پردازش اربعین حسینی

حسینُ منی و انا من حسینی

پردازش اربعین حسینی

حسینُ منی و انا من حسینی

پردازش اربعین حسینی

در این صفحه مطالب گردآوری شده توسط حسین صفرزاده به اشتراک گذاشته می شود

آخرین مطالب
پربیننده ترین مطالب
نویسندگان

    ورود کاروان اسرای کربلا به شام 4-

    1. بسم الله الرحمن الرحیم           https://fa.wikishia.net/images/thumb/7/75/%D8%AC%D8%A7%DB%8C%DA%AF%D8%A7%D9%87_%D8%A7%D8%B3%D8%B1%D8%A7%DB%8C_%DA%A9%D8%B1%D8%A8%D9%84%D8%A7.jpg/300px-%D8%AC%D8%A7%DB%8C%DA%AF%D8%A7%D9%87_%D8%A7%D8%B3%D8%B1%D8%A7%DB%8C_%DA%A9%D8%B1%D8%A8%D9%84%D8%A7.jpg
    2. اللهم صل علی محمد وآل محمد وعجل فرجهم

          ورود اهل بیت(ع) به شام

  1. با خبر رسیدن اسرای اهل بیت  (علیهم السلام )) به شهر دمشق، یزید احکامی را اجرا کرد از جمله آن‌ احکام این بود :  جارچیان در شهر جارزدند سرهای بریده و زنان و اطفال کسانی به شهر وارد می‌شوند که دشمنان ما بوده و قصد براندازی حکومت عازم عراق بوده‌اند، که خلیفه زمان ابن زیاد آنها را کشته است. هرکس خلیفه را دوست دارد امروز باید شادی کند.
  2. شامیان نیز سنگ تمام گذاشتند وبه خوبی دستور حاکم را انجام دادند. بر فراز بام‌های خانه‌ها بیرق‌های رنگارنگ برافراشتند و در هرمعبری بساط شراب پهن شد. همه مردم به یکدیگر تبریک می‌گفتند. مردم شهر لباس‌های رنگارنگ پوشیدند و خود را آراستند.
  3. آواز شادی آوازخوانان بلند بود و مردم گروه گروه، شادی کنان به سوی دروازه شهرکوفه ‌رفتند و عده‌ای از شهر خارج شده بودند. در این روز بود که اهل بیت (علیهم السلام ) را که مصیبت زده و داغدار بودند، همراه با نیزه‌ دارانی که رأس مطهر شهدا را حمل می‌کردند، به دمشق وارد کردند.
  4. ام کلثوم به شمر لعنته الله علیه فرمود: مارا از دروازه ای وارد دمشق کنید که مردم کمتری انجا باشند تا چشم هایشان به نوامیس جلب نشود. شمر نیز برخلاف گفته آن حضرت، اسرا را به همراه نوامیس رسول خدا از شلوغ ترین دروازه شهر وارد دمشق کرد.
  5. مردم با دیدن خاندان نبوت، دهان به ناسزا گشودند و اهل بیتی که برای نجات اسلام به اسارت گرفته شده بودند را خارجی نامیدند. طبق برخی روایات، اهل بیت  (علیهم السلام ) را سه روز در دروازه شهر دمشق نگاه داشتند و سپس وارد شهر کردند.
  6. مدتى که اسیران در شام اقامت داشتند رویدادهاى مهم تاریخی به وقوع پیوست که از همه مهمتر می‌توان به درگذشت دختر خردسال امام حسین (علیه السلام ) در خرابه شام، مناظره حضرت زینب(سل الله علیه وآله) و دیگر افراد خانواده سیدالشهدا  (علیه السلام ) با یزید و خطبه به یادماندنى امام سجاد(علیه السلام) در حضور یزید، درباریان و اهالى دمشق در مسجد اموى اشاره کرد.
  7. مدت اسارت:گزارش های تاریخی دربارة مدت اقا مت اهل‌بیت ـ علیهم السلام ـ در دمشق، مورد اتّفاق مورّخان نیست. برخی از آنان با تعبیر مجمل: «چند روز اقا مت داشتند» از مدّت اقامت اسرای کربلا، سخن گفته اند ،
  8. امّا برخی دیگر، به مدّت اقا مت یا عزاداری اهل‌بیت در دمشق تصریح کرده اند. در این میان اکثر مورّخان مدت برپاداشتن عزاداری توسّط اهل‌بیت و زنان خاندان معاویه در این شهر را سه روز دانسته‌اند.
  9. عمادالدّین طبری (نویسنده و عالم شیعه مذهب) مدّت حضور اهل‌بیت و عزاداری آنان در دمشق را هفت روز، سید ابن‌طاووس (نویسنده قدیمی و معروف کتاب در مورد وقایع عاشورا به نام: الملهوف علی قتلی الطفوف که بارها به فارسی ترجمه شده است)
  10. بنا به روایتی یک ماه، و قاضی نعمان مغربی، چهل و پنج روز نوشته‌اند. در جمع بندی این چند گزارش می‌توان گفت: صرف نظر از قول متفرد قاضی نعمان که قائل به اقا مت یک ماه و نیم اسرا در شام است و
  11. هم چنین دیدگا ه ابن‌طاووس که قول به یک ماه ماندن اهل‌بیت علیه السلام در شام را با تعبیر «قیل» بیان کرده است، وجه جمع بین عزاداری سه روزه زنان خاندان معاویه و سوگواری هفت روزه اهل‌بیت این است که؛ چون زنان خاندان معاویه عزاداری اهل‌بیت را مشاهده کردند و پی به حقّانیت آنان بردند، از روز پنجم با آنان هم سو شده و آنان نیز مشغول عزاداری شدند.
  12. بنابراین می توان نتیجه گرفت؛ با توجّه به مدّت حضور چند روزة اهل‌بیت در ساختمان مخروبه (خرابه شام) و هم‌چنین مدّت حضور آنان علیهم السلام در یکی از خانه‌های قصر، در مجموع، اهل‌بیت از آغاز ورود به شام حداکثر بیش از ده روز در شام اقامت نداشتند.
  13. به ویژه با توجّه به این امر که اقامت بیشتر آنان، به هیچ رو به سود یزید نبود، و سبب بروز نارضایتی افکار عمومی و انتقاد بیشتر، از دستگاه حاکم می شد، از این رو یزید با شتاب، درصدد استمالت و دلجویی از اهل‌بیت برآمد و آنان را رهسپار مدینه کرد.
  14. بر اساس قول مورد پذیرش ما جمع مدت ایام اسارت از کربلا تا زمان بازگشتشان از شام به سوی مدنیه: یک ماه و ده روز بوده است.
  15. بنا بر این گزارش‌ها، ورود سرهای شهیدان به شام در روز اول صفر بوده‌ است.[۳۳] در این روز اسیران را از دروازه «توما» یا «ساعات» وارد شهر کرده و بنا به نقل سهل بن سعد، شهر را به دستور یزید، آذین‌بندی کرده بودند.[۳۴]و پانصد هزار نفر ازمردم در حالی که جامه نو پوشیده ودف وطبل وبوق ودهل می‌زدند به تماشای اسیران آمده بودند.[نیازمند منبع]
  16. پس از ورود اسیران به شهر، آنها را در ورودی مسجد جامع اموی، بر سکویی جای دادند.[۳۵] امروزه در این مسجد، در مقابل محراب و منبر اصلی مسجد، محلی از سنگ و با نرده‌های چوبی وجود دارد که معروف به محل استقرار اسیران کربلا است. [۳۶]
  17. حضور اهل بیت امام حسین علیه السلام در شام را برخی منابع دو روز،[۳۷] و در ویرانه‌ای بی‌سقف، معروف به خرابه شام دانسته‌اند.[۳۸] شیخ مفید، محل استقرار اسیران را خانه‌ای نزدیک قصر یزید معرفی کرده است.[۳۹]
  18. قول مشهور[نیازمند منبع] درباره مدت اقامت اسیران در شام، سه روز دانسته شده،[۴۰] اما هفت روز[۴۱] و یک ماه نیز نقل شده است.[۴۲]
  19.  برخی از گزارش‌های تاریخی درباره اسیران کربلا در شام، عبارت است از:
  20. تصویر محل استقرار اسرای کربلا در مسجد اموی دمشق.آمده است
  21. ورود اسرا به کاخ یزید: پس از ورود اسیران کربلا به شام، زَحر بن قَیس، جزئیات واقعه کربلا را به یزید گزارش کرد.[۴۳] یزید پس از شنیدن گزارش، دستور داد کاخ را تزیین کرده،
  22. بزرگان شام را دعوت و اسیران را به قصر وارد کنند.[۴۴] گزارش‌ها حاکی از آن است که اسیران را در حالی وارد مجلس یزید کردند که با طناب به هم بسته بودند.[۴۵] در این هنگام
  23. فاطمه دختر امام حسین(ع) گفت: ای یزید! شایسته است دختران رسول خدا(ص) اسیر باشند؟ در این هنگام حاضران و اهل خانه یزید گریستند.[۴۶]
  24. برخورد یزید با سر امام در حضور اسیران: یزید در حضور اسیران، سر امام حسین(علیه السلام) را در ظرف طلا گذاشته[۴۷] و با چوب‌دستی به آن می‌زد.[۴۸] وقتی سکینه و فاطمه، دختران امام حسین(علیه السلام )، این موضوع را دیدند، چنان فریاد زدند که زنان یزید و دختران معاویه بن ابوسفیان شروع به گریه کردند.[۴۹]
  25. بنابر روایتی از امام رضا(علیه السلام ) که شیخ صدوق نقل کرده، یزید سر امام حسین را در تشتی گذاشت و بر روی آن میز غذا نهاد.
  26. سپس با یارانش سرگرم غذا خوردن شد و پس از آن، میز بازی شطرنج را روی آن تشت گذاشت و با یارانش به بازی شطرنج مشغول شد.
  27. گفته‌اند او هنگامی که در بازی می‌برد، جام آب‌جو را گرفته می‌نوشید و ته‌مانده آن را در کنار تشت که سر بریده امام در آن بود، بر زمین می‌ریخت.[۵۰]
  28. اعتراض حاضران: عده‌ای از حاضران، به رفتار یزید در مجلس اعتراض کردند؛ از جمله یحیی بن حکم، برادر مروان بن حکم که یزید با مشت به سینه وی زد.[۵۱]
  29. اَبوبَرْزه اَسْلَمی نیز اعتراض کرد و به دستور یزید از مجلس اخراج شد.[۵۲]
  30. خطبه‌خوان اسرا
  31. پس از ورود اسیران کربلا به کوفه، امام سجاد(علیه السلام)[۵۳]، و حضرت زینب(سل الله علیه وآله) با مردم سخن گفته و بنابر نقل منابع تاریخی، کوفیان را به سبب کوتاهی در یاری امام حسین(علیه السلام)
  32. در ماجرای عاشورا سرزنش کرده‌اند.[۵۴] سید جعفر شهیدی، مورخ معاصر، با تکیه بر سختگیری مأموران حکومت و بیم کوفیان از آنان، پذیرش اینچنین سخنان و خطبه‌هایی را در کوفه دشوار دانسته است.[۵۵]
  33. خطبه‌هایی نیز به فاطمه صغری دختر امام حسین(علیه السلام)[۵۶] و ام‌کلثوم دختر امام علی(علیها السلام) نسبت داده شده است.[۵۷]
  34. امام سجاد(علیه السلام) و حضرت زینب(سل الله علیه وآله)، درشام نیز خطبه ‌خواندند. محتوای این خطبه‌ها، سرزنش یزید درباره ستم بر اهل بیت امام حسین(علیه السلام) و گرداندن آنها در شهرها،[۵۸] و همچنین بیان فضائل اهل بیت پیامبر(علیهم السلام) و علی(علیه السلام) گزارش شده است.[۵۹] این سخنان، به خطبه امام سجاد(علیه السلام) و خطبه حضرت زینب در شام معروف است.[۶۰]
  35. بازگشت از شام  : سید بن طاووس در لهوف نقل کرده است هنگامی که اسیران کربلا در راه بازگشت از شام، به عراق رسیدند، به راهنمایشان گفتند «ما را از راه کربلا ببر». پس هنگامی که آنها به قتلگاه رسیدند، جابر بن عبدالله انصاری و برخی از بنی‌هاشم را دیدند و با گریه و اندوه مجلس عزایی برپا کردند و پس از چند روز به مدینه بازگشتند.[۶۹] سید بن طاووس تاریخ ورود به کربلا را ذکر نکرده است
  36. . سید محمدعلی قاضی طباطبایی (۱۲۹۳-۱۳۵۸ش) نیز در کتاب تحقیق درباره اولین اربعین حضرت سیدالشهداء(ع)، بازگشت اسرا به کربلا را اثبات کرده است.[نیازمند منبع]
  37. به گفته استاد مطهری در کتاب حماسه حسینی، بازگشت اسیران به کربلا تنها در لهوف سید بن طاووس آمده است و در هیچ کتاب دیگری نیست.[۷۰]
  38. بنابر نقل سید بن طاووس، هنگامی که کاروان اهل‌ بیت (علیهم السلام) به نزدیکی مدینه رسید و در بیرون شهر چادرها را برافراشتند،
  39. بشیر بن حذلم به دستور امام سجاد(علیه السلام )، به مدینه رفت و در کنار مسجد النبی، اشعاری را با گریه خواند و مردم را از شهادت امام حسین علیه السلام ) مطلع ساخت و ورود امام سجاد و اهل بیت امام حسین علیه السلام به مدینه را اعلام کرد.[۷۱] سید بن طاووس، آن روز را تلخ‌ترین روز برای مسلمانان پس از رحلت پیامبر(ص) دانسته و نقل کرده است که همه زنان مدینه از خانه‌ها بیرون ریخته، فریاد سر دادند و هیچ روزی مثل آن روز، زنان و مردان، گریان دیده نمی‌شدند.[۷۲]
  40. طبق گفته نویسندگان دانشنامه امام حسین علیه السلام )، حرکت خانواده امام حسین علیه السلام ) از مدینه شروع و به مدینه ختم شد و حداقل مسیری که آنها در این مدت طی کردند (با فرض رفتن از کوتاه‌ترین مسیر و عدم بازگشت به کربلا) حدود ۴۱۰۰ کیلومتر بود: ۴۳۱ کیلومتر از مدینه به مکه، ۱۴۴۷ کیلومتر از مکه به کربلا، ۷۰ کیلومتر از کربلا به کوفه، ۹۳۲ کیلومتر از کوفه به دمشق و ۱۲۲۹ کیلومتر از دمشق به مدینه.[۷۳] است.

اللهم صل علی محمد وآل محمد وعجل فرجهم

  • حسین صفرزاده

نظرات  (۰)

هیچ نظری هنوز ثبت نشده است

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی