کتاب یک. دو. سه . 6 در تفسیر المیزان از رسول خدا صلى الله علیه و آله نقل شده است که فرمودند: هر کس به این آیه عمل کند، ایمانش کامل است.
بسم الله الرحمن الرحیم
اللهم صل علی محمد وآل محمد وعجل فرجهم
کتاب یک. دو. سه . 6
در تفسیر المیزان از رسول خدا صلى الله علیه و آله نقل شده است که فرمودند: هر کس به این آیه عمل کند، ایمانش کامل است.
این آیه پانزده صفت نیک را در سه بخشِ ایمان، عمل و اخلاق بیان نموده است. در بخش ایمان، به مسئله ایمان به خدا، فرشتگان، انبیا، قیامت و کتب آسمانى اشاره شده و در بخش عمل، به مسائل عبادى مانند نماز و اقتصادى مانند زکات و اجتماعى مانند آزاد نمودن بردگان و نظامى مانند صبر در جبهه و جنگ، و روحى وروانى مثل صبر در برابر مشکلات، اشاره گردیده است. و در بخش اخلاقى به وفاى به عهد و دل کندن از مادّیات و ترحّم به فقرا اشاره شده است.لَیْسَ الْبِرَّ أَنْ تُوَلُّوا وُجُوهَکُمْ قِبَلَ الْمَشْرِقِ وَ الْمَغْرِبِ وَ لکِنَّ الْبِرَّ مَنْ آمَنَ بِاللَّهِ وَ الْیَوْمِ الْآخِرِ وَ الْمَلائِکَةِ وَ الْکِتابِ وَ النَّبِیِّینَ وَ آتَى الْمالَ عَلى حُبِّهِ ذَوِی الْقُرْبى وَ الْیَتامى وَ الْمَساکِینَ وَ ابْنَ السَّبِیلِ وَ السَّائِلِینَ وَ فِی الرِّقابِ وَ أَقامَ الصَّلاةَ وَ آتَى الزَّکاةَ وَ الْمُوفُونَ بِعَهْدِهِمْ إِذا عاهَدُوا وَ الصَّابِرِینَ فِی الْبَأْساءِ وَ الضَّرَّاءِ وَ حِینَ الْبَأْسِ أُولئِکَ الَّذِینَ صَدَقُوا وَ أُولئِکَ هُمُ الْمُتَّقُون « سوره البقرة، آیه 177»
جمله «آتَى الْمالَ عَلى حُبِّهِ» را سه نوع معنا نمودهاند:الف: پرداخت مال به دیگران با وجود علاقهاى که به آن هست.ب: پرداخت مال بر اساس حبّ خداوند.ج: پرداخت مال بر اساس علاقهاى که به فقیر است.
در این سفر حج در صورت عدم ذبح قربانى، روزه واجب است و آن هم باید در سه روز هفتم، هشتم و نهم ماه باشد، چرا که روز دهم عید قربان است که روزهى آن حرام مىباشد.
و خدا را در روزهاى معیّنى یاد کنید، (روزهاى 11 و 12 و 13 ماه ذىالحجّه که به ایام تشریق معروف است.) پس هر کس تعجیل کند (و اعمال مِنى را) در دو روز (انجام دهد،) گناهى بر او نیست و هر پرهیزکارى که تأخیر کند (و اعمال را در سه روز انجام دهد نیز) گناهى بر او نیست. وَ اذْکُرُوا اللَّهَ فِی أَیَّامٍ مَعْدُوداتٍ فَمَنْ تَعَجَّلَ فِی یَوْمَیْنِ فَلا إِثْمَ عَلَیْه ... « سوره البقرة، آیه 203»
سوگندهایى است که با توجّه و در حال عادّى، به نام مقدّس خداوند براى انجام کار مفید یاد شود. این قبیل سوگندها شرعاً واجبالاجرا مىباشد و شکستن آن حرام مىباشد و کفّاره آن عبارت است از: اطعام ده فقیر، یا اعطاى لباس به آنها، و یا آزاد کردن یک برده و در صورت عدم امکان هیچ یک از اینها، سه روز روزه گرفتن. «مایده»
زنان طلاق داده شده، خودشان را تا سه پاکى در انتظار قرار دهند. (یکى پاکى که طلاق در آن واقع شده و دو پاکى کامل دیگر وهمین که حیض سوم را دید، عده او تمام مىشود.) « البقرة، آیه 228»
تعدّد طلاق، براساس تعدّد رجوع و بقاى ازدواج است. کسى که در یک جلسه مىگوید:
«من سه بار طلاق دادم»، در واقع یک طلاق صورت گرفته است. چون یک ازدواج را بیشتر قطع نکرده است. لذا بر اساس فقه اهلبیت علیهم السلام، چند طلاق باید در چند مرحله باشد و یکجا واقع نمىشود. زیرا به مصلحت نیست که زندگى خانوادگى در یک جلسه و با یک تصمیم براى همیشه از هم بپاشد. «تفسیر مجمعالبیان»
کلمهى «قیّوم» سه مرتبه در قرآن آمده است و در هر سه مورد در کنار کلمه «حَىّ» قرار دارد. اللَّهُ لا إِلهَ إِلَّا هُوَ الْحَیُّ الْقَیُّومُ...«بقره 255»
اعمال شخص منّت گذار، ریاکار وکافر، تباه است. کلمهى «فَمَثَلُهُ» قابل تطبیق با هر سه گروه است.
ثبتِ سند به صورت دقیق و عادلانه سه فایده دارد: کلمات موارد سه در قرآن وتفاسیر زیاد است برای نمونه در سوره مبارکه فاتحه وبقره بسنده کردیم و روایات سه گانه در این کتاب دنبال می کنیم من الله توفیق...
بسم الله الرحمن الرحیم
الباب الثالث فی المواعظ الثلاثیّات
الفصل الأوّل من کلام اللّه تعالى للأنبیاء.. درحدیث قدسى
قال اللّه تبارک و تعالى لموسى علیه السّلام: یا موسى، أنا أفعل بک ثلاثة أفعال أنت أیضا افعل ثلاثة، فقال موسى علیه السّلام: ما هذه الثلاثة؟
خدا به حضرت موسى خطاب فرمود: موسى من سه کار نسبت به تو مىکنم تو نیز در مقابل، سه عمل انجام ده. گفت: آنها چیست؟
قال اللّه تعالى: الأوّل: وهبتک نعیما کثیرا و لم أمنّ علیک، فهکذا إذا أعطیت خلقی شیئا فلا تمنّ علیهم.
فرمود: من نعمتهاى فراوان بىمنت به تو دادم، تو هم اگر به کسى چیزى دادى منت مگذار،
و الثّانی: لو أکثرت الجفا معی لقبلت معذرتک إذا أقبلت الیّ، فکذلک اقبل معذرة من جفاک لو اعتذر إلیک.
من عذر و توبهى ترا مىپذیرم هر چند نافرمانى بسیار کرده باشى، تو نیز عذر جفاکاران را بپذیر،
و الثّالث: لم اکلّفک عمل غد، فلا تکلّفنی رزق غد.
من عمل فردا را امروز نخواهم، تو هم امروز روزى فردا را نخواه
و قال اللّه عزّ و جلّ: ما من عبد منع من فیه لقمة من شهوة إلّا کافیته فی الدّنیا بثلاثة أشیاء، و فی الآخرة بثلاثة أشیاء؛ (یدع شطرا من الحلال مخافة أن یقع فی الحرام.)
درحدیث قدسى : هر بندهاى که «حرام» را با کمال اشتها از دهان باز گیرد، سه عوض در دنیا، و سه عوض در آخرت به او عطا کنم:
أمّا فی الدّنیا ابارک فی عمره و أوسع علیه رزقه و انوّر قبره، و أمّا فی العقبى فابیّض وجهه، و أمنع منه ترادف خصومه و اریه وجهی الکریم «1».
در دنیا عمرش را با برکت، روزیش را وسیع، قبرش را نورانى کنم؛ در آخرت صورتش را سفید گردانم، مدعیان (و طلبکاران) را از او برانم، و روى مبارک خویش به وى بنمایم (یعنى رحمت بسیار ارزانى کنم)
و قال اللّه جلّ شأنه لموسى علیه السّلام: هل عملت لی عملا خالصا قال: نعم صلّیت لک، و صمت لک و سبّحت و هلّلت لک،
خدا به حضرت موسى فرمود: تا کنون عمل خالصى انجام دادهاى؟ گفت: آرى نماز خواندهام، روزه گرفتهام و ذکر گفتهام.
قال: هل نصرت مظلوما؟ هل کسوت عریانا؟ هل سقیت عطشانا؟ هل أکرمت عالما؟ هذا لی عمل خالص.
خطاب شد: ستمدیدهاى را یارى کردهاى؟ برهنهاى را پوشاندهاى؟ تشنهاى را سیراب نمودهاى؟ به عالمى احترام کردهاى؟ اینها اعمال خالص است.
و قال جلّ و علا: ثلاثة أنا خصمهم یوم القیامة: رجل أعطى لی ثمّ غدر «2»، و رجل باع حرّا فأکل ثمنه، و رجل استأجر أجیرا فاستوفى منه و لم یعطه أجره.
من در قیامت با سه کس خصومت (و دشمنى) کنم: آن که با من پیمانى بندد و بشکند، کسى که شخص آزادى را بفروشد و پولش را بخورد، و کسى که مزدورى را به کار گیرد و مزدش ندهد.
و أوحى اللّه تبارک و تعالى إلى عٌزیر النبیّ علیه السّلام: إذا أذنبت ذنبا صغیرا فلا تنظر إلى صغره، و انظر من الّذی أذنبت له، و إذا أصابک خیر صغیر فلا تنظر إلى صغره و انظر من الّذی رزقک، و إذا أصابک بلیّة فلا تشکو إلى خلقی کما لا أشکو إلی ملائکتی إذا صعدت إلیّ مساویک.
خداى تعالى به عٌزیر پیغمبر وحى کرد: چون گناه کوچکى کنى، گناه را نبین، بزرگى خدایى را ببین که فرمانش را زیر پا نهادهاى؛ چون خیرى اندک به تو رسد، کمى خیر را منگر، عظمت رازقى را ببین که این نعمت عطا کرده؛ چون به بلایى دچار شوى، شکایت مرا به مردم نکن، چنان که من شکایت گناهان ترا به ملائکه نمىکنم (و اسرار ترا در نظر آنان فاش نمىکنم).
و أوحى اللّه عزّوجلّ إلى بعض الأنبیاء: من لقینی و هو یحبّنی أدخلته جنّتی، و من لقینی و هو یخافنی أنجیته من ناری، و من لقینی و هو یستحیی منّی أنسیت الحفظة ذنوبه.
خدا به پیغمبر دیگرى وحى فرمود: هر که با عشق و محبت به ملاقات من آید وارد بهشتش کنم، هر که با دلى ترسان مرا ملاقات کند از عذاب نجاتش دهم، هر که خجالتزده و شرمنده بدیدار من آید گناهانش را از خاطر نویسندگان اعمال محو کنم.
2765- قوله تعالى: فَلا وَ رَبِّکَ لا یُؤْمِنُونَ حَتَّى یُحَکِّمُوکَ فِیما شَجَرَ «3» بَیْنَهُمْ . ثُمَّ لا یَجِدُوا فِی أَنْفُسهمْ حَرَجاً مِمَّا قَضَیْتَ وَ یُسَلِّمُوا تَسْلِیماً.( سورة النساء: الآیة 65). أشار سبحانه فی هذه الآیة الکریمة إلى المقامات الثلاثه: أوّلها التوکّل، و ثانیها الرضى، و ثالثها: التسلیم. ( 3). شجر بینهم الأمر: تنازعوا فیه( لسان العرب: 4/ 396). ( 4).. تحریر المواعظ العددیة، ص: 229
درقرآن کریم (نساء:65): خداوند باری تعالی به پیامبر اکرم ص می فرماید: نه چنین است به پروردگارت سوگند که مردم ابمان واقعی نمی آورند مگردر زمانی که در مشاجرات ونزاع های خود تورا داور قرار دهند . ودر دل خود هیچ گونه احساس ناراحتی از قضاوت تو نداشته باشند (ودر برابر داوری تو) کاملا تسلیم باشند. این آیه کریمه به سه مقصد اشاره دارد. که اول آن توکل به خداوند باربی تعالی ودوم آن راضی به رضای پروردگار. وسوم تسلیم امر خداند متعال بودن است. اللهم صل علی محمد وآل محمد وعجل فرجهم
- ۰۰/۱۰/۱۷