نهج البلاغه : جلسه 43 بصیرت – عوامل رشد بصیرت – موانع رشد بصیرت – قوم یهود. را در قرآن ونهج البلاغه برسی می کنیم در قران سوره مبارکه البقرة : 96
- بسم الله الرحمن الرحیم
- اللهم صل علی محمد وآل محمد وعجل فرجهم
- جلسه 43 بصیرت – عوامل رشد بصیرت – موانع رشد بصیرت – قوم یهود. را در قرآن ونهج البلاغه برسی می کنیم
- در قران سوره مبارکه البقرة : 96 وَ لَتَجِدَنَّهُمْ أَحْرَصَ النَّاسِ عَلى حَیاةٍ وَ مِنَ الَّذینَ أَشْرَکُوا یَوَدُّ أَحَدُهُمْ لَوْ یُعَمَّرُ أَلْفَ سَنَةٍ وَ ما هُوَ بِمُزَحْزِحِهِ مِنَ الْعَذابِ أَنْ یُعَمَّرَ وَ اللَّهُ بَصیرٌ بِما یَعْمَلُون
- عمر طولانى مهم نیست، قرب به خداوند و برکت عمر ونجات از آتش، ارزش دارد. «لَوْ یُعَمَّرُ أَلْفَ سَنَةٍ وَ ما هُوَ بِمُزَحْزِحِهِ مِنَ الْعَذابِ»
- یهودیان، حریصترین و دنیاگراترین مردم هستند. «أَحْرَصَ النَّاسِ عَلى حَیاةٍ»
- یهودیان مىخواهند زنده بمانند گرچه به هر نحو زندگى پست باشد. «أَحْرَصَ النَّاسِ عَلى حَیاةٍ» (کلمه «حیاة» نکره و نشانهى هر نوع زندگى است.)
- دروغگو، کم حافظه است. یهودیان از یک سو بهشت را مخصوص خود مىدانند، «لَکُمُ الدَّارُ الْآخِرَةُ عِنْدَ اللَّهِ خالِصَةً» واز سوى دیگر مىخواهند همیشه در دنیا زنده بمانند. «یُعَمَّرُ أَلْفَ سَنَةٍ»
- گاهى مراد از عدد، کثرت است. نظیر آیهى: «لَوْ یُعَمَّرُ أَلْفَ سَنَةٍ» بعضى یهودیان علاقه دارند هزار سال عمر کنند که مراد از هزار، کثرت است.
- در آیاتى از قرآن آمده است که یهود، خود را برتر از دیگران و حتى خود را فرزندان خدا مىدانستند و شعار «نَحْنُ أَبْناءُ اللَّهِ» سر مىدادند، با این که مردمى ثروتاندوز و دنیادوست بودند، چنانکه قرآن مىفرماید: «أَحْرَصَ النَّاسِ عَلى حَیاةٍ» این آیه گویا با آنان مباهله مىکند که اگر راست مىگویید که از اولیاى خدا هستید، باید به استقبال مرگ بروید.
- قوم یهود گویند جهنم نرویم مگر- سوره مبارک البقرة : 80 وَ قالُوا لَنْ تَمَسَّنَا النَّارُ إِلاَّ أَیَّاماً مَعْدُودَةً قُلْ أَتَّخَذْتُمْ عِنْدَ اللَّهِ عَهْداً فَلَنْ یُخْلِفَ اللَّهُ عَهْدَهُ أَمْ تَقُولُونَ عَلَى اللَّهِ ما لا تَعْلَمُون
- امتیاز طلبی قوم یهود - امتیازطلبى، از جمله خصوصیّات یهود است. «وَ قالُوا لَنْ تَمَسَّنَا»
- قوم یهود و گفتارهاى ناروا - افکار و گفتارهاى ناروا را بىپاسخ نگذارید. «قالُوا ... قُلْ»
- قوم یهود و آرزوهای زیاد - برترىطلبى، نژادپرستى وآرزوى بدون عمل، ممنوع است. «قالُوا لَنْ تَمَسَّنَا النَّارُ ... أَمْ تَقُولُونَ»
- قوم یهود وعهد با خدا- همه در برابر قانون یکسان هستند، خداوند وعده و پیمانى براى نجات قومى خاص نداده است. «قُلْ أَتَّخَذْتُمْ عِنْدَ اللَّهِ عَهْداً»
- یهود وخرافات - نا آگاهى از معارف دین، سبب نسبت دادن خرافات به دین مىشود. «أَمْ تَقُولُونَ عَلَى اللَّهِ ما لا تَعْلَمُونَ»
-
یهود گویند درجهنم نمانیم - آتش دوزخ، جز چند روزى به ما اصابت نمىکند. «لَنْ تَمَسَّنَا النَّارُ إِلَّا أَیَّاماً مَعْدُودَةً»
- یهود حریص ترین آدمها حتی حریص تر مشرکین می باشند. ودنبال کسب اموال وزندگی طوالانی قرآن می قرماید آنها طلب هزارسال عمر را از خدوند دارند.
- غرور دینى یهود - وَ قالُوا لَنْ یَدْخُلَ الْجَنَّةَ إِلَّا مَنْ کانَ هُوداً أَوْ نَصارى تِلْکَ أَمانِیُّهُمْ قُلْ هاتُوا بُرْهانَکُمْ إِنْ کُنْتُمْ صادِقِینَ «111» غرور دینى، باعث شد تا یهودیان و مسیحیان خود را نژاد برتر و بهشت را در انحصار خود بدانند. «إِلَّا مَنْ کانَ هُوداً أَوْ نَصارى»
- امتیازطلبى وخودبرتربینى، آرزویى خام وخیالى واهى است. «تِلْکَ أَمانِیُّهُمْ»
- ادّعاى بدون دلیل محکوم است. هرگونه عقیدهاى باید بر اساس دلیل باشد. قرآن، مطالب خود را با دلیل بیان کرده است و از مخالفان نیز تقاضاى دلیل مىکند. «قالُوا ... قُلْ هاتُوا بُرْهانَکُمْ»
- اسلام دین انتخاب - اسلامى که به کفّار مىگوید: اگر در ادّعاى خود صادقید، برهان و دلیل ارائه کنید. چگونه ممکن است مردم را در پذیرش اسلام، اجبار نماید؟ «هاتُوا بُرْهانَکُمْ إِنْ کُنْتُمْ صادِقِینَ»
- از رقیب، دلیل بخواهد. «قُلْ هاتُوا بُرْهانَکُمْ»
- شما که مىگویید: تنها اهل بهشت ما هستیم، «لَنْ یَدْخُلَ الْجَنَّةَ إِلَّا مَنْ کانَ هُوداً أَوْ نَصارى»، پس چرا حاضر نیستید آرزوى مرگ کنید. «قُلْ إِنْ کانَتْ لَکُمُ الدَّارُ الْآخِرَةُ عِنْدَ اللَّهِ خالِصَةً مِنْ دُونِ النَّاسِ فَتَمَنَّوُا الْمَوْتَ إِنْ کُنْتُمْ صادِقِینَ»
- قوم 70 پیامبر را کشتند -- بنى اسرائیل یک پیغمبر و دو پیغمبر را (در روز) مىکشتند و گاهى چهار پیغمبر مىکشتند تا آنکه گاهى در یک روز هفتاد نفر پیغمبر را کشتند و هنوز بازار کشتار رواج داشت، (یا هنوز بازارشان باز بود، کنایه از اینکه این کشتار براى ایشان عادى شده بود و مانع از کسب و کار آنها نمىشد) ثمّ أرسل اللّه عزّ و جلّ الرّسل تَتْرا کُلَّ ما جاءَ أُمَّةً رَسُولُها کَذَّبُوهُ فَأَتْبَعْنا بَعْضَهُمْ بَعْضاً وَ جَعَلْناهُمْ أَحادِیثَ و کانت بنو إسرائیل یقتل نبیّا و إثنان قائما؛ و یقتلون إثنین و أربعة قیام، حتّى أنّه کان ربّما قتلوا فی الیوم الواحد سبعین نبیّا، فیقوم فی سوق قتلهم آخر النّهار، فلمّا نزلت التّوراة على موسى بن عمران بشّر بمحمّد صلّى اللّه علیه و آله، و کان بین یوسف و موسى علیه السّلام أنبیاء، و کان وصیّ موسى بن عمران یوشع بن نون و هو فتاه الّذی قال اللّه تبارک و تعالى فی کتابه.
- اهل کتاب، یا پیامبر خود را برتر مىدانستند و دربارهى او غلوّ مىکردند و یا خود را برتر مىدانستند و مىگفتند: «نَحْنُ أَبْناءُ اللَّهِ» و یا دیگران را تحقیر مىکردند. «قالَتِ الْیَهُودُ لَیْسَتِ النَّصارى عَلى شَیْءٍ ...» در حالى که در قیامت هیچکدام از اینها کارساز نیست و ایمان و عمل لازم است.
- خود را فرزندان خدا مىدانستند در آیاتى از قرآن آمده است که یهود، خود را برتر از دیگران و حتى خود را فرزندان خدا مىدانستند و شعار «نَحْنُ أَبْناءُ اللَّهِ» سر مىدادند، با این که مردمى ثروتاندوز و دنیا دوست بودند، چنانکه قرآن مىفرماید: «أَحْرَصَ النَّاسِ عَلى حَیاةٍ» این آیه گویا با آنان مباهله مىکند که اگر راست مىگویید که از اولیاى خدا هستید، باید به استقبال مرگ بروید. وَ قالَتِ الْیَهُودُ وَ النَّصارى نَحْنُ أَبْناءُ اللَّهِ وَ أَحِبَّاؤُهُ قُلْ فَلِمَ یُعَذِّبُکُمْ بِذُنُوبِکُمْ بَلْ أَنْتُمْ بَشَرٌ مِمَّنْ خَلَقَ یَغْفِرُ لِمَنْ یَشاءُ وَ یُعَذِّبُ مَنْ یَشاءُ وَ لِلَّهِ مُلْکُ السَّماواتِ وَ الْأَرْضِ وَ ما بَیْنَهُما وَ إِلَیْهِ الْمَصِیرُ «18»
- خلاصه عدم رشد بصیرت قوم یهود - در قرآن و ازکلام آقا جانمان درنهج البلاغه نکته ها دارد
- نکته 1-آرزوی دراز آنها باعث از حرکت باز ماندن دارد!
- نکته 2- آنها از مرگ می ترسند- آدم های که از مرگ می ترسند چند دسته اند !
- نکته 3- با تکبر از عذ ب الهی نمی توانند گریز داشته باشند.
- علایم هایی که اینها که دارند چند چیز است نمیتوانیم از اینها برداشت داشته باشیم.
- نکته 4- ازخود راضی هستند ! می گویند ما از یک نسل بر تر هستیم ! الان هم می گویند ما گل سرسبد موجودات عالم هستیم.
- نکته 5- گویند ما دوستان خواص خدا هستیم !اگر رویشان می شد می گفتند که ما خود خدا هستیم !
- نکته 6- با استناد به آیه 80 و111 سوره بقره که در بلا ی مطلب آمد.گویند اگر ما به آتش برویم یک مدت کوتا است .
- نکته 7- تکبر وخود پسندی وخود پرستی!
- نکته 8- دروغ پردازی از رویه آنهاست نمونه بمب اتمی هیر شیما! کما در جنگ غزه که گفتند بیمارستان را ما بمباران نمی کنیم مردم جهت پناهگاه رفتند ! فردایش نشده بود که بیمارستان که پر از مجروح وبیمار ومردم بودنند به بمب آنچنانی بست !
- نکته 9- خداوند متعال به آنها جواب دندان شکن می دهد که اگر رست می گویید که از اولیاى خدا هستید، باید به استقبال مرگ بروید. فَتَمَنَّوُا الْمَوْتَ إِنْ کُنْتُمْ صادِقِینَ»
- نکته 10- چون در دنبال تسلط جهان هستند نه الان در قدیم ایام چنین روش ونمش انها بوده وهست مردم جهان را جیوان تصور می کنند وخودشان را آدم می پندارند وزهی خیال باطل !
- نکته11- قرض حضرت ازیهودی روایت شده است که: على- علیه السّلام- از یک نفر یهودى مقدارى جو قرض کرد و در مقابل آن، ملافه حضرت فاطمه را که از پشم بود، گرو گذاشت. وفرمودند ولم یجمع بینه وبین الله ابدا
- ازآیات قرآن نتیجه بر همه ادیان پیروز می شود. نکته ها
1--نکته- طماع ترین آدمهای دنیا هستند – هرگز بی نیاز نمی شوند به همه چسز چشم دوخته آمد. مِنَ الَّذینَ أَشْرَکُوا یَوَدُّ أَحَدُهُم
2-حریص ترین آدمها در اندوختن مال دنیا
3- حریص ترین آدمها درقبضه دنیا در حکومت
4- حریص ترین آدمها درانحصار طلبی ؛ انحصار خاص –
5- حریص ترین آدمها هزار سال عمر کنند از از مرگ می ترسند –
6-از نژاد پرستی گل سر سبد حزب نازی – آنها خیلی آدم کشتند – در کوره زنده زنده در کوره ریختند زنده زنده آتش زدند ؛ به نتیجه رسیدند که در رده نژاد پرستی باشند. لعنت بر سهیونیست در جرایان غزه بچه های بی گناه را زنده زنده سر بریدند..
7- قرآن می فرماید امور نژاد پرستی شعبه ای از شرک است- اسلام شدیدن با این امور مبارزه کرده است.
8- تایید این مطلب علت تغییرقبله بود که مرتب به روخ مسلمانان می کشیدند.
- طمع آرزوها بصیرت آدمى را کور میکنند،-.با 5 – 6- سند معتبر –در حکمت 275 على علیه السّلام فرمودند: طمع آدمى را در ناراحتى فرو میبرد و چیزى از انسان دفع نمیکند، طمع ضامنى است که به ضمانت خود پاىبند نیست، چه بسا آدمى قبل از سیراب شدن آب در گلویش گیر کند و بمیرد هر اندازه که چیزى اهمیت پیدا کرد و مردم بخاطر رسیدن به آن با هم مسابقه نهادند، آنهائى که خود را به آن برسانند گرفتار مصیبت میگردند، آرزوها بصیرت آدمى را کور میکنند، بهره و نصیب نزد کسى میرود که آن را طلب نکرده است. وَ قَالَ علی علیه السلام إِنَ الطَّمَعَ مُورِدٌ غَیْرُ مُصْدِرٍ وَ ضَامِنٌ غَیْرُ وَفِیٍّ وَ رُبَّمَا شَرِقَ شَارِبُ الْمَاءِ قَبْلَ رَیِّهِ فَکُلَّمَا عَظُمَ قَدْرُ الشَّیْءِ الْمُتَنَافَسِ فِیهِ عَظُمَتِ الرَّزِیَّةُ لِفَقْدِهِ وَ الْأَمَانِیُّ تُعْمِی أَعْیُنَ الْبَصَائِرِ وَ الْحَظُّ یَأْتِی مَنْ لَا یَأْتِیه.
- در کلام حضرت 6 مطلب مستقل است که اگر دقیق بشویم یک ارتباط قوی بین جملات حضرت هست که شخص طماع وحریص سر شاخه های این 6 مطلب است.
1-طماع وحریص مثل آدم تشنه که به سراغ آب می رو می باشد ولی بخاطر این صفت زشت قبل از سیراب شدن آب در گلویش گیر می کند وبمیرد.
2-طماع وحریص ضمانت می دهد وبه ضمانت خود پای بند نیست. وعمل نمی کند می گوید بیمارستان را بمب نمی زنم وقتی مردم به بیمارستان پناه می برند ! بیمارستان مملع از مریض ومردم درپناهگاه بیمارستان را با بمب نا بود کننده می زند.
- برای رسیدن به مقصد خود را به آب وآتش می زند ولی قبل از رسیدن به مقصد هلاک می شود.
4-این گونه افراد حریض وطماع هر وقت ارزش چیزی زیاد شود به دنبال آن می افتد. تا به دست آورد چه بسا در همین ایام شیی قیمتی کشف شد وزد وخورد عجیبی کردند تا به دست آورند نتوانستن وبه زندان افتادند و دچار تحمل سختی ومصیبت ..
- آرزوهای دور ودراز چشم را گورمی کند وگوش را کر قدرت تشخیص آزمند ندارد. مانند عاشق وعلاقه شدید به آن موضوع به سر می برد. ولی به آن دسترسی پیدا نمی کند.
- نماد ومصداق این دنیا طلبی ها امروز همین 7000دستگاه تبلیغاتی سهیونیست برای نهاد سیترو ظلم وستیزدر راستای عدم رشد بصیرت جامعه های جهانی در راس انها قوم یهود سهیونیستی است.
- حظ وبهره برای کسی است که دنبال حرص وطمع نمیرود . چون حضرت امیر المومنین خطبه 7 نهج البلاغه می فرمایند:
اتَّخَذُوا الشَّیْطَانَ لِأَمْرِهِمْ مِلَاکاً وَ اتَّخَذَهُمْ لَهُ أَشْرَاکاً فَبَاضَ وَ فَرَّخَ فِی صُدُورِهِمْ وَ دَبَّ وَ دَرَجَ فِی حُجُورِهِمْ فَنَظَرَ بِأَعْیُنِهِمْ وَ نَطَقَ بِأَلْسِنَتِهِمْ فَرَکِبَ بِهِمُ الزَّلَلَ وَ زَیَّنَ لَهُمُ الْخَطَلَ فِعْلَ مَنْ قَدْ شَرِکَهُ الشَّیْطَانُ فِی سُلْطَانِهِ وَ نَطَقَ بِالْبَاطِلِ عَلَى لِسَانِه
شیطان را پشتوانه خود گرفتند، و او از آنان دامها بافت، در سینههاشان جاى گرفت و در کنارشان پرورش یافت. پس آنچه مىدیدند شیطان بدیشان مىنمود، و آنچه مىگفتند سخن او بود. به راه خطاشان برد و زشت را در دیده نان آراست. شریک او شدند، و کردند و گفتند: چنانکه او خواست. پس لباس تقوی را دعوت کنید ...خطبه متقین لباس تقوی. على علیه السّلام به یکى از یارانش نامهاى نوشتند و او را موعظه کردند و گفتند: تو را و خودم را به تقوى و پرهیزکارى دعوت مىکنم، از خداوند باید اطاعت کرد و نافرمانى انجام نداد و از وى باید امیدوار بود و غناء و مال در اختیار اوست. ُ أُوصِیکَ وَ نَفْسِی بِتَقْوَى اللَّهِ مَنْ لَا تَحِلُّ مَعْصِیَتُهُ وَ لَا یُرْجَى غَیْرُه ...
- جمع بندی کلام حرص وطمع ازصفات شیطان پرستی ومانع رشد بصیرت است که انسان را کور وکر می کند خداوند مال را ازاین صفات نا پسند در امان بدارد و انساهارا نجات دهد.
نتیجه این توهم خود بینی – پایه ریزی ظلم و ستم ؛ بنا نهادن جنگ وکشتار بر ملت های واشغال سر زمین فلسطینی ها ، ودر سر پروراندن تصرف نیل تا فراط
وابا نداشتن از کشتار مظلومان کما در یک روزاز صبح تا ظهر 70 پیامبر را کشتند وظهر رفتند سر سفره نهار نشتند! امروز نماد این مصداق همین 7000 دستگاه تبلیغات ..جمع بندی کلام حرص وطمع از صفات شیطان پرستی مانع رشد بصیرت است .انسان را کور وکر می کند ومانع رشد بصیرت است.خدا وند ما را شر طمع نجات دهد.در کلام امیر المومنین خارومیان را قسطنطنیه نام دارد. اللهم صل علی محمد وآل محمد وعجل فرجهم ..
- ۰۲/۰۸/۰۲