فهرست شرح امیر المومنین متقین 31- 34- 1برنامه روزانه و امّا (پرهیزگاران) در روز دانشمندانى بردبار و نیکوکارانى با تقوا هستند. حکمت از جنود عقل است - مراد حکمت شرعى و کمال قوه علمیه و عملیه آن است
پنجشنبه, ۱۹ مرداد ۱۴۰۲، ۰۵:۲۶ ق.ظ
بسم الله الرحمن الرحیم
اللهم صل علی محمد وآل محمد وعجل فرجهم
- فهرست شرح امیر المومنین متقین 31- 34- 1برنامه روزانه «و اما النهار فحلماء علماء، ابرار اتقیا» و امّا (پرهیزگاران) در روز دانشمندانى بردبار و نیکوکارانى با تقوا هستند.
- حکمت از جنود عقل است - مراد حکمت شرعى و کمال قوه علمیه و عملیه آن است
- حکمت حد وسط قوة فکریه - حکمت علم به حقائق اشیاء است، به قدر طاقت، و عمل بر طبق آن و هوى رأ
- 31- حلم و بردبارى - 1- «الحلم ضَبْطُ النّفس عَنْ هَیَجانِ الغَضَب» 2- «الحلم هو التَثَّبُّت فى الامور»:
- نه تصمیم، نه تنبیه، نه اقدام، - که بعداً پشیمانى دارد زیرا این سه در حال عصبانیت بى حساب است،
- دشنام دهنده را رها کن - «مَهلا یا قَنْبَر دَع شاتِمک مِهاناً ترضَ الرحمن و تسخَط الشیطان و تعاقب عدوَک فَوَ الذّى فَلَقَ الحبَّةَ وَ بَرءَ النَّسَمَة ما ارْضَى المؤمِنُ رَبَّه بمِثْل الحلم و لا اسْخَط الشیطان بمثل الصمت و لا عوقب الاحمق بمثل السکوت»:.
- خوشنودتر از حلم نمىشود - شیطان هم از هیچ چیزى به مثل سکوت در برابر نادان ملول و ناراحت نگردد.
- کارآئى و نقش بردبارى دانشمند باید صبور و پرحوصله باشد؛ والا تمام برنامههاى تعلیم و تربیت تعطیل مىشود.
- اول حلم ، بعد علم، - «و الذّى نفسى بِیَده ما جُمِعَ شىءٌ الى شئٍ افْضَل من حلم الى علم»:
- درخت علم با آب حلم سیراب شود،-«عَلیکَ بِالحلم فانّه رُکنُ العِلم»: حلم رکن علم است». «وَ اللَّهُ عَلِیمٌ حَلِیمٌ»
- در اینجا سؤالى مطرح است،«فَمَنِ اعْتَدى عَلَیْکُمْ فَاعْتَدُوا عَلَیْهِ بِمِثْلِ مَا اعْتَدى عَلَیْکُمْ» ناآگاهان جهالت به مقابله برمىخیزند.
- این راه، حلم و علم مىطلبد - باید نرمش نشان داد، مقابله به مثل سبب نابودى برنامههاى تعلیم و تربیت است،
- اگر براى خدا تبلیغ مىکنید، «اللّهم اهْدِ قَومى فَانَّهُم لا یَعْلَمُون» مىگفت: «خدایا آنها را هدایت و فروغ خود را در دل آنها بیفکن».
- تسخیر قلبها - تاریخ فتح مکّه (الیوم یوم الملحمة الیوم تسبى الحرمة الیوم اذل الله قریشا)(اذهبوا انتم الطلقاء)
- بدل انتقام ؛ محبت است - (الیوم یوم المرحمة الیوم اعز الله قریشا) «لا تَثْرِیبَ عَلَیْکُمُ الْیَوْمَ یَغْفِرُ اللَّهُ لَکُمْ وَ هُوَ أَرْحَمُ الرَّاحِمِینَ» (یَدْخُلُونَ فِی دِینِ اللَّهِ أَفْواجاً)
- حلمش آتش غضبش را فرو نشاند،- حلمش آتش غضبش را فرو نشاند، و سپس براى رضاى حق سر از بدنش جدا کند،
- شاگردان مکتب پیامبر - «سَلُونى قَبْلَ انْ تَفْقِدُونى» آیا یک سرباز ما چنین است، چه رسد به سرلشکر ..؟!
- مبارزه با دشمنان نادان - (وَ لا تَسْتَوِی الْحَسَنَةُ وَ لَا السَّیِّئَةُ ادْفَعْ بِالَّتِی هِیَ أَحْسَنُ فَإِذَا الَّذِی بَیْنَکَ وَ بَیْنَهُ عَداوَةٌ کَأَنَّهُ وَلِیٌّ حَمِیمٌ- وَ ما یُلَقَّاها إِلَّا الَّذِینَ صَبَرُوا وَ ما یُلَقَّاها إِلَّا ذُو حَظٍّ عَظِیمٍ).
- دگرگونى روحى و طوفانى درونى - من بد کنم و تو بد مکافات دهى ... پس فرق میان من و تو چیست بگوى
- حلم و بردباری ناشی از صبر - در باب زخارف دنیوى زهد است، و در اجتناب از اموال شبههناک و حرام، ورع است،
- غیظ و غضب او را نگیرد، - (فَبِما رَحْمَةٍ مِنَ اللَّهِ لِنْتَ لَهُمْ وَ لَوْ کُنْتَ فَظًّا غَلِیظَ الْقَلْبِ لَانْفَضُّوا مِنْ حَوْلِکَ)
- آموختن برخورد صحیح - «ادب الله نبیه فقال و لا تستوى الحسنة و لا السیئة ...» آداب مؤدّب ساخت
- دعا در مقابل اهانت و اذیت - (إِذا خاطَبَهُمُ الْجاهِلُونَ قالُوا سَلاماً) إِنَّ إِبْراهِیمَ لَحَلِیمٌ أَوَّاهٌ
- اذیت و دشنام از مردم ؛ یاری از خدا - «الهى ما جَزاءُ مَنْ صَبَر عَلَى اذَى النّاسِ وَ شَتْمِهِم فیک قال اعینُه على اهوال یوم القیامة»
- اما برخورد با دسته اول که تعمّداً قصد ضربه زدن دارند، ترحّم بر پلنگ تیز دندان .....
- حلم را تحلم و علم را تعلم باید تا ملکه گردد : مراتب حلم : با تعلّم «انّما العُلم بالتعلّم و الحلم بالتّحلم ».
- گاهی حلم به صورت تحلم وسکوت - «خَیرُ الحلم التَّحلم » ) «ادْفَعْ بِالَّتِی هِیَ أَحْسَنُ».
- درعقل بیشتر ؛ حلم افزونتر باشد، - اگر عقل خلیل و رفیق انسان است، حلم وزیر او است، حلم لشکرى است
- ثمرات حلم عفو وگذشت ؛ سکوت : ثمرات براى حلم: سیادت، سلامت، پیروزى بر خصم و مشکلات،
- معرفى نیکترین افراد - نمونههائى از سرگذشت بردباران (حلماء) قبلا نمونههائى از حلم بزرگان دین را
- الان به عنوان نیکترین افراد شما رامعرفى مىکنم، در منزل حضرت و سر سفره آن حضرت بود.
- بیش از چهل سال حکومت شام - با دشمنى على (علیه السلام) به آرزوى خود رسیده و بیست سال دیگر خلیفه بود،
- مردم شام نام اسلام را با دشمنى على (علیه السلام) با هم قبول کرده بودند - به این جهات مردم شام از اولین.
- در احوالات خواجه نصیرالدین طوسى با بداندیش هم نکوئى کن ..... دهن سگ به لقمه دوخته به
- هر که ریش شیخ را دوست دارد،- سید بىادب، با کمال جسارت آب دهان خود را به ریش شیخ انداخت،
- از صدف یادگیر نکته حلم ..-.. آن که بُرَّد سَرَت، گهر بَخشَش..... دریاى فراوان نشود تیره به سنگ..
- قاتل فرزند را هم عفو کرد.- «لا حول و لا قوة الا بالله» ضمن نقل کشته شدن پسر مرحوم سید اصفهانى گوید .
- بردبارى و توجه به فقیر سید ابوالحسن اصفهانی - همان شب واقعه او در این حالت سخت در تعجب شدم!
- یک دستمالنامه فحش در آب ریخت - و آنقدر با عظمت بود، که ابداً لب برنمىآورد و عاملین را مورد عفو قرار مىداد، شبیه این داستان را خادم آیت الله العظمى بروجردى درباره ایشان نقل کره است.
- اللهم صل علی محمد وآل محمد وعجل فرجهم ص 53
- ۰۲/۰۵/۱۹