان بالله أفضل من العلم بکتاب الله و المعرفة بتأویله. و من جعل الله له فی ذلک حظا، ثم ظن أن أحدا لم یفعل به ما فعل به قد فضل علیه فقد حقر (نعم الله) علیه تفسیرالإمام‏العسکری ص13
  • حسین صفرزاده
۳۱
تیر

 

 

بسم الله الرحمن الرحیم

  1. اللهم صل علی محمد وآل محمد وعجل فرجهم
  2. جلسه چهل وپنجم تفسیرسوره یس:حضرت استاد آیت الله مظاهری20/11/1389چهارشنبه5ربیع الاول.
  3. وَ ما عَلَّمْناهُ الشِّعْرَ وَ ما یَنْبَغی‏ لَهُ إِنْ هُوَ إِلاَّ ذِکْرٌ وَ قُرْآنٌ مُبینٌ (69)
  4. لِیُنْذِرَ مَنْ کانَ حَیًّا وَ یَحِقَّ الْقَوْلُ عَلَى الْکافِرینَ (70)
  5. بحث رسید به آیه 69 از سوره یس : بعد از آنکه عرب در مقابل قرآن مجاب شده بود بعد برای اینکه قرآن را رد بکنند می گفتند این قرآن یک شعر و شاعری است خود آنها در شعر و شاعری خیلی قوی بودند
  6. این ها مثل فوتبالی که حالا ما داریم یا دنیا داره یک بازی در آن زمان حجاز این طوری بود یک مسابقه شعری داشت ویک جایی بود به نام بازارعکازهمان نزدیک مکه نزدیک حرم با یک تشریفات خاصی همه ی حجازی ها سال را فکر می کردند یک قطعه شعر درست می کردند و می آمدند مسابقه شعری می گذاشتند و هر کس آن شعر را در آن سال می برد این را برای افتخار می آوردند درخود خانه خدا معلق می ساختند
  7. و چند سال نمی دانم شاید صد سال بیشتر یک سبعه معلقه درست شده بود یعنی هفت قطعه شعر در خانه ی خدا و این 7 طائفه می نازیدند ،می بالیدند  که این هفت قطعه شعر مال ما هفت طائفه است.
  8. شعر ها محتوا نداشت اما از نظر فصاحت و بلاغت خیلی بالا بود . از نظر محتوا معمولا شعر هایشان شهوت بر انگیز بود مخصوصا برای اینکه جذب بکنند همه را آن محتوا شهوت انگیز بود
  9. بله بعضی اوقات علاوه بر اینکه شهوت انگیز بود تحریک آمیز هم بود یعنی طرز جنگ کردن و چه کسی پیروز شد و چه کسی چه کسی را کشت
  10. که می بینیم در دنیای روز هم الان همین طور است رسانه ها مخصوصا تلویزیون ها روی دو چیز خیلی کار می کنند یکی آدم کشی ، کشتی ، یکی هم فساد اخلاقی و به هر اندازه بتوانند زن را لخت کنند در تلویزیون می کنند ودیگه فرق هم نمی کند
  11. متاسفانه تلویزیون جمهوری اسلامی هم همین طورها شده خیلی بد است انصافا هم از نظر کشت و کشتار و کشتی ها و جوان ها ببینند و به کجا برسد و هم از نظر فساد اخلاقی .
  12. اون شعر آن زمان اینطوری بود و از همین جهت هم در حجاز دو چیز فوق العاده مهم بود یکی آدم کشی لذا مثلا اگر یک جوانی می خواست زن بگیرد بهش می گفتند برو بریز در یک طائفه مرد هایش را بکش و زنان آنها را اسیر کن مال آنها را بیار اگر توانستی این کار را بکنی دختر به تو می دهیم وگر نه نه
  13. و این سبعیت و درندگی تو این اشعار زیاد بود تشعیر می کرد ، درندگی می کرد و اصلا از همین بازاز اکاز می گویند که حجاز در آن زمان یعنی درنده. به جان هم می افتادند چه افتادنی چه کارهای زشتی یکی هم حجاز یعنی فساد اخلاقی.
  14. دیگر فساد اخلاقی کار را به آنجا رسانده بود که اصلا زن در حالی که از نظر خانوادگی بالا بود اما علم می زد سر در خانه اش که من فاحشه هستم هر کس که می خواهد بیاید که این هند جگر خوار از همان علم دارها بود
  15. ببینید پیغمبر چقدر کار کرده است خب این وضع حجاز بود همه هم گفته اند یعنی همه تاریخ نویس ها این ننگ حجاز را گفته اند در حالی که حجاز خانه خدا را داشت اما از این خانه خدا خیلی سوء استفاده می کردند.
  16. قرآن در یک جایی می فرماید که وَ ما کانَ صَلاتُهُمْ عِنْدَ الْبَیْتِ إِلاَّ مُکاءً وَ تَصْدِیَةً107 آنها طوافشان رقص بود آن هم رقص دست جمعی و آن هم رقص برهنگی
  17. قرآن می فرماید. و می آمدند به عنوان طواف برای اینکه رسمشان بود وقتی که طواف می کردند لباس هایشان را باید صدقه بدهند بعضی ها این لباس را صدقه نمی دادند لخت می شدند حتی زن می آمد در طواف دیگه یک نظر حیوان حیوانگی و آنجایی که درنده ای بود درندگی
  18. و آنجا که حیوانگی بود حیوانگی و یک چیزهای غریب و عجیبی که دیگه به تفسیر و مسجد و خانم های عفیفی که در جلسه هستند نمی خورد .
  19. زنه لخت می آمد و چه شعرهایی می خواند و چه تحریک هایی می کرد و به عنوان شعر ،به عنوان یک
  20. اینکه ما امتیاز داریم و امتیازمان این است. قرآن آمد و همه ی این چیزها را موقوف کرد یعنی خود به خود موقوف شد حتی بازار اکاز با آن همه تشریفات هم گفتم اگر بخواهید تصورش را بکنید مثل فوتبال است که دنیای امروز است که یکی می بره چه داد و فریادی آن مملکت می کنه که یک جوانی توانسته ن فوتبال را ببرد
  21. قرآن آمد و همه ی این ها موقوف شد حتی رسید به آنجا که تاریخ نویسان می نویسند که آن طوائفی که سبعه معلقه داشتند آمدند سبعه معلق خود را بردند دیدند این شمعی در مقابل خورشید است ،سبعه معلقه در مقابل قرآن ،
  22. دیگه ننگی شد برایشان در خانه خدا آمدند بردند و حالا قرآن یک چیزی که تحریک بکند مخصوصا تحریک جنسی ندارد. و می بینیم که سر تا پا علم است  سرتا پا اخلاق است و اون فساحت و بلاغت عرب را هم دارد
  23. آن اشعارشان محتوا نداشت که نداشت تحریک کننده ی سبعیت و تحریک کننده غریزه جنسی بود این قرآن محتوایش خیلی عالی است  از نظر فساحت و بلاغت هم در مقابل این اشعار، قرآن در برابر اینها ایستاد و همه در آن ماندند که چه بکنند.اگر فطرت و عقل و عاطفه بود آنها می گفتند که چه بکنیم خب یک معجزه نمی توانی بیاوری بدان از طرف خداست بیا و قرآن گرا بشو
  24. اما آن درندگیشان نمی گذاشت که زیر بار بروند. این ها را باید خیلی اهمیت بدهیم این عربها در حالی که از نظر محیط زیست خیلی عالی بودند آن هوای خوب ،آن زندگی خوب ،آن زندگی بی آلایش باید یک آدم های حسابی تحویل بدهد اما سرتا پا درندگی بود چرا؟برای این که بازار اکاز آنها شعرها درندگی بود.
  25. یک آدمهای پستی در غریزه جنسی که تاریخ می نویسد و ما ننگمان می آید که آن تاریخ را نقل بکنیم. سر تا پا غریزه جنسی و چه کارهای زشتی که حیوانها هم انجام نمی دادند آنجا بود.خواه ناخواه روح سبوعیت ،روح هوا و هوس در این افراد حکم فرما بود
  26. وقتی چنین بود زیر بار قرآن نمی رفتند.نه این که بگویند قرآن حق نیست پیغمبر اکرم می فرمودند: ای عرب شما که در فساحت و بلاغت خیلی بالا هستید. پیغمبر اکرم در راه قرآن که آمد راجع به محتوا و این ها صحبت نمی کرد راجع به محتوا با ما صحبت می کند با دنیای عین ، با آنها چه حرف می زد با فساحت و بلاغت خودشان.
  27. می گفت که من یک بی سواد در مقابل شما بی سواد ها یک عمر زندگی کردم همه ی شما هم می دانید که چه کاره هستم ،همه شما هم می دانید که چه کاره بودم ،من در مقابل بازار اکاز شما این آیات را آوردم می دانید که شعر نیست اصلا شئن من شعر گفتن هم نیست  وَ ما عَلَّمْناهُ الشِّعْرَ وَ ما یَنْبَغی‏ لَهُ إِنْ هُوَ إِلاَّ ذِکْرٌ وَ قُرْآنٌ مُبینٌ (69)می دانید این قرآن ذکر است ،
  28. این قرآن یک چیز فوق العاده روشن است این ها را کار ندارم در مقابل شعر شما یک چیزی گفتم که شعر نیست اما لذت شعر را دارد
  29. شما ها یک سوره مثل این قرآن بیاورید من دست از پیغمبری بر می دارم ، نمی توانستند سالها دست جمعی فکر می کردند که یک سوره یس بیاورند که از نظر فساحت و بلاغت نه از نظر محتوا نمی شد
  30. جلسه می گرفتند نمی شد توی بازار اکازشان جمع می شدند چه کنیم در مقابل این قرآن ،در مقابل پیغمبر.عقلشان می گفت ایمان بیاورید همه کارها درست می شود
  31. اما هوا و هوس و درندگی و شهوت انگیزی آنها می گفت نه نمی شود ایمان آورد چرا نمی شود؟ نمی شود که پیغمبر روی دست ما بیاید
  32. اما عقلشان می گفت که آمده شما بازارعکازتان تعطیل شده است شما هفت اشعار معلقتان نابود شده
  33. می گفتند که ما هر چه بکنیم هر چه بکند ایمان نمی آوریم و بالاخره نشد در مقابل اشعار آنها قرآن آمد  قرآن هم تحدی می کرد بارها بارها ای مردم مثل قرآن ای مردم یک سوره قرآن ای مردم ده تا آیه ده تا شعر می گویید همیشه 10تا آیه هم بگویید
  34. مثل قرآن من دست برمی دارم نمی توانستند نمی شد معلوم هم هست نباید بشود اما ایمان می آوردند یا نه ؟ نه نمی شد یعنی معجزه ایمان چرا نمی آوردند برای این که رذالت در عمق جان آنها حکم فرما بود
  35. رذالت هم عمده 2چیز حالا تکبر و خود خواهی و منیّت و بخل و این ها بود اما آنکه خیلی  مبان بود و این ها را بیچاره می کرد 2چیز:
  36. یکی روح درندگی، یکی هم روح هوا وهوس و فساد اخلاقی بالاخره نشد که نشد مردند و به درک رفتند و زیر بار قرآن نرفتند.
  37. بحث ناقص است، بگذارید درجلسه بعد راجع به علم قرآن و راجع به ما ودنیای علم چرا زیربارنمی رود یک مقدارصحبت کنم
  38. ان شا الله، خدایا به حق این قرآن با این همه معجزه اش،بحق این قرآن با این همه ذکرو ورد وروشنا ئیش،
  39. خدایا توفیق اینکه زیربار قرآن برویم، توفیق انس با قرآن ازتظر خواندن، ازنظر تفسیر از نظر برداشت،
  40. خدایا به همه مان مخصوصا به جوانانمان عنایت به فرما، خدایا دشمنان اسلام همه نابود بفرما. –الهی آمین.و صل علی الله علی محمد و آل محمد.
  41. 107- وَ ما کانَ صَلاتُهُمْ عِنْدَ الْبَیْتِ إِلاَّ مُکاءً وَ تَصْدِیَةً فَذُوقُوا الْعَذابَ بِما کُنْتُمْ تَکْفُرُون الأنفال35

اللهم صل علی محمد وآل محمد وعجل فرجهم

  • حسین صفرزاده
۳۱
تیر

بسم الله الرحمن الرحیم

اللهم صل علی محمد وآل محمد وعجل فرجهم

جلسه چهل وچهارم تفسیرسوره یس:حضرت استاد آیت الله مظاهری19/11/1389سه شنبه4ربیع الاول .

  1. وَ مَنْ نُعَمِّرْهُ نُنَکِّسْهُ فِی الْخَلْقِ أَ فَلا یَعْقِلُونَ (68)
  2. آیه شریفه در مقام یک تنبه است، اگرازآن استفاده کردیم دنیا داریم آخرت داریم تامین آتیه برای دنیامان برای آخرتمان،اما اگراستفاده نکنیم این عمردیگر تقریبا در آخر کار از دستمان گرفته می شود،
  3. دیگراگردرجوانی کاری نکنیم که در پیری ازش استفاده بکنیم دیگردرپیری کاری نمی شود کرد، واین جمله أَ فَلا یَعْقِلُونَ معنایش این است که خودتم می دانی فکرش را بکن احتیاج به استدلال ندارد،
  4. حالا قطع نظربه اینکه می بینیم که درجا معه چنین است، به قول قرآن شریف یک حرکت مادی یک حرکت جسمی، که خاک بوده است این خاک نطفه شده است یعنی این خاک که مثلا کم کم دانه شده است،
  5. ودانه را خورده، خون شده آن خون نطفه شده منتقل به دل مادر شده ولی آنکه مهم است آن دل مادر است علقه ،مضقه، وکم کم یک آدمک ، کم کم به قول قرآن روح خدا در او دمیده شده است،
  6. که در4ماهه دیگر بچه زنده می شود، 5ماه هم درشکم مادر است،بعد که می آید دردنیا یک تکامل مادی کرده ، اما وقتی به دنیا می آید به دنیا احتیاج صد در صد دارد،
  7. پروردگار عالم محبت این بچه را می ریزد در دل پدرومادر، وهمه چیزشان فدای این بچه می شود خوابشان ، خوراکشان، زندگیشان دیگه بعضی اوقات دینشان فدای این بچه می شود،
  8. تا اینکه این بچه بزرگ بشود نوجوان بشود ، دیگه حالا که به اینجا رسید، برای تامین عاطیه باید چه کار بکنند،
  9. این جمله عوام که عبادت جوانی اصل است خیلی حرف خوبی است ، چه تلاش چه کوشش دردنیا، چه کارفرهنگی که شما بفرمائید 20سال 10 سالش به خوب واستراحت واینگونه چیزهاست، ده سال است که انسان می تواند تامین دنیا وآخرتش را بکند،
  10. اگردنیا بخواهد این 10سال ، اگر آخرت بخواهد این 10 سال وبالاخره در40 سال می رود در سرا زیری قبر،
  11. یک روایت داریم می فرماید ،: من بلغ اربعین سنه ولم یتعصی فقد عصی، هرکسی 40سالش شد وعصی دست نگرفت این گناهکار است،
  12. استاد بزرگوارمان حضرت امام رحمة الله علیه گاهی سرکلاس درس این روایت را می خواندند معنا می کردند، که هرکسی 40 سالش شد دیگه این شخص به قبروقیامت نزدیکتراست هرقدمی بردارد به قبر نزدیکتر می شود،
  13. این باید با عصی احتیاط روزگارش را بگذراند، بعدش بازهم لا ابالی گری وبا عصی احتیاط راه نرفت این گناهکار است، چه روایت خوبی چه معنای خوبی حضرت امام براش کردند، بلاخره تا سن 40 ساله یک وقتی است که انسان می تواند تامین آتیه بکند هم برای دنیا هم برای آخرت، اگرتامین آتیه شد از40 سال تا 70،80 سال، ازآن درختی که کاشته است استفاده می کند،
  14. مثلا توانسته با تلاش وکوشش کارفرهنگی بکند دیگه 40 سال به آنطرف بر داشت می کند، ومی تواند درهمان طیره ای که آنچه کاشته است برداشت بکند، کتاب بنویسد تدریس بکند اگرهم پول جمع کرده تجارت بکند، اگرهم راستی برای قبر وقیامت کاری بکند، همان که مردم گفتند عبادت درجوانی عصی پیریست، دیگه می تواند برای قبر وقیامتش کاربکند،
  15. لذا ازاین عمرخیلی باید استفاده کند، اگرپیرشدیم دیگه هیچ کارنمی شود کرد، عقل انسان زیاد می شود عقل تجربی، اگرهم کارفرهنگی بکند عقل فرهنگی یش زیاد می شود، آن وقت ازآن عقل می تواند کاربکند،
  16. واما اگرپیرشد دیگه روزبه روز بی عقل می شود، قرآن نمی گوید که درپیری مثلا این آدم پیرمی شود ، ناتوان می شود، می گوید ..نُنَکِّسْهُ فِی الْخَلْقِ.. همه چیزش ازکار می افتد، بعضی اوقات ما میرفتیم خدمت امام ، به ایشان گله می کردیم که ما می خواهیم بیش از اینها بیائیم خدمت شما نمی شود، می خواهیم یک کاری بکنیم بشود ،
  17. ایشان یک جواب به ما می دادند، خیلی اوقات این جواب را می دادند، چه درملاقات چه درغیرملاقات این عذررا می آوردند، می گفتند جواب من وقتی که پیرشدید،
  18. استاد بزرگوار ما آقای بروجردی به ما نصیحت می کردند می گفتند تا جوان بودم کارکردم، ازاول شب تا به صبح ، حالاپیر شدم ، اگرکتاب را بیاورند به ام بدهند مطالعه می کنم، والانمی توانم پاشم بروم کتا ب وردارم،
  19. یک آقای خوبی چند روز قبل ازتهران آمده بود پیش من می گفتند آن قدربی حالم که اگر کاغذی بیفتد روی کتابم حالش را اندارم که این کاغذ راعقب بزنم،
  20. اگرسرمایه جوانی باشد با آن همه پیری که کاغذ را نمی تواندعقب بزند سرمایه تهیه کرده است خوب می تواند کاربکند،
  21. اگرعقل تهلیلی هم دارد خوب می تواند کاربکند والا درپیری نمی شود کار کرد، انسان شکسته می شود، نشسته می شود، دیگه هیچ گاه نمی شود کارکرد، نه نمی شود کارکرد، دیگه مزاحم دیگران هم است،
  22. قرآن راجع به اولاد خیلی سفارش نموده است، برای خاطرآن سفارش محبت بچه رادر دل مادر می اندازد، پدرومادریک نوکربدون موجب، نوکری که او بدی می کند، پدرومادر خوبی می کنند،
  23. لذا پروردگارعالم سفارش کرده ، ولی وقتی پدرومادر پیربشوند اینها سفارش می خواهند، واینکه محبتش هم ازدلها می رود، یک بهانه های بد هم این پیرزنه، پیرمرده داره ،
  24. لذا دیگه بچه هاش دیگه دوستش ندارند، میگه گفت ماست میخوام؟ براش آوردند، گفت شیره میخوام؟ براش آوردند، گفت مخلوط کن ؟، مخلوط کردند، گفت حالا جدا کن تابخورم؟!
  25. گفتند دیگه نمیشه ، لذا قرآن دراین جا خیلی سفارش پدرومادر را کرده، به اندازه ای که خدا پدرمادر، پدرمادرخدا،
  26. بعد هم می فرماید این پیرمی شود زیر دست می شود ،اگر بدی کرد حق نداری  بگوائی چرا بدی کردی ، وگناهش هم عاق پدرومادراست، عاق پدرومادرهم آدم هرچه خوب باشد عاقبت به خیرهم نمی شود جهنمی هم می شود،
  27. برای خاطر اینکه پیر بشویم مزاحم می شویم ، بلی گفتم اگر راستی درجوانی تلاش کرده باشد ، درپیری استفاده می کند، اما اگر درجوانی تلاش نکرده باشه درپیری مانده از هر مزاحم تری مزاحم تر است ،
  28. هرچه زود تر بمیرد خوبه ، اما اگردرجوانی کارکرده باشد، دیگه آن نتیجه عمرش را در قبر وقیامت می بیند، اگردرجوانی کارنکرده باشد دیگردرپیری نمی شود کار کرد،
  29. لذا این آیه وَمَنْ نُعَمِّرْهُ نُنَکِّسْهُ فِی الْخَلْقِ أَ فَلا یَعْقِلُونَ (68) این جمله أَ فَلا یَعْقِلُونَ یعنی مگرتوعقل نداری؟ داری،آیا عقل عادی نداری ؟ داری ،اگرعقل داری پس فکرش را بکن آن اندازه که می توانی از عمرت ا ستفاده بکنی، بکن ،
  30. که اگرپیرشدی دیگه نُنَکِّسْهُ فِی الْخَلْقِ .. قرآن درجای دیگر می گوید یک بچه دیگه ازبچه هم عقلش هم کمتر می شود ، دیگه نمی شه کاری کرد بلکه مزاحم دیگران هم هست، لذا وقتی بچه یک کارخوبی می کند به یش می گویند اللهی پیر شوی ،
  31. بزرگان می گویند این دعا نیست این نفرین است، مگر ازعمرش سرمایه تهیه کرده باشد، پروردگارعالم  دوستش داردعباداتش مورد قبول است،
  32. دورکعت نماز یک پیر زن یک پیرمرد بخواند ازهزاران نماز ثوابش بیشتر است خداهم رحمش می کند، دردنیا درآخرت چون خیلی براش مشکل است خدا هم رحمش می کند،
  33. اماچیزی که قرآن سفارش می کند من الان گفتم تا می شود ازاین عمرتامین آتیه وبرداشت بکنیم باید سرمایه کسب کرد،
  34. والا قرآن یک جا می گوید وَمَنْ نُعَمِّرْهُ نُنَکِّسْهُ فِی الْخَلْقِ أَ فَلا یَعْقِلُونَ (68)وهم أَفَلَا یَتَدَبَّرُونَ‏ الْقُرْءَانَ أَمْ عَلَى‏ قُلوُبٍ أَقْفَالُهَآ(نسا/ 82) 114درآن دنیا جهنمشان می برند ، درآن جهنم داد وفریاد ، جلزولزمی کنند، چی می گویند،
  35. خدایا مارا برگردمان به دنیا آدمهای خوبی بشیم خطاب می شود نمی شه أَفَلَا یَتَدَبَّرُونَ‏ الْقُرْءَانَ أَمْ عَلَى‏ قُلوُبٍ أَقْفَالُهَآ(نسا/ 82) بهتان عمر ندادم تا از آن عمر استفاده بکنید؟ جواب خدا این است فَذُوقُوا فَما لِلظَّالِمینَ مِنْ نَصیرٍ (فاطر/37)
  36. ذُوقُوا الْعَذابَ بِما کُنْتُمْ تَکْسِبُونَ (عراف 39) عذاب جهنم را بکشید ویاوری هم برایتان نیست، خیلی آیه داغ است ازآیه های داغ قرآنی است، چرا داغ است می خواهد به ما بگوید عمرگرانمایه استفاده باید کرد، عمر از هر درگران مایه ارزشش بیشتر است، باید این عمر را صرف کند برای ان چیزی که خدا می خواهد،
  37. متاسفانه عمرما همه همه به حدرمی رود،یا اصراف است یا تبذیر، اگربه گناه باشد این تبذیراست ، اگربیهوده مصرف بشود می شود اصراف است،
  38. اصراف باشد خطر ناک است، واگرتبذیرباشد خطرناک است، ومن سراغ ندارم شما شاید سراغ داشته باشید، ازاین عمر مصرف بکنیم به جا این عمر را مصرف بکنیم به جا،تا هم عصای پیری بشوید بتوانید فکرکنید،هم برای آخرت عمرشما را بهشتی می کند،
  39. استفاده نکردن از عمرشما را جهنمی می کند، خدا یا توجه به مطالب ارزنده قرآن به همه مان مخصوصا به جوانان مان عنایت بفرما خدایا به حق این قرآن و عظمتش ،
  40. خدایا به حق این قرآن و اهل بیت (علیه السلام)، خدایا یک حال توجهی از این گونه آیات به همه ی ما مخصوصا به جوان های ما عنایت بفرما –
  41. الهی آمین – خدایا دشمنان اسلام همه نابود بفرما. –الهی آمین.و صل علی الله علی محمد و آل محمد. اللهم صل علی محمد وآل محمد وعجل فرجهم
  • حسین صفرزاده
۳۱
تیر

بسم الله الرحمن الرحیم

اللهم صل علی محمد وآل محمد وعجل فرجهم

جلسه چهل وسوم تفسیرسوره یس:حضرت استاد آیت الله مظاهری18/11/1389دوشنبه3ربیع الاول.

  1. وَ لَوْ نَشاءُ لَطَمَسْنا عَلى‏ أَعْیُنِهِمْ فَاسْتَبَقُوا الصِّراطَ فَأَنَّى یُبْصِرُونَ (66)
  2. وَ لَوْ نَشاءُ لَمَسَخْناهُمْ عَلى‏ مَکانَتِهِمْ فَمَا اسْتَطاعُوا مُضِیًّا وَ لا یَرْجِعُونَ (67)                                   
  3. بحث رسید به آیه 66 و67 از سوره یس  این دو آیه راجع به دو تا نعمتها از نعمتهای خداست که قدر آنها را هم نمی دانیم و خیلی مهم است یکی نعمت چشم می باشد نعمت چشم خیلی ارزش دارد انسان کور شود یا کور مادر زاد شود خب معلوم است به دنیا نباشد خیلی بهتر است.
  4. اگر تمام دنیا را به یک کسی بدهند و به او بگویند که چشم هایت را بده خب اگر بدهد معلوم است که دیوانه می باشد الی اینکه بعضی واقعا دیوانه هستند عقل ندارند اما بعضی ها نه،  دیوانه مال هستند ، دیوانه شهرت است حاضر است همه چیز حتی آبروی خود را بدهد برای اینکه پولی پیدا کند ، شهرتی پیدا کند ، لذت جنسی پیدا کند
  5. خب این افراد با عقل نه،  واقعا آدمی که عقل داشته باشد عقلش کار بکند بهش بگویند دنیا را به تو می دهیم و دو تا چشم های تو را می گیریم نمی دهد.
  6. و قرآن می فرماید که : چرا تو درراه راست نیستی ؟چرا بینایی نداری بینایی دین ، بصیرت أَ فَلا یُبْصِرُون103 یعنی چشم را به تو داده ایم خب اول شکر این چشم این است که با آن کارهایت را انجام بدهی ، زندگی خود را بچرخانید چشم داده ایم اینکه با این چشم آخرت را به دست بیاورید
  7. حالا این نعمت بزرگ را صرف در گناه بکنیم اتفاقا خیلی هستند که به آنها چشم چران می گویند و خب علاوه بر اینکه نعمت خدا را فدا کرده در معصیت علاوه بر این خیلی گناهش هم بزرگ می باشد آدمهای چشم چران در روز آخرت اول از سیخی که خود تهیه کرده از سیخ آتشین کورش می کنند
  8. بعد می برندش جهنم و خیلی ها حتی مثلا آقا زن دارد خیلی عالی اما از این چشم چرانی بر نمی دارد ، بعضی اوقات پیر شده دیگه از همه چیز افتاده اما دست از این چشم چرانی اش برنمی دارد
  9. یک عادتی هم پیدا می کند. به یک پیر مردی گفتند چرا چشم چرانی می کنی می خواهم نگاه نکنم اما نگاه میشه
  10. البته دروغ می گوید به راستی عادت شده خب این چشمی که به دنیا و آنچه که در دنیاست ارزش دارد خیلی ها مردم بیخودی صرفش می کنند. ما باید در چشم اسراف هم نداشته باشیم چه برسد تبذیر.
  11. تبذیر این است که صرف کنید چشم را در حرام کسی که اعوذ بلالله چشم چرانی دارد  تفریط دارد. نگاه را برنمی دار..........
  12. اسراف چشم این است که بیخودی نگاه کنیم همانطور که در کوچه در حال رفتن است نگاه می کند به خانه این ، به خانه آن به اینکه چند طبقه است دو طبقه و این را هم ائمه طاهره جلویش را گرفته اند
  13. می فرماید که : ایّاکم‏ و النّظر إلى المخدورات، فانّها بذر الشّهوة و نبات القسوة... بیخودی نگاه نکن ، اسراف در این چشم نکن برای اینکه همین چشم ،اسراف در چشم دلت را خراب می کند ،
  14. هوا و هوس را برتو مسلط می کند ای کاش من هم این خانه را داشتم ، من هم این زندگی را داشتم و این چشم چرانی چه در حلال و چه در حرام خیلی بد است اسراف وتبذیر است
  15. و از همه چیز که بگذریم ناشکری می باشد . ما باید راه راست یک بینایی به واسطه این دوتا چشم خود برای اینکه عقل خود را شاداب کنیم .
  16. این چشم ماست که به ما سواد داده است ،این چشم ماست که به ما بصیرت می دهد این چشم ماست که به ما می توانیم زندگی خود را اداره کنیم آدم اگر چشم نداشته باشد احتیاج به دیگران دارد
  17. حتی برای یک دستشویی رفتن ،برای یک وضو گرفتن ،متا سفانه چشم چرانی همش مربوط به مرد ها هم نیست مربوط به خانم ها هم هست .
  18. بعضی اوقات خانم شوهر دارد شوهر خوب دارد اما دست از این چشم چرانی خود بر نمی دارد اما دیگه توی آن اسراف زن ها از مردان بدترند.
  19. مثلا خانم به یک جلسه عقد یا عروسی می رود حسابی با یک براندازی همه خانم ها را می داند که این چی پوشیده و چه کاری انجام داده و این پارچه از کجا آمده است و قیمت آن چند است و این ها اسراف در چشم است تبذیر در چشم است  و باید  نباشد .
  20. این روایت خیلی روایت خوبی می باشد که خواندم ایاک و فضول العین104  یعنی تو را به خدا چشم چران نباش ،چه حلالش و چه حرامش .چرا؟ برای اینکه این چشم چرانی هوا و هوس را در دل تو می رویاند فانه یقرض الهوا  می رویاند. ناگهان می بیند دلش پر از هوا و هوس است بر اثر چشم چرانی . إِذَا أَبْصَرَتِ الْعَیْنُ الشَّهْوَةَ عَمِیَ الْقَلْبُ عَنِ الْعَاقِبَةِ (137/ 3).
  21. و دوم که بهتر از اول و اول بهتر از دوم اینکه آدم فلج شود این ها زیاد هم می شود آقا ،خانم خوابید صبح که بلند شد زمین گیر شده است وَ لَوْ نَشاءُ لَمَسَخْناهُمْ عَلى‏ مَکانَتِهِمْ فَمَا اسْتَطاعُوا مُضِیًّا وَ لا یَرْجِعُونَ (67) نه می تواند برود و نه می تواند عقب نشینی کند لنگ است و این حرکت برای انسان چقدر ارزش دارد
  22. حالا حرکت یک وقت راه رفتن است یک وقت نه فلج شد در همه چیز فلج شد اگر دنیا را داشته باشد بدهد و از این فلجی در بیاید معلوم است همه حاضرند بدهند تا همچین چیزی برایشان پیش نیاید.
  23. تا حالا شما خوب ها، شما آقایان، شما خانم ها افراد خوبی هستید ،افراد خداشناس هستید تا حالا شده تسبیح را دست می گیری و 100مرتبه می گویی الحمدولله رب العالمین که می توانم راه بروم ،می توانم دست هایم را بالا کنم ،
  24. الهی شکر زمین گیر نیستم .خدا نکند یک کسی در پیری زمین گیر بشود خیلی سخت است که به آن ذلت بعد عظت . آدم راه می رفت کارهایش را انجام می داد
  25. اما حالا ناگهان محتاج شده که یک کسی برای او لگن بیاورد خیلی سخت است . این نعمت را چه کسی داده ؟ خدا . در یک آیه دیگر می فرماید :ما قَدَرُوا اللَّهَ حَقَّ قَدْرِهِ 105 هیچ کس قدر خدا را نمی داند
  26. خیال نکنید که بی وفایی در میان  مردم راجع به یکدیگرفراوان است وفا کم است خیلی کم است بی وفایی خیلی زیاد است
  27. اما ما راجع به مردم که بی وفا هستیم راجع به پیغمبر اکرم این قرآن را پیغمبر اکرم آورده است ،
  28. راجع به 14 معصوم ما را هدایت کرده است ولی بالاتر از این ها خداست هیچ کس قدر خدا را نمی داند خدا گله می کند از ما و می گوید ما قَدَرُوا اللَّهَ حَقَّ قَدْرِهِ هیچ کس قدر خدا را نمی داند اما مثل آدمای عصبانی خدا بعضی اوقات هم غضب می کند
  29. می فرماید: قُتِلَ الْإِنْسانُ ما أَکْفَرَه106 کم پیدا می شود که خدا بگوید مرگ بر تو و این جا گفته است که مرگ بر تو که چقدر بی وفا راجع به من هستی
  30. گفتم شماها خوب هستید تا حال شده یک نماز حسابی برای اینکه می توانی بایستی و رکوع کنی و سجده کنی این ها همه شکر دارد دیگر اگر نمی توانستی باید خوابیده نماز بخونی ،یکی بیاید و تیممت بدهد قل اعوذ بلالله یک نفر دستشویی ببردت چکار می کردی
  31. پس حالا که سالم هستی نمازت را بخوان ، اول وقت بخوان،مودب بخوان تا اینکه شکر یک در میلیون ، یک در میلیون شکر چشم و یک در میلیون شکر این حرکت در بدن را داشته باشی
  32. لذا قرآن می فرماید که وَ لَوْ نَشاءُ لَمَسَخْناهُمْ عَلى‏ مَکانَتِهِمْ ما می توانیم حرکت را از تو بگیریم و زمین گیر روی زمین بشوی...فَمَا اسْتَطاعُوا مُضِیًّا وَ لا یَرْجِعُونَ تا تکان نتوانی بخوری ویکی بیاید تو را تکان بدهد ،تیممت بدهد .
  33. انسان شب بخوابد صبح بلند شود ببیند کور شده است این ها شده و می شود ما قدر این چشم را باید بدانیم و معمولا همین شما خوب ها قدر چشم را می دانید در شبانه روز چقدر قرآن از رو می خوانید ، در شبانه روز چقدر مطالعه دینی دارید ؟ آیا در شبانه روز شکر این چشم یک ساعت مطالعه دینی ،احکام و اخلاق و اعتقادات این سه مورد واجب می باشد
  34. یعنی خدا می گوید چشم به تو دادم شبانه روز یک ساعت توی احکام ،توی اعتقادات و توی اخلاق کار بکن.کتاب بخوان .
  35. من بعضی اوقات آمارها را که می بینم به اندازه ای ناراحت می شوم ،شبانه روز ژاپن 6ساعت مطالعه می کند خیلی عجیب است همین غربی ها با این همه رذالتشان 2 ساعت مطالعه دارند اما این ایرانی ها با این تشیع شان 2 دقیقه ،بر روی هم که می ریزند آمار گیری می کنند 2دقیقه .اگر دق کنید جا دارید. قرآن می فرماید که یک آقایی آی بدبخت آی خوشبخت چشم را به تو داده ایم می توانیم این چشم را فورا از تو بگیریم چرا همش بیهوده ؟چرا همش چشم چرانی ؟اقلا یک ساعت . من از همه شما تقاضا دارم برای شکرانه چشم خود یک ساعت مطالعه ،مطالعه دینی واجب است مستحب که نیست .
  36. واجب است  یک ساعت مطالعه دینی در چی ؟ دردین .دین چیست؟ احکام و اخلاق و اعتقادات . شما را بخدا صحبت های من را بشنوید بیایید تصمیم بگیرید هم خیر دنیا در آن است هم خیر آخرت . خدایا به حق این قرآن و عظمتش ،خدایا به حق این قرآن و اهل بیت علیه السلام،خدایا یک حال توجهی از این گونه آیات به همه ی ما مخصوصا به جوان های ما عنایت بفرما –الهی آمین – خدایا دشمنان اسلام همه نابود بفرما. –الهی آمین.و صل علی الله علی محمد و آل محمد.
  37. 102-أَ وَ لَمْ یَرَوْا أَنَّا نَسُوقُ الْماءَ إِلَى الْأَرْضِ الْجُرُزِ فَنُخْرِجُ بِهِ زَرْعاً تَأْکُلُ مِنْهُ أَنْعامُهُمْ وَ أَنْفُسُهُمْ  100أَ فَلا یُبْصِرُون السجدة : 27
  38. 103-إِیَّاکُمْ وَ فُضُولَ النَّظَرِ فَإِنَّهُ یَبْذُرُ الْهَوَى وَ یُوَلِّدُ الْغَفْلَةَ وَ إِیَّاکُمْ وَ اسْتِشْعَارَ الطَّمَعِ فَإِنَّهُ یَشُوبُ الْقَلْبَ بِشِدَّةِ الْحِرْصِ وَ یَخْتِمُ عَلَى الْقَلْبِ بِطَابِعِ حُبِّ الدُّنْیَا وَ هُوَ مِفْتَاحُ کُلِّ مَعْصِیَةٍ وَ رَأْسُ کُلِّ خَطِیئَةٍ وَ سَبَبُ إِحْبَاطِ کُلِّ حَسَنَةٍ
  39. 104-ایاک و فضول العین –  روایت پیدا نشد
  40. 105- ما قَدَرُوا اللَّهَ حَقَّ قَدْرِهِ إِنَّ اللَّهَ لَقَوِیٌّ عَزیزٌ الحج74
  41. 106-قُتِلَ الْإِنْسانُ ما أَکْفَرَه عبس17

اللهم صل علی محمد وآل محمد وعجل فرجهم

  • حسین صفرزاده
۳۱
تیر

 بسم الله الرحمن الرحیم

اللهم صل علی محمد وآل محمد وعجل فرجهم

  1. جلسه چهل ودوم تفسیرسوره یس:حضرت استاد آیت الله مظاهری17/11/1389یکشنبه2ربیع الاول
  2. الْیَوْمَ نَخْتِمُ عَلى‏ أَفْواهِهِمْ وَ تُکَلِّمُنا أَیْدیهِمْ وَ تَشْهَدُ أَرْجُلُهُمْ بِما کانُوا یَکْسِبُونَ (65)
  3. بحث در مورد این آیه شریفه بود که می فرماید، در روز قیامت مهر به دهان ها گذاشته می شود و نمی گذارند صحبت کنند و بجای او دست و پا شهادت می دهند علیه او.
  4. که گفتم اینجا از باب مثال و الی درجای دیگر قرآن می فرماید: همه ی اعضا وجوارحش ، چشمش، گوشش، زبانش،همه همه شهادت می دهند علیه او حتی پوست بدن،
  5. که ناراحت می شود و به آنها می گوید شما چشم منید، گوش منید ، پوستید وجسم من هستید چرا علیه من شهادت می دهید؟ جواب می دهند که  أَنْطَقَنَا اللَّهُ الَّذی أَنْطَقَ کُلَّ شَیْ‏ءٍ 101خدا می گوید بگومی گویئم
  6. اینجا ناحق نیست هر چه هست حق است. در دنیا بود که حق و باطل با هم مخلوط بود آنجا فقط حق است.
  7. لذا در جای دیگر می فرماید که زمان و زمین هم شهادت می دهند و به عبارت دیگر آن آدمهای بد وقتی به صف محشر می آیند
  8. همه با او بدند چرا؟ برای اینکه آنها همه حقند و اون ناحقه ، لذا زمین و زمان واعضا و جوارح خودش علیه او شهادت می دهند.
  9. حالا در اینجا می فرماید که دست و پا تُکَلِّمُنا أَیْدیهِمْ وَ تَشْهَدُ أَرْجُلُهُمْ شهادت چی می دهند؟ بِما کانُوا یَکْسِبُونَ ،
  10. اون دست می گوید که ظلم کردی ، اون پا می گوید که به سمت گناه رفتی ،دیگه چشم می گوید که به نامحرم نگاه کردی ، زبان می گوید که غیبت کردی ، گوش می گوید که موسیقی های شهوت انگیز شنیدی ، رسوایی عجیبیه.
  11. چیزی که باید توجه کنیم یکی از آقایان هم می گفت که شما همش بدی ها رو گفتید از خوبی ها هم بگوید،
  12. درسته افراد خوب مثل شما که می آیند صف محشر قرآن می فرماید که با یک وقار خاصی ، با یک نورانیت خاصی ،به اندازه ای در انسانیت کامل می باشد که می گوید ها هومقرع کتابیه نگاه به من بکنید ببینید که چقدر کامل هستم در دنیا خودم را ساختم
  13. حالا اینجا نمایان شده که در آیه دیگر می فرماید: و سرتا پا نور. در یک سوره ای می فرماید که خواندم اینها دارند به سمت بهشت می روند و از نور خودشان استفاده می کنند
  14. چون در روز قیامت نور جایی وجود ندارد، خورشیدی نیست ، منظومه شمسی نیست  یعنی منظومه شمسی بطور کلی نابود می شود
  15. لذا اصلا نمی دانیم که معاد کجاست؟ کجا نور تهیه می کند برای اینکه همه ی مردم از زمان حضرت آدم تا روز قیامت بتوانند یک جا جمع بشوند ، نمیدانیم کجاست.
  16. لذا تاریک است ، آن کسانی که در این دنیا نور کسب کردند با دو تا رابطه یکی رابطه با خدا و نماز داشتند ،نماز شب داشتند ، ذکر و ورد داشتند یکی هم رابطه با مردم ،احسان داشتند ،کمک داشتند ،خدمت داشتند این ها نور می شوند.
  17. حتی در روایات می خوانیم وضو بگیر وضو روی وضو دائم الوضو برای اینکه این اعضای وضو در روز قیامت نور می شود هم برای خودت هم برای دیگران.
  18. این افراد دارند به بهشت می روند آن جهنمی ها حتی خویشانش ، پدر دارد به بهشت می رود بچه هایش می گویند اوه ما را هم راه بدهید صبر کنید ما هم به شما برسیم از نور شما استفاده بکنیم.
  19. این افراد خودشون می گویند که باید برگردی توی دنیا اونجا نور کسب بکنید و اینجا استفاده کنید والا از نور ما شما می خواهید استفاده نمائید نمی شود.
  20. کل انسان مرحون به اعمال خودش است، هر کس هر چه کاشته است در این دنیا برداشت می کند
  21. لذا آنها به بهشت می روند و آنها در تاریکی می مانند .یکی از مصائب بزرگ جهنم این است که تاریک می باشد، می ریزند روی هم . جهنم هرم دارد دود دارد اما نور ندارد
  22. یعنی مثل آتش دنیا نیست که هم دود داشته باشد هم هرم داشته باشد و هم سوزندگی و دود ، دود و هرم و نور آنجا دود و هرمش هست اما نورش نیست .
  23. در بهشت نور بهشت از کجاست؟ از این آیات می فهمیم که نور بهشت را خود ما تهیه کرده ایم همانطور که آنجا قصرها و باغها و آب ها و حورالعین ها وهمه و همه را خودمان تهیه کرده ایم
  24. نور بهشت را هم خودمان تهیه کرده ایم یعنی لامپ ها را خودمان کشیدیم. هر چه در این دنیا کسب و کارش بیشتر در آنجا آن منزل و دستگاهش نورانی تر است .
  25. اما یک چیز مسلم در بین شیعه است که از روایات اهل بیت گرفته اند و این هم نمی توانیم معنا کنیم اما میدانیم اینجورهاست.
  26. خصوصیات بهشت و جهنم را هیچ کس نمی تواند بفهمد ما یک دور نمایی از بهشت و جهنم داریم. در روایات می گویند که نور بهشت از نور زهرا سلام الله علیها است،اللهم صل علی محمد وآل محمد102
  27. و منافات هم ندارد هر دو باشد. نور زهرا بهشت را منور کند نور اهل بیت همه مخصوصا امام حسین علیه السلام همانطور که دنیا را منور کرد، تشیع را منور کرد بهشت را هم منور کند. نور زهرا هم برای شیعه بهشت را منور بکند .
  28. و خودشان هم که کار کرده اند نور درست کردند آنها هم از نورشان استفاده بکنند .همه انوار باشد انوار14معصوم باشد ،
  29. انوار نور حضرت زهرا باشد ، انوار این اعمالی که به جا می آورد باشد. در بعضی از روایات داریم که روحانیت ، مراجع این ها نور دارند از نورشان بهشت استفاده می کند.
  30. همانطوری که اینجا مفید هستند انجا برای مردم در بهشت هم مفید هستند بواسطه نورشان برای مردم.
  31. گفتم این ها منافات هم ندارد همه اینها هم می شود باشد.بالاخره همین طور که در روز قیامت اعضا و جوارح بدها علیه آنها شهادت می دهنداعضا وجوارح خوب ها هم له آنها شهادت می دهند حتی زمین و زمان.
  32. در روایات می خوانیم یک جا نماز نخوانید برای اینکه در روز قیامت شهادت بدهد له شما.زمان می گوید مثلا این آقا قبل اذان صبح همان قبل اذان صبح  شهادت می دهد .
  33. حالا این ها چطوری می باشد قبل اذان صبح می آید مجسم به نماز شب این آقا. این مسجد شهادت می دهد که ما تفسیر گفتیم و تفسیر شنیدیم و اسم حضرت زهرا را آوردیم
  34. و جلسه را نورانی کردیم و بالاخره همه اعضا و جوارح ، زمین و زمان برای ما آدم خوب ها شاهد خوب،شاهد درخشنده ، نورانی . همه زمین و زمان همه اعضا و جوارح
  35. نکبت برای آدم های بد است. این جا زیباست اززیبایی خودش سوء استفاده کرده .
  36. قرآن می فرماید این زیبایی در روز قیامت به اندازه ای زشت است که همه از او فرار می کنند.یک روایت من ندیدم در اسرار سعد المتعلهین است ایشان در تجسم عمل می گوید که این آدمهای زیبا که زیبائی خود را صرف بدی کردند و بالاخره با زبیائی خود مردم را گمراه کردند
  37. این در روز قیامت محشور می شود از هر خوکی از هر میمونی زشت تر به اندازه ای زشت است که مردم از آن فرار می کنند.اینجا مردم را جذب می کند آنجا مردم فرار می کنند و بالاخره روز بروز حق ها روز بروز جلوه های عبادات ،روز بروز جلوه های عبادات ،روزبروزبدی ها .
  38. دیگر همین مقدار از عالم قیامت سرمان می شود حالا انشا الله شما همه تان در روز قیامت مثل ماه شب 14،اگر پیری جوان شوی ،اگر بد گل هستی زیبا می شوی ، اگر صفت رذیله دارید صفت رذیله شما از بین رفته یک انسان کامل می آید سر محشر افتخار می کنید به همه هاؤُمُ اقْرَؤُا کِتابِیَه باید ببینید چقدر زیبا هستند ، بیاید ببینید چه انسان کاملی هستند
  39. خوشا بحال آنها اگر شمایید ان شالله خوشا بحال شما، خدایا توجه به این آیات زیبا به همه مان عنایت بفرما،خدایا به حق این قرآن و عظمت آن ، خدایا به حق این قرآن و اهل بیت علیه السلام یک حال توجه به همه مان عنایت بفرما،خدایا توجه به این آیات خوبت به این آیات زیبا به همه ی ما مخصوصا به جوانهای مان عنایت بفرما. دشمنان اسلام همه نابود بگردان-آمین
  40. 101-وَ قالُوا لِجُلُودِهِمْ لِمَ شَهِدْتُمْ عَلَیْنا قالُوا أَنْطَقَنَا اللَّهُ الَّذی أَنْطَقَ کُلَّ شَیْ‏ءٍ وَ هُوَ خَلَقَکُمْ أَوَّلَ مَرَّةٍ وَ إِلَیْهِ تُرْجَعُون فصلت:21 102- اللهم صل علی محمد وآل محمد
  • حسین صفرزاده