پردازش اربعین حسینی

حسینُ منی و انا من حسینی

پردازش اربعین حسینی

حسینُ منی و انا من حسینی

پردازش اربعین حسینی

در این صفحه مطالب گردآوری شده توسط حسین صفرزاده به اشتراک گذاشته می شود

آخرین مطالب
پربیننده ترین مطالب
نویسندگان

 

بسم الله الرحمن الرحیم

    1. اللهم صل علی محمد وآل محمد وعجل فرجهم
  1.  

     

  2. 56- 57- امیر المومنین متقین 1- شب هنگام شکر  خدا و صبحگاهان یاد او «یمسى و همه الشکر  و یصبح و همه الذکر »
  3. ترجمه: پرهیزگار روز را شام مى‏سازد و اهتمام او به شکر  است و شب را به روز مى‏آورد و اهتمامش ذکر  و یاد خداوند است.***
  4. شرح: از دیگر صفات پرهیزگاران شکر  و ذکر  است، ذکر  براى این که خدا متذکر  آنها باشد، و به آنها نعمت دهد، و شکر  براى نعمتهاى داده شده است.
  5. شکر بر داده ونداده ها - ابن میثم بحرانى در تفسیر این فراز گوید: همّ و تلاش پرهیزگاران در وقت عصر و شامگاه، شکر خداوند است بر آنچه در روز به آنها روزى داده یا نداده است (شکر  بر داده‏ها و نداده‏ها مى‏کنند). و در وقت صبح، همّ آنها ذکر و یاد خداوند است، تا آنها را یاد کرده و روزى دهد، چه از کمالات نفسانىّ و چه بدنىّ چنانکه خداوند فرموده: فَاذکر ونِی أَذکر کُمْ وَ اشکر وا لِی وَ لا تَکْفُرُونِ‏ «مرا یاد کنید تا شما را یاد کنم و شکر گزار من باشید و کفران نورزید».
  6. ذکر به صبح وشکر به شامگاه - مرحوم خوئى در شرح خود بعد از آوردن کلمات بحرانى مى‏گویند: توضیحات بحرانى کافى در رساندن مراد نیست، و نکته تقیید اهتمام به ذکر را به‏ صبح و اهتمام به شکر  را به شامگاه دقیقاً روشن نمى‏کند، سپس مى‏افزاید: اولى و بهتر این است که این چنین گفته شود: اما این که همّ آنها در صبحگاه ذکر است، براى تاکّد استحباب ذکر در آن وقت است، و دلیل بر این استحباب روایاتى است.
  7. سپس سه روایت در این باره ذکر مى‏کند: 1- راوى (عمیر بن میمون) گوید: امام حسن (علیه السلام) را دیدم که وقتى نماز صبح مى‏خواند در جایگاه خود مى‏نشست تا خورشید طلوع کند
  8. مستور ازآتش- و شنیدم از آن امام که مى‏فرمود: شنیدم از رسول خدا (صلى الله علیه و آله) که مى‏فرمود: «مَنْ صَلّى الفَجْر ثُمَّ جَلَسَ فى مَجْلِسه یَذکر  اللّه حتّى تَطلعَ الشمس سَتَرَهُ اللّه مِنَ النّار سَتَرَه اللّه من النار سَتَرَه اللّه مِنَ النّار»: «کسى که نماز صبح گزارد و در جایگاه خود نشیند در حالى که ذکر خدا گوید تا خورشید طلوع کند، خداوند او را از آتش مستور گرداند. و آن حضرت این جمله را سه بار تکرار فرمودند».
  9. هفتاد درجه در بهشت - انس در حدیثى گوید: رسول الله (صلى الله علیه و آله) به عثمان به مطعون فرمودند: «کسى که نماز صبح را با جماعت گزارد و سپس بنشیند و ذکر  خدا گوید تا خورشید طلوع کند، براى او در بهشت هفتاد درجه است که فاصله هر دو درجه مثل حضور اسب سریعى است که هفتاد سال مخفى باشد (شاید مراد این باشد که اسب تندرو که آشکار نیست اگر فرض شود هفتاد سال حرکت کند این مقدار مسافتى که طى مى‏کند فاصله هر دو درجه است)».
  10. مثل حجّاج خانه خدا - امام حسن (علیه السلام) فرمودند: «شنیدم از پدرم على بن ابیطالب (علیه السلام) که مى‏فرمود رسول الله (صلى الله علیه و آله) چنین فرمود: هر انسانى در مصلّائى که نماز صبح را اقامه کرده بنشیند، و ذکر  خدا گوید تا خورشید طلوع کند، اجر او مثل حجّاج خانه خدا است و گناهان او آمرزیده مى‏شود».
  11. دخالتى عظیم در رزق - سپس مرحوم خوئى اضافه مى‏کند: نکته دیگرى در ذکر  صبحگاه است که خداوند چون روز را براى بدست آوردن معاش و طلب رزق و جستجوى فضل‏ و رحمت خود قرار داد، چنانکه براى سکون و راحتى و خواب شب را خلق کرد و براى ذکر  در صبح دخالتى عظیم در رزق و روزى است از این جهت اهتمام پرهیزگاران به ذکر  در صبح است.
  12. طلب معیشت - اما این که روز را براى رزق و معاش قرار داده چون فرمود: وَ جَعَلْنا نَوْمَکُمْ سُباتاً- وَ جَعَلْنَا اللَّیْلَ لِباساً- وَ جَعَلْنَا النَّهارَ مَعاشاً: «و خواب شما را مایه آسایش قرار دادیم و شب را پوششى براى شما گردانیدیم، و روز را وقت طلب معیشت قرار دادیم».
  13. و اما دلیل بر این که ذکر و یاد خدا در صبحگاه موجب ازدیاد رزق مى‏شود، اخبار زیادى است که دو روایت را مرحوم خوئى نقل کرده است.
  14. از امام صادق (علیه السلام) روایت شده که فرمودند: «نشستن بعد از نماز صبح و مشغول به تعقیبات و دعاء بودن تا این که خورشید طلوع کند، بهتر است در طلب روزى از سیر و تلاش در زمین».
  15. یعنى اگر انسان به یاد خدا بود، و سپس به دنبال روزى رفت، خدا او را موفق‏تر مى‏کند، تا کسى که بلافاصله بعد از نماز به دنبال کار رود.
  16. دنبال کارش با وضو وذکر - حمّاد بن عثمان گفت از امام صادق (علیه السلام) شنیدم که مى‏فرمود: «نشستن مرد در تعقیب نماز صبح تا طلوع خورشید نافذتر و مؤثرتر است در طلب رزق از سوار شدن در دریا و حرکت در آن»، گفتم، گاهى حاجت و نیازى براى مرد است که‏ مى‏ترسد (اگر دیر شود) فوت شود، فرمود: «داخل آن کار شود و به دنبال حاجتش رود، و ذکر خداوند عزوجل گوید زیرا او مادامى که وضو دارد در حال تعقیبات است».
  17. مشغول به تعقیبات - پس از این روایات به دست مى‏آید که بهتر است انسان ذکر  خدا را بعد از نماز گوید و مشغول به تعقیبات شود، و اگر کارى ضرورى بود که نمى‏تواند بنشیند، حضرت فرمودند: «با یاد خدا به دنبال آن کار رود، و مادامى که وضو دارد، مثل این است که در تعقیبات نماز است».
  18. شکر بر نعمت ها - سپس مرحوم خوئى گوید: اما همّ آنها در شامگاه به شکر  خداوند، براى این است که شامگاه در مقابل صبحگاه است، و وقتى طلب رزق و نزول نعمت با یاد و ذکر  خدا در اول روز باشد (چنانکه در روایات گذشت) پس مناسب است که شکر  بر آن نعمتهاى نازل شده در آخر روز باشد (چنانکه انسان نیز از کسى که براى او کارى انجام داده، در آخر وقت و بعد از عمل تشکر  و قدردانى مى‏کند).
  19. فضیلت شکر - خداوند متعال شکر  خود را مقرون به ذکر  خدا کرده است و فرمود: فَاذکر ونِی أَذکر کُمْ وَ اشکر وا لِی وَ لا تَکْفُرُونِ با اینکه فرمود: وَ لَذکر اللَّهِ أَکْبَرُ: «ذکر  و یاد خداوند بزرگتر از هر چیزى است».
  20. بزرگترین چیزها - یعنى ذکر خدا که بزرگترین چیزها است اگر انجام دادید، خدا شما را یاد مى‏کند و اگر بر نعمتهاى او شکر  کردید، و کفران نورزیدید، او پاداش دهد وَ سَنَجْزِی الشَّاکِرِینَ در ذیل آیه‏ لَأَقْعُدَنَّ لَهُمْ صِراطَکَ الْمُسْتَقِیمَ  که شیطان پس از رانده شدن گفت: «در مسیر و راه مستقیم تو براى گمراه کردن آدم (علیه السلام) و فرزندان او مى‏نشینم» در تفسیر آمده که مراد از راه مستقیم راه شکر  است و به جهت بلندى مرتبه‏ شکر-
  21. شکر گذار کم هستند- شیطان لعین طعنه در مردم زد که‏ وَ لا تَجِدُ أَکْثَرَهُمْ شاکِرِینَ‏: «بیشترین فرزندان آدم (علیه السلام) را شکر گزار نمى‏یابى»، یعنى رهروان این مسیر به واسطه وساوس من کم هستند، و اکثر آنها از این مسیر خارج مى‏شوند، و خداوند هم او را تصدیق کرده، و فرموده: (قَلِیلٌ مِنْ عِبادِیَ الشَّکُورُ: «کمى از بندگان من شاکر هستند».
  22. شکر نعمت زیاد کند - خداوند شکر  را مایه ازدیاد نعمت دانسته و فرموده که اگر شکر  کردید، نعمتهاى شما را زیاد مى‏کنم: لَئِنْ شکر تُمْ لَأَزِیدَنَّکُمْ‏ و این زیادى را مطلق فرموده، و استثنائى نکرده، یعنى براى هر چه شکر  کردید زیاد مى‏کنم.
  23. ولى در پنج مورد استثناء به این اطلاق زده و مقید کرده است، یعنى در پنج مورد اگر خودش صلاح دید مى‏دهد:
  24. 1-بى‏نیازى‏ فَسَوْفَ یُغْنِیکُمُ اللَّهُ مِنْ فَضْلِهِ إِنْ شاءَ: «بزودى بى‏نیاز مى‏کند خداوند شما را از فضل خودش اگر خواست».
  25. 2- اجابت دعا فَیَکْشِفُ ما تَدْعُونَ إِلَیْهِ إِنْ شاءَ: «اجابت مى‏کند آنچه را مى‏خوانید اگر خواست».
  26. 3- رزق‏ یَرْزُقُ مَنْ یَشاءُ: «کسى را که مى‏خواهد روزى مى‏دهد».
  27. 4- آمرزش و مغفرت‏ وَ یَغْفِرُ ما دُونَ ذلِکَ لِمَنْ یَشاءُ: «و خداوند گناه کمتر از شرک را مى‏آمرزد براى کسى که بخواهد».
  28. 5- توبه‏ وَ یَتُوبُ اللَّهُ عَلى‏ مَنْ یَشاءُ: «و قبول مى‏کند خداوند توبه کسى را که‏ بخواهد».
  29. اخلاق ربوبى - چگونه شکر  از اخلاق نیکو و پسندیده نباشد، در حالى که خداوند خود را به این صفت ستوده و آن را از اخلاق ربوبى شمرده است‏ وَ اللَّهُ شَکُورٌ حَلِیمٌ‏ «خداوند شکر گزار و بردبار است» و نیز شکر  را کلام اهل بهشت خوانده و فرموده: اهل بهشت چنین گویند: الْحَمْدُ لِلَّهِ الَّذِی صَدَقَنا وَعْدَهُ‏: «حمد براى خدائى است که با ما صدق وعده رفتار کرد، و تخلّف نکرد» و نیز درباره آنها فرمود: وَ آخِرُ دَعْواهُمْ أَنِ الْحَمْدُ لِلَّهِ رَبِّ الْعالَمِینَ‏: «آخرین دعا و سخن آنها الحمدلله رب العالمین است (یعنى حمد براى خدائى است که پروردگار عالمین است)».
  30. بنده شکر گزار - از امام باقر (علیه السلام) نقل شده که فرمودند: «رسول الله (صلى الله علیه و آله) شبى نزد عایشه بودند، عایشه گفت اى رسول خدا چرا این قدر نفس خود را به زحمت مى‏اندازید، (و عبادت مى‏کنید) با این که خداوند آنچه در قبل و بعد انجام مى‏دهید، راضى است، و شما را آمرزیده است، فرمود: اى عایشه‏ «الا اکُونُ عبداً شَکُوراً»: آیا نباید بنده شکر گزارى باشم.
  31. گریه بر شکر نعمت - در روایتى دیگر آمده که: عایشه دید پیامبر (صلى الله علیه و آله) در شب وضو ساخته و به نماز ایستادند، و شروع به گریه کردند به طورى که اشکها بر سینه مبارکش جارى شد سپس رکوع کرده و گریست، سجده کرده و گریست، سر برداشت و گریست و آن قدر چنین کرد، تا بلال آمده و اعلان نماز صبح نمود، و عایشه به حضرت عرض کرد چرا این قدر گریه مى‏کنید، حضرت فرمود: (الا اکونُ عبداً شکوراً)
  32. شدّت و مشقّت درنماز - در روایتى از امام هفتم (علیه السلام) از پدرانش از امیرالمؤمنین على (علیه السلام) آمده که فرمود پیامبر اکرم (صلى الله علیه وآله) ده سال بر انگشتان مى‏ایستاد، و نماز مى‏گزارد، تا این که قدمهایش متورم شده، و صورتش زرد گردید و تمام شب چنین مى‏کرد، تا این که مورد عتاب خداوند قرار گرفت،«طه ما انزلنا علیک القرآن لِتَشْقى»: «اى پیامبر، ما قرآن را بر تو نازل نکردیم تا به شدّت و مشقّت افتى».
  33. «ذکر » و فضیلت دوام آن‏- «ذکر » به یاد خدا بودن است در همه حال و این عامل مؤثرى براى جلب توجه الهى به خود است و این که در تمام احوال به یاد ما باشد، ما را از خطرات و لغزشگاهها مصون دارد.
  34. غایت عبادات - ذکرى نافع است که مداومت بر آن باشد، با توجه و حضور قلب و فراغ خاطر، تا ذکر شده یعنى خداوند متعال در قلب‏ که جایگاه و عرش او است جاى گرفته و عظمت و نورانیت آن بر قلب مستولى شود، و سینه مفتوح و شرح صدر حاصل شود، و این غایت عبادات است.
  35. مراد از ذکر- علماى اخلاق گویند: براى ذکر  اول و آخرى است، اوّلش موجب انس و محبت و آخرش نیز موجب انس و محبت است، و مراد از ذکر  هم همین دو است.
  36. قلب و زبان متوجه - بنده در ابتداى امر برایش مشکل است که قلب و زبان را از وساوس به طرف خدا متوجه گرداند، ولى اگر موفق به مداومت شد و با آن انس گرفت، محبت خداوند در قلب او جاى مى‏گیرد، کسى که چیزى را دوست داشت زیاد او را ذکر  کرده و کسى هم که چیزى را بسیار یاد کرد آن را دوست دارد
  37. بیست سال سختى - و از اینجا است بعضى گفته‏اند که: «کاءَدتُ القُرآنَ عشرین سنةً ثمّ تَنَعَّمتُ به عشرین سَنَةً» «در راه قرآن‏ بیست سال سختى کشیدم (و خواندم و یاد گرفتم و با ظرائفش آشنا شدم) سپس بیست سال به وسیله آن متنعّم شده و لذّت بردم».
  38. عادت به سختی - نعمت به دست نمى‏آید، مگر با انس و محبت، و انس و محبت نیز به دست نمى‏آید، مگر با مداوت بر سختى‏ها در مدت طولانى تا این که تکلّف و سختى طبیعتى براى انسان مى‏شود و این بعید نیست، زیرا در امور مادى مثل غذا خوردن گاه انسانى با اکراه غذائى را که مورد طبعش نیست، تناول مى‏کند و سختى خوردن را به خود تحمیل مى‏کند، و مواظبت بر این امر مى‏کند تا این که عادت کرده و دیگر براى خوردن آن نیاز به شکیبائى ندارد، نفس انسانى نیز با عادت دادن بر سختى، سختى برایش آسان مى‏شود «هى النفس ما عوَّدتها تَتَعَوَّد» «این نفس آنچه را عادتش دهى عادت مى‏کند».
  39. انس به ذکر خدا - وقتى انس به ذکر خدا شد، از غیرخدا بریده و این انس با خداوند، رفیق او نزد مرگ مى‏شود و در آن وقت به غیر از یاد الهى نمى‏ماند، اگر با یاد خدا انس گرفته از آن بهره برده و متمتّع و متلذّذ مى‏شود، امور دنیوى موانع رسیدن او به محبوب بوده، و بعد از مرگ این امور از بین رفته، و به محبوب مى‏رسد، از زندانى که در آن محبوس بود به دیدار دوست مى‏شتابد.
  40. ذکر اصل و ریشه هدایت - در روایتى از امام صادق (علیه السلام) آمده که: «کسى که ذکر  خدا کند حقیقتاً، او مطیع است و کسى که غافل از او باشد، عاصى و طغیانگر است و طاعت و عبادت علامت هدایت و معصیت علامت ضلالت و گمراهى است و اصل و ریشه هدایت و ضلالت ذکر و غفلت است.
  41. قلب قبله زبان - پس قلب خود را قبله زبانت قرار ده، و بدون اشاره قلب و موافقت عقل و رضاى ایمان زبان را حرکت نده (فاجعل قلبک قبلة للسانک و لا تحرکه الا باشارة القلب و موافقة العقل و رضا الایمان).
  42. توفیق ذکر گفتن- خداوند عالم به پنهان و آشکار تو است ... و قلب خود را با آب حزن بشوى و یاد کردن خودت اللّه را براى یاد کرن خداوند تو را، قرار ده، زیرا او یاد تو مى‏کند در حالى که بى‏نیاز از تو است و یاد کردن خداوند تو را برتر و عالى‏تر از ذکر  کردن تو او را مى‏باشد ... کسى که مى‏خواهد ذکر  خدا کند، باید بداند که مادامى که خداوند عبد را به توفیق یاد خود موفق نکند (و به او توفیق ذکر  گفتن ندهد (عبد قدرت بر ذکر  او ندارد».
  43.  
  44. اللهم صل علی محمد وآل محمد وعجل فرجهم
  • حسین صفرزاده

نظرات  (۰)

هیچ نظری هنوز ثبت نشده است

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی