نهج البلاغه جلسه 38 ازموانع رشد بصیرت ترک عمل به علم – عالم بی عمل – عمل نکردن به علم –آیات قرآن.. قالُوا سُبْحانَکَ لا علم لَنا إِلاَّ ما علمتَنا إِنَّکَ أَنْتَ الْعَلیمُ الْحَکیمُ (بقره /32)
جمعه, ۳ شهریور ۱۴۰۲، ۰۲:۲۲ ب.ظ
بسم الله الرحمن الرحیم
اللهم صل علی محمد وآل محمد وعجل فرجهم
- شنبه 28 /5/ 1402 – 2صفر1445 - استاد سالک بصیرت وموانع رشد بصیرت از نگاه امیرالمومنین علی علیه السلام
- جلسه 38 ازموانع رشد بصیرت ترک عمل به علم – عالم بی عمل – عمل نکردن به علم –آیات قرآن.. قالُوا سُبْحانَکَ لا علم لَنا إِلاَّ ما علمتَنا إِنَّکَ أَنْتَ الْعَلیمُ الْحَکیمُ (بقره /32)
- برتر از آدم می دانستن- قابل توجه ابلیس وفرشته گان خودشان را برتر از آدم می دانستند ! ابلیس وابسطه به بحث خلقت گفت من از آتش وآدم از خاک واتش از خاک برتری دارد وفرشته گان براثر عبادت خودشان را برتر از آدم می دانسند واعلام می کنند !
- ابلیس ایستادگی کرد - نکته بعد ابلیس ایستادگی کرد و6 هزار سال عبادت خود را از بین برد ! وفرشته گان حقیقت مسأله را فهمیدند و عذر خواهی کردند وگفتند لا علم لَنا إِلاَّ ما علمتَنا
- بحث عبادت - (عبادت وبندگی – کسب مال حلال عبادت است – خدمت عالم ربانی عبادت است – انتخاب دوست مومن عبادت است – نگاه به اوعبادت است – یاد خدا به یقین عبادت است ) از این مقوله عبادت زیاد داریم ؛ بندگی خدا - اشهد ان لا اله الا الله واشهد ان محمد عبده ورسوله
- فرق بین عبد وعند - در اینجا دو مقوله مطرح می شود فرق بین عبد وعند را باید گفتگوکرد – تا بنده بنده نشود عند الله نمی شود حضرت حسن زاده عاملی در این جا بحث زیبای دارند که عند خیلی ارزش دارد مراجعه شود –
- فرق علم ذاتی وکسبی - نکته دیگر علم خداوند ذاتی است وعلم ما علم بنده کسبی وغیر ذاتی باید نزد استاد کنده زد تا کسب علم شود – بیان مطلب : عده ای در دنیا مدعی اند که خود را به جای خدا می دانند این نوع ادعا حجاب است ؛ غرروالحکم عمل نکرد به علم ؛ حجاب علمی است –
- عالم بی عمل - چندتا نتیجه : عالم بی عمل استادی شیطان را در اینجا نباز دارد؛
- نتیجه دوم عدم آگاهی وجل مانع رشد بصیرت است خیلی ها ادعای علمی می کنند ولیکن ای ادعا مانع رشد بصیرت است وجامانده هستند-
- عالم بدون عمل - بحث ما عالم بدون عمل است – عالم وعلم وایستادگی مساله مهمی به شمار میرود-
- علمی که به آن عمل نمی کند - نکته علمی که به علم عمل نمی کند مانع رشد بصیرت است – یک عده از نظر خودشان بر نمی گردند واستمرا در سماجت در نظر خود دارد ویک عده وقتی به اشتباه خودشان پی بردند متوجه شدند بر می گردند این افراد دسته دوم خیلی ارزشمندند –
- حدیث ارزش علم وعالم خاطبه 105 بند 11نهج البلاغه دشتی- فَبَادِرُوا الْعِلْمَ مِنْ قَبْلِ تَصْوِیحِ نَبْتِهِ وَ مِنْ قَبْلِ أَنْ تُشْغَلُوا بِأَنْفُسِکُمْ عَنْ مُسْتَثَارِ الْعِلْمِ مِنْ عِنْدِ أَهْلِهِ وَ انْهَوْا عَنِ الْمُنْکَرِ پس به سوى- کشتزار- دانش بشتابید، پیش از آنکه بوته، آن خشک شود، و پیش از آنکه به خود پردازید و فرصت گرفتن علم از منبع آن و اهل آن از دست رود، و از کار زشت باز ایستید و دیگران را از آن بازدارید، چه، به باز ایستادن پیش از بازداشتن مأمورید. بیش از اینکه ریشه در خت بخشک تلاش کند یا بگیرد
- قبل از آنکه گرفتار مادیت شوید - خود مشغول زندگی دنیا شوید گرفتارامور مادی نشوید - از معدن علمی علوم علی علیه السلام واهل بیت علوم را استخراج کند.ارزش علم وبصیرت بستگی به چند مطلب دارد – 1- کسب علم از معدن علم طهارت ارزش دارد- منشاء علوم اهل بیت وقرآن هستند -
- قبل از اینکه عمرت تمام شود - قبل از آنکه بنیه ات خشکیده شود! انفسکم قبل از انکه دوران جوانی را از دست برود – علمایی بودن که قبل از سن ده سال به مرحله اجتهاد رسیدند – وچه قدر هم زیاد بودند و هستند-
- درارزش علم وعالم - نکته بعد درارزش علم وعالم برای کسب علم وارد نجف شد ومشغول تحصیل علوم دینی هر چه که نامه برایش فرستادند توجه به کسب علم باهدف به حدی بود که چیز دیگر ذهنش را مشغول نکرد بعد رسیدن به مرحله اجتهاد بقچه نامه هایش را باز کرده یکی یکی خواند .. چون عاشق کسب علم با هدف بود – این گونه به مقام والا رسید این است ارزش علم واستادکی واستمرار رسیدن به هدف والا..
- در دعای کمیل - ارزش علم وعالم- در دعای کمیل حضرت آقا جانم علی علیه سلام می فر مایند : أَقُولُ النَّاسُ ثَلَاثَةٌ عَالِمٌ رَبَّانِیٌّ وَ مُتَعَلِّمٌ عَلَى سَبِیلِ نَجَاةٍ وَ هَمَجٌ رَعَاعٌ أَتْبَاعُ کُلِّ نَاعِقٍ یَمِیلُونَ مَعَ کُلِّ رِیحٍ لَمْ یَسْتَضِیئُوا بِنُورِ الْعِلْمِ وَ لَمْ یَلْجَئُوا إِلَى رُکْنٍ وَثِیقٍ یَا کُمَیْلُ الْعِلْمُ خَیْرٌ مِنَ الْمَالِ الْعِلْمُ یَحْرُسُکَ وَ أَنْتَ تَحْرُسُ الْمَالَ وَ الْمَالُ تَنْقُصُهُ النَّفَقَةُ وَ الْعِلْمُ یَزْکُو عَلَى الْإِنْفَاقِ یَا کُمَیْلُ صُحْبَةُ الْعَالِمِ دِینٌ یُدَانُ بِهِ وَ بِهِ تَکْمِلَةُ الطَّاعَةِ فِی حَیَاتِهِ وَ جَمِیلُ الْأُحْدُوثَةِ بَعْدَ مَوْتِهِ وَ الْعِلْمُ حَاکِمٌ وَ الْمَالُ مَحْکُومٌ عَلَیْهِ یَا کُمَیْلُ مَاتَ خُزَّانُ الْأَمْوَالِ وَ هُمْ أَحْیَاءٌ وَ الْعُلَمَاءُ بَاقُون
- اینک آنچه میگویم بخاطر سپار مردم بسه دستهاند عالم ربانى (که بدست پروردگار تربیت شده) و شاگردى که در صراط رهائى خود و دیگران درآمده و همج رعاع (مگسهاى خوردى که همراه گله گوسفندان از این طرف بآن طرف حرکت میکنند و بالاخره مردم نادان) که در پى هر آوازى مىافتند ور بادى که بوزد بدنبال آن میجهند از نور خورشید علم بهره نبرده و به پایه استوارى پناهنده نگردیدهاند.
- اى کمیل، دانش از مال بهتر است براى اینکه علم نگهدار تو و تو حافظ ثروتى، مالیه با بخشش بدیگران میکاهد و دانش از آموختن بدیگران رو بفزونى میگذارد. اى کمیل، محبت بعلم و دانش، دینى است که مردم باید متدین به آن شوند و تا وقتى که در حیاتند بدین وسیله طاعت آنها بحد کمال رسد و پس از درگذشتش بهترین آثار جاویدان او برقرار ماند دانش حاکم است و مال محکوم.
- مال داران در حقیت مرده اند - اى کمیل مالداران با آنکه زندهاند در حقیقت مردگانند لیکن دانشمندان تا روزگار باقى است پابرجایند کالبدشان مفقود است لیکن حقیقتشان در دلهاى دیگران موجود است بار دیگر آه دردناکى کشید و اشاره بسینه مملو از حکمت و معرفت خود نموده گفت اینجا مخزن علم و کمال و دریاى مالامال از معارف و حکم است اگر کسى را بیابم کلید این گنج گرانبها و پر ارزش را بدو میسپارم هیهات بچنین شخصى دست پیدا نمىنمایم. نمونه هایی در زندگی حضرت امام رحمت الله – هم چنین حضرت آیت الله ناصری که ارزش علم وعالم در بحث عبد الله وعند الله مفضل زمینه حدیث وبحث فراوان دارد .
- عالم بی عمل - در اینجا مورد بحث ما نکته عالم بی عمل است که باعث عدم رشد بصیرت می گردد – درعالم بی عمل 3 دسته اند عدم مقاومت در کسب علم – برای مطاع دنیا طلبی وبدست اوردن پول – برای پست وریاست ودنیا طلبی -این گونه علم ها برای دنیا بادی است بی بنیاد – دین نش را می فروشد برای دنیا ی دیگران –
- دراستدلال عقلی وعلمی حضرت درفرق علم ومال را بیان می فرمایند. مال را اگربخشی ارزش آن کم می شود ولی در بخشش علم بینش فزونی یابد-یا کمیل العلم خیرمن المال – حضرت ادادمه می دهند درفرق علم ومال ..بماند که هرچیز ذکات دارد وذکات علم نشرهه است.
- درهاى حکمت الهى نزد اهل بیت گشوده است، خطبه 120 نهج البلاغه در خصایص اهل البیت می فرماید: تَاللَّهِ لَقَدْ عُلِّمْتُ تَبْلِیغَ الرِّسَالاتِ وَ إِتْمَامَ الْعِدَاتِ وَ تَمَامَ الْکَلِمَاتِ وَ عِنْدَنَا أَهْلَ الْبَیْتِ أَبْوَابُ الْحُکْمِ وَ ضِیَاءُ الْأَمْرِ أَلَا وَ إِنَّ شَرَائِعَ الدِّینِ وَاحِدَةٌ وَ سُبُلَهُ قَاصِدَةٌ مَنْ أَخَذَ بِهَا لَحِقَ وَ غَنِمَ وَ مَنْ وَقَفَ عَنْهَا ضَلَّ وَ نَدِمَ اعْمَلُوا لِیَوْمٍ تُذْخَرُ لَهُ الذَّخَائِرُ وَ تُبْلَى فِیهِ السَّرَائِر به خدا که دانستم رساندن پیامها را، و انجام دادن وعدهها را، و بیان داشتن امر و نهىها را. درهاى حکمت الهى نزد ما اهل بیت گشوده است، و چراغ دین با راهنمایى ما افروخته است. بدانید که راههاى دین- که نزد ماست- یک راه است، و آن راست- و کوتاه است- کسى که آن راه را پیش گیرد، به منزل رسیده و غنیمت برده، و کسى که در آن نرود، گمراه است، و پشیمانى خورده. براى روزى کار کنید که اندوختهها براى آن نهند- تا به کار شود، و رازها در آن روز آشکار شود. آن را که سودش ندهد خردى که دارد، چگونه از خردى که با او نیست سود بردارد؟
- سوال منبع علوم از کجاست ؟ قال علی علیه السلام ویژگی های اهل علم با عمل – تبلیغ رسالات – اتما – اتمام کلمات والعلم - عندنا اهل بیت ابواب الحکم - روشنایی انوار – امور انسانها در مسیر تکامل است ودر اختیار اهل البیت علیهم السلام - حضرت فرمودند: منشآء کلیه علوم انسانی ایمانی ؛ اجتماعی ؛ نزد ماست کسب کردی بیاشام –
- در تبعیت از رهبری - خطبه 229 خصایص البیعه مع الامام وَ بَسَطْتُمْ یَدِی فَکَفَفْتُهَا وَ مَدَدْتُمُوهَا فَقَبَضْتُهَا ثُمَّ تَدَاکَکْتُمْ عَلَیَّ تَدَاکَّ الْإِبِلِ الْهِیمِ عَلَى حِیَاضِهَا یَوْمَ وِرْدِهَا حَتَّى انْقَطَعَت....بعد از قتل عثمان که آمدند با حضرت بیعت کردند با علی علیه السلام - نقشه راه را حضرت در این خطبه بیان فرمودند که راهبرد حکومتی دارد – در تبعیت از رهبری می باشد: و دستم را گشودید، بازش داشتم، و آن را کشیدید، نگاهش داشتم، سپس بر من هجوم آوردید همچون شتران تشنه که روز آب خوردن به آبگیرهاى خود در آیند- و دوش و بر هم را سایند- چندان که- از هجوم مردمان- بند پاى افزار برید وردا افتاد، و ناتوان پامال گردید. و خشنودى مردم در بیعت من بدانجا رسید که خردسال شادمان شد و سالخورده لرزان لرزان بدانجا روان، و بیمار- براى بیعت- خود را بر پا مىداشت، و دختران جوان- براى دیدن آن منظره- سر برهنه دوان.
- اما ره آورد شوم علمای بی عمل - نکته بعد در جمع بندی کلام ارزش علم وعالم وارزش علماء -- اما رهآورد شوم علمایی که به علمشان عمل نمی کنند- چه بد بختی هایی را باید تحمل کنند خطبه 110 إِنَّ الْعَالِمَ الْعَامِلَ بِغَیْرِهِ کَالْجَاهِلِ الْحَائِرِ الَّذِی لَا یَسْتَفِیقُ عَنْ جَهْلِهِ بَلْ قَدْ رَأَیْتُ الْحُجَّةَ عَلَیْهِ أَعْظَمَ وَ الْحَسْرَةَ أَدْوَمَ عَلَى هَذَا الْعَالِمِ الْمُنْسَلِخِ عَنْ عِلْمِهِ مِنْهَا عَلَى هَذَا الْجَاهِلِ الْمُتَحَیِّرِ فِی جَهْلِهِ وَ کِلَاهُمَا حَائِرٌ بَائِرٌ لَا تَرْتَابُوا- امام على «علیه السلام»: عالمى که به علم خود عمل نکند، همچون نادان سرگردانى است که از بیهوشى جهل خویش به هوش نیامده، بلکه حجت بر ضد او قویتر و حسرت او شدیدتر و نکوهیدگى او در نزد خدا بیشتر است.
- الذی کجاهل الحایر الذی لا یستفیق عن جهله..وهو عند الله 1- جزءکسانی است که برعلم بها نمی دهد ودروغ می گوید ... الذی لا یستفیق عن جهله. صادق نیست و بیماریش را شفاء نمی دهد - وبل حجته علم اعلام اعظم – نادن وسر گردان - بعضا برای مصالح مادی جمله ای می گویند وقتی از آنها سوآل می شود برکدام مبنا این صحبت است؟ جواب میدهد نظرم چیز دیگری بود – آدم می ماند در این گونه گفتار مغرضانه – ما نظر خوان نیستیم ما به کلامی که از دهان گوینده بیرون میاید توجه داریم –
- 1- عالم بی عمل به خیال باطل خودش حجت را تمام کرده است . ولی حجت بر ضد او را قویتر و حسرت او شدیدتر الْحُجَّةَ عَلَیْهِ أَعْظَمَ ..
-
2- درعالم بی عمل الزاما و نکوهیدگى او در نزد خدا بیشتر است. سرش به سنگ خورد له عندالله سزاوار نکوهش است وَ الْحَسْرَةَ أَدْوَمَ عَلَى هَذَا الْعَالِمِ
- جمع بندی
- ارزش علوم واقعی - ارزش علم در گرفتن از اهل بیت علوم واقعی است که عالم ربانی است وما دنبال گرفتن این علوم وعالم هستیم -
- انتخاب استاد وسیره گرفتن - ازحضرت استاد چون آیت الله جنتی – شهید قدوسی – استاد عالم ربانی – فاضل لنکرانی – حضرت آیت الله گلپایگانی - حاج مرتضی حایری - انتخاب استاد خیلی مهم است -
- عالم ربانی مثل شهید مفتح – شیخ مفید – سیخ طوسی – مجلسیین – مرحوم امام رحت الله – مقام معظم رهبری - سید رضی – حاج مرتضی حایری – علمایی که سرشان را زیر برف نمی کنند جنبه حدایتی دارند –
- اگر علم سود ندهد تدبیر باقی نمی ماند – چون جاهل ونادان سر گردان است . چرا چون آقا گنجی رقت فرانسه وبر علیه مقام معظم رهبری ما با ایشان هم سلول بودیم می نشت برنامه های تلویزیون آن زمان را تماشا می کرد گفتم شما با عبا وعمامه اینها را نگاه می کنید زشت است گفت می خواهم به عمق خلاف را دریافت کنم مثل شیخ علی تهرانی – امجد –
- عالم بی عمل علم خودش هم به دردش نمی خورد – و مقام عالم بى عمل را تا حد حمار، تنزّل مىدهد؛ تمثیل عالم بى عمل در قرآن: عالم بىعمل، به الاغى تشبیه شده است که بار کتاب حمل مىکند؛ ولى خود از آن بهرهاى نمىبرد. عالم بی عمل چون درخت بی ثمر است
- عالم بی عمل معصیت می کند ونافرمایی خدارا انجام می دهد وبرایش اهمیتی ندارد – بر خلاف علمش عمل می کند – مَثَلُ الَّذِینَ حُمّلُواْ التَّوْرَاةَ ثُمَّ لَمْ یَحْمِلُوهَا کَمَثَلِ الْحِمَارِ یَحْمِلُ أَسْفَاراً بِئْسَ مَثَلُ الْقَوْمِ الَّذِینَ کَذَّبُواْ بِآیَاتِ اللَّهِ وَاللَّهُ لَا یَهْدِى الْقَوْمَ الظَّالِمِینَ (جمعه، 5)
- عالم بی عمل مانند معاویه پول می داد – مثل ابو ملجم مرادی را پول می دهد بر علیه ولایت قیام می کند – این خطبه 110 انحرافات اللهی را مظرح می کند- اگر عالم بی عمل شدیم دنیا وآخرتمان را باختیم عالم بى عمل، مانند چاه فاضلابى است که درون آن متعفّن است. «5»
- * عالم بى عمل، مانند قبرى است که ظاهرش سالم ولى درونش استخوانها پوسیده. اگر عالم بی عمل شدیم –فسد العالم فسد العلم – عالم بى عمل، ابولهب، قاتل برده شده است. غضب خدا در مورد همهى این افراد به کار رفته است. پس وقتى شما مىگویید: خدایا من غیر از مغضوبین هستم، یعنى حساب من با غضب شدهها جداست.
- اگر عالم بی عمل شدیم – امروز هم کسانی هستند که نور علم وجامعه را منحرف می کنند
- اگر عالم بی عمل شدیم خداوند خود مارا هدایت نمی کند- «إِذَا أَرَادَ بِعَبْدٍ شَرّاً حَاسَبَهُ عَلَى رُءُوسِ النَّاسِ» (الزهد/ ص 92) روبه روى مردم حساب مىکشد (که رسوا شود) و افرادى بى حساب به جهنم مىروند: سلطان ستمگر، تاجر دروغگو، پیرمرد زناکار، عالم بى عمل، مشرکین، کفار.
- عالم بی عمل چرا به آنچه که مىگویید عمل نمىکنید - قرآن مىفرماید: «آمَنُوا» کنارش گفته «وَ عَمِلُوا الصَّالِحاتِ» «آمَنُوا» مربوط به عقیده و نظر است «عَمِلُوا الصَّالِحاتِ» مربوط به گفتن نمىشود گفت فقط دلات پاک باشد عملات خراب باشد یا عملات درست باشد مثلًا ... «لِمَ تَقُولُونَ ما لا تَفْعَلُونَ» (صف/ 2) چرا به آنچه که مىگویید عمل نمىکنید یعنى تعادل بین گفتار و رفتار. است عالم بى عمل است مثل سلاح بى فشنگ است مىخواهید تبلیغ کنید با عمل تبلیغ کنید فقط به سخنران نیست. تعادل بین نظر و عمل باید...
- خدایا من نمىخواهم جزء پولدار بى دین باشم. نمىخواهم زوردار بى دین باشم. نمىخواهم منافق باشم. نمىخواهم جزء رباخواران باشم. نمىخواهم جزء ترسوها باشم. نمىخواهم عالم بى عمل باشم. نمىخواهم کارشکن باشم. نمىخواهم قاتل باشم. اینها همه مغضوب هستند و من، «غَیْرِ الْمَغْضُوبِ» هستم. من غیر از مغضوبین هستم. من مىخواهم جزء کسانى باشم که تو به آنها نعمت دادى.
- اللهم صل علی محمد وآل محمد وعجل فرجهم
- ۰۲/۰۶/۰۳