پردازش اربعین حسینی

حسینُ منی و انا من حسینی

پردازش اربعین حسینی

حسینُ منی و انا من حسینی

پردازش اربعین حسینی

در این صفحه مطالب گردآوری شده توسط حسین صفرزاده به اشتراک گذاشته می شود

آخرین مطالب
پربیننده ترین مطالب
نویسندگان

بسم الله الرحمن ارحیم

اللهم صل علی محمد وآل محمد وعجل فرجهم

  1. کتاب چرا...بیست و هشتم   . أَ فَلا تَعقِلُونَ‏..چرا نمیاندیشید !؟ 

پژوهش و اندیشه

  1. 3. شرایط استجابت دعا چیست؟ خطبه همام‏ -3
  2. 1.تقوی‏..1. اهل فضائل: 1 قَالَ أَمِیرُ الْمُومِنِینَ (علیه السلام): فَالْمُتَّقُونَ فِیهَا هُمْ أَهْلُ الْفَضَائِلِ‏ نهج‏البلاغه، خطبه 193. فضائل، تنها بر اساس تقوا است، نه زبان و نژاد و مال و ...
  3. 2-گفتار صواب‏: 2 قَالَ أَمِیرُ الْمُومِنِینَ (علیه السلام): مَنْطِقُهُمُ الصَّوَابُ‏ نهج‏البلاغه، خطبه 193.
  4. قَالَ رَسُولُ اللَّهِ (صلی الله علیه وآله): لسانک سبع إن أطلقته أکلک‏  (زبان درّنده‏ایست که اگر رها کنى آنرا تو را خواهد خورد))شرح‏نهج‏البلاغه ابن‏ابی‏الحدید، ج 10، ص 137.
  5. قَالَ أَمِیرُ الْمُومِنِینَ (علیه السلام): مَا مِنْ شَیْ‏ءٍ أَحَقَّ بِطُولِ السِّجْنِ مِنَ اللِّسَانِ‏( هیچ چیزی بهتر از زندانی زبان نیست) خصال صدوق، ج 1، ص 14.
  6. قَالَ أَمِیرُ الْمُومِنِینَ (علیه السلام): مَنْ علِمَ أَنَّ کَلامَهُ مِنْ عمَلِهِ قَلَّ کَلامُهُ إِلا فِیمَا یَعنِیهِ‏ (فرمود: هر کس بداند سخنش از عملش به حساب مى‏آید جز در موارد لزوم سخن نخواهد گفت.) نهج‏البلاغه، حکمت 349.
  7. قَالَ أَمِیرُ الْمُومِنِینَ (علیه السلام): من کثر کلامه کثر سقطه‏ (هر کس که کلامش زیاد باشد لغزشش فراوانست‏) غررالحکم، ص 212.
  8. 3. پوشش اقتصاد3 قَالَ أَمِیرُ الْمُومِنِینَ (علیه السلام): وَ مَلْبَسُهُمُ الاقْتِصَادُ (پوشاکشان متوسط)نهج‏البلاغه، خطبه 193.
  9. کان رسول الله (صلی الله علیه وآله) یلبس اللین تارة و الخشن أخری.(جامه نرد برتن میکرد و روی آن جامه خشن زبر) شرح‏نهج‏البلاغه ابن‏ابی‏الحدید، ج 10، ص 141.
  10. قَالَ أَمِیرُ الْمُومِنِینَ (علیه السلام): البس ما لا تشتهر [تتشهر] به و لا یزری بک‏ (بپوش جامه که مشهور نشوى بآن و عیبناک نگرداند ترا،)غررالحکم، ص 435.
  11. 4. تواضع‏..4 قَالَ أَمِیرُ الْمُومِنِینَ (علیه السلام): وَ مَشْیُهُمُ التَّوَاضُع (رفتارشان تواضع است‏)نهج‏البلاغه، خطبه 193.
  12. وَ اقْصِدْ فِی مَشْیِکَ‏ (نه فقط در راه رفتن، بلکه در همه‏ى کارها میانه روى را مراعات کنیم. «) لقمان/ 19.
  13. وَ لا تَمْشِ فِی الارْضِ مَرَحاً اسراء/ 37.( پس براى چه تکبّر مى‏کند؟! قرآن مى‏فرماید: متکبّرانه راه نروید که زمین سوارخ نمى‏شود، گردن‏کشى نکنید که از کوه‏ها بلندتر نمى‏شوید.)
  14. الَّذِینَ یَمْشُونَ علَی الارْضِ هَوْناً فرقان/ 63. براى خداى عز و جل بفرمانبرى خشوع کردند و آماده شدند دیده، و گوش بدانش دادند، در حال‏گرفتارى چون حال آسایش خود دارى کردند براى رضا بقضاى خدا
  15. 5. حیاء: 5 قَالَ أَمِیرُ الْمُومِنِینَ (علیه السلام): غَضُّوا أَبْصَارَهُمْ عمَّا حَرَّمَ اللَّهُ علَیْهِمْ‏ (از آنچه خدا حرام کرده چشم پوشیدن وطمع  برداشتن)نهج‏البلاغه، خطبه 193.
  16. قَالَ الصَّادِقُ (علیه السلام): کُلُّ عیْنٍ بَاکِیَةٌ یَوْمَ الْقِیَامَةِ إِلا ثَلاثَةً عیْنٌ غُضَّتْ عنْ مَحَارِمِ اللَّهِ وَ عیْنٌ سَهِرَتْ فِی طَاعةِ اللَّهِ وَ عیْنٌ بَکَتْ فِی جَوْفِ اللَّیْلِ مِنْ خَشْیَةِ اللَّهِ‏ (تمام چشم‏ها در قیامت گریان است، مگر سه چشم: چشمى که هنگام دیدن حرام فرو افتد و چشمى که در اطاعت خدا بیدارى کشد و چشمى که در دل شب از خوف خدا اشکى بریزد.) کافی، ج 2، ص 482.
  17. قُلْ لِلْمُومِنِینَ یَغُضُّوا مِنْ أَبْصارِهِمْ‏ نور/ 30. کلمه «یَغُضُّوا» از ریشه «غض» به معناى کاستن و پایین آوردن است. چنانکه لقمان به فرزندش مى‏فرماید: «وَ اغْضُضْ مِنْ صَوْتِکَ» یعنى صدایت را پایین بیاور و با صداى بلند صحبت نکن.
  18. 1- لازمه‏ى ایمان، حفظ نگاه از حرام است. قُلْ‏ لِلْمُؤْمِنِینَ‏ یَغُضُّوا ...
  19. 2- جاذبه‏هاى غریزى را باید کنترل کرد. «یَغُضُّوا مِنْ‏ أَبْصارِهِمْ‏»
  20. 3- گناه را از سرچشمه جلوگیرى کنیم وتقوا را از چشم شروع کنیم. «مِنْ‏ أَبْصارِهِمْ‏»
  21. 4- چشم پاک، مقدّمه‏ى پاکدامنى است. «یَغُضُّوا مِنْ‏ أَبْصارِهِمْ‏ وَ یَحْفَظُوا فُرُوجَهُمْ‏»
  22. 5- پاکدامنى، براى مردان نیز لازم است. «یَحْفَظُوا فُرُوجَهُمْ‏»
  23. 6- چشمچرانى و بى‏عفّتى، مانع رشد معنوى انسان است. «یَغُضُّوا- یَحْفَظُوا- أَزْکى‏»
  24. 7- همواره در محضر خدا هستیم. در محضر خدا معصیت نکنیم. یَغُضُّوا ... إِنَ‏ اللَّهَ‏ خَبِیرٌ بِما یَصْنَعونَ‏
  25. 4- تنها سفارش به ترک نگاه حرام، کافى نیست، براى ازدواج جوانان باید اقدام کرد. «یَغُضُّوا، یَغْضُضْنَ، أَنْکِحُوا»
  26. «غض» به معناى پایین آوردن و کوتاه کردن است. این واژه در قرآن، هم در مورد کوتاه کردن صدا به کار رفته و هم در مورد کوتاه کردن نگاه؛ چنانکه در مورد نگاه به نامحرمان، قرآن مى‏فرماید «قُلْ‏ لِلْمُؤْمِنِینَ‏ یَغُضُّوا مِنْ‏ أَبْصارِهِمْ‏»
  27. اسلام از اول زمینه گناه را منع می‏کند، شراب را حرام، بدمستی را بد، فحشا و زنا را بد می‏داند.
  28. 2. علم‏ ..1علم نافع1 قَالَ أَمِیرُ الْمُومِنِینَ (علیه السلام): وَ وَقَفُوا أَسْمَاعهُمْ علَی الْعلْمِ النَّافِع لَهُمْ‏ (تنها گوش دادن بدانش سودمند که عدالت در نیروى شنوائى است، و دانشهاى سودمند آنچه نیروى اندیشه را بکمال رساند از علم الهیات و هر چه با آن مناسب است و آنچه نیروى قوه عملیه را بکمال رساند که حکمت عملیه باشد. )نهج‏البلاغه، خطبه 193.
  29. قَالَ أَمِیرُ الْمُومِنِینَ (علیه السلام): الفکر فی غیر الحکمة هوس‏( اندیشیدن جز در باره حکمت (داناییها و دانشهاى استوار و سودمند) هوس است.) غررالحکم، ص 58.
  30. قَالَ الْکَاظِمُ (علیه السلام): اللَّهُمَّ إِنِّی أَعوذُ بِکَ مِنْ علْمٍ لا یَنْفَع‏ (پناه میبرم به خدا ازعلمی که منفعت وبهره ندارد) مصباح‏المتهجد، ص 75.
  31. وَ یَتَعلَّمُونَ ما یَضُرُّهُمْ وَ لا یَنْفَعهُمْ‏ (آنها شیاطین قسمتهایى از علم را فرا مى‏گرفتند که به آنان زیان مى‏رسانید و نفعى نمى‏داد.)بقره/ 102.
  32. قَالَ الصَّادِقُ (علیه السلام): وجدت علم الناس فی أربع أحدها أن تعرف ربک و الثانی أن تعرف ما أراد منک و الثالث أن تعرف ما صنع بک و الرابع أنتعرف ما یخرجک من دینک‏ (یافتم دانش همه مردم را در چهار چیز: اول اینکه: پروردگار خود را بشناسى، دوم اینکه آنچه در باره تو انجام داده بدانى. سوم اینکه آنچه از تو میخواهد بشناسى، چهارم اینکه آنچه تو را از دین بیرون برد بشناسى. و معارف واجبه از این چهار قسم بیرون نیست‏) أعلام‏الدین، ص 88.
  33. قَالَ الصَّادِقُ (علیه السلام): خَیْرَ الْعلْمِ مَا نَفَع (بهترین دانش آن است که ثمره مفید داشته باشد)من‏لایحضره‏الفقیه، ج 4، ص 402.
  34. 2. حال یکسان‏ :2 قَالَ أَمِیرُ الْمُومِنِینَ (علیه السلام): نُزِّلَتْ أَنْفُسُهُمْ مِنْهُمْ فِی الْبَلاءِ کَالَّتِی نُزِّلَتْ فِی الرَّخَاءِ(تجارتى سود بخش است که خداوند کریم برایشان پیش آورده دنیا بسویشان مى‏آید و آنها بدان توجه نمى‏کنند،) نهج‏البلاغه، خطبه 193.
  35. اذا کانوا فی رخاء کانهم فی بلاء و اذا کانوا فی بلاء کانهّم کانوا فی رخاء (به خاطر سعه صدر و دریا شدنش، سختی و شادی برای او فرقی ندارد.)
  36. قَالَ أَمِیرُ الْمُومِنِینَ (علیه السلام): لا یکمل إیمان المؤمن حتی یعد الرخاء فتنة و البلاء نعمة  (کامل نمى‏شود ایمان مؤمن تا این که وسعت فتنه را عیش خود ، و بلا را نعمتى از برای خود بداند، مراد اینست که بر حذر باشد از آن که مبادا آن فتنه باشد از براى او باین که سبب تکبّر و سربلندى او گردد، یا این که شکر آن چنانکه باید بجا نیاورد.)غررالحکم، ص 88.
  37. قَالَ أَمِیرُ الْمُومِنِینَ (علیه السلام): إِنَّ الْبَلاءَ لِلظَّالِمِ أَدَبٌ وَ لِلْمُومِنِ امْتِحَانٌ وَ لِلانْبِیَاءِ دَرَجَةٌ وَ لِلاوْلِیَاءِ کَرَامَةٌ ( بلا وسختی از برای ظالم ادب است از برای مومن و امتحان است برای انبیاء و کرامت است از برای اولیاء خدا )بحارالانوار، ج 78، ص 198.
  38. 3. عظمت خدا..3 قَالَ أَمِیرُ الْمُومِنِینَ (علیه السلام): عظُمَ الْخَالِقُ فِی أَنْفُسِهِمْ فَصَغُرَ مَا دُونَهُ فِی أَعیُنِهِمْ‏ (آفریدگار در دلشان بزرگوار نمود و هر چه جز او در چشمشان خرد و بیمقدار آمد،) نهج‏البلاغه، خطبه 193.
  39. 4. درک آخرت‏:4 قَالَ أَمِیرُ الْمُومِنِینَ (علیه السلام): فَهُمْ وَ الْجَنَّةُ کَمَنْ قَدْ رَآهَا فَهُمْ فِیهَا مُنَعمُونَ وَ هُمْ وَ النَّارُ کَمَنْ قَدْ رَآهَا فَهُمْ فِیهَا مُعذَّبُونَ‏ (آنان با بهشت چنانند که گویا آن را دیده و در آن نعمت چشیده و آنان با دوزخ چون کسى باشد که آن را بچشم دیده و در آن در شکنجه است‏)نهج‏البلاغه، خطبه 193.
  40. 3. بلند نظری‏ 1. قلب محزون‏ :قَالَ أَمِیرُ الْمُومِنِینَ (علیه السلام): قُلُوبُهُمْ مَحْزُونَةٌ (دلهاشان اندوهبار)نهج‏البلاغه، خطبه 193.
  41. قَالَ أَمِیرُ الْمُومِنِینَ (علیه السلام): من طال حزنه علی نفسه فی الدنیا أقر الله عینه یوم القیامة و أحله دار المقامة  (به دراز کشد اندوه او را بر نفس خود در دنیا، سرد گرداند خدا چشم او را روز قیامت، و فرود آورد او را در سراى اقامت، مراد به «اندوه بر نفس خود» اندوهیست که از براى آخرت خود باشد و از خوف از آن و «سرد گردانیدن چشم»کنایه از شادیست باعتبار این که در شادى اشک سردى آید چنانکه قبل از این مذکور شد و مراد «بسراى اقامت» بهشت است که محلّ قرار و استقرارست.)غررالحکم، ص 147.

اللهم صل علی محمد وآل محمد وعجل فرجهم

 

  • حسین صفرزاده

نظرات  (۰)

هیچ نظری هنوز ثبت نشده است

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی