پردازش اربعین حسینی

حسینُ منی و انا من حسینی

پردازش اربعین حسینی

حسینُ منی و انا من حسینی

پردازش اربعین حسینی

در این صفحه مطالب گردآوری شده توسط حسین صفرزاده به اشتراک گذاشته می شود

آخرین مطالب
پربیننده ترین مطالب
نویسندگان

                                                       بسم الله الرحمن الرحیم

    1. اللهم صل علی محمد وآل محمد وعجل فرجهم
  1. متقین 46- پرهیزگاران در کسب دانش  حریصند : «و  حرصا فى علم»
  2. ترجمه: و (مى‏بینى براى هر یک از متقین) علاقه شدیدى در کسب علم و دانش.***
  3. علاقه شدیدى به کسب علم - شرح: در فرازهاى قبل گفته شد که: از صفات پرهیزگاران عالم بودن آنها است و در این فراز مولى على (علیه السلام) مى‏فرماید: «علاوه بر این که عالمند،  حرص و علاقه شدیدى به کسب علم و دانش اندوزى دارند و مرز معین و مشخصى براى یادگیرى دانش ندارند».
  4. نکته قابل ذکر این که در عرف مردم صفت « حرص» صفت پسندیده‏اى نیست ولى باید توجه کرد که  حرص به معناى علاقه وافر و میل زیاد به چیزى است و این بد نیست، مفهوم نازیباى « حرص» از تمایل به چیز نازیبا حاصل مى‏شود. اگر این علاقه به علم و سعادتِ جامعه و رستگارى خود باشد، خوب است، ولى اگر این  حرص و علاقه بیش از حد به زندگى دنیوى و مال و زن و فرزند باشد،  مذموم است هر یک از اینها گرچه توجه به آنها و علاقه به آن لازم است ولى نباید به درجه  حرص برسد،
  5.  حرص‏  مذموم‏ -  حرص در این مورد  مذموم است. از این رو در قرآن خداوند بنى‏اسرائیل و قوم یهود را مذمت کرده زیرا  حریص بر حیات و زندگى دنیوى شدند وَ لَتَجِدَنَّهُمْ أَ حرص‏ النَّاسِ عَلى‏ حَیاةٍ: «مى‏یابى آنها را  حریص‏ترین مردم بر زندگى دنیا».
  6. حرص ممدوح -به خلاف مثالهاى اول که حرص در آنها بار  مذموم ندارد، چنانکه مولى على (علیه السلام) در این خطبه حرص در علم را از صفات متقین مى‏شمارد، و خداوند پیامبر (صلى الله علیه وآله) را حریص بر هدایت مردم معرفى مى‏کند: لَقَدْ جاءَکُمْ رَسُولٌ مِنْ أَنْفُسِکُمْ عَزِیزٌ عَلَیْهِ ما عَنِتُّمْ حریص‏ عَلَیْکُمْ ... «آمد شما را رسولى از خود شما، دشوار است بر او رنج شما، حریص است بر اسلام آوردن و هدایت شما ...». یا در جاى دیگر مى‏فرماید: إِنْ تَ حرص‏ عَلى‏ هُداهُمْ ... «اگر  حریص باشى بر هدایت آنها ...».
  7. ملاک حرص - پس ملاک خوبى و بدى  حرص، در متعلق آن است؛ اگر چیزى باشد که قابلیت علاقه شدید را دارد،  حرص بر آن ممدوح وگرنه  مذموم است.
  8. برای علم حد ومرزی نیست - گفتیم که اگر پرهیزگاران براى هر کارى حدّ و مرزى داشته باشند، ولى براى علم حد و مرزى قائل نیستند و اصولا اسلام حدّ و مررزى براى علم قرار نداده است نه حد زمانى و نه مکانى، نه از نظر مقدار تلاش و کوشش نه از نظر استاد نه از نظر مشکل و چگونگى علم آموزى.

اما حد زمانى ندارد، زیرا فرمودند: «اطْلُبُ العِلمَ من المَهْد الى اللَّحْد»

  1. تاریخ شروع تعلیم از درون گهواره و فارغ التحصیل شدن آن چشم بر هم گذاردن براى همیشه و مرگ است (زگهواره تا گور دانش بجوى).
  2. طلب علم خارج حد مکانی و زمانی - در مورد عدم حدّ مکانى فرمودند: «اطْلُبُ العِلمَ و لَو بِالصین»: علم بیاموز گرچه در چین باشد، گویا آخرین نقطه شناخته شده در دنیا در آن زمان، چین بوده است.
  3. طلب علم بدون مرز است _ در مورد عدم وجود مرز براى مقدار تلاش فرمودند : «لَو یَعْلمُ النّاس ما فى طَلَب العِلْم لَطَلَبُوه و لو بِسَفک المُهَجْ و خَوضِ اللُّجَجْ»: «اگر مردم مى‏دانستند ارزشى را که در یادگیرى دانش است، هر آینه طلب مى‏کردند، آن را گرچه به ریختن خون دل و فرو رفتن در دریاها باشد».
  4. ارزش کسب علم- یعنى آن قدر ارزش دارد که اگر احتمال کشته شدن یا فرو رفتن در دریا هم باشد این مقدار تلاش روا است (این حدیث کنایه از تحمل نهایت مشقت است، در آن زمان رفتن به اعماق دریا بسیار مشکل بوده است).
  5. علم گمشده مومن - در مورد عدم محدودیت از لحاظ استاد فرمودند «الحِکْمَةُ ضالَّةُ المُؤمن اخَذَها حیث وَجَدَها»: «دانش گمشده مؤمن است هر جا بیابد، مى‏گیرد»؛ انسان گمشده باارزش خود را گرچه در دهان شیر باشد مى‏گیرد؛
  6. کسب علم از استاد صالح - البته جاى تذکر است که در روایات سفارش شده، دقت کنید از چه کسى علم مى‏آموزید، این گونه روایات در موردى است که همان علمى که نزد فرد غیرصالح است، نزد صالح هم هست که در صورت تخییر باید صالح انتخاب شود، زیرا علم غذاى روح است
  7. کسب علم از غیر صالح - و اگر از غیرصالح گرفته شود، ممکن است غذائى مسموم در ضمن غذاهاى مطلوب به خورد انسان بدهد، از این رو اگر مملکت ما مخیر شد که از افراد و اساتید مؤمن در داخل کشور استفاده کند، یا از افراد ملحد و کافر غرب، باید از رفتن دانشجویان به خارج ممانعت کند،
  8. کسب علم فرد مومن - ولى اگر علمى است که در نزد اساتید ما نیست، یا به نحو مطلوب در نزد آنها نیست ناچاریم دانشجو به خارج بفرستیم و این همان است که مى‏فرماید: مؤمن دانش را مى‏گیرد هرجا بیابد، گرچه از دهان کفّار در بلاد کفر!
  9. اما عدم وجود مرز از نظر شکل و محتوى و کیفیت علم آموزى، در آیات و روایات تعبیرات مختلفى است که از هر چیز علم آموزید، از شهرهاى نابوده شده‏
  10. کسب علم و پندگرفتن - گذشتگان و اقوام منحرف گذشته، از آثار گذشتگان و از سیر و سفر در زمین و تجربه شخصى افراد و ... کسب دانش کنید.
  11. معجزه کسب علم - این مکتب چه مکتبى است که این قدر براى علم ارزش قائل است! مکتبى که وقتى سر بلند کرد در تمام مکه که مرکز جزیرة العرب و پایگاه مهم فرهنگ آن زمان بود تنها 17 نفر باسواد بودند، برخاستن این آئین و چنین نظامى از چنین سرزمینى با چنین افرادى بجز معجزه چیزى نیست!
  12. بد نیست در اینجا حدیثى نیز درباره ارزش و فضیلت علم نقل شود: امام صادق (علیه السلام) فرمودند: پیامبر خدا (صلى الله علیه وآله) فرمودند:
  13. راه کسب علم راه بهشت است - «مَنْ سَلَک طَریقاً یَطْلُب فیه عِلماً سَلَک اللّه به طریقا الى الجنّة و انّ الملائکة لتَضَعُ اجْنِحَتها لطالب العلم رضىّ و به و انّه لَیَستَغْفِر لطالب العلم مَنْ فى السموات .. «کسى که راهى رود براى کسب علم، خداوند راهى از آن راه به بهشت باز مى‏کند، و ملائکه بالهاى خود را براى خشنودى طالب علم باز مى‏کنند، و براى طالب علم هر کس در آسمان و در زمین است.
  14. استغفار ماهی دریا برای طالب علم - و مَنْ فى الارض حتّى الحوت فى البحر و فَضْلُ العالِم على العابد کفضلِ القَمَرِ عَلى سائِر النّجوم لَیلة البَدر و انّ العلماء وَرَثَةُ الانبیاء انّ الانبیاء لم یُوّرثوا دیناراً و لا درهما ولکن ورّثُوا العلم فَمَن اخَذَ منه اخَذَ بِحَظّ وافِر»؛ و براى طالب علم هر کس در آسمان و در زمین است.حتى ماهى دریا استغفار مى‏کند،
  15. ارزش عالم و عابد - و فضل و ارزش عالم بر عابد مثل فضیلت ماه شب چهارده بر دیگر ستارگان است، و علماء وارث انبیاء هستند و همانا انبیاء دینار و درهمى به ارث نمى‏گذارند؛ ولکن علم را به ارث مى‏گذارند، پس هر کس از آن برگیرد، حظ و بهره بسیارى برگرفته است».
  16. زشت است برای شیعه جعفری - این گونه روایات در مورد فضیلت علم و اهتمام به علم اندوزى بسیار است، و چقدر زشت است مملکتى که ادعا مى‏کند ما مملکتى هستیم که مذهبمان شیعه جعفرى‏ است پر از بى‏سواد باشد،
  17. ستادی باید برای مبارزه با جهل - مملکت اسلامى مملکتى است که باید اهل مطالعه و همه جا کتابخانه و مبارزه با بیسوادى و همه جا مدرسه و مکان مبارزه با جهل باشد، بحث از علم مجال وسیعى مى‏طلبد، که از حوصله کنونى خارج است‏ و در پایان این فراز دو نکته بسیار مهم را متذکر مى‏شویم:
  18. حقوق معلّم بر متعلّم- از حقوق واجب الاتباع و لازم المراعات حق معلم است، این پدر روحانى که بسیار بر پدر جسمانى فضیلت دارد و او اگر وظیفه خود را به نحو احسن انجام دهد، معبود و مولاى متعلم مى‏شود چنان که منسوب به على (علیه السلام) است که فرمود: «مَنْ عَلّمنى حرفا فقد صیّرنى عبداً»:
  19. «کسى که مرا حرفى تعلیم دهد مرا عبد و بنده خود کرده است»،
  20. جایگاه استاد نزد على (علیه السلام) و نیز درباره معلم بزرگ خود فرمود: «انا عبد من عبید محمد»؛ «من بنده‏اى از بندگان محمد (صلى الله علیه وآله) هستم».
  21. رعایت حق معلم - رعایت حق معلم از وظایف بزرگى است که شارع مقدس بر دوش ما گذارده است، حال به سخنان على (علیه السلام) این مولاى بزرگوار و شاگرد مکتب رسول الله (صلى الله علیه وآله) گوش فرا ده که چگونه تعلیم مى‏دهد:
  22. حق عالم بر تو - امام صادق (علیه السلام) در روایتى از على (علیه السلام) نقل مى‏کنند که مولى بسیار مى‏فرمودند: «انّ مِنْ حَقَّ العالم انْ لا تکثِرْ علیه السُّؤال و لا تأخُذ بِثَوبِه و اذا دخلتَ علیه و عنده قوم فَسَلّم علیهم جمیعاً و خَصَّهُ بالتحیة دونهم -«از حق عالم بر تو این است که زیاد از او سؤال نکنى و لباس او را نگیرى و اگر بر مجلس عالم وارد شدى و نزد او عده‏اى بودند سلام بر همه آنها کن و سلام و درود ویژه خود را به آن عالم -‏
  23. عدم زیاد صحبت کردن نزد استاد - و اجلس بین یدیه و لا تجلس خلفَه و لا تُغمِضْ بعینیک و لا تُشِرْ بِیَدِک و لا تُکثِر مِن قول: قال فلانٌ و فلانٌ خلافاً لقوله و لا تَضْحر بطول صحبته تقدیم نما و براى نشستن، جایگاهى را در برابر او انتخاب کن‏ و پشت سر او منشین و با گوشه چشم به او نظر میفکن و با دست خود به او اشاره نکن، (که بى احترامى به او است) و زیاد نگو فلانى و فلانى برعکس قول شما گفته‏اند، و با زیاد صحبت کردن او را ناراحت نکن،
  24. افاضه درس نزد استاد - فانّما مثل العالم مَثَلُ النحلة یُنْتَظَرُ بها متى یسقط علیک منها شى‏ء: زیرا مثل عالم و دانشمند مثل درخت خرمائى است که انتظار کشیده مى‏شود چه موقع از آن رطبى فرو افتد». یعنى او باید افاضه کند نه با سؤال کردن مرتب او را رنج دهى!
  25. وجوب عمل بر طبق علم- از امور بسیار مهم که بر عالم لازم است، عمل کردن بر طبق علم خود است چنانکه این بر غیر عالم هم لازم است ولى براى عالم مؤکد است، و از این رو خداوند ثواب زنهاى پیامبر (صلى الله علیه و آله) را که مطیع باشند، دو برابر و عقوبت آنها را در صورت عصیان نیز دو برابر قرار داده است.
  26. عمل به دانش وعلم - مولاى متقیان در روایتى از پیامبر نقل کردند که: «علماء دو دسته‏اند: دسته‏اى که علم و آگاهى خود را بکار گرفته و برطبق آن عمل مى‏کنند، و اینها اهل نجاتند.
  27. سخت‏ترین اهل جهنم و آتش - و دسته‏اى که بر طبق علم خود عمل نمى‏کنند، این گروه دچار هلاکت و نابودى شده و اهل جهنم هستند. از بوى عالمى که علم خود را رها کرده، و به مرحله عمل نرسیده، متأذى و ناراحتند، و سخت‏ترین اهل جهنم و آتش از نظر ندامت و حسرت شخصى است که بنده‏اى را به طرف خدا دعوت کند و دعوت او نیز مؤثر افتد و آن بنده در صراط مستقیم قرار گیرد و سرانجام خداوند او را به بهشت داخل کند ولى این‏ شخص را که دعوت کننده بوده، بواسطه ترک عمل و پیروى هواى نفس و طولانى بودن آرزویش به آتش انداخته است».
  28. دین را به دنیا فروختن - در روایت است که «زمامدار ظالم و عالم فاجر، شدیدترین مردم از نظر عقابند»، «آتش زنه و آتش افروز در روز قیامت هر ثروتمند بخیل است که مالش را از فقرا بخل کرده، و هر عالمى است که دین خود را به دنیا فروخته است» ، «در جهنم سنگ آسیائى است که علماء سوء را آرد مى‏کند».
  29. مؤدب به اخلاق الهى - به قدرى کلمات اهل‏بیت عصمت و طهارت (علیهم السلام) گویا است که جاى توضیح نیست، خداوند ما را مؤدب به اخلاق الهى گرداند، تا در رعایت حق معلم و عمل به علم خود کوشا باشیم.
  30. عارف وارسته الهى قمشه‏اى در ذیل این فراز (وحرصا فى علم) چنین مى‏سراید: براه دانشند آن گونه پویا ..... که تشنه از پى آب است جویا.....
  31. که تشنه از پى آب است جویا..... خلائق گر  حریص‏ مال و جاهند ..... حریص‏ دانش آن مردان راهند..... که دانش رهبر دنیا و دین است‏.....   جمال آراى فردوس برین است .‏
  32. خلاق اسلامى در نهج البلاغه (خطبه متقین)، ج‏2، ص: 161 اللهم صل علی محمد وآل محمد وعجل فرجهم
  • حسین صفرزاده

نظرات  (۰)

هیچ نظری هنوز ثبت نشده است

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی