پردازش اربعین حسینی

حسینُ منی و انا من حسینی

پردازش اربعین حسینی

حسینُ منی و انا من حسینی

پردازش اربعین حسینی

در این صفحه مطالب گردآوری شده توسط حسین صفرزاده به اشتراک گذاشته می شود

آخرین مطالب
پربیننده ترین مطالب
نویسندگان
۰۵
مهر

              بسْمِ اللّهِ الرَّحْمنِ الرَّحیم : اهمیت آن‏ 2-

     اللهم صل علی محمد وآل محمد وعجل فرجهم 

  1. «بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمنِ الرَّحِیم‏» من ترک «بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمنِ الرَّحِیم‏»‏ فقد ترک مائة و اربع عشر آیة من کتاب اللَّه.(قال ابن عباس)
  2. «بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمنِ الرَّحِیم‏»وقتى معلم به بچه میگوید واو بگوید خداوند براى خود آن بچه و پدرومادرومعلمش بیزارى از آتش مینویسد.
  3. «بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمنِ الرَّحِیم‏» ابن مسعود گوید: هر کسى میخواهد که خدا او را از شعله‏هاى نوزده‏گانه آتش جهنم رهایى دهد ،
  4. «بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمنِ الرَّحِیم‏» را بخواند که آن نیز19 حرف است و خدا هرحرفى را سپر یک شعله قرار میدهد.
  5. «بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمنِ الرَّحِیم‏»علت تقدّم کلمه «الرحمن» این است که چون رحمن فقط بخدا گفته شود و«رحیم»برغیر خدا صحیح است.
  6. «بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمنِ الرَّحِیم‏» قیصرروم نامه‏اى براى حضرت على بن أبى طالب (علیه السّلام) نوشت وشکایت از(صداع)سر درد کرد واطباء از عهده معالجه آن بر نیامده بودند. حضرت أمیر یک کلاه براى پادشاه روم فرستاد و دستور فرمود هرگاه دچار صداع شدى این کلاه را بر سر خود بگذار تا نجات یابى. هنگامى که قیصر روم أمر آن حضرت را اجراء نمود خداى توانا او را شفا داد. چون این موضوع بنظرقیصر روم شگفت آور شد لذا دستور داد تا آن کلاه را شکافتند.پس از اجراء این أمر با کاغذى مواجه شدند که در آن نوشته شده بود «بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمنِ الرَّحِیم‏» هنگامى که وى دریافت شفایش بخاطر این نام مبارک بوده اسلام آورد.ولى اسلام خود را پنهان میداشت-فتوح.
  7. ترک «بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمنِ الرَّحِیم‏» هنگام خواندن سوره‏هاى قرآن- مثل آن است که یک صد و چهارده آیه آن کتاب خدا را ترک کرده.
  8. هنگامى که «بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمنِ الرَّحِیم‏» نازل شد آن بزرگوار دستور داد تا بنویسند:«بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمنِ الرَّحِیم‏»
  9. «بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمنِ الرَّحِیم‏» مشرکین بعد از شنیدن (الرَّحْمنِ) و (الرَّحِیمِ) گفتند: ما نه رحمان را مى‏شناسیم و نه رحیم را.لما
  10. «بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمنِ الرَّحِیم‏» روى انّ لکلّ شی‏ء أساسا الى ان ذکر و أساس القرآن الفاتحة و أساس الفاتحة بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمنِ الرَّحِیمِ،
  11. «بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمنِ الرَّحِیم‏» والنّقطة تحت الباء اشارة الى تعیّن الفعل بالإمکان و لذلک ورد: بالباء ظهر الوجود اشارة الى مقام المشیّة،
  12. «بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمنِ الرَّحِیم‏» و بالنّقطة تحت الباء تمیّز العابد عن المعبود اشارة الى تعیّنها بالإمکان الاوّل العقلانی
  13. «بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمنِ الرَّحِیم‏» و قیل ظهرت الموجودات من باء بسم اللّه، و بلحاظ انّ الحروف بإزاء مراتب الوجود و لحاظ انّ جمیع الکتب السّماویّة لتصحیح النسب الحقیّة و النسب الخلقیّة و جمیع النسب الحقیّة و الخلقیّة مجتمعة بحسب الامّهات فی فاتحة الکتاب و جمیع ما فی الفاتحة مجتمعة فی بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمنِ الرَّحِیمِ‏ و جمیع ما فی تمام بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمنِ الرَّحِیمِ‏ مجتمعة فی باء بسم اللّه صحّ ان یقال نقته فی ولایة
  14. «بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمنِ الرَّحِیم‏» صحّ ان یقال جمیع ما فی القرآن فی سورة فاتحة الکتاب،وجمیع ما فی سورة فاتحة فی بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمنِ الرَّحِیمِ،‏
  15. «بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمنِ الرَّحِیم‏» وجمیع ما فی بسم اللّه، فی باء بسم اللّه، وعلىّ (علیه السلام) باعتبارتعیّنه الاوّل هوالنقطة تحت الباء وصحّ ان یقال،
  16. «بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمنِ الرَّحِیم‏» لو شاء العالم لاوقر سبعین بعیرا من تفسیر فاتحة الکتاب أو من تفسیر بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمنِ الرَّحِیمِ
  17. «بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمنِ الرَّحِیم‏» أو من تفسیر باء بسم اللّه کما نسب أکثرهذه المضامین الى مولانا أمیر المؤمنین (علیه السّلام).(تفسیر بیان السعادة)
  18. فأوحى الىّ بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمنِ الرَّحِیم‏ یا أَیُّهَا الرَّسُولُ بَلِّغْ ما أُنْزِلَ إِلَیْکَ مِنْ رَبِّکَ فی علىّ وَ إِنْ لَمْ تَفْعَلْ فَما بَلَّغْتَ رِسالَتَهُ وَ اللَّهُ یَعْصِمُکَ مِنَ النَّاسِ معاشر النّاس، ما قصّرت فی تبلیغ ما أنزله و انا مبیّن لکم سبب هذه الآیة انّ جبرئیل هبط الىّ مرارا ثلاثا یأمرنی.
  19. «بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمنِ الرَّحِیم‏» یا امیرالمؤمنین تفسیر «بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمنِ الرَّحِیم‏» چیست فرمود ؟ هرگاه بنده بخواهد قرائت کند یا کارى انجام دهد بگوید «بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمنِ الرَّحِیم‏» باین اسم خدا این عمل را انجام میدهم پس کارى را که با ذکراین جمله شروع کنید مبارک باشد.
  20. «بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمنِ الرَّحِیم‏»از حضرت عسکرى (علیه السّلام) تفسیر«بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمنِ الرَّحِیم‏»را سؤال نمودیم فرمود اللّه کسى است که مردم پس از ناامید شدن از مخلوق در موقع حاجت وابتلاى شدید باو توجه کامل مینمایند، چون گوئى بِسْمِ اللَّهِ یعنى یارى واستعانت میطلبم  
  21. «بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمنِ الرَّحِیم‏» درکار خود بخدائى که نیست مستحق پرستش جزآن خدائى که هرگاه بسویش استغاثه کنى بفریادت میرسد
  22. «بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمنِ الرَّحِیم‏» و هر وقت او را بخوانى و دعا کنى مسئولت را اجابت نماید«بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمنِ الرَّحِیم‏» وشروع مبارک باشد.
  23. «بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمنِ الرَّحِیم‏»حضرت رضا (علیه السلام) روایت کرده درتفسیرفرمودند باء اشاره است به بهاء خدا و سین بسنا و میم بملک و سلطنت پروردگارواللّه ملجاء وپناه هر موجودیست و رحمن نعمت دهنده بتمام مخلوقات ورحیم نعمت عطا کردن بمؤمنین خاصه (تفسیر جامع)
  24. «بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمنِ الرَّحِیم‏» امیرالمؤمنین فرمود هرگاه بشما حزنى و یا کارى پیش آمد نماید ازروى خلوص دل بگوئید بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمنِ الرَّحِیمِ و با دل پاک توجه تام بخدا نمائید تا خداوند حاجات شما را دردنیا برآورد و یا آنکه نزد خود ذخیره کند براى مؤمن بهتراست.
  25. بعلی (علیه السّلام) عرض کردند مردمانى هستند درنماز بِسْمِ اللَّهِ را نمیخوانند فرمود آن یکى از آیات قرآن است و شیطان از یاد آنها برده.
  26. «بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمنِ الرَّحِیم‏»موسى بن جعفر(علیه السّلام) فرمود علامت مؤمن پنج چیزاست یکى بلند قرائت نمودن بِسْمِ اللَّهِ درنمازهاى آهسته.
  27. بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمنِ الرَّحِیمِ‏ حضرت صادق (علیه السّلام) روایت نموده فرمود باسم اعظم خدا نزدیکتراست از سیاهى چشم بسفیدى آن.
  28. «بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمنِ الرَّحِیم‏»و در تفسیر امام فرمود حضرت صادق(علیه السّلام) فرموده اگرشیعیان مادر شروع به کارهاى خود گفتن بِسْمِ اللَّهِ‏ را ترک نمایند خداوند آنها را بمکروهى مبتلا نماید تا متنبه شده و شکر و ثناى او را بجا آورند.
  29. «بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمنِ الرَّحِیم‏»عبد اللّه عرض کرد یا امیر المؤمنین تفسیربِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمنِ الرَّحِیمِ‏ چیست فرمود هرگاه بنده بخواهد قرائت کند یا کارى انجام دهد بگوید بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمنِ الرَّحِیمِ‏ یعنى باین اسم خدا این عمل را انجام میدهم پس کارى را که با ذکر این جمله شروع میکنید مبارک باشد.
  30. «بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمنِ الرَّحِیم‏» از حضرت عسکرى (علیه السّلام) تفسیر بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمنِ الرَّحِیمِ‏ را سؤال نمودیم فرمود اللّه کسى است که مردم پس از ناامید شدن از مخلوق در موقع حاجت و ابتلاى شدید باو توجه کامل مینمایند، چون گوئى بِسْمِ اللَّهِ‏ یعنى یارى و استعانت.
  31. حضرت رضا (علیه السّلام) روایت کرده در تفسیر«بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمنِ الرَّحِیم‏» فرمودند باء اشاره است به بهاء خدا و سین بسنا و میم بملک و سلطنت پروردگار و اللّه ملجاء و پناه هر موجودیست و رحمن نعمت دهنده بتمام مخلوقات و رحیم نعمت عطا کردن بمؤمنین خاصه.
  32. «بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمنِ الرَّحِیم‏» حضرت صادق (علیه السّلام) روایت نموده فرمود سزاوار است بِسْمِ اللَّهِ بلند تلاوت بشود
  33. «بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمنِ الرَّحِیم‏»همان آیه‏ باشد که خداوند اشاره فرموده «وَ إِذا ذَکَرْتَ رَبَّکَ فِی الْقُرْآنِ وَحْدَهُ وَلَّوْا عَلى‏ أَدْبارِهِمْ نُفُوراً»(اسرائیل/ 49)
  34. «بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمنِ الرَّحِیم‏» اى پیغمبر زمانى که تلاوت قرآن نمائى و خدا را بیگانگى یاد کنى کافران پشت گردانیده و گریزان شوند،
  35. «بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمنِ الرَّحِیم‏» فرمود هرگاه بشما حزنى دست بدهد و یا کارى پیش آمد ازروى خلوص دل بگوئید بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمنِ الرَّحِیم.
  36. «بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمنِ الرَّحِیم‏» هنگام روانه ساختن سگ صاحبش بِسْمِ اللَّهِ‏ گفته و نام خدا را بزبان جارى کند و اگر نکند صید حلال نمیشود.
  37. «بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمنِ الرَّحِیم‏» پنج شرط ذبح حیوان :روبه قبله ، بریدن چهاررگ ، باآهن، ذابح مسلمان باید، بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمنِ الرَّحِیم‏ بگوید.
  38. «بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمنِ الرَّحِیم‏» گفته و نام خدا را بزبان جارى کرد در فقیه از ورد بن زید روایت کرده گفت از حضرت باقر(علیه السّلام) سؤال کردم اگر مسلمانى در موقع ذبح نام خدا را بزبان جارى نکند ذبیحه چه صورت دارد؟ فرمود ازآن نخورید زیرا خداوند در قرآن میفرماید.
  39. «بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمنِ الرَّحِیم‏» از هر آنچه نام خدا را بر آن گفته شده بخورید: فَکُلُوا مِمَّا ذُکِرَ اسْمُ اللَّهِ عَلَیْهِ وَ لا تَأْکُلُوا مِمَّا لَمْ یُذْکَرِ اسْمُ اللَّهِ عَلَیْهِ.
  40. «بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمنِ الرَّحِیم‏» تسبیح و یا تکبیرو یا الحمد للّه گفته باشد چه صورت دارد؟ فرمودند تمام این کلمات نام‏هاى خداست وکفایت کند. اللهم صل علی محمد وآل محمد وعجل فرجهم
  • حسین صفرزاده
۰۵
مهر

      بِسْمِ اللّهِ الرَّحْمنِ الرَّحیم :

ا          للهم صل علی محمد وآل محمد وعجل فرجهم اهمیت آن‏ 1- بسم الله الرحمن الرحیم

  1. بِسْمِ اللّهِ الرَّحْمنِ الرَّحیم: بخوان به نام پروردگارت که آفرید. اقْرَأْ بِاسْم ربک‏ (علق/1)
  2. به نام خداست روان‏شدن و لنگر انداختن، بى گمان پروردگار من آمرزنده مهربان است.وَ قالَ ارْکَبُوا فیها بِسْمِ اللّهِ مَجْراها وَ مُرْساها (هود/ 41)
  3. واز طرف سلیمان است و[مضمون آن‏] این است: به نام خداوند رحمتگر مهربان. إِنَّهُ مِنْ سُلَیْمانَ وَ إِنَّهُ بِسْمِ اللّهِ الرَّحْمنِ الرَّحیم‏ (نمل/ 30)
  4. على (علیه السلام) هرکار مهمى درموقع شروع بِسْمِ اللّهِ گفته نشود آن کار ناقص و ناتمام خواهد بود: کُلُّ أَمْرٍ ذِی بَالٍ لَمْ یُذْکَرْ فِیهِ بِسْمِ اللّهِ فَهُوَ أَبْتَرُ.
  5. نزدیکی بِسْمِ اللَّه‏ به اسم اعظم مثل نزدیکی سفیدی چشم به سیاهی‏ :أقرب إلى اسم الله الأعظم من ناظر العین إلى بیاضها».(تفسیر برهان)
  6. قَالَ الصَّادِقُ (علیه السلام): لا تَدَعْ بِسْمِ اللّهِ الرَّحْمنِ الرَّحیم وَ إِنْ کَانَ بَعْدَهُ شِعْرٌ (کافی، ج 2، ص 672)
  7. روزى عبد اللّه بن یحیى برامیر المؤمنین علیه السّلام داخل شد و جلوى آن حضرت کرسى گذاشته بودند به عبد اللّه امر فرمودند که روى آن کرسى بنشیند هنوز بر کرسى قرار نگرفته بود که بسختى بزمین افتاده استخوان سرش شکست و خون جارى شد و متألم گردید؛
  8. قَوْلَ بِسْمِ اللّهِ لَقَدْ دَخَلَ عَبْدُ اللَّهِ بْنُ یَحْیَی عَلَی أَمِیرِالْمُومِنِینَ (علیه السّلام) وَ بَیْنَ یَدَیْهِ کُرْسِیٌّ فَأَمَرَهُ بِالْجُلُوسِ عَلَیْهِ فَجَلَسَ عَلَیْهِ فَمَالَ بِهِ حَتَّی سَقَطَ عَلَی رَأْسِهِ فَأَوْضَحَ عَنْ عَظْمِ رَأْسِهِ وَ سَالَ الدَّمُ
  9. حضرت آب طلبیده و او را پاکیزه نمود و دست مبارک بر سرش کشید چنان شد که اصلا اتفاقى روى نداده بود، فرمودند بِسْمِ اللّهِ..
  10. وقتى خواستى بنشینى ازگفتن بِسْمِ اللّهِ خوددارى نمودى آیا نمیدانى که پیغمبر فرموده هر کارى که خواستى انجام دهى بنام خدا آغازکن.  
  11. تَرْکُکَ حِینَ جَلَسْتَ أَنْ تَقُولَ بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِیمِ فَجَعَلَ اللَّهُ ذَلِکَ لِسَهْوِکَ عَمَّا نُدِبْتَ إِلَیْهِ تَمْحِیصاً بِمَا أَصَابَکَ أَ مَا عَلِمْتَ أَنَّ رَسُولَ اللَّهِ (ص) حَدَّثَنِی عَنِ اللَّهِ جَلَّ وَ عَزَّ أَنَّهُ قَالَ کُلُّ أَمْرٍ ذِی بَالٍ لَمْ یُذْکَرْ فِیهِ بِسْمِ اللَّهِ فَهُوَ أَبْتَرُ فَقُلْتُ بَلَی بِأَبِی أَنْتَ وَ أُمِّی لا أَتْرُکُهَا بَعْدَهَا قَالَ إِذاً تَحْظَی بِذَلِکَ وَ تَسْعَدُ (تفسیرالامام العسکری، ص 22).
  12. قَالَ الصَّادِقُ (علیه السّلام): وَ لَرُبَّمَا تَرَکَ فِی افْتِتَاحِ أَمْرٍ بَعْضُ شِیعَتِنَا بِسْمِ اللّهِ الرَّحْمنِ الرَّحِیمِ فَیَمْتَحِنُهُ اللَّهُ بِمَکْرُوهٍ وَ یُنَبِّهُهُ عَلَی شُکْرِ اللَّهِ تَعَالَی وَ الثَّنَاءِ عَلَیْهِ وَ یَمْحُو فِیهِ عَنْهُ وَصْمَةَ تَقْصِیرِهِ عِنْدَ تَرْکِهِ
  13. بِسْمِ اللّهِ الرَّحْمنِ الرَّحیم:همین که کودک‏ بِسْمِ اللَّه‏ را از معلّم فرا گرفت، والدین و معلم از دوزخ تبرئه می‏شوند. (برهان)
  14. بِسْمِ اللّهِ الرَّحْمنِ الرَّحیم: درذبیحه اگر نام خدا برده نشود، گوشت آن حرام است.
  15.  بِسْمِ اللّهِ الرَّحْمنِ الرَّحیم: جزء سوره است بِسْمِ اللَّه‏ آیه مستقلی است و گرنه کلمه سبع در سبع المثانی که نام سوره حمد است،
  16. ازبزرگان اهل سنت، بِسْمِ اللَّه‏ را جزء سوره دانند، روزی معاویه در نماز بِسْمِ اللّهِ نگفت درمورد اعتراض به او گفتند:أسرقت أم نیست.
  17. بِسْمِ اللّهِ الرَّحْمنِ الرَّحیم: آیة فى کل سورة من جمیع القرآن و هى آیة من اول سورة الحمد.
  18. بِسْمِ اللّهِ الرَّحْمنِ الرَّحیم: قَالَ الْبَاقِرُ(علیه السلام): سَرَقُوا أَکْرَمَ آیَةٍ فِی کِتَابِ اللَّهِ بِسْمِ اللّهِ الرَّحْمنِ الرَّحیم: (تفسیرعیاشی).
  19. بِسْمِ اللّهِ الرَّحْمنِ الرَّحیم: فخر رازی 16 دلیل آورده که‏ بِسْمِ اللَّه‏ جزء سوره حمد است.
  20. سوره برائة بِسْمِ اللَّه‏ ندارد؛حضرت علی (علیه السلام) ‏فرماید: بِسْمِ اللَّه‏ برای امان ورحمت است و برائة برای رفع امان و رحمة (مجمع البیان)
  21. بِسْمِ اللّهِ الرَّحْمنِ الرَّحیم:ابن عبّاس- رضى اللّه از پیغمبر- (صلّى اللّه علیه و سلّم)- که وى گفت: بهترین مردمان بر روى زمین، معلمان‏اند،
  22. بِسْمِ اللّهِ الرَّحْمنِ الرَّحیم: آنگه که معلم گوید کودک را «بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمنِ الرَّحِیمِ» و کودک باز گوید: «بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمنِ الرَّحِیمِ» خداى- عزّ و جلّ- بدهد براتى کودک را و پدر و مادر وى را، و معلم وى را بدهد، که از دوزخ خلاص باشند.
  23.  بِسْمِ اللّهِ الرَّحْمنِ الرَّحیم: چون فرود آمد ساکن شد بادها و دریا نجنبید، وجمله بهایم گوش بنهادند، و شیاطین را رجم کردند از آسمان،
  24. «بسم اللّه الرّحمن الرّحیم» نوزده حرف است که خداى- عزّ و جلّ- هر حرفى را از آن حجابى، و سپرى سازد اززبانیه جهنم که یاد کرده.
  25. بِسْمِ اللّهِ الرَّحْمنِ الرَّحیم: پیغمبر- صلّى اللّه علیه و سلّم- گفت: اوّل آیتى که بر من فرود آمده است  بود.
  26. «بسم اللّه الرّحمن الرّحیم» اول هر سوره فرود آمدى. دلیل است برآنکه این آیت صد وچهارده بارآمده، وهیچ آیت را این شرف نیست.
  27.  بِسْمِ اللّهِ الرَّحْمنِ الرَّحیم: ازهرچیزاساس و شالوده‏اى وجود دارد وشالوده قرآن «فاتحه الکتاب» و پایه فاتحه بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمنِ الرَّحِیمِ‏ست.
  28. بِسْمِ اللّهِ الرَّحْمنِ الرَّحیم: یک آیه ازهر سوره محسوب شود که در اوّل آن «بسم اللّه» ذکر شده این آیه درتمام نمازها باید بلند خوانده شود،
  29. بِسْمِ اللّهِ الرَّحْمنِ الرَّحیم: واجب است که بلند خوانده شود.نباید درنمازهاى واجب ترک گردد.اماعلماى عامّه دراین مورد مخالفت کرده‏اند.
  30. بِسْمِ اللّهِ الرَّحْمنِ الرَّحیم: حضرت باقر(علیه السلام) روایت فرمود: آنها بهترین آیه کتاب خدا را که «بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمنِ الرَّحِیم‏» باشد، دزدیدند.
  31. «بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمنِ الرَّحِیم‏» که در هر کارى چه کوچک و چه بزرگ، «بِسْمِ اللَّهِ‏» بگویند تا با گفتن آن از جهت نفس شیطانى بیرون آمده
  32. «بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمنِ الرَّحِیم‏» درجهت رحمانى داخل گردد تاکارآنها رحمانى باشد و شیطانى نباشد.واسطه‏ها را بینند.وبه مقام رسیده‏اند
  33. «بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمنِ الرَّحِیم‏»حضرت باقر(علیه السلام) فرمود: اوّل هر کتابى که از آسمان فرود آمده «بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمنِ الرَّحِیم‏» است
  34. اگر«بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمنِ الرَّحِیم‏» خوانده شود دیگر باکى نداشته باش که استعاذه نگفتى بخوان بِسْمِ اللَّهِ تورا در بین آسمان و زمین حفظ کند.
  35. بِسْمِ اللَّهِ‏» گفتن براى گوینده اتّصاف به یکى از علامتهاى الهى و در واقع به منزله سلاحى است در برابر شیطان که از آن فرار مى‏کند،
  36. «بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمنِ الرَّحِیم‏» لذا امر فرموده است که «بِسْمِ اللَّهِ» بلند خوانده شود به خلاف استعاذه، که بهتر است آهسته خوانده شود.
  37. «بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمنِ الرَّحِیم‏» اوّل هرکتاب آسمانی فرود آمده ، پس اگر «بِسْمِ اللَّهِ‏ » خوانده شود دیگر باکى نداشته باش که استعاذه نگفتى.
  38. «بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمنِ الرَّحِیم‏» ازامیر المؤمنین (علیه السّلام) روایت شده که در اوّل سوره برائت نازل نشد زیرا که بِسْمِ اللَّهِ‏ براى دفع امان آمده.
  39. «بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمنِ الرَّحِیم‏» اولین چیزى که در نامه نوشته شد، جمله:" بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمنِ الرَّحِیمِ‏" طریقه نامه‏نگاری درحکایت سلیمان آمده.
  40. «بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمنِ الرَّحِیم‏» را جبرئیل برپیامبر(صلی الله علیه آله وسلم) مى‏خواند، حضرت مى‏فهمید که ازاینجا سوره‏اى دیگرشروع مى‏شود.

اللهم صل علی محمد وآل محمد وعجل فرجهم

 

 

  • حسین صفرزاده
۰۳
مهر

اربعین حسینی4.

بسم الله الرحمن الرحیم

اللهم صل علی محمد وآل محمد وعجل فرجهم

  1. 14. شعر اربعین ژولیده‏
  2. هدایت کردن ما با حسین است .....‏ همان که هست فکر ما حسین است‏
  3. کسی که مشکل مارا گشاید . . . . .چه این دنیا چه آن دنیا حسین است‏
  4. شب معراج احمد روضه بشنید . . . . .که سبحان الذی اسرا حسین است‏
  5. کسی که زشتی اخلاق ما را . . . . .کند با یک نظر زیبا حسین است‏
  6. در این دنیا عطایش هست محدود . . . . . ولی غوغاگر عقبا حسین است‏
  7. کسی که دین حق را کرد جاوید . . . . . به دست زینب کبری حسین است‏
  8. به هنگام فرج ذکر لب یار . . . . .حسینم وا حسینم واحسین است‏
  9. اربعین:
  10. اربعین با وفا یاران توست‏ . . . . . چله لعل لب عطشان توست‏
  11. اربعین سنگ و پیشانی بود . . . . . چله گیسو پریشانی بود
  12. اربعین داغ بی اندازه شد . . . .  . اربعین نعل‏های تازه شد
  13. اربعین تیر و چشم ماه من‏ . . . . اربعین ساقی دلخواه من‏
  14. اربعین مشک پاره با الم‏ . . . . . اربعین دست گردیده قلم‏
  15. اربعین یک دل پر اضطراب‏ . . . . . جستجوی مادری دنبال آب‏
  16. اربعین مادری بی شیر شد . . . . .  آنکه سهم حلق طفلش تیر شد
  17. اربعین کودکی آوره است‏ . . . . . اربعین گوشه ای پاره است‏
  18. اربعین عاشقی نالان شده‏ . . . . . چله دستی که آویزان شده‏
  19. اربعین جان نثاری بی زره‏ . . . . . کاکلی با خاک و خون خورده گره‏
  20. اربعین اربا اربا گشتن است‏ . . . . .  در پی جانانه لیلا گشتن است‏
  21. اربعین یک وداع از آرزو . . . . .  یاد بود بوسه زیر گلو
  22. اربعین رفتن بود و نبود . . . . .  دختری راه عبورت بسته بود
  23. اربعین کهنه پیراهن بود . . . . .  اربعین خنده دشمن بود
  24. کاش آن دخت سه ساله زنده بود . . . . . باز هم شیرین زبانی می‏نمود
  25. واحد از جزوه:
  26. ای برادر ز سفر آمده‏ام‏ . . . . . بین که با خون جگر آمده‏ام‏
  27. هر که آید ز سفر خوش باشد . . . . . حال من مضطر و ناخوش باشد
  28. این سفربود که بی قاسم کرد . . . . .همچو شمعی زغمت آخر کرد
  29. این سفر بود که قدم خم شد . . . . . عمر من از غم نامت کم شد
  30. این سفر بود که ناسازی کرد . . . . . بی تو با هستی من بازی کرد
  31. این سفر بود که در راه قیام‏ . . . . . خطبه خواندم به ره کوفه و شام‏
  32. این سفر بود کتک می‏خوردم‏. . . . . هر کجا نام تو را می‏بردم‏
  33. این سفر بود که می‏رنجیدم‏ . . . . . تا سرت سر نوک نی دیدم‏
  34. این سفر بود هلالم گشتی‏ . . . . . محمل از خون سرم آغشتی‏
  35. این سفر بود که خون باریدم‏ . . . . . هیجده سربه نوک نی دیدم‏
  36. این سفر بود که سجاد از کین‏. . . . . شد میان قل و زنجیر نگین‏
  37. این سفر بود که بر محرم راز . . . . . هر شبم شاهد بنشسته نماز
  38. شمیم جان فزای کوی بابم                         مرا اندر مشام جان برآید
  39. گمانم کربلا شد عمه نزدیک                      که بوی مشک و ناب و عنبر آید
  40. بگوشم عمه از گهواره گور                       در این صحرا صدای اصغر آید
  41. مهار ناقه را یکدم نگهدار                         که استقبال لیلا، اکبر آید

اللهم صل علی محمد وآل محمد وعجل فرجهم

  • حسین صفرزاده
۰۳
مهر

 

اربعین حسینی3

بسم الله الرحمن الرحیم

اللهم صل علی محمد وآل محمد وعجل فرجهم

  1. چهل و لقمه حلال : غذای حلال سبب نورانیت دل تا 40 روز است.
  2. چهل و لقمه حرام : قال رسول الله (صل الله علیه وآله): من أکل لقمة حرام لم تقبل له صلاة أربعین لیلة و لم تستجب له دعوة أربعین صباحا بحار الانوار، ج 63، ص 314.
  3. بهتر از عبادت چهل سال : قَالَ الرِّضَا (علیه السلام): ذَمُّکَ نَفْسَکَ أَفْضَلُ مِنْ عِبَادَةِ أَرْبَعِینَ سَنَةً مستدرک الوسائل، ج 11، ص 253. از حضرت رضا علیه السّلام فرمود: مردى در بنى اسرائیل چهل سال خداوند را عبادت کرد ولى عبادت او مورد قبول قرار نگرفت، او متوجه نفس خود شد و گفت من از ناحیه تو این موضوع را مى‏نگرم، و من براى تو این همه رنج کشیدم و نتیجه نگرفتم، در این هنگام خداوند به او وحى فرستاد و گفت این عمل تو بهتر از عبادت چهل سال بود.
  4. چهل و عصای احتیاط : من بلغ اربعین سنة و لم یتعص فقد عصی امام فرمود: مراد عصای احتیاط است.
  5. تخفیف تا چهل سال : تا چهل سال تخفیف است، ولی بعد خداوند به فرشتگان می‏فرماید: به اندازه لازم به او عمر دادم بر او سخت بگیرید و کارهایش را با دقت ثبت کنید.
  6. اربعین در مسائل نظامی‏ : قال رسول الله (صل الله علیه وآله ): إِنَّ صَبْرَ الْمُسْلِمِ فِی بَعْضِ مَوَاطِنِ الْجِهَادِ یَوْماً وَاحِداً خَیْرٌ لَهُ مِنْ عِبَادَةِ أَرْبَعِینَ سَنَةً مستدرک الوسائل، ج 11، ص 21.
  7. چهل و مجاهد : چهل هزار فرشته مجاهد فی سبیل الله را بدرقه می‏کنند. لئالی الاخبار، ج 1، ص 266
  8. اربعین در مسائل اقتصادی : ‏قال رسول الله (صل الله علیه و آله ): لانْ یَلْقَی اللَّهَ الْعَبْدُ سَارِقاً أَحَبُّ إِلَیَّ مِنْ أَنْ یَلْقَاهُ قَدِ احْتَکَرَ طَعَاماً أَرْبَعِینَ یَوْماً من لا یحضره الفقیه، ج 3، ص 158. بنده‏اى به عنوان دزد با خدا ملاقات کند بهتر از آن است که با او ملاقات کند در حالى که چهل روز طعام را احتکار کرده است،
  9. اربعین در مسائل بهداشتی‏ : قال الصادق (علیه السلام): مَنْ لَمْ یَأْکُلِ اللَّحْمَ أَرْبَعِینَ یَوْماً سَاءَ خُلُقُهُ وَ مَنْ سَاءَ خُلُقُهُ فَأَذِّنُوا فِی أُذُنِهِ‏ من لا یحضره الفقیه، ج 1، ص 299. اگرتا چهل روز گوشت نخوردید قرض بگیرید و گوشت بخورید. چون کسى 40 روز گوشت نخورد بد خلق شود و چون آدمى از شماها یا دابه بدخلق شود همه اذان را در گوش راستش بگوئید
  10. اربعین در مسائل خانوادگی‏ : کسی که تا چهل روز به خواسته‏های طبیعی همسرش پاسخ ندهد و او به گناه افتد در گناهش شریک است.
  11. اربعین در مسائل شرعی : نصاب گله گوسفند چهل است. قال الصادق (علیه السلام): لَیْسَ فِی مَا دُونَ الارْبَعِینَ مِنَ الْغَنَمِ شَیْ‏ءٌ فَإِذَا کَانَتْ أَرْبَعِینَ فَفِیهَا شَاةٌ إِلَی عِشْرِینَ وَ مِائَةٍ فَإِذَا زَادَتْ وَاحِدَةٌ فَفِیهَا شَاتَانِ إِلَی الْمِائَتَیْنِ فَإِذَا زَادَتْ وَاحِدَةٌ فَفِیهَا ثَلاثٌ مِنَ الْغَنَمِ إِلَی ثَلاثِمِائَةٍ فَإِذَا کَثُرَتِ الْغَنَمُ فَفِی کُلِّ مِائَةٍ شَاةٌ وسائلالشیعة، ج 9، ص 117.
  12. اربعین در مسائل شرعی : از هر چهل گاو، یک گاو و از هر سى گاو، یک گوساله نر یا ماده یک یا دو ساله. و از هر چهل گوسفند که به چرا روند، یک گوسفند چرا که آن فریضه الهى‏اى است که خداوند بر مؤمنان در باب زکات فرض نموده است. و اگر کسى افزون بر آن انفاق کند، او را بهتر است.
  13. درس های زیارت اربعین‏ : یک جمله از زیارت اربعین نقل از مفاتیح: قال الصادق (علیه السلام): در ارتباط با زیارت اربعین به من فرمود :هنگامی که روز، بالا آمد خطاب به امام حسین(علیه السلام) می گویی:
  14. السَّلامُ عَلَیٰ وَلِیِّ اللّٰهِ وَحَبِیبِهِ ، السَّلامُ عَلَیٰ خَلِیلِ اللّٰهِ وَنَجِیبِهِ سلام بر ولی خدا و حبیبش ، سلام بر دوست خدا و نجیبش،
  15. السَّلامُ عَلَیٰ صَفِیِّ اللّٰهِ وَابْنِ صَفِیِّهِ ، السَّلامُ عَلَی الْحُسَیْنِ الْمَظْلُومِ الشَّهِیدِ ، سلام بر بنده برگزیده خدا و فرزند برگزیده اش، سلام بر حسین مظلوم شهید،
  16. السَّلامُ عَلَیٰ أَسِیرِ الْکُرُباتِ وَقَتِیلِ الْعَبَرَاتِ.سلام بر آن دچار گرفتاری ها و کشته اشک ها،
  17. اللّٰهُمَّ إِنِّی أَشْهَدُ أَنَّهُ وَ لِیُّکَ وَابْنُ وَلِیِّکَ ، وَصَفِیُّکَ وَابْنُ صَفِیِّکَ ، خدایا من گواهی می دهم که حسین ولی تو و فرزند ولی تو
  18. الْفَائِزُ بِکَرَامَتِکَ ، أَکْرَمْتَهُ بِالشَّهَادَةِ ، و برگزیده تو و فرزند برگزیده توست، حسینی که به کرامتت رسیده، او را به شهادت گرامی داشتی
  19. وَحَبَوْتَهُ بِالسَّعَادَةِ ، وَاجْتَبَیْتَهُ بِطِیبِ الْوِلادَةِ، و به خوشبختی اختصاصش دادی و به پاکی ولادت برگزیدی وَجَعَلْتَهُ سَیِّداً مِنَ السَّادَةِ ، وَقَائِداً مِنَ الْقَادَةِ ، و او را آقایی از آقایان و پیشروی از پیشرویان
  20. وَذَائِداً مِنَ الذَّادَةِ ، وَأَعْطَیْتَهُ مَوَارِیثَ الْأَنْبِیَاءِ ، و مدافعی از مدافعان حق قرار دادی و میراث های پیامبران را وَجَعَلْتَهُ حُجَّةً عَلَیٰ خَلْقِکَ مِنَ الْأَوْصِیَاءِ ، به او عطا فرمودی و او را از میان جانشینان، حجّت بر بندگانت قرار دادی  
  21. فَأَعْذَرَ فِی الدُّعَاءِ ، وَمَنَحَ النُّصْحَ ، در دعوتش جای عذری باقی نگذاشت و از خیرخواهی دریغ نورزید
  22. وَبَذَلَ مُهْجَتَهُ فِیکَ لِیَسْتَنْقِذَ عِبَادَکَ مِنَ الْجَهَالَةِ ، و جانش را در راه تو بذل کرد تا بندگانت را از جهالت
  23. وَحَیْرَةِ الضَّلالَةِ ، وَقَدْ تَوَازَرَ عَلَیْهِ مَنْ غَرَّتْهُ الدُّنْیا ، و سرگردانی گمراهی برهاند، درحالی که بر علیه او به کمک هم برخاستند، کسانی که دنیا مغرورشان کرد
  24. وَبَاعَ حَظَّهُ بِالْأَرْذَلِ الْأَدْنیٰ ، وَشَرَیٰ آخِرَتَهُ بِالثَّمَنِ الْأَوْکَسِ ، و بهره واقعی خود را به فرومایه تر و پست تر چیز فروختند
  25. وَتَغَطْرَسَ وَتَرَدَّیٰ فِی هَوَاهُ ، وَأَسْخَطَکَ وَأَسْخَطَ نَبِیَّکَ و آخرتشان را به کمترین بها به گردونه فروش گذاشتند، تکبّر کردند و خود را در دامن هوای نفس انداختند، تو را و پیامبرت را به خشم آوردند
  26. وَأَطَاعَ مِنْ عِبادِکَ أَهْلَ الشِّقاقِ وَالنِّفاقِ ، وَحَمَلَةَ الْأَوْزارِ ، الْمُسْتَوْجِبِینَ النَّارَ ، و اطاعت کردند از میان بندگانت، اهل شکاف افکنی و نفاق و بارکشان گناهان سنگین و سزاواران آتش را،
  27. فَجاهَدَهُمْ فِیکَ صابِراً مُحْتَسِباً حَتَّیٰ سُفِکَ پس با آنان درباره تو صابرانه و به حساب تو جهاد کرد تا
  28. فِی طَاعَتِکَ دَمُهُ وَاسْتُبِیحَ حَرِیمُهُ؛ در طاعت تو خونش ریخته شد و حریمش مباح گشت؛  
  29. اللّٰهُمَّ فَالْعَنْهُمْ لَعْناً وَبِیلاً ، وَعَذِّبْهُمْ عَذاباً أَلِیماً.خدایا آنان را لعنت کن لعنتی سنگین و عذابشان کن عذابی دردناک،
  30. السَّلامُ عَلَیْکَ یَا ابْنَ رَسُولِ اللّٰهِ ، السَّلامُ عَلَیْکَ یَا ابْنَ سَیِّدِ الْأَوْصِیاءِ ، أَشْهَدُ أَنَّکَ أَمِینُ اللّٰهِ وَابْنُ أَمِینِهِ ، سلام بر تو ای فرزند رسول خدا، سلام بر تو ای فرزند سرور جانشینان، شهادت می دهم که تو امین خدا و فرزند امین اویی،  
  31. عِشْتَ سَعِیداً، وَمَضَیْتَ حَمِیداً ، وَمُتَّ فَقِیداً ، مَظْلُوماً شَهِیداً ، وَأَشْهَدُ أَنَّ اللّٰهَ مُنْجِزٌ مَا وَعَدَکَ ، خوشبخت زیستی و ستوده درگذشتی و از دنیا رفتی گم گشته و مظلوم و شهید، گواهی می دهم که خدا وفاکننده است
  32. وَمُهْلِکٌ مَنْ خَذَلَکَ ، وَمُعَذِّبٌ مَنْ قَتَلَکَ ، وَأَشْهَدُ أَنَّکَ وَفَیْتَ بِعَهْدِ اللّٰهِ ، وَجاهَدْتَ فِی سَبِیلِهِ آنچه را به تو وعده داده و نابودکننده کسانی را که از یاری ات دریغ ورزیدند حَتّیٰ أَتَاکَ الْیَقِینُ ، فَلَعَنَ اللّٰهُ مَنْ قَتَلَکَ ، و عذاب کننده کسانی را که تو را کشتند و گواهی می دهم که تو به عهد خدا وفا کردی و در راهش به جهاد برخاستی تا مرگت فرا رسید،
  33. وَلَعَنَ اللّٰهُ مَنْ ظَلَمَکَ ، وَلَعَنَ اللّٰهُ أُمَّةً سَمِعَتْ بِذٰلِکَ فَرَضِیَتْ بِهِ؛پس خدا لعنت کند کسانی را که تو را کشتند و به تو ستم کردند و این جریان را شنیدند و به آن خشنود شدند؛
  34. اللّٰهُمَّ إِنِّی أُشْهِدُکَ أَنِّی وَلِیٌّ لِمَنْ والاهُ ، وَعَدُوٌّ لِمَنْ عاداهُ ، خدای من تو را شاهد می گیرم که من دوستم با آنان که او را دوست دارند و دشمنم با آنان که با او دشمن اند،
  35. بِأَبِی أَنْتَ وَأُمِّی یَا ابْنَ رَسُولِ اللّٰهِ ، أَشْهَدُ أَنَّکَ کُنْتَ نُوراً فِی الْأَصْلابِ الشَّامِخَةِ ، وَالْأَرْحامِ الْمُطَهَّرَةِ ، لَمْ تُنَجِّسْکَ الْجاهِلِیَّةُ بِأَنْجاسِها ، وَلَمْ تُلْبِسْکَ الْمُدْلَهِمَّاتُ مِنْ ثِیابِها ، پدر و مادرم فدایت ای فرزند رسول خدا، گواهی می دهم که تو در صلب های بلندمرتبه و رحم های پاک نوری بودی، جاهلیت با ناپاکی هایش تو را آلوده نکرد و از جامه های تیره و تارش به تو نپوشاند
  36. وَأَشْهَدُ أَنَّکَ مِنْ دَعائِمِ الدِّینِ ، وَأَرْکانِ الْمُسْلِمِینَ ، وَمَعْقِلِ الْمُؤْمِنِینَ ، و گواهی می دهم که تو از ستون های دین و پایه های مسلمانان و پناهگاه مردم مؤمنی و
  37. وَأَشْهَدُ أَنَّکَ الْإِمامُ الْبَرُّ التَّقِیُّ الرَّضِیُّ الزَّکِیُّ الْهادِی الْمَهْدِیُّ ،گواهی می دهم که پیشوای نیکوکار، با تقوا، راضی به مقدرات حق، پاکیزه، هدایت کننده و هدایت شده ای
  38. وَأَشْهَدُ أَنَّ الْأَئِمَّةَ مِنْ وُلْدِکَ کَلِمَةُ التَّقْویٰ ، وَأَعْلامُ الْهُدیٰ ، وَالْعُرْوَةُ الْوُثْقیٰ ، وَالْحُجَّةُ عَلَیٰ أَهْلِ الدُّنْیا ، و گواهی می دهم که امامان از فرزندانت، اصل تقوا و نشانه های هدایت و دستگیره محکم و حجّت بر اهل دنیا هستند
  39. وَأَشْهَدُ أَنِّی بِکُمْ مُؤْمِنٌ ، وَبِإِیابِکُمْ مُوقِنٌ ، بِشَرایِعِ دِینِی ، وَخَواتِیمِ عَمَلِی ، و گواهی می دهم که من به یقین مؤمن به شمایم و به بازگشتتان یقین دارم، بر اساس قوانین دینم و عواقب عملم وَقَلْبِی لِقَلْبِکُمْ سِلْمٌ ، وَأَمْرِی لِأَمْرِکُمْ مُتَّبِعٌ ، وَنُصْرَتِی لَکُمْ مُعَدَّةٌ : و قلبم با قلبتان در صلح و کارم پیرو کارتان و یاری ام برای شما آماده است
  40. حَتَّیٰ یَأْذَنَ اللّٰهُ لَکُمْ ، فَمَعَکُمْ مَعَکُمْ لَامَعَ عَدُّوِکُمْ ، صَلَواتُ اللّٰهِ عَلَیْکُمْ ، وَعَلَیٰ أَرْواحِکُمْ وَأَجْسادِکُمْ، وَشاهِدِکُمْ وَغَائِبِکُمْ ، وَظَاهِرِکُمْ وَبَاطِنِکُمْ ، آمِینَ رَبَّ الْعالَمِینَ.تا خدا به شما اجازه دهد، پس با شمایم نه با دشمنانتان، درودهای خدا بر شما و بر ارواح و پیکرهایتان و بر حاضر و غایبتان و بر ظاهر و باطنتان، آمین ای پروردگار جهانیان.پس دو رکعت نماز می خوانی و به آنچه می خواهی دعا می کنی و برمی گردی.
  41. اللهم صل علی محمد وآل محمد وعجل فرجهم
  • حسین صفرزاده
۰۳
مهر

اربعین حسینی2

بسم الله الرحمن الرحیم

اللهم صل علی محمد وآل محمد وعجل فرجهم

  1.  زیارت اربعین : علامات شیه قَالَ أَبو مُحَمَّدٍ الْحَسَنِ الْعَسْکَرِیِّ (علیه السلام): عَلامَاتُ الْمُومِنِ خَمْسٌ صَلاةُ الْخَمْسِینَ وَ زِیَارَةُ الارْبَعِینَ وَ التَّخَتُّمُ‏ فِی الْیَمِینِ وَ تَعْفِیرُ الْجَبِینِ وَ الْجَهْرُ بِبِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِیمِ‏ تهذیب الاحکام، ج 6، ص 52.
  2. زیارت اربعین : از حضرت امام حسن عسکرى (علیه السلام) روایت شده که فرمود: علامات و نشانه‏هاى مؤمن پنج چیز است: پنجاه و یک رکعت نماز خواندن (که هفده رکعت آن پنج نماز یومیه واجب و سى و چهار رکعت نافله‏هاى یومیه مستحب است) و زیارت اربعین و انگشتر بدست راست کردن و پیشانى بروى خاک گذاردن و (در نماز) بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمنِ الرَّحِیمِ‏ را بلند گفتن.
  3. چهل مؤمن اگر به خوب بودن مرده‏اى شهادت دهند، خداوند او را مى‏آمرزد ...  بعضى کتاب‏ها نیز با محوریّت عدد چهل، مانند چهل حدیث نوشته شده است.
  4. اربعین در قرآن‏ : در آیه 51 سوره‏ى بقره، سخن از وعده‏ى چهل شب با موسى است، «واذ واعدنا موسى أربعین لیلة»، ولى در اینجا سى شب به اضافه‏ى ده شب، که به فرموده‏ى امام باقر علیه السلام فلسفه‏ى این کار، آزمایش بنى‏اسرائیل بوده است. در روایات مى‏خوانیم: سى شب آن در ماه ذىالقعده و ده شب آن در اوّل ماه ذىالحجّه بوده است.
  5. چهل شبانه روز: با آن که حضرت موسى چهل شبانه روز را به طور کامل در کوه طور بوره است، (چنانکه در تورات سِفر خروج نیز آمده است،) ولى تعبیر به چهل شب، ممکن است به این دلیل باشد که مناجات‏ها اغلب در شب صورت مى‏گیرد و یا آنکه در قدیم تقویم براساس ماه بوده و ماه در شب نمایان است، لذا براى شمارش ایّام نیز از شب استفاده مى‏شده است.
  6. 1. اربعین حسینی‏ : روزی که قافله اسیران به کربلا رسیدن وبه رویتی جابر بن عبدالله انصاری به زیارت اب عبدالله الحسین در کزبلا وارد شد وزیارت اربعین در این روز وارد شده که از علامات فرد شیعه می باشد    
  7. 2. عبادت چهل سال‏ : قال رسول الله (ص): إِنَّ صَبْرَ الْمُسْلِمِ فِی بَعْضِ مَوَاطِنِ الْجِهَادِ یَوْماً وَاحِداً خَیْرٌ لَهُ مِنْ عِبَادَةِ أَرْبَعِینَ سَنَةً مستدرک الوسائل، ج 11، ص 21. پیامبر «ص»- مردى براى عبادت به کوه رفته بود. کسانش او را نزد پیامبر اکرم آوردند. پیامبر او را از این کار نهى کرد و گفت: صبر (و تاب- آوردن) مسلمان، در میدان جهاد، به مدت یک روز، از عبادت چهل سال بهتر است.
  8. قوت چهل مرد : قَالَ عَلِیُّ بْنُ الْحُسَیْنِ (علیه السلام): إذا قام قائمنا أذهب الله عز و جل عن شیعتنا العاهة و جعل قلوبهم کزبر الحدید و جعل قوة الرجل منهم قوة أربعین رجلا و یکونون حکام الارض و سنامها خصال صدوق، ج 2، ص 541.
  9. قوت چهل مرد : یعنى هنگامى که قائم ما قیام کند، خداوند بیمارى را از شیعیان ما برطرف میسازد، و دلهاى آنان را همچون پاره‏هاى آهن میکند، و بهر مردى از آنها نیروى چهل مرد میدهد، و آنها حکام زمین و رؤساى اجتماع خواهند بود.
  10.   اربعین حدیث : قال الصادق (علیه السلام): قال رسول الله (صل الله علیه وآله): مَنْ حَفِظَ مِنْ أُمَّتِی أَرْبَعِینَ حَدِیثاً مِمَّا یَحْتَاجُونَ إِلَیْهِ مِنْ أَمْرِ دِینِهِمْ بَعَثَهُ اللَّهُ یَوْمَ الْقِیَامَةِ فَقِیهاً عَالِماً وسائل الشیعه، ج 27، ص 94
  11. اربعین حدیث :پیغمبر (صلّى اللَّه علیه و آله) فرموده: هر که براى امّت و پیروان من چهل حدیث را حفظ و نگهدارى نماید که امّت من در باره دین و آئینشان از آن احادیث نفع و سود برند خدا او را روز رستاخیز فقیه و داناى باحکام شرعیّه و دانشمند برانگیزد.

 

  1. اربعین در مسائل اجتماعی : قال الباقر (علیه السلام) حَدُّ الْجِوَارِ أَرْبَعُونَ دَاراً مِنْ کُلِّ جَانِبٍ مِنْ بَیْنِ یَدَیْهِ وَ مِنْ خَلْفِهِ وَ عَنْ یَمِینِهِ وَ عَنْ شِمَالِهِ‏ کافی، ج 2، ص 669. امتداد مرز همسایگى‏
  2. اربعین در مسائل اجتماعی :جدم رسول خدا (صلی الله علیه وآله ) گفت: تا چهل خانه از چهار سمت، همسایه محسوب مى‏شوند و از حقوق همسایگى برخوردار مى‏شوند.
  3. چهل روز مانع قبولی اعمال : قال رسول الله (صلی الله علیه وآله): مَنِ اغْتَابَ مُسْلِماً أَوْ مُسْلِمَةً لَمْ یَقْبَلِ اللَّهُ تَعَالَی صَلاتَهُ وَ لا صِیَامَهُ أَرْبَعِینَ یَوْماً وَ لَیْلَةً إِلا أَنْ یَغْفِرَ لَهُ صَاحِبُهُ‏ جامع الاخبار، ص 146. غیبت مومن تا 40 روز مانع قبولی اعمال می‏شود.
  4. چهل یار : حضرت امیر (علیه السلام):" اگر چهل یار داشتم حقم را گرفته و جهاد می‏کردم". نورالثقلین، ج 2، ص 73
  5. مرد چهل ساله : امام زمان (عجل الله تعالی الشریف) در قیافه مردی چهل ساله ظهور می‏کند.
  6. چهل مرتبه سوره حمد : خواندن چهل مرتبه سوره حمد بر مریض. از سلمه بن محمد شنیدم که گفت : از امام صادق علیه السلام  شنیدم که فرمود ند. کسی که سوره حمد او را شفا نبخشد چیزی او را شفا نمی بخشد سفینه، (حمی)
  7. چهل مرتبه به حج : امام سجاد (علیه السلام): چهل مرتبه به حج رفت، بدون این که به ناقه‏اش شلاق بزند. قال الصادق (ع): حَجَّ عَلِیُّ بْنُ الْحُسَیْنِ (ع) عَلَی نَاقَةٍ لَهُ أَرْبَعِینَ حَجَّةً فَمَا قَرَعَهَا بِسَوْط من لا یحضره الفقیه، ج 2، ص 293.
  8. چهل مرتبه تکبیر : رسول خدا (صل الله علیه وآله) بر سر جنازه فاطمه بنت اسد چهل مرتبه تکبیر گفت. عَنِ ابْنِ عَبَّاسٍ: أَنَّ النَّبِیَّ (ص) صَلَّی عَلَی فَاطِمَةَ بِنْتِ أَسَدٍ أُمِّ أَمِیرِ الْمُومِنِینَ (علیه السلام) صَلاةً لَمْ یُصَلِّ عَلَی أَحَدٍ قَبْلَهَا مِثْلَ تِلْکَ الصَّلاةِ ثُمَّ کَبَّرَ عَلَیْهَا أَرْبَعِینَ تَکْبِیرَةً. وسائل الشیعة، ج 3، ص 82.
  9. چهل و سوگند دروغ : کسی که سوگند دروغ یاد کند تا چهل روز منتظر قهر الهی باشد. قال الصادق (علیه السلام) : الیمین الغموس ینتظر بها أربعین یوما ثواب الاعمال، ص 226.
  10. چهل کتاب : ابن عساکر کتابی نوشت به نام اربعین از چهل شهر از چهل شیخ‏
  11. شهادت چهل نفر : اگر چهل نفر بر مرده‏ای شهادت به خوبی دادند خداوند گواهی چهل نفر را می‏پذیرد و به علم خود با او رفتار نمی‏کند. قال الصادق (علیه السلام): إِذَا حَضَرَ الْمَیِّتَ أَرْبَعُونَ رَجُلا فَقَالُوا اللَّهُمَّ إِنَّا لا نَعْلَمُ مِنْهُ إِلا خَیْراً قَالَ اللَّهُ عَزَّ وَ جَلَّ قَدْ قَبِلْتُ شَهَادَتَکُمْ وَ غَفَرْتُ لَهُ مَا عَلِمْتُ مِمَّا لا تَعْلَمُونَ‏ کافی، ج 3، ص 254.
  12. چهل ذراع : حریم مسجد چهل ذراع است. قال رسول الله (صل الله علیه وآله ): أَنَّ حَرِیمَ الْمَسْجِدِ أَرْبَعُونَ ذِرَاعاً مِنْ کُلِّ نَاحِیَةٍ من لا یحضره الفقیه، ج 3، ص 102.
  13. چهل ذراع : حریم چاه چهل ذراع است. قَضَی رَسُولُ ا للَّهِ (ص) أَنَّ الْبِئْرَ حَرِیمُهَا أَرْبَعُونَ ذِرَاعاً لا یُحْفَرُ إِلَی جَنْبِهَا بِئْرٌ أُخْرَی لِمَعْطَنٍ أَوْ غَنَمٍ‏ من لا یحضره الفقیه، ج 3، ص 238.
  14. اربعین در مسایل اخروی : قال الصادق (علیه السلام ): إِنَّ فُقَرَاءَ الْمُسْلِمِینَ یَتَقَلَّبُونَ فِی رِیَاضِ الْجَنَّةِ قَبْلَ أَغْنِیَائِهِمْ بِأَرْبَعِینَ خَرِیفاً کافی، ج 2، ص 260. فقراء مؤمنین) مشغول گردش و تفرج در باغهاى بهشتند پیش از اغنیا و توانگران از آنان به چهل سال (خریف به چهل سال و هفتاد سال و زائد بر اینها نیز معنى شده) پس از آن فرمود: مثل و مانند آن را براى تو بیاورم، مثل فقیر و غنى مؤمن، مثل دو کشتى است که آنها را از جلو باجگیرى بگذرانند، باجگیر در یکى از آنها نظر کند و چیزى (از اموال) در آن نیابد پس گوید آن را رها نمائید، و بدیگرى نظر کند در حالى که پر (از اجناس) است پس گوید آن را بازداشت نمائید.
  15. اربعین در مسائل عبادی : نماز کسی که شراب بخورد تا چهل روز قبول نیست. قال الصادق (علیه السلام): مَنْ شَرِبَ مُسْکِراً لَمْ تُقْبَلْ مِنْهُ صَلاتُهُ أَرْبَعِینَ یَوْماً کافی، ج 6، ص 400.
  16. دعای چهل نفر : دعای چهل نفر یا چهار نفر هر کدام ده مرتبه یا یک نفر چهل مرتبه. قال الصادق (علیه السلام): مَنْ قَدَّمَ أَرْبَعِینَ مِنَ الْمُومِنِینَ ثُمَّ دَعَا اسْتُجِیبَ لَهُ‏ کافی، ج 2، ص 509.
  17. چهل روز خلوص: قال رسول الله (صل الله علیه وآله): من أخلص لله أربعین یوما فجر الله ینابیع الحکمة من قلبه علی لسانه‏ بحار الانوار، ج 67، ص 249.
  18. عف چهل گناه : قال الصادق (علیه السلام): مَنْ أَخَذَ بِجَوَانِبِ السَّرِیرِ الارْبَعَةِ غَفَرَ اللَّهُ لَهُ أَرْبَعِینَ کَبِیرَةً کافی، ج 3، ص 174. چهارمرتبه استغفار در موقع خوابیدن خداوند عزوجل چهل گناه کبیره را مورد عفو قرار می دهد بشرط عدم تکرار گناه ..
  19. چهل شب دعا : دعای چهل شب مستجاب است. کافی، ج 2، ص 489
  20. دعا به چهل نفر: کسی که قبل از خود به چهل نفر دعا کند مستجاب است. کافی، ج 2، ص 489
  21. چهل روز حکمت در قلب : اخلاص چهل روز سرچشمه زهد است و بصیرت در دردها و درمان ها و حکمت درونی است. قال الباقر (ع): مَا أَجْمَلَ عَبْدٌ ذِکْرَ اللَّهِ عَزَّ وَ جَلَّ أَرْبَعِینَ یَوْماً إِلا زَهَّدَهُ اللَّهُ عَزَّ وَ جَلَّ فِی الدُّنْیَا وَ بَصَّرَهُ دَاءَهَا وَ دَوَاءَهَا فَأَثْبَتَ الْحِکْمَةَ فِی قَلْبِهِ وَ أَنْطَقَ بِهَا لِسَانَهُ‏ کافی، ج 2، ص 16.
  22. چهل بار ذکر: کسی که در عقب نماز واجب چهل بار سُبْحَانَ اللَّهِ وَ الْحَمْدُ لِلَّهِ وَ لا إِلَهَ إِلا اللَّهُ وَ اللَّهُ أَکْبَرُ بگوید هرچه بخواهد به او داده می‏شود. قال الصادق (ع): مَنْ قَالَ سُبْحَانَ اللَّهِ وَ الْحَمْدُ لِلَّهِ وَ لا إِلَهَ إِلا اللَّهُ وَ اللَّهُ أَکْبَرُ أَرْبَعِینَ مَرَّةً فِی دُبُرِ کُلِّ صَلاةٍ فَرِیضَةٍ قَبْلَ أَنْ یَثْنِیَ رِجْلَیْهِ ثُمَّ سَأَلَ اللَّهَ أُعْطِیَ مَا سَأَلَ‏ وسائل الشیعة، ج 6، ص 455.
  23. اربعین در مسائل تربیتی تا چهل ساله ها : جاء فی قوله تعالی أَ وَ لَمْ نُعَمِّرْکُمْ ما یَتَذَکَّرُ فِیهِ مَنْ تَذَکَّرَ (فاطر/ 37) خداوند به همه‏ى مردم به مقدارى که حجّت بر آنان تمام شود، عمر داده است. «از دست دادن فرصت‏ها، موجب ظلم به خویش است. هدف از عمر، هوشیارى است و انسان غافل گویا عمر نکرده است. «أَ وَ لَمْ‏ نُعَمِّرْکُمْ‏ ما یَتَذَکَّرُ» أنها معاتبة لابن الاربعین. درباره چهل ساله‏ها است. إرشاد القلوب، ج 1، ص 40.
  24. عقل  از چهل سالگی : عقل انسان از چهل سالگی تا شصت سالگی روبه رشد و بعد از آن رو به نقص است. قال الصادق (علیه السلام ): یزید عقل الرجل بعد الاربعین إلی خمسین و ستین ثم ینقص عقله بعد ذلک‏ اختصاص مفید، ص 244.
  25. رسیدن به چهل سالگی : همین که سن انسان به چهل رسید خداوند به فرشتگان می‏فرماید: به اندازه لازم به او عمر دادم بر او سخت بگیرید و کارهایش را با دقت ثبت کنید. قال الصادق (علیه السلام ): إِنَّ الْعَبْدَ لَفِی فُسْحَةٍ مِنْ أَمْرِهِ مَا بَیْنَهُ وَ بَیْنَ أَرْبَعِینَ سَنَةً فَإِذَا بَلَغَ أَرْبَعِینَ سَنَةً أَوْحَی اللَّهُ عَزَّ وَ جَلَّ إِلَی مَلَکَیْهِ قَدْ عَمَّرْتُ عَبْدِی هَذَا عُمُراً فَغَلِّظَا وَ شَدِّدَا وَ تَحَفَّظَا وَ اکْتُبَا عَلَیْهِ قَلِیلَ عَمَلِهِ وَ کَثِیرَهُ وَ صَغِیرَهُ وَ کَبِیرَهُ‏ کافی، ج 8، ص 108.
  26. چهل مرز کمال : سن چهل، رسیدن به مرز کمال است. بَلَغَ أَشُدَّهُ وَ بَلَغَ أَرْبَعِینَ سَنَةً احقاف/ 15.
  27. چهل در خوراک : اگرتا چهل روز گوشت نخوردید قرض بگیرید و گوشت بخورید. قال رسول الله (صل الله علیه وآله): مَنْ أَتَی عَلَیْهِ أَرْبَعُونَ یَوْماً وَ لَمْ یَأْکُلِ اللَّحْمَ فَلْیَسْتَقْرِضْ عَلَی اللَّهِ عَزَّ وَ جَلَّ وَ لْیَأْکُلْهُ‏ کافی، ج 6، ص 309.
  28. چهل در هوشیاری : نشانه مومن آن است که هر چهل روزی یک حادثه حزن آور که سبب هوشیاری او باشد بر او عرضه می‏شود. قال الصادق (علیه السلام): الْمُومِنُ لا یَمْضِی عَلَیْهِ أَرْبَعُونَ لَیْلَةً إِلا عَرَضَ لَهُ أَمْرٌ یَحْزُنُهُ یُذَکَّرُ بِهِ‏ کافی، ج 2، ص 254.
  29. چهل سپر : هر انسانی چهل سپر دارد که با هر گناه کبیره‏ای یکی از آنها محو می‏شود. قال أمیر المؤمنین (علیه السلام ): مَا مِنْ عَبْدٍ إِلا وَ عَلَیْهِ أَرْبَعُونَ جُنَّةً حَتَّی یَعْمَلَ أَرْبَعِینَ کَبِیرَةً فَإِذَا عَمِلَ أَرْبَعِینَ کَبِیرَةً انْکَشَفَتْ عَنْهُ الْجُنَن‏... اللهم صل علی محمد وآل محمد وعجل فرجهم
  • حسین صفرزاده
۰۳
مهر

اربعین حسینی 1

بسم الله الرحمن الرحیم

  1. اللهم صل علی محمد وآل محمد وعجل فرجهم
  2. اربعین : شیخ طوسی که در کتب شان مطرح کردند این بود که در آن روز سر مطهر سیدالشهدا به بدن شریف حضرت توسط امام سجاد علیه‌السلام ملحق شد.
  3. اربعین : بنی‌امیه که می‌خواستند با حذف فیزیکی امام و بعد دفن شهدای کربلا بدون نام و نشان و علامت همه آثار نبوت و امامت را از بین ببرند با حماسه‌ای که اهل‌بیت در شام درست کردند و با برگشت کاروان به کربلا و اقامه عزا و بعداً تأکید ائمه علیهم‌السلام بر زیارت مخصوص امام حسین علیه‌السلام در اربعین همه نقشه‌های شومشان به هم خورد و از بین رفت و خود اربعین چراغ دیگری برای هدایت و دستگیری افراد شد.
  4. اربعین عامل حرکت پرقدرت جبهه مقاومت در منطقه و بلکه دنیا است : آن نیروی مستحکمی که در برابر جبهه کفر و به‌خصوص ایادی منفورش مثل داعش و جبهه النصره ایستادند، مجاهدان و مبارزان تربیت‌شده مکتب اربعین بودند که در زندگی آن‌ها تحقیق کنید این مطلب را باور خواهید کرد.
  5. اربعین : همه با تأسی به امام حسین علیه‌السلام روحیه انقلابی و خسته نشدن از مبارزه با ظلم و فساد داشتند،
  6. اربعین : این همان حرارتی است که رسول خدا فرمود: «إنّ لِقَتلِ الحُسینِ حَرارَهً فی‏ قُلوبِ المُؤمِنینَ لاتَبرُدُ اَبَداً». شهادت حسین علیه‌السلام حرارتی را در قلب مؤمن ایجاد کرد که تا قیامت سرد نمی‌شود. آتشی که حکایت از رابطه قوی امام با محبین و پیروانش دارد و همین ارتباط باعث رشد و کمالات شیعیان در آشنایی عمیق با معارف دین و عمل در عرصه‌های دیگر شده است.
  7. اربعین : محبت به حسین علیه‌السلام است که موجب تکرار اجتماع بزرگ شیعیان در هرسال در کنار مضجع شریف حضرت شده و خوف و هراسی در دل جبهه رو به اضمحلال ستمگران انداخته و خواب را از چشمانشان گرفته و آنان را وادار به انواع واکنش نسبت به این حرکت عظیم و شیعه‌ی متحد کرده است.
  8. اربعین : راهبرد استکبار جهانی مهار و کنترل شیعه است،استکبار جهانی برای این کار در سال‌های اخیر تلاش فراوانی کرد تا بین ایران و عراق به‌عنوان مرکز تشیع اختلاف بی اندازند، بحث عرب و عجم راه انداختند و برعلیه ایران با استفاده از رسانه و هنر و … اقدام کردند و حتی عراق را تهدید کردند که روابطش را با ایران توسعه ندهد، اهل سنت عراق را از ایران ترساندند. مردم عراق را از تشکل‌های مردمی که با الگو گیری از ایران به وجود آورده بودند ترساندند. تا امروز که به برکت اربعین بصیرت بخش، شیعیان همه ترفندهای مستکبرین را خنثی کرده‌اند.
  9. راهپیمایی اربعین نماد شکست ابرقدرت‌هاست : این پیاده‌روی هم شورآفرین است و هم آگاهی‌بخش، عنوان کرد: پیاده‌روی اربعین هرسال لرزه بر تن آمریکا و اسرائیل انداخته و آنان را با مخارج نجومی که برای از بین بردن فرهنگ عاشورا و دور کردن مردم از مکتب حسینی می‌کنند بیچاره کرده است.
  10. اربعین : حضور عظیم مردم در این سال‌های اخیر گذشته از این‌که جلوه‌ای از قیام آخرالزمان دارد، اما نماد شکست ابرقدرت‌هاست؛ و ابرقدرت‌ها را در این مقطع زمانی خوار و ذلیل کرده است.
  11. اربعین : خون حسین بن علی است که در منطقه تولید قدرت کرده و روح سازش‌ناپذیری را در دل‌ها زنده کرده و استکبار و ایادی‌اش را زمین‌گیر کرده و همه این‌ها با حضور در اربعین این قدرت و توانمندی تثبیت می‌شود؛
  12. اربعین :  و خلاصه این حرف‌ها آن طنین خوش سردار دل‌ها است که فریاد می‌زند ما ملت امام حسینیم و البته نباید این ظرفیت عظیم اربعین را دریکی دو روز خلاصه کرد و در تمام ایام سال بهره نبرد. باید طراحی و برنامه‌ریزی کرد و استفاده بیشتری کرد.
  13. اربعین : جلوات پیاده ‌روی اربعین بسیار و پر از نکته است، یادآور شد: پیاده ‌روی اربعین یعنی تجربه زندگی کردن در دوره تحقق حکومت مهدوی. حکومتی که مردم جهان را از یوغ ستمگرانِ مفسد خارج خواهد کرد و عدالت و آزادی را جایگزین و مسیر هدایت، سعادت، معنویت و حیات طیبه برای بشر را فراهم خواهد کرد.
  14. در اربعین دیپلماسی فرهنگی به‌عنوان رکن چهارم دیپلماسی که ایران مبدأ آن بود محقق می‌شود، تأکید کرد: اربعین شکاف‌های قومیتی که دشمنان مکتب اهل‌بیت علیهم‌السلام به‌خصوص صهیونیست‌ها و عربستان دنبال می‌کنند و در حوزه جنگ نرم با تأسیس شبکه‌های مختلف که اخیراً نیز فعال‌شده‌اند و افغانستان اینترنشنال و آذربایجان اینترنشنال راه انداخته‌اند را خنثی می‌کند و از بین می‌برد.
  15. اربعین : هیچ کاری جایگزین راهپیمایی اربعین نمی‌شود / با برپائی جلسات متمرکز و حفظ دستورالعمل‌ها عزاداری‌ها برگزار شود
  16. اربعین : این تذکر هم لازم است که این روزهایی که توفیق نداریم در کربلا باشیم و حسرت می‌خوریم و هیچ کاری جایگزین راهپیمایی اربعین نمی‌شود اما می‌توان با برپائی تجمعات و جلسات متمرکز با حفظ دستورالعمل‌ها عزاداری کرد تا قسمتی از سوزش دل را تسکین داد. خدای تعالی همه ما را از شیعیان و محبان و موالیان حسین علیه‌السلام قرار دهد.
  17. اربعین : اربعین حسینی، چهلمین روز پس از شهادت امام حسین (علیه السلام ) که با ۲۰ صفر مصادف است. مشهور است که اسیران کربلا روز ۲۰ صفر سال ۶۱ق در بازگشت از شام، برای زیارت مدفن امام حسین(علیه السلام) به کربلا آمده‌اند.
  18. اربعین : همچنین در این روز جابر بن عبدالله انصاری به زیارت قبر امام حسین آمده است.
  19. اربعین : زیارت اربعین از اعمال خاص این روز است و بنابر روایتی از امام حسن عسکری(علیه السلام) از نشانه‌های مؤمن دانسته شده است. ۲۰ صفر در ایران تعطیل رسمی است.
  20. اربعین : شیعیان در این روز عزاداری امام حسین می‌کنند و راهپیمایی اربعین شیعیان به سوی کربلا، به یکی از مهم‌ترین و گسترده‌ترین مراسم عزاداری شیعیان جهان، تبدیل شده و در زمره بزرگترین اجتماعات مذهبی جهان قرار گرفته است.
  21. اربعین : بیشترین زائرانی که در اربعین از دیگر کشورها به عراق می‌روند، از ایران‌ هستند که در سال گدشته وامسال برای ویروسمنحوس کرونا محصوراتی بکارگرفته شده است.
  22. اربعین در لغت به معنی چهلم است و در اصطلاح  بیستم صفر ۶۱ هجری قمری، چهلمین روز کشته‌شدن حسین بن علی فرزند علی بن ابی طالب و فاطمه زهرا، امام سوم شیعیان اطلاق می‌گردد.
  23. اربعین، مطابق نظر شیخ مفید در مسارالشیعه و شاگردش شیخ طوسی در مصباح المتهجد، زمان بازگشت اهل حرم از شام (دمشق) به مدینه است.
  24. اربعین، همچنین بنا بر نقل ایشان، جابر بن عبدالله انصاری صحابی برجسته محمد (صل الله علیه وآله ) به عنوان نخستین زائر حسین بن علی، یا لااقل از نخستین زائران او، در این روز وارد کربلا شده و زیارت اربعین را بجا آورده است.
  25. اربعین، «جابر بن عبدالله انصاری … بیستم ماه صفر، درست چهل روز بعد از شهادت امام وارد کربلا شد و اولین زایر در سنت زیارت اربعین امام  ابا عبد الله حسین علیه السلام گردید»
  26. اربعین، بر این اساس «از همان آغاز که تاریخش معلوم نیست، شیعیان به حرمت آن، زیارت اربعین می‌خوانده‌اند.»
  27. زیارت اربعین تنها دربارهٔ امام حسین بن علی وارد شده و هیچ پیشینه‌ای را نمی‌توان برای اربعین و اعمال مربوط به این روز تا پیش از حادثه عاشورا تصدیق کرد و این ویژگی و امتیاز، تنها برای حسین بن علی دانسته شده‌است. در تقویم رسمی ایران این روز تعطیل می‌باشد.
  28. اربعین، در باب علت اهمیت این روز نزد عرف شیعیان، برخی گزارش‌های تاریخی مبنی بر حضور بازماندگان اهل بیت امام در کربلا در روز اربعین از عوامل توجه خاص ایشان به اربعین است.
  29. اربعین، در برخی منابع تاریخی مانند کتاب نزهه الزاهد اسیران شام یعنی بازماندگان کشته‌شدگان کربلا در چهلمین روز کشته شدن حسین بن علی به کربلا رسیدند.
  30. اربعین، اگر چه نه‌ تنها این مطلب در متون تاریخی پیش‌تر از قرن هفتم هجری نیامده است، با تصریح متقدمینی مانند شیخ مفید که بازگشت اسرا را به مدینه دانسته‌اند نیز در تضاد است.
  31. اربعین : دو نکته کوتاه در مورد اربعین: اربعین، نخست آن که برخی از روایاتی که در باب زیارت امام حسین (علیه السلام ‌) در کتاب کامل الزیارات‌ ابن قولویه آمده‌، گریه چهل روزه آسمان و زمین و خورشید و ملائکه را بر امام‌حسین (علیه السلام‌) یادآور شده است‌. (اربعین شهید قاضی‌، ص ۳۸۶)
  32. اربعین، دوم این که ابن طاوس یک اشکال تاریخی هم نسبت به اربعین بودن روز بیستم صفرمطرح کرده و آن این که اگر امام حسین (علیه السلام ‌) روز دهم محرم به شهادت رسیده‌باشد، اربعین آن حضرت نوزدهم صفر می‌شود نه بیستم‌. در پاسخ گفته شده ‌است، به احتمال ماه محرمی که در دهم آن امام حسین (علیه السلام‌) به شهادت رسیده‌، بیست و نه روز بوده است‌. اگر ماه کامل بوده‌، باید گفت که روز شهادت را به ‌شمارش نیاورده‌اند. (بحار الانورا، ج ۹۸، ص ۳۳۵).
  33. در «اربعین» و عدد چهل، اسرارى نهفته است، این عدد، در فرهنگ ادیان و در روایات اسلامى جایگاه خاصّى دارد، چنانکه مى‏خوانیم:
  34. «اربعین» و عدد چهل : در زمان حضرت نوح علیه السلام، براى عذاب کفّار، چهل روز باران بارید.
  35. عدد چهل :  چهل سال قوم حضرت موسى در بیابان سرگردان بودند.
  36.  عدد چهل :  پیامبر صلى الله علیه و آله چهل روز از خدیجه جدا شد و اعتکاف کرد تا غذاى آسمانى نازل شد و مقدّمه‏ى تولّد حضرت زهرا علیها السلام فراهم گردید.
  37. عدد چهل :  رسول خدا صلى الله علیه و آله در چهل سالگى مبعوث شد.
  38. عدد چهل : انسان تا چهل سالگى زمینه‏ى کمال روحى ومعنوى دارد، امّا پس از آن دشوار مى‏شود.
  39. عدد چهل :چهل روز اخلاص در عمل، عامل جارى شدن حکمت از قلب به زبان است.
  40. عدد چهل :  چهل بار خواندن بعضى سوره‏ها و دعاها براى فرج و رفع مشکلات سفارش شده است.
  41. عدد چهل : چهل روز پذیرفته نشدن اعمال از جمله نماز، پیامد بعضى گناهان است. اللهم صل علی محمد وآل محمد وعجل فرجهم
  • حسین صفرزاده
۰۱
مهر

               بسم الله الرحمن الرحیم 

              اللهم صل علی محمد وآل محمد وعجل فرجهم 

             3-زیارت چهل شهید دفاع مقدس درهر روز برای هرکدام صد صلوات محمد وآل محمد به قصد رسیدن                     حاجت ان شالله

     

              شهیدان تیران

  1. شهید : قاسم رضایی رستم   تاریخ شهادت     1 / 7 / 96
  2. شهید : اصغری عبد الخالق  تاریخ شهادت      13 / 5 /96
  3. شهید : ابراهیم مظاهری حسین  تاریخ شهادت 4 / 10 / 56
  4. شهید : حسین فدایی محمد     تاریخ شهادت  24 / 10 / 67
  5. شهید : سعید واعظ  غلامرضا  تاریخ شهادت24 / 4 / 61
  6. شهید : سعید مظاهری            تاریخ شهادت29/ 4 / 67  
  7. شهید : حسن مختاری  ابراهیم  تاریخ شهادت 10 / 2 / 64
  8. شهید : منصور واعظ            تاریخ شهادت 11 / 6 / 65
  9. شهید : ابراهیم واعظ  حسن      تاریخ شهادت21 / 8 / 65
  10. شهید : محمد ذاکری  مرتضی   تاریخ شهادت24 / 11 / 65
  11. شهید : محمد رضا دادخواه علی  تاریخ شهادت12 / 12/ 65
  12. شهید : حسن دادخواه  علی        تاریخ شهادت8 / 11 / 65
  13. شهید : محمد سلیمانی علی        تاریخ شهادت4 / 6 / 66
  14. شهید : محمد مظاهری احمد      تاریخ شهادت15 / 8 / 66
  15. شهید : حمید رضا کریمی حسین   تاریخ شهادت23 / 12 / 66
  16. شهید : علیرضا نخعی حسین       تاریخ شهادت21 / 4/ 67
  17. شهید : منصور خدایی  ابوالقاسم   تاریخ شهادت27 / 4 / 61
  18. شهید : حیدر دادخواه  حسین       تاریخ شهادت25 / 8 / 61
  19. شهید : ابراهیم دادخواه عباس     تاریخ شهادت6 / 12 / 64
  20. شهید : جمشید دادخواه مرتضی   تاریخ شهادت26 / 11 / 64
  21. شهید : احمد رضا رجبی  کریم   تاریخ شهادت2 / 7 / 64
  22. شهید : بهروز واعظ محمد       تاریخ شهادت 19 / 6 / 64
  23. شهید : منصور کثیری  علی      تاریخ شهادت21 / 4 / 63
  24. شهید : علی سلطانی محمد         تاریخ شهادت12 / 7/ 63
  25. شهید : حسن فدایی محمد          تاریخ شهادت8 / 12 / 64
  26. شهید : جهانگیر  دادخواه حسین  تاریخ شهادت21 / 1 / 60
  27. شهید : محسن دادخواه  حسن     تاریخ شهادت23 / 4 / 61
  28. شهید : منوچهر مختاری رضا   تاریخ شهادت22 / 1 / 62
  29. شهید : حسنعلی مختاری محمد   تاریخ شهادت19 / 2 / 61
  30. شهید : حسین فروزان   صادق  تاریخ شهادت16 / 2 / 61 
  31. شهید : اکبر دادخواه  حسین      تاریخ شهادت15 / 2 / 61
  32. شهید : احمد سلطانی  علی       تاریخ شهادت10 / 2 / 61
  33. شهید : علیرضا یادگاری بهرام   تاریخ شهادت10 / 2 / 61
  34. شهید : علی اکبر فرقانی  حسین   تاریخ شهادت14 / 1 / 61
  35. شهید : مسعود تحویلداریان  رضا   تاریخ شهادت3 / 8 / 69
  36. شهید : ابراهیم فدایی  رمضان      تاریخ شهادت8 / 9 / 60
  37. شهید : محمود سلطانی  حسین      تاریخ شهادت5 / 7 / 80
  38. شهید : محمد علی محمدی زاده تهرانی  رضا   تاریخ شهادت19 / 2 / 69
  39. شهید :  حسین امینی                  تاریخ شهادت6 / 2 / 83
  40. شهید : علی اصغر پاکدامن    محمد   تاریخ شهادت6 / 2 / 83                                       اللهم صل علی محمد وآل محمد وعجل فرجهم
  • حسین صفرزاده
۰۱
مهر

بسم الله الرحمن الرحیم 

اللهم صل علی محمد وآل محمد وعجل فرجهم 

  1. شهید روحانی حضرت حجة الاسلام : شیخ فرمانده ردانی پور
  2. شهید روحانی حضرت حجة الاسلام : شیخ جواد قاسم پور
  3.  شهید روحانی حضرت حجة الاسلام : شیخ  حسین حیدری
  4. شهید روحانی حضرت حجة الاسلام : شیخ محمد رضا قطبی
  5. شهید روحانی حضرت حجة الاسلام : شیخ احمد گل شیرازی
  6. شهید روحانی حضرت حجة الاسلام : شیخ مصطفی دهقان پور
  7. شهید روحانی حضرت حجة الاسلام : شیخ احمد سلیمانی
  8. شهید روحانی حضرت حجة الاسلام : شیخ هوشنگ شمس
  9. شهید روحانی حضرت حجة الاسلام : شیخ محمد رضا زاده
  10. شهید روحانی حضرت حجة الاسلام : شیخ اسماعیل ایرانپور
  11. شهید روحانی حضرت حجة الاسلام : شیخ علی اوسطی
  12. شهید روحانی حضرت حجة الاسلام : شیخ قاسم صادقی
  13. شهید روحانی حضرت حجة الاسلام : شیخ  آقای خرسند
  14. شهید روحانی حضرت حجة الاسلام : شیخ محمد مهدی مالامیری
  15. شهید روحانی حضرت حجة الاسلام : شیخ  علی مزاری
  16. شهید روحانی حضرت حجة الاسلام : شیخ عباس شیرازی
  17. شهید روحانی حضرت حجة الاسلام : شیخ محمد کیهان
  18. شهید روحانی حضرت حجة الاسلام : شیخ مصطفی خلیلی بلوتکی
  19. شهید روحانی حضرت حجة الاسلام : شیخ سابقی نژاد
  20. شهید روحانی حضرت حجة الاسلام : شیخ  ابو طالب داودی
  21. شهید روحانی حضرت حجة الاسلام : شیخ محمد تقی بشارت
  22. شهید روحانی حضرت حجة الاسلام : شیخ محمد حسن طیبی
  23. شهید روحانی حضرت حجة الاسلام : شیخ مصطفی حجتی
  24. شهید روحانی حضرت حجة الاسلام : شیخ ابوطراب عاشوری
  25. شهید روحانی حضرت حجة الاسلام : شیخ علی کاری
  26. شهید روحانی حضرت حجة الاسلام : شیخ محمود تقی
  27. شهید روحانی حضرت حجة الاسلام : شیخ عباسعلی کوچکی
  28. شهید روحانی حضرت حجة الاسلام : شیخ علی مومنی
  29. شهید روحانی حضرت حجة الاسلام : شیخ اسماعیل محمد هاشمی
  30. شهید روحانی حضرت حجة الاسلام : شیخ شیرین روحانی زاده
  31. شهید روحانی حضرت حجة الاسلام : شیخ احمد قنبری
  32. شهید روحانی حضرت حجة الاسلام : شیخ محمد باقر خسروی
  33. شهید روحانی حضرت حجة الاسلام : شیخ قربانعلی عظیمی
  34. شهید روحانی حضرت حجة الاسلام : شیخ مصطفی صفرزاده
  35. شهید روحانی حضرت حجة الاسلام : شیخ صالح حسن زاده
  36. شهید روحانی حضرت حجة الاسلام : شیخ علی تمام زاده
  37. شهید روحانی حضرت حجة الاسلام : شیخ ولی الله سلیمانی
  38. شهید روحانی حضرت حجة الاسلام : شیخ محمد حسن شریف قنوتی
  39. شهید روحانی حضرت حجة الاسلام : شیخ محمد حسین ایزدی
  40. شهید روحانی حضرت حجة الاسلام : شیخ محمد رضا ساعتیان

    اللهم صل علی محمد وآل محمد وعجل فرجهم 

  • حسین صفرزاده
۰۱
مهر

                       بسم الله الرحمن الرحیم 

                       اللهم صل علی محمد وآل محمد وعجل فرجهم 

1- زیارت چهل شهید سید اولاد فاطمه الزهرا درهر روز برای هرکدام صد صلوات محمد وآل محمد به قصد رسیدن حاجت ان شالله

  1. شهید سید روحانی حضرت آیت الله : حسن مدرس
  2. شهید سید روحانی حضرت آیت الله : شهید محراب اسد الله  مدنی
  3. شهید سید روحانی حضرت آیت الله : سید محمد باقرحکیم
  4. شهید سید روحانی حضرت آیت الله :سید محراب عبدالحسین دستغیب
  5. شهید سید روحانی حضرت آیت الله : مجتبی نواب صفوی
  6. شهید سید روحانی حضرت آیت الله : سید ابوالحسن شمس آبادی
  7. شهید سید روحانی حضرت آیت الله : سید محمد رضا سعیدی
  8. شهید سید روحانی حضرت آیت الله : سید قاضی طباطبا یی
  9. شهید سید روحانی حضرت آِیت الله : سید عبد الکریم هاشمی نژاد
  10. شهید سید روحانی حضرت آیت الله : حاج آقا سید مصطفی خمینی
  11. شهید سید روحانی حضرت آیت الله : سید دکتر محمد حسین بهشتی
  12. شهید سید روحانی حضرت حجة الاسلام : سید نور الله طباطبایی نژاد
  13. شهید سید روحانی حضرت حجة الاسلام : سید حجت الله صالحی
  14. شهید سید روحانی حضرت حجة الاسلام : سید علی اصغر حسینی
  15. شهید سید روحانی حضرت حجة الاسلام : سید محمود عرب شاهی
  16. شهید سید روحانی حضرت حجة الاسلام : سید روح الله موسوی
  17. شهید سید روحانی حضرت حجة الاسلام :سید حسین موسوی
  18. شهید سید روحانی حضرت حجة الاسلام :سید یدالله مهدوی
  19. شهید سید روحانی حضرت حجة الاسلام : سید فضل الله حجازی
  20. شهید سید روحانی حضرت حجة الاسلام : سید علی روحانی
  21. شهید سید روحانی حضرت حجة الاسلام : سید علی اندرز گو
  22. شهید سید روحانی حضرت حجة الاسلام : سید حسین علم الهدی
  23. شهید سید روحانی حضرت حجة الاسلام : سید علی بانکی
  24. شهید سید روحانی حضرت حجة الاسلام : سید علی شریعتی
  25. شهید سید روحانی حضرت حجة الاسلام : سید کاظم موسوی
  26. شهید سید روحانی حضرت حجة الاسلام : سید احمد نبوی
  27. شهید سید روحانی حضرت حجة الاسلام :  سید اصغر قاضی تبار
  28. شهید سید روحانی حضرت حجة الاسلام : سید علی زنجانی
  29. شهید سید روحانی حضرت حجة الاسلام : سید رحمت الله موسوی
  30. شهید سید روحانی حضرت حجة الاسلام : سید محمد موسوی
  31. شهید سید روحانی حضرت حجة الاسلام : سید میر جلیل رضوی
  32. شهید سید روحانی حضرت حجة الاسلام : سید حسن رود باری
  33. شهید سید روحانی حضرت حجة الاسلام :  سید مجتبی صالحی
  34. شهید سید روحانی حضرت حجة الاسلام : سید مهدی تقوی
  35. شهید سید روحانی حضرت حجة الاسلام : سید حسین حسینی
  36. شهید سید روحانی حضرت حجة الاسلام : سید ابراهیم حسینی
  37. شهید سید روحانی حضرت حجة الاسلام : سید عارف حسینی
  38. شهید سید روحانی حضرت حجة الاسلام : سید حسین مهدوی
  39. شهید سید روحانی حضرت حجة الاسلام : سید حسین هاشمی
  40. شهید سید روحانی حضرت حجة الاسلام :   سید حسن سعدی

                 اللهم صل علی محمد وآل محمد وعجل فرجهم

 

  • حسین صفرزاده
۲۷
شهریور

 

بسم الله الرحمن الرحیم

اللهم صل علی محمد وآل محمد عجل فرجهم

شرح زیارت امین الله 2-

  1. یَا أَمِینَ اللَّهِ فِی أَرْضِهِ، اى مورد اعتماد پروردگاردرزمین، امین11باردرقرآن آمده مُطاعٍ ثَمَّ أَمینٍ مورد اطاعت واعتماد (التکویر/21)
  2. کرمات خداوند برانسان درقرآن آمده و46 مرتبه لفظ کرم تکرار شده آدم مورد خطاب واقع گردیده.
  3. کرمات خداوند برانسان همین بس که خداوند اورا لیاقت  امانت  داری خودش در زمین قرار داده وخلیفه خود ش خوانده.
  4. امانت  خداوند را انسان می تواند بگیرد وحفظ کند وبه نسل های بعد انتقال دهد ، اماعالم وجود این لیاقت را ندارد، که جانشین باشد.  وآقا امبرالمومنین را حضرت امام سجاد امین الله معرفی کردند ..که این صفت به  فرد ی که با خصوصیت حضرت باشد اطلاق می شود.
  5.  انسان کامل شحصیتی است که این بارامانت  را بردوش کشیده وبه امانت  گذارنده بطور شایسته درموقع مطالبه تحویل نماید.
  6. 1- هستى، امانت  خداوند در نزد مردم‏- کل هستى امانت  است. چون یک آیه داریم که‏ «جَعَلَکُمْ مُسْتَخْلَفینَ» (حدید/ 7)
  7. 124هزار پیامبر برای هدایت مردم برای گفتن امانت  است  : هُدىً لِلنَّاس‏: قُلْ مَنْ أَنْزَلَ الْکِتابَ الَّذی جاءَ بِهِ مُوسى‏ نُوراً وَ هُدىً لِلنَّاسِ (انعام /91)آمدند،
  8. 3- حکومت و مسئولیت، امانت  الهى‏ به چه دلیل؟ ببینید. «أَنَّ هَذِهِ الْإِمَارَهَ أَمَانَه» (مستدرک/ ج 17/ ص 355)
  9. 4- دین، امانت  خداوند در نزد مؤمنان‏ چه کسى را براى پیش‏نماز مسجد تعیین مى‏کند؟ واقعاً این مسجد را به ایشان داد، امانت  است.
  10. 6- جلسات و مجالس، امانت  مردم نزد یکدیگر،«إذا حدثک إنسان و التفت إلیه فهو أمانه»«الْمَجَالِسُ بِالْأَمَانَه» (بحارالانوار)
  11. 8- اداء امانت ، نسبت به همه مردم‏ : وفاى به ... پدر و مادرت چه خوب و چه بد باید احترام کنى. «وَ بِالْوالِدَیْنِ إِحْسانا» امانت  است.
  12. ارسال رسول وانزال کتب امانت   است .اخذ آن از طرف ماست، که سعادت را انتخاب کنیم، یا شقاوت را، مَنْ شاءَ فَلْیُؤْمِنْ وَ مَنْ شاءَ فَلْیَکْفُرْ.
  13. ارسال رسول وانزال کتب درهرزمانی از طرف خدا بوده است ، اما اخذ آن از طرف خداوپروردگارعالم نیست.
  14. ارسال رسول وانزال کتب هدایت تشریعی است وخداوند برای ما درست کرده که به اختیارخوادمان انتخاب می کنیم.
  15. ازامانت  ها نمازاست که گفتگو با خداوند نشانه‏ى کرامت‏ انسان‏ است. گربه به تکلیف نمى‏رسد. فیل به تکلیف نمى‏رسد.
  16. امانت  داری حضرت آقا امیرالمومنین نمونه بارز برای الگوگرفتن جهانیان وانسانیت است.
  17. وَ حُجَّتَهُ عَلَى عِبَادِهِ، و حجت خداى بربندگانش بشارتگر و هشداردهنده براى مردم درمقابل خدا [بهانه و] حجّتى نباشد،(النساء/165)
  18. السَّلامُ عَلَیْکَ یَا أَمِیرَ الْمُؤْمِنِینَ،سلام بر تو اى ولی امرامیر مؤمنان«أَطیعُوا اللَّهَ وَ أَطیعُوا الرَّسُولَ وَ أُولِى الْأَمْرِ مِنْکُمْ» (نساء/ 59)
  19. السّلام علیک یا امیر المؤمنین: سلام بر تو باد اى فرمانفرماى تمامى اهل ایمان.
  20. ش در شرح این کلمه مبارکه در دو موضع باید تکلم کرد موضع اوّل در لفظ امیر المؤمنین است‏
  21. اما امیر: فعیل است از امر مهموز الفاء و مصدر او امارت و امر است و معنى او فرمانفرماست و این واضح است ولى جهت تعرض این فقره اشاره باشکالى است معروف متعلق به این کلمه در حدیث منقول در علل و معانى الاخبار که حضرت کاظم علیه الصلوة و السّلام در جواب کسى که سؤال کرد از وجه تسمیه آن جناب را با امیر المؤمنین علیه السّلام فرمودند:لانه یمیرهم بالعلم: یعنى به جهت این که اطعام علم مى‏کند اهل ایمان را. و بظاهر این خبر دلالت مى‏کند بر این که اشتقاق امیر از مار یمیر است. چنانچه جماعتى تصریح به این کرده‏اند. لهذا در صدد توجیه و تأویل برآمدند و چند وجه در او ذکر شده است.
  22. وجه اوّل: این که این کلمه مشتمل بر قلب مکانى است‏: یعنى عین الفعل را نقل بمکان فاء الفعل و بعد از آن اشتقاق این لفظ نمودند و این وجه بغایت ضعیف و سخیف است چه مار اجوف است و امر مهموز و اگر قلب هم شود با این که خود قلب خلاف قاعده و منافى اصل است باید یمرّ شود و صفت مشبهه او یمیر است، مگر آن که موجه ملتزم شود، بعد از نقل بقلب یاء بهمزه اعتباطا و على خلاف القیاس تا مصداق حقیقى زاد فی الطنبور نغمة شود.
  23. وجه ثانى: این که این کلمه بر سبیل حکایت است‏ ؛ چون آن جناب متکفل رسانیدن میوه و طعام اهل ایمان شد، فرمود: انا امیر المؤمنین. و همین جمله اسم مبارک شد چنان که در تابّط شرا گفته‏اند و این وجه اگر چه فی الجمله اقربست از اول، ولى آن‏هم ضعیف است چه اگر جمله را اسم چیزى قرار دهند تغییر در اعراب نمى‏دهند و علهذا باید لفظ امیر همیشه بضم باشد. حتى در حال نصب و جر و اعرابات مختلفه در او داخل نشود. چه فعل است و جزء کلام و این هم بالضروره فاسد و مختل است و در هر دو وجه اشکالى مشترک است.
  24. معلوم از اخبار متکاثره متواتره آن است که لفظ امیر در آن جناب ماخوذ از امر است آنجا که فرمودند:سلّموا على علّى بامرة المؤمنین‏ و این حدیث در طریق شیعه متواتر است و در صحاح اهل سنت منقول و مسلّم و در کتب کلامیه غالبا قدح در سندش نکرده‏اند. لهذا احتمال اشتقاق از مار باطل است و ظهور روایت هم چنانچه من بعد بیان مى‏کنم ممنوع است.
  25. وجه سوم: آنچه اوّلا بنظر این بنده رسیده و شیخ فخر الدین بن طریح در مجمع البحرین در ماده امراجمالى از او را از بعض افاضل نقل کرده و از علامه مجلسى علیه الرحمه نیز حکایت اختیار او شده و نعم الوفاق. و بیان او بتقریبى که بنظر قاصر رسیده چنانست که چون امیر المؤمنین علیه السّلام بمقتضاى آن که باب مدینه علوم است و صاحب اعلاى مراتب ولایت که ریاست برعامه قلوب و نفوس باشد و جمیع ارواح ملکوتیّه و ملائکه کرّوبیه و عقول مجرده و نفوس مفارقه عند من یقول بها به فضل او اعتراف و از بحر او اغتراف مى‏کنند کما قلت: من علمه علم العقول و نورها            و البحر اصل العارض المتهلّل‏لمؤلفه ایضا: عاجز چوکان عزمش از عناصر تا عقول            بنده فرمان حکمش از ملایک تا دواب ‏و چون جمیع اهل عوالم از صدر تا ساق یعنى از مرتبه عقول که سلسله بدویه نظام جملى عالم است و قاعده مخروط نور و سیه قوس وجود تا مرتبه هیولى که عجوزه شوهاء و مبدء سلسله عودیه و قاعده مخروط ظلمت است، هر چه هست و در هر مقام است چه بلسان نطقى و چه بلسان استعدادى بوجهى ایمان آورده‏اند. چنانچه کریمه وان من شى الا یسبّح بحمده 17: 44«»شاهد عدل و گواه این عموم و این دعوى است، و چون چنین است بقدر ایمان لا بد باید معرفت و علم داشته باشند، علیهذا همه در همه مراتب از علم او مستمدند، و از فیض او مستفیض چرا که آینه سراپا نماى حقیقت محمدیه است، بلکه به حکم آیه مباهله عین نفس مقدس او است، بلکه در اخبار عامیه وارده شده«على روحی التی بین جنبی» و نورش نور او، و شجره‏اش شجره او است،
  26. و سند علوم همه خلایق مبتنى بعلم حضرت رسالت است، که او تلمیذ خاص و شاگرد ظاهر الاختصاص احدیت است، که به حکم«علمه شدید القوى» 53: 5«»در مدرس قرب الهى علوم اولین و آخرین به او تعلیم شده، و این مقدمه که بمنزله صغراى قیاس است چون معلوم شد، مى‏گوئیم از مقررات عرفیه و مسلمات عادیه آن است که هر که کفالت رزق طایفه‏اى کند، و از هر جهت ایصال وجوه معاش ایشان را در عهده گرفته باشد، البته آن کس امیر و این طایفه مأمورند، و مشعر به این است قضیه معروفه «الانسان عبید الاحسان» و این قضیه بمنزله کبرى است، و از ضم این دو، قیاسى به این صورت پیدا شد که على یمیر المؤمنین و کل من یمیر قوما فهو امیرهم، نتیجه داد که على امیر المؤمنین، و هو المطلوب.
  27. و شاید از مؤیدات این تأویل باشد حدیثى که در کیفیت ولادت امیر المؤمنین علیه السّلام وارد است، که بعد از ولادت آن حضرت چون پیغمبر به سراى أبو طالب در آمد، و على علیه السّلام آن حضرت را بدید در اهتزاز شد، و بر روى رسول خداى بخندید و گفت:«السّلام علیک یا رسول اللّه» از آن پس این آیه مبارک تلاوت کرد«قد افلح المؤمنون الذین هم فی صلاتهم خاشعون» 23: 1 - 2«» رسول خدا فرمود:«قد افلحوا بک، انت و اللّه امیرهم تمیرهم من علومک، و أنت و اللّه دلیلهم، و بک یهتدون».چه ظاهر آن است که تمیرهم تفریع «برانت امیرهم» شده، و امارت علت است از براى جلب رزق علوم براى مؤمنین، بالجمله در این تعلیل امام علیه السّلام رعایت جناس، ایهام اشتقاق فرموده، چنانچه در کریمه‏ قال انی لعملکم من القالین» 26: 168«»اتفاق افتاده.
  28. بهر صورت«لانه یمیرهم العلوم» معنیش این است که چون على علیه السّلام جلب رزق و طعام از سنخ علم از براى مؤمنى مى‏کرد امیر المؤمنین شد، و اطلاق طعام بر علم در این حدیث مناسب است، با خبر مروى در (کافى) در تفسیر«فلینظر الانسان إلى طعامه» 80: 24«».از باقر علوم النبین علیه السّلام که فرمود:«علمه الذی تأخذ عمن یأخذه»
  29. و بالجمله این طریق استدلال انى که استدلال از معلول بر علت است درست آید چه جلب میره و کفایت رزق که لازمه امارت است دلیل بر تحقق ملزوم گرفته شده است، و پر ظاهر است که اختصاص به علم در این حدیث بجهت شرافت او است، و بجهت تعمیم امارت آن جناب در عوالم کلیه وجود است، و هیچ منافات با آن ندارد که جلب رزق ظاهرى هم بکند، و ببرکت او آسمان به بارد بزمین، و زمین بروید، و خلق منتفع و مرتزق شوند که «لولاه لساخت الارض باهلها» و اللّه اعلم بالصواب.
  30. بالجمله علی از روز ألست بر کلیه موجودات امیر المؤمنین است در همه جا حتى لوح محفوظ چنانچه اشاره به این تعمیم در طریق اهل سنت و جماعت نیز شده.
  31. سید على همدانى در کتاب (مودة القربى) گوید که پیغمبر صلّى اللّه علیه و آله فرمود: و لو علم الناس متى سمی علی امیر المؤمنین ما انکروا فضله». و هم در آن کتاب از أبو هریره حدیث کرده که پیغمبر فرمود که خداى گفت در روزألست: ألست بربکم؟ ارواح گفتند: چرا، فرمود:«انا ربکم و محمد نبیکم و علی امیرکم». و در کتاب «یقین» از کتاب عثمان بن احمد السماک آورده که رسول خدا فرمود: «فى اللوح المحفوظ تحت العرش علی امیر المؤمنین».
  32. بالجمله از این قبیل در فضایل آن امام بزرگوار نه چندان است که در صحیفه بگنجد یا در کتابى ضبط شود، سلام اللّه علیه و على اخیه و آله و ذریته.
  33. اما ایمان: باب افعال از امن است و حقیقت او ایمن کردن نفس است از عذاب مخالفت یا از ملکات ردیه یا ایمن کردن نبى است از خلاف رأى او چنانچه اسلام هم به همین اعتبار مأخوذ از سلامت است، و مقتضاى قاعده آن است که این دو فعل متعدى به نفس باشند، ولى به تضمین معنى اذعان و اعتراف متعدى به «باء» و «لام» مى‏شوند، چنانچه تصدیق و اقرار هم چنین‏اند، چه اشتقاق همه آنها مؤدى بتعدى است.
  34. و محقق نراقى رحمه الله در (معراج السعادة) اقسام ایمان را چهار قرار داده اصطلاح فرموده به قشر، و قشر قشر، و لب و لب لب، و مقتضاى تتبع تام در موارد اطلاقات کتاب و سنت آن است که یک مرتبه دیگر بر قشر و لب بیفزایند، و اقسام را شش قرار بدهند.
  35. اول - وجود لفظى صرف است، و آن همان اقرار لسانى است، اگر چند در قلب ابدا راه نیابد، و جز کفر در باطن مضمر نباشد، و فایده این همان حفظ مال و جان و طهارة صورى است، و این مرتبه مسمى به نفاق است و به اصطلاح مقدم قشر قشر قشر است.
  36. دوم - عبارت از اعتقاد فی الجملة به توحید و نبوت است با انکار شروط که قصور در مقام ولایت باشد، و این در فائده و بى‏فایدگى با اول شریک است و اگر ثوابى براى اعتقاد آنها باشد بموجب اخبار ما راجع بقائلین به ولایت است که شیعه ائمه اثنى عشر باشند، و این مرتبه به اصطلاح مذکور قشر قشر است.
  37. سوم - اعتقاد به اصول خمسه است بر طبق مذهب امامیه اگر چند مقرون به عمل صالح نباشد چون عموم فساق شیعه، از براى این مرتبه در موت و حیات و دنیا و آخرت شؤن و مراتبى است، مثل اینکه سؤرش [بیرون کردن و در آوردن] شفاء است، و قضاء حاجتش از جمیع مستحبات افضل و زیارت و عیادت و اعانت او مستحب، و غیبتش حرام و حفظ حیاتش واجب و اکرام میتش به نماز و کفن و دفن بالضرورة واجب و استغفار براى او بعد از موت مندوب و مستحسن است، و احکام کثیره از واجبات و مستحبات و محرمات و مکروهات متعلق به اوست، و نجات براى او ثابت است عقلا و نقلا کتابا و سنة و اجماعا و عقاب بر معاصى او موجب خلود نخواهد شد و اگر بر بعض معاصى در کتاب و سنت وعده خلود باشد ماول بطول بقا و امتداد مکث است و این مرتبه در آن اصطلاح قشر [پوست.] است.
  38. چهارم - همین مرتبه است با عمل صالح که تقوى باشد از معاصى و مواظبت بر واجبات مثل عالم زهاد و عباد و عدول از عوام اهل ایمان و مرتبه این‏ها بالاتر از سابق است چه هیچ عذاب ندارند و اختلافاتشان بیشتر و بواسطه سلامت اعتقاد و صلاح عمل نورى در قلب آنها پیدا مى‏شود که فی الجمله بصیرتى در اسرار باطنیه شاید بیابند و برزخ این‏ها روشنتر و احاطه به مقامات عالیه بیشتر دارند و این مرتبه را به اصطلاح مذکور لب مى‏نامند.
  39. پنجم - همین مرتبه است با علم کامل که موجب انشراح صدر و نورانیت ضمیر شود و فضل این‏ها بر آن طایفه مثل قمر است، بر سایر نجوم بلکه مثل فضل پیغمبر است بر سایر امت و این مقام در اصطلاح مشار إلیه لب لب است.
  40. ششم - همین مرتبه است باضافه یقین قلم این جا رسید سر بشکست و این مقام اولیا و صدیقین است و نتیجه این رسوخ کمالات نفسانیه است در قلب از رضا و توکل و اقبال بطاعت و خلع ربقه علایق و نضو جلباب هواى خلایق و وحدت هم و عکوف همت بر حضرت احدیت جل جناب قدسه و این همه مراتب دارد و مقول به تشکیک است. لمؤلّفه: اللهم صل علی محمد وآل محمد عجل فرجهم
  • حسین صفرزاده