اربعین 4 -اربعین سنگ و پیشانی بود . چله گیسو پریشانی بود اربعین داغ بی اندازه شد . اربعین نعلهای تازه شد
شنبه, ۳ مهر ۱۴۰۰، ۰۹:۱۵ ب.ظ
اربعین حسینی4.
بسم الله الرحمن الرحیم
اللهم صل علی محمد وآل محمد وعجل فرجهم
- 14. شعر اربعین ژولیده
- هدایت کردن ما با حسین است ..... همان که هست فکر ما حسین است
- کسی که مشکل مارا گشاید . . . . .چه این دنیا چه آن دنیا حسین است
- شب معراج احمد روضه بشنید . . . . .که سبحان الذی اسرا حسین است
- کسی که زشتی اخلاق ما را . . . . .کند با یک نظر زیبا حسین است
- در این دنیا عطایش هست محدود . . . . . ولی غوغاگر عقبا حسین است
- کسی که دین حق را کرد جاوید . . . . . به دست زینب کبری حسین است
- به هنگام فرج ذکر لب یار . . . . .حسینم وا حسینم واحسین است
- اربعین:
- اربعین با وفا یاران توست . . . . . چله لعل لب عطشان توست
- اربعین سنگ و پیشانی بود . . . . . چله گیسو پریشانی بود
- اربعین داغ بی اندازه شد . . . . . اربعین نعلهای تازه شد
- اربعین تیر و چشم ماه من . . . . اربعین ساقی دلخواه من
- اربعین مشک پاره با الم . . . . . اربعین دست گردیده قلم
- اربعین یک دل پر اضطراب . . . . . جستجوی مادری دنبال آب
- اربعین مادری بی شیر شد . . . . . آنکه سهم حلق طفلش تیر شد
- اربعین کودکی آوره است . . . . . اربعین گوشه ای پاره است
- اربعین عاشقی نالان شده . . . . . چله دستی که آویزان شده
- اربعین جان نثاری بی زره . . . . . کاکلی با خاک و خون خورده گره
- اربعین اربا اربا گشتن است . . . . . در پی جانانه لیلا گشتن است
- اربعین یک وداع از آرزو . . . . . یاد بود بوسه زیر گلو
- اربعین رفتن بود و نبود . . . . . دختری راه عبورت بسته بود
- اربعین کهنه پیراهن بود . . . . . اربعین خنده دشمن بود
- کاش آن دخت سه ساله زنده بود . . . . . باز هم شیرین زبانی مینمود
- واحد از جزوه:
- ای برادر ز سفر آمدهام . . . . . بین که با خون جگر آمدهام
- هر که آید ز سفر خوش باشد . . . . . حال من مضطر و ناخوش باشد
- این سفربود که بی قاسم کرد . . . . .همچو شمعی زغمت آخر کرد
- این سفر بود که قدم خم شد . . . . . عمر من از غم نامت کم شد
- این سفر بود که ناسازی کرد . . . . . بی تو با هستی من بازی کرد
- این سفر بود که در راه قیام . . . . . خطبه خواندم به ره کوفه و شام
- این سفر بود کتک میخوردم. . . . . هر کجا نام تو را میبردم
- این سفر بود که میرنجیدم . . . . . تا سرت سر نوک نی دیدم
- این سفر بود هلالم گشتی . . . . . محمل از خون سرم آغشتی
- این سفر بود که خون باریدم . . . . . هیجده سربه نوک نی دیدم
- این سفر بود که سجاد از کین. . . . . شد میان قل و زنجیر نگین
- این سفر بود که بر محرم راز . . . . . هر شبم شاهد بنشسته نماز
- شمیم جان فزای کوی بابم مرا اندر مشام جان برآید
- گمانم کربلا شد عمه نزدیک که بوی مشک و ناب و عنبر آید
- بگوشم عمه از گهواره گور در این صحرا صدای اصغر آید
- مهار ناقه را یکدم نگهدار که استقبال لیلا، اکبر آید
اللهم صل علی محمد وآل محمد وعجل فرجهم
- ۰۰/۰۷/۰۳