پردازش اربعین حسینی

حسینُ منی و انا من حسینی

پردازش اربعین حسینی

حسینُ منی و انا من حسینی

پردازش اربعین حسینی

در این صفحه مطالب گردآوری شده توسط حسین صفرزاده به اشتراک گذاشته می شود

آخرین مطالب
پربیننده ترین مطالب
نویسندگان

بسم الله الرحمن الرحیم

اللهم صل علی محمد وآل محمد وعجل فرجهم

  1. اللَّهُمَّ عَرِّفْنِی نَفْسَکَ فَإِنَّکَ إِنْ لَمْ تُعَرِّفْنِی نَفْسَکَ لَمْ أَعْرِفْ رَسُولَکَ‏ اى خدا تو مرا به خود شناسا کن که اگر تو شناسایم به خویش نفرمایى رسولت را نخواهم شناخت  
  2. اللَّهُمَّ عَرِّفْنِی رَسُولَکَ فَإِنَّکَ إِنْ لَمْ تُعَرِّفْنِی رَسُولَکَ لَمْ أَعْرِفْ حُجَّتَکَ‏ اى خدا تو رسولت را به من بشناسان و گرنه حجتت را نخواهم شناخت  
  3. اللَّهُمَّ عَرِّفْنِی حُجَّتَکَ فَإِنَّکَ إِنْ لَمْ تُعَرِّفْنِی حُجَّتَکَ ضَلَلْتُ عَنْ دِینِی‏ : خدایا تو حجتت را به من بشناسان و گرنه از دین خود گمراه خواهم شد
  4. شرط انتظار ۱. ایجاد معرفت 
  5. [ م َ رِ ف َ  . (یادداشت به خط مرحوم دهخدا) : و آنکه در سایه ٔ رایت علما آرام گیرد تا به آفتاب کشف نزدیک افتد به مجرد معرفت   آن چندان شکوه در ضمیر او پیدا آید که اوهام نهایت آن رادرنتواند یافت . (کلیله و دمنه ).
  6. و اختلاف میان ایشان در معرفت   خالق ... بی نهایت . (کلیله و دمنه چ مینوی ص 48).
  7. و در معرفت   کارها و شناخت    مناظم آن رای ثاقب و فکرت صائب روزی کرد. (کلیله و دمنه ).
  8. زیرا که معرفت   قوانین سیادت و سیاست در جهانداری اصلی معتبر است . (کلیله و دمنه ).
  9. در معرفت  حق قرابت و اهتمام به مناظم احوال و قیام به مصالح او مبالغت نمود. (ترجمه ٔ تاریخ یمینی چ 1 تهران ص 391).
  10. اندیشه کردم که این پادشاه را هنوز بر احوال من وقوفی نیست و به معرفت   امانت و اعتماد من قریب العهد است
  11. کلمه : معرفت  معنی : (مَ رِ فَ) [ ع. معرفة ] (مص م.)۱- شناسایی.۲- علم، دانش.
  12. معرفت   یعنی چه؟ معرفت   مقاماتی دارد. مقام حداقلش که بدون او دیگر زیارت ارزش ندارد، این است که امام را خلیفه الهی بداند. یعنی بگوید: حرف امام حرف خداست. اطاعت فرمان او واجب است. از این مقام به ملک عظیم تعبیر شده است که کسی در یک مقامی باشد که حرفش حرف خدا
  13. در فلسفه ملاصدرا از فاخرترین عناصر معرفت   یعنی عقل منطقی، شهود عرفانی و وحی قرآنی در کنار هم بهره گرفته
  14. اوّل، معرفت شفّاف و بی ابهام؛ معرفت   نسبت به دین، معرفت   نسبت به احکام، معرفت   نسبت به جامعه، معرفت   نسبت به تکلیف، معرفت   نسبت به خدا، معرفت   نسبت به پیامبر، ...
  15. معرفت  به معنای شناخت   ، دارای مراتبی است .
  16. دو گونه شناخت   ، در نهاد بشر ریشه دارند و با مجاهدات علمى و عملى مى‌بالند و تعالى مى‌یابند. در خداشناسى عقلىِ فطرى، 
  17. انسان با عقل فطری بى‌آنکه به تلاش و اکتساب نیازمند شود، به وجود خدا پى مى‌برد؛
  18. امّا در خداشناسى قلبىِ فطرى، انسان، توجّه خویش‌ را از دنیا مى‌بُرد و دلبستگى‌اش را مى‌گسلد و گاه در حال اضطرار چنین مى‌شود و تعلّقات خویش را رها مى‌کند و در جان خود، خدا را مى‌یابد.
  19. بدین سان، توجّه به غیر خدا و دل بستن به زینت‌هاى دنیوى، مایه غفلت و قطع رابطه با خدا است. این گونه شناخت    کما بیش در همه انسان‌ها نهفته است و از گذر ذکر و فرمانبردارى خدا یا پیشامدهایى ویژه، ژرفا مى‌گیرد و گسترش پیدا مى‌کند.
  20. مراد از « رؤیت قلبی » که برخى روایات بر آن اشارت برده‌اند، همین معرفت   شهودی است. در برخى روایات نیز از شناخت   خدا به وساطت خود او- نه آفریدگان- سخن رفته است که مراد همین معرفت   است و همچنین، « معرفت   نفس »، که در روایات‌ بزرگان معصوم (علیه السلام ) نزدیک‌ترین راه به شناخت  خدا شمرده شده است، بر این پایه استوار است. 
  21. دوم معرفت   نفس» یعنی خود شناسی، خود شناسی اخلاقی بدان معناست که انسان به تامل درباره خود بپردازد و صفات، استعدادها و ملکات مثبت و منفی خود را در قدم اول بشناسد و در قدم دوم به یک سازندگی اصولی دست بزند. مسلم است که انسان تا از شناخت  صفات و ملکات خود غافل باشد، نمی­تواند به اصلاح خود بپردازد.
  22. در روایات، بر خودشناسی تاکید فراوانی شده است که به عنوان نمونه به چند روایت از حضرت علی علیه السلام که در کتاب درر و غرر آمده ، اشاره می­کنیم: «غایة المعرفة ان یعرف المرء  نفسه»: بالاترین حد شناخت ، خود شناسی است
  23. «اعظم الجهل جهل الانسان امر نفسه» : بزرگترین نادانی، جهل انسان نسبت به خود است. اَللّهُمَّ عَرِّفْنى نَفْسَکَ، فَاِنَّکَ اِنْ لَمْ تُعَرِّفْنى نَفْسَکَ، لَمْ اَعْرِف نَبِیَّکَ؛ اَللّهُمَّ عَرِّفْنى رَسُولَکَ، فَاِنَّکَ اِنْ لَمْ تُعَرِّفْنى رَسُولَکَ، لَمْ اَعْرِفْ حُجَّتَکَ؛ اَللّهُمَّ عَرِّفْنى حُجَّتَکَ، فَاِنَّکَ اِنْ لَمْ تُعَرِّفْنى حُجَّتَکَ، ضَلَلْتُ عَنْ دینى.
  24. سرّ توصیه به خواندن «أَللهُم عَرفْنی نَفْسَک...» در زمان غیبت اینکه در زمان غیبت به خواندن دعای «أَللهُم عَرفْنی نَفْسَک...» سفارش شده است، ظاهراً سرّی دارد. همچنین سفارش شده است که این دعا نیز خوانده شود: «یا الله یا رَحْمانُ یا رَحیمُ، یا مُقَلبَ الْقُلُوبِ، ثَبتْ قَلْبی عَلی دینِک». در کتاب «در محضر بهجت»، ج۱، ص ۱۲۴ با عنوان «دعا در زمان غیبت» آمده است:
  25. گفتند: در حرم سیدالشهداء علیه‌السلام شیخی را دیدند که نزد سید جلیلی۱ نشسته بود و او درباره ظهور امام زمان علیه‌السلام سخن می‌گفت. شیخ هم با ذهن خالی و بدون توجه گفت: بعضی منکر هستند.
  26. ایشان فرمود: بله به خدا قسم خواهد آمد و از آنها انتقام خواهد گرفت. شیخ گفت: آیا من ظهورش را درک می‌کنم؟ رگ‌های سید سرخ شد و فرمود: «إِنْ عَیشَک الله؛ اگر خدا عمرت دهد».
  27. اینکه در زمان غیبت به خواندن دعای «أَللهُم عَرفْنی نَفْسَک...»۲ سفارش شده است، ظاهراً سرّی دارد. همچنین سفارش شده است که این دعا نیز خوانده شود: «یا الله یا رَحْمانُ یا رَحیمُ، یا مُقَلبَ الْقُلُوبِ، ثَبتْ قَلْبی عَلی دینِک؛ ای رحمت‌گستر، ای مهربان، ای زیر‌وروکننده دل‌ها، دلم را بر دینت استوار بدار».۳
  28. ضرورت شناخت  خدا در قرآن :  معرفت   مفهومى و کلّى از اسماء و صفات خداوند نیست. هدف قرآن این است که انسان از درون با خدا آشنا گردد و به معرفت  حضورى و شهودى راه یابد.
  29. دیدگاه دانشمندان شیعه : برخى دانشمندان شیعه، مراتب شناخت  خدا را به مراتب شناخت  آتش تشبیه کرده‌اند. 1- پایین‌ترین مرتبه شناخت  آتش آن است که آدمى از وجود و اوصاف آتش آگاه شود و این همانند شناخت  کسى است که بى دلیل و از روى تقلید، وجود خدا را تصدیق مى‌کند.
  30. 2- مرتبه بالاتر این است که آدمى دود آتش را ببیند و از این طریق بر وجود آتش دلیل آورد. این همانند شناخت    کسى است که از گذر براهین و استدلال‌هاى عقلى به وجود خداوند پى مى‌برد.
  31. 3- مرتبه والاتر آن است که کسى کنار آتش رود و گرمایش را حس کند و با نور آن، دیگر موجودات را بیند و این همانند مرتبه کسى است که به خدا ایمان دارد و قلب او به وجود خدا اطمینان یافته و یقین کرده است که خدا، نور آسمان‌ها و زمین است.
  32. 4- برتر از این، مرتبه کسى است که در آتش مى‌سوزد و با همه هستى خویش، وجود آن را لمس مى‌کند و این همانند مرتبه اهل شهود است که در خداى متعال فانی گشته‌اند و از خود- جدا از خدا- هیچ ندارند. 
  33. 5- مراتب یقین : در عرفان اسلامی و بر اساس آیات قرآن کریم  یقین دارای سه درجه و مرتبه است که عبارتند از؛ علم الیقین، عین الیقین و حق الیقین.
  34. 6- اولین و پایین‌ترین مرتبه، علم الیقین و بالاترین مرتبه حق الیقین است.[۷] ابن عربی معتقد است شناخت    انسان از خداوند، اگر از راه عقل و دلیل باشد، «علم الیقین» واگر از راه دل به دست آید «عین الیقین» و
    اگر با کشف و شهود به دست آید «حق الیقین» نام دارد.[۸] وی می‌گوید از راه عقل و با علم الیقین، تنها می‌توان خداوند را اثبات کرد، ولی با دو مرحله بالاتر یقین، می‌توان به خداوند رسید.[۹]
  35. شناخت .تقلیدی...شناخت    برهین عقلی.علم الیقین ...شناخت  ازراه دل عین الیقین....
  36. شناخت کشف وشهود حق الیقین در فروع دین تقلید ی آید ولی در اصول دین تقلید جایگاهی ندارد
  37. شناخت  خدا- به ویژه در مراتب بالا- تأثیر چشمگیرى در خُلق و خوى و رفتار انسان دارد و حالاتى همانند خوف، خشیت، محبت و شوق مى‌آفریند 
  38. شناخت  دوگونه است تاریخی و نورانیت... درفرازی از زیارت عاشورا ....فَاَسْئَلُ اللهَ الَّذی اَکْرَمَنی بِمعرفتکُمْ، وَمَعْرِفَةِ اَوْلِیآئِکُمْ، درفرازی از زیارت جامعه صقیره ..اَلسَّلامُ عَلی اَنْصارِ اللهِ وَخُلَفآئِهِ، اَلسَّلامُ عَلی مَحآلِّ مَعْرِفَةِ اللهِ، درفرازی از زیارت جامعه کبیره ..اَلسَّلامُ عَلی مَحآلِّ مَعْرِفَةِ اللهِ،
  39.  با خواندن دعای عهد یار حضرت می شوند با معرفت و آنان معرفت  و شناخت عمیقی از خداوند و امام دارند. امام علی(علیه السلام ) درباره‌آنان فرموده است: مردانی که خدا را چنان که شایسته است شناخته‌اند-. (منتخ الاثرعفصل ۸، ب۱، ح۲).
  40. چنین معرفت ...هر آینه، با دعاى شما، کوه‌ها از جاى کَنْده مى شدند. پدیدار شدن کرامات اولیاى خدا، دستاورد دیگر خداشناسان واقعى است: لَو عَرَفتُمُ اللّهَ حَقَّ معرفتهِ لَمَشَیتُم عَلَى البُحُورِ وَ لَزالَت بِدُعائِکُمُ الجِبالُ. [۲] اگر خدا را چنان که باید، مى شناختید، بر روى دریاها راه مى رفتید و با دعایتان، کوه‌ها از جا کَنْده مى شدند. «محالّ معرفة اللّه »، خداشناسى حقیقى است و این جایگاه، به مفهوم کامل و اتمّ آن در انحصار اهل بیت علیهم السلام است و براى شناخت  حقیقى خدا، راهى جز بهره گیرى از ره نمودهاى آنان نیست.
  41. دردعای امام زمان...اَللَّـهُمَّ ارْزُقْنا تَوْفیقَ الطّاعَةِ، وَبُعْدَ الْمَعْصِیَةِ. ...وَامْـلاَْ قُلُوبَنا بِالْعِلْمِ وَالْمَعْرِفَةِ، ازشرط انتظار امام زمان محبت در مورد امام اول باید معرفت  پیدا کرد و بعد محبت و بعد اطاعت . خدا می فرماید محبت از من است اللهم صل علی محمد وآل محمد وعجل فرجهم
  • حسین صفرزاده

نظرات  (۰)

هیچ نظری هنوز ثبت نشده است

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی