0- المومنین – متقین 81- کار زشت از او دور است از گفتار و کردار زشت و ناسزا برکنار است.*** دوری ازسخن زشت و عمل زشت- شرح: از صفات دیگر پرهیزگاران این است که از فحش دورى مىکنند،
چهارشنبه, ۱۹ مهر ۱۴۰۲، ۰۷:۰۷ ق.ظ
بسم الله الرحمن الرحیم
اللهم صل علی محمد وآل محمد وعجل فرجهم
0- المومنین – متقین 81- کار زشت از او دور است «بعیدا فحشه» (مىبینى پرهیزگار را که) از گفتار و کردار زشت و ناسزا برکنار است.***
- دوری ازسخن زشت و عمل زشت- شرح: از صفات دیگر پرهیزگاران این است که از فحش دورى مىکنند، در فارسى «فحش» را براى سخن زشت استعمال مىکنند، ولى در نزد عرب فحش و فحشاء اعم از قول و عمل زشت است مفردات راغب مىگوید «الفحش وَ الفحشاء و الفاحشة ما عَظُم قُبْحهُ مِنَ الافعال و الاقوال»: «فحش و فحشاء و فاحشه هر فعل و قولى است که زشتى آن و قُبح آن زیاد باشد».
- مولى نمىفرمایند کار زشت نمىکنند، بلکه مىفرماید: کار زشت از آنها دور است و این تعبیر بلیغ تر است «الکِنایَةُ ابْلَغُ مِنَ التَّصریح».
- عدم سنخیت با عمل زشت - گاهى مىگوئیم فلانى این کار را نمىکند و یک وقت مىگوئیم، این کار از او بعید است، پرهیزگاران نه اینکه کار زشت و ناپسند نمىکنند، بلکه با کار زشت بسیار فاصله دارند، زیرا کشش درونى آنها و جاذبه قلبى آنها فقط گفتار و اعمال نیک را جذب مىکند و با سخن و عمل نکوهیده، سنخیتى ندارد، چشمهاى که منبع آب زلال است نمىشود از آن آب گندیده و عَفِنْ تراوش کند، منبع آب زلال، آب زلال مىدهد. این که در فارسى فحش را در مورد حرف زشت استعمال مىکنند، به خاطر بارز بودن فحش زبانى است، فحش زبانى به خاطر کثرتش، فحش عملى (عمل زشت) را تحت الشعاع قرار داده، و ما نیز با این که در فرازهاى اول خطبه «منطقهم الصواب» درباره زبان و آفات آن سخن گفتیم باز اشارهاى به روایات مىکنیم.
- مذمت فَحّاش و آتش - درباره مذمت از شخص فَحّاش روایات زیادى آمده و او را به آتش وعده داده است، مرحوم خوئى 5 روایت در ذیل این فراز آورده است.1- شیطان حاضر وشریک- ابى بصیر از امام صادق (علیه السلام) نقل مىکند که فرمودند : «مِنْ علاماتِ شِرکِ الشِّیْطان الَّذى لا یُشکّ فیه ان یکونَ فَحّاشاً لا یُبالى بِما قال و لا بِما قیل له؛ از علامتهاى حضور و شرک شیطان که شکى در آن نیست، این است که کسى فَحّاش باشد که باکى از آنچه گوید و از آنچه درباره او گویند نداشته باشد. یعنى شیطان در نزد چنین شخصى حاضر و با او شریک است».
- 2- شیطان در نزد فَحّاش - امام صادق (علیه السلام) فرمودند: رسول اللّه (صلى الله علیه و آله) فرمودند: «اذا رأیتمُ الرّجل لایُبالى ما قال و لا ما قیل له فانّه لِغَیَّة او شرک شیطان»: «هنگامى که مردى را دیدید که باکى ندارد در آنچه مىگوید و یا آنچه به او گفته مىشود این بواسطه ضلالت یا شرکت شیطان است».
- 3- بهشت برفحاش ؛ بی آبرو ؛ کم شرم ؛ حرام است - سلیم بن قیس از امیرالمؤمنین على (علیه السلام) نقل مىکند که رسول اللّه (صلى الله علیه و آله) مىفرمودند: «خداوند حرام کرده است بهشت را بر هر فحّاش بىآبرو و کمشرمى که باکى از آنچه گوید و آنچه به او گفته شود ندارد، زیرا اگر بازرسى از حالش کنى یا از زنا است یا از شرکت شیطان به وى عرض شد: اى رسول خدا (صلى الله علیه و آله) در میان مردمان شرکت شیطان هم هست فرمود: گفتار خداى عزوجل را نخواندهاى که به شیطان فرماید: شرکت کن با ایشان در مالها و فرزندان».
- همین راوى مىگوید: مردى از فقیهى (مراد یکى از ائمه (علیهم السلام) هستند) سؤال کرد آیا در بین مردم کسى هست که از آنچه درباره او گفته مىشود ناراحت نشود و باکى نداشته باشد، فرمود: کسى که معترّض مردم شود و به آنان دشنام گوید در صورتى که مىداند که آنها رهایش نمىکنند و تلافى مىکنند، او کسى است که اهمیت به آنچه مىگوید و یا درباره او گفته مىشود نمىدهد.
- 4- بدترین بندگان خدا - سماعة از امام صادق (علیه السلام) نقل مىکند که رسول اللّه (صلى الله علیه و آله) فرمودند: «انّ من شَرّ عِباد اللّه مَنْ تکره مجالَسَتُه لفحشه»: «از بدترین بندگان خدا کسى است که همنشینى با او به خاطر فحش دادن او مکروه است».
- 5- بد زبان جفا کار در آتش- ابى عبیده از امام صادق (علیه السلام) نقل مىکند که فرمودند: «البذاء مِنَ الجفاء و الجَفاء فى النّار»: «بدزبانى از جفاکارى است و جفاکار در آتش است».
- برادرم از بدگوئى به مردم بپرهیز- که امام باقر (علیه السلام) فرمودند: «سلاح انسانهاى پست زشتگوئى است»: «سلاح اللئام قبیح الکلام») شاید دیده باشید وقتى دو نفر نزاع مىکنند و یکى قدرت مقابله با دیگرى را ندارد، شروع به اهانت مىکند، یعنى فحش اسلحه انسانهاى ضعیف است.
- خدا به فریاد انسانهائى رسد که به خاطر بد دهن بودن آنها مردم از آنها کنارهگیرى مىکنند، اینگونه افراد از بدترین مردم در مکتب رسول اللّه (صلى الله علیه و آله) هستند، رسول گرامى (صلى الله علیه و آله) فرمودند: «انّ مِنْ شر النّاس مَنْ ترکه النّاس اتِّقاءَ فحشه»: «از بدترین مردم کسى است که مردم به خاطر دورى از بدزبانى او، او را ترک گویند».
- پرهیز از فرد بد دهن - چرا باید بعضى این قدر بددهن باشند، که مردم از آنها فرارى باشند، کسى که خلق خدا از او گریزان است، خداوند نیز از او گریزان است، کسى که مردم از زبان او راحتى ندارند خدا هم از او راضى نیست. به فردى مىگویى در فلان موضوع با فلانى صحبتى کن، مىگوید من با او صحبت نمىکنم او آدم بددهنى است. امام صادق (علیه السلام) فرمودند «کسى که مردم از زبانش بترسند در آتش است»: «مَن خاف النّاسُ لسانَه فهو فى النار».
- پرهیز از انسان فحاش - در روایتى دارد که عمرو بن نعمان جُعفى مىگوید: «امام صادق (علیه السلام) دوستى داشتند که مصاحبت حضرت را وقتى مىخواستند، جائى بروند، ترک نمىکرد و پیوسته همراه حضرت بود، روزى با حضرت در بازار کفاشان راه مىرفت و دنبالشان غلام او که اهل سند بود مىآمد، ناگاه آن مرد به پشت سر خود متوجه شد غلام را خواست او را ندید و تا سه مرتبه به دنبال برگشت او را ندید، در مرتبه چهارم گفت: «یا ابْنَ الفاعلة اینَ کُنتَ» «اى زنازاده کجایى؟» حضرت وقتى این جمله را شنیدند سر بلند کرده و با دست بر پیشانى خود زدند و فرمود: «سبحان الله، نسبت ناروا به مادر او مىدهى؟ فکر مىکردم تو پرهیزگار و انسان باتقوایى هستى و اکنون فهمیدم چنین نیستى!» گفت فدایت شوم مادر او از اهل سند و مشرک است (مسلمان نیست و عقد ازدواج جارى نمىکنند) حضرت فرمودند: آیا نمىدانى که براى هر ملتى ازدواج هست، (هر فرقهاى مراسمى براى خود دارد) از من دور شو. راوى مىگوید: دیگر او را ندیدم که با آن حضرت راه برود تا آنگاه که مرگ آنها را از هم جدا کرد.
- عدم استجابت دعا ؛ زبان فحاش - (در روایتى دیگر دارد که براى هر امّتى ازدواجى و مراسمى است که از زنا دورى مىکنند). در روایتى نیز از امام صادق (علیه السلام) نقل شده که فرمودند: در بنىاسرائیل مردى بود که خدا را سه سال پیوسته دعا مىکرد که خدا پسرى به او عطا کند، وقتى دید خداوند اجابت نکرد، گفت پروردگارا آیا من از تو دورم سخن مرا نمىشنوى یا تو نزدیک من هستى و اجابت نمىکنى؟ امام صادق (علیه السلام) فرمودند: در خواب دید کسى نزد او آمد و گفت: تو خداوند عزوجل را سه سال است با زبانى فحّاش و قلبى سرکش و غیر متقى و نیتى غیرصادق مىخوانى، خود را از فحاشى دور کن و قلبت را از خداوند بترسان و نیت خود را نیکو گردان. حضرت فرمودند چنین کرد و خداوند دعاى او را مستجاب کرد و فرزند پسرى به او عنایت کرد.
- مرد در زیر زبانش پنهان شده است - برادرم! سخن نیک گوى که سخن و کلام تو کشف کننده درون تو است اگر درونى باصفا و نورانى داشته باشى آن را آشکار مىکند و اگر درونى تیره و تاریک داشته باشى همان آشکار مىشود مولى على (علیه السلام) نیز فرمودند: مرد در زیر زبانش پنهان شده است «المرء مخبوء تحت لسانه». در روایتى آمده که مردى دهنه مرکب رسول الله (صلى الله علیه و آله) را گرفت و گفت: «یا رسول الله (صلى الله علیه و آله) اىُّ الاعمال افْضَلْ»: «یا رسول الله (صلى الله علیه و آله) کدام اعمال بافضیلتتر است؟ فقال: اطعام الطعام و اطیابُ الکلام»: «طعام دادن و پاک کردن گفتار».
- گناه غیر قابل بخشش- على (علیه السلام) فرمودند: «سه چیز است که از نیکوکارى است: سخاوت، پاکیزگى کلام، تحمل آزار» «ثلاث مِنْ البِرّ سخاء النفس و طیبُ الکلام و الصبر على الاذى».
- قرآن مىفرماید: اى اهل ایمان هرگز نباید قومى قوم دیگر را مسخره و استهزاء نمایند، شاید آن قومى که مسخره مىکنید بهترین مؤمنان باشند و نیز بین زنان باایمان قومى، قوم دیگر را مسخره نکند، چه بسا آنها بهترین زنانند و هرگز عیبجوئى از همدینان خود نکنید و با نام و لقبهاى زشت همدیگر را نخوانید که بعد از ایمان آوردن نام فسق (بر مؤمن نهند) زشت است و کسى که توبه نکند ستمکار است. یا أَیُّهَا الَّذِینَ آمَنُوا لا یَسْخَرْ قَوْمٌ مِنْ قَوْمٍ عَسى أَنْ یَکُونُوا خَیْراً مِنْهُمْ وَ لا نِساءٌ مِنْ نِساءٍ عَسى أَنْ یَکُنَّ خَیْراً مِنْهُنَّ وَ لا تَلْمِزُوا أَنْفُسَکُمْ وَ لا تَنابَزُوا بِالْأَلْقابِ بِئْسَ الِاسْمُ الْفُسُوقُ بَعْدَ الْإِیمانِ وَ مَنْ لَمْ یَتُبْ فَأُولئِکَ هُمُ الظَّالِمُونَ (حجرات، آیه 11).
- لحنى زشت ، مسخره کردن - آیا ما همانگونهایم که قرآن مىخواهد، من نمىدانم بعضى چه لذتى مىبرند که براى خنداندن چند نفر هم نسبتى و هر لقب زشتى هست به افراد مىدهند، هر عیبى که در ظاهر اندام آنها است با لحنى زشت براى مسخره کردن آن مؤمن مىگویند، هر خصلتى را مثل قدکوتاهى، قدبلندى، بىموئى، چاقى، لاغرى همه را با حالتى زشت براى کوچک کردن او مىگویند، آیا همین روش را خداوند به ما توصیه کرد؟ آیا این اعمال مرضىّ رسول الله (صلى الله علیه و آله) و ائمهاطهار (علیهم السلام) است، باشد تا روز جزاء روشن شود و هر کس ببیند چه کسى مسخره است، مسخره شونده در این دنیا با مسخره کننده در آن دنیا.
- مرد فحش دهنده پست است – خداوند در زمره صفات منافقین و گم گشتهگان از راه حقیقت مىفرماید: «عُتُلٍّ بَعدَ ذلک زنیم»: «با این همه (عیبباز) بدگوى و خشن بى اصل و نسبند» در روایتى از رسول گرامى در ذیل این حدیث آمده که مراد فحش دهنده پست است « (هو الفاحش اللئیم».
- شیعه و مؤمن واقعى خود ساخته - سلیمان بن مهران مىگوید: بر حضرت صادق (علیه السلام) وارد شدم عدهاى از شیعیان نزد آن حضرت بودند، شنیدم مىفرمود: اى شیعیان زینت ما باشید و موجب وَهن و زشتى ما نگردید، با مردم سخن خوب بگوئید و زبان خود را حفظ کنید و از زیادى سخن و کلام زشت بازدارید.« (مَعاشِرَ الشیعه کونوا لنا زَیناً و لاتکونوا علینا شیناً، قولوا للناس حُسْناً و احفظُوا السِنَتَکُم و کُفُّوها عن الفُضُول و قَبیح القَول».
- ما با سخنان زشت و بیهوده خود، خود را شیعه و مؤمن واقعى بنامیم، یا فضه کنیز حضرت زهرا (علیها السلام) که بیست سال سخنى به غیر از قرآن نگفت. از یکى از زاهدان نقل شده که: در بادیه زنى را تنها دیدم
- داستانى عجیب از انسانى خودساخته: از یکى از زاهدان نقل شده که: در بادیه زنى را تنها دیدم
- گفتم کیستى، جواب داد: «وَقُلْ سَلَامٌ فَسَوْفَ یَعْلَمُونَ»: «بگو سلام بزودى مىدانید». از قرائت این آیه فهمیدم، که مىگوید: اول سلام کن، سپس سؤال کن، که سلام علامت ادب و وظیفه وارد بر مورود است. به او سلام کردم و گفتم، در این بیابان آن هم با تن تنها چه مىکنى؟ پاسخ داد: «مَنْ یَهْدِ اللهُ فَمَا لَهُ مِنْ مُّضِلّ»: «کسى را که خدا هدایت کند، گمراه کنندهاى براى او نیست».از این آیه شریفه دانستم راه را گم کرده ولى براى یافتن مقصد به حضرت حق جلّ وعلا امیدوار است.
- گفتم: جنّى یا آدم؟ جواب داد: «یا بَنِی آدَمَ خُذُوا زِینَتَکُمْ عِنْدَ کُلِّ مَسْجِدٍ»: «اى فرزندان آدم زینتهاى خود را نزد هر مسجد برگیرید». از قرائت این آیه درک کردم که از آدمیان است.
- گفتم از کجا مىآئى؟ پاسخ داد:«یُنادَوْنَ مِنْ مَکانٍ بَعِیدٍ»: «از مکان بعیدى ندا داده مىشوند.فهمیدم از راه دور مىآید.
- گفتم کجا مىروى؟ جواب داد: «وَ لِلَّهِ عَلَى النَّاسِ حِجُّ الْبَیْتِ مَنِ اسْتَطاعَ إِلَیْهِ سَبِیلًا»: «براى خداوند است بر گردن مردم حج خانه خدا براى کسى که استطاعت به سوى آن را پیدا کرد». فهمیدم قصد خانه خدا دارد.
- گفتم چند روز است حرکت کردهاى؟ گفت: «وَ لَقَدْ خَلَقْنَا السَّماواتِ وَ الْأَرْضَ وَ ما بَیْنَهُما فِی سِتَّةِ أَیَّامٍ»: «ما آسمانها و زمین هر چه بین این دو است را در شش روز خلق کردیم. فهمیدم شش روز است از شهرش حرکت کرده و به سوى مکه مىرود.
- پرسیدم غذا خوردهاى؟ جواب داد: «وَ ما جَعَلْناهُمْ جَسَداً لا یَأْکُلُونَ الطَّعامَ»: «ما پیامبران را مثل فرشتگان بدون بدن قرار ندادیم تا غذا نخورند». فهمیدم چند روزى است غذا نخورده،
- گفتم عجله کن تا تو را به قافله رسانم، جواب داد: «لا یُکَلِّفُ اللَّهُ نَفْساً إِلَّا وُسْعَها»: «خداوند هیچ نَفْسى را بیشتر از طاقتش تکلیف نمىکند». فهمیدم که مثل من در حرکت تندرو نیست و طاقت ندارد،
- به او گفتم بر مرکب من در ردیف من سوار شو تا به مقصد رویم، پاسخ داد: «لَوْ کانَ فِیهِما آلِهَةٌ إِلَّا اللَّهُ لَفَسَدَتا»: «اگر در این آسمان و زمین چند خدا غیر از خداى یگانه بود فاسد مىشدند». آگاه شدم که تماس بدن زن و مرد در یک مرکب یا یک خانه و یک محل موجب فساد است، به همین خاطر از مرکب پیاده شدم
- و به او گفتم شما به تنهائى سوار شوید وقتى سوار شد گفت: «سُبْحانَ الَّذِی سَخَّرَ لَنا هذا وَ ما کُنَّا لَهُ مُقْرِنِینَ»: «منزّه است خداوندى که براى ما این (کشتیها و چهارپایان) را مسخر گردانید و ما هرگز قادر بر آن نبودیم».وقتى به قافله رسیدیم
- گفتم در این قافله آشنائى دارى، جواب داد: «وَ ما مُحَمَّدٌ إِلَّا رَسُولٌ قَدْ خَلَتْ مِنْ قَبْلِهِ الرُّسُلُ»: «محمد نیست مگر رسولى و قبل از او رسولانى دیگر بودهاند». «یا یَحْیى خُذِ الْکِتابَ بِقُوَّةٍ»: «اى یحیى کتاب را با قوت بگیر». «یا مُوسى إِنِّی أَنَا اللَّهُ»: «اى موسى من خداوند هستم». «یا داوُدُ إِنَّا جَعَلْناکَ خَلِیفَةً فِی الْأَرْضِ»: «اى داود ما تو را در زمین جانشین و خلیفه قرار دادیم». از قرائت این چهار آیه دانستم، چهار آشنا بنام محمد و یحیى و موسى و داود در قافله دارد. چون آن چهار نفر نزدیک آمدند، این آیه را خواند:«الْمالُ وَ الْبَنُونَ زِینَةُ الْحَیاةِ الدُّنْیا»: «مال و فرزندان زینت حیات دنیوى هستند».
- فهمیدم این چهار نفر فرزندان او هستند، به آنها گفت:«یا أَبَتِ اسْتَأْجِرْهُ إِنَّ خَیْرَ مَنِ اسْتَأْجَرْتَ الْقَوِیُّ الْأَمِینُ»: دختر شعیب به پدرش گفت «اى پدر، موسى را اجیر کن بهترین کسى که باید به خدمت برگزید، کسى است که امین و توانا باشد».
- فهمیدم به آنها گفت به این مرد امین که زحمت کشید و مرا تا اینجا آورد، مزد بدهید، آنها به من مقدارى درهم و دینار دادند و او حسّ کرد کم است گفت: «وَ اللَّهُ یُضاعِفُ لِمَنْ یَشاءُ»: «خداوند براى کسى که بخواهد مضاعف مىکند».
- فهمیدم مىگوید به مزد او اضافه کنید. از وضع آن زن سخت به تعجب آمده بودم و به فرزندانش
- گفتم: این زن با کمال که نمونه او را ندیده بودم، کیست جواب دادند: اى مرد این زن حضرت فضّه، خادمه حضرت زهرا (علیها السلام) است که بیست سال است خارج از قرآن سخن نگفته است.
- اى عزیز! اگر قدرت متابعت از همچون فضّه را نداریم، سعى کنیم لااقل از کلام بیهوده بپرهیزیم، که: سخنِ بیش از حدّ موجب هلاکت انسان است، چه رسد حرف زیادى بیهوده! مولى على (علیه السلام) فرمودند: «الکلام کالدواء قَلیلُهُ یَنْفَع و کثیرهُ قاتِل»: «کلام مثل دواء است کمش سودمند است و زیادش کشنده است».
- ابن ابى الحدید معتزلى مىگوید: در صفات پیامبر اکرم (صلى الله علیه و آله) آمده، که آن حضرت تند و خشن و بدخلق و بلند صدا نبودند «لیس بِفَظّ و لاصَخّاب».) پس به حضرتش اقتدا کن و سیره او را پیش گیر که «و فى رسول الله اسْوَةٌ حَسَنَه»:
- «او اسوه و الگوئى جامع براى یک زندگى کامل است و از اهانت و فحش و سخن ناروا بپرهیز زیرا گاهى اهانتى با انسان چنان کند که شمشیر و خنجر نکند، چه بسا سخنى که مثل شمشیر برنده است «رب کلام کالحسام» و چه بسا کلامى که مجروح کننده است «رب کلام کلام» و چه بسا گفتارى که مؤثرتر از تیر باشد «رب کلام انفذ من سهام»: چه بسا قولى نافذ تر از حمله اى در جنگ باشد که قهر و غلبه بر آن پیدا کنى «رب قول انفذ من صول» گاهى بهتر است
- در میدان جنگ به کسى حمله کنى و او را مجروح سازى تا بخواهى به او فحش دهى و شخصیت او را جریحهدار کنى. وقار و شخصیت خود را حفظ کن که صورت حقیقى زن در صورتى ظاهرى و جمال او است و صورت حقیقى مرد در کلام و نطق او است «صورة المرأة فى وجهها وصُورةُ الرجل فی منطِقِه» پس خود را زیبا بسازید، به نطق خود بپردازید نه فقط به سر و وضع ظاهرى خود.
- اللهم صل علی محمد وآل محمد وعجل فرجهم
- ۰۲/۰۷/۱۹