پردازش اربعین حسینی

حسینُ منی و انا من حسینی

پردازش اربعین حسینی

حسینُ منی و انا من حسینی

پردازش اربعین حسینی

در این صفحه مطالب گردآوری شده توسط حسین صفرزاده به اشتراک گذاشته می شود

آخرین مطالب
پربیننده ترین مطالب
نویسندگان

              بسم الله الرحمن الرحیم

              اللهم صل علی محمد وآل محمد وعجل فرجهم

               کتاب یک. دو. سه . 5

  1. سه قسم ذکر داریم : لسانی . قلبی . جوارحی:
  2. هشت  ذکر لسانی : 1- نماز 2- قران 3- موعظه 4- گفتن تحلیل 5- گغتن تسبیح 6- گفتن استغفار 7- گفتن بسم الله 8-  ذکر صوات برمحمد وآل محمد اللهم صل علی محمد وآل محمد وعجل فرجهم  
  3. هشت ذکر قلبی: 1-هنگام معصیت 2- هنگام اطاعت 3- هنگام رفاء 4- هنگام محنت 5- هنگام مصیبت 6- هنگام فجایع 7- وقت استرس 8- بیاد مرگ بودن..
  4. هشت ذکرجوارحی 1-عمل به وظیفه  «قَوِّ عَلَى خِدْمَتِکَ جَوارِحِى‏» (مصباح‏المتهجد/ ص 849) خدایا قدرتى به من بده که بتوانم به وظیفه‏ام عمل کنم.2- دعا ی سلامتی برای عبادت 3- امر به معروف و نهى از منکر4- یعنی خدایا اعضای بدن مرا در راه خدمت به خودت نیروبخش.5- هدف کسب وتحصیل قدرت 6- حکومت ونظارت الهی بر نفس‏ 7- یادآوری به نعمت های جوارحی‏أَلَمْ نَجْعَلْ لَهُ عَیْنَیْنِ وَ لِساناً وَ شَفَتَیْنِ‏ بلد/ 9- 8... 8- هدف زندگی عبادت باشد . ‏
  5. سه پرچمدار در راه خدا دو دست خود را دادند: ما سه تا پرچمدار داشتیم که دو دست خود را در جبهه دادند. 1- جعفر طیار؛ جعفر برادر حضرت على است. حضرت على برادرى به نام جعفر داشت که دوازده سال هجرت کرد و به حبشه رفت. بنیانگذار اسلام در آفریقا جعفر است. در جنگ موته پرچمدار بود. دستش قطع شد. پرچم را با آن دستش گرفت. آن دستش هم قطع شد.
  6. 2- مصعب؛ مصعب یک جوانى بود که پدرش خیلى پول داشت و بچه تاجر بود و خیلى هم خوشگل بود. وقتى پیغمبر به پیغمبرى مبعوث شد در مکه هنوز مسلمان‏ها چهل نفر نشده بودند که این بچه تاجر از پدر و مادر کافرش جدا شد و آمد مسلمان شد. پدرش او را از خانه بیرون کرد. لباس هایش را هم گرفت. یک پلاس به خودش پیچید و نزد پیغمبر آمد و گفت: السلام علیک یا رسول الله! پیغمبر منقلب شد. مصعب را هم پیغمبر تربیت کرد. پدر و مادرش یک وقت دیدند که سر نماز است. او را گرفتند و در خانه زندانى کردند. بعد پیغمبر (صل الله علیه وآله وسلم ) ایشان را به مدینه فرستاد. اول کسى که در مدینه نماز جماعت خواند مصعب بود. بنیانگذار اسلام در مدینه مصعب بود. بنیانگذار اسلام در آفریقا جعفر بود. مصعب هم در جنگ احد پرچمدار بود. شمشیر زدند و یک دستش قطع شد. پرچم را با آن دست گرفت. اینها پرچمدارانى بودند که دو دستشان قطع شد. جعفر طیار در جنگ موته و مصعب در جنگ احد هر دو دست خود را از دست دادند.
  7. 3- سومین نفر هم ابوالفضل (علیه السلام ) بود که در جنگ کربلا هر دو دست خود را از دستن داد.
  8. سه روز دوخبرنگار نمونه : امام حسین (علیه السلام ) با خبرنگاران و نوارها و ضبط صوت‏ها و مهر کوچکش را با خود برد تا همه بلادها را روشن کنند. تنها جاى تاریک از سرزمین‏هاى اسلامى که جو خفقان و مسمومى بر آن حاکم بود، شام بود. اسرا را به آنجا بردند و در کنار خرابه به آنها اجازه استراحت دادند تا مردم شام بترسند و علیه یزید کسى سخنى نگوید. اسرا در کنار خرابه سخنرانى کردند تا اینکه مردم کوچه و خیابان روشن شدند. ابتدا تصمیم گرفتند اسرا را زندانى کنند ولى ترسیدند که زندانبانان نیز روشن شوند و تنها جاى امن براى حکومتشان یعنى دربار یزید را براى جاى دادن اسرا در نظر گرفتند و آنها را وارد کاخ یزید کردند. امام زین العابدین (علیه السلام ) در مدت سه روز به پسر یزید مطالب را فرمود که او را منقلب کرد و مخالف پدرش شد. در قسمت زنان نیز زینب کبرى به سخنرانى پرداخت تا جایى که همسر یزید را بر علیه او شوراند و دربار به آشوب کشیده شد. براى دفع آشوب نماز جماعت بزرگى توسط یک آخوند دربارى براى حمایت از یزید به راه انداختند که با سخنرانى امام زین العابدین (علیه السلام ) آبروى یزید بیش از پیش ریخته شد و مردم مسجد هم روشن شدند. بدین ترتیب امام حسین (علیه السلام ) شیوه‏اى بکار برد که همه جا را روشن نمودند.
  9. قرآن، مردم را به سه‏ دسته تقسیم مى‏نماید: 1- کسانى که مورد نعمت هدایت قرار گرفته‏ «مَنْ یُطِعِ اللَّهَ وَ الرَّسُولَ فَأُولئِکَ مَعَ الَّذِینَ أَنْعَمَ اللَّهُ عَلَیْهِمْ مِنَ النَّبِیِّینَ وَ الصِّدِّیقِینَ وَ الشُّهَداءِ وَ الصَّالِحِینَ»، کسانى که خدا و رسول را پیروى کنند، آنان با کسانى هستند که خدا آنها را نعمت داده است، از پیامبران، راستگویان، شهدا و صالحان. نساء، 69 و آیه 59 سوره مریم. وثابت قدم ماندند، 2- غضب شدگان و3-  گمراهان. سوره الفاتحة، آیه 7صِراطَ الَّذِینَ أَنْعَمْتَ عَلَیْهِمْ غَیْرِ الْمَغْضُوبِ عَلَیْهِمْ وَ لَا الضَّالِّین‏
  10. مراد از قلب در قرآن، روح و مرکز ادراکات است. سه‏ نوع قلب را قرآن معرّفى مى‏کند: قلب سلیم، 2. قلب منیب، 3. قلب مریض.
  11. ویژگى‏هاى قلب سلیم‏
  12. الف: قلبى که جز خدا در آن نیست. «لیس فیه احد سواه»
  13. ب: قلبى که پیرو راهنماى حقّ، توبه کننده از گناه و تسلیم حقّ باشد.
  14. ج: قلبى که از حبّ دنیا، سالم باشد.
  15. د: قلبى که با یاد خدا، آرام گیرد.
  16. ه: قلبى که در برابر خداوند، خاشع است.
  17. البتّه قلب مؤمن، هم با یاد خداوند آرام مى‏گیرد و هم از قهر او مى‏ترسد. «إِذا ذُکِرَ اللَّهُ وَجِلَتْ قُلُوبُهُمْ»  همانند کودکى که هم به والدین آرام مى‏گیرد و هم از آنان حساب مى‏برد.
  18. ویژگى‏هاى قلب مریض‏
  19. الف: قلبى که از خدا غافل است ولایق رهبرى نیست. «لا تُطِعْ مَنْ أَغْفَلْنا قَلْبَهُ»
  20. ب: دلى که دنبال فتنه و دستاویز مى‏گردد. «فَأَمَّا الَّذِینَ فِی قُلُوبِهِمْ زَیْغٌ فَیَتَّبِعُونَ ما تَشابَهَ مِنْهُ ابْتِغاءَ الْفِتْنَةِ»
  21. ج: دلى که قساوت دارد. «جَعَلْنا قُلُوبَهُمْ قاسِیَةً»
  22. د: دلى که زنگار گرفته است. «بَلْ رانَ عَلى‏ قُلُوبِهِمْ ما کانُوا یَکْسِبُونَ»
  23. ه: دلى که مُهر خورده است. «طَبَعَ اللَّهُ عَلَیْها بِکُفْرِهِمْ»
  24. ویژگى قلب منیب : قلب منیب، آن است که بعد از توجّه به انحراف وخلاف، توبه وانابه کرده و به سوى خدا باز گردد. ویژگى بارز آن تغییر حالات در رفتار وگفتار انسان است.خداوند در آیات قرآنى، نه ویژگى براى قلب کفّار بیان کرده است:
  25. الف: انکار حقایق. «قُلُوبُهُمْ مُنْکِرَةٌ»
  26. ب: تعصّب. «فِی قُلُوبِهِمُ الْحَمِیَّةَ»
  27. ج: انحراف و گمراهى. «صَرَفَ اللَّهُ قُلُوبَهُمْ»
  28. د: قساوت و سنگدلى. «فَوَیْلٌ لِلْقاسِیَةِ قُلُوبُهُمْ»
  29. ه: موت. «لا تُسْمِعُ الْمَوْتى‏»  
  30. و: آلودگى و زنگار. «بَلْ رانَ عَلى‏ قُلُوبِهِمْ»
  31. ز: مرض. «فِی قُلُوبِهِمْ مَرَضٌ»
  32. ح: ضیق. «یَجْعَلْ صَدْرَهُ ضَیِّقاً»
  33. ط: طبع. «طَبَعَ اللَّهُ عَلَیْها بِکُفْرِهِم‏
  34. براى عبادت سه‏ نوع شرط است؛ الف: شرط صحّت، نظیر طهارت وقبله. ب: شرط قبولى، نظیر تقوا.
  35. ج: شرط کمال، نظیر این‏که عبادت باید آگاهانه، خاشعانه، مخفیانه وعاشقانه باشد که اینها همه شرط کمال است.
  36. در روایتى از پیامبر اسلام صلى الله علیه و آله نقل شده، که صبر بر سه‏ نوع است: 1. صبر در برابر مصیبت. 2. صبر در برابر معصیت. 3. صبر در برابر عبادت. (بحار، ج 71، ص 77.)
  37. اسباب بخشایش گناهان در دنیا سه‏ چیز است: 1- توبه. «إِلَّا الَّذِینَ تابُوا وَ أَصْلَحُوا وَ بَیَّنُوا فَأُولئِکَ أَتُوبُ عَلَیْهِمْ وَ أَنَا التَّوَّابُ الرَّحِیمُ» 2- ترک گناهان کبیره. «إِنْ تَجْتَنِبُوا کَبائِرَ ما تُنْهَوْنَ عَنْهُ نُکَفِّرْ عَنْکُمْ سَیِّئاتِکُمْ» 3- حسنات و کارهاى نیک. «إِنَّ الْحَسَناتِ یُذْهِبْنَ السَّیِّئاتِ» ولى در آخرت، راه بخشش فقط شفاعت و رحمت ویژه الهى است.
  38. در این آیه، سه‏ معجزه‏ى الهى در کنار هم مطرح شده است: الف: شکافتن دریا. ب: نجات بنى‏اسرائیل. ج: غرق فرعونیان. وَ إِذْ فَرَقْنا بِکُمُ الْبَحْرَ فَأَنْجَیْناکُمْ وَ أَغْرَقْنا آلَ فِرْعَوْنَ وَ أَنْتُمْ تَنْظُرُونَ « سوره البقرة، آیه 50 »‏
  39. از آیات قرآن استفاده مى‏شود در این واعَدْنا مُوسى ، سه‏ مسئله مورد نظر بوده است: گرفتن تورات، اثبات مقام خلافت براى هارون، آزمایش بنى‏اسرائیل. وَ إِذْ واعَدْنا مُوسى‏ أَرْبَعِینَ لَیْلَةً ثُمَّ اتَّخَذْتُمُ الْعِجْلَ مِنْ بَعْدِهِ وَ أَنْتُمْ ظالِمُونَ « سوره البقرة، آیه 51» ‏
  40. تنها آیه‏اى که در آن سه‏ بار کلمه «ویل» بکار رفته، و خطر علما و دانشمندان دنیاپرست را مطرح مى‏کند. فَوَیْلٌ لِلَّذِینَ یَکْتُبُونَ الْکِتابَ بِأَیْدِیهِمْ ثُمَّ یَقُولُونَ هذا مِنْ عِنْدِ اللَّهِ لِیَشْتَرُوا بِهِ ثَمَناً قَلِیلًا فَوَیْلٌ لَهُمْ مِمَّا کَتَبَتْ أَیْدِیهِمْ وَ وَیْلٌ لَهُمْ مِمَّا یَکْسِبُونَ «سوره البقرة، آیه 79» اللهم صل علی محمد وآل محمد وعجل فرجهم
  • حسین صفرزاده

نظرات  (۰)

هیچ نظری هنوز ثبت نشده است

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی