پردازش اربعین حسینی

حسینُ منی و انا من حسینی

پردازش اربعین حسینی

حسینُ منی و انا من حسینی

پردازش اربعین حسینی

در این صفحه مطالب گردآوری شده توسط حسین صفرزاده به اشتراک گذاشته می شود

آخرین مطالب
پربیننده ترین مطالب
نویسندگان

 

  1. بسم الله الرحمن الرحیم .. - فاطمه- سلام الله علیها-1
  2. اللهم صل علی محمد وآل محمد وعجل فرجهم
  3. از مفضل بن عمرو که گفت: «حضرت صادق- علیه السّلام- را پرسیدم که ولادت فاطمه چگونه بوده است؟ آن حضرت فرمود که چون خدیجه خاتون به حباله نکاح پیغمبر- صلّى اللّه علیه و آله و سلّم- درآمد، زنان قریش از او ببریدند و نزدیک وى نمى‏شدند، و هیچ زن را به نزدیک او نمى‏گذاشتند، و...
  4. خدیجه خاتون متوحّش و محزون گردید، و چون به فاطمه- علیها السلام- حامله شد، فاطمه- علیها السلام- در بطن او با او سخن گفتى و او را تسلّى دادى و به صبر ترغیب نمودى، و خدیجه خاتون این امر را پنهان مى‏داشت. تا روزى حضرت رسول- صلّى اللّه علیه و آله و سلّم- به حجره درآمد. شنید که خدیجه با فاطمه سخن مى‏گفت.
  5. گفت: یا خدیجه با که سخن مى‏گویى؟! گفت: این فرزند که در شکم دارم با من سخن مى‏گوید و مرا انس مى‏دهد. پیغمبر- صلّى اللّه علیه و آله و سلّم- فرمود که یا خدیجه اینک جبرئیل مرا بشارت مى‏دهد که این فرزند دخترى است پاک و مطهّر و با میمنت؛ و جبرئیل مى‏گوید که یا محمّد خداى تعالى نسل تو را از او پدید آورد، و از نسل او خواهند بود امامان، که حضرت حق تعالى ایشان را خلفاى خود گرداند در زمین، بعد از آنکه مدّت وحى بگذرد.»
  6. و چون خدیجه را وقت ولادت نزدیک رسید، کس فرستاد به نزد زنان قریش که بیایید تا کار من کفایت کنید. جواب گفتند که: ما را نافرمانى کردى و زن محمّد- که یتیم ابو طالب است- شدى، که درویش است و هیچ ندارد؛ ما نیز امروز نزد تو حاضر نشویم. خدیجه غمناک شد، که ناگاه چهار زن گندمگون بلند بالا [که‏] به زنان بنى هاشم شبیه بودند، به درون حجره درآمدند. یکى از ایشان گفت: «اى خدیجه، اندوهگین مباش که ما
  7. رسولان پروردگار توایم؛ من ساره‏ام؛ و این آسیه بنت مزاحم رفیق تو در بهشت؛ و این دیگر مریم بنت عمران؛ و این یک کلثوم «*» خواهر موسى بن عمران؛ خداى تعالى ما را فرستاده تا تو را یارى دهیم.» پس یکى از جانب راست او نشست و یکى از جانب چپ، و یکى در پیش روى و چهارم در پس پشت. و فاطمه پاک و پاکیزه به وجود آمد. وچون به زمین رسید، نورى از او ساطع گردید، چنانکه خانه‏هاى مکّه روشن شد، و آن نور به شرق و غرب عالم رسید، و ده تن از حور العین درآمدند؛ هر یکى طشتى و ابریقى پر از آب کوثر آوردند.
  8. پس آن زن که در پیش روى خدیجه نشسته بود فاطمه را به آب کوثر بشست و در خرقه‏اى که سفیدتر از شیر و خوشبوتر ازعنبر بود بپیچید؛ و خرقه دیگر مثل آن بر سرش افکند؛ بعد از آن فاطمه به سخن درآمد.
  9.  و گفت: «أشهد أن لا اله الّا اللّه و أشهد أنّ محمّدا رسول اللّه أبى سیّد الانبیاء و أنّ بعلى سیّد الاوصیاء و ولدى سادة الأسباط.» پس بر آن زنان سلام کرد و هر یک را به نام خواند و ایشان در روى او مى‏خندیدند و حور العین را بشارت مى‏دادند به ولادت فاطمه- علیها السلام-؛ و در آسمان نورى به غایت روشن پدید آمد که فرشتگان پیش از آن ندیده بودند. وآن زنان به خدیجه گفتند که فراگیر فاطمه را، به درستى که طاهره و مطهّره و زکیّه و میمونه است، و حق تعالى برکت فرموده در نسل او، و اولاد او را پاک و پاکیزه گردانیده است از جمیع معایب. پس خدیجه او را بستد و به غایت شادمان بود، و پستان در دهان او گذاشت؛ فاطمه شیر بیاشامید، و در روزى چندان ببالید که کودک دیگردرماهى؛ و در ماهى آن قدر نموّ نمود که کودک دیگر در سالى.
  10. السلام علیک یابن فاطمة‏ الزهرا‏‏‏ سیدة نساءالعالمین
    سلام بر تو اى فرزند فاطمه‏ ‏ زهرا‏‏‏ سیده زنان عالمیان
  11. خدیجه : اول زنى که وجود مبارک پیغمبر اختیار نمود ((حضرت خدیجه )) چهل ساله بود که در سن بیست و پنج سالگى با آن مخدره ازدواج فرمود.جناب خدیجه خواهر ابوینى ((عوام )) پدر ((زبیر)) است که اهل تسنن را از عشیره مبشره میدانند.
  12. خدیجه : اول همسر عتیق بن عائد مخزومى بود و دخترى جاریه نام آورد، بعدا با (ابوهالة بن مندراسیدى )) ازدواج کرد و از او هم پسرى بنام ((هند)) آورد،
  13. خدیجه : بعد از ان دو شوهر با رسول اکرم ازدواج کرد که از آنحضرت هم داراى سه پسر و چهار دختر شد که جناب ((قاسم )) و ((زینب )) و ((رقیه )) و ((ام کلثوم )) قبل از بعثت متولد شدند و جناب ((طیب )) و ((طاهر)) و ((فاطمه‏ ‏‏زهرا‏‏‏ سلام الله علیها)) بعد از بعثت متولد گردیدند.
  14. حضرت نبی مکرم (صل الله علیه وآله وسلم) یک فرزند پسر هم بنام ((ابراهیم )) از ((ماریه قبطیه )) داشتند و از سایر زنهاى خود اولادى نداشتند و تمام آنها( فرزندان) در زمان حیات پیغمبر از دنیا رفتند مگر فاطمه‏ ‏‏زهرا‏‏‏ که دو سال بعد از رحلت آنحضرت از دنیا رفت .
  15. و شاید علت آنکه اولادهاى آنحضرت در زمان حیات مردند این باشد که بعد از فوت آنحضرت موضوع خلافت به اولادهاى آنحضرت نیفتد با آنکه پیغمبرجز فاطمه‏ ‏‏‏اولادى باقى نگذارد و اینهمه کشمکش و اختلاف در امر خلافت ایجاد شد، اگر اولادهاى متعدد باقى میگذاشت چه میشد؟!
  16. تولد فاطمه‏ ‏‏(علیهاالسلام ) در بیستم جمادى الثانى سال چهارم بعثت در مکه معظمه بوده و چون مادر خدیجه فاطمه‏ ‏ نام داشت لذا این مخدره را فاطمه‏ ‏ نام نهادند علت نامیدن آن مخدره به این نام
  17. .جمعى دیگر گفتند چون کفالت و حضانت حضرت رسالت پس از رحلت مادرش آمنه بنت وهب با فاطمه‏ ‏ بنت اسد مادر امیرالمؤ منین علیه السلام بود و حضرت رسول او را مادر خطاب میکرد، لذا این اسم را، روى فرزندش نهاد که اسم فاطمه‏ ‏ بنت اسد از بین نرود و بر سر زبانها باشد.
  18. فى الارض فاطمة .: ولى ((صدوق )) در ((معانى الاخبار)) از ((سدیر صیرفى )) از حضرت صادق (ع ) روایت میکند که در حدیث معراج آمده که جبرئیل از درخت بهشتى سیبى چیده بدست مبارک حضرت رسول داد چون آنرا شکافت نورى مشاهده کرد فرمود اى جبرئیل این نور چیست ؟ عرض کرد: هى فى السماء منصورة و فى الارض فاطمة‏ .
  19. فاطمه‏ ‏‏(علیهاالسلام ) از این روایت معلوم میشود که خدا این نام را قبل از ولادت بر آن مخدره نهاده و لذا بعد از تولد ملکى بر پیغمبر نازل شد و اسم فاطمه‏ ‏ را بزبان آنحضرت جارى ساخت
  20. نام های فاطمه : ‏اگر چه قبل از اینکه این مخدره فاطمه‏ ‏ نامیده شود فاطمه‏ ‏ هاى دیگرى در اسلام بوده اند مانند ((فاطمه‏‏ )) مادر خدیجه و ((فاطمه‏ ‏ بنت اسد)) و ((فاطمه‏ ‏ بنت زبیر)) و ((فاطمه‏ ‏ بنت حمزه )) ولى در اسلام اول زنیکه فاطمه‏ ‏نامیده شد دختر پیغمبر بود و درهر خانه که دخترى بنام فاطمه‏ ‏ باشد باعث ازدیاد رحمت و اکثار برگت خواهد بود و..
  21. همنام فاطمهفرداى قیامت: اشخاصى که نام آنها فاطمه‏ ‏ باشد چون از قبر بیرون آیند در مقام مفاخرت و مباهات برآیند که ما همنام فاطمه‏ ‏ دختر پیغمبر هستیم پس همانطور که فاطمه‏ ‏ زهرا‏‏‏ را بر ما فضیلت است ما را هم بر سایر زنان فضیلت خواهد بود و از جهت اسم مزیتى براى ما میباشد و اخبار رسیده دعاى آدم : یا حمید بحق محمد یا عالى بحق على یا فاطر بحق فاطمه‏ ‏ .
  22. معنى فاطمه‏ : لفظ فاطمه‏ ‏ مشتق از فطم است و در مجمع البحرین گوید: فطیم بر وزن کریم طفلى را گویند که از شیر جدا و جدا کرده باشند و رضاع وى بنهایت رسیده باشد. در المنجد گوید: فطم الحبل : قطعه .
  23. فاطمه از شیرگرفته شده: حضرت رسول فرمودند: ستحرصون على الامارة ثم تکون حسرة و ندامة فعمت المرضعة و سئسبت الفاطمة‏ .یعنى مردم در حکمرانى حریص میشوند با آنکه عاقبت آن افسوس و پشیمانى است پس آن وقت طفل شیرى در آسایش و راحت است و آنکه از شیر گرفته شده در زحمت و مشقت خواهد بود. شاید در این روایت فاطمه‏ ‏ است که از شیر گرفته شده معنى دارد.
  24. وجه تسمیه فاطمه : و نیز در حدیث دیگر فرمود:  خطیر امتى من مدم شبابه فى طاعة الله و فطم لذاته من لذات الدنیا یعنى بهترین امت من کسى است که جوانى خود را در طاعت خدا صرف نماید و از لذات دنیا خود را جدا نماید. در این خبر فطم بمعنى جدا شدن آمده و آنچه از اخبار استفاده میشود اینست که وجه تسمیه آن مخدره به فاطمه‏ ‏ یکى از وجوه زیر است .
  25. وجه اول تسمیه فاطمه : او را فاطمه‏ ‏ گفتند لانقطاعها عن نساء زمانها فضلا و دینا و حسبا چنانچه مفاد خبر صادقین در بحارالانوار است .فاطمه‏ ‏ سلام الله علیها مقامات عالیه نفسانیه و فضائل عقلانیه را دارا بود و در کودکى کمال بزرگى را داشت که در میان تمام زنان دنیا وجود نداشت ، لذا پدرش او را سیده نساء عالمین خواند،
  26. بلکه درباره اش فرمود: انها اشرف من جمیع الانبیاء و المرسلین عدا ابیها خاتم النبیین .از همه اینها غیر از پدرش برتر بود و در شرافت زندگى بدرجه اى رسید که دست دیگران بدانپایه نرسد.
  27. وجه دوم تسمیه فاطمه : در علل از حضرت باقر (علیه السلام ) روایت کرده که فرمود:  لما ولدت فاطمة‏ اوحى الله تعالى ملک فانطلق به لسان محمد فساماها فاطمة‏ قال انى فطمتک بالعلم و فطمتک عن الطمث قال (علیه السلام ) والله لقد فطمها الله تبارک و تعالى بالعلم و عن الطمث بالمیثاق .
    در این حدیث چهار مطلب ذکر شده است :
  28. اول - ملکى اسم فاطمه‏ ‏ را بر زبان پیغمبر جارى نمود.دوم - فطام فاطمه‏ ‏ به علم باین معنى که فطمتک بالعلم یعنى ترا به علم شیر دادم تا بى نیاز از دیگران شدى یا آنکه ترا به سبب علم از جهل جدا کردم و یا بریدن تو از شیر مقرون بعلم بود.سوم - فطام از طمث باینمعنى است که فاطمه‏ ‏ مثل زنان دیگر خون حیض نمى بیند.
  29. چهارم - کلام امام باقر (علیه السلام ) است که به قسم خوردن با ضمیمه میثاق خبر از قول حضرت رسول (صل الله علیه وآله وسلم  ) داده و قسم خوردن امام باقر بجهت آنست که دیگران گمان نکنند امام باقر درباره مادرش زهرا‏‏‏ مبالغه میکند بلکه عین حقیقت را بیان فرموده است .
  30. علم فاطمه‏ ‏علیهماالسلام : کلینى در کافى خبرى از ((ابوالبصیر)) نقل میکند باین مضمون که گفت : خدمت امام صادق شرفیاب شدم ؟ عرض کردم میخواهم از شما سئوالى کنم آیا اینجا کسى هست که کلام ما را بشنود پرده اى آنجا بود حضرت برداشته آنجا را دید کسى نبود فرمود حالا هر چه بخاطرت رسید سئوال کن ، گفتم قربانت گردم شیعیان شما با هم گفتگو میکنند که رسول خدا بابى از علم به على تعلیم فرمود که از آن هزار باب گشوده شد، حضرت فرمود پیغمبرهزار باب از علم به على آموخت که از هر بابى هزار باب گشوده شد.
  31. ابوبصیر تعجب کرده گفت این عمل عمده اى است باین معنى که بالاتر از این معنى و مرتبه هیچ مرتبه علمى دیگرى نیست ؟، پس حضرت قدرى فکر کردند
  32. بعد فرمود که آن علم عمده اى بود ولى نه آنقدر عمده که تو خیال میکنى بعد حضرت فرمود نزد ما آل محمد جامعه است مخالفان ما چه میدانند که جامعه چیست ،
  33. ابوبصیر گفت قربانت گردم جامعه چیست ؟ فرمود طوماریست که هفتاد ذراع است ، به ذراع رسول خدا که آنحضرت به على (علیه السلام ) فرموده و على نوشته است
  34. تمام حلال و حرام و تمام چیزهائیکه مردم بآنها محتاجند، حتى تفاوت در خراشی که در بدن دیگرى وارد آورد در آنست ، پس حضرت دست ابابصیر را فشرده فرمود حتى این هم را نوشته
  35. ابابصیر گفت بخدا قسم این علم عمده است حضرت فرمود عمده میباشد ولى نه آنقدرها که تو گمان کرده اى مجددا ساعتى حضرت تاءمل فرمودند بعد فرمود نزد ما جفر است
  36. ولى مردم چه میدانند جفر چیست ؟ عرض کردم بفرمائید که جفر چیست ؟ فرمود ظرفى است از پوست که علم تمام انبیاء و اوصیاء و علمائیکه از بنى اسرائیل مرده اند تا کنون در آن ثبت و ضبط است ،
  37. ابونصیر از روى تعجب گفت : ان هذا هوالعلم ، این علم مهمى است ،
  38. حضرت فرمود انه لعلم و لیس بذلک ، بلى این علم است ولى نه آنطور که تو تصور نمودى .
  39. پس حضرت قدرى تاءمل فرمودند بعد گفتند :  وان عندنا لمصحف فاطمه‏ ‏ و مایدریهم ما مصحف فاطمة‏ .
  40. در نزد ما مصحف فاطمه‏ ‏ میباشد مردم چه میدانند که مصحف فاطمه‏ ‏ چیست؟
  41. عرض کردم مصحف فاطمه‏ ‏ چیست ؟ فرمود:  مثل قرانکم هذا ثلث مرآت و الله ما فیه من قرانکم حرف واحد...   اللهم صل علی محمد وآل محمد وعجل فرجهم

 

  • حسین صفرزاده

نظرات  (۰)

هیچ نظری هنوز ثبت نشده است

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی