پردازش اربعین حسینی

حسینُ منی و انا من حسینی

پردازش اربعین حسینی

حسینُ منی و انا من حسینی

پردازش اربعین حسینی

در این صفحه مطالب گردآوری شده توسط حسین صفرزاده به اشتراک گذاشته می شود

آخرین مطالب
پربیننده ترین مطالب
نویسندگان

۱۱۰ مطلب با موضوع «زیارت وگریه برحسن علیه السلام» ثبت شده است

۲۳
مهر

بسم الله الرحمن الرحیم

اللهم صل علی محمد وآل محمد وعجل فرجهم

  1. شرح زیارت جامعه کبیره یا تفسیر قرآن ناطق - محمد محمدی ری شهری
    1. ارسال شده توسط بازار کتاب http://www.ghbook.ir/book/11586
  1. السلام  عَلَیْکُمْ یا أهلَ بَیْتِ النُّبُوَّةِ ..سلام  بر شما ، ای خاندان نبوّت !
  2. توضیح واژه ها السلام  : سالم بودن ، بی عیب بودن ، صلح و دوستی ، دور بودن از آفات باطنی و ظاهری ، دعا کردن برای سلام ت . 1 أهْل : بنا بر مضافٌ إلیه این واژه ، معنایش متفاوت می شود : خویشاوندان ، ایل و تبار ، پیروان ، وابستگان ، ویژگان . 2 بَیْت : خانه ، خانواده . 3 النُبُوَّة : رفعت ، برتری ، خبر دادن ، پیامبری . 4
  3. شرح نخستین عبارت زیارت نورانی «جامعه کبیره» ، با سلام  بر خاندان نبوّت ، آغاز می شود و پس از آن ، با چهار سلام  دیگر ، جایگاه امامت را بیان می کند . برخی ، سلام  زائر را ادبِ برخورد دانسته اند و گروهی ، آن را دعا می دانند .
  4. پیشینه «سلام »انسان ، موجودی اجتماعی است و در هنگام دیدار با همنوعان خود ، آداب اجتماعی را رعایت می کند ؛ امّا آداب برخورد در همه جوامع ، یکسان نیست . که کلاه از سررا به آداب از برمی داشتند..
  5.  1- .«السلام  بمعنی السلامة ، و قول النّاس : السلام  علیکم ! أی السلامة من اللّه علیکم» (العین : ج ۷ ص ۲۶۵) . «السلام  : العافیة ، التحیَّة» (لسان العرب ، ج ۱۲ ، ص ۲۸۹) .
  6. 2- .«أهل الرَّجل : زوجه و أخصّ النّاس به» (العین ، ج ۴ ، ص ۸۹)
  7. .3- .«البیت : واحد البیوت التی تسکن» (مجمع البحرین ، ج ۲ ، ص ۱۹۳) .
  8. 4- .«به اعتبار اشتقاق آن از «نبأ» ، یعنی کسی که از جانب خدا خبر می آورد و به اعتبار اشتقاق آن از «نَبوة» ، به معنای بلندی رتبه و منزلت او برسایر آفریدگان است».
  9. برداشتن ، دست بر سینه گذاشتن ، خم شدن و استفاده از جملات و اصطلاحاتی مانند : «سلام  !» ، «زنده باشی ! » ، «دست مریزاد !» و ... ، در میان اقوام مختلف ، مرسوم بوده و هست . پیش از اسلام  و در زمان جاهلیت ، جملاتی مانند : «أَبَیْتَ اللَّعْنَ ؛ از نفرین ، در امان باشی» ، «أَنْعِمْ صَباحا ؛ صبح تو نیکو باد !» و یا «تَعیشُ أَلفَ سَنَةً ؛ هزار سال ، زنده باشی ! » ،
  10. «السلام  بمعنی به عنوان تحیّت 1 بر پادشاهان و بزرگان ، مرسوم بوده است
  11. 2 با پیدایش اسلام  ، پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله ، سلام  کردن را به عنوان تحیّتِ مسلمانان برگزید و فرمود : السلام  تَحِیَّةٌ لِمِلَّتِنا .
  12. 3- سلام  ، درود ملّتِ ماست . ایشان ، همچنین چگونگی دیدار با هم و سلام  کردن به یکدیگر را آموخت و از مسلمانان خواست تا به گاه وداع و خداحافظی ، برای یکدیگر از خداوند ، طلب آمرزش کنند : إذا تَلاقَیتُم فَتَلاقُوا بِالتَّسلِیمِ و التَّصافُحِ وَ إذا تَفَرَّقتُم فَتَفَرَّقوا بِالإسْتِغفارِ .
  13. 4 هر گاه به هم رسیدید ، سلام  گویید و با هم دست دهید ، و چون از هم جدا شدید ، با آمرزش خواهی ، یکدیگر را ترک کنید . تکرار واژه «سلام » در قرآن و رفتار پیامبر صلی الله علیه و آله و تأکید فراوان ایشان ، «سلام  گفتن» را مستحبّی مؤکّد در میان مسلمانان شناسانْد و از آنان خواست به کسی که پیش از سلام  گفتن ، سخن بگوید ، پاسخ ندهند :
  1. آداب سلام  گفتن
  2. مَن بَدَأَ بِالکَلامِ قَبلَ السلام  فَلا تُجِیبوهُ . 1 هر که پیش از سلام  گفتن ، آغاز به سخن کند ، پاسخش را ندهید .
  3. رایج شدن «سلام » و کنار نهادن واژه هایی نظیر : «حیّاک ! »، «أنعم صباحا !» و ... ، تنها جا به جایی الفاظ نبود ؛ بلکه فرهنگ جدیدی را پی نهاد که ذلّت و خواری فروهِشته در واژگان پیش از اسلام  را که فرودستان ، نثار بزرگان و پادشاهان می کردند ، از میان برداشت . فرهنگ سلام  ، پیام سالم سازی جامعه را نوید می دهد و در قالب دعا ، فراگیر می شود ؛ زیرا
  4. سلام  ، از ریشه «سِلْم» و «سلامت» است و گوینده سلام  ، باید خود را از آفات ظاهری و باطنی ، پاک سازد و در حقیقت ، به مخاطب می گوید : تو از دست و زبان من ، در امان هستی و برای تو هم آرزوی سلامت می کنم . بنا بر این ، سلام  را می توان جامع ترین دعا برای سلامت جامعه دانست که اگر به مضمون آن توجّه شود ، فردسازی و جامعه سازی ، تحقّق می یابد .
  5. آداب سلام  گفتن در گذر زمان ، سلام  کردن به عنوان آیین برخورد با هم در دین اسلام  ، شناخته شد که برای آن ، آدابی نیز برشمردند . سلام  کردن کوچک بر بزرگ ، ره گذر بر نشسته ، و گروه اندک بر جماعت انبوه تر ، از جمله آداب سلام  است که بر پایه روایتی امام صادق علیه السلام  ، بر آن تأکید کرده و می فرماید : یُسَلِّمُ الصَّغِیرُ عَلَی الکَبِیرِ ، وَ المارُّ عَلَی القاعِدِ ، وَ القَلِیلُ عَلَی الکَثِیرِ .
  6. 2 کوچک به بزرگ ، سلام  کند و ره گذر ، به نشسته و عدّه کمتر ، به عدّه بیشتر . در پاره ای از روایات نیز به سلام  گفتن سواره بر پیاده و یا ایستاده بر نشسته ، سفارش شده است .
  7. 3 و در حدیث دیگری ، امام صادق علیه السلام  ، آغاز به سلام  کردن را نشانه فروتنی می داند
  8. انواع سلام می فرماید : مِنَ التَّواضُعِ أن تُسَلِّمَ عَلی مَن لَقِیتَ . 1 از فروتنی است که به هر که برخوردی ، سلام  کنی . این سخن ، در کنار روایتی که از کسی که بر مَرکبی رهوار نشسته است ، می خواهد تا بر شخصی که بر مَرکبی ناتوان سوار است ، سلام  کند ،
  9. 2 سلام نشان دهنده آن است که هدف در «سلام » ، افزون بر احترام ، آموزش نوعی فروتنی و تواضع است . پیامبر اکرم ، خود نیز همواره بر کودکان ، سلام  می کرد تا به عنوان سنّتِ پس از خویش ، پایدار بماند و در روایتی آمده که فرمود : خَمسٌ لا أدَعُهُنَّ حَتَّی المَماتِ : الأکلُ عَلَی الحَضِیضِ مَعَ العَبِیدِ ، و رُکوبی الحِمارَ مؤکَفا ، وَ حَلبُ العَنزِ بِیَدی ، وَ لُبسُ الصّوفِ ، وَ التَّسلِیمُ عَلی الصِّبیانِ لِتَکونَ سُنَّةً مِن بَعدِی .
  10. 3 پنج چیز است که تا زنده ام ، آنها را ترک نمی کنم : غذا خوردن روی زمین با بردگان ، سوار شدن بر الاغ برهنه ، دوشیدن بز با دست خودم ، پوشیدن پشمینه ، و سلام  کردن به کودکان تا بعد از من ، سنّت شود .
  11. انواع سلام بنا بر آنچه گذشت ، سلام  ، بهترین تحیّتی است که در آن ، آموزش، همنشین پرورش شده است و اختصاص به دنیا ندارد ؛ بلکه بندگان در ملاقات با خدا ، در قیامت نیز سلام  می گویند : «تَحِیَّتُهُمْ یَوْمَ یَلْقَوْنَهُ سَلَـمٌ. 4 درودشان ، آن روز که با او دیدار کنند ، سلام  است» .
  12. سلام  بر پیشوایان دین -امّا این که مخاطب سلام  ، چه رتبه ای دارد ، می توان آن را به سه گروه ، تقسیم کرد :
  13. ۱ . سلام  برابر . سلام  آنانی که در یکی رتبه و جایگاه قرار دارند ، مانند دو دوست که در برخورد با یکدیگر ، محبّت و برادری خود را با سلام  کردن ، نشان می دهند و دوستی شان را استوار می کنند و در بهشت نیز بهشتیان ، دوستان خود را این گونه خطاب می کنند : «وَ تَحِیَّتُهُمْ فِیهَا سَلَـمٌ . 1 و درودشان در آن جا سلام  است» .
  14. ۲ . سلام  بزرگ تر بر کوچک تر . خداوند ، آغاز کننده چنین سلامی است و بندگان صالح خود را با سلام  ، مخاطب می سازد و می فرماید : «سَلَـمٌ عَلَی نُوحٍ فِی الْعَــلَمِینَ . 2 سلام  بر نوح در میان جهانیان!» «سَلَـمٌ عَلَی إِبْرَ هِیمَ ! 3 سلام  بر ابراهیم ! » . آری ! پیام چنین سلامی ، رأفت و مهربانی است .
  15. ۳ . سلام  کوچک تر بر بزرگ تر . سلام  کردن کوچک تر بر بزرگ تر ، از آداب دینی است و شرط ادب ، آن است که کوچک تر در سلام  گفتن ، پیشی گیرد . سلام  گفتن بر بزرگان دین نیز در همین گروه ، جای دارد .سلام  بر پیشوایان دینآغازین جملات زیارت نامه ها و از جمله «زیارت جامعه» ، سلام  دادن بر پیشوایان دین است که در این زیارت نامه ، با ترکیب «السلام  علیکم» ، آمده است .
  16. حرف «علی» که با ضمیر مخاطب «کُم» همراه شده ، اظهار اعتقاد به حضور زنده آنان و شنوا بودنشان است . بدون تردید ، مفهوم سلام  بر معصومان علیهم السلام  ، اظهار ادب ، تواضع ، عشق ، محبّت و ارادت به آنان است . امّا فراتر از مفاهیم یاد شده ، معانی دیگری نیز برای سلام  بر اهل بیت علیهم السلام  ذکر کرده اند :
  17. ۱ . تجلّی نام خداوند در قرآن کریم ، یک بار از خداوند با نام «سلام » یاد شده است : «هُوَ اللَّهُ الَّذِی لَا إِلَـهَ إِلَا هُوَ الْمَلِکُ الْقُدُّوسُ السَّلَـمُ الْمُؤْمِنُ الْمُهَیْمِنُ الْعَزِیزُ الْجَبَّارُ الْمُتَکَبِّرُ . 1 اوست خدای یکتا که جز او خدایی نیست ؛ پادشاه [ سزاوار و راستین ] ، پاک از هر عیب ، ایمنی بخش ، نگاهبان [ بر همه چیز ] ، توانای بی همتا ، بر همه چیره ، و در خور بزرگی» . سلام  ، در این آیه ، به معنای بر کنار بودن خداوند از عیب ها و کاستی هاست و این که ممکن نیست نقصی بدو راه یابد
  18. 2 و بهشت نیز ، از آن رو «دار السلام » خوانده شده است که به خداوند ، نسبت داده می شود و یا آن که ساکنان آن ، از اندوه و مرگ ، در سلامت هستند . بنا بر آن که از واژه «السلام » در آغاز زیارت ، نام خداوند اراده شود ،
  19. 3.معنای جمله «السلام  علیکم» ، خطاب به امامان معصوم علیهم السلام  ، یعنی : شما ، مظهر کامل اسم «سلام » خداوند باشید و آثار این نام منوّر ـ که رحمت و سلامت است ـ ، بر شما باد !
  20. ۲ . دعا زیارت کننده ، در هر زیارتی از خداوند می خواهد تا فضل و احسان خود را بر خاطره ای از آیة اللّه بهاء الدینی .شناخت اهل بیت علیهم السلام «أهل» ، در قرآن معصومان علیهم السلام  ، همیشگی سازد و آنان را از تمام آفات و بلایای جسمانی و نفسانی ، بر حذر دارد ، همچنان که ایشان را از همه پَستی ها ، دور داشته و آنان را معصوم ، آفریده است . پُر واضح است چنین دعایی برای زائر ، نتیجه بخش خواهد بود ؛ زیرا پاسخ سلام  معصومان علیهم السلام  ، آثاری دارد که بر اساس مراتب سلام  ، به زیارت کنندگان ، خواهد رسید .
  21. خاطره ای از آیة اللّه بهاء الدینی شنیدن پاسخ از معصومان علیهم السلام  ، هم سنخ شدن با ایشان را می طلبد و تا زمانی که دغدغه های ما با آنان تفاوت دارد ، پاسخ ایشان را نمی شنویم. امّا برخی بزرگان ، ظاهر و باطن خود را اُخروی کرده اند و در همین دنیا نیز تواناییِ شنیدن نداهای آسمانی را دارند . از جمله این بزرگان ، فقیه بزرگوار آیة اللّه سیّد رضا بهاء الدینی رحمه الله بود . آن بزرگوار ، وقتی به زیارت امام رضا علیه السلام  مشرّف می شد ، گاه توقّف کوتاهی می کرد و برمی گشت و برخی اوقات ، وارد حرم مطهّر هم نمی شد . یکی از دوستان ، راز این توقّف کوتاه در حرم را از ایشان پرسیده بود . در پاسخ ، فرموده بود : «آقا ! ما سلام  کردیم ، جواب شنیدیم و برگشتیم» . چه خوش بی مهربونی ، هر دو سر بی که یک سر مهربونی ، دردسر بی .
  22. شناخت اهل بیت علیهم السلام اوّلین درس امام شناسی در «زیارت جامعه» ، شناختن اهل بیت پیامبر صلی الله علیه و آله است .
  23. 3 «أهل» ، در قرآن در فرهنگ قرآنی ، «أهل» به افرادی گفته می شود که نوعی پیوند و وابستگی ، آنها را گِرد هم آورد ، مانند : «أهل الإنجیل» ، 1 «أهل القُری» ، 2 «أهل المدینة» ، 3 «أهل «بیت» ، در قرآن البیت» ، 1 «أهل الذّکر» ، 2 «أهل التقوی» و .....
  24. بنا بر فرهنگ قرآنی ، به کسانی اهل یا ذُرّیه پیامبر خدا گفته می شود که با او پیوند و بستگی داشته باشند و مهم ترین پیوند با پیامبر صلی الله علیه و آله ، هم عقیده بودن با اوست و کسی که از ایمان آوردن به پیامبر صلی الله علیه و آله سر باز بزند ، او را در زمره خاندان پیامبر صلی الله علیه و آله نمی داند،
  25. 4..همچنان که خداوند در باره فرزند نوح علیه السلام  می فرماید : «إِنَّهُ لَیْسَ مِنْ أَهْلِکَ . او از خاندان تو (خاندان پیامبری) نیست» .
  26. «بیت» ، در قرآن واژه «بیت» ، چنانچه به اشخاص و افراد حقیقی اضافه شود ، معمولاً خانه مسکونی ایشان ، اراده می شود و در صورتی که به شخصیتی حقوقی و یا معانی دیگری افزوده شود ، حقیقت مضافٌ الیه را بیان می کند ؛ مانند : «بیت علم» ، که به معنای خاندانی است که به گونه ای با دانش ، در ارتباط هستند و یا «بیت مرجعیّت» ، یعنی خاندانی که با مرجع دینی مسلمانان ، به نوعی ارتباط دارند .
  27. در این جا «بیت نبوّت» ، به کسانی اطلاق می شود که با حقیقت نبوّت ، یعنی جایگاه تجلّی اسما و صفات الهی ، مرتبط هستند و ارتباط زمینیان با آسمانیان را فراهم می کنند . نکته دیگر آن که بیت ، به «نبوّت (پیامبری) » افزوده شده است و به «نبی (پیامبر) » افزوده نشده است و نمی توان هر آن کس را که در خانه پیامبر صلی الله علیه و آله زندگی می کرده ، در زمره بیتِ نبوّت دانست . ص: 47 اللهم صل علی محمد و آل محمد وعجل فرجهم 
  • حسین صفرزاده
۱۷
مرداد

بسم الله الرحمن الرحیم

صلوات

 

اللهم صل علی محمد وآل محمد وعجل فرجهم

 

  1. مقام ها ودعا هایی که در زیارت عاشورا از خدا می خواهیم
  2. انّى سلم لمن سالمکم و حرب لمن حاربکم إلى یوم القیمة :

درستا که من مسالمت مى‏کنم با هر که با شما مسالمت کرد و پیکار دارم و جنگجویم با هر که با شما جنگجوئى و پیکار کرد تا روز قیامت.

  1. فاسئل اللّه الّذی اکرم مقامک و اکرمنى بک :

ج پس مسئلت مى‏کنم از خدائى که مقام تورا کریم کرد و مرا به برکت تو گرامى داشت.

  1. ان یرزقنى طلب ثارک مع امام منصور من اهل بیت محمّد صلّى اللّه علیه و آله :

ج اینکه مرزوق فرماید مرا که طلب خون تو کنم در رکاب امام نصرت یافته از اهل بیت محمد صلّى اللّه علیه و آله.  

  1. اللّهمّ اجعلنی عندک وجیها بالحسین علیه السّلام فی الدّنیا و الاخرة یا ابا عبد اللّه:

ج بار الها بگردان مرا نزد خودت عزیز و محترم بواسطه حسین علیه السّلام در دنیا و آخرت.

  1. انّى اتقرّب إلى اللّه و إلى رسوله و إلى امیر المؤمنین و إلى فاطمة و إلى الحسن و إلیک :

ج اى أبو عبد الله همانا من تقرب مى‏جویم به سوى خدا و به سوى پیغمبر و به سوى امیر المؤمنین و به سوى امام حسن و به سوى تو بدوستى تو و

  1. بموالاتک و بالبراءة ممّن قاتلک و نصب لک الحرب  :

به بیزارى از هر که با تو مقاتله کرد و جنگ را براى تو برپا کرد

  1. و بالبراءة ممّن اسّس اساس الظّلم و الجور علیکم و أبرأ إلى اللّه و إلى رسوله  :

و به بیزارى جستن از هر که تأسیس اساس ظلم و جور بر شما اهل بیت کرده

  1. برئت إلى اللّه‏ و إلیکم منهم :

و بیزارى مى‏جویم از هر که اساس ظلم را گذاشته و بنیان بنا کرده بر او و دست باز نکشیده از جور و ظلم بر شما و بر شیعیان شما

  1. و اتقرّب إلى اللّه ثمّ إلیکم بموالاتکم و موالاة ولیّکم :

ج بیزارى جستم به سوى خداى تعالى و به سوى شما از ایشان و تقرب مى‏جویم به سوى خدا آنگاه به سوى شما به موالات شما و موالات دوست شما و

  1. و بالبراءة من أعدائکم و الناصبین لکم الحرب :

برائت از اعداى شما و آنانکه حرب بپا کنند

  1. و بالبراءة من اشیاعهم و اتباعهم :

براى شما و بیزارى از پیروان ایشان

  1. انّى سلم لمن سالمکم و حرب لمن حاربکم:

همانا من مسالمت مى‏کنم هر که را با شما مسالمت کند و محاربت مى‏کنم هر که را با شما محاربت کند.

  1. و ولىّ لمن والاکم و عدوّ لمن عاداکم:

من والانا فقد والى اللَّه، و من عادانا فقد عادى اللَّه، و من أطاعنا فقد أطاع اللَّه، و من عصانا فقد عصى اللَّه»

  1. فاسئل اللّه الّذى اکرمنى بمعرفتکم :

 ج پس مسئلت مى‏کنم از خدائى که مرا بشناخت شما

  1. و معرفة اولیائکم :

و شناخت دوستان شما اکرام کرد

  1. و رزقنى [1] البراءة من أعدائکم :

و برائت از دشمنان شما را روزى من گردانید

  1. ان یجعلنى [2] معکم فی الدّنیا و الاخرة :

اینکه با شما بگرداند مرا در دنیا و آخرت

  1. و ان یثبّت لی عندکم قدم صدق فی الدّنیا و الاخرة :

ج و اینکه ثابت کند براى من نزد شما قدم راستى را در دنیا و آخرت

  1. و اسئله ان یبلّغنى المقام المحمود الّذى لکم عند اللّه :

ج و طلب مى‏کنم از خداى تعالى که برساند مرا به مقام محمودى که شما راست نزد خداى.

  1. و ان یرزقنى طلب ثارى مع امام مهدىّ [3] ظاهر ناطق [4] منکم :

ج و اینکه روزى کند مرا که بخواهم خون خود را با امام هدایت شده نمایان و گویا از شما

  1. و اسئل اللّه بحقّکم و بالشّان الّذی لکم عنده ان یعطینى بمصابى بکم :

ج و مسئلت مى‏کنم از خدا به حق شما و به شأنى که مر شما راست نزد او که عطا کند مرا به واسطه مصیبت زدگى من به شما بهترین آنچه مى‏دهد مصیبت زده را بواسطه مصیبتى.  

  1. اللّهمّ اجعلنى فی مقامی هذا ممّن تناله منک صلوات و رحمة و مغفرة :

ج بار الها مرا در این مقام از آنان کن که مى‏رسد ایشان را از جانب تو صلوات و رحمت و مغفرت

  1. اللّهمّ اجعل محیاى محیا محمّد و ال محمّد و مماتى ممات محمّد و ال محمّد :

بار الها زندگانى مرا مانند زندگانى محمد و آل محمّد بفرما و مردن مرا مانند مردن محمّد و آل محمّد بنما

  1. اللّهمّ العن ابا سفیان و معویة بن أبی سفیان :

بار الها لعنت کن أبو سفیان را

  1. و یزید بن معویة علیهم منک اللّعنة ابد الابدین :

ج و لعنت کن معاویه پسر أبو سفیان را .معاویه پسر هند است از أبو سفیان به حسب مشهور ولى محققین نسب وى را ولد الزنا دانند

  1. اللّهمّ ضاعف علیهم اللّعن منک و العذاب [ابد الآبدین] :
  2.  بر ایشان به او لعنت از تو همیشه روزگاران ش ابد چنانچه در صحاح و قاموس و منتهى الارب و غیر این‏ها است به معنى دهر است و مى‏گویند ابد ابید مثل دهر داهر
  3. اللّهمّ انّى اتقرّب إلیک فی هذا الیوم و فی موقفى هذا و ایّام حیوتى :

ج بار الها همانا من تقرب مى‏جویم به سوى تو در این روز و در این موقف خود و در ایام زندگانى خود

بالبراءة منهم و اللّعنة علیهم :

به تبرى جستن از ایشان و لعنت کردن بر ایشان

و بالموالاة لنبیّک و ال نبیّک علیهم السّلام. :

و به دوستى براى پیغمبر تو و آل پیغمبر تو علیهم السلام.

  1. اللّهمّ العن اوّل ظالم ظلم حقّ محمّد و ال محمّد و اخر تابع له على ذلک :

بارالها لعنت براولین ایشان ظالم که ظلم کرد برحق محمد وآل محمد ولعنت برآخیرین ایشان که همراهی ومتابعت کرد مر ایشان رابر این ظلم.

  1. اللّهمّ‏ العن العصابة الّتی [1] جاهدت الحسین علیه السّلام و شایعت و بایعت و تابعت على قتله اللّهمّ العنهم جمیعا.:        ج بار الها لعنت کن آن طایفه را که با حسین جنگ کردند و مشایعت نمودند و بیعت و متابعت کردند بر قتل او بار الها لعنت کن ایشان را یکسره.
  2.  السّلام علیک یا ابا عبد اللّه و على الارواح الّتى حلّت بفنائک علیک منّى سلام اللّه ابدا ما بقیت و بقى اللّیل و النّهار و لا جعله اللّه اخر العهد منّى لزیارتک [2] :

ج و خداى این سلام را آخر عهد من به زیارت تو نگرداند. ش عهد اصل در معانى او پیمان است و به معنى وصیت و فرمان حکومت و معرفت در عهدى به کذا و عهدته کذا و ملاقات و زمان و اشباه او به این مناسبت استعمال مى‏شود.

  1. اللّهمّ خصّ أنت اوّل ظالم باللّعن منّى و ابدا به اوّلا ثمّ الثّانى ثمّ الثّالث ثمّ الرّابع :

ج بار الها مخصوص فرماى تو اوّل ظالم را به لعنت از قبل من و ابتدا کن به او در اول امر آنگاه دویمى را آنگاه سومى را آنگاه چهارمى را.

  1. اللّهمّ العن یزید بن معویة خامسا :

 ج بار الها لعن کن یزید بن معاویه را در مرتبه پنجم و لعن نما

  1. و العن عبید اللّه بن زیاد:

عبید الله پسر زیاد:  

  1. و ابن مرجانة :و عمر بن سعد : و شمرا :

 و پسر مرجانه و عمر بن سعد و شمر

  1. و ال أبی سفیان :و ال زیاد:

و آل أبو سفیان و آل زیاد

  1. و ال مروان إلى یوم القیمة. : و آل مروان را تا روز قیامت
  2. ثم تسجد و تقول: اللّهمّ ارزقنى شفاعة الحسین علیه السّلام یوم الورود :

ج بار الها روزى کن مرا شفاعت حسین علیه السّلام در روز قیامت. ش اخبار داله بر شفاعت ائمه و خصوصا سید الشهداء بسیار است

  1. و ثبّت لی قدم صدق عندک مع الحسین :

ج و اینکه ثابت کند براى من نزد شما قدم راستى را در دنیا و آخرت را نزد تو با حسین .

  1. و اصحاب الحسین، الّذین بذلوا مهجهم دون الحسین علیه السّلام. :
  2. ج و ثابت کن از براى من قدم صدقى با حسین و با اصحاب حسین که خون خود را در پیش روى حسین ریختند.                 اللهم صل علی محمد وآل محمد وعجل فرجهم

اللهم صل علی محمد وآل محمد وعجل فرجهم

  • حسین صفرزاده
۰۸
مرداد

بسم الله الرحمن الرحیم

اللهم صل علی محمد وآل محمد وعجل فرجهم

  1. گریه برحسین علیه السلام: ویژگی  اشک  بر حسین علیه السلام
  2. أَبُو الْحَسَ: أَدْنَى مَا یُثَابُ بِهِ زَائِرُ الْحُسَیْنِ (علیه السلام) بِشَطِّ الْفُرَاتِ إِذَا عَرَفَ بِحَقِّهِ وَحُرْمَتِهِ وَ وَلَایَتِهِ أَنْ یُغْفَرَ لَهُ مَا تَقَدَّمَ مِنْ ذَنْبِهِ وَ مَا تَأَخَّرَا کمترین ثوابى که به زائر امام حسین علیه السّلام در شطّ فرات مى‏دهند بشرطى که عارف به حقّ و حرمت و ولایت آن جناب باشد این است که گناهان گذشته و آینده‏اش را حقتعالى مى‏آمرزد.
  3. پاداش گریه  کردن بر مصائب امام حسین (علیه السلام ) الباب الثانی و الثلاثون ثواب من بکى على الحسین بن علی علیه السلام گریه  کردن و گریاندن علامت این است که عواطف حساس ، خیلى مهم است براى امام حسین (علیه السلام) امام صادق (علیه السلام) گریه  کرد.
  4. از ریشهاى امام صادق (علیه السلام) قطره قطره اشک مى‏چکید و حتى اگر کسى مژه‏اش‏تر بشود ثوابى دارد اگر نه بیش از مژه اشک آمد. اشک چشم همراه با معرفت دل‏ خیلى ارزش دارد قرآن یک آیه دارد مى‏گوید: «الدَّمْع»«مِمَّا عَرَفُوا»«تَفیضُ مِنَ الدَّمْع» (مائده/ 83)
  5. 1- یَقُولُ أَیُّمَا مُؤْمِنٍ دَمَعَتْ عَیْنَاهُ لِقَتْلِ الْحُسَیْنِ بْنِ عَلِیٍ‏( علیه السلام) دَمْعَةً حَتَّى تَسِیلَ عَلَى خَدِّهِ بَوَّأَهُ اللَّهُ بِهَا فِی الْجَنَّةِ غُرَفاً یَسْکُنُهَا أَحْقَاباً ..علی بن الحسین علیه السلام فرمودند: هر مؤمنى که بخاطر شهادت حسن بن علىّ علیهما السّلام گریه  کند تا اشگش بر گونه‏هایش جارى گردد خداوند منّان غرفه‏اى در بهشت به او دهد که مدّت‏ها درآن ساکن گردد
  6. أَیُّمَا مُؤْمِنٍ دَمَعَتْ عَیْنَاهُ حَتَّى تَسِیلَ عَلَى خَدِّهِ فِینَا- لِأَذًى مَسَّنَا مِنْ عَدُوِّنَا فِی الدُّنْیَا بَوَّأَهُ اللَّهُ بِهَا فِی الْجَنَّةِ مُبَوَّأَ صِدْقٍ وَأَیُّمَا مُؤْمِنٍ مَسَّهُ أَذًى فِینَا فَدَمَعَتْ عَیْنَاهُ حَتَّى تَسِیلَ عَلَى خَدِّهِ مِنْ مَضَاضَةِ مَا أُوذِیَ فِینَا صَرَفَ اللَّهُ عَنْ وَجْهِهِ الْأَذَى وَآمَنَهُ یَوْمَ الْقِیَامَةِ مِنْسَخَطِهِوَالنَّار، هر مؤمنى بخاطر ایذاء و آزارى که از دشمنان ما در دنیا به ما رسیده گریه  کند تا اشگش بر گونه‏هایش جارى شود خداوند متعال در بهشت به او جایگاه شایسته‏اى دهد و هر مؤمنى درراه ما اذیت و آزارى به او رسد پس بگرید تا اشگش بر گونه‏هایش جارى گردد خداوند متعال آزار و ناراحتى را از او بگرداند و در روز قیامت ازغضب و آتش دوزخ در امانش قرار دهد.
  7. قَالَ سَمِعْتُهُ یَقُولُ إِنَّ الْبُکَاءَ وَ الْجَزَعَ مَکْرُوهٌ لِلْعَبْدِ فِی کُلِّ مَا جَزِعَ- مَا خَلَا الْبُکَاءَ وَ الْجَزَعَ عَلَى الْحُسَیْنِ بْنِ عَلِیٍ‏ع فَإِنَّهُ فِیهِ مَأْجُورا، درتمام امور مکروه و ناپسند است گریستن و جزع کردن مگر بر حسین بن علىّ علیهما السّلام که مأمورو مثاب مى‏باشد.
  8. مَنْ ذُکِرَ الْحُسَیْنُ ع عِنْدَهُ فَخَرَجَ مِنْ عَیْنِهِ مِنَ الدُّمُوعِ مِقْدَارُ جَنَاحِ ذُبَابٍ کَانَ ثَوَابُهُ عَلَى اللَّهِ عَزَّ وَ جَلَّ وَ لَمْ یَرْضَ لَهُ بِدُونِ الْجَنَّة، ضمن حدیث طولانى فرمودند: کسى که یادى ازحضرت حسین بن على علیهما السّلام نزدش بشود و از چشمش به مقدار بال مگس اشک خارج شود اجر او بر خدا است و حقتعالى به کمتر از بهشت براى او راضى نیست.
  9. رَسُولِ اللَّهِ ص: فِی جَانِبِ الْبَیْتِ وَ صَلَّى وَ خَرَّ سَاجِداً فَبَکَى وَ أَطَالَ الْبُکَاءَ ثُمَّ رَفَعَ رَأْسَهُ فَمَا اجْتَرَأَ مِنَّا أَهْلَ الْبَیْتِ أَحَدٌ یَسْأَلُهُ عَنْ شَیْ‏ءٍ به مسجدى که در یک طرف خانه بود تشریف‏ برده و نماز گزارده و در آخر به سجده رفته پس در آن گریه  طولانى نموده سپس سر از آن برداشتند و از ما اهل بیت احدى جرأت نکرد سبب گریه  آن حضرت را بپرسد،
  10. فَقَامَ الْحُسَیْنُ (علیه السلام) یَدْرُجُ حَتَّى صَعِدَ عَلَى فَخِذَیْ رَسُولِ اللَّهِ ص فَأَخَذَ بِرَأْسِهِ إِلَى صَدْرِهِ وَ وَضَعَ ذَقَنَهُ عَلَى رَأْسِ رَسُولِ اللَّهِ ص ثُمَّ قَالَ یَا أَبَتِ مَا یُبْکِیکَ فَقَالَ لَهُ یَا بُنَیَّ إِنِّی نَظَرْتُ إِلَیْکُمُ الْیَوْمَ‏...فَهَبَطَ إِلَیَّ جَبْرَئِیلُ فَأَخْبَرَنِی أَنَّکُمْ قَتْلَى وَ أَنَّ مَصَارِعَکُمْ شَتَّى ..پس حضرت امام حسین علیه السّلام ایستاده و آهسته آهسته جلو رفت تا خود را به آن جناب رساند و از حضرتش بالا رفت تا به روى ران‏هاى حضرت قرار گرفت پس سر به سینه رسول خدا صلّى اللَّه علیه و آله و سلّم، چانه را روى سر آن جناب نهاد سپس عرضه داشت: اى پدر چرا گریستى؟ رسول خدا صلّى اللَّه علیه و آله و سلّم فرمودند: امروز به شما نگریستم بسیار مسرور و خوشحال شدم به طورى که پیش از آن چنین سرور و نشاطى در من پیدا نشده بود، پس جبرئیل بر من نازل شد و خبر داد که شما کشته خواهید شد و قبورتان پراکنده خواهد بود.
  11. فَحَمِدْتُ اللَّهَ عَلَى ذَلِکَ وَ سَأَلْتُ لَکُمُ الْخِیَرَةَ فَقَالَ لَهُ یَا أَبَتِ فَمَنْ یَزُورُ قُبُورَنَا وَ یَتَعَاهَدُهَا عَلَى تَشَتُّتِهَا قَالَ طَوَائِفُ مِنْ أُمَّتِی یُرِیدُونَ بِذَلِکَ بِرِّی وَ صِلَتِی- أَتَعَاهَدُهُمْ فِی الْمَوْقِفِ وَ آخُذُ بِأَعْضَادِهِمْ فَأَنْجَاهُمْ مِنْ أَهْوَالِهِ وَ شَدَائِدِه‏. حضرت سیّد الشهداء علیه السّلام عرض کرد: اى پدر چه کسى قبور ما را زیارت مى‏کند و با اینکه از هم جدا و متفرقند به سر آنها خواهد آمد؟حضرت فرمودند: جماعتى از امّتم، و قصدشان از زیارت این قبور احسان به من مى‏باشد و من نیز در قیامت به نزدشان حاضر شده و بازوهایشان را گرفته و آنها را از هول و وحشت و گرفتارى آن روز مى‏رهانم.
  12. تَبْکِیهِ السَّمَاوَاتُ وَ الْأَرَضُونَ وَ الْمَلَائِکَةُ وَ الْوَحْشُ وَ الْحِیتَانُ فِی الْبِحَارِ وَ الْجِبَالِ لَوْ یُؤْذَنُ لَهَا مَا بَقِیَ عَلَى الْأَرْضِ مُتَنَفِّسٌ حضرت فرمودند: دخترم، پیش ازاو کسى این طور کشته نشده که آسمان‏ها و زمین و فرشتگان و حیوانات وحشى و ماهى‏هاى دریا و کوهها برایش گریه  کنند.اگر این موجودات مأذون بودند پس از شهادت این طفل هیچ نفس کشى روى زمین باقى نمى‏ماند.
  13. بَکَى عَلَى أَبِی عَبْدِ اللَّهِ إِلَّا ثَلَاثَةَ أَشْیَاءَ لَمْ تَبْکِ عَلَیْهِ قُلْتُ...مَا هَذِهِ الثَّلَاثَةُ..قَالَ لَمْ تَبْکِ عَلَیْهِ الْبَصْرَةُ وَ لَا دِمَشْقُ وَ لَا آلُ عُثْمَانَ بْنِ عَفَّانَ .و کلیّه موجودات مرئى و نامرئى بر آن حضرت گریستند مگر سه چیز که بر آن مظلوم گریه  نکردند.عرض کردم: فدایت شوم آن سه چیز کدام بودند؟ حضرت فرمودند: بصره و دمشق و آل عثمان بن عفّان بودند که به آن سرور نگریستند.
  14. یَازُرَارَةُ إِنَّ السَّمَاءَ بَکَتْ عَلَى الْحُسَیْنِ أَرْبَعِینَ صَبَاحاً بِالدَّمِ وَ إِنَّ الْأَرْضَ بَکَتْ أَرْبَعِینَ صَبَاحاً بِالسَّوَادِ وَ إِنَّ الشَّمْسَ بَکَتْ أَرْبَعِینَ صَبَاحاً بِالْکُسُوفِ وَ الْحُمْرَةِ وَ إِنَّ الْجِبَالَ تَقَطَّعَتْ وَ انْتَثَرَتْ وَ إِنَّ الْبِحَارَ تَفَجَّرَتْ وَ إِنَّ الْمَلَائِکَةَ بَکَتْ أَرْبَعِینَ صَبَاحاً عَلَى الْحُسَیْنِ (علیه السلام)...آسمان تا چهل روز بر حسین بن على علیهما السّلام خون بارید وزمین تا چهل روز تار و تاریک بود و خورشید تا چهل روز گرفته و نورش سرخ بود و کوهها تکه تکه شده و پراکنده گشتند و دریاها روان گردیده و فرشتگان تا چهل روز بر آن حضرت گریستند.
  15. مَا زِلْنَا فِی عَبْرَةٍ بَعْدَهُ وَ کَانَ جَدِّی إِذَا ذَکَرَهُ بَکَى حَتَّى تَمْلَأَ عَیْنَاهُ لِحْیَتَهُ وَ حَتَّى یَبْکِیَ لِبُکَائِهِ رَحْمَةً لَهُ مَنْ رَآه‏،هرگاه جدّم حضرت را یاد مى‏نمود محاسنش ازاشک خیس ‏گشته طورى که هر کس آن جناب را مى‏دیدازگریه ‏اش به گریه  مى‏افتاد.
  16. إِنَّ الْمَلَائِکَةَ الَّذِینَ عِنْدَ قَبْرِهِ لَیَبْکُونَ فَیَبْکِی لِبُکَائِهِمْ کُلُّ مَنْ فِی الْهَوَاءِ وَ السَّمَاءِ مِنَ الْمَلَائِکَةِ وَ لَقَدْ خَرَجَتْ نَفْسُهُ ع فَزَفَرَتْ جَهَنَّمُ زَفْرَةً. ..فرشتگانى که نزد قبرآن حضرت هستند جملگى مى‏گریند و ازگریه  ایشان تمام فرشتگان در آسمان و زمین گریه  مى‏کنند، هنگامى که روح مطهّر آن حضرت از کالبد شریفش خارج شد دوزخ فریاد و بانگى زد که نزدیک بود از صداى آن زمین منشق شود.
  17. وَ إِنَّهَا لَتَبْکِیهِ وَ تَنْدُبُهُ وَ إِنَّهَا لَتَتَلَظَّى عَلَى قَاتِلِهِ وَ لَوْ لَا مَنْ عَلَى الْأَرْضِ مِنْ حُجَجِ اللَّهِ لَنَقَضَتِ الْأَرْضَ وَ أَکْفَأَتْ بِمَا عَلَیْهَا وَ مَا تَکْثُرُ الزَّلَازِلُ إِلَّا عِنْدَ اقْتِرَابِ السَّاعَة.ولى در عین حال از آن تاریخ به بعد بر حضرتش گریه و ندبه کرده و پیوسته بر قاتلین او زبانه مى‏کشد و اگر حجّت‏هاى خدا روى زمین نمى‏بودند آن را واژگون مکرد و لرزش‏هاى زمین و زلزله‏ها زیاد نمى‏شود مگر صرفا در وقت قیامت.
  18. وَ مَا مِنْ عَیْنٍ أَحَبَّ إِلَى اللَّهِ وَ لَا عَبْرَةٍ مِنْ عَیْنٍ بَکَتْ وَ دَمَعَتْ عَلَیْهِ وَ مَا مِنْ بَاکٍ یَبْکِیهِ إِلَّا وَ قَدْ وَصَلَ فَاطِمَةَ ع وَ أَسْعَدَهَا عَلَیْهِ وَ وَصَلَ رَسُولَ اللَّهِ وَ أَدَّى حَقَّنَا : و هیچ چشم و اشکى نزد خدا محبوب‏تر از چشم و اشگى نیست که بگرید و بر آن حضرت جارى گردد و هیچ گریه ‏کننده‏اى نیست که بر آن جناب بگرید مگر آنکه گریه ‏اش به حضرت فاطمه علیها السّلام رسیده و آن بانو را یارى مى‏کند و نیز گریه ‏اش به حضرت رسول خدا صلّى اللَّه علیه و آله و سلّم رسیده و بدین وسیله حقّ ما را ادا کرده.
  19. وَ مَا مِنْ عَبْدٍ یُحْشَرُ إِلَّا وَ عَیْنَاهُ بَاکِیَةٌ إِلَّا الْبَاکِینَ عَلَى جَدِّیَ الْحُسَیْنِ (علیه السلام)‏ هیچ بنده‏اى نیست که روز قیامت محشور شود مگر آنکه چشمانش گریان است غیرازگریه ‏کنندگان بر جدّم حسین بن على (علیه السلام)
  20. أَیُّ قَالَ إِنَّ عَلَى قَبْرِ الْحُسَیْنِ (علیه السلام) أَرْبَعَةَ آلَافِ مَلَکٍ- شُعْثٌ غُبْرٌ [شُعْثاً غُبْراً] یَبْکُونَهُ إِلَى یَوْمِ الْقِیَامَة چهار هزار فرشته ژولیده و غمگین و گرفته بر قبر حضرت حسین بن على علیهما السّلام موکّل بوده که تا روز قیامت گریه  مى‏کنند.
  21. إِنَّ مَلَائِکَةَ اللَّیْلِ وَ النَّهَارِ مِنَ الْحَفَظَةِ- تَحْضُرُ الْمَلَائِکَةَ الَّذِینَ بِالْحَائِرِ فَتُصَافِحُهُمْ فَلَا یُجِیبُونَهَا مِنْ شِدَّةِ الْبُکَاءِ فَیَنْتَظِرُونَهُمْ حَتَّى‏ تَزُولَ الشَّمْسُ وَ حَتَّى یُنَوِّرَ الْفَجْرُ ثُمَّ یُکَلِّمُونَهُمْ وَ یَسْأَلُونَهُمْ عَنْ أَشْیَاءَ مِنْ أَمْرِ السَّمَاءِ فَأَمَّا مَا بَیْنَ هَذَیْنِ الْوَقْتَیْنِ- فَإِنَّهُمْ لَا یَنْطِقُونَ وَ لا یَفْتُرُونَ عَنِ الْبُکَاءِ وَ الدُّعَاء : فرشتگان شب و روز که از نگهبانان و حافظین هستند نزد فرشتگانى که در حائر حسینى مى‏باشند آمده و با ایشان مصافحه کرده ولى ایشان از شدّت گریه  و ناراحتى که دارند جواب آنها را نداده بناچار آنها صبر مى‏کنند تا ظهر فردا برسد و صبح طلوع نماید سپس آنان با ایشان سخن گفته وراجع به امور آسمانى سؤالاتى را مطرح مى‏نمایند، ولى بین این دو وقت (صبح و ظهر) ابدا صحبت نکرده و از گریستن و دعاء نمودن کوتاهى نمى‏کنند.
  22. فَقَالَتِ الْمَلَائِکَةُ یَا رَبِّ أَذِنْتَ لَنَا بِالانْحِدَارِ فِی نُصْرَتِهِ فَانْحَدَرْنَا وَ قَدْ قَبَضْتَهُ فَأَوْحَى اللَّهُ تَبَارَکَ وَ تَعَالَى إِلَیْهِمْ أَنْ الْزَمُوا قُبَّتَهُ حَتَّى تَرَوْنَهُهر فرشتگان به زمین فرود آمدند پس از به شهادت رسیدن آن جناب و وقتى ملائکه این واقعه را دیدند به درگاه الهى عرض کردند:خداوندا به ما اذن هبوط و به زمین را دادى و اجازه نصرت و یارى آن حضرت را اعطاء فرمودى پس وقتى ما به زمین آمدیم که حضرتش را قبض روح کرده‏اى؟ خداوند متعال به ایشان وحى نمود که ملازم قبرآن حضرت بوده تا آن جناب‏ را ببینید
  23. فَانْصُرُوهُ وَ ابْکُوا عَلَیْهِ وَ عَلَى مَا فَاتَکُمْ مِنْ نُصْرَتِهِ وَ أَنَّکُمْ خُصِّصْتُمْ بِنُصْرَتِهِ وَ الْبُکَاءِ عَلَیْهِ فَبَکَتِ الْمَلَائِکَةُ حَزَناً وَ جَزَعاً عَلَى مَا فَاتَهُمْ مِنْ نُصْرَةِ الْحُسَیْنِ ع فَإِذَا خَرَجَ ع یَکُونُونَ أَنْصَارَه نصرتش نمائید و نیز بر او و بر آنچه از شما نسبت به یارى آن حضرت فوت گردیده گریه  کنید و تنها شما گروه فرشتگان هستید که مختص به این خصیصه گردیده‏اید که آن جناب را یارى کرده و بر مصیبتش گریه  نمائید، پس فرشتگان محزون گشته و با جزع و حزن بر آن جناب به گریه  در آمدند و هنگامى که حضرت از قبر خارج گردیدند این فرشتگان انصار و یارانش مى‏باشند.
  24. ویژگی  اشک  بر حسین علیه السلام
  25. من امروز این چند جمله را عرض کردم برای این که اهمیت عزاداری روشن شود و پاسخی باشد به شبهاتی که بعضی دربارة گریة بر امام حسین وارد می کنند. ما در این زمینه روایات زیادی از معصومین داریم، حتی از شخص پیغمبر که سیرة آن حضرت بوده است.
  26. مرحوم علامه امینی در «سیرَتنا و سُنّتنا» شواهد و روایاتی را آورده که پیغمبر در تشییع جنازة عبدالمطلب، ابوطالب، فاطمه بنت اسد، کنار قبر حمزه، کنار بدن حمزه، کنار بدن فرزندش ابراهیم  اشک  ریخته و  گریه کرده است و فرمود: « مَنْ لایَرْحَمْ لَا یُرْحَمْ»[26]؛ کسی که در زندگی اش رحم نباشد خدا هم به او رحم نمی کند.  
  27. اشک  یک چیز طبیعی و میل طبیعی است. این  اشک ،  اشک  عظمت است،  اشک  ابهت است،  اشکی است که سرور، شادی و انقلاب درونی برای انسان می آورد. قلب احساس می کند با این  اشک  از گناه شسته می شود، میل به عبادت پیدا می کند، میل به بندگی پیدا می کند. از روضه های امام حسین که بیرون می اید می فهمد که دیگر دلش نمی خواهد دروغ بگوید، دوست ندارد چشمش به نامحرم بیفتد؛ چون برای امام حسین  اشک  ریخته. این  اشک  سازنده است، این  اشک  مخرب نیست، این  
  28. اشک  صرفآً بر مصیبت و مظلومیت نیست، این  اشک ،  اشک  معرفت و حضور و  اشک  درک و احساس ارتباط با اباعبدالله است.
  29. اشک  بر امام حسین گناهان وبدی هارا می زداید؟ شما کلمه تبدیل را چه وقت می گویید؟ وقتی می گویید این ماشین را تبدیل کردم، به چه معناست؟ یعنی آن ماشین را دادم و ماشین بهتر گرفتم. تبدیل، قسم چهارم است.
  30. اشکی که تبدیل می کند،  اشکی که تغییر می دهد،  اشکی که تحول ایجاد می کند، این  اشک  گناه زداست.
  31. گریة با صدق بر جان ها زند..تا که چرخ و عرش را گریان کند
  32. گریة بی صدق بی رونق بود...دیو زان بر  گریه اش خندان بود
  33. گریة با صداقت، ..گریة شوینده است.
  34.  گریه بر مظلوم : خداوند در قرآن کریم می فرماید: «لا یُحِبُّ اللهُ الْجَهْرَ بِالسُّوءِ مِنَ الْقَولِ إلّا مَنْ ظُلِمَ».[15] خدا دوست ندارد داد و فریاد بزنیم اما می گوید مردم، در یک جا فریاد زدن  اشکالی ندارد و آن جایی است که به کسی ظلم شده است. خداوند در قرآن به صراحت فریاد مظلوم را ذکر کرده است.
  35. چگونه می شود انسان مظلومی را ببیند ساکت بنشیند، گاهی باید مظلوم را با  اشک  یاری کرد. حضرت زهرا مظلوم را با چه یاری کرد؟ 75 روز یا 95 روز بعد از رحلت رسول الله صل الله علیه و اله آمد بقیع  گریه کرد، اُحد رفت  گریه کرد. این  گریه صرفا بر فقدان پیغمبر نبود؛ بلکه به خاطر فقدان پیامبر و ظلم هایی که به امیرمؤمنان علیه السلام شده بود.
  36. بنابراین ما پنج قسم  گریه داریم: عقیدتی، عاطفی، فضیلت طلبی، گناه زدا و  گریه بر مظلوم. که چهار قسم آن در واقعة کربلا؛ هست.
  37. دلیل  گریه بر امام حسین علیه السلام
  38. چرا ما بر اباعبدالله  اشک  می ریزیم؟ 1- چون اباعبدالله مظهر اعتقادات ماست، امامت جزء لاینفک دین ماست. 2- اباعبدالله مظهر فضیلت است بر فقدان فضایل  اشک  می ریزیم. 3-  گریه می کنیم به خاطر این که دلمان برای اباعبدالله می سوزد که حتی شیرخواره اش را با تیر سه شعبه سیراب کردند. 4- مظلوم واقع شدند. شما هر کدام از آنها را در نظر بگیرید عزاداری دارد.
  39. سید بن طاوس می فرماید: اگر به ما فرمان عزاداری نمی دادند عاشورا جشن داشت. بعد حفظ عاشورا جشن دارد اما بعد مصیبتی آن چنین نیست. اگر تیر به دست کسی بخورد شما متأثر می شوید.
  40. چگونه ممکن است جلوی چشم انسان بچه ای قطعه قطعه شود آدم ساکت بنشیند و به حال آن  اشک  نریزد. این  گریه ها، گریة ضعف نیست، گریة بیچارگی نیست، این است که گریة بر امام حسین این قدر ثواب وارد شده است.
  41. اللهم صل علی محمد وآل محمد وعجل فرجهم
  • حسین صفرزاده
۰۸
تیر

اللهم صل علی محمد وآل محمد وعجل فرجهم

http://hamaseh.erfan.ir/sound/imgarticle/45958_sher4.bmp           

بسم الله الرحمن الرحیم

اللهم صل علی محمد وآل محمد وعجل فرجهم

  1. فضیلت های امام  حسین اگرعلاقه به امام  حسین دارید وایشان را دوست دارید کسب فضایل وروش ومنش ازآموزهای حضرت از واجبات است. 5-

 

  1. هر دو حق  :قَالَ الصَّادِقُ (علیه السلام ) أَنَّ الْحَقَّ مَعَکَ وَ إِلَیْکَ وَأَنْتَ أَهْلُهُ وَ مَعْدِنُهُ (کافی)«یا أَیُّهَا النّاسُ قَدْ جاءَکُمُ الْحَقُّ مِنْ رَبِّکُمْ»(یونس/ 108)
  2. هر دو دلیل هستند: قالَ الصَّادِقُ (علیه السلام )السَّلامُ عَلَیْکَ یَا أَمِینَ اللَّهِ وَ حُجَّةَ اللَّهِ وَ بَابَ اللَّهِ وَ الدَّلِیلَ عَلَی اللَّهِ وَ الدَّاعِیَ إِلَی اللَّهِ ..(کامل الزیارات)
  3. هر دو میزان حق هستند:قَالَ الصَّادِقُ (علیه السلام ) و أشهد أنک أمرت بالقسط ،أمرت ودعوت إلیه والعدل(کامل الزیارات)
  4. هر دو میزان حق هستند: قَالَ عَلِیُّ بْنُ الْحسین (علیه السلام ) وَ مِیزَانَ قِسْطٍ لا یَحِیفُ عَنِ الْحَقِّ لِسَانُهُ (صحیفه سجادیه)
  5. .هر دو مرز حق و باطل  :قَالَ الصَّادِقُ (علیه السلام ) وَ أَشْهَدُ أَنَّ الائِمَّةَ مِنْ وُلْدِکَ کَلِمَةُ التَّقْوَی وَ أَعْلامُ الْهُدَی وَ الْعُرْوَةُ الْوُثْقَی(تهذیب‏الاحکام)
  6. هر دو باب حکمت:السلام علیک یا باب حکمة رب العالمین(إقبال الاعمال) قَالَ رَسُولُ اللَّهِ (ص) فِیهِ مَصَابِیحُ الْهُدَی وَ مَنَارُالْحِکْمَةِ (کافی)
  7. هر دو سپر آتش :یَا أَبَا عَبْدِ اللَّهِ أَنْتَ لِی جُنَّةٌ مِنَ الْعَذَابِ(کامل الزیارات) قَالَ رَسُولُ اللَّهِ (ص)لا یُعَذِّبُ اللَّهُ قَلْباً وَعَی الْقرآن(أمالی طوسی)
  8. هر دو قابل تحدی هستند: قَالَ الْحسین (علیه السلام ) : فإن کنتم فی شک من هذا أ فتشکون أنی ابن بنت نبیکم (إرشاد مفید)
  9. هر دو قابل تحدی هستند:  وَإِنْ کُنْتُمْ فِی رَیْبٍ مِمّا نَزَّلْنا عَلی عَبْدِنا فَأْتُوا بِسُورَةٍ مِنْ مِثْلِهِ (بقره/ 23)
  10. هر دو در معرض تحریف :تلاش دشمن برای تحریف‏های عاشورا، شهید مطهری و لؤلؤمرجان: تلاش دشمن برای تحریف قرآن
  11. هر دو از تحریف مصون هستند:قالَ الصَّادِقُ (علیه السلام ) : لَمْ تَمِلْ مِنْ حَقٍّ إِلَی بَاطِلٍ (کامل الزیارات) «وَ لَمْ یَجْعَلْ لَهُ عِوَجاً»(کهف/ 1)
  12. هر دوازمندرس شدن به دور:علما لقبر أبیک سید الشهداء لا یدرس أثره و لا یعفو رسمه علی کرور اللیالی و الایام(کامل الزیارات)
  13. هر دوازمندرس شدن به دور: قَالَ الرِّضَا (علیه السلام ) :ان الله لم ینزله ...کل زمان جدید و عند کل قوم غض إلی یوم القیامة (عیون‏أخبار (
  14. هر دو وارث کتب آسمانی قبلی :السلام علیک یا وارث التوراة و الانجیل و الزبور (فرازی از زیارت نامه امام  حسین) إقبال الاعمال
  15. هر دو وارث کتب آسمانی قبلی :قرآن وارث و جامع تورات و انجیل و زبور است. قَالَ رَسُولُ اللَّهِ (ص) أُعْطِیتُ السُّوَرَ.. (کافی)
  16. کلام هر دو مورد قبول قَالَ حسین(علیه السلام ): فتسمعوا قولی (بحارالانوار) إِذا قُرِئَ الْقرآن فَاسْتَمِعُوا لَهُ وَ أَنْصِتُوا لَعَلَّکُمْ تُرْحَمُونَ(اعراف/ 204)
  17. هر دو مورد هجومندامام  حسین (علیه السلام ) :به دشمنان فرمود:هجوم کردید به ذریة رسول الله،«الَّذِینَ جَعَلُوا الْقرآن عِضِینَ»(حجر/ 91)
  18. هر دو مورد تکذیب :ابن زیاد درمسجد کوفه گفت:الحمد لله الذی أظهر الحق و أهله و نصر أمیر المؤمنین یزید...،(إرشاد مفید)
  19. هر دو مورد تکذیب :وَ قالَ الَّذِینَ کَفَرُوا إِنْ هَذا إِلا إِفْکٌ افْتَراهُ (فرقان/4) لا تَسْمَعُوا لِهذَا الْقرآن وَ الْغَوْا فِیهِ لَعَلَّکُمْ تَغْلِبُونَ(فصلت/ 26)
  20. 20/3/1392یکشنبه برابر29رجب برگشت اززیارت  علی ابن موسی الرضا(علیه السلام) راه آهن قطارمشهد،اصفهان.
  21. حسین امام‏حسین(علیه السلام ) - امام  حسین (علیه السلام ) در کلام امامان معصوم ..... ص : 6
  22. حضرات معصومین در روضه سیدالشهدا شرکت میکنند🌷
  23. حسین یکی ازعلمای بزرگ کاشان مرحوم میرزا حبیب الله کاشانی بود. در زندگی ایشان می‌نویسند که ایّام محرّم بود جلساتی برای خواندن روضه و صحبت کردن قبول کرده بود، پنج شش جلسه قبول کرده بود. یک پیرزنی یک مرتبه آمد روز اوّل محرّم جلوی او را گرفت گفت: میرزا حبیب الله ما هم در خانه‌ی خود روضه داریم اگر می‌شود بیایید روضه‌ی خانه‌ی ما را هم بخوانید. گفت: مادر، من پنج شش جلسه قول داده‌ام دیگر بیشتر از این فرصت نمی‌کنم. گفت: روضه‌ی ما هم مثل جاهای دیگر برای امام حسین است، چه فرقی می‌کند؟ بیا روضه‌ی ما را هم بخوان. ایشان برای این‌که رد نکند یک ساعتی را قرار داد که خود آن پیرزن بگوید من این ساعت را نمی‌خواهم ساعت خوبی نیست، گفت: مادر، من فقط ساعت دو وقت دارم. ساعت دو چه کسی می‌تواند روضه گوش کند؟ گفت: من فقط ساعت دو وقت دارم. آن پیرزن گفت: خدا به تو خیر بدهد خیلی ساعت خوبی است، همان موقع بیا. دیگر دید خود او چنین تدبیری کرده چاره‌ای ندارد گفت باشد.
  24. حسین روزانه می‌رفت مستمع او هم پنج شش نفر زن بیشتر نبودند، روضه‌ی خود را می‌خواند نیم ساعت صحبت می‌کرد. تا روز عاشوراء شد که طبق رسم آن زمان طوری بود خود ایشان هم همین کار را می‌کرد، تمام روضه‌ها و مجالس بعد از ظهر خود را صبح قرار داد که بعد از ظهر کاملاً خالی باشد بتواند استراحت کند تا شب عاشوراء یا در شب بتواند عرض ادب کند. همه‌ی روضه‌ها و مجالس خود را به صبح انتقال داد. مجلس این پیرزن را فراموش کرد به او بگوید که این مجلس خود را یک ساعت در صبح قرار بده، نگفت.
  25. بعد از نماز ظهر به خانه رفت نهار خود را خورد خواست بخوابد در خواب حضرت زهرا (سلام الله علیها) را دید. حضرت زهرا (سلام الله علیها) فرمود که میرزا حبیب الله به آن پیرزن نگفتی که مجلس خود را به یک ساعت دیگر انتقال دهد، منتظر تو است چرا نرفتی؟ او بلند شد سراسیمه لباس پوشید، با این‌که فاصله‌ی او تا خانه‌ی آن پیرزن زیاد بود به سمت آن خانه دوید، هوا گرم بود از دور می‌دید که این پیرزن سر کوچه می‌آید و داخل می‌رود، مضطرب است. آن پیرزن او را نمی‌دید او از دور می‌دید، سریع وقتی نزدیک شد همین که پیرزن او را دید گفت: میرزا حبیب الله چرا نیامدی؟ خانم حضرت زهرا در مجلس نشسته است. در سر خود زد گفت: آن چیزی که من در خواب می‌بینم او در بیداری دارد می‌بیند.
  26. حسین امام صادق (علیه السلام) می-فرمایند:🔸إنَّ لِلَّهِ مَلَائِکَةً مُوَکَّلِینَ بِقَبْرِ الْحُسَیْنِ
  27. 🔸فإِذَا هَمَّ الرَّجُلُ بِزیارت هِ أَعْطَاهُمْ ذُنُوبَهُ فَإِذَا خَطَا مَحَوْهَا
  28. 🔸ثمَّ إِذَا خَطَا ضَاعَفُوا حَسَنَاتِهِ فَمَا تَزَالُ حَسَنَاتُهُ تَضَاعَفُ حَتَّى تُوجِبَ لَهُ الْجَنَّةَ
  29. 🔸ثمَّ اکْتَنَفُوهُ وَ قَدَّسُوهُ وَ یُنَادُونَ مَلَائِکَةَ السَّمَاءِ أَنْ قَدِّسُوا زُوَّارَ حَبِیبِ حَبِیبِ اللَّهِ
  30. 🔸فإِذَا اغْتَسَلُوا نَادَاهُمْ مُحَمَّدٌ‏ یَا وَفْدَ اللَّهِ أَبْشِرُوا بِمُرَافَقَتِی فِی الْجَنَّةِ
  31. 🔸ثمَّ نَادَاهُمْ أَمِیرُ الْمُؤْمِنِینَ أَنَا ضَامِنٌ لِقَضَاءِ حَوَائِجِکُمْ وَ دَفْعِ الْبَلَاءِ عَنْکُمْ فِی الدُّنْیَا وَ الْآخِرَةِ
  32. 🔸ثمَّ اکْتَنَفُوهُمْ عَنْ أَیْمَانِهِمْ وَ عَنْ شَمَائِلِهِمْ حَتَّى یَنْصَرِفُوا إِلَى أَهَالِیهِمْ.
  33. 🔸خداوند متعال فرشتگانى دارد که بر قبر مطهر   امام حسین  علیه السلام گماشته شده-اند.
  34. 🔸هنگامى که شخص قصد زیارت  آن حضرت را می-‏نماید، خداوند گناهان او را به این فرشتگان اعطاء نموده و در اختیار آنها می-‏گذارد. وقتى وى (برای رفتن به زیارت، اولین) قدم را برمی-دارد، فرشتگان گناهان را محو می-‏کنند.
  35. 🔸سپس وقتى قدم بعدى را برداشت حسنات او را مضاعف می-‏نمایند و پیوسته حسنات او را مضاعف می-نمایند تا جایى که بهشت را براى وى واجب می-‏گردانند.
  36. 🔸آنگاه اطرافش را گرفته و تقدیس و تنزیهش می-‏نمایند و به فرشتگان آسمان ندا می-‏دهند که زوّار حبیب حبیب خدا را تقدیس و تنزیه نمائید.
  37. 🔸وقتى این زائران غسل زیارت  نمودند، حضرت‏ محمد مصطفی (صلی الله علیه و آله و سلّم) ایشان را ندا داده و می-‏فرماید: اى مسافرین خدا! بشارت باد شما را که در بهشت همراه با من خواهید بود.
  38. 🔸سپس امیر المؤمنین علیه السّلام ایشان را ندا داده و می-‏فرماید: من ضامنم که در دنیا و آخرت حوائج شما را برآورده و بلا و گرفتاری را از شما دور نمایم.
  39. 🔸پس از آن فرشتگان دور ایشان حلقه زده و از راست و چپ آنان را در بر می-گیرند تا به اهل و خویشاوندان خود بازگردند. کامل الزیارات صفحه 152
  40. اللهم صل علی محمد وآل محمد وعجل فرجهم
  • حسین صفرزاده
۰۸
تیر

 

http://hamaseh.erfan.ir/sound/imgarticle/45958_sher4.bmp           

بسم الله الرحمن الرحیم

اللهم صل علی محمد وآل محمد وعجل فرجهم

  1. فضیلت های امام  حسین اگرعلاقه به امام  حسین دارید وایشان را دوست دارید کسب فضایل وروش ومنش ازآموزهای حضرت از واجبات است. 4-
  2. امام  شب جمعه سوم شعبان ورود مکه فرمود:«و لمّا توجّه تلقاء مَدیَن قال عسى‏ ربّى ان یهدینى سواء السبیل» (قصص/22)
  3. درمکه درباره‏ى بنى‏امیّه این آیت تلاوت فرمود:«انّهم کفروا باللّه و برسوله و لایأتون الصلاة الّا و هم کُسالى» (توبه/54)
  4. آستانه عید امام  ازمکه به کربلا فرمود:«لى عملى و لکم عملکم انتم بریئون مما اعمل و انا برى‏ء مما تعملون» (یونس/41)
  5. مسیر کربلا باخبر شهادت مسلم امام  فرمود: ما از خداییم و به خدا باز مى‏گردیم.«انّا للّه و انّا الیه راجعون» (بقره/156)
  6. حُر نامه ابن زیاد به امام  عرضه داشت، امام  این آیه را تلاوت فرمودند:«و جعلناهم ائمّة یدعون الى النار..» (قصص/41)
  7. امام  درباره لشکر یزید براى دخترش سکینه آیه تلاوت فرمود:«استَحوَذ علیهم الشیطان فانساهم ذکر اللّه»(مجادله/ 19)
  8. برای لشکرتلاوت فرمود: «فاجمعوا امرکم و شُرکائکم ثمّ لایکن امرکم علیکم غُمّة ثمّ اقضوا الىّ و لاتنظرون» (یونس/71)
  9. امام  روز عاشورا ده سخنرانى کوتاه براى موعظه داشتند. «ادعوا الى اللَّه على بصیرة انا و مَن اتّبعنى» (یوسف/108)
  10. امام  حسین (علیه السلام) نماز را با جماعت آن هم در برابر صفوف دشمن برگزار‏کند. «و ارکعوا مع الراکعین»(بقره/43)
  11. آخرین جمله امام  به خیمه‏هاى من حمله نکنید و ناموس مرا پاس دارید و اگر دین ندارید لا اقل در دنیا آزاد مرد باشید!
  12. سرامام  بالای نی قرآن تلاوت میکرد.« أَمْ‏ حَسِبْتَ‏ أَنَّ أَصْحابَ الْکَهْفِ وَ الرَّقیمِ کانُوا مِنْ آیاتِنا عَجَباً »(کهف/9) (زید بن أرقم)
  13. یهودی گفت من نزدیکتررفتم و گوش فرا داشتم این کلمات را شنیدم «وَ سَیَعْلَمُ الَّذِینَ ظَلَمُوا أَیَّ مُنْقَلَبٍ یَنْقَلِبُون» (شعراء/227)
  14. سرامام  جدا نمودند و بر نیزه زدند، قرآن تلاوت «وَسَیَعْلَمُ الَّذِینَ ظَلَمُوا أَیَّ مُنْقَلَبٍ یَنْقَلِبُونَ»( شعرا،/ ۲۲۷ )
  15. سربه خون غلطان دردیر راهب خود را معرفی کرد. «انا ابن محمد المصطفی، انا ابن علی المرتضی، انا ابن فاطمة الزهراء، انا ابن خدیجة الکبری، انا ابن العروة الوثقی، انا شهید کربلا، انا قتیل کربلا، انا مظلوم کربلا، انا عطشان کربلا..»

 

  1. 20
  2. امام  حسین (ع ) و قرآن 1 :بسم الرحمن الرحیم:امام  حسین علیه السلام و قرآن.ائمه ازهر دو به یک شکل سخن گویند.
  3. هر دو مبارک هستند: اللهم فبارک لی فی قتله (مقتل خوارزمی)،«هذا کِتابٌ أَنْزَلْناهُ مُبارَکٌ مُصَدِّقُ الَّذی بَیْنَ یَدَیْه‏» (أنعام/92).
  4. هر دو نور هستند: الصَّادِقُ (علیه السلام ):کنت فیها نورا ساطعا لا یطفی (کاملالزیارات) «وَأَنْزَلْنا إِلَیْکُمْ نُوراً مُبِیناً» (نساء /174)
  5. هر دو کریم هستند: و بأبی عبدالله أکرم المستشهدین (زیارت  ناحیه) «وانَّهُ لَقرآن کَرِیمٌ »(واقعه/77)
  6. هر دو عزیز هستند:قَالَ الْحسین (علیه السلام ):هیهات منا الذلة (احتجاج طبرسی) «إِنَّهُ لَکِتابٌ عَزِیزٌ»(فصلت/41)
  7. هر دو شفا هستند:الصَّادِقُ (علیه السلام ): فِی طِینِ قَبْرِالْحسین (علیه السلام ) شِفَاءٌ مِنْ کُلِّ دَاءٍ (من لایحضره‏)«وَ نُنَزِّلُ مِنَ الْقرآن ما هُوَ شِفاءٌ»(اسراء/82)
  8. هر دو امام  هستند: امام  شهید، وقَالَ رَسُولُ اللَّهِ (ص):للمهاجرین والانصارعلیکم بالقرآن فاتخذوه امام ا،(کشف‏الغمة، ج2، ص164.)
  9. هر دو شفا تمام دردها هستند:الصَّادِقُ (علیه السلام ): إِنَّ عِنْدَ رَأْسِ الْحسین (علیه السلام ) لَتُرْبَةً حَمْرَاءَ فِیهَا شِفَاءٌ مِنْ کُلِّ دَاءٍ إِلا السَّام (کافی، ج4، ص588)
  10. هر دو شفا تمام دردها هستند: قَالَ رَسُولُ اللَّهِ (ص): فَاتِحَةُ الْکِتَابِ شِفَاءٌ مِنْ کُلِّ سَمٍّ (مستدرک‏الوسائل، ج4، ص301.)
  11. هر دو شریک هستند: السلام علیکم شرکاء القرآن، السلام علیک یا شریک القرآن، فرازی از زیارت نامه امام  حسین(علیه السلام ) (إقبال الاعمال)
  12. هر دو امام  هستند: قَالَ الصَّادِقُ(علیه السلام ): لَمْ تَمِلْ مِنْ حَقٍّ إِلَی بَاطِلٍ(کامل الزیارات) «وَ لَمْ یَجْعَلْ لَهُ عِوَجاً»(کهف/1)
  13. هر دو مطهرهستند: قَالَ الصَّادِقُ (علیه السلام ): أَشْهَدُ أَنَّکَ طُهْرٌ طَاهِرٌ(کاملالزیارات) «لا یَمَسُّهُ إِلا الْمُطَهَّرُونَ» (واقعه /79)
  14. هر دو هادی رشد :الْجَهَالَةِ وَ الْعَمَی وَ الشَّکِّ وَ الارْتِیَابِ إِلَی بَابِ الْهُدَی وَ الرَّشَادِ (تهذیب‏الاحکام)«هُدیً وَ بُشْری لِلْمُومِنِینَ» (بقره/ 79)  
  15. هر دو هادی نورهستند: .. فِیکَ لِیَسْتَنْقِذَ عِبَادَکَ مِنَ الضَّلالَةِ وَالْجَهَالَةِ.. (تهذیب‏الاحکام) «النّاسَ مِنَ الظُّلُماتِ إِلَی النُّورِ»(ابراهیم/1)
  16. هر دو عظیم هستند: عظیم السوابق (بحارالانوار) «وَ لَقَدْ آتَیْناکَ سَبْعاً مِنَ الْمَثانِی وَ الْقرآن الْعَظِیمَ» (حجر/78)
  17. هر دو آقا ترین هستند: قَالَ رَسُولُ اللَّهِ (ص) إن الحسین بن علی (علیه السلام ) سید الشهداء(کامل الزیارات)« والْقرآن سَیِّدُ الْکَلامِ»(مستدرک‏الوسائل)
  18. هر دو ناطق وصادق هستند: قَال الصَّادِقُ (علیه السلام ) أنت الناطق، أَنْتَ الصَّادِقُ الْمُصَدَّقُ(کامل الزیات) قرآن کتاب ناطق وصادقست (کلمة الله)
  19. هر دو یقینی هستند: قَالَ الصَّادِقُ(علیه السلام ) وَ عَبَدْتَهُ صَادِقاً حَتَّی أَتَاکَ الْیَقِینُ(کافی،ج4) وَ إِنَّهُ لَحَقُّ الْیَقِینِ (حاقه/51)
  20. هر دو موعظه: قَالَ الْحسین (علیه السلام ) اسمعوا قولی ولا تعجلوا حتی أعظکم (إرشاد مفید) یا أَیُّهَا النّاسُ قَدْ جاءَتْکُمْ مَوْعِظَةٌ مِنْ رَبِّکُمْ(یونس/57)
  21. هر دو بینه هستند:أَشْهَدُ أَنَّکَ کُنْتَ عَلَی بَیِّنَةٍ مِنْ رَبِّکَ(کامل الزیاراتفَقَدْ جاءَکُمْ بَیِّنَةٌ مِنْ رَبِّکُمْ (انعام/157)
  22. هر دو شفاعت کننده هستند:قَالَ رَسُولُ اللَّهِ (ص) ثَلاثَةٌ یَشْفَعُونَ إِلَی اللَّهِ عَزَّ وَ جَلَّ فَیُشَفِّعُهُمْ الانْبِیَاءُ ثُمَّ الْعُلَمَاءُ ثُمَّ الشُّهَدَاءُ(خصال صدوق)
  23. هر دو شفاعت، قَالَ الْبَاقِرُ(علیه السلام ) اللَّهُمَّ ارْزُقْنِی شَفَاعَةَ الْحسین یَوْمَ الْوُرُودِ (مصباح المتهجد)الشفیع القرآن لصاحبه یوم القیامة (نهج الفصاحة)
  24. هر دو رشد دهنده قَالَ الْحسین (علیه السلام ) إنما أدعوکم إِلَی سَبِیلِ الرَّشَادِ(بحارالانوار) قالَ الَّذی آمَنَ یا قَوْمِ اتَّبِعُونِ أَهْدِکُمْ سَبیلَ الرَّشاد (غافر/38)
  25. هر دو امر به معروف هستند: قَالَ الْحسین (علیه السلام ) أرید آمر بالمعروف(المناقب) قَالَ أَمِیرُ الْمُومِنِینَ (علیه السلام ) فَالْقرآن آمِرٌ زَاجِرٌ(خطبه 183)
  26. هر دو کشتی نجات هستند. «کُلُهُم سفنُ النجاه و سفینه الحسین اسرع» «فَأَنْجَیْناهُ وَ أَصْحابَ السَّفینَةِ وَ جَعَلْناها آیَةً لِلْعالَمین» (عنکبوت /15‏)
  27. اللهم صل علی محمد وآل محمد وعجل فرجهم

 

  • حسین صفرزاده
۰۸
تیر

 

بسم الله الرحمن الرحیم

اللهم صل علی محمد وآل محمد وعجل فرجهم

فضیلت های امام  حسین اگرعلاقه به امام  حسین دارید وایشان را دوست دارید کسب فضایل وروش ومنش ازآموزهای حضرت از واجبات است.3 حسین به خاطر طایفه ات : «وَلَوْلاَ رَهْطُکَ لَرَجَمْنَاکَ وَمَا أَنتَ عَلَیْنَا بِعَزِیزٍ» . (هود/۹۱ )
و اگر ملاحظه طایفه تو نبود سنگسارت می کردیم که تو را نزد ما عزت و احترامی نیست . در روایتی آمده است که منظور از " رهطک " علی بن ابی طالب و حمزه و جعفر و امام  حسن و امام  حسین
هستند . ( تفسیر القمی ، ج ۲ ، ص ۱۲۶ )

اللهم صل علی محمد وآل محمد وعجل فرجهم

  1. حسنین دو میوه بهشتی : «وَالتِّینِ وَالزَّیْتُونِ وَطُورِ سِینِینَ» ( تین/۱ و ۲ )
    امام  صادق
    ‌ : منظور از تین امام  حسن   و منظور از زیتون امام  حسین است .( تأویل الایات ، ج ۲ ، ص ۸۱۳)
  2. حسین :جوانمردان «إِنَّهُمْ فِتْیَهٌ آمَنُوا بِرَبِّهِمْ وَزِدْنَاهُمْ هُدًى ». ( کهف/۱۳ )
    ابو مخنف : سر مبارک امام  حسین
    در کوفه ناگهان سرفه ای کرد وآیه فوق را قرائت نمود ( بحارالانوار ، ج ۴۵ ، ص ۳۰۴ )
  3. حسین : سستی در پیمان : «وَلَقَدْ عَهِدْنَا إِلَى آدَمَ مِن قَبْلُ فَنَسِیَ وَلَمْ نَجِدْ لَهُ عَزْمًا». ( طه /۱۱۵ )
    امام  صادق
    : منظور از پیمان خداوند با حضرت آدم کلمات ، محمد و علی و فاطمه و حسن و حسین بود. ( کافی )
  4. حسنین .تعلیم به حضرت آدم «وَعَلَّمَ آدَمَ الأَسْمَاءَ کُلَّهَا ثُمَّ عَرَضَهُمْ عَلَى الْمَلاَئِکَهِ ». ( بقره/۳۱ )                         تفسیرامام  عسگری : اسماء در آیه فوق نام مبارک انبیا ومحمد وعلی و فاطمه و حسن و حسین است .( حدیث ۱۰۰ )
  5. حسین آخرین راه : «وَمَاظَلَمُونَا وَلَـکِن کَانُواْ أَنفُسَهُمْ یَظْلِمُونَ ». ( بقره/۵۷ )
    سکینه دختر امام  حسین
    نقل است که زینب (س) به امام  حسین فرمود: برادر! ما را به حرم جدمان رسول خدا برگردان ،حضرت فرمود : خواهرم ! برای ما راه دیگری نیست .آنگاه امام  گریست و آیه فوق را قرائت نمود. ( موسوعه کلمات الحسین )
  6. حسین خدا را شاهد می گیرم : « قَالَ إِنِّی أُشْهِدُ اللّهِ وَاشْهَدُواْ أَنِّی بَرِیءٌ مِّمَّا تُشْرِکُونَ» .(هود /۵۴ ) 
    درمقاتل معتبر آمده ، امام  حسین
    روز عاشورا میان میدان ایستاد و آیه فوق را قرائت نمود. ( خصائص الحسینیه ، ص ۳۵۷ )
  7. حسین مقابل اهل حرم : «وَلاَ تَقْتُلُواْ النَّفْسَ الَّتِی حَرَّمَ اللّهُ إِلاَّ بِالحَقِّ ... » ( اسراء/ ۳۳ )                                              امام  صادق : خدا کشتن به غیر حق را حرام نموده ، امام  حسین را در میان خانواده اش به قتل رساندند . ( بحارالانوار )
  8. حسنین   دو لب مبارک : «أَلَمْ نَجْعَل لَّهُ عَیْنَیْنِ وَلِسَانًا وَشَفَتَیْنِ ». ( بلد/۸ و۹ ) 
    امام  باقر
    : منظور ازعینین رسول خدا و لساناً امیرالمومنین   وشفتین امام  حسن و امام  حسین است.( الحسین فی القرآن )
  9. 22/3/1392چهارشنبه برابرسوم شعبان، روزتولد اباعبدالله الحسین
  10. امام  حسین (ع ) و قرآن2  :بسم الرحمن الرحیم: ائمه ازامام  حسین علیه السلام و قرآن به یک شکل سخن گویند.
  11. زیارت  حسین (علیه السلام ) عَنْ أَبِی عَبْدِ اللَّهِ ع قَالَ: مَنْ أَتَى قَبْرَ الْحسین (ع )عَارِفاً بِحَقِّهِ‏ غَفَرَ [اللَّهُ‏] لَهُ مَا تَقَدَّمَ مِنْ ذَنْبِهِ وَ مَا تَأَخَّرَ.
  12. قرآن حسنه ومحوسیئه :قَالَ الصَّادِقُ (علیه السلام ): مَا یَمْنَعُ التَّاجِرَ مِنْکُمُ الْمَشْغُولَ فِی سُوقِهِ إِذَا رَجَعَ إِلَی مَنْزِلِهِ أَنْ لا یَنَامَ حَتَّی یَقْرَأَ سُورَةً مِنَ الْقرآن فَتُکْتَبَ لَهُ مَکَانَ کُلِّ آیَةٍ یَقْرَوهَا عَشْرُ حَسَنَاتٍ وَ یُمْحَی عَنْهُ عَشْرُ سَیِّئَاتٍ‏ (کافی، ج 2، ص 611).
  13. موجب بهشت گریه برای حسین:من بکی أو أبکی غیره و لو واحدا  ضمنا له علی الله الجنة ..(مثیرالاحزان، ص 14).
  14. اهل بهشت حاملان قرآن: قَالَ رَسُولُ اللَّهِ (ص): حَمَلَةُ الْقرآن عُرَفَاءُ أَهْلِ الْجَنَّةِ درک و شناختن، معرفت وعرفان است.
  15. زیارت  حزین مانند قرائت حزین:قَالَ الصَّادِقُ (علیه السلام ): إِذَا أَرَدْتَ زِیَارَةَ الْحسین (علیه السلام ) فَزُرْهُ وَ أَنْتَ حَزِینٌ‏ (کافی، ج 4، ص 587).
  16. قرائت حزین مانند زیارت  حزین:قَالَ الصَّادِقُ (علیه السلام ): إِنَّ الْقرآن نَزَلَ بِالْحُزْنِ فَاقْرَءُوهُ بِالْحُزْنِ‏ (کافی، ج 2، ص 614)
  17. زیارت  با تأنی مانند قرائت با تأنی است: قَالَ الصَّادِقُ (علیه السلام ) وَ امْشِ حَافِیاً وَ امْشِ مَشْیَ الْعَبْدِ الذَّلِیلِ‏ (کاملالزیارات، ص 133)
  18. قرائت با تأنی مانند زیارت  با تأنی است: تلاوت قرآن آدابى دارد وترتیل، اولین ادب آن است.رَتِّلِ الْقرآن تَرْتِیلا (مزمل/ 4)
  19. زیارت  امام  حسین (علیه السلام ) قَالَ سَأَلْتُهُ عَنْ زِیَارَةِ قَبْرِ الْحسین (علیه السلام ) فَقَالَ إِنَّهُ أَفْضَلُ مَا یَکُونُ مِنَ الاعْمَالِ" (کاملالزیارات، ص 147).
  20. قرائت قرآن، زیارت  امام  حسین (علیه السلام ) افضل اعمال، رَسُولِ اللَّهِ (ص):الاعْمَالِ أَفْضَلُ عِنْدَ اللَّهِ قَالَ قِرَاءَةُ الْقرآن (جامع‏الاخبار)
  21. إِنَّ الْجِبَالَ تَقَطَّعَتْ وَ انْتَثَرَتْ وَ إِنَّ الْبِحَارَ تَفَجَّرَتْ وَ إِنَّ الْمَلائِکَةَ بَکَتْ أَرْبَعِینَ صَبَاحاً عَلَی الْحسین (علیه السلام ) (کامل الزیارات)
  22. کوهها برقرآن وامام  حسین (علیه السلام ) خاشع هستند :لَوْ أَنْزَلْنا هذَا الْقرآن عَلی جَبَلٍ لَرَأَیْتَهُ خاشِعاً مُتَصَدِّعاً مِنْ خَشْیَةِ اللّهِ‏.(حشر/ 21)
  23. به خدا پناه برید ازشرشیطان: درزیارت  حسین (علیه السلام ): الصَّادِقُ (علیه السلام ) اللهم إنی أعوذ بک من وسوسة الشیطان (کامل الزیارات)
  24. ازشرشیطان در مورد هردو باید به خدا پناه برد:« فَإِذا قَرَأْتَ الْقرآن فَاسْتَعِذْ بِاللّهِ مِنَ الشَّیْطانِ الرَّجِیمِ‏» (نحل/ 98.)
  25. شکایت امت کردامام  حسین (علیه السلام ) فرزند پیامبردرقتلگاه کربلا:«اللهم إنی أشکو إلیک ما یفعل بابن بنت نبیک‏» (إرشاد مفید)
  26. شکایت ترک قرآن! ازمردم در قیامت : «وَ قالَ الرَّسُولُ یا رَبِّ إِنَّ قَوْمِی اتَّخَذُوا هذَا الْقرآن مَهْجُوراً» (فرقان/ 30)
  27. حق فرزند به تربت حسین کام بازکند: قَالَ الصَّادِقُ (علیه السلام ): حَنِّکُوا أَوْلادَکُمْ بِتُرْبَةِ الْحسین (علیه السلام ) فَإِنَّهَا أَمَانٌ‏ (تهذیب‏الاحکام).
  28. حق فرزند تعلیم قرآن اوست: حَقُّ الْوَلَدِ عَلَی الْوَالِدِ أَنْ یُحَسِّنَ اسْمَهُ وَ یُحَسِّنَ أَدَبَهُ وَ یُعَلِّمَهُ الْقرآن (نهج‏البلاغه، حکمت 399).
  29. زیارت  حسین مکررباشد :الصَّادِقُ (علیه السلام ):أَنْ تَزُورَ قَبْرَ الْحسین (علیه السلام ) فِی الْجُمْعَةِ خَمْسَ مَرَّاتٍ وَ فِی کُلِّ یَوْمٍ مَرَّةً (تهذیب‏الاحکام)
  30. قرائت هرروزقرآن عَهْدُ اللَّهِ إِلَی خَلْقِهِ فَقَدْ یَنْبَغِی لِلْمَرْءِ الْمُسْلِمِ أَنْ یَنْظُرَفِی عَهْدِهِ وَأَنْ یَقْرَأَ مِنْهُ فِی کُلِّ یَوْمٍ خَمْسِینَ آیَةً (کافی)
  31. عدم فهم حسین وقرآن دلیل قفل قلب است: امام  حسین (علیه السلام ) به دشمنان فرمود:« فطبع الله علی قلوبکم‏» (مقتل خوارزمی)‏.
  32. عدم فهم قرآن و امام  حسین علیه السلام دلیل قفل قلب است: «أَ فَلا یَتَدَبَّرُونَ الْقرآن أَمْ عَلی قُلُوبٍ أَقْفالُها» (محمد/ 24)
  33. عنایت به معلم قرآن: امام  حسین هزاردینارداد به معلم قرآن،گفتند: خیلی زیاد پول مى‏دهى. گفت: معلم قرآن است.
  34. سوره فجرقرآن بنام حسین است: با دلی آرام ازخدا راضى وخدا نیز از او راضى.«یَا أَیَّتُهَا النَّفْسُ الْمُطْمَئِنَّهُ» (فجر/ 27)
  35. عامل به قرآن‏: امام  حسینعلیه السلام درسفر به کربلا فرمود: خواه شهید شویم، خواه پیروز، هدف انجام تکلیف است.
  36. نماز،جهاد ،عمل به قرآن:امام  حسینعلیه السلام ظهرعاشورا سیماى قرآن مجسم پروردگار«العابدون الحامدون»(توبه/112)
  37. سیماى حسین(علیه السلام) درقرآن :خطبه ها ،اهداف، صحنه‏ها ، مسائل کربلا ، جهاد، تصمیم، عشق، ایمان، خلوص،شهادت‏.
  38. امام  حسین وعدم بیعت با یزید ملاک آیه قرآن «انّما یرید اللّه لیذهب عنکم الرّجس اهل‏البیت و یطهّرکم تطهیرا»(احزاب/33)
  39. استناد وصیت‏ نامه‏ امام  قبل ازحرکت به کربلا به قرآن فرمودند:«و ما توفیقى الا باللّه علیه توکّلت و الیه انیب»(هود/88)
  40. برای خروج ازمدینه به مکه (28 رجب) آیه تلاوت:«فخرج منها خائفا یترقّب قال ربّ نجّنى من القوم الظالمین»(قصص/21)
  41. درراه مکه ازجن و فرشته براى یارى : امام  فرمودند:«اینما تکونوا یدرککم الموت و لو کنتم فى بروج مشیّدة» (نساء/78)
  • حسین صفرزاده
۰۸
تیر

بسم الله الرحمن الرحیم

اللهم صل علی محمد وآل محمد وعجل فرجهم2-

  1. فضیلت های امام  حسین اگرعلاقه به امام  حسین دارید وایشان را دوست دارید کسب فضایل وروش ومنش ازآموزهای حضرت از واجبات است. 2-
  2. آیات قرآن کریم در شأن امام  حسین (علیه السلام)به مناسبت سوم شعبان، روزتولد اباعبدالله الحسین (علیه السلام)
  3. حسنین (علیها السلام) لؤلؤ و مرجان: «یَخْرُجُ مِنْهُمَا اللُّؤْلُؤُ وَ الْمَرْجانُ» (رحمن /۲۲ ازامام  صادق (علیه السلام): «لؤلؤ و مرجان» امام  حسن و امام  حسین(علیها السلام)هستند.(تفسیر برهان)
  4. حسنین(علیه السلام): رشته محکم : «... فَقَدِ اسْتَمْسَکَ بِالْعُرْوَهِ الْوُثْقى لاَ انْفِصامَ لَها...» ( بقره/۲۵۶)
    رسول اکرم صلی الله علیه وآله: هر گاه خواهید به رشته محکمی چنگ زنید، علی و حسن و حسین را به ولایت گیرید.( کامل الزیارات)
  5. حسین (علیه السلام) : پیروزی بزرگ : «یا لَیْتَنِی کُنْتُ مَعَهُمْ فَأَفُوزَ فَوْزاً عَظِیماً» (نساء/۷۳)
    امام  رضا (علیه السلام) :اگر دوست داری که درمکان های بنا شده در بهشت با پیامبر وخاندانش باشی ، پس قاتلان حسین (علیه السلام) لعنت نما اگر دوست داری به ثواب شهیدان راه حسین (علیه السلام) رسی بگو: کاش با آنان بودم و به کامیابی بزرگی می رسیدم (امالی صدوق)
  6. حسنین (علیه السلام) خویشاوندان پیامبر: «وَ اعْبُدُوا اللَّهَ وَ لا تُشْرِکُوا بِهِ شَیْئاً وَ بِالْوالِدَیْنِ إِحْساناً وَ بِذِی الْقُرْبى...» (نساء ۳۶)
    امام  صادق
    : منظور از والدین  رسول خدا و علی   منظور از  ذی القربی  حسن و حسین است. (بحارالانوار)
  7. حسین : نفس مطمئنه: «یا أَیَّتُهَا النَّفْسُ الْمُطْمَئِنَّهُ ارْجِعِی إِلى رَبِّکِ راضِیَهً مَرْضِیَّهً» (فجر)
    امام  صادق
    : سوره فجر را در نمازهای واجب و مستحب خود بخوانید ، که آن سوره امام  حسین است .
    منظورنفس مطمئنّه، حسین بن علی
    دارای روح آرام یافته‌، هم خدا از او راضی و هم او از خدا راضی است.(بحارالانوار)
  8. حسین را بشارت دادند: «قُلْنا یا نارُ کُونِی بَرْداً وَ سَلاماً عَلى إِبْراهِیمَ» (انبیاء ، ۶۹)
    رسول خدا
    : پسرم تو روزی به عراق روی و به شهادت رسی و جماعتی با تو به شهادت رسند وجنگ برای تو و اصحابت سرد و سالم شود. پس فرمود: به خدا قسم ! اگر ما را به قتل رسانند ، ما وارد بر پیامبرمان شویم .(بحارالانوار)
  9. حسین وپاداش بسیار زیبا: «وَ یُبَشِّرَ الْمُؤْمِنِینَ الَّذِینَ یَعْمَلُونَ الصَّالِحاتِ أَنَّ لَهُمْ أَجْراً حَسَناً».

 

  1. حسین پرسش و پاسخهاى قرآنى(ج‏2)  وظیفه ما درباره‏ى نام و نامگذارى فرزندانمان چیست؟
  2. این که نامها نشانه ایمان، تفکر، عقل، موضعگیرى و گرایش و عشق انسان است همان‏گونه که   امام حسین  علیه السلام نام فرزندان پسر خود را على گذارد یا زنان خراسان همین که شنیدند نوه امام سجاد (یحیى‏) مظلومانه شهید شده، نام پسران خود را یحیى گذاردند.
  3. حسین و یا وجود 300 روستاى على آباد در ایران، نشانه عشق مردم به على‏بن‏ابیطالب است.البته نامگذارى نابجا به شدت مورد انتقاد قرآن است.
  4. حسین قرآن مى‏فرماید: چرا فرشتگان را به نام دختران نامگذارى مى‏کنید. «3»
  5.  حسین جمله‏ى  امام حسین ‏ درد دل است. برایتان بخوانم و معنا کنم. «مِنْ هَوَانِ الدُّنْیَا عَلَى اللَّهِ عَزَّ وَ جَلَّ أَنَّ رَأْسَ یَحْیَى‏ بْنِ زَکَرِیَّا أُهْدِىَ إِلَى بَغِىٍّ مِنْ بَغَایَا بَنِى إِسْرَائِیلَ» (إرشادمفید، ج 2، ص 132) مى‏گوید: دنیا پست است، چون  امام حسین ‏ با هر کس به گونه‏اى صحبت مى‏کرد. به این آقا گفت: آقا براى چه مى‏گویى مخالفت نکنم؟ یزید پول دارد؟ پول داشته باشد. یزید مرید دارد؟ مرید داشته باشد. دنیا به اهل حق وفادار نیست. پیغمبر بزرگوارى به نام یحیى‏ را کشتند و سرش را براى یک زنا زاده بردند. این وضع دنیاست. براى این که دل یک زنا زاده خوش بشود، سر یحیى‏ پیغمبر را برایش بردند.
  6. حسین امام‏حسین(علیه السلام )عزادارى    7     8 - جایگاه  امام حسین (علیه السلام ) و پیامبران الهى ..... ص : 6
  7. حسین با یک نگاه ساده، آدم تاریخ انبیا را که مى‏بیند، مشکلاتش را مى‏بیند، مشکلات  امام حسین (علیه السلام ) بیش‏تر بوده است. مشکل حضرت یحیى‏ چه بود؟ شاهى زمان او بود و عاشق دخترى شد. خواست ازدختر استفاده‏ى جنسى و شهوتى کند، دختر گفت: اگر مى‏خواهى من از آن تو باشم باید یحیى‏ پیغمبر را بکشى و او به خاطر رسیدن به فحشاى خود، پیغمبر خدا را گرفت و سرش را بریدند و در طشت گذاشتند، این را شیعه و سنى به قطع مى‏گویند. در تاریخ هم هست. خود  امام حسین ‏ هم در سخنانش بر این تکیه مى‏کند که دنیا این قدر پست است که به خاطر یک دختر فاحشه پیغمبر را مى‏کشند.
  8. حسین مصیبت حضرت یحیى: سر مبارکش را که در طشت گذاشتند، همان مصیبت را  امام حسین  (علیه السلام ) هم داشت. حضرت زکریا پدر حضرت یحیى تحت تعقیب قرار گرفت و به باغى رفت. مأموران ریختند پیغمبر بزرگوار را بکشند، یک درخت توخالى بود، حضرت زکریا در آن رفت. مأمورین شاه آمدند درخت را اره کردند. پیغمبر را از وسط دو نیم کردند، در کربلا هم بیش از ده‏ها زخم بر بدن  امام حسین  زدند. من که نگاه مى‏کنم هر مشکل و مصیبت هر پیغمبرى را  امام حسین  (علیه السلام ) داشته است.
  9. حسین امام باقر (علیه السلام ) فرمود: خداوند به خاطر خون حسین (علیه السلام ) سه کار کرد: 1- امامت در نسل حسین (علیه السلام ) قرار داده شد 2- دعا در کنار قبرش مستجاب مى‏شود. امام صادق (علیه السلام ) چنین فرمود: حسین (علیه السلام ) خونش را داد تا مردم از جهل بیرون آیند. امام کاظم (علیه السلام ) فرمود: «مَنْ زَارَ الْحسین ع عَارِفاً بِحَقِّهِ کَتَبَ اللَّهُ لَهُ ثَوَابَ أَلْفِ حَجَّهٍ مَقْبُولَهٍ وَ أَلْفَ عُمْرَهٍ مَقْبُولَهٍ وَ
  10. غَفَرَ لَهُ مَا تَقَدَّمَ مِنْ ذَنْبِهِ وَ مَا تَأَخَّرَ» (أمالى طوسى، ص 214) هرکس قبر حسین‏ (علیه السلام ) را با معرفت زیارت  کند «غَفَرَ لَهُ مَا تَقَدَّمَ مِنْ ذَنْبِهِ وَ مَا تَأَخَّرَ» خدا گناهان گذشته و آینده‏اش را مى‏بخشد. امام رضا (علیه السلام ) فرمود: شهادت حسین (علیه السلام ) جگر ما را خون کرده و اشک ما را جارى ساخته است و عزیز ما را ذلیل کردند. امام جواد در باره‏ى اما حسین (علیه السلام ) فرمود: آسمان بر کسى نگریست، مگر بر یحیى‏ بن زکریا و حسین (علیه السلام ) بن على. امام هادى در باره‏ى  امام حسین  (علیه السلام ) زیارت  جالبى دارد که مى‏گوید: «أَشْهَدُ أَنَّکَ قَدْ أَقَمْتَ الصَّلَاهَ» (کافى، ج 4، ص 574) امام عسکرى (علیه السلام ) فرمود: علامت مؤمن چند چیز است، که یکى زیارت  اربعین است.
  11. اثر ترک مباحثه امام رضا با صائبى بخاطر نماز ..... ص : 7
  12. به ساده ترین چیز ما نماز را عقب مى‏اندازیم. عالم به زمان.  امام حسین (علیه السلام ) ظهر عاشورا گفت: الآن وقت نماز است. آقا! دشمن مسلح روبروى ماست. فرمود: الان وقت نماز است. استفاده کنیم از زمان توجه به زمان داشته باشیم.
  13. حضرت یحیى‏ بچگى پیغمبر بود. بچه مى‏تواند امام باشد. امام جواد و امام مهدى (علیهما السلام) در بچگى به امامت رسیدند
  14. .  امام حسین (علیه السلام ) در کربلا بچه‏ها را با خودش برد یعنى بچه در جبهه نقش داشت. رهبر ما فرمود رهبر من همان بچه سیزده ساله بود یعنى این همه سردار و سرلشگر و امام جمعه و طلبه امام نگفت رهبر من این است یعنى بچه سیزده‏
  15. «أَیْنَ الْحَسَنُ أَیْنَ الْحُسَیْنُ أَیْنَ أَبْنَاءُ الْحُسَیْنِ صَالِحٌ بَعْدَ صَالِح» (بحارالانوار، ج 99، ص 106) بیایید گریه کنیم که چطور خط کور شد؟ ما باید رهبرمان على باشد. چطور شد که امام حسن و  امام حسین (علیه السلام ) تار و مار شدند؟ چطور بچه‏هاى  امام حسین (علیه السلام ) را شهید کردند؟ حتى نوه امام سجاد (علیه السلام ) را هم شهید کردند. مردم ایران آنوقت از بس خوب بودند زنهایشان گفتند: هرکس بچه‏اى زایید به کورى چشم دشمنان اسمش را یحیى‏ مى‏گذاریم. تا نام یحیى‏ محو نشود. «أَیْنَ بَقِیَّهُ اللَّهِ الَّتِى لَا تَخْلُو مِنَ الْعِتْرَهِ الْهَادِیَه»
  16.  قرآن‏واهل‏بیت(علیه السلام )(2)    5     5 - توجه به نام گذارى در مورد فرزندان ..... ص : 5
  17. گاهى وقتها با اسم مبارزه مى‏کردند مبارزه با حکومت مى‏کردند امام سجاد پسرى داشت به نام زید شهید شد زید پسرى داشت به نام یحیى‏ شهید شد یکسال دیگر حضرت یحیى‏ نوه امام سجاد شهید شد تمام زنان استان خراسان گفتند به کورى چشم دشمنان هر زنى امسال توى این استان پسر بزاد اسم پسرش را مى‏گذاریم یحیى‏ تا فکر نکنند که اگر یحیى‏ کشته شد این نسل ور افتاد وقتى معاویه دستور داد اسم على را روى بچه‏تان نگذارید  امام حسین (علیه السلام ) فرمود به کورى چشم معاویه همه بچه هایم را مى‏گذارم على،  امام حسین (علیه السلام ) سه تا پسر داشت همه را گذاشت على، على اکبر، على اوسط، على اصغر،
  18.   زیبایى‏هاى‏عاشورا- توجه به مشکلات و سختى‏هاى گذشتگان ..... ص : 3
  19. 19- توجه به تاریخ، این یک ارزش است امام سجاد (علیه السلام ) مى‏فرماید توى راه که مى‏رفتیم کربلا «خَرَجْنَا مَعَ الْحُسَیْنِ (علیه السلام )» با حسین‏ از مکه خواستیم بیاییم کربلا «فَمَا نَزَلَ مَنْزِلًا» هر منزلى که پیاده مى‏شدیم براى استراحت‏ «وَ لَا ارْتَحَلَ مِنْهُ» و هر منزلى که مى‏خواستند از منطقه‏اى کوچ کنند چه آنوقتى که مى‏نشستند و چه آنوقتى که مى‏رفتند «إِلَّا ذَکَرَ یَحْیَى‏ بْنَ زَکَرِیَّا وَ قَتْلَه» (بحارالانوار/ ج 45/ ص 89) در هر نشست و حرکتى یاد حضرت زکریا مى‏افتاد چون مردم سر حضرت یحیى‏ را بریدند بخاطر اینکه زن فاحشه‏اى علاقمند شده بود این کشته بشود مثلًا مى‏گفت بعضى از مردم به قدرى نا اهل هستند که براى رضاى یک زن فاحشه سر پیغمبر را مى‏برند آنوقت اینرا هى مى‏گفت اینکه  امام حسین ‏ در هر نشست و برخاستى مى‏گفت مى‏خواهد بگوید توجه به تاریخ یعنى اى کسانى که با من هستید ممکن است براى رضاى یزید بن معاویه سر من را هم ببرند یعنى تاریخ تکرار مى‏شود.
  20. بهشت مال کسى است که بلندپروازى نکند. قَالَ الصَّادِقُ (علیه السلام ): «إِنَّ مَنْ تَوَاضَعَ لِلَّهِ رَفَعَهُ اللَّهُ» (کافى/ ج 2/ ص 122) اگر تواضع کنى خدا تو را بالا مى‏برد. اگر  امام حسین (علیه السلام ) رفت زیر سم اسب، گنبدش طلا مى‏شود. تکبر و بزرگى مال خداست‏
  21. برنامه درسهایى از قرآن سال 67 امام‏حسین(علیه السلام )عزادارى 7 8 - جایگاه  امام حسین (علیه السلام ) و پیامبران الهى ..... ص : 6
  22. مصیبت حضرت یحیى: سر مبارکش را که در طشت گذاشتند، همان مصیبت را  امام حسین (علیه السلام ) هم داشت. حضرت زکریا پدر حضرت یحیى تحت تعقیب قرار گرفت و به باغى رفت. مأموران ریختند پیغمبر بزرگوار را بکشند، یک درخت توخالى بود، حضرت زکریا در آن رفت. مأمورین شاه آمدند درخت را اره کردند. پیغمبر را از وسط دو نیم کردند، در کربلا هم بیش از ده‏ها زخم بر بدن  امام حسین ‏ زدند. من که نگاه مى‏کنم هر مشکل و مصیبت هر پیغمبرى را  امام حسین  (علیه السلام ) داشته است.
  23. برنامه درسهایى از قرآن سال 67 امام‏حسین(علیه السلام )وقرآن 8 8 -  امام حسین (علیه السلام ) در کلام امامان معصوم ..... ص : 6
  24. غَفَرَ لَهُ مَا تَقَدَّمَ مِنْ ذَنْبِهِ وَ مَا تَأَخَّرَ» (أمالى طوسى، ص 214) هرکس قبر حسین‏ (علیه السلام ) را با معرفت زیارت  کند «غَفَرَ لَهُ مَا تَقَدَّمَ مِنْ ذَنْبِهِ وَ مَا تَأَخَّرَ» خدا گناهان گذشته و آینده‏اش را مى‏بخشد. امام رضا (علیه السلام ) فرمود: شهادت حسین (علیه السلام ) جگر ما را خون کرده و اشک ما را جارى ساخته است و عزیز ما را ذلیل کردند. امام جواد در باره‏ى اما حسین (علیه السلام ) فرمود: آسمان بر کسى نگریست، مگر بر یحیى بن زکریا و حسین (علیه السلام ) بن على. امام هادى در باره‏ى  امام حسین  (علیه السلام ) زیارت  جالبى دارد که مى‏گوید: «أَشْهَدُ أَنَّکَ قَدْ أَقَمْتَ الصَّلَاهَ» (کافى، ج 4، ص 574) امام عسکرى (علیه السلام ) فرمود: علامت مؤمن چند چیز است، که یکى زیارت  اربعین است.
  25. اسماعیل: ابراهیم کعبه را تأسیس کرد. ابراهیم مکه را ساخت، اسماعیل‏ هم کارگرش بود. وقتى خواست کعبه را بسازد «وَ إِذْ یَرْفَعُ إِبْراهیمُ الْقَواعِدَ مِنَ الْبَیْتِ وَ إِسْماعیلُ رَبَّنا تَقَبَّلْ مِنَّا إِنَّکَ أَنْتَ السَّمیعُ الْعَلیمُ» (بقره/ 127) حضرت ابراهیم پایه‏هاى کعبه را بالا برد و دعا کرد و گفت: «تَقَبَّلْ مِنَّا» ولى در کربلا مى‏بینیم  امام حسین ‏ على اصغر را بالا برد و گفت: «تَقَبَّلْ مِنَّا»
  26. قصه‏ى آدم را مى‏خوانیم. حضرت آدم از گندم نگذشت و حسین‏ از همه چیز گذشت. مى‏آییم در سوره‏ى صافات قصه‏ى ابراهیم را مى‏خوانیم. ابراهیم از یک اسماعیل‏ گذشت و  امام حسین ‏ از همه‏ى اسماعیل‏هایش گذشت. ابراهیم موقتاً از هاجر گذشت و  امام حسین ‏ از زینب براى همیشه گذشت. مى‏آییم سراغ قصه‏ى عیسى خواستند او را بکشند اما نتوانستند «وَ ما قَتَلُوهُ وَ ما صَلَبُوهُ» (نساء/ 157) ولى  امام حسین ‏ را هم قتلوه و هم سرش را بر سر نیزه کردند. مى‏آییم سراغ قصه‏ى اسماعیل‏، اسماعیل‏ کودک کعبه بود. آب زمزم جوشید، براى کودک کربلا آب نهر هم نرسید. شیرین ترین کار ابراهیم شکستن بت سنگى بود. و  امام حسین  بت انسانى را شکست. ابراهیم که از اسماعیل‏ گذشت، خودش و پسرش شهید نشدند.  امام حسین  خودش و پسرانش شهید شدند. زن و بچه‏ى ابراهیم اسیر نشدند،
  27. برنامه درسهایى از قرآن ..امربه‏معروف - در امر به معروف توجه به نقطه قوت اثر بیشترى دارد .....
  28. شیوه‏هاى امر به معروف و نهى از منکر، مسئله استفاده از روحیه ملى گرایى، وطن پرستى شرک است. اما وطن دوستى یک کمال است. قرآن مى‏فرماید: فلان قوم بد هستند. مى‏گوییم: چرا؟ مى‏فرماید: «أَخْرَجُوکُمْ مِنْ دِیَارِکُمْ» (ممتحنه/ 9) شما را از خانه هایتان بیرون کردند. پیداست که علاقه به خانه یک ارزش است و اگر کسى کسى را از خانه‏اش بیرون کند ظلم است.
  29. ما در جبهه افرادى را داشتیم که ارمنى بودند. مى‏گفتند: ایران وطن من است. روى حساب عشق به وطن به کسى که به وطن او هجوم آورده است دفاع کند. گاهى وقتها بچه‏ها در تاریخ تجدید مى‏شوند. ولى اگر تاریخ شهرشان باشد علاقه به خواندن آن دارند. زبان مثل کلید است. از اینطرف بچرخانى قفل مى‏شود. از اینطرف در باز مى‏شود. مى‏شود آدم طورى برخورد کند که ببندد یا باز کند. شخصى خدمت پیغمبر آمد و حضرت فرمود: کجایى هستى؟ گفت: اهل نینوا هستم. تا گفت: اهل نینوا هستم. نفرمود: همانجایى که  امام حسین (علیه السلام ) کشته مى‏شود. فرمود: آنجا شهر حضرت یونس‏ است. بعد فرمود: حضرت یونس هیچ کس را تحقیر نمى‏کرده است. یعنى شما همشهرى او هستى. شما هم باید احترام مردان خدا را داشته باشى.
  30. «إِنَّ فِرْعَوْنَ عَلا فِى الْأَرْضِ وَ جَعَلَ أَهْلَها شِیَعاً یَسْتَضْعِفُ طائِفَهً مِنْهُمْ یُذَبِّحُ أَبْناءَهُمْ وَ یَسْتَحْیى نِساءَهُمْ إِنَّهُ کانَ مِنَ الْمُفْسِدینَ» (قصص/ 4). فرعون خیلى بلند پروازى مى‏کرد. کسى که بگوید من! خدا دماغش را به خاک مى‏مالد. شیطان گفت: «أَنَا خَیْرٌ مِنْهُ خَلَقْتَنى مِنْ نارٍ وَ خَلَقْتَهُ مِنْ طینٍ» (اعراف/ 12) من بهترم! قرآن مى‏فرماید: «تِلْکَ الدَّارُ الْآخِرَهُ نَجْعَلُها لِلَّذینَ لا یُریدُونَ عُلُوًّا فِى الْأَرْضِ وَ لا فَساداً وَ الْعاقِبَهُ لِلْمُتَّقینَ» (قصص/ 83) بهشت مال کسى است که بلندپروازى نکند. قَالَ الصَّادِقُ (علیه السلام ): «إِنَّ مَنْ تَوَاضَعَ لِلَّهِ رَفَعَهُ اللَّهُ» (کافى/ ج 2/ ص 122) اگر تواضع کنى خدا تو را بالا مى‏برد. اگر  امام حسین (علیه السلام ) رفت زیر سم اسب، گنبدش طلا مى‏شود. تکبر و بزرگى مال خداست. انسان نباید متکبر باشد. فرعون گردن کلفتى کرد. گردن کلفتى شاه و وزیرانش تمام شد و 22 بهمن آمد. «وَ جَعَلَ أَهْلَها شِیَعاً». مردم را گروه گروه کرد. براى هر گروهى یک برنامه‏اى ریخت. «یَسْتَضْعِفُ طائِفَهً مِنْهُمْ یُذَبِّحُ أَبْناءَهُمْ». پسران مردم را مى‏کشت. «إِنَّهُ کانَ مِنَ الْمُفْسِدینَ» او از انسانهاى مفسد بود. فتوکپى این فرعون واقعى در زمانهاى ما نیز بوده است. اگر بدانید الآن عراق چه وضعى دارد. فقر و بدبختى و ... الآن 100 دلار به عراق بدهى یک گونى اسکناس به تو مى‏دهد. از بس که قیمت اسکناسشان پایین آمده است. این گردن کلفتى‏ها تمام مى‏شود. «وَ نُریدُ أَنْ نَمُنَّ عَلَى الَّذینَ اسْتُضْعِفُوا فِى الْأَرْضِ وَ نَجْعَلَهُمْ أَئِمَّهً وَ نَجْعَلَهُمُ الْوارِثینَ‏» (قصص/ 5)
  31. (کهف /۲) بشارت رسول خدا : برعلی ،جعفر،عقیل ،حمزه ،فاطمه ،حسن و حسین به بهشت ؛ چون آنها مصداق آیه بودند.(بحار)
  32. اللهم صل علی محمد وآل محمد وعجل فرجهم

 

  • حسین صفرزاده
۰۸
تیر

http://hamaseh.erfan.ir/sound/imgarticle/45958_sher4.bmp بسم الله الرحمن الرحیم

اللهم صل علی محمد وآل محمد وعجل فرجهم

  1. فضیلت های امام  حسین اگرعلاقه به امام  حسین دارید وایشان را دوست دارید کسب فضایل وروش ومنش ازآموزهای حضرت از واجبات است.
  2. درقرآن ..اگر قرآن سیدالکلام است، امام  حسین سید الشهداست. « کامل الزیارات، ص
  3. اگرقرآن «و میزانُ قِسط» درزیارت  امام  حسین علیه السلام مى‏خوانیم: «اشهد انّک امرتَ بالقسط» « جامع الاحادیث.
  4. اگر قرآن موعظه‏ى پروردگار است؛ «موعظة من ربّکم» « یونس، 57»، امام  حسین علیه السلام در عاشورا فرمود: عجله نکنید تا شما را به حقّ موعظه کنم. «لا تعجلوا حتّى اعظکم بما یحقّ لکم» « جنّ، 2»
  5. اگر قرآن مردم را به رشد هدایت مى‏کند؛ «یهدى الى الرّشد»، امام  حسین علیه السلام نیز مى‏فرماید: من شما را به راه رشد و سعادت دعوت مى‏کنم. «ادعوکم الى سبیل الرشاد»
  6. اگر قرآن عظیم است؛ «و القرآن العظیم» « حجر، 87» امام حسین علیه السلام نیز سوابق عظیمى دارد. «عظیم السوابق»
  7. در هدف راه و صر ط المستقیم : حرکت به کربلا، به این آیه استناد کردند: «وما توفیقى الا باللّه علیه توکّلت و الیه انیب»او روى آورده‏ام.
  8. اهداف امام  حسین علیه السلام و قرآن‏: دراسلام به همان مقدار که از فساد انتقاد و با آن مقابله شده، نسبت به اصلاح سفارش و تأکید شده.
  9. قرآن تنها به ایمان و تقواى درونى اکتفا نمى‏کند، بلکه اصلاح را لازمه‏ى ایمان و تقوى مى‏شمارد.«آمن و اصلح»و«فمن اتّقى و اصلح».
  10. خداوند خود اوّل مصلح است؛ «و اصلح بالهم» «3» و لذا از مردم نیز خواسته تا اوّل عیب‏هاى خود را اصلاح کنند؛ «تابوا و اصلحوا ...»و سپس به اصلاح جامعه بپردازند. «فاتّقوا اللّه و اصلحوا ذات بینکم» «5» اصلاح گر هرگز به دنبال فتنه انگیزان نمى‏رود، «و اصلح و لا تتّبع سبیل المفسدین» «6» البتّه اصلاحات باید بر معیار عدل و قانون باشد «فاصلحوا بینهما بالعدل و اقسطوا» «1»
  11. امر به معروف و امام  حسین علیه السلام‏ : امر به معروف و نهى از منکر نشانه‏ى وجدان بیدار، سوز و تعهّد، عشق به مکتب، حضور در صحنه و عشق به مردم است. امر به معروف و نهى از منکر سبب دلگرمى نیکوکاران، کنترل خلافکاران و حافظ حقوق مظلومان است.
  12. حسین جامعه‏ى بى‏تفاوت و ساکت، جامعه‏ى مرده و بدون رشد است. حضرت لوط به مردمى که در برابر گناه ساکت بودند فرمود «ألیس منکم رجل رشید» «1» آیا یک انسان رشد یافته در میان شما نیست؟ قرآن شرط بهترین امّت بودن را انجام امر به معروف و نهى از منکر مى‏داند؛ «کنتم خیر امّة اخرجت للناس ...»
  13. نماز و امام  حسین علیه السلام*
  14. اگر قرآن در آغاز بزرگ‏ترین سوره‏ى خود (بقره) مى‏فرماید: «الّذین یؤمنون بالغیب و یقیمون الصلوة» «1» و همچنین در کوچک‏ترین سوره‏ى خود (کوثر) از نماز سخن به میان مى‏آورد، امام  حسین علیه السلام آن را اقامه مى‏نماید. «اشهد انّک قد اقمت الصلوة» *
  15. اگر قرآن مى‏فرماید: «و ارکعوا مع الراکعین» «3»، امام  حسین علیه السلام نماز را با جماعت آن هم در برابر صفوف دشمن برگزار مى‏کند.*
  16. اگر قرآن نحوه‏ى اقامه نماز در میدان جنگ را به پیامبر صلى الله علیه و آله آموزش مى‏دهد؛ «و اذا کنتَ فیهم فاقمت لهم الصلوة فلتقم طائفةٌ منهم معک ولیأخذوا اسلحتهم ...» «4»،
  17. امام  حسین علیه السلام در میدان جنگ‏ نماز را اقامه مى‏فرماید.
  18. امام  حسین در انتظار مهمان:
  19. عملیات والفجر بود که براى دیدن رزمندگان به جبهه رفته بودم. صحبت از گردان شهادت شد.گفتند: براى شکستن خط، 250 نفر داوطلب شهادت لازم داریم، انبوهى از جمعیت هجوم آورده و بر سر انتخاب افراد دعوا شد تا اینکه با قرعه 250 نفر را انتخاب کردند.
  20. حسین شب قبل از آن، یکى از رزمندگان در عالم خواب مى‏بیند که امام  حسین علیه السلام حرم را جارو مى‏کند. مى‏گوید: دویدم جارو را از آن حضرت بگیرم. حضرت فرمود: نه، یاران باوفاى من دارند مى‏آیند، مى‏خواهم خودم حرم را براى زائرانم جارو کنم.
  21. ادب امام  حسین:
  22. امام  حسن و امام  حسین (علیهم السلام)چون امام  حسن صد درهم به فقیر داد امام  حسین 99 درهم داد.  ادب امام  حسن و امام  حسین (علیهم السلام) در آموزش وضو به دیگران‏..
  23. فضیلت درخانواده
  24. افتخار امام  حسین (علیه السلام ) قال النبی صلی الله علیه و اله و سلم: للحسین علیه السلام انت ابن السید و اخ السید، انت امام  و ابن الامام  و اخ الامام ، انت حجة و ابن الحجة و اخ الحجة..
  25. فضیلت گریه .
  26. گریه برای امام  حسین (علیه السلام ) موجب بهشت است، مثل حاملان قرآن:
  27. قَالَ الصَّادِقُ (علیه السلام ): من بکی أو أبکی غیره و لو واحدا ضمنا له علی الله الجنة و من لم یتأت له البکاء فتباکی فله الجنة مثیرالاحزان، ص 14.
  28. افضل اعمال
  29. قَالَ رَسُولُ اللَّهِ (ص): حَمَلَةُ الْقرآن عُرَفَاءُ أَهْلِ الْجَنَّةِ کافی، ج 2، ص 606.
  30. 38. سُئِلَ عَنْ رَسُولِ اللَّهِ (ص): أَیُّ الاعْمَالِ أَفْضَلُ عِنْدَ اللَّهِ قَالَ قِرَاءَةُ الْقرآن جامع‏الاخبار، ص 41. زیارت  امام  حسین (علیه السلام ) مانند قرائت قرآن از افضل اعمال است:
  31. 38. زیارت  امام  حسین (علیه السلام ) مانند قرائت قرآن از افضل اعمال است:
  32. سُئِلَ عَنْ رَسُولِ اللَّهِ (ص): أَیُّ الاعْمَالِ أَفْضَلُ عِنْدَ اللَّهِ قَالَ قِرَاءَةُ الْقرآن جامع‏الاخبار، ص 41.
  33. فضیلت تربت حضرت:
  34. 3. نماز وتربت امام  حسین (علیه السلام )وَ طَابَتِ الارْضُ الَّتِی فِیهَا دُفِنْتُمْ‏ مصباح‏المتهجد، ص 722.حضرت امیر (علیه السلام ) در مراجعت از صفّین به کربلا رسید و کمی خاک آنجا را برداشت و گفت: طوبی لک و آن را بویید. در قیامت از تو مردانی برمی‏خیزند و بی‏حساب به بهشت می‏روند. پیشوای شهیدان، آیة الله الصدر، ص 97.
  35. فضیلت تربت حضرت :
  36. برای کام طفل تا همراه میّت: امام  صادق (علیه السلام ) کیسه زرد ابریشمی داشت که خاک کربلا در آن بود. هنگام نماز بر آن سجده می‏کرد
  37. فضیلت  همراهی با حضرت در اقامه شعائروعزاداری برای امام  حسین (علیه السلام ) قَالَ صَاحِبُ الزَّمَانِ (علیه السلام ): فلاندبنک صباحا و مساء و لابکین لک بدل الدموع دما بحارالانوار، ج 98، ص 320.
  38. فضیلت احساس درد: 8. قطع اعتکاف امام  حسین (علیه السلام) امام  حسن (علیه السلام) اعتکاف را رها کرد و به دنبال گره گشایی  خدمت به دیگران رفت..
  39. غیرت امام  حسین (علیه السلام ) . هشدار امیر المؤمنین (علیه السلام ) قَالَ أَمِیرُ الْمُومِنِینَ (علیه السلام ) یَا أَهْلَ الْعِرَاقِ نُبِّئْتُ أَنَّ نِسَاءَکُمْ یُدَافِعْنَ الرِّجَالَ فِی الطَّرِیقِ أَ مَا تَسْتَحْیُونَ‏ کافی، ج 5، ص 536. غافل از ناموس، مورد لعنت واقع شده است..
  40. اللهم صل علی محمد وآل محمد وعجل فرجهم
  • حسین صفرزاده
۰۸
تیر

 

بسم الله الرحمن الرحیم ..

اللهم صل علی محمد وآل محمد وعجل فرجهم

فضیلت مسجد کوفه ومسجد حنانه و اعمال آن  و زیارت جناب مسلم وهانی ومختاراست

  1. اما فضیلت مسجد کوفه:
  2. کوفه یکى از آن چهار بلدى که حق تعالى آن را اختیار فرموده : به طُورسینین تفسیرشده وکه حرم خدا و حرم رسول صلى الله علیه و آله و حرم امیرالمؤ منین علیه السلام است  و یک درهم تصدّق در آن حساب مى شود به صد درهم ودورکعت نماز در آن حساب مى شود به صد رکعت.
  3. بس است در شرافت آن که یکى از آن چهار مسجدى است که سزاوار است شَدِّرِحال شود به سمت آنها بجهت درک فیوضات آنها و یکى از آن مواطن است که مسافر مخیّر است در آن مابین قصر و اتمام نماز
  4. امام صادق علیه السلام فرمود: حضرت نوح علیه السلام کشتى خود را در مدّت هشتاد سال ساخت. و محلّ ساخت کشتى، مسجد کوفه‏ وطول کشتى حدود 400 متر وعرض آن حدود 40 متر بوده است.
  5. در روایات آمده، آغاز سیر کشتى اوّل ماه رجب واز مسجد کوفه‏ بوده است.
  6. محل ساخت کشتى، در بیابان خشک و دور از دریا و به گفته‏ى روایات، مسجد کوفه‏ بود که این، تمسخر کافران را به دنبال داشت.
  7. امام رضا علیه السلام فرمودند: مسجد کوفه‏، خانه نوح بوده است و مراد از «دَخَلَ بَیْتِیَ مُؤْمِناً» کسانى هستند که وارد مسجد کوفه‏ شوند.
  8. حضرت على علیه السلام که علم غیب مى‏داند، براى چه به مسجد کوفه‏ رفت و به شهادت رسید؟
  9. حضرت على علیه السلام مى‏فرمود: «واللّه ابن ابیطالب آنس بالموت من الطفل بثدى امّه» به خدا سوگند انس من به مرگ از انس طفل به سینه مادرش بیشتر است. و هنگام ضربت خوردن در محراب مسجد کوفه‏ فرمود: «فزت و ربّ الکعبة» به پروردگار کعبه سوگند که رستگار شدم.
  10.  
    مطابق حدیثى در تهذیب‏الاحکام، فرو رفتن آب در نقطه‏اى بود که امروز مسجد کوفه‏ است.

 

  1. درروایات وارد شده که محلّ نماز پیغمبران است و محلّ نماز حضرت مهدى صلوات اللّه علیه خواهد شد
  2. در روایتى هزار پیغمبر و هزار وصىّ پیغمبر در آن نماز کرده و از بعضى روایات استفاده شود که مسجد کوفه افضل است از مسجد اقصى که در بیت المقدّس است
  3. امام محمّد باقر علیه السلام فرمود اگر مردم بدانند که چه فضیلت دارد مسجد کوفه هر آینه از شهرهاى دور تهیّه زاد وراحله کنند و بسوى این مسجد بیایند وفرمود که نماز واجب درآن برابر با حج مقبول ونافله برابرعمره مقبوله
  4. روایت دیگرنماز فریضه و نافله در آن مثل حجّ و عمره اى است که با رسول خدا صلى الله علیه و آله کرده باشند.
  5. شیخ کلینى و غیر او از مشایخ عظام روایت کرده اند از هارون بن خارجه که حضرت صادق علیه السلام به من فرمود اى هارون چه مقدار مسافت است بین تو و بین مسجد کوفه یک میل مى شود گفتم نه فرمود بجا مى آورى همه نمازهاى خود را در آنجا گفتم نه فرمود اگر من نزدیک آن مسجد بودم امید داشتم که از من فوت نمى شد یک نمازدرآن وهیچ مى دانى که چیست فضیلت آن موضع نبوده بنده صالحى و نه پیغمبرى مگرآنکه نماز گذارده در مسجد کوفه
  6. حتّى آنکه رسول خدا صلى الله علیه و آله در شبى که او را به معراج مى بردند جبرئیل به آن حضرت گفت مى دانى که در کجائى یا رسول اللّه الان مقابل مسجد کوفه مى باشى فرمود پس رخصت بطلب از پروردگار من تا بروم در آن و دو رکعت نماز گذارم پس جبرئیل از حق تعالى اذن طلب کرد حق تعالى اذن مرحمت فرمود پس فرود آورد آن حضرت را و آن جناب دو رکعت نماز گذاشت درآن
  7. و بدرستى که جانب راست آن باغى است از باغهاى بهشت و میان آن باغى است از باغهاى بهشت و عقب آن باغى است از باغهاى بهشت و بدرستى که نماز واجب در آن برابر است با هزار نماز و نافله در آن مقابلست با پانصد نماز و نشستن در آن بدون تلاوت و ذکر عبادتست و اگر مردم بدانند که چه فضیلت است در آن بیایند بسوى آن اگرچه به رَوِش کودکان خود را بر زمین کشند
  8. و در روایت دیگر است که نماز واجب در آن مقابل حجّ است و نماز نافله مقابل عمره و گذشت در ذیل زیارت هفتم حضرت امیر علیه السلام اشاره به فضیلت این مسجد شریف و از بعضى روایات معلوم مى شود که جانب راست این مسجد افضلست از جانب چپ آن .
    اعمال مسجد کوفه
  9. هنگام حرکت به سوی مسجد کوفه بگو: الله اکبر..لا اله  الا الله ..الحمدلله ..سبحان الله.
  10. چون داخل کوفه شدى بگو: بِسْمِ‏ اللَّهِ‏ وَ بِاللَّهِ وَ فِی سَبِیلِ اللَّهِ وَ عَلَی مِلَّة رسول الله صلی الله علیه وآله اللهم أَنْزِلْنِی مُنْزَلا مُبارَکاً وَ أَنْتَ‏ خَیْرُ الْمُنْزِلِین‏
  11. ورود ازباب الفیل: درضلع شمالی مسجد..
  12. واردمسجد شدی بگو:
  13. مقام  حضرت ابراهیم علیه السلام: که درحولی کوفه ولادت یافت..چهاررکعت نماز بخوان وتسبیح زهراسلام الله علیها وبگو:
  14. مقام  حضرت خضر علیه السلام:جایگاه عبادت امیرالمومنین علیه السلام است. چهاررکعت نمازبخوان وتسبیح زهراسلام الله علیها وبگو:
  15.  مقام   دکَّةُ الْقَضاء: دکّانچه اى بوده درمسجد که امیرالمؤ منین علیه السلام بر روى آن مى نشستند و قضاوت و حکم مى نمودند و در آن موضع ستون کوتاهى بوده که در آن نوشته بود آیه کریمه اِنَّ اللّهَ یَاْمُرُ بِالْعَدْلِ وَالاْحْسانِ.. دورکعت نماز بخوان وبگو:
  16. مقام  بیت الطّشت همان محلّى است که ظاهر شده معجزه امیرالمؤ منین علیه السلام در باب آن دختر بى شوهرى که یک وقتى در میان آب بوده که زالوئى در شکمش داخل شده و کم کم از مکیدن خون بزرگ شده بود و شکم آن دختر را نیز بزرگ کرده بود برادران دختر گمان حمل به او بردند و خواستند او را بکشند براى حکم آن نزد امیرالمؤ منین علیه السلام آمدند حضرت امر فرمود در جانب مسجد پرده کشیدند و آن دختر را پس آن پرده نشانیدند و قابله کوفه را امر فرمود که او را تفتیش کند قابله پس از تفتیش عرض کرد یا امیرالمؤ منین این دختر آبستن است و فرزند در شکم دارد پس حضرت امر فرمود طشتى مملوّ از لجن آوردند و دختر را بر روى آن نشانیدند آن زالو که بوى لجن شنید از شکم دختر بیرون آمد و در بعضى از روایاتست که حضرت دست دراز کرد و از کوههاى شام قطعه برفى آورد و نزدیک آن طشت نهاد تا آن حیوان از شکم دختر بیرون آمد
  17. و نیز بدانکه مشهور در ترتیب اعمال مسجد آن است که بعد از اعمال ستون چهارم مى روند به وسط مسجد و اعمال آنجا را بجا مى آورند و اعمال دَکَّة القضاء و بیت الطَّشْت را در آخر همه بعد از فراغ از دکّه حضرت صادق علیه السلام بجا مى آورند .پس برو بسوى دکَّةُ القضاء و در آنجا دو رکعت نماز کن به حمد و هر سوره که خواهى و چون فارغ شدى بگو تسبیح زهراسلام الله علیها و دعای وارده:
  18. جایگاه کشتی حضرت نوح علیه السلام.. و در آنجا دو رکعت نماز کن به حمد و هر سوره که خواهى و چون فارغ شدى بگو تسبیح زهراسلام الله علیها و دعای وارده:
  19. دکَّةُ المعراج: دو رکعت نماز کن وتسبیح زهراسلام الله علیها  را و دعای وارده :
  20. مقام  حضرت آدم ستون هفتم هرشب شصت هزار ملک نازل می شوند ونماز می خوانند دو رکعت نماز کن وتسبیح زهراسلام الله علیها را و دعای وارده:
  21. مقام  جبرائیل : دو رکعت نماز کن وتسبیح زهراسلام الله علیها را و دعای وارده:
  22. مقام  حضرت زین العابدین علیه السلام: دو رکعت نماز کن وتسبیح زهراسلام الله علیها را و بگو:
  23. مقام  حضرت نوح علیه السلام: دو رکعت نماز کن وتسبیح زهراسلام الله علیها را و دعای وارده:
  24. محراب شهادت امیرالمومنین علی علیه السلام: دو رکعت نماز کن وتسبیح زهراسلام الله علیها را و بگو:
  25. مقام  حضرت امام صادق علیه السلام: دو رکعت نماز کن وتسبیح زهراسلام الله علیها را و دعای وارده:
  26. مرقد مطهر حضرت مسلم بن عقیل: زیارت و دو رکعت نماز کن وتسبیح زهراسلام الله علیها.
  27. مرقد مختار ثقفی: زیارت و دو رکعت نماز کن وتسبیح زهراسلام الله علیها.
  28. مرقد مطهر هانی ابن عروه : زیارت و دو رکعت نماز کن وتسبیح زهراسلام الله علیها.
  29. ذکر نمازى براى حاجت در جامع کوفه: از حضرت صادق (علیه السلام) روایت است که کسى که دو رکعت نماز گذارد در مسجد کوفه بخواند درهر رکعت حمد و دو قُل اَعُوذُ و سوره اِخْلاصْ و کافِرُون و نَصر و قَدر و سَبِّحِ اسْمَ رَبِّکَ الاْعْلى و چون سلام دهد تسبیح زهراء سلام الله علیها بگوید پس بطلبد از خدا هر حاجتى که بخواهد خدا حاجتش را برآورده و دعایش را مستجاب خواهد فرمود.
  30. مؤ لّف گوید که این ترتیب در سوره ها موافق روایت سیّد بن طاوُس است در مصباح و در روایت شیخ طوسى در اَمالى سوره قَدْر بعد از سَبِّحِ اسْمَ است و شاید ترتیب در آنها لازم نباشد همین قدر باید بعد از حمد این هفت سوره را خواند وَاللَّهُ الْعالِمُ. ..
  31. مسجد حنّانه: این مسجد در محله ای بدین نام، در میانه بزرگراه نجف ـ کوفه قرار دارد، و جایی است که بنا بر گفته  روایات، هنگامی شب بیست ویکم ماه رمضان سال چهل هجری پیر مطهر امیرالمومنین  به مکان رسیده ستون شاخص فرسخ  ناله کرده وبه روایتی دیگر که سر امام حسین(علیه السلام) در آن مکان قرار داده شده، به ناله پرداخته و یا تعظیم کرده است; از این رو به حَنّانه مشهور است. دو رکعت نماز کن وتسبیح زهراسلام الله علیها. اللهم صل علی محمد وآل محمد وعجل فرجهم

 

  • حسین صفرزاده
۰۸
تیر

بسم الله الرحمن الرحیم

اللهم صل علی محمد وآل محمد وعجل فرجهم

    1. 0-فضیلت زیارت حضرت حسین علیه السلام..-2  .. 
  1. دوم از حضرت صادق علیه السلام منقول است که چون به زیارت امام حسین علیه السلام بِرَوى زیارت کن آن حضرت را محزون و غمناک و ژولیده مو و غبار آلوده و گرسنه و تشنه که آن حضرت با این احوال شهید شده است و حاجات خود را طلب نما و برگرد و آن را وطن خود قرار مده .
  2. سیّم آنکه در سفر زیارت آن حضرت توشه را از چیزهاى لذیذ مانند بریانى و حلواها قرار ندهد و خوراک خود را نان با لبن یعنى شیر یا ماست قرار دهد از حضرت صادق علیه السلام روایت است که فرمود شنیده ام که جماعتى به زیارت امام حسین علیه السلام مى روند و با خود سُفره ها برمى دارند که در آنها بزغاله هاى بریان و حلواها هست و اگر به زیارت قبر پدران یا دوستان خود بروند اینها را با خود برنمى دارند و در حدیث معتبر دیگر منقول است که آن حضرت به مفضلّ بن عمر فرمود که زیارت کنید امام حسین علیه السلام را بهتر از آن است که زیارت نکنید و زیارت نکنید بهتر ازآن است که زیارت کنید مفضّل گفت پُشت مرا شکستى فرمود که واللّه اگر به زیارت قبر پدران خود بروید اندوهگین و غمناک مى روید و به زیارت آن حضرت که مى روید سفره ها با خود برمى دارید بلکه مى باید ژولیده مو و گردآلود بروید.
  3. مؤلف گوید پس چقدر شایسته است براى اغنیا و تجّار که ملاحظه این مطلب را در این سفر بنمایند و هرگاه در بلادى که در بین راه ایشان است تا کربلا بعض دوستانشان که ایشان را دعوت و میهمانى مى کنند و در زمان حرکت از منزلشان سفره و ناهارخوریهاى آنها را از مطبوخات لذیذه و مرغ بریان و سایر بریانیها مملوّ مى کنند قبول نکنند و بگویند که ما مسافر کربلا هستیم و شایسته نیست براى ما تغذّى به این نحو غذاها شیخ کلینى ره روایت کرده که بعد از شهادت امام حسین علیه السلام زوجه کلبیّه آن حضرت اقامه ماتم نمود براى آن حضرت و گریست و گریستند سایر زنها وخدمتکاران تا حدّى که اشکهاى آنها خشک شد و دیگر اشکشان نیامد پس از یک جائى براى آن مخدّره هدیّه فرستادند جونى که معنى آن را مرغ قَطا گفته اند براى آنکه از خوردن آن قوّتى بگیرند در گریستن بر امام حسین علیه السلام چون آن محترمه آن را دید پرسید این چیست گفتند هدیّه اى است که فلانى فرستاده براى شما که استعانت بجوئید به آن درماتم حسین علیه السلام فرمود ((لَسْنا فى عُرْسٍ فَما نَصْنَعُ بِها)) ما که در عروسى نیستیم ما را چه به این خوراک پس امر فرمود آن را از خانه بیرون بردند
  4. چهارم از چیزهایى که در سفر زیارت امام حسین علیه السلام مندوب است 1- تواضع و 2- فروتنى و 3- خشوع و 4- راه رفتن مانند بنده ذلیل پس کسانى که در طریق زیارت آن حضرت سوار مى شوند بر این مراکب جدیده که به قوّه بخار به سرعت حرکت مى نماید و امثال آن باید خیلى ملتفت خود باشند که تَجَبُّر و تَکَبُّر نکنند و بر سایر زائرین و بندگان خدا که بسختى و مشقّت به کربلا مى روند بزرگى ننمایند و آنها را به چشم حقارت نظر نکنند علماء در احوال اصحاب کهف نقل کرده اند که آنها از مخصوصین دقیانوس و به منزله وزراى او بودند وقتى که حق تعالى رحمت خود را شامل حال آنها فرمود و به فکر خداپرستى و اصلاح کار خود برآمدند صلاح خود را در این دیدند که از مردم کناره گیرند و در غارى ماوى گرفته به عبادت خدا مشغول شوند پس سوار بر اسبها شده و از شهر بیرون آمدند همینکه سه میل راه رفتند تملیخا که یکى از آنها بود گفت:
  5. ((یا اِخْوَتاهُ جاءَتْ مَسْکَنَةُ الاْخِرَةِ وَذَهَبَ مُلْکُ الدُّنْیا اِنْزِلُوا عَنْ خُیُولِکُمْ وَامْشُوا عَلى اَرْجُلِکُمْ))
    اى برادران این راه ، راه آخرت است و باید به نحو فقیرى و مسکنت رفت و ملک و ریاست دنیا را باید کنار گذاشت اکنون از اسبها باید پیاده شوید و با پاى پیاده به درگاه حق تعالى بروید
  6. تا شاید پروردگار شما بر شما رحم نماید و گشایشى در امر شما نصیب شما فرماید پس همگى از اسبهاى خویش پیاده شدند و در آن روز آن محترمین معظّمین با پاى پیاده هفت فرسخ راه رفتند تا آنکه پاهاى ایشان مجروح شد و خون از آنها متقاطر گردید پس زائرین این قبر مطهّر این مطلب را در نظر داشته باشند و هم بدانند که هر چه در این راه شخص براى خدا تواضع کند باعث رفعت مقام او خواهد شد ولهذا در آداب زیارت آن جناب از حضرت امام جعفر صادق علیه السلام منقول است که هر که به زیارت قبر امام حسین علیه السلام برود پیاده حق تعالى بنویسد از براى او به عدد هر گامى هزار حسنه و محو مى کند از او هزار گناه و بلند کند از براى او در بهشت هزار درجه پس چون به شطّ فرات برسى غسل کن و پاهاى خود را برهنه کن و نعلهاى خود را در دست خود بگیر و راه رو مانند راه رفتن بنده ذلیل
  7. پنجم آنکه اگر در بین راه زوّار پیاده دید که وامانده و خسته شده و از او استعانتى خواست تا ممکن شود در کار او اهتمام نموده و او را به منزل برساند و مبادا به او استخفاف و بى اعتنائى نماید شیخ کلینى به سند معتبر از ابوهارون روایت کرده که من حاضر بودم در خدمت حضرت صادق علیه السلام که فرمود به مردمى که در نزد او بودند چه شده از براى شما که استخفاف مى نمائید به ما پس برخاست از بین آنها مردى از اهل خراسان و گفت پناه مى برم به خدا از آنکه ما استخفاف کنیم به شما یا به چیزى از امر شما فرمود آرى تو خودت یکى از آن اشخاص هستى که سبک شمردى و خوار نمودى مرا آن مرد گفت پناه مى برم به خدا که من خوار نموده باشم شما را فرمود واى بر تو آیا نشنیدى فلان کس را در وقتى که نزدیک به جحفه بودیم با تو گفت مرا بقدر یک میل سوار کن که به خدا سوگند من خسته شدم به خدا سوگند که تو سر بسوى او بلند نکردى و استخفاف به او نمودى و هر کسى که مؤ منى را خوار نماید ما را خوار نموده و حرمت خدا را ضایع کرده .
  8. مؤ لّف گوید که ما در آداب زیارت در ادب نهم کلامى با روایتى از علىّ بن یقطین که مناسب است با این مقام ذکر کردیم به آنجا رجوع کن که در آن موعظه نیکوئى است و این ادب که در اینجا ذکر شد اختصاص به زوّار امام حسین علیه السلام ندارد لکن چون این مطلب در راه زیارت آن حضرت خیلى اتفاق مى افتد لهذا ما در اینجا ذکر نمودیم
  9. ششمّ از ثقه جلیل القدر محمّد بن مسلم مروى است که به حضرت امام محمّد باقر علیه السلام عرض کرد که چون ما به زیارت پدرت حسین بن على علیه السلام مى رویم آیا چنانست که در حجّیم فرمود بلى گفت پس بر ما لازم است آنچه بر حاجیان لازمست فرمود که بر تو لازم است که نیکو مصاحبت بنمائى با هر که رفیق تو است و بر تو لازم است که کم سخن بگوئى مگر سخن خیر و لازمست بر تو که یاد خدا بسیار بکنى و لازمست که جامه هایت پاکیزه باشد و لازمست که غسل کنى پیش از آنکه داخل حایر شوى و لازمست که با خشوع و رقّت باشى و نماز بسیار بکنى و صلوات بر محمد و آل محمد بسیار بفرستى و باید که خود را نگاه دارى از چیزهائى که سزاوار نیست تو را و باید که دیده خود را از حرام و شبهه بپوشانى و احسان به برادران مؤ من پریشان خود بکنى و اگر کسى را به بینى که خرجیش تمام شده او را دستگیرى کنى و خرجى خود را میان خود و ایشان برابر قسمت کنى و لازم است بر تو تقیّه که قوام دین تو به آن است و پرهیزکارى از چیزهائى که خدا از آنها نهى کرده است و ترک کنى خصومت و بسیار قسم خوردن و مجادله و منازعه که در آن قسم باشد پس چون چنین کنى تمام مى شود ثواب حجّ و عمره از براى تو و مستوجب مى شوى از جانب آن کسى که طلب ثواب او کرده اى به مال خرج کردن و از اهل خود دور افتادن اینکه برگردى به آمرزش گناهان و رحمت و خوشنودى خدا
  10. هفتم در روایت ابوحمزه ثمالى از حضرت صادق علیه السلام در باب زیارت امام حسین علیه السلام منقول است که چون به نینوا رسیدى بارهاى خود را در آنجا بگذار و روغن بر خود ممال و سرمه مکش و گوشت مخور مادامى که در آنجا مقیم مى باشى
  11. هشتم غسل به آب فرات است که روایات در فضیلت آن بسیار است در حدیثى از حضرت صادق علیه السلام منقولست که هر که غسل کند به آب فرات و زیارت کند قبر امام حسین علیه السلام را از گناهان خالى شود مانند روزى که از مادر متولّد شده باشد و اگرچه گناهان کبیره بوده باشد و روایت شده که خدمت آن حضرت عرض شد که بسا شود که ما به زیارت قبر امام حسین علیه السلام برویم و دشوار باشد بر ما غسل زیارت به سبب سرما یا غیر آن فرمود که هر که غسل کند در فرات و زیارت کند حسین علیه السلام را نوشته شود براى او از فضیلت آنقدر که بشماره درنیاید و از بشیر دهّان روایتست که حضرت صادق علیه السلام فرمود که هر که به زیارت قبر حسین بن علىّ علیه السلام برود پس وضو بگیرد و غسل کند در فرات ، برندارد قدمى و نگذارد قدمى مگر آنکه بنویسد حق تعالى براى او حجّه و عمره و در بعضى روایاتست که غسل کن از فرات از موضعى که برابر قبر آن حضرت واقع شود و خوبست چنانکه از بعضى روایات استفاده مى شود چون به فرات برسد صد مرتبه اَللّه اَکْبَرُ و صَد مرتبه لااِلهَ اِلا اللّهُ و صد مرتبه صلوات بر پیغمبر و آل آن حضرت بفرستد
  12. نهمّ چون خواستى داخل حایر مقدس شوى از درى که در جانب مشرق واقع است داخل شو چنانکه حضرت صادق علیه السلام به یوسف کناسّى فرمودند
  13. دهمّ در روایت ابن قولویه است که حضرت صادق علیه السلام به مفضّل بن عمر فرمود که اى مفضّل چون برسى به قبر امام حسین علیه السلام بر در روضه بایست و این کلمات را بخوان که تورا به هر کلمه نصیبى از رحمت الهى خواهد بود:
  14. اَلسَّلامُ عَلَیْکَ یا وارِثَ
  15. پس مى روى و متوجه نماز مى شوى و به هر رکعت که مى کنى نزد آن حضرت مثل ثواب کسى دارى که حج و عمره هزار مرتبه کرده باشد و هزار بنده آزاد کرده باشد و هزار مرتبه از براى خدا به جهاد ایستاده باشد با پیغمبر مرسل الخبر
  16. یازدهم از ابوسعید مدائنى منقولست که گفت رفتم به خدمت حضرت صادق علیه السلام و پرسیدم که بروم به زیارت قبر حسین علیه السلام فرمود بلى برو به زیارت قبر حسین علیه السلام فرزند رسول خدا صلى الله علیه و آله نیکترین نیکان و پاکیزه ترین پاکیزگان و نیکوکارترین نیکوکاران و چون آن حضرت را زیارت کنى نزد سر آن حضرت هزار مرتبه تسبیح حضرت امیرالمؤ منین علیه السلام را بخوان و نزد پاهاى آن حضرت هزار مرتبه تسبیح حضرت فاطمه سلام الله علیها را بخوان پس نزد آن حضرت دو رکعت نماز بکن و در آن دو رکعت سوره یسَّ والرّحمن بخوان پس چون چنین کنى ثواب عظیم از براى توخواهدبود گفتم فداى تو شوم تسبیح على و فاطمه علیهماالسلام را به من بیاموز فرمود بلى اى ابوسعید تسبیح على علیه السلام این است :
  17. سُبْحانَ الَّذى لا تَنْفَدُ خَزآئِنُهُ سُبْحانَ
  18. منزه است آنکه تمام نشود خزینه هایش منزه است
  19. الَّذى لا تَبیدُ مَعالِمُهُ سُبْحانَ الَّذى لا یَفْنى ما عِنْدَهُ سُبْحانَ الَّذى لا
  20. آنکه پایان نپذیرد نشانه هایش منزه است آنکه فانى نشود آنچه نزد او است منزه است آنکه
  21. یُشْرِکُ اَحَداً فى حُکْمِهِ سُبْحانَ الَّذى لاَ اضْمِحْلالَ لِفَخْرِهِ سُبْحانَ
  22. شریک نگیرد هیچکس را در حُکمش منزه است آنکه از میان نرود فخر و عزتش منزه است
  23. الَّذى لاَ انْقِطاعَ لِمُدَّتِهِ سُبْحانَ الَّذى لا اِلهَ غَیْرُهُ
  24. آنکه دورانش پایان ندارد منزه است آنکه معبودى جز او نیست
  25. و تسبیح حضرت فاطمه سلام الله علیها این است :
  26. سُبْحانَ ذِى الْجَلالِ الْباذِخِ الْعَظیمِ سُبْحانَ ذِى الْعِزِّ
  27. منزه است صاحب جلالت والاى بزرگ منزه است صاحب عزت
  28. الشّامِخِ الْمُنیفِ سُبْحانَ ذِى الْمُلْکِ الْفاخِرِ الْقَدیمِ سُبْحانَ
  29. بلند و فراز منزه است صاحب فرمانروائى گرانمایه دیرینه منزه است
  30. ذِى الْبَهْجَةِ وَالْجَمالِ سُبْحانَ مَنْ تَرَدّى بِالنُّورِ وَالْوَقارِ سُبْحانَ مَنْ
  31. صاحب شادمانى و زیبائى منزه است آنکه جامه نور و وقار دربردارد منزه است آنکه
  32. یَرى اَثَرَ النَّمْلِ فِى الصَّفا وَوَقْعَ الطَّیْرِ فِى الْهَوآءِ
  33. بیند جاى پاى مُور را در سنگ خارا و ردّ عبور پرنده را در هوا
  34. دوازدهم آنکه نماز فریضه و نافله را نزد قبر امام حسین علیه السلام بجا آورد زیرا که نماز نزدآن حضرت مقبولست سیّد بن طاوس گفته که جدّ و جهد کن که از تو فوت نشود فریضه و نافله در حایر شریف همانا روایت شده که نماز واجبى نزد آن حضرت برابر است با حجّ و نماز نافله با عمره .
  35. مؤ لّف گوید که در روایت مفضّل گذشت ثواب بسیارى براى نماز در حایر شریف و در روایت معتبرى از حضرت صادق علیه السلام منقولست که هر که زیارت کند آن حضرت را و دو رکعت نماز یا چهار رکعت نزد آنحضرت بکند ثواب حجّ و عمره براى او نوشته شود و آنچه از اخبار ظاهر مى شود آن است که نماز زیارت و غیر آن را در عقب قبر آن حضرت و در بالا سر کردن هر دو خوبست و اگر در بالا سر کند عقبتر بایستد که محاذى اصل قبر مقدّس نباشد و در روایت ابوحمزه ثمالى است از حضرت صادق علیه السلام که در نزد سرآن حضرت دو رکعت نماز بگذارد در رکعت اوّل سوره حمد و سوره یسَّ بخوان و در رکعت دوّم سوره حمد و سوره الرّحمن بخوان و اگر خواهى در پشت قبر نماز را بکن و در بالاى سر بهتر است و چون فارغ شوى نماز کن آنچه خواهى و امّا این دو رکعت نماز زیارت ناچار است نزد هر قبرى که زیارت کنند و ابن قولویه از حضرت باقر علیه السلام روایت کرده که به شخصى فرمود اى فلان چه مانعست تو را که هرگاه حاجتى براى تو رُو دهد بروى نزد قبر حسین صلوات اللّه علیه و چهار رکعت نماز گذارى نزد او پس حاجت خود را بطلبى بدرستى که نماز فریضه نزد آن حضرت معادلست با حجّ و نماز نافله معادلست با عمره
  36. سیزدهم بدانکه عمده اعمال در روضه مطهّره امام حسین علیه السلام دعاء است زیرا که اجابت دعا در تحت آن قبّه سامیه یکى از چیزهائى است که در عوض شهادت ، حقّ تعالى به آن حضرت لطف فرموده و زائر باید آن را غنیمت دانسته در تضرّع و انابه و توبه و عرض حاجات کوتاهى نکند و در طىّ زیارات  آن حضرت ادعیه بسیارى با مضامین عالیه وارد شده و اگر بناى اختصار نبود من چند دعائى در اینجا ذکر مى کردم و بهتر آن است که از دعاهاى صحیفه کامله آنچه تواند بخواند که بهترین دعاها است و ما در اواخر این باب بعد از زیارات  جامعه دعائى نقل کنیم که در همه حرمهاى شریفه خوانده شود [ و بدانکه در ملحقات این کتاب دعائى ذکر مى شود که جامع ترین دعاها است که در روضات ائمه علیهم السلام خوانده مى شود، از آن غفلت نکنى . ((منه )) ] و بجهت آنکه این محلّ را خالى نگذاریم این دعاى مختصر را که در ضمن یکى از زیارات  نقل شده ذکر مى کنیم و آن دعا این است که مى گوئى در آن حرم شریف در حالى که دستها را بسوى آسمان بلند کرده باشى :
  37. هفدهم از جمله اعمال دو رکعت نماز است در آن حرم مطهّر نزد سر مقدّس با سوره الرّحمن و سوره تبارک سیّد بن طاوس روایت کرده که هر که این نماز را بخواند خداوند منان مى نویسد براى او بیست و پنج حجّه مقبوله مبروره که با رسول خدا صلى الله علیه و آله به عمل آورده باشد
  38. هجدهم از جمله اعمال در آن قبّه سامیه استخاره است و کیفیّت آن چنانست که علامه مجلسى ره نقل نموده و اصل روایت ازکتاب قرب الا سناد حمیرى است فرموده به سند صحیح از حضرت صادق علیه السلام منقول است که هر بنده اى که در امرى از امور صد مرتبه طلب خیر از خداوند عالمیان بکند که بایستد نزد سَر حضرت امام حسین علیه السلام ((وَالْحَمْدُلِلّهِ وَلااِلهَ اِلا اللّهُ وَسُبْحانَ اللّهِ)) بگوید وخدا را به بزرگوارى یاد کند و حمد و ثناى خدا بگوید چنانچه سزاوار او است و صد مرتبه طلب خیر از خدا بکند البته حق تعالى آنچه خیر او است در آن امر به او مى نماید و پیش او مى آورد و موافق روایات دیگر طلب خیر به این نحو مى کند که صد مرتبه مى گوید اَسْتَخیرُ اللَّهَ بِرَحْمَتِهِ خِیَرَةً فى عافِیَةٍ
  39. نوزدهم شیخ اجل کامل ابوالقاسم جعفربن قولویه قمى ره روایت کرده از حضرت صادق علیه السلام که فرمود هرگاه زیارت کردید حضرت ابوعبداللّه علیه السلام را ملازمت کنید سکوت را مگر از خیر و بدرستى که ملائکه شب و روز از حفظه حاضر مى شوند نزد ملائکه که در حائرند و مصافحه مى کنند با ایشان ملائکه که در حائرند جواب نمى دهند ایشان را از شدّت گریستن و پیوسته مشغول گریه و زارى هستند مگر در وقت زوال شمس و وقت طلوع فجر که در این دو وقت ساکت مى شوند پس ملائکه حفظه منتظر مى شوند تا ظهر شود وتا فجر ظاهر شود که در این دو وقت با ایشان تکلّم مى نمایند و ایشان سؤ ال مى نمایند ازچیزهائى از امر آسمان و امّا مابین این دو وقت ملائکه حائر نطق نمى کنند و از دعا و گریستن آرام نمى گیرند و نیز از آن حضرت روایت کرده که حق تعالى چهار هزار ملک را موکل کرده است به قبر امام حسین علیه السلام ژولیده مو و گردآلود به هیاءت اصحاب مصیبت مى گریند بر آن حضرت از طلوع صبح تا ظهر و چون ظهر مى شود چهار هزار ملک فرود مى آیند و آن چهار هزار ملک بالا مى روند پس پیوسته گریه مى کنند تا طلوع صبح و احادیث به این مضمون بسیار است و از این روایات ظاهر مى شود که گریستن بر آن حضرت در آن حرم مطهّر محبوب بلکه شایسته است که شمرده شود از اعمال آن بقعه مبارکه که بیت الاحزان شیعیان است گریستن و مرثیه خواندن براى آن حضرت
  40. و از حدیثى که مروى از صفوان از حضرت صادق علیه السلام است مستفاد مى شود که تضرّع ملائکه در درگاه خدا در لعنت کردن بر قاتلان امیرالمؤ منین و بر قاتلان امام حسین علیهماالسلام و نوحه کردن جِنیّان بر ایشان و گریه کردن ملائکه که در دور ضریح امام حسین علیه السلام اند و بسیارى اندوه ایشان به نحوى است که اگر کسى آنها را بشنود خوردن و آشامیدن و خواب کردن بر او گوارا نخواهد بود و در حدیث عبداللّه بن حمّاد بصرى است که حضرت صادق علیه السلام به او فرمود به من خبر رسیده که گروهى مى آیند نزد قبر حسین علیه السلام از اطراف کوفه و مردمانى از غیر ایشان و زنانى که براى آن حضرت نوحه گرى مى کنند و این درنیمه ماه شعبان است پس بعضى قرائت مى کنند و بعضى قصّه مى خوانند یعنى کیفیّت شهادت و سائر مصائب را ذکر مى نمایند و پاره اى نوحه گرى مى کنند و برخى مرثیه مى خوانند پس گفتم آرى فدایت شوم من مشاهده کرده ام پاره اى از آنچه بیان فرمودى پس فرمود حَمد خداوندى را که قرارداد در میان مردم کسانى را که به نزد ما مى آیند و ما را مدح مى کنند و مرثیه مى خوانند براى ما و قرارداد دشمن ما را کسانى که طعنه مى زنند بر ایشان از خویشان ما یا از غیر ایشان و تهدید مى نمایند ایشان را و زشت مى شمارند کارهاى ایشان را و در صدر همین حدیث است که هر که به زیارت او مى رود بر او مى گرید و هر که به زیارت او نمى رود بر مصیبت او اندوهناک مى باشد و دلش مى سوزد هر که او را به یاد مى آورد و ترحّم مى کند هر که نظر مى کند بسوى قبر پسرش در پایین پاى او افتاده در بیابانى که خویشى و دوستى نزد او نیست و حقّ او را غصب کردند و جمع شدند جمعى از کافران و مرتدّان از دین و یاورى یکدیگر کردند تا او را کشتند و در بیابان دفن نکرده انداختند و منع کردند از او آب فراتى را که سگان مى خوردند و ضایع کردند حقّ رسول خدا صلى الله علیه و آله را و وصیّتى را که در حقّ او و اهلبیتش کرده بود
  41. و نیز ابن قولویه روایت کرده از حارث اَعْوَر که امیرالمؤ منین علیه السلام فرمود پدر و مادرم فداى حسین شهید در پشت کوفه به خدا قسم گویا مى بینم جانوران دشتى را از هرنوعى که گردنها را کشیده اند بر قبراو و بر او گریه مى کنند شب را تا صباح ((فَاِذا کانَ کَذلِکَ فَاِیّاکُمْ وَالْجَفاءَ)) واخبار دراین باب بسیار است
  42. بدون نشانه و راهنما و پیشواى هدایت کننده و نجات نمى یابد در آن شبهه مگر کسى که بخواند دعاى غریق را گفتم چگونه است دعاى غریق فرمود مى گوئى ((یا اللَّهُ یا رَحْمنُ یا رَحیمُ یا مُقَلِّبَ الْقُلُوبِ ثَبِّتْ قَلْبى عَلى دینِکَ)) پس گفتم ((یا مُقَلِّبَ الْقُلُوبِ وَالاْبْصارِ ثَبِّتْ قَلْبى عَلى دىنِکَ)) حضرت فرمود بدرستى که خداوند عَزَّ وجلَّ مُقَلِّب است قلوب و ابصار را لکن بگو چنانکه من مى گویم ((یا مُقَلِّبَ الْقُلُوبِ ثَبِّتْ قَلْبى عَلى دینِکَ))

اللهم صل علی محمد وآل محمد وعجل فرجهم

  • حسین صفرزاده