بسم الله الرحمن الرحیم
اللهم صل علی محمد وآل محمد وعجل فرجهم .
موضوع جلسه برسی رشد بصیرت 12 عامل آوردند 1- تفکرو اندیشه یعنی اندیشیدن > عقل. 2- تعقل 3- التعلم 4- الاعتبار وعبرت گرفتن 5- تقوی 6- ذکرویاد خدا 7- پاکی واخلاص : پاکی 8- زهد و پارسایی 9- قبول نصیحت پذیری 10 – الاستقبال الامور 11- المسموع وگرسنگی 12 – الدعا؛
- جلسه بیست و یکم - الجوع ؛ گرسنگی ازعوامل رشد بصیرت مورد برسی قرار می گیرد. 26/10/ 1401—21/جمادی الثانی 1444- شنبه استاد سالک
خجسته میلاد حضرت فاطمه الزهراء وحضرت امام روح الله رضوان الله علیه تبریک عرض می کنم
- رشد بصیرت را از قرآن شروع کنیم و درس بگیریم : وَ لَنَبْلُوَنَّکُمْ بِشَیْءٍ مِنَ الْخَوْفِ وَ الْجُوعِ وَ نَقْصٍ مِنَ الْأَمْوالِ وَ الْأَنْفُسِ وَ الثَّمَراتِ وَ بَشِّرِ الصَّابِرینَ (البقره 155)آزمایش و امتحان یک برنامه و سنّت حتمى الهى است. «وَ لَنَبْلُوَنَّکُمْ»
- ناگوارىها، سبب مقاومت و رشد است. بسیارى از صفات انسان از قبیل صبر، رضا، تسلیم، قناعت، زهد، تقوا، حلم و ایثار، در سایهى برخورد با تنگدستىها است. «وَ بَشِّرِ الصَّابِرِینَ» کلمه بشارت، در آیه بیان عام است به خاطر همین شامل انواع بشارتهاى الهى مىباشد. «بَشِّرِ الصَّابِرِینَ»
- گاهى تفاوت 1- در رزق و روزى بخاطر آزمایش افراد است، گاهى جنبه آزمایشى دارد: «وَ لَنَبْلُوَنَّکُمْ بِشَیْءٍ مِنَ الْخَوْفِ وَ الْجُوعِ» ... وَ نَقْصٍ مِنَ الْأَمْوالِ ... ما از طریق گرسنگى و ترس و . وَ لَنَبْلُوَنَّکُمْ ..بِشَیْ صبر،.. شما را آزمایش مىکنیم. 2- گاهى در برابر مصیبت است، «وَ بَشِّرِ الصَّابِرِینَ. الَّذِینَ إِذا أَصابَتْهُمْ مُصِیبَةٌ» 3- گاهى در برابر انجام وظیفه، «وَ أْمُرْ بِالْمَعْرُوفِ وَ انْهَ عَنِ الْمُنْکَرِ وَ اصْبِرْ عَلى ما أَصابَکَ) 4- گاهى در برابر گناه، چنانکه یوسف در زندان گفت: رَبِّ السِّجْنُ أَحَبُّ إِلَیَّ ... پروردگار! زندان نزد من بهتر از ارتکاب گناهى است که مرا به آن مىخوانند، تا آنجا که فرمود: «إِنَّهُ مَنْ یَتَّقِ وَ یَصْبِرْ فَإِنَّ اللَّهَ لا یُضِیعُ أَجْرَ الْمُحْسِنِینَ» 5- گاهى کم مىشود، «نَقْصٍ مِنَ الْأَمْوالِ وَ الْأَنْفُسِ وَ الثَّمَراتِ» 6- گاهی صبر : صابران نه تنها در قیامت پاداش مىبینند، بلکه در دنیا، سلام و صلوات الهى را دریافت مىکنند. «سَلامٌ عَلَیْکُمْ بِما صَبَرْتُمْ»، «بَشِّرِ الصَّابِرِینَ أُولئِکَ عَلَیْهِمْ صَلَواتٌ مِن ربهم.. گروهى که بردبار و صبور هستند. برانها بشارت باد «وَ بَشِّرِ الصَّابِرِینَ» موارد بالا از عوامل رشد بصیرت است.
- با پنج یا شش مورد مادی و معنوی آزمایش با دو تاکید مردم را در آستانه امتحان قرار می دهیم ؛ با خیر و شر شمارا امتحان می کنیم ! ( وَ لَنَبْلُوَنَّکُمْ )! (بقره آیه 155)
- در این مجوعه چند مطلب مورد برسی قرار می گیرد؛- پیروزی از امتحان در سایه مقاومت ..فرهنگ مقاومت إِنَ وعدههاى الهى قطعى است، نه شوخى. ما تُوعَدُونَ لَآتٍ وَ ما أَنْتُمْ بِمُعْجِزِینَ «الانعام134»-
- بشارت برصابرین - امور 5 یا 6گانه بِشَیْ صبر.. مِنَ الْخَوْفِ .. الْجُوعِ .. وَ نَقْصٍ مِنَ الْأَمْوالِ.. وَ الْأَنْفُسِ.. وَ الثَّمَراتِ.. بشارت برصابرین..
- در مطلق ترس .. در گرسنگی .. در کم شدن دارایی.. در جان .. در برداشت حاصل .. که امر طبیعی مادی و معنوی ..کلمه بِشَیْ را می شود به صبر معنا کرد . و می شود به مطلق آزمایش معنی کرد که 5 مورد برای نمونه قرآن آورد.که همه این آزمایشها از عوامل رشد بصیرت می توان نام برد برای صابرین ؛ که حصرت استاد در این جلسه جوع و گرسنگی را مورد برسی قرار می دهند.
- یک نکته در رابطه جوع و گرسنگی بشارت صابرین ( وَ بَشِّرِ الصَّابِرینَ) و محکم بودن در مقابل آزمایش های سخت را حضرت استاد به خطبه 11نهج البلاغه آقا جانم امیرالمومنین علی بن ابیطالب علیه السلام در تعلیمات و آموزش نظامی به فرزندشان محمد حنفیه مثال آوردند. تزول الجبال و لا تزل عضّ على ناجذک، أعر اللّه جمجمتک، تد فی الأرض قدمک، ارم ببصرک أقصى القوم، و غضّ بصرک، و اعلم أنّ النّصر من عند اللّه سبحانه....موقعى که پرچم را به او سپرد فرمود اگر کوهها از جا کنده شوند تو در جاى خویش پا بر جا باش. دندانها را به هم بفشار و کاسه سرت را به خدا عاریه بده، پایت را مانند میخ در زمین بکوب و چشمانت را به دورترین افراد دشمن بینداز و ترس به خود راه مده و از برق شمشیر دشمن هراس نداشته و چشم بپوشان و بدان که فتح و پیروزى از جانب پروردگار سبحان است. برداشت این نکته صبر واستقامت در نقش گرسنگی در امر رشد بصیرت می باشد قابل توجه است.
- نکته دیگر عامل گرسنگی چند چیز است ؟ سوء مدیریت فردی ؛ اجتماعی و عدم قدرت تدبیر معیشتی نتیجه گرفتار ی گرسنگی دارد؛ ضرورت تدبیر مدیر براى معیشت افراد زیر دست به اندازه دخل خرج کند تا دچار کم بود وگرسنگی نگردد.
- عدم تنطیم در اولیت اولیه عامل وجود گرسنگی- چه بسا خدا او را بیازماید به خلافی که انجام داده روزىاش را بر او تنگ سازد- الَّذینَ طَغَوْا فِی الْبِلادِ (11) فَأَکْثَرُوا فیهَا الْفَسادَ (12)
- عوامل خارجی در قحطی : جوع ؛ گرسنگی و تورم در بلاد اسلام از بیانان آقاجانم امیر المومنین در نهج البلاغه فرمودند - هیچ فقیرى گرسنه نشد مگر به آنچه ثروتمند از آن بهرهمند گردید. نعمتى را فراوان ندیدم مگر آنکه در کنار آن حقى ضایع شده است. وبازمی فرمایند اصلاح دنیا نظام بخشیدن به حال مردم در معاش و معادشان مىباشد.
- اندازه نگه نداشتن : من المروّة طاعة اللّه سبحانه و حسن التّقدیر: فرمان خداى بزرگ را بردن و معیشت را اندازه درست گرفتن از مردانگى است.
- حق دیگران را چپاول کردن. و بلعیدن ، مال صقیر وکبیر را یکجا جمع کردن و قورت دادن، قرآن مىفرماید: «وَ تَأْکُلُونَ التُّراثَ أَکْلًا لَمًّا» (فجر/ 19) پیامامام ج 2 . صفحة 456 (گروهى از قدرتمندان صاحب نفوذ را بىحساب از بیت المال سیر کنم در حالى که گروهى از پاکدلان گرسنه و محروم بمانند)
- نبود عدالت در جامعه : پیامامام ج 1صفحة 397 - به خاطر عهد و پیمانى که خداوند از دانشمندان و علماى هر امّت گرفته که: «در برابر پرخورى ستمگر و گرسنگى ستمدیده و مظلوم سکوت نکنند»،
- عامل خارجی: همچو مثل انگلیس که باعث قحطی در ایان شد وجمعیت ملیونی از ایران به کام مرگ فرستاد.یا یهودیان که قرآن می فرماید :أَمْ لَهُمْ نَصیبٌ مِنَ الْمُلْکِ فَإِذًا لا یُؤْتُونَ النّاسَ نَقیرًا (نساء 53) خداوند در بیان حالات یهودیان مى فرماید که اگر حکومت در دستشان بود حتى یک ذره از اموال و دارایى ها را به مردم نمى دادند و همه را براى خود برمىداشتند.
- عامل سیاسی و ایجاد انتشار فر هنگ ابتذال در جامعه : تولید فیلمهای مافیایی ، نوارها، کتابهایى که در آنها زمینه هاى انحراف و فساد و ابتذال زیاد است؛ بخصوص بعضى از شرکت ها، بوتیک ها و مؤسسات منحرف و ارائه لباسها ضد ارزش و ...
- عامل بیماری : مرض و امراض و انتشار آن در جامعه و عدم واکسیناسیون جامعه و عدم جلوگیری همچو و یروس کرونا، که بالاترین تورم را در بردارد و جامعه را به سختی معیشت زندگی سوق می دهد .
- حوادث طبیعی چو سیل ؛ زلزله ؛ و عدم نزولات و برکات آسمانی و خشک سالی؛ و امور غیر امنیتی!
- نکته قابل توجه : در هر شرایط سختی که معیشت زندگی ؛ جوع و گرستگی بر جامعه حاکم شود از آیات الهی و روایات معصومین در استقامت تا خلاصی از تنگنا و تحمل مشقت که «فَإِنَّ مَعَ الْعُسْرِ یُسْراً»، (انشراح، 6) و چاره اندیشی در رفع و دفع موانع شارع مقدس یرای شحص جایع و جامعه جایع و گرسنه پاداش مشقت در معیشت زندگی ثواب عباداتی خاضی را در نظر گرفته . وامید به فرد وجامعه می دهد ؛ به این حقیقت اشاره شده که: بگذرد این روزگار تلختر از زهر .... بار دگر روزگار چون شکر آید
- در مورد ارزش جوع و گرسنگی عرفا و عرفانیون اهل فن بحث مفصل دارند ؛ که شکم پارگی و پرخوری و اصراف عقل و شعور و پندپذیری و عوامل بصیرت انسانی را تحت الشعاع قرار می دهد,
- جوع و گرسنگی در نظر عرفان : عرفا جوع و گرسنگی را از امور ارزشی و در مراتب سیر وسلوک و پلکان کسب معارف معنوی و از عبودیت به ربوبیت تا معراج همچو پیامبر عظیم الشان می دانند ؛ جوع و گرسنگی : اسلام عزیز انسان را به یاد جوع و گرسنگی روز قیامت انداخته و چاره اندیشی علاج واقعه را قبل از وقوع در خود انسان ایجاد می کند؛ که عامل رشد و بصیرت است یک مثال قشنگ اغتنم الفرصة ؛ قَبْل أَنْ یَکُونَ قَصَّهُ
- نقل حدیث شریف معراج : پیامبراکرم بر امیرالمومنین در شاهد بحث جوع و گرسنگی آمده که عامل رشد و بصیرت فرد وجامعه میگردد ؛.در تحمل جوع و گرسنگی و کسب عوامل بصیرت در روزه ماه مبارک رمضان روایت داریم در معراج که خدا ( با صوت آقا جانم امبرالمومنبن علی علیه السلام) گفت اى احمد، عبادت ده جزء دارد، نه جزء آن طلب حلال است، هر گاه خوراک و آشامیدنى تو پاک باشد در کنف من محفوظ خواهى بود، پیغمبر (صل الله علیه وآله ) عرضه داشت پروردگارا، اوّلین عبادت چیست؟ خداوند فرمود: سکوت و روزه. عرضه داشت بار پروردگارا نتیجه روزه چیست؟ خداوند فرمود: نتیجه روزه حکمت است و نتیجه حکمت، شناخت خدا است، و نتیجه معرفت پروردگار، یقین است پس هر گاه براى بنده یقین حاصل شد دیگر باک ندارد که به سختى روز بگذراند یا به آسانى- متن عبارت : یا ربّ و ما میراث الصّوم؟ قال: الصّوم یورث الحکمة و الحکمة تورث المعرفة و المعرفة تورث الیقین، فاذا استیقن العبد لا یبالى کیف اصبح بعسر ام بیسر..
- در باب حکمت آقاجانم حضرت امیر المومنین علی علیه السلام : در نهج البلاغه بحث مفضل دارند که فرموده اند میراث الحکمه ؛ معرفت ومیراث معرفت یقین را برای شخص حاصل می کند. که سختی زندگی برای آنان آسایش می گردد.
- قال آقاجانم حضرت امیر المومنین علی علیه السلام : در لیله المعراج روایتی طولانی دارد که نکته های قابل توجه آن را استاد مد نظر گرفته می آورند –گرسنگی از عوامل رشد بصیرت و درجات آن 1- حکمت : جواب خداوند در برابر سوال پیامبر اکرم : یا أحمد صلّى اللَّه علیه و آله و سلّم: بعزت و جلال خودم قسم هر بندهاى که چهار خصلت را ضامن شود و مواظبت نماید او را (بدون حساب) داخل بهشت نمایم، اول- سخن نگوید مگر در آنچه که فائده (دنیائى یا آخرتى) داشته باشد. متن روایت : یَا أَحْمَدُ احْذَرْ أَنْ تَکُونَ مِثْلَ الصَّبِیِّ إِذَا نَظَرَ إِلَى الْأَخْضَرِ وَ الْأَصْفَرِ وَ إِذَا أُعْطِیَ شَیْئاً مِنَ الْحُلْوِ وَ الْحَامِضِ اغْتَرَّ بِهِ فَقَالَ یَا رَبِّ دُلَّنِی عَلَى عَمَلٍ أَتَقَرَّبُ بِهِ إِلَیْکَ قَالَ اجْعَلْ لَیْلَکَ نَهَاراً وَ نَهَارَکَ لَیْلًا قَالَ یَا رَبِّ کَیْفَ ذَلِکَ قَالَ اجْعَلْ نَوْمَکَ صَلَاةً وَ طَعَامَکَ الْجُوعَ- یَا أَحْمَدُ وَ عِزَّتِی وَ جَلَالِی مَا مِنْ عَبْدٍ ضَمِنَ لِی بِأَرْبَعِ خِصَالٍ إِلَّا أَدْخَلْتُهُ الْجَنَّةَ یَطْوِی لِسَانَهُ فَلَا یَفْتَحُهُ إِلَّا بِمَا یَعْنِیهِ
- 2- حفظ قلب دوم- حفظ نماید قلب خود را از وسوسه (شیطانى و تکبر و گمان بد در حق دیگران و نقشههاى خطرناک و زیانآور براى آنها کشیدن) وَ یَحْفَظُ قَلْبَهُ مِنَ الْوَسْوَاسِ و
- 3- تقرب الی الله سوم- بداند که من ناظر تمام اعمال و گفتار او هستم پس خود را حفظ نماید (از معصیت و گناه). َ یَحْفَظُ عِلْمِی وَ نَظَرِی إِلَیْهِ و
- 4-حزن همیشه : چهارم- قال آقاجانم حضرت امیر المومنین علی علیه السلام : می فرماید علامت مؤمن این است که: «الْمُؤْمِنُ بِشْرُهُ فِى وَجْهِهِ وَ حُزْنُهُ فِى قَلْبِهِ» (نهجالبلاغه، حکمت 333) - مومن لبخند شادی بر لبش دردش در دلش یعنى دردش در دلش است. اصلًا ما از اینکه مشکلاتمان را به دیگران بگوییم، ممنوع هستیم.
- حزن دو بخش است : یا برای رضای خدا و یا برای نفسانیت ؛ اگر برای رضای خدا بود رشد بصیرت و عبودیت و نورانیت می آورد و اگر برای نفسانیت بود ایجاد اندوه وعدم بصیرت را به همراه دارد،
- مومن نور چشمش در گرسنگى باشد (بروزه گرفتن) یا أحمد (صلّى اللَّه علیه و آله و سلّم): اگر مىچشیدى شیرینى گرسنگى را (بروزه گرفتن) و خاموشى را (از سخنان زشت و بیهوده و باطل) و خلوت و عزلت از مردم و آن نتیجههائى که از اینها بدست مىآید (هیچ گاه خود را از اینها فارغ نمیداشتى) ... یَکُونُ قُرَّةُ عَیْنَیْهِ الْجُوعَ یَا أَحْمَدُ لَوْ ذُقْتَ حَلَاوَةَ الْجُوعِ وَ الصَّمْتِ وَ الْخَلْوَةِ وَ مَا وَرِثُوا مِنْهَا.
- 5- کم خرج و کم زحمت : یک نکته دیگر اندوه برای رضای خدا و اعتقادت دینی آدم را می کشد به سوی بصیرت وعبودیت ونورانیت؛ در آن زمان حضرت امام خمینی (رحمه الله علیه) مبلغ 14هزار تومان شهریه میگرفت حاج آقای محلاتی شهریه آقارا می دادند آقا نگاه کرد که در سقف حیات برزنت نصب کردند گفت این چی است اگر با پول بیت المال خریداری شده برگردانید واگر از پول سهم امام خریدید من احتیاج ندارم برگردانید.نمونه ای از کم خرج وکم زحمت .خِفَّةُ الْمَئُونَةِ بَیْنَ النَّاسِ و وَ قَوْلُ الْحَقِّ وَ لَا یُبَالِی عَاشَ بِیُسْرٍ أَمْ بِعُسْر ،
- 6- قول الحق در پی دارد؛ 6- قول الحق : راستگویی مرام است وحق ملاک هرچند تلخ باشد،
- حضرت باری تعالی یا احمد ان عبد اذا جاء بطنه وحفظ لسانه حتی یشتمل علوم غیره - زبانش را حفظ کند به او حکمت می آموزم - اگر بی فکر باشد از این حکمت نمی تواند استفاده کند؛ وَ قَوْلُ الْحَقِّ وَ لَا یُبَالِی عَاشَ بِیُسْرٍ أَمْ بِعُسْر ،
- حضرت معروض داشت: خدایا نتیجه گرسنگى چیست؟ فرمود: حکمت و دانائى، و محفوظ ماندن قلب از وساوس باطل، و تقرب بمن، و نجات از حزن دائم و غم و غصه همیشگى، و سبکى مئونه، و زندگى بسیار ساده و بدون تکلف در میان مردم، گفتار حق، باک نداشتن از اینکه زندگى بآسانى و یا بسختى بگذرد. یا أحمد صلّى اللَّه علیه و آله و سلّم: آیا میدانى چه وقت تقرّب بمن پیدا میکند بندهام ؟ گفت: نمیدانم، فرمود: زمانى که گرسنه (روزه) و یا در سجده باشد. َ قَالَ یَا رَبِّ مَا مِیرَاثُ الْجُوعِ قَالَ الحِکْمَةُ وَ حِفْظُ الْقَلْبِ وَ التَّقَرُّبُ إِلَیَّ وَ الْحُزْنُ الدَّائِمُ وَ خِفَّةُ الْمَئُونَةِ بَیْنَ النَّاسِ وَ قَوْلُ الْحَقِّ وَ لَا یُبَالِی عَاشَ بِیُسْرٍ أَمْ بِعُسْر ، یَا أَحْمَدُ هَلْ تَدْرِی بِأَیِّ وَقْتٍ یَتَقَرَّبُ الْعَبْدُ إِلَیَّ قَالَ [لَا یَا رَبِّ قَالَ] إِذَا کَانَ جَائِعاً أَوْ سَاجِداً
- علم بغیر عمل وبال - عامل بدی پیدا کند می گویند وبال؛ وبال گردن شود اگر مومن باشد مورد شفا قرار میگیرد؛ در رشد علم بصیرت و آگاهی عمل بکار آید که ثمره بصیرت مشهود شود. علم بغیر عمل سوء عاقبت دارد- ترجمهغرر(انصارى) ج 1 صفحة 61 العلم بغیر عمل وبال : علم بدون عمل سوء عاقبت است علم بغیر عمل گرفتاری دارد - ترجمهغرر(انصارى) ج 2 صفحة 498 علم لا یصلحک ضلال و مال لا ینفعک وبال : علمى که تو را اصلاح نکند گمراهى است و مالى که تو را سود نبخشد گرفتارى است.
- ترجمه روایت معراج : یا أحمد صلّى اللَّه علیه و آله: هر گاه خالى بود (از حرام) شکم بندهاى و زبان خود را (از سخنان بیهوده و فحش و غیبت و تهمت و سخن چینى و دروغ) حفظ نمود حکمت (دانائى بحقایق اشیاء) را باو تعلیم و إلقاء کنم اگر چه کافر باشد و لیکن اگر کافر باشد حکمت و دانائیش (در قیامت) بر او حجت و وزر و وبال خواهد بود، و اگر مؤمن باشد حکمت و دانائیش براى او نور (قلب) و راهنما و شفاى سینهاش خواهد بود، پس میداند آنچه را که قبلا نمیدانست و مىبیند آنچه را که پیش از این نمیدید، و اولین چیزى که او را بآن بینا میکنم عیوب نفس خودش میباشد (بطورى که براى اصلاح آن بکوشد) و از عیبجوئى مردم نمودن غافل شود و روى بر گرداند، و بینا میگردانم او را بدقایق نکات علمى تا اینکه شیطان بر او مسلط نگردد.
- متن روایت معراج : یَا أَحْمَدُ إِنَّ الْعَبْدَ إِذَا جَاعَ بَطْنُهُ وَ حَفِظَ لِسَانَهُ عَلَّمْتُهُ الحِکْمَةَ وَ إِنْ کَانَ کَافِراً تَکُونُ حِکْمَتُهُ حُجَّةً عَلَیْهِ وَ وَبَالًا وَ إِنْ کَانَ مُؤْمِناً تَکُونُ حِکْمَتُهُ لَهُ نُوراً وَ بُرْهَاناً وَ شِفَاءً وَ رَحْمَةً فَیَعْلَمُ مَا لَمْ یَکُنْ یَعْلَمُ وَ یُبْصِرُ مَا لَمْ یَکُنْ یُبْصِرُ فَأَوَّلُ مَا أُبَصِّرُهُ عُیُوبُ نَفْسِهِ حَتَّى یُشْغَلَ بِهَا عَنْ عُیُوبِ غَیْرِهِ وَ أُبَصِّرُهُ دَقَائِقَ الْعِلْمِ حَتَّى لَا یَدْخُلَ عَلَیْهِ الشَّیْطَانُ
- و صوم شهر رمضان فانّه جنّة من العقاب- و روزه دارى ماه رمضان زیرا که سپر است از عذاب خداوند در وجوب صوم شهر رمضان و صوم شهر رمضان- فانّه جنّة من العقاب- جنّة- بمعنى سپر است بدانکه- گرفتارى و استحقاق انسانها به آتش- ولیده پیروى شیطان و تبعیّت ابلیس است و امتثال نفس امّاره میباشد- و به تناسب و شدّت نزدیکى و پیروى موجب شدت عقاب مىشود و اغواء شیطان بر انسان بشهوات نفس است و شهوات زائیده خوردن و آشامیدن است- و با گرسنگى و روزه دارى شهوات نفس شکسته و سطوت گسسته گردد و راه شیطان بسته گردد- شرحنهج..(مدرسوحید) ج 7 صفحة 277
- شرحغررالحکم(خوانسارى) باید که باز دارد کسى را که داند از شما از عیب غیر خود آنچه میداند از عیب نفس خود، یعنى کسى که داند از شما عیبى در غیر خود باید که باز دارد او را از عیب کردن و سرزنش او آنچه میداند از عیب نفس خود، یا این که کسى که از شما از اهل علم و دانش باشد باید که باز دارد او را از عیب کردن غیر خود آنچه میداند از عیب نفس خود... لیکفّ من علم منکم عن عیب غیره ما یعرف من عیب نفسه.
- حکمت 93و92و99 بحث امتحان الهی شیوه بحث را بیان می کند 85 و قال علیه السّلام: لا یقولنّ أحدکم «اللّهمّ إنّى أعوذ بک من الفتنة، لأنّه لیس أحد إلّا و هو مشتمل على فتنة، و لکن من استعاذ فلیستعذ من مضلّات الفتن، ...و قال علیه السّلام انّ هذا القلوب تملّ . و فرمود بدرستى که این دلها ملال مىگیرد...کما تملّ الابدان فابتغوا لها طرائف الحکمة .همچنان که ملال مىگیرد بدان از یک طعام پس طلب کنید براى آن دلها لطایف حکمت را ...«فقال علیه السلام: إنّ قولنا إنّا للّه إقرار على أنفسنا بالملک» فهو الإقرار بالمبدأ، و قولنا: «و إنا إلیه راجعون إقرار على أنفسنا بالهلک» فهو الإقرار بالمعاد. والسلام
- اللهم صل علی محمد وآل محمد وعجل فرجهم .