پردازش اربعین حسینی

حسینُ منی و انا من حسینی

پردازش اربعین حسینی

حسینُ منی و انا من حسینی

پردازش اربعین حسینی

در این صفحه مطالب گردآوری شده توسط حسین صفرزاده به اشتراک گذاشته می شود

آخرین مطالب
پربیننده ترین مطالب
نویسندگان

۲۸ مطلب با موضوع «آداب» ثبت شده است

۰۹
مرداد

 

    1. بِسْمِ اللّهِ الرَّحْمنِ الرَّحیم :اهمیت آن 5-  
    2. اللهم صل علی محمد وآل محمد وعجل فرجهم
  1. «بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمنِ الرَّحِیم‏» قَوْلَ بِسْمِ اللَّهِ لَقَدْ دَخَلَ عَبْدُ اللَّهِ بْنُ یَحْیَی عَلَی أَمِیرِ الْمُومِنِینَ (علیه السّلام) وَ بَیْنَ یَدَیْهِ کُرْسِیٌّ فَأَمَرَهُ بِالْجُلُوسِ عَلَیْهِ فَجَلَسَ عَلَیْهِ فَمَالَ بِهِ حَتَّی سَقَطَ عَلَی رَأْسِهِ فَأَوْضَحَ عَنْ عَظْمِ رَأْسِهِ وَ سَالَ الدَّمُ
  2. «بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمنِ الرَّحِیم‏»عبد الله بن یحیی بر امیر المومنین (علیه السّلام) وارد شد وجلوی حضرت یک صندلی قرار داشت پس امر شد که بروی صندلی بنشیند پس نشست بر صندلی تا اینکه نشست صندلی شکست و سرش ضربه دید وخون از سرش جاری شد
  3. «بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمنِ الرَّحِیم‏» فَأَمَرَأَمِیرُ الْمُومِنِینَ (علیه السّلام) بِمَاءٍ فَغَسَلَ عَنْهُ ذَلِکَ الدَّمَ : حضرت آب طلبیده و او را پاکیزه نمود و دست مبارک بر سرش کشید
  4. «بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمنِ الرَّحِیم‏» ثُمَّ قَالَ ادْنُ مِنِّی فَوَضَعَ یَدَهُ عَلَی مُوضِحَتِهِ وَ قَدْ کَانَ یَجِدُ مِنْ أَلَمِهَا مَا لا صَبْرَ لَهُ مَعَهُ وَ مَسَحَ یَدَهُ عَلَیْهَا وَ تَفَلَ فِیهَا فَمَا هُوَ أَنْ فَعَلَ ذَلِکَ حَتَّی انْدَمَلَ فَصَارَ کَأَنَّهُ لَمْ یُصِبْهُ شَیْ‏ءٌ قَطُّ : حضرت آب طلبیده و او را پاکیزه نمود و دست مبارک بر سرش کشید چنان شد که اصلا اتفاقى روى نداده بود،
  5. فَقَالَ عَبْدُ اللَّهِ یَا أَمِیرَ الْمُومِنِینَ قَدْ أَفَدْتَنِی وَعَلَّمْتَنِی فَإِنْ أَرَدْتَ أَنْ تُعَرِّفَنِی ذَنْبِیَ الَّذِی امْتُحِنْتُ بِهِ فِی هَذَا الْمَجْلِسِ حَتَّی لا أَعُودَ إِلَی مِثْلِهِ وفرمودند ستایش میکنم خداى را که ابتلاآت دنیا را موجب خلاصى و نجات از گناه شیعیان ما قرارداده تا عبادات و طاعات آنها سالم مانده و مستحق ثواب شوند؛
  6. قَالَ تَرْکُکَ حِینَ جَلَسْتَ أَنْ تَقُولَ بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِیمِ فَجَعَلَ اللَّهُ ذَلِکَ لِسَهْوِکَ عَمَّا نُدِبْتَ إِلَیْهِ تَمْحِیصاً بِمَا أَصَابَکَ
  7. «بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمنِ الرَّحِیم‏» عبد الله گفت: اى امیر مؤمنان بمن فائده رساندى و مرا آموختى اگر خواهى بمن بشناسان آن گناهى را که برایش در این مجلس گرفتار بلا شدم تا بدان باز نگردم؟
  8. «بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمنِ الرَّحِیم‏» حضرت فرمودند بلا یآن این‏ بود که هنگام نشستن‏ بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمنِ الرَّحِیمِ* نگفتى و خدا از تو این بى‏ادبى و ترک وظیفه را چنین نمود که تو را آنچه بتو رسید پاک کرد،
  9. «بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمنِ الرَّحِیم‏» ندانى که رسول خدا بمن باز گفت از خدا عز و جل که فرمود: هر کار مهمى که در آن بسم الله گفته نشود دنباله بریده شود،
  10. «بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمنِ الرَّحِیم‏»  گفتم: بقربانت پدر و مادرم از این پس آن را واننهم
  11. «بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمنِ الرَّحِیم‏» حضرت فرمود در این صورت بهره‏مند شوى بدان و خوشبخت گردى.
  12.  «بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمنِ الرَّحِیم‏» عبد اللّه گفت یا امیرالمؤمنین آیا کیفروجزاى گناهان ما فقط در دنیا داده میشود فرمودند بلى
  13. «بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمنِ الرَّحِیم‏» مگر فرمایش پیغمبر را که میفرمودند دنیا زندان مؤمنان و بهشت کفار است؛ نشنیدى خداوند شیعیان ما را با ابتلا و محنت دادن آنان از لوث گناه پاک فرماید؛

 

  1. أَ مَا عَلِمْتَ أَنَّ رَسُولَ اللَّهِ (صلی الله علیه وآله وسلم ) حَدَّثَنِی عَنِ اللَّهِ جَلَّ وَ عَزَّ أَنَّهُ قَالَ کُلُّ أَمْرٍ ذِی بَالٍ لَمْ یُذْکَرْ فِیهِ بِسْمِ اللَّهِ فَهُوَ أَبْتَرُ
  2. «بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمنِ الرَّحِیم‏» : عبد الله گفت: اى امیر مؤمنان بمن فائده رساندى و مرا آموختى اگر خواهى بمن بشناسان آن گناهى را که برایش در این مجلس گرفتار بلا شدم تا بدان باز نگردم؟
  3. «بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمنِ الرَّحِیم‏» :آن این‏ بود که هنگام نشستن‏ بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمنِ الرَّحِیمِ* نگفتى و خدا از تو این بى‏ادبى و ترک وظیفه را چنین نمود که تو را آنچه بتو رسید پاک کرد،
  4. «بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمنِ الرَّحِیم‏» ندانى که رسول خدا بمن باز گفت از خدا عز و جل که فرمود: هر کار مهمى که در آن بسم الله گفته نشود دنباله بریده شود، گفتم: بقربانت پدر و مادرم از این پس آن را واننهم فرمود در این صورت بهره‏مند شوى بدان و خوشبخت گردى.
  5.  «بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمنِ الرَّحِیم‏» فَقُلْتُ بَلَی بِأَبِی أَنْتَ وَ أُمِّی لا أَتْرُکُهَا بَعْدَهَا قَالَ إِذاً تَحْظَی بِذَلِکَ وَ تَسْعَدُ (تفسیرالامام العسکری، ص 22).
  6. «بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمنِ الرَّحِیم‏» عبد اللّه گفت یا امیر المؤمنین میخواهم گناهى که در این مجلس نمودم بدانم تا دیگر مرتکب آن نشوم
  7. «بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمنِ الرَّحِیم‏» فرمودند وقتى خواستى بنشینى از گفتن بِسْمِ اللَّهِ خوددارى نمودى آیا نمیدانى که پیغمبر فرموده هر کارى که خواستى انجام دهى بنام خدا آغاز کن عرض کرد یا امیر المؤمنین هرگز ترک نخواهم نمود.
  8. «بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمنِ الرَّحِیم‏» خداوند‏ فرماید وَ ما أَصابَکُمْ مِنْ مُصِیبَةٍ فَبِما کَسَبَتْ أَیْدِیکُمْ وَ یَعْفُوا عَنْ کَثِیرٍ(شورا) یعنى آنچه از رنج و مصیبت بشما میرسد همه ازنتیجه اعمال زشت خود شماست
  9. «بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمنِ الرَّحِیم‏» در صورتى که خدا بسیارى از اعمال زشت شما را عفو میکند که در روز قیامت ثواب عبادات شما زیاد باشد
  10. «بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمنِ الرَّحِیم‏» و دشمنان ما در همین دنیا جزاى عبادات خود را دریابند، چه عبادات آنها چون داراى خلوص نیست وزن و قیمتى ندارد
  11. «بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمنِ الرَّحِیم‏» وزمانى که در قیامت وارد شوند گناهانشان را بر آنها وادارند و بعلت بغض و عداوتى که بآل محمد صلّى اللّه علیه و آله و سلّم داشته‏اند آنانرا در آتش جهنم بیفکنند.
  12.  «بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمنِ الرَّحِیم‏»  1- ( جمله اسمی ) بنام خداوند بنام خدای . جمله ایست که فارسی زبانان هنگام شروع کاری یا قدم نهادن در جایی گویند
  13. «بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمنِ الرَّحِیم‏» 2 - بفرمایید . بروید . پیش افتید .
  14. «بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمنِ الرَّحِیم‏» 3 - بخورید . میل کنید .
  15. «بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمنِ الرَّحِیم‏» 4- بکنید . انجام دهید . (( گفتی کنمت بغمزه بسمل بسم الله اگر شتاب داری . )) ( امیر خسرو )
  16. «بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمنِ الرَّحِیم‏»5- در موقع تعجب از چیزی و مخصوصا شنیدن سخنی شگفت آور گوین و بیشتر افاده انکار و ناباوری کند .
  17. «بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمنِ الرَّحِیم‏»  6 - ( اصطلاحا ) بیا . بفرما. این گوی و این میدان : (( اگر این آرزو تزانه شهوت عنین است بسم الله بافتضاض اسن عذرت مشغول باش . ))
  18. «بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمنِ الرَّحِیم‏» 7- چشم بد دور . بنامیزد . ماشائ الله .
  19. «بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمنِ الرَّحِیم‏»  (( بسم الله امشب برنوی سوی عروسی می روی - داماد خوبان میشوی ای خوب شهر آرای ما . )) ( دیوان کبیر )
  20. «بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمنِ الرَّحِیم‏» یا از بای بسم الله تا تای تمت . از اول تا آخر . یا بسم الله الرحمن الرحیم 0 بنام خداوند بخشاینده بخشایشگر ( مهربان ) 0
  21. «بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمنِ الرَّحِیم‏» توضیح در آغاز همه سوره های قر آن - بجز سوره توبه آمده . در آغاز قرائت قر آن و شروع کارها مسلمانان این آیه را خوانند . یا بسم الله الملک الاعظم . بنام خداوند پادشاه بزرگتر :
  22. «بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمنِ الرَّحِیم‏»  (( بسم الله الملک الاعظم این نامه از من که مرزبان شاه ام .. ))
  23. «بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمنِ الرَّحِیم‏» بسم اله الملک العلام . بنام خداوند پادشاه بسیار دانا : (( بسم الله الملک العلام برنیکان وپاکان و برگزیدگان آفرین کرد ... ))
  24. «بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمنِ الرَّحِیم‏»   مخفف بسم الله الرحمن الرحیم که سورتهای قر آن بدان آغاز شود . بنام خدا . یا لفظ مذکور بجای بسیاری از افعال مثل بکنید و بروید و بخورید و بگویید و غیر آنها استعمال میشود .
  25. «بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمنِ الرَّحِیم‏» امثال : ما غولیم و پول بسم الله پول از ما گریزانست . پول غول آمد و من بسم الله .
  26. «بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمنِ الرَّحِیم‏» مخفف چهل بسم الله . تعویذی از مس یا برنج که برگردن طفل آویزند دفع چشم زخم وعین الکمال را ان شاالله
  27. تنظیم صفرزاده یکشنبه 29محرم 2/9/1393 اللهم صل علی محمد وآل محمد وعجل فرجهم

 

  • حسین صفرزاده
۰۹
مرداد

 

  1. بِسْمِ اللّهِ الرَّحْمنِ الرَّحیم :اهمیت آن‏4-  
  2. اللهم صل علی محمد وآل محمد وعجل فرجهم
  3. «بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمنِ الرَّحِیم‏» درآثارآمده که حضرت رسالت (صلى اللَّه علیه و آله و سلم) فرموده که در روز قیامت ببنده امر شود که بدوزخ رود چون بکناره دوزخ رسد بگوید«بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمنِ الرَّحِیم‏»‏ و قدم در دوزخ نهد آتش، دوزخ از وى هفتاد هزار ساله راه بگریزد,«بِسْمِ اللَّهِ..»
  4. «بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمنِ الرَّحِیم‏» آمده که در روز قیامت بنده را بحساب گاه آرند و نامه اعمال وى که مملو باشد از قبایح اعمال و فضایح افعال بدست وى دهند بنده در حین گرفتن آن نامه بر سبیل عادتى که در دنیا داشته باشد برزبان آرد بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمنِ الرَّحِیمِ سفید بیند. ‏
  5. «بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمنِ الرَّحِیم‏» بر زبان راند و نامه را بستاند چون بگشاید همه آن را سفید بیند و هیچ نوشته بنظروى در نیاید تابخواند.
  6. «بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمنِ الرَّحِیم‏» فرشته گان گویند که دراین نامه سیئات و خطیئات تو نوشته بود اما از برکت و میمنت بِسْمِ اللَّهِ  زایل گشت.
  7. عارفى وصیت کرد که «بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمنِ الرَّحِیم‏»‏ را بر کفن او بنویسند تا چون قیامت قایم شود و همه مردمان از قبر برخیزند گویم،
  8. بارخدایا براى ما کتابى فرستادى و درعنوان آن «بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمنِ الرَّحِیم‏» ثبت کردى امروز بعنوان اول کتاب خود با ما معامله فرما.
  9. «بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمنِ الرَّحِیم‏» آثارمتواترعبادة بن صامت از رسول (ص) (صلى اللَّه علیه و آله و سلم) روایت کرده که فاتحه عوض همه قرآنست،
  10. «بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمنِ الرَّحِیم‏» هیچ سوره عوض فاتحه نیست و ازاینجا است که همه قران را در یک رکعت نماز بخوانند روا نباشد،
  11. «بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمنِ الرَّحِیم‏»اگرفاتحه را درنماز تنها خوانند صحیح باشد ولی بدون«بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمنِ الرَّحِیم‏» تسمیه بمثانى کامل نیاید.  
  12. «بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمنِ الرَّحِیم‏» گویند تسمیه آن بمثانى جهت آنست که نصفى در بیان صفات خالق است و نصفى در حق وخواسته مخلوق.
  13. «بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمنِ الرَّحِیم‏» جزء سوره وبرای شروع وابتداء امراست هم چنان که در حدیث قدسى وارد شده که اقْرَأْ بِاسْمِ رَبِّکَ‏ (علق/1).
  14. «بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمنِ الرَّحِیم‏» فرمان حضرت نوح (علیه السّلام) درآن طوفان سخت و عجیب هنگام سوار شدن برکشتى و حرکت روى دریا.
  15. «بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمنِ الرَّحِیم‏» روی کوه امواج آب که هر لحظه با خطرات فراوانى روبرو بود براى رسیدن به سرمنزل مقصود فرمود.
  16. «بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمنِ الرَّحِیم‏» برای پیروزى برمشکلات به یاران خود دستوردهد که در هنگام حرکت و درتوقف کشتى" بِسْمِ اللَّهِ" گویند.
  17. «بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمنِ الرَّحِیم‏» فرمان پروردگارعالم برنوح (علیه السّلام) درسختی است (وَقالَ ارْکَبُوا فِیها بِسْمِ اللَّهِ مَجْراها وَ مُرْساها) (هود/ 41).
  18. «بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمنِ الرَّحِیم‏» حدیث معروف است" على ع از سر شب تا به صبح براى" ابن عباس" از تفسیر" بِسْمِ اللَّهِ" سخن مى‏گفت، صبح شد در حالى که از تفسیر" با" بِسْمِ اللَّهِ فراتر نرفته بود"
  19. «بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمنِ الرَّحِیم‏» بیهقى محدث مشهوراهل سنت با سند صحیح ازابن جبیرازابن عباس نقل ‏کند: استرق الشیطان من الناس،
  20. «بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمنِ الرَّحِیم‏» ابن عباس : استرق الشیطان من الناس اعظم آیة من القرآن؛  بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمنِ الرَّحِیمِ:"
  21. «بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمنِ الرَّحِیم‏» مردم شیطان صفت، بزرگترین آیه قرآن را سرقت کردند" (اشاره به اینکه در آغاز سوره‏ها آن را نمى‏خوانند)
  22. «بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمنِ الرَّحِیم‏» چرا صفات دیگر خدا در" بِسْمِ اللَّهِ" نیامده ؟! بخاطررحمت فراگیر خداوندیست که تمام جهان رافرا گرفته.
  23. «بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمنِ الرَّحِیم‏» آثاررحمت  برسراسر جهان پرتوافکن است، وهمه موجودات را فرا گرفته و گرفتاران را درلحظات بحرانى نجات بخشیده است.
  24. «بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمنِ الرَّحِیم‏» رحمت اوحقیقتی از زبان قرآن:" وَ رَحْمَتِی وَسِعَتْ کُلَّ شَیْ‏ءٍ:"(عراف/156)رحمت من همه چیز را فرا گرفته.
  25. «بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمنِ الرَّحِیم‏» حضرت على (علیه السلام) فرمود: بِسْمِ اللَّهِ مایه برکت کارها و ترک آن موجب نافرجامى است.
  26. «بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمنِ الرَّحِیم‏» همچنین آن حضرت به شخصى که جمله‏ى بِسْمِ اللَّهِ را مى‏نوشت، فرمود: «جَوِّدها» آن را نیکو بنویس.
  27. «بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمنِ الرَّحِیم‏» بر زبان آوردن «بِسْمِ اللَّهِ» در شروع هر کارى سفارش شده است در خوردن و خوابیدن و نوشتن، سوارشدن بر مرکب و مسافرت و بسیارى کارهاى دیگر. حتّى اگر حیوانى بدون نام خدا ذبح شود، مصرف گوشت آن حرام است و این رمز آن است که خوراک انسان‏هاى هدف‏دار و موحّد نیز باید جهت الهى داشته باشد.
  28. «بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمنِ الرَّحِیم‏» سؤال: چرا در شروع هر کارى «بِسْمِ اللَّهِ» سفارش شده است؟ پاسخ: «بِسْمِ اللَّهِ» آرم و نشانه‏ى مسلمانى.
  29. «بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمنِ الرَّحِیم‏» باید همه کارهاى او رنگ الهى داشته باشد. همانگونه که محصولات و کالاها آرم ونشانه دارد.
  30. «بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمنِ الرَّحِیم‏» آرم و علامت کارخانه آدم سازی است خواه به صورت جزء جزء انسان باشد یا کلّى انسان باشد.
  31. «بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمنِ الرَّحِیم‏» علامت کارخانه چینى سازى، روى تمام ظروف خود مى‏زند، خواه ظرف‏هاى بزرگ باشد یا کوچک.
  32. «بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمنِ الرَّحِیم‏» پرچم کشوراسلام است برفراز ادارات و مدارس و پادگان‏ها وهم بر فراز کشتى‏ها دردریاهاهم برروى میز.
  33. «بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمنِ الرَّحِیم‏»علی بن أبی طالب (علیه السّلام)کرم الله وجهه أنه قال فی قوله" بِسْمِ اللَّهِ‏،شفاء من کل داء، و عون على کل دواء.
  34. «بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمنِ الرَّحِیم‏»، شفاء من کل داء، وعون على کل دواء. وأما" الرَّحْمنِ‏ " فهوعون لکل من آمن به، وهواسم لم یسم به غیره.
  35. «بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمنِ الرَّحِیم‏» " الرَّحْمن" عون لکل من آمن به، وهواسم لم یسم به غیره.وأما" الرَّحِیمِ‏ " فهو لمن تاب وآمن وعمل صالحا.
  36. «بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمنِ الرَّحِیم‏» " فقال:" أما الباء فبلاء الله و روحه و نضرته و بهاؤه و أما السین فسناء الله و أما المیم فملک الله و أما الله فلا إله غیره و أما الرحمن فالعاطف على البر و الفاجر منخلقه و أما الرحیم فالرفیق بالمؤمنین خاصة".*
  37. «بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمنِ الرَّحِیم‏» و روى عن کعب الأحبار أنه قال: الباء بهاؤه و السین سناؤه فلا شی أعلى منه و المیم ملکه و هو على کل شی قدیر فلا شی یعازه. وقیل أن کل حرف هو افتتاح اسم من أسمائه، فالباء مفتاح اسمه بصیر، و السین مفتاح اسمه سمیع، و المیم مفتاح اسمه ملیک، و الألف مفتاح اسمه الله، و اللام مفتاح اسمه لطیف، و الهاء مفتاح اسمه هادی، و الراء مفتاح اسمه رازق، و الحاء مفتاح اسمه حلم، و النون مفتاح اسمه نور،*
  38. پیامبر(صلى اللَّه علیه و آله و سلم) فرمودند: من قرأ «بِسْمِ اللَّهِ- الرَّحْمنِ الرَّحِیمِ»کتب اللّه له بکلّ حرف اربعة آلاف حسنة و محاعنه اربعة آلاف سیّئة و رفع له اربعة آلاف درجة
  39. «بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمنِ الرَّحِیم‏» هر که این آیت بر خواند خداى تعالى او را بعدد هر حرفى چهار هزار حسنه بنویسد و چهار هزار سیّئه بسترد و چهار هزار درجه رفع کند.
  40. «بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمنِ الرَّحِیم‏» عبد الله عباس گفت: معلّمان بهترین مردمانند چیزى که بدیشان دهید بر وجه عطیّه دهید و ایشان را در حرج میندازید بدانکه بمزد ستانند که چون معلّم کودک را تعلیم «بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمنِ الرَّحِیمِ»کند و کودک بگوید خداى تعالى براءتى بنویسد براى کودک از دوزخ و براى مادر و پدرش و براى معلّم.
  41. اللهم صل علی محمد وآل محمد وعجل فرجهم
  • حسین صفرزاده
۰۹
مرداد

 

    1. بِسْمِ اللّهِ الرَّحْمنِ الرَّحیم :اهمیت آن 3-‏  
  1. اللهم صل علی محمد وآل محمد وعجل فرجهم
  2. «بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمنِ الرَّحِیم‏»على علیه السلام بچهره پیغمبرتبسمى نمود پس ازکمى تامل بفرمان خدا دهان به «بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمنِ الرَّحِیم‏»گشوده.
  3. «بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمنِ الرَّحِیم‏ اول سوره الْمُؤْمِنُونَ را درآغوش پیامبرخدا اولین روز تولد نوزاد على (علیه السّلام) نزد (مستجار) تلاوت کردند،
  4. «بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمنِ الرَّحِیم‏ همان حین ولادت میفرماید: چون زبان پیغمبردردهان من گذارده شد هزار باب از علم بروى من مفتوح شد.
  5. «بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمنِ الرَّحِیم‏»على علیه السلام فرمودند:هزار باب از علم بروى من مفتوح شد ازهر بابى هزار باب علم برای من مفتوح گردید
  6. «بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمنِ الرَّحِیم‏» سوره مبارکه مؤمنین را بر پیغمبر قرائت فرمود: بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمنِ الرَّحِیمِ قَدْأَفْلَحَ الْمُؤْمِنُونَ وَالَّذینَ هُمْ عَنِ اللَّغْوِ....
  7. «بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمنِ الرَّحِیم‏» پیغمبر فرمود: قد افلحوا بک یا على. بلکه حضرت ابى طالب و فاطمه بنت بر دین و..وصی ابراهیم بودند.
  8. «بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمنِ الرَّحِیم‏» بعد تلاوت حضرت پیغمبر اکرم (صلّى اللّه علیه و آله و سلّم) فرمود یا على (علیه السّلام) مؤمنین بتورستگار خواهند شد.
  9. «بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمنِ الرَّحِیم‏» برای حجامت بدن «بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمنِ الرَّحِیمِ‏ اعوذ باللّه الکریم فى حجامتى هذه من العین فى الدم من کل سوء».
  10. «بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمنِ الرَّحِیم‏» سؤال کرد شیعیان على چگونه شناخته شوند خطاب شد شیعه در شبانه روز به پنجاه و یک رکعت نمازواجب و مستحب و«بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمنِ- الرَّحِیمِ‏» را بلند میگویند ودر نمازهاى خود پیش از رکوع قنوت آورند. و دردست راست خود انگشترکنند.
  11. «بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمنِ الرَّحِیم‏» حضرت باقر(علیه السّلام)  فرمود: اگر ‏میافتم کسى را که توانائى داشته باشد همانا تمام توحید واحکام اسلام و دین و شرایع را از کلمه الصمد براى او تفسیر و شرح میدادم اگر تحمل علومى که خداوند بما عطا فرموده داشته باشدهمچنان جدم امیرالمؤمنین فرمود اگر کسى را مى‏یافتم که تاب تحمل بر داشتن علوم را داشته باشد همانا شرح و تفسیر میکردم از براى اوباء بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمنِ الرَّحِیمِ‏.
  12. «بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمنِ الرَّحِیم‏» را و مکرر میفرمود بر منبرقوله بِسْمِ اللَّهِ‏ اشارة الى الذات الرَّحْمنِ‏ یشیر الى صفة الجلال ، الرَّحِیمِ‏ الى صفة الجمال. و المعنى ان هاتین الصفتین قائمتان بذاته جل جلاله و باقى الأسماء مشتملة على هاتین الصفتین و همان من صفات القهر و اللطف.
  13. «بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمنِ الرَّحِیم‏» پیغمبر(صل الله علیه وآلهی  وسّلم) گفت اگر همه خلق از پریان و آدمیان فراهم آیند چهارهزار سال تا تفسیربِسْمِ اللَّهِ..
  14. «بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمنِ الرَّحِیم‏» و فضلهاى آن بدانند چهار هزار سال برسد و ایشان هنوز از تفسیر بسم اللَّه الرّحمن الرّحیم و فضلهاى آن از ده یکى ندانسته باشند، و هرکه یک بار به صدق دل بگوید بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمنِ الرَّحِیمِ..‏
  15. «بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمنِ الرَّحِیم‏» حق تعالى به هر حرفى از آن چهار هزار نیکى در دیوان او بنویسد و چهار هزار بدى از دیوان او محو گرداند و چهار هزار درجت در بهشت به نام او بردارد.
  16. «بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمنِ الرَّحِیم‏» اى تحت باء «بِسْمِ اللَّهِ». از نقطه چه حرفهاى بیحد که نمود        وین طرفه که غیر نقطه را نیست وجود
  17. «بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمنِ الرَّحِیم‏» اى تحت باء «بِسْمِ اللَّهِ».   انگشت ز حرف غیر گر بر دارى             یک نقطه تو و مرکز پرکار وجود
  18. «بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمنِ الرَّحِیم‏» تحت باء «بِسْمِ اللَّهِ» وهذه النقطة قد یعبرعنها العرفاء بنقطة النبوة و نقطة الولایة المطلقة، مخصوصتان بهما،
  19. «بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمنِ الرَّحِیم‏» لقول النبی (صلى اللَّه علیه و آله و سلم)«کنت نبیا و آدم بین الماء و الطین» وعلى (علیه السّلام): کنت ولیا وآدم بین الماء و الطین».
  20. «بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمنِ الرَّحِیم‏» فنقول: وکما ان النقطة من «باء» بسم اللَّه باب الدخول بمدینة العلم الصامت التی هى القرآن العظیم، و مفتاحه بالصورة الرقمیة، فمولانا(سلام اللَّه علیه) باب الدخول بمدینة علمه الناطق التی هو سیدنا رسول اللَّه (صلى اللَّه علیه و آله و سلم) فى موطن المعنى العلمى
  21. «بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمنِ الرَّحِیم‏» لقوله (صلوات اللَّه) و تسلیماته علیه:«انا مدینة العلم و علىّ بابها، فمن اراد العلم فلیأت الباب»الدخول فى تلک باذنه
  22. «بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمنِ الرَّحِیم‏»والباب عبارة عن شى‏ء لا یمکن الدخول فى تلک المدینة الامنه و باذنه و باشارته و معلوم ان الدخول فى مدینة علم النبوة من غیر باب الولایة غیر ممکن لان الولایة النویة مقدمة على نُبوته کما ان النبوة متقدمة على الرسالة. فمن دخل المدینة بغیر اذن البواب لا یکون الا لصا خارجیا یستحق التادیب و التوبیخ عقلا و شرعا و لهذا قال اللَّه تعالى: «وَ أْتُوا الْبُیُوتَ مِنْ أَبْوابِها»(بقرة/189)
  23. «بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمنِ الرَّحِیم‏» أبی بصیر عن أبی عبد الله(علیه السّلام) قال سألته عن تفسیر بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمنِ الرَّحِیمِ فقال الباء بهاء الله...
  24. بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمنِ الرَّحِیم‏»الباء بهاء الله والسین سناء الله والمیم ملک الله والله إله کل شی‏ء والرحمن بجمیع خلقه والرحیم بالمؤمنین خاصة
  25. «بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمنِ الرَّحِیم‏» از رسول (صلى اللَّه علیه و آله و سلم) روایتست که فرمود امت مرا در روز قیامت بموقف حساب بدارند و اعمال ایشان را در میزان درآرند حسنات ایشان برسیئات راجح آید امم سالفه گویند که امت محمد را با وجود قلة عمل چرا کفه حسنات ایشان راجح آمد پیغمبران ایشان گویند بجهت آنکه ابتداى کلام ایشان سه نام بوده ازنامهاى الهى که اگر همان سه نام در کفه نهند و سایرحسنات و سیئات بنى آدم را در کفه دیگر آن سه نام راجح آید وآن سه نام بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمنِ الرَّحِیمِ‏ است،
  26. «بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمنِ الرَّحِیم‏» حضرت رسالت(صلى اللَّه علیه و آله و سلم) فرموده که هر گاه معلمى بکودکى امر کند که بگوید ، بِسْمِ اللَّهِ
  27. معلمى بکودکى بگوید «بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمنِ الرَّحِیم‏»‏ خداى تعالى برات آزادى از دوزخ براى آن کودک و پدر و مادر و معلم او بنویسد.
  28. «بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمنِ الرَّحِیم‏» آورده‏اند که رسول خدا صلّى اللَّه علیه و آله روزى بگورستان بقیع گذر کرد نزدیک قبرى رسید اصحاب را فرمود که بتعجیل بگذرید ایشان بتعجیل از آنجا بگذشتند و در وقت مراجعت چون بدانجا رسیدند خواستند که بتعجیل بگذرند حضرت فرمود که تعجیل مکنید گفتند یا رسول اللَّه نه در وقت رفتن بتعجیل امر فرمودى گفت بلى شخصى را عذاب میکردند من طاقت ناله و فریاد او نداشتم اکنون خداى تعالى بروى رحمت فرموده گفتند یا رسول سبب عقوبت و رحمت او چه بود فرمود که مردى فاسق بسبب فسق تا این ساعت اینجا معذب بود کودکى از وى مانده بود در این زمان وى را بمکتب دادند معلم وى را تعلیم بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمنِ الرَّحِیمِ‏ نمود،
  29. «بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمنِ الرَّحِیم‏» و کودک آن را بر زبان راند خطاب عزت در رسید بآن فرشتگان که مأمور بودند به تعذیب او که دست از این کس بدارید و او را عذاب نکنید روا نباشد که پدررا عذاب کنیم و پسرش در یاد ما باشد«بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمنِ الرَّحِیم‏».
  30. «بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمنِ الرَّحِیم‏» یعنى اى مؤمن زود بگذر که نور تو شعله مرا فرو نشاند و ابو سعید خدرى از پیغمبر (صلّى اللَّه علیه و آله)
  31. «بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمنِ الرَّحِیم‏»روایت کرده که مؤمنان گناه کار را از روى تهدید نه بر وجه تعذیب بدوزخ برند و آتش را بر ایشان سرد سازند تا وقت بیرون آمدن ایشان آن گاه خطاب آید بفرشتگان که ایشان را بفضل و کرم و مرحمت من ببهشت درآرید که بحر رحمت من بى‏پایان و فضل و احسان من بغایت افزون واز قیاس و وهم بیرون که «بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمنِ الرَّحِیم‏» گقته یا فرزندش به زبان جاری کرده.
  32. «بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمنِ الرَّحِیم‏» مخفى نیست که در تعلیم بسمله و قرائت آن ثوابى بسیارو فایده بیشماراست از آن جمله است این روایات.
  33. «بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمنِ الرَّحِیم‏» واز ابن مسعود مرویست که پیغمبر صلّى اللَّه علیه و آله(صلى اللَّه علیه و آله و سلم) فرمود که هر که خواهد که حقتعالى او را از زبانیه دوزخ که نوزده‏اند نجات دهد باید که بقرائت بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمنِ الرَّحِیمِ‏ اشتغال نماید زیرا که آن نوزده حرفست.
  34. «بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمنِ الرَّحِیم‏» نوزده حرفست وحق تعالى هر حرف از آن را سپرى و حاجبى گرداند از جهت دفع هر یک از ایشان
  35. «بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمنِ الرَّحِیم‏» نوزده حرف علامت رحمت نامتناهى موجب است نشانه غضب الهى‏ را محوکند «بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمنِ الرَّحِیم‏»
  36. «بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمنِ الرَّحِیم‏»  رحمت الهى بر غضب او غالب است و نیز از او منقولست که (سبقت رحمتى غضبى)
  37. «بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمنِ الرَّحِیم‏» پیغمبر (صلّى اللَّه علیه و آله) فرمود که هر که این آیه بخواند حقتعالى بعدد هرحرفى از آن چهار هزار حسنه بنویسد چهار هزار سیئه محو نماید و چهار هزار درجه رفع نماید و در نقل صحیح آمده که ‏«بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمنِ الرَّحِیم‏» موجب خبراست
  38. «بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمنِ الرَّحِیم‏» بگوید در وقت طعام خوردن شیطان از آن تناول نکند و اگر نگوید وى بطعام خوردن مشغول شودوشریک.
  39. «بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمنِ الرَّحِیم‏» در خبر است که هر که در وقت جامه کندن بسمله بگوید حایلى پیدا شود میان عیون جنیان و عورت او
  40. «بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمنِ الرَّحِیم‏» بگویداز ضررجنیان ایمن شود، ونتوانند به او ضرررسانند چه بسافرارکنند باذکر«بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمنِ الرَّحِیم‏» 

اللهم صل علی محمد وآل محمد وعجل فرجهم

  • حسین صفرزاده
۰۹
مرداد

 

    1. بِسْمِ اللّهِ الرَّحْمنِ الرَّحیم :اهمیت آن 2-‏  
    2. اللهم صل علی محمد وآل محمد وعجل فرجهم
  1. ترک «بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمنِ الرَّحِیم‏» هنگام خواندن سوره‏هاى قرآن- مثل آن است که یک صد و چهارده آیه آن کتاب خدا را ترک کرده.
  2. «بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمنِ الرَّحِیم‏» من ترک «بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمنِ الرَّحِیم‏»‏ فقد ترک مائة و اربع عشر آیة من کتاب اللَّه.(قال ابن عباس)
  3. «بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمنِ الرَّحِیم‏»وقتى معلم به بچه میگوید واو بگوید خداوند براى خود آن بچه و پدرومادرومعلمش بیزارى از آتش مینویسد.
  4. «بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمنِ الرَّحِیم‏» ابن مسعود گوید: هر کسى میخواهد که خدا او را از شعله ‏هاى نوزده‏گانه آتش جهنم رهایى دهد ،
  5. «بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمنِ الرَّحِیم‏» را بخواند که آن نیز19 حرف است و خدا هرحرفى را سپر یک شعله قرار میدهد.
  6. «بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمنِ الرَّحِیم‏»علت تقدّم کلمه «الرحمن» این است که چون رحمن فقط بخدا گفته شود و«رحیم»برغیر خدا صحیح است.
  7. «بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمنِ الرَّحِیم‏» قیصرروم نامه‏اى براى حضرت على بن أبى طالب (علیه السّلام) نوشت وشکایت از(صداع)سر درد کرد واطباء از عهده معالجه آن بر نیامده بودند. حضرت أمیر یک کلاه براى پادشاه روم فرستاد و دستور فرمود هرگاه دچار صداع شدى این کلاه را بر سر خود بگذار تا نجات یابى. هنگامى که قیصر روم أمر آن حضرت را اجراء نمود خداى توانا او را شفا داد. چون این موضوع بنظرقیصر روم شگفت آور شد لذا دستور داد تا آن کلاه را شکافتند.پس از اجراء این أمر با کاغذى مواجه شدند که در آن نوشته شده بود «بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمنِ الرَّحِیم‏» هنگامى که وى دریافت شفایش بخاطر این نام مبارک بوده اسلام آورد.ولى اسلام خود را پنهان میداشت-فتوح.
  8. هنگامى که «بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمنِ الرَّحِیم‏» نازل شد آن بزرگوار دستور داد تا بنویسند:«بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمنِ الرَّحِیم‏»
  9. «بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمنِ الرَّحِیم‏» مشرکین بعد از شنیدن (الرَّحْمنِ) و (الرَّحِیمِ) گفتند: ما نه رحمان را مى‏شناسیم و نه رحیم را.لما
  10. «بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمنِ الرَّحِیم‏» روى انّ لکلّ شی‏ء أساسا الى ان ذکر و أساس القرآن الفاتحة و أساس الفاتحة بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمنِ الرَّحِیمِ،
  11. «بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمنِ الرَّحِیم‏» والنّقطة تحت الباء اشارة الى تعیّن الفعل بالإمکان و لذلک ورد: بالباء ظهر الوجود اشارة الى مقام المشیّة،
  12. «بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمنِ الرَّحِیم‏» و بالنّقطة تحت الباء تمیّز العابد عن المعبود اشارة الى تعیّنها بالإمکان الاوّل العقلانی
  13. «بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمنِ الرَّحِیم‏» و قیل ظهرت الموجودات من باء بسم اللّه، و بلحاظ انّ الحروف بإزاء مراتب الوجود و لحاظ انّ جمیع الکتب السّماویّة لتصحیح النسب الحقیّة و النسب الخلقیّة و جمیع النسب الحقیّة و الخلقیّة مجتمعة بحسب الامّهات فی فاتحة الکتاب و جمیع ما فی الفاتحة مجتمعة فی بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمنِ الرَّحِیمِ‏ و جمیع ما فی تمام بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمنِ الرَّحِیمِ‏ مجتمعة فی باء بسم اللّه صحّ ان یقال نقته فی ولایة
  14. «بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمنِ الرَّحِیم‏» صحّ ان یقال جمیع ما فی القرآن فی سورة فاتحة الکتاب،وجمیع ما فی سورة فاتحة فی بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمنِ الرَّحِیمِ،‏
  15. «بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمنِ الرَّحِیم‏» وجمیع ما فی بسم اللّه، فی باء بسم اللّه، وعلىّ (علیه السلام) باعتبارتعیّنه الاوّل هوالنقطة تحت الباء وصحّ ان یقال،
  16. «بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمنِ الرَّحِیم‏» درتفسیر سوره فاتحه حضرت علىّ (علیه السلام) فرمودند..درتفسیر سوره 70 شتربار می کنم  لو شاء العالم لاوقر سبعین بعیرا من تفسیر فاتحة الکتاب أو من تفسیر بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمنِ الرَّحِیمِ
  17. «بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمنِ الرَّحِیم‏» أو من تفسیر باء بسم اللّه کما نسب أکثرهذه المضامین الى مولانا أمیر المؤمنین (علیه السّلام).(تفسیر بیان السعادة)
  18. فأوحى الىّ بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمنِ الرَّحِیم‏ یا أَیُّهَا الرَّسُولُ بَلِّغْ ما أُنْزِلَ إِلَیْکَ مِنْ رَبِّکَ فی علىّ وَ إِنْ لَمْ تَفْعَلْ فَما بَلَّغْتَ رِسالَتَهُ وَ اللَّهُ یَعْصِمُکَ مِنَ النَّاسِ معاشر النّاس، ما قصّرت فی تبلیغ ما أنزله و انا مبیّن لکم سبب هذه الآیة انّ جبرئیل هبط الىّ مرارا ثلاثا یأمرنی.
  19. «بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمنِ الرَّحِیم‏» یا امیرالمؤمنین تفسیر «بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمنِ الرَّحِیم‏» چیست فرمود ؟ هرگاه بنده بخواهد قرائت کند یا کارى انجام دهد بگوید «بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمنِ الرَّحِیم‏» باین اسم خدا این عمل را انجام میدهم پس کارى را که با ذکراین جمله شروع کنید مبارک باشد.
  20. «بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمنِ الرَّحِیم‏»از حضرت عسکرى (علیه السّلام) تفسیر«بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمنِ الرَّحِیم‏»را سؤال نمودیم فرمود اللّه کسى است که مردم پس از ناامید شدن از مخلوق در موقع حاجت وابتلاى شدید باو توجه کامل مینمایند، چون گوئى بِسْمِ اللَّهِ یعنى یارى واستعانت میطلبم  
  21. «بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمنِ الرَّحِیم‏» درکار خود بخدائى که نیست مستحق پرستش جزآن خدائى که هرگاه بسویش استغاثه کنى بفریادت میرسد
  22. «بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمنِ الرَّحِیم‏» و هر وقت او را بخوانى و دعا کنى مسئولت را اجابت نماید«بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمنِ الرَّحِیم‏» وشروع مبارک باشد.
  23. «بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمنِ الرَّحِیم‏»حضرت رضا (علیه السلام) روایت کرده درتفسیرفرمودند باء اشاره است به بهاء خدا و سین بسنا و میم بملک و سلطنت پروردگارواللّه ملجاء وپناه هر موجودیست و رحمن نعمت دهنده بتمام مخلوقات ورحیم نعمت عطا کردن بمؤمنین خاصه (تفسیر جامع)
  24. «بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمنِ الرَّحِیم‏» امیرالمؤمنین فرمود هرگاه بشما حزنى و یا کارى پیش آمد نماید ازروى خلوص دل بگوئید بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمنِ الرَّحِیمِ و با دل پاک توجه تام بخدا نمائید تا خداوند حاجات شما را دردنیا برآورد و یا آنکه نزد خود ذخیره کند براى مؤمن بهتراست.
  25. بعلی (علیه السّلام) عرض کردند مردمانى هستند درنماز بِسْمِ اللَّهِ را نمیخوانند فرمود آن یکى از آیات قرآن است و شیطان از یاد آنها برده.
  26. «بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمنِ الرَّحِیم‏»موسى بن جعفر(علیه السّلام) فرمود علامت مؤمن پنج چیزاست یکى بلند قرائت نمودن بِسْمِ اللَّهِ درنمازهاى آهسته.
  27. بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمنِ الرَّحِیمِ‏ حضرت صادق (علیه السّلام) روایت نموده فرمود باسم اعظم خدا نزدیکتراست از سیاهى چشم بسفیدى آن.
  28. «بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمنِ الرَّحِیم‏»و در تفسیر امام فرمود حضرت صادق(علیه السّلام) فرموده اگرشیعیان مادر شروع به کارهاى خود گفتن بِسْمِ اللَّهِ‏ را ترک نمایند خداوند آنها را بمکروهى مبتلا نماید تا متنبه شده و شکر و ثناى او را بجا آورند.
  29. «بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمنِ الرَّحِیم‏»عبد اللّه عرض کرد یا امیر المؤمنین تفسیربِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمنِ الرَّحِیمِ‏ چیست فرمود هرگاه بنده بخواهد قرائت کند یا کارى انجام دهد بگوید بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمنِ الرَّحِیمِ‏ یعنى باین اسم خدا این عمل را انجام میدهم پس کارى را که با ذکر این جمله شروع میکنید مبارک باشد.
  30. «بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمنِ الرَّحِیم‏» از حضرت عسکرى (علیه السّلام) تفسیر بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمنِ الرَّحِیمِ‏ را سؤال نمودیم فرمود اللّه کسى است که مردم پس از ناامید شدن از مخلوق در موقع حاجت و ابتلاى شدید باو توجه کامل مینمایند، چون گوئى بِسْمِ اللَّهِ‏ یعنى یارى و استعانت.
  31. حضرت رضا (علیه السّلام) روایت کرده در تفسیر«بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمنِ الرَّحِیم‏» فرمودند باء اشاره است به بهاء خدا و سین بسنا و میم بملک و سلطنت پروردگار و اللّه ملجاء و پناه هر موجودیست و رحمن نعمت دهنده بتمام مخلوقات و رحیم نعمت عطا کردن بمؤمنین خاصه.
  32. «بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمنِ الرَّحِیم‏» حضرت صادق (علیه السّلام) روایت نموده فرمود سزاوار است بِسْمِ اللَّهِ بلند تلاوت بشود
  33. «بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمنِ الرَّحِیم‏»همان آیه‏ باشد که خداوند اشاره فرموده «وَ إِذا ذَکَرْتَ رَبَّکَ فِی الْقُرْآنِ وَحْدَهُ وَلَّوْا عَلى‏ أَدْبارِهِمْ نُفُوراً»(اسرائیل/ 49)
  34. «بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمنِ الرَّحِیم‏» اى پیغمبر زمانى که تلاوت قرآن نمائى و خدا را بیگانگى یاد کنى کافران پشت گردانیده و گریزان شوند،
  35. «بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمنِ الرَّحِیم‏» فرمود هرگاه بشما حزنى دست بدهد و یا کارى پیش آمد ازروى خلوص دل بگوئید بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمنِ الرَّحِیم.
  36. «بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمنِ الرَّحِیم‏» هنگام روانه ساختن سگ صاحبش بِسْمِ اللَّهِ‏ گفته و نام خدا را بزبان جارى کند و اگر نکند صید حلال نمیشود.
  37. «بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمنِ الرَّحِیم‏» پنج شرط ذبح حیوان :روبه قبله ، بریدن چهاررگ ، باآهن، ذابح مسلمان باید، بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمنِ الرَّحِیم‏ بگوید.
  38. «بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمنِ الرَّحِیم‏» گفته و نام خدا را بزبان جارى کرد در فقیه از ورد بن زید روایت کرده گفت از حضرت باقر(علیه السّلام) سؤال کردم اگر مسلمانى در موقع ذبح نام خدا را بزبان جارى نکند ذبیحه چه صورت دارد؟ فرمود ازآن نخورید زیرا خداوند در قرآن میفرماید.
  39. «بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمنِ الرَّحِیم‏» از هر آنچه نام خدا را بر آن گفته شده بخورید: فَکُلُوا مِمَّا ذُکِرَ اسْمُ اللَّهِ عَلَیْهِ وَ لا تَأْکُلُوا مِمَّا لَمْ یُذْکَرِ اسْمُ اللَّهِ عَلَیْهِ.
  40. «بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمنِ الرَّحِیم‏» تسبیح و یا تکبیرو یا الحمد للّه گفته باشد چه صورت دارد؟ فرمودند تمام این کلمات نام‏هاى خداست وکفایت کند.

اللهم صل علی محمد وآل محمد وعجل فرجهم

  • حسین صفرزاده
۰۹
مرداد
  1. بِسْمِ اللّهِ الرَّحْمنِ الرَّحیم :اهمیت آن‏ 1-
  2. اللهم صل علی محمد وآل محمد وعجل فرجهم
  3. بِسْمِ اللّهِ الرَّحْمنِ الرَّحیم: بخوان به نام پروردگارت که آفرید. اقْرَأْ بِاسْم ربک‏ (علق/1)
  4. به نام خداست روان‏شدن و لنگر انداختن، بى گمان پروردگار من آمرزنده مهربان است.وَ قالَ ارْکَبُوا فیها بِسْمِ اللّهِ مَجْراها وَ مُرْساها (هود/ 41)
  5. واز طرف سلیمان است و[مضمون آن‏] این است: به نام خداوند رحمتگر مهربان. إِنَّهُ مِنْ سُلَیْمانَ وَ إِنَّهُ بِسْمِ اللّهِ الرَّحْمنِ الرَّحیم‏ (نمل/ 30)
  6. نزدیکی‏ بِسْمِ اللَّه‏ به اسم اعظم مثل نزدیکی سفیدی چشم به سیاهی‏ :أقرب إلى اسم الله الأعظم من ناظر العین إلى بیاضها».(تفسیر برهان)
  7. قَالَ الصَّادِقُ (ع): لا تَدَعْ بِسْمِ اللّهِ الرَّحْمنِ الرَّحیم وَ إِنْ کَانَ بَعْدَهُ شِعْرٌ (کافی، ج 2، ص 672)
  8. روزى عبد اللّه بن یحیى برامیر المؤمنین علیه السّلام داخل شد و جلوى آن حضرت کرسى گذاشته بودند به عبد اللّه امر فرمودند که روى آن کرسى بنشیند هنوز بر کرسى قرار نگرفته بود که بسختى بزمین افتاده استخوان سرش شکست و خون جارى شد و متألم گردید؛
  9. قَوْلَ بِسْمِ اللّهِ لَقَدْ دَخَلَ عَبْدُ اللَّهِ بْنُ یَحْیَی عَلَی أَمِیرِالْمُومِنِینَ (ع) وَ بَیْنَ یَدَیْهِ کُرْسِیٌّ فَأَمَرَهُ بِالْجُلُوسِ عَلَیْهِ فَجَلَسَ عَلَیْهِ فَمَالَ بِهِ حَتَّی سَقَطَ عَلَی رَأْسِهِ فَأَوْضَحَ عَنْ عَظْمِ رَأْسِهِ وَ سَالَ الدَّمُ
  10. حضرت آب طلبیده و او را پاکیزه نمود و دست مبارک بر سرش کشید چنان شد که اصلا اتفاقى روى نداده بود، فرمودند بِسْمِ اللّهِ..
  11. وقتى خواستى بنشینى ازگفتن بِسْمِ اللّهِ خوددارى نمودى آیا نمیدانى که پیغمبر فرموده هر کارى که خواستى انجام دهى بنام خدا آغازکن.  
  12. تَرْکُکَ حِینَ جَلَسْتَ أَنْ تَقُولَ بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِیمِ فَجَعَلَ اللَّهُ ذَلِکَ لِسَهْوِکَ عَمَّا نُدِبْتَ إِلَیْهِ تَمْحِیصاً بِمَا أَصَابَکَ أَ مَا عَلِمْتَ أَنَّ رَسُولَ اللَّهِ (ص) حَدَّثَنِی عَنِ اللَّهِ جَلَّ وَ عَزَّ أَنَّهُ قَالَ کُلُّ أَمْرٍ ذِی بَالٍ لَمْ یُذْکَرْ فِیهِ بِسْمِ اللَّهِ فَهُوَ أَبْتَرُ فَقُلْتُ بَلَی بِأَبِی أَنْتَ وَ أُمِّی لا أَتْرُکُهَا بَعْدَهَا قَالَ إِذاً تَحْظَی بِذَلِکَ وَ تَسْعَدُ (تفسیرالامام العسکری، ص 22).
  13. قَالَ الصَّادِقُ (ع): وَ لَرُبَّمَا تَرَکَ فِی افْتِتَاحِ أَمْرٍ بَعْضُ شِیعَتِنَا بِسْمِ اللّهِ الرَّحْمنِ الرَّحِیمِ فَیَمْتَحِنُهُ اللَّهُ بِمَکْرُوهٍ وَ یُنَبِّهُهُ عَلَی شُکْرِ اللَّهِ تَعَالَی وَ الثَّنَاءِ عَلَیْهِ وَ یَمْحُو فِیهِ عَنْهُ وَصْمَةَ تَقْصِیرِهِ عِنْدَ تَرْکِهِ
  14. بِسْمِ اللّهِ الرَّحْمنِ الرَّحیم:همین که کودک‏ بِسْمِ اللَّه‏ را از معلّم فرا گرفت، والدین و معلم از دوزخ تبرئه می‏شوند. (برهان)
  15. بِسْمِ اللّهِ الرَّحْمنِ الرَّحیم: درذبیحه اگر نام خدا برده نشود، گوشت آن حرام است.
  16.  بِسْمِ اللّهِ الرَّحْمنِ الرَّحیم: جزء سوره است بِسْمِ اللَّه‏ آیه مستقلی است و گرنه کلمه سبع در سبع المثانی که نام سوره حمد است،
  17. ازبزرگان اهل سنت، بِسْمِ اللَّه‏ را جزء سوره دانند، روزی معاویه در نماز بِسْمِ اللّهِ نگفت درمورد اعتراض به او گفتند:أسرقت أم نیست.
  18. بِسْمِ اللّهِ الرَّحْمنِ الرَّحیم: آیة فى کل سورة من جمیع القرآن و هى آیة من اول سورة الحمد.
  19. بِسْمِ اللّهِ الرَّحْمنِ الرَّحیم: قَالَ الْبَاقِرُ(علیه السلام): سَرَقُوا أَکْرَمَ آیَةٍ فِی کِتَابِ اللَّهِ بِسْمِ اللّهِ الرَّحْمنِ الرَّحیم: (تفسیرعیاشی).
  20. بِسْمِ اللّهِ الرَّحْمنِ الرَّحیم: فخر رازی 16 دلیل آورده که‏ بِسْمِ اللَّه‏ جزء سوره حمد است.
  21. سوره برائة بِسْمِ اللَّه‏ ندارد؛حضرت علی (علیه السلام) ‏فرماید: بِسْمِ اللَّه‏ برای امان ورحمت است و برائة برای رفع امان و رحمة (مجمع البیان)
  22. بِسْمِ اللّهِ الرَّحْمنِ الرَّحیم:ابن عبّاس- رضى اللّه از پیغمبر- (صلّى اللّه علیه و سلّم)- که وى گفت: بهترین مردمان بر روى زمین، معلمان‏اند،
  23. بِسْمِ اللّهِ الرَّحْمنِ الرَّحیم: آنگه که معلم گوید کودک را «بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمنِ الرَّحِیمِ» و کودک باز گوید: «بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمنِ الرَّحِیمِ» خداى- عزّ و جلّ- بدهد براتى کودک را و پدر و مادر وى را، و معلم وى را بدهد، که از دوزخ خلاص باشند.
  24.  بِسْمِ اللّهِ الرَّحْمنِ الرَّحیم: چون فرود آمد ساکن شد بادها و دریا نجنبید، وجمله بهایم گوش بنهادند، و شیاطین را رجم کردند از آسمان،
  25. «بسم اللّه الرّحمن الرّحیم» نوزده حرف است که خداى- عزّ و جلّ- هر حرفى را از آن حجابى، و سپرى سازد اززبانیه جهنم که یاد کرده.
  26. بِسْمِ اللّهِ الرَّحْمنِ الرَّحیم: پیغمبر- صلّى اللّه علیه و سلّم- گفت: اوّل آیتى که بر من فرود آمده است بسم اللّه الرّحمن الرّحیم بود.
  27. «بسم اللّه الرّحمن الرّحیم» اول هر سوره فرود آمدى. دلیل است برآنکه این آیت صد وچهارده بارآمده، وهیچ آیت را این شرف نیست.
  28.  بِسْمِ اللّهِ الرَّحْمنِ الرَّحیم: ازهرچیزاساس و شالوده‏اى وجود دارد وشالوده قرآن «فاتحه الکتاب» و پایه فاتحه بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمنِ الرَّحِیمِ‏ست.
  29. بِسْمِ اللّهِ الرَّحْمنِ الرَّحیم: یک آیه ازهر سوره محسوب شود که در اوّل آن «بسم اللّه» ذکر شده این آیه درتمام نمازها باید بلند خوانده شود،
  30. بِسْمِ اللّهِ الرَّحْمنِ الرَّحیم: واجب است که بلند خوانده شود.نباید درنمازهاى واجب ترک گردد.اماعلماى عامّه دراین مورد مخالفت کرده‏اند.
  31. بِسْمِ اللّهِ الرَّحْمنِ الرَّحیم: حضرت باقر(علیه السلام) روایت فرمود: آنها بهترین آیه کتاب خدا را که «بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمنِ الرَّحِیم‏» باشد، دزدیدند.
  32. «بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمنِ الرَّحِیم‏» که در هر کارى چه کوچک و چه بزرگ، «بِسْمِ اللَّهِ‏» بگویند تا با گفتن آن از جهت نفس شیطانى بیرون آمده
  33. «بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمنِ الرَّحِیم‏» درجهت رحمانى داخل گردد تاکارآنها رحمانى باشد و شیطانى نباشد.واسطه ‏ها را بینند.وبه مقام رسیده‏ اند
  34. «بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمنِ الرَّحِیم‏»حضرت باقر(علیه السلام) فرمود: اوّل هر کتابى که از آسمان فرود آمده «بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمنِ الرَّحِیم‏» است
  35. اگر«بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمنِ الرَّحِیم‏» خوانده شود دیگر باکى نداشته باش که استعاذه نگفتى بخوان بِسْمِ اللَّهِ تورا در بین آسمان و زمین حفظ کند.
  36. بِسْمِ اللَّهِ‏»گفتن براى گوینده اتّصاف به یکى از علامتهاى الهى و در واقع به منزله سلاحى است در برابر شیطان که از آن فرار مى‏کند،
  37. «بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمنِ الرَّحِیم‏» لذا امر فرموده است که «بِسْمِ اللَّهِ» بلند خوانده شود به خلاف استعاذه، که بهتر است آهسته خوانده شود.
  38. «بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمنِ الرَّحِیم‏» اوّل هرکتاب آسمانی فرود آمده ، پس اگر «بِسْمِ اللَّهِ‏ » خوانده شود دیگر باکى نداشته باش که استعاذه نگفتى.
  39. «بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمنِ الرَّحِیم‏» ازامیر المؤمنین (علیه السّلام) روایت شده که در اوّل سوره برائت نازل نشد زیرا که بِسْمِ اللَّهِ‏ براى دفع امان آمده.
  40. «بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمنِ الرَّحِیم‏» اولین چیزى که در نامه نوشته شد، جمله:" بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمنِ الرَّحِیمِ‏" طریقه نامه‏نگاری درحکایت سلیمان آمده.
  41. «بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمنِ الرَّحِیم‏» را جبرئیل برپیامبر(صلی الله علیه آله وسلم) مى‏خواند، حضرت مى‏فهمید که ازاینجا سوره‏اى دیگرشروع مى‏شود. اللهم صل علی محمد وآل محمد وعجل فرجهم
  • حسین صفرزاده
۰۱
دی

 بسم الله الرحمن الرحیم

اللهم صل علی محمد وآل محمد وعجل فرجهم

  1. ادب 6
  2. پیامبر(صل الله علیه وآله وسلم ) درقرآن-
  3. نمونه‏اى از ادب پیامبر
  4. دوستى- رعایت ادب .
  5. فرزند - قدم دوم آداب و ادب یاد بدهید نمازمکان - آداب مسجد و ادب نمازگزار .
  6. سوظن - یکدیگر را با ادب صدا بزنیم . اللهم صل علی محمد وآل محمد وعجل فرجهم
  7. ادب و حوصله و بردبارى پیامبر و عواقب بى‏ادبى پیامبر . پیغمبر از این ناراحت بود. امّا در عین حال به خدا نمى‏گفت، مى‏آمد به اطراف آسمان نگاه مى‏کرد، یعنى ادبش، یکجورى بود که مثل کسى که نمى‏گوید: آقا غذا بیاور بخوریم،
  8. ادب ابن عباس نسبت به استادش .سکوت‏ دربرابرظالم. درب خانه مى‏نشست تا استادش بیاید، یک وقت استاد گفت: ابن عباس شما مى‏آیى پهلوى من درس بخوانى، درب را بزن. فرمود: قرآن مى‏گوید: وقتى مى‏روید درِ خانه پیغمبر داد نزنید بنشینید تا خودِ پیغمبر بیاید بیرون و من به همین دلیل درِ خانه استاد داد نمى‏زنم
  9. رعایت ادب در امر به معروف .
  10. ادب شاگرد در برابر معلم .- نام‏گذارى خوب و آموختن ادب به فرزند .
  11. ادب . نسب به اهل کتاب وکفار- إِنّا أَوْ إِیّاکُمْ لَعَلی هُدیً أَوْ فِی ضَلالٍ مُبِینٍ‏ سبأ/ 24. - یا صاحِبَیِ السِّجْنِ‏ یوسف/ 39
  12. شعر در اهمیت ادب: مولوی‏: پیش ارباب خرد مایه ایمان ادب است‏..لاجرم بیشه مردان سخن دان ادب است‏
  13. بی ادب را به سماوات بقا منزل نیست‏...... در سماوات بقا منزل مردان ادب است‏

کردم از عقل سوال که بگو ایمان چیست‏..... عقل در گوش دلم گفت که ایمان ادب است‏

  1. چشم بگشا ببین جمله کلام الله را...... آیه آیه همگی معنی قرآن ادب است‏

از خدا جوئیم توفیق ادب‏.. ... بی ادب محروم ماند از لطف حق‏

  1. بی ادب تنها نه خود را داشت بد..... بلکه آتش در همه آفاق زد

مائده از آسمان در می‏رسید.....  بی شرائ و بیع و بی گفت و شنید

  1. در میان قوم موسی چند کس‏.. .... بی ادب گفتند کو سیر و عدس‏

منقطع شد خوان و نان از آسمان..‏....  ماند رنج و زر و بیل و داسمان‏

باز عیسی چون شفاعت کرد حق .....  خوان فرستاد و غنیمت بر طبق‏

  1. 2. نمونه های بی ادبی‏1. نسبت به خدا1.  بی ادبی شیطان‏ أَنَا خَیْرٌ مِنْهُ‏ اعراف/ 12.رَبِّ بِما أَغْوَیْتَنِی‏ حجر/ 39.2.
  2. بی ادبی یهود إِنَّ اللّهَ فَقِیرٌ وَ نَحْنُ أَغْنِیاءُ آل عمران/ 181. ادْعُ لَنا رَبَّکَ‏ بقره/ 68. لَنْ نَصْبِرَ عَلی طَعامٍ واحِدٍ بقره/ 61.
  3. 3. بی ادبی ضعف الایمان‏ فَیَقُولُ رَبِّی أَهانَنِ‏ فجر/ 16. 4.
  4. بی ادبی مشیرکین‏ وَإِذَا قِیلَ لَهُمُ اسْجُدُوا لِلرَّحْمَنِ قَالُوا وَمَا الرَّحْمَنُ‏ فرقان/ 60.
  5. 2. بى‏ ادبىنسبت به انبیا و کتب آسمانی‏. قابیل نسبت به برادر خود فَطَوَّعَتْ لَهُ نَفْسُهُ قَتْلَ أَخِیهِ فَقَتَلَهُ فَأَصْبَحَ مِنَ الْخَاسِرِینَ‏ (مائده 30)
  6. 2. بى‏ ادبىفرعون نسبت به حضرت موسی (علیه السلام)
  7. إِنَّ رَسُولَکُمُ الَّذِی أُرْسِلَ إِلَیْکُمْ لَمَجْنُونٌ قالَ رَبُّ الْمَشْرِقِ وَ الْمَغْرِبِ وَ ما بَیْنَهُما شعراء/ 28- 27.
  8. 3. بى‏ ادبىبت پرستان نسبت به حضرت ابراهیم (علیه السلام)
  9. قالَ أَ راغِبٌ أَنْتَ عَنْ آلِهَتِی یا إِبْراهِیمُ لَئِنْ لَمْ تَنْتَهِ لارْجُمَنَّکَ وَ اهْجُرْنِی مَلِیًّا قالَ سَلامٌ عَلَیْکَ سَأَسْتَغْفِرُ لَکَ رَبِّی إِنَّهُ کانَ بِی حَفِیًّا مریم/ 47- 46.
  10. 4. بى‏ ادبى‏ : قوم عاد نسبت به حضرت هود (علیه السلام) إِنّا لَنَراکَ فِی سَفاهَةٍ اعراف/ 66.
  11. إِنْ نَقُولُ إِلا اعْتَراکَ بَعْضُ آلِهَتِنا بِسُوءٍ قالَ إِنِّی أُشْهِدُ اللّهَ وَ اشْهَدُوا أَنِّی بَرِی‏ءٌ مِمّا تُشْرِکُونَ‏ هود/ 54
  12. 3. بی ادبی ضعف الایمان‏ ک فَیَقُولُ رَبِّی أَهانَنِ‏ فجر/ 16.
  13. 4. بی ادبی مشیرکین‏ : وَإِذَا قِیلَ لَهُمُ اسْجُدُوا لِلرَّحْمَنِ قَالُوا وَمَا الرَّحْمَنُ‏ فرقان/ 60.
  14. 2. بى‏ ادبىنسبت به انبیا و کتب آسمانی‏
  15. 1. بى‏ ادبىقابیل نسبت به برادر خود : فَطَوَّعَتْ لَهُ نَفْسُهُ قَتْلَ أَخِیهِ فَقَتَلَهُ فَأَصْبَحَ مِنَ الْخَاسِرِینَ‏ (مائده 30)
  16. 2. بى‏ ادبىفرعون نسبت به حضرت موسی (علیه السلام) إِنَّ رَسُولَکُمُ الَّذِی أُرْسِلَ إِلَیْکُمْ لَمَجْنُونٌ قالَ رَبُّ الْمَشْرِقِ وَ الْمَغْرِبِ وَ ما بَیْنَهُما شعراء/ 28- 27.
  17. 3. بى‏ ادبى بت پرستان نسبت به حضرت ابراهیم (علیه السلام) قالَ أَ راغِبٌ أَنْتَ عَنْ آلِهَتِی یا إِبْراهِیمُ لَئِنْ لَمْ تَنْتَهِ لارْجُمَنَّکَ وَ اهْجُرْنِی مَلِیًّا قالَ سَلامٌ عَلَیْکَ سَأَسْتَغْفِرُ لَکَ رَبِّی إِنَّهُ کانَ بِی حَفِیًّا مریم/ 47- 46.
  18. 4. بى‏ ادبىقوم عاد نسبت به حضرت هود (علیه السلام)
  19. إِنّا لَنَراکَ فِی سَفاهَةٍ اعراف/ 66.إِنْ نَقُولُ إِلا اعْتَراکَ بَعْضُ آلِهَتِنا بِسُوءٍ قالَ إِنِّی أُشْهِدُ اللّهَ وَ اشْهَدُوا أَنِّی بَرِی‏ءٌ مِمّا تُشْرِکُونَ‏ هود/ 54
  20. 5. بى‏ ادبىقوم نوح نسبت به حضرت نوح (علیه السلام)إِنّا لَنَراکَ فِی ضَلالٍ مُبِینٍ‏ اعراف/ 60.
  21. 6. بى‏ ادبىکفار نسبت به پیامبر اکرم (صل الله علیه وآله وسلم ) وَ قالَ الظّالِمُونَ إِنْ تَتَّبِعُونَ إِلا رَجُلا مَسْحُوراً انْظُرْ کَیْفَ ضَرَبُوا لَکَ الامْثالَ‏ فرقان/ 9- 8.
  22. . افراد بى ادب از توبه دور هستند. در کربلا افرادى به امام حسین بى‏ ادبى‏ کردند، جسارت کردند، توهین کردند. کسانى که به امام حسین توهین مى‏کردند امام حسین به آن‏ها نفرین مى‏کرد.
  23. امام عسگرى فرمود: بى‏ ادبى‏ است، اگر کسى نزد آدم دلگرفته بخندد تا او حساب کند که من غمى ندارم.
  24. . بى‏ ادبى‏ خیلى خطرناک است. رمز اینکه حر، روز عاشورا توبه کرد، این بود که ادب داشت. به امام حسین (علیه السلام ) گفت: من دشمن تو هستم. ولى به خاطر اینکه مادرت زهرا (سل الله علیه وسلم ) است، ادب مى‏کنم.
  25. ادب رمز این شد که خداوند به او توفیق توبه داد. و اگر حر، بیحیا بود، جسور بود، شکست خورده بود و توفیق توبه هم چه بسا پیدا نمى‏کرد.

اللهم صل علی محمد وآل محمد وعجل فرجهم

 

  • حسین صفرزاده
۰۱
دی

 

بسم الله الرحمن الرحیم

اللهم صل علی محمد وآل محمد وعجل فرجهم

  1. ادب در کلام : ا- سلام کردن، 2- بلند نکردن صدا.. 2- امام صادق (علیه السلام)دوستی داشت، به غلامش فحش مادر داد. حضرت سرش را بلند کرد و به صورت خودش سیلی زد و فرمود:" فکر می‏کردم تو آدم با تقوایی هستی، حالا که اینطور شد تا آخر عمر با تو دوستی ام را قطع می‏کنم" وسائل، ج 11، ص 325.
  2. ادب در لباس : پوشیدن لباس اهل کفر و لباس شهرت و لباس مختص جنس مقابل و لباس مهیج شهوت حرام است
  3. ادب در طعام: ادب در بریدن نان با چاقو و اینکه نان که آمد منتظر غذای دیگر نباشیم.
  4. ادب در حمام : و لو تنها هستیم عورت را بپوشانیم. (حلیة المتقین)
  5. ادب در قبرستان: خندیدن در قبرستان کراهت دارد، چون قبرستان محل موعظه است.
  6. ادب نسبت فقرا: وَ ما أَنَا بِطارِدِ الَّذِینَ آمَنُوا هود/ 29.
  7. ادب نسبت به پدر ومادر: یکی از مسئولین مهم خدمت امام رسید در حالی که پیرمردی پشت سرش بود. امام پرسید: ایشان کیستند؟ گفت: پدرم. امام گفت: پس چرا شما جلو ایشان راه می‏رفتی.
  8. ادب نسبت به استاد: یکی از مهم ترین عوامل برکت درس احترام به استاد است.
  9. ادب نسبت به افراد مجلس: إذا قیل لکم تفسحوا فی المجالس فافسحوا یفسح الله لکم ... (مجادله 11)
  10. ادب حضرت هابیل(ع): لَئِنْ بَسَطْتَ إِلَیَّ یَدَکَ لِتَقْتُلَنِی ما أَنَا بِباسِطٍ یَدِیَ إِلَیْکَ لاقْتُلَکَ إِنِّی أَخافُ اللّهَ رَبَّ الْعالَمِینَ‏ مائده/ 28.
  11. ادب حضرت ابراهیم(علیه السلام)إِلا رَبَّ الْعالَمِینَ الَّذِی خَلَقَنِی فَهُوَ یَهْدِینِ وَ الَّذِی هُوَ یُطْعِمُنِی وَ یَسْقِینِ وَ إِذا مَرِضْتُ فَهُوَ یَشْفِینِ وَ الَّذِی یُمِیتُنِی ثُمَّ یُحْیِینِ وَ الَّذِی أَطْمَعُ أَنْ یَغْفِرَ لِی خَطِیئَتِی یَوْمَ الدِّینِ‏ شعراء/ 82- 75.
  12. ادب حضرت اسماعیل(علیه السلام)قالَ یا بُنَیَّ إِنِّی أَری فِی الْمَنامِ أَنِّی أَذْبَحُکَ فَانْظُرْ ما ذا تَری قالَ یا أَبَتِ افْعَلْ ما تُومَرُ سَتَجِدُنِی إِنْ شاءَ اللّهُ مِنَ الصّابِرِینَ‏ صافات/ 102.
  13. ادب حضرت موسی(علیه السلام)قالَ رَبِّ اشْرَحْ لِی صَدْرِی وَ یَسِّرْ لِی أَمْرِی وَ احْلُلْ عُقْدَةً مِنْ لِسانِی یَفْقَهُوا قَوْلِی وَ اجْعَلْ لِی وَزِیراً مِنْ أَهْلِی هارُونَ أَخِی اشْدُدْ بِهِ أَزْرِی وَأَشْرِکْهُ فِی أَمْرِی کَیْ نُسَبِّحَکَ کَثِیراً وَ نَذْکُرَکَ کَثِیراً طه/ 34- 25.
  14. ادب حضرت یعقوب (علیه السلام)قالُوا تَاللّهِ تَفْتَوا تَذْکُرُ یُوسُفَ حَتّی تَکُونَ حَرَضاً أَوْ تَکُونَ مِنَ الْهالِکِینَ قالَ إِنَّما أَشْکُوا بَثِّی وَ حُزْنِی إِلَی اللّهِ وَ أَعْلَمُ مِنَ اللّهِ ما لا تَعْلَمُونَ‏ یوسف/ 86- 85.
  15. ادب حضرت یوسف(علیه السلام)وَ قَدْ أَحْسَنَ بِی إِذْ أَخْرَجَنِی مِنَ السِّجْنِ وَ جاءَ بِکُمْ مِنَ الْبَدْوِ مِنْ بَعْدِ أَنْ نَزَغَ الشَّیْطانُ بَیْنِی وَ بَیْنَ إِخْوَتِی إِنَّ رَبِّی لَطِیفٌ لِما یَشاءُ إِنَّهُ هُوَ الْعَلِیمُ الْحَکِیمُ رَبِّ قَدْ آتَیْتَنِی مِنَ الْمُلْکِ وَ عَلَّمْتَنِی مِنْ تَأْوِیلِ الاحادِیثِ‏ یوسف/ 101- 100. از لطیف‏ترین ادب ها
  16. ادب حضرت داود و سلیمان(علیه السلام)وَ لَقَدْ آتَیْنا داوُدَ وَ سُلَیْمانَ عِلْماً وَ قالا الْحَمْدُ لِلّهِ الَّذِی فَضَّلَنا عَلی کَثِیرٍ مِنْ عِبادِهِ الْمُومِنِینَ‏ نمل/ 15.
  17. ادب حضرت رسول اکرم     قُلْ إِنَّ صَلاتِی وَ نُسُکِی وَ مَحْیایَ وَ مَماتِی لِلّهِ رَبِّ الْعالَمِینَ‏ انعام/ 162.
  18. ه) وَ قُلْ رَبِّ زِدْنِی عِلْماً طه/ 114.
  19. ادب غیر معصومین : ادب حضرت ابوالفضل(علیه السلام)1. ادب حضرت ابوالفضل (علیه السلام)ابالفضل تا آخر عمر امام حسین (علیه السلام)را با کلمات یا سیدی و مولای صدا می‏زد.
  20. ادب حر بن یزید ریاحی: ادب حر به مادر امام حسین (علیه السلام)رمز نجاتش بود، وقتی حضرت فرمودند: ثکلکتک امک. گفت: اگر غیرفاطمه مادرت بود، جوابت را می دادم
  21. امام‏حسن‏مجتبی(ع). ادب در مقابل مادر: با مادرش غذا نمی‏خورد و می‏فرمود: اخاف ان اکل شیئا سبق الله نظرک فاکون عاقا لک‏
  22. دعا. ادب وآداب نیایش گر
  23. رکوع‏درقرآن . بیانگر ادب: قَالَ الصَّادِقُ (ع): فی الرُّکُوعِ أَدَبٌ وَ فِی السُّجُودِ قُرْبٌ وَ مَنْ لا یُحْسِنُ الادَبَ لا یَصْلُحُ لِلْقُرْبِ‏ مصباح الشریعة، ص 89
  24. قرآن-معروف‏ها... ادب در برابر بزرگان دین . إِنَّ الَّذینَ یَغُضُّونَ أَصْواتَهُمْ عِنْدَ رَسُولِ اللّه‏ حجرات/ 3.
  25. نعمت‏های‏الهی . ادب .
  26. چگونگى پذیرایى از مهمان و ادب سفره : از هر چه مى‏توانى پذیرایى کنى در سفره بگذار، تند و سریع هم پذیرایى کنید. گاهى وقت‏ها مهمان را بعد از نماز مغرب دعوت مى‏کنند و ساعت یازده و نیم شام مى‏کشند، قرآن براى پذیرایى سریع آیه دارد که: «فَما لَبِثَ أَنْ جاءَ بِعِجْلٍ حَنیذٍ» (هود/ 69) یعنى حضرت ابراهیم تا مهمان آمد، فوراً برایش غذا آورد. یک حدیث هم داریم که مهمان آمد، نپرس غذا خورده است یا نه، ممکن است خورده باشد و باز هم بخواهد بخورد.
  27. حقوق‏والدین.. ادب و آداب برخورد با والدین آدم به پدر و مادر نگاه کند، ثواب دارد. پدر و مادر را قدرش را بدان. آن هم که یتیم است به مادرش نگاه بکند. زیارت پدر و مادر ثواب حج را دارد. آدم سر قبر پدرش برود، ثواب حج مستحبى را دارد. بوسیدن ثواب دارد. حدیث داریم بین دو چشمهاى مادرتان را ببوسید. پایین پیشانى مادر، بین دو چشم مادر را ببوسید.اگر خواستید یک چیزى به پدر و مادر بدهید با احترام بگویید: بفرما. دست را باز کن او بردارد و شما در دست او نگذار، بگذار او بردارد و ادب باشد.
  28. غیرت‏دینى ..ادب و احترام بزرگان و مقدسات: : «أَکْرِمُوا کَرِیمَ کُلِّ قَوْمٍ» (المناقب، ج 4، ص 48) یعنى بزرگ هر قومى را احترام کنید.
  29. ادب حضرت على(علیه السلام)چون نسبت به یک پیرمرد ادب کرد خداوند به جبرئیل وحى کرد که به پیغمبر بگو آنقدر رکوع را طول بده تا على به رکوع تو برسد.
  30. یک روز رسول اکرم على را دید که عرق کرده. دستهایش را به پیشانى امیر المومنین مالید و عرق پیشانى على ابن ابیطالب را برداشت و گفت: این عرق متبرک است و من به بدن خودم مى مالم.

 

  1. علم‏ومعرفت - ادب در گفتار: «إِنَّ الَّذینَ یُنادُونَکَ مِنْ وَراءِ الْحُجُراتِ أَکْثَرُهُمْ لا یَعْقِلُونَ» (حجرات/ 4) آنهایى که هوى مى‏گویند، «مِنْ وَراءِ الْحُجُراتِ» پشت دیوار هوى مى‏گویند.
  2. بوق مى‏زنند،
  3. ادب واقعى : مى‏گویند: خدا سایه‏ات را از سر من کم نکند. خدا شما را حفظ کند. بعضى‏ها مى‏گویند: فلانى با ادب است. چون خیلى سوپر دولوکس است، به او احترام مى‏گذارند. حیف که ما خودمان را باخته‏ام. معناى ادب این نیست که هرکس حرف مى‏زند این گوش کند. هر حرفى را از هرکس گوش دادن معناى ادب نیست. معناى ادب پذیرفتن هر دعوتى نیست. بنده تواضع دارم ولى خانه شما به دلیلى نمى‏آیم. چه کسى گفته است اگر من خانه شما نیایم متکبر هستم؟
  4. ادب نسبت به خدا و نماز: «الَّذِینَ یَسْتَمِعُونَ الْقَوْلَ فَیَتَّبِعُونَ أَحْسَنَهُ» (زمر/ 18) گفتند: قسم بخور یا 4000 هزار درهم جریمه بده. حضرت قسم نخورد.
  5. ادب نسبت به پیامبر (صل الله علیه وآله وسلم ). «یَا أَیُّهَا الَّذِینَ آمَنُوا لَا تَرْفَعُوا أَصْوَاتَکُمْ فَوْقَ صَوْتِ النَّبِىِّ» (حجرات/ 2)
  6. ادب نسبت به دیگران . . «وَلَا تَسُبُّوا الَّذِینَ یَدْعُونَ مِنْ دُونِ اللَّهِ فَیَسُبُّوا اللَّهَ عَدْوًا بِغَیْرِ عِلْمٍ» (انعام/ 108)
  7. ادب اجتماعى . «وَقُولُوا لِلنَّاسِ حُسْنًا» (بقره/ 83) بهشتى فرمود: ما با آنها مخالف هستیم. اما ادب حتى به کافر هم لازم است.
  8. نمونه‏اى از ادب امامان و بزرگان . امام حسین (علیه السلام)نود درهم به او داد و فرمود: اگر اول پیش من مى‏آمدى من هم صد درهم به تو مى‏دادم. حالا که او صد درهم داده است من به احترام برادر بزرگم یک قدم عقب‏تر مى‏روم.
  9. اللهم صل علی محمد وآل محمد وعجل فرجهم
  • حسین صفرزاده
۰۱
دی

 

  1. بسم الله الرحمن الرحیم
  2. اللهم صل علی محمد وآل محمد وعجل فرجهم
  3. 20--7هفت آداب : 3. آداب زیارت قبور:
    1. طهارت‏
    2. از طرف پا به سوی قبر برود نه سر
    3. وقت زیارت رویش به طرف میت باشد.
    4. بایستد و دعا کند.
    5. مقداری قرآن بخواند. مستحب است یس و توحید را بنشیند و بخواند.
    6. به طرف قبله بایستد و برای میت دعا کند.
    7. آب تمیز بر روی قبر بریزد.
    8. صدقه برای میت بدهد.....آدب زائر قبور
  4. اللهم صل علی محمد وآل محمد وعجل فرجهم
  5. آداب مجللس
  6. 1-دورى از سخن و مجلس باطل‏.. از دیدگاه اسلام، آهنگ‏هایى که متناسب با مجالس فسق و فجور و گناه باشد و قواى شهوانى را تحریک نماید، حرام است، ولى اگر آهنگى مفاسد فوق را نداشت، مشهور فقها مى‏گویند: شنیدن آن مجاز است.امام باقر علیه السلام فرمود: غنا، از جمله گناهانى است که خداوند براى آن وعده‏ى آتش داده است، سپس این آیه را تلاوت فرمود: وَ مِنَ النَّاسِ مَنْ یَشْتَرِی لَهْوَ الْحَدِیثِ‏ ....
  7. 2-غنا، از گناهان کبیره است، زیرا گناه کبیره به گناهى گفته مى‏شود که در قرآن به آن وعده‏ى عذاب داده شده است.در سوره‏ى حج مى‏خوانیم: «وَ اجْتَنِبُوا قَوْلَ الزُّورِ»  از سخن باطل دورى کنید. امام صادق علیه السلام فرمود: «مراد از «قول زور» آوازه خوانى و غناست».
  8. 3- غنا فقر و بدبختى آورد: مى‏باشد.از امام صادق و امام رضا علیهم السلام نیز نقل شده که یکى از مصادیق «لهو الحدیث» در سوره‏ى لقمان، غنا مى‏باشد. در روایات مى‏خوانیم: غنا، روح نفاق را پرورش مى‏دهد و فقر و بدبختى مى‏آورد.* زنان آوازه‏خوان و کسى که به آنها مزد مى‏دهد و کسى که آن پول را مصرف مى‏کند، مورد لعنت قرار گرفته‏اند، همان گونه که آموزش زنان خواننده حرام است.* خانه‏اى که در آن غنا باشد، از مرگ و مصیبت دردناک در امان نیست، دعا در آن به اجابت نمى‏رسد و فرشتگان وارد آن نمى‏شوند..
  9. 4- شراب . حرمت نشستن در مجلس شراب . یکی از افسران ارتش منصور دوانیقی به مناسبت ختنه فرزند خود مهمانی گرفت عده ای را دعوت کرد و از جمله مهمانها امام صادق (ع) بود، در کنار سفره یکی از مهمانها آب خواست. پیش خدمت عوض آب شراب به او داد. امام صادق (ع) فورا از وسط مجلس پاشد. علت را پرسیدند، فرمود: جدم پیغمبراکرم (ص) فرمود:نشستن در مجلسی که خمر است حرام است.قَالَ الْبَاقِرُ (ع): لَعَنَ رَسُولُ اللَّهِ (ص) فِی الْخَمْرِ عَشَرَةً غَارِسَهَا وَ حَارِسَهَا وَ بَائِعَهَا وَ مُشْتَرِیَهَا وَ شَارِبَهَا وَ الاکِلَ ثَمَنَهَا وَ عَاصِرَهَا وَ حَامِلَهَا وَ الْمَحْمُولَةَ إِلَیْهِ وَ سَاقِیَهَا کافی، ج 6، ص 429. (البته کسی که از اول درخت را برای قصد شراب سازی می‏کارد)
  10. 3- مجلس قمار . عَنْ حَمَّادِ بْنِ عِیسَی قَالَ:" دَخَلَ رَجُلٌ مِنَ الْبَصْرِیِّینَ عَلَی أَبِی الْحَسَنِ الاوَّلِ (ع) فَقَالَ لَهُ: جُعِلْتُ فِدَاکَ إِنِّی أَقْعُدُ مَعَ قَوْمٍ یَلْعَبُونَ بِالشِّطْرَنْجِ وَ لَسْتُ أَلْعَبُ بِهَا وَ لَکِنْ أَنْظُر. فَقَالَ:" مَا لَکَ وَ لِمَجْلِسٍ لا یَنْظُرُ اللَّهُ إِلَی أَهْلِهِ" کافی، ج 6، ص 437. قَالَ الرِّضَا (ع) الْمُطَّلِعُ فِی الشِّطْرَنْجِ کَالْمُطَّلِعِ فِی النَّارِ کافی، ج 6، ص 437
  11. 4-  گشودن جا براى حضور دیگران در مجلس‏: جا بدهید جا مى‏دهند قرآن مى‏گوید که‏ «إِذا قیلَ لَکُمْ تَفَسَّحُوا فِى الْمَجالِسِ فَافْسَحُوا» (مجادله/ 11) اگر کسى وارد اتاق شد با چشمهایش دنبال جا مى‏گردد فورى جایش بدهید بعد مى‏گوید جا دادى‏ «یَفْسَحِ اللَّهُ لَکُم» خداوند به تو جا مى‏دهد نمى‏گوید تو در مکان جایش مى‏دهى نمى‏گوید: «یفسح الله فى المجالس» «تفسحوا فى المجالس» یعنى تو جلسه مکان به او بده اما در جواب نمى‏گوید اگر تو به او مکان دادى خدا به تو مکان مى‏دهد مى‏گوید تو به او گشایش مکانى دادى خدا از هر جهت به تو گشایش مى‏دهد گشایش فکرى مى‏دهد یک چیزى را که تا بحال نمى‏فهمیدى فهمیدى گشایش الهامى مى‏دهد گاهى وقتها توى بن بست نمى‏دانى چه کنى خدا گشایش مى‏دهد یک چیزى را به ذهنت مى‏اندازد راه در رو گشایش فکرى گشایش علمى دنبال یک رفیق خوب مى‏گشتى مى‏گوید یک خورده جا بده یک خورده .
  12. آداب مجلس و همنشینی‏: 1. اشرف المجالس‏ 2. مایلزم مراعاتها فی المجالس‏3. صدر المجالس 4. لاتجلس فی هذه المجالس‏
  13. 5. المجالس بالامانة 6. ذکر الله تعالی عند القیام‏7. جلیس‏8. من نجالس‏9. حق الجلیس‏10. لاتجالس هؤلاء
  14. ادب نسبت به افراد مجلس . إذا قیل لکم تفسحوا فی المجالس فافسحوا یفسح الله لکم ... (مجادله 11)
  15. استغفار. بعد از هر مجلس 25 بار . سیره پیامبر (ص): عَنْ أَبِی عَبْدِ اللَّهِ (ع): أَنَّ رَسُولَ اللَّهِ (ص) کَانَ لَا یَقُومُ مِنْ مَجْلِسٍ وَ إِنْ خَفَّ حَتَّی یَسْتَغْفِرَ اللَّهَ عَزَّ وَ جَلَّ خَمْساً وَ عِشْرِینَ مَرَّةً کافی، ج 2، ص 504
  16. ترک مجلس گناه و اعراض از گنهکار .مجلس گناه . قَالَ الصَّادِقُ (ع): لا یَنْبَغِی لِلْمُومِنِ أَنْ یَجْلِسَ مَجْلِساً یُعْصَی اللَّهُ فِیهِ وَ لا یَقْدِرُ عَلَی تَغْیِیرِهِ‏ کافی، ج 2، ص 374
  17. امربه‏معروف‏ونهی‏ازمنکر.حضور در مجلس مفید . کم کردن آرزوها: قَالَ أَمِیرُ المُؤمِنِینَ (ع): طُولُ الامَلِ فَیُنْسِی الاخِرَةَ نهج البلاغة، خطبه 42.
  18. 5-عنایات‏امام‏زمان(عج) . در مجلس درس .قرآن-معروف‏ها. جا دادن در مجلس . 6. جا دادن در مجلس‏..إِذا قیلَ لَکُمْ تَفَسَّحُوا فِی الْمَجالِسِ فَافْسَحُوا مجادله/ 11.
  19. بسم الله الرحمن الرحیم
  20. اللهم صل علی محمد وآل محمد وعجل فرجهم
  21. ادب: آشنایى با اخلاق : سفارش امام باقر (ع) به فرزندش این بود: «دوستى با افراد بیادب انسان را خراب کند».
  22. (ادب) اسلامى:
  23. ادب در گفتار . 1. واقعى و حقیقى «بِنَبَإٍ یَقِینٍ» 2. دل پسند «الطَّیِّبِ مِنَ الْقَوْلِ» 3. «قَوْلًا بَلِیغاً» 4. «قَوْلًا لَیِّناً»5. «قَوْلًا کَرِیماً» 6. «قَوْلًا مَیْسُوراً» 7. «عَنِ اللَّغْوِ مُعْرِضُونَ» 8. «لِمَ تَقُولُونَ ما لا تَفْعَلُونَ» «9»
  24. راز نماز..ادب و آداب نماز: 1. مقدّمات نماز،2. مقارنات نماز،.3. تعقیبات نماز،
  25. نماز و ادب: بایستیم، دست‏ها روى ران‏ها، بدن آرام، نگاه‏ها به محل سجده، لباس‏ها نو و تمیز، همراه با بوى خوش و معطّر. اگر با جماعت هستیم از سایرین جلو و عقب نیفتیم و خود را هماهنگ دیگران و مردم کنیم، مقام امام را نگهداریم، قبل از او کارى انجام ندهیم، به رکوع یا سجود نرویم و بهتر است حتّى قبل از کلام امام، ذکر نماز را به زبان جارى نکنیم.
  26. ادب در برابر پیامبر: در اول سوره حجرات در هیچ کارى بر خدا و پیامبر نباید پیشى گرفت:«لا تقدّموا بین یدى اللّه و رسوله»
  27. حقیقت ادب . معنای ایجابی ادب کردار و گفتار شایسته و بایسته و متناسب با شئون انسان را ادب می گویند. الادب احسن السجیه،
  28. معنای سلبی ادب : ادب قبول مخلوط از حق و باطل نیست.خَلَطُوا عَمَلا صالِحاً وَ آخَرَ سَیِّئاً توبه/ 102.
  29. اهمیت ادب .
  30. عقل محتاج ادب است . قَالَ أَمِیرُ الْمُومِنِینَ (علیه السلام) کل شی‏ء یحتاج إلی العقل و العقل یحتاج إلی الادب‏.. غر.
  31. ادب بر نسب تقدم دارد: قَالَ أَمِیرُ الْمُومِنِینَ (علیه السلام) قلیل الادب خیر من کثیر النسب‏ غررالحکم، ص 248
  32. ادب بهتربن ارث است : ادب میراث گران قیمتی : إِنَّ خَیْرَ مَا وَرَّثَ الابَاءُ لابْنَائِهِمُ الادَبُ لا الْمَالُ‏ کافی،
  33. انسان به ادب بیشتر احتیاج دارد تا به مال: طالب الادب أحزم من طالب الذهب‏ غررالحکم، ص 247.
  34. زمینه های ادب : قَالَ أَمِیرُ الْمُومِنِینَ (علیه السلام) أحسن الاداب ما کفک عن المحارم‏ غررالحکم، ص 247.
  35. شیوه های ادب : 1. آغاز از خود قَالَ أَمِیرُ الْمُومِنِینَ (علیه السلام) أفضل الادب ما بدأت به نفسک‏ غررالحکم،
  36. ادب بی ادب، به وسیله ادب : کَفَاکَ أَدَباً لِنَفْسِکَ اجْتِنَابُ مَا تَکْرَهُهُ مِنْ غَیْرِکَ‏ نهج‏.ادب از که آموختی ؟ ازبی.  
  37. موارد ادب: 1نسبت به خدا : وَ ما أُبَرِّئُ نَفْسِی إِنَّ النَّفْسَ لامّارَةٌ بِالسُّوءِ إِلا ما رَحِمَ رَبِّی إِنَّ رَبِّی غَفُورٌ رَحِیمٌ‏ یوسف/ 53
  38. ادب نسبت به خود: 2. ادب نسبت به خود : 1. ادب در نماز:خشوع، ادب نماز است.
  39. ادب در نماز:
  40. ادب در دعا: 2. وَقَالَ رَبُّکُمُ ادْعُونِی أَسْتَجِبْ لَکُمْ إِنَّ الَّذِینَ یَسْتَکْبِرُونَ عَنْ عِبَادَتِی سَیَدْخُلُونَ جَهَنَّمَ دَاخِرِینَ‏ فر 60
  41. اللهم صل علی محمد وآل محمد وعجل فرجهم
  • حسین صفرزاده
۰۱
دی
  1. بسم الله الرحمن الرحیم
  2. اللهم صل علی محمد وآل محمد
  3. هفت آداب در : راه رفتن . در اخلاق . در بحث آزاد.  آمار . احسان .اذان ...
  4. 13--7هفت آداب : [آداب راه رفتن‏]«37» وَ لَاتَمْشِ فِى الْأَرْضِ مَرَحاً إِنَّکَ لَن تَخْرِقَ الْأَرْضَ وَ لَن تَبْلُغَ الْجِبَالَ طُولًا
  5. و در زمین با تکبّر و سرمستى راه مرو، قطعاً تو زمین را نخواهى شکافت و در بلندى به کوه‏هانخواهى رسید.«38» کُلُّ ذلِکَ کَان سَیِّئُهُ عِندَ رَبِّکَ مَکْرُوهاًهمه‏ى اینها، گناهش نزد پروردگارت ناپسند است.
  6. 14--7هفت آداب : 4. در آداب واخلاق‏1. شب زنده داری و وضو قال الصادق (ع): إِنَّ اللَّهَ فَضَّلَ الارَضِینَ وَ الْمِیَاهَ بَعْضَهَا عَلَی بَعْضٍ‏ بحارالانوار، ج 98، ص 109. قَالَ رَسُولُ اللَّهِ (ص): أَشْرِبُوا أَعْیُنَکُمُ الْمَاءَ عِنْدَ الْوُضُوءِ لَعَلَّهَا لا تَرَی نَاراً حَامِیَةً بحارالانوار، ج 77، ص 336.
  7. 15--7هفت آداب : 2. آداب وشرایط بحث آزاد 1-در بحث آزاد باید عظمت و خصوصیات دو طرف مورد نظر قرار نگیرد. نظیر شرائط دادگاه اسلامی که امام علی (ع) با یهودی در یک سطح با یک دید و زمان و ...
  8. 5 در بحث آزاد باید طرف لجوج نباشد. وَ مِنْهُمْ مَنْ یَسْتَمِعُ إِلَیْکَ وَ جَعَلْنا عَلی قُلُوبِهِمْ أَکِنَّةً أَنْ یَفْقَهُوهُ وَ فِی آذانِهِمْ وَقْراً وَ إِنْ یَرَوْا کُلَّ آیَةٍ لا یُومِنُوا بِها حَتّی إِذا جاوکَ یُجادِلُونَکَ یَقُولُ الَّذِینَ کَفَرُوا إِنْ هذا إِلا أَساطِیرُ الاوَّلِینَ‏ انعام/ 25.
  9. 6 هدف باید اطمینان قلب و روشنگری باشد و به نتیجه مثبت برسد و گرنه سرگرمی لغو است.
  10. 7 آشنائی با موضوع بحث‏ : بَلْ کَذَّبُوا بِما لَمْ یُحِیطُوا بِعِلْمِهِ وَ لَمّا یَأْتِهِمْ تَأْوِیلُهُ کَذلِکَ کَذَّبَ الَّذِینَ مِنْ قَبْلِهِمْ فَانْظُرْ کَیْفَ کانَ عاقِبَةُ الظّالِمِینَ‏ یونس/ 39.....ها أَنْتُمْ هولاءِ حاجَجْتُمْ فِیما لَکُمْ بِهِ عِلْمٌ فَلِمَ تُحَاجُّونَ فِیما لَیْسَ لَکُمْ بِهِ عِلْمٌ وَ اللّهُ یَعْلَمُ وَ أَنْتُمْ لا تَعْلَمُونَ‏ آل عمران/ 66.
  11. 8 ادب و اخلاق انسانی مراعات شود: یا أَیُّهَا الَّذِینَ آمَنُوا لا یَسْخَرْ قَوْمٌ مِنْ قَوْمٍ عَسی أَنْ یَکُونُوا خَیْراً مِنْهُمْ وَ لا نِساءٌ مِنْ نِساءٍ عَسی أَنْ یَکُنَّ خَیْراً مِنْهُنَّ وَ لا تَلْمِزُوا أَنْفُسَکُمْ وَ لا تَنابَزُوا بِالالْقابِ بِئْسَ الاسْمُ الْفُسُوقُ بَعْدَ الایمانِ وَ مَنْ لَمْ یَتُبْ فَأُولئِکَ هُمُ الظّالِمُونَ‏ حجرات/ 11......ادْعُ إِلی سَبِیلِ رَبِّکَ بِالْحِکْمَةِ وَ الْمَوْعِظَةِ الْحَسَنَةِ وَ جادِلْهُمْ بِالَّتِی هِیَ أَحْسَنُ إِنَّ رَبَّکَ هُوَ أَعْلَمُ بِمَنْ ضَلَّ عَنْ سَبِیلِهِ وَ هُوَ أَعْلَمُ بِالْمُهْتَدِینَ‏ نحل/ 125.......وَ لا تُجادِلُوا أَهْلَ الْکِتابِ إِلا بِالَّتِی هِیَ أَحْسَنُ إِلا الَّذِینَ ظَلَمُوا مِنْهُمْ وَ قُولُوا آمَنّا بِالَّذِی أُنْزِلَ إِلَیْنا وَ أُنْزِلَ إِلَیْکُمْ وَ إِلهُنا وَ إِلهُکُمْ واحِدٌ وَ نَحْنُ لَهُ مُسْلِمُونَ‏ عنکبوت/ 46.....   9 کمال بی‏طرفی را نشان دهیم: قُلْ مَنْ یَرْزُقُکُمْ مِنَ السَّماواتِ وَ الارْضِ قُلِ اللّهُ وَ إِنّا أَوْ إِیّاکُمْ لَعَلی هُدیً أَوْ فِی ضَلالٍ مُبِینٍ‏ سبا/ 24.
  12. 10 راه‏طلبی از طرف: قُلْ فَأْتُوا بِکِتابٍ مِنْ عِنْدِ اللّهِ هُوَ أَهْدی مِنْهُما أَتَّبِعْهُ إِنْ کُنْتُمْ صادِقِینَ‏ قصص/ 49.
  13. 11 در بحث آزاد گاهی طرف مقابل جمله را به عنوان آیه یا حدیث می‏خواند:وَ إِنَّ مِنْهُمْ لَفَرِیقاً یَلْوُونَ أَلْسِنَتَهُمْ بِالْکِتابِ لِتَحْسَبُوهُ مِنَ الْکِتابِ وَ ما هُوَ مِنَ الْکِتابِ وَ یَقُولُونَ هُوَ مِنْ عِنْدِ اللّهِ وَ ما هُوَ مِنْ عِنْدِ اللّهِ وَ یَقُولُونَ عَلَی اللّهِ الْکَذِبَ وَ هُمْ یَعْلَمُونَ‏ آل عمران/ 78.
  14. وَ إِنَّ مِنْهُمْ لَفَرِیقاً یَلْوُونَ أَلْسِنَتَهُمْ بِالْکِتابِ لِتَحْسَبُوهُ مِنَ الْکِتابِ وَ ما هُوَ مِنَ الْکِتابِ وَ یَقُولُونَ هُوَ مِنْ عِنْدِ اللّهِ وَ ما هُوَ مِنْ عِنْدِ اللّهِ وَ یَقُولُونَ عَلَی اللّهِ الْکَذِبَ وَ هُمْ یَعْلَمُونَ‏ آل عمران/ 78. البته آیه درباره علمای مغرض یهود است که عالما و عامدا جملاتی را اختراع می‏کنند. لکن اگر اشتباهی شد و سوء قصدی نبود، ما سخت گیری نباید بکنیم. گاهی افراد دلسوز صاحب فکر بیانی و دردی دارند و حسن نیت دارند، لکن جمله‏ای را غلط می‏خوانند. مقدسین ما او را چنان هو می‏کنند که ... دیگر به بحث ادامه نمی دهد.
  15. 12 در گفتگو همیشه نباید جنبه دفاعی به خود بگیریم. گاهی باید ما سؤال طرح کنیم، آنها جواب دهند:
  16. قُلْ مَنْ یَرْزُقُکُمْ مِنَ السَّماءِ وَ الارْضِ أَمَّنْ یَمْلِکُ السَّمْعَ وَ الابْصارَ وَ مَنْ یُخْرِجُ الْحَیَّ مِنَ الْمَیِّتِ وَ یُخْرِجُ الْمَیِّتَ مِنَ الْحَیِّ وَ مَنْ یُدَبِّرُ الامْرَ فَسَیَقُولُونَ اللّهُ فَقُلْ أَ فَلا تَتَّقُونَ‏ یونس/ 31. قُلْ مَنْ یَرْزُقُکُمْ مِنَ السَّماءِ وَ الارْضِ أَمَّنْ یَمْلِکُ السَّمْعَ وَ الابْصارَ وَ مَنْ یُخْرِجُ الْحَیَّ مِنَ الْمَیِّتِ وَ یُخْرِجُ الْمَیِّتَ مِنَ الْحَیِّ وَ مَنْ یُدَبِّرُ الامْرَ فَسَیَقُولُونَ اللّهُ فَقُلْ أَ فَلا تَتَّقُونَ‏ یونس/ 31.
  17. وَ لَئِنْ سَأَلْتَهُمْ مَنْ خَلَقَ السَّماواتِ وَ الارْضَ لَیَقُولُنَّ اللّهُ قُلِ الْحَمْدُ لِلّهِ بَلْ أَکْثَرُهُمْ لا یَعْلَمُونَ‏ لقمان/ 25.
  18. وَ لَئِنْ سَأَلْتَهُمْ مَنْ خَلَقَ السَّماواتِ وَ الارْضَ وَ سَخَّرَ الشَّمْسَ وَ الْقَمَرَ لَیَقُولُنَّ اللّهُ فَأَنّی یُوفَکُونَ‏ عنکبوت/ 61.
  19. 13 در بحث آزاد هدف مطرح شدن خود ما نباشد.
  20. 16--7هفت آداب : 4. آداب آمار1. دقت در آمار ..وَ لَبِثُوا فی کَهْفِهِمْ ثَلاثَ مِائَةٍ سِنینَ وَ ازْدَادُوا تِسْعاً کهف/ 25.....فَلَبِثَ فیهِمْ أَلْفَ سَنَةٍ إِلا خَمْسینَ عاماً عنکبوت/ 14....وَ واعَدْنا مُوسی ثَلاثینَ لَیْلَةً وَ أَتْمَمْناها بِعَشْرٍ اعراف/ 142.....تِلْکَ عَشَرَةٌ کامِلَةٌ بقره/ 196.
  21. 17--7هفت آداب : 3. آداب احسان‏...1. شیوه های احسان‏....چگونه؟ (با سرعت، مخفیانه)....فَاسْتَبِقُوا الْخَیْراتِ‏ مائده، 48....یُسارِعُونَ فِی الْخَیْراتِ‏ انبیاء، 90.
  22. 18--7هفت آداب : 6. آداب و شرایط اذان‏
  23. اسلام‏ : لایجوز الصّلوة باذان الکافر حدائق، ج 3، ص 195.
  24. 2. عقل‏ : لایجوز العمل باذان المجنون‏
  25. 3. عدالت‏ : یستحبّ فی الاذان ان یکون عادلا لقوله (ص):" لیؤذّن لکم خیارکم" عوالی اللئالی، ج 1، ص 180.
  26. 4. طهارت‏ : قَالَ رَسُولُ اللَّهِ (ص): حَقٌّ وَ سُنَّةٌ أَنْ لا یُوذِّنَ أَحَدٌ إِلا وَ هُوَ طَاهِرٌ بحارالانوار، ج 81، ص 137.
  27. 5. بصیرت‏ : بَصَر الا ان یُرشده بصیر دعائم، ج 1، ص 147.
  28. 6. زمان شناسی‏ : عارفا بالوقت‏ مفتاح الکرامه، ج 1، ص 373.
  29. 7. صوت جمیل‏ : تعبیر جمیل الصّوت در روایات‏
  30. 19--7هفت آداب : 7. آداب استغفار
  31. مجموعه فیش هاى تبلیغى(1)، استغفار، ص: 7
    1. اعتراف به خطا
  32. قال رب انی ظلمت نفسی فاغفرلی‏ اعراف/ 155
  33. 2. اقرار به ایمان‏
  34. والله بصیر بالعباد الذین یقولون ربّنا آمنا فاغفرلنا ذنوبنا آل عمران/ 16
  35. 3. توجه به ولایت خدا
  36. انت ولیّنا فاغفرلنا وارحمنا اعراف/ 155
  37. 4. توسل به انبیاء واولیای الهی‏
  38. الف) ولو انهم اذ ظلموا انفسهم جاؤوک فاستغفرالله واستغفرلهم الرسول‏ نساء/ 64
  39. ب) قالوا یا ابانا استغفرلنا ذنوبنا انّا کنّا خاطئین قال سوف استغفرلکم ربی انه هو الغفور الرحیم‏ یوسف/ 97 و 98
  40. اللهم صل علی محمد وآل محمد وعجل فرجهم
  • حسین صفرزاده
۰۱
دی

بسم الله الرحمن الرحیم

اللهم صل علی محمد وآل محمد وعجل فرجهم

6--7هفت آداب : رکوع‏

1-  در رکوع گردن خود را بکشید : در روایات مى‏خوانیم که رسول خدا علیه السلام در رکوع چنان کمر مبارکش را کشیده و صاف مى‏نمود که اگر قطره آبى روى کمرش مى‏ریخت وسط کمر مى‏ماند و به سمتى جارى نمى‏شد. سفارش شده است در رکوع گردن خود را بکشید تا رمز این باشد که من ایمان آورده‏ام گرچه گردنم در راه او برود.

2- از دیگر آداب رکوع آنست که مردان آرنج‏ها را همچون بال پرندگان به بیرون دهند، نه آنکه به پهلوها بچسبانند. کف دست را به زانوها بگذاریم و انگشتان دست را باز کنیم. پاها در یک خط، نه جلو و نه عقب، و میان دو پا به مقدار یک وجب فاصله باشد.

3- به هنگام رکوع نگاه به میان دو قدم باشد و پس از ذکر رکوع، در همان حال رکوع بر محمّد و آل محمّد صلوات بفرستیم. البتّه تکرار ذکر رکوع حداقل سه مرتبه مورد سفارش و عنایت است.

4-رکوع اولیاى خدا : امام صادق علیه السلام مى‏فرماید: حضرت على علیه السلام به قدرى رکوع خود را طول مى‏داد که عرق از ساق مبارکش جارى مى‏شد. خود آن حضرت در اوّلین خطبه نهج‏البلاغه مى‏فرماید: خداوند فرشتگانى دارد که همواره در حال رکوعند و هرگز قیام نمى‏کنند.

5- رکوع‏هاى طولانى : البتّه در فرشته خستگى وگرسنگى مطرح نیست، لذا انسان‏هاى عارف و عاشق که چنین رکوع‏هاى طولانى انجام مى‏دهند، فرشتگان را به تمجید خود وادار مى‏کنند. این حالت اولیاى خداست،( رکوع شیخ حسنعلی نخودکی ) امّا حال ما چطور؟ پیامبر اکرم در مسجد نشسته بودند، مردى وارد شد و به نماز ایستاد، اما رکوع و سجودش را ناقص و سریع انجام داد. پیامبر صلى الله علیه و آله فرمودند: او همچون کلاغ نوکى زد ورفت، اگر او با این نماز از دنیا برود بر دین من نمرده است.

6-دست‏هایتان را بالا ببرید : وقتى این آیه نازل شد: «فَسَبِّحْ بِاسْمِ رَبِّکَ الْعَظیمِ» (واقعه/ 74) پیغمبر فرمود: این را در رکوع قرار دهید، فلذا در رکوع مى‏گوییم: «سُبْحَانَ رَبِّىَ الْعَظِیمِ وَ بِحَمْدِهِ» ادب رکوع این است که وقتى شما مى‏خواهید رکوع انجام دهید، قبل از رکوع‏ دست‏هایتان را بالا ببرید

7-خدایا حاضر م در راه تو  گردن دهم. در کتاب اسرار الصلوه نوشته شده است، معناى این نوع رکوع این است که خدایا حاضر هستم گردنم را در راه تو بدهم. در رکوع داریم‏ «إِذَا رَکَعَ جَنَّحَ بِیَدَیْهِ» (کافى، ج 3، ص 320)

اللهم صل علی محمد وآل محمد وعجل فرجهم

 7--7هفت آداب : آداب مجاس

1-دورى از سخن و مجلس باطل‏.. از دیدگاه اسلام، آهنگ‏هایى که متناسب با مجالس فسق و فجور و گناه باشد و قواى شهوانى را تحریک نماید، حرام است، ولى اگر آهنگى مفاسد فوق را نداشت، مشهور فقها مى‏گویند: شنیدن آن مجاز است.امام باقر علیه السلام فرمود: غنا، از جمله گناهانى است که خداوند براى آن وعده‏ى آتش داده است، سپس این آیه را تلاوت فرمود: وَ مِنَ النَّاسِ مَنْ یَشْتَرِی لَهْوَ الْحَدِیثِ‏ ....

2-غنا، از گناهان کبیره است، زیرا گناه کبیره به گناهى گفته مى‏شود که در قرآن به آن وعده‏ى عذاب داده شده است.در سوره‏ى حج مى‏خوانیم: «وَ اجْتَنِبُوا قَوْلَ الزُّورِ»  از سخن باطل دورى کنید. امام صادق علیه السلام فرمود: «مراد از «قول زور» آوازه خوانى و غناست».

3- غنا فقر و بدبختى آورد: مى‏باشد.از امام صادق و امام رضا علیهم السلام نیز نقل شده که یکى از مصادیق «لهو الحدیث» در سوره‏ى لقمان، غنا مى‏باشد. در روایات مى‏خوانیم: غنا، روح نفاق را پرورش مى‏دهد و فقر و بدبختى مى‏آورد.* زنان آوازه‏خوان و کسى که به آنها مزد مى‏دهد و کسى که آن پول را مصرف مى‏کند، مورد لعنت قرار گرفته‏اند، همان گونه که آموزش زنان خواننده حرام است.* خانه‏اى که در آن غنا باشد، از مرگ و مصیبت دردناک در امان نیست، دعا در آن به اجابت نمى‏رسد و فرشتگان وارد آن نمى‏شوند..

4- شراب . حرمت نشستن در مجلس شراب . یکی از افسران ارتش منصور دوانیقی به مناسبت ختنه فرزند خود مهمانی گرفت عده ای را دعوت کرد و از جمله مهمانها امام صادق (ع) بود، در کنار سفره یکی از مهمانها آب خواست. پیش خدمت عوض آب شراب به او داد. امام صادق (ع) فورا از وسط مجلس پاشد. علت را پرسیدند، فرمود: جدم پیغمبراکرم (ص) فرمود:نشستن در مجلسی که خمر است حرام است.قَالَ الْبَاقِرُ (ع): لَعَنَ رَسُولُ اللَّهِ (ص) فِی الْخَمْرِ عَشَرَةً غَارِسَهَا وَ حَارِسَهَا وَ بَائِعَهَا وَ مُشْتَرِیَهَا وَ شَارِبَهَا وَ الاکِلَ ثَمَنَهَا وَ عَاصِرَهَا وَ حَامِلَهَا وَ الْمَحْمُولَةَ إِلَیْهِ وَ سَاقِیَهَا کافی، ج 6، ص 429. (البته کسی که از اول درخت را برای قصد شراب سازی می‏کارد)

 3 -وَ إِذا رَأَیْتَ الَّذِینَ یَخُوضُونَ فِی آیاتِنا فَأَعْرِضْ عَنْهُمْ حَتّی یَخُوضُوا فِی حَدِیثٍ غَیْرِهِ وَ إِمّا یُنْسِیَنَّکَ الشَّیْطانُ فَلا تَقْعُدْ بَعْدَ الذِّکْری مَعَ الْقَوْمِ الظّالِمِینَ‏ انعام/ 68... خطاب به رسول خدا صلى الله علیه و آله مى‏فرماید: اگر دیدى کسانى در آیات ما یاوه سرایى مى‏کنند. از آنان اعراض کن تا موضوع بحث آنان عوض شود. غیرت و تعصّب دینى خود نسبت به مقدّسات را به دشمنان نشان دهید. «إِذا رَأَیْتَ‏ الَّذِینَ‏ یَخُوضُونَ‏ فِی‏ آیاتِنا» اعراض از بدى‏ها ومبارزه‏ى منفى با زشتکاران، یکى از شیوه‏هاى نهى از منکر است. «فَأَعْرِضْ‏ عَنْهُمْ‏»

4-  گشودن جا براى حضور دیگران در مجلس‏: جا بدهید جا مى‏دهند قرآن مى‏گوید که‏ «إِذا قیلَ لَکُمْ تَفَسَّحُوا فِى الْمَجالِسِ فَافْسَحُوا» (مجادله/ 11) اگر کسى وارد اتاق شد با چشمهایش دنبال جا مى‏گردد فورى جایش بدهید بعد مى‏گوید جا دادى‏ «یَفْسَحِ اللَّهُ لَکُم» خداوند به تو جا مى‏دهد نمى‏گوید تو در مکان جایش مى‏دهى نمى‏گوید: «یفسح الله فى المجالس» «تفسحوا فى المجالس» یعنى تو جلسه مکان به او بده اما در جواب نمى‏گوید اگر تو به او مکان دادى خدا به تو مکان مى‏دهد مى‏گوید تو به او گشایش مکانى دادى خدا از هر جهت به تو گشایش مى‏دهد گشایش فکرى مى‏دهد یک چیزى را که تا بحال نمى‏فهمیدى فهمیدى گشایش الهامى مى‏دهد گاهى وقتها توى بن بست نمى‏دانى چه کنى خدا گشایش مى‏دهد یک چیزى را به ذهنت مى‏اندازد راه در رو گشایش فکرى گشایش علمى دنبال یک رفیق خوب مى‏گشتى مى‏گوید یک خورده جا بده یک خورده .

5. المجالس بالامانة : قَالَ رَسُولُ اللَّهِ (ص): الْمَجَالِسُ بِالامَانَةِ إِلا ثَلاثَةَ مَجَالِسَ مَجْلِسٌ سُفِکَ فِیهِ دَمٌ حَرَامٌ أَوْ مَجْلِسٌ اسْتُحِلَّ فِیهِ فَرْجٌ حَرَامٌ أَوْ مَجْلِسٌ یُسْتَحَلُّ فِیهِ مَالٌ حَرَامٌ بِغَیْرِ حَقِّهِ‏ أمالی طوسی، ص 53. قَالَ رَسُولُ اللَّهِ (ص): إنما یتجالس المتجالسان بأمانة الله فلا یحل لاحدهما أن یفشی علی أخیه ما یکره‏ مجموعه‏ورام، ج 1، ص 98. عَنْ رَسُولِ اللَّهِ (ص): أَنَّهُ خَرَجَ عَلَی أَصْحَابِهِ فَقَالَ: ارْتَعُوا فِی رِیَاضِ الْجَنَّةِ. قَالُوا: یَا رَسُولَ اللَّهِ! وَ مَا رِیَاضُ الْجَنَّةِ؟ قَالَ مَجَالِسُ الذِّکْرِ عده‏الداعی، ص 253.قَالَ رَسُولُ اللَّهِ (ص): مَا قَعَدَ عِدَّةٌ مِنْ أَهْلِ الارْضِ یَذْکُرُونَ اللَّهَ عَزَّ وَ جَلَّ إِلا قَعَدَ مَعَهُمْ عِدَّةٌ مِنَ الْمَلائِکَةِ مکارم‏الاخلاق، ص 312.

6- من نجالس‏ : قَالَ رَسُولُ اللَّهِ (ص): قَالَتِ الْحَوَارِیُّونَ لِعِیسَی: یَا رُوحَ اللَّهِ! مَنْ نُجَالِسُ؟ قَالَ: مَنْ یُذَکِّرُکُمُ اللَّهَ رُویَتُهُ وَ یَزِیدُ فِی عِلْمِکُمْ مَنْطِقُهُ وَ یُرَغِّبُکُمْ فِی الاخِرَةِ عَمَلُهُ‏ کافی، ج 1، ص 39. 3 قَالَ عَلِیُّ بْنُ الْحُسَیْنِ (ع): لعلک فقدتنی من مجالس العلماء فخذلتنی أو لعلک رأیتنی فی الغافلین فمن رحمتک آیستنی أو لعلک رأیتنی آلف مجالس البطالین فبینی و بینهم خلیتنی‏ مصباح‏المتهجد، ص 587. 4 قَالَ لُقْمَانُ لابْنِهِ:" یَا بُنَیَّ جالس العلماء و زاحمهم برکبتک فإن الله عز و جل یحیی القلوب بنور الحکمة کما یحیی الارض بوابل السماء" روضه‏الواعظین، ج 1، ص 11

7- حَقُّ جَلِیسِکَ : قَالَ عَلِیُّ بْنُ الْحُسَیْنِ (ع): أَمَّا حَقُّ جَلِیسِکَ فَأَنْ تُلِینَ لَهُ جَانِبَکَ وَ تُنْصِفَهُ فِی مُجَازَاةِ اللَّفْظِ وَ لا تَقُومَ مِنْ مَجْلِسِکَ إِلا بِإِذْنِهِ وَ مَنْ تَجْلِسُ إِلَیْهِ یَجُوزُ لَهُ الْقِیَامُ عَنْکَ بِغَیْرِ إِذْنِکَ وَ تَنْسَی زَلاتِهِ وَ تَحْفَظَ خَیْرَاتِهِ وَ لا تُسْمِعَهُ إِلا خَیْراً من‏لایحضره‏الفقیه، ج 2، ص 623.

اللهم صل علی محمد وآل محمد وعجل فرجهم

8--7هفت آداب : خمس و زکات

آداب پرداخت خمس شبیه آداب پرداخت زکات است، ولى چون خمس حقّ رسول خدا و امام است، و به تعبیر روایات پولى است که براى کمک به راه خدا، دین خدا و عزّت اولیاى خدا قرار داده شده، باید در پرداخت آن کرامت بیشترى از خود نشان داد و به نکات ذیل توجّه نمود:

1- بدانیم که مال از خداوند است، «مال اللّه» « نور/ 33»، و به ما روزى کرده است، «رزقکم اللّه» « یس/ 47»، پس بخشى از آن را به راحتى براى خدا بدهیم. آرى، اگر کسى مال و ثروت را نتیجه تدبیر و قدرت و تخصّص خود بداند، تفکّر قارونى دارد. او بود که مى‏گفت: سرمایه من محصول علم و تخصّص‏ من است. «انّما اوتیتُه على علم عندى» « قصص / 78»

2- گمان نکنیم که خدا و رسول محتاج ما هستند. امام صادق علیه السلام مى‏فرمود: من از گرفتن خمس شما هدفى جز پاک کردن شما و مالتان ندارم. «ما ارید بذلک الا ان تطهروا» « وسائل، ج 9، ص 484» و در حدیثى دیگر فرمود: «مَن زَعم ان الامام یحتاج الى ما فى ایدى الناس فهو کافر و انما الناس یحتاجون ان یقبل منهم الامام» «کافى، ج 1، ص/ 537» هر کس گمان کند که امام محتاج اوست، کافر است. این مردمند که به قبول کردن امام نیازمندند. هنگامى که این آیه نازل شد: «مَن ذا الّذى یقرض اللّه قرضاً حسناً» «4» کیست به خدا قرض بدهد؛ بعضى از یهودیان گفتند، خدا فقیر است و ما اغنیاء و به همین دلیل او از ما قرض خواسته است. « آل‏عمران /181»حضرت على علیه السلام در نهج‏البلاغه مى‏فرماید: خدایى از شما قرض خواسته که خزائن آسمانها و زمین به دست اوست. بنابراین درخواست قرض الهى یک نوع دعوت به حمایت از مستضعفین و آزمایش مردم است.

3- با اشتیاق و رغبت بپردازیم. قرآن از کسانى که مال خود را با اکراه مى‏پردازند، به شدّت انتقاد کرده و مى‏فرماید: «و لاینفقون الا و هم کارهون» « توبه/ 54»

4- گرفتار غرور نشویم. قرآن از کسانى ستایش مى‏کند که هم با میل و رغبت مال خود را مى‏دهند و در عین حال نگران نپذیرفتن آن نیز هستند. «و الّذین یؤتون ما آتوا و قلوبهم وجلة أنّهم الى ربّهم راجعون» «قصص/ 78»

5- بر گیرنده منّت نگذاریم : زیرا که منّت ، پاداش پرداخت را از بین مى‏برد. منّت گذاری‏ قَالَ أَمِیرُ الْمُومِنِینَ (ع): شر النوال ما تقدمه المطل و تعقبه المن‏ غررالحکم، ص 389بدترین احسان آن است که اوّل آن طفره و آخرش منّت باشد.

6- در پرداخت عجله کنیم : زیرا عجله در کار خیر یک ارزش است و چه خیرى بهتر از حمایت مکتب اهل بیت و کمک به فقرا از ذریّه پیامبر. مؤمن عملش سنت حسنه است و در کار خیرش قاطعیت و عجله دارد : وَ سارِعُوا إِلى‏ مَغْفِرَةٍ مِنْ رَبِّکُمْ وَ جَنَّةٍ عَرْضُهَا السَّماواتُ وَ الْأَرْضُ أُعِدَّتْ لِلْمُتَّقِین‏ (آل عمران/ 133)

7- کار خود را بزرگ نپنداریم، انسان اگر توجّهى به جهان هستى و عظمت قدرت الهى و ضعف‏هاى خود کند، هرگز دچار بزرگ بینى خود و کار خود نمى‏شود. امام سجاد علیه السلام در پاسخ کسانى که به کثرت عبادت او انتقاد داشتند، مى‏فرمود: عبادت من کجا و عبادت جدّم علىّ بن ابیطالب علیهما السلام کجا؟ و پیامبر صلى الله علیه و آله مى‏فرمود: «ما عبدناک حقّ عبادتک و ما عرفناک حقّ معرفتک» «وسائل، ج 9، ص 484» هنگام حساب سال، مال خود را با دقّت حساب کنیم.

اللهم صل علی محمد وآل محمد وعجل فرجهم

9--7هفت آداب : نگاه و آداب نگاه کردن‏ قُل لّلْمُؤْمِنِینَ یَغُضُّواْ مِنْ أَبْصَارِهِمْ وَیَحْفَظُواْ فُرُوجَهُمْ ذلِکَ أَزْکَى‏ لَهُمْ إِنَّ اللَّهَ خَبِیرٌ بِمَا یَصْنَعُونَ‏ (نور، 30) به مردان مؤمن بگو: از بعضى نگاه‏هاى خود (نگاه‏هاى غیر مجاز) چشم‏پوشى کنند و دامن خود را حفظ نمایند. این براى پاکتر ماندن آنان بهتر است. خداوند به آنچه انجام مى‏دهند آگاه است.

1-* ادامه‏ى نگاه اشکال دارد؛: حضرت على علیه السلام فرمود: «لکم اوّل نَظَرة الى المرئة فلاتتّبعوها بنَظرة اخرى واحذروا الفتنة» نگاه اوّل مانعى ندارد؛ ولى ادامه‏ى نگاه اشکال دارد؛ زیرا سبب فتنه مى‏شود. «تفسیر کنزالدقائق.»

2-* چشمى که از گناه بسته شود : در حدیثى مى‏خوانیم: تمام چشم‏ها در قیامت گریان است مگر سه چشم: چشمى که از ترس خدا بگرید و چشمى که از گناه بسته شود و چشمى که در راه خدا بیدار بماند. «تفسیر کنزالدقائق.» * حضرت عیسى علیه السلام فرمود: از نگاه به نامحرم بپرهیزید که بذر شهوت را در دل مى‏نشاند و همین براى دچار شدن انسان به فتنه کافى است. «تفسیر روح‏البیان.»

3- ترک چشم چرانى و مردم آزارى، * در «صحیح بخارى» مى‏خوانیم که پیامبراکرم صلى الله علیه و آله فرمودند: جلو راه مردم ننشینید. مردم گفتند: ما ناچاریم از نشستن. فرمود: پس حقّ آن را ادا کنید. پرسیدند: حقّ آن چیست؟ فرمود: «غَضّ البَصر و کَفّ الاذى و رَدّ السلام والامر بالمعروف و النهى عن المنکر» ترک چشم چرانى و مردم آزارى، جواب دادن به سلام دیگران، امر به معروف و نهى از منکر.

4-* چشم‏ پوشى بهترین راه : حضرت على علیه السلام فرمود: «العَین رائِدُ القلب‏» چشم، دل را به دنبال خودمى‏کشد. «العَین مَصائد الشیطان‏» چشم، قلّاب شیطان و چشم‏ پوشى بهترین راه دورى از شهوات است. «غررالحکم.»

5- تیرى از تیرهاى مسموم شیطان :* پیامبراکرم صلى الله علیه و آله فرمود: «النَظَر سَهْم مسموم مِن سهام ابلیس فمَن تَرکَها خَوفاً من اللّه اعطاه اللّه ایماناً یَجِد حلاوة فى قلبه» «بحار، ج 104، ص 38.» نگاه بد تیرى از تیرهاى مسموم شیطان است که هر کس از ترس خدا چشم خود را فروبندد خداوند به او ایمانى مى‏دهد که از درون خویش شیرینى و مزه‏ى‏ آن را احساس مى‏کند.

6- * چشم او پر از آتش : پیامبر اکرم صلى الله علیه و آله فرمود: هرکس چشم خود را از حرام پر کند، در قیامت چشم او از آتش پر خواهد شد مگر اینکه توبه کند. «بحار، 76، ص 336.»

7-* نگاه مجاز : امام صادق علیه السلام درباره‏ى نگاه مجاز به زن نامحرم فرمود: «الوَجه والکَفّین والقَدمَین‏» یعنى نگاه به صورت و کف دست‏ها و روى پاها جایز است، (لکن بدون شهوت). «تفسیر کنزالدقائق‏»

اللهم صل علی محمد وآل محمد وعجل فرجهم

10--7هفت آداب :12و11و10 سه هفت آداب  مدیریت اسلامى‏ : فَتَبَسَّمَ ضَاحِکاً مّن قَوْلِهَا وَقَالَ رَبّ أَوْزِعْنِى أَنْ أَشْکُرَ نِعْمَتَکَ الَّتِى أَنْعَمْتَ عَلَىَّ وَ عَلَى‏ وَالِدَىَّ وَ أَنْ أَعْمَلَ صَالِحاً تَرْضَاهُ وَ أَدْخِلْنِى بِرَحْمَتِکَ فِى عِبَادِکَ الصَّالِحِینَ‏ (نمل، 19) پس (سلیمان) از سخن این مورچه با تبسّمى خندان شد و گفت: پروردگارا! به من الهام کن (و توفیق ده) که نعمتى که به من و به والدینم بخشیده‏اى شکر کنم و عمل صالحى که آن را مى‏پسندى انجام دهم و در سایه‏ى رحمت خود، مرا در زمره‏ى بندگان شایسته‏ات وارد کن.

1. سعه‏ى صدرمدیر : یکى از اصول و شرایط رهبرى و مدیریّت، سعه‏ى صدر است. حضرت سلیمان جمله‏ى «لایشعرون‏» را آن هم از مورچه‏اى مى‏شنود، ولى به روى خود نمى‏آورد و لبخند مى‏زند. «فتبسّم»

2. استقبال خرف حق مدیر: انتقاد وحرف حقّ را از هر کس بشنوید و از آن استقبال کنید. (سلیمان سخن مورچه را پسندید) «فتبسّم» انتقادپذیرى، یک ارزش است.

3. وجود  تعادل درمدیر: خداوند اولیاى خود را تحت تربیت مخصوص خود قرار مى‏دهد. «و هم لایشعرون- فتبسّم» خداوند، سلیمان را با آن مقام و سلطنتش گرفتار حرف یک مورچه مى‏کند تا بدین وسیله در وجود او تعادل برقرار کند.

4. عدالت ، امید مدیر: زمانى باید شاد و خندان باشیم که حتّى مورچه‏ها به عدالت ما امیدوار باشند. «و هم لایشعرون- فتبسّم»

5.  تبسّم بله قهقهه نه مدیر: خنده‏ى انبیا، تبسّم است نه قهقهه. سلیمان در حالى که خنده‏اش گرفته بود، تبسّم کرد.«فتبسّم ضاحکا»

6. توجه به زیر دستان مدیر: سلیمان سخنان مورچه را فهمید و به زیردستان خود توجّه کرد. «من قولها»

7.  دعا در اوج غدرت مدیر: دعا، مخصوص هنگام اضطرار نیست؛ انبیا در اوج عظمت و قدرت دعا مى‏کردند.«ربّ»

8. توفیق شکرگزارى مدیر : توفیق شکرگزارى را از خدا بخواهیم. «ربّ اوزعنى أن اشکر»

9. عمل صالح وخدا پسند مدیر: انسان در برابر نعمت‏هایى که تاکنون به او رسیده باید شکر کند و در برابر مسئولیّت آینده باید به فکر عمل صالح و جلب رضاى خداوند و ملحق شدن به نیکان باشد. «اشکر- اعمل صالحا ...»

10. شکر گذاری فرزندان مدیر : فرزندان، هم باید در مقابل نعمت‏هایى که خداوند به آنان داده شکر کنند و هم در مقابل نعمت‏هایى که به والدین آنان داده است. «علىّ و على والدىّ»

11. استفاده‏ى صحیح مدیر از نعمت‏ها : شکر خدا تنها با زبان نیست، عمل صالح و استفاده‏ى صحیح از نعمت‏ها نیز شکر الهى است. «اشکر ... اعمل صالحا»

12. مدیر دنبال لذّت:  سلیمان با آن که لشکریان فراوان و حاکمیّت قوى دارد و زبان حیوانات را نیز مى‏داند، باز به فکر عمل صالح است، نه به دنبال لذّت و توسعه‏ى قدرت و افتخار. «اعمل صالحا»

13. مدیر کار خوب لازم :  دعا وتلاش حاکمان باید براى انجام کار خوب باشد. «اعمل صالحا»

14. مدیر و کار خدا پسند : کار و تلاش، به شرطى نیک است که خداپسند باشد. «صالحاً ترضاه»

15. کارنیکوی مدیر : کار نیکى ارزش دارد که رضاى خدا را جلب کند، نه فقط رضاى مردم را. «صالحاً ترضاه»

16. مدیر و عالی ترین مقصد : عالى‏ترین مقصد در حکومت صالحان، رضاى خداوند است. «ترضاه»

17. مدیر و امدادهای الهی : انبیا نیز به امداد الهى نیاز دارند. «اوزعنى ... ادخلنى»

18. ارزش مدیر در جامعه :  زندگى در جامعه صالح ارزش است، نه زندگى در میان مردم ناصالح، آن هم به خاطر رفاه یا درآمد و لذّت. «ادخلنى ... فى عبادک الصالحین»

19. مدیر ودعا : برخوردارى از امکانات، و قدرت امروز خود را نشانه‏ى رسیدن به رحمت الهى ندانید و براى رشد و تعالى خود دعا کنید. «و ادخلنى»

20. مدیر ورحمت الهی : امکانات انسان، نتیجه کار او نیست؛ بلکه از رحمت الهى سرچشمه مى‏گیرد. «برحمتک»

21. مدیر با مردم  و تو سل به حضرت پرودگار : هرکس، در هر شرایطى باید به رحمت الهى متوسّل شود، حتّى پیامبران. «برحمتک»  تکروى، ممنوع. «و ادخلنى برحمتک فى عبادک الصالحین»

اللهم صل علی محمد وآل محمد وعجل فرجهم

  • حسین صفرزاده