پردازش اربعین حسینی

حسینُ منی و انا من حسینی

پردازش اربعین حسینی

حسینُ منی و انا من حسینی

پردازش اربعین حسینی

در این صفحه مطالب گردآوری شده توسط حسین صفرزاده به اشتراک گذاشته می شود

آخرین مطالب
پربیننده ترین مطالب
نویسندگان
    1. بسم الله الرحمن ارحیم
    2. اللهم صل علی محمد وآل محمد وعجل فرجهم

کتاب چرا... أَ فَلا تَعْقِلُونَ نمیاندیشید !؟

  1. کتاب چرا...چهار أَ فَلا تَعْقِلُونَ نمیاندیشید !؟ پژوهش و اندیشه‏
  2. نشانه‏هاى خداوند را بر اساس آیه 3 و4 سوره رعد تبیین نمایید.
  3. وَ هُوَ الَّذی مَدَّ الْأَرْضَ وَ جَعَلَ فیها رَواسِیَ وَ أَنْهاراً وَ مِنْ کُلِّ الثَّمَراتِ جَعَلَ فیها زَوْجَیْنِ اثْنَیْنِ یُغْشِی اللَّیْلَ النَّهارَ إِنَّ فی‏ ذلِکَ لَآیاتٍ لِقَوْمٍ یَتَفَکَّرُونَ (رعد/3)
  4. «رَواسِیَ‏» جمع «راسیه» به معناى ثبوت است و از اینرو به کوه‏هاى ثابت و استوار رواسى مى‏گویند. «زوج» و «زَوْجانِ» هر دو به معناى نر و ماده است.
  5. جمله «مَدَّ الْأَرْضَ‏» شاید به بیرون کشیده شدن زمین از زیر آب اشاره دارد که در روایات به نام «دَحْو الارض» آمده است. این احتمال با نظریه زمین‏شناسان امروزى که مى‏گویند:
  6. 1- گستردگى زمین، حکیمانه و با تدبیر انجام گرفته است. «مَدَّ الْأَرْضَ‏»
  7. 2- کوهها، منبع ذخیره آب و نهرها وسیله‏ى توزیع آب و هر دو زمینه‏ساز زندگى انسان‏ها هستند. «رَواسِیَ‏ وَ أَنْهاراً»
  8. 3- توالى و تبادل شب و روز، عامل زندگى است. «یُغْشِی‏ اللَّیْلَ‏ النَّهارَ» (وگرنه یا همه چیز در اثر حرارت مى‏سوخت و یا بواسطه‏ى عدم نور و حرارت پژمرده مى‏شد و یخ مى‏زد.)
  9. و او کسى است که زمین را گسترد؛ و در آن کوه‏ها و نهرهایى قرار داد؛ و در آن از تمام میوه‏ها دو جفت آفرید؛ (پرده سیاه) شب را بر روز مى‏پوشاند؛ در اینها آیاتى است براى گروهى که تفکر مى‏کنند! (3)
  10.  فرمود: ﴿و هو الذی مد الارض و جعل فیها رواسی و أنهاراً و من کل الثمرات جعل فیها زوجین اثنین یغشی اللّیل النهار ان فی ذلک لآیات لقومٍ یتفکرون﴾,
  11. در آیهٴ بعد هم فرمود: ﴿و فی الارض قطع متجاورات و جنات من اعناب و زرع و نخیل صنوان و غیر صنوان یسقی بماء واحد﴾،
  12. بر خلاف ظاهرش که قالب تثنیه دارد، جمع «صنو» به معناى شاخه‏اى است که از اصل درخت خارج مى‏شود و در اینجا به معناى مشابه و مانند است.
  13. 1- زمین، قطعاتى مجاور یکدیگر است که هر قطعه‏اى استعداد خاص خود را داراست. «قِطَعٌ‏ مُتَجاوِراتٌ‏»
  14. 2- تنوّع میوه‏ها با رنگ، مزه، بو و شکل‏هاى مختلف، همه از نشانه‏هاى قدرت الهى است. «لَآیاتٍ‏»
  15. 3- تنوع میوه ها با اراده و خواست خداوند است، و گرنه یک آب، یک نوع مزه‏ بیشتر ندارد. «یُسْقى‏ بِماءٍ واحِدٍ» «مُتَجاوِراتٌ‏-
  16. 4- تنوع دراندازه و قباره ، نتوع در رنگ وشکل ، تنوع در قوت و خاصیت ، تنوع در ذخیم ونرم ولظافت تنوع در عطر و بو و طعم درخوردن  تنُفَضِّلُ‏ .... فِی‏ الْأُکُلِ‏»
  17. 5- اندیشمندان از خوردنى‏ها، روح ایمان خود را نیز تقویت و اشباع مى‏کنند، در حالى که دیگران، تنها به پرکردن شکم خود اکتفا مى‏نمایند. «لَآیاتٍ‏ لِقَوْمٍ‏ یَعْقِلُونَ‏»
  18. ضمیر مفرد: هو الذی) ( جنود ربک الا هو) (و لله جنود) ﴿فاخلع نعلیک انک بالواد المقدس طوی﴾
  19. فعلها ی مفرد ضمیر مفرد : ﴿مد الارض و جعل فیها رواسی﴾ ﴿و من کل الثمرات جعل فیها زوجین اثنین﴾ (أن الله یزجی سحاباً ثم یؤلف بینه)(الم تر أن الله یزجی سحابا) (ثم یجعله رکاماً) ﴿یغشی اللیل النهار﴾ (الم تر أن الله یزجی سحابا)
  20. متکلم مع‌الغیر: یفصل. یفصلان .یفصلون .تفصل .تفصلان .یفصلن . تفصل . تفصلان تفصلون تفصل .تفصلان .تفصلین .افصل . نفضل ازفعل مضارع..   
  21. فعل ماصی : مدد .مددا. مدوا.مددت .مددتما . مددتم . مددتِ. مددتما. مددتن .مددتُ . مددنا
  22. .ضمیر متکلم مع‌الغیر متصل : هـو ، هما ، هم ، هی ، هما ، هنّ ، أنتَ ،‌ انتما ، انتم ، أنتِ ،‌ انتما ، انتنَّ ، أنـأ ، نحنُ.
  23. صیغهٴ متکلم مع‌الغیر: نفضل.. ﴿والارض مددناها﴾ ﴿و الارض مددناها والقینا فیها رواسی﴾ ﴿و أنبتنا فیها من کل شیء موزون﴾ ( و جعلنا لکم فیها معایش و من لستم برازقین) ﴿و أرسلنا الریاح لواقح فانزلنا من السماء ماء فاسقیناکموه و ما انتم له بخازنین) (و ارسلنا الریاح لواقح) (ارسلنا الریاح لواقح) ﴿و ارسلنا الرایح لواقح﴾
  24. گدیده  تفسیرحضرت آیت الله جوادی آملی : ساقی کیست؟ روشن نیست ولی در ذیل به عنوان
  25. متکلم مع‌الغیر فرمود: ﴿و نفضل بعضها علی بعض فی الاکل ان فی ذلک لآیات لقوم یعقلون﴾,
  26. در این آیاتی که مستقیماً این تدبیر را به خدا نسبت می‌دهد نمی‌خواهد نظام علّی و معلولی را انکار کند و وسایط را القاء کند و بگوید احدی در این کار نقشی ندارد. ﴿و هو الذی مد الارض﴾
  27. در آیات توحید آنجا که صحبت از الوهیت حق است که شایستهٴ تعظیم و تکریم است هیچ جا متکلم مع‌الغیر گفته نشده ﴿لا اله الا انا﴾ ﴿فاخلع نعلیک انک بالواد المقدس طوی﴾ ,
  28. آنجا که فرمان است و صحبت از الوهیت است و صحبت از ربوبیت است که عظیم‌ترین مقام تدبیر است آنجا را با ضمیر مفرد و متکلم وحده و امثال ذلک ذکر می‌کند
  29. هیچ گاه لا اله الا نحن نیامده ﴿لا اله الا انا﴾, بنابراین آنجا که متکلم مع‌الغیر مطرح است برای اِشعار به این مطلب است که مأموران الهی باذن الله دخالتی دارند
  30. چیزی در عالم نیست که مأمور الهی نباشد ﴿وَ للّه جنود السماوات والارض﴾ ﴿و ما یعلم جنود ربک الا هو﴾ هم ﴿ولله جنود السموات والارض﴾,
  31. بنابراین نظام نظام علّی و معلولی است اگر این کارها را در جای دیگر
  32. گاهی مستقیماً به غیر نسبت می‌دهد
  33. گاهی به جمع نسبت می‌دهد
  34. گاهی به شخص خود نسبت می‌دهد که سه لسان است یعنی
  35. گاهی می‌فرماید ابر است که رسالت دارد, ابر است که این کارها را می‌کند, باران است که این کارها را می‌کند مدبرات امرند که این کارها را می‌کند,
  36. گاهی می‌فرماید که ماییم که این کارها را می‌کنیم,
  37. گاهی می‌فرماید منم که این کارها را می‌کنم, نشان می‌دهد که این نظام, نظام علّی ومعلولی است دیگران اگر می‌کنند به عنوان جند الهی‌اند و مدبرات امرند باذنه و او که مسبب اسباب است.
  38. اللهم صل علی محمد وآل محمد وعجل فرجهم
  • حسین صفرزاده

نظرات  (۰)

هیچ نظری هنوز ثبت نشده است

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی