کتاب چرا...هفدهم . أَ فَلا تَعْقِلُونَ..چرا نمیاندیشید !؟ بر اساس قرآن ، چه کسانى براى خداوند فرزند قائل شدهاند؟ اگر تولّد بدون پدر، دلیل خدا یا فرزند خدا بودن است، خلقت حضرت آدم که مهمتر است،
شنبه, ۲۸ خرداد ۱۴۰۱، ۰۵:۰۷ ب.ظ
بسم الله الرحمن ارحیم
اللهم صل علی محمد وآل محمد وعجل فرجهم
- کتاب چرا...هفدهم . أَ فَلا تَعْقِلُونَ..چرا نمیاندیشید !؟
پژوهش و اندیشه
- بر اساس قرآن ، چه کسانى براى خداوند فرزند قائل شدهاند؟
- مىگفت: عُزَیر فرزند خداست. «وَ قالَتِ الْیَهُودُ عُزَیْرٌ ابْنُ اللَّهِ» «1» مسیحیان نیز حضرت عیسى را فرزند خدا معرّفى مىکردند، «وَ قالَتِ النَّصارى الْمَسِیحُ ابْنُ اللَّهِ» «2» و مشرکان، فرشتگان را فرزندان خدا مىدانستند. «یَجْعَلُونَ لِلَّهِ الْبَناتِ» «3» این آیه ردّى است بر این توهّم غلط ونابجا، وذات خداوند را از چنین نسبتىهایى منزّه مىداند.
- خدا را با خود مقایسه نکنیم. اگر انسان نیاز به فرزند دارد بخاطر موارد ذیل است:
- 1. عمرش محدود است و میل به بقاى خویش و نسل خویش دارد.
- 2. قدرتش محدود است و به معاون و کمک کننده نیاز دارد.
- 3. نیازمند محبّت و عاطفه است و لازم است مونسى داشته باشد.
- ولى خداوند از همهى این کمبودها و نیازها منزّه است، بلکه هرچه در آسمانها و زمین است، همه در برابر او متواضعند.
- تهدید و هشدارهاى قرآن نسبت به پیامبر، به منظور جلوگیرى از بروز و رشد غلّوگرایى و نسبت نارواى خدایى به اولیاست. آنگونه که در ادیان دیگر، مردم به غلّو، عیسى علیه السلام را فرزند خدا و فرشتگان را دختران خدا مىدانستند.
- 8- حضرت عیسى نشانهاى از قدرت خداست، نه فرزند خدا. «بِکَلِمَةٍ مِنَ اللَّهِ»
- عیسى فرزند خدا نیست، مخلوق خداست، ولى مخلوقى بس بزرگ و ناشناخته. «بِکَلِمَةٍ مِنْهُ» ( «کلمة» به صورت نکره آمده که رمز عظمت و ناشناختگى است.)
- کسى که از انسان متولّد و دوران جنینى را طى کرده است، چگونه مىتواند فرزند خدا باشد؟ «عِیسَى ابْنُ مَرْیَمَ»
- این آیه نازل شد وجواب آنان را چنین بیان نمود: اگر تولّد بدون پدر، دلیل خدا یا فرزند خدا بودن است، خلقت حضرت آدم که مهمتر است، چون نه پدر داشت و نه مادر. پس چرا شما حضرت آدم را خدا یا فرزند خدا نمىدانید؟!
- با آنکه شما زندگى طبیعى حضرت عیسى ونیاز او به غذا ومسکن ولباس را دیدهاید، ولى باز هم در مورد او به گفتگو نشستهاید. گروهى او را دروغگو وگروهى فرزند خدا مىپندارید. و یا در شناخت محمّد صلى الله علیه و آله که نشانههایش در تورات وانجیل آمده وبراى شما شناخته شده است، به بحث وگفتگو مىپردازید. شما که درباره معلومات، اهل جدال و بحث هستید و به نقطهى توافقى نمىرسید، دیگر چه کار به مسألهاى دارید که در مورد آن هیچ علمى ندارید؟ مثل اینکه مذهب حضرت ابراهیم چه بوده است؟
- در قرآن 17 بار، عیسى به مریم نسبت داده شده تا فرزند خدا بودن را نفى کند. در اناجیل هم از او به عنوان فرستاده خدا یاد شده، نه خدا. در اناجیل، حضرت عیسى علیه السلام 80 بار خود را بنده و رسول خدا معرّفى کرده است.
- 1- غلوّ نشانهى تعصّب نابجا است و در همهى ادیان ممنوع مىباشد. یهود، «عُزیر» را فرزند خدا مىدانستند و مسیحیان «عیسى» را. «لا تَغْلُوا فِی دِینِکُمْ»
- 5- در قرآن و انجیل واقعى، حضرت عیسى پیامبر خدا معرفى شده است، نه خدا یا فرزند خدا. «عِیسَى ابْنُ مَرْیَمَ رَسُولُ اللَّهِ»
- 1- در امور دینى، کاسهى داغتر از آش نباشید. عیسى خود را بندهى خدا مىداند، چرا شما او را فرزند خدا مىشناسید؟! «لَنْ یَسْتَنْکِفَ الْمَسِیحُ أَنْ یَکُونَ عَبْداً لِلَّهِ»
- ادّعاى فرزند خدا و دوست خدا بودن، در انجیل یوحنّا، باب 8، جمله 41 نیز آمده است. تفسیر نمونه.
- البتّه یهودیان امروز، عُزیر را فرزند خدا نمىدانند، ولى در زمان پیامبر اسلام صلى الله علیه و آله، چنین عقیدهاى داشته و در مقابل سؤال پیامبر که «با اینکه مقام موسى بالاتر است، چرا او را فرزند خدا نمىدانید؟» جوابى نداشتند.
- با آنکه فقط گروهى از یهود، عُزیر را فرزند خدا مىدانستند، ولى چون دیگران نیز سکوت کردند، نسبتِ انحراف به همه داده است. «قالَتِ الْیَهُودُ»
- غلوّ و زیادهروى دربارهى انبیا، پرستش انبیا و یا آنان را فرزند خدا دانستن، شرک است. «سُبْحانَهُ عَمَّا یُشْرِکُونَ»
- آنان که افرادى را به امید شفاعت، فرزند خدا مىدانند، به هدفشان نمىرسند.
- با توجّه به آیات دیگر قرآن، اتّهام فرزند داشتن خدا، تهمتى بزرگ و شایع میان مشرکان بوده است. مسیحیان هم «أب، ابن و روح القدس» مىگفتند. یهودیان نیز «عُزَیْرٌ» را فرزند خدا مىدانستند و مشرکان، فرشتگان را دختران خدا مىپنداشتند. در حالى که این عقیده نه موافق با واقعیّت است و نه منطبق با عقل.
- با اینکه اوّلین سخن عیسى علیه السلام دربارهى بندگى خدا بود، ولى پیروان او غلوّ کرده، او را خدا و فرزند خدا دانستهاند!
- عیسى را فرزند خدا دانستن، تحریف در دین و مایهى کفر است. «اللَّهَ رَبِّی وَ رَبُّکُمْ فَاعْبُدُوهُ»
- ب: یهود، که عُزیر را فرزند خدا مىپنداشتند. «وَ قالَتِ الْیَهُودُ عُزَیْرٌ ابْنُ اللَّهِ»
- ج: نصارى، که مسیح را فرزند خدا مىشمردند. «قالَتِ النَّصارى الْمَسِیحُ ابْنُ اللَّهِ»
- 7- آنان که مسیح را فرزند خدا مىدانند، همانند مشرکانى هستند که فرشتگان را فرزند خدا مىپنداشتند. «لَیَقُولُونَ وَلَدَ اللَّهُ»
- ج) فرشتگان را فرزند خدا دانستن.
- اصرار قرآن بر اینکه حضرت عیسى را فرزند مریم معرّفى کند، براى جلوگیرى از غلّو و فرزند خدا دانستن اوست.
- این آیه، هم عقیده مسیحیّت که عیسى را فرزند خدا مىدانند و هم عقیده یهود که عُزیر را فرزند خدا مىدانستند و هم عقیده مشرکان جاهلى که فرشتگان را دختران خدا مىپنداشتند، رد مىکند.
- این جمله، نفى عقاید کسانى مثل مسیحیان و یهودیان است که «عیسى» و «عُزیر» را فرزند خدا مىدانستند، یا مشرکین، که فرشتگان را دختران خدا مىپنداشتند.
- یکى رهبران آسمانى را همچون مردم عادى مىداند و دیگرى آنها را در حدّ خدایى بالا مىبرد و مسیح را فرزند خدا و بلکه خود خدا مىشمرد!
- این جمله در مقابل عقیده مسیحیان است که عیسى را فرزند خدا مىپندارند و براى او همانند خداوند، خدائى قائلند. همچنین این آیه اعتقاد مشرکان، که فرشتگان را دختران خدا مىپنداشتند نفى مىکند و مىگوید: او فرزندى نزائیده است چه پسر و چه دختر! از چیزى زاده نشده است تا زاینده مقدّم بر او و برتر از او باشد.
- برخلاف مسیحیان که «عیسى» را فرزند خدا مىپندارند و مشرکان که فرشتگان را دختران خدا مىشناسند، خداى متعال بى زاد و ولد است. نه فرزندى دارد، نه فرزند کسى است.
- بیش از صد مرتبه، قرآن از توجه به غیر خدا با بیان" دون اللّه، و دونه" انتقاد کرده است. در قرآن از منکرات عقیدتى نسبت فرزند به خدا دادن، بعضى از پیامبران را فرزند خدا دانستن، فرشتگان را دختران خدا پنداشتن، خدا را فقیر و یا دست خدا را بسته دانستن، بشدت انتقاد شده است. در میان واژههاى تکبیر و تهلیل و تحمید و تسبیح بیش از هر چیز به کلمه مبارکه «سبحان اللّه» تکیه شده است؛" سُبْحانَ اللَّهِ عَمَّا یَصِفُونَ"؛ منزه است خداوند از تعبیرات و عقاید ناروایى که منحرفان دارند.
- مثال: خود را فرزند خدا دانستن؛ کتمان حقایق کردن (با اینکه از بشارتهاى کتب پیشین نام و نشان پیامبر اسلام را چنان فهمیده بودند که حضرت را مثل فرزندشان مىشناختند، ولى همین که رسول خدا آمد منکر او شدند)؛ افترا بستن بر خدا؛ تحریف کردن کتب آسمانى؛ نوشتههاى خود را به خدا نسبت دادن؛ تقلید کردن از نیاکان؛ سوء استفاده بعضى علماى دین از دین؛ تحریف و تبدیل قانون خدا و غلو کردن درباره بندگان خدا.
- امام رضا علیه السلام فرمود: پس اگر عبادت مىکرد بنده خدا بود نه فرزند خدا زیرا عبادت یعنى بندگى.
- 3. از آنجا که گاهى طرفداران انبیا، آنان را فرزند خدا و یا در ردیف او مىدانند، این توبیخ و تهدیدها مانع غلوّ طرفداران افراطى مىشود تا آنان دربارهى پیامبر مبالغه نکنند و بدانند که او نیز مورد عتاب و توبیخ است.
- پاسخ: گروهى از انصار وارد مدینه شدند و به پیامبر اسلام گفتند: تولد حضرت عیسى بدون پدر نشانهى خدایى و الوهیت اوست! آیه نازل شد، اگر تولد بدون پدر دلیل خدا یا فرزند خدا بودن است، خلقت حضرت آدم مهمتر است؛ چون او نه پدر داشت و نه مادر؛ پس چرا آدم را خدا یا فرزند خدا نمىدانید؟ «انّ مثل عیسى عند اللّه کمثل آدم خلقه من تراب ثم قال له کن فیکون»
- «لَمْ یَلِدْ وَ لَمْ یُولَدْ» چرا «لَمْ یَلِدْ» جلو افتاده؟ چون آنچه بیشتر مىگفتند، مىگفتند فرزند خدا. «لَمْ یَلِدْ» زاد و ولدى ندارد. خداوند فرزندى ندارد اگر مولودى هست آنکه والده اوست باید مقدم بر او باشد. او از چیزى زائیده نشده که زاینده مقدم بر او باشد. وجود او وجود استثنایى است. «لَیْسَ کَمِثْلِهِ شَىْءٌ» (شورى/ 11) ..اللهم صل علی محمد وآل محمد وعجل فرجهم
- ۰۱/۰۳/۲۸