پردازش اربعین حسینی

حسینُ منی و انا من حسینی

پردازش اربعین حسینی

حسینُ منی و انا من حسینی

پردازش اربعین حسینی

در این صفحه مطالب گردآوری شده توسط حسین صفرزاده به اشتراک گذاشته می شود

آخرین مطالب
پربیننده ترین مطالب
نویسندگان

بسم الله الرحمن الرحیم

    1. اللهم صل علی محمد وآل محمد وعجل فرجهم

خطبه همام (متقین) را در نهج البلاغه (ح فرزاد) یا در نمایش پردازش اربعین حسینی 43- قوة فى دین‏

  1. 43- نشانه‏هاى دیگر پرهیزگاران : قوّت در دین‏ فمن علامات احدهم انک ترى له قوة فى دین‏ «اذا زکى احدهم خاف مما یقال له فیقول أنا أعلم بنفسى من غیرى و ربى اعلم منى بنفسى، اللهم لا تؤ اخذنى بما یقولون و اجعلنى أفضل مما یظنون و اغفرلى مالا یعلمون» ترجمه: از علامات و نشانه‏هاى هر یک از آنها این است که مى‏بینى در دین نیرومندند.***
  2. ثبات و استوارى - شرح: یکى از ویژگیهاى متقین ثبات و استوارى آنها بر دین است، دینى که مجموعه‏اى از اعتقادات و اعمال است، اطلاق «قوة فى دین» نشان مى‏دهد که هم نیروى قلبى و هم نیروى بدنى خود را در مسیر دین به کار گرفته‏اند، هم از نظر اعتقادى و قلبى بر دستورات دین ثابت قدمند، و هم از نظر عمل به فرامین آن، و از این رو تشکیک مشکّکان و خدعه حیله‏گران در آنها کارگر نیفتد و همچون زمین سخت در برابر سخن آنها غیرقابل نفوذند، آنها از سخن بى‏خردانى که مى‏خواهند آنها را از دین و مکتبشان منحرف کنند متأثر نشده و تحت تأثیر قرار نمى‏گیرند. و معمولا این حالت براى علماء حاصل مى‏شود و چنانکه گذشت از اوصاف پرهیزگاران عالم بودن آنها است که علم به مسئله‏اى اگر پیدا کردند، سعى دارند با قوت و نیرو بر علم خود استقامت کنند، و آن را به مرحله عمل رسانند.
  3. آنقدر ثابت و استوار در دین مى‏شوند که براى متاع قلیل دنیوى و جاه و پست و مقام دست از افکار صحیح خود برنمى‏دارند، و چه بسا جان خود را در آن راه دهند چنانکه امام حسین (علیه السلام) و یاران باوفایش چنین کردند.
  4. مالم و جانم و ایمانم - ولى در مقابل معروف است در زمان هارون مردى را مى‏بینیم که: هارون او را احضار کرد و گفت: براى من چه چیزى حاضرى بدهى؟! یعنى تا چه حد آمادگى دارى براى من کار کنى؟ گفت: مالم را گفت: نه کم است، پس از مدتى او را خواست، گفت: چه مقدار حاضرى براى من مایه گذارى؟ گفت جانم را گفت: نه کم است، چند مرتبه چنین کرد تا در نهایت گفت: حاضرم ایمانم را براى تو دهم، گفت آفرین حالا خوب شد، و دستور داد براى او شمشیرى آوردند، و در یک شب 70 نفر از اولاد پیامبر (صلى الله علیه وآله) را سر زد و در چاهى ریخت!!
  5. متقین دین را به قوت بگیرند-  اگر صفحات قرآن را ورق بزنیم در مورد توصیه قرآن به قوّتِ در دین در سه جا خطاب به بنى‏اسرائیل چنین آمده است: خُذُوا ما آتَیْناکُمْ بِقُوَّةٍ: «با قوت آنچه به شما دادیم بگیرید».
  6. دستورات با بهترین قدرت - در یک جا نیز امر به حضرت موسى (علیه السلام) شده: فَخُذْها بِقُوَّةٍ وَ أْمُرْ قَوْمَکَ یَأْخُذُوا بِأَحْسَنِها: «اى موسى با قوّت دستورات ما را بگیر، و قوم خود را نیز امر کن، تا به نیکوترین (یا به بهترین قدرت) آنها را بگیرند و عمل کنند».
  7. قوت وقدرت - در یک جا نیز امر به حضرت یحیى (علیه السلام) شده: یا یَحْیى‏ خُذِ الْکِتابَ بِقُوَّةٍ: «اى یحیى نوشته (دستورات) را با قوت بگیر».
  8. در اجراء دستورات دین ترسو معنی ندارد - در مورد این که چرا بنى‏اسرائیل مورد این خطاب واقع شدند، به نظر مى‏رسد، براى این بوده که بنى‏اسرائیل مدتى در اسارت فرعون بوده، و زن و مردشان به بیگارى کشیده شده بودند، و قوتشان را از دست داده و ترسو شده‏ بودند،
  9. استوار و ثابت ‏قدم - لذا مرتب توصیه مى‏شد که در راه دین حق استوار و ثابت‏قدم بوده، و با محکمى احکام را تلقّى کنند، بافت اجتماعى آنها به نحوى شده بود که باید با توصیه‏هاى مکررّ ترمیم مى‏شد.
  10. استوار و ثابت‏قدم در دین - حدیثى در تفسیر برهان از امام صادق (علیه السلام) رسیده که شاهد این مسئله است‏ «انَّ بَنى اسرائیل کانُوا اذا دَخَلَ وَقْتَ الصَّلاة دَخَلوها مُتَماوِتین کانّهم مَوتى فَانزل اللّه على نَبِیّه (صلى الله علیه وآله) خُذْ ما آتیتُک بقوه فاذا دَخَلَتِ الصّلاة فَادخُل فیها بحاید و قوّة»: «بنى اسرائیل وقتى وقت نماز مى‏رسید، مثل افراد مرده وارد این وقت مى‏شدند، گویا آنها مرده‏اند، پس خداوند بر پیامبرشان این عبارت را نازل کرد، که آنچه بر تو نازل شده، با قوت بگیر (مانند فرد زنده نه مثل انسان مرده) پس زمانى که داخل نماز شدى با قدرت و نیروو نشاط داخل شو».
  11.  قوت وقدرت - در روایتى از امام صادق (علیه السلام) در همان تفسیر برهان رسیده که مراد از «قوّت» در آیات مربوط به بنى‏اسرائیل چیست؟ آیا قوه در بدنها یا قوه در قلبها؟ حضرت فرمودند: «فیهما جمیعاً»: در هر دو.
  12. قدرت و قوت دنیوی وآخروی - علاوه بر این که نیرو و قدرت اعم از بدن و قلب است، اعم از امور دنیوى و اخروى نیز هست، یعنى دستورات اسلام را چه در رابطه با امور دنیوى، و چه اخروى، باید با قوت گرفت؛ مثلا هم درباره نماز دیدیم این دستور داده شده بود، و هم در مورد طلب روزى و رزق این دستور آمده است، در ذیل روایت اول در تفسیر برهان آمده که امام صادق (علیه السلام) آیه فوق را براى طلب رزق خواندند و فرمودند: «زمانى که رزق تو قطع شد، با قوت و نشاط و دلگرمى به دنبال آن رو، و طلب کن» «ثم ذکرها فى طَلَب الرزق فاذا سَلبتْ الرّزق فاطْلُبه بقوة».
  13. قاطعیت و نیرو و پشتکار - این گونه خطابها که به بنى‏اسرائیل و حضرت موسى و یحیى (علیهما السلام) شده، فقط منحصر به آنها نیست، بلکه فرمانى است عمومى و همگانى، زیرا در هر کارى اگر قدرت عمل و اعتقاد به مسلک و نیروى کافى نباشد، کارى انجام‏پذیر نیست،
  14. اگر این پیامبران الهى با قاطعیت و نیرو و پشتکار به مبارزه با طاغوتهاى زمان خود برنمى‏خاستند، کسى به راه راست نمى‏آمد، بسیارى از کارها را با ضعف و ناتوانى و ملایمت نمى‏توان انجام داد، خداوندى که فرمان داده با قدرت، احکام او عمل شود، امر هم فرموده که تمام نیروها را مهیا کنید. وَ أَعِدُّوا لَهُمْ مَا اسْتَطَعْتُمْ مِنْ قُوَّةٍ.
  15. با نیرو و قدرت عمل به اسلام ،- در دنیاى امروز که دنیاى نیرنگ و حیله و دغل‏بازى است، اظهار ضعف مساوى با نابودى و از بین رفتن است، از سیاستمدارى پرسیدند، چرا روى قوانین و قانونگذارى کار نمى‏کنید، تا مسائل بهتر حل شود؟ گفت: قانون یعنى لوله‏هاى تفنگ، این قانون است که در این زمان قدرت عمل دارد و نافذ است، وگرنه قانون پارلمانى و آنچه از مجالس مى‏گذرد، در بسیارى موارد کوچکترین اثرى ندارد،
  16. هر قانونى در جهت نیرو و قدرت دادن به استکبار باشد، مورد قبول و الا مردود است. این چه دنیایى است، که به طرفدارى از سلمان رشدى ادّعاى آزادى قلم و بیان مى‏کند ولى وقتى شهردار یکى از شهرهاى ترکیه مى‏گوید من‏ «لائیک» (لا مذهب) نیستم و مسلمانم، به جرم مسلمانى زندانى مى‏شود، اگر مسلمانها با نیرو و قدرت، عمل به اسلام نکنند کم‏کم اسلامى باقى‏نمى‏ماند،
  17. خود باید دنبال حق خود باشیم - این دستور اسلام و فرمان به مقاومت با قدرت براى چه موقع است، باید مطمئن بود که حق گرفتنى است و نه دادنى، گرچه ما مراکز بین‏المللى را از نظر دور نمى‏کنیم، و باید تا مى‏شود از راههاى مورد قبول عموم جهانیان حرکت کرد، ولى دل هم به آنها نبسته‏ایم، که خود باید به دنبال حق خود باشیم، وگرنه کسى دلش به حال ما نسوخته است، و این با استقامت روى عقاید و فرامین دین مبین اسلام میسر است.
  18. بزرگترین تنبل کیست - لطیفه جالبى نقل کرده‏اند که نشان مى‏دهد، افرادى که به امید آن نشسته‏اند که: دیگرى به جاى آنها حرف زده و حق آنها را بگیرد چقدر بیچاره‏اند؟ نقل شده است که در زمان شاه عباس مى‏خواستند بزرگترین تنبل را بشناسند و انتخاب کنند، گفتند حمامى داغ کنید و همه آنها را داخل آب کنید، آنها را وارد خزینه آب گرم کردند و گفتند هر کس دیرتر بیرون آمد برنده است، هر یک به تدریج از آب خارج شده، تا اینکه دو تاى آنها باقى ماندند، آنقدر ماندند که داور داشت خسته مى‏شد، تا اینکه یکى از آنها گفت سوختم، آن دیگرى به او گفت تو که حال دارى بگو رفیق من هم سوخته و خسته شده، گفتند: این آخرى برنده است، زیرا به قدرى تنبل است که مى‏خواهد درد دل او را هم دیگرى بگوید!
  19. حق گرفتنی است نه دادنی - داستان دیگرى نیز نقل مى‏کنند که: فردى دید دزدى وارد خانه او شد، و اثاثها را بار کرد، و رفت، وقتى از خانه بیرون رفت، به دنبال او در کوچه دوید و دو شبگرد و پاسبان دید، گفت آن دزد است او را بگیرید، فردى گفت: تو خود صاحب مالى به دنبال مال خود براى خود نمى‏دوى، مى‏خواهى دیگرى براى مال تو به دنبال دزد بدود؟!
  20. با استقامت ونیرو دنبال راه عقیده - آرى باید زبان خود را گویا و خود به دنبال حق بدویم، و با استقامت و نیروى کافى در راه عقیده خود گام برداریم، دنیاى امروز دنیائى است که قدرتها تقسیم شده، و فقط قدرت بازو نیست، قدرت تکنولوژى و صنایع پیشرفته و ماهواره‏ها و استراق سمعها است و خطاب‏ وَ أَعِدُّوا لَهُمْ مَا اسْتَطَعْتُمْ مِنْ قُوَّةٍ اکتساب همه علوم را که موجب تقویت نیروى اسلام مى‏شود مى‏طلبد و اینها همه فرع «قوة فى دین» است؛ زیرا اعتقاد و نیروى در عقیده، زیربناى نیروى در عمل است.***
  21. 44- پرهیزگاران نرمخو و دور اندیشند «و حزما فى لین» ترجمه: (مى‏بینى هر یک از متقیان را که) «نرمخو و دوراندیش‏اند».***
  22. زیربناى سیاست و روابط - شرح: پرهیزگاران داراى خوئى نرم و مبتنى بر ارزشها دارند، بدون جهت در برابر کسى نرمش نشان نمى‏دهند، و بدون دلیل به طرف کسى نرم و یا به طرف کسى خشن نمى‏شوند،
  23. با فکر و روى مبانى ارزشى دقیق اجتماعى اخلاقى با افراد انس مى‏گیرند، و تا این ارزشها باقى است بر این نرمش ثابت و استوارند. و نیز این خصلت زیربناى سیاست و روابط خارجى کشورى است که حکومت آن به دست پرهیزگاران است؛ برطبق ارزشهاى انسانى اسلامى به کشورى گرایش پیدا کرده و روى همین ملاک از کشورى روى برمى‏گردانند.
  24. فاطعیت در دین نرمی با مردم - آنها مصداق اتمّ و اعلاى‏ أَشِدَّاءُ عَلَى الْکُفَّارِ رُحَماءُ بَیْنَهُمْ‏ هستند، با دوستان نرمى مى‏کنند و با دشمنان و کفّار تندخوئى مى‏کنند، و بر اصول خود ثابت قدمند. ابن میثم این شارح بزرگ نهج‏البلاغه در ذیل این فراز گوید «پرهیزگاران قاطعیت در امور دنیوى همراه با نرمى با مردم دارند، و تندخوئى نمى‏کنند،
  25. میان شیرینی و تلخی - و این خصلت، فضیلت عدل در معامله با خلق است و آنچنانند که در مثل آمده: «لا تکن حُلواً فَتُستَرَط وَ لامرّا فَتُلْفَظْ»: «نه آنچنان شیرین باش که به راحتى خورده‏ و بلعیده شوى، و نه آنچنان تلخ که دور انداخته شوى!»
  26. حصار ارزش ها شکسته نشود - عدالت در امور اجتماعى با بندگان خدا همین است که با نرمى با آنها برخورد مى‏کنند مادامى که حصار ارزشها را نشکنند، و به مرزهاى اخلاق تعدى نکنند، و گرنه دچار شدّت و حدّت متقین مى‏گردند.
  27. اصل اولیه در برخورد با مردم، ملایمت همراه با مهر و عواطف انسانى است، برخورد با خشونت در مراحل آخر است، سیره پیامبران و اوصیاء (علیهم السلام) نشان مى‏دهد که آنها از این طریق تا آخر عمر منحرف نشدند، و
  28. حتى در مورد حضرت موسى (علیه السلام) و برادرش هارون (علیه السلام) مى‏خوانیم که مأمور مى‏شوند با نرمى با فرعون و کسى که ادعاى خدائى‏ «أَنَا رَبُّکُمُ الْأَعْلى‏» مى‏کند برخود کنند: «فَقُولا لَهُ قَوْلًا لَیِّناً»: بگوئید به او گفتنى نرم. با او سخن به نرمى بگوئید، شاید متذکر شده، و قلبش خاشع گردد لَعَلَّهُ یَتَذَکَّرُ أَوْ یَخْشى
  29. حتى در بعضى روایات دارد که مأمور بودند، فرعون را با بهترین نامش صدا کنند، تا دل تاریکش روشن شود!
  30. همین نرمش و ملایمت سکوى پرش بزرگى براى دستیابى به اهدافى بلند است، رمز موفقیت پیامبر اسلام (صلى الله علیه وآله) و آنچه دخیل در گرایش مردم به او شد، اخلاق و نرمى و تواضع او بود، اگر با خشونت با مردم برخورد مى‏کرد، کسى به گرد او جمع نمى‏شد وَ لَوْ کُنْتَ فَظًّا غَلِیظَ الْقَلْبِ لَانْفَضُّوا مِنْ حَوْلِکَ‏: «اگر با غلظت و شدت بودى‏ از گرد تو پراکنده مى‏شدند».
  31. انسان با نرمى مى‏تواند قدرت خود را مضاعف کند و در حدیثى آمده است: «مَنْ لانَ عَودُه کَثُفَتْ اغصانُه»

(کسى که‏ برگشتن او نرم و سریع باشد، شاخه‏هایش زیاد مى‏شود) یعنى اگر کسى زود منعطف به مردم شد و در برخوردها سریع از غضب و شدت خود برگشت، مردم هم به او متمایل شده، و همچون شاخه هائى قوى براى حفاظت و یارى او خواهند بود،

  1. این کلام به صورت مثلى درآمده براى افراد متواضع که با مردم الفت گرفته، و مردم نیز آنها را دوست دارند، و در نتیجه بوسیله مردم و با اجتماع آنها قدرت پیدا مى‏کنند.
  2. البته جاى گفتن است که نرمى دو صورت مهم دارد: یکى تواضع که از صفات پسندیده است و قاطعیت و حزم در نرمش با این قسم است، و دیگرى ضعف و سستى در برابر فردى که براى او نرمش نشان مى‏دهد و این قسم مذموم است،
  3. و زیبنده پرهیزگارى نیست، و از این رو مولى على (علیه السلام) فرمودند: (حزما فى لین) یعنى با اراده و قاطعیت و منطبق با ارزشها نرم مى‏شود نه از روى ترس و ضعف در مقابل افراد.
  4. مرحوم الهى در ذیل این دو فراز (فمن علامة احدهم انک ترى له قوة فى دین و حزما فى لین) گوید:

هم آنان در ره دین همچو کوهند

 

تواناتر زشیر باشکوهند

  1. قوى پنجه چو شیران شکارى‏
 

بکار دین به حزم و هوشیارى‏

بیندیشد از اول آخر کار

 

به طرزى دلپذیر آن نیک رفتار

  1. چون آن فرزانه با دانش و دین
 

که با جانش بود عقل جهان‏بین‏

بنا هموار گیتى باش هموار

 

حکیمانه مال‏اندیش در کار

  1. مشو دلتنگ گیتى بس فراخ است
 

الهى شو، جهان گرد یولاخ‏ است‏

     
  1. اخلاق اسلامى در نهج البلاغه (خطبه متقین)، ج‏2، ص: 147
  2. اللهم صل علی محمد وآل محمد وعجل فرجهم

 

  • حسین صفرزاده

نظرات  (۰)

هیچ نظری هنوز ثبت نشده است

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی