نهج البلاغه متقین 18-19 براى نماز شب به پا ایستاده و شب را با قیام خود زنده مىکنند، قیامى که خداوند به پیامبرش امر کرد که حتماً انجام دهد، و نماز شب را بر او واجب گردانید
- بسم الله الرحمن الرحیم
- اللهم صل علی محمد وآل محمد وعجل فرجهم
بیش از 120 کتا ب از نهج البلاغه ؛ ترجمه و شروح آن از آقا جانم امیرالمومنین علی بن ابی طالب علی علیه السلام در دانش نامه علوی آمده است یا شروح دیگر؛ بعضا با شناسنامه و یا نام و زبان کتاب آورده شده تیتر موضوعی خطبه همام (متقین) را در نهج البلاغه (ح فرزاد) یا در نمایش پردازش اربعین حسینی ملاحظه فرمایید لطفا نظر دهید متشکرم ؛. https://safarzade.blog.ir/
18- 20- عبادات شب انه، تلاوت قرآن و ترتیل
أمّا اللّیل فصافّون أقدامهم تالین لأجزاء القرآن: 2 شب پرهیزکاران پرهیزکاران در شب بر پا ایستاده مشغول نمازند، و آیات قرآن را با تأمل و اندیشه مىخوانند، یرتّلونه ترتیلا، - و با خواندن و تدبّر در آن
18- 20- عبادات شب انه، تلاوت قرآن و ترتیل
- اما اللیل 18- فصافون اقدامهم 19- تالین لا جزاء القرآن 20- یرتلونه ترتیلا
ترجمه: 18- (پرهیزکاران) در شب براى زندهدارى همواره بپا ایستادهاند 19- و قرآن را شمرده 20- با تدبّر تلاوت مىکنند.***
- شب زنده داری - شرح: پرهیزکاران با علم به فضیلت عظیم و اجر خطیرى که براى تهجّد و شب زندهدارى است، براى نماز شب به پا ایستاده و شب را با قیام خود زنده مىکنند، قیامى که خداوند به پیامبرش امر کرد که حتماً انجام دهد، و نماز شب را بر او واجب گردانید (وَمِنَ اللَّیْلِ فَتَهَجَّدْ بِهِ نَافِلَةً لَّکَ عَسَى أَنْ یَبْعَثَکَ رَبُّکَ مَقَاماً مَّحْمُوداً):
«بعضى از شب را شب زندهدارى کن نماز شب بخوان که مختص به تو است، باشد که پروردگارت به مقام محمود (شفاعت) مبعوثت گرداند».
- قیام در برابر خدا چنان مورد توجه بارگاه ربوبى است، که در مورد صفات یاران پیامبر مىفرماید:
(أَشِدَّاءُ عَلَى الْکُفَّارِ رُحَمَاءُ بَیْنَهُمْ تَرَاهُمْ رُکَّعاً سُجَّداً یَبْتَغُونَ
فَضْلا مِّنَ اللهِ وَرِضْوَاناً سِیمَاهُمْ فِى وُجُوهِهِمْ مِّنْ أَثَرِ السُّجُودِ): «
شدید بر کفار و رحیم بر رفقاء خود هستند، مىبینى آنها را که راکع و ساجدند و از پروردگار خود فضیلت و رضوان مىطلبند، بر رخسارشان نورانیتى از اثر سجود آنها نقش بسته است».
آرى اثر قیام در تاریکى شب نورانیّت سیماى آنها است، از امام صادق (علیه السلام) در تفسیر آیه فوق آمده که: مراد از (سِیماهُمْ فِی وُجُوهِهِمْ مِنْ أَثَرِ السُّجُودِ) شب زندهدارى و نماز است.
- قرآن در جاى دیگر - در مدح شب زندهداران چنین مىفرماید: (أَمَّنْ هُوَ قانِتٌ آناءَ اللَّیْلِ ساجِداً وَ قائِماً یَحْذَرُ الْآخِرَةَ وَ یَرْجُوا رَحْمَةَ رَبِّهِ) [آیا کسى که براى اطاعت الهى شب را به سجود و قیام مىگذراند و از آخرت بیمناک و به رحمت پروردگارش امید دارد (با کسى که شب ها به خواب و گویا هیچ غمى ندارد مساوى است)» هرگز!
- در جاى دیگر مىفرماید: (إِنَّ ناشِئَةَ اللَّیْلِ هِیَ أَشَدُّ وَطْئاً وَ أَقْوَمُ قِیلًا) همانا نماز در شب بهترین شاهد اخلاص (و صفاى) قلب و دعوى صدق ایمان است زیرا در شب نفس با صفا و خالى از کدورات امور روزمره است، امام صادق (علیه السلام) نیز در تفسیر این آیه فرمودهاند: مراد وقتى است که انسان براى خدا نه براى غیر او از فراش خود برخیزد.
- در فضیلت نماز شب همین بس که امام صادق (علیه السلام) از پدرشان نقل کردند: «که مردى از امام على (علیه السلام) از قیام و نماز در شب سؤال کرد، حضرت فرمودند: «بشارت باد تو را، کسى که عُشر (یک دهم) از شب ى را با اخلاص و براى بدست آوردن ثواب الهى نماز گزارد، خداوند به ملائکهاش گوید: براى این بنده من معادل آنچه در شب رویش و رشد مىکند، اعم از دانهها و برگها و درختان به عدد نِىها و شاخههاى خرما و گیاهان، حسنه بنویسید.
- و کسى که یک نوهم از شب را نماز گزارد، خداوند ده (10) حاجت او را مستجاب خواهد کرد و نامه عملش را به دست راستش خواهد داد، (نامه اعمال افراد صالح بدست راست و غیرصالح بدست چپ داده خواهد شد).
- و کسى که یک هشتم از شب را به نماز گذراند خداوند اجر شهید صابر و صادق النیّة به او خواهد داد و اهلبیت خود را شفاعت مىکند.
- و کسى که یک هفتم از شب را به نماز گذراند، در روزى که از قبر خارج مىشود، با صورتى نورانى مثل ماه شب چهارده خواهد بود، و با افراد ایمن از عذاب، از او صراط خواهد گذشت و کسى که یک ششم را چنین کند در زمره بازگشتگان به سوى خدا نامش ثبت شود، و گناهان قبل و بعد او بخشیده خواهد شد.
- و کسى که یک پنجم از شب را چنین کند ابراهیم خلیل الرحمن (علیه السلام) در جایگاهش او را ملاقات و با او همنشین مىشود، و کسى یک چهارم از شب را به این صورت گذراند، در زمره اولین رستگاران خواهد بود، و مثل باد سریع از صراط گذشته و وارد بهشت بدون حساب شود.
- و کسى که یک سوم از شب را به نماز سپرى کند، مَلَکى را ملاقات نمىکند، مگر اینکه آن فرشته به جایگاهى که خدا به او ارزانى داشته، غبطه خورد و به او گفته مىشود از هر درى که خواهى وارد بهشت شو.
- و کسى که نیمى از شب را چنین کند اگر زمین را هفتاد هزار مرتبه پر از طلا کنند و به او دهند، جزاى او نخواهد بود، و با این عملش در نزد خدا
افضل است، از اینکه 70 بنده از اولاد اسماعیل (علیه السلام) را آزاد کند.
و کسى که دو سوم از شب ى را احیاء کند براى او به اندازه ریگها حسنه است، که کوچکترین آنها 11 مرتبه از کوه بزرگتر است.
- و کسى که تمام شب را احیاء کند در حالى که قرآن تلاوت مىکند و به رکوع و سجود و ذکر باشد، ثوابى به او داده مىشود که کوچکترین آن خروج از گناهان است، مثل اینکه مادرش او را تازه زائیده، و نوشته مىشود، براى او به عدد مخلوقات حسنه و درجه و نورى در قبر او ایجاد شده و گناه و حسد از قلبش کنده مىشود، و پناه داده مىشود از عذاب قبر، و برائت از آتش به او اعطا شده، و جزو مؤمنین و ایمن شدگان از عذاب الهى مبعوث مىشود، و پروردگار به ملائکه گوید نگاه کنید: به بنده من که براى رضاى من شب ى را احیاء کرد، او را در بهشت جاى دهید، بهشتى که براى او در آن صدهزار شهر و در هر شهرى هر چه خواهد و چشم لذّت برد موجود باشد، و کرامت و مزید و نزدیکى به حق که براى او هست به ذهن احدى خطور نکرده و نمىکند».
- فضیلت نماز اول وقت - در اینجا مناسب است سخنى هم درباره اصل نماز و فضیلت نماز اول وقت گوئیم، نماز بهترین اعمال و مدار قبول اعمال دیگر و یا ردّ آنها شمرده شده، و در اخبار بزرگان دین آمده، کسى که نمازش قبول شود سایر اعمالش نیز قبول و اگر مردود شود، بقیه هم مردود است «انْ قُبِلَتْ قُبِلَ ما سِواها و انْ رُدَّت، رُدَّت ما سِواها»
- نماز نخستین فروع بعد از 5 اصل دین شناخته شد، و خود حاکى از اهمیت آن در جایگاه نظام مکتبى اسلام است، پس رعایت نماز از بزرگترین وظایف یک مسلمان است، به محض رسیدن وقت آن باید مبادرت به انجام آن نماید و از همین روى امام حسن (علیه السلام) وقتى صداى مؤذّن را مىشنود رنگش تغییر کرده و چهرهاش به زردى مىگرائید، و وقتى از علت آن سؤال مىشد، مىفرمود: خداوند شخصى را براى ندا دادن من فرستاده تا خدمت او رسم و خدمتش کنم، و نمىدانم قبولم مىکند یا نه، پس چگونه رنگم تغییر نکند؟!
- فضیلت نماز اول وقت - وقت فضیلت آن اول وقت است بطورى که نماز اول وقت داراى فوائدى است که تعدادى از آن را از کتاب انوار نعمانیة نقل مىکنیم:
- فضیلت نماز اول وقت - نماز اول وقت به صورت سفید و زیبا صعود کرده، و در حقّ مصلّى دعا مىکند، و مىگوید: حفظ کردى مرا پس خداوند حفظت کند.
- فضیلت نماز اول وقت - نماز امام زمان (عج) و دیگر صلحاء در اول وقت واقع مىشود، و نماز افراد عادى در صورتى که در اول وقت واقع شود با نماز حضرت صعود کرده و اگر خللى در آن باشد به برکت نماز حضرت نادیده گرفته مىشود، زیرا تمام نمازهاى اول وقت یک مجموعه محسوب شده که، یا پذیرفته و یا ردّ مىشود، و به همین جهت نماز جماعت تشریع شده که نمازهاى مؤمنین با هم صعود، و به طرف حضرت حق رفته، یا همگى پذیرفته و یا ردّ مىشود، و قبول شدن آن مسلّم است، زیرا جماعت کثیرى اگر تعاون بر عبادت داشته باشند، مسلماً بین آنها مقبول الصلاة غالباً موجود است،
- و حتّى جماعت علاوه بر تصحیح خللها مؤثّر در تزیید ثوابها هم خواهد بود، مثلا نماز متأهّل 70 برابر مجّرد و نماز کسى که عطر استعمال مىکند 70 برابر نماز غیر استعمال کننده آن است، همچنین ثواب نماز کسى که پیش از نماز صدقه مىدهد، بیشتر از کسى است که صدقه نمىدهد، وقتى هر یک از افراد شرکت کننده در جماعت یکى از مستحبات را رعایت کند، براى همگى این ثوابها ثبت مىشود، به خلاف نماز فرادى که فقط ثواب مستحبى را دارد که رعایت کرده است،
- از خصوصیات دیگر نماز جماعت این است که اگر فرادى و به تنهائى نماز بخواند، شیطان مقابل او قرار گرفته، و وسواس غفلت را در قلب او القاء مىکند، و لذا جنگ و جهاد عظیمى بین نمازگزار و شیطان درمىگیرد، و به همین جهت محراب را محراب (محلحرب و جنگ) گفتهاند، اما اگر مؤمنان مجتمع باشند بر شیطان غلبه کرده
و او را از خود دور مىکنند و براى هر چه بیشتر دور شدن شیطان در اول نماز و هنگام تلاوت قرآن امر به استعاذه «اعوذ بالله من الشیطان الرجیم» شده است زیرا شیطان همچون سگى وحشى به انسان حمله ور مىشود، و عقل ایجاب مىکند، در موقع ورود به منزلى که سگى وحشى در نزد درب آن است، صاحبخانه را براى دفع شر آن صدا زنیم، و نماز هم بابى از ابواب الله و دربى از دربهاى ورودى به بارگاه حضرت حق است، که شیطان براى عدم ورود به آن ممانعت مىکند و تنها زنجیر کننده او یاد حق است و بس.
- در فضیلت نماز جماعت هم سخن بسیار گفته شده و فقط به روایتى اکتفاء مىکنیم:
قالَ رسولُ اللّه (صلى الله علیه وآله): «مَنْ کان جار بیت الله و لم یحضر الجماعة ثلاث ایام متوالیات فعلیه لعنة الله و الملائکة و الناس اجمعین فان تزوج فلا تزوجون و ان مرض فلا تعودوه، الا فَلا صَلاةَ لَهُ، الا صَوم له، الا فلا زکوة لَه، الا فَلا حجّ له، الا فَلا جَهاد له»:
«رسول گرامى فرمود: کسى که همسایه مسجد باشد و سه روز متوالى در جماعت حاضر نشود، لعنت خدا و ملائکه و جمیع مردم بر او باشد، اگر خواست ازدواج کند به او زن ندهید، و اگر مریض شد به عیادتش نروید، بدانید و آگاه باشید که نه نمازى و نه روزهاى و نه زکات و حجّى و نه جهادى براى او خواهد بود».
- در فضیلت نماز اول وقت- سومین فائده از فوائد نماز اول وقت این است که: نماز اول وقت «رضوان اللّه» و نماز آخر وقت «غفران اللّه» است و رضاى الهى کجا و عفود و غفران کجا؟ عفو او گناه است و گویا کسى که نماز به تأخیر انداخته به جرمى مرتکب شده است و بخاطر توجه ائمه به نماز اول وقت، شیخ طوسى از روایات آنها چنین استفاده کره که تأخیر نماز از وقت فضیلتش مگر براى صاحبان عذر، جائز نیست، باید گفت کمال بى لطفى است اگر بدون عذر موجّه نماز را به تأخیر اندازیم،
- در فضیلت نماز اول وقت-چگونه اگر شخصیت بزرگى وقت خاصى را براى ملاقات با ما گذارد خشنود شده و تأخیر نکرده و با خوشحالى استقبال مىکنیم، ولى براى اول وقتى که خدا ما را به سوى خود فراخوانده سهلانگارى مىکنیم؟
با توجه به همین مطلب بود که پیامبر گرامى اسلام (صلى الله علیه وآله) در اول وقت مىفرمود: «ارِحنا بلال» یعنى اى بلال با اذان گفتن از اشتغالات دنیوى رهائیمان بخش، از بعضى زنان پیامبر (صلى الله علیه وآله) هم روایت شد که گفته: پیامبر با ما صحبت مىکرد ولى وقت نماز ما او را نمىشناختیم و او ما را.
- در فضیلت نماز اول وقت-امام على (علیه السلام) هم در وقت اذان براى نماز به خود مىپیچید و مضطرب بود، و وقتى علت آن سؤال مىشد؟ مىفرمود: آمد وقت امانتى که خدا به سماوات زمین عرضه کرد و آنها اباء کردند از حملش.
- در فضیلت نماز اول وقت-امام چهارم على بن حسین (علیه السلام) هم وقتى براى وضو مهیّا مىشد رنگ صورتش زرد مىشد، وقتى از این حالت سؤال مىشد، مىفرمود: «ما تدرون بین یدى من اقوم»: «چه مىدانید در برابر چه کسى ایستادهام».
- راز ونیاز شبانه از صفات متقین - حال به اصل متن برگردیم، سؤالى که مطرح است این که حضرت بعد از شمردن صفات متّقین و رسیدن به برنامه آنها، آیا بدون توجّه، ابتداى به برنامه شبانه کردهاند، زیرا برنامههاى روز بازتابى از برنامههاى شب است، روز صفحهاى براى تأثیر اعمال شبانه و مجلائى زیبا براى تجلّى نور شب است، روز آنها همچون تابلوئى جالب است که رنگها را از شب تلقّى مىکند و در نهایت جهت دهنده روز آنها افعال و اذکار شبانه آنهاست، این نیروى محرک که به مبدأ نیرو متّصل شده و هرگز این مبدأ خاموشى را در خود جاى نداده است، عاملى مؤثّر در تکامل روحى آنهاست، این راز و نیاز شبانه سیراب کننده جان تشنه آنها و غذاى روحى آنها در مسیر کمال آنهاست رزقنا الله انشاء الله.
- اهمیت قرآن - پس روشن شد، که تقدّم برنامههاى شبانه تصادفى نبوده، بلکه نشان دهنده این است، که: بدون این برنامهها در شب نمىتوان در اقیانوس جامعه شناگر ماهرى بود، و از حوادث و طوفانها و موجها جان سالم به در برد. پس از تشریح «امّا اللیل فصافون اقدامهم» به سراغ «تالین لا جزاء القرآن یرتلونه ترتیلا)
مىرویم». ابتدا نکاتى به اختصار درباره قرآن بیان مىکنیم.
- فضل قرآن و عظمت آن: در قرآن کریم درباره عظمت آن آمده: (لَوْ أَنْزَلْنا هذَا الْقرآن عَلى جَبَلٍ لَرَأَیْتَهُ خاشِعاً مُتَصَدِّعاً مِنْ خَشْیَةِ اللَّهِ): «اگر نازل مىکردیم این قرآن را بر کوهى، همانا آن را خاشع و شکافته مىدیدى از خوف و ترس خداوند» یعنى اگر کوه داراى عقل و شعور بود، چنین مىشد، پس بعضى از مردم مثل کفار که اثرپذیر نیستند قلب آنها از سنگ سختتر است درباره فضل آن در روایات آمده: قال النبى (صلى الله علیه وآله): «فضل القرآن على سائر الکلام کفضل الله على خلقه»:
- فضیلت قرآن بر دیگر کلامها - «پیامبر فرمودند: «فضیلت قرآن بر دیگر کلامها مثل فضیلت خدا بر مخلوقات او است» یعنى در اینجا مقیاسسنجى کلامها برحسب مقیاسسنجى متکلمین است.
- درجه ای بلاتر از حافظ قرآن نیست - حافظ قرآن- قال النبى (صلى الله علیه وآله): «عدد دَرَج الجنة عدد آیات القرآن. فاذا دَخَل صاحب القرآن الجنة قیل له: ارقَأ واقْرَأ، لکل آیة درجة، فلا تکون فوق حافظ القرآن درجة»: «پپامبر گرامى اسلام (صلى الله علیه وآله) فرمودند: «عدد درجات بهشت به عدد آیات قرآن است، زمانى که صاحب و تلاوت کننده قرآن داخل بهشت شود، گفته مىشود: براى او: بالا رو و بخوان، براى هر آیهاى درجهاى است، بالاتر از درجه حافظ قرآن درجهاى نیست».
- حافط و عامل قرآن - قال الصادق (علیه السلام): «الحافظ للقرآن، العامِلُ به، مع السفرة الکِرام البرَرَة»: «حافظ قرآن که عامل به آن باشد با فرشتگان ارجمند نیکوکار مصاحب است».
- شرافت حامل قرآن- قال النبى (صلى الله علیه وآله): «اشْرافُ امّتى حملة القرآن و اصحابُ اللیل»: «افراد با شرافت امّت من حاملین قرآن و شب زندهداران هستند» و چه نیکوست که حامل قرآن خود، از شب زندهداران باشد.
- تلاوت قرآن بهتر از طبقات عرش - تلاوت کننده قرآن: قال النبى (صلى الله علیه وآله): «... ولِتالِى آیة مِنْ کِتابِ اللّه خَیرٌ مِنْ تَحْتِ العرش الى تُخوم السّفلى»: «براى تلاوت کننده آیهاى از قرآن ارزش و ثوابى بهتر از آنچه زیر عرش تا زمین است موجود است» یعنى ثواب آن بهتر است از آنچه بین عرش و طبقات پائین است. قال النبى (صلى الله علیه وآله): «... و یدافع عن تالى القرآن بلوى الآخرة» (... و دفع مىشود از تلاوت کننده قرآن بلاى آخرت و گرفتار شدن در آن).
- نظر رحمت خداوند به قاری قرآن - در روایتى دیگر پیامبر (صلى الله علیه وآله) خطاب به سلمان مىفرماید: «اى سلمان! بر تو است خواندن قرآن، زیرا قرائت آن کفّاره گناهان و پوششى براى آتش و امانى از عذاب است ... مؤمن زمانى که قرآن مىخواند خداوند با نظر رحمت به او مىنگرد».
- خوش به حال طالب علم وحامل قرآن - در روایتى دیگر خطاب به او گویند: «اى سلمان، مؤمن زمانى که قرائت قرآنکند خداوند درهاى رحمت را به روى او گشاید ... و نیست چیزى بعد از تعلّم علم محبوبتر در نزد خداوند از قرائت قرآن، و با کرامتترین بعد از انبیاء در نزد خداوند علماء هستند، و بعد از آنها حاملین قرآن، خارج مىشوند از دنیا مثل خارج شدن انبیاء، و محشور مىشوند از قبرهایشان با انبیاء و با آنها از صراط مىگذرند، و ثوابى مثل ثواب انبیاء دریافت مىکنند، پس خوشا به حال طالب علم وحامل قرآن از کرامت و شرافتى که نزد خدا براى آنها آماده شده است».
- کوه بزرگی از طلا به گوش سپردن به قرآن دهند - که مستمع قرآن: قال على (علیه السلام): «مَنْ استمع آیة من القرآن خیر له من ثَبیر ذهبا»: «کسى که استماع آیهاى از قرآن کند بهتر است، براى او از اینکه کوه «ثَبیر» (که کوه بزرگى است در یمن) را طلا کرده به او دهند».
- شنونده قرآن محو گناه وحسنه ودرجه کسب کند - قال الصادق (علیه السلام): «مَنْ اسْتَمَعَ حَرفاً من کتابِ اللّه من غیر قراءة کتب الله له حسنَةَ و مَحى عنه سیّئة و رفع له درجة»: «کسى که حرفى از کتاب خدا را بدون قرائت بشنود خداوند براى او حسنه نوشته و گناه او را محو و درجه او را رفیع گرداند».
- فضل قرائت قرآن در نماز: حضرت على (علیه السلام) از پیامبر (صلى الله علیه وآله) نقل مىکنند که فرمود: «قرائت قرآن در نماز افضل از قرائت آن در غیر نماز، و قرائت قرآن در غیر نماز افضل از ذکر خداوند تعالى، و ذکر او افضل از صدقه، و صدقه افضل از روزه، و روزه سپرى از آتش قهر الهى است».
- تعلیم و تعلّم قرآن: خداوند مىفرماید: (... کُونُوا عِباداً لِی مِنْ دُونِ اللَّهِ وَ لکِنْ کُونُوا رَبَّانِیِّینَ بِما کُنْتُمْ تُعَلِّمُونَ الْکِتابَ وَ بِما کُنْتُمْ تَدْرُسُونَ): «... ربّانى و عارف به خدا و عابد او باشید،
- به سبب تعلیم قرآن و تعلّم آن» از این آیه استفاده مىشود تعلیم و تعلّم قرآن نقش بسزائى در نزدیک کردن بنده به مولاى حقیقى و ربّ العالمین دارد و مىتواند منبع بزرگ معرفت براى شناسائى هر چه بهتر حق باشد. قال النبى (صلى الله علیه وآله): «خیارکم من تَعَلّم القرآن و عَلَّمَه»: «بهترین شما کسى است که قرآن را یاد گرفته و یاد دهد». .. اللهم صل علی محمد وآل محمد وعجل فرجهم
- ۰۱/۱۱/۱۷