زیارت اباعبدالله الحسین اشک برحسین 1-
بسم الله الرحمن الرحیم
اللهم صل علی محمد وآل محمد وعجل فرجهم
- ⚫️داستان هایی درباره عظمت امام حسین(علیه السلام) و سرزمین کربلا آمده است⚫️
- ثواب گریستن بر امام حسین(علیه السلام) از زبان امام سجاد(علیه السلام) آمده است ***ـ
- محمّد بن مسلم از امام محمّد باقر علیه السّلام روایت کرده است که: پدرم علىّ بن الحسین علیه السّلام مى فرمود: هر مؤمنى که براى کشته شدن امام حسین علیه السّلام آن چنان بگرید تا قطرات اشک بر گونه اش جارى شود،خداوند او را در غرفه هاى بهشتى جاى مى دهد تا براى مدّتهاى طولانى در آن سکونت کند؛
- اشک بر حسین : و هر مؤمنى که به خاطر آزار و اذیّتى که در دنیا به ما اهل بیت رسیده، بگرید و قطرات اشک او بر گونه اش جارى شود،خداوند او را در بهشت در جایگاه صدق جاى مى دهد؛
- اشک بر حسین : و هر مؤمنى که به خاطر ما و دفاع از آرمانهاى مقدّس ما زحمت آن را ببیند و اشک او بر رخساره اش جارى شود،خداوند او را از اذیت و رنج دور مى سازد و او را در روز قیامت از خشم خود و آتش جهنم ایمن مى گرداند.
- زائر حسین اگر در آتش هم باشد نجات مى یابد***
- سید بن طاووس علیه الرّحمه از محمد بن احمد بن داوود نقل کرده است که مى گفت :
- پیاده روانه شدم ، من همسایه اى داشتم که او را على بن محمد مى گفتند. گفت که من هر ماه یک مرتبه به زیارت امام حسین (علیه السلام ) مى رفتم . و چون سنّم بالا رفت و جسمم ضعیف شد مدّتى به کربلا نرفتم ، و بعد از مدّتى پیاده روانه شدم ، و در مدّت چند روز به کربلا رسیدم
- زیارت کردم و نماز خواندم و چون به خواب رفتم دیدم که حضرت امام حسین (علیه السلام ) از قبر بیرون آمده و به من مى گوید: چرا مرا جفا کردى ؟ و قبل از این به من نیکوکار بودى !
- گفتم اى سیّد جسمم ضعیف شده است و پایم بى قوّت شده است و در این وقت ترسیدم که آخر عمر من باشد چند روز راه آمده ام تا به زیارتت رسیده ام و روایتى از شمابه من رسیده است مى خواهم از شما بشنوم ،
- فرمود: بگو! گفتم که روایت مى کنند که شما فرموده اید: هر که به زیارت من آید در حیات خود من او را بعد از وفاتش زیارت مى کنم .
- فرمود: که بلى من گفته ام و اگر او را در آتش جهنّم بیابم از آتش او را بیرون مى آورم.
- (بحارالانوار ج 101 ص 16)
- ثواب گریستن بر امام حسین(علیه السلام) از زبان امام سجاد(علیه السلام)***ـ
- محمّد بن مسلم از امام محمّد باقر علیه السّلام روایت کرده است که: پدرم علىّ بن الحسین علیه السّلام مى فرمود: هر مؤمنى که براى کشته شدن امام حسین علیه السّلام آن چنان بگرید تا قطرات اشک بر گونه اش جارى شود،خداوند او را در غرفه هاى بهشتى جاى مى دهد تا براى مدّتهاى طولانى در آن سکونت کند؛
- و هر مؤمنى که به خاطر آزار و اذیّتى که در دنیا به ما اهل بیت رسیده، بگرید و قطرات اشک او بر گونه اش جارى شود،خداوند او را در بهشت در جایگاه صدق جاى مى دهد؛
- و هر مؤمنى که به خاطر ما و دفاع از آرمانهاى مقدّس ما زحمت آن را ببیند و اشک او بر رخساره اش جارى شود،خداوند او را از اذیت و رنج دور مى سازد و او را در روز قیامت از خشم خود و آتش جهنم ایمن مى گرداند.
- زائر حسین اگر در آتش هم باشد نجات مى یابد***
- ثواب سلام دادن بر حسین(ع)***
- داود رقّی می گوید: من محضر امام صادق علیه السلام مشرف بودم. حضرت آب طلب کردند و همین که آب را نوشیدند؛ دیدم امام منقلب شد و حالت گریه پیدا کرد و دوچشم مبارکش پر از اشک شد.
- سپس به من فرمودند: ای داود خدا لعنت کند قاتل حسین را.
- بنده ای نیست که آب بنوشد و حسین علیه السلام را یاد نموده و قاتلش را لعنت کند مگر اینکه خدا
- صدهزار حسنه برایش می نویسد و
- صدهزار گناه از سیئات او را پاک می کند و او را
- صدهزار درجه معنوی بالا می برد و با این عمل گویی او
- صدهزار برده را آزاد کرده و
- خدای متعال روز قیامت او را با دلی شاد و آرام [در آن محشر سوزان با دلی بسیار خُنک -ثلج الفؤاد- و نه جگری تفدیده!] محشور می کند.
- تابوت مرد عاصى و غبار کربلا***
- مرحوم تاج الدّین حسن سلطان محمد( رضوان اللّه تعالى علیه ) در کتاب خود مینویسد :
- در بغداد مرد فاسقى بود که هنگام احتضار وصیّت کرده بود که مرا ببرید نجف اشرف دفن کنید شاید خداوند مرا بیامرزد و بخاطر حضرت امیر المومنین علیه السلام ببخشد
- چون وفات کرد قوم و خویشان او حسب الوصیّة او را غسل داده و کفن نمودند و در تابوتى گذاردند و بسوى نجف حمل کردند.
- شب حضرت امیر علیه السلام به خواب بعضى از خدّام حرم خود آمدند، و فرمودند: فردا صبح نعش یک فاسق را از بغداد مى آورند که در زمین نجف دفن کنند، بروید و مانع این کار شوید! و نگذارید او را در جوار من دفن کنند.
- فردا که شد خدّام حرم مطهّر یکدیگر را خبر کردند، رفتند و در بیرون دروازه نجف ایستادند، که نگذارند که نعش آن فاسق را وارد کنند، هر قدر انتظار کشیدند کسى را نیاوردند.
- شب بعد باز در خواب دیدند حضرت امیر علیه السلام را که فرمود: آن مرد فاسق را که شب گذشته گفتم نگذارید وارد شوند فردا میآیند، بروید و به استقبال او، و او را با عزّت و احترام تمام بیاورید و در بهترین جاها دفن کنید.
- گفتند: آقا شب قبل فرمودید نگذارید و حالا میفرمائید بهترین جا دفن شود!؟
- حضرت فرمود: آنهایى که نعش را مى آوردند، شب گذشته راه را گم کردند، و عبورشان به زمین کربلا افتاد، باد وزید خاک و غبار زمین کربلا را در تابوت او ریخته از برکت خاک کربلا و احترام فرزندم حسین علیه السلام خداوند از جمیع تقصیرات او گذشت او را آمرزید و رحمت خود را شامل حالش گردانیده است.
- مرحوم شیخ جعفر شوشتری می گوید: در روز عاشورا، چهار جا، چهار عضو بدن ابی عبدالله به خاطر بی آبی از کار افتاده بود، که حتی شاید اگر آب هم می دادند، کار از کار گذشته بود و فایده نداشت.
- اولین جایی که از عطش از کار افتاد چشمان امام حسین (علیه السّلام) بود، امام صادق (علیه السّلام) می فرماید: جدّ ما در روز عاشورا، از شدت عطش چشمانش آسمان را دود می دید.
- دومین عضو، لبهای آقا بود، می دونی چرا؟ حمیدبن مسلم می گه دیدم لب های حسین علیه السلام مانند دو چوپ خشک شده به هم می خورد، دیدم از لبهای حسین داره خون می آید.
- سومین عضو زبان حضرت بود، همان زمان که علی اکبر را بغل گرفت، زبان در دهان علی گذاشت، علی اکبر دید بابا از خودِ او تشنه تر است.
- چهارمین عضو جگر حسین بوده، هلال بن نافع می گوید، آمدم نزدیک گودال، جنگ تمام شده، از بالای گودال نگاه کردم، دیدم لبهای حسین تکان می خورد، نزدیک تر رفتم، گفتم شاید حسین نفرین می کنه، دیدم می گوید: «لشگر جگرم از تشنگی می سوزد»
هلال بن نافع می گوید،از گودال آمدم بیرون، سریع رفتم آب آوردم، دیدم شمر داره بیرون می آید، گفت کجا می روی، گفتم می روم پسر فاطمه را سیراب کنم، گفت زحمت نکش، من سیرابش کردم ... . اللهم صل علی محمد وآل محمد وعجل فرجهم