پردازش اربعین حسینی

حسینُ منی و انا من حسینی

پردازش اربعین حسینی

حسینُ منی و انا من حسینی

پردازش اربعین حسینی

در این صفحه مطالب گردآوری شده توسط حسین صفرزاده به اشتراک گذاشته می شود

آخرین مطالب
پربیننده ترین مطالب
نویسندگان

۵۶ مطلب در دی ۱۴۰۰ ثبت شده است

۰۱
دی

 بسم الله الرحمن الرحیم

اللهم صل علی محمد وآل محمد وعجل فرجهم

  1. ادب 6
  2. پیامبر(صل الله علیه وآله وسلم ) درقرآن-
  3. نمونه‏اى از ادب پیامبر
  4. دوستى- رعایت ادب .
  5. فرزند - قدم دوم آداب و ادب یاد بدهید نمازمکان - آداب مسجد و ادب نمازگزار .
  6. سوظن - یکدیگر را با ادب صدا بزنیم . اللهم صل علی محمد وآل محمد وعجل فرجهم
  7. ادب و حوصله و بردبارى پیامبر و عواقب بى‏ادبى پیامبر . پیغمبر از این ناراحت بود. امّا در عین حال به خدا نمى‏گفت، مى‏آمد به اطراف آسمان نگاه مى‏کرد، یعنى ادبش، یکجورى بود که مثل کسى که نمى‏گوید: آقا غذا بیاور بخوریم،
  8. ادب ابن عباس نسبت به استادش .سکوت‏ دربرابرظالم. درب خانه مى‏نشست تا استادش بیاید، یک وقت استاد گفت: ابن عباس شما مى‏آیى پهلوى من درس بخوانى، درب را بزن. فرمود: قرآن مى‏گوید: وقتى مى‏روید درِ خانه پیغمبر داد نزنید بنشینید تا خودِ پیغمبر بیاید بیرون و من به همین دلیل درِ خانه استاد داد نمى‏زنم
  9. رعایت ادب در امر به معروف .
  10. ادب شاگرد در برابر معلم .- نام‏گذارى خوب و آموختن ادب به فرزند .
  11. ادب . نسب به اهل کتاب وکفار- إِنّا أَوْ إِیّاکُمْ لَعَلی هُدیً أَوْ فِی ضَلالٍ مُبِینٍ‏ سبأ/ 24. - یا صاحِبَیِ السِّجْنِ‏ یوسف/ 39
  12. شعر در اهمیت ادب: مولوی‏: پیش ارباب خرد مایه ایمان ادب است‏..لاجرم بیشه مردان سخن دان ادب است‏
  13. بی ادب را به سماوات بقا منزل نیست‏...... در سماوات بقا منزل مردان ادب است‏

کردم از عقل سوال که بگو ایمان چیست‏..... عقل در گوش دلم گفت که ایمان ادب است‏

  1. چشم بگشا ببین جمله کلام الله را...... آیه آیه همگی معنی قرآن ادب است‏

از خدا جوئیم توفیق ادب‏.. ... بی ادب محروم ماند از لطف حق‏

  1. بی ادب تنها نه خود را داشت بد..... بلکه آتش در همه آفاق زد

مائده از آسمان در می‏رسید.....  بی شرائ و بیع و بی گفت و شنید

  1. در میان قوم موسی چند کس‏.. .... بی ادب گفتند کو سیر و عدس‏

منقطع شد خوان و نان از آسمان..‏....  ماند رنج و زر و بیل و داسمان‏

باز عیسی چون شفاعت کرد حق .....  خوان فرستاد و غنیمت بر طبق‏

  1. 2. نمونه های بی ادبی‏1. نسبت به خدا1.  بی ادبی شیطان‏ أَنَا خَیْرٌ مِنْهُ‏ اعراف/ 12.رَبِّ بِما أَغْوَیْتَنِی‏ حجر/ 39.2.
  2. بی ادبی یهود إِنَّ اللّهَ فَقِیرٌ وَ نَحْنُ أَغْنِیاءُ آل عمران/ 181. ادْعُ لَنا رَبَّکَ‏ بقره/ 68. لَنْ نَصْبِرَ عَلی طَعامٍ واحِدٍ بقره/ 61.
  3. 3. بی ادبی ضعف الایمان‏ فَیَقُولُ رَبِّی أَهانَنِ‏ فجر/ 16. 4.
  4. بی ادبی مشیرکین‏ وَإِذَا قِیلَ لَهُمُ اسْجُدُوا لِلرَّحْمَنِ قَالُوا وَمَا الرَّحْمَنُ‏ فرقان/ 60.
  5. 2. بى‏ ادبىنسبت به انبیا و کتب آسمانی‏. قابیل نسبت به برادر خود فَطَوَّعَتْ لَهُ نَفْسُهُ قَتْلَ أَخِیهِ فَقَتَلَهُ فَأَصْبَحَ مِنَ الْخَاسِرِینَ‏ (مائده 30)
  6. 2. بى‏ ادبىفرعون نسبت به حضرت موسی (علیه السلام)
  7. إِنَّ رَسُولَکُمُ الَّذِی أُرْسِلَ إِلَیْکُمْ لَمَجْنُونٌ قالَ رَبُّ الْمَشْرِقِ وَ الْمَغْرِبِ وَ ما بَیْنَهُما شعراء/ 28- 27.
  8. 3. بى‏ ادبىبت پرستان نسبت به حضرت ابراهیم (علیه السلام)
  9. قالَ أَ راغِبٌ أَنْتَ عَنْ آلِهَتِی یا إِبْراهِیمُ لَئِنْ لَمْ تَنْتَهِ لارْجُمَنَّکَ وَ اهْجُرْنِی مَلِیًّا قالَ سَلامٌ عَلَیْکَ سَأَسْتَغْفِرُ لَکَ رَبِّی إِنَّهُ کانَ بِی حَفِیًّا مریم/ 47- 46.
  10. 4. بى‏ ادبى‏ : قوم عاد نسبت به حضرت هود (علیه السلام) إِنّا لَنَراکَ فِی سَفاهَةٍ اعراف/ 66.
  11. إِنْ نَقُولُ إِلا اعْتَراکَ بَعْضُ آلِهَتِنا بِسُوءٍ قالَ إِنِّی أُشْهِدُ اللّهَ وَ اشْهَدُوا أَنِّی بَرِی‏ءٌ مِمّا تُشْرِکُونَ‏ هود/ 54
  12. 3. بی ادبی ضعف الایمان‏ ک فَیَقُولُ رَبِّی أَهانَنِ‏ فجر/ 16.
  13. 4. بی ادبی مشیرکین‏ : وَإِذَا قِیلَ لَهُمُ اسْجُدُوا لِلرَّحْمَنِ قَالُوا وَمَا الرَّحْمَنُ‏ فرقان/ 60.
  14. 2. بى‏ ادبىنسبت به انبیا و کتب آسمانی‏
  15. 1. بى‏ ادبىقابیل نسبت به برادر خود : فَطَوَّعَتْ لَهُ نَفْسُهُ قَتْلَ أَخِیهِ فَقَتَلَهُ فَأَصْبَحَ مِنَ الْخَاسِرِینَ‏ (مائده 30)
  16. 2. بى‏ ادبىفرعون نسبت به حضرت موسی (علیه السلام) إِنَّ رَسُولَکُمُ الَّذِی أُرْسِلَ إِلَیْکُمْ لَمَجْنُونٌ قالَ رَبُّ الْمَشْرِقِ وَ الْمَغْرِبِ وَ ما بَیْنَهُما شعراء/ 28- 27.
  17. 3. بى‏ ادبى بت پرستان نسبت به حضرت ابراهیم (علیه السلام) قالَ أَ راغِبٌ أَنْتَ عَنْ آلِهَتِی یا إِبْراهِیمُ لَئِنْ لَمْ تَنْتَهِ لارْجُمَنَّکَ وَ اهْجُرْنِی مَلِیًّا قالَ سَلامٌ عَلَیْکَ سَأَسْتَغْفِرُ لَکَ رَبِّی إِنَّهُ کانَ بِی حَفِیًّا مریم/ 47- 46.
  18. 4. بى‏ ادبىقوم عاد نسبت به حضرت هود (علیه السلام)
  19. إِنّا لَنَراکَ فِی سَفاهَةٍ اعراف/ 66.إِنْ نَقُولُ إِلا اعْتَراکَ بَعْضُ آلِهَتِنا بِسُوءٍ قالَ إِنِّی أُشْهِدُ اللّهَ وَ اشْهَدُوا أَنِّی بَرِی‏ءٌ مِمّا تُشْرِکُونَ‏ هود/ 54
  20. 5. بى‏ ادبىقوم نوح نسبت به حضرت نوح (علیه السلام)إِنّا لَنَراکَ فِی ضَلالٍ مُبِینٍ‏ اعراف/ 60.
  21. 6. بى‏ ادبىکفار نسبت به پیامبر اکرم (صل الله علیه وآله وسلم ) وَ قالَ الظّالِمُونَ إِنْ تَتَّبِعُونَ إِلا رَجُلا مَسْحُوراً انْظُرْ کَیْفَ ضَرَبُوا لَکَ الامْثالَ‏ فرقان/ 9- 8.
  22. . افراد بى ادب از توبه دور هستند. در کربلا افرادى به امام حسین بى‏ ادبى‏ کردند، جسارت کردند، توهین کردند. کسانى که به امام حسین توهین مى‏کردند امام حسین به آن‏ها نفرین مى‏کرد.
  23. امام عسگرى فرمود: بى‏ ادبى‏ است، اگر کسى نزد آدم دلگرفته بخندد تا او حساب کند که من غمى ندارم.
  24. . بى‏ ادبى‏ خیلى خطرناک است. رمز اینکه حر، روز عاشورا توبه کرد، این بود که ادب داشت. به امام حسین (علیه السلام ) گفت: من دشمن تو هستم. ولى به خاطر اینکه مادرت زهرا (سل الله علیه وسلم ) است، ادب مى‏کنم.
  25. ادب رمز این شد که خداوند به او توفیق توبه داد. و اگر حر، بیحیا بود، جسور بود، شکست خورده بود و توفیق توبه هم چه بسا پیدا نمى‏کرد.

اللهم صل علی محمد وآل محمد وعجل فرجهم

 

  • حسین صفرزاده
۰۱
دی

 

بسم الله الرحمن الرحیم

اللهم صل علی محمد وآل محمد وعجل فرجهم

  1. ادب در کلام : ا- سلام کردن، 2- بلند نکردن صدا.. 2- امام صادق (علیه السلام)دوستی داشت، به غلامش فحش مادر داد. حضرت سرش را بلند کرد و به صورت خودش سیلی زد و فرمود:" فکر می‏کردم تو آدم با تقوایی هستی، حالا که اینطور شد تا آخر عمر با تو دوستی ام را قطع می‏کنم" وسائل، ج 11، ص 325.
  2. ادب در لباس : پوشیدن لباس اهل کفر و لباس شهرت و لباس مختص جنس مقابل و لباس مهیج شهوت حرام است
  3. ادب در طعام: ادب در بریدن نان با چاقو و اینکه نان که آمد منتظر غذای دیگر نباشیم.
  4. ادب در حمام : و لو تنها هستیم عورت را بپوشانیم. (حلیة المتقین)
  5. ادب در قبرستان: خندیدن در قبرستان کراهت دارد، چون قبرستان محل موعظه است.
  6. ادب نسبت فقرا: وَ ما أَنَا بِطارِدِ الَّذِینَ آمَنُوا هود/ 29.
  7. ادب نسبت به پدر ومادر: یکی از مسئولین مهم خدمت امام رسید در حالی که پیرمردی پشت سرش بود. امام پرسید: ایشان کیستند؟ گفت: پدرم. امام گفت: پس چرا شما جلو ایشان راه می‏رفتی.
  8. ادب نسبت به استاد: یکی از مهم ترین عوامل برکت درس احترام به استاد است.
  9. ادب نسبت به افراد مجلس: إذا قیل لکم تفسحوا فی المجالس فافسحوا یفسح الله لکم ... (مجادله 11)
  10. ادب حضرت هابیل(ع): لَئِنْ بَسَطْتَ إِلَیَّ یَدَکَ لِتَقْتُلَنِی ما أَنَا بِباسِطٍ یَدِیَ إِلَیْکَ لاقْتُلَکَ إِنِّی أَخافُ اللّهَ رَبَّ الْعالَمِینَ‏ مائده/ 28.
  11. ادب حضرت ابراهیم(علیه السلام)إِلا رَبَّ الْعالَمِینَ الَّذِی خَلَقَنِی فَهُوَ یَهْدِینِ وَ الَّذِی هُوَ یُطْعِمُنِی وَ یَسْقِینِ وَ إِذا مَرِضْتُ فَهُوَ یَشْفِینِ وَ الَّذِی یُمِیتُنِی ثُمَّ یُحْیِینِ وَ الَّذِی أَطْمَعُ أَنْ یَغْفِرَ لِی خَطِیئَتِی یَوْمَ الدِّینِ‏ شعراء/ 82- 75.
  12. ادب حضرت اسماعیل(علیه السلام)قالَ یا بُنَیَّ إِنِّی أَری فِی الْمَنامِ أَنِّی أَذْبَحُکَ فَانْظُرْ ما ذا تَری قالَ یا أَبَتِ افْعَلْ ما تُومَرُ سَتَجِدُنِی إِنْ شاءَ اللّهُ مِنَ الصّابِرِینَ‏ صافات/ 102.
  13. ادب حضرت موسی(علیه السلام)قالَ رَبِّ اشْرَحْ لِی صَدْرِی وَ یَسِّرْ لِی أَمْرِی وَ احْلُلْ عُقْدَةً مِنْ لِسانِی یَفْقَهُوا قَوْلِی وَ اجْعَلْ لِی وَزِیراً مِنْ أَهْلِی هارُونَ أَخِی اشْدُدْ بِهِ أَزْرِی وَأَشْرِکْهُ فِی أَمْرِی کَیْ نُسَبِّحَکَ کَثِیراً وَ نَذْکُرَکَ کَثِیراً طه/ 34- 25.
  14. ادب حضرت یعقوب (علیه السلام)قالُوا تَاللّهِ تَفْتَوا تَذْکُرُ یُوسُفَ حَتّی تَکُونَ حَرَضاً أَوْ تَکُونَ مِنَ الْهالِکِینَ قالَ إِنَّما أَشْکُوا بَثِّی وَ حُزْنِی إِلَی اللّهِ وَ أَعْلَمُ مِنَ اللّهِ ما لا تَعْلَمُونَ‏ یوسف/ 86- 85.
  15. ادب حضرت یوسف(علیه السلام)وَ قَدْ أَحْسَنَ بِی إِذْ أَخْرَجَنِی مِنَ السِّجْنِ وَ جاءَ بِکُمْ مِنَ الْبَدْوِ مِنْ بَعْدِ أَنْ نَزَغَ الشَّیْطانُ بَیْنِی وَ بَیْنَ إِخْوَتِی إِنَّ رَبِّی لَطِیفٌ لِما یَشاءُ إِنَّهُ هُوَ الْعَلِیمُ الْحَکِیمُ رَبِّ قَدْ آتَیْتَنِی مِنَ الْمُلْکِ وَ عَلَّمْتَنِی مِنْ تَأْوِیلِ الاحادِیثِ‏ یوسف/ 101- 100. از لطیف‏ترین ادب ها
  16. ادب حضرت داود و سلیمان(علیه السلام)وَ لَقَدْ آتَیْنا داوُدَ وَ سُلَیْمانَ عِلْماً وَ قالا الْحَمْدُ لِلّهِ الَّذِی فَضَّلَنا عَلی کَثِیرٍ مِنْ عِبادِهِ الْمُومِنِینَ‏ نمل/ 15.
  17. ادب حضرت رسول اکرم     قُلْ إِنَّ صَلاتِی وَ نُسُکِی وَ مَحْیایَ وَ مَماتِی لِلّهِ رَبِّ الْعالَمِینَ‏ انعام/ 162.
  18. ه) وَ قُلْ رَبِّ زِدْنِی عِلْماً طه/ 114.
  19. ادب غیر معصومین : ادب حضرت ابوالفضل(علیه السلام)1. ادب حضرت ابوالفضل (علیه السلام)ابالفضل تا آخر عمر امام حسین (علیه السلام)را با کلمات یا سیدی و مولای صدا می‏زد.
  20. ادب حر بن یزید ریاحی: ادب حر به مادر امام حسین (علیه السلام)رمز نجاتش بود، وقتی حضرت فرمودند: ثکلکتک امک. گفت: اگر غیرفاطمه مادرت بود، جوابت را می دادم
  21. امام‏حسن‏مجتبی(ع). ادب در مقابل مادر: با مادرش غذا نمی‏خورد و می‏فرمود: اخاف ان اکل شیئا سبق الله نظرک فاکون عاقا لک‏
  22. دعا. ادب وآداب نیایش گر
  23. رکوع‏درقرآن . بیانگر ادب: قَالَ الصَّادِقُ (ع): فی الرُّکُوعِ أَدَبٌ وَ فِی السُّجُودِ قُرْبٌ وَ مَنْ لا یُحْسِنُ الادَبَ لا یَصْلُحُ لِلْقُرْبِ‏ مصباح الشریعة، ص 89
  24. قرآن-معروف‏ها... ادب در برابر بزرگان دین . إِنَّ الَّذینَ یَغُضُّونَ أَصْواتَهُمْ عِنْدَ رَسُولِ اللّه‏ حجرات/ 3.
  25. نعمت‏های‏الهی . ادب .
  26. چگونگى پذیرایى از مهمان و ادب سفره : از هر چه مى‏توانى پذیرایى کنى در سفره بگذار، تند و سریع هم پذیرایى کنید. گاهى وقت‏ها مهمان را بعد از نماز مغرب دعوت مى‏کنند و ساعت یازده و نیم شام مى‏کشند، قرآن براى پذیرایى سریع آیه دارد که: «فَما لَبِثَ أَنْ جاءَ بِعِجْلٍ حَنیذٍ» (هود/ 69) یعنى حضرت ابراهیم تا مهمان آمد، فوراً برایش غذا آورد. یک حدیث هم داریم که مهمان آمد، نپرس غذا خورده است یا نه، ممکن است خورده باشد و باز هم بخواهد بخورد.
  27. حقوق‏والدین.. ادب و آداب برخورد با والدین آدم به پدر و مادر نگاه کند، ثواب دارد. پدر و مادر را قدرش را بدان. آن هم که یتیم است به مادرش نگاه بکند. زیارت پدر و مادر ثواب حج را دارد. آدم سر قبر پدرش برود، ثواب حج مستحبى را دارد. بوسیدن ثواب دارد. حدیث داریم بین دو چشمهاى مادرتان را ببوسید. پایین پیشانى مادر، بین دو چشم مادر را ببوسید.اگر خواستید یک چیزى به پدر و مادر بدهید با احترام بگویید: بفرما. دست را باز کن او بردارد و شما در دست او نگذار، بگذار او بردارد و ادب باشد.
  28. غیرت‏دینى ..ادب و احترام بزرگان و مقدسات: : «أَکْرِمُوا کَرِیمَ کُلِّ قَوْمٍ» (المناقب، ج 4، ص 48) یعنى بزرگ هر قومى را احترام کنید.
  29. ادب حضرت على(علیه السلام)چون نسبت به یک پیرمرد ادب کرد خداوند به جبرئیل وحى کرد که به پیغمبر بگو آنقدر رکوع را طول بده تا على به رکوع تو برسد.
  30. یک روز رسول اکرم على را دید که عرق کرده. دستهایش را به پیشانى امیر المومنین مالید و عرق پیشانى على ابن ابیطالب را برداشت و گفت: این عرق متبرک است و من به بدن خودم مى مالم.

 

  1. علم‏ومعرفت - ادب در گفتار: «إِنَّ الَّذینَ یُنادُونَکَ مِنْ وَراءِ الْحُجُراتِ أَکْثَرُهُمْ لا یَعْقِلُونَ» (حجرات/ 4) آنهایى که هوى مى‏گویند، «مِنْ وَراءِ الْحُجُراتِ» پشت دیوار هوى مى‏گویند.
  2. بوق مى‏زنند،
  3. ادب واقعى : مى‏گویند: خدا سایه‏ات را از سر من کم نکند. خدا شما را حفظ کند. بعضى‏ها مى‏گویند: فلانى با ادب است. چون خیلى سوپر دولوکس است، به او احترام مى‏گذارند. حیف که ما خودمان را باخته‏ام. معناى ادب این نیست که هرکس حرف مى‏زند این گوش کند. هر حرفى را از هرکس گوش دادن معناى ادب نیست. معناى ادب پذیرفتن هر دعوتى نیست. بنده تواضع دارم ولى خانه شما به دلیلى نمى‏آیم. چه کسى گفته است اگر من خانه شما نیایم متکبر هستم؟
  4. ادب نسبت به خدا و نماز: «الَّذِینَ یَسْتَمِعُونَ الْقَوْلَ فَیَتَّبِعُونَ أَحْسَنَهُ» (زمر/ 18) گفتند: قسم بخور یا 4000 هزار درهم جریمه بده. حضرت قسم نخورد.
  5. ادب نسبت به پیامبر (صل الله علیه وآله وسلم ). «یَا أَیُّهَا الَّذِینَ آمَنُوا لَا تَرْفَعُوا أَصْوَاتَکُمْ فَوْقَ صَوْتِ النَّبِىِّ» (حجرات/ 2)
  6. ادب نسبت به دیگران . . «وَلَا تَسُبُّوا الَّذِینَ یَدْعُونَ مِنْ دُونِ اللَّهِ فَیَسُبُّوا اللَّهَ عَدْوًا بِغَیْرِ عِلْمٍ» (انعام/ 108)
  7. ادب اجتماعى . «وَقُولُوا لِلنَّاسِ حُسْنًا» (بقره/ 83) بهشتى فرمود: ما با آنها مخالف هستیم. اما ادب حتى به کافر هم لازم است.
  8. نمونه‏اى از ادب امامان و بزرگان . امام حسین (علیه السلام)نود درهم به او داد و فرمود: اگر اول پیش من مى‏آمدى من هم صد درهم به تو مى‏دادم. حالا که او صد درهم داده است من به احترام برادر بزرگم یک قدم عقب‏تر مى‏روم.
  9. اللهم صل علی محمد وآل محمد وعجل فرجهم
  • حسین صفرزاده
۰۱
دی

 

  1. بسم الله الرحمن الرحیم
  2. اللهم صل علی محمد وآل محمد وعجل فرجهم
  3. 20--7هفت آداب : 3. آداب زیارت قبور:
    1. طهارت‏
    2. از طرف پا به سوی قبر برود نه سر
    3. وقت زیارت رویش به طرف میت باشد.
    4. بایستد و دعا کند.
    5. مقداری قرآن بخواند. مستحب است یس و توحید را بنشیند و بخواند.
    6. به طرف قبله بایستد و برای میت دعا کند.
    7. آب تمیز بر روی قبر بریزد.
    8. صدقه برای میت بدهد.....آدب زائر قبور
  4. اللهم صل علی محمد وآل محمد وعجل فرجهم
  5. آداب مجللس
  6. 1-دورى از سخن و مجلس باطل‏.. از دیدگاه اسلام، آهنگ‏هایى که متناسب با مجالس فسق و فجور و گناه باشد و قواى شهوانى را تحریک نماید، حرام است، ولى اگر آهنگى مفاسد فوق را نداشت، مشهور فقها مى‏گویند: شنیدن آن مجاز است.امام باقر علیه السلام فرمود: غنا، از جمله گناهانى است که خداوند براى آن وعده‏ى آتش داده است، سپس این آیه را تلاوت فرمود: وَ مِنَ النَّاسِ مَنْ یَشْتَرِی لَهْوَ الْحَدِیثِ‏ ....
  7. 2-غنا، از گناهان کبیره است، زیرا گناه کبیره به گناهى گفته مى‏شود که در قرآن به آن وعده‏ى عذاب داده شده است.در سوره‏ى حج مى‏خوانیم: «وَ اجْتَنِبُوا قَوْلَ الزُّورِ»  از سخن باطل دورى کنید. امام صادق علیه السلام فرمود: «مراد از «قول زور» آوازه خوانى و غناست».
  8. 3- غنا فقر و بدبختى آورد: مى‏باشد.از امام صادق و امام رضا علیهم السلام نیز نقل شده که یکى از مصادیق «لهو الحدیث» در سوره‏ى لقمان، غنا مى‏باشد. در روایات مى‏خوانیم: غنا، روح نفاق را پرورش مى‏دهد و فقر و بدبختى مى‏آورد.* زنان آوازه‏خوان و کسى که به آنها مزد مى‏دهد و کسى که آن پول را مصرف مى‏کند، مورد لعنت قرار گرفته‏اند، همان گونه که آموزش زنان خواننده حرام است.* خانه‏اى که در آن غنا باشد، از مرگ و مصیبت دردناک در امان نیست، دعا در آن به اجابت نمى‏رسد و فرشتگان وارد آن نمى‏شوند..
  9. 4- شراب . حرمت نشستن در مجلس شراب . یکی از افسران ارتش منصور دوانیقی به مناسبت ختنه فرزند خود مهمانی گرفت عده ای را دعوت کرد و از جمله مهمانها امام صادق (ع) بود، در کنار سفره یکی از مهمانها آب خواست. پیش خدمت عوض آب شراب به او داد. امام صادق (ع) فورا از وسط مجلس پاشد. علت را پرسیدند، فرمود: جدم پیغمبراکرم (ص) فرمود:نشستن در مجلسی که خمر است حرام است.قَالَ الْبَاقِرُ (ع): لَعَنَ رَسُولُ اللَّهِ (ص) فِی الْخَمْرِ عَشَرَةً غَارِسَهَا وَ حَارِسَهَا وَ بَائِعَهَا وَ مُشْتَرِیَهَا وَ شَارِبَهَا وَ الاکِلَ ثَمَنَهَا وَ عَاصِرَهَا وَ حَامِلَهَا وَ الْمَحْمُولَةَ إِلَیْهِ وَ سَاقِیَهَا کافی، ج 6، ص 429. (البته کسی که از اول درخت را برای قصد شراب سازی می‏کارد)
  10. 3- مجلس قمار . عَنْ حَمَّادِ بْنِ عِیسَی قَالَ:" دَخَلَ رَجُلٌ مِنَ الْبَصْرِیِّینَ عَلَی أَبِی الْحَسَنِ الاوَّلِ (ع) فَقَالَ لَهُ: جُعِلْتُ فِدَاکَ إِنِّی أَقْعُدُ مَعَ قَوْمٍ یَلْعَبُونَ بِالشِّطْرَنْجِ وَ لَسْتُ أَلْعَبُ بِهَا وَ لَکِنْ أَنْظُر. فَقَالَ:" مَا لَکَ وَ لِمَجْلِسٍ لا یَنْظُرُ اللَّهُ إِلَی أَهْلِهِ" کافی، ج 6، ص 437. قَالَ الرِّضَا (ع) الْمُطَّلِعُ فِی الشِّطْرَنْجِ کَالْمُطَّلِعِ فِی النَّارِ کافی، ج 6، ص 437
  11. 4-  گشودن جا براى حضور دیگران در مجلس‏: جا بدهید جا مى‏دهند قرآن مى‏گوید که‏ «إِذا قیلَ لَکُمْ تَفَسَّحُوا فِى الْمَجالِسِ فَافْسَحُوا» (مجادله/ 11) اگر کسى وارد اتاق شد با چشمهایش دنبال جا مى‏گردد فورى جایش بدهید بعد مى‏گوید جا دادى‏ «یَفْسَحِ اللَّهُ لَکُم» خداوند به تو جا مى‏دهد نمى‏گوید تو در مکان جایش مى‏دهى نمى‏گوید: «یفسح الله فى المجالس» «تفسحوا فى المجالس» یعنى تو جلسه مکان به او بده اما در جواب نمى‏گوید اگر تو به او مکان دادى خدا به تو مکان مى‏دهد مى‏گوید تو به او گشایش مکانى دادى خدا از هر جهت به تو گشایش مى‏دهد گشایش فکرى مى‏دهد یک چیزى را که تا بحال نمى‏فهمیدى فهمیدى گشایش الهامى مى‏دهد گاهى وقتها توى بن بست نمى‏دانى چه کنى خدا گشایش مى‏دهد یک چیزى را به ذهنت مى‏اندازد راه در رو گشایش فکرى گشایش علمى دنبال یک رفیق خوب مى‏گشتى مى‏گوید یک خورده جا بده یک خورده .
  12. آداب مجلس و همنشینی‏: 1. اشرف المجالس‏ 2. مایلزم مراعاتها فی المجالس‏3. صدر المجالس 4. لاتجلس فی هذه المجالس‏
  13. 5. المجالس بالامانة 6. ذکر الله تعالی عند القیام‏7. جلیس‏8. من نجالس‏9. حق الجلیس‏10. لاتجالس هؤلاء
  14. ادب نسبت به افراد مجلس . إذا قیل لکم تفسحوا فی المجالس فافسحوا یفسح الله لکم ... (مجادله 11)
  15. استغفار. بعد از هر مجلس 25 بار . سیره پیامبر (ص): عَنْ أَبِی عَبْدِ اللَّهِ (ع): أَنَّ رَسُولَ اللَّهِ (ص) کَانَ لَا یَقُومُ مِنْ مَجْلِسٍ وَ إِنْ خَفَّ حَتَّی یَسْتَغْفِرَ اللَّهَ عَزَّ وَ جَلَّ خَمْساً وَ عِشْرِینَ مَرَّةً کافی، ج 2، ص 504
  16. ترک مجلس گناه و اعراض از گنهکار .مجلس گناه . قَالَ الصَّادِقُ (ع): لا یَنْبَغِی لِلْمُومِنِ أَنْ یَجْلِسَ مَجْلِساً یُعْصَی اللَّهُ فِیهِ وَ لا یَقْدِرُ عَلَی تَغْیِیرِهِ‏ کافی، ج 2، ص 374
  17. امربه‏معروف‏ونهی‏ازمنکر.حضور در مجلس مفید . کم کردن آرزوها: قَالَ أَمِیرُ المُؤمِنِینَ (ع): طُولُ الامَلِ فَیُنْسِی الاخِرَةَ نهج البلاغة، خطبه 42.
  18. 5-عنایات‏امام‏زمان(عج) . در مجلس درس .قرآن-معروف‏ها. جا دادن در مجلس . 6. جا دادن در مجلس‏..إِذا قیلَ لَکُمْ تَفَسَّحُوا فِی الْمَجالِسِ فَافْسَحُوا مجادله/ 11.
  19. بسم الله الرحمن الرحیم
  20. اللهم صل علی محمد وآل محمد وعجل فرجهم
  21. ادب: آشنایى با اخلاق : سفارش امام باقر (ع) به فرزندش این بود: «دوستى با افراد بیادب انسان را خراب کند».
  22. (ادب) اسلامى:
  23. ادب در گفتار . 1. واقعى و حقیقى «بِنَبَإٍ یَقِینٍ» 2. دل پسند «الطَّیِّبِ مِنَ الْقَوْلِ» 3. «قَوْلًا بَلِیغاً» 4. «قَوْلًا لَیِّناً»5. «قَوْلًا کَرِیماً» 6. «قَوْلًا مَیْسُوراً» 7. «عَنِ اللَّغْوِ مُعْرِضُونَ» 8. «لِمَ تَقُولُونَ ما لا تَفْعَلُونَ» «9»
  24. راز نماز..ادب و آداب نماز: 1. مقدّمات نماز،2. مقارنات نماز،.3. تعقیبات نماز،
  25. نماز و ادب: بایستیم، دست‏ها روى ران‏ها، بدن آرام، نگاه‏ها به محل سجده، لباس‏ها نو و تمیز، همراه با بوى خوش و معطّر. اگر با جماعت هستیم از سایرین جلو و عقب نیفتیم و خود را هماهنگ دیگران و مردم کنیم، مقام امام را نگهداریم، قبل از او کارى انجام ندهیم، به رکوع یا سجود نرویم و بهتر است حتّى قبل از کلام امام، ذکر نماز را به زبان جارى نکنیم.
  26. ادب در برابر پیامبر: در اول سوره حجرات در هیچ کارى بر خدا و پیامبر نباید پیشى گرفت:«لا تقدّموا بین یدى اللّه و رسوله»
  27. حقیقت ادب . معنای ایجابی ادب کردار و گفتار شایسته و بایسته و متناسب با شئون انسان را ادب می گویند. الادب احسن السجیه،
  28. معنای سلبی ادب : ادب قبول مخلوط از حق و باطل نیست.خَلَطُوا عَمَلا صالِحاً وَ آخَرَ سَیِّئاً توبه/ 102.
  29. اهمیت ادب .
  30. عقل محتاج ادب است . قَالَ أَمِیرُ الْمُومِنِینَ (علیه السلام) کل شی‏ء یحتاج إلی العقل و العقل یحتاج إلی الادب‏.. غر.
  31. ادب بر نسب تقدم دارد: قَالَ أَمِیرُ الْمُومِنِینَ (علیه السلام) قلیل الادب خیر من کثیر النسب‏ غررالحکم، ص 248
  32. ادب بهتربن ارث است : ادب میراث گران قیمتی : إِنَّ خَیْرَ مَا وَرَّثَ الابَاءُ لابْنَائِهِمُ الادَبُ لا الْمَالُ‏ کافی،
  33. انسان به ادب بیشتر احتیاج دارد تا به مال: طالب الادب أحزم من طالب الذهب‏ غررالحکم، ص 247.
  34. زمینه های ادب : قَالَ أَمِیرُ الْمُومِنِینَ (علیه السلام) أحسن الاداب ما کفک عن المحارم‏ غررالحکم، ص 247.
  35. شیوه های ادب : 1. آغاز از خود قَالَ أَمِیرُ الْمُومِنِینَ (علیه السلام) أفضل الادب ما بدأت به نفسک‏ غررالحکم،
  36. ادب بی ادب، به وسیله ادب : کَفَاکَ أَدَباً لِنَفْسِکَ اجْتِنَابُ مَا تَکْرَهُهُ مِنْ غَیْرِکَ‏ نهج‏.ادب از که آموختی ؟ ازبی.  
  37. موارد ادب: 1نسبت به خدا : وَ ما أُبَرِّئُ نَفْسِی إِنَّ النَّفْسَ لامّارَةٌ بِالسُّوءِ إِلا ما رَحِمَ رَبِّی إِنَّ رَبِّی غَفُورٌ رَحِیمٌ‏ یوسف/ 53
  38. ادب نسبت به خود: 2. ادب نسبت به خود : 1. ادب در نماز:خشوع، ادب نماز است.
  39. ادب در نماز:
  40. ادب در دعا: 2. وَقَالَ رَبُّکُمُ ادْعُونِی أَسْتَجِبْ لَکُمْ إِنَّ الَّذِینَ یَسْتَکْبِرُونَ عَنْ عِبَادَتِی سَیَدْخُلُونَ جَهَنَّمَ دَاخِرِینَ‏ فر 60
  41. اللهم صل علی محمد وآل محمد وعجل فرجهم
  • حسین صفرزاده
۰۱
دی
  1. بسم الله الرحمن الرحیم
  2. اللهم صل علی محمد وآل محمد
  3. هفت آداب در : راه رفتن . در اخلاق . در بحث آزاد.  آمار . احسان .اذان ...
  4. 13--7هفت آداب : [آداب راه رفتن‏]«37» وَ لَاتَمْشِ فِى الْأَرْضِ مَرَحاً إِنَّکَ لَن تَخْرِقَ الْأَرْضَ وَ لَن تَبْلُغَ الْجِبَالَ طُولًا
  5. و در زمین با تکبّر و سرمستى راه مرو، قطعاً تو زمین را نخواهى شکافت و در بلندى به کوه‏هانخواهى رسید.«38» کُلُّ ذلِکَ کَان سَیِّئُهُ عِندَ رَبِّکَ مَکْرُوهاًهمه‏ى اینها، گناهش نزد پروردگارت ناپسند است.
  6. 14--7هفت آداب : 4. در آداب واخلاق‏1. شب زنده داری و وضو قال الصادق (ع): إِنَّ اللَّهَ فَضَّلَ الارَضِینَ وَ الْمِیَاهَ بَعْضَهَا عَلَی بَعْضٍ‏ بحارالانوار، ج 98، ص 109. قَالَ رَسُولُ اللَّهِ (ص): أَشْرِبُوا أَعْیُنَکُمُ الْمَاءَ عِنْدَ الْوُضُوءِ لَعَلَّهَا لا تَرَی نَاراً حَامِیَةً بحارالانوار، ج 77، ص 336.
  7. 15--7هفت آداب : 2. آداب وشرایط بحث آزاد 1-در بحث آزاد باید عظمت و خصوصیات دو طرف مورد نظر قرار نگیرد. نظیر شرائط دادگاه اسلامی که امام علی (ع) با یهودی در یک سطح با یک دید و زمان و ...
  8. 5 در بحث آزاد باید طرف لجوج نباشد. وَ مِنْهُمْ مَنْ یَسْتَمِعُ إِلَیْکَ وَ جَعَلْنا عَلی قُلُوبِهِمْ أَکِنَّةً أَنْ یَفْقَهُوهُ وَ فِی آذانِهِمْ وَقْراً وَ إِنْ یَرَوْا کُلَّ آیَةٍ لا یُومِنُوا بِها حَتّی إِذا جاوکَ یُجادِلُونَکَ یَقُولُ الَّذِینَ کَفَرُوا إِنْ هذا إِلا أَساطِیرُ الاوَّلِینَ‏ انعام/ 25.
  9. 6 هدف باید اطمینان قلب و روشنگری باشد و به نتیجه مثبت برسد و گرنه سرگرمی لغو است.
  10. 7 آشنائی با موضوع بحث‏ : بَلْ کَذَّبُوا بِما لَمْ یُحِیطُوا بِعِلْمِهِ وَ لَمّا یَأْتِهِمْ تَأْوِیلُهُ کَذلِکَ کَذَّبَ الَّذِینَ مِنْ قَبْلِهِمْ فَانْظُرْ کَیْفَ کانَ عاقِبَةُ الظّالِمِینَ‏ یونس/ 39.....ها أَنْتُمْ هولاءِ حاجَجْتُمْ فِیما لَکُمْ بِهِ عِلْمٌ فَلِمَ تُحَاجُّونَ فِیما لَیْسَ لَکُمْ بِهِ عِلْمٌ وَ اللّهُ یَعْلَمُ وَ أَنْتُمْ لا تَعْلَمُونَ‏ آل عمران/ 66.
  11. 8 ادب و اخلاق انسانی مراعات شود: یا أَیُّهَا الَّذِینَ آمَنُوا لا یَسْخَرْ قَوْمٌ مِنْ قَوْمٍ عَسی أَنْ یَکُونُوا خَیْراً مِنْهُمْ وَ لا نِساءٌ مِنْ نِساءٍ عَسی أَنْ یَکُنَّ خَیْراً مِنْهُنَّ وَ لا تَلْمِزُوا أَنْفُسَکُمْ وَ لا تَنابَزُوا بِالالْقابِ بِئْسَ الاسْمُ الْفُسُوقُ بَعْدَ الایمانِ وَ مَنْ لَمْ یَتُبْ فَأُولئِکَ هُمُ الظّالِمُونَ‏ حجرات/ 11......ادْعُ إِلی سَبِیلِ رَبِّکَ بِالْحِکْمَةِ وَ الْمَوْعِظَةِ الْحَسَنَةِ وَ جادِلْهُمْ بِالَّتِی هِیَ أَحْسَنُ إِنَّ رَبَّکَ هُوَ أَعْلَمُ بِمَنْ ضَلَّ عَنْ سَبِیلِهِ وَ هُوَ أَعْلَمُ بِالْمُهْتَدِینَ‏ نحل/ 125.......وَ لا تُجادِلُوا أَهْلَ الْکِتابِ إِلا بِالَّتِی هِیَ أَحْسَنُ إِلا الَّذِینَ ظَلَمُوا مِنْهُمْ وَ قُولُوا آمَنّا بِالَّذِی أُنْزِلَ إِلَیْنا وَ أُنْزِلَ إِلَیْکُمْ وَ إِلهُنا وَ إِلهُکُمْ واحِدٌ وَ نَحْنُ لَهُ مُسْلِمُونَ‏ عنکبوت/ 46.....   9 کمال بی‏طرفی را نشان دهیم: قُلْ مَنْ یَرْزُقُکُمْ مِنَ السَّماواتِ وَ الارْضِ قُلِ اللّهُ وَ إِنّا أَوْ إِیّاکُمْ لَعَلی هُدیً أَوْ فِی ضَلالٍ مُبِینٍ‏ سبا/ 24.
  12. 10 راه‏طلبی از طرف: قُلْ فَأْتُوا بِکِتابٍ مِنْ عِنْدِ اللّهِ هُوَ أَهْدی مِنْهُما أَتَّبِعْهُ إِنْ کُنْتُمْ صادِقِینَ‏ قصص/ 49.
  13. 11 در بحث آزاد گاهی طرف مقابل جمله را به عنوان آیه یا حدیث می‏خواند:وَ إِنَّ مِنْهُمْ لَفَرِیقاً یَلْوُونَ أَلْسِنَتَهُمْ بِالْکِتابِ لِتَحْسَبُوهُ مِنَ الْکِتابِ وَ ما هُوَ مِنَ الْکِتابِ وَ یَقُولُونَ هُوَ مِنْ عِنْدِ اللّهِ وَ ما هُوَ مِنْ عِنْدِ اللّهِ وَ یَقُولُونَ عَلَی اللّهِ الْکَذِبَ وَ هُمْ یَعْلَمُونَ‏ آل عمران/ 78.
  14. وَ إِنَّ مِنْهُمْ لَفَرِیقاً یَلْوُونَ أَلْسِنَتَهُمْ بِالْکِتابِ لِتَحْسَبُوهُ مِنَ الْکِتابِ وَ ما هُوَ مِنَ الْکِتابِ وَ یَقُولُونَ هُوَ مِنْ عِنْدِ اللّهِ وَ ما هُوَ مِنْ عِنْدِ اللّهِ وَ یَقُولُونَ عَلَی اللّهِ الْکَذِبَ وَ هُمْ یَعْلَمُونَ‏ آل عمران/ 78. البته آیه درباره علمای مغرض یهود است که عالما و عامدا جملاتی را اختراع می‏کنند. لکن اگر اشتباهی شد و سوء قصدی نبود، ما سخت گیری نباید بکنیم. گاهی افراد دلسوز صاحب فکر بیانی و دردی دارند و حسن نیت دارند، لکن جمله‏ای را غلط می‏خوانند. مقدسین ما او را چنان هو می‏کنند که ... دیگر به بحث ادامه نمی دهد.
  15. 12 در گفتگو همیشه نباید جنبه دفاعی به خود بگیریم. گاهی باید ما سؤال طرح کنیم، آنها جواب دهند:
  16. قُلْ مَنْ یَرْزُقُکُمْ مِنَ السَّماءِ وَ الارْضِ أَمَّنْ یَمْلِکُ السَّمْعَ وَ الابْصارَ وَ مَنْ یُخْرِجُ الْحَیَّ مِنَ الْمَیِّتِ وَ یُخْرِجُ الْمَیِّتَ مِنَ الْحَیِّ وَ مَنْ یُدَبِّرُ الامْرَ فَسَیَقُولُونَ اللّهُ فَقُلْ أَ فَلا تَتَّقُونَ‏ یونس/ 31. قُلْ مَنْ یَرْزُقُکُمْ مِنَ السَّماءِ وَ الارْضِ أَمَّنْ یَمْلِکُ السَّمْعَ وَ الابْصارَ وَ مَنْ یُخْرِجُ الْحَیَّ مِنَ الْمَیِّتِ وَ یُخْرِجُ الْمَیِّتَ مِنَ الْحَیِّ وَ مَنْ یُدَبِّرُ الامْرَ فَسَیَقُولُونَ اللّهُ فَقُلْ أَ فَلا تَتَّقُونَ‏ یونس/ 31.
  17. وَ لَئِنْ سَأَلْتَهُمْ مَنْ خَلَقَ السَّماواتِ وَ الارْضَ لَیَقُولُنَّ اللّهُ قُلِ الْحَمْدُ لِلّهِ بَلْ أَکْثَرُهُمْ لا یَعْلَمُونَ‏ لقمان/ 25.
  18. وَ لَئِنْ سَأَلْتَهُمْ مَنْ خَلَقَ السَّماواتِ وَ الارْضَ وَ سَخَّرَ الشَّمْسَ وَ الْقَمَرَ لَیَقُولُنَّ اللّهُ فَأَنّی یُوفَکُونَ‏ عنکبوت/ 61.
  19. 13 در بحث آزاد هدف مطرح شدن خود ما نباشد.
  20. 16--7هفت آداب : 4. آداب آمار1. دقت در آمار ..وَ لَبِثُوا فی کَهْفِهِمْ ثَلاثَ مِائَةٍ سِنینَ وَ ازْدَادُوا تِسْعاً کهف/ 25.....فَلَبِثَ فیهِمْ أَلْفَ سَنَةٍ إِلا خَمْسینَ عاماً عنکبوت/ 14....وَ واعَدْنا مُوسی ثَلاثینَ لَیْلَةً وَ أَتْمَمْناها بِعَشْرٍ اعراف/ 142.....تِلْکَ عَشَرَةٌ کامِلَةٌ بقره/ 196.
  21. 17--7هفت آداب : 3. آداب احسان‏...1. شیوه های احسان‏....چگونه؟ (با سرعت، مخفیانه)....فَاسْتَبِقُوا الْخَیْراتِ‏ مائده، 48....یُسارِعُونَ فِی الْخَیْراتِ‏ انبیاء، 90.
  22. 18--7هفت آداب : 6. آداب و شرایط اذان‏
  23. اسلام‏ : لایجوز الصّلوة باذان الکافر حدائق، ج 3، ص 195.
  24. 2. عقل‏ : لایجوز العمل باذان المجنون‏
  25. 3. عدالت‏ : یستحبّ فی الاذان ان یکون عادلا لقوله (ص):" لیؤذّن لکم خیارکم" عوالی اللئالی، ج 1، ص 180.
  26. 4. طهارت‏ : قَالَ رَسُولُ اللَّهِ (ص): حَقٌّ وَ سُنَّةٌ أَنْ لا یُوذِّنَ أَحَدٌ إِلا وَ هُوَ طَاهِرٌ بحارالانوار، ج 81، ص 137.
  27. 5. بصیرت‏ : بَصَر الا ان یُرشده بصیر دعائم، ج 1، ص 147.
  28. 6. زمان شناسی‏ : عارفا بالوقت‏ مفتاح الکرامه، ج 1، ص 373.
  29. 7. صوت جمیل‏ : تعبیر جمیل الصّوت در روایات‏
  30. 19--7هفت آداب : 7. آداب استغفار
  31. مجموعه فیش هاى تبلیغى(1)، استغفار، ص: 7
    1. اعتراف به خطا
  32. قال رب انی ظلمت نفسی فاغفرلی‏ اعراف/ 155
  33. 2. اقرار به ایمان‏
  34. والله بصیر بالعباد الذین یقولون ربّنا آمنا فاغفرلنا ذنوبنا آل عمران/ 16
  35. 3. توجه به ولایت خدا
  36. انت ولیّنا فاغفرلنا وارحمنا اعراف/ 155
  37. 4. توسل به انبیاء واولیای الهی‏
  38. الف) ولو انهم اذ ظلموا انفسهم جاؤوک فاستغفرالله واستغفرلهم الرسول‏ نساء/ 64
  39. ب) قالوا یا ابانا استغفرلنا ذنوبنا انّا کنّا خاطئین قال سوف استغفرلکم ربی انه هو الغفور الرحیم‏ یوسف/ 97 و 98
  40. اللهم صل علی محمد وآل محمد وعجل فرجهم
  • حسین صفرزاده
۰۱
دی

بسم الله الرحمن الرحیم

اللهم صل علی محمد وآل محمد وعجل فرجهم

6--7هفت آداب : رکوع‏

1-  در رکوع گردن خود را بکشید : در روایات مى‏خوانیم که رسول خدا علیه السلام در رکوع چنان کمر مبارکش را کشیده و صاف مى‏نمود که اگر قطره آبى روى کمرش مى‏ریخت وسط کمر مى‏ماند و به سمتى جارى نمى‏شد. سفارش شده است در رکوع گردن خود را بکشید تا رمز این باشد که من ایمان آورده‏ام گرچه گردنم در راه او برود.

2- از دیگر آداب رکوع آنست که مردان آرنج‏ها را همچون بال پرندگان به بیرون دهند، نه آنکه به پهلوها بچسبانند. کف دست را به زانوها بگذاریم و انگشتان دست را باز کنیم. پاها در یک خط، نه جلو و نه عقب، و میان دو پا به مقدار یک وجب فاصله باشد.

3- به هنگام رکوع نگاه به میان دو قدم باشد و پس از ذکر رکوع، در همان حال رکوع بر محمّد و آل محمّد صلوات بفرستیم. البتّه تکرار ذکر رکوع حداقل سه مرتبه مورد سفارش و عنایت است.

4-رکوع اولیاى خدا : امام صادق علیه السلام مى‏فرماید: حضرت على علیه السلام به قدرى رکوع خود را طول مى‏داد که عرق از ساق مبارکش جارى مى‏شد. خود آن حضرت در اوّلین خطبه نهج‏البلاغه مى‏فرماید: خداوند فرشتگانى دارد که همواره در حال رکوعند و هرگز قیام نمى‏کنند.

5- رکوع‏هاى طولانى : البتّه در فرشته خستگى وگرسنگى مطرح نیست، لذا انسان‏هاى عارف و عاشق که چنین رکوع‏هاى طولانى انجام مى‏دهند، فرشتگان را به تمجید خود وادار مى‏کنند. این حالت اولیاى خداست،( رکوع شیخ حسنعلی نخودکی ) امّا حال ما چطور؟ پیامبر اکرم در مسجد نشسته بودند، مردى وارد شد و به نماز ایستاد، اما رکوع و سجودش را ناقص و سریع انجام داد. پیامبر صلى الله علیه و آله فرمودند: او همچون کلاغ نوکى زد ورفت، اگر او با این نماز از دنیا برود بر دین من نمرده است.

6-دست‏هایتان را بالا ببرید : وقتى این آیه نازل شد: «فَسَبِّحْ بِاسْمِ رَبِّکَ الْعَظیمِ» (واقعه/ 74) پیغمبر فرمود: این را در رکوع قرار دهید، فلذا در رکوع مى‏گوییم: «سُبْحَانَ رَبِّىَ الْعَظِیمِ وَ بِحَمْدِهِ» ادب رکوع این است که وقتى شما مى‏خواهید رکوع انجام دهید، قبل از رکوع‏ دست‏هایتان را بالا ببرید

7-خدایا حاضر م در راه تو  گردن دهم. در کتاب اسرار الصلوه نوشته شده است، معناى این نوع رکوع این است که خدایا حاضر هستم گردنم را در راه تو بدهم. در رکوع داریم‏ «إِذَا رَکَعَ جَنَّحَ بِیَدَیْهِ» (کافى، ج 3، ص 320)

اللهم صل علی محمد وآل محمد وعجل فرجهم

 7--7هفت آداب : آداب مجاس

1-دورى از سخن و مجلس باطل‏.. از دیدگاه اسلام، آهنگ‏هایى که متناسب با مجالس فسق و فجور و گناه باشد و قواى شهوانى را تحریک نماید، حرام است، ولى اگر آهنگى مفاسد فوق را نداشت، مشهور فقها مى‏گویند: شنیدن آن مجاز است.امام باقر علیه السلام فرمود: غنا، از جمله گناهانى است که خداوند براى آن وعده‏ى آتش داده است، سپس این آیه را تلاوت فرمود: وَ مِنَ النَّاسِ مَنْ یَشْتَرِی لَهْوَ الْحَدِیثِ‏ ....

2-غنا، از گناهان کبیره است، زیرا گناه کبیره به گناهى گفته مى‏شود که در قرآن به آن وعده‏ى عذاب داده شده است.در سوره‏ى حج مى‏خوانیم: «وَ اجْتَنِبُوا قَوْلَ الزُّورِ»  از سخن باطل دورى کنید. امام صادق علیه السلام فرمود: «مراد از «قول زور» آوازه خوانى و غناست».

3- غنا فقر و بدبختى آورد: مى‏باشد.از امام صادق و امام رضا علیهم السلام نیز نقل شده که یکى از مصادیق «لهو الحدیث» در سوره‏ى لقمان، غنا مى‏باشد. در روایات مى‏خوانیم: غنا، روح نفاق را پرورش مى‏دهد و فقر و بدبختى مى‏آورد.* زنان آوازه‏خوان و کسى که به آنها مزد مى‏دهد و کسى که آن پول را مصرف مى‏کند، مورد لعنت قرار گرفته‏اند، همان گونه که آموزش زنان خواننده حرام است.* خانه‏اى که در آن غنا باشد، از مرگ و مصیبت دردناک در امان نیست، دعا در آن به اجابت نمى‏رسد و فرشتگان وارد آن نمى‏شوند..

4- شراب . حرمت نشستن در مجلس شراب . یکی از افسران ارتش منصور دوانیقی به مناسبت ختنه فرزند خود مهمانی گرفت عده ای را دعوت کرد و از جمله مهمانها امام صادق (ع) بود، در کنار سفره یکی از مهمانها آب خواست. پیش خدمت عوض آب شراب به او داد. امام صادق (ع) فورا از وسط مجلس پاشد. علت را پرسیدند، فرمود: جدم پیغمبراکرم (ص) فرمود:نشستن در مجلسی که خمر است حرام است.قَالَ الْبَاقِرُ (ع): لَعَنَ رَسُولُ اللَّهِ (ص) فِی الْخَمْرِ عَشَرَةً غَارِسَهَا وَ حَارِسَهَا وَ بَائِعَهَا وَ مُشْتَرِیَهَا وَ شَارِبَهَا وَ الاکِلَ ثَمَنَهَا وَ عَاصِرَهَا وَ حَامِلَهَا وَ الْمَحْمُولَةَ إِلَیْهِ وَ سَاقِیَهَا کافی، ج 6، ص 429. (البته کسی که از اول درخت را برای قصد شراب سازی می‏کارد)

 3 -وَ إِذا رَأَیْتَ الَّذِینَ یَخُوضُونَ فِی آیاتِنا فَأَعْرِضْ عَنْهُمْ حَتّی یَخُوضُوا فِی حَدِیثٍ غَیْرِهِ وَ إِمّا یُنْسِیَنَّکَ الشَّیْطانُ فَلا تَقْعُدْ بَعْدَ الذِّکْری مَعَ الْقَوْمِ الظّالِمِینَ‏ انعام/ 68... خطاب به رسول خدا صلى الله علیه و آله مى‏فرماید: اگر دیدى کسانى در آیات ما یاوه سرایى مى‏کنند. از آنان اعراض کن تا موضوع بحث آنان عوض شود. غیرت و تعصّب دینى خود نسبت به مقدّسات را به دشمنان نشان دهید. «إِذا رَأَیْتَ‏ الَّذِینَ‏ یَخُوضُونَ‏ فِی‏ آیاتِنا» اعراض از بدى‏ها ومبارزه‏ى منفى با زشتکاران، یکى از شیوه‏هاى نهى از منکر است. «فَأَعْرِضْ‏ عَنْهُمْ‏»

4-  گشودن جا براى حضور دیگران در مجلس‏: جا بدهید جا مى‏دهند قرآن مى‏گوید که‏ «إِذا قیلَ لَکُمْ تَفَسَّحُوا فِى الْمَجالِسِ فَافْسَحُوا» (مجادله/ 11) اگر کسى وارد اتاق شد با چشمهایش دنبال جا مى‏گردد فورى جایش بدهید بعد مى‏گوید جا دادى‏ «یَفْسَحِ اللَّهُ لَکُم» خداوند به تو جا مى‏دهد نمى‏گوید تو در مکان جایش مى‏دهى نمى‏گوید: «یفسح الله فى المجالس» «تفسحوا فى المجالس» یعنى تو جلسه مکان به او بده اما در جواب نمى‏گوید اگر تو به او مکان دادى خدا به تو مکان مى‏دهد مى‏گوید تو به او گشایش مکانى دادى خدا از هر جهت به تو گشایش مى‏دهد گشایش فکرى مى‏دهد یک چیزى را که تا بحال نمى‏فهمیدى فهمیدى گشایش الهامى مى‏دهد گاهى وقتها توى بن بست نمى‏دانى چه کنى خدا گشایش مى‏دهد یک چیزى را به ذهنت مى‏اندازد راه در رو گشایش فکرى گشایش علمى دنبال یک رفیق خوب مى‏گشتى مى‏گوید یک خورده جا بده یک خورده .

5. المجالس بالامانة : قَالَ رَسُولُ اللَّهِ (ص): الْمَجَالِسُ بِالامَانَةِ إِلا ثَلاثَةَ مَجَالِسَ مَجْلِسٌ سُفِکَ فِیهِ دَمٌ حَرَامٌ أَوْ مَجْلِسٌ اسْتُحِلَّ فِیهِ فَرْجٌ حَرَامٌ أَوْ مَجْلِسٌ یُسْتَحَلُّ فِیهِ مَالٌ حَرَامٌ بِغَیْرِ حَقِّهِ‏ أمالی طوسی، ص 53. قَالَ رَسُولُ اللَّهِ (ص): إنما یتجالس المتجالسان بأمانة الله فلا یحل لاحدهما أن یفشی علی أخیه ما یکره‏ مجموعه‏ورام، ج 1، ص 98. عَنْ رَسُولِ اللَّهِ (ص): أَنَّهُ خَرَجَ عَلَی أَصْحَابِهِ فَقَالَ: ارْتَعُوا فِی رِیَاضِ الْجَنَّةِ. قَالُوا: یَا رَسُولَ اللَّهِ! وَ مَا رِیَاضُ الْجَنَّةِ؟ قَالَ مَجَالِسُ الذِّکْرِ عده‏الداعی، ص 253.قَالَ رَسُولُ اللَّهِ (ص): مَا قَعَدَ عِدَّةٌ مِنْ أَهْلِ الارْضِ یَذْکُرُونَ اللَّهَ عَزَّ وَ جَلَّ إِلا قَعَدَ مَعَهُمْ عِدَّةٌ مِنَ الْمَلائِکَةِ مکارم‏الاخلاق، ص 312.

6- من نجالس‏ : قَالَ رَسُولُ اللَّهِ (ص): قَالَتِ الْحَوَارِیُّونَ لِعِیسَی: یَا رُوحَ اللَّهِ! مَنْ نُجَالِسُ؟ قَالَ: مَنْ یُذَکِّرُکُمُ اللَّهَ رُویَتُهُ وَ یَزِیدُ فِی عِلْمِکُمْ مَنْطِقُهُ وَ یُرَغِّبُکُمْ فِی الاخِرَةِ عَمَلُهُ‏ کافی، ج 1، ص 39. 3 قَالَ عَلِیُّ بْنُ الْحُسَیْنِ (ع): لعلک فقدتنی من مجالس العلماء فخذلتنی أو لعلک رأیتنی فی الغافلین فمن رحمتک آیستنی أو لعلک رأیتنی آلف مجالس البطالین فبینی و بینهم خلیتنی‏ مصباح‏المتهجد، ص 587. 4 قَالَ لُقْمَانُ لابْنِهِ:" یَا بُنَیَّ جالس العلماء و زاحمهم برکبتک فإن الله عز و جل یحیی القلوب بنور الحکمة کما یحیی الارض بوابل السماء" روضه‏الواعظین، ج 1، ص 11

7- حَقُّ جَلِیسِکَ : قَالَ عَلِیُّ بْنُ الْحُسَیْنِ (ع): أَمَّا حَقُّ جَلِیسِکَ فَأَنْ تُلِینَ لَهُ جَانِبَکَ وَ تُنْصِفَهُ فِی مُجَازَاةِ اللَّفْظِ وَ لا تَقُومَ مِنْ مَجْلِسِکَ إِلا بِإِذْنِهِ وَ مَنْ تَجْلِسُ إِلَیْهِ یَجُوزُ لَهُ الْقِیَامُ عَنْکَ بِغَیْرِ إِذْنِکَ وَ تَنْسَی زَلاتِهِ وَ تَحْفَظَ خَیْرَاتِهِ وَ لا تُسْمِعَهُ إِلا خَیْراً من‏لایحضره‏الفقیه، ج 2، ص 623.

اللهم صل علی محمد وآل محمد وعجل فرجهم

8--7هفت آداب : خمس و زکات

آداب پرداخت خمس شبیه آداب پرداخت زکات است، ولى چون خمس حقّ رسول خدا و امام است، و به تعبیر روایات پولى است که براى کمک به راه خدا، دین خدا و عزّت اولیاى خدا قرار داده شده، باید در پرداخت آن کرامت بیشترى از خود نشان داد و به نکات ذیل توجّه نمود:

1- بدانیم که مال از خداوند است، «مال اللّه» « نور/ 33»، و به ما روزى کرده است، «رزقکم اللّه» « یس/ 47»، پس بخشى از آن را به راحتى براى خدا بدهیم. آرى، اگر کسى مال و ثروت را نتیجه تدبیر و قدرت و تخصّص خود بداند، تفکّر قارونى دارد. او بود که مى‏گفت: سرمایه من محصول علم و تخصّص‏ من است. «انّما اوتیتُه على علم عندى» « قصص / 78»

2- گمان نکنیم که خدا و رسول محتاج ما هستند. امام صادق علیه السلام مى‏فرمود: من از گرفتن خمس شما هدفى جز پاک کردن شما و مالتان ندارم. «ما ارید بذلک الا ان تطهروا» « وسائل، ج 9، ص 484» و در حدیثى دیگر فرمود: «مَن زَعم ان الامام یحتاج الى ما فى ایدى الناس فهو کافر و انما الناس یحتاجون ان یقبل منهم الامام» «کافى، ج 1، ص/ 537» هر کس گمان کند که امام محتاج اوست، کافر است. این مردمند که به قبول کردن امام نیازمندند. هنگامى که این آیه نازل شد: «مَن ذا الّذى یقرض اللّه قرضاً حسناً» «4» کیست به خدا قرض بدهد؛ بعضى از یهودیان گفتند، خدا فقیر است و ما اغنیاء و به همین دلیل او از ما قرض خواسته است. « آل‏عمران /181»حضرت على علیه السلام در نهج‏البلاغه مى‏فرماید: خدایى از شما قرض خواسته که خزائن آسمانها و زمین به دست اوست. بنابراین درخواست قرض الهى یک نوع دعوت به حمایت از مستضعفین و آزمایش مردم است.

3- با اشتیاق و رغبت بپردازیم. قرآن از کسانى که مال خود را با اکراه مى‏پردازند، به شدّت انتقاد کرده و مى‏فرماید: «و لاینفقون الا و هم کارهون» « توبه/ 54»

4- گرفتار غرور نشویم. قرآن از کسانى ستایش مى‏کند که هم با میل و رغبت مال خود را مى‏دهند و در عین حال نگران نپذیرفتن آن نیز هستند. «و الّذین یؤتون ما آتوا و قلوبهم وجلة أنّهم الى ربّهم راجعون» «قصص/ 78»

5- بر گیرنده منّت نگذاریم : زیرا که منّت ، پاداش پرداخت را از بین مى‏برد. منّت گذاری‏ قَالَ أَمِیرُ الْمُومِنِینَ (ع): شر النوال ما تقدمه المطل و تعقبه المن‏ غررالحکم، ص 389بدترین احسان آن است که اوّل آن طفره و آخرش منّت باشد.

6- در پرداخت عجله کنیم : زیرا عجله در کار خیر یک ارزش است و چه خیرى بهتر از حمایت مکتب اهل بیت و کمک به فقرا از ذریّه پیامبر. مؤمن عملش سنت حسنه است و در کار خیرش قاطعیت و عجله دارد : وَ سارِعُوا إِلى‏ مَغْفِرَةٍ مِنْ رَبِّکُمْ وَ جَنَّةٍ عَرْضُهَا السَّماواتُ وَ الْأَرْضُ أُعِدَّتْ لِلْمُتَّقِین‏ (آل عمران/ 133)

7- کار خود را بزرگ نپنداریم، انسان اگر توجّهى به جهان هستى و عظمت قدرت الهى و ضعف‏هاى خود کند، هرگز دچار بزرگ بینى خود و کار خود نمى‏شود. امام سجاد علیه السلام در پاسخ کسانى که به کثرت عبادت او انتقاد داشتند، مى‏فرمود: عبادت من کجا و عبادت جدّم علىّ بن ابیطالب علیهما السلام کجا؟ و پیامبر صلى الله علیه و آله مى‏فرمود: «ما عبدناک حقّ عبادتک و ما عرفناک حقّ معرفتک» «وسائل، ج 9، ص 484» هنگام حساب سال، مال خود را با دقّت حساب کنیم.

اللهم صل علی محمد وآل محمد وعجل فرجهم

9--7هفت آداب : نگاه و آداب نگاه کردن‏ قُل لّلْمُؤْمِنِینَ یَغُضُّواْ مِنْ أَبْصَارِهِمْ وَیَحْفَظُواْ فُرُوجَهُمْ ذلِکَ أَزْکَى‏ لَهُمْ إِنَّ اللَّهَ خَبِیرٌ بِمَا یَصْنَعُونَ‏ (نور، 30) به مردان مؤمن بگو: از بعضى نگاه‏هاى خود (نگاه‏هاى غیر مجاز) چشم‏پوشى کنند و دامن خود را حفظ نمایند. این براى پاکتر ماندن آنان بهتر است. خداوند به آنچه انجام مى‏دهند آگاه است.

1-* ادامه‏ى نگاه اشکال دارد؛: حضرت على علیه السلام فرمود: «لکم اوّل نَظَرة الى المرئة فلاتتّبعوها بنَظرة اخرى واحذروا الفتنة» نگاه اوّل مانعى ندارد؛ ولى ادامه‏ى نگاه اشکال دارد؛ زیرا سبب فتنه مى‏شود. «تفسیر کنزالدقائق.»

2-* چشمى که از گناه بسته شود : در حدیثى مى‏خوانیم: تمام چشم‏ها در قیامت گریان است مگر سه چشم: چشمى که از ترس خدا بگرید و چشمى که از گناه بسته شود و چشمى که در راه خدا بیدار بماند. «تفسیر کنزالدقائق.» * حضرت عیسى علیه السلام فرمود: از نگاه به نامحرم بپرهیزید که بذر شهوت را در دل مى‏نشاند و همین براى دچار شدن انسان به فتنه کافى است. «تفسیر روح‏البیان.»

3- ترک چشم چرانى و مردم آزارى، * در «صحیح بخارى» مى‏خوانیم که پیامبراکرم صلى الله علیه و آله فرمودند: جلو راه مردم ننشینید. مردم گفتند: ما ناچاریم از نشستن. فرمود: پس حقّ آن را ادا کنید. پرسیدند: حقّ آن چیست؟ فرمود: «غَضّ البَصر و کَفّ الاذى و رَدّ السلام والامر بالمعروف و النهى عن المنکر» ترک چشم چرانى و مردم آزارى، جواب دادن به سلام دیگران، امر به معروف و نهى از منکر.

4-* چشم‏ پوشى بهترین راه : حضرت على علیه السلام فرمود: «العَین رائِدُ القلب‏» چشم، دل را به دنبال خودمى‏کشد. «العَین مَصائد الشیطان‏» چشم، قلّاب شیطان و چشم‏ پوشى بهترین راه دورى از شهوات است. «غررالحکم.»

5- تیرى از تیرهاى مسموم شیطان :* پیامبراکرم صلى الله علیه و آله فرمود: «النَظَر سَهْم مسموم مِن سهام ابلیس فمَن تَرکَها خَوفاً من اللّه اعطاه اللّه ایماناً یَجِد حلاوة فى قلبه» «بحار، ج 104، ص 38.» نگاه بد تیرى از تیرهاى مسموم شیطان است که هر کس از ترس خدا چشم خود را فروبندد خداوند به او ایمانى مى‏دهد که از درون خویش شیرینى و مزه‏ى‏ آن را احساس مى‏کند.

6- * چشم او پر از آتش : پیامبر اکرم صلى الله علیه و آله فرمود: هرکس چشم خود را از حرام پر کند، در قیامت چشم او از آتش پر خواهد شد مگر اینکه توبه کند. «بحار، 76، ص 336.»

7-* نگاه مجاز : امام صادق علیه السلام درباره‏ى نگاه مجاز به زن نامحرم فرمود: «الوَجه والکَفّین والقَدمَین‏» یعنى نگاه به صورت و کف دست‏ها و روى پاها جایز است، (لکن بدون شهوت). «تفسیر کنزالدقائق‏»

اللهم صل علی محمد وآل محمد وعجل فرجهم

10--7هفت آداب :12و11و10 سه هفت آداب  مدیریت اسلامى‏ : فَتَبَسَّمَ ضَاحِکاً مّن قَوْلِهَا وَقَالَ رَبّ أَوْزِعْنِى أَنْ أَشْکُرَ نِعْمَتَکَ الَّتِى أَنْعَمْتَ عَلَىَّ وَ عَلَى‏ وَالِدَىَّ وَ أَنْ أَعْمَلَ صَالِحاً تَرْضَاهُ وَ أَدْخِلْنِى بِرَحْمَتِکَ فِى عِبَادِکَ الصَّالِحِینَ‏ (نمل، 19) پس (سلیمان) از سخن این مورچه با تبسّمى خندان شد و گفت: پروردگارا! به من الهام کن (و توفیق ده) که نعمتى که به من و به والدینم بخشیده‏اى شکر کنم و عمل صالحى که آن را مى‏پسندى انجام دهم و در سایه‏ى رحمت خود، مرا در زمره‏ى بندگان شایسته‏ات وارد کن.

1. سعه‏ى صدرمدیر : یکى از اصول و شرایط رهبرى و مدیریّت، سعه‏ى صدر است. حضرت سلیمان جمله‏ى «لایشعرون‏» را آن هم از مورچه‏اى مى‏شنود، ولى به روى خود نمى‏آورد و لبخند مى‏زند. «فتبسّم»

2. استقبال خرف حق مدیر: انتقاد وحرف حقّ را از هر کس بشنوید و از آن استقبال کنید. (سلیمان سخن مورچه را پسندید) «فتبسّم» انتقادپذیرى، یک ارزش است.

3. وجود  تعادل درمدیر: خداوند اولیاى خود را تحت تربیت مخصوص خود قرار مى‏دهد. «و هم لایشعرون- فتبسّم» خداوند، سلیمان را با آن مقام و سلطنتش گرفتار حرف یک مورچه مى‏کند تا بدین وسیله در وجود او تعادل برقرار کند.

4. عدالت ، امید مدیر: زمانى باید شاد و خندان باشیم که حتّى مورچه‏ها به عدالت ما امیدوار باشند. «و هم لایشعرون- فتبسّم»

5.  تبسّم بله قهقهه نه مدیر: خنده‏ى انبیا، تبسّم است نه قهقهه. سلیمان در حالى که خنده‏اش گرفته بود، تبسّم کرد.«فتبسّم ضاحکا»

6. توجه به زیر دستان مدیر: سلیمان سخنان مورچه را فهمید و به زیردستان خود توجّه کرد. «من قولها»

7.  دعا در اوج غدرت مدیر: دعا، مخصوص هنگام اضطرار نیست؛ انبیا در اوج عظمت و قدرت دعا مى‏کردند.«ربّ»

8. توفیق شکرگزارى مدیر : توفیق شکرگزارى را از خدا بخواهیم. «ربّ اوزعنى أن اشکر»

9. عمل صالح وخدا پسند مدیر: انسان در برابر نعمت‏هایى که تاکنون به او رسیده باید شکر کند و در برابر مسئولیّت آینده باید به فکر عمل صالح و جلب رضاى خداوند و ملحق شدن به نیکان باشد. «اشکر- اعمل صالحا ...»

10. شکر گذاری فرزندان مدیر : فرزندان، هم باید در مقابل نعمت‏هایى که خداوند به آنان داده شکر کنند و هم در مقابل نعمت‏هایى که به والدین آنان داده است. «علىّ و على والدىّ»

11. استفاده‏ى صحیح مدیر از نعمت‏ها : شکر خدا تنها با زبان نیست، عمل صالح و استفاده‏ى صحیح از نعمت‏ها نیز شکر الهى است. «اشکر ... اعمل صالحا»

12. مدیر دنبال لذّت:  سلیمان با آن که لشکریان فراوان و حاکمیّت قوى دارد و زبان حیوانات را نیز مى‏داند، باز به فکر عمل صالح است، نه به دنبال لذّت و توسعه‏ى قدرت و افتخار. «اعمل صالحا»

13. مدیر کار خوب لازم :  دعا وتلاش حاکمان باید براى انجام کار خوب باشد. «اعمل صالحا»

14. مدیر و کار خدا پسند : کار و تلاش، به شرطى نیک است که خداپسند باشد. «صالحاً ترضاه»

15. کارنیکوی مدیر : کار نیکى ارزش دارد که رضاى خدا را جلب کند، نه فقط رضاى مردم را. «صالحاً ترضاه»

16. مدیر و عالی ترین مقصد : عالى‏ترین مقصد در حکومت صالحان، رضاى خداوند است. «ترضاه»

17. مدیر و امدادهای الهی : انبیا نیز به امداد الهى نیاز دارند. «اوزعنى ... ادخلنى»

18. ارزش مدیر در جامعه :  زندگى در جامعه صالح ارزش است، نه زندگى در میان مردم ناصالح، آن هم به خاطر رفاه یا درآمد و لذّت. «ادخلنى ... فى عبادک الصالحین»

19. مدیر ودعا : برخوردارى از امکانات، و قدرت امروز خود را نشانه‏ى رسیدن به رحمت الهى ندانید و براى رشد و تعالى خود دعا کنید. «و ادخلنى»

20. مدیر ورحمت الهی : امکانات انسان، نتیجه کار او نیست؛ بلکه از رحمت الهى سرچشمه مى‏گیرد. «برحمتک»

21. مدیر با مردم  و تو سل به حضرت پرودگار : هرکس، در هر شرایطى باید به رحمت الهى متوسّل شود، حتّى پیامبران. «برحمتک»  تکروى، ممنوع. «و ادخلنى برحمتک فى عبادک الصالحین»

اللهم صل علی محمد وآل محمد وعجل فرجهم

  • حسین صفرزاده
۰۱
دی

                                بسم الله الرحمن الرحیم

                                 اللهم صل علی محمد وآل محمد وعجل فرجهم

  1. الف باء هفت آداب 1- -7هفت آداب : سخن گفتن
  2. 1-با حسن نیت  اگر کسى نیتش خوب باشد «زِیدَ فِى رِزْقِهِ»، «زِیدَ» زید یعنى زیاد مى‏شود «زِیدَ فِى رِزْقِهِ» آدم خوش قلب خوش روزى است.
  3. دلپسند : آنها که به راه خدا هدایت شده‏اند، جز سخن پاک نمى‏گویند.«مؤمنان به سخنان پاک و به راه خداى ستایش شده هدایت شدند.» وَ هُدُوا إِلَی الطَّیِّبِ مِنَ الْقَوْلِ وَ هُدُوا إِلی صِراطِ الْحَمیدِ[حج/24]
  4. نیکو و شایسته‏ : الگوى مبلّغ در قلم و سخن، قرآن کریم است، زیرا که خداوند براى هدایت مردم نیکوترین سخن را فرستاد: «اللَّه نزّل أحسن الحدیث» «4» رسول گرامیش نیز، با چنین شیوه‏اى مردم را به سوى او مى‏خواند؛ «ادع الى سبیل ربّک بالحکمة و الموعظة الحسنة» «5» «اى رسول! مردم را با دلیل محکم و پند و انذر نیکو به سوى پروردگار دعوت کن.» وَ قُولُوا لِلنَّاسِ حُسْنا[بقره/83]
  5. رشد دهنده : قرآن وامام حسین هر دو رشد دهنده هستند: یَهْدی إِلَی الرُّشْد[جن/2]. قَالَ الْحُسَیْنُ (ع): إنما أدعوکم إِلَی سَبِیلِ الرَّشَادِ بحارالانوار، ج 45، ص 7.
  6. ساده  وبدون تکلف ، افراد بزرگ را تکان مى‏دهد. لازم نیست بحث‏ها علمى و فنى باشد. گاهى یک کلمه‏ى کوچک یک نفر را تکان مى‏دهد.وَ ما أَنَا مِنَ الْمُتَکَلِّفین[ص/86].
  7. کلام‏ نرم : موعظه و کلام‏ نرم‏ و یعنى استدلال و محاجه‏ «قُلْ هاتُوا بُرْهانَکُمْ» (بقره/ 111)
  8. و متارکه‏ «أَعْرِضْ عَنْهُمْ» (مائده/ 42) یعنى اگر مى‏خواهى به کارت ادامه بدهى، من تو را رها مى‏کنم، چون خدا را بیشتر دوست دارم.قُولا لَهُ قَوْلا لَیِّنا[طه/44] گاهی هم تکرار باشد وَ لَقَدْ وَصَّلْنا لَهُمُ الْقَوْل[قصص/51]
    1. اللهم صل علی محمد وآل محمد وعجل فرجهم
    2. الف باء هفت آداب 2--7هفت آداب : دعا در قرآن
  9. ‏1. دعا همراه ایمان و عمل صالح باشد. قرآن در زمینه ایمان و عمل صالح مى‏فرماید: کسى که کارهاى شایسته انجام بدهد. ایمان و عمل صالح بیاورد من نقاط ضعف و گناهانش را مى‏بخشم: «یَسْتَجِیبُ الَّذِینَ آمَنُوا وَ عَمِلُوا الصَّالِحاتِ»
  10. 2. با اخلاص باشد. دین خالص یعنى ایمانش قاطى نداشته باشد. از ریا ، کبر، عجب ،خالی باشد ، کارى صد در صد براى خدا باشد. در اخلاص مکان و زمان ، شکل و قیافه ، جمع ،  فرد ، تنها ، خلوت ، شلوغ ، و...ملاک نیست «فَادْعُوا اللَّهَ مُخْلِصِینَ لَهُ الدِّینَ»
  11. 3. با تضرّع و مخفیانه باشد. در دعا تضرع  زاری و ابتهال داشته باشد در قاموس و اقرب آمده: «تَضَرَّعَ‏ إِلَى اللَّهِ» یعنى ابتهال و تذلّل کرد و بقولى خود را در معرض طلب حاجت قرار داد. ایضا در قاموس گوید:«ادْعُوا رَبَّکُمْ تَضَرُّعاً وَ خُفْیَةً» اگر چه در جمع قرار گرفته ولی دلش را به غیر او گره نزند تنها چشم امید به در گاه حضرت حق داشته باشد.  
  12. 4. با بیم و امید باشد. عدالت و میانه‏روى در بیم و امید خوف و رجا: اگر کسى را چه خوف بگیرد و چه رجا خطرناک است. نباید خیلى امیدوار بود. قرآن میفرماید: «فَمَنْ کانَ یَرْجُوا لِقاءَ رَبِّهِ فَلْیَعْمَلْ عَمَلًا صالِحاً» (کهف/ 110) یعنى رجاى خالى یا خوف خالى فایده ندارد. خوش به حال کسى که همه چیزش عدالت دارد «وَ ادْعُوهُ خَوْفاً وَ طَمَعاً»
  13. 5. در ساعاتى خاص باشد.  ساعات اذان ؛ بین اذان واقامه ، بعد از سلام نماز سر به سجده شکر دعا مستجاب است ساعت وقت نماز ظهر و عصر  در مغرب وفت اذان ، در  بین  نماز مغرب وعشاء و بعد از آن ، نصف شب در وقت نماز شب و قبل از اذان صبح  و بعد آن تا طلوع افتاب ساعات خاص اجابت دعاست «یَدْعُونَ رَبَّهُمْ بِالْغَداةِ وَ الْعَشِیِّ»
  14. 6- به طرف قبله  رو به قبله دعا کردن‏ :  حدیث داریم که می فرماید : رو به قبله دعا کنید و دست‏های خود را به طرف آسمان بلند کنید. قبله‏، جهت‏گیرى توحیدى مسلمانان را نشان مى‏دهد. نه تنها در نماز، بلکه در دعا، قربانى، نشستن، خوردن و خوابیدن، دفن کردن مردگان و ... باید قبله مراعات شود. وَ اجْعَلُوا بُیُوتَکُمْ قِبْلَةً یونس/ 87.

14-7- باوضو : با وضو بودن در هر حال، خوب است. حتّى خوابیدن با وضو، ثواب عبادت شبانه دارد و براى بسیارى از کارهاى عبادى نیز، مثل دعا، زیارت، قرائت قرآن و مطالعه دستور داده‏اند که وضو داشته باشیم و بدون وضو به آیات قرآن و نام خدا و پیامبر و امامان دست نزنیم. ابتدا «بسم اللّه» بگویید، با وضو و حضور قلب و در مکان مقدّس مثل مسجد باشید، قبل از دعا از خداوند با صفات و اسماءالحسنى تجلیل کنید، ده مرتبه «یا اللّه»، «یا ربّ» بگویید، فَاغْسِلُوا وُجُوهَکُمْ وَ أَیْدِیَکُم» (مائده/ 6)

    1. اللهم صل علی محمد وآل محمد وعجل فرجهم
  1. الف باء هفت آداب مهمانی
  2. 3--7هفت آداب : مهمانى
  3. 1. مهمان، محترم است. ضَیْفِ‏ ... الْمُکْرَمِینَ‏ مهمان، وقتى وارد شد، سلام کند. «فَقالُوا سَلاماً» جواب سلام او لازم است. «قالَ سَلامٌ»                                                                          
  4. 1- صاحب خانه دور از چشم مهمان به سراغ تهیه غذا برود. «فَراغَ.                                             
  5. 19 -2.غذا را در خانه و به کمک خانواده تهیه کنیم. «إِلى‏ أَهْلِهِ»
  6. 3. پذیرایى سریع باشد. «فَجاءَ» (حرف «فاء» نشانه سرعت و زمانى کوتاه است)                                                                                                  
  7. 20- 4. بهترین غذاها فراهم شود. «بِعِجْلٍ سَمِینٍ»                                                                                
  8. 21- 5. مهمان را نزد سفره نبریم، بلکه سفره را نزد مهمان بیاندازیم. «فَقَرَّبَهُ إِلَیْهِمْ»                                                  
  9. 22-6. از مهمان نپرسیم که غذا خورده‏اى یا نه. «فَراغَ إِلى‏ أَهْلِهِ فَجاءَ» (حضرت ابراهیم بدون پرسش به سراغ خانواده و تهیه غذا رفت) 
  10. 23-7شخصاً از مهمان پذیرایى کنیم. «فَجاءَ» (خود حضرت غذا آورد)

24-4--7هفت آداب : تجارت‏

  1. تجارت ارزشمند است که برپایه حقّ و راستى باشد. «التاجر فاجر و الفاجر فى النار الا من أخذ الحق و اعطى الحق»
  2. تجارت ارزشمند حضرت على علیه السلام دستور داد دینارهاى غیر خالص ( غیر حلال وپاک ) را در چاه بریزند تا به وسیله آن معامله‏اى صورت نگیرد. «القه فى البالوعه حتى لا یباع شى‏ء فیه غش»                                    
  3. تجارت ارزشمند آن حضرت همه روزه در بازار کوفه قدم مى‏زد و گاهى در وسط بازار مى‏ایستاد و مى‏فرمود:اى گروه تجّار! «قدموا الاستخارة»، از خدا خیر بخواهید.
  4. تجارت ارزشمند «تبرکوا بالسهولة»، برکت را در سایه آسان گرفتن بر مردم بخواهید.
  5. 5-«جانبوا الکذب»، از دروغ در معامله دورى کنید.5-«و تجانبوا عن الظلم»، از ظلم و بى‏عدالتى پرهیز کنید.
  6. تجارت ارزشمند «و لا تقربوا الربا»  و به ربا نزدیک نشوید.
  7. تجارت ارزشمند: و آسمان را بالا برد و میزان را مقرر کرد، تا در میزان تجاوز نکنید. و وزن را بر اساس عدل بر پا دارید و در ترازو کم نگذارید وَ أَقِیمُواْ الْوَزْنَ بِالْقِسْطِ وَلَا تُخْسِرُواْ الْمِیزَانَ‏ (الرّحمن، 7- 9)
    1. اللهم صل علی محمد وآل محمد وعجل فرجهم
  8. الف باء هفت آداب نماز
  9. 5--7هفت آداب :نماز- آداب نماز 1-مسواک، نظافت، از پیامبر خدا صلى الله علیه و آله نقل شده که: «رکعتان بِسواک افْضَلُ مِنْ سَبعینَ رکعةٍ بغیر سواکِ» « نهج الفصاحه، جمله 1669» دو رکعت نماز کسى که مسواک کند، از هفتاد رکعت بدون مسواک بهتر است.
  10. 2-توجّه به خدا و ...) در کمال این عبادت موثر است.امام باقر علیه السلام فرموده است: «عَلَیْکَ بِالاقْبالِ على‏ صَلاتِکَ فَانَّما یُحْسَبُ لَکَ مِنْها ما اقْبَلْتَ عَلَیْهِ». « محجةالبیضاء، ج 1، ص 354» در نماز، توجه به خدا داشته باش، زیرا از نماز، آن مقدار قبول مى‏شود که با توجّه خوانده شود.
  11. 3- با سر و صورت خود بازى مکن :حضرت مى‏فرماید: هنگام نماز، با دست و سر و صورت خود بازى مکن، زیرا همه این کارها، سبب نقص نماز مى‏شود، در حالت کسالت و خواب و سنگینى مشغول نماز مشو، زیرا چنین نمازى، از آن منافقان است ... « محجةالبیضاء، ج 1، ص 354»
  12. 4- برتر از هزار رکعت نماز :حدیثى از پیامبر نقل شده: «رَکْعَتانِ مِنْ رَجُلٍ وَرعٍ افْضَلُ مِنْ الْفِ رَکْعَةٍ مِنْ مَخْلِطٍ» « نهج الفصاحه، جمله 1672» دو رکعت نماز انسان با تقوا، برتر از هزار رکعت نماز فرد لاابالى است.
  13. 5- تمام توجّهت را : امام صادق علیه السلام مى‏فرماید: هنگام نماز، از دنیا و آنچه در آنست مأیوس شو و تمام توجّهت را به خدا قرار ده به یاد روزى باش که در برابر دادگاه عدل الهى قرار مى‏گیرى. « محجة البیضاء، ج 1، ص 382»
  14. نماز او را نپذیرفته : و نیز فرمود: گاهى پنجاه سال بر انسان مى‏گذرد ولى خداوند، حتّى یک نماز او را نپذیرفته است.و در حدیث مى‏خوانیم: بعضى چنان در برابر خدا سبک سخن مى‏گویند و نماز مى‏خوانند که اگر با همسایه‏شان چنین حرف بزنند، جواب آنها را نمى‏دهد. « وافى، ج 2، ص 13» سجده بر خاک کربلا حجاب‏هاى هفتگانه را پاره مى‏کند. هم نماز را بالا برده و به قبولى مى‏رساند، هم نمازگزار را از قعر مادّیات بیرون کشیده و او را با جهاد و خون و شهادت آشنا مى‏سازد.
  15. سجده بر خاک کربلای حسین، یعنى نماز همراه ولایت.سجده بر خاک حسین، یعنى نماز همراه شهادت.سجده بر خاک حسین، یعنى بزرگداشت خاطره آنان که براى نماز و در راه نماز خون دادند. سجده بر خاک حسین، یعنى هر روز عاشوراست و هر زمین کربلا. سجده بر خاک حسین، یعنى در راه مبارزه با ظلم، سر و جان بده، امّا تن به ذلّت نده.
  16. اللهم صل علی محمد وآل محمد وعجل فرجهم
  • حسین صفرزاده