133 نکته فضیلت در وصف متقین پنج - فقسم بینهم معایشهم، (کان یوصى به اصحابه) که وصیّت مىکند به آن صحابههاى خود را به این وجه که: باری تعالى خلق الخلق- حین خلقهم-
جمعه, ۲ دی ۱۴۰۱، ۰۸:۰۸ ب.ظ
بسم الله الر حمن الرحیم
اللهم صل علی محمد وآل محمد وعجل فرجهم
- بیش از 120 کتا ب از نهج البلاغه ؛ ترجمه و شروح آن از آقا جانم امیرالمومنین علی بن ابی طالب علی علیه السلام در دانش نامه علوی آمده است بعضا با شناسنامه و یا نام و زبان کتاب آورده شده در نمایش پردازش اربعیه حسینی ملاحظه فرمایی. https://safarzade.blog.ir/
- ( خطبه همام ) - 133 نکته فضیلت در وصف متقین پنج - فقسم بینهم معایشهم،
و از جمله کلام نصیحت فرجام آن امام همام است علیه السّلام: (کان یوصى به اصحابه) که وصیّت مىکند به آن صحابههاى خود را به این وجه که: باری تعالى خلق الخلق- حین خلقهم-
غنیّا عن طاعتهم، آمنا من معصیتهم، لأنّه لا تضرّه معصیة من عصاه، و لا تنفعه طاعة من أطاعه، فقسم بینهم معایشهم،
- خطبه یک صد و هشتاد و هشتم: [در وصف متقین ]. کاوشىدرنهجالبلاغه : به نظر من، این خطبه ، همچون آئینهایست پیش روى مؤمنین، تا خود را با معیارهاى متّقین مقایسه کنند.
- خطبه همام وصیت حضرت از آقا جانم امیرالمومنین علی بن ابی طالب علی علیه السلام به اصحاب خود دارای سرفصل هایی است که در این مختصر خدمت حضرات اساتید محترم جهت الگو گیری و بهروری و رفع نواقص آمده شده ؛ هَلْ مِنْ نَاصِرٍ یَنْصُرُنِی و هل ٍمِنْ مَعِین یُعینونی
- متقین پنج - فقسم بینهم معایشهم ،
- فقسّم بینهم معایشهم : معایش" جمع" معیشت" است، که به معناى چیزهایى است که مایه زندگى جانداران و ادامه حیات آنان است، از قبیل خوردنیها، آشامیدنىها و غیر آن دو. البته به صورت مصدر یعنى" عیش" و" معاش" هم مىآید.
- تقسیم کننده روزى بندگان فقسم بینهم معایشهم ، خ 193 2 4-
- فقسم بینهم معایشهم ، قرار دهنده هر موجودى در جایگاه خویش و وضعهم من الدّنیا مواضعهم خ 193 2
- فقسم بینهم معایشهم ، - پس قسمت نموده میانشان وسائل معاش و زندگى را. شرح نهج.. (مدرسوحید) .ج 12 . ص 20
- و وضعهم من الدّنیا مواضعهم- و بنهاد ایشان را از دنیا بمواضعشان. توضیح- این جمله مستفاد و خلاصه است از آیه کریمه: أَ هُمْ یَقْسِمُونَ رَحْمَتَ رَبِّکَ نَحْنُ قَسَمْنا بَیْنَهُمْ مَعِیشَتَهُمْ فِی الْحَیاةِ الدُّنْیا وَ قسمت کردیم در میانشان اسباب و وسائل زندگى ایشان را و بلند و افراشته کردیم مقام درجات بعضى را به بعضى».
- معاش و معاد و قسمت معایش و وضع درجات و مکانت از غنى و فقر و شریف و وضیع از خداوند غنىّ على الاطلاق است که در دنیا بهر کس بقدر کفایت و بمقتضاى مصلحت اصلح بهره بخشوده. پس اصل خلقت و آفرینش و وضع مکانت و قسمت معایش که از خدا بوده خداوند غنىّ مطلق بطاعت و انقیاد خلایق نیاز نداشته و از عصیان و سرکشى مخلوقات ضررى نیاندیشیده. و چون این مقدّمه را بیان نموده شروع مىنماید باصل غرض خطبه و آن وصف متّقیان است که در اوّل اجمالا بیان نموده:
- فاء فقسّم تفریعیّه و محتمل است فاء عاطفه باشد عطف به خلق تقدیرش: خلق الخلق فقسّم بینهم معایشهم، معایشهم منصوبست بمفعولیّت، همچنین مواضعهم.
- نَحْنُ قَسَمْنا بَیْنَهُمْ مَعِیشَتَهُمْ فِی الْحَیاةِ الدُّنْیا. شرحنهجالبلاغة(السیدعباسالموسوی)، ج 3 ، ص 357
- قَسَمْنا بَیْنَهُمْ مَعِیشَتَهُمْ : و کذلک فإنه سبحانه و تعالى رتب أمر الناس بحسب ما یراه من المصلحة فهذا غنی و الآخر فقیر، و هذا رفیع و ذاک وضیع و هذا حاکم و ذاک محکوم و هکذا و هذا أیضا من قوله تعالى:«» وَ رَفَعْنا بَعْضَهُمْ فَوْقَ بَعْضٍ دَرَجاتٍ لِیَتَّخِذَ بَعْضُهُمْ بَعْضاً سُخْرِیًّا.
- فقسّم بینهم معایشهم و زیرا او ضرر نمىرساند او را نافرمانى آن کس که نافرمانى کند او را و سود نمىدهد او را اطاعت آن کس که اطاعت نماید او را پس قسمت کرد میان آنان را روزى و معیشت آنان را بینشان تقسیم کرد و هر کدام را در دنیا به جاى خویش قرار داد، اما پرهیزکاران در دنیا داراى این صفات برجستهاند: گفتارشان راست، پوشش آنان میانه روى، و راه رفتنشان تواضع و فروتنى است.
اشتراک خلق در معاش بهترین معاش
- فقسّم بینهم معایشهم : دخلت علی أبی الحسن الرضا (علیه السلام) فقال لی:" یا علی من أحسن الناس معاشا قلت یا سیدی أنت أعلم به منی فقال (علیه السلام) : یا علی من حسن معاش غیره فی معاشه" على بن شعیب مىگوید: بر ابو الحسن الرّضا «ع» وارد شدم، او به من فرمود: یا على! زندگى چه کسى از همه نیکوتر است؟ گفتم: تو- اى آقاى من- در این باره از من داناترى، فرمود: یا على! زندگى کسى که زندگى دیگرى را تأمین کند.بحارالانوار، ج 75، ص 341.
- فقسّم بینهم معایشهم : فضل جهاد در کسب معاش برای عیال است. طَلَبْتُ فَضْلَ الْجِهَادِ فَوَجَدْتُهُ فِی الْکَسْبِ لِلْعِیَالِ اگر خواستی به بالاترین جهاد دست یابی دربدست آوردن و رفع نیاز زندگی خانواده تلاش کن .
معاش و معاد
- فقسّم بینهم معایشهم : انسان همچنان که مادّه محض نیست، روح محض هم نیست، معاش و معاد توأم با یکدیگرند، جسم و روان در یکدیگر تأثیر متقابل دارند، در همان حال که باید با عوامل روحى و روانى تفرقه در پرتو توحید در عبادت و حقپرستى مبارزه کرد، با عوامل تبعیض، بىعدالتیها، محرومیّتها، ظلمها، اختناقها، طاغوتها، غیر خدا را «رب گرفتن» ها به شدّت جنگید.
- فقسّم بینهم معایشهم : وضع معاش : آنچه انسان را مىسازد و گروهش را مشخّص مىکند و به او جهت مىدهد و پایگاه فکرى و اخلاقى و مذهبى و ایدئولوژیکى او را تعیین مىکند، وضع معاش است، تأیید مىکند.
- تغیر در امر معاش: انسانها با اکتساب نیروهاى مولّد تازهاى، وجه تولید خویش را عوض مىکنند و با تغییر وجه تولید و طرز امرار معاش خود، کلّیه مناسبات اجتماعى را تغییر مىدهند.
- فقسّم بینهم معایشهم: أَ لَمْ نَجْعَلِ الْأَرْضَ مِهاداً «6» وَ الْجِبالَ أَوْتاداً «7» وَ خَلَقْناکُمْ أَزْواجاً «8» وَ جَعَلْنا نَوْمَکُمْ سُباتاً «9» وَ جَعَلْنَا اللَّیْلَ لِباساً «10» وَ جَعَلْنَا النَّهارَ مَعاشاً «11» کسب معیشت حلال قرار دادیم .
- قدرت و حکمت الهى در آفرینش ما و هستى، دلیل آن است که ما را با مرگ رها نخواهد کرد. خَلَقْناکُمْ أَزْواجاً ... نَوْمَکُمْ سُباتاً ... النَّهارَ مَعاشا
طلب معیشت
- فقسّم بینهم معایشهم : پیامبر صلّى اللَّه علیه و آله فرمود: در بین گناهها، گناههایى است که نه نماز و نه صدقه کفاره آن نمىشود [و با آنها بخشیده نمىشود] عرض شد: یا رسول اللَّه، چه چیزى کفاره آنها مىشود، فرمود: غم و اندوههایى که در جهت امرار معاش رخ مىدهد. و روایت شده که حضرت داود عرض کرد: الهى به من دستور دادهاى که صورت و بدن و پاهایم را به وسیله آب پاکیزه سازم، خدایا با چه چیزى قلب خودم را برایت پاک سازم؟ فرمود: با غم و اندوه.قَالَ رَسُولُ اللَّهِ (صلی الله علیه وآله): إِنَّ مِنَ الذُّنُوبِ ذُنُوباً لا یُکَفِّرُهَا صَلاةٌ وَ لا صَدَقَةٌ قِیلَ یَا رَسُولَ اللَّهِ فَمَا یُکَفِّرُهَا قَالَ الْهُمُومُ فِی طَلَبِ الْمَعِیشَةِ الدعوات، ص 56.
- فقسّم بینهم معایشهم : بهبود معیشت با صرفهجویى و پرهیز از ولخرجىها > پیامبرفرمود: «التَّقْدِیرُ نِصْفُ الْمَعِیشَهِ» (أمالىطوسى، ص 614) حساب و اندازه ومیانه روی نصف معیشت است. نه افراط ونه تفریط ...
- فقسّم بینهم معایشهم : حدیث داریم «الْکَادُّ عَلَى عِیَالِه» (کافى/ ج 5/ ص 88) کسى که تلاش کند براى زن و بچه انگار توى جبهه دارد زحمت مىکشد حدیث داریم کسى که براى خرجى زن و بچه زحمت بکشد انگار رزمنده است و توى جبهه است
- فقسّم بینهم معایشهم : تا مسائل اقتصادى و امنیّتى جامعه حل نشود، نمىتوان آنان را به عبادت دعوت کرد. فَلْیَعْبُدُوا ... الَّذِی أَطْعَمَهُمْ ... وَ آمَنَهُم
- فقسّم بینهم معایشهم : زمین، در اختیار و مسخّر انسان قرار داده شده تا به رشد و کمال برسد و معیشت خود را تأمین کند. مَکَّنَّاکُمْ ... سعدى مىگوید: ابر و باد و مه خورشید و فلک در کارند..... تا تو نانى به کف آرى و به غفلت نخورى.
- فقسّم بینهم معایشهم : خداوند در قرآن می فرماید: ما معیشت مردم را تقسیم مىکنیم. گاهى وقتها هم اینجا پول پیدا مىکنى اما رزق شما نیست. «نَحْنُ قَسَمْنا بَیْنَهُمْ مَعیشَتَهُمْ» (زخرف/ 32) فقسّم بینهم معایشهم : قصهى سیب .. یک کسى یک سیب برداشت، گفت: من با این سیب آبروى امام صادق را مىریزم. گفتند: چه مىکنى؟
- گفت: مىروم مىگویم: این سیب رزق من هست یا نه؟ اگر گفت: رزق تو نیست، رو به روى امام صادق مىخورم. بعد امام خجالت مىکشد و رسوا مىشود. اگر هم امام صادق گفت: سیب رزق تو است، مىگذارم و فورى لگد مىکنم. هرچه امام گفت، ضدش را انجام مىدهم. آبروى امام صادق را مىریزم. گفتم: خوب برویم ببینیم. رفت و گفت: اى امام صادق! این سیب رزق من هست یا نه؟ امام یک خرده به این سیب نگاه کرد، یک خرده هم به قیافهى ایشان نگاه کرد. سیب را دید و قیافه را دید. سیب را دید و قیافه را دید. سیب را دید و قیافه را دید. فرمود: اگر از گلوى تو پایین برود، معلوم مىشود رزق تو است. این فکرى بود چه کند؟ یعنى گاهى وقتها آدم دارد، ولى از گلویش پایین نمىرود.
- فقسّم بینهم معایشهم : یکى از مهمین مملکت، حالا بگویم: وکیل بوده، وزیر بوده، هنوز هم محبوبیت بالایى دارد. مىگفت: آمدم براى یک برنامهاى یک جایى بروم. یک ویلچرى که پایش را در جبهه داده بود، روى ویلچر نشسته بود. به من رسید گفت: آقاى ... دو سه نقطه، آقاى فلانى! این شیشهى عطرت را به من بده. مىگفت: من این عطر را خیلى دوست داشتم، و دلم نیامد بدهم. بخل کردم. اصرار کرد به من بده، من هم سفت گرفتم، گفتم: نه! یک شیشه عطر براى تو مىخرم.
- فقسّم بینهم معایشهم : خلاصه مىگفت: ندادم. مىگفت: ندادم و جدا شدم و رفتم. یک مقدار که رفتم، آقاى وزیر نیازى به دستشویى پیدا کرد، دستشویى رفت. تا رفت بلند شود، شیشهى عطر در سوراخ مستراح افتاد.
- فقسّم بینهم معایشهم : این آقاى وزیر و وکیل و مهم، مىگفت: در مستراح را بستم، یک ربع گریه کردم. گاهى براى بعضىها مستراح کلاس درس
- ست. بعضىها درس اخلاق مىخوانند و نمىدانم جهانبینى و خودسازى و سیر و سلوک و عرفان و نه، گاهى در مستراح آدم درس مىگیرد.
- فقسّم بینهم معایشهم : مىگفت: یک ربع گریه کردم. گفتم: خدایا غلط کردم. چیزى که در راه خدا ندهى، جایش در سوراخ مستراح است. مىگفت: وقتى گریه کردم، از مستراح بیرون آمدم، یک جایى سخنرانى رفتم. تا وارد شدم صاحبخانه که سخنرانى تشکیل داده بود آمد گفت: من دلم مىخواهد یک شیشه عطر به تو بدهم. دیدم عین شیشه عطرى است که در سوراخ مستراح افتاد.
- فقسّم بینهم معایشهم: گفتم: والله به من اجازه بدهید، این را به یک ویلچرى بدهم. گفت: به هرکسى مىخواهى بدهى بده. مىگفت: ندادم در مستراح رفت. گریه کردم عین آن برگشت.
- فقسّم بینهم معایشهم: فرزند عیش زندگی : امام سجاد (علیه السلام) فرمود: « نِعْمَ الشَّىْءُ الْوَلَدُ إِنْ عَاشَ فَدَعَّاءٌ حَاضِرٌ وَ إِنْ مَاتَ فَشَفِیعٌ سَابِقٌ» (الدعوات/ ص 285) «عاش» یعنى «عیش» زندگى کند، معیشت کند، یک دعائى است و اگر هم «وَ إِنْ مَاتَ فَشَفِیعٌ سَابِقٌ». از دنیا برود روز قیامت پدر و مادرش را شفاعت مىکند.
- فقسّم بینهم معایشهم: صراط مستقیم در تمام مراحل زندگی1) نیت 2) عمل 3) فکر 4) علاقه 5) عبادت 6) انتخاب دوست 7) انتخاب شغل 8) انتخاب همسر 9) انتخاب مسکن 10) تقدیر معیشت 11) انتقاد 12) همسرداری 13) تفریح.. صراط مستقیم و عدم افراط وتفریط
- فقسّم بینهم معایشهم: طلب معیشت : قَالَ رَسُولُ اللَّهِ (صلی الله علیه وآله ): إِنَّ مِنَ الذُّنُوبِ ذُنُوباً لا یُکَفِّرُهَا صَلاةٌ وَ لا صَدَقَةٌ قِیلَ یَا رَسُولَ اللَّهِ فَمَا یُکَفِّرُهَا قَالَ الْهُمُومُ فِی طَلَبِ الْمَعِیشَةِ الدعوات، ص 56.
- فقسّم بینهم معایشهم: زمین منشأ معیشت انسان ..وَ لَقَدْ مَکَّنّاکُمْ فِی الارْضِ وَ جَعَلْنا لَکُمْ فِیها مَعایِشَ اعراف، 10.
- فقسّم بینهم معایشهم : بیمههای عمر و حوادث و درمانی برای جلوگیری از شدت لطمات اقتصادی وارده به معیشت عادی خانواده بر اثرات فوت یا صدمات جانی ناشی از حوادث و بیماریها.
- فقسّم بینهم معایشهم : کم یا زیاد کردن روزى افراد به وسیلهى خداوند، عالمانه و حکیمانه و بر اساس معیارهاى پیدا و ناپیداست. در حدیث مىخوانیم: مصلحت بعضى از بندگان خدا، گسترش روزى است و اگر در تنگناى معیشت قرار گیرند، فاسد مىشوند و بر عکسِ این گروه، صلاح گروهى دیگر در تنگنا بودن است که اگر در توسعه واقع شوند، به فساد کشیده مىشوند
- فقسّم بینهم معایشهم: دوری از ذکر خدا دچار معیشت دشوار و تنگ مىشود: «و من اعرض عن ذکرى فانّ له معیشةً ضنکاً» هرکس از یاد و اطاعت من سرپیچى کند، معیشتش تنگ شود.
اللهم صل علی محمد وآل محمد وعجل فرجهم
- ۰۱/۱۰/۰۲