پردازش اربعین حسینی

حسینُ منی و انا من حسینی

پردازش اربعین حسینی

حسینُ منی و انا من حسینی

پردازش اربعین حسینی

در این صفحه مطالب گردآوری شده توسط حسین صفرزاده به اشتراک گذاشته می شود

آخرین مطالب
پربیننده ترین مطالب
نویسندگان

              بسم الله الرحمن الرحیم

             اللهم صل علی محمد وآل محمد وعجل فرجهم

             کتاب یک. دو. سه ...2

  1. اولین علم مفید خدا شناسی است: قَالَ الصَّادِقُ (ع): وجدت علم الناس فی أربع أحدها أن‏ تعرف‏ ربک‏ و الثانی أن تعرف ما أراد منک و الثالث أن تعرف ما صنع بک و الرابع أنتعرف ما یخرجک من دینک‏ أعلام‏الدین، ص 88. اول اینکه خدا را بشناسیم. آیا واقعاً در این جهان هستى شعورى حاکم است یا خیر؟ وجود نظم به ما مى‏گوید شعور حاکم است.
  2. اولین مرحله علم، شناخت خداست‏ : شما وقتى مى‏خواهید شیر توى ظرف بریزید اول ظرف را مى‏شویید چون ظرف نشسته را هرچه شیر بیشتر توى آن بریزى فساد آن بیشتر است اینکه امام مى‏فرماید اگر انسان علم توحید را بگوید ممکن است منحرف باشد، علم توحید در ظرف نشسته. اول باید خدا را بشناسیم آنوقت اگر خدا را شناخت همه کارهایش در خط رضاى اوست.
  3. اولین تشویق کننده خداست‏ اولین مشوق خود خداست. خداوند خیلى تشویق کرده است. مکرر گفته است: «إِنَّ اللَّهَ یُحِبُّ الْمُقْسِطینَ» (مائده/ 42) «إِنَّ اللَّهَ یُحِبُّ الْمُتَّقینَ» (آل عمران/ 76)، «إِنَّ اللَّهَ یُحِبُّ التَّوَّابینَ وَ یُحِبُّ الْمُتَطَهِّرینَ» (بقره/ 222) من دوستتان دارم. این تشویق است.
  4. اولین گزینش کننده خداست‏ : اولین هسته‏ى گزینش در عالم خود خداست. خدا پیغمبران را برمى‏گزیند. گاهى هم به پیغمبرها مى‏گوید: چرا تو را انتخاب کردم؟
  5. اولین محاکمه در تاریخ‏ : بعد از پیغمبر اولین محاکمه را حضرت فاطمه تشکیل داد. تشکیل دهنده‏ى اولین دادگاه فاطمه بود. دادگاه چه بود؟ آمدند فدک را از فاطمه گرفتند،
  6. اولین سطر وصیت نامه امام همان وصیت نامه پیغمبر است‏ :اولین سطر وصیت نامه همان وصیت نامه‏ى پیغمبر است، چون وصیت نامه‏ى حضرت امام عین وصیت نامه‏ى رسول خداست. پیغمبر اسلام در وصیت نامه فرمود: «إِنِّى تَارِکٌ فِیکُمُ الثَّقَلَیْنِ مَا إِنْ تَمَسَّکْتُمْ بِهِمَا لَنْ تَضِلُّوا کِتَابَ اللَّهِ وَ عِتْرَتِى أَهْلَ بَیْتِى وَ إِنَّهُمَا لَنْ یَفْتَرِقَا حَتَّى یَرِدَا عَلَىَّ الْحَوْضَ» (إرشادمفید، ج 1، ص 231)
  7. اولین وظیفه براى حل اختلافات گذشت است‏ : براى حل اختلافات خانوادگى راه هایى هست که برایتان عرض مى‏کنم چند تایش را، یک وظیفه‏اى دولت و مسئولین دارند، یک وظیفه‏اى خود آدم دارد. یک وظیفه‏اى مردم دارند. حل اختلافات، حل اختلافات، یکى خود ما باید حل کنیم، یکى مردم باید حل کنند. یکى هم دولت. خود ما چه جورى حل کنیم؟ آقا گذشت، گذشت، عفو، قرآن مى‏گوید: «وَ إِذا خاطَبَهُمُ الْجاهِلُونَ قالُوا سَلاماً» (فرقان/ 63) آدم‏هاى خوب کسانى هستند که اگر یک برخورد بدى هم باهاشان شد این انتقام نکشد «قالُوا سَلاماً»،
  8. اولین شهید کربلا مسلم بن عقیل : مسلم‏بن عقیل را بى‏وفایى کردند. هجده هزار نفر با او بیعت کردند. بعد در یک غروبى یک خانمى به نام طوعه آمد گفت: آقا خانه‏تان برو. مگر نمى‏دانى حکومت نظامى است؟ ایشان گفت: من جایى ندارم بروم. گفت: شما چه کسى هستى؟ گفت: من مسلم‏بن عقیل هستم! گفت: ا ... کلى جایزه تعیین کردند هرکس شما را بگیرد، پس در خانه من بیا. تازه این خانمى که مسلم را راه داد، پسرش دربارى بود. جزء یاران ابن زیاد بود. و بالاخره پسر متوجه شد. مسلم را گرفتند. بعد مسلم را دارالاماره بردند. چقدر، آنقدر این مسلم را سنگ‏باران کردند، البته خود مسلم هم شجاع بود. وقتى او را گرفتند همان لحظه با 35 نفر درگیر شد، الحمدلله 35 نفر را کشت. اما در عین حال بالاخره یک نفر که نمى‏توانست مقاومت کند. او را گرفتند. وقتى سنگ بارانش کردند، لب پاره شد. دندان شکست. آب خواست بخورد، تا رفت آب بخورد خون‏ها در ظرف ریخت. گفت: خدا اراده کرده من تشنه شهید شوم.او را بالاى پشت بام بردند سرش را بریدند. بدنش را در کوچه انداختند. طناب به پایش بستند و او را در کوچه‏ها کشاندند. این سفیر امام حسین را،
  9. اولین قدم عرفان نماز است‏ : خلاصه اینکه نماز مثل نخى است که از تمام دانه‏هاى اسلام عبور کرده است. حالا شیطان مى‏آید و این نخ را پاره مى‏کند. نخ که پاره شد همه دانه‏ها مى‏ریزد.
  10. اولین معلم خداست‏ : «الرَّحْمنُ عَلَّمَ الْقُرْآنَ» (الرحمن/ 1 و 2) خداى رحمان معلم است علم مال خداست، «یُعَلِّمُهُمُ» (بقره/ 129) مال پیغمبر است، «عَلَّمَهُ شَدیدُ الْقُوى» (نجم/ 5)
  11. برهنگى، نتیجه اولین گناه بشر : دشمن ما شیطان است که با وسوسه خود آدم و حوا را فریب داد و آنان را به کارى وادار کرد که موجب کنار رفتن پوشش بهشتى آنان گردید آرى برهنگى اولین برنامه شیطان و اولین نتیجه عصیان انسان بود که آدم و حوا خدا گفت این غذا را نخور خورد یک مرتبه لباسهایش ریخت برهنگى سیلى الهى است که اولین سیلى را آدم و حوا خورد.
  12. حمد خدا، اولین کلام زینب (س) در برابر یزید : خطبه شام‏اش را برایتان معنا کنم مى‏گوید که: «الْحَمْدُ لِلَّهِ رَبِّ الْعالَمین» (فاتحه/ 2) اول حرفش مى‏گوید خدا را شکر ما وقتى شکم‏مان سیر است مى‏گوییم خدا را شکر. زینب (س) در حال گرسنگى هم گفت خدا را شکر. در حالى که همه سختى‏ها دیده، پیاده و سواره از کربلا تا کوفه از کوفه تا شام ده‏ها روز اسارت، در به درى داغ خطر نیش همه را تحمّل کرده باز مى‏گوید: «الْحَمْدُ لِلَّه»
  13. اعلام جانشینى امام على در اولین دعوت پیامبر:  در همان جلسه اول فرمود اولین کسى که به من ایمان بیاورد او جانشین من است و اول کسى که ایمان آورد امیرالمؤمنین بود.
  14. فرمان فرهنگى، اولین فرمان الهى‏ : خوب، به گفته مشهور اولین آیاتى که بر پیغمبر نازل شد همین پنج آیه اول سوره‏ «اقْرَأْ» هست.
  15. خداوند، اولین معلم بشر : «وَعَلَّمَ آدَمَ الْأَسْمَاءَ»، «عَلَّمَ» یعنى معلم اصلى خداست. یک سخنى از امام نقل مى‏کنم که نصفش را من مى‏گویم نصفش را شما، معلمى شغل انبیاست. درست است معلمى شغل انبیاست حرف درستى است، اما یک چیز دیگر هم هست، معلمى شغل خداست، چون‏ «وَعَلَّمَ آدَمَ» خدا «عَلَّمَ» پس معلمى قبل از انبیا شغل خداست. «الرَّحْمَانُ عَلَّمَ الْقُرْآنَ» (رحمن/ 1- 2) پس معلمى اول شغل خداست، به چه دلیل؟ «الرَّحْمَانُ عَلَّمَ الْقُرْآنَ»، «عَلَّمَ آدَمَ» بعد شغل پیغمبر است، «یُعَلِّمُهُمْ»، «وَیُزَکِّیهِمْ» (بقره/ 129) شغل جبرئیل هم هست، «عَلَّمَهُ شَدِیدُ الْقُوَى» (نجم/ 5)
  16. اولین برنامه پیامبران، رفع ظلم از مردم‏ : اولین پیام موسى این بود که به فرعون گفت: «فَأَرْسِلْ مَعَنا بَنى إِسْرائیلَ وَ لا تُعَذِّبْهُم» (طه/ 47) اى فرعون! بنى اسرائیل را آزاد کن. تو حق ندارى‏ «لا تُعَذِّبْهُم» حق ندارى اینها را عذاب کنى.
  17. اولین اصل‏ دین‏  : توحید که اولین اصل‏ دین‏ است، زمانى نمادین مى‏شود که حاکم جامعه، امام معصوم باشد وگرنه به جاى توحید، شرک و طاغوت سبز مى‏شوند. نبوّت و شریعت زمانى پابرجا مى‏ماند که رهبرى معصوم آن را حفظ کند وگرنه با خرافات و تحریف و بدعت و سلیقه‏هاى شخصى آمیخته شده و وحى از اعتبار مى‏افتد.

 

  1. اصل اول اصول دین  یعنى ایمان به یگانگى خدا که دلیل ساده دارد. اگر شما به یک نقاش بگویى، سر خروس را بکش. به نقاش دیگر بگویى شکم خروس را بکش و به نقاش بعدى هم بگویى پاى خروس را بکش. وقتى که این تصاویر را کنار هم بگذاریم با هم هماهنگ نخواهند بود. از هماهنگى مى‏فهمیم که نقاش یکى است. امام صادق (ع) مى‏فرماید: «و اتِّصَالُ التَّدْبِیرِ» (توحید صدوق، ص 250) اتصال تدبیر یعنى اینکه تدبیر با هم هماهنگ است. هماهنگى یک ساختمان دلیل بر این دارد که معمار یکى است. اگر یک گوشه‏اى از هر ساختمانى را یک نفر بسازد، این مجتمع هماهنگ نخواهد بود.
  2. اصل اول در اصول دین : توحید یعنى‏: ایمان به یگانگى خداوند. توحید یعنى‏: نفى هوس‏ها. کسى که هوا پرست است، از مدار توحید خارج است. «أفرأیتَ مَن إتّخَذ إلهَه هَواه» آرى، کسانى که از هوس‏هاى خود پیروى مى‏کنند، در حقیقت خداى آنها، هواى نفس آنان است. توحید یعنى‏: نفى طاغوت‏ها. شعار و هدف تمام انبیا این بود: «أن اعبدوا اللّه و اجْتَنبوا الطّاغوت» توحید یعنى‏: نفى نظام‏هاى طاغوتى. امام رضا علیه السلام پس از آنکه مجبور شد ولیعهدى مأمون را بپذیرد، در جلسه علنى و در برابر همه مردم شرط کرد که در نظام مأمون عزل و نصبى و دخالتى نکند.
  3. توحید یعنى :‏ خطّ بطلان کشیدن بر تمام افکار التقاطى و ردّ تمام ایسم‏ها و مکتب‏هایى که از مغزهاى بشرى برخاسته است.توحید یعنى‏: قطع تمام روابطى که سبب سلطه وسرپرستى بیگانگان است. توحید یعنى‏: نفى فرمان کسى که دستورش با دستور خدا هماهنگ نباشد. توحید یعنى‏: قبول رهبرى کسانى که خدا رهبرى آنان را امضا کرده است. توحید یعنى‏: نق نزدن به دستورات خدا، تسلیم‏بودن وبندگى در پیشگاه او. خلاصه توحید یعنى‏: سرکوبى بت‏هاى درونى و بیرونى، بت عنوان، بت مدرک، بت مقام، بت مال، تا هیچ یک از آنها ما را از مدار حقّ و پیروى از راه حقّ باز ندارد. توحید یعنى‏: خالص کردن فکر و عمل از هرگونه شریک و همتایى براى خدا. نه شرکِ نظرى و نه ریاى عملى. بلکه هم انگیزه و هدف تنها خدا باشد، و هم نفس کار، خدایى و الهى.
  4. اولین و مهم‏ترین اصل 1- یکتایى و یگانگى، اولین‏ و مهم‏ترین‏ اصل‏ در صفات الهى است. «هُوَ اللَّهُ الَّذِی لا إِلهَ إِلَّا هُوَ»
  5. 2- او که همه به دنبال اویند، خداست. «هُوَ اللَّهُ»
  6. 3- علم خداوند به غیب و شهود یکسان است. «عالِمُ الْغَیْبِ وَ الشَّهادَةِ»
  7. 4- با اینکه خداوند همه چیز را مى‏داند، «عالِمُ الْغَیْبِ وَ الشَّهادَةِ» ولى با رحمت با بندگان برخورد مى‏کند. اگر علم او بیم‏آور است، رحمت او امیدبخش است و در تربیت، انسان باید بین بیم و امید باشد. «الرَّحْمنُ الرَّحِیمُ»
  8. 5- هر موجودى جز خداى یکتا، فاقد علم و رحمت گسترده است. هُوَ ... عالِمُ الْغَیْبِ‏ ... هُوَ الرَّحْمنُ الرَّحِیم‏
  9. اولین و مهم‏ترین اصل : اولین و مهم‏ترین اصل اعتقادى بعد از توحید، معاد است. «آمَنَ بِاللَّهِ وَ الْیَوْمِ الْآخِرِ»
  10. توحید که اولین‏ اصل‏ دین است، زمانى نمادین مى‏شود که حاکم جامعه، امام معصوم باشد وگرنه به جاى توحید، شرک و طاغوت سبز مى‏شوند. نبوّت و شریعت زمانى پابرجا مى‏ماند که رهبرى معصوم آن را حفظ کند وگرنه با خرافات و تحریف و بدعت و سلیقه‏هاى شخصى آمیخته شده و وحى از اعتبار مى‏افتد.
  11. اصولًا جامعه بدون قانون و رهبر حقّ، مساوى با جنگل است و هر یک از قانون و رهبر مکمّل یکدیگر و جدایى ناپذیرند.
  12. اولین و مهم‏ترین اصل بعد توحید ومعاد امامت است :شناخت و توجه به معاد و آشنائى با مسائل ملکوتى آن، جز از طریق امام معصوم ممکن نیست. امامت است که به نماز جان مى‏دهد، به حج و روزه جهت مى‏دهد، به جهاد مشروعیّت مى‏دهد و فرائض الهى را احیا مى‏کند. امام همانند کارخانه برق به همه لامپ‏ها نور و روشنایى مى‏دهد.
  13. امامت و رهبرى در استقرار قانون : و امامت و نقش آن در نظام جامعه اسلامى و حفظ و استقرار قانون جاى هیچ گونه تردید و گفتگوئى نیست.
  14. اولین‏ اصل‏ از قیام امام حسین مبارزه با طاغوت بود. دلیلش هم این است. امام حسین فرمود: «مَنْ رَأَى سُلْطَاناً جَائِراً» (بحارالأنوار/ ج 44/ ص 381) هرکس در مقابل پادشاهى ستمگر که حلال را حرام و حرام را حلال مى‏کند و به مقدسات بى اعتنایى مى‏کند، سکوت کند جرم بزرگى انجام داده است. در زمان شاه، حسینیه دربند دورتا دورش به جاى بعضى از اشعار و کتیبه‏ها کلمات امام حسین بود. الآن هم همینطور باشد. بر روى دیوار نقاشى نکشید. با سخنان امام حسین دیوارها را کاشى کارى کنید که مکتب حسین در قلبتان حک و ساخته و ضبط شود.
  15. نماز، اوّلین واجب بعد از ایمان به خدا «الّذین یؤمنون بالغیب و یقیمون الصلوة»  در ابتداى قرآن و آغاز سوره بقره، بعد از ایمان به غیب که شامل‏ ایمان به خداوند و معاد و فرشتگان است، اوّلین‏ اصل‏ عملى که مورد توجّه قرار گرفته، مسئله اقامه نماز است.
  16. اوّلین‏ کلنگ : با نام خدا بسم الله الرحمن الرحیم و به دست اولیاى خدا، کار را شروع مى‏کنند. چنانکه در جنگ خندق، اوّلین‏ کلنگ را رسول خدا صلى الله علیه و آله بر زمین زد.
  17. اولین کلام «بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمنِ الرَّحِیمِ» سر آغاز کتاب الهى است. «بِسْمِ اللَّهِ» نه تنها در ابتداى قرآن، بلکه در آغاز تمام کتاب‏هاى آسمانى بوده است. در سر لوحه‏ى کار و عمل همه‏ى انبیا «بِسْمِ اللَّهِ» قرار داشت.
  18. اولین و ابتدای حرکت : وقتى کشتى حضرت نوح در میان امواج طوفان به راه افتاد، نوح علیه السلام به یاران خود گفت: سوار شوید که‏ «بِسْمِ اللَّهِ مَجْراها وَ مُرْساها» «2» یعنى حرکت و توقّف این کشتى با نام خداست.
  19. اولین کلمه در نوشتاری و املاء : حضرت سلیمان علیه السلام نیز وقتى ملکه سبا را به ایمان فراخواند، دعوتنامه خود را با جمله‏ى‏ «بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمنِ الرَّحِیمِ» «3» آغاز نمود
  20. اولین کلمه در آموزش : در حدیث مى‏خوانیم: «بِسْمِ اللَّهِ» را فراموش نکن، حتّى در نوشتن یک بیت شعر. و روایاتى در پاداش کسى که اوّلین‏ بار «بسم اللَّه» را به کودک یاد بدهد، وارد شده است.
  21. اول شروع کارها : سؤال: چرا در شروع هر کارى‏ «بِسْمِ اللَّهِ» سفارش شده است؟پاسخ: «بِسْمِ اللَّهِ»* آرم ونشانه‏ى مسلمانى است وباید همه کارهاى او رنگ الهى داشته باشد.همان گونه که محصولات و کالاهاى ساخت یک کارخانه، آرم و علامت آن کارخانه را دارد؛ خواه به صورت جزیى باشد یا کلّى. مثلًا یک کارخانه چینى سازى، علامت خود را روى تمام ظروف مى‏زند، خواه ظرف‏هاى بزرگ باشد یا ظرف‏هاى کوچک. یا اینکه پرچم هر کشورى هم بر فراز ادارات و مدارس و پادگان‏هاى آن کشور است و هم بر فراز کشتى‏هاى آن کشور در دریاها، و هم بر روى میز ادارى کارمندان.
  22. اولین سوره قرآن : در اوّلین‏ سوره‏ى قرآن، مالکیتَ خداوند عنوان شده است، «مالِکِ یَوْمِ الدِّینِ» و در آخرین سوره، مَلِکیت او. «مَلِکِ النَّاسِ»
  23. اوّلین‏ فرمان الهى خطاب به انسان در قرآن است، سرفصل‏هایى را بیان مى‏کنیم تا مشخّص شود عبادت باید چگونه باشد:
  24. 1. عبادت مامورانه، یعنى طبق دستور او بدون خرافات.2. عبادت آگاهانه، تا بدانیم مخاطب و معبود ما کیست. «حَتَّى تَعْلَمُوا ما تَقُولُونَ» 3. عبادت خالصانه. «وَ لا یُشْرِکْ بِعِبادَةِ رَبِّهِ أَحَداً» 4. عبادت خاشعانه. «فِی صَلاتِهِمْ خاشِعُونَ» 5. عبادت عاشقانه. پیامبر صلى الله علیه و آله فرمودند: «افضل الناس مَن عَشق العبادة» و خلاصه مطلب این‏که براى عبادت سه نوع شرط است؛الف: شرط صحّت، نظیر طهارت وقبله. ب: شرط قبولى، نظیر تقوا.ج: شرط کمال، نظیر این‏که عبادت باید آگاهانه، خاشعانه، مخفیانه وعاشقانه باشد که اینها همه شرط کمال است. اللهم صل علی محمد وآل محمد وعجل فرجهم
  • حسین صفرزاده

نظرات  (۰)

هیچ نظری هنوز ثبت نشده است

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی