کتاب چرا...بیست وپنجم . أَ فَلا تَعقِلُونَ..چرا نمیاندیشید !؟در گروه بندگان خاص من وارد شو. حال، حسین مىخواهد به گروه کدام بندگان وارد شود؟ معلوم است، در گروه افراد مثل پیامبر و على و فاطمه؛
دوشنبه, ۳ مرداد ۱۴۰۱، ۱۰:۰۷ ب.ظ
بسم الله الرحمن ارحیم
اللهم صل علی محمد وآل محمد وعجل فرجهم
کتاب چرا...بیست وپنجم . أَ فَلا تَعقِلُونَ..چرا نمیاندیشید !؟
- پژوهش و اندیشه
- . ویژگىهاى بندگان خاص خدا بر اساس آیات 68- 63 سوره فرقان کدام است؟
- امام صادق فرمود: سوره و الفجر را بخوانید که سوره جد ما حسین بن على است. گفتند: آقا به چه مناسبت؟ فرمود: آیات آخر سوره و الفجر: یا ایَّتُهَا النَّفْسُ الْمُطْمَئِنَّةُ. ارْجِعى الى رَبِّکِ راضِیَةً مَرْضِیَّةً. فَادْخُلى فى عبادى. وَ ادْخُلى جَنَّتى. اى صاحب نفس آرام! به سوى پروردگارت باز گرد، تو از پروردگارت خشنودى، عقدهاى در روح تو وجود ندارد.
- تو آگاهانه کار خودت را انجام دادى، از کار خودت هم خوشحالى. خدا از تو راضى است. حالا برو در زمره بندگان خاص من، در زمره بندگان ما باش. حسین رفت نزد پدر و برادر و مادر و جد بزرگوارش، آنها در یک سعادتى هستند که براى ما قابل تصور نیست. عقدهاى ندارند که ما بخواهیم براى تشفّى عقده آنها کارى کرده باشیم.
- تو اکنون در گروه بندگان خاص من وارد شو. حال، حسین مىخواهد به گروه کدام بندگان وارد شود؟ معلوم است، در گروه افراد مثل پیامبر و على و فاطمه؛ والّا در گروه بندگان بود و با یک گروه از بندگان در حال جنگ بود. اما بندگان من، آنهایى که دیگر بنده هیچ چیزى نیستند. وَ ادْخُلِی جَنَّتِی. در این آیه مىفرماید: راضِیَةً مَرْضِیَّةً.
- بندگان خاص خدا : با اینکه از مرکب به روى زمین مىافتد این آهنگ از زبان مبارکش شنیده مىشود که فرمود: رِضىً بِقَضائِکَ وَ تَسْلیماً لِامْرِکَ لامَعبودَ سِواکَ یا غِیاثَ الْمُسْتَغیثینَ.
- ارْجِعی إِلى رَبِّکِ باز گرد به سوى پروردگارت. اصلا محشور شدن، بازگشت به سوى خداست. راضِیَةً مَرْضِیَّةً تو که مطمئنى و طمأنینه و آرامش دارى قهرا راضى و خرسند از پروردگارت هستى و
- تو که از خدا راضى هستى خدا هم از تو راضى است. راضى بودن خدا از انسان لازمه راضى بودن انسان از خداست، چون انسان آنوقت از خدا راضى است که به معناى واقعى کلمه عبد باشد و وقتى انسان به معنى واقعى کلمه عبد خدا بود خدا هم از او راضى است.
- دلیل بر این که این «راضیةً» از عبودیت است آیه بعدى است: فَادْخُلِی فِی عبادِی پس داخل شو در زمره عباد و بندگان من. تو مانند یک بنده زندگى کردى، تو یک بنده حق پرست بودى و غیر حق را نپرستیدى، پس داخل شو در زمره کسانى که آنها هم مانند تو همه بندگان مناند.
- وَ ادْخُلِی جَنَّتِی و در بهشت من وارد شو. گفتهاند این «بهشت من» بهشت خاصى است که متعلق به بندگان خاص است که براى ما غیر قابل تصور است و نعمتهاى مادى نمىتواند آن را توضیح دهد و توجیه کند
- 2- مقام نبوّت، یک رحمت ویژهى الهى بر بندگان خاص است. «وَ آتانِی مِنْهُ رَحْمَةً»
- 3- نظام طبیعى، نظام سبب و مسبّب است و هر چیزى سببى دارد که باید آن را شناخت ودر پى آن رفت. «مِنْ کُلِّ شَیْءٍ سَبَباً فَأَتْبَع سَبَباً» بندگان خاص خدا نیز باید به وسیلهى اسباب و امکانات طبیعى، اهداف حقّ را دنبال کنند.
- 2- رفتار هر کس، نشان دهندهى شخصیّت اوست. عبادُ الرَّحْمنِ ... یَمْشُونَ علَى الْأَرْضِ هَوْناً (بندگان خاص خداوند، مظهر تواضع هستند.)
- شب زنده دارى و استمرار و تداوم عبادت، نشانهى بندگان خاصّ خداوند است. (فعل مضارع «یَبِیتُونَ» نشانهى استمرار است)
- 2- یاد معاد از ویژگىهاى بندگان خاصّ خداست. (ربّنا اصرف عنا عذاب جهنّم)
- 3- بندگان خاصّ خداوند، بیش از آنکه طمع بهشت داشته باشند، از آتش دوزخ خوف دارند. یَبِیتُونَ ... یَقُولُونَ رَبَّنَا اصْرِفْ عنَّا عذابَ جَهَنَّمَ
- 5- بندگان خاصّ خداوند، از بخل بدورند. «لَمْ یَقْتُرُوا»
- و (بندگان خاص خدا) کسانى هستند که با خداوند، خداى دیگرى را نمىخوانند و انسانى که خداوند (خونش را) حرام کرده است، جز به حقّ نمىکشند، و زنانمىکنند، و هر کس چنین کند عقوبت گناهش را خواهد دید.
- 2- خداوند کارهایى را به دست اولیاى خود انجام مىدهد تا مردم به آنان توجّه کنند و از آنان اطاعت نمایند. «فَأَوْحَیْنا إِلى مُوسى أَنِ اضْرِبْ» (آرى، طبیعت و مظاهر آن، با ارادهى خداوند در اختیار بندگان خاصّ ومقهور آنان است.)
- «هر گروهى داراى یک نوع توبه هستند .... توبه بندگان خاص و ممتاز، توبه کردن از لحظات غفلت از خدا و متوجه شدن به غیر خداست و توبه تودهى مردم، توبه از گناهان است.»
- 14- شب زنده دارى و استمرار و تداوم عبادت، نشانهى بندگان خاصّ خداوند است. (فعل مضارع «یَبیتُون» نشانهى استمرار است)
- 3- بندگان خاصّ خداوند، بیش از آنکه طمع بهشت داشته باشند، از آتش دوزخ خوف دارند. یبیّتون ... یقولون ربّنا اصرف عنا عذاب جهنّم
- 5- بندگان خاصّ خداوند، از بخل بدورند. لم یقتروا
- و (بندگان خاص خدا) کسانى هستند که با خداوند، خداى دیگرى را نمىخوانند و انسانى که خداوند (خونش را) حرام کرده است، جز به حقّ نمىکشند، و زنا نمىکنند، و هر کس چنین کند عقوبت گناهش را خواهد دید.
- 3- نظام طبیعى، نظام سبب و مسبّب است و هر چیزى سببى دارد که باید آن را شناخت ودر پى آن رفت. «من کلّ شىءٍ سبباً فاتْبع سببا» بندگان خاص خدا نیز باید به وسیلهى اسباب و امکانات طبیعى، اهداف حقّ را دنبال کنند.
- سیماى بندگان خاصّ خدا
- 10. شب زندهدارى و استمرار و تداوم عبادت، نشانه بندگان خاصّ خداوند است: «یبیتون» (فعل مضارع، نشانه استمرار است)؛
- 2. بندگان خاصّ خداوند، بیش از آنکه طمع بهشت داشته باشند، از آتش دوزخ خوف دارند.
- 3. یاد معاد از ویژگىهاى بندگان خاصّ خداست: « ربّنا اصرف عنا عذاب جهنّم »؛
- این آیه یکى از ویژگىهاى بندگان خاصّ خداوند را میانهروى در انفاق مىشمرد.
- 5. بندگان خاصّ خداوند، از بخل به دورند: «لم یقتروا»؛
- در کنار کارهاى مثبتِ بندگان خاصّ خدا، که در آیات پیشین بیان شد، در این آیات، کارهاى بدى که از آن دورى مىکنند، ذکر شده است.
- 2. ویژگىهاى بندگان خاص خدا بر اساس آیات 68- 63 سوره فرقان کدام است؟
- عنایات ویژه الهى به بندگان خاص: . برای بندگان خاص
- بندگان خاص خدا مظهر تواضع هستند هر چى هم بالاتر مىشوند تواضعشان بیشتر مىشود آمپول زن است مىگوید سلام، دکتر که شد نمىگوید سلام مىگوید سلام علیکم، رئیس بهدارى که شد مىگوید سلام علیکم و رحمه الله، وزیر بهداشت که شد مىگوید: سلام علیکم و رحمه الله این نشانه این است که ...
- امام سجاد (علیه السلام ) مىفرماید جورى بکن که هر چى پُزم عالىتر است تواضعم بیشتر باشد
- مثل امام که وقتى مرجع شد گفت دست مراجع را مىبوسم مرجعیتاش بالاتر رفت گفت من دست بقالها را هم مىبوسم
- گفتند: روح منى خمینى بت شکنى خمینى فرمود: رهبر من همان پسر سیزده ساله است حسین فهمیده،
- گفتند: تا خون در رگ ماست خمینى رهبر ماست گفت به من رهبر نگویید رهبر من همان زنان خیابان چهارمردان هستند که اولین راهپیمایى را کردند
- گفتند: خدایا خدایا تا انقلاب مهدى خمینى را نگهدار فرمود کاش من یک پاسدار بودم یعنى هر چه عزت او را بیشتر مىکردند امام تواضعش را بیشتر مىکرد
- امام على از همه باعظمتتر بود بیش از همه پیشانىاش را به خاک مىمالید از همه قویتر بود از همه سجده اش بیشتر بود .بیست گفتار، مرتضى مطهرى، تهران، صدرا.اللهم صل علی محمد وآل محمد وعجل فرجهم
- ۰۱/۰۵/۰۳