56- 57- امیر المومنین متقین 2- شب هنگام شکر خدا و صبحگاهان یاد او «یمسى و همه الشکر و یصبح و همه الذکر » 2 در فضل مداومت بر ذکر- همین بس که خداوند اینگونه افراد را مدح کرده،
جمعه, ۲۹ ارديبهشت ۱۴۰۲، ۰۴:۴۶ ب.ظ
بسم الله الرحمن الرحیم
-
اللهم صل علی محمد وآل محمد وعجل فرجهم
- 56- 57- امیر المومنین متقین 2- شب هنگام شکر خدا و صبحگاهان یاد او «یمسى و همه الشکر و یصبح و همه الذکر »
- در فضل مداومت بر ذکر- همین بس که خداوند اینگونه افراد را مدح کرده، و مىفرماید، الَّذِینَ یَذکرونَ اللَّهَ قِیاماً وَ قُعُوداً وَ عَلى جُنُوبِهِمْ: «کسانى که در حال ایستاده و نشسته و بر پهلو خوابیده و یاد خدا هستند». یعنى در تمامى احوال چنین هستند و نیز فرموده: رِجالٌ لا تُلْهِیهِمْ تِجارَةٌ وَ لا بَیْعٌ عَنْ ذکراللَّهِ: «مردانى که آنها را تجارت و نه معامله از یاد خدا باز نمىدارد».
- ذکر ومرحله یقین - و نیز به پیامبر (صلى الله علیه و آله) فرمود: فَسَبِّحْ بِحَمْدِ رَبِّکَ وَ کُنْ مِنَ السَّاجِدِینَ- وَ اعْبُدْ رَبَّکَ حَتَّى یَأْتِیَکَ الْیَقِینُ: «پس تسبیح و حمد پروردگارت کن و از سجده کنندگان باش و پروردگارت را عبادت کن تا به مرحله یقین و مرگ رسى».
- قلب با نور ذکر اللّه - در حدیث قدسى نیز به موسى (علیه السلام) فرمود «یا موسى اذکرنى فَانَّ ذکرى حَسَنٌ على کُلّ حال» : «اى موسى یاد کن مرا که یاد من در هر حالى نیکو است» زیرا قلب با نور ذکر اللّه روشن و منوّر مىگردد.
- ذکر خدا در هر حالى نیکو است - حتى در حدیثى از امام صادق (علیه السلام) آمده که «لا بَأسَ بِذکر اللّه و انْتَ تَبُول فَانّ ذکر اللّه حَسَنٌ على کُلّ حال و لاتَسأَم مِنْ ذکر اللّه»: «اشکالى ندارد که نام خدا و ذکر او گوئى در حالى که بول و ادرا مىکنى زیرا ذکر خدا در هر حالى نیکو است و از یاد و ذکر او (در آن حال) ناراحت مباش».
- یاد من در هر حالى نیکو است - از امام باقر (علیه السلام) نیز روایت شده که فرمود: در توراتى که دستخوش تحریف نشده، نوشته شده که موسى از پروردگارش سؤال کرد و گفت: خداى من، در مجالسى قرار مىگیرم که شأن تو را اجلّ و اعز مىدانم از این که نام تو را و یاد تو را در آن حال به زبان و خاطر آورم فرمود: «یا مُوسى انّ ذکر ى حَسَنٌ على کل حال» «اى موسى یاد من در هر حالى نیکو است».
- ذکر او در هر حالى حسن است.- اطلاق ذکر خدا على کُل حال نشان مىدهد، حتّى در حال تخلّى نیز ذکر او بدون اشکال است و جاى حیاء و خجالت نیست، باید به فکر افتاد اگر دستگاه تخلیه ادرار به اذن خدا کار نکرد چه کسى مىتواند آن را به کار اندازد؟ پس خود تخلیه هم از نعمتهاى الهى است که انسان مىتواند به زندگى خود ادامه دهد! حتى در نماز گرچه حرف زدن موجب بطلان است ولى ذکر گفتن مثل الله اکبر، لا اله الّا الله و الحمد الله و غیره بدون اشکال است، زیرا ذکر او در هر حالى حسن است.
- جلاء و روشنى قلب -در قرآن مىخوانیم: إِنَّ الَّذِینَ اتَّقَوْا إِذا مَسَّهُمْ طائِفٌ مِنَ الشَّیْطانِ تَذکر وا فَإِذا هُمْ مُبْصِرُونَ: «کسانى که تقوا پیشه کردند، وقتى گروهى از شیطانها با آنها تماس برقرار کردند و به یاد خدا افتاده و بصیر مىشوند (و قلب آنها روشن مىشود)» از این آیه به دست مىآید که جلاء و روشنى قلب با یاد خدا حاصل مىشود، چنانکه در روایتى از امیرالمؤمنین (علیه السلام) است:
- قلب شنوا و بینا و مطیع - «انَّ الذکر جَلاءُ القُلوبِ یُسمَع به بعد الوقْرَةِ و یُبصَرُ به بعد الغَشْوَةِ و یَنْقاد به بَعْدَ المُعانَدة»: «ذکر و یاد خدا روشنى قلوب است (و زنگار را پاک مىکند) با ذکر ، قلب شنوا و بینا و مطیع مىشود بعد از آنکه ناشنوا و نابینا و غیرمطیع بود».
- یاد نعمتهاى الهى - پس اى برادر قلب را با یاد خدا آگاهى بخش، چنانکه رسول گرامى (صلى الله علیه و آله) در وصیت خود به ابىذر فرمودند: «نَبّه بالذکرقَلْبَکَ»: « زنگارهاى آن را با ذکر نعمتهاى الهى برطرف کن» که امام صادق (علیه السلام) فرمودند: «یَصُدُّ القَلْبُ فَاذا ذکرتَه بِآلاءِ اللّه انجَلى عنه»: «مانعى قلب را مىگیرد وقتى یاد نعمتهاى الهى کنى برطرف شده، و از قلب رخت برمىبندد».
- ذکر اللّه نور است - بعضى از بزرگان فرمودهاند: ذکر اللّه نور است و ذکر غیر او تاریکى و ظلمت است، زیرا وجود، نور و عدم، ظلمت است، پس حق، نور، و ماسواى او منبع تاریکى است، قلب وقتى در آن ذکر آید، نور در آن آید، و وقتى متوجه خلق شد، ظلمت در آن حاکم شود، و هر وقت از حق اعراض کرد و روى به خلق آورد، ظلمت خالص تامّ حاکم شود، پس اعراض و روى گرداندن از حق مراد قول خداوند است که فرمود: وَ لا تُطِعْ مَنْ أَغْفَلْنا قَلْبَهُ عَنْ ذکر نا وَ اتَّبَعَ هَواهُ: «اطاعت کسى را که قلبش را از ذکر مان غافل کردیم و متابعت هوایش را کرد، مکن».یعنى با غفلت از یاد ما قلبش سیاه شد و نورانیتش را از دست داد.
- قلب می میرد - و همین مراد قول خداوند است فَوَیْلٌ لِلْقاسِیَةِ قُلُوبُهُمْ مِنْ ذکر اللَّهِ أُولئِکَ فِی ضَلالٍ مُبِینٍ: «واى بر کسانى که قلبش از ذکر خدا قساوت پیدا کرد، آنها در گمراهىآشکارى هستند». عدم یاد خدا و غفلت از آن موجب قساوت قلب و مردن آن مىشود، خداوند به موسى خطاب کرد: «یا موسى لا تنسنى فان نسیانى یمیت القلب»: «اى موسى مرا فراموش مکن زیرا فراموشى من قلب را مىمیراند».
- قلب دو گوش دارد - در تفسیر صافى در ذیل سوره «قُلْ أَعُوذُ بِرَبِّ النَّاسِ»: رسول گرامى (صلى الله علیه و آله) فرمودهاند: «ما من مؤمن الا و لقلبه اذن ینفث فیها الوسواس الخناس و اذن ینفث فیها الملک فیؤید الله المؤمن بالملک فذلک قوله (وَ أَیَّدَهُمْ بِرُوحٍ مِنْهُ)» هر مؤمنى، قلبش دو گوش دارد: گوشى که وسواس خناس در آن مىدمد، گوشى که فرشته در آن مىدمد، خداوند مؤمن را به وسیله فرشته تأیید مىکند و این است معنى آیه وَ أَیَّدَهُمْ بِرُوحٍ مِنْهُ.
- شیطانی به شکل کلاغ - در کتاب لئالى الاخبار حکایتى از زاهدى نقل مىکند که او گفته بود، بین من و جنّى، دوستى و الفتى بود، روزى در مسجد نشسته بودم، به من گفت، این مردم را در مسجد چگونه مىبینى؟ گفتم بعضى را در خواب و بعضى را در بیدارى مىبینم، گفت: بر سر آنها چه مىبینى؟ گفتم هیچ چیز. چشمش را با دستش باز کرد، و مالید، پس دیدم بر سر هر کدام کلاغى است که بعضى از آنها کلاغها بطور کامل آن فرد را با بالهایش مىپوشاند که چشم من نمىدید و بعضى را گاهى مىپوشاند و گاهى بالش را بلند مىکرد، گفتم: این چه است؟ گفت: این شیاطین بر سر آنها نشسته و به قدر غفلت هر کدام بر آنها مستولى مىشوند، سپس این آیه را تلاوت کرد: وَ مَنْ یَعْشُ عَنْ ذکر الرَّحْمنِ نُقَیِّضْ لَهُ شَیْطاناً فَهُوَ لَهُ قَرِینٌ: «و کسى که از ذکر خداوند رحمان اعراض کند براى او شیطانى گماریم و او رفیق و همراه او است».
- حزب شیطان- صاحب لئالى سپس آیهاى را که به همین مطلب اشاره دارد، ذکر مىکند: اسْتَحْوَذَ عَلَیْهِمُ الشَّیْطانُ فَأَنْساهُمْ ذکر اللَّهِ أُولئِکَ حِزْبُ الشَّیْطانِ أَلا إِنَّ حِزْبَ الشَّیْطانِ هُمُ الْخاسِرُونَ: «شیطان بر آنها مسلّط شده، و ذکر خدا را از یادشان برده، آنها حزب شیطانند، آگاه باشید که حزب و گروه شیطان در خسران و زیانند».
- یاد خدا و ذکر او - اى برادر به یاد خدا باش که امواج متلاطم قلبها در ساحل یاد خدا و ذکر او آرام گیرد ألا بِذکر اللَّهِ تَطْمَئِنُّ الْقُلُوبُ چنانکه در روایت است تا وقتى انسان به ذکر خدا مشغول باشد، در نماز است خواه ایستاده باشد و خواه نشسته و خواه خوابیده که خداوند فرمود: الَّذِینَ یَذکر ونَ اللَّهَ قِیاماً وَ قُعُوداً وَ عَلى جُنُوبِهِمْ. آرام گیرد.
- ذکر خدا حدی ندارد- در کتاب شریف کافى است که رسول خدا (صلى الله علیه و آله) فرمود: «هیچ چیزى نیست مگر این که حدّى دارد که به آن منتهى مىشود، الّا ذکر که خداوند به کم و قلیل آن راضى نشده و براى آن حدّى قرار نداده که به آن منتهى شود»؛ سپس این آیه را خواندند: یا أَیُّهَا الَّذِینَ آمَنُوا اذکر وا اللَّهَ ذکر اً کَثِیراً- وَ سَبِّحُوهُ بُکْرَةً وَ أَصِیلًا: «اى کسانى که ایمان آوردهاید خدا را یاد کنید یاد کردنى کثیر و صبح و شام تسبیح او گویید».
- هجرت شیطان - و نیز رسول خدا (صلى الله علیه و آله) فرمود: «خانهاى که قرآن در آن قرائت شود و ذکر خدا در آن باشد برکتش زیاد شده و ملائکه در آن حاضر و شیطان از آن هجرت مىکند و براى اهل آسمان مىدرخشد، چنانکه ستاره درخشان براى اهل زمین چنین است».
- مثل زنده ومرده - و نیز فرمود: «مَثَل خانهاى که ذکر خدا در آن باشد و خانهاى که ذکر خدا در آن نباشد، مَثَل زنده و مرده است». و نیز فرمود: «قومى نمىنشیند، و ذکر خدا نمىگوید، مگر این که ملائکه آنها را در برگرفته، و رحمت آنها را مىپوشاند، و سکینه و آرامش بر آنها نازل شده و خدا در میان بندگانش یاد آنها کند».
- شیطان ودنیا - و نیز فرمود: «قومى اجتماع نمىکنند، و ذکر خدا نمىگویند، مگر این که شیطان و دنیا از آنها کناره مىگیرد، و شیطان به دنیا گوید: آیا نمىبینى چه مىکنند؟» دنیا گوید: «دَعْهم فَلَو قَد تَفَرَّقوا اخَذْتُ بِاعْناقهم»:«آنها را رها کن اگر متفرق شدند (و یاد خدا نکردند) گردنهاى آنها را مىگیرم».
- خدارا یاد کنید تا خدا شما را یا کند - امام باقر (علیه السلام) فرمودند: در توراتى که تحریف و تغییر در آن رخ نداده است نوشته شده که حضرت موسى (علیه السلام) از پروردگارش سؤال کرد، آیا قریبى تا با تو نجوى و مناجات کنم (مناجات درگوشى سخن گفتن را گویند در مقابل منادات که سخن گفتن بلند و از دور باشد) یا دورى (تا منادات کنم و فریاد زنم)؟ خداوند وحى رساند که «انا جلیس من ذکر نى»: «من همنشین کسى هستم که مرا یاد کند»، موسى (علیه السلام) گفت: چه کسى در حفظ تو است در روزى که پناهى و حرزى جز پناهگاه تو نیست؟ «فقال: الذین ذکر ونى فاذکر هم»؛ «فرمود: کسانى که یادم کنند یادشان مىکنم». یعنى یاد کردن خدا و توجه او منوط و بسته به یاد کردن و توجه بنده به او است.
- یک ذراع در عوض یک وجب - لئالى الاخبار، جلد 1، صفحه 193 تا 191 (شبیه روایت چهارم با اضافهاى در شرح نهج البلاغه ابن ابى الحدید ذیل همین فراز دارد که پیامبر (صلى الله علیه و آله) از قول خداوند فرمودند: وقتى بنده من در نفس خود مرا یاد کند در نفسم یادش کنم و وقتى مرا در جمعى یاد کند در جمع خیرى از اجتماعات او، یادش کنم، و اگر به اندازه یک وجب به من نزدیک شود یک ذراع به او نزدیک مىشوم (ذراع تقریباً به اندازه سرانگشت دست تا آرنج است) و اگر یک ذراع به من نزدیک شود به انداه (باع) که به اندازه کشیدن دو دست است به او نزدیک مىشوم و اگر به طرف من راه آمد به طرف او مىدوم (اذا مشى الىّ هَر ولت الَیه» البته واضح است که خداوند این مقادیر را براى انس ذهن با ما مقادیر بیان فرموده وگرنه اگر انسان به طرف او رود او به حدى به طرف ما آید که با محاسبات دنیوى قابل مقایسه نیست ..
- خیر وصلاح در یاد خدا - خداوند فرموده: کسى که مرا در جمع مردم یاد کند من او را در جمع ملائکه یاد کنم، و نیز فرموده: اى فرزند آدم مرا در جمع یاد کن تا تو را در جمع بهترى از جمع خودت یاد کنم. (یعنى اگر خدا را یاد کردى او تو را در بین مردم یاد مىکند، و قلب مردم را متوجه تو مىکند خیر و صلاح تو را بر سر زبان آنها مىاندازد).
- مرطوب زبان به یاد خدا- پیامبر (صلى الله علیه و آله) در جواب کسى که از بهترین و محبوبترین اعمال نزد خداوند سؤال کرد چنین فرمودند: «ان تموتَ و لسانُک رطبٌ مِنْ ذکر اللّه»: «اینکه بمیرى و زبان تو از یاد خدا مرطوب باشد».
- یاد خدا مثل میدان جنگ - رسول گرامى (صلى الله علیه و آله) فرمودند: «ذاکِرُ اللّه فى الغافلین کالمقاتل فى الفارّین و المقاتل فى الفارّین له الجنّة»: «یاد کننده خدا در بین غافلین مثل جنگ کننده (در راه خدا) در بین فرار کنندگان (از میدان جنگ) است و جنگ کننده در راه خدا در میان فرار کنندگان، بهشت براى او است».
- کثیر الذکر- امام صادق (علیه السلام) در حدیثى از پدرش حکایت مىکند که فرمود: پدرم کثیر الذکر بود و من با او راه مىرفتم و ذکر مىگفت و با او غذا مىخوردم و ذکر مىگفت مردم با او سخن مىگفتند ولى این مسئله او را از ذکر خدا بازنمىداشت مىدیدم
- امر به ذکر- زبانش به حنکش و بالاى دهانش چسبیده و مىگفت لا اله الّا اللّه و مرا جمع کرده و امر به ذکر مىنمود تا خورشید طلوع کند.
- گردش در باغهاى بهشت - از رسول گرامى (صلى الله علیه و آله) نقل شده که فرمودند: «مَنْ احَبَّ انْ یَرْتَعَ فِى رِیاضِ الجَنَّة فَلیُکثِر مِن ذکر اللّه»: «کسى که دوست دارد در باغهاى بهشت گردش کند، باید ذکر خدا را زیاد گوید».
- مرحوم فیض کاشانى در محجة البیضاء گوید: «ثابت البنانى» گفت من مىدانم چه موقع پروردگارم مرا یاد مىکند، اطرافیان اعتراض کرده ناراحت شدند و گفتند چگونه مىدانى چه موقع خداوند یادت مىکند؟! گفت
- خدا یادم کند - «اذا ذکر ته ذکر نى»: «وقتى یادش کنم یادم مىکند». بحثهاى زیادى درباره ذکر است که در ذیل فراز «ان کان فى الغافلین کتب فى الذاکرین ...»: توضیح بیشترى خواهیم داد.
- برکات یاد و ذکر خدا - یاد خدا تنها به ذکر زبانى نیست، اگر چه یکى از مصادیق روشن یاد خداست. زیرا آنچه مهم است یاد خدا بودن در تمام حالات خصوصاً در وقت گناه است.
- برکات بسیار - یاد خداوند برکات بسیار دارد، از جمله: الف: یاد نعمتهاى او، عامل شکر اوست.
- توکل ومحبت - ب: یاد قدرت او، سبب توکّل بر اوست. ج: یاد الطاف او، مایه محبّت اوست.
- یاد قهر یاد عظمت - د: یاد قهر و خشم او، عامل خوف از اوست. ه: یاد عظمت و بزرگى او، سبب خشیت در مقابل اوست.
- یاد علم یاد عفو - و: یاد علم او به پنهان و آشکار، مایه حیا و پاکدامنى ماست. ز: یاد عفو و کرم او، مایه امید و توبه است.
- انسان، بىنهایت طلب - ح: یاد عدل او، عامل تقوا و پرهیزکارى است. انسان، بىنهایت طلب است و کمال مطلق مىخواهد ولى چون هر چیزى غیر از خداوند محدود است و وجود عارضى دارد، دل را آرام نمىگرداند. در مقابل کسانى که با یاد خدا آرامش مىیابند، عدهاى هم به متاع قلیل دنیا راضى مىشوند. «رضوا بالحیوة الدنیا واطمأنوا بها»
- ذکر ونماز - نماز، ذکر الهى ومایه آرامش است. «و اقم الصلاة لذکرى» ، «الا بذکر اللَّه تطمئن»
- محبوب ترین ذکر نزد خدا- روی رِبْعی عَنْ فُضَیْلٍ عَنْ أَحَدِهِمَا علیه السلام قَال: لَیْسَ شَیْءٌ أَحَبَّ إِلَی اللَّهِ عَزَّ وَ جَلَّ مِنَ التَّهْلِیلِ وَ التَّکْبِیرِ کافی، ج 2، ص 506.
- یک تکبیر و حسنات بی نهایت - قَالَ النَّبِیُّ صلی الله علیه و آله مَنْ هَبَطَ وَادِیاً فَقَالَ لا إِلَهَ إِلا اللَّهُ وَ اللَّهُ أَکْبَرُ مَلا اللَّهُ الْوَادِیَ حَسَنَاتٍ فَلْیَعْظُمِ الْوَادِی بَعْدُ أَوْ فَلْیَصْغُرْ بحارالانوار، ج 73، ص 244.
- نماز و ارتباط با خداوند را ذکر میداند: اقم الصلوة لذکری و ذکر را وسیله اطمینان می داند: أَلا بِذِکْرِ اللّهِ تَطْمَئِنُّ الْقُلُوبُ رعد، 28. و اطمینان را وسیله پرواز می داند: یا أَیَّتُهَا النَّفْسُ الْمُطْمَئِنَّةُ ارْجِعِی إِلی رَبِّکِ فجر، 27- 28
- معنای ذکر در قرآن: یکی از نامهای قرآن ذکر است که فرموده است: إِنّا نَحْنُ نَزَّلْنَا الذِّکْرَ وَ إِنّا لَهُ لَحافِظُونَ حجر/ 9 هم چنین در سورههای آل عمران، آیه 58؛ حجر؛ آیه 6؛ نحل آیه، 44 و ... ذلِکَ نَتْلُوهُ عَلَیْکَ مِنَ الایاتِ وَ الذِّکْرِ الْحَکیمِ آل عمران/ 58 وَ قالُوا یا أَیُّهَا الَّذی نُزِّلَ عَلَیْهِ الذِّکْرُ إِنَّکَ لَمَجْنُونٌ حجر/ 6
- مرحوم الهى، در ذیل این فراز (یمسى و همه الشکر و یصبح و همه الذکر ) گوید:
کند شب روز خود در شکر یزدان |
که بگشاید در الطاف سبحان |
|
به روز آرد شب و همت گمارد |
که یاد یار بر خاطر نگارد |
|
خوشا روز و شب آن عشقبازى |
که در دل نیست جز یارش نیازى |
اخلاق اسلامى در نهج البلاغه (خطبه متقین)، ج2، ص: 251 اللهم صل علی محمد وآل محمد وعجل فرجهم
- ۰۲/۰۲/۲۹