6- ما باید به سوى فرهنگ زهرا برویم. اگر فرهنگمان فرهنگ زهرا شد، معلم ما واقعاً حضرت زهرا شد، آن وقت است که آمریکا هیچ غلطى نمىتواند
يكشنبه, ۱ اسفند ۱۴۰۰، ۰۸:۲۳ ب.ظ
بسم الله الرحمن الرحیم
اللهم صل علی محمد وآل محمد وعجل فرجهم- فاطمه الزهرا 6-
- محور اهل بیت : الله اکبر! مریم مادر یک عیسى بود. فاطمه مادر یازده عیسى است. تنها زن معصوم فاطمه بود. فاطمه خیلى مقام دارد. روایت داریم، امامان گفتند: ما حجت خدا بر مردم هستیم. بعد فرمودند: فاطمه حجت خداست بر ما. «اتَّخَذَ إِلى رَبِّهِ سَبیلًا» (مزمل/ 19) راه خدا فقط راه اهل بیت است. و محور اهل بیت فاطمه زهرا است. الله اکبر! مریم مادر یک عیسى بود. فاطمه مادر یازده عیسى است. تنها زن معصوم فاطمه بود. فاطمه خیلى مقام دارد. روایت داریم، امامان گفتند: ما حجت خدا بر مردم هستیم. بعد فرمودند: فاطمه حجت خداست بر ما.
- شیرزهرا : والدینوفرزندان(1- انواع همسران در قرآن . در یکى از جبههها بچههاى فاطمه زهرا (سلام الله علیها) امام حسن و امام حسین بودند. امیرالمؤمنین (علیه السلام) فرزندى دیگر داشت. او در جبهه مىترسید جلو برود. حضرت امیر با پشت شمشیر، قلافش زد گفت: برو کنار! «أدرکک عرق من أمک» (بحارالانوار/ ج 42/ ص 98) تو اگر شیرزهرا را خورده بودى، شجاع بودى. امام حسین روز عاشورا گفت: عجب! شما به من مىگویید: با یزید بیعت کنم؟ مىدانید من کجا تربیت شدم؟ من در دامن زهرا (سلام الله علیها) تربیت شدم. من در دامن زهرا تربیت شدم. کسى که در دامن زهرا تربیت شد، هرگز با طاغوت بیعت نمىکند. نقش خانواده در تربیت.
- توهین : حفظ آبروى رهبر، در فقه ما و در فقه سنى در همه فرقههاى اسلامى، از نظر منبع محکم هستیم که هرکس به رهبر اسلامى رسول اکرم و اولیاى خدا حتى بر پیغمبران دیگر و اگر به فاطمه زهرا (سلام الله علیها) اگر کسى توهین کرد با توجه عالمانه آگاهانه توهین مقرضانه کرد این خونش ارزشى ندارد. فتواى تاریخى امام درباره اعدام سلمان رشدى به خاطر همین است.
- اشک زهرا : حمزه کسى است که فاطمه زهرا (سلام الله علیها) هر هفته َّبه زیارت قبر او رفته، اشک مىریخت. حمزه کسى است که پیامبر اکرم (صلّىاللَّهعلیهوآله) دربارهاش فرمود: هر کس مرا زیارت کند، ولى به زیارت حمزه نرود، جفا کرده است. حمزه شهیدى است که سینهاش را بعد از شهادت، شکافته، جگرش را بیرون آوردند و جویدند، گوش و بینى و دست و پاى مبارکش را قطعه قطعه نمودند. پیامبر اکرم (صلّىاللَّهعلیهوآله) لباس خود را از تن بیرون آورد و بر روى جنازه قطعه قطعه شده حضرت حمزه انداخت. وقتى که صفیه خواهر حمزه (عمه رسول خدا صلّى اللَّه علیه و آله) به احد آمد تا بدن برادر شهیدش را ببیند، پیامبر اکرم به فرزند صفیه گفت: مادرت را منصرف کن.
- آن بانوى اسلام گفت: من مىدانم؛ برادرم شهید شده است و بدن مبارکش را قطعه قطعه کردهاند، مىتوانم صبر کنم، این شهادتها در راه خدا کم است، ما از این پیشامد، خشنودیم و صبر کرده و در راه خداوند متعال به حساب مىآوریم، پیامبر اکرم (صلّىاللَّهعلیهوآله) که روحیه را آنقدر بالا دیدند، اجازه دادند
- فاطمه وفامیل : خانواده: یعنى کسى از طریق پسر، از طریق همسر، از طریق دختر، از طریق برادر و... ممکن است فامیل رهبر دستاویز قرار بگیرند و هر کدام یک گروهى دوروبرشان باشند، یک گروهى دنبال داماد رهبر، پسر رهبر، دختر رهبر. این را که مىگویم مرادم پیغمبر است. مثلا فاطمه زهرا دختر پیغمبر بود، عایشه زن پیغمبر بود، على داماد پیغمبر بود. ممکن است هر گروهى دور یک کسى یک غوغایى راه بیندازند و پیغمبر باید حساب کند که فامیل دستاویز شده است. دستاویز شدن فامیل خود خطر بزرگى است.
- خانه با برکت: خانه حارثة بن نعمان مبارک بود؛ چون خانههای متعددی داشت همه را در اختیار رسول خدا (صل الله علیه وآله وسلم) گذاشت و خانهای را برای عروسی فاطمه زهرا (سلام الله علیها) به حضرت علی (علیه السلام) دادند تا جائی که رسول خدا ( صلی الله علیه وآله وسلم ) فرمودند:" من از او خجالت میکشم" (داشتن چند خانه در میان مردم گناه نیست) ولی حارثه گفت: افتخار میکنم. سفینة البحار، (حارثه بن نعمان)
- دعا کنیم : خدایا دختران ما را در خط زهرا (سلام الله علیها) و پسران ما را در خط امیرالمؤمنین (علیه السلام) قرار بده. خدایا مملکت ما، مملکت حضرت زهرا (سلام الله علیها) است، مملکت ما مملکت فرزند فاطمه زهرا (سلام الله علیها) ، حضرت مهدى (عج الله تعالی فرجه الشریف ) است، خدایا به زهرا و بچه هایش مملکت ما، امت ما ، نسل ما ، ناموس ما ، دین ما ، فکر ما ، عقیده ما ، رهبر ما ، کشور ما ، حفظ بفرما.
- قسم بده خدارا بفاطمه : خدایا ! به فاطمه ... گفت مىروم حرم امام رضا چه دعایى کنم؟ گفتم به امام رضا بگو «بفاطمه »، «بفاطمه »، «بفاطمه » امامان ما فاطمه را خیلى دوست داشتند. خدایا «بفاطمه »، «بفاطمه »، «بفاطمه » قسمت مىدهم، دخترهاى ما را عفت و دینشان را حفظ کن. «بفاطمه »، «بفاطمه »، «بفاطمه » قسمت مىدهم، کشور ما را از گزند دشمنان حفظ بفرما ..
- فاطمه تنها دختر: خدیجه بانویى با اراده، عاقل و شریف بود. شخصى را نزد حضرت فرستاد و پیام داد که من به خاطر شرافت و امانت و صداقت و اخلاق به تو علاقه پیدا کردهام. پیامبر صلى الله علیه و آله مساله را با عموهاى خود مطرح کرد، مقدمات ازدواج آماده شد و حضرت با او ازدواج نمود رسول خدا صلى الله علیه و آله بیست شتر جوان مهریهى خدیجه کردند و خطبهى عقد را ابوطالب عموى حضرت خواندند. و با اینکه فرزندان متعددى از پیامبر صلى الله علیه و آله پیدا نمود ولى پس از فوت حضرت، تنها فاطمه زهرا علیها السلام به یادگار ماند.
- پیشگیرى خطرات : 1- می خواستند خط رهبرى گم بشود 2- خطوط زیاد شود مردم گیج شوند 3- شایعه 4- دعواى سهم که بیشتر است 5- خانواده رهبر دستاویز دیگران شوند. 6- عوامل نفوذى 7- التقاط 8- چهرههاى اصلى فراموش شود و انقلابیون انقلاب نکرده در صحنه بیایند 9- فرصت طلبها 10- پیدا شدن جنگهاى داخلى و پیغمبرى که مىداند که قیامش این خطرات را دارد باید پیشگیرى کند. یکى از پیشگیرىها این است که چراغى روشن کند و به مردم بگوید: «اى مردم! اهل بیت اینهایند» حالا آیه که نازل شد، هر روز سحر اول اذان صبح تا 6 ماه حضرت مىرفت با دو دستش آستانه خانه حضرت زهرا را مىگرفت و زیارتنامه مىخواند. ُمَّ یَأْخُذُ بِعِضَادَتَىِ الْبَابِ وَ یَقُولُ الصَّلَاهَ الصَّلَاهَ یَرْحَمُکُمُ اللَّهُ إِنَّما یُرِیدُ اللَّهُ لِیُذْهِبَ عَنْکُمُ الرِّجْسَ أَهْلَ الْبَیْتِ وَ یُطَهِّرَکُمْ تَطْهِیراً» (تفسیرالقمى، ج 2، ص 67)
- معرفی اهل بیت : «کَانَ رَسُولُ اللَّهِ ص یَجِىءُ کُلَّ یَوْمٍ عِنْدَ صَلَاهِ الْفَجْرِ حَتَّى یَأْتِىَ بَابَ عَلِىٍّ وَ فاطمه وَ الْحَسَنِ وَ الْحُسَیْنِ (علیه السلام) فَیَقُولُ السَّلَامُ عَلَیْکُمْ وَ رَحْمَهُ اللَّهِ وَ بَرَکَاتُهُ فَیَقُولُ عَلِىٌّ وَ فاطمه وَ الْحَسَنُ وَ الْحُسَیْنُ (علهیم السلام ) وَ عَلَیْکَ السَّلَامُ یَا رَسُولَ اللَّهِ وَ رَحْمَهُ اللَّهِ وَ بَرَکَاتُهُ ثُمَّ یَأْخُذُ بِعِضَادَتَىِ الْبَابِ وَ یَقُولُ الصَّلَاهَ الصَّلَاهَ یَرْحَمُکُمُ اللَّهُ إِنَّما یُرِیدُ اللَّهُ لِیُذْهِبَ عَنْکُمُ الرِّجْسَ أَهْلَ الْبَیْتِ وَ یُطَهِّرَکُمْ تَطْهِیراً» (تفسیرالقمى، ج 2، ص 67) هر روز صبحها پیغمبر در مقابل جمعیت در خانه فاطمه زهرا را مىگرفت و مىگفت: سلام بر کسانى که «یُرِیدُ اللَّهُ لِیُذْهِبَ عَنْکُمُ الرِّجْسَ أَهْلَ الْبَیْتِ». شش ماه پیغمبر زیارتنامه مىخواند. دستانش را مىگرفت به دو آستانه در و به مردم مىگفت: «اهل بیت فقط همین 4 نفرند» حساب این با بقیهها جداست.
- فرهنگ سادگى : خلاصه تمام زندگى زهرا درد است. خواهرهاى حزب اللهى اگر مىخواهید فاطمه باشید و در خط فاطمه باشید، باید سختىهایى را بچشید. هیچ مانعى ندارد که آدم لباس وصله دار بپوشد. ما گاهى وقتها مىگوییم: کمبود داریم. خیال مىکنیم لباس وصله دار اشکال دارد. لباس فاطمه زهرا وصله دار بود. ما باید به سوى فرهنگ زهرا برویم. اگر فرهنگمان فرهنگ زهرا شد، معلم ما واقعاً حضرت زهرا شد، آن وقت است که آمریکا هیچ غلطى نمىتواند بکند. یعنى اگر تمام ماشینهاى پارچه بافى که داریم از کار بیفتد و کشورهاى دیگر هم نیازهاى ما را برطرف نکنند، بنده این لباسهایى که دارم را تا 20 سال دیگر هم مىتوانم بپوشم. فوقش پاره خواهد شد و دوباره وصله مىکنیم. هرکسى همین لباسى که دارد تا 20 سال مىتواند بپوشد. ما اگر فرهنگ زهد، فرهنگ سادگى، فرهنگ قناعت و کم مصرفى را در زندگى خود پیاده کنیم، موفق مىشویم. گاهى مىبینیم زن غر مىزند .چون زنها مثل فاطمه ىزهرا نیستند، مردها در کارشان توفیق ندارند. ازن ها حضرت زهرا را الگویشان قرار بدهند.
- جق با کیست : فاطمه زهرا (علیها السلام) شهید مىشود. این حدیث را هم شیعه و سنى نقل کردهاند. گفته که: «مَا أَظَلَّتِ الْخَضْرَاءُ وَ لَا أَقَلَّتِ الْغَبْرَاءُ عَلَى ذِى لَهْجَه أَصْدَقَ مِنْ أَبِى ذَرٍّ» (بحارالانوار/ ج 15/ ص 108) یعنى صاحب لهجهاى صادقتر از ابىذر نیست. اگر بعد از شهادت حضرت زهرا گیج شدید و نمىدانید حق با چه کسى است، ببینید ابىذر از چه کسى، طرفدارى مىکند.
- اسم ها چی باشد : خیلى هم تلاش نکنید اسمها چى باشد گاهى وقتها خانوادهها سر اسم گذارى با هم یک و دو مىکنند گفتند: صبر کنید رسول اکرم ( صلی الله علیه وآله وسلم ) بیاید. پیامبر از مسافرت آمد گفتند: آقا امیرالمؤمنین بچه دار شده فاطمه زهرا دختر دار شده. اسمش را چه بگذاریم گفتند: زینب بگذارید.(پنجم جمادی الاول پنجم هجری ) بعد امیرالمؤمنین در خانه نبود. فاطمه زهرا که بچه دار شد. امام حسین کوچولو بود دوید به بابایش بگوید بابا، مامان بچه دار شده آمد بیرون خانه سراغ بابا على بابا جان مامان بچه دار شده، من خواهر دار شدم. تا گفتند: خواهر دار شدم على بن ابیطالب گریهاش گرفت امام حسین کوچولو(متولد 3شعبان چهارم هجری ) بود گفت: آقا چرا گریه مىکنى؟ آمدم گفتم مامان بچه دار شده فرمود: من مىدانم که این زینب چه تاریخى دارد. یعنى از روز اول اسم حضرت زینب با حزن مخلوط بود.
- مىدانید که فاطمه زهرا یک سخنرانى راجع به غصب حقش کرد. فدک مزرعهاى بود در آمد داشت خیلى هم درآمد داشت این پشتوانه مالى خط فکرى على بن ابیطالب (علیه السلام) بود نظیر خمس..
- در اسلام سفارش شده مراسم عقد با تشر یفات و حضور مردم و همراه با شادی برگزار شود. رسول خدا (علیه السلام) عقد فاطمه زهرا (سلام الله علیها) را در مسجد در حضور انصار و مهاجرین اجرا کردند و دستور دادند بین حاضرین خرما پخش کنند: رسول خدا ( صلی الله علیه وآله وسلم ) فرمود: ازدواج را سند دار کنید و شادی به پا کنید مراسم
- در اسلام سفارش شده مراسم عقد و عروسى با حضور مردم و همراه با شادى برگزار شود. رسول خدا صلى الله علیه و آله عقد فاطمه زهرا علیها السلام را در مسجد، در حضور انصار و مهاجرین اجرا کردند و دستور دادند بین حاضرین خرما پخش کنند.
- در این جا حقش این است که از مرحوم بزرگوار محلاتى از علماى پیر تهران بود، یادى کنیم و طلب مغفرت کنیم. پنج جلد کتاب به نام «ریاحین الشر یعه» در مورد زنان نمونه تاریخ نوشته است. این پنج جلد خیلى براى ما کمک بود. خدایا تو را به حق محمّد و آل محمّد تمام علما و شهدایى که با فکر و علم و قلم و خونشان اسلام را به ما رساندهاند، با امام صادق (علیه السلام) و با فاطمه زهرا محشور کند.
- در برابر ریا و سمعه، اخلاص است که در حدیث مىخوانیم: خداوند جز خالصان را نمىپذیرد «أَلا لِلَّهِ الدِّینُ الْخالِصُ» و هر کس چهل روز خود را خالص کند، چشمههاى حکمت از قلب او به زبانش جارى مىشود. «من اخلص لله اربعین صباحا ظهرت ینابیع الحکمة من قلبه الى لسانه» و نشانه ایمان کامل آن است که حُب و بغض و بخشیدن و نبخشیدن براى خدا باشد و افضل عبادت اخلاص است و از فاطمه زهرا علیها السلام نقل شده که فرمود: «من اصعد الى اللّه خالص عبادته اهبط اللّه عزّ و جلّ افضل مصلحته» هر کس عبادت خالص به درگاه خداوند فرستاد، خداوند بهترین مصلحت او را برایش نازل مىکند.
- در بعضی روایات آمده است: بعد از پیامبر ( صلی الله علیه وآله وسلم )، خداوند فرشتهای را نزد حضرت زهرا (سلام الله علیها) فرستاد تا او را دلداری دهد. سخنان آن فرشته را فاطمه زهرا (سلام الله علیها) به حضرت علی (علیه السلام) منتقل کرد و آن نوشته را مصحف فاطمه (سلام الله علیها) میگویند.
- درجایى روایتى دیدم که مرثیه خوان مرثیه مىخواند و امام صادق بلند نعره مىکشید و گریه مىکرد که صداى گریهى امام صادق را در کوچه مردم مىشنیدند و شما که گریه کنید، این پیوند با امام صادق است. عزادارى یعنى پیوند با حضرت مهدى (عج الله تعالی فرجه الشریف).
- اگر بدانیم عزادارى چیست، ساده نمىگیریم. یک خورده از این طبلها و... کم کنیم و به روح عزادارى بپردازیم. عزادارى یعنى محکم کردن رابطهى قلبى و عاطفى با اهل بیت (علیه السلام). عزادارى یعنى هماهنگى با اولیاى خدا و فرشتگان. حدیث داریم که رسول خدا، فاطمه زهرا و على همه براى حسین گریه کردند.
- یهودىهاى مدینه عروسى گرفتند، ولى شنیده بودند که لباسهاى فاطمه زهرا ((سلام الله علیها)) ساده است. عروسى گرفته بودند، آمدند به پیغمبر گفتند: دخترتان را در عروسى ما بفرستید، فرمود: دختر من زن على است. اختیار زن با شوهر است. گفتند: شما واسطه شوید. بالاخره واسطه شد وفاطمه ىزهرا ((سلام الله علیها)) را به عروسى یهودىها دعوت کردند، یهودىها از اطراف مدینه با لباسهاى مجلل آمده بودند و مىخواستند که وقتى دختر پیغمبر با لباس ساده مىآید همه بخندند و آن را تحقیر کنند. فاطمه ىزهرا را سبک کنند. جبرئیل لباسى آورد و فاطمه زهرا پوشید که وقتى به آنجا رفت تمام زنهاى یهودى دستها بالا به سجده افتادند. ولى همین فاطمه زهرا ((سلام الله علیها)) وقتى به خانهى على (علیه السلام) مىرود در مسیر راه زن فقیرى را مىبیند و لباسش را به او مىدهد. یعنى یک جا لباس خودش را مىدهد. یک جا که باید حفظ آبرو کند، آبرو دارى مىکند.
- در ماجزای مواخات، رسولخدا بین زنها هم عقد اخوت بست از جمله بین فاطمه زهرا و ام سلمه الغدیر، ج 3، ص 112
- مدینه، شهرى است که فاطمه زهرا در آن کتک خورد. شهرى که در آن بزرگ ترین توهینها به امیرالمؤمنین شد. فاطمهى زهرا ((سلام الله علیها)) به مسجد پیغمبر آمد و مطالبى را گفت. این خانههاى مدینه، زهرا در تاریکى مىرفت و در خانهها را مىزد، مىآمدند در را باز مىکردند، حضرت دفاع از امیرالمؤمنین را تبلیغ می کرد.
- در مورد تعلیم و تربیت در محجه البیضاء حدیث نابى است که بیشتر در مورد برخورد با افراد استثنایى است. افرادى کودن و کم حافظه هستند. زنى نزد فاطمه زهرا آمد و چیزى پرسید و حضرت زهرا (سلام الله علیها) جواب داد ولى زن متوجه نشد و حضرت تا 10 بار جواب داد و باز زن متوجه نشد و خجالت کشید. حضرت به او فرمود: چرا خجالت مىکشى؟ تو که به من بدهکار نیستى، تو از من طلبکار هم هستى چون با هر بار جواب دادن اجرى نصیب من مىشود که به خاطر تو بوده است، پس تو از من طلبکار هستى و احساس خجالت نکن و من هم باید این قدر براى تو بگویم تا متوجه شوى. این رفتار صحیح معلم با یک شاگرد استثنایى است. اى کاش این احادیث جزو کتب درسى مىشد و در مراکز تربیت معلم تدریس مىشد. تربیت معلم وآموزش علوم انسانى باید از متن آیات و روایات و متون اسلامى باشد. قرآن ما هنوز کشف نشده است.
- در وسط جنگ، مرد هتاکی به فاطمه زهرا (س) جسارت کرد. یک مرتبه زید قهرمان با صدای بلند گریه مفصلی کرد و فریاد کرد: آیا کسی نیست برای خدا و رسول خدا و فاطمه زهرا غضب کند؟ سعید بن خیثم که از یاران زید بود، آن مرد را زیر نظر گرفت. با لباس مبدل (چادر زنانه) وارد دشمن شد و سرش را جدا کرد و مرکبش را به غنیمت گرفت و زید را شاد کرد به نحوی که زید میان دو چشمش را بوسید.
- برکت خانه فاطمه زهرا : یک فقیرى در مسجد آمد و به مردم گفت: وضع من خوب نیست. خیلى از مردم استمداد کرد. پیغمبر فرمود: من الآن چیزى ندارم ولى شما را در خانهى کسى مىفرستم که او خیلى بزرگوار است. به فقیر گفت: در خانهى فاطمه زهرا برو. فقیر در خانهى فاطمه ىزهرا آمد. فاطمه ىزهرا امام حسن (علیه السلام) را روى پوست گوسفند خوابانده بود. امام حسن را بلند کرد و پوست را به فقیر داد. فقیر گفت: گرسنه هستم. تو به من پوست گوسفند مىدهى؟ حضرت زهرا فرمود: نان نداریم. مىخواهى گردن بندم را به تو بدهم. گردن بند را درآورد و به فقیر داد و پهلوى پیغمبر فرستاد. پیغمبر فرمود: این گردن بند را دخترم به تو داده است؟ این مرد نه گردن بند و نه پوست گوسفند را مىخواهد. نان مىخواهد. چه کسى حاضر است نان بخرد؟ عمار گفت: هرچه قیمت آن است من دو برابر مىخرم. عمار پول زیادى داد. این فقیر هم نان و لباسى را گرفت و رفت. عمار هم گردن بند را خرید. یک برده هم آزاد کرد. بعد دوباره همین گردن بند را به حضرت زهرا فرستاد. پیغمبر خوشحال شد. گفت: عجب گردن بند با برکتى! گرسنهاى را سیر کرد. برهنهاى راپوشاند. بردهاى را آزاد کرد و دوباره نزد صاحبش برگشت.
- درباره مریم داریم: «وَ کَفَّلَها زَکَرِیَّا» (آلعمران/ 37). پیامبرى به نام زکریا متکفل حضرت مریم (سلام الله علیها) شد. چون ژانویه تولد حضرت عیسى هم هست یک کلمه هم از حضرت مریم (سلام الله علیها) بگوییم. «وَ کَفَّلَها زَکَرِیَّا» متصدى و کفیل حضرت مریم (سلام الله علیها) حضرت ذکریا پیغمبر شد. متکفل حضرت فاطمه زهرا (سلام الله علیها) حضرت محمد ( صلی الله علیه وآله وسلم ) بود. آیهاى که خدا به مریم گفته «یا مَرْیَمُ اقْنُتى لِرَبِّکِ وَ اسْجُدى وَ ارْکَعى مَعَ الرَّاکِعینَ» (آلعمران/ 43) مریم قنوت و سجده و رکوع را بپا دار. همان آیه را رسول اکرم و ا هل بیت ما گاهى براى شخص زهرا (سلام الله علیها) مىخواندند.
- خواستگارى حضرت : اینجا اسمهایشان را نبرم آبروریزى مىشود چند نفر که حالا صلاح نیست اسمهایشان را بخوانم آمدند خواستگارى حضرت زهرا (سلام الله علیها) یکى از آنها گفت من ده هزار دینار مىدهم. صد تا شتر جهازیه مىدهم هرچى آمدند. این دخترهاى ما یاد بگیرند. وقتى شوهر مىآید سراغشان نگویند خانه دارد؟ حقوقش چقدر است؟ من کمال مىخواهم، صد شتر و ده هزار دینارنه . کمال وشخصیت بله ...
- حضرت زهرا و اسم مقدس فاطمه ، شخصى به نام آقاى سکونى است که مىگوید: خدمت امام صادق (علیه السلام) رسیدم. امام صادق فرمود: چه شده که یک خورده گرفته هستى؟ آقاى سکونى شاد نیستى و گرفتهاى. «وُلِدَتْ لِى ابْنَهٌ» (کافى، ج 6، ص 48) گفت: خدا به من دختر داده است یک خورده خلقم تنگ است. فرمود: چرا؟ مگر فرق مىکند. کسى که بین دختر و پسر فرق بگذارد، یعنى اگر زنش پسر بزاید خوشحال مىشود و اگر زنش دختردار شود غصه مىخورد. این فرد درتوحیدش لنگ است. مگر دختر و پسر فرق مىکند. چرا غصه مىخورى؟ «یَا سَکُونِىُّ عَلَى الْأَرْضِ ثِقْلُهَا وَ عَلَى اللَّهِ رِزْقُهَا» (کافى، ج 6، ص 48) سنگینى او روى زمین است «وَ عَلَى اللَّهِ رِزْقُهَا» روزى او هم دست خداست. روى زمین راه مىرود. روزى خدا را مىخورد. تو چرا غصه مىخورى؟
- حضرت فرمود: حالا چه اسمى روى دخترت گذاشتهاى؟ گفت: اسمش را فاطمه گذاشتهام. امام صادق (علیه السلام) فرمود: «قَالَ آهِ آهِ ثُمَّ وَضَعَ یَدَهُ عَلَى جَبْهَتِهِ» سپس دستش را روى پیشانىاش گذاشت و او را احترام کرد. بعد فرمود: «أَمَّا إِذَا سَمَّیْتَهَا فاطمه فَلَا تَسُبَّهَا وَ لَا تَلْعَنْهَا وَ لَا تَضْرِبْهَا» حالا که اسم دخترت فاطمه است، به ایشان فحش ندهى «ولا تضربها» مواظب باش که او را کتک نزنى. چون او فاطمه است.
- در یک حدیث دیگر داریم: شخصى خدمت حضرت صادق (علیه السلام) آمد. اسم فاطمه را برد. تا گفت: فاطمه ، امام صادق همین طور که نشسته بود چنان فاطمه ، فاطمه مىکرد و سرش را تا نزدیک زمین آورد. امامان ما خیلى احترام فاطمه زهرا (سلام الله علیها) را داشتند. چون هرکس، هر کمالى دارد کمالش از فاطمه (سلام الله علیها) است. به فقیر گردن بند مىدهد.
- خواستگار هیچی ندارد : ده هزار مثقال طلا، صد تا شتر، نمىخواهم. على هیچى ندارد. على بن ابیطالب خواستگارى آمد. به پیغمبر گفت که یا رسول الله من از طرف امیرالمؤمنین آمدم براى خواستگارى حضرت فاطمه زهرا (سلام الله علیها). رسول اکرم ( صلی الله علیه وآله وسلم ) فرمود: اجازه بدهید دخترم اجازه دهد. پدر حق ندارد بدون اجازه دخترش قول دخترش را به کسى بدهد گرچه رسول الله هرچه بگوید حضرت فاطمه (سلام الله علیها) گوش مىدهد. اما باید خانم اجازه بدهد. رفت پهلوى فاطمه گفت فاطمه جان، على آمده خواستگارى، حاضرید با ایشان ازدواج کنید؟زهرا سرش را پایین انداخت هیچى نگفت، و مىگویند سکوت دختر موجب رضایت است،
- جهازیه چى؟ وقتى عقد را بستند حضرت پول داد به اصحاب فرمود: بروید جهازیه بخرید. یک قواره پیراهن یک روسرى بزرگ حوله یکى تختخواب هم داشتند تشک دو تا بالش چهار تا پرده پشمى. یک حصیر. یک قطعه سبو دو تا چادر هم بردند. اینها جهازیه فاطمه زهرا (سلام الله علیها) بود. عروس خانم نداشتن جهازیه عیب نیست البته متمولین خودشان باید در جریان باشند اینها همهاش باید با هم باشند. گاهى وقتها داماد نق مىزند نه دامادهاى ما دامادهاى خوبى هستند و نه عروسهاى ما بعضىهایشان و نه دامادهاى ما بعضىهایشان البته آدم خوب خیلى پیدا مىشود ولى گاهى ... پسرى آمد پهلوى ما گفت: آقاى قرائتى همین هفته پیش یک جوانى آمد گفت آقا من 26 25 سالمه هر خانهاى مىرویم مىگویند چند هزار تومان بگو دخترها ارزانش کنند. مىدانى به او چه گفتم. گفتم: خواهر دارى؟ گفت: بله گفتم: جوان بفرستم خواستگارى خواهرت چقدر مىدهى؟ گفت او اختیارش با پدرم است گفتم: وقتى مىخواهى دختر مردم را بگیرى مىگویى فتیله را کمى پایین بیاورند روى شمعک وقتى مىخواهى خواهرت را بدهى مىگویى اختیارش با ... باید با هم ...
- دین اسلام دین فطرت است. حتى زنى بود که شوهرش نابینا بود. حضرت فرمود: چرا خودت را آرایش نکردى؟ گفت: من براى شوهر کور چه آرایشى بکنم؟ او که چشم ندارد ببیند. گفت: عطر که مىتوانى بزنى. بلند شو عطر بزن که از طریق شامه و بو بفهمد که تو برایش آرایش کردى. حتى یک بار پیغمبر به فاطمه زهرا فرمود: چرا نشستهاى؟ مگر نمىدانى على دارد مىآید؟ پس چرا نشستهاى؟ بلند شو خودت را آرایش کن. آرایش براى زن اصل است.
- اسلام نمىگوید: غریزهات را بکوب. مسیر غریزهات را یک مسیر حلال تعیین کن. مثال گذشته را یادتان نرود. مثالى که داشتم مثال کپسول بود. گفتم: فرض کنید این کپسول است. اگر ما شیلنگ بیاوریم بعد از طریق شیلنگ به چراغ هدایت بشود بعد غذا پخته شود نور هست. پختن هست. حرارت هست. هیچ خطرى هم نیست. اما اگر این شیلنگ پاره شود انفجار رخ مىدهد.
- هر روز صبح (روایات از 6 ماه تا 17 ماه گفتهاند) رسول خدا (ص) آیه إِنَّما یُرِیدُ اللّهُ لِیُذْهِبَ عَنْکُمُ الرِّجْسَ أَهْلَ الْبَیْتِ وَ یُطَهِّرَکُمْ تَطْهِیراً احزاب/ 33. را درب خانه فاطمه زهرا ( صلی الله علیه وآله وسلم ) تلاوت میکرد تا مردم بدانند اهل البیت کیست.
- اللهم صل علی محمد وآل محمد وعجل فرجهم-
- ۰۰/۱۲/۰۱