پردازش اربعین حسینی

حسینُ منی و انا من حسینی

پردازش اربعین حسینی

حسینُ منی و انا من حسینی

پردازش اربعین حسینی

در این صفحه مطالب گردآوری شده توسط حسین صفرزاده به اشتراک گذاشته می شود

آخرین مطالب
پربیننده ترین مطالب
نویسندگان

بسم الله الرحمن الرحیم

اللهم صل علی محمد وآل محمد وعجل فرجهم  

  1. 1-از خواب دل کندند. «تَتَجافى جُنُوبُهُم» (سجده/ 16) نماز شب. از خواب دل بکن: «تَتَجَافَى جُنُوبُهُمْ عَنْ الْمَضَاجِعِ یَدْعُونَ رَبَّهُمْ خَوْفًا وَطَمَعًا وَمِمَّا رَزَقْنَاهُمْ یُنفِقُونَ» (سجده/ 16) نمى‏دانى چه چیزى به تو مى‏دهیم.
  2. 2- ازخوراک دل کندن: روزه. ببین ولى نخور. از شکم دل بکن: «مَنْ شَرِبَ مِنْهُ فَلَیْسَ مِنِّى» (بقره/ 249) «وَمَنْ لَمْ یَطْعَمْهُ فَإِنَّهُ مِنِّى» (بقره/ 249) شکموها مرخص هستند
  3. آنهایى که توانستند دل بکنند ... مادر موسى از مقام مادرى دل کند و در کاخ فرعون نگفت که این را من به دنیا آورده‏ام چون اگر مى‏دانستند که او را چه کسى به دنیا آورده است او را مى‏کشتند. سالها این بچه در دل این مادر و در کاخ هم که بود این مارد جرأت نکرد که بگوید
  4. گاهى انسان باید از لقب خودش دل بکند.
  5. گاهى وقتها انسان باید از خواب دل بکند
  6. و گاهى وقتها هم باید از بچه اش دل بکند. اسماعیل را بکش. چشم مى‏کشم. گاهى باید از زن و بچه اش دل بکند: «أَسْکَنتُ مِنْ ذُرِّیَّتِى بِوَادٍ غَیْرِ ذِى زَرْعٍ» (ابراهیم/ 37)
  7. در عمرت از چه چیزى دل کنده اى؟ «وَنَهَى النَّفْسَ عَنْ الْهَوَى» (نازعات/ 40).
  8.  پست‏ها براى دل کندن است. مى‏گوید اگر مى‏خواهید که رشد کنید باید دل بکنید. خلاص.
  9. 3- از شهوت دل کندن: یوسف آن خانم خودش را آرایش کرد درها را هم بست خواست کام بگیرد گفت: «مَعاذَ اللَّه» (یوسف/ 23)
  10. 4-از مقام دل کندن: فرعون کنار دریا نشسته جعبه‏اى را مى‏گیرد باز مى کند مى‏بیند کودک است. اسم کودک موسى بود. همه دایه‏ها آمدند. نرفت طرف سینه دایه‏ها یک دختر کوچک بود خواهر موسى قصه را دنبال مى‏کرد، گفت بروم به یک خانمى بگویم بیاید گفت: برو بگو شاید طرف سینه او رفت، رفت به مادرش گفت.
  11. 5- دل کندن از عنوان مادری مادرش نگفت: من مادر او هستم، بچه رفت بغل مادر. اگر مى‏گفت مى‏کشتند یعنى سالها حتى مادر موسى حاضر نشد بگوید من مادرم. یعنى از لقب مادرى از عنوان مادرى
  12. 7- دل کندن از جان کندن: ابراهیم در آتش افتادن یعنى باید از یک چیزى دل کند تا به چیزى رسید باید دل بکنى.
  13. 8-  دل کندى از مال: فرق است بین مال داشتن و دل بستن به مال‏ فرق است بین، ممکن است کسى ماشین نداشته باشد دل به ماشینش نبندد، رفیقش نیاز داشته باشد، راحت سوییچ را بدهد. ممکن است کسى دوچرخه داشته باشد به دوچرخه‏اش، شما بگویید، دل ببندد، آنى که اسلام مى‏خواهد، دل نبسته باشیم، نه نداشته باشیم، اصل در زندگى فقر نیست. بابا، داشتن مهم نیست، دل بستن مهم است.
  14. 9-  دل کندن از اولاد بدترین اولاد قَالَ أَمِیرُ الْمُومِنِینَ (علیه السلام): شر الاولاد العاق‏ غررالحکم، ص 407 بدترین اولاد کسی است که عاق والدین باشد. انسان خودش هم از دارایى‏اش بدهد. من یادم نمى‏رود در زمان شاه یک جوانى مرد. پدر محترمى داشت. وقتى آن جوان را در قبر گذاشتند، پدر گفت: خدایا این پسر من خیلى مرا اذیت کرد! خیلى گردن کلفتى کرد و مرا سوزاند. اما حالا دیگر مرده است، من از حقّ پدرى‏ام مى‏گذرم، تو هم از حقّ خدایى‏ات بگذر.
  15. 10- دل کندن از خویشان،  اقوام : در راه تحصیل علم و دانش  وکسب فضیلت درجه اللهی هدف دار.  
  16. 11- دل کندن از دوستان : امام صادق (علیه السلام)  فرمود: دوستان سه رقم هستند. سه رقم دوست داریم. دوستى که بلاست، دوستى که دواست، دوستى که غذاست. دوست بلا، احمق است و احمق هم چه کسى است، احمق نه اینکه خُل، افرادى که بى‏خودى، هى باد به آستین آدم مى‏کنند 2- دوستی که غذاست دوستى که مثل غذاست، عاقل است، 3- دوست سوم، لبیب است، لبیب که در قرآن داریم‏ «أُولُوا الْأَلْبابِ» (بقره/ 269) لب یعنى مغز، مؤمن مغز دارد، یعنى بند به جایى است. در مقابل کافر که قرآن مى‏گوید: «وَ أَفْئِدَتُهُمْ هَواءٌ» (ابراهیم/ 43) پوک است. دل کندن از دوست بلاء در ایت بحث مورد نظر است.
  17. - دل کندن از موانع‏ :اوج گرفتن و کوچکى دنیا و دل کندن از موانع‏ : افق دیدش چقدر است؟ در پرواز مادى هرچه بالا برویم زمین کوچک مى‏شود. در پرواز معنوى هرچه به خدا نزدیک شویم مادیت براى ما کوچک مى‏شود. اینکه در قرآن آیه‏هاى زیادى داریم‏ «مَتاعُ الدُّنْیا قَلیل» (نساء/ 77) دنیا قلیل است. کم است. آدم وقتى اوج گرفت مثل همان بچه‏ى شوشترى مى‏شود. 16 ساله است اسیر است. مى‏آیند با او مصاحبه کنند، مى‏گوید: اگر مى‏خواهى من با تو حرف بزنم باید حجاب داشته باشى. اصلًا به همه‏مى‏خندد. خودش را به خدا فروخت. اسارت و زجر و صدام همه برایش کوچک مى‏شود. کسى که بزرگ شد، همه چیز برایش کوچک مى‏شود.
  18. دل کندن از خیلى چیزها : انسان باید بفهمد که چقدر پوک است. ممکن است حافظه‏اش را از دست بدهد. فایده تلخى‏ها: 1- گریه و تضرع 2- شکوفایى استعدادها ... اینها براى این است که آدم دل بکند. بعضى وقت‏ها انسان به یک چیزى چسبیده دل نمى‏کند. یک حادثه‏اى رخ مى‏دهد دل مى‏کند مى‏گوید آقا ولش کن اصلًا من دیگر دل کندم. چند تا روایت هم دارد. درآثارسختى‏ها، «لَعَلَّهُمْ یَتَضَرَّعُونَ» (انعام/ 42) حدیث داریم سختى‏ها را پیش مى‏آوریم هرکه مى‏خواهد توبه کند. بلاها را به آدم‏هاى خوب مى‏دهیم.
    1. هرکس در این درگه مقرب‏تر است*** دام بلا بیشترش مى‏دهند
  19. 7- نقش حوادث در دل کندن از دنیا قرآن مى‏گوید: «زاغُوا أَزاغَ اللَّهُ» (صف/ 5) کج شوى کج‏ات مى‏کنم‏ «عُدْتُمْ عُدْنا» (اسراء/ 8) برگشتى من هم بر مى‏گردم‏ «تَنْصُرُوا اللَّهَ یَنْصُرْکُمْ» (محمد/ 7) تو خدا را یارى کردى من هم یارى‏ات مى‏کنم تواضع کنى بالایت مى‏برم تکبر کنى پایینت مى‏آورم کارهاى خدا بده و بستان است یکسرى کارها هم رشد است.
  20. 1- دل کندن از دنیا براى رسیدن به کمال‏ : اگر مى‏خواهید به اوج قلّه‏هاى کمال برسید باید از دل بکنید. قرآن بخوانم: در قرآن مى‏گوید هر کسى که به پستى رسیده دل کنده است. یوسف از شهوت دل کند، تا اینکه یوسف شد. «وَکَذَلِکَ نَجْزِى الْمُحْسِنِینَ» (انعام/ 84) تو هم اگر دل بکنى یک چیزهایى به تو هم مى‏دهیم‏
  21. 2- دل کندن از امام حسین (علیه السلام ) از همسر و فرزند . امام حسین از چه چیزى دل کند؟ از على اکبر، از على اصغر، از بچه هایش، از اصحابش، از خودش، دل کند. ابوالفضل آب را با لب تشنه آورد ولى دل کند. این دل کندن خیلى مهم است، امام سجاد در مسجد مى‏نشست. خطیب بنى امیه امام جمعه مدینه به امیرالمؤمنین فحش مى‏داد. امام سجاد فحش و ناسزا مى‏شنید و مى‏سوخت امّا دل کند. یعنى گاهى وقتها انسان سر تا پا سوز و شور است و سر تا پا عشق است خوب باید دل بکند. «لَنْ تَنَالُوا الْبِرَّ حَتَّى تُنْفِقُوا مِمَّا تُحِبُّونَ» از چه چیزى تا به حالا دل کنده ایم؟
  22. 6- شیوه قرآن براى دل کندن از دنیا قرض الحسنه، براى قرض الحسنه اصولًا آدم‏هایى که پولدار هستند، خدا یازده‏تا آمپول به آنها زده است.
  23. دل‏ کندن‏ صاحب مال : هدف اسلام از انفاق، تنها سیر کردن گرسنگان نیست، بلکه دل‏ کندن‏ صاحب مال از مال نیز هست. «عَلى‏ حُبِّهِ»
  24. دل‏ کندن‏ از مادّیات : در مکتب اسلام در بخش اخلاقى قرآن به وفاى به عهد و دل‏ کندن‏ از مادّیات و ترحّم به فقرا اشاره شده است‏.
  25. دل‏ کندن‏ از محبوب‏هاى خیالى : در مکتب اسلام در بخش اخلاقى قرآن دل‏ کندن‏ از محبوب‏هاى خیالى وشکوفاشدن روح سخاوت، از مهم‏ترین آثار انفاق براى انفاق کننده است. «لَنْ تَنالُوا الْبِرَّ»
  26. توجّه به پاداش بزرگ الهى، از اسباب دل‏ کندن‏ از دنیا و ترک خیانت است. «أَنَّ اللَّهَ عِنْدَهُ أَجْرٌ عَظِیمٌ»
  27. - دل‏ کندن‏ از مال، آن قدر دشوار است که گاهى رزمندگان هم در آن مى‏مانند. غَنِمْتُمْ‏ ... إِنْ کُنْتُمْ‏ ...
  28. - دل‏ کندن‏ از مادیات و پیوسته به خدا و پایدارى بر تعهدات و وفاى به عهد، نیاز به صبر و مخالفت با هواى نفس دارد. «وَ لَنَجْزِیَنَّ الَّذِینَ صَبَرُوا»
  29. 3- دل کندن از دنیا، محرومیّت نیست کامیابى است. «وَ لَنَجْزِیَنَّ الَّذِینَ صَبَرُوا»
  30. - دل‏ کندن‏ از جاه و مقام، یکى از سخت‏ترین امتحانات است. «کَرَّمْتَ عَلَیَّ»
  31. دل‏ کندن‏ از دنیا، در داستان اصحاب کهف، مسأله قدرت و اراده‏ى الهى، شجاعت، دل‏ کندن‏ از دنیا، هجرت، تقیّه، امدادهاى الهى و تغذیه‏ى حلال مطرح است‏
  32. دل‏ کندن‏ از دو نگرانى در حدیثى مى‏خوانیم که مراد از کندن دو کفش، حضرت علیه السلام دل‏ کندن‏ از دو نگرانى است: یکى نگرانى از وضع همسر در آن سرما و دیگرى، نگرانى از شرّ فرعون. بعضى نیز آن را اشاره به همسر و فرزند و یا حبّ دنیا و آخرت دانسته‏اند. در تورات کنونى نیز عبارت‏ «فَاخْلَعْ نَعْلَیْکَ» به همین تعبیر آمده است‏
  33. دل‏ کندن‏ از خود؛ ابراهیم حاضر شد در آتش افتد.
  34. ب: دل کندن از همسر؛ ابراهیم همسرش را در مکّه‏ى بى‏آب و گیاه گذارد.
  35. ج: دل کندن از نوزاد؛ مادر موسى فرزند خود را در آب افکند.
  36. د: دل کندن از نوجوان؛ دل کندن ، ابرهیم از فرزنش اسماغیل برای اظاعت امر خدا و قربانی اسماعیل.  ابراهیم حاضر شد اسماعیل را قربانى کند.
  37. ه: دل کندن از شهوت؛ یوسف، درخواست کامیابى همسر عزیز مصر را نپذیرفت.
  38. و: دل کندن از خواب؛ ثواب نماز در دل شب را کسى جز خدا نمى‏داند. «فَلا تَعْلَمُ نَفْسٌ ما أُخْفِیَ لَهُمْ مِنْ قُرَّةِ أَعْیُنٍ»
  39. دل‏ کندن‏ از مسکن و دل کندن از محل زندگی ودیار؛ که براى انسان سخت است و وسوسه مى‏شود که هجرت نکند، آیه 58 پاسخ مى‏دهد که به‏جاى مسکن دنیا به هجرت‏کنندگان، غرفه‏هاى بهشتى پاداش مى‏دهیم.سوره العنکبوت، آیه 56 یا عِبادِیَ الَّذِینَ آمَنُوا إِنَّ أَرْضِی واسِعَةٌ فَإِیَّایَ فَاعْبُدُونِ «56»
  40. دل کندن از غیر خدا.. در نتیجه سه روز تمام گرسنه ماندند و به جز آب چیزى نخوردند، هنگامى که پیامبر آنها را مشاهده کرد، دید از شدت گرسنگى مى‏لرزند فرمود: این حالى را که در شما مى‏بینم براى من بسیار گران است، سپس برخاست و با آنها حرکت کرد هنگامى که وارد خانه فاطمه شد دید در محراب عبادت ایستاده، در حالى که از شدت گرسنگى شکم او به پشت چسبیده و چشمهایش به گودى نشسته، پیامبر صلى اللَّه علیه و آله و سلّم ناراحت شد. در همین هنگام جبرئیل نازل شد و گفت: اى محمد! این سوره را بگیر، خداوند با چنین خاندانى به تو تهنیت مى‏گوید سپس سوره «هل اتى» را برخواند هَلْ أَتى‏ عَلَى الْإِنْسانِ حِینٌ مِنَ الدَّهْرِ تا آنجا که مى‏فرماید: لا نُرِیدُ مِنْکُمْ جَزاءً وَ لا شُکُوراً (بعضى گفته‏اند که از آیه‏ «إِنَّ الْأَبْرارَ» تا آیه «کانَ سَعْیُکُمْ مَشْکُوراً» که مجموعا هیجده آیه است در این موقع نازل گشت).اللهم صل علی محمد وآل محمد وعجل فرجهم
  • حسین صفرزاده

نظرات  (۰)

هیچ نظری هنوز ثبت نشده است

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی