کتاب چرا...چهار أَ فَلا تَعْقِلُونَ نمیاندیشید !؟ پژوهش و اندیشه.. عبادت و توجّه به خدا و پرستش او، چون همراه با نادیده گرفتن هوسها و تمایلات، و تفاخر نداشتن نسبت به نژاد و لباس و زبان است
جمعه, ۲۰ خرداد ۱۴۰۱، ۰۸:۱۳ ق.ظ
- بسم الله الرحمن ارحیم
- اللهم صل علی محمد وآل محمد وعجل فرجهم
کتاب چرا...چهار أَ فَلا تَعْقِلُونَ نمیاندیشید !؟ پژوهش و اندیشه
- تفاوت زبانها و نژاد ها، چگونه به خداشناسى مىانجامد؟ خدا وتفاوت زبان ونژاد
- وَ لَوْ شاءَ اللَّهُ لَجَعَلَکُمْ أُمَّةً واحِدَةً وَ لکِنْ یُضِلُّ مَنْ یَشاءُ وَ یَهْدی مَنْ یَشاءُ وَ لَتُسْئَلُنَّ عَمَّا کُنْتُمْ تَعْمَلُونَ (نحل/93)
- و اگر خدا مىنواست (به مشیّت ازلى) همه بشر را یک امت قرار مىداد (و هیچ گونه اختلافات نژاد و زبان و ملیت در بشر نمىگذاشت) و لیکن (این اختلافات براى امتحان است و پس از امتحان) هر که را بخواهد به گمراهى وا مىگذارد و هر که را بخواهد هدایت مىکند، و البته آنچه مىکردهاید از همه سؤال خواهید شد. (نحل/93)
- عبادت و توجّه به خدا و پرستش او، چون همراه با نادیده گرفتن هوسها و تمایلات، و تفاخر نداشتن نسبت به نژاد و لباس و زبان و زمین و شهر است
- و انس گرفتن با خدا و دل بستن به بى نهایت قدرت و کمال و تشکر از صاحب نعمت است، این مسائل، در ساختن فکر و زندگى فردى و اجتماعى مردم نقش دارد.
- باید بدانیم که حکومت رسول خدا صلى الله علیه و آله ترکیبى بود از افراد مؤمن از هر نژاد و زبان و دور از هرگونه تجمّل و وابستگى، آیا حکومتهاى مسلمان نماى امروز از چنین ترکیب مقدّسى برخوردار هستند؟
- جمع شدن افراد توانمند از سراسر جهان در این منطقه باید اهداف سیاسى و اجتماعى مهم و درسهاى آموزنده اى داشته باشد.
- باید بدانیم، روزى که پیامبر اکرم (صلى اللَّه علیه و آله) و مسلمانان وارد مکّه شدند، بتها را شکستند، آیا ما که امروز وارد این مکان مقدس مى شویم بت ها را شکسته ایم و آیا در فکر شکستن طاغوتها هستیم؟
- باید بدانیم که حکومت رسول خدا (صلى اللَّه علیه و آله)، ترکیبى بود از افراد مومن، از هر نژاد و زبان و دور از هرگونه تجمل و وابستگى. آیا حکومتهاى مسلمان نماى امروزى، از چنین ترکیب مقدسى برخوردار هستند؟
- آرى؛ محور وحدت باید خدا باشد، نه نژاد و زبان و ملیت و ...،
- معیار عزل و نصب مسئله تقواست، در سوره حجرات مىخوانیم که چند چیز محو مىشود محو نژاد این محو مىشود که من چه نژاد ى هستم، محو زبان، عربم، عجمم، ترکم، منطقه جغرافى محو است، فامیل محو مىشود و چیزى که جاى اینها را مىگیرد «إِنَّ أَکْرَمَکُمْ عِنْدَ اللَّهِ أَتْقَاکُمْ» (حجرات/ 13)
- مىگوید عند الله باشد مىگوید گرامیترین شما نزد خدا کسى است که با تقوا باشد ولى با تقوا باشد دلیل بر این نمىشود که پول بیشترى به جیب بزند حالا که تقوا داشته باشد ماشین و خانه داشته باشد افراد با تقوا نزد خدا آبروى شایستهاى دارند اما از نظر زندگى نه،
- مسئله امتیاز زندگى در این آیه مطرح نیست. «إِنَّ أَکْرَمَکُمْ عِنْدَ اللَّهِ أَتْقَاکُمْ» (حجرات/ 13)
- یک مثال : وقتى بچه ها با بچههاى همسایه در کوچه دعوا مىکنند، فورى خانم چادر را سر کرده و مىرود سرآن پسرى که با بچهاش دعوا کرده داد مىزند. خواهر! چرا این گونه حرف مىزنى؟ این تعصب جاهلى است. «حَمِیَّهَ الْجاهِلِیَّهِ» نباید تعصب داشت.
- باید ببینیم تقصیر کیست؟ شاید پسر شما تقصیر داشته باشد. همین که پسر من با کس دیگر دعوا کرد، قبل از این که ببینم حق با کیست، مىروم و طرفدارى پسر خودم را مىکنم. این تعصب فامیلى و نژاد ى است. ابلیس را تعصب نژاد ى ابلیس کرد.
- وقتى خدا به ابلیس مىگوید: «به آدم سجده کن» (نژاد پرستى او گل مىکند) و مىگوید: «خَلَقْتَنى مِنْ نارٍ وَ خَلَقْتَهُ مِنْ طینٍ» (اعراف/ 12) نژاد من از آتش است و نژاد آدم از خاک است.
- تعصب نژاد ى ابلیس را ابلیس کرد. تعصب باعث شد که برادران یوسف، یوسف را به چاه انداختند. برادران یوسف گفتند: «إِذْ قالُوا لَیُوسُفُ وَ أَخُوه أَحَبُّ إِلى أَبینا مِنَّا وَ نَحْنُ عُصْبَهٌ» (یوسف/ 8) برادران یوسف تعصبشان گل کرد، گفتند یوسف و برادرش نزد پدر موقعیتش بیش از ماست، در حالى که ما قلدر هستیم، ما قدرت داریم و گروهى هستیم، و این تعصب باعث انحرافشان شد.
- تعصب روى جمعیت، روى خاک، روى نژاد ، روى زبان و هر چه باشد، از مدار توحید بیرون مىرویم. آدم موحد و مخلص نباید این مسئل را مطرح کند.
- اینها نمونه چیزهایى است که حق تولید مىکنند.( شاید حق پدر و مادر و حق خدا از این جهت باشد.) اما در مقابل نژاد حق ایجاد نمىکند که مثلا سفید پوست به سیاه پوست کمک نکند.
- ازچیزهایی که حق ایجاد می کند علم است امیرالمومنین (علیه السلام) مىفرماید: «من علمنى حرفا فقد سیرنى عبدا» هر که چیزى یاد من دهد، مرا بنده خود کرده است،
- آنچه ما را در رسیدن به هدف کمک مىکند، به آن حق داریم «إِنَّ عَلَیْنا لَلْهُدى» (لیل/ 12) یعنى ما بر خود لازم دانستیم که مردم را هدایت کنیم.
- قبول امانت رکردى، به همان مقدار حق را تولید مىکند
- چهارم مسابقه است. مسابقه حق به وجود مىآورد. اگر کسى آمد و در مسجد، در صف اول نشست. همین که اینجا نشسته است، براى او حق به وجود آمده است.
- وعده دادن حق تولید می کند
- نیازهاى اولیه تولید حق مىکنند. مثل خوراک ، لباس، مسکن،
- خدمت به اشخاص تولید حق مىکند
- وابستگى و معاشرت است. همینکه من و شما مدتى کوتاه همسفر بودیم، بر هم حق همسفرى پیدا مىکنیم.
- مکتب هم حق ایجاد میکند. «حَقُّ الْمُؤْمِنِ عَلَى الْمُؤْمِن»
- در مقابل نژاد حق ایجاد نمىکند که مثلا سفیدپوست به سیاه پوست کمک نکند. زبان ایجاد حق نمىکند.
- زبان ایجاد حق نمىکند. اگر صدام حسین هزاران استمداد از کشورهاى عربى طلب کرد، حق ایجاد نشد.
- معمولا بعضى از قصهها و ضرب المثلها منطقهاى است. بسیارى از کتابها را وقتى مىخواهند ترجمه کنند به زبان دیگر، مىبینند این به درد اینجا مىخورد، اما قابل ترجمه نیست. مثل لنگ است. لنگ لباس خوبى است اما توى حمام، توى خیابان کسى لنگ بپوشد، مىگیرندش. یعنى بعضى از حرفها منطقهاى و محلى است.
- ولى قصههاى قرآن اینطور نیست.قصههاى قرآن مطلق است، مربوط به نژاد خاصى، زبان خاصى نیست.
- یکى از پروازهاى معنوى نماز است. اتفاقاً نماز با پرواز یک شباهتهایى هم دارد. یکى اینکه وقتى خلبان در هواپیما نشست اگر خواسته باشد با هرجا تماس بگیرد باید انگلیسى باشد. یعنى زبان بین المللى پرواز انگلیسى است.
- زبان بین المللى نماز عربی است شما برای نماز تا گفتى: الله اکبر! باید عربى حرف بزنى. زبان بین المللى رابطه با خدا هم عربى است.
- هر نژاد و هر اقلیمى هستى نماز یک زبان خاص دارد. گاهى مىگویند: چرا زبان عربى بخوانیم؟ مىگوییم: چرا خلبان ها انگلیسى حرف مىزنند؟ یک زبان استاندارد بین المللى است.
- پرواز اگر مسافربرى باشد باید مراعات حال مسافرین را کرد. اما اگر مسافر برى نباشد، خلبان مىتواند در هوا شیرجه هم برود. اما با مسافر ها نمىشود شیرجه رفت.
- در نماز پیشنماز اگر مردم باشند باید آرام نماز بخواند. نماز در حداقل باشد. اما اگر تنهایى خواستى نماز شب بخوانى به جاى قل هو الله سورهى بقره را بخوان. هرچه مىخواهى شیرجه برو. وقتى در مسجد مسافر کشى مىکنى، درست نیست که طولانى باشد. باید مراعات ضعیف ترین افراد را بکنى.
- چون خلق مختار هستید خدا شما را آزمایش مىکند، «إِنَّما یَبْلُوکُمُ اللَّهُ» در قیامت شما را بازخواست خواهد کرد، «لَتُسْئَلُنَ» پیمانشکنى استوارى شما را محو مىکند، «فَتَزِلَّ قَدَمٌ» در این آیه نیز مىفرماید: بخاطر بهاى کم، قومیت یا زبان پیمان الهى را نشکنید.
- همهى اعمال مورد محاسبه واقع مىشود. «لَتُسْئَلُنَ عَمَّا کُنْتُمْ تَعْمَلُونَ»
- عمل انسان، همان گونه که واقع شده ثبت مىشود، نه بر اساس قرائن و شواهد و آثار. «عَمَّا کُنْتُمْ تَعْمَلُونَ»
- امت واحدة" از نظر ایمان و قبول حق، سنت خدا این است که همگان را آزاد بگذارد، تا با اختیار خود، راه حق را بپویند.
- آزادى به آن معنى نیست که از ناحیه خدا، هیچگونه کمکى به پویندگان این راه نمىشود، بلکه آنها که قدم در راه حق مىگذارند و مجاهده مىکنند، توفیق خداوند شامل حالشان مىشود، و در پرتو هدایت او به سر منزل مقصود مىرسند، و آنها که در راه باطل گام مىگذارند از این موهبت ( توفیق هدایت خداوند ) محروم مىگردند و بر گمراهیشان افزوده مىشود.
- لذا بلافاصله مىگوید" لکن خدا هر کس را بخواهد گمراه مىکند و هر کس را بخواهد هدایت" (وَ لکِنْ یُضِلُّ مَنْ یَشاءُ وَ یَهْدِی مَنْ یَشاءُ).
- اما این هدایت و اضلال الهى هرگز سلب مسئولیت از شما نمىکند، زیرا گامهاى نخستین آن از خود شما است، به همین دلیل اضافه مىکند" شما بطور قطع در برابر اعمالى که انجام مىدادید مسئولید، و از شما بازپرسى مىشود" (وَ لَتُسْئَلُنَّ عَمَّا کُنْتُمْ تَعْمَلُونَ). اللهم صل علی محمد وآل محمد وعجل فرجهم
- ۰۱/۰۳/۲۰