فهرست شرح متقین نهج البلاغه 30- طلب آزادى از عذاب رستاخیز 2- شاخههاى اسارت و آزادى اقسام اسارت و روش نادرست به حساب آورد، از جمله اقسام اسارت مىتواند از اسارت در چنگال هوى و هوس و گناه و
جمعه, ۱۳ مرداد ۱۴۰۲، ۰۵:۳۲ ب.ظ
بسم الله الرحمان الرحیم
اللهم صل علی محمد وآل محمد وعجل فرجهم
- فهرست شرح متقین نهج البلاغه 30- طلب آزادى از عذاب رستاخیز«یطلبون الى الله تعالى فى فکاک رقابهم» 2- شاخههاى اسارت و آزادى
- اقسام اسارت براى اسارت مىتوان شاخههاى بسیارى در حدّ هر صفت رذیله و روش نادرست به حساب آورد، از جمله اقسام اسارت مىتواند از اسارت در چنگال هوى و هوس و گناه و معصیت، تشریفات، آداب و رسوم غلط، قیود دست و پاگیر امور ازدواج دخترها و پسرها، اوهام و خرافات و صفات رذیله اخلاقى مثل طمع، بخل، حسد و غیره نام برد؛ و در مقابل آزادى از هر یک از اینها، شاخهاى از آزادى است، اینها امورى است که هر انسان در طول زندگى به خوبى با روح خود لمس مىکند.
- انسانهائى که به دنبال امیال نفسانى بوده،«(رَبِّ السِّجْنُ أَحَبُّ إِلَیَّ مِمَّا یَدْعُونَنِی إِلَیْهِ»: زندانى تن بهتر از زندانى روح و حریّت.
- ازبردگى یوسف تا حرّیتش - «یُوسُفُ الصِّدیقُ الامین لم یَضْرُرْ حُریَّتَه أَنْ استُعِبدَ وَ قُهرَ وَ اسِر ...»:
- ازشاخههاى اسارت و آزادى - خداوند این گونه افراد را به عنوان الگو براى ما معرفى کرد، تا حجّت بر. نفسهای شما درگرو اعمال شماست - «... ایها الناس ان انفسکم مرهونة باعما لکم ففکوها باستغفارکم ...»:
- غل و زنجیر نفس با استغفار باز شود - آری نفس ما و حریت آن در گرو اعمال ما است، اعمال ما غل و..
- در حقیقت مردهاند انسانهائى که دچار تشریفات و تجملات غلط و چشم و هم چشمیها شدهاند،
- انسان دچار شرایط سخت اسیر واقعی است - شرایط سخت ازدواج که خود پیش پاى خود گذاردهایم، و جامعه همین اسیر بودن موجب شده بدبختى ماست که و دختران و پسران ما به راه فساد روند و آبروى خانوادهها.
- باید اسیر باشیم،تا وقتى عقل برما حاکم نست و اوهام و خرافات و رمل و اسطرلاب و فال و فالگیر و کفبین
- تا زمانى که صفات رذیله مثل طمع و بخل و حسد و غیره حاکم بر ما باشد، عبد اینها هستیم، وچه خوش فرمود:
- سؤال: آیا انسان آزاد است یا مجبور؟ مرز آزادى تا کجاست؟ پاسخ: خداوند، انسان را آزاد آفریده است
- آزادی انسان دلیل دارد : بعضى گفتهاند: انسان در کارهایش مجبور است و گمان مىکند که آزاد است،
- الف) دلیل برانسان آزاد آفریده شده - هر انسانى در کارهاى خود گاهى دچار تردید و شک مىشود
- .ب) گاهى انسانها به کار یکدیگر انتقاد دارند. انتقاد نیز دلیل آن است که کسى که کار را انجام داده،
- ج) هر انسانى در عمر خود بارها از گفتار و رفتار خود پشیمان شده است و همین پشیمانى دلیل آزاد بودن
- د) همه مردم فرزندان خود را تربیت مىکنند
- بنابراین شک، انتقاد، پشیمانى و تربیت، دلیل آزدى انسان است. علاوه بر آنکه آزادى خواسته تمام انسانها
- در بهشت نیز اگر آزادى نباشد، مؤمن رنج مىبرد ؛ لذا گوید:«ألحمدُ لِلّه الّذى نَتبَوّء من الجنّة حیث نشاء»
- با این همه، انسان بنده خداست و باید به دستورات او عمل کند و اگر آزادى مرز نداشته باشد سقوط خواهد داد.
- آزادى باید در چارچوب فرامین خدا و عقل باشد تا سبب سلب آزادى دیگران نشود.
- 1- انسان، آزاد است و حقّ انتخاب دارد. تمام آیات دلیل: انسان دنیا را خرید و آخرت را فروخت، «اشْتَرَوُا»
- خداوند مردم را در پیمودن راه سعادت آزاد گذارده است،) ولى با هم اختلاف کردند پس برخى از آنان ایمان. سنّت و قانون خداوند، آزاد گذاشتن انسان است. که رشد واقعى در سایه آزادى است. در این آیه «وَ لَوْ شاءَ اللَّهُ»
- بنده دیگرى مباش که خداوند تو را آزاد آفریده است. «لا اله الّا اللّه» آشنا سازند«لاتکن عبد غیرک و قد جعلک اللّه حراً»
- صاحبخانه کیست؟ آیا بنده است ِیا آزاد ؟! -اوّلین درجه تقوا و بندگى خدا آن است «مَنْ ذَا الَّذِی یَشْفَعُ عِنْدَهُ»
- انسان در انتخاب راه خدا یا شیطان، آزاد است. «الشَّیْطانُ یَعِدُکُمُ ... وَ اللَّهُ یَعِدُکُمْ»
- نذر فرزند آزاد برای خدا (بیاد آور) هنگامى که گفت: إِذْ قالَتِ امْرَأَتُ عِمْرانَ رَبِّ إِنِّی نَذَرْتُ لَکَ ما فِی بَطْنِی مُحرّراً فَتَقَبَّلْ مِنِّی إِنَّکَ أَنْتَ السَّمِیعُ الْعَلِیم
- اندیشهى آزاد و شخصیّت مستقل، شعار قرآن است. «لا یَتَّخِذَ بَعْضُنا بَعْضاً أَرْباباً»
- حقّ واجب در آزادی تفکر در قرآن است - هیچ مرد وزن مسلمان، آزاد یا بندهاى نیست مگر آنکه حقّ واجبى از.
- سنّت الهى، آزادى دادن به همه است و گرنه خداوند مىتوانست«وَ لَوْ شاءَ اللَّهُ لَذَهَبَ بِسَمْعِهِمْ وَ أَبْصارِهِمْ»
- بزرگترین نعمت آزادى از سلطهى طاغوتها، از بزرگترین نعمتهاست. نام آن را برده . «نَجَّیْناکُمْ»
- آزادى امروز - بیان سختىها و تلخىهاى گذشته، لذّت آزادى امروز. «یَسُومُونَکُمْ ... یُذَبِّحُونَ ... یَسْتَحْیُونَ»
- آنها آزادى خود را از دست دادند - بنىاسرائیل به خاطر قانون شکنى آزادى و سرزمین خود را از دست دادند.
- آزادى و نجات درپذیرش رهبر الهی - باید رهبر الهى را بپذیرید. «إِنَّ اللَّهَ قَدْ بَعَثَ لَکُمْ طالُوتَ مَلِکاً»
- توبه در حال اختیار و آزادى ارزش دارد، نه در حال اضطرار «إِذا حَضَرَ أَحَدَهُمُ الْمَوْتُ قالَ إِنِّی تُبْتُ الْآنَ»
- مرحوم الهى قمشهاى در ذیل سه فراز گذشته از خطبه فَهُم حانُونَ عَلى اوساطهم مَفْتَرشُونَ لِجِباهِهم وَ اکُفِّهم وَ رُکَبِهم وَ اطْرافِ اقْدامِهِم یَطْلُبُونَ الى اللّهِ تَعالى فى فکاک رِقابِهم چنین مىسراید:
کمان سازند آنان سرو قامت |
ز شوق طاعت و خوف قیامت |
|
جبین ماه را بر خاک سایند |
به سجده ذات سبحان را ستایند |
|
که ایزدشان به لطف خود کند شاد |
شوند از آتش قهر وى آزاد |
|
اللهم صل علی محمد وآل محمد وعجل فرجهم |
- ۰۲/۰۵/۱۳