پردازش اربعین حسینی

حسینُ منی و انا من حسینی

پردازش اربعین حسینی

حسینُ منی و انا من حسینی

پردازش اربعین حسینی

در این صفحه مطالب گردآوری شده توسط حسین صفرزاده به اشتراک گذاشته می شود

آخرین مطالب
پربیننده ترین مطالب
نویسندگان
    1. بسم الله الرحمن الرحیم
    2. اللهم صل علی محمد وآل محمد وعجل فرجهم
  1. مجلس نوزدهم - 45
  2. آیه دوم : و من آیاته خلق السموات و الارض و مابث فیهما من دابة و هو على جمعهم اذا یشاء قدیر . (الشورى - 29) یعنى : و از جمله آیات قدرت خدا خلقت زمین و آسمانست و هم آنچه در آنها از انواع جنبندگان پراکنده است و او بر جمع آورى موجوداتیکه در آسمانها و کرات عالم هر وقت که بخواهد قادر است .
  3. این آیه بدلالتى روشنتر وجود موجودات زنده و ظاهرا عاقل را در آسمانها و زمین اثبات مینماید و گواه بر اینکه جنبندگان مذکور عاقلند ضمیر هم در جمعهم میباشد که از لحاظ استعمال در انحصار خردمندان ذوى العقول است و در مواردى که افرادى از موجودات بى عقل در جمع عاقلان یکجا آورده شوند بطور مجاز اینگونه ضمایر بعنوان تغلیب در مجموع هر دو دسته بکار میروند.
  4. آیه فوق اضافه بر اینکه ما را از وجود موجوداتى عاقل و مکلف در سایر ستارگان آگاه میسازد از مسافرتهاى متقابل کیهانى نیز بطورى لطیف پیش بینى میکند زیرا نخست با جمله ((بث فیهما)) دلالت بر پراکندگى آنها را در زمین و آسمانها نمود که این آفریدگان از آغاز مبتلاى به فراق و جدایى بوده و هیچگونه خبرى از یکدیگر ندارند نه انسانهاى زمینى از آسمانیان و نه بالعکس
  5. سپس با جمله و هو على جمعهم روزنه امیدى درباره جمع این پراکندگان بروى ما باز کرده که این پراکندگى ابدى نیست دیرى نپاید که به اراده الهى این غریبان از غربت بیرون آیند و بنزدیکى و خویشاوندى برسند.
  6. پس آنگاه این روزنه امید را با جمله ((اذا یشاء)) وسیعتر نموده نه آنکه اذا شاء زیرا یشاء خبر از آینده اى محقق الوقوع میدهد ولى شاء باین معنى است که اگر خواست بنابراین ممکنست بگوئیم بشریت را به آینده اى درخشان نوید میدهد که با پیشرفت روزافزون علم به مشیت و لطف الهى این فاصله هاى دور و نزدیک و این هجرانها مبدل بوصال میگردد.
    و ممکنست ((و هو على جمعهم اذا یشاء قدیر)) راجع به قیامت باشد که هر وقت مشیت الهى تعلق گرفت که قیامتى برپا شود همگى این موجودات را جمع کرده و بحساب آنان رسیدگى نماید.
  7. سئوال : آیا اصولا قرآن درباره کاوش کردن در آسمان و ستارگان و خلاصه دقت و نظر درباره کیهان پهناور و موجودات آن سخن بمیان آورده تا اینگونه استدلالات و انتظارات را از آیات مقدسات قرآنى داشته باشیم ؟
  8. جواب : پاسخ ما دو آیه زیر است که میفرماید:
    قل انظروا ماذا فى السموات و الارض و ما تغنى الایات و النذرعن قوم لا یؤ منون . (یونس - 100)اى پیغمبر به مردمان تاکید کن که کاوش کنند و دقت نظر بکار برند تا بدانند چه بسیار آیات حق و دلائل توحید را مشاهده میکنند گر چه هرگز مردمى را که بدیده عقل و ایمان ننگرند دلایل و آیات الهى بى نیاز نخواهد کرد و چیزى بر علم و معرفتشان نخواهد افزود.
  9. از این قبیل آیات قرآنى که بشریت را به تفکر و کاوش در آسمانها و زمین و موجودات آنها واداشته بسیار است و آیه فوق بعنوان نمونه ذکر شد.
  10. ولى اینراهم که اینگونه اوامر و تاءکیدات قرآنى تنها براى کشف این کرات و جسم و جهان نیست بلکه تا ازین رهگذر معرفت انسانى به آفریدگار بزرگ جهان یابد و بدانش آنها در خداشناسى افزوده گردد.گیرم که بشر به سایر کرات آسمانى مسافرت کرد اگر ازین رهگذر معرفتش بخالق عالم بیشتر نشود چه فایده ؟!
  11. و کان من آیة فى السموات و الارض یمرون علیها و هم عنها معرضون . (یوسف - 105)
    دور نیست که آیه فوق هم نیز پیش بینى از مسافرتهاى آینده و کیهانى باشد که چه بسا از نشانه هاى بزرگ علم و قدرت که در آسمانها و زمین است و بشر بر آنها عبور میکند ولى بهره اى بجز اعراض از خدا عایدش نمیشود.
  12. بدیهیست که عبور از این کرات آسمانى نمیتوان نمود مگر بوسیله این موشکهاى محیرالعقول کیهانى و با جمله ((یمرون )) که باصطلاح صیغه مضارع است تمامى مراتب ضعیف و قوى عبور و مرور بر کرات آسمانى را از زمان قرآن تا انقراض جهان شامل میشود.
  13. در یک زمان بشر تنها با چشم میتوانست ستارگان را همچون شمعهایى فروزان در قعر آسمان بنگرد و درباره آنها بیندیشد
  14. سپس با وسایل تلسکوپها و عدسیهاى قوى توفیق کاملترى را در اینراه بدست آورد اکنون هم باین خیال افتاده که با سفینه هاى فضانورد از نزدیک با کرات همسایه خود آشنا شود اگر چه میتوان گفت تمامى این مراتب در جمله ((یمرون علیها)) است ولى حقیقت مرور بر اجرام آسمانى همین مرحله اخیر است که مرور از نزدیک باشد.
  15. ولى موضوع مهم جمله ((و هم عنها معرضون )) است که هر چه بشر باین کرات آسمانى نزدیکتر شود و بیشتر آیات بزرگ الهى را بچشم ببیند اعراض او از خدا بیشتر میشود بلکه میگوید ما که در آسمانها خدا را ندیدیم و یا فرشتگان دروغ است .
  16. اگر کاروان مسافرتهاى آسمانى از خداپرستان ما شد سوغات آنها در بازگشت افزایش معرفت خدا و ایمان به اوست ولى اینگونه مسافرتها براى شوره زار دلهاى خودپرستان و منکران خدا جز تیغها و حربه هاى منحرف کننده ایمان سوغاتى همراه نخواهد آورد.و تنزل من القرآن ما هو شفاء و رحمة للمؤ منین و لا یزید الظالمین الا خسارا . بعدی 
  17. شواهدى دیگر از اخبار بر وجود عقلا در کرات آسمانى : در بحارالانوار از رسول الله  خدا (صل الله علیه وآله وسلم ) روایت میکند که حضرتش به امیرالمؤ منین ( علیه السلام ) فرمود: یا على خدا هفت موطن را با تو به من نشان داد تا اینکه میفرماید: موطن دوم معراج بود که جبرئیل مرا بعالم بالا صعود داد تمام آسمانها و زمینهاى هفتگانه براى من نمودار شد بطوریکه ساکنان و آبادکنندگان آنها را دیدم .مسلما ساکنان و آبادکنندگان آسمان غیر از ملائکه میباشند.
  18. و نیز در بحار از ابونصیر و او از حضرت صادق ( علیه السلام ) روایت میکند که حضرت نوح شرح معراج پیغمبر را میفرماید تا اینکه فرمود: خدا پیغمبر را به آسمان صعود داد سپس گزارشهاى معراج را از رسول الله  خدا اینگونه نقل فرماید که ...
  19. سپس مرا به آسمان ششم بالا برد که ناگهان خلق بسیارى دیدم که همچون امواج دریا موج میزند و درین آسمان فرشتگان مقرب نیز بودند سپس مرا به آسمان هفتم برد که در آنجا نیز خلق و فرشتگان را دیدم .
  20. از اینکه در دو جاى اینحدیث خلق و فرشتگان ذکر شده معلوم میشود غیر از فرشتگان مخلوقاتى در آسمان زندگى میکنند که تعداد آنها هم زیاد است .
  21. و نیز در بحار و کافى و بصائرالدرجات از عجلان بن ابى صالح مرویست که مردى در خدمت حضرت صادق ( علیه السلام ) از روى استعلام اشاره به آسمان نموده عرض کرد، این قبله آدم ( علیه السلام ) است ؟ حضرت فرمود آرى و بعلاوه خدا را قبه هاى بسیارى است چه در عقب این مغرب شما 39 مغرب یعنى زمینهاى سپیدى است مملو از مخلوقات که از نور شمس کسب روشنى میکند و طرقة العینى مرتکب معصیت خدا نشده و نمیدانند که خدا آدمى آفریده است یا نه
  22. شاهزاده اعتضاد السلطنه پسر فتحعلیشاه قاجار در کتاب ((فلک السعاده )) میگوید: این خبر را براى یکى از دانشمندان اروپا نقل کردم خیلى تعجب کرد و گفت اگر یقین داشتم که اینخبر از ناحیه وحى پیغمبر شما است حتما مسلمان میشدم .
  23. متاسفانه فاضل مزبور چون احاطه به اسناد اخبار نداشته از اثبات صحت سند خبر عاجز شده و با اینکه در کتب معتبره باسناد قوى مضبوط است فقط از یک کتاب غیرمعروف آنرا نقل کرده
  24. میگوید: این حدیث را در کتاب نظام الدین احمد گیلانى شاگرد میرداماد دیده ام و هر گاه میدانست اینخبر در کتابى مثل کافى نقل شده براى اتمام حجت او کافى بود زیرا کتاب کافى از کتب معتبره شیعه و نسخ قدیمه این کتاب در کتابخانه هاى دنیا بسیار است و اخبار مندرج در آن براى اثبات هر مطلبى حجت قاطع است .
  25. و نیز در کتاب مناقب شیخ رجب برسى ((سال 800 هجرى )) و در کتاب شیخ ابراهیم کفعمى ((قرن دوم هجرى )) و در کتاب بحارالانوار مجلسى از حضرت موسى بن جعفر علیهاالسلام مروى است که جبرئیل خدمت حضرت رسول (صل الله علیه وآله وسلم ) عرض کرد: سوگند بخداوندى که پیغمبرى چون تو برگزیده که در پشت این مغرب زمینى است سفید و در آن یک نوع از مخلوقات خداست که او را میپرستند و نافرمانى وى را نمینمایند و بس که از ترس خدا گریه کرده اند گوشت از روى آنها فروریخته است .
  26. حضرت امیرالمؤ منین ( علیه السلام ) را عرض کرد آیا ابلیس و بنى آدم را در میان آنها راهى هست ؟ فرمود بخدا قسم که آنها نه ابلیس را میشناسند و نه آدم را وعده آنها را جز خدا کسى نمیداند.این حدیث هم دلالت دارد بر وجود بشر در سایر سیارات زیرا که گریه از خصایص انسان و گوشت از خصایص حیوان و عبادت و عدم معصیت و عدم علم بوجود ابلیس و آدم از اوصافى است که متفرع بر عقل است یعنى هر گاه مخلوقات آن کرات زنده و عاقل نبودند از خوف خدا گریه نمیکردند.
  27. و بر حسب اخبار مسلم است که مبدا بشر منحصر به آدم نیست هر چند مبداء ما آدم است و او پدر ما است ولى مطابق اخباریکه در دست است خدا آدمهاى بسیارى آفریده است که هر یک مبداء پدر سلسله اى بوده اند و همه آنها هم در زمین ما نبوده بلکه در کرات دیگر بوده اند.
  28. در بصائرالدرجات از حضرت باقر ( علیه السلام ) روایت میکند که فرمود: خداوند هزار هزار عالم ((یکمیلیون )) و هزار هزار آدم خلق کرده اینکه میفرماید هزار هزار عالم که یک میلیون میشود من باب مثال است مثل اینکه ما میگوئیم خداوند هزاران بنده دارد و یا ممکنست میخواهد بفرماید آن کراتى که آدم در آنها هست و مشمول تکالیف میباشند یک میلیون عالم است .
    در بحارالانوار و تفسیر قمى روایت صحیحى از حضرت امیرالمؤ منین ( علیه السلام ) نقل میکند باین مضمون که : هذا النجوم التى فى السماء مدائن مثل المدائن التى فى الارض مربوطه کل مدینه بعمود من نور طول ذلک العمود فى السما مسیرة ماءتین و خمسین سنة .
  29. در مجمع لبحرین در لغت کوکب بجاى ((بعمود)) ((بعمودین )) ذکر کرده است .معنى حدیث این میشود که : این ستارگان که در آسمان میباشند شهرهایى هستند مانند شهرهایى که در زمین است و هر شهرى بسته شده به دو عمود از نور که طول این عمود دویست و پنجاه سال راه است .
    این عمود نور همان قوه جاذبه و دافعه ایست که بین کرات میباشند که اگر این دو قوه نبود این کرات در یک مدار معینى نمیماندند و بهم دیگر میخوردند و ممکنست 250 سال فاصله نورى باشد.
  30. و نیز امام سجاد ( علیه السلام ) فرمود: پشت این نطاق ، راوى عرض کرد: نطاق چیست ؟ فرمود: هذه القبة سبعین الف عوالم کل واحد منها اوسع من الدنیا فیها خلایق کثیرة لایعلمون ان الله خلق آدم و ابلیس ام لاوقال علیه السلام و الله انهم اطوع لنا منکم .
  31. یعنى : پشت این قبه یعنى آسمان شما هفتاد هزار عالم است که هر یک از آنها وسیعتر از دنیاى شماست و در آنها خلایق بسیارى است که نمیدانند خداوند آدم و شیطانى هم خلق کرده یا نه بعد حضرت فرمود بخدا قسم که آنها ما را بیشتر از شما اطاعت میکنند.
  32. ازین روایت معلوم میشود که معروفیت آل محمد و شناسایى آنها مخصوص بزمین نیست بلکه مخلوقات این کرات هم معرفت بحال ایشان دارند بلکه معرفت آنها بیشتر از ماست و لذا از ما امام را اطاعت میکنند.
  33. حدیث بساط : حدیث بساط از احادیثى است که شیعه و سنى آنرا نقل کرده و از معجزات بزرگ امیرالمومنین ( علیه السلام ) بشمار میرود و مقدس اردبیلى در کتاب حدیقة الشیعه در صفحه 388 نقل نموده و چون خیلى مفصل است از ذکر آن خوددارى میکنیم فقط یک قسمت آن که مورد حاجت ما است ذکر میکنیم .
  34. سلمان گفت : ما پرسیدیم یا امیرالمؤ منین ( علیه السلام ) شما را علمى به آنچه در عقب کوه قاف است میباشد حضرت فرمود که خلاق عالم در عقب کوه قاف چهل عالم آفریده که هر عالمى برابر دنیاى شماست و علم من بماوراى قاف همچون علم منست بحال ایندنیا و آنچه در دنیاست و بعد از رسول الله  خدا (صل الله علیه وآله وسلم  ) منم حافظ و نگهدارنده عالمها و همچنین بعد از من اولاد من حافظ شریعت نبوى و وارث علوم مصطفوى خواهند بود و من داناترم براههائیکه در آسمانهاست از راههایى که در زمین است
  35. و مائیم محزون مکنون الهى و مائیم اسماء حسنى که چون خدا را با آن نام بخوانند اجابت کند و مائیم صاحب آن نامهائیکه بر عرش و کرسى نوشته است و مائیم قسمت کننده بهشت و دوزخ تا آخر روایت که مفصل است .
  36. ازین اخبار زیاد است که ذکر آن باعث طول کلام میشود اگر اخبارى هم از پیشوایان وین درین باب بما نرسیده بود ما خودمان میدانستم که خداوند درین کرات موجوداتى دارد چه شخص عاقل کار لغو و بیهوده نمیکند و اگر بنا باشد که خداوند این کرات باعظمت را که حساب آنرا جز خودش کسى نمیداند خلق فرماید و کسى در آن نباشد مسلما این کار لغو است و چنین عملى از خدا بدور است لذا میفرماید: ان فى خلق السموات و الارض و اختلاف اللیل و النهار لایات لاولى الباب الذین یذکرون الله قیاما و على جنبوبهم و یتفکرون فى خلق السموات و الارض ربنا ما خلقت هذا باطلا سبحانک فقنا عذاب النار .
  37. در دعاى افتتاح که در شبهاى ماه مبارک رمضان خوانده میشود میفرماید: الحمدالله الذى من خشیته عدالسما و سکانها و ترجف الارض و عمارها و تموج البحار و من یسبح فى غمراتها .
    سکنه آسمانها کیست که از خوف و خشیت الهى میلرزاند اگر گویى ملائکه هستند جواب گوئیم که ملائکه جسم لطیفند و احتیاج به سکنى و مکان ندارند سکنه یک محل باید مثل ما باشد و لذا میگوئیم سکنه بلاد.
  38. بهترین دلیلى که سکنه آسمانها ملائکه نیستند دعایى است که شیخ حر محمد بن حسن عاملى در صحیفه ثانیه سجادیه در ضمن دعایى است از حضرت على بن ال حسین  امام سجاد ( علیه السلام ) نقل میکند.
  39. فصل علیه انت ملائکتک و سکان سمواتک و ارضک .
    از اینکه جمله سکان سمواتک و ارضک راعطف بر ملائکه گرفته ، مسلمست که معطوف غیر از معطوف علیه است پس مراد از انسان همان انسانست که باید در این سیارات باشد.
    در یکى از زیارتهاى عاشورا ذکر شده که : فلقد عظمت بک الزریة و جلت فى المؤ منین و المسلمین و فى اهل السموات و اهل الارضین اجمعین .
    اى  حسین  عزیز مصیبت تو در میان مؤ منین و مسلمین اهل آسمانها و اهل زمینها بسى بزرگ بود، پس اهل آسمان باید عاقل باشند تا شهادت آنحضرت بر آنها گران باشد
    1. . اللهم صل علی محمد وآل محمد وعجل فرجهم

 

  • حسین صفرزاده

نظرات  (۰)

هیچ نظری هنوز ثبت نشده است

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی