پردازش اربعین حسینی

حسینُ منی و انا من حسینی

پردازش اربعین حسینی

حسینُ منی و انا من حسینی

پردازش اربعین حسینی

در این صفحه مطالب گردآوری شده توسط حسین صفرزاده به اشتراک گذاشته می شود

آخرین مطالب
پربیننده ترین مطالب
نویسندگان

۶۸ مطلب در آبان ۱۴۰۰ ثبت شده است

۱۵
آبان

​​​​​​

بسم الله الرحمن الرحیم

اللهم صل علی محمد و آل محمد وعجل قرجهم

علماء مدفون در صن و سرای حضرت مولی موحدین اسد الله الغالب امیرامومنین علی بن ابیطالب علیه السلام

  1. http://www.shia-news.com/files/fa/news/1390/5/24/10036_593.jpg​​​شیخ محمد حسین غروی اصفهانی (کمپانی)(۱۲۹۶ ق ـ ۱۳۶۱ ق) شیخ محمد حسین فرزند حاج محمد حسن اصفهانی، در ۱۳۶۱ق از دنیا رفت و در ایوان حرم در اطاق کوچکی، بین مناره شمالی و مقبره علامه حلی، به خاک سپرده شد. کمپانی دارای تألیفات بسیار در فقه و اصول و شاگرد آخوند خراسانی بود.
  2. http://www.blogfa.com/photo/m/moghadaseardebili.jpg مقدس اردبیلی، در اتاقى که در ایوان طلا و جنب گلدسته جنوبى واقع شده. وی در زهد و تقوا به درجه‏ای رسید که به «مقدس» شهرت یافت و در تحقیق و ژرف‏نگری علمی به اندازه‏ای تبحر داشت که به «محقق» معروف شد. تشرف مقدس اردبیلی -ره- یکی از کسانی که خدمت حضرت امام زمان ارواحنافداه شرفیاب شده مقدس اردبیلی (ره) است.ی کی از شاگردان خاص مقدس اردبیلی میگوید: یکی از شبها در صحن مطهر امیر مؤمنان علی علیه السّلام در حالی که شب از نیمه گذشته بود، خسته از مطالعات علمی قدم میزدم. ناگهان در آن فضای نورانی، شیخ جلیل القدری را دیدم که به سوی حرم حضرت امیرالمؤمنین روان است. در حالی که تمام درهای حرم مطهر قفل بود.با کنجکاوی او را تعقیب کردم. دیدم او چون به در حرم نزدیک شد، قفلها باز و در حرم گشوده شد.او به هر دری که دست می گذاشت باز می شد،تا اینکه با کمال وقار و سنگینی کنار حرم مطهر حضرت امیرمؤمنان ایستاد وسلام کرد ومن جواب سلام او را شنیدم، سپس با همان صاحب صدا شروع به صحبت کرد.هنوز از آن گفتگو چیزی نگذشته بود، که آن مرد خارج شد.من نیز او را تعقیب کردم تا اینکه از شهر بیرون رفت و به سوی مسجد کوفه سرازیر شد. من از روی کنجکاوی او را دنبال کردم تا به مسجد رسید و داخل محراب شد،سپس با کسی به گفتگو نشست.سخنانش که به اتمام رسید از مسجد خارج وبه سوی شهر سرازیز شد.نزدیک دروازه نجف که رسید تازه سپیده صبح دمیده بود و خفتگان آرام آرام سر از بستر بر می داشتند وآماده نیایش صبحگاهی می شدند.ناگهان در طول راه عطسه ای به من دست داد که نتوانستم جلوی آن را بگیرم. آن مرد متوجه من شد و برگشت، چون به چهره اش نگریستم دیدم استادم مقدس اردبیلی است.پس از سلام و اظهار ادب، به استادم عرض کردم که من از لحظه‏‏ ورود به حرم امیر مؤمنان تاکنون همراه شما بودم،لطفاً بفرمائید که در حرم مطهر ودر محراب مسجد کوفه با چه کسی سخن می گفتید؟مقدس اردبیلی (ره) ابتدا از من قول گرفت که این راز را تا زمانی که ایشان در قید حیات است فاش نکنم، سپس مقدس اردبیلی فرمود:فرزندم ؛ گاهی حل مسائل برای من دشوار می شود و از حل آن عاجز می شوم، خدمت علی بن ابیطالب شرفیاب شده و جواب آن را می گیرم امّا شب گذشته حضرت امیرمؤمنان علیه السّلام مرا به سوی حضرت صاحب الامر(عج) راهنمایی کرد و فرمود: مقدس اردبیلی فرزندم مهدی (عج) در مسجد کوفه است، نزد او برو و مسائلت را از او فراگیر.من به امر آن حضرت داخلی مسجد کوفه شدم و از حضرت سؤال کردم
  3.  شیخ مرتضی انصاری، درون اتاقى است که در سمت غرب راهرو و دالان باب القبله قرار دارد. تولد و کودکی او در ۱۸ ذیحجه سال3 ۱۲۱۴، در روز غدیر، در دزفول به دنیا آمد. والدینش به مناسبت روز تولد، او را مرتضی نامیدند.[۱] از دوران کودکی قرآن و معارف اسلامی را فراگرفت. پس از خواندن قرآن و ادبیات عرب به خواندن فقه و اصول پرداخت و در این دو رشته، در جوانی به درجه اجتهاد رسید. نسب شیخ مرتضی انصاری به جابر بن عبدالله انصاری، از صحابه محمد، پیامبر اسلام می‌رسد. شیخ مرتضی فرزند محمد امین بن شمس الدین بن احمد بن نورالدین بن محمد صادق شوشتری است.[۳] پدرش شیخ محمد امین (متوفی ۱۲۴۸) از مبلغین اسلام و مادرش (متوفی ۱۲۷۹) دختر یکی از علمای عصر خود بوده‌اند. در کلیه نسخ خطی به جا مانده از آثارش من‌جمله نسخ خطی موجود در مجلس شورای اسلامی نام وی شیخ مرتضی انصاری شوشتری ذکر شده است. ادعا شده مادر مرتضی انصاری قبل از تولد وی، شبی جعفر صادق را در عالم رویا می‌بیند که قرآنی طلاکاری شده به او داد. معبرین خوابش را و عطای قرآن را به فرزندی صالح و بلندمرتبه تعبیر کردند.[۴] تالیفات: کتاب رسائل.کتاب المکاسب.کتاب الصلاة.کتاب الطهارة.رساله‌ای در تقیه.رساله‌ای در رضاع و نشر. حرمت آن.رساله‌ای در قضا میت.رساله‌ای در مواسعه و مضایقه.رساله‌ای در عدالت.رساله‌ای در مصاهره.رساله‌ای در ملک اقرار.. شیخ انصارى، حجره سمت چپ درب ورودى باب ‏القبله. شیخ مرتضی انصاری(۱۲۱۴ق ـ ۱۲۸۱ ق)
  4. شیخ مرتضی انصاری دزفولی مرجع بزرگ شیعه و شاگرد صاحب جواهر در ۱۲۸۱ق در نجف از دنیا رفت و در دالان باب القبلة در سمت جنوبی صحن مطهر به خاک سپرده شد.
  5. . میرزاى نائینى، دومین مقبره پیش از زاویه جنوبى. زندگینامه میرزاى نائینی و یادی از فضیلت هایشالف - مناجات با خدا: میرزا هنگام مناجات چنان گریه مىکرد که قطرات اشک بر محاسن شریفشان جارى مىشد و در قنوت نماز شب دعاى ابوحمزه ثمالى را مىخواند و در موقع نماز آشکارا رنگ رخسارش زرد مىشد و لرزه بر اندامش مىافتاد. ازاساتید ایشان جهانگیر خان قشقایى (1243 - 1328 ق .) وآخوند خراسانى.. و شاگردان او سید ابوالقاسم خوبى (1317 - 1413 ق ).-سید محمد حسین طباطبایى (1321 - 1402 ق ).-میرزا هاشم آملى (1322 - 1413 ق .) -شیخ محمد رضا طبسى نجفى (1322 - 1405 ق ).
  6. آخوند خراسانی، در مقبره جنوبى واقع در دالان باب الذهب قرار دارد. در نزدیک او مدفن فقیه مشهور میرزا حبیب الله رشتی و سید ابوالحسن اصفهانی واقع است.
  7. آیت الله بهبهانی، قبر او در دومین مقبره پس از دروازه باب السوق به سمت شمال قرار گرفته است.
  8. علاوه بر این بزرگان که داراى مقابر مشهورى هستند، در صحن و حجره هاى اطراف آن نیز گروه زیادى از شخصیت هاى دینى مدفون‏ اند که برخى از آنان عبارتند از آیات عظام: سید محمد سعید حبوبی، شربیانى، میرزا محمد حسن آشتیانی، آیت الله سید ابوالقاسم خویی، آیت الله شاهرودی، حاج آقا حسین قمی، شیخ الشریعه اصفهانى، آیت الله سید شرف الدین عاملی، سید ضیاء الدین عراقی، آیت الله غروی اصفهانی، حاج محمدحسین امین الضرب، محدث نورى، سید ابوالحسن اصفهانی، شیخ عباس قمی و جز این ها.
  9. ابن طاووس(۵۸۹ ـ ۶۶۴ق) رضی الدین علی بن موسی مشهور به ابن طاووس، از عالمان و محدثان شیعی بود و تألیف مشهور اللهوف علی قتلی الطفوف از اوست. جنازه او را پس از فوت به نجف آوردند و در جوار امام علی(علیه السلام) به خاک سپردند. 
  10. شیخ محمد حسن صاحب جواهر(ت۱۲۰۰ق) محله عماره محل دفن یکی از بزرگ ترین و معروف ترین فقیهان شیعه معاصر، یعنی صاحب جواهر است که اثر بزرگ فقهی جواهر الکلام از اوست. آستان او ساختمان مجلل با گنبد بزرگ کاشی کاری شده است و در کنار آن مسجد صاحب جواهر دیده می شود. 
  11. ملا احمد نراقی(۱۱۸۵ ق ـ ۱۲۴۵ ق) ملا احمد نراقی فرزند مهدی، از مراجع شیعه در ابتدای عصر قاجار و استاد شیخ مرتضی بود. او در ۱۲۴۵ ق در نراق از دنیا رفت و در نجف دفن شد. ملا احمد را در صحن مطهر، نزدیک ایوان بزرگی که در ضلع شمالی حرم واقع است، کنار پدرش به خاک سپردند. وی دارای آثار زیادی از جمله معراج السعادة است.
  12. میرزای شیرازی(۱۲۳۰ ق ـ ۱۳۱۲ق) سید محمد حسن فرزند میرزا محمود، شاگرد شیخ مرتضی انصاری، مرجع تقلید شیعه و صاحب فتوای معروف تحریم تنباکو است. وی در ۱۳۱۲ ق در سامراء از دنیا رفت و در مجاورت صحن مطهر امام علی(علیه السلام) در مدرسه ای بیرون از صحن مطهر، قسمت شرقی باب طوسی دفن شد.
  13. میرزا حسین نوری(۱۲۵۴ ق ـ ۱۳۲۰ ق) وی از شاگردان میرزای شیرازی و شیخ مرتضی انصاری و صاحب تألیف معروف مستدرک الوسایل است که در ۱۳۲۰ ق وفات یافت. قبر او در صحن امام، در سومین ایوان شرقی باب القبله، واقع است.
  14. سید اسدالله شفتی(ف۱۲۶۵ق) فرزند محمد باقر شفتی و از عالمان بزرگ اصفهان و شاگرد صاحب جواهر است که در۱۲۹۰ق به هنگام سفر به عتبات، در کرند از دنیا رفت. بدن او را به نجف انتقال دادند و در صحن امام، در اولین مقبره شرقی باب القبله، به خاک سپردند. 
  15. شیخ عباس قمی(ف۱۳۵۹) شیخ عباس محدث قمی، صاحب کتاب های مشهور مفاتیح الجنان و منتهی الآمال و از شاگردان میرزا حسین نوری است. وفات او در ۱۳۵۹ ق اتفاق افتاد و در صحن مطهر امام، در سومین ایوان شرقی باب القبله، کنار میرزا حسین نوری دفن شد.
  16. علامه نائینی(ف ۱۳۵۵ق) میرزا محمد حسین نائینی در ۱۳۵۵ ق در نجف وفات یافت و در صحن، در پنجمین مقبره جنوبی درب بازار، به خاک سپرده شد.۱۳وی عالم و مرجع شیعه و شاگرد میرزای شیرازی بود و در جریان انقلاب مشروطیت از اندیشمندان و متفکران سیاسی معاصر به شمار می رفت که هدایت فکری و عملی انقلاب مشروطه را تا پیروزی آن، همراه آخوند خراسانی، بر عهده داشت. کتاب تنزیه الامه و تنبیه الملهوی حاوی اندیشه های سیاسی او درباره مشروطیت است.
  17. سید ابوالحسن اصفهانی(۱۲۸۴ ق ـ ۱۳۶۵ ق) پس از انقلاب ۱۹۲۰ علما نقش مقابله گرانه با قیمومیت را ادامه دادند و بیعت با ملک فیصل اوّل را رد کردند. کسی که انگلیسی ها او را به عنوان پادشاه عراق تعیین کرده بودند.ملک فیصل، به منظور قانونی جلوه دادن حاکمیت خویش،اعلام برگزاری انتخابات کرد. علما چون می دانستند وی دست نشانده انگلیس است و به منظور تحکیم حکومت خود می خواهد انتخابات برگزار کند، با انتخابات فرمایشی به مخالفت برخاستند. سید ابوالحسن اصفهانی و میرزای نایینی فتوا به حرمت مشارکت در انتخابات مجلس نمایندگان را دادند.[۶]دولت عراق عکس العمل نشان داد و آیت‌الله مهدی خالصی را که انتخابات را تحریم کرده بود، تبعید نمود. در اعتراض به تبعید وی، میرزای نائینی و سید ابوالحسن اصفهانی ومیرزا علی شهرستانی راهی ایران شدند و حکومت عراق نیز با شیوه ناپسندی که حکایت از اخراج و تبعید آنان داشت، با ایشان برخورد کرد؛ ولی از آن جا که تبعید علما به زیان انگلیس و عراق تمام شد، ایادی انگلیس به تلاش برخاستند و برای پایان دادن مسأله تبعید علما به گفتگوهای دیبلماسی پرداختند و مسأله را به پایان بردند و علمای تبعیدی را به نجف بازگرداندند.[۷] سید ابوالحسن اصفهانی از مراجع بزرگ شیعه و از شاگردان سید محمد باقر درچه ای و آخوند کاشی است. او در ۱۳۶۵ ق فوت کرد و در درگاه ورودی دروازه شرقی صحن مطهر دفن شد.
  18. شهادت «مرحوم شهید سیّد حسن» فرزند ارشد و عزیزش (در صفت نماز جماعت واقع در صحن امیرالمومنین‌علیه‌السلام) ظاهر گردید.  فردی به نام شیخ علی قمی به دستور استعمارگران و نوکران بیگانگان ، بین نماز مغرب و عشاء، با چاقو به فرزند عالم و مجتهد آیت الله اصفهانی سید حسن موسوی اصفهانی حمله می‏کند که منجر به شهادت وی می‏شود. در این قضیه، دست آقا سید محمّد پیغمبری، عموی حضرت آیت الله خامنه‏ای، به خاطر ممانعت و جلوگیری از قتل، زخمی می‏شود.
  19. شیخ جعفر شوشتری(۱۲۳۰ق ـ ۱۳۰۳ق)
  20. شیخ جعفر شوشتری یا تستری در ۱۳۰۲ ق از دنیا رفت. قبر او، پشت ساختمان حرم در راهروی سرپوشیده، در اولین حجره سمت راست قرار دارد. شوشتری شاگرد صاحب جواهر و از رجال شناسان معاصر بود و تالیف او درباره رجال شهرت فراوانی دارد.۱۵
  21. آخوند خراسانی(۱۲۵۵ق ـ ۱۳۲۹ق) شیخ محمد کاظم خراسانی مشهور به آخوند خراسانی عالم معاصر از شاگردان شیخ مرتضی انصاری و میرزای شیرازی است. او تألیف گران قدر و مشهوری با عنوان کفایة الاصول دارد که امروزه متن درسی حوزه های علمیه است و فرزندان او به همین سبب فامیل کفایی را برگزیده اند. آخوند خراسانی از رهبران مذهبی و فکری مشروطیت در نجف اشرف بود و همراه علامه نائینی به حمایت از مشروطیت در ایران می پرداخت. وی در ۱۳۲۹ ق وفات یافت در راهروی ورودی صحن مطهر از سمت شرق در مقبره جنوبی آن به خاک سپرده شد. 
  22. سید محمد کاظم یزدی(۱۲۴۷ق ـ ۱۳۲۸ق) سید محمد کاظم طباطبایی، مشهور به یزدی، شاگرد میرزای شیرازی و صاحب کتاب معروف عروة الوثقی است. وفات او در ۱۳۳۷ ق اتفاق افتاد و او را در صحن مطهر در مقبره بزرگی واقع در دومین ایوان غربی باب طوسی دفن کردند. یزدی از هم فکران شیخ فضل الله نوری و از طرف داران تفکر مشروطه مشروعه بود. 
  23. شیخ محمّد جعفر کاشف الغطاء(ف۱۲۲۷ق) در محله عِماره، قبر یکی از فقیهان و بزرگان عرصه علم و سیاست، شیخ جعفر مشهور به کاشف الغطاء، قرار دارد که یکی از شاگردان و مریدان او به نام شیخ اکبر این مقبره را بنا کرد و خود نیز بعدها در همان جا دفن شد. مدرسة المعتمد مشهور به مدرسه کاشف الغطاء از بناهای باقی مانده اوست.
  24. سید ابوالقاسم خویی(۱۳۱۷ ق ـ ۱۴۱۳ ق) قبر سید ابوالقاسم خویی در صحن مطهر، ضلع شرقی، ورودی مسجد الخضراء واقع است.سید ابوالقاسم خویی از عالمان و مراجع تقلید معاصر، شاگرد محمد حسین کمپانی و علامه نائینی بود. وی مدتی رئیس حوزه علمیه نجف بود و برای گسترش حوزه ها و مدرسه های علمی در نقاط مختلف کشورهای اسلامی تلاش زیادی کرد.
  25. ایوان شرقی باب‌القبله[ حسین محدث نوری آرامگاه او در صحن امام، در سومین ایوان شرقی باب‌القبله، واقع است
  26. گلدسته جنوبی[مقدس اردبیلی گلدسته شمالی[ سید مصطفی خمینی شهید سید مصطفی خمینی فرزند امام خمینی (ره) در سال 1309 در قم متولد شد. ایشان دارای استعداد فراوانی بود؛ بطوریکه، در همان سنین جوانی به درجه اجتهاد نائل شد. شهید سیدمصطفی خمینی از سال 1341 که نهضت امام خمینی آغاز شد، همواره در کنار امام و یار و همراه و مشاور حضرت امام بود . ایشان پس از جریان 15 خرداد و نیز بار دیگر پس از تبعید حضرت امام، به علت اقدامات اعتراض‌آمیز خود بر علیه رژیم شاه توسط ساواک دستگیر شد و در نهایت نیز در 13 دی 1343 مأموران رژیم، به خانه او حمله کرده و ایشان را نیز به ترکیه تبعید کردند. ایشان پس از ورود به نجف در کنار برنامه‌های درسی و علمی، مبارزه را در کنار حضرت امام ادامه دادند. در سال 48 به دنبال یک سلسله فعالیت علیه رژیم بعثی عراق، دستگیر و به بغداد منتقل شدند. سرانجام در نیمه شب اول آبان 1356، آیت‌الله سید مصطفی خمینی، به شکل مرموزانه‌ای به شهادت رسید. شهادت ایشان، نهضت اسلامی ایران را جان تازه‌ای بخشید و به شکل انقلابی فراگیر درآمد که پس از 15 ماه منجر به سقوط رژیم پهلوی شد. شاید به همین جهت بود که حضرت امام خمینی (ره)، شهادت ایشان را از الطاف خفیه الهی دانستند.
  27. سرشناسان مدفون در حرم حضرت آدم علیه السلام اب البشر پیامبر اولی العظم
  28. حضرت نوح علیه السلام پیامبر اولی العظم
  29. سید علی حسینی حائری
  30. سید محمود حکیم
  31. شیخ عبدالحسین بغدادی
  32. سید محمود حسینی شاهرودی
  33. نصرالله بنی‌صدر
  34. سید اسماعیل سدهی اصفهانی
  35. سید محسن جلالی حائری
  36. ایوان علما[]ملااحمد نراقی
  37. سید علی داماد
  38. آرامگاه شرابیانی
  39. محمد شرابیانی
  40. حجره‌ها[]ضیاءالدین عراقی...ملا رفیع گیلانی...نورالدین شریعتمدار رفیع
  41. اللهم صل علی محمد و آل محمد وعجل
  • حسین صفرزاده
۱۴
آبان

 

 

 

 

       بسم الله الرحمن الرحیم

       اللهم صل علی محمد وآل محمد وعجل فرجهم

  1. الگو یی خوب : مبعث کمالات پیامبر باقرآن2 -
  2. مبعث: رسول اکرم صلی الله علیه وآله  پیامبرقرآن مجسم پیامبر، قرآن مجسم بود. این کلام را شیعه وسنى از همسر پیامبر، نقل کرده‏اند: «کان خلقه القرآن» (سنن‏النّبى، علّامه 56)
  3. قرآن درقیامت شفیع است: پیامبر اکرم صلى الله علیه و آله نیز فرمود: من اولین شفیع هستم.«انا اوّل شافع» (فضائل الخمسه)
  4. قرآن، براى تمام جهانیان هشدار است: «للعالمین نذیراً» سوره فرقان، آیه 1. در سوره سبأ آیه 28 مى‏خوانیم: «کافّة للناس» پیامبر فرمود: من براى تمام جهانیان فرستاده شدم. «ارسلت الى الخلق کافةّ» فضائل‏الخمسه، ج 1، ص 45..پیامبر نیز: «نذیراً للعالمین»  نهج البلاغه، خطبه 26
  5. قرآن، خیرخواه است: «هو الناصح»  نهج البلاغه، خطبه 176
  6. پیامبرنیز: «فبالغ فى النصیحة»  نهج البلاغه، خطبه 95
  7. قرآن، موعظه است:«موعظة من ربّکم»  سوره یونس، آیه 57
  8. پیامبر نیز مردم را به موعظه دعوت مى‏کند. «و الموعظة الحسنة»  نهج البلاغه، خطبه 109
  9. قرآن، مردم را به بهترین شیوه و استوارترین راهها دعوت مى‏کند: «یهدى للّتى هى اقوم»  سوره اسراء، آیه 9
  10. بهترین راههاى هدایت : حضرت على علیه السلام نیز در مورد پیامبر مى‏فرماید: از راه و رسم پیامبرتان پیروى کنید که بهترین راههاى هدایت است. «و اقتدوا بهدى نبیکم فانه افضل الهدى و استنّوا بسنّته فانّه اهدى السنن» «. نهج البلاغه، خطبه 110
  11. نگاه به قرآن عبادت است: «النظر فى المصحف عبادة». وسائل الشیعه، ج 4، ص 854
  12. پیامبر فرمود: نگاه به من عبادت است. «النظر الّى عبادة». فضائل الخمسه، ج 1، ص 17
  13. قرآن، وسیله‏اى است تا مردم از ظلمات به نور هدایت شوند: «کتاب انزلناه الیک لتخرج الناس من الظلمات الى النور». سوره ابراهیم، آیه 1
  14. پیامبر نیز مبعوث شد تا مردم را از عبادت بت‏هابه عبادت خدا و از اطاعت شیطان به اطاعت خدا رهبرى کند. «. نهج البلاغه، خطبه 147
  15. قرآن، کتاب پیروى است: «هذا کتاب انزلناه مبارک فاتّبعوه». سوره انعام، آیه 155
  16. دستورات پیامبر نیز باید مورد پیروى قرار گیرد. «ما آتاکم الرسول فخذوه». سوره حشر، آیه 7
  17. قرآن، کتاب رحمت است: «نزّلنا علیک الکتاب تبیاناً لکلّ شى‏ء و هدى و رحمة و بشرى للمسلمین» «. سوره نحل، آیه 89
  18. پیامبر نیز پبراى هستى جز رحمت نیست. «و ما ارسلناک الارحمةً للعالمین». سوره انبیاء، آیه 107
  19. تلاوت قرآن و صلوات بر پیامبر هر دو مورد سفارش است. چنانکه امام حسن عسکرى علیه السلام فرمود: «اکثروا ... تلاوة القرآن و الصلاة على النبى»  تحف العقول، ص 488
  20. قرآن، نور است: «و انزلنا الیکم نوراً مبیناً»  سوره نساء، آیه 174
  21. پیامبر نیز نور است: «السلام علیک یا نور اللّه»  موسوعة زیارات المعصومین، ج 1، ص 142
  22. قرآن، بیان است: «هذا بیان للناس». سوره آل عمران، آیه 138
  23. کلام پیامبر نیزبیان است. «کلامه بیان». نهج البلاغه، خطبه 96
  24. قرآن، مبارک است: «کتاب انزلناه الیک مبارک». سوره ص، آیه 29..پیامبر نیز مبارک است: «فصلّ على محمّد ... مفتاح البرکة». صحیفه سجادیه، دعاى دوم‏. صحیفه سجادیه، دعاى 42
  25. قرآن، پرچم نجات است: «عَلم نجاة»  پیامبر نیز پرچم نجات است: «علماً لدلالة علیک» . صحیفه سجادیه، دعاى 42
  26. درباره قرآن، لقب کریم آمده است: «انّه لقرآن کریم». سوره واقعه، آیه 77
  27.  پیامبر نیز معدن کرامت است:«تنشأ فى معادن الکرامة». موسوعة زیارة المعصومین، ج 1، ص 117
  28. باید فرزندان خود را با قرآن گره بزنیم و آنان را با معرفت و اطاعت محمد و آل محمد آشنا کنیم. «ادّبوا اولادکم على ثلاثة خصال: حبّ نبیّکم و حبّ اهل بیته و قرائة القرآن». کنز العمال، حدیث 45409
  29. قرآن سراسر یقین است: «انّه لحق الیقین». سوره حاقّه، آیه 51...رسول خدا نیز به قدرى عبادت خالصانه‏ کرد که به درجه یقین و باور رسید: «و عبدت اللّه مخلصاً حتى اتاک الیقین» . موسوعة زیارة المعصومین، ج 1، ص 95
  30. قرآن شفاست: «و شفاء لمافى الصدور». سوره یونس، آیه 57...پیامبر نیز طبیب است: «طبیب دوّار بطبّه». نهج البلاغه، خطبه 106
  31. براى قرآن صفت روشنگرى آمده است: «و قرآن مبین». سوره حجر، آیه 1..براى پیامبر نیز. «قل انى انا النّذیر المبین». سوره حجر، آیه 89
  32. قرآن عزیز است: «لکتاب عزیز». سوره فصّلت، آیه 41 نهج البلاغه، خطبه 96.. سوره جن، آیه 22..پیامبر نیز مایه عزّت است: «اعزّ به الذلّة» «7»
  33. قرآن مردم را به رشد فرا مى‏خواند: «یهدى الى الرشد»  ..پیامبر نیز مردم را به رشد فرا مى‏خواند: «و هدى الى الرشد»  نهج البلاغه، خطبه 195
  34. قرآن حافظ اصول کتاب‏هاى آسمانى است: «مهیمناً علیه» «. سوره مائده، آیه 48..پیامبر نیز حافظ تمام انبیاى پیشین است: «مهیمناً على المرسلین». نهج البلاغه، خطبه 63
  35. قرآن امام است: «علیکم بالقرآن فاتّخذوه اماماً». نهج الفصاحه، حدیث 1979..پیامبر نیز امام است: «و انا ... امام المتقین». بحارالانوار، ج 9، ص 294
  36. قلبى که در آن قرآن است گرفتار عذاب الهى نمى‏شود: «لایعذب اللّه قلباً وعى القرآن». کنز العمال، حدیث 2400..امتى نیز که در میان آنان پیامبر باشد گرفتار عذاب الهى نمى‏شود: «و ما کان اللّه لیعذبهم و انت فیهم» «. سوره انفال، آیه 33
  37. نه در قرآن انحرافى است: «لم یجعل له عوجاً». سوره کهف، آیه 1نه در پیامبر انحرافى است: «انّک لمن المرسلین على صراط مستقیم»  سوره یس، آیه 4
  38.  
  39. هم قرآن حرف آخر را مى‏زند: «انّه لقول فصل». سوره طارق، آیه 13هم کلام پیامبر آخرین حرف است.«کلامه الفصل» «. نهج البلاغه، خطبه 279
  40. آرى پیامبر خدا صلى الله علیه و آله قرآن مجسم بود و چون پیامبر اکرم صلى الله علیه و آله حضرت على علیه السلام را در آیه مباهله جان خود دانسته است،
  41. پس آن حضرت نیز قرآن مجسم است و اگر در روایات آمده است که نماز بى ولایت على علیه السلام قبول نیست، جاى تعجّب نیست. زیرا در آیه غدیر خم خداوند به پیامبرش خطاب کرد که رسالت بدون ابلاغ ولایت قبول نیست: «یا ایّها الرّسول بلّغ ... و ان لم تفعل فما بلغت رسالته». سوره مائده، آیه 67 اى پیامبر آنچه از طرف پروردگارت به تو نازل شد ابلاغ کن و اگر انجام ندهى رسالت الهى را نرسانده‏اى. آرى رسالت پیامبر نیز بدون ولایت مردود است. سیره پیامبر با نگاهى به قرآن کریم، ص: 15
    1. 17/3/1392جمعه برابر27رجب مبعث رسول اکرم صلی الله علیه وآله روبه روی ایوان طلا کنارقبرحسن علی نخدکی ره .. اللهم صل علی محمد وآل محمد وعجل فرجهم
  • حسین صفرزاده
۱۴
آبان

             بسم الله الرحمن الرحیم

            اللهم صل علی محمد وآل محمد وعجل فرجهم

L         الگو یی خوب : مبعث کمالات پیامبر باقرآن 1-

بسم الله الرحمن الرحیم مبعث: رسول اکرم صلی الله علیه وآله الگو وسیره پیامبربا نگاهی به قرآن کریم.

  1. «لقد کان لکم فى رسول اللّه اسوةٌ حسنة لمن کان یرجوا اللّه و الیوم الآخر»(احزاب/21)

همانا رسول خدا الگویى خوب و نمونه‏اى کامل براى شما، وکسى که به خدا و پاداش او و روز قیامت امیدوارباشد. آیه با کلمه «لقد» شروع شده حرف لام وحرف، قد، معناى قطعاً است یعنى قطعاً و حتماً درالگو بودن او شک نکنید.

  1. شما نمى‏توانید مانند رسول خدا باشید، ولى توانید دررفتار و گفتار و اخلاق او، براى خود الگویى یابید. (احزاب/21)
  2. الگو و اسوه بودن پیامبردرساده زیستى، تشویق به کسب علم، عبادت، استقامت، درگفتاروعمل، مبارزه با ظلم و ستم،
  3. الگو و اسوه بودن پیامبر در نظافت و بوى خوش، مساوات، همسردارى، محبت به کودکان، نظم و انضباط،
  4. الگو و اسوه بودن پیامبر در همه اموراست: در مهربانى با زیردستان، گشاده‏رویى با مردم، مشورت کردن، اخلاص،
  5. پیامبر اکرم صلى الله علیه و آله، قرآن مجسّم‏ در یتیمى خداوند به او مأوا داد: «الم یجدک یتیماً فاوى» (ضحى/6)
  6. سیماى پیامبر اسلام‏ وجود مبارک پیامبر صلی الله علیه وآله : منّتى بود بر بشریّت: «منّ اللّه على المؤمنین» (عمران/164)
  7. سیماى وجود مبارک پیامبر صلی الله علیه وآله : الگوى ابدى بود براى نسل بشر: «فى رسول اللّه اسوة حسنة» (احزاب/21)
  8. کمالات پیامبرپى در پى درقرآن کریم : «شاهداً و مبشراً و نذیراً و داعیاً الى اللّه باذنه و سراجاً منیراً» (احزاب/45)
  9. نزدیکترین فرد هستى به ذات مقدس خداوند، پیامبر اسلام، تنها درباره او این آیه نازل شد:«ثم دنى فتدلّى» ( نجم/8).
  10. پیامبر، در گفتار معصوم است و هرگز از روى هوى و هوس، سخنى نگفته است: «ماینطق عن الهوى» (نجم/ 3).
  11. کلمه «ربّک» بیش از دویست بارآمده، به پیامبراسلام خطاب ‏کند، یعنى شخص پیامبر مورد عنایت ویژه خداوند است.
  12. خداوند به پیامبرش ‏فرماید: من قبله را از بیت المقدّس به کعبه تغییر دادم تا تو راضى شوى«قبلةً ترضاها»(بقره/ 144)
  13. درآینده آن قدربه توعطا کنم که راضى شوى.امیدوار کننده‏ترین آیات قرآن «و لسوف یعطیک ربّک فترضى»(ضحى/5)
  14. برای رضایت هدیه ای ازاشرف معبود به اشرف مخلوق چیزى جز کوثرنمى‏تواند باشد«انّا اعطیناک الکوثر» (کوثر/1)
  15. برای رسالت مهم وشرمردم، خداوند ضامن حفظ رسول اکرم صلى الله علیه وآله شد،«واللّه یعصمک من الناس» (مائده/67)
  16. از حالات مختلف تو آگاهم. براى پذیرش مسئولیت‏هاى سنگین، آمادگى روحى لازم است.«یا ایّها المزّمل»(مزمّل/1)
  17. تمام حالات پیامبر، مورد توجه و عنایت خاص خداوند است براى پذیرش مسئولیت‏ سنگین،«یا ایّها المدّثر»(مدّثر/1)
  18. درقرآن، بارها نام پیامبر در کنار نام خداوند آمده.عزّت، براى خدا و رسول است.«و للّه العزّة و لرسوله»(منافقون/8 )
  19. اطاعت مطلق نسبت به خداوند، پیامبر و اولى الامرنشانه‏ى ایمان واقعى است. «اطیعوا اللّه و اطیعوا الرسول» (محمد/33)
  20. دعوت خدا و رسول واطاعت از فرامین آنان رمز رسیدن به زندگى پاک وطیّب است«استجیبوا لله و للرسول» (الأنفال/ 24)
  21. کسانی درادّعاى دیندارى صادقند که درعین فقرو آوارگى، حامى یاروخدا ورسول باشند.«ینصرون الله و رسوله»(حشر/8)
  22. دورى ازمعصیت وشقاوت واذیت، ملاک سعادت اطاعت خدا و رسول اوست، «ومن یعص الله و رسوله»(نساء/14)
  23. فاطمه پاره تن من وهر کس او را اذیّت کند مرا اذیّت کرده کیفر اذیّت رسول خدا«الذین یؤذون الله و رسوله» (أحزاب/57)
  24. خداوند فرمود ای پیامبرازحرف‏ها وسخنان نارواى مخالفان توآگاهم.«لقد نعلم انک یضیق صدرک بما یقولون» (حجر/97)
  25. اراده کردهام اهل بیت تو را از هرنوع پلیدى و آلودگى پاک نگه دارم.«لیذهب عنکم الرجس اهل البیت» (حجر/97)
  26. خداوند رحمت را بر خود لازم و تورا براى جهانیان مایه رحمت فرستادم.«و ما ارسلناک الّا رحمة للعالمین»(أنبیاء/107)
  27. هرکجا مخالفان به نحوى پیامبر را تضعیف مى‏کردند، خداوند ازاو دفاع مى‏کرد:
  28. گفتند: کسى به او‏آموزد،خداوند درمى‏فرماید: وحى را خداوند قوى قدرت به او آموخت. «علّمه شدید القوى» (نجم /5)
  29. آنجا که مى‏گفتند پیامبر شاعر است، خداوند مى‏فرماید: به او شعر نیاموختیم.«و ما علّمناه الشعر» (یس/69)
  30. آنجا که نسبت جنون مى‏دادند، خداوند فرماید: تودرسایه نعمت الهى مجنون نیستى.«ما انت بنعمة ربک بمجنون»(قلم /2)
  31. آنجا که نسبت ساحر و کاهن مى‏دادند، خداوند این نسبت‏ها را به شدت رد مى‏کرد.
  32. و هرکجا هر نوع تهمت و جسارتى بر پیامبر اسلام وارد مى‏کردند، خداوند با قاطعیت آن را رد مى‏فرمود.
  33. پیامبرجهانى ازعاطفه درامورعادى و پیش پا افتاده چنان مهر و عاطفه نشان ‏دهد که به راستى انسان را مبهوت ‏کند.
  34. پیامبربه هنگام وضو مى‏بیند که گربه‏اى تشنه به آب نگاه مى‏کند، وضو را قطع مى‏کند و آب را نزد گربه مى‏گذارد.
  35. با دشمن محکمتراز کوه و با دوست نرم‏تر از آب؛ درگذشتن ازحق ‏خود، از سرسخت‏ترین دشمن خود به راحتى گذرد،
  36. در مقام اجراى قانون به قدرى قاطع است که سوگند یاد مى‏کند: اگر دخترم هم خلافى کند او را با حدود الهى ادب مى‏کنم.
  37. پیامبر، قرآن مجسم بود. این کلام را شیعه وسنى از همسر پیامبر، نقل کرده‏اند: «کان خلقه القرآن» (سنن‏النّبى، علّامه 56)
  38. /3/1392شنبه برابر28رجب مبعث رسول اکرم صلی الله علیه وآله روبه روی ایوان طلا علی ابن موسی الرضا(ع)
  39. اللهم صل علی محمد وآل محمد وعجل فرجهم
  • حسین صفرزاده
۱۳
آبان
  1. بسم الله الرحمن ارحیم
  2. اللهم صل علی محمد وآل محمد وعجل فرجهم
  3. محاسبه  نفس  با روش پیشگیری از وقوع  جرم  
  4. 1-نکته:آموزه های نمازآرامش و آسایش،انتخاب درست، کوتاهترین راه رسیدن به  هدف.
  5. الَّذینَ آمَنُوا وَ لَمْ یَلْبِسُوا إیمانَهُمْ بِظُلْمٍ أُولئِکَ لَهُمُ الْأَمْنُ وَ هُمْ مُهْتَدُونَ (82الانعام)
  6. آنان که ایمان خالص دارند و آن را با شرک نیامیخته‏اند، امنیت و آسایش دارند و اینان راه پروردگار خویش را یافته‏اند و در جوار او آرامش و امن پیدا مى‏کنند.
  7. هر انسانى طالب آرامش و آسایش است. و براى رسیدن به این هدف دوست دارد کوتاهترین راه را بداند (1)و آن را انتخاب کند. اما راههاى فراوان انحرافى که در طول حیات بشرى به وجود آمده، انتخاب درست را مشکل کرده است و به لحاظ اینکه در اجتماع زندگى مى‏کند و جامعه در پرورش فکرى و روحى فرد مؤثر است و جمع آراء متفاوت افراد و گزینش بهترین رأى کار آسانى نیست، سبب مى‏شود رسیدن به هدف اصلى و یافتن کوتاهترین راه براى وصول به آن ممکن نگردد.کتاب محاسبه نفس یا روش پیشگیرى از وقوع جرم (ترجمه محاسبة النفس)، ص: 9
  8. نماز واصلاح راههاى انحرافى:
  9. اما راههاى فراوان انحرافى که در طول حیات بشرى به وجود آمده، چون با صراط مستقیم ارتباط نداشته وبه نماز پیوند نخورده انتخاب درست را مشکل کرده است.
  10. نمازدر جامعه و پرورش فکرى و روحى فرد مؤثر است،نمازجمع آراء متفاوت افراد رابیک سو گزینش می دهد وبهترین رأى را درکار انسان سبب مى‏شود نماز رسیدن به هدف اصلى و یافتن کوتاهترین راه براى وصول به بوسیله نماز ممکن گردد.
  11. پیام:
  12. نمازصراط مستقیم
  13. راهی که درجوار او آرامش و امن پیدا مى‏کنند.
  14. راهی که هدف هر انسان طالب آرامش و آسایش است.
  15. راهی که درست آن را انتخاب می کند . صراط مستقیم است.
  16. راهی که براى رسیدن به این هدف دوست دارد کوتاهترین راه باشد.
  17. راه صراط مستقیمی که در نماز از خدا می خواهیم.
  18. راه آنان که ایمان خالص دارند، راه آنکه با شرک نیامیخته‏اند،راه امنیت و آسایش ، راه پروردگار خویش ،
  19. 2-نکته:آموزه های نماز به ما خواهد آموخت که انتخاب راه درست مشکل نیست.2
  20. أُولئِکَ عَلَیْهِمْ صَلَواتٌ مِنْ رَبِّهِمْ وَ رَحْمَةٌ وَ أُولئِکَ هُمُ الْمُهْتَدُون البقرة : 157
  21. صلوات و رحمت پروردگارشان بر آنان باد، که هدایت یافتگانند.
  22. به ما خواهد اموخت که نه تنها انتخاب راه درست مشکل نیست بلکه کوتاهترین راه ، وصول به آن ممکن وآسان است.وآن راه کوتاه وآسان راهی است که انبیا واولیاء الهی هدایت وراهنمایی کردند ما را، آن راه صراط مستقیم گویند، که به وسیله نماز به ما آموزش داده اند. پس راهی جز راه نماز کوتاهترین ونزدیکترین برای رسیدن به هدف نمی باشد.بنده خدا از خدا میخواهد: که او را از صراطى (یعنى سبیلى) بصراطى دیگر که ما فوق آنست هدایت کند،و درهر نمازی رطبه ودرجه اش بلاتر رود وبه قرب خدا نزدیک ترشود.
  23. پیام
  24. نمازصراط مستقیم
  25. پنج سوره و هشت آیه کلمه مُهْتَدُونَ درقرآن مجید آمده است. که دلالت دارد دربخشهای اصلی تشکیل دهنده دین مبین اسلام  نقش اساسی وکلیدی نماز دراین آیات مشهود است. خصوصاکلمه اهْدِنَا دراهْدِنَا الصِّرَاطَ الْمُسْتَقِیمَ(6) که درخواست هدایت به راه مستقیم  را از در نماز ازخدا خواستاریم
  26. سوره مبارکه
  27. البقرة : 70و 157 الأنعام : 82 الأعراف : 30 یس : 21 الزخرف : 22 و 37 و 49 کلمه مُهْتَدُونَ آمده.
  28. 3-نکته:آموزه های نماز طرفدارى از حقّ، انگیزه و سوز لازم دارد نه نشان و عنوان.
  29. اتَّبِعُوا مَنْ لا یَسْئَلُکُمْ أَجْراً وَ هُمْ مُهْتَدُونَ (یس21)
  30. از کسانى پیروى کنید که پاداشى از شما نمى‏خواهند و آنان راه یافته‏اند،
  31. این خود نخستین نشانه صدق آنهاست که هیچ منفعت مادى در دعوتشان ندارند، نه از شما مالى مى‏خواهند، و نه جاه و مقام، و نه حتى تشکر و سپاسگزارى، و این همان چیزى است که بارها در آیات قرآن در مورد انبیاى بزرگ به عنوان نشانه‏اى از اخلاص روى آن تکیه شده، تنها در سوره «شعرا» پنج بار جمله «و ما اسئلکم علیه من اجر» تکرار گردیده است. برگزیده تفسیر نمونه، ج‏4، ص: 89
  32. مبلغ
  33. نمازصراط مستقیم
  34. صراط مستقیم راه حق است.براى حمایت از حقّ، مسافت طولانى نباید مانع باشد. 5 طرفدارى از حقّ، انگیزه و سوز لازم دارد نه نشان و عنوان.  حمایت از حقّ، باید با شدّت، سرعت، منطق و عاطفه همراه باشد.  3 امنیّت و هدایت واقعى، در سایه‏ى ایمان و عدالت است. 1 هدایت کار خداست، 7 شکستن سکوت و فریاد زدن در محیطهاى انحرافى، براى حمایت از رهبرى حقّ مورد ستایش خداوند است.اخلاص در تبلیغ، شرط جذب مردم است. حفظ ایمان، مهمتر از خود ایمان است.  ولى گمراهى، به خاطر سوء انتخاب خود ماست. منادیان حقّ نباید از مردم مزدى بخواهند.9 هادیان باید خود مهتدى باشند. 
  35. 4- نکته:آموزه های نماز تشخیص هدف غائى و نهائى حل مشکل اولین کوچه عشق.
  36. وَ إِذا مَسَّ النَّاسَ ضُرٌّ دَعَوْا رَبَّهُمْ مُنِیبِینَ إِلَیْهِ ثُمَّ إِذا أَذاقَهُمْ مِنْهُ رَحْمَةً إِذا فَرِیقٌ مِنْهُمْ بِرَبِّهِمْ یُشْرِکُونَالروم آیه33
  37. و هنگامى که ضرر و سختى دچار مردم شود پروردگار خود را مى‏خوانند، به سوى او توجه و انابه مى‏نمایند. سپس هنگامى که خداوند مهربان از رحمت خود به ایشان مى‏چشاند ناگاه فرقه‏اى از آنان نسبت به پروردگارشان مشرک مى‏گردند
  38. در جهان امروز که به علت اندیشیدن در پدیده‏هاى خلقت، اسرار فراوانى از آنچه در وجود هر آفریده‏اى نهفته است کشف شده است، دانشهاى زیادى بوجود آمده و در نتیجه دانشمندان بسیارى در هر رشته از علوم وجود دارند.
  39. و به لحاظ اینکه هر فردى قادر نیست مثلا فیزیکدان، شیمیدان، روانشناس، روانکاو، ادیب، طبیعیدان، عالم اقتصاد، جامعه‏شناس، سیاستمدار و ... باشد و در عمل هم مشاهده شده است که اکثر همین دانشمندان نیز اولین کوچه عشق را طى نکرده و در خم یک کوچه مانده‏اند. تشخیص هدف غائى و نهائى و رسیدن به آن مشکلتر شده است.
  40. جمع آراء متفاوت افراد و گزینش بهترین رأى کار آسانى نیست، سبب مى‏شود رسیدن به هدف اصلى و یافتن کوتاهترین راه براى وصول به آن ممکن نگردد.کتاب محاسبه نفس یا روش پیشگیرى از وقوع جرم (ترجمه محاسبة النفس)،
  41. اللهم صل علی محمد وآل محمد وعجل فرجهم
  • حسین صفرزاده
۱۲
آبان
  1. بسم الله الرحمن الرحیم

اللهم صل علی محمد وآل محمد وعجل فرجهم

  1. برنامه سمت خدا ..-حجت الاسلام والمسلمین پناهیان -ثمره  عملی ایمان  90-11-12
  2. سوال- ثمره ی عملی ایمان  چیست و چگونه ایمان  می تواند در زندگی روزمره ی ما تأثیر بگذارد؟
  3. پاسخ – اگر انسان به فرد دیگری علاقه داشته باشد، هر لحظه خود را در کنار او احساس می کند حتی اگر با او زندگی نکند.
  4. این مسئله ممکن است در خصوص یک شخص و یا یک وضعیت خاص باشد. حتی ممکن است رسیدن به یک قله و یا یک پیروزی باشد. در این صورت انسان لحظه لحظه ی زندگی خود را با آن پیروزی سپری می کند.
  5. در فیلم ها زیاد دیده ایم که یک نفر به یک آرمان و یا یک شخص علاقه ی زیادی دارد. و این علاقه ی زیاد باعث شده که حس کند هر لحظه با او زندگی می کند و در عمق نگاه او همیشه آن چیز و یا آن شخص حضور داشته باشد.
  6. ایمان یعنی زندگی با خداوند، باعث می شود که خدا اینگونه با انسان همراه شود. پدر و مادرهایی که می خواهند ایمان  را آموزش دهند باید بدانند که چه چیزی را یاد می دهند. ما باید خدا را به گونه ای در باور فرزند خود قرار دهیم که حس کند هر لحظه با خدا زندگی می کند، خدایی که فوق العاده مهربان و قدرتمند بوده و همیشه با ما همراه است.
  7. ایمان  یعنی عدم تنهایی :   مفاهیم دینی کمک کننده است و هم خود آن کلیدی ترین مفهوم است. برای اینکه بفهمیم فرزند ما خوب آموزش دیده یا نه، باید ببینیم هر لحظه با خدا زندگی می کند یا خیر.
  8. مثلاً به فرزند خود بگوییم که تو می توانی تنها در اتاق خود تا صبح بخوابی چون خدا با تو است و تنها نیستی. خدای مهربان تو را همراهی می کند.
  9. ایمان در ادبیات یعنی : ما باید در ادبیات و محاوره ی خود خدا را زیاد حاضر کنیم. دشمنان اهل بیت گاهی از کلمه ی ان شاء الله و لاحول ولاقوه الا بالله استفاده کرده و علیه دین شمشیر می کشیدند.
  10. اثرات بسیار نورانی اذکار: البته به این معنا نیست که این اذکار، کلمات خنثایی هستند بلکه اثرات بسیار نورانی دارند. خصوصاً اگر ما با ادبیات خود این اذکار را به فرزندان خود منتقل کنیم.
  11. ایمان  یعنی عالم محضر خدا : ما باید کاری کنیم که بچه همیشه حضور خدا را در کنار خود حس کند. فوری ترین ثمره ی عملی ایمان  این است که باعث می شود که همیشه انسان با خدا همراه باشد. وقتی انسان ایمان  داشته و با خدا باشد، عالم را محضر خدا می بینید.
  12. ایمان  یعنی در محضر خدا معصیت نکنید.: حضرت امام فرمودند: عالم محضر خدا است در محضر خدا معصیت نکنید. در ارتباط با فرزندان جنبه ی حمایتی خداوند خیلی مهم تراز جنبه ی نظارتی او است.
  13. ایمان  یعنی ما متعلق به خداوند هستیم و هیچگاه ما را رها نمی کند حتی بالای سر ما لحظه ای نمی خوابد، تمام مدتی که ما خوابیده ایم او بالای سر ما بیدار است.
  14. ایمان  یعنی خدا با ماست : اولین کسی که وقتی چشم باز می کنیم با ما حرف می زند خود خداوند است، هیچگاه در زندگی مزاحم ما نمی شود و با آرامش همه چیز ما را تحمل می کند، بسیار صمیمانه ما را نگاه می کند، انسانی که با خدا است هیچگاه تنها، وحشت زده و غمگین نیست. بسیاری از آثار بد روحی در او از بین می رود.
  15. ایمان  ثمره ی روحی عجیبی دارد. ما به عنوان پدر و مادر، معلم و جامعه وظیفه داریم که به زیبایی با خدا بودن را به فرزندان منتقل کنیم. البته نه با شعار بلکه با عمل. مثلاً وقتی که کودک دروغ گفت به او بگوییم که حتی اگر دیگران متوجه دروغ تو نشوند، بازهم دل خداوند از این کار تو می شکند. یعنی در هرکاری خدا را حاضر کنیم.
  16. ایمان یعنی  قوی تر از وجدان  : به کودک نگوییم که وجدان تو ناراحت می شود. چون ایمان  قوی تر از وجدان است. برخی از افراد هنگام گناه دچار عذاب وجدان می شوند. ولی اگ کسی دچار عذاب ایمان  شد، برجسته تر بوده و شخصیت بزرگتری دارد. ایمان  انسان را بیشتر از بدی ها نگاه می دارد. چون وجدان قدرت زیادی ندارد.
  17. ایمان  یعنی با خدا بودن :  ثمره ی عملی به پسر و دختر خود بگوییم که شما دیگر تنها نیستید. اگر یک پدر و مادری در حال از دنیا رفتن باشند، به فرزند خود می گویند که تو تنها نیستی، خدا با تو است، من تو را به خدا می سپارم، این سپردن به خدا باید در هر لحظه اتفاق بیفتد. این مسئله زندگی را شیرین تر می کند.
  18. ایمان یعنی همه خوبی ها : اینکه ما باید به چه چیزهایی ایمان  بیاوریم، فهرست بسیار طولانی دارد. در یک تقسیم بندی کلی می توان گفت که ایمان  به خدا، ایمان  به خوبان عالم، ایمان  به باطن این افراد که دارای فضیلت های بسیار برجسته ای هستند  و ایمان  به آخرت. این سه مورد، باور کلیدی هستند.
  19. عجیب ترین ایمان : اینکه ما یک حیات دیگر داریم و در این حیات زندگی جاودانه خواهیم داشت. ایمان  به وجود مقدس آقا امام زمان (عج) یکی از عجیب ترین ایمان  هایی است که از ما خواسته شده است. امام حسن عسگری (ع) حدود شش سال امامت کردند. در جوانی و در سن بیست و نه سالگی به شهادت رسیدند. در این دوران تنها یک بار ازدواج کردند و یک فرزند هم داشتند. تنها فرزند ایشان حضرت امام زمان (ع) هستند. در همین مدت کوتاه از عمر شریف خود چهار بار زندان رفتند. دشمنان نتوانستند ایشان را تحمل کنند و در نهایت به شهادت رسیدند.
  20. ایمان یعنی فضایل امامی : امام حسن عسگری (ع) در حالی شیعیان را رها کردند که احساس می کردند شیعه به یک بلوغ رسیده است. یعنی شیعه می تواند به فضایل امامی ایمان  بیاورد که در پشت پرده است. حتی امامی که عمر عادی ندارد. ایمان  به امامی که او را ندیده ایم و باید با همین ایمان  با او ارتباط برقرار کنیم. بعضی از افراد اصرار دارند که امام زمان (ع) را ببینند. اگر از روی محبت باشد اشکالی ندارد. ولی ممکن است برای برخی از روی بی ایمان ی باشد. یعنی می خواهند ایشان را ببینند تا ایمان  بیاورند. نباید ما اینگونه ایمان  بیاوریم.
  21.  ایمان یعنی مقدمه اعقلانیت: بهره با شهادت امام حسن عسگری (ع) معلوم شد که ما می توانیم و مکلف هستیم که به امام غایب ایمان  بیاوریم. مقدمات این ایمان  عقلانیت است. اینکه زمین بدون حجت باقی نمی ماند و همیشه امام برای حیات اجتماعی بشر لازم است. برای حیات فردی و اساساً برای حیات عالم وجود امام ضروری است.
  22. ایمان یعنی بهره ما از امام زمان : رسول خدا و اولیای خدا به ما فرموده اند که امام ما پشت پرده ی غیبت خواهد بود و بهره ی ما از او مانند بهره ی ما از آفتاب در پشت ابر است. در این حالت ما روز بودن را می فهمیم ولی خورشید را نمی بینیم.
  23. ایمان یعنی فضایل ولایت  : در زمان امیرالمومنین (ع) نیازی نبود که افراد به وجود ایشان ایمان  بیاورند. بلکه باید به فضایل و ولایت ایشان ایمان  می آوردند. الان کار ما بسیار سخت تر است. ائمه فرموده اند که درجه ی مومنین زمان غیبت از مومنین در زمان های دیگر بالاتر است.
  24. ایمان یعنی تفکر وتدبر : پیامبر گرامی اسلام می فرمایند که اینها از روی کتاب ایمان  آورده اند. یعنی با تفکر و فکر مومن شده اند. پس ایمان  نقش بسیار کلیدی در دین ما دارد. اساسی ترین محور دین ما یعنی ولایت و امامت، تنها به واسطه ی ایمان  تأمین می شود. اگر ما به امام زمان (ع) ایمان  بیاوریم هر لحظه حضور او را در کنار خود احساس می کنیم.
  25. ایمان یعنی احساس حضور : امام کسی نیستند که ما بخواهیم زیاد به دنبال ایشان بگردیم. ما به دنبال ایشان می گردیم از این جهت که به غیبتشان اعتراض کنیم. ولی هر لحظه باید حضور ایشان را احساس کنیم. حضرت امام خمینی بسیار حضور امام زمان (ع) را احساس می کردند. دو بار حضرت امام در صحیفه ی خود فرمودند که  کاری نکنیم امام زمان (ع) بخاطر ما نزد خدا شرمنده شود. یکی از این دوبار دلیل آن را توضیح می دهند. می فرمایند: وقتی که یک غلام کار خطایی انجام دهد، ارباب او نزد اهل محل سرافکنده می شود.
  26. ایمان یعنی عدم شرمندگی : ما غلامان حضرت هستیم. اگر کار خطایی انجام دهیم امام زمان (ع) بخاطر ما نزد خدا سرافکنده می شود. این سخنان یک عارف، سیاستمدار و یک انسان فوق العاده عاقل است. انسانی که فوق العاده اهل دقت و معنویت است. این سخن یک فرد عوام نیست. چقدر ایشان حضور امام زمان (ع) را در کنار خود حس می کند.
  27. ایمان یعنی عدم تنهایی : اگر امام زمان (ع) هر شب برای ما طلب مغفرت نکنند، به این سادگی ها ما دیندار باقی نمی مانیم. یکی از آثار ایمان ، احساس حضور است. ایمان  به امام زمان (ع) یعنی احساس حضور و معیت. کسی که نسبت به امام زمان (ع) یعنی ابر قدرت عالم احساس حضور کند، انسانی آرام، متین، سیراب و سرشار می شود.
  28. ایمان یعنی احساس آرامش : پدر و مادری که در خانه به راحتی ناراحتی ها و گرفتاری های خود را ابراز کرده و در آن ها غرق می شوند ؛ نشان می دهند که از ایمان  خبری نیست. این افراد فرزند خود را بی ایمان  بار می آورند. اگر کسی واقعاً خدا و امام زمان (ع) را داشته باشد می داند که این مشکل حساب شده به او رسیده و طرحی در پشت سر آن است.
  29. ایمان یعنی درک برکت  :شاید برکت دیگری از جای دیگری برای او گشوده شود. اگر فرد با هر مشکلی به هم ریخته شود در واقع آموزش بی ایمان ی به فرزند خود می دهد. ما باید همیشه آرامش خود را حفظ کنیم و بچه ها به هم ریختگی ما را نبینند. در این حالت بچه متوجه می شود که این آرامش بخاطر چیست. و او احساس حضور را درک می کند.
  30.  ایمان یعنی حقیقت شیرین : در واقع ما با نشان دادن ثمره ی ایمان ، آن را آموزش می دهیم. یکی از مفاهیم قدسی که حقیقت شیرینی است و دین ما آن را به ما معرفی کرده، این است که خدا ما را فوق العاده دوست دارد. بسیاری از افرادی بخاطر عدم درک این حقیقت اهل دوزخ شده اند.
  31. ایمان یعنی دوستی متقابل : پیامبر اسلام (ص) فوق العاده ما را دوست دارد. آقا امام زمان (ع) پرونده ی اعمال ما را مکرراً می بینند. به فرموده ی قرآن کریم، رسول خدا پرونده ی ما را مکرر می بینند. نه به این خاطر که  بی کار هستند و یا تکلیف مشقت باری است که از جانب خداوند به دوش آنها گذاشته شده است. بلکه به این دلیل که ما را دوست دارند. هر دلیلی به جز این علت را خود شما رد خواهید کرد. اگر شک کنیم معلوم است که ما خیلی از چیزها را باورنکرده ایم.
  32. ایمان یعنی محبت سرشار : کمبود محبت بزرگترین بیماری بشر است. ریشه ی بسیاری از گرفتاری ها است. کمبود محبت انسان را زیاده خواه می کند. حب دنیا در انسان تقویت می شود. همیشه انسان احساس خلاء کرده و از دیگران شکایت می کند. دوست دارد به جاهایی برسد که اصلاً ارزش ندارد. برای رسیدن به یک خوشخبتی موهوم همیشه تلاش می کند. ولی وقتی که انسان از محبت سیراب و سرشار باشد این مشکلات را ندارد.
  33. ایمان یعنی محبت گران قیمت :  گر خواستید با کسی وصلت کنید با خانواده ای این کار را بکنید که بچه های آنها از محبت سیراب باشند. اگر کمبود محبت داشته باشند زندگی شما با مشکل مواجه می شود. بسیاری از درگیری های زن و مرد در خانواده ها ناشی از کمبود محبت است. محبت بسیار گران قیمت است و انسان به سادگی از محبوبیت سیراب نمی شود.
  34. ایمان یعنی سرچشمه محبت : در زیارت امین الله می خوانیم: خدایا من را محبوب تمام آسمان ها و زمین قرار بده. یعنی وقتی انسان وارد مکانی می شود همه ی ذرات خوشحال شوند. انسان نیاز به یک چنین محبتی دارد. در قرآن کریم می فرماید: آدم های بد مانند فرعون وقتی که می میرند آسمان و زمین برای آنها گریه نمی کند. یعنی وقتی انسان می میرد آسمان و زمین باید برای او گریه کند. کسی که بگوید من نیاز به محبت ندارم، یا نیاز خود را نادیده گرفته و یا از رسیدن به سرچشمه ی محبت مأیوس شده است.
  35. ایمان یعنی خیرخواه اطرافیان : انسانی که خیلی تشنه ی محبت است باید یک عاشق بزرگ به او محبت داشته باشد. این عاشق بزرگ در ابتدا خود خداوند است. سپس پیامبر خدا و بعد امامان معصوم هستند. یک جوانی که آیت الله بهجت را همراهی می کردند می گفتند که هروقت ایشان با دیگران خداحافظی می کردند، افراد به ایشان التماس دعا می گفتند. یک بار آقای بهجت گفتند این افراد بی خود التماس دعا می گویند چون من همه ی آنها را خودم دعا می کنم. یعنی دل ایشان برای اطرافیان خود می تپید.
  36. ایمان یعنی اثبات محبت : هرگاه امیرالمومنین (ع) به دوستان و شیعیان خود ابراز محبت می کردند. بلافاصله  می فرمودند که خدا بیشتر از من شما را دوست دارد. چطور پیامبر و امامان بلافاصله این نکته را می فرمودند، ولی ما آن را به بچه های خود یاد آوری نکنیم. پدر و مادر ها ابتدا باید محبت خود را به بچه ی خود اثبات کنند و هر بار نیز بگویند که خدا و امام زمان (ع) بیشتر از ما شما را دوست دارند.
  37. ایمان یعنی محبوب بودن : ایمان  به محبوب بودن نزد امام زمان (ع) امر شیرینی است. مانند قیامت و جهنم هولناک نیست و یا مانند بهشت، دوراز دست نیست. ایمان  به محبت یک امر شیرین است.
  38. ایمان یعنی محبت خداوند : البته این ایمان  سخت است و باید تمرین زیادی بکنیم. وای بر پدر و مادرهایی که در طول زمانی که بچه در اختیار آنها است محبت خود را اثبات نکرده و مهم تر از آن محبت خدا و امام زمان (ع) را به بچه انتقال نداده باشند. آنطور نباشد که اگر بچه در جایی شنید که امام زمان (ع) و خدا بیشتر از مادر شما را دوست دارد. نزد خود بگوید که مگر مادر هم ما را دوست دارد. پس یکی از موضوعاتی که باید به آن ایمان  بیاوریم، ایمان  به محبت خداوند متعال و اولیای خدا است. 

    ایمان یعنی  دوست ما خداست : دربسیاری از آیات قرآن محبت نهفته است. اگر پشت سر آیات دوزخ و عذاب الهی هم محبت خدا را ببینید، ایمان  آورده اید که خدا شما را دوست دارد. اگر خدا ما را دوست نداشت این همه فریاد دوزخ را بر سرما نمی کشید. اگر ما را دوست نداشت اینقدر کافران و ظالمان را به عذاب تهدید نمی کرد. ما باید به محبت پروردگار به خود ایمان  بیاوریم.
  39. ایمان یعنی خواستن درنماز:  آنقدر باید نماز خوانده و حال خوش و باصفا پیدا کنیم و خود خواهی های خود را دور بریزیم تا این ایمان  در دل ما طلوع کند.   ما باید به این ایمان  برسیم و شهود پیدا کنیم.
  40. ایمان یعنی  یافتن محبت خدا : یک جوانی می گفت زمانی که من به حج عمره رفته بودم، در کنار خانه ی خدا قرآن می خواندم تا آن را ختم کنم. یک باره حجم آیات قرآن یک پیامی را به قلب من داد. من به تعداد آیات قرآن دل نگرانی خدا را نسبت به خود دیدم و محبت خدا را درک کردم.    در کنار خانه ی خدا فریاد زدم و حس کردم که در حال سکته هستم.
  41. ایمان یعنی  گفتن دوستت دارم : حجم آیات قرآن نشان می دهد که چقدر خدا ما را  دوست دارد. ما باید این ایمان  را به بچه های خود منتقل کنیم. یکی از جاهایی که ما باید از زبان استفاده کنیم هنگام محبت است. کلاً اسلام زیاد با تشویق موافق نیست ولی می فرماید اگر کسی را دوست داشتید به او بگویید. خصوصاً می فرماید که اگر پدر و مادر با بوسیدن محبت خود را به فرزندان ابراز کنند، بابت هر بوسه خداوند یک درجه در بهشت به آنها می دهد.
  42. ایمان یعنی اعلام واثبات : ما باید محبت خود را اعلام و اثبات بکنیم. و از طرفی فرزندان را باید به محبت به دیگران دعوت کنیم. زمانی که انسان شروع به خودخواهی بکند یعنی از محبت فاصله گرفته است. وقتی که از محبت فاصله گرفت دیگر باور نمی کند که یک انسانی به نام امام زمان (عج) اینقدر به او محبت دارد. چون فرد خودخواه همه را با خود مقایسه می کند. و چون خود او فرد خودخواهی است این مسئله را درک نمی کند. نگذاریم بچه های ما خودخواه شوند. محبت خود را به بچه های خود اثبات و اعلام کنیم.
  43. ایمان یعنی  شدت علاقه : به بچه های خود بگوییم که خدا ما را دوست دارد و اگر هم بلایی بر سرما می آورد بخاطر شدت علاقه است. البته ذکر هم خیلی مهم است. در لابلای گفتگو ها این مسئله را به فرزندان خود یادآوری کنیم. ایمان  با ذکر تقویت می شود. ذکر به معنای تکرار، یادآوری و غفلت نکردن است. انسان مومن فردی است که وقتی او را می بینیم به یاد خدا می افتیم.
    ایمان یعنی  دین رحمانی : این دین رحمانی درک می شود. حتی آنجا که ما نسبت به دشمنان غضب داریم به دلیل همین رحمتی است که در دل ما است. دل ما برای همه ی مردم ستمدیده و مظلوم دنیا می سوزد. ما بندگانی از خدای رحمان هستیم که اثری از رحمت او در وجود ما هم است. آنجا که غضب انقلابی هم در وجود مومنان است بخاطر همین رحمت است. ما باید برای رحمت للعالمین بودن پیامبر گرامی اسلام جشن های جهانی بگیریم.
  44. ایمان یعنی  احساس مسئولیت : خود ما نیز باید در مقابل این دین احساس مسئولیت کنیم. آنقدر با دیگران مهربان باشیم که پیامبر گرامی اسلام را در جامعه ی خود نمایندگی کنیم.
  45. ایمان یعنی  شیرینی تواضع : یک بار پیامبر گرامی اسلام (ص) یک گروهی را دیدند و فرمودند که چرا من شیرینی ایمان  را در وجود شما نمی بینم. گفتند یا رسول خدا شیرینی ایمان  چیست؟ فرمود: شیرینی ایمان  به تواضع است. شما متواضع نیستید. این شیرینی ایمان  باید در شما  دیده شود. بنابراین رحمت در صورت های مختلف باید در رفتار ما تجلی پیدا کند.
    ایمان یعنی محبت شیرین : ما غفلت می کنیم. ما به سادگی بهشت را از دست داده
      و به ارزانی جهنم را برای خود  می خریم. پدر و مادر معمولاً بچه ی خود را دوست دارند. و اگر از محبت دریغ می کنند اکثراً بخاطر غفلت است. گذشته از غفلت، خودخواهی هم وجود دارد. یعنی بجای اینکه به بچه ها بپردازند به خود می پردازند. این کار خودخواهانه رفتار کردن است.

ایمان یعنی محبت وادب : امام صادق (ع) در مصباح الشریعه می فرماید که ریشه ی ذلالت و گمراهی غفلت است. آدم ها ذاتاً بد نیستند اما غفلت می کنند. البته وقتی که ما ابراز محبت را به گونه ای قرار دهیم که پا را از عدالت فراتر بگذاریم. یعنی در سنین هفت تا چهارده سال که زمان تربیت است، محبت را دستمایه ی ادب نکردن بچه ها قرار دهیم، دچار آسیب می شوند.   اگر ما محبت و ادب کردن را در کنار هم داشته باشیم، محبت آسیب نخواهد دید. چهار شنبه 20 مرداد 1400شمسی ودوم محرم 1443قمری صفرزاده  

اللهم صل علی محمد وآل محمد وعجل فرجهم

  • حسین صفرزاده
۱۲
آبان
  1. بسم الله الرحمن الرحیم
  2. اللهم صل علی محمد وآل محمد وعجل فرجهم
  3. خلاصه فهرست زیارت امام علیه السلام 1-
  4. اول-آداب زیارت ..دوم زیارت 
  5. توجه به شخصیت مزور
  6. شرایط وصفات زایر صالح ومتّقی باشد: زیارت علی(علیه السلام : اللَّهُمَّ! أَنْتَ وَلِیُّ نِعْمَتِی وَالْقَادِرُعَلَی طَلِبَتِی تَعْلَمُ حَاجَتِی
  7.  درزیارت حضرت امیر (علیه الاسلام) : قَصَدْتُکَ یَامَوْلایَ یَا أَمِینَ اللَّه!وَحُجَّتَهُ زَائِراً عَارِفاً بِحَقِّکَ مُوَالِیاً لاوْلِیَائِکَ مُعَادِیاً لاعْدَائِکَ 
  8. غسل
  9. خشوع و رقّت
  10. دعا لب درب حرم
  11. ایستادن کنار ضریح و بوسیدن ضریح و گونه‏ها را گذاشتن
  12. نماز زیارت
  13. دعا و درخواست شفاعت از خدا
  14. تلاوت قرآن و هدیه ثواب آن به روح مزور بعد از زیارت خوبتر شود.
  15. نماز را برزیارت ترجیح دهد. اگراول وقت است به نماز بشتابد ومکروه است اول وقت نماز زیارت کردن.
  16. زیارت عهد امام برگردن مردم:لِکُلِّ إِمَامٍ عَهْداً فِی عُنُقِ أَوْلِیَائِهِ وَشِیعَتِهِ وَتَمَامِ الْوَفَاءِ بِالْعَهْدِ وَ حُسْنِ الادَاءِ زِیَارَةَ
  17. باید زایر سعی الی الله داشته باشد:
  18. وقتی قبه شریفه آن حضرت را مشاهده کردی، این چنین بگو:اللَّهُمَّ! فَتَقَبَّلْ سَعْیِی إِلَیْکَ وَ تَضَرُّعِی بَیْنَ یَدَیْکَ[
  19. زیارت معرفت باشد:اللَّهُمَّ کَمَا مَنَنْتَ عَلَیَّ بِمَعْرِفَتِهِ فَاجْعَلْنِی مِنْ شِیعَتِهِ وَ أَدْخِلْنِی الْجَنَّةَ بِشَفَاعَتِهِ یَا أَرْحَمَ الرَّاحِمِینَ
  20. باید با شوق و محبت به سوی زیارت شتافت:اللَّهُمَّ! اجْعَلْ لِی قَدَمَ صِدْقٍ فِی أَوْلِیَائِکَ وَ حَبِّبْ إِلَیَّ مَشَاهِدَهُمْ وَ مُسْتَقَرَّهُمْ حَتَّی تُلْحِقَنِی بِهِم
  21. توجه محتویات زیارت : الْحَمْدُ لِلَّهِ الَّذِی جَعَلَنِی مِنْ زُوَّارِ قَبْرِ وَصِیِّ رَسُولِهِ أَشْهَدُأَنْ لاإِلَهَ إِلا اللَّهُ وَحْدَهُ لاشَرِیکَ لَهُ
  22. اعتقادبه یگانگی خداوند درزیارت:سَجَدْتُ وَحْدَکَ لاشَرِیکَ لَکَ لانَّهُ لاتَکُونُ الصَّلاةُ وَالرُّکُوعُ وَالسُّجُودُ إِلالَکَ لانَّکَ أَنْتَ.
  23. زیارت مقبول باید نتایج داشته باشد
  24. زیارت باید نتایج داشته باشد اللَّهُمَّ وَاجْعَلْنِی مِنْ شِیعَتِهِ وَ تَوَفَّنِی عَلَی دِینِهِ اللَّهُمَّ! أَوْجِبْ لِی مِنَ الرَّحْمَةِ وَ الرِّضْوَن
  25. هدف از زیارت (ائمه علیهم السلام) نزدیکی به خداست.
  26. تقرب به خدا به وسیله آنها:أَتَیْتُکُمْ یَا أَهْلَ التَّوْحِیدِ  زَائِراً وَ بِحَقِّکُمْ عَارِفاً وَ بِزِیَارَتِکُمْ إِلَی اللَّهِ مُتَقَرِّباًَ[بحارالانوار،
  27. زیارت آنها، زیارت خدا است:اللَّهُمَّ  وَ إِنِّی عَبْدُکَ وَزَائِرُکَ مُتَقَرِّباً إِلَیْکَ بِزِیَارَةِ أَخِی رَسُولِکَ[
  28. برایشاهدگرفتن بقعه‏ها درقیامت درزیارت امیر(ع)لیه السلام ) الْحَمْدُ لِلَّهِ الَّذِی أَدْخَلَنِی هَذِهِ الْبُقْعَةَ الْمُبَارَکَةَ الَّتِی بَارَکَ اللَّهُ فِیهَاقَالَ رَسُولُ اللَّهِم :مَنْ زَارَنِی حَیّاً أَوْ مَیِّتاً کُنْتُ لَهُ شَفِیعاً یَوْمَ الْقِیَامَةِ[قرب‏الاسناد، ص31].
  29. سیره ائمه امامان ما هم به زیارت امام قبلی می‏رفتند: قَالَ الصَّادِقُ(علیه السلام ):ائْتُوا قَبْرَ الْحُسَیْنِ علیه السلام  فی کُلِّ سَنَةٍ مَرَّةً[
  30. ثواب زیارت : حضرت صادق علیه السلام که زید شَحَّام عرض کرد به خدمتش که چیست ثواب‏ کسى که زیارت کند یکى از شما امامان را؟، فرمود: مثل آنست که‏زیارت کرده حضرت رسول خدا صلى الله علیه و آله را.
  31. ثواب زیارت برابر حجّ و عمره.: از حضرت صادق علیه السلام نقل شده که: هر کس زیارت کند امام مفترض الطّاعه را و نماز گذارد نزد او چهار رکعت ، نوشته شود براى او حجّ و عمره.
  32. ثواب زیارت برابر پنجاه سال عباده : هر کس این زیارت نامه را بخواند، خداوند ثواب‏ پنجاه سال عبادت به او مى‏دهد و گناهان پنجاه سال را از او و پدر و مادرش بیامرزد.
  33. على جان! هر که قبور آنان (امامان) را تعمیر کرده و در محافظتش بکوشد، مثل آن است که در ساختن بیت‏المقدس، به سلیمان بن داوود کمک کرده باشد
  34. و ثواب‏ زیارت قبور ائمه برابر با ثواب‏ هفتاد حجّ پس از حَجةالاسلام (حج واجب) مى‏باشد و زائر هنگام بازگشت از زیارت شما، مانند روز ولادت از مادر، از معاصى پاک مى‏شود.
  35. صفوان جمال مى‏گوید: در سفرى که با حضرت امام جعفر صادق‏ علیه السلام‏ به نزد ابوجعفر دوانقى رفتیم، وارد کوفه شدیم.
  36. حضرت فرمود: اى صفوان! شتر را بخوابان که این جا نزدیک قبر جدم امیر مؤمنان‏ علیه السلام‏ است، پس فرود آمد، 1-غسل کرد، 2-جامه خویش را تغییر داد 3-و پاها را برهنه کرد و فرمود: تو نیز چنین کن؛ پس به سوى نجف روانه شد و فرمود:4-  گام‏ها را کوتاه بردار 5-و سر خود را نیز به زیر انداز که 6-حق تعالى براى تو به عدد هر گامى که برمى‏دارى، صد هزار حسنه مى‏نویسد 7-و صد هزار گناه را محو مى‏کند 8-و صدهزار درجه تو را بلند مى‏کند 9-و صدهزار حاجت تو را برمى‏آورد و براى تو 10-ثواب هر صدیق و شهید را مى‏نویسد.
  37. من به دنبال حضرت به راه افتاده، با آرامش، تسبیح و تهلیل خدا مى‏کردیم؛ تا به تپه‏ها رسیدیم. حضرت به طرف راست و چپ نگاه کرد و با چوبى‏اى که در دست داشت، خطى کشید و فرمود: جست‏وجو کن. من نیز چنین کردم و اثر قبرى یافتم.این جا بود که آب از دیدگان مبارک امام صادق‏ علیه السلام‏ سرا زیر شده، فرمود: انا لله و انا الیه راجعون السلام علیک ایها الوصى البر التقى ...» .فصلنامه فرهنگ زیارت، ج‏1، ص: 45
  38. پس برخاست و در بالاى سر آن حضرت چند رکعت نماز خواند و فرمود: اى صفوان! هر که زیارت کند امیر مؤمنان را به این زیارت و این نماز را بخواند، برگردد به سوى اهل و کسان خود، 1-در حالى که گناهانش آمرزیده شده باشند 2-و عملش مورد قبول و پسندیده شده باشد 3-و نوشته شود براى او ثواب‏ ملائکه‏اى که زیارت آن حضرت رفته باشند.
  39. صفوان از روى تعجب پرسید: ثواب‏ فرشتگانى که زیارت کنند حضرت را؟  حضرت فرمود: آرى، در هر شبى هفتاد قبیله از ملائکه، آن حضرت را زیارت مى‏کنند. صفوان پرسید: هر قبیله چه مقدار هستند؟ امام فرمود: یک صدهزار فرشته.
  40. هر که پیاده به زیارت امیرالمؤمنین رود خداوند به هر گامى، ثواب‏ یک حج و یک عمره را براى او مى‏نویسد و اگر پیاده باز گردد در برابر هر گام او پاداش دو حج و دو عمره، جزاى او منظور مى‏دارد.
  41. نماز خواندن در حرم‏ امامان علیهم السلام ثواب بسیار دارد به خصوص در حرم‏ امیرالمؤمنین على علیه السلام و امام حسین علیه السلام و در روایتى وارد شده است نماز کنار قبر حضرت على علیه السلام معادل دویست هزار نماز است.  اللهم صل علی محمد وآل محمد وعجل فرجهم
    • حسین صفرزاده
    ۱۲
    آبان

    بسم الله الرحمن الرحیم

    اللهم صل علی محمد وآل محمد وعجل فرجهم

    فضیلت علی بن ابیطالب امیرالمومنین علیه السلام در قرآن :1-

    ابن عباس مفسر بزرگ قرآن قائل است که در قرآن کریم 300 آیه در شأن و فضائل علی بن ابیطالب و ائمه اطهار علیهم السلام وجود دارد برادران اهل سنت ما به 100 آیه آن اعتراف دارند از این 100 آیه ما 40 آیه را گلچین کرده و در اختیار برادران و خواهران ایمانی خود عرضه می کنیم امید است که مورد قبول پروردگار متعال قرار گیرد و ثواب آن را تقدیم پدر و مادر خود هدیه می فرستم .

    1 - « فتَلَقی آدَمُ مِن رَبِّهِ کَلِماتٍ فَتابَ عَلَیهِ اِنَّهُ هُوَ التَّوابُ الرَّحیمُ » 1

    سیوطی در 2 تفسیر آیه : فتلقی آدم من ربه کلمات در سوره بقره می گوید : « ابن بخار از ابن عباس روایت کرده گفت : من از رسول خدا ((صل الله علیه وآله وسلم )) پرسیدم این کلماتی که آدم از خدا تلقی کرد و خدا به احترام آن کلمات توبه اش را پذیرفت چه بود ؟ فرمود : سوگند به حق ، محمد و علی و فاطمه و حسن و حسین بود . »

    2 - « وَ فِی الاَرضِ قَطِعٌ مُتَجاوِراتٌ وَ جَنّاتٌ مِن اَعناب » 3

    « و در روی زمین ، قطعاتی در کنار هم قرار دارد که با هم متفاوتند ، ( و نیز ) باغهائی از انگور و زراعت و نخلها ، ( و درختان میوه گوناگون که گاه بر یک پایه می رویند و گاه بر و پایه ، ( و عجیب تر آنکه ) همه آنها از یک آب سیراب می شوند ، و یا این حال بعضی از آنها را از جهت میوه بر دیگری برتری می دهیم . در اینها نشانه هایی است برای گروهی که عقل خویش را بکار می گیرند . » على علیه السلام به قنبر فرمود: اى قنبر، خداوند تبارک و تعالى ولایت‏ ما را به اهل آسمان‏ها و زمین و هرآنچه در آن‏هاست؛ از انس و جن میوه‏ها عرضه‏ داشته است هر کدام ولایت ما را پذیرفته پاک و پاکیزه و مطبوع و گوارا گشته است و هر کدام نپذیرفته، پست و پلید و متعفن شده است. برخى او را از اصحاب على علیه السلام شمرده و در ردیف کسانى آورده‏اند که در گرایش به امیرالمؤمنین علیه السلام پیشقدم بوده‏اند. او به سبب مهر و محبت به‏ على علیه السلام به دست حجاج بن یوسف ثقفى- لعنت خدا بر او باد- به شهادت رسیده است.

    3 – « اِنَّ اللهَ وَ مَلائِکَتَهُ یُصَلُّوُنَ عَلَی النَّبِیِّ یا اَیُها الَّذینَ امَنوا صَلّوُ عَلَیهِ وَ سَلِّموُا تَسلیماً » 4

    « و خدا و فرشتگانش بر پیامبر درود می فرستند ، ای کسانی که ایمان آورده اید ، بر او درود فرستید و سلام گویید و کاملاً تسلیم ( فرمان او ) باشید » صحیح مسلم بسند خود از ابن مسعود انصاری روایت کرد که گفت : روزی رسول خدا (صل الله علیه وآله وسلم ) بر ما وارد شد در حالیکه ما در مجلس سعد بن عباده نشسته بودیم ، بشیر پسر سعد عرضه داشت : یا رسول الله به حکم قرآن کریم مأمور شده ایم بر تو صلوات بفرستیم ، چگونه صلوات بفرستیم ؟

    رسول خدا سکوت کرد تا آنجا که گفتم ای کاش بشیر این سوال را نکرده بود ، آنگاه رسول خدا فرمود : بگویید :

    اَلَّهُمَ صَلِّ عَلی مُحَمَّدٍ وَ عَلی آلِ مُحَمَّدٍ کَما صَلَّیتَ عَلی اِبراهیمَ وَ بارِکَ عَلی مُحَمَّدٍ وَ عَلی آلِ مُحَمَّدٍ کَما بارِکتَ عَلی اِبراهیمَ فیِ العالَمینَ انَّکَ حَمیدٌ مَجیدٌ . . قَالَ الصَّلَاةُ عَلَیْهِ وَ التَّسْلِیمُ لَهُ فِی کُلِّ شَیْ‏ءٍ جَاءَ بِهِ. تصدیق رسول الله (صل الله علیه وآله وسلم )  و التسلیم له .....  ص : 270

    فَقَالَ جَعْفَرٌ [عل‏یه السلام ] یَا أَبَا هَاشِمٍ لَقَدْ قَالَ مَا لَا یَعْرِفُ تَفْسِیرَهُ قَالَ وَ سَلِّمُوا [الْوَلَایَةَ] لِعَلِیٍّ تَسْلِیما :تفسیر [سورة الأحزاب(33): آیة 56]

    برسول خدا گفته شد که ما میدانیم چگونه بتو سلام دهیم اما کیفیت صلوات را بیان کن آن جناب فرمود بگوئید

    الهم صل على محمد و آل محمد کما صلیت و بارکت على ابراهیم و آل ابراهیم انک حمید مجید عیون أخبار الرضا علیه السلام /باب بیست و سیم«در ذکر مجلس آن جناب با مأمون ملعون در فرق میان عترت و امت است» .. ترجمه آقا نجفى       ج‏1       177      

    از امام محمد باقر علیه السلام روایت است: به آن حضرت عرض کردم که: نماز بر پیغمبر صلى الله علیه و آله چگونه بود؟ حضرت فرمود که: «چون امیر المؤمنین علیه السلام آن حضرت را غسل داد و کفن کرد، پرده‏اى بر روى پیغمبر انداخت و او را پوشانید. پس ده نفر را بر او داخل گردانید و دور آن حضرت را گرفتند و امیر المؤمنین علیه السلام در میان ایشان ایستاد و فرمود: «إِنَ‏ اللَّهَ‏ وَ مَلائِکَتَهُ‏ یُصَلُّونَ‏ عَلَى‏ النَّبِیِ‏ یا أَیُّهَا الَّذِینَ آمَنُوا صَلُّوا عَلَیْهِ وَ سَلِّمُوا تَسْلِیماً» «3»، یعنى: «به درستى که خدا و همه فرشتگانش رحمت و صلوات مى‏فرستند بر پیغمبر (که محمد) است. اى کسانى که ایمان آورده‏اید، صلوات فرستید بر او و سلام گویید؛ سلام گفتنى» (یا تسلیم نمایید خود را و انقیاد او را مرعى دارید). و آن گروه چنانچه حضرت امیر المؤمنین مى‏گفت، مى‏گفتند و این راکهمى‏خواند مى‏خواندند تا آن‏که اهل مدینه و اهل عوالى‏ «1» و اطراف آن بر آن حضرت نماز کردند». تحفة الأولیاء (ترجمه أصول کافى)

     

    4 – وَ قَرنَ بُیُتِکُنَّ وَ لا تَبَرَّجنَ الجاهِلیَّهِ وَالاُولَی اَقِمنَ الصَّلاةَ وَ آتینَ الزَّکوةَ و اَطِعنَ اللهَ وَ رَسوُلَهُ اِنَّما یُریدُ اللهُ لِیُذهِبَ عَنکُمُ الرِّجسَ اَهلَ البَیتِ و یُطَهِّرَکُم تَطهیراً 5

    « و در خانه های خود بمانید و همچون دوران جاهلیت نخستین ( در میان مردم ) ظاهر نشوید ، و نماز را بر پا دارید و زکات را بپردازید و خدا و رسولش را اطاعت کنید ، خداوند فقط می خواهد پلیدی و گناه را از شما اهل بیت دور کند و کاملاً شما را پاک سازد . »   .....صحیح مسلم از صفیه دختر شیبه روایت کرد ، که گفت : عایشه گفت روزی بامدادان رسول خدا (ص) در حالیکه پتویی خال خال از مو بر دوش داشت در منزل نشسته بود که حسن بن علی و بعد از او حسین بن علی و بعد از او حسین و بعد از لحظه ای فاطمه و در آخر علی بر او آمدند . و آن جناب ایشان را در زیر آن پتو جای می داد وقتی همه جمع شدند این آیه ( ... انما یرید ... تطهیرا ) را تلاوت کرد .

    5 – «اَفَمَن کانَ عَلی بَیَّنَهٍ مِن رَبِّهِ وَ یَتلوُهُ شاهِدٌ مِنهُ وَ مِن قَبلِهِ کِتابُ مُوسی اِماماً وَ رَحمَهً اولئِکَ یُومِنوُنَ بِهِ وَ مِن یَکفُر بِهِ مِنَ الاَحزابِ فَالنَّارُ مَوعِدُهُ فَلاتَکُ فی مِریَهٍ مِنهُ اِنَّهُ الحَقُّ مِن رَبِّکَ وَ لکِنَّ اَکثَرَ النّاسِ لا یُومِنوُنِ .6

    « آیا آن کس که دلیل آشکاری از پروردگار خویش دارد و بدنبال آن شاهدی از سوی او می باشد و پیش از آن کتاب موسی که پیشوا و رحمت بود ( گواهی بر آن می دهد همچون کسی است که چنین نباشد ) ؟ ! آنها ( حق طلبان  و حقیقت جویان ) به او ( که دارای این ویژگیهاست ) ایمان می آورند ! و هر کس از گروههای مختلف به او کافر شود ، آتش وعده گاه اوست ! پس تردیدی در آن نداشته باش که حق است از پروردگارت ولی بیشتر مردم ایمان نمی آوردند . »!

    سیوطی در دُرّ منثور در ذیل این آیه می گوید : ابن ابی حاتم و ابن مردویه و ابونعیم در کتاب المعرفه  از علی بن  ابیطالب  (علیه السلام)  روایت  کرده  که فرمود :  هیچ مردی  از قریش  نیست  مـگر  آنکه درباره اش طائفه ای از آیات قرآن نازل شده :

    مردی عرضه داشت : درباره تو چه نازل شده ؟ فرمود : مگر در سوره هود نخوانده ای ( افمن کان علی بینه ... ) رسول خدا (ص) بر بینه ای از پروردگارش بود ؛ و من شاهدی از خاندانش .

    6 – اِن تَتُوبا اِلیَ اللهِ  فَقَد صَغَت قُلُوبُکُما وَ اِن تَظاهَرا عَلَیهِ فَاِنَّ اللهَ هُوَ مَوَلاهُ وَ جِبریلُ وَ صالحُ المُومنینَ وَ المَلائِکَهُ بَعدَ ذلِکَ ظَهیرٌ .»7

    « اگر شما ( همسران پیامبر ) از کار خود توبه کنید ( به نفع شماست ، زیرا ) دلهایتان از حق منحرف گشته ، و اگر بر ضد او دست به دست هم دهید ، ( کاری از پیش نخواهید برد ) زیرا خداوند یاور اوست و همچنین جبرئیل و مؤمنان صالح و فرشتگان بعد از آنان پشتیبان اویند » . سیوطی در الدرمنثور در ذیل این آیه از ابن مردویه ، از اسماء بنت عمیس روایت کرده که در معنای جمله ( و صالح المومنین ) گفته : مراد علی بن ابیطالب است .

    7 – «للنَجعَلَها لَکُم تَذکِرَهٌ وَ تَعِیَهآ اُذُنٌ واعِیَهٌ .»8

    « تا آن را وسیله تذکری برای شما قرار دهیم و گوشهای شنوا آن را دریابد و بفهمد . »... ابن جریر طبری در تفسیرش بسند خود از مکحول روایت کرده که می گفت : رسول خدا (ص) بعد از آنکه این آیه را خواند ، رو کرد به علی (علیه السلام)  و فرمود : از خدا خواسته ام تا آن را گوش تو قرار دهد ، آنگاه علی (علیه السلام)  فرمود : از آن به بعد هیچ کلامی از رسول خدا (ص) نشنیدم که فراموشش کنم.

     8 – «اَلَّذینَ یُنفِقُونَ اَموالَهُم بِالَّلیلِ وَ النَّهارِ سِراً  وَ علانیهً فَلَهُم اَجرُهُم عِندَ رَبِّهِم وَ لا خَوفٌ عَلَیهِم وَ لا هُم یَحزَنُونَ .»9 البقر/274)

    « آنها که اموال خود را شب و روز پنهان و آشکار انفاق می کنند مزدشان نزد پروردگارشان است نه ترسی بر آنهاست و نه غمگین می شوند . » ابن اثیر جذری صاحب اسد الغابه به دو طریق از مجاهد از ابن عباس ، روایت کرده که در ذیل آیه فوق گفته : این آیه در حق علی بن ابیطالب (علیه السلام)  نازل شد ، چه آن جناب چهار درهم داشت که یکی را در شب و یکی را در روز ، یکی را سری و یکی را آشکار انفاق کرده بود .

    9 – «اِنَّ الَّذینَ اَمَنُوا وَ عَمِلُوا الصّالحاتِ سَیَجعَلُ لَهُم الرَّحمنُ وُدّاً .»10=مریم 96

    « مسلماً کسانی که ایمان آورده و کارهای شایسته انجام داده اند خداوند رحمان محبتی برای آنها در دلها قرار می دهد ! » .ریاض النضره می گوید و یکی از آنها – یعنی از آیاتی که در شأن علی (علیه السلام)  نازل شده آیه : ( سیجعل لهم الرحمن ودا ) می گوید که ابوحنیفه گفته : هیچ مؤمنی در دنیا باقی نمی ماند مگر آنکه در دلش محبتی از علی (علیه السلام)  و اهل بیت او خواهد بود .

    10 – «اِنَّ الَّذینَ اَمَنُوا وَ عَمِلُوا الصّالِحاتِ اوُلئِکَ هُم خَیرُ البَریَّهِ . »11/بینه 7

    « ( اما ) کسانی که ایمان آوردند و اعمال صالح انجام دادند ، بهترین مخلوق ( خدا ) یند . »

    سیوطی در درّ منثور در ذیل آیه مورد بحث از ابن عسا کراز جابربن عبدالله روایت کرده که گفت : نزد رسول خدا (ص) بودیم که علی (علیه السلام)  آمد و رسول خدا (صل الله علیه وآله وسلم ) به ما فرمود : به آن خدایی که جانم بدست اوست این که می آید و شیعیانش هر آینه و به یقین رستگاران در روز قیامتند آنگاه این آیه  ( ان الذین آمنوا .... خیرالبریه ) نازل شد و به همین جهت اصحاب رسول خدا ((صل الله علیه وآله وسلم )) بهر وقت علی را می دیدند می گفتند خیرالبریه دارد می آید .

    11 – «اَجعَلتُم سقایَهَ الحاجِّ وَ عِمارَهَ المَسجِدِ الحَرامِ کَمَن امَنَ بِاللهِ وَالیَومِ الاَخِرِ وَ جاهَدَ فی سَبیلِ اللهِ وَ اللهُ لا یَهدی القَومَ الظّالِمینَ  .» (توبه/19)12

    « آیا سیراب کردن حجاج و آباد ساختن مسجدالحرام را همانند ( عمل ) کسی قرار دادید که به خدا و روز قیامت ایمان آورده و در راه او جهاد کرده است ! ( این دو نزد خدا برتر است ؛ و آنها پیروز و رستگارند ! »

    سیوطی ( در درّ منثور ) در ذیل آیه شریفه مورد بحث گفته ، ابونعیم در کتاب فضائل الصحابه و ابن عسا  کراز انس روایت کرده اند که گفت : عباس و شیبه صاحب اختیارات کعبه با یکدیگر افتخار می کردند ، عباس می گفت : من از تو شریفترم چون من امین خانه خدا و خزینه دار آنم ، آیا اگر تو از من شریفتر بودی چرا مردم تو را امین بر اینکار ندانستند و مرا امین دانستند ؟ علی (علیه السلام)  از این تفاخر خبردار شد و هر یک افتخار خود را بر آن جناب نقل کرد . داوری خواستند آن جناب فرمود : دعواتان نشود من از هر دوی شما شریفترم ، چه من اولین کسی هستم که ایمان آورده مهاجرت کرد ، پس آن دو نفر به اتفاق علی (علیه السلام)  خدمت  رسول خدا (صل الله علیه واله وسلم ) رفتند و داستان خود باز گفتند ، رسول خدا ((صل الله علیه وآله وسلم )) چیزی در پاسخشان نفرمود لاجرم برگشتند ، بعد از چند روز آیه شریفه ( اجعلتم سقایه        الحاج ... ) بر پیامبر اسلام نازل شد .

    12 - « وَ قِفوُهُم اِنَّهُم مَسئوُلُونَ .» " آیه 24 صافات 13

    « آنها را نگهدارید که باید بازپرسی شوند . »

    صواعق المحرقه می گوید : چهارمین آیه که در شان علی بن ابیطالب نازل شد آیه ( وقفوهم انهم مسئولون ) است ، می گوید :دیلمی از ابن سعید خدری روایت کرده که رسول خدا ((صل الله علیه وآله وسلم )) این آیه را خواند و فرمود : مسئول از ولایت علی (علیه السلام)  هستند ، آنگاه می گوید : مقصود واحدی هم که در تفسیر این آیه گفته :روایت شده که مسئول از ولایت علی و اهل بیت علیه السلام هستند همین روایت است چون خدای تعالی پیغمبر خود را فرماید تا به خلق اعلام کند : که در برابر تبلیغ رسالت به غیر از مودت قربای او مزدی نمی خواهد و معنای این آیه است که ایشان را می پرسند آیا اهل بیت پیغمبر را آنطور که می بایستی دوست داشتید یا نه ؟ و آنطور که رسول خدا (ص) درباره شان سفارش کرده بود عمل کردید یا خیر ، بلکه در عوض حق آنان را ضایع نموده از احقاقش مضاعقه کردید . پس منظور از سوال مطالعه آثار است .

    13 – «یا اَیُّهَا الَّذینَ امَنوُا مِن یَرتَدَّ مِنکُم عَن دینهِ فَسَوفَ یَاتِی بِقَومٍ یُحِبُّهُم وَ یُحِبُّونَهُ اَذِلَّهٍ علَی المُومنینَ اَعِزَّه عَلَی الکافرینَ یُجاهِدوُنَ فیِ سَبیلِ اللهِ وَ لا یَخافوُنَ لَومَهَ لائِمٍ ذلِکَ فَضلُ اللهِ یُؤتیهِ مَن یَشَاءُ اللهُ واسِعٌ علیمٌ .» (َمائده آیه 54.) 14.

    « ای کسانی که ایمان آورده اید ! هر کس از شما ، از آئین خود باز گردد ، به خدا زیانی نمی رساند ، خداوند جمعیتی را می آورد که آنها را دوست دارد و آنان ( نیز ) او را دوست دارند ، در برابر مؤمنان متواضع ، و در برابر کافران سر سخت و نیرومندند ؛ آنها در راه خدا جهاد می کنند و از سرزنش هیچ ملامتگری هراسی ندارند . این فضل خداست که به هر کس بخواهد ( و شایسته ببیند ) می دهد و  ( فضل ) خدا وسیع ، و خداوند داناست .

    فخر رازی در تفسیر کبیر در ذیل آیه فوق می گوید : جمعی گفته اند : این آیه درباره علی (علیه السلام)  نازل شده و دلیل بر آن 2 وجه است اول اینکه رسول خدا (ص) وقتی خواست رایت جنگ خیبر را بدست آن جناب بدهد روز قبلش فرمود : فردا رایت جنگ را به مردمی میدهم که خدا و رسول را دوست می دارد و خدا و رسول او را دوست می دارند ، و این نشانی همان نشانی است که در آیه مورد بحث آمده پس قهراً مقصود از کلمه قوم در آیه شریفه کسی به غیر از علی (علیه السلام)  نمی تواند باشد.

    دوم اینکه بعد از آیات مورد بحث آیه ولایت یعنی ( انَّما وَلیُّکم اللهُ وَ رَسولَهُ والذینَ اَمَنوُا الَّذینَ یُقیمُونَ الصَّلوهَ وَ یؤتونَ الزَّکوهَ وَ هم راکِعوُنِ ) (المائدة /55)

    قرار دارد که بدون هیچ تردیدی درباره علی (علیه السلام)  نازل شده پس بهتر است بگوئیم آیات قبل از آن نیز درباره آن جناب است .

    14 «یا اَیِّهَا الَّذینَ امَنوُا اتَّقوا اللهَ وَ کوُنوُا مَعَ الصّادقینَ .» التوبة  آیة 119] 15

    « ای کسانی که ایمان آورده اید از ( مخالفت فرمان ) خدا بپرهیزید و با صادقان باشید ! »

    سیوطی ( در درّ منثور ) در ذیل آیه مورد بحث می گوید : ابن عباس روایت کرده که گفت : منظور از صادقین علی بن ابیطالب (علیه السلام)  است نیز می گوید : ابن عسا کرازابی جعفر (علیه السلام)  روایت کرده که در تفسیر آیه ( کونوا مع الصادقین ) فرمود : منظور این است که با علی بن ابیطالب باشید .

     15 – «وَ ما اَرسَلنا مِن قَبلَکَ اِلّا رِجالاً نُوحی اِلَیهِم فَاسئَوُا اَهلَ الذِّکرِ کُنتُم لا تَعلَموُن .» (نحل/ 43)

    « و پیش از تو ، جز مردانی که به آنها وحی می کردیم نفرستادیم . نحل 14 / 34 16 .

    اگر نمی دانید از آگاهان بپرسید ( تا تعجب نکنید از اینکه پیامبر اسلام از میان همین مردان برانگیخته

    شده است ) !

    تفسیر ابن جریر طبری در ج 17 ص 5 به سند خود از جابر جعفی روایت کرده که گفت : وقتی این آیه نازل شد علی (علیه السلام)  فرمود اهل ذکر مائیم .

    16 – «وَ اَذانٌ مِنَ اللهِ وَ رَسوُلِهِ اِلیَ النّاسِ یَومَ الحَجِّ الاَکبَرِ اَنَّ اللهَ بریٌ مِنَ المُشرکینَ وَ رَسوُلُهُ فاِن تُبتُم فَهُوَ خَیرٌ وَ اِن تَوَلَّیتُم فَاعلَموُا اَنَّکُم غَیرُ مُعجِزِیَ اللهِ وَ بَشِّرِ الَّذینَ کَفَروُا بِعَذابٍ اَلیمٍ .» ( توبه/3)17

    « و این ، اعلامی است از ناحیه خدا و پیامبرش به ( عموم ) مردم در روز حج اکبر ( روز عید قربان ) که : خداوند و پیامبرش از مشرکان بیزارند ! با این حال توبه کنید برای شما بهتر است ! و اگر سرپیچی نمایید ، بدانید شما نمی توانید خدا را ناتوان سازید ( و از قلمرو قدرتش خارج شوید ) ! و کافران را به مجازات دردناک بشارت ده ! »

    سیوطی در درّ منثور در ذیل آیه شریفه می گوید : ابن ابی حاتم از حکیم بن حمید روایت کرده که گفت : علی بن حسین (علیه السلام)  به من فرمود : برای علی (علیه السلام)  در کتاب خدا نامی است که مردم آن را نمیدانند ، پرسیدم آن کدام است ؟ فرمود : مگر نشنیدی آیه ( و اذان من الله ... ) به خدا سوگند اذان همو است .

    17 – «فَما یُکَذِّبُکُ بَعدُ بالّدینِ .» (تین/7)18.

    « پس چه چیز سبب می شود که بعد از این همه ( دلایل روشن ) روز جزا را انکار کنی ؟! »

    صاحب تاریخ بغداد ج دوم ص 97 سند خود از انس روایت کرده که سوره ( تین ) بر رسول خدا (ص) نازل شد سخت خوشحال شد به حدی که شدت شادمانیش بر همه ما معلوم گشت آنگاه بعدها از ابن عباس تفسیر سوره را پرسیدم گفت اما منظور از کلمه ( تین ) سرزمین شام است تا آنجا که گفت منظور از دین در جمله ( فما یکذب بعد بالدین ) علی بن ابیطالب است .

    18 – «اِنَّ اللهَ اصطَفی آدَمَ وَ نُوحاً آلَ اِبراهیمَ وَ آلَ عِمرانَ عَلَی العالِمینَ .» (آل عمران /33)19

    « خداوند ، آدم و نوح و آل ابراهیم و آل عمران را بر جهانیان برتری داد . »

    فخر رازی در تفسیر کبیر خود در ذیل آیه شریفه روایت کرده که علی (علیه السلام)  فرمود : رسول خدا (ص) هزار باب علم به من آموخت که خودم نیاز هربابی هزار باب دیگر استنباط کردم . ( استیعاب ج دوم ص 436 ) می گوید : معاویه همواره مسائلی که برایش پیش می آمد می نوشت و از علی (علیه السلام)  می پرسید و چون شنید که آن جناب را کشتند گفت : فقه و علم با مرگ پسر ابوطالب مُرد ؛ برادرش عتبه به او گفت : اهل شام این حرف را از تو نشنوند ، گفت : ول کن .

    19 – «اَفَمَن وَعَدناهُ وَعداً حَسَناً فَهُوَ لاقیِه کَمَن مَتَّعناهُ مَتاعَ الحَیاهِ الدُّنیا ثُمَّ هُوَ یَومَ القِیامَهِ مِنَ   المُحضَرینَ .» (سوره قصص آیه 61) 20

    « آیا کسی که به او وعده نیکو داده ایم و به آن خواهد رسید ، همانند کسی است که متاع زندگی دنیا به او داده ایم سپس روز قیامت ( برای حساب و جزا ) از احضار شدگان خواهد بود ؟! »

    تفسیر ابن جریر طبری ج 2 ص 62 به سند خود از مجاهد روایت کرده که گفت : آیه ( افمن وعدناه ) درباره حمزه و علی بی ابیطالب و ابی جهل نازل شده و محب طبری در کتاب ریاض النضره ج دوم ص 207 آنرا آورده و مجاهد گفته است این آیه درباره علی (علیه السلام)  و حمزه و ابی جهل نازل شده است .

    20 – «اَفَمَن شَرَحَ اللهُ صَدرَهُ لِلاِسلامِ فَهُوَ عَلَی نُورِ مِن رَبِّهِ فَوَیلٌ لِلقاسِیَهِ قُلُوبُهُم مِن ذِکرِ اللهِ اوُلئِکَ فی ضَلالٍ مُبینٍ .» (زمر/22) 21

    « آیا کسی که خدا سینه اش را برای اسلام گشاده است و بر فراز مرکبی از نور الهی قرار گرفته ( همچون کوردلان گمراه است ؟! ) وای بر آنان که قلمهایی سخت در برابر ذکر خدا دارند ! آنها در گمراهی آشکاری هستند » .

    ( ریاض النضره ج 2 ص 207 ) می گوید و یکی از آیات نازله        در فضل علی (علیه السلام)  آیه ( افمن شرح الله      صدر ... ) است که در مقایسه میان علی و حمزه و ابوطالب و اولاد او که دچار قساوت بودند نازل شده است.

    21 – «مِنَ المُؤمنینَ رِجالٌ صَدَقُوا ما عاهَدوا اللهَ عَلَیهِ فَمِنهُم مَن قَضی نَحبَهُ وَ مِنهُم مَن یَنتَظِرُ وَ ما بَدَّلوُا تَبدیلاً .» (توبه/ 128) 22

    « در میان مؤمنان مردانی هستند که بر سر عهدی که با خدا بستند صادقانه ایستاده اند ؛ بعضی پیمان خود را به آخر بردند ( و در راه او شربت شهادت نوشیدند ) و بعضی دیگر در انتظارند و هرگز تغییر و تبدیلی در عهد و پیمان خود ندادند » .

    صواعق المحرقه می گوید : از علی (علیه السلام)  هنگامی که بر منبر کوفه قرار داشت از این آیه سوال شد ، فرمود : این آیه درباره من و عمویم حمزه و پسر عمویم عبیده بن حارث بن عبدالمطلب نازل شد ، چه عبیده در روز بدر شهید شد و حمزه در جنگ احد به شهادت رسید و من منتظرم تا شقی ترین امت این را با خون این رنگین کند ، آنگاه اشاره به ریش خود و سپس بسر خود نمود فرمود : این عهدی است که حبیب من ابوالقاسم به من سپرده است .

    22 – «وَالَّذی جاءَ بِالصَّدقِ وَ صَدَّقَ بِهِ اوُلئِکَ هُمُ المُتَّقُونَ .» (زمر/33) 23

    « اما کسی که سخن راست بیاورد و کسی که آن را تصدیق کند ، آنان پرهیزکارانند »

    سیوطی در درّ منثور در ذیل این آیه شریفه می گوید : ابن مردویه ازابی هریره روایت کرده که رسول خدا (ص) فرمود : ( والذی جابالصدق ) منم و ( صدق به ) علی بن ابیطالب است .

    23 –« مَرَجَ البَحرِینِ یَلتَقیِانِ بَینَهما بَرزَخٌ لا یَبغِیانِ . فَبِاَیَّ ءالاء رَبِّکُما تُکَذِّبانِ . یَخرُجُ مِنهُما اللُّؤلُوءُ وَ المَرجانُ .» (الرحمن /19/20/21/22)24

    « دو دریای مختلف ( شور و شیرین – گرم و سرد ) را در کنار هم قرار داد ، در حالی که با هم تماس دارند » در میان آن دو برزخی است که یکی بر دیگری غلبه نمی کند ( و به هم نمی آمیزند ) ! پس کدامین نعمتهای پروردگارتان را انکار می کنید ؟! از آن دو لؤلؤ خارج می شوید .

    سیوطی در در منثور در تفسیر این آیه می گوید : ابن مردویه از ابن عباس روایت کرده که گفت : منظور از دو دریا در آیه ( مرج البحرین یلتقیان ... ) علی و فاطمه و منظور از برزخ در جمله ( بینهما برزخ لا یبغیان ) رسول خدا است و مراد از لؤلؤ و مرجان در جمله ( یخرج منهما اللؤلؤ و المرجان ) حسن و حسین (علیه السلام)  است.

    24 – «اِلَّا الَّذینَ امَنوُا وَ عَمِلوُا الصّالِحاتِ وَ تَواصُوا بِالحَقِّ وَ تَواصوُا بِالصَّبرِ .»(والعصر1تا3)25

    « مگر کسانی که ایمان آورده و اعمال صالح انجام داده اند ، و یکدیگر را به حق سفارش کرده و یکدیگر را به شکیبایی و استقامت توصیه نموده اند . » !

    سیوطی در درّ منثور تفسیر سوره عصر می گوید : ابن مردویه از ابن عباس روایت کرده که منظور از  ( والعصر – ان الانسان لفی خسر ) اباجهل بن هشام و مقصود از جمله ( الا الذین امنوا و عملوا الصالحات ) علی (علیه السلام)  و سلمان است .

     25 – «وَهُوَ الَّذی خَلَقَ مِنَ المَاءِ بَشَراً فَجَعَلَهُ نَسَبَاً وَ صِهراً وَ کانً رَبُّکَ قدیراً .» (فرقان/54) 26

    « او کسی است که از آب ، انسانی را آفرید ، سپس او را نسب و سبب قرار داد ( و نسل او را از این دو طریق گسترش داد ) و پروردگار تو همواره توانا بوده است . »

    شبلنجی صاحب نورالابصار می گوید : و از محمد بن سیرین روایت شده که گفت : این آیه درباره رسول خدا (ص) و علی بن ابیطالب که پسر عم و شوهر دختر او است نازل شده که هم از راه نسب مربوط به آن جناب است و هم از راه صهر یعنی دامادی .

    26 – «وَ الَّذینَ یُؤذُونَ المُؤمِنینَ وَ المُؤمِناتِ بِغَیرِما اکتَسَبُوا فَقَدِ احتَمَلُوا بُهتاناً وَ اِثماً مُبیناً .»(احزاب/56)27

    « و آنان که مردان و زنان با ایمان را به خاطر کاری که انجام نداده آزار میدهند ، بار بهتان و گناه آشکاری را به دوش کشیده اند . »

    زمخشری در کشّاف در تفسیر آیه شریفه می گوید : بعضی از مفسرین گفته اند : این آیه درباره پاره ای از منافقین نازل شده که علی (علیه السلام)  را اذیت نمودند ، واحدی هم در کتاب خود ( اسباب النزول ص 273 ) می گوید : مقاتل گفته این آیه درباره دشمنان علی بن ابیطالب نازل شده ، چه آنکه عده ای از منافقین همواره او را اذیت می کردند .

    27 – «اِنَّ الَّذینَ اَجرَموُا کانوا مِنَ الَّذینَ امَنُوا یَضحَکوُنَ .»( مطففین آیه 29.)28

    « بدکاران در دنیا پیوسته به مؤمنان می خندیدند . »

    رمخشری در کشاف در تفسیر آیه نامبرده می گوید : بعضی گفته اند : روزی علی بن ابیطالب با چند

    نفر از مسلمانان می آمد ، جمعی از منافقین که سر راه ایشان بودند به یکدیگر اشاره نموده خندیدند ، بعد که نزد رفقای خود رفتند گفتند : قه قه قه ما امروز اصلح ( کسی که جلوی سرش مو ندارد ) را دیدیم ، آنها نیز خنده را سر دادند و در این ماجرا هنوز علی (علیه السلام)  نزد رسول خدا نرسیده بود که این آیه بر آن حضرت نازل شد .

    28 – «یا اَیُّها الرَّسوُلُ بَلِّغ ما اُنزِلَ اِلَیکَ مِن رَبِّکَ وَ اِن لَم تَفعَل فَما بَلَّغتَ رِسالَتَهُ وَ اللهُ یَعصِمُکِ مِنَ النّاسِ اَنَّ لا یَهدیِ القَومَ الکافِرینَ .»29

    « ای پیامبر ! آنچه از طرف پروردگارت بر تو نازل شده است کاملاً ( به مردم ) برسان ! و اگر نکنی ، رسالت او را انجام نداده ای ! خداوند تو را از ( خطرات احتمالی ) مردم ، نگاه می دارد ، و خداوند ، جمعیت کافران ( لجوج ) را هدایت نمی کند . »

    ( فخر رازی در تفسیر کبیر خود ) در ذیل آیه شریفه ( یا ایها الذین بلغ ما انزل ... ) میگوید : دهم یعنی وجه دهم از وجوهی که مفسرین در نزول این آیه ذکر کرده اند این است که در فضیلت علی بن ابیطالب نازل شد و همین که نازل شد رسول خدا (ص) دست او را گرفت و فرمود : هر که من مولای او بودم علی مولای اوست . بار الها  دوستی کن با کسی که با او دوستی کند و دشمنی کن با کسی که با او دشمنی کند و بعد از آن عمر چون علی را دید گفت : گوارا باد برایت ای پسر ابیطالب که مولای من و مولای هر مومن و مومنه شدی . فخر رازی سپس میگوید : این قول ابن عباس و براءبن عازب و محمد بن علی است .

    29 – «ذلِکَ الَّذی یُبَشِّرُ اللهُ عِبادَهُ الَّذینَ ءَامَنوُا وَ عَمِلوُا الصّالحاتِ قُل لا اَسئَلُکُم عَلَیهِ اَجرَاً اِلّا المَوَدَّهَ فی القُربی وَمَن یَفتَرِف حَسَنَهٌ نَزِد لَهُ فیها حُسناً اِنَّ اللهَ غَفُورٌ شکُورٌ .»30

    « این همان چیزی است که خداوند بندگانش را که ایمان آورده و اعمال صالح انجام داده اند به آن نوید می دهد ! بگو : من هیچ پاداشی از شما بر رسالتم درخواست نمی کنم جز دوست داشتن نزدیکانم ( اهل بیتم ) ؛ و هر کس کار نیکی انجام دهد بر نیکیاش می افزایم ، چرا که خداوند آمرزنده و سپاسگزار است . »

    مستدرک الصحیحین 31 به سند خود از علی بن الحسین (علیه السلام)  خطبه ای را روایت کرده که حسن بن علی (علیه السلام)  بعد از شهادت پدر بزرگوارش ایراد فرمود ، و در آن فضایل اهل بیت را بر شمرد تا آنجا که فرمود : من از اهل بیتی هستم که پروردگار عالم مودت ایشان را بر هر مسلمانی واجب کرده ، به پیامبرش دستور داده که ( ... قل لا اسئلکم علیه اجراً اِلا الموده فی القربی ... )

    30 – «وَ مِنَ النّاسِ مَن یَشریِ نَفسَهُ ابتِغاءَ مَرضاتِ اللهِ و اللهُ رَؤُفٌ بِالعِباد .»32

    « بعضی از مردم ( با ایمان و فداکار ، همچون علی (علیه السلام)  در « لیله المبیت » به هنگام خفتن در جایگاه پیغمبر (ص) ) ، جان خود را به خاطر خشنودی خدا می فروشند و خداوند نسبت به بندگان مهربان است .

    حاکم در ص 4 جزء 3 مستدرک از ابن عباس آورده است که :علی جان خویش را به معرض فروش در آورده و لباس پیامبر را بر تن پوشیده و حاکم در همان صفحه 4 جزء 3 مستدرک از علی بن الحسین (علیه السلام)  نقل کرده ، نخستین کسی که جان خویش را به خاطر رضای خدا در معرض فروش قرار داد علی بن ابیطالب بود که در رختخواب پیامبر (ص) خوابید .

    31 – «فَمَن حاجَّکَ فیهِ مِن بَعدِ ما جاءَکَ مِنَ العِلمِ فَقُل تَعالَوا نَدعٌ اَبناءَناَ وَ ابناءکُم وَ نِساءَنا و نِساءَ کُم وَ اَنفُسَنا وَ اَنفُسَکُم ثُمَّ نَبتَهِل فَنَجعَل لَعنَتُ اللهِ عَلَی الکاذِبینَ .»33

    « هر گاه بعد از علم و دانشی که ( درباره مسیح ) به تو رسیده ( باز ) کسانی با توجه محاجه و ستیز برخیزند ، به آنها بگو : بیائید ما فرزندان خود را دعوت نمائیم ، شما هم فرزندان خود را ؛ ما زنان خویش را دعوت نمائیم ، شما هم زنان خود را ، ما از نفوس خود دعوت کنیم ، شما هم از نفوس خود؛ آنگاه مباهله کنیم و لعنت بر دروغگویان قرار دهیم . »

    32 – «سَلامُ عَلی ال یاسیِن . »34                          

    ابن ماهیار در تفسیرش روایت کرده است از سلیم بن قیس هلالی که حضرت امیرالمومنین (علیه السلام)  فرمود که : رسول خدا (ص) اسمش یاسین است و مائیم که خدا در شأن ما فرموده است سلام علی ال یاسین.

    ابن حجر 35 از فخر رازی نقل کرده است که : اهل بیت حضرت رسول (ص) با آن حضرت مساویند در پنج چیز : در سلام و فرموده است درباره رسول (ص) السلام علیک ایها النبی و در باره اهل بیت که سلام علی ال یاسین و در صلوات بر او و بر ایشان در تشهد و فرمود : در حق رسول (ص) « طه » یعنی با طاهر و در شأن اهل بیت ( و یطهر کم تطهیراً ) و در حرمت تصدق و در محبت در شأن رسول (ص) فاتبعونی یحبکم الله و در شأن اهل بیت قل لا اسالکم علیه ...

    33 – «وَالسّابِقوُنَ السّابِقوُنَ اوُلئکَ المُقَرَّبوُنَ .»36

    « ( و سومین گروه ) پیشگامان پیشگامند ، آنها مقربانند ! »

    دیلمی در حدیث 29 فصل دوم باب 9 صواعق ابن حجر نیز آمده است از عایشه و طبرانی و ابن مردویه از ابن عباس نقل کرده اند که پیامبر (ص) فرمود : سبقت گیرندگان سه نفرند سبقت به موسی ، یوشع بن نون است و سبقت گیرنده به عیسی (علیه السلام)  صاحب یاسین است و سبقت گیرنده به محمد علی بن ابیطالب است موفق به احمد و فقیه بن معازلی نیز از ابن عباس آنرا نقل کرده است .

    34 – «لا یَستوی اَصحاب النّار و اَصحاب الجنَّه اصحاب الجنَّه هُمُ الفائِزوُن .»37

    « هرگز دوزخیان و بهشتیان یکسان نیستند ؛ اصحاب بهشت رستگار و پیروزند ! »

    شیخ طوسی در کتاب امالی به سند صحیح از امیرالمومنین (علیه السلام)  نقل کرده که پیامبر (ص) این آیه را تلاوت کرد آنگاه فرمود : بهشتیان کسانی هستند که در اطاعت از من باشند و پس از من تسلیم فرمان علی (علیه السلام)  به ولایتش اقرار نمایند . پرسیده شد اصحاب نار ( دوزخیان ) کیانند ؟ فرمود کسی که نسبت به ولایت او خشم ورزد ، نقض عهد کند و با او از در جنگ درآید . ابوالمؤید موفق به احمد از جابر روایت کرد که پیامبر (ص) فرمود : سوگند به آنکه جانم در اختیار اوست این علی و شیعیانش در قیامت رستگارند .

    35 – «وَ یوفون بالنذر و یخافون یوماً کان شره مستطیراً و یعطعمون الطعام علی حبه مسکینا و یتیماً و اسیراً انما نطعمکم لوجه الله لا نرید منکم جزاءً و لا شکوراً .»38

    « آنها به نذر خود وفا می کنند و از روزی که شر و عذابش گسترده می ترسند و غذای خود را با اینکه به آن علاقه و نیاز دارند ، به « مسکین » و « یتیم » و « اسیر » می دهند ( و می گویند : ما شما را به خاطر خدا اطعام میکنیم و از شما هیچ پاداش و سپاسی نمی خواهیم ! . »

    36 – «یا ایها الذین ءامنوا اطیعوا الله و اطیعوا الرسول و اولی الامر منکم فان تنازعتم فی شیء فردوده الی الله و الرسول ان کنتم تؤمنون بالله و الیوم الا خسر ذلک خیر و احسن تأویلاً .»39

    ای کسانی که ایمان آورده اید ! اطاعت کنید خدا را و اطاعت کنید پیامبر خدا و الوالامر ( اوصیای پیامبر ) را ! و هر گاه در چیزی نزاع داشتید آن را به خدا و پیامبر باز گردانید ( و از آنها داوری بطلبید) اگر به خدا و روز رستاخیز ایمان دارید ! این ( کار ) برای شما بهتر و عاقبت و پایانش نیکوتر است.»

    عیالشی روایت کرده است از حضرت باقر در تفسیر آیه شریفه در شأن علی (علیه السلام)  و ائمه از فرزندان اوست ، خدا ایشان را به جای پیغمبران قرار داده است .

    37 –« هوالذی انزل علیک الکتاب منه ایات محکمات هن ام الکتاب و اخر متشابهات فاما الذین فی قلوبهم زیغ فیتبعون ما تشابه منه ابتغاء الفتنه و ابتغاء تأویله و ما یعلم تأویله الا الله و الراسخون فی العلم یقولون امنا به کل من عند ربنا و ما یذکر الا اولوا الالباب .»40

    « او کسی است که این کتاب ( آسمانی ) را بر تو نازل کرد که قسمتی از آن آیات « محکم ( صریح و روشن ) است ؛ که اساس این کتاب می باشد ؛ ( و هر گونه پپیچیدگی در آیات دیگر با مراجعه به اینها برطرف می شود ) » .

    و قسمتی از آن « متشابه » است (  آیاتی که به خاطر بالا بودن سطح مطلب و جهات دیگر در نگاه اول احتمالات مختلفی در آن می رود ، ولی با توجه به آیات محکم ، تفسیر آنها آشکار می گردد ) اما آنها که در قلوبشان انحراف است به دنبال متشابهانند تا فتنه انگیزی کنند ( و مردم را گمراه سازند ) ؛ و تفسیر ( نادرستی ) برای آنها می طلبند در حالی که تفسیر آنها را جز خدا و راسخان در علم نمی دانند ( آنها که به دنبال فهم و درک اسرار همه آیات قرار در پرتو علم و دانش الهی ) می گویند : ما به همه آن ایمان آوردیم ؛ همه از طرف پروردگار ماست . و جز صاحبان عقل ، متذکر نمی شوند ( و این حقیقت را درک نمی کنند ) ( راسخان در علم میگویند ) : پروردگار دلهایمان را بعد از آن که ما را هدایت کردی ( از راه حق ) منحرف مگردان ! و از سوی خود رحمتی بر ما ببخش ، زیرا تو بخشنده ای ! » 41  گفته اند  لا اولوا الالباب . راسخ  در علم همان علی بن ابیطالب (علیه السلام)است  

    ثعلبی در تفسیر کبیر خود از جابر آورده که وقتی این آیه نازل شد علی (علیه السلام)  گفت : ما اهل ذکر هستیم ، این معنی از سایر ائمه هدی (علیه السلام)  نیز نقل شد . علامه بحرینی در غایه المرام باب 35 بیش از بیست حدیث صحیح به همین مضموم نقل کرده است. ثقه الاسلام کلینی طبق سند صحیح از اما صادق (علیه السلام)  نقل کرده که فرمود : ما قومی هستیم که خداوند اطاعت ما را بر مردم واجب ساخته ما راسخان در علم هستیم و ما محسود واقع شده ایم که خداوند فرمود با اینکه به مردم به خاطر آنچه خداوند از فضل خود به آنها بخشیده حسد می ورزند .

    38 -  «الیوم الکملت لکم دینکم و اتممت علیکم نعمتی و رضیت لکم الاسلام دیناً .»42

    « امروز دین شما را کامل کردم و نعمت خود را بر شما تمام نمودم ؛ و اسلام را به عنوان آئین ( جاودان ) شما پذیرفتم »

    خیب بغدادی 43 بسند خود از ابی هریره روایت کرده که گفت : هر کس روز هجدهم ذی الحجه را روزه بگیرد ثواب شصت ماه روزه را برایش می نویسد و این روز غدیر خم است که رسول خدا ( صلی الله علیه و آله) دست علی بن ابیطالب را گرفت و فرمود : آیا من ولی مؤمنین نبودم ؟ گفتند : بله یا رسول الله فرمود : هر که من مولای اویم علی مولای اوست ، پس عمربن خطاب گفت ؛ به به یابن ابیطالب به گوارایت باد ای پسر ابیطالب که مولای من و مولای هر مسلمان شدی . پس خدای تعالی این آیه ( الیوم ... ) را فرستاد .

    39 - « و یقول الذین کفروا لولا انزل علیه و ایه من ربه انما انت منذرو لکل قوم هاد »44

    کسانی که کافر شدند می گویند : « چرا آیه ( و معجزه ای ) از پروردگارش بر او نازل نشد ؟ تو فقط بیم دهنده ای و برای هر گروهی هدایت کننده ای است ، ( و اینها همه بهانه است نه برای جستجوی حقیقت ) » .

    امام باقر علیه السلام در ذیل آیه شریفه فرمود : حضرت رسول صلی الله علیه و آله منذر است و علی علیه السلام هادی است و به خدا سوگند که هدایت کننده از میان ما برطرف نمی شود و پیوسته در میان ما هست تا روز قیامت .

    40 - « اهدنا الصراط المستقیم »45 

    « ما را به راه راست هدایت کن » معانی الاخبار به سند حسن از حضرت امام صادق (علیه السلام)  روایت کرده است . در تفسیر ( اهدنا الصراط المستقیم ) فرمود که : صراطمستقیم ، امیرالمومنین است و نشناختن او و دلیل بر این آنست که حق تعالی می فرماید : ( و انه فی ام الکتاب لدینا لعلی حکیم ) یعنی امیرالمومنین (علیه السلام) در ام الکتاب که سوره حمد است مذکور است در آیه اهدنا الصراط المستقیم و صراط مستقیم علی (علیه السلام)  است که عالم است به حکم و معارف ربانی .

    مدارک وتفصیل 40 آیه قرآن در شأن مناقب علی علیه السلام از دیدگاه اهل سنت درآخر فایل محرم بیت الحرم موجود است.     اللهم صل علی محمد وآل محمد وعجل فرجهم

     

    • حسین صفرزاده
    ۰۹
    آبان

    بسم الله الرحمن الرحیم

    اللهم صل علی محمد وآل محمد وعجل فرجهم

    سرداران شهید :

    1. زندگینامه سردار شهید حاج احمد متوسلیان
    2. زندگینامه سردار شهید حسن باقری
    3. زندگینامه سردار شهید محمد ابراهیم همت
    4. زندگینامه سردار شهید مهدی زین الدین
    5. زندگینامه سردار شهید عبدالحسین برونسی
    6. زندگینامه سردار شهید محمود کاوه
    7. زندگینامه سردار شهید حسین خرازی
    8. زندگینامه سردار شهید محمد بروجردی
    9. زندگینامه سردار شهید یونس زنگی آبادی
    10. زندگینامه سردار شهید سید مجتبی علمدار
    11. زندگینامه سردار شهید حبیب الله افتخاریان ( ابوعمار )
    12. زندگینامه سردار شهید شاهرخ ضرغام
    13. زندگینامه سردار شهیدشریف قنوتی
    14. زندگینامه سردار شهید مهدی باکری
    15. زندگینامه سردار شهید حمید باکری
    16. زندگینامه سردار شهید احمد کاظمی
    17. زندگینامه سردار شهیدعباس کریمی
    18. زندگینامه سردار شهید سید مجتبی هاشمی
    19. زندگینامه سردار شهید کلاهدوز
    20. زندگینامه سردار شهید ولی الله چراغچی
    21. زندگینامه سردار شهید حاج حسین بصیر
    22. زندگینامه سردار شهید مصطفی چمران
    23. زندگینامه سردار شهید حسین قجه ای
    24. زندگینامه سردار شهید سید محمد رضا دستواره
    25. زندگینامه سردار شهید حسین علم الهدی
    26. زندگینامه سردار شهید ردانی پور
    27. زندگینامه سردار شهید رضا چراغی
    28. زندگینامه سردار شهید سید مرتضی آوینی
    29. زندگینامه سردار شهید خلبان احمد کشوری
    30. زندگینامه سردار شهید خلبان علی اکبر شیرودی
    31. زندگینامه سردار شهید خلبان عباس دوران
    32. زندگینامه سردار شهید صیاد شیرازی
    33. زندگینامه سردار شهید حسن اقارب پرست
    34. زندگینامه سردار شهید تیمسار فلاحی
    35. زندگینامه سردار شهید مصطفی اردستانی
    36. زندگینامه سردار شهید علیرضا یاسینی
    37. زندگینامه سردار شهید علیرضا موحد دانش
    38. زندگینامه سردار شهید روحانی میثمی
    39. زندگینامه سردار شهید ناصر کاظمی
    40. زندگینامه سردار شهید محمد جهان آرا

    اللهم صل علی محمد وآل محمد وعجل فرجهم 


     

    • حسین صفرزاده