پردازش اربعین حسینی

حسینُ منی و انا من حسینی

پردازش اربعین حسینی

حسینُ منی و انا من حسینی

پردازش اربعین حسینی

در این صفحه مطالب گردآوری شده توسط حسین صفرزاده به اشتراک گذاشته می شود

آخرین مطالب
پربیننده ترین مطالب
نویسندگان

۱۱۰ مطلب با موضوع «زیارت وگریه برحسن علیه السلام» ثبت شده است

۰۵
مهر

زیارت اباعبدالله الحسین اشک برحسین 1-

بسم الله الرحمن الرحیم

اللهم صل علی محمد وآل محمد وعجل فرجهم

  1. داستان هایی درباره عظمت امام حسین(علیه السلام) و سرزمین کربلا آمده است
  2. ثواب گریستن بر امام حسین(علیه السلام) از زبان امام سجاد(علیه السلام) آمده است ***ـ
  3. محمّد بن مسلم از امام محمّد باقر علیه السّلام روایت کرده است که: پدرم علىّ بن الحسین علیه السّلام مى فرمود: هر مؤمنى که براى کشته شدن امام حسین علیه السّلام آن چنان بگرید تا قطرات اشک بر گونه اش جارى شود،خداوند او را در غرفه هاى بهشتى جاى مى دهد تا براى مدّتهاى طولانى در آن سکونت کند؛
  4. اشک  بر حسین : و هر مؤمنى که به خاطر آزار و اذیّتى که در دنیا به ما اهل بیت رسیده، بگرید و قطرات اشک او بر گونه اش جارى شود،خداوند او را در بهشت در جایگاه صدق جاى مى دهد؛
  5. اشک  بر حسین : و هر مؤمنى که به خاطر ما و دفاع از آرمانهاى مقدّس ما زحمت آن را ببیند و اشک او بر رخساره اش جارى شود،خداوند او را از اذیت و رنج دور مى سازد و او را در روز قیامت از خشم خود و آتش جهنم ایمن مى گرداند.
  6. زائر حسین اگر در آتش هم باشد نجات مى یابد***
  7. سید بن طاووس علیه الرّحمه از محمد بن احمد بن داوود نقل کرده است که مى گفت :
  8. پیاده روانه شدم ، من همسایه اى داشتم که او را على بن محمد مى گفتند. گفت که من هر ماه یک مرتبه به زیارت امام حسین (علیه السلام ) مى رفتم . و چون سنّم بالا رفت و جسمم ضعیف شد مدّتى به کربلا نرفتم ، و بعد از مدّتى پیاده روانه شدم ، و در مدّت چند روز به کربلا رسیدم
  9. زیارت کردم و نماز خواندم و چون به خواب رفتم دیدم که حضرت امام حسین (علیه السلام ) از قبر بیرون آمده و به من مى گوید: چرا مرا جفا کردى ؟ و قبل از این به من نیکوکار بودى !
  10. گفتم اى سیّد جسمم ضعیف شده است و پایم بى قوّت شده است و در این وقت ترسیدم که آخر عمر من باشد چند روز راه آمده ام تا به زیارتت رسیده ام و روایتى از شمابه من رسیده است مى خواهم از شما بشنوم ،
  11. فرمود: بگو! گفتم که روایت مى کنند که شما فرموده اید: هر که به زیارت من آید در حیات خود من او را بعد از وفاتش زیارت مى کنم .
  12. فرمود: که بلى من گفته ام و اگر او را در آتش جهنّم بیابم از آتش او را بیرون مى آورم.
  13. (بحارالانوار ج 101 ص 16)
  14. ثواب گریستن بر امام حسین(علیه السلام) از زبان امام سجاد(علیه السلام)***ـ
  15. محمّد بن مسلم از امام محمّد باقر علیه السّلام روایت کرده است که: پدرم علىّ بن الحسین علیه السّلام مى فرمود: هر مؤمنى که براى کشته شدن امام حسین علیه السّلام آن چنان بگرید تا قطرات اشک بر گونه اش جارى شود،خداوند او را در غرفه هاى بهشتى جاى مى دهد تا براى مدّتهاى طولانى در آن سکونت کند؛
  16. و هر مؤمنى که به خاطر آزار و اذیّتى که در دنیا به ما اهل بیت رسیده، بگرید و قطرات اشک او بر گونه اش جارى شود،خداوند او را در بهشت در جایگاه صدق جاى مى دهد؛
  17. و هر مؤمنى که به خاطر ما و دفاع از آرمانهاى مقدّس ما زحمت آن را ببیند و اشک او بر رخساره اش جارى شود،خداوند او را از اذیت و رنج دور مى سازد و او را در روز قیامت از خشم خود و آتش جهنم ایمن مى گرداند.
  18. زائر حسین اگر در آتش هم باشد نجات مى یابد***
  19. ثواب سلام دادن بر حسین(ع)***
  20. داود رقّی می گوید: من محضر امام صادق علیه السلام مشرف بودم. حضرت آب طلب کردند و همین که آب را نوشیدند؛ دیدم امام منقلب شد و حالت گریه پیدا کرد و دوچشم مبارکش پر از اشک شد.
  21. سپس به من فرمودند: ای داود خدا لعنت کند قاتل حسین را.
  22. بنده ای نیست که آب بنوشد و حسین علیه السلام را یاد نموده و قاتلش را لعنت کند مگر اینکه خدا
  23. صدهزار حسنه برایش می نویسد و
  24. صدهزار گناه از سیئات او را پاک می کند و او را
  25. صدهزار درجه معنوی بالا می برد و با این عمل گویی او
  26. صدهزار برده را آزاد کرده و
  27. خدای متعال روز قیامت او را با دلی شاد و آرام [در آن محشر سوزان با دلی بسیار خُنک -ثلج الفؤاد- و نه جگری تفدیده!] محشور می کند.
  28. تابوت مرد عاصى و غبار کربلا***
  29. مرحوم تاج الدّین حسن سلطان محمد( رضوان اللّه تعالى علیه ) در کتاب خود مینویسد :
  30. در بغداد مرد فاسقى بود که هنگام احتضار وصیّت کرده بود که مرا ببرید نجف اشرف دفن کنید شاید خداوند مرا بیامرزد و بخاطر حضرت امیر المومنین علیه السلام ببخشد
  31. چون وفات کرد قوم و خویشان او حسب الوصیّة او را غسل داده و کفن نمودند و در تابوتى گذاردند و بسوى نجف حمل کردند.
  32. شب حضرت امیر علیه السلام به خواب بعضى از خدّام حرم خود آمدند، و فرمودند: فردا صبح نعش یک فاسق را از بغداد مى آورند که در زمین نجف دفن کنند، بروید و مانع این کار شوید! و نگذارید او را در جوار من دفن کنند.
  33. فردا که شد خدّام حرم مطهّر یکدیگر را خبر کردند، رفتند و در بیرون دروازه نجف ایستادند، که نگذارند که نعش آن فاسق را وارد کنند، هر قدر انتظار کشیدند کسى را نیاوردند.
  34. شب بعد باز در خواب دیدند حضرت امیر علیه السلام را که فرمود: آن مرد فاسق را که شب گذشته گفتم نگذارید وارد شوند فردا میآیند، بروید و به استقبال او، و او را با عزّت و احترام تمام بیاورید و در بهترین جاها دفن کنید.
  35. گفتند: آقا شب قبل فرمودید نگذارید و حالا میفرمائید بهترین جا دفن شود!؟
  36. حضرت فرمود: آنهایى که نعش را مى آوردند، شب گذشته راه را گم کردند، و عبورشان به زمین کربلا افتاد، باد وزید خاک و غبار زمین کربلا را در تابوت او ریخته از برکت خاک کربلا و احترام فرزندم حسین علیه السلام خداوند از جمیع تقصیرات او گذشت او را آمرزید و رحمت خود را شامل حالش ‍ گردانیده است.
  37. مرحوم شیخ جعفر شوشتری می گوید: در روز عاشورا، چهار جا، چهار عضو بدن ابی عبدالله به خاطر بی آبی از کار افتاده بود، که حتی شاید اگر آب هم می دادند، کار از کار گذشته بود و فایده نداشت.
  38. اولین جایی که از عطش از کار افتاد چشمان امام حسین (علیه السّلام) بود، امام صادق (علیه السّلام) می فرماید: جدّ ما در روز عاشورا، از شدت عطش چشمانش آسمان را دود می دید.
  39. دومین عضو، لبهای آقا بود، می دونی چرا؟ حمیدبن مسلم می گه دیدم لب های حسین علیه السلام مانند دو چوپ خشک شده به هم می خورد، دیدم از لبهای حسین داره خون می آید.
  40. سومین عضو زبان حضرت بود، همان زمان که علی اکبر را بغل گرفت، زبان در دهان علی گذاشت، علی اکبر دید بابا از خودِ او تشنه تر است.
  41. چهارمین عضو جگر حسین بوده، هلال بن نافع می گوید، آمدم نزدیک گودال، جنگ تمام شده، از بالای گودال نگاه کردم، دیدم لبهای حسین تکان می خورد، نزدیک تر رفتم، گفتم شاید حسین نفرین می کنه، دیدم می گوید: «لشگر جگرم از تشنگی می سوزد»

هلال بن نافع می گوید،از گودال آمدم بیرون، سریع رفتم آب آوردم، دیدم شمر داره بیرون می آید، گفت کجا می روی، گفتم می روم پسر فاطمه را سیراب کنم، گفت زحمت نکش، من سیرابش کردم ... . اللهم صل علی محمد وآل محمد وعجل فرجهم

  • حسین صفرزاده
۰۵
مهر

 

زیارت اباعبدالله الحسین اربعین پیاده 2-

بسم الله الرحمن الرحیم

  1. اللهم صل علی محمد وآل محمد وعجل فرجهم

 

  1. وَ عِنْدَهُ مُرَازِمٌ فَسَمِعْتُ أَبَا عَبْدِ اللَّهِ علیه السلام : کسى که پیاده به زیارت قبر حضرت امام حسین علیه السّلام برود  
  2. یَقُولُ مَنْ أَتَى قَبْرَ الْحُسَیْنِ علیه السلام مَاشِیاً کَتَبَ اللَّهُ لَهُ بِکُلِّ خُطْوَةٍ : خداوند متعال به هر گامى که برداشته و به هر قدمى که از زمین بلند نموده و بر آن نهاده
  3. وَ بِکُلِّ قَدَمٍ یَرْفَعُهَا وَ یَضَعُهَا عِتْقَ رَقَبَةٍ مِنْ وُلْدِ إِسْمَاعِیلَ : ثواب آزاد کردن بنده‏اى از اولاد حضرت اسماعیل را‏دهد.
  4. وَ مَنْ أَتَاهُ بِسَفِینَةٍ فَکَفَتْ بِهِمْ‏ سَفِینَتُهُمْ : و کسى که با کشتى به زیارت آن حضرت رود و در اثناء چپ شده و سرنشینانش را در آب بریزد
  5. نَادَى مُنَادٍ مِنَ السَّمَاءِ طِبْتُمْ وَ طَابَتْ لَکُمُ الْجَنَّةَ. : منادى از آسمان نداء مى‏کند: خوشا به حال شما و گوارا باد بر شما بهشت.
  6.  الباب الخمسون کرامة الله تبارک و تعالى لزوار الحسین بن علی علیه السلام : باب پنجاه کرامت خداوند تبارک وتعای بر زوار حسین بن علی علیه السلام
  7. یَقُولُ مَا مِنْ أَحَدٍ یَوْمَ الْقِیَامَةِ إِلَّا وَ هُوَ یَتَمَنَّى أَنَّهُ مِنْ زُوَّارِ الْحُسَیْنِ : احدى نیست درروز قیامت مگر آنکه آرزو مى‏کند از زوّار امام حسین علیه السّلام باشد
  8. لِمَا یَرَى مِمَّا یُصْنَعُ بِزُوَّارِ الْحُسَیْنِ ع مِنْ کَرَامَتِهِمْ عَلَى اللَّهِ تَعَالَى‏ : زیرا مشاهده مى‏کند با ایشان چه معامله‏اى شده و چه کرامتى حق تبارک و تعالى در باره آنها منظور مى‏فرماید.
  9. قَالَ أَبُو عَبْدِ اللَّهِ علیه السلام ‏: کَأَنِّی بِالْمَلَائِکَةِ :  فرموند گویا مى‏بینم که فرشتگان
  10. وَ اللَّهِ قَدْ ازْدَحَمُوا الْمُؤْمِنِینَ عَلَى قَبْرِ الْحُسَیْنِ علیه السلام : با مؤمنین بر سر قبر حضرت حسین بن على علیهما السّلام ازدحام کرده‏اند.
  11. قَالَ قُلْتُ فَیَتَرَاءَوْنَ لَهُ قَالَ هَیْهَاتَ هَیْهَاتَ : راوى مى‏گوید: عرضه داشتم:آیا مؤمنین فرشته را مى‏بینند؟حضرت فرمودند:هرگز، هرگز،
  12. قَدْ لَزِمُوا وَ اللَّهِ الْمُؤْمِنِینَ : آنها به خدا قسم ملازم و همراه مؤمنین بودند
  13. حَتَّى إِنَّهُمْ لَیَمْسَحُونَ وُجُوهَهُمْ بِأَیْدِیهِمْ : حتّى با دست‏هایشان به صورت‏هاى آنها مسح مى‏کشند.
  14. قَالَ وَ یُنْزِلُ اللَّهُ عَلَى زُوَّارِ الْحُسَیْنِ علیه السلام : سپس امام علیه السّلام فرمودند:خداوند منّان
  15. غُدْوَةً وَ عَشِیَّةً مِنْ طَعَامِ الْجَنَّةِ : هر صبح و شام از طعام بهشت بر زوّار امام حسین علیه السّلام نازل فرماید
  16. وَ خُدَّامُهُمُ الْمَلَائِکَةُ لَایَسْأَلُ اللَّهَ عَبْدٌ حَاجَةً : و خدمتکاران ایشان فرشتگانند.هیچ بنده‏اى از بندگان خداوند حاجتى
  17. مِنْ حَوَائِجِ الدُّنْیَا وَ الْآخِرَةِ إِلَّا أَعْطَاهَا إِیَّاهُ.: از حوائج دنیا و آخرت را از خداوند متعال در خواست ‏نکنند مگر آنکه خدا به او عطاء مى‏فرماید.
  18. قَالَ قُلْتُ هَذِهِ وَ اللَّهِ الْکَرَامَةُ قَالَ لِی یَا مُفَضَّلُ : راوى مى‏گوید: عرض کردم: به خدا قسم این کرامت مى‏باشد.امام علیه السّلام به من فرمودند:
  19. أَزِیدُکَ قُلْتُ نَعَمْ سَیِّدِی : اى مفضّل: برایت بیشتر بگویم؟عرضه کردم: بلى سرور من.
  20. قَالَ کَأَنِّی بِسَرِیرٍ مِنْ نُورٍ قَدْ وُضِعَ وَ قَدْ ضُرِبَتْ عَلَیْهِ قُبَّةٌ : حضرت فرمودند:گویا مى‏بینم تختى از نور را که گذارده‏اند و بر روى آن قبّه‏اى
  21. مِنْ یَاقُوتَةٍ حَمْرَاءَ مُکَلَّلَةٍ بِالْجَوَاهِرِ : ازیاقوت سرخ زده شده که با جواهرات آن را زینت نموده‏اند
  22. وَ کَأَنِّی بِالْحُسَیْنِ ع جَالِسٌ عَلَى ذَلِکَ السَّرِیرِ: و حضرت امام حسین علیه السّلام بر روى آن تخت نشسته‏اند
  23. وَ حَوْلَهُ تِسْعُونَ أَلْفَ قُبَّةٍ خَضْرَاءَ : و اطراف آن حضرت نود هزار قبه سبز زده‏اند
  24. وَ کَأَنِّی بِالْمُؤْمِنِینَ یَزُورُونَهُ وَ یُسَلِّمُونَ عَلَیْهِ : و مؤمنین آن حضرت را زیارت کرده و بر آن جناب سلام مى‏دهند،
  25. فَیَقُولُ اللَّهُ عَزَّ وَ جَلَّ لَهُمْ أَوْلِیَائِی سَلُونِی- پس خداوند متعال به ایشان مى‏فرماید:اى دوستانم از من سؤال کنید.
  26. فَطَالَ مَا أُوذِیتُمْ وَ ذُلِّلْتُمْ وَ اضْطُهِدْتُمْ فَهَذَا یَوْمٌ : و بخواهید، پس زیاد اذیّت شدید و خوار و مقهور گردیدید امروز، روزى است
  27. لَا تَسْأَلُونِّی حَاجَةً مِنْ حَوَائِجِ الدُّنْیَا وَ الْآخِرَةِ إِلَّا قَضَیْتُهَا لَکُمْ : که حاجتى از حاجات دنیا و آخرتتان را از من در خواست نکرده مگر آن را روا مى‏نمایم،
  28. فَیَکُونُ أَکْلُهُمْ وَ شُرْبُهُمْ فِی الْجَنَّةِ فَهَذِهِ : پس خوردن و آشامیدنشان در بهشت ‏باشد،  
  29. وَ اللَّهِ الْکَرَامَةُ الَّتِی لَا انْقِضَاءَ لَهَا وَ لَا یُدْرَکُ مُنْتَهَاهَاَ.: پس به خدا قسم کرامت و احسانى که زوال نداشته و انتهاء آن را نمى‏توان درک کرد.
  30. قَالَ أَبُو الْحَسَنِ مُوسَى (علیه السلام ) أَدْنَى مَا یُثَابُ بِهِ زَائِرُ الْحُسَیْنِ علیه السلام  کمترین ثوابى که به زائر امام حسین علیه السّلام .
  31. بِشَطِّ الْفُرَاتِ إِذَا عَرَفَ بِحَقِّهِ وَحُرْمَتِهِ وَ شطّ فرات مى‏دهند بشرطى که عارف به حقّ و حرمت
  32. وَلَایَتِهِ أَنْ یُغْفَرَ لَهُ مَا تَقَدَّمَ مِنْ ذَنْبِهِ وَ مَا تَأَخَّرَا : و ولایت آن جناب باشد این است که گناهان گذشته و آینده‏اش را حقتعالى مى‏آمرزد.
  33. عَنْ أَبِی جَعْفَرٍ علیه السلام : قَالَ مَا بَکَتِ السَّمَاءُ عَلَى أَحَدٍ بَعْدَ یَحْیَى بْنِ زَکَرِیَّا : گریه نکرد آسمان برای احدی بعد از یحیی بن زکریا
  34. إِلَّا عَلَى الْحُسَیْنِ بْنِ عَلِیٍّ علیه السلام  فَإِنَّهَا بَکَتْ عَلَیْهِ أَرْبَعِینَ یَوْماً : مگر بر حسین بن علی گریه کرد چهل روز
  35. عَنْ أَبِیهِ عَنْ عَلِیِّ بْنِ الْحُسَیْنِ علیه السلام :  قَالَ إِنَّ السَّمَاءَ لَمْ تَبْکِ مُنْذُ وُضِعَتْ : آسمان بر احدى نگریست مگر بر این دو.
  36. إِلَّا عَلَى یَحْیَى بْنِ زَکَرِیَّا وَ الْحُسَیْنِ بْنِ عَلِیٍ‏ علیه السلام : مگربر یحیی بن ذکریا وحسین بن علی علیه السلام .
  37. عَنْ أَبِی عَبْدِ اللَّهِ ع قَالَ کَانَ قَاتِلُ یَحْیَى بْنِ زَکَرِیَّا وَلَدَ زِنًا وَ قَاتِلُ الْحُسَیْنِ علیه السلام وَلَدَ زِناً: قاتل یحیى بن زکریا و حسین بن على علیهم السّلام زنا زاده بوده
  38. وَ لَمْ تَبْکِ السَّمَاءُ عَلَى أَحَدٍ إِلَّا عَلَیْهِمَا : و آسمان بر احدى نگریست مگر بر این دو.
  39. قَالَ قُلْتُ وَ کَیْفَ تَبْکِی قَالَ تَطْلُعُ الشَّمْسُ فِی حُمْرَةٍ وَ تَغِیبُ فِی حُمْرَةَ : راوى مى‏گوید: عرض کردم: چگونه آسمان گریست؟حضرت فرمودند:طلوع خورشید و غروبش در سرخى بود 1392/9/16جمعه 2ماه صفر. اللهم صل علی محمد وآل محمد وعجل فرجهم
  • حسین صفرزاده
۰۵
مهر

زیارت اباعبدالله الحسین اربعین پیاده 1-

بسم الله الرحمن الرحیم

اللهم صل علی محمد وآل محمد وعجل فرجهم

  1. کامل الزیارات- الباب التاسع و الأربعون ثواب من زار الحسین‏علیه السلام راکبا أو ماشیا و مناجاة الله لزائره
  2. مَنْ خَرَجَ مِنْ مَنْزِلِهِ یُرِیدُ زِیَارَةَ قَبْرِ الْحُسَیْنِ بْنِ عَلِیٍّ ص إِنْ کَانَ مَاشِیاً : کسى که از منزلش بیرون آید و قصدش زیارت قبر حضرت حسین ابن على علیهما السّلام باشد اگر پیاده رود
  3. کَتَبَ اللَّهُ لَهُ بِکُلِّ خُطْوَةٍ حَسَنَةً وَ مَحَى عَنْهُ سَیِّئَةً : خداوند منّان به هر قدمى که برمى‏دارد یک حسنه برایش نوشته و یک گناه از او محو مى‏فرماید
  4. حَتَّى إِذَا صَارَ فِی الْحَائِرِ کَتَبَهُ اللَّهُ مِنَ الْمُصْلِحِینَ الْمُنْتَجَبِینَ [الْمُفْلِحینَ الْمُنْجِحِینَ‏] تا زمانى که به حائر برسد و پس از رسیدن به آن مکان شریف حق تبارک و تعالى او را از رستگاران قرار مى‏دهد
  5. حَتَّى إِذَا قَضَى مَنَاسِکَهُ کَتَبَهُ اللَّهُ مِنَ الْفَائِزِینَ حَتَّى إِذَا أَرَادَ الِانْصِرَافَ أَتَاهُ مَلَکٌ : تا وقتى که مراسم و اعمال زیارت را به پایان برساند که در این هنگام او را از فائزین محسوب مى‏فرماید تا زمانى که اراده مراجعت نماید در این وقت فرشته‏اى نزد او آمده و
  6. فَقَالَ إِنَّ رَسُولَ اللَّهِ ص یُقْرِؤُکَ السَّلَامَ وَ یَقُولُ لَکَ اسْتَأْنِفِ الْعَمَلَ فَقَدْ غُفِرَ لَکَ مَا مَضَى‏ : مى‏گوید: رسول خدا صلّى اللَّه علیه و آله و سلّم سلام رسانده و به تو مى‏فرماید:از ابتداء عمل را شروع کن، تمام گناهان گذشته‏ات آمرزیده شد
  7. مَنْ أَتَى قَبْرَ الْحُسَیْنِ علیه السلام مَاشِیاً کَتَبَ اللَّهُ لَهُ بِکُلِّ خُطْوَةٍ أَلْفَ حَسَنَةٍ وَ مَحَا عَنْهُ أَلْفَ سَیِّئَةٍ : کسى که پیاده به زیارت قبر حضرت امام حسین علیه السّلام برود خداوند متعال به هر قدمى که بر مى‏دارد هزار حسنه برایش ثبت و هزار گناه از وى محو مى‏فرماید
  8. وَ رَفَعَ لَهُ أَلْفَ دَرَجَةٍ فَإِذَا أَتَیْتَ الْفُرَاتَ فَاغْتَسِلْ وَ عَلِّقْ نَعْلَیْکَ وَ امْشِ حَافِیاً وَ امْشِ مَشْیَ الْعَبْدِ الذَّلِیلِ :
  9. و هزار درجه مرتبه‏اش را بالا مى‏برد سپس فرمودند: وقتى به فرات وارد شدى ابتداء غسل کن و کفش‏هایت را آویزان نما و پاى برهنه راه برو و مانند بنده ذلیل راه برو
  10. فَإِذَا أَتَیْتَ بَابَ الْحَائِرِ فَکَبِّرْ أَرْبَعاً ثُمَّ امْشِ قَلِیلًا ثُمَّ کَبِّرْ أَرْبَعاً ثُمَّ ائْتِ رَأْسَهُ فَقِفْ عَلَیْهِ فَکَبِّرْ أَرْبَعاً : و وقتى به درب حائر رسیدى چهار مرتبه تکبیر بگو سپس اندکى حرکت کن باز چهار بار تکبیر گفته بعد به طرف بالاى سر حضرت برو و در آنجا بایست و سپس چهار مرتبه تکبیر بگو
  11. [فَکَبِّرْ وَ صَلِّ عِنْدَهُ وَ اسْأَلْ‏] وَ صَلِّ أَرْبَعاً وَ اسْأَلِ اللَّهَ حَاجَتَک‏ و نزد قبر نماز بخوان و از خداوند متعال حاجت خود را بخواه.
  12. قَالَ إِنَّ الرَّجُلَ لَیَخْرُجُ إِلَى قَبْرِ الْحُسَیْنِ علیه السلام فَلَهُ إِذَا خَرَجَ مِنْ أَهْلِهِ بِأَوَّلِ خُطْوَةٍ مَغْفِرَةُ ذُنُوبِهِ- شخصى که به زیارت قبر حضرت حسین بن على علیهما السّلام مى‏رود، زمانى که از اهلش جدا شد با اولین گامى که برمى‏دارد تمام گناهانش آمرزیده مى‏شود
  13. ثُمَّ لَمْ یَزَلْ یُقَدَّسُ بِکُلِّ خُطْوَةٍ حَتَّى یَأْتِیَهُ فَإِذَا أَتَاهُ نَاجَاهُ اللَّهُ تَعَالَى : سپس با هر قدمى که برمى‏دارد پیوسته تقدیس و تنزیه شده تا به قبر برسد و هنگامى که به آنجا رسید حق تعالى او را خوانده و با وى مناجات نموده و
  14. فَقَالَ عَبْدِی سَلْنِی أُعْطِکَ ادْعُنِی أُجِبْکَ اطْلُبْ مِنِّی أُعْطِکَ سَلْنِی حَاجَةً أقضیها [أَقْضِهَا] لَکَ : مى‏فرماید: بنده من! از من بخواه تا به تو اعطاء نمایم، من را بخوان اجابتت نمایم، از من طلب کن به تو بدهم، حاجتت را از من بخواه تا برایت روا سازم.
  15. قَالَ وَ قَالَ أَبُو عَبْدِ اللَّهِ علیه السلام  وَ حَقٌّ عَلَى اللَّهِ أَنْ یُعْطِیَ مَا بَذَلَ. : راوى مى‏گوید، امام علیه السّلام فرمودند: و بر خداوند متعال حق و ثابت است آنچه را که بذل نموده اعطاء فرماید.
  16. عَنْ أَبِی عَبْدِ اللَّهِ علیه السلام قَالَ إِنَّ لِلَّهِ مَلَائِکَةً مُوَکَّلِینَ‏ بِقَبْرِ الْحُسَیْنِ علیه السلام : خداوند متعال فرشتگانى دارد که موکّل قبر حضرت امام حسین علیه السّلام مى‏باشند  
  17. فَإِذَا هَمَّ بِزِیَارَتِهِ الرَّجُلُ أَعْطَاهُمُ اللَّهُ ذُنُوبَهُ فَإِذَا خَطَا مَحَوْهَا : هنگامى که شخص قصد زیارت آن حضرت را مى‏نماید حق تعالى گناهان او را در اختیار این فرشتگان قرار مى‏دهد و زمانى که وى قدم برداشت فرشتگان تمام گناهانش را محو مى‏کنند.
  18. ثُمَّ إِذَا خَطَا ضَاعَفُوا لَهُ حَسَنَاتِهِ فَمَا تَزَالُ حَسَنَاتُهُ تَضَاعَفُ : و سپس قدم دوّم را که برداشت حسناتش مضاعف و دو چندان مى‏کنند
  19. حَتَّى تُوجِبَ لَهُ الْجَنَّةَ ثُمَّ اکْتَنَفُوهُ وَ قَدَّسُوهُ وَ یُنَادُونَ مَلَائِکَةَ السَّمَاءِ أَنْ قَدِّسُوا زُوَّارَ حَبِیبِ اللَّهِ : و پیوسته با قدم‏هائى که برمى‏دارد حسناتش مضاعف مى‏گردد تا به حدّى مى‏رسد که بهشت برایش واجب و ثابت مى‏گردد، سپس اطرافش را گرفته و تقدیسش مى‏کنند و فرشتگان آسمان نداء داده و مى‏گویند: زوّار دوست دوست خدا را تقدیس نمائید.
  20. فَإِذَا اغْتَسَلُوا نَادَاهُمْ مُحَمَّدٌ  یَا وَفْدَ اللَّهِ أَبْشِرُوا بِمُرَافَقَتِی فِی الْجَنَّةِ : و وقتى زوّار غسل کردند حضرت محمّد صلّى اللَّه علیه و آله و سلّم ایشان را مورد نداء قرار داده و مى‏فرماید:اى مسافران خدا! بشارت باد بر شما که در بهشت با من هستید.
  21. ثُمَّ نَادَاهُمْ أَمِیرُ الْمُؤْمِنِینَ‏ علیه السّلام أَنَا ضَامِنٌ لِقَضَاءِ حَوَائِجِکُمْ وَ دَفْعِ الْبَلَاءِ عَنْکُمْ فِی الدُّنْیَا وَ الْآخِرَةِ : سپس امیرالمؤمنین علیه السّلام به ایشان نداء نموده فرماید: من ضامنم که حوائج شما را برآورده نموده وبلاء را در دنیا و آخرت از شما دفع کنم،
  22. ثُمَّ الْتَقَاهُمْ [اکْتَنَفَهُمُ‏] النَّبِیُّ ص عَنْ أَیْمَانِهِمْ وَ عَنْ شَمَائِلِهِمْ حَتَّى یَنْصَرِفُوا إِلَى أَهَالِیهِم‏. سپس پیامبراکرم صلّى اللَّه علیه و آله و سلّم با ایشان ازطرف راست و چپ ملاقات نماید تا بالأخره به اهل خود بازگردند.
  23. عَنْ أَبِی عَبْدِ اللَّهِ ع قَالَ قُلْتُ لَهُ جُعِلْتُ فِدَاکَ مَا أَدْنَى مَا لِزَائِرِ قَبْرِ الْحُسَیْنِ علیه السّلام : از حضرت ابى عبد اللَّه علیه السّلام نقل کرده، وى گفت:محضر امام علیه السّلام عرض کردم: فدایت شوم کمترین ثواب و اجرى که براى زائر قبر حضرت امام حسین علیه السّلام مى‏باشد چیست؟
  24. فَقَالَ لِی یَا عَبْدَ اللَّهِ إِنَّ أَدْنَى مَا یَکُونُ لَهُ أَنَّ اللَّهَ یَحْفَظُهُ فِی نَفْسِهِ وَ أَهْلِهِ حَتَّى یَرُدَّهُ إِلَى أَهْلِهِ : حضرت فرمودند: اى عبد اللَّه! کمترین پاداشى که براى او اینکه: خداوند متعال خود و اهلش را حفظ کرده تا به خویشانش باز گردد.
  25. فَإِذَا کَانَ یَوْمُ الْقِیَامَةِ کَانَ اللَّهُ الْحَافِظَ لَهُ. : ووقتى روزقیامت شد خداوند متعال حافظ او خواهد بود.
  26. عَنْ أَبِی عَبْدِ اللَّهِ علیه السلام قَالَ یَا عَلِیُّ زُرِ الْحُسَیْنَ وَ لَا تَدَعْهُ : آن حضرت فرمودند: اى على! قبر حسین علیه السّلام را زیارت کن و ترک مکن.
  27. قَالَ قُلْتُ مَا لِمَنْ أَتَاهُ مِنَ الثَّوَابِ : عرض کردم: ثواب کسى که آن حضرت را زیارت کند چیست؟
  28. قَالَ مَنْ أَتَاهُ مَاشِیاً کَتَبَ اللَّهُ لَهُ بِکُلِّ خُطْوَةٍ حَسَنَةً وَ مَحَى عَنْهُ سَیِّئَةً : حضرت فرمودند: کسى که پیاده زیارت کند خداوند بهر قدمى که برمىدارد یک حسنه برایش نوشته و یک گناه از او محو مى‏فرماید
  29. وَ رَفَعَ لَهُ دَرَجَةً فَإِذَا أَتَاهُ وَکَّلَ اللَّهُ بِهِ مَلَکَیْنِ یَکْتُبَانِ : و یک درجه مرتبه‏اش را بالا مى‏برد و وقتى به زیارت رفت حق تعالى دو فرشته را موکّل او مى‏فرماید
  30. مَا خَرَجَ مِنْ فِیهِ مِنْ خَیْرٍ وَ لَا یَکْتُبَانِ مَا یَخْرُجُ مِنْ فِیهِ مِنْ شَرٍّ وَ لَا غَیْرَ ذَلِکَ : که آنچه خیر از دهان او خارج مى‏شود را نوشته و آنچه شر و بد مى‏باشد را ننویسند و
  31. فَإِذَا انْصَرَفَ وَدَّعُوهُ وَ قَالُوا یَا وَلِیَّ اللَّهِ مَغْفُوراً لَکَ : وقتى برگشت با او وداع کرده و به وى مى‏گویند:اى ولىّ خدا گناهانت آمرزیده شد.
  32. أَنْتَ مِنْ حِزْبِ اللَّهِ وَ حِزْبِ رَسُولِهِ وَ حِزْبِ أَهْلِ بَیْتِ رَسُولِهِ : و تو از افراد حزب خدا و حزب رسول او و حزب اهل بیت رسولش مى‏باشى
  33. وَ اللَّهِ لَا تَرَى النَّارَ بِعَیْنِکَ أَبَداً وَ لَا تَرَاکَ وَ لَا تَطْعَمُکَ أَبَدا. : و خداوند هرگز چشمانت را به آتش جهنم بینا نمى‏کند و آتش نیز تو را ابدا نخواهد دید و تو را طعمه خود نخواهد نمود.
  34. قَالَ کُنَّا عِنْدَ أَبِی جَعْفَرٍ ع فَذَکَرَ فَتًى قَبْرَ الْحُسَیْنِ ع فَقَالَ لَهُ أَبُو جَعْفَرٍ علیه السلام  : محضرابى جعفر علیه السّلام بودیم پس جوانى قبر حضرت امام حسین علیه السّلام را متذکر شد. حضرت علیه السّلام بودم فرمود:
  35. مَا أَتَاهُ عَبْدٌ فَخَطَا خُطْوَةً إِلَّا کَتَبَ اللَّهُ لَهُ حَسَنَةً وَ حَطَّ عَنْهُ سَیِّئَةً : بنده‏اى به زیارت حضرت نرفته و قدمى برنداشته مگر آنکه حقتعالى براى او یک حسنه نوشته و یک گناه از او پاک مى‏کند.
  36. قَالَ مَنْ زَارَ الْحُسَیْنَ ع مِنْ شِیعَتِنَا لَمْ یَرْجِعْ : از شیعیان ما حسین علیه السّلام را زیارت کند از زیارت برنگشته
  37. حَتَّى یُغْفَرَ لَهُ کُلُّ ذَنْبٍ- وَ یُکْتَبَ لَهُ بِکُلِّ خُطْوَةٍ خَطَاهَا : مگر آنکه تمام گناهانش آمرزیده و براى هر قدمى که بردارد
  38. وَ کُلِّ یَدٍ رَفَعَتْهَا دَابَّتُهُ أَلْفُ حَسَنَةٍ : و هر دستى که بالا مى‏رود و اسبش را حرکت داده و مى‏راند هزار حسنه ثبت،
  39. وَ مُحِیَ عَنْهُ أَلْفُ سَیِّئَةٍ- وَ تُرْفَعُ لَهُ أَلْفُ دَرَجَةَ. : وهزار گناه محو و هزار درجه مرتبه‏اش بالا ‏رود.
  40. قَالَ دَخَلْتُ عَلَى أَبِی عَبْدِ اللَّهِ عالیه السلام فِی غُرَیْفَةٍ لَهُ : خدمت حضرت امام صادق رسیدم در حالی که داخل غرفه کوچکی که داشتند بودند .. دنباله مطلب اربعین پیاده 2-اللهم صل علی محمد وآل محمد وعجل فرجهم
  • حسین صفرزاده
۰۳
مهر

اربعین حسینی4.

بسم الله الرحمن الرحیم

اللهم صل علی محمد وآل محمد وعجل فرجهم

  1. 14. شعر اربعین ژولیده‏
  2. هدایت کردن ما با حسین است .....‏ همان که هست فکر ما حسین است‏
  3. کسی که مشکل مارا گشاید . . . . .چه این دنیا چه آن دنیا حسین است‏
  4. شب معراج احمد روضه بشنید . . . . .که سبحان الذی اسرا حسین است‏
  5. کسی که زشتی اخلاق ما را . . . . .کند با یک نظر زیبا حسین است‏
  6. در این دنیا عطایش هست محدود . . . . . ولی غوغاگر عقبا حسین است‏
  7. کسی که دین حق را کرد جاوید . . . . . به دست زینب کبری حسین است‏
  8. به هنگام فرج ذکر لب یار . . . . .حسینم وا حسینم واحسین است‏
  9. اربعین:
  10. اربعین با وفا یاران توست‏ . . . . . چله لعل لب عطشان توست‏
  11. اربعین سنگ و پیشانی بود . . . . . چله گیسو پریشانی بود
  12. اربعین داغ بی اندازه شد . . . .  . اربعین نعل‏های تازه شد
  13. اربعین تیر و چشم ماه من‏ . . . . اربعین ساقی دلخواه من‏
  14. اربعین مشک پاره با الم‏ . . . . . اربعین دست گردیده قلم‏
  15. اربعین یک دل پر اضطراب‏ . . . . . جستجوی مادری دنبال آب‏
  16. اربعین مادری بی شیر شد . . . . .  آنکه سهم حلق طفلش تیر شد
  17. اربعین کودکی آوره است‏ . . . . . اربعین گوشه ای پاره است‏
  18. اربعین عاشقی نالان شده‏ . . . . . چله دستی که آویزان شده‏
  19. اربعین جان نثاری بی زره‏ . . . . . کاکلی با خاک و خون خورده گره‏
  20. اربعین اربا اربا گشتن است‏ . . . . .  در پی جانانه لیلا گشتن است‏
  21. اربعین یک وداع از آرزو . . . . .  یاد بود بوسه زیر گلو
  22. اربعین رفتن بود و نبود . . . . .  دختری راه عبورت بسته بود
  23. اربعین کهنه پیراهن بود . . . . .  اربعین خنده دشمن بود
  24. کاش آن دخت سه ساله زنده بود . . . . . باز هم شیرین زبانی می‏نمود
  25. واحد از جزوه:
  26. ای برادر ز سفر آمده‏ام‏ . . . . . بین که با خون جگر آمده‏ام‏
  27. هر که آید ز سفر خوش باشد . . . . . حال من مضطر و ناخوش باشد
  28. این سفربود که بی قاسم کرد . . . . .همچو شمعی زغمت آخر کرد
  29. این سفر بود که قدم خم شد . . . . . عمر من از غم نامت کم شد
  30. این سفر بود که ناسازی کرد . . . . . بی تو با هستی من بازی کرد
  31. این سفر بود که در راه قیام‏ . . . . . خطبه خواندم به ره کوفه و شام‏
  32. این سفر بود کتک می‏خوردم‏. . . . . هر کجا نام تو را می‏بردم‏
  33. این سفر بود که می‏رنجیدم‏ . . . . . تا سرت سر نوک نی دیدم‏
  34. این سفر بود هلالم گشتی‏ . . . . . محمل از خون سرم آغشتی‏
  35. این سفر بود که خون باریدم‏ . . . . . هیجده سربه نوک نی دیدم‏
  36. این سفر بود که سجاد از کین‏. . . . . شد میان قل و زنجیر نگین‏
  37. این سفر بود که بر محرم راز . . . . . هر شبم شاهد بنشسته نماز
  38. شمیم جان فزای کوی بابم                         مرا اندر مشام جان برآید
  39. گمانم کربلا شد عمه نزدیک                      که بوی مشک و ناب و عنبر آید
  40. بگوشم عمه از گهواره گور                       در این صحرا صدای اصغر آید
  41. مهار ناقه را یکدم نگهدار                         که استقبال لیلا، اکبر آید

اللهم صل علی محمد وآل محمد وعجل فرجهم

  • حسین صفرزاده
۰۳
مهر

اربعین حسینی2

بسم الله الرحمن الرحیم

اللهم صل علی محمد وآل محمد وعجل فرجهم

  1.  زیارت اربعین : علامات شیه قَالَ أَبو مُحَمَّدٍ الْحَسَنِ الْعَسْکَرِیِّ (علیه السلام): عَلامَاتُ الْمُومِنِ خَمْسٌ صَلاةُ الْخَمْسِینَ وَ زِیَارَةُ الارْبَعِینَ وَ التَّخَتُّمُ‏ فِی الْیَمِینِ وَ تَعْفِیرُ الْجَبِینِ وَ الْجَهْرُ بِبِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِیمِ‏ تهذیب الاحکام، ج 6، ص 52.
  2. زیارت اربعین : از حضرت امام حسن عسکرى (علیه السلام) روایت شده که فرمود: علامات و نشانه‏هاى مؤمن پنج چیز است: پنجاه و یک رکعت نماز خواندن (که هفده رکعت آن پنج نماز یومیه واجب و سى و چهار رکعت نافله‏هاى یومیه مستحب است) و زیارت اربعین و انگشتر بدست راست کردن و پیشانى بروى خاک گذاردن و (در نماز) بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمنِ الرَّحِیمِ‏ را بلند گفتن.
  3. چهل مؤمن اگر به خوب بودن مرده‏اى شهادت دهند، خداوند او را مى‏آمرزد ...  بعضى کتاب‏ها نیز با محوریّت عدد چهل، مانند چهل حدیث نوشته شده است.
  4. اربعین در قرآن‏ : در آیه 51 سوره‏ى بقره، سخن از وعده‏ى چهل شب با موسى است، «واذ واعدنا موسى أربعین لیلة»، ولى در اینجا سى شب به اضافه‏ى ده شب، که به فرموده‏ى امام باقر علیه السلام فلسفه‏ى این کار، آزمایش بنى‏اسرائیل بوده است. در روایات مى‏خوانیم: سى شب آن در ماه ذىالقعده و ده شب آن در اوّل ماه ذىالحجّه بوده است.
  5. چهل شبانه روز: با آن که حضرت موسى چهل شبانه روز را به طور کامل در کوه طور بوره است، (چنانکه در تورات سِفر خروج نیز آمده است،) ولى تعبیر به چهل شب، ممکن است به این دلیل باشد که مناجات‏ها اغلب در شب صورت مى‏گیرد و یا آنکه در قدیم تقویم براساس ماه بوده و ماه در شب نمایان است، لذا براى شمارش ایّام نیز از شب استفاده مى‏شده است.
  6. 1. اربعین حسینی‏ : روزی که قافله اسیران به کربلا رسیدن وبه رویتی جابر بن عبدالله انصاری به زیارت اب عبدالله الحسین در کزبلا وارد شد وزیارت اربعین در این روز وارد شده که از علامات فرد شیعه می باشد    
  7. 2. عبادت چهل سال‏ : قال رسول الله (ص): إِنَّ صَبْرَ الْمُسْلِمِ فِی بَعْضِ مَوَاطِنِ الْجِهَادِ یَوْماً وَاحِداً خَیْرٌ لَهُ مِنْ عِبَادَةِ أَرْبَعِینَ سَنَةً مستدرک الوسائل، ج 11، ص 21. پیامبر «ص»- مردى براى عبادت به کوه رفته بود. کسانش او را نزد پیامبر اکرم آوردند. پیامبر او را از این کار نهى کرد و گفت: صبر (و تاب- آوردن) مسلمان، در میدان جهاد، به مدت یک روز، از عبادت چهل سال بهتر است.
  8. قوت چهل مرد : قَالَ عَلِیُّ بْنُ الْحُسَیْنِ (علیه السلام): إذا قام قائمنا أذهب الله عز و جل عن شیعتنا العاهة و جعل قلوبهم کزبر الحدید و جعل قوة الرجل منهم قوة أربعین رجلا و یکونون حکام الارض و سنامها خصال صدوق، ج 2، ص 541.
  9. قوت چهل مرد : یعنى هنگامى که قائم ما قیام کند، خداوند بیمارى را از شیعیان ما برطرف میسازد، و دلهاى آنان را همچون پاره‏هاى آهن میکند، و بهر مردى از آنها نیروى چهل مرد میدهد، و آنها حکام زمین و رؤساى اجتماع خواهند بود.
  10.   اربعین حدیث : قال الصادق (علیه السلام): قال رسول الله (صل الله علیه وآله): مَنْ حَفِظَ مِنْ أُمَّتِی أَرْبَعِینَ حَدِیثاً مِمَّا یَحْتَاجُونَ إِلَیْهِ مِنْ أَمْرِ دِینِهِمْ بَعَثَهُ اللَّهُ یَوْمَ الْقِیَامَةِ فَقِیهاً عَالِماً وسائل الشیعه، ج 27، ص 94
  11. اربعین حدیث :پیغمبر (صلّى اللَّه علیه و آله) فرموده: هر که براى امّت و پیروان من چهل حدیث را حفظ و نگهدارى نماید که امّت من در باره دین و آئینشان از آن احادیث نفع و سود برند خدا او را روز رستاخیز فقیه و داناى باحکام شرعیّه و دانشمند برانگیزد.

 

  1. اربعین در مسائل اجتماعی : قال الباقر (علیه السلام) حَدُّ الْجِوَارِ أَرْبَعُونَ دَاراً مِنْ کُلِّ جَانِبٍ مِنْ بَیْنِ یَدَیْهِ وَ مِنْ خَلْفِهِ وَ عَنْ یَمِینِهِ وَ عَنْ شِمَالِهِ‏ کافی، ج 2، ص 669. امتداد مرز همسایگى‏
  2. اربعین در مسائل اجتماعی :جدم رسول خدا (صلی الله علیه وآله ) گفت: تا چهل خانه از چهار سمت، همسایه محسوب مى‏شوند و از حقوق همسایگى برخوردار مى‏شوند.
  3. چهل روز مانع قبولی اعمال : قال رسول الله (صلی الله علیه وآله): مَنِ اغْتَابَ مُسْلِماً أَوْ مُسْلِمَةً لَمْ یَقْبَلِ اللَّهُ تَعَالَی صَلاتَهُ وَ لا صِیَامَهُ أَرْبَعِینَ یَوْماً وَ لَیْلَةً إِلا أَنْ یَغْفِرَ لَهُ صَاحِبُهُ‏ جامع الاخبار، ص 146. غیبت مومن تا 40 روز مانع قبولی اعمال می‏شود.
  4. چهل یار : حضرت امیر (علیه السلام):" اگر چهل یار داشتم حقم را گرفته و جهاد می‏کردم". نورالثقلین، ج 2، ص 73
  5. مرد چهل ساله : امام زمان (عجل الله تعالی الشریف) در قیافه مردی چهل ساله ظهور می‏کند.
  6. چهل مرتبه سوره حمد : خواندن چهل مرتبه سوره حمد بر مریض. از سلمه بن محمد شنیدم که گفت : از امام صادق علیه السلام  شنیدم که فرمود ند. کسی که سوره حمد او را شفا نبخشد چیزی او را شفا نمی بخشد سفینه، (حمی)
  7. چهل مرتبه به حج : امام سجاد (علیه السلام): چهل مرتبه به حج رفت، بدون این که به ناقه‏اش شلاق بزند. قال الصادق (ع): حَجَّ عَلِیُّ بْنُ الْحُسَیْنِ (ع) عَلَی نَاقَةٍ لَهُ أَرْبَعِینَ حَجَّةً فَمَا قَرَعَهَا بِسَوْط من لا یحضره الفقیه، ج 2، ص 293.
  8. چهل مرتبه تکبیر : رسول خدا (صل الله علیه وآله) بر سر جنازه فاطمه بنت اسد چهل مرتبه تکبیر گفت. عَنِ ابْنِ عَبَّاسٍ: أَنَّ النَّبِیَّ (ص) صَلَّی عَلَی فَاطِمَةَ بِنْتِ أَسَدٍ أُمِّ أَمِیرِ الْمُومِنِینَ (علیه السلام) صَلاةً لَمْ یُصَلِّ عَلَی أَحَدٍ قَبْلَهَا مِثْلَ تِلْکَ الصَّلاةِ ثُمَّ کَبَّرَ عَلَیْهَا أَرْبَعِینَ تَکْبِیرَةً. وسائل الشیعة، ج 3، ص 82.
  9. چهل و سوگند دروغ : کسی که سوگند دروغ یاد کند تا چهل روز منتظر قهر الهی باشد. قال الصادق (علیه السلام) : الیمین الغموس ینتظر بها أربعین یوما ثواب الاعمال، ص 226.
  10. چهل کتاب : ابن عساکر کتابی نوشت به نام اربعین از چهل شهر از چهل شیخ‏
  11. شهادت چهل نفر : اگر چهل نفر بر مرده‏ای شهادت به خوبی دادند خداوند گواهی چهل نفر را می‏پذیرد و به علم خود با او رفتار نمی‏کند. قال الصادق (علیه السلام): إِذَا حَضَرَ الْمَیِّتَ أَرْبَعُونَ رَجُلا فَقَالُوا اللَّهُمَّ إِنَّا لا نَعْلَمُ مِنْهُ إِلا خَیْراً قَالَ اللَّهُ عَزَّ وَ جَلَّ قَدْ قَبِلْتُ شَهَادَتَکُمْ وَ غَفَرْتُ لَهُ مَا عَلِمْتُ مِمَّا لا تَعْلَمُونَ‏ کافی، ج 3، ص 254.
  12. چهل ذراع : حریم مسجد چهل ذراع است. قال رسول الله (صل الله علیه وآله ): أَنَّ حَرِیمَ الْمَسْجِدِ أَرْبَعُونَ ذِرَاعاً مِنْ کُلِّ نَاحِیَةٍ من لا یحضره الفقیه، ج 3، ص 102.
  13. چهل ذراع : حریم چاه چهل ذراع است. قَضَی رَسُولُ ا للَّهِ (ص) أَنَّ الْبِئْرَ حَرِیمُهَا أَرْبَعُونَ ذِرَاعاً لا یُحْفَرُ إِلَی جَنْبِهَا بِئْرٌ أُخْرَی لِمَعْطَنٍ أَوْ غَنَمٍ‏ من لا یحضره الفقیه، ج 3، ص 238.
  14. اربعین در مسایل اخروی : قال الصادق (علیه السلام ): إِنَّ فُقَرَاءَ الْمُسْلِمِینَ یَتَقَلَّبُونَ فِی رِیَاضِ الْجَنَّةِ قَبْلَ أَغْنِیَائِهِمْ بِأَرْبَعِینَ خَرِیفاً کافی، ج 2، ص 260. فقراء مؤمنین) مشغول گردش و تفرج در باغهاى بهشتند پیش از اغنیا و توانگران از آنان به چهل سال (خریف به چهل سال و هفتاد سال و زائد بر اینها نیز معنى شده) پس از آن فرمود: مثل و مانند آن را براى تو بیاورم، مثل فقیر و غنى مؤمن، مثل دو کشتى است که آنها را از جلو باجگیرى بگذرانند، باجگیر در یکى از آنها نظر کند و چیزى (از اموال) در آن نیابد پس گوید آن را رها نمائید، و بدیگرى نظر کند در حالى که پر (از اجناس) است پس گوید آن را بازداشت نمائید.
  15. اربعین در مسائل عبادی : نماز کسی که شراب بخورد تا چهل روز قبول نیست. قال الصادق (علیه السلام): مَنْ شَرِبَ مُسْکِراً لَمْ تُقْبَلْ مِنْهُ صَلاتُهُ أَرْبَعِینَ یَوْماً کافی، ج 6، ص 400.
  16. دعای چهل نفر : دعای چهل نفر یا چهار نفر هر کدام ده مرتبه یا یک نفر چهل مرتبه. قال الصادق (علیه السلام): مَنْ قَدَّمَ أَرْبَعِینَ مِنَ الْمُومِنِینَ ثُمَّ دَعَا اسْتُجِیبَ لَهُ‏ کافی، ج 2، ص 509.
  17. چهل روز خلوص: قال رسول الله (صل الله علیه وآله): من أخلص لله أربعین یوما فجر الله ینابیع الحکمة من قلبه علی لسانه‏ بحار الانوار، ج 67، ص 249.
  18. عف چهل گناه : قال الصادق (علیه السلام): مَنْ أَخَذَ بِجَوَانِبِ السَّرِیرِ الارْبَعَةِ غَفَرَ اللَّهُ لَهُ أَرْبَعِینَ کَبِیرَةً کافی، ج 3، ص 174. چهارمرتبه استغفار در موقع خوابیدن خداوند عزوجل چهل گناه کبیره را مورد عفو قرار می دهد بشرط عدم تکرار گناه ..
  19. چهل شب دعا : دعای چهل شب مستجاب است. کافی، ج 2، ص 489
  20. دعا به چهل نفر: کسی که قبل از خود به چهل نفر دعا کند مستجاب است. کافی، ج 2، ص 489
  21. چهل روز حکمت در قلب : اخلاص چهل روز سرچشمه زهد است و بصیرت در دردها و درمان ها و حکمت درونی است. قال الباقر (ع): مَا أَجْمَلَ عَبْدٌ ذِکْرَ اللَّهِ عَزَّ وَ جَلَّ أَرْبَعِینَ یَوْماً إِلا زَهَّدَهُ اللَّهُ عَزَّ وَ جَلَّ فِی الدُّنْیَا وَ بَصَّرَهُ دَاءَهَا وَ دَوَاءَهَا فَأَثْبَتَ الْحِکْمَةَ فِی قَلْبِهِ وَ أَنْطَقَ بِهَا لِسَانَهُ‏ کافی، ج 2، ص 16.
  22. چهل بار ذکر: کسی که در عقب نماز واجب چهل بار سُبْحَانَ اللَّهِ وَ الْحَمْدُ لِلَّهِ وَ لا إِلَهَ إِلا اللَّهُ وَ اللَّهُ أَکْبَرُ بگوید هرچه بخواهد به او داده می‏شود. قال الصادق (ع): مَنْ قَالَ سُبْحَانَ اللَّهِ وَ الْحَمْدُ لِلَّهِ وَ لا إِلَهَ إِلا اللَّهُ وَ اللَّهُ أَکْبَرُ أَرْبَعِینَ مَرَّةً فِی دُبُرِ کُلِّ صَلاةٍ فَرِیضَةٍ قَبْلَ أَنْ یَثْنِیَ رِجْلَیْهِ ثُمَّ سَأَلَ اللَّهَ أُعْطِیَ مَا سَأَلَ‏ وسائل الشیعة، ج 6، ص 455.
  23. اربعین در مسائل تربیتی تا چهل ساله ها : جاء فی قوله تعالی أَ وَ لَمْ نُعَمِّرْکُمْ ما یَتَذَکَّرُ فِیهِ مَنْ تَذَکَّرَ (فاطر/ 37) خداوند به همه‏ى مردم به مقدارى که حجّت بر آنان تمام شود، عمر داده است. «از دست دادن فرصت‏ها، موجب ظلم به خویش است. هدف از عمر، هوشیارى است و انسان غافل گویا عمر نکرده است. «أَ وَ لَمْ‏ نُعَمِّرْکُمْ‏ ما یَتَذَکَّرُ» أنها معاتبة لابن الاربعین. درباره چهل ساله‏ها است. إرشاد القلوب، ج 1، ص 40.
  24. عقل  از چهل سالگی : عقل انسان از چهل سالگی تا شصت سالگی روبه رشد و بعد از آن رو به نقص است. قال الصادق (علیه السلام ): یزید عقل الرجل بعد الاربعین إلی خمسین و ستین ثم ینقص عقله بعد ذلک‏ اختصاص مفید، ص 244.
  25. رسیدن به چهل سالگی : همین که سن انسان به چهل رسید خداوند به فرشتگان می‏فرماید: به اندازه لازم به او عمر دادم بر او سخت بگیرید و کارهایش را با دقت ثبت کنید. قال الصادق (علیه السلام ): إِنَّ الْعَبْدَ لَفِی فُسْحَةٍ مِنْ أَمْرِهِ مَا بَیْنَهُ وَ بَیْنَ أَرْبَعِینَ سَنَةً فَإِذَا بَلَغَ أَرْبَعِینَ سَنَةً أَوْحَی اللَّهُ عَزَّ وَ جَلَّ إِلَی مَلَکَیْهِ قَدْ عَمَّرْتُ عَبْدِی هَذَا عُمُراً فَغَلِّظَا وَ شَدِّدَا وَ تَحَفَّظَا وَ اکْتُبَا عَلَیْهِ قَلِیلَ عَمَلِهِ وَ کَثِیرَهُ وَ صَغِیرَهُ وَ کَبِیرَهُ‏ کافی، ج 8، ص 108.
  26. چهل مرز کمال : سن چهل، رسیدن به مرز کمال است. بَلَغَ أَشُدَّهُ وَ بَلَغَ أَرْبَعِینَ سَنَةً احقاف/ 15.
  27. چهل در خوراک : اگرتا چهل روز گوشت نخوردید قرض بگیرید و گوشت بخورید. قال رسول الله (صل الله علیه وآله): مَنْ أَتَی عَلَیْهِ أَرْبَعُونَ یَوْماً وَ لَمْ یَأْکُلِ اللَّحْمَ فَلْیَسْتَقْرِضْ عَلَی اللَّهِ عَزَّ وَ جَلَّ وَ لْیَأْکُلْهُ‏ کافی، ج 6، ص 309.
  28. چهل در هوشیاری : نشانه مومن آن است که هر چهل روزی یک حادثه حزن آور که سبب هوشیاری او باشد بر او عرضه می‏شود. قال الصادق (علیه السلام): الْمُومِنُ لا یَمْضِی عَلَیْهِ أَرْبَعُونَ لَیْلَةً إِلا عَرَضَ لَهُ أَمْرٌ یَحْزُنُهُ یُذَکَّرُ بِهِ‏ کافی، ج 2، ص 254.
  29. چهل سپر : هر انسانی چهل سپر دارد که با هر گناه کبیره‏ای یکی از آنها محو می‏شود. قال أمیر المؤمنین (علیه السلام ): مَا مِنْ عَبْدٍ إِلا وَ عَلَیْهِ أَرْبَعُونَ جُنَّةً حَتَّی یَعْمَلَ أَرْبَعِینَ کَبِیرَةً فَإِذَا عَمِلَ أَرْبَعِینَ کَبِیرَةً انْکَشَفَتْ عَنْهُ الْجُنَن‏... اللهم صل علی محمد وآل محمد وعجل فرجهم
  • حسین صفرزاده
۰۳
مهر

اربعین حسینی 1

بسم الله الرحمن الرحیم

  1. اللهم صل علی محمد وآل محمد وعجل فرجهم
  2. اربعین : شیخ طوسی که در کتب شان مطرح کردند این بود که در آن روز سر مطهر سیدالشهدا به بدن شریف حضرت توسط امام سجاد علیه‌السلام ملحق شد.
  3. اربعین : بنی‌امیه که می‌خواستند با حذف فیزیکی امام و بعد دفن شهدای کربلا بدون نام و نشان و علامت همه آثار نبوت و امامت را از بین ببرند با حماسه‌ای که اهل‌بیت در شام درست کردند و با برگشت کاروان به کربلا و اقامه عزا و بعداً تأکید ائمه علیهم‌السلام بر زیارت مخصوص امام حسین علیه‌السلام در اربعین همه نقشه‌های شومشان به هم خورد و از بین رفت و خود اربعین چراغ دیگری برای هدایت و دستگیری افراد شد.
  4. اربعین عامل حرکت پرقدرت جبهه مقاومت در منطقه و بلکه دنیا است : آن نیروی مستحکمی که در برابر جبهه کفر و به‌خصوص ایادی منفورش مثل داعش و جبهه النصره ایستادند، مجاهدان و مبارزان تربیت‌شده مکتب اربعین بودند که در زندگی آن‌ها تحقیق کنید این مطلب را باور خواهید کرد.
  5. اربعین : همه با تأسی به امام حسین علیه‌السلام روحیه انقلابی و خسته نشدن از مبارزه با ظلم و فساد داشتند،
  6. اربعین : این همان حرارتی است که رسول خدا فرمود: «إنّ لِقَتلِ الحُسینِ حَرارَهً فی‏ قُلوبِ المُؤمِنینَ لاتَبرُدُ اَبَداً». شهادت حسین علیه‌السلام حرارتی را در قلب مؤمن ایجاد کرد که تا قیامت سرد نمی‌شود. آتشی که حکایت از رابطه قوی امام با محبین و پیروانش دارد و همین ارتباط باعث رشد و کمالات شیعیان در آشنایی عمیق با معارف دین و عمل در عرصه‌های دیگر شده است.
  7. اربعین : محبت به حسین علیه‌السلام است که موجب تکرار اجتماع بزرگ شیعیان در هرسال در کنار مضجع شریف حضرت شده و خوف و هراسی در دل جبهه رو به اضمحلال ستمگران انداخته و خواب را از چشمانشان گرفته و آنان را وادار به انواع واکنش نسبت به این حرکت عظیم و شیعه‌ی متحد کرده است.
  8. اربعین : راهبرد استکبار جهانی مهار و کنترل شیعه است،استکبار جهانی برای این کار در سال‌های اخیر تلاش فراوانی کرد تا بین ایران و عراق به‌عنوان مرکز تشیع اختلاف بی اندازند، بحث عرب و عجم راه انداختند و برعلیه ایران با استفاده از رسانه و هنر و … اقدام کردند و حتی عراق را تهدید کردند که روابطش را با ایران توسعه ندهد، اهل سنت عراق را از ایران ترساندند. مردم عراق را از تشکل‌های مردمی که با الگو گیری از ایران به وجود آورده بودند ترساندند. تا امروز که به برکت اربعین بصیرت بخش، شیعیان همه ترفندهای مستکبرین را خنثی کرده‌اند.
  9. راهپیمایی اربعین نماد شکست ابرقدرت‌هاست : این پیاده‌روی هم شورآفرین است و هم آگاهی‌بخش، عنوان کرد: پیاده‌روی اربعین هرسال لرزه بر تن آمریکا و اسرائیل انداخته و آنان را با مخارج نجومی که برای از بین بردن فرهنگ عاشورا و دور کردن مردم از مکتب حسینی می‌کنند بیچاره کرده است.
  10. اربعین : حضور عظیم مردم در این سال‌های اخیر گذشته از این‌که جلوه‌ای از قیام آخرالزمان دارد، اما نماد شکست ابرقدرت‌هاست؛ و ابرقدرت‌ها را در این مقطع زمانی خوار و ذلیل کرده است.
  11. اربعین : خون حسین بن علی است که در منطقه تولید قدرت کرده و روح سازش‌ناپذیری را در دل‌ها زنده کرده و استکبار و ایادی‌اش را زمین‌گیر کرده و همه این‌ها با حضور در اربعین این قدرت و توانمندی تثبیت می‌شود؛
  12. اربعین :  و خلاصه این حرف‌ها آن طنین خوش سردار دل‌ها است که فریاد می‌زند ما ملت امام حسینیم و البته نباید این ظرفیت عظیم اربعین را دریکی دو روز خلاصه کرد و در تمام ایام سال بهره نبرد. باید طراحی و برنامه‌ریزی کرد و استفاده بیشتری کرد.
  13. اربعین : جلوات پیاده ‌روی اربعین بسیار و پر از نکته است، یادآور شد: پیاده ‌روی اربعین یعنی تجربه زندگی کردن در دوره تحقق حکومت مهدوی. حکومتی که مردم جهان را از یوغ ستمگرانِ مفسد خارج خواهد کرد و عدالت و آزادی را جایگزین و مسیر هدایت، سعادت، معنویت و حیات طیبه برای بشر را فراهم خواهد کرد.
  14. در اربعین دیپلماسی فرهنگی به‌عنوان رکن چهارم دیپلماسی که ایران مبدأ آن بود محقق می‌شود، تأکید کرد: اربعین شکاف‌های قومیتی که دشمنان مکتب اهل‌بیت علیهم‌السلام به‌خصوص صهیونیست‌ها و عربستان دنبال می‌کنند و در حوزه جنگ نرم با تأسیس شبکه‌های مختلف که اخیراً نیز فعال‌شده‌اند و افغانستان اینترنشنال و آذربایجان اینترنشنال راه انداخته‌اند را خنثی می‌کند و از بین می‌برد.
  15. اربعین : هیچ کاری جایگزین راهپیمایی اربعین نمی‌شود / با برپائی جلسات متمرکز و حفظ دستورالعمل‌ها عزاداری‌ها برگزار شود
  16. اربعین : این تذکر هم لازم است که این روزهایی که توفیق نداریم در کربلا باشیم و حسرت می‌خوریم و هیچ کاری جایگزین راهپیمایی اربعین نمی‌شود اما می‌توان با برپائی تجمعات و جلسات متمرکز با حفظ دستورالعمل‌ها عزاداری کرد تا قسمتی از سوزش دل را تسکین داد. خدای تعالی همه ما را از شیعیان و محبان و موالیان حسین علیه‌السلام قرار دهد.
  17. اربعین : اربعین حسینی، چهلمین روز پس از شهادت امام حسین (علیه السلام ) که با ۲۰ صفر مصادف است. مشهور است که اسیران کربلا روز ۲۰ صفر سال ۶۱ق در بازگشت از شام، برای زیارت مدفن امام حسین(علیه السلام) به کربلا آمده‌اند.
  18. اربعین : همچنین در این روز جابر بن عبدالله انصاری به زیارت قبر امام حسین آمده است.
  19. اربعین : زیارت اربعین از اعمال خاص این روز است و بنابر روایتی از امام حسن عسکری(علیه السلام) از نشانه‌های مؤمن دانسته شده است. ۲۰ صفر در ایران تعطیل رسمی است.
  20. اربعین : شیعیان در این روز عزاداری امام حسین می‌کنند و راهپیمایی اربعین شیعیان به سوی کربلا، به یکی از مهم‌ترین و گسترده‌ترین مراسم عزاداری شیعیان جهان، تبدیل شده و در زمره بزرگترین اجتماعات مذهبی جهان قرار گرفته است.
  21. اربعین : بیشترین زائرانی که در اربعین از دیگر کشورها به عراق می‌روند، از ایران‌ هستند که در سال گدشته وامسال برای ویروسمنحوس کرونا محصوراتی بکارگرفته شده است.
  22. اربعین در لغت به معنی چهلم است و در اصطلاح  بیستم صفر ۶۱ هجری قمری، چهلمین روز کشته‌شدن حسین بن علی فرزند علی بن ابی طالب و فاطمه زهرا، امام سوم شیعیان اطلاق می‌گردد.
  23. اربعین، مطابق نظر شیخ مفید در مسارالشیعه و شاگردش شیخ طوسی در مصباح المتهجد، زمان بازگشت اهل حرم از شام (دمشق) به مدینه است.
  24. اربعین، همچنین بنا بر نقل ایشان، جابر بن عبدالله انصاری صحابی برجسته محمد (صل الله علیه وآله ) به عنوان نخستین زائر حسین بن علی، یا لااقل از نخستین زائران او، در این روز وارد کربلا شده و زیارت اربعین را بجا آورده است.
  25. اربعین، «جابر بن عبدالله انصاری … بیستم ماه صفر، درست چهل روز بعد از شهادت امام وارد کربلا شد و اولین زایر در سنت زیارت اربعین امام  ابا عبد الله حسین علیه السلام گردید»
  26. اربعین، بر این اساس «از همان آغاز که تاریخش معلوم نیست، شیعیان به حرمت آن، زیارت اربعین می‌خوانده‌اند.»
  27. زیارت اربعین تنها دربارهٔ امام حسین بن علی وارد شده و هیچ پیشینه‌ای را نمی‌توان برای اربعین و اعمال مربوط به این روز تا پیش از حادثه عاشورا تصدیق کرد و این ویژگی و امتیاز، تنها برای حسین بن علی دانسته شده‌است. در تقویم رسمی ایران این روز تعطیل می‌باشد.
  28. اربعین، در باب علت اهمیت این روز نزد عرف شیعیان، برخی گزارش‌های تاریخی مبنی بر حضور بازماندگان اهل بیت امام در کربلا در روز اربعین از عوامل توجه خاص ایشان به اربعین است.
  29. اربعین، در برخی منابع تاریخی مانند کتاب نزهه الزاهد اسیران شام یعنی بازماندگان کشته‌شدگان کربلا در چهلمین روز کشته شدن حسین بن علی به کربلا رسیدند.
  30. اربعین، اگر چه نه‌ تنها این مطلب در متون تاریخی پیش‌تر از قرن هفتم هجری نیامده است، با تصریح متقدمینی مانند شیخ مفید که بازگشت اسرا را به مدینه دانسته‌اند نیز در تضاد است.
  31. اربعین : دو نکته کوتاه در مورد اربعین: اربعین، نخست آن که برخی از روایاتی که در باب زیارت امام حسین (علیه السلام ‌) در کتاب کامل الزیارات‌ ابن قولویه آمده‌، گریه چهل روزه آسمان و زمین و خورشید و ملائکه را بر امام‌حسین (علیه السلام‌) یادآور شده است‌. (اربعین شهید قاضی‌، ص ۳۸۶)
  32. اربعین، دوم این که ابن طاوس یک اشکال تاریخی هم نسبت به اربعین بودن روز بیستم صفرمطرح کرده و آن این که اگر امام حسین (علیه السلام ‌) روز دهم محرم به شهادت رسیده‌باشد، اربعین آن حضرت نوزدهم صفر می‌شود نه بیستم‌. در پاسخ گفته شده ‌است، به احتمال ماه محرمی که در دهم آن امام حسین (علیه السلام‌) به شهادت رسیده‌، بیست و نه روز بوده است‌. اگر ماه کامل بوده‌، باید گفت که روز شهادت را به ‌شمارش نیاورده‌اند. (بحار الانورا، ج ۹۸، ص ۳۳۵).
  33. در «اربعین» و عدد چهل، اسرارى نهفته است، این عدد، در فرهنگ ادیان و در روایات اسلامى جایگاه خاصّى دارد، چنانکه مى‏خوانیم:
  34. «اربعین» و عدد چهل : در زمان حضرت نوح علیه السلام، براى عذاب کفّار، چهل روز باران بارید.
  35. عدد چهل :  چهل سال قوم حضرت موسى در بیابان سرگردان بودند.
  36.  عدد چهل :  پیامبر صلى الله علیه و آله چهل روز از خدیجه جدا شد و اعتکاف کرد تا غذاى آسمانى نازل شد و مقدّمه‏ى تولّد حضرت زهرا علیها السلام فراهم گردید.
  37. عدد چهل :  رسول خدا صلى الله علیه و آله در چهل سالگى مبعوث شد.
  38. عدد چهل : انسان تا چهل سالگى زمینه‏ى کمال روحى ومعنوى دارد، امّا پس از آن دشوار مى‏شود.
  39. عدد چهل :چهل روز اخلاص در عمل، عامل جارى شدن حکمت از قلب به زبان است.
  40. عدد چهل :  چهل بار خواندن بعضى سوره‏ها و دعاها براى فرج و رفع مشکلات سفارش شده است.
  41. عدد چهل : چهل روز پذیرفته نشدن اعمال از جمله نماز، پیامد بعضى گناهان است. اللهم صل علی محمد وآل محمد وعجل فرجهم
  • حسین صفرزاده
۰۱
مهر

                       بسم الله الرحمن الرحیم 

                       اللهم صل علی محمد وآل محمد وعجل فرجهم 

1- زیارت چهل شهید سید اولاد فاطمه الزهرا درهر روز برای هرکدام صد صلوات محمد وآل محمد به قصد رسیدن حاجت ان شالله

  1. شهید سید روحانی حضرت آیت الله : حسن مدرس
  2. شهید سید روحانی حضرت آیت الله : شهید محراب اسد الله  مدنی
  3. شهید سید روحانی حضرت آیت الله : سید محمد باقرحکیم
  4. شهید سید روحانی حضرت آیت الله :سید محراب عبدالحسین دستغیب
  5. شهید سید روحانی حضرت آیت الله : مجتبی نواب صفوی
  6. شهید سید روحانی حضرت آیت الله : سید ابوالحسن شمس آبادی
  7. شهید سید روحانی حضرت آیت الله : سید محمد رضا سعیدی
  8. شهید سید روحانی حضرت آیت الله : سید قاضی طباطبا یی
  9. شهید سید روحانی حضرت آِیت الله : سید عبد الکریم هاشمی نژاد
  10. شهید سید روحانی حضرت آیت الله : حاج آقا سید مصطفی خمینی
  11. شهید سید روحانی حضرت آیت الله : سید دکتر محمد حسین بهشتی
  12. شهید سید روحانی حضرت حجة الاسلام : سید نور الله طباطبایی نژاد
  13. شهید سید روحانی حضرت حجة الاسلام : سید حجت الله صالحی
  14. شهید سید روحانی حضرت حجة الاسلام : سید علی اصغر حسینی
  15. شهید سید روحانی حضرت حجة الاسلام : سید محمود عرب شاهی
  16. شهید سید روحانی حضرت حجة الاسلام : سید روح الله موسوی
  17. شهید سید روحانی حضرت حجة الاسلام :سید حسین موسوی
  18. شهید سید روحانی حضرت حجة الاسلام :سید یدالله مهدوی
  19. شهید سید روحانی حضرت حجة الاسلام : سید فضل الله حجازی
  20. شهید سید روحانی حضرت حجة الاسلام : سید علی روحانی
  21. شهید سید روحانی حضرت حجة الاسلام : سید علی اندرز گو
  22. شهید سید روحانی حضرت حجة الاسلام : سید حسین علم الهدی
  23. شهید سید روحانی حضرت حجة الاسلام : سید علی بانکی
  24. شهید سید روحانی حضرت حجة الاسلام : سید علی شریعتی
  25. شهید سید روحانی حضرت حجة الاسلام : سید کاظم موسوی
  26. شهید سید روحانی حضرت حجة الاسلام : سید احمد نبوی
  27. شهید سید روحانی حضرت حجة الاسلام :  سید اصغر قاضی تبار
  28. شهید سید روحانی حضرت حجة الاسلام : سید علی زنجانی
  29. شهید سید روحانی حضرت حجة الاسلام : سید رحمت الله موسوی
  30. شهید سید روحانی حضرت حجة الاسلام : سید محمد موسوی
  31. شهید سید روحانی حضرت حجة الاسلام : سید میر جلیل رضوی
  32. شهید سید روحانی حضرت حجة الاسلام : سید حسن رود باری
  33. شهید سید روحانی حضرت حجة الاسلام :  سید مجتبی صالحی
  34. شهید سید روحانی حضرت حجة الاسلام : سید مهدی تقوی
  35. شهید سید روحانی حضرت حجة الاسلام : سید حسین حسینی
  36. شهید سید روحانی حضرت حجة الاسلام : سید ابراهیم حسینی
  37. شهید سید روحانی حضرت حجة الاسلام : سید عارف حسینی
  38. شهید سید روحانی حضرت حجة الاسلام : سید حسین مهدوی
  39. شهید سید روحانی حضرت حجة الاسلام : سید حسین هاشمی
  40. شهید سید روحانی حضرت حجة الاسلام :   سید حسن سعدی

                 اللهم صل علی محمد وآل محمد وعجل فرجهم

 

  • حسین صفرزاده
۲۷
شهریور

 

بسم الله الرحمن الرحیم

اللهم صل علی محمد وآل محمد عجل فرجهم

شرح زیارت امین الله 2-

  1. یَا أَمِینَ اللَّهِ فِی أَرْضِهِ، اى مورد اعتماد پروردگاردرزمین، امین11باردرقرآن آمده مُطاعٍ ثَمَّ أَمینٍ مورد اطاعت واعتماد (التکویر/21)
  2. کرمات خداوند برانسان درقرآن آمده و46 مرتبه لفظ کرم تکرار شده آدم مورد خطاب واقع گردیده.
  3. کرمات خداوند برانسان همین بس که خداوند اورا لیاقت  امانت  داری خودش در زمین قرار داده وخلیفه خود ش خوانده.
  4. امانت  خداوند را انسان می تواند بگیرد وحفظ کند وبه نسل های بعد انتقال دهد ، اماعالم وجود این لیاقت را ندارد، که جانشین باشد.  وآقا امبرالمومنین را حضرت امام سجاد امین الله معرفی کردند ..که این صفت به  فرد ی که با خصوصیت حضرت باشد اطلاق می شود.
  5.  انسان کامل شحصیتی است که این بارامانت  را بردوش کشیده وبه امانت  گذارنده بطور شایسته درموقع مطالبه تحویل نماید.
  6. 1- هستى، امانت  خداوند در نزد مردم‏- کل هستى امانت  است. چون یک آیه داریم که‏ «جَعَلَکُمْ مُسْتَخْلَفینَ» (حدید/ 7)
  7. 124هزار پیامبر برای هدایت مردم برای گفتن امانت  است  : هُدىً لِلنَّاس‏: قُلْ مَنْ أَنْزَلَ الْکِتابَ الَّذی جاءَ بِهِ مُوسى‏ نُوراً وَ هُدىً لِلنَّاسِ (انعام /91)آمدند،
  8. 3- حکومت و مسئولیت، امانت  الهى‏ به چه دلیل؟ ببینید. «أَنَّ هَذِهِ الْإِمَارَهَ أَمَانَه» (مستدرک/ ج 17/ ص 355)
  9. 4- دین، امانت  خداوند در نزد مؤمنان‏ چه کسى را براى پیش‏نماز مسجد تعیین مى‏کند؟ واقعاً این مسجد را به ایشان داد، امانت  است.
  10. 6- جلسات و مجالس، امانت  مردم نزد یکدیگر،«إذا حدثک إنسان و التفت إلیه فهو أمانه»«الْمَجَالِسُ بِالْأَمَانَه» (بحارالانوار)
  11. 8- اداء امانت ، نسبت به همه مردم‏ : وفاى به ... پدر و مادرت چه خوب و چه بد باید احترام کنى. «وَ بِالْوالِدَیْنِ إِحْسانا» امانت  است.
  12. ارسال رسول وانزال کتب امانت   است .اخذ آن از طرف ماست، که سعادت را انتخاب کنیم، یا شقاوت را، مَنْ شاءَ فَلْیُؤْمِنْ وَ مَنْ شاءَ فَلْیَکْفُرْ.
  13. ارسال رسول وانزال کتب درهرزمانی از طرف خدا بوده است ، اما اخذ آن از طرف خداوپروردگارعالم نیست.
  14. ارسال رسول وانزال کتب هدایت تشریعی است وخداوند برای ما درست کرده که به اختیارخوادمان انتخاب می کنیم.
  15. ازامانت  ها نمازاست که گفتگو با خداوند نشانه‏ى کرامت‏ انسان‏ است. گربه به تکلیف نمى‏رسد. فیل به تکلیف نمى‏رسد.
  16. امانت  داری حضرت آقا امیرالمومنین نمونه بارز برای الگوگرفتن جهانیان وانسانیت است.
  17. وَ حُجَّتَهُ عَلَى عِبَادِهِ، و حجت خداى بربندگانش بشارتگر و هشداردهنده براى مردم درمقابل خدا [بهانه و] حجّتى نباشد،(النساء/165)
  18. السَّلامُ عَلَیْکَ یَا أَمِیرَ الْمُؤْمِنِینَ،سلام بر تو اى ولی امرامیر مؤمنان«أَطیعُوا اللَّهَ وَ أَطیعُوا الرَّسُولَ وَ أُولِى الْأَمْرِ مِنْکُمْ» (نساء/ 59)
  19. السّلام علیک یا امیر المؤمنین: سلام بر تو باد اى فرمانفرماى تمامى اهل ایمان.
  20. ش در شرح این کلمه مبارکه در دو موضع باید تکلم کرد موضع اوّل در لفظ امیر المؤمنین است‏
  21. اما امیر: فعیل است از امر مهموز الفاء و مصدر او امارت و امر است و معنى او فرمانفرماست و این واضح است ولى جهت تعرض این فقره اشاره باشکالى است معروف متعلق به این کلمه در حدیث منقول در علل و معانى الاخبار که حضرت کاظم علیه الصلوة و السّلام در جواب کسى که سؤال کرد از وجه تسمیه آن جناب را با امیر المؤمنین علیه السّلام فرمودند:لانه یمیرهم بالعلم: یعنى به جهت این که اطعام علم مى‏کند اهل ایمان را. و بظاهر این خبر دلالت مى‏کند بر این که اشتقاق امیر از مار یمیر است. چنانچه جماعتى تصریح به این کرده‏اند. لهذا در صدد توجیه و تأویل برآمدند و چند وجه در او ذکر شده است.
  22. وجه اوّل: این که این کلمه مشتمل بر قلب مکانى است‏: یعنى عین الفعل را نقل بمکان فاء الفعل و بعد از آن اشتقاق این لفظ نمودند و این وجه بغایت ضعیف و سخیف است چه مار اجوف است و امر مهموز و اگر قلب هم شود با این که خود قلب خلاف قاعده و منافى اصل است باید یمرّ شود و صفت مشبهه او یمیر است، مگر آن که موجه ملتزم شود، بعد از نقل بقلب یاء بهمزه اعتباطا و على خلاف القیاس تا مصداق حقیقى زاد فی الطنبور نغمة شود.
  23. وجه ثانى: این که این کلمه بر سبیل حکایت است‏ ؛ چون آن جناب متکفل رسانیدن میوه و طعام اهل ایمان شد، فرمود: انا امیر المؤمنین. و همین جمله اسم مبارک شد چنان که در تابّط شرا گفته‏اند و این وجه اگر چه فی الجمله اقربست از اول، ولى آن‏هم ضعیف است چه اگر جمله را اسم چیزى قرار دهند تغییر در اعراب نمى‏دهند و علهذا باید لفظ امیر همیشه بضم باشد. حتى در حال نصب و جر و اعرابات مختلفه در او داخل نشود. چه فعل است و جزء کلام و این هم بالضروره فاسد و مختل است و در هر دو وجه اشکالى مشترک است.
  24. معلوم از اخبار متکاثره متواتره آن است که لفظ امیر در آن جناب ماخوذ از امر است آنجا که فرمودند:سلّموا على علّى بامرة المؤمنین‏ و این حدیث در طریق شیعه متواتر است و در صحاح اهل سنت منقول و مسلّم و در کتب کلامیه غالبا قدح در سندش نکرده‏اند. لهذا احتمال اشتقاق از مار باطل است و ظهور روایت هم چنانچه من بعد بیان مى‏کنم ممنوع است.
  25. وجه سوم: آنچه اوّلا بنظر این بنده رسیده و شیخ فخر الدین بن طریح در مجمع البحرین در ماده امراجمالى از او را از بعض افاضل نقل کرده و از علامه مجلسى علیه الرحمه نیز حکایت اختیار او شده و نعم الوفاق. و بیان او بتقریبى که بنظر قاصر رسیده چنانست که چون امیر المؤمنین علیه السّلام بمقتضاى آن که باب مدینه علوم است و صاحب اعلاى مراتب ولایت که ریاست برعامه قلوب و نفوس باشد و جمیع ارواح ملکوتیّه و ملائکه کرّوبیه و عقول مجرده و نفوس مفارقه عند من یقول بها به فضل او اعتراف و از بحر او اغتراف مى‏کنند کما قلت: من علمه علم العقول و نورها            و البحر اصل العارض المتهلّل‏لمؤلفه ایضا: عاجز چوکان عزمش از عناصر تا عقول            بنده فرمان حکمش از ملایک تا دواب ‏و چون جمیع اهل عوالم از صدر تا ساق یعنى از مرتبه عقول که سلسله بدویه نظام جملى عالم است و قاعده مخروط نور و سیه قوس وجود تا مرتبه هیولى که عجوزه شوهاء و مبدء سلسله عودیه و قاعده مخروط ظلمت است، هر چه هست و در هر مقام است چه بلسان نطقى و چه بلسان استعدادى بوجهى ایمان آورده‏اند. چنانچه کریمه وان من شى الا یسبّح بحمده 17: 44«»شاهد عدل و گواه این عموم و این دعوى است، و چون چنین است بقدر ایمان لا بد باید معرفت و علم داشته باشند، علیهذا همه در همه مراتب از علم او مستمدند، و از فیض او مستفیض چرا که آینه سراپا نماى حقیقت محمدیه است، بلکه به حکم آیه مباهله عین نفس مقدس او است، بلکه در اخبار عامیه وارده شده«على روحی التی بین جنبی» و نورش نور او، و شجره‏اش شجره او است،
  26. و سند علوم همه خلایق مبتنى بعلم حضرت رسالت است، که او تلمیذ خاص و شاگرد ظاهر الاختصاص احدیت است، که به حکم«علمه شدید القوى» 53: 5«»در مدرس قرب الهى علوم اولین و آخرین به او تعلیم شده، و این مقدمه که بمنزله صغراى قیاس است چون معلوم شد، مى‏گوئیم از مقررات عرفیه و مسلمات عادیه آن است که هر که کفالت رزق طایفه‏اى کند، و از هر جهت ایصال وجوه معاش ایشان را در عهده گرفته باشد، البته آن کس امیر و این طایفه مأمورند، و مشعر به این است قضیه معروفه «الانسان عبید الاحسان» و این قضیه بمنزله کبرى است، و از ضم این دو، قیاسى به این صورت پیدا شد که على یمیر المؤمنین و کل من یمیر قوما فهو امیرهم، نتیجه داد که على امیر المؤمنین، و هو المطلوب.
  27. و شاید از مؤیدات این تأویل باشد حدیثى که در کیفیت ولادت امیر المؤمنین علیه السّلام وارد است، که بعد از ولادت آن حضرت چون پیغمبر به سراى أبو طالب در آمد، و على علیه السّلام آن حضرت را بدید در اهتزاز شد، و بر روى رسول خداى بخندید و گفت:«السّلام علیک یا رسول اللّه» از آن پس این آیه مبارک تلاوت کرد«قد افلح المؤمنون الذین هم فی صلاتهم خاشعون» 23: 1 - 2«» رسول خدا فرمود:«قد افلحوا بک، انت و اللّه امیرهم تمیرهم من علومک، و أنت و اللّه دلیلهم، و بک یهتدون».چه ظاهر آن است که تمیرهم تفریع «برانت امیرهم» شده، و امارت علت است از براى جلب رزق علوم براى مؤمنین، بالجمله در این تعلیل امام علیه السّلام رعایت جناس، ایهام اشتقاق فرموده، چنانچه در کریمه‏ قال انی لعملکم من القالین» 26: 168«»اتفاق افتاده.
  28. بهر صورت«لانه یمیرهم العلوم» معنیش این است که چون على علیه السّلام جلب رزق و طعام از سنخ علم از براى مؤمنى مى‏کرد امیر المؤمنین شد، و اطلاق طعام بر علم در این حدیث مناسب است، با خبر مروى در (کافى) در تفسیر«فلینظر الانسان إلى طعامه» 80: 24«».از باقر علوم النبین علیه السّلام که فرمود:«علمه الذی تأخذ عمن یأخذه»
  29. و بالجمله این طریق استدلال انى که استدلال از معلول بر علت است درست آید چه جلب میره و کفایت رزق که لازمه امارت است دلیل بر تحقق ملزوم گرفته شده است، و پر ظاهر است که اختصاص به علم در این حدیث بجهت شرافت او است، و بجهت تعمیم امارت آن جناب در عوالم کلیه وجود است، و هیچ منافات با آن ندارد که جلب رزق ظاهرى هم بکند، و ببرکت او آسمان به بارد بزمین، و زمین بروید، و خلق منتفع و مرتزق شوند که «لولاه لساخت الارض باهلها» و اللّه اعلم بالصواب.
  30. بالجمله علی از روز ألست بر کلیه موجودات امیر المؤمنین است در همه جا حتى لوح محفوظ چنانچه اشاره به این تعمیم در طریق اهل سنت و جماعت نیز شده.
  31. سید على همدانى در کتاب (مودة القربى) گوید که پیغمبر صلّى اللّه علیه و آله فرمود: و لو علم الناس متى سمی علی امیر المؤمنین ما انکروا فضله». و هم در آن کتاب از أبو هریره حدیث کرده که پیغمبر فرمود که خداى گفت در روزألست: ألست بربکم؟ ارواح گفتند: چرا، فرمود:«انا ربکم و محمد نبیکم و علی امیرکم». و در کتاب «یقین» از کتاب عثمان بن احمد السماک آورده که رسول خدا فرمود: «فى اللوح المحفوظ تحت العرش علی امیر المؤمنین».
  32. بالجمله از این قبیل در فضایل آن امام بزرگوار نه چندان است که در صحیفه بگنجد یا در کتابى ضبط شود، سلام اللّه علیه و على اخیه و آله و ذریته.
  33. اما ایمان: باب افعال از امن است و حقیقت او ایمن کردن نفس است از عذاب مخالفت یا از ملکات ردیه یا ایمن کردن نبى است از خلاف رأى او چنانچه اسلام هم به همین اعتبار مأخوذ از سلامت است، و مقتضاى قاعده آن است که این دو فعل متعدى به نفس باشند، ولى به تضمین معنى اذعان و اعتراف متعدى به «باء» و «لام» مى‏شوند، چنانچه تصدیق و اقرار هم چنین‏اند، چه اشتقاق همه آنها مؤدى بتعدى است.
  34. و محقق نراقى رحمه الله در (معراج السعادة) اقسام ایمان را چهار قرار داده اصطلاح فرموده به قشر، و قشر قشر، و لب و لب لب، و مقتضاى تتبع تام در موارد اطلاقات کتاب و سنت آن است که یک مرتبه دیگر بر قشر و لب بیفزایند، و اقسام را شش قرار بدهند.
  35. اول - وجود لفظى صرف است، و آن همان اقرار لسانى است، اگر چند در قلب ابدا راه نیابد، و جز کفر در باطن مضمر نباشد، و فایده این همان حفظ مال و جان و طهارة صورى است، و این مرتبه مسمى به نفاق است و به اصطلاح مقدم قشر قشر قشر است.
  36. دوم - عبارت از اعتقاد فی الجملة به توحید و نبوت است با انکار شروط که قصور در مقام ولایت باشد، و این در فائده و بى‏فایدگى با اول شریک است و اگر ثوابى براى اعتقاد آنها باشد بموجب اخبار ما راجع بقائلین به ولایت است که شیعه ائمه اثنى عشر باشند، و این مرتبه به اصطلاح مذکور قشر قشر است.
  37. سوم - اعتقاد به اصول خمسه است بر طبق مذهب امامیه اگر چند مقرون به عمل صالح نباشد چون عموم فساق شیعه، از براى این مرتبه در موت و حیات و دنیا و آخرت شؤن و مراتبى است، مثل اینکه سؤرش [بیرون کردن و در آوردن] شفاء است، و قضاء حاجتش از جمیع مستحبات افضل و زیارت و عیادت و اعانت او مستحب، و غیبتش حرام و حفظ حیاتش واجب و اکرام میتش به نماز و کفن و دفن بالضرورة واجب و استغفار براى او بعد از موت مندوب و مستحسن است، و احکام کثیره از واجبات و مستحبات و محرمات و مکروهات متعلق به اوست، و نجات براى او ثابت است عقلا و نقلا کتابا و سنة و اجماعا و عقاب بر معاصى او موجب خلود نخواهد شد و اگر بر بعض معاصى در کتاب و سنت وعده خلود باشد ماول بطول بقا و امتداد مکث است و این مرتبه در آن اصطلاح قشر [پوست.] است.
  38. چهارم - همین مرتبه است با عمل صالح که تقوى باشد از معاصى و مواظبت بر واجبات مثل عالم زهاد و عباد و عدول از عوام اهل ایمان و مرتبه این‏ها بالاتر از سابق است چه هیچ عذاب ندارند و اختلافاتشان بیشتر و بواسطه سلامت اعتقاد و صلاح عمل نورى در قلب آنها پیدا مى‏شود که فی الجمله بصیرتى در اسرار باطنیه شاید بیابند و برزخ این‏ها روشنتر و احاطه به مقامات عالیه بیشتر دارند و این مرتبه را به اصطلاح مذکور لب مى‏نامند.
  39. پنجم - همین مرتبه است با علم کامل که موجب انشراح صدر و نورانیت ضمیر شود و فضل این‏ها بر آن طایفه مثل قمر است، بر سایر نجوم بلکه مثل فضل پیغمبر است بر سایر امت و این مقام در اصطلاح مشار إلیه لب لب است.
  40. ششم - همین مرتبه است باضافه یقین قلم این جا رسید سر بشکست و این مقام اولیا و صدیقین است و نتیجه این رسوخ کمالات نفسانیه است در قلب از رضا و توکل و اقبال بطاعت و خلع ربقه علایق و نضو جلباب هواى خلایق و وحدت هم و عکوف همت بر حضرت احدیت جل جناب قدسه و این همه مراتب دارد و مقول به تشکیک است. لمؤلّفه: اللهم صل علی محمد وآل محمد عجل فرجهم
  • حسین صفرزاده
۲۷
شهریور
  1. بسم الله الرحمن الرحیم

           اللهم صل علی محمد وآل محمد وعجل فرجهم ... شرح زیارت امین الله 1-  

  1. زیارت  امین الله : زیارتی است که زائر با دو سلام بر ولی خدا، صاحب ولایت مطلقه محمدیه (صلی الله علیه و آله) که به منزله کلیدهای ورود به دریای معرفت است، از طریق باب ولایت، به دریای موّاج معرفت حق پا می گذارد و دیری نمی پاید که خود را در آغوش لطف حق می یابد و والاترین خواسته های ماورایی را از خدا طلب می کند.
  2. زیارت  امین الله : اززیارت معروفه است که در نهایت اعتبار است‏،و در تمام کتب مزاریه و مصابیح نقل شده است.
  3. زیارت  امین الله : علامه مجلسى رحمة الله علیه فرموده ازبهترین زیارات امین الله است جهت متن وسند وباید درجمیع روضات مقدسه مواظبت نمایند.
  4. زیارت  امین الله : کیفیت زیارت امین الله به سندهاى معتبرازجابرازامام محمد باقرعلیه السلام آمده که امام زین العابدین علیه السلام به زیارت امیرخواند.
  5. زیارت  امین الله : حضرت امام محمد باقر علیه السلام فرمود: از شیعیان ما این زیارت امین الله را و دعا را نزد قبر امیر المؤمنین علیه السلام بخواند.
  6. زیارت امین الله : را نزد قبر یکى از ائمه علیهم السلام بخوانید البته حق تعالى این زیارت و دعاى او را در نامه‏اى ازنور بالا برد.
  7. زیارت  امین الله : حق تعالى زیارت امین الله و دعاى او را در نامه‏اى ازنور بالا برد ومهر حضرت محمد صلى الله علیه و آله را بر آنزند ومحفوظ باشد. محفوظ باشد تا تسلیم نمایند به قائم آل محمد علیهم السلام پس استقبال نماید صاحبش رابه بشارت و تحیت و کرامت إن شاء الله تعالى.
  8. زیارت  امین الله : مؤلف گوید که این زیارت شریفه امین الله هم از زیارات مطلقه محسوب مى‏شود و هم از زیارات مخصوصه روز غدیر. زیارت شریفه امین الله هم اززیارات مطلقه هم مخصوصه روزغدیرهم اززیارات جامعه درجمیع روضات مقدسه ائمه علیهم السلام است.
  9. حکایت سعید صالح صفى متقى حاجى على بغدادى‏ : باغى است مال شخصى که او را حاجى میرزا هادى مى‏گفتند و از متمولین معروفین عجم بود که در بغداد ساکن بود گفتم سیدنا راست است که مى‏گویند زمین باغ حاجى میرزا هادى مال حضرت موسى بن جعفر علیهما السلام است فرمود چه کار دارى به این و از جواب اعراض نمود پس رسید به ساقیه آب که از شط دجله مى‏کشند براى مزارع و بساتین آن حدود و از جاده مى‏گذرد و آنجا دو راه مى‏شود به سمت بلد یکى راه سلطانى است و دیگرى راه سادات و آن جناب میل کرد به راه سادات پس گفتم بیا از این راه یعنى راه سلطانى برویم فرمود نه از این راه خود مى‏رویم پس آمدیم و چند قدمى نرفتیم که خود را در صحن مقدس در نزد کفشدارى دیدیم و هیچ کوچه و بازارى را ندیدیم پس داخل ایوان شدیم از طرف باب المراد که از سمت شرقى و طرف پایین پا است و در در رواق مطهر مکث نفرمود و اذن دخول نخواند و داخل شد و در در حرم ایستاد پس فرمود زیارت بکن
  10. گفتم من قارى نیستم فرمود براى تو بخوانم گفتم آرى پس فرمود أَ أَدْخُلُ یَا اللَّهُ السَّلامُ عَلَیْکَ یَا رَسُولَ اللَّهِ السَّلامُ عَلَیْکَ یَا أَمِیرَ الْمُؤْمِنِینَ و همچنین سلام کردند بر هر یک از ائمه علیهم السلام تا رسیدند در سلام به حضرت عسکرى علیه السلام و فرمود السَّلامُ عَلَیْکَ یَا أَبَا مُحَمَّدٍ الْحَسَنَ الْعَسْکَرِیَّ
  11. آنگاه فرمود امام زمان خود را مى‏شناسى گفتم چرا نمى‏شناسم فرمود سلام کن بر امام زمان خود گفتم السَّلامُ عَلَیْکَ یَا حُجَّةَ اللَّهِ یَا صَاحِبَ الزَّمَانِ یَا ابْنَ الْحَسَنِ پس تبسم نمود و فرمود عَلَیْکَ السَّلامُ وَ رَحْمَةُ اللَّهِ وَ بَرَکَاتُهُ پس داخل شدیم در حرم مطهر و ضریح مقدس را چسبیدیم و بوسیدیم پس فرمود به من زیارت کن گفتم من قارى نیستم فرمود زیارت بخوانم براى تو گفتم آرى فرمود کدام زیارت را مى‏خواهى گفتم هر زیارت که افضل است مرا به آن زیارت ده فرمود زیارت امین الله افضل است
  12. آنگاه مشغول شد به خواندن و فرمود السَّلامُ عَلَیْکُمَا یَا أَمِینَیِ اللَّهِ فِی أَرْضِهِ وَ حُجَّتَیْهِ عَلَى عِبَادِهِ الخ و چراغهاى حرم را در این حال روشن کردند پس شمعها را دیدم روشن است و لکن حرم روشن و منور است به نورى دیگر مانند نور آفتاب و شمعها مانند چراغى بودند که روز در آفتاب روشن کنند و مرا چنین غفلت گرفته بود که هیچ ملتفت این آیات نمى‏شدم چون از زیارت فارغ شد از سمت پایین پا آمدند به پشت سر و در طرف شرقى ایستادند و فرمودند آیا زیارت مى‏کنى جدم حسین علیه السلام را گفتم آرى زیارت مى‏کنم شب جمعه است پس زیارت وارث را خواندند و مؤذنها از اذان مغرب فارغ شدند پس به من فرمود نماز کن و ملحق شو به جماعت پس تشریف آورد در مسجد پشت سر حرم مطهر و جماعت در آنجا منعقد بود و خود به انفراد ایستادند در طرف راست امام جماعت‏..مفاتیح‏الجنان ص 487  
  13. زیارت  امین الله : زیارتی است که امیر عابدان و سید و سالار پرستشگران، امام زین العابدین (علیه السلام) در اوج عرفان، خطاب به امیر مؤمنان علی (علیه السلام) آن را انشاء فرموده و از بهترین زیارت نامه هاست و امام باقر (علیه السلام) فرمودند: می توان آن را در تمام زیارت گاه های ائمه (علیهم السلام) خواند.
  14. زیارت  امین الله : این زیارت نامه دربردارنده معارف بلند و مسائل اخلاقی والایی است که در قالب دعا انسان را ترغیب می کند تا به این کمالات متصف شود.
  15. زیارت  امین الله :  زیارتی است در اوج اعتبار؛ هم از جهت سند و هم از حیث متن و محتوا، که جابر بن عبدالله انصاری آن را از امام باقر (علیه السلام) نقل می کند
  16. زیارت  امین الله :  زیارتی است که گرچه خطاب به امیر مؤمنان (علیه السلام) از دو لب مبارک زین العابدین (علیه السلام) برآمده؛ اما می توان با آن، در همه روضه های مقدس، سر بر آستان های بلند و ملکوتی سایید و این سرود عرفانی را سر داد و در موجی از دریای معرفت و معنویت غوطه زد.
  17. زیارت  امین الله : زیارتی است که زائر با دو سلام بر ولی خدا، صاحب ولایت مطلقه محمدیه (صلی الله علیه و آله) که به منزله کلیدهای ورود به دریای معرفت است، از طریق باب ولایت، به دریای موّاج معرفت حق پا می گذارد و دیری نمی پاید که خود را در آغوش لطف حق می یابد و والاترین خواسته های ماورایی را از خدا طلب می کند.
  18. زیارت  امین الله :  زیارتی عرفانی است که گرچه مخاطب نخست آن، علی (علیه السلام) است، اما در این زیارت ، از آن بزگوار جز با لقب «امیرالمؤمنین» که لقب ویژه و نشان برجسته اوست، یاد نمی شود؛ زیرا به حقیقت و به طور مطلق، کسی جز او امیر مؤمنان نیست و اطلاق این لقب بر دیگران از حاکمان و زمامداران مسلمانان، استعمال لفظ در معنایی بوده که برای آن وضع نشده است.
  19. زیارت  امین الله :  زیارتی است که احتمالا پیش از آشکار شدن قبر امیر مؤمنان (علیه السلام) و زمانی که نجف جز نیزاری در نزدیکی کوفه و آن قبر مطهر, جز تپه ای پوشیده از نی و علف نبوده، صادر شده است. پیش از آن که قبر امیر مؤمنان (علیه السلام) آشکار شود و ضریح و بارگاهی بر آن برافراشته گردد، آهوان نیزار نزدیک کوفه که جولانگاه صیادان آن سرزمین، به ویژه صیادان بغداد بوده، از شرّ آنان به تپه ای انباشته از نی پناه می آورده اند و شکارچیان از این تپه رازآلود به شگفت آمده و شاید با پرسش از کهنسال ترین مردمان آن سامان، به رمزگشایی از آن می پرداخته اند. مَحْبُوبَةً فِی أَرْضِکَ وَ سَمَائِکَ...
  20. زیارت  امین الله :  زیارتی است که : امام خمینی (ره) در مدت چهارده سال اقامت در نجف اشرف، هر شب برای زیارت  حضرت امیر المؤمنین (علیه السلام) به حرم مطهر مشرف می شدند و روبه روی صورت و محل دو انگشت حضرت امیر می ایستادند و زیارت  امین الله را می خواندند.[1]
  21. زیارت  امین الله :  زیارتی است که : حضرت آیت الله العظمی بهجت (رحمه الله) فرموده اند: همه زیارت نامه ها مورد تأیید هستند. زیارت  جامعه کبیره را بخوانید. زیارت  امین الله مهمّ است. قلب شما بخواند. با زبان قلب خود بخوانید. لازم نیست حوائج خود را در محضر امام علیه السّلام بشمرید. حضرت علیه السّلام می دانند. مبالغه در دعاها نکنید. زیارت  قلبی باشد. امام رضا علیه السّلام به کسی فرمودند که از بعضی گریه ها ناراحت هستم![2]
  22. زیارت  امین الله :  زیارتی است که : هدف از آفرینش انسان , جز بندگی و معرفت حق تعالی - که انسان با رسیدن به آن, به مقام والای خلیفة اللهی نایل می شود - چیز دیگری نیست. خداوند تبارک و تعالی برای دست یابی انسان به این مقام والا، وسایلی را مقرر فرموده تا با چنگ زدن و عمل نمودن به آنها، استعدادهای خود را به فعلیت برساند و این مهم، جز با متابعت از انبیا و اولیای او ممکن نیست.
  23. ١٠. زیارت  امین الله زیارتی است که : اطاعت از انبیا و اولیا و تبعیت از ایشان، اطاعت خداوند متعال است: مَنْ یطِعِ الرَّسُولَ فَقَدْ أَطَاعَ اللَّهَ وَمَنْ تَوَلَّی فَمَا أَرْسَلْنَاک عَلَیهِمْ حَفِیظًا؛[3] هر کس از پیامبر فرمان بَرَد، در حقیقت، خدا را فرمان برده و هر کس رویگردان شود، ما تو را بر ایشان نگهبان نفرستاده ایم.
  24. زیارت  امین الله زیارتی است که : محبت است و شرط محبت خداوند, متابعت از پیامبر (صلی الله علیه و آله) است: قُلْ إِنْ کنْتُمْ تُحِبُّونَ اللَّهَ فَاتَّبِعُونِی یحْبِبْکمُ اللَّهُ وَیغْفِرْ لَکمْ ذُنُوبَکمْ وَاللَّهُ غَفُورٌ رَحِیمٌ ؛[4] بگو: اگر خدا را دوست دارید، از من پیروی کنید تا خدا دوستتان بدارد و گناهان شما را بر شما ببخشاید، و خداوند آمرزنده مهربان است.
  25. زیارت  امین الله زیارتی است که : محبت است : اجر رسالتی که لازم است اعطاء گردد, چیزی جز مودت ذوی القربی و اهل بیت پیامبر (علیهم السلام) نیست:
  26. زیارت  امین الله زیارتی است که : محبت است دوستی خویشاوندانم : ذَلِک الَّذِی یبَشِّرُ اللَّهُ عِبَادَهُ الَّذِینَ آمَنُوا وَعَمِلُوا الصَّالِحَاتِ قُلْ لَا أَسْأَلُکمْ عَلَیهِ أَجْرًا إِلَّا الْمَوَدَّةَ فِی الْقُرْبَی وَمَنْ یقْتَرِفْ حَسَنَةً نَزِدْ لَهُ فِیهَا حُسْنًا إِنَّ اللَّهَ غَفُورٌ شَکورٌ ؛[5] این همان [پاداشی] است که خدا بندگان خود را که ایمان آورده و کارهای شایسته کرده اند [بدان] مژده داده است. بگو: به ازای آن [رسالت] پاداشی از شما خواستار نیستم، مگر دوستی خویشاوندانم، و هر کس نیکی به جای آورد [و طاعتی اندوزد]، برای او در ثواب آن خواهیم افزود؛ قطعاً خدا آمرزنده و قدرشناس است.
  27. زیارت  امین الله زیارتی است که  راه یابی به حق است. : رسالت نبی اکرم (صلی الله علیه و آله) و مزد آن، جز به نفع انسان نیست : قُلْ مَا سَأَلْتُکمْ مِنْ أَجْرٍ فَهُوَ لَکمْ إِنْ أَجْرِی إِلَّا عَلَی اللَّهِ وَهُوَ عَلَی کلِّ شَیءٍ شَهِیدٌ ؛[6] بگو: هر مزدی که از شما خواستم، آن از خودتان؛ مزد من جز بر خدا نیست و او بر هر چیزی گواه است. و آن منفعت, جز راه یابی به حق تعالی نیست:
  28. زیارت  امین الله زیارتی است که  نبی اکرم راه یابی به حق را مزد خود قرار داده. : قُلْ مَا أَسْأَلُکمْ عَلَیهِ مِنْ أَجْرٍ إِلَّا مَنْ شَاءَ أَنْ یتَّخِذَ إِلَی رَبِّهِ سَبِیلًا ؛[7] بگو: بر این [رسالت] اجری از شما طلب نمی کنم، جز این که هر کس بخواهد، راهی به سوی پروردگارش [در پیش] گیرد.
  29. زیارت  امین الله  راه یابی به حقی است موجب محبت ومودت اهل بیت می گردد : و این راه یابی جز با مودت ذوی القربی و اهل بیت آن حضرت محقق نمی شود. از این رو امر به مودّت ایشان کرده است. پس مراد از مودّت ایشان باید تبعیت از آنان، از روی مهر و محبت باشد. بنابراین اهل بیت (علیهم السلام) باید به گونه ای باشند که محبت و تبعیت و قرب به آنها، موجب محبت و تبعیت و قرب به خداوند متعال شود و این در صورتی است که ایشان به تمام معنا و در تمام شئون هستی، بنده حضرت حق باشند.
  30. زیارت  امین الله زیارتی است به حق از مردان حق طلب  : البته این تبعیت و محبت، از آزمایش های بزرگ الهی برای انسان است تا جوهره وجودی او به وسیله آن ظهور کند و افراد حق طلب از دیگران ممتار شوند.
  31. زیارت  امین الله انسان را به شناخت حقیقی رهنمود می کند :  هدف اصلی از آفرینش انسان، معرفت و شناخت حقیقی خداوند متعال است. اگر انسان خدا را بشناسد, خود را هم خواهد شناخت و این مهم جز با مراقبت دائمی در مسیر بندگی خداوند و محاسبه نفس، میسر نمی گردد. قَالَ الصَّادِقُ (ع): اللَّهُمَ‏ عَرِّفْنِی‏ نَفْسَکَ فَإِنَّکَ إِنْ لَمْ تُعَرِّفْنِی نَفْسَکَ لَمْ أَعْرِفْ نَبِیَّکَ اللَّهُمَ‏ عَرِّفْنِی‏ رَسُولَکَ فَإِنَّکَ إِنْ لَمْ تُعَرِّفْنِی رَسُولَکَ لَمْ أَعْرِفْ حُجَّتَکَ اللَّهُمَ‏ عَرِّفْنِی‏ حُجَّتَکَ فَإِنَّکَ إِنْ لَمْ تُعَرِّفْنِی حُجَّتَکَ ضَلَلْتُ عَنْ دِینِی‏ کافی، ج 1، ص 337.
  32. زیارت  امین الله زیارتی که مایه نزدیکی زائر به خداوند است. ١٢. سرّ سفارش های فراوان به زیارت  ائمه (علیهم السلام) این است که زیارت , یکی از راه های ابراز محبت به ایشان و مایه نزدیکی زائر به خداوند متعال و هدف آفرینش می باشد و در حقیقت، با زیارت  ایشان می خواهیم آنها را الگوی خود در سیر و سلوک به سوی کمال نهایی قرار دهیم.
  33. زیارت امین الله : «کلمة ْ لَا إِلَهَ‏ إِلَّا اللَّهُ‏ حصنى فمن دخل حصنى امن من عذابى و انا من شروطها»
  34.  زیارت امین الله ، حصنى فمن دخل جصنی : چهاردیواری ولایت ، 1-محبت به امام باشناخت آفتهایش 2- ایجاد معرفت امام  باشناخت آفتهایش 3- اطاعت باشناخت آفتهایش 4- ایجاد سنخیت با امام 5- ارتباط با منتظران دیگر 6- دعا براى تسریع در ظهور 7- نصرت باشناخت آفتهایش. 8- ارتباط با امام 9- یاد فراوان حضرت 10- دادن صدقه براى سلامتى فرزندش 11- ایجاد آمادگى دائم رزمى 12-
  35. زیارت  امین الله زیارتی که : امام باقرفرماید: امام زین العابدین علیه السلام به زیارت امیرالمؤمنین علیه السلام آمد و نزد قبر آن حضرت ایستاد و گریست واین زیارت  را با این مظامین عرفانی گفت که کلمه به کلمه با آیات قرآنی به حمد الله مطابقت خواهیم کرد.
  36. السَّلامُ: در7سوره قرآن کریم السَّلامُ درود و22سلام برانبیاء واولیاء وپیامبران، صابرین ....آمده، سَلامٌ هِیَ حَتَّى مَطْلَعِ الْفَجْرِ(القدر/5) [درمعنى سلام‏] سلامت از آفت و آسیب خالی از نقص گوینده سلام خواهان ودرخواست دارد که سلامتی برای شخص مخاطب لازم و ضروری گشته و از هر گونه نقص یا عدم کمال أو زواله أو و نزدیک شدن به ببعض زیانهایی که  مانع از سلامت می گردد، وگوینده سلام مشتاق است برای شخص مخاطب از آنچه که باعث فساد و تباهى باشد که در امان بماند. السلام  با الف ولام معنی عام هر گونه آفت جسمی روحی معنوی را می رساند. سلامت ذاتی در مصداق وعرضی کسبی یا موهبتی ؛
  37. على أی حال السلام اسم عام است وضع شده برای معنی عام ، چه ثلاثی یعنی سه استعمال شود؛  أو مزید فیه و کلاهما إما بمعنى الاسمیة أو المصدریة أو المشتقات من المصدر، ففی جمیع هذه الموارد قد استعملت فیه السلامة بما لها من المعنى العام.
  38. عَلَیْکَ:52 باردرقرآن آمده، إِنَّا سَنُلْقی‏ عَلَیْکَ قَوْلاً ثَقیلاً ما سخنى سنگین بر تو نازل خواهیم کرد (المزمل/5)

            40- اللهم صل علی محمد وآل محمد عجل فرجهم

  • حسین صفرزاده
۱۵
شهریور

بسم الله ارحمن الرحیم

اللهم صل علی محمد وآل محمد وعجل فرجهم

  1. امام مهدى علیه السلام‏ به خواست خداوند از دیدگان غایب شده هر زمان که خدا مصلحت داند ظهور کنند و دنیا را پر از عدل و داد نمایند. ‏
  2. براى هدایت مردم خداوند پیامبرش را با دین حق فرستاد تا بر همه ادیان عالم تسلط و برترى دهد.آیه آن سه بار در قرآن تکرار شده،
  3. قرآن بشارت ‏دهد که دین اسلام سراسر دنیا را فرا خواهد گرفت.«هو الّذى أرسل رسوله بالهُدى و دین الحقّ لیظهره على الدّین کلّه» (توبه/33) (فتح /28)(صف /9)
  4. جهان شمول شدن اسلام، سه شرط لازم دارد: 1- وجود یک رهبر جهانى. 2- وجود یک قانون جهانى. 3- آمادگى جهانى.
  5. رهبر جهانى مهدی (عجّل اللّه فرجه الشریف) وقانون جهانى قرآن، برای آمادگى جهانى،باید تلاش کرد و زمینه ‏هاى لازم را براى آن فراهم ساخت.
  6. ظهور‏امام زمان علیه السلام وقتى باشد که آمادگى از هر جهت در میان مردم وجود داشته و مردم به معارف و اندیشه‏هاى قرآن و اسلام آگاه باشند.
  7. یار و یاور امام زمان علیه السلام بسیارند، تعداد یاران امام سیصد و سیزده نفر فرماندهان و افسران سپاه امامندکه پنجاه نفر از آنها خانم هستند.
  8. با ظهور امام زمان علیه السلام، دانشمندان ومتخصّصین شرق و غرب با ایشان بیعت‏کنند وتخصّص خود را در اختیار ایشان گذارند.
  9. حکومت عدل جهانی طبق صدها حدیث معتبر امام حضرت مهدى (عجّل اللّه تعالى فرجه ) براى تشکیل یک حکومت عدل جهانى ظهورخواهد کرد.
  10. غیبت کوتاه (صغرى) در مرحله اول حدود 70 سال به طول انجامید، شیعیان به واسطه 4 نفر به عنوان نایب خاص، با حضرت ارتباط داشتند.
  11. باغیبت طولانى (کبرى)شیعیان موظفند به دانشمندان دینى رجوع و به حکم آنها عمل کنند. آنها حجّت من بر مردمند ومن حجّت خدا بر آنانم.
  12. چرا امام غایب؟ اگر براى روشنایى لامپى زدند، وبچه‏هاى کوچه با زدن سنگ لامپ را شکستند، اداره برق تمایلى به نصب مجدد لامپ ندارد.
  13. حاکمان ستمگر، یازده چراغ هدایت را شکستند، خداوند چراغ دوازدهم را نگه داشت تا زمانى که مردم لیاقت و آمادگى بهره‏گیرى پیدا کنند.
  14. زمینه‏ ساز ظهور، انقلاب اسلامى ایران نشان داد، که انقلاب جهانى حضرت مهدى علیه السلام امکان‏پذیر است و چندان مشکل نیست،
  15. انقلاب آن حضرت براى تحقق سه امر مهم صورت مى‏پذیرد: 1- شکستن طاغوت‏ها. 2- نجات مستضعفان. 3- احیاى جهانی دین اسلام .
  16. ظهورامام زمان براى تحقق وعده‏هاى خداوند و نجات مستضعفان و به حکومت‏رساندن آنان است. «و نُرید أن نمُنّ على الّذین ..»(قصص/5)
  17. امام زمان می آید تا دین اسلام را بگستراند و پرچم پر افتخار توحید را در سراسر جهان به اهتراز درآورد. «لیظهره على الدّین کلّه» «صف/9»
  18. عالمى عادل، درایران اگر توانست رهبر شود، در عالَم نیز امامى عادل مى‏تواند رهبر شود و حق وعدالت را درسراسر جهان گسترش دهد.
  19. دیدار امام زمان آیا ممکن است افرادى او را ببینند؟ پاسخ: البتّه دیدن امام زمان علیه السلام و رؤیت جمال نورانیش، چشمانى پاک ودل پاک ‏خواهد،
  20. کسى شرایط دیدن ودل پاک را داشته باشد، دیدار امام برایش غیر ممکن نیست، امام نسبت به شیعیان و دوستانش، علاقه‏مند و مهربان است.
  21. او فرزند على علیه السلام یاور مستضفعان و بیچارگان، او روى خاک مى‏نشست و بالاى سر بینوایان حاضر مى‏شد، سر آنها را بر زانو مى‏گرفت.
  22. او با دستان مبارک خود بر دهان آنها غذا مى‏گذاشت. آرى او فرزند على‏است و ابائى از دیدار و پذیرش و نوازش ما ندارد،
  23. ما مشکل داریم! آیا اگر امام زمان علیه السلام مرا ببیند، خوشحال مى‏شود؟ خوشا به حال کسانى که موفق به دیدار امام زمان شده‏اند!
  24. امام على علیه السلام هنگامى که یارانش را مى‏دید، لذّت مى‏برد و خوشحال مى‏شد، آیا اگر امام زمان علیه السلام مرا ببیند، خوشحال مى‏شود؟
  25. امام از من عصبانى نباشد براى من کافى است به اندازه همه دنیا می ارزد، باید حمد وسپاس پروردگار عالم کنم وسجده شکر خداوند را بجا آورم!
  26. خوشا به حال کسانى که امام زمان از آنها راضى است.هفته‏اى دو مرتبه اعمال ما را به امام عرضه گردد وبا دیدن اعمال صالح ما خوشحال شود.
  27. مراقب مدّعیان دروغین مهدویّت باید بود مواظب باشیم از افرادى که به دروغ ادّعاى ملاقات و زیارت امام زمان علیه السلام را دارند، فریب نخوریم.
  28. وظیفه ما در زمان غیبتارزش دارد، دانستن اینکه امام در چه زمانى ظهور کنند و یا اینکه اکنون در کجا زندگى کنند، ارزش چندانى ندارد،
  29.  آنچه ارزشمند است آن است که بدانیم وظیفه ما در حال حاضر چیست و امام از ما چه انتظارى دارد و سپس به آن جامعه عمل بپوشیم.
  30. شناخت وظیفه لازم‏ترین مطلب در زمان غیبت امام است وآشنایی به شیوهای یاری قایم آل محمد عجل الله تعالی فرجهم الشریف .
  31. شناخت امام زمان و اهداف او«اللهم عرّفنى حجتک فان لم تعرفنى حجّتک ضللت عن دینى» «مفاتیح‏الجنان، تعقیبات نماز»
  32. معرفى و شناساندن امام وانقلاب جهانى او به دیگران و ایجاد زمینه‏هاى لازم براى ظهور.تقوی، تحصیل معارف، امربه معروف ونهی ازمنکر..
  33. تلاش در جهت جلب رضایت امام با انجام اعمال صالح و فرمودند، در زمان غیبت من اطاعت کنید از یک مجتهد بدون هوا و هوس و عادل.
  34. انتظار فرج ودعا براى ظهور حضرت. زیاد دعا کنید که خدا ظهور را نزدیک کند«أَکْثِرُوا الدُّعَاءَ بِتَعْجِیلِ الْفَرَجِ» (بحارالانوار/ ج 52/ ص 92)
  35. صدقه دادن و دعا براى سلامتى امام. او در حق ما دعا همیشه مى‏کند. روایت داریم خدا توسط امام زمان قهرش را از شما برمى دارد.
  36. خواندن نماز اول وقت و نماز خاضه ، دعاهاى فرج، ندبه، عهد وسلام کامل. دعای عهد، توسل به امام‏ زمان‏ عجل الله تعالی فرجه الشریف)
  37. پرداخت حقوق مالى متعلق به امام زمان علیه السلام.کسانى که خمس‏ نمى‏دهند مشمول دعاى امام‏ قرار نگیرند، «وَ لَا تَحْرِمُواانفسکم دُعَاءَنَا مَا قَدَرْتُم»
  38. عمل به تکلیف و واجبات و دورى از گناه و محرّمات. درنماز توان جسمى و سلامت بدن را از او مى‏طلبیم، تا قدرت عبادت داشته باشیم.
  39. یاد کنیم از کسانى که راه امامت و ولایت و تشیع را پیش پاى ما گذاشتند و به ما معرفى کردند. «اللَّهُمَ‏ اغْفِرْ لِلْمُؤْمِنِینَ وَ الْمُؤْمِنَاتِ»
  40. اللهم اغفر لی و لوالدی و ارحمهما کما ربیانی صغیرا اجزهما بالاحسان إحسانا و بالسیئات غفرانا (مصباح‏المتهجد/587).(اسراء/ 24)

اللهم صل علی محمد وآل محمد وعجل فرجهم

  • حسین صفرزاده