متقین 37- 40- ترس از مسئولیتها - پرهیزگاران از اعمال کم خود راضى نیستند و اعمال زیاد خود را نیز زیاد نمىبینند آنان خویش را متهم مىسازند (در تقصیر در عبادت و اطاعت) و از اعمال خود ترسناکند
دوشنبه, ۷ فروردين ۱۴۰۲، ۱۱:۳۶ ق.ظ
- بسم الله الرحمن الرحیم
- اللهم صل علی محمد وآل محمد وعجل فرجهم
- تیتر موضوعی خطبه همام (متقین) را در نهج البلاغه (ح فرزاد) یا در نمایش پردازش اربعین حسینی
- متقین 37- 40- ترس از مسئولیتها - «لا یرضون من اعمالهم القلیل، و لا یستکثرون الکثیر فهم لانفسهم متهمون و من اعمالهم مشفقون» ترجمه: پرهیزگاران از اعمال کم خود راضى نیستند و اعمال زیاد خود را نیز زیاد نمىبینند آنان خویش را متهم مىسازند (در تقصیر در عبادت و اطاعت) و از اعمال خود ترسناکند.***
- شرح: مقدمهاى را در بحث عمل براى توضیح مطلب عرض مىکنم، از فرازهاى فوق روشن مىشود که پرهیزگاران اهل عمل ند نه اهل حرف، مردم دو دستهاند: یک دسته فقط حرف مىزنند و عمل ى در کار آنها نیست، قرآن به این دسته تاخته و آنها را مورد نکوهش قرار مىدهد: لِمَ تَقُولُونَ ما لا تَفْعَلُونَ- کَبُرَ مَقْتاً عِنْدَ اللَّهِ أَنْ تَقُولُوا ما لا تَفْعَلُونَ: «چرا مىگوئید آنچه را عمل نمىکنید، بسیار به غضب وامىدارد خدا را این که بگوئید آنچه را انجام نمىدهید».( صف، آیه 2 و 3) این عبارت از جملات شدید قرآن است که غضب و خشم الهى را بر این گونه افراد وعده مىدهد. و یک دسته به همراه قول عمل مىکنند، حتى عمل را زیاده بر قول انجام مىدهند و گویا شنیدهاند کلام مولى را که: «زیادى فعل بر قول بهترین فضیلت و نقص فعل از قول زشتترین رذیلت است».( غرر الحکم على( علیه السلام)؛ میزان الحکمه، جلد 7)
- اسلام دین عمل است، معمولا در تعریف آن مىگوئیم عبارت است از اقرار به زبان و اعتقاد قلبى و عمل به ارکان دین مبین، یعنى یک سوم آن را عمل قرار مىدهیم در حالى که در حدیثى از امام صادق (علیه السلام) سؤال مىشود: افضل اعمال نزد خداوند چیست؟ حضرت مىفرمایند که خداوند چیزى را قبول نمىکند مگر با آن، راوى مىگوید سؤال کردم آن چیست؟ فرمود: «ایمان به خدائى که شریک ندارد و غیر از او خدائى نیست، سپس سؤال از ایمان مىکند که آیا قول و عمل است یا قول بدون عمل (یعنى ایمان زبانى و عملى است یا اینکه فقط زبانى است)؟
- ایمان تمامش عمل است - حضرت چنین فرمودند: «الإیمانُ عمل کُلّه و القَولُ بعضٌ ذلِکَ العمل ...»:
«ایمان تمامش عمل است و قول نیز بعضى از آن عمل است ...».( کافى، جلد 2، صفحه 34؛ میزان الحکمه، جلد 7،) یعنى ایمان شخص در عمل مشخص مىشود و عمل محک بسیار خوبى براى ایمان است، و اگر هم قولى باشد، جزئى از عمل محسوب مىشود.
- در بحث عمل شش نکته قابل ملاحظه است: نفس عمل ، چنانکه روشن شد، دین یعنى عمل ، فرمودند: پیروان مکتب ما را از عمل شان بشناسید. معیار شیعه و پیرو بودن، رفتار و کردار است نه لفظ بدون محتوى عمل شعار مؤمن است لباسى است که بر تن خود کرده، عمل یار و همراه فردى است که به درجه یقین رسیده است، عمل کاملترین جانشین انسان است، بهترین چیزى است که مردم بوسیله آن از او ذکر خیر مىکنند و او را مىستایند، عمل نیک میوه علم است نه حرف نیک فقط. آن هم عملى که با عقل توأم باشد،
- رشته خود پنبه مکن - از وصایاى رسول گرامى (صلى الله علیه وآله) به ابن مسعود است: «یا ابن مسعود اذا عملتَ عملا فاعمل بِعِلم و عَقْل و ایّاک و أنْ تَعمل عملا بِغَیر تدبیر و عِلمٍ فانّه جَلّ جلاله یقول و لا تکونوا کَالتّى نَقَضَتْ غَزْلَها مِنْ بَعد قوّة انْکاثا»: (اى ابن مسعود زمانى که عملى انجام دادى، با علم و تعقل انجام ده، و بپرهیز از این که عملى بدون تدبیر و علم انجام دهى، زیرا خداوند (جل و جلاله) مىفرماید: «مانند زنى نباشید که رشته خود را پس از تابیدن محکم وا مىتابد»). (کنایه از اینکه کار بىفائده مىکند و وقت خود را تلف مىنماید، عمل بدون تعقل هم چنین است).
- مفاهیم دعا اعمال ما باشد - بعضى به قدرى در قول و لفظ تأمل مىکنند که گوئى عمل را فراموش کردهاند، انسان بعضى را مىبیند که در حمد و سوره نماز بسیار دقت مىکند تا مخرج حروف را خوب ادا کند، یا در دعاها و قرآن خواندن دقت مىکند تا با اعراب صحیح بخواند تا خوب حرف آشکار شود در حالى که از مفاهیم دعا که اعمال ما باشد غافل است. چه قدر مولى على (علیه السلام) عالى فرموده است: «انّکُم الى اعراب الاعمال احْوَجْ منکم الى اعراب الاقول»: «شما به اعراب دادن اعمال محتاج ترید، تا اعراب دادن و آشکار کردن اقوال و الفاظ».( غرر الحکم، میزان الحکمه )
- درآینه خود بین آنچه که گفتی همانی - باید دقت در اعمال کرد که حروف و الفاظ و اقوال و مفاهیم وسیلهاى بیش نیست، الفاظ پرمفهوم ادعیه وسیلهاى براى رساندن معنا به ما بوده، تا طبق آن مشى و عمل کنیم و آنچه مهم است این که نظر به هدف یعنى اعمال کنیم نه وسائل. به قول بزرگان «ما یُنْظَرُ بى الشىءُ فَهُوَ فان فى ذلک الشىء» آن وسیلهاى که به واسطه آن چیزى موردنظر قرار مىگیرد فانى در آن شىء است، مثلا وقتى صورت خود را در آئینه مىبینیم و یا به ساعت نگاه مىکنیم ساعت چند است، آئینه و ساعت وسیلهاى بیش نیست که نظر به آن مورد توجه اصلى نیست، الفاظ هم آینه معانى است پس نظر به عمل کن نه لفظ.
- دوباره کاری نکن - اتقان عمل و محکم کارى آن- از دستوراتى که به ما دادهاند و حتى اگر دستورى از طریق شرع هم در این باره به ما نمىرسید، عقل چنین حکم مىکرد، انجام دادن کار به نحو ریشهدار و اساسى است، عقل مىگوید یا کارى مکن یا اگر کردى باید اساسى کار انجام دهى، و الّا کار دوباره کردن از عاقل صادر نمىشود.
- خداوند محکم کاری را دوست دارد- پیامبر اکرم (صلى الله علیه وآله) در جریانات مختلف این مسئله را به مسلمانان گوشزد مىفرمود، در جریان دفن «سعد بن معاذ» پیامبر (صلى الله علیه وآله) خود وارد قبر او شده و لحد آن را ساخته و آجرها را چیده و سپس سنگ و گل خواستند و بین آجرها را پر کردند، وقتى فارغ شدند و خاک ریختند و قبر را صاف نمودند، رو به اصحاب کرده فرمودند: «انّى لَاعلَمُ انّه سَیَبْلى و یَصل الیه البَلاء و لکنّ اللّه یُحِبّ عبداً اذا عمل عملا احْکَمَه»: «من مىدانم که آن (میت یا قبر) به زودى پوسیده و فاسد و خراب مىشود ولى خداوند دوست دارد وقتى بنده عملى را انجام مىدهد، با محکمکارى انجام دهد». از این جمله مىتوان استفاده کرد که شاید بعضى در ذهنشان این بود که این میت پس از مدّتى مىپوسد و یا قبر در اثر حوادث خراب مىشود، چرا پیامبر (صلى الله علیه وآله) این قدر دقت مىکند و وقت صرف مىنماید و پیامبر (صلى الله علیه وآله) آنگونه جواب دادند.
- عمل با بهترین وجه - در جریان دفن فرزند خود ابراهیم نیز نقل شده است وقتى قبر را پوشاندند، روزنهاى در قبر بود که حضرت با دست خود آن را صاف کردند و سپس فرمودند: «اذا عمل احَدُکُم عملا فَلیُتْقَنْ»: «زمانى که عمل ى را یکى از شما انجام دادید، محکم و متقن به پایان رسانید». در این دو روایت حجیت احکام و اتقان بود و در روایتى هم از ایشان نقل شده که فرمودند خداوند تعالى دوست دارد که عمل کننده وقتى عمل مىکند، با بهترین وجه انجام دهد «ان الله تعالى یحب من العامل اذا عمل ان یحسن».( کنز العمال، خبر 9129( این سه خبر را صاحب میزان الحکمه، در جلد 7،)
- عمل به دستور محکم کاری - اسلام دین اتقان و محکمکارى است و متأسفانه امروزه ما به این دستور اسلام توجهى نکرده، و ضررهاى آن را هم دیدهایم، گویا اجانب و دورافتادگان از مکتب خاندان عصمت و طهارت بهتر به این دستور عمل کردهاند، و ما هر روز شاهد پیشرفت و ترقى و استحکام مصنوعات آنها هستیم، و کار به جائى رسیده که همه روى به وسائل ساخته شده خارجىها کردهایم و حتى بعضى وقتها خود کارگر ایرانى حاضر نیست وسیلهاى را که خود ساخته و تولید کرده مصرف کند، یعنى خود او هم مىداند چه کرده است!
- بنا های محکم کاری صدها سال باقی ؛ باز هم رحمت به اجداد و پدران ما که هنوز آثار باستانى و بناهاى خشت و گلى آنها پس از صدها سال باقى است، اما بهترین ساختمان امروزى پس از چند سال نیاز به بازسازى دارد. وقتى با برق کار مىکند، سیم برق را لخت و بدون حفاظ رها مىکند، وقتى گودالى حفر مىکند، بدون علامتگذارى و سنگچین کردن، مىگذارد و مىرود؛ وقتى اتومبیلش در جاده پنچر شد، براى حفظ جان و مال خودش سنگهایى در جاده مىچیند اما پس از اتمام کارش، سنگها در وسط جاده مانده و او رفته است! راستى چرا چنین شدهایم؟! مگر اسلام به ما دستور محکمکارى نداده است؟!
- پشتکار در عمل - مداومت و پشتکار در عمل مشکلتر از انجام اصل عمل است و آنچه مهم است، مداومت است و گرنه گاهى انسان بطور اتفاقى عمل نیکى انجام مىدهد؛ مثلا شب دچار بىخوابى شده مىگوید بگذار نماز شب بخوانیم یا تلاوت قرآن کنیم اگر به همین مقدار بسنده کند به جائى نمىرسد باید در عمل نیک پشتکار به خرج داد و این ارزشمند است که مولى على (علیه السلام) فرمودند: «افْضَلُ العمل ادَوَمُه و انْ قَلّ»: «با فضیلتترین عمل ، عملى است که مداوم باشد گرچه کم باشد».( میزان الحکمه، جلد 7، صفحه 19.)
- با استمرار عمل به جایی می رسد - گاهى انسان کارى را با شوق و گرمى شروع مىکند ولى پس از مدتى از آن سرد مىشود، در تعلیم و تعلم ما بسیار دیدیم و فهمیدیم که استعداد زیاد انسان را به جائى نمىرساند، آنچه مىرساند مداومت بر عمل است، حتى آنها که استعداد خوب دارند با پشتکار در عمل به جائى مىرسند نه فقط با استعداد!
- مداومت بر عمل ، گرچه در ابتدا سخت است ولى بسیار در تصمیمگیریهاى زندگى مؤثر است، زیرا خود پشتکار و مداومت ریاضتى براى نفس است و او را در حوادث دهر و کشاکش آن ورزیده مىکند، مداومت کن بر عمل گرچه کم باشد، عمل زیاد بىمحتوى که موجب خستگى و ملالت شود انسان را به جائى جز سرخوردگى از عمل نمىکشاند، از روایات استفاده مىشود «قلیلٌ تدوم علیه خیرٌ من کثیرٌ مَمْلول منه» «عمل کم مداوم، بهتر از عمل زیادى است که موجب ملالت و خستگى و افسردگى شود».
- مداومت بر عمل گر چه کم - از عائشه و ام سلمه پرسیده شد چه عملى محبوبتر نزد رسول الله (صلى الله علیه وآله) بود گفتند «مادیم علیه و انْ قَلَّ»: «عملى که مداومت بر او شده گرچه کم باشد».از امام صادق (علیه السلام) نقل شده که امام سجاد (علیه السلام) بسیار مىفرمودند: «انّى لُاحِبّپ انْ اداوم على العمل و انْ قَلَّ»: «من دوست دارم مداومت بر عمل کنم گرچه کم باشد».
- محبوب ترین عمل نزد خدا - امام صادق (علیه السلام) از پدرشان نیز نقل مىکند که مىفرمود: «دوست دارم مداومت بر عمل را وقتى نفس من عادت دهد مرا، و اگر چیزى از اعمال شب از من فوت شود، روز قضا کرده و اگر روز فوت شود، شب قضا مىکنم و محبوبترین اعمال نزد خداوند عملى است که مداومت بر آن شود». در بعضى روایات هم تأکید شده که اگر عملى را شروع کردید یک سال مداومت بر آن کنید، زیرا در هر سال یک شب قدر است، مداومت کنید تا آن شب را درک کنید. در روایت دیگر مىفرماید: هر پنجشنبه و اول هر ماه اعمال انسان عرضه مىشود و اعمال یک سال در نیمه شعبان عرضه مىشود. شما احوال علماء را ببینید که در مداومت بر عمل و پشتکار چه مىکردهاند، و چگونه ترویض نفس مىکردهاند،
- مداومت وپشتکار - در مورد حاج محمد ابراهیم کلباسى (رحمهم الله) که از معاصران مرحوم میرزا قمى و سید شفتى و از شاگردان بحرالعلوم و صاحب ریاض و ... است آوردهاند، شب قدر را با عبادت ادراک کرد، زیرا مدت یک سال، شب تا صبح عبادت کرد و معلوم است که شب قدر از شبهاى سال بیرون نیست.
- روزی یک جزء قرآن - در اجازهاى که مرحوم علامه مجلسى اوّل براى فرزندش ملامحمدباقر صاحب بحارالانوار نوشته او را به قرائت یک جزء قرآن در هر روز و مطالعه و تفکر در نامه امیرالمؤمنین به امام حسن (علیه السلام) که در نهجالبلاغه مسطور است، سفارشمىکند (معلوم است تا خود چنین نمىکرده، این چنین سفارش نمىنمود).
- ثلث آخر شب تا طلوع آفتاب - در شرح حال حاج ملّا هادى سبزوارى است که هر شب در زمستان و تابستان و بهار و پائیز ثلث آخر شب را بیدار بودند و در تاریکى شب عبادت مىنمودند، تا اول طلوع آفتاب.
- از بلوغ تا آخر عمر هر روز - در شرح حال شیخ انصارى نوشتهاند، «عباداتى که شیخ از سن بلوغ تا آخر عمر به آنها ادامه مىداد، گذشته از فرائض و نوافل شبانهروزى و ادعیه و تعقیبات عبارت بودند از: قرائت یک جزء قرآن و نماز حضرت جعفرطیار و زیارت جامعه و عاشورا در هر روز.
- زیارت جامعه هر شب - در احوالات امام امت هم نقل شد که زیارت جامعه در هر شب براى حضرت مولى الموحدین (علیه السلام) را در نجف فراموش نکردند و حتى وقتى هوا مناسب نبود به حرم مشرف شده، پشتبام رفته و آن حضرت را زیارت مىکردند.
- اخلاص در عمل - محور قبولى عمل ، اخلاص است، مولى على (علیه السلام) فرمودند: «انک لن یتقبل من عمل ک الا ما اخلصت فیه» «قبول نمىشود از عمل تو مگر عمل ى که در آن اخلاص داشته باشى».
اگر کسب و کار مىکنى، اگر صنعتگرى، اگر به تعلیم و تعلم مشغولى نیتت را خالص کن، تا محبوب خالق و خلق شوى، و امور دنیا و آخرت تو رونق یابد، خدائى که تو را آفرید و روزى داد او هم مىتواند قلب مردم را به تو منعطف کند به شرطى که مخلص باشى!
- هرعملی درختی است - روایتى از مولى على (علیه السلام) است که براى هر عملى درختى است و هر درختى نیاز به آب دارد و آبها مختلف است، درختى که از آب پاک مشروب شود، آن نیک و میوه آن شیرین است، و درختى که برعکس از آب و مواد کثیف و مضرّ تغذیه کرد، درختى پلید و میوه آن تلخ است. عملى که از اخلاص تغذیه شد، مانند درختى مستحکم و طیب، میوه شیرینِ بهشت مىدهد، و عملى که از ریا و سمعه و خودنمائى تغذیه کرد، مانند درختى پلید مىگردد که میوهاى تلخ چون زقوّم جهنمى به همراه دارد.
- خداوند به عمل نظر مىکند، او عمل صالح را دوست دارد، گرچه از انسانى شقىّ صادر شود، گاه خدا فاعل عمل را دوست ندارد، ولى نفس عمل را دوست دارد، و گاهى فاعل را فى نفسه دوست دارد، ولى عملش را دوست ندارد، زیرا آن عمل را با شرائط مورد قبول چون اخلاص، انجام نداده است، و این مضمون روایات است.
- اخلاص ؛ نصیحت ، همکاری ؛ پیامبر گرامى (صلى الله علیه وآله)، در سرزمین منا، در حجة الوداع، در مسجد خیف، خطبهاى ایراد کردند و در ضمن خطبه فرمودند: «نصر الله عبدا سمع مقالتى فرعاها ثم بلغها الى من لم یسمعها فرب حامل فقه غیر فقیه و رب حامل فقه الى من هو افقه منه ثلاث لا یغل علیهن قلب امرء مسلم، اخلاص العمل لله و النصیحة لا ئمة المسلمین و اللزوم لجماعتهم».«خداوند کمک و یارى نماید کسى را که سخن مرا شنید و آن را حفظ کرد و به کسانى که نشنیدند رساند، چه بسیار دارند فقه که خود غیرفقیه است و چه بسیار دارنده فقهى که فقه را به فقیهتر از خود مىرساند، سه چیز است که قلب مسلمان در آنها کینهتوزى را روا نمىدارد: 1- اخلاص در کارها براى خدا 2- نصیحت پیشوایان و رهبران مسلمین 3- ملزم شدن به اجتماع مسلمانان یعنى همکارى با مسلمانان.
- خفظ عمل دشوار تر از خود عمل - پیامبر (صلى الله علیه وآله) در این جملات اخلاص را مقدم بر دو چیز دیگر کردهاند، و تأکید هم فرمودهاند که به کسانى که حضور ندارند، این جملات را برسانید، گویا این جملات از قوانین عمومى اسلام است. حفظ عمل از حبط و نابودى: عمل سرمایه است و حفظ سرمایه لازم است، حفظ عمل از نابودى، بسیار دشوارتر از انجام نفس عمل است، ابقاء و باقى گذاردن عمل بر همان نحو خالصى که تحقق پیدا کرده، مشکل است. شیطان دائماً؛ وسوسه مىکند که آن عمل را به رخ مردم بکش.
- عمل مخفی ؛ عمل آشکار؛ عمل ریائی ؛ -در روایتى از امام باقر (علیه السلام) چنین آمده است: «الِابقاءُ على العمل اشَدّ مِنَ العمل » راوى سؤال مىکند، ابقاء بر عمل چیست؟ حضرت فرمودند: «یَصِلُ الرجل بِصِلة و یُنفِق نَفَقَةٌ للّه وحده لا شریک لَه فکُتِبَتْ له سِرّاً ثُمَّ یذکُرُها فَتُمحى فَکُتِبَت لَه علانیةٌ ثُمّ یذکُرُها فَتُمحى و تُکتَبُ له ریاءٌ»: «انسان گاهى صله رحم و انفاق مىکند براى خداوند که شریکى ندارد پس نوشته مىشود آن عمل براى او بصورت مخفى، سپس عمل خود را به رخ مردم مىکشد پس محو شده و به صورت عمل آشکار نوشته مىشود بار دیگر نزد مردم بازگو مىکند، پس محو شده و عملى ریائى براى او ثبت مىشود».انسان عملى را که براى خدا و مخفیانه انجام داده نباید براى مردم ذکر کند و آن را به رخ مردم کشد، ذکر آن عمل منافات با ابقاء و باقى گذاردن عمل بر حال اول است و موجب نابودى و حبط عمل مىشود.
- برعمل آتش نفرستید - قرآن نیز مىفرماید: لا تُبْطِلُوا صَدَقاتِکُمْ بِالْمَنِّ وَ الْأَذى: «صدقات خود را با منت و آزار دادن طرف مقابل باطل نکنید». عجب، خودپسندى، ریا، سمعه و تظاهر بعد از عمل ، موجب نابودى اعمال و سرمایه انسان است، سرمایهاى که در عوض گوهر گرانبهاى عمر دریافت کرده است، انسانى که در خسران و زیان است تا عملى را کسب کند (إِنَّ الْإِنْسانَ لَفِی خُسْرٍ ؛ مواظب باش مصداق قول پیامبر (صلى الله علیه وآله) نشویم که فرمودند: «با ذکر گفتن (الله اکبر- لا اله الا الله- سبحان الله) درختى براى شما در بهشت غرس مىشود»، آن صحابى گفت: پس در این صورت بسیار درخت در بهشت داریم، حضرت فرمودند: «به شرطى که آتش نفرستى و آنها را نسوزانى، این آتش فرستادن معاصى ما است که موجب نابودى اعمال است».
- عمل همسفر تا آخرت - اى عزیز تا این گناهان به حدّ شرک نرسیده قابل بخشش و مغفرت است، اگر تا حال هم چنین بودهایم بیا توبه کنیم که خداوند توبه پذیر و مهربان است. عملى که نجات دهنده انسان است، عملى که به مرز حبط و نابودى نرسیده باشد، عمل چه نیک باشد چه بد، همسفر ما تا آخرت است.
- یک از شما سه دوست - در روایت از رسول گرامى (صلى الله علیه وآله) است که: براى هر یک از شما سه دوست است: یکى آن که وقتى از آن چیزى طلب کنى به تو مىدهد و آن مال و ثروت تو است، و دیگرى دوستى است که تا نزدیک قبر همراه تو است و چیزى به شما اعطاء نمىکند، و دیگر به دنبال شما نمىآید و آن نزدیکانت هستند (مثل زن و فرزند و اقوام) و سومى دوستى است که گوید به خدا قسم من با تو هستم هر جا بروى و از تو دور نمىشوم، و آن عمل تو است، خواه خیر باشد خواه شرّ.
- سه چیز مشایعت - در روایتى دیگر از رسول گرامى (صلى الله علیه وآله) است که میت را سه چیز مشایعت مىکنند، یکى اهل و عیال و دیگر ثروت و سومى عمل او، و دو تا که اهل و عیال و ثروت باشد برگشته و عمل او با او مىماند.
- عمل صالح - اى برادر حال در فکر دوست خوب باش که گفتهاند اول دوست و بعد سفر کردن (الرفیق ثم الطریق) مواظب باش و دقت کن همسفر این سفر طولانى تو کیست؟ سعى کن عمل صالح را برگزینى که آن رفیق همچون غلامى است که بهشت را براى تو آب و جاروب مىکند.
- زمینهچینى و تهیه جا - در روایتى از امام باقر (علیه السلام) نقل شده است که: «انَّ العمل الصّالِح یَذْهَبُ الى الجنَّة فَیُمَهّدُ لِصاحِبه کما یَبْعثُ الرجل غلامَه فَیَفرشَ له ثُمَّ قَرَأ «و اما الذین آمنوا و عمل وا الصالحات فلانفسهم یمهدون»: «همانا عمل صالح به بهشت رفته و جایگاه صاحبش را مهیا مىکند، چنان که مردى غلام خود را فرستاده، تا جایگاه و منزل او را قبل از ورود او فرش کند، سپس حضرت این آیه را تلاوت کردند: اما کسانى که ایمان آورده و عمل صالح انجام دادند براى خود زمینهچینى و تهیه جا کردهاند».
- همنشین نصیحت کننده - مولى الموحدین (علیه السلام) نیز فرمودهاند: «القرین الناصح هو العمل الصالح»: «همنشین نصیحت کننده (و خیرخواه) عمل صالح است».
- بهترین مبلّغ - تبلیغ بوسیله اعمال- از مسائل مربوط به عمل ، تبلیغ سازنده با آن است، عامل به دستورات دین مبین بهترین مبلّغ آن است، در حدیثى از امام صادق (علیه السلام) به این حصول آمده است. «کونوا دعاة للناس باعمالکم و لا تکونوا دعاة بالسنتکم»:
- تأثیر زبان تأثیر عمل - «دعوت کننده مردم با اعمال خود باشید، نه دعوت کننده به زبانهایتان». یعنى تأثیر عمل بسیار بالاتر از تأثیر زبان است و حتى بهترین طریقه امر به معروف و نهى از منکر است.
- با این مقدمه حال به فرازهاى مورد بحث بپردازیم: راضى نبودن به عمل کم و زیاد ندیدن عمل کثیر37- لا یرضون من اعمالهم القلیل. 38- و لا یستکثرون الکثیر
- اعمال خود زیاد نبینند - پرهیزگاران از اعمال کم خود خشنود نیستند، همت والاى آنها وافق وسیع فکرى آنها اجازه نمىدهد که به عمل کم اعتناء و اکتفاء کنند، آنها براى اعمال کمارزشى نمىبینند و اعمال فراوان خود را زیاد نمىبینند. اللهم صل علی محمد وآل محمد وعجل فرجهم
- ۰۲/۰۱/۰۷