غیرت 1- غیرت الهی : اما سخنان حسین علیه السلام حکایت از یک غیرت الهى مىکند و مفتاح شخصیت اوست:
شنبه, ۲۰ شهریور ۱۴۰۰، ۱۲:۲۷ ب.ظ
- بسم الله الرحمن الرحیم
- اللهم صل علی محمد وآل محمد وعجل فرجهم
- آدم با غیرت ..1
- بلبلى خون دلى خورد و گلى حاصل کرد.... باد غیرت به صدش خار پریشان دل کرد
- غیرت وتعالی روح : یک نمونه تاریخى این مطلب، داستان سقوط اسپانیاى اسلامى است. کلیسا هر چه خواست آن را از چنگال مسلمانان به در آورد، نتوانست تا نقشهاى ماهرانه کشید و تعالى روح را از آنان گرفت؛ آنان را به بادهگسارى و عیّاشى عادت داد و غیرت و شرفشان را برد و به دنبال آن سیادت و استقلالشان و سپس دین و اعتقاداتشان همه را نابود ساخت.
- پایمال غیرت : در پس پرده فریبنده انترناسیونالیسم به نام «رفع تضادهاى داخلى» افکار انسانى را کشته و یک گله انسان بىفکر بىاراده بار آورند که کوچکترین دخالتى در خوب و بد و باید و نباید جهان نداشته باشند و به اتهام ارتجاع، اخلاق فاضله عفت و عصمت و غیرت و حیا و صبر را پایمال نمایند
- ساقى به جام عدل بده باده تا گدا.... غیرت نیاورد که جهان پر بلا کند.
- آدمهای طماع غیرت از دست داده: «یا مُوسى إِنَّا لَنْ نَدْخُلَها أَبَداً ما دامُوا فِیها فَاذْهَبْ أَنْتَ وَ رَبُّکَ فَقاتِلا إِنَّا هاهُنا قاعِدُونَ.» مائده/ 24.. تو و پروردگارت بروید و با آنها جنگ کنید، ما نشستهایم.
- قرآن آبروى اینها را برده. هرچه موسى گفت: کمى غیرت داشته باشید، هنر داشته باشید، حقتان را بگیرید، گفتند: خیر، آنها مردمى هستند زورمند، ما اینجا نشستهایم، تو و خدایت دوتایى بروید آنجا بجنگید، عمالقه را بیرون کنید، وقتى که کارها تمام شد بیا ما را خبر کن که برویم وارد آنجا بشویم.
- عکس العمل خلاف غیرت : خیلى افراد در تربیت فرزند این اشتباه را مرتکب مىشوند، دائماً بچه را ملامت مىکنند و سرکوفت مىزنند: اى خاک بر سرت، فلان بچه هم هم سنّ توست، ببین او چطور پیش رفته، تو خیلى بىعرضه و نالایق هستى، من که دیگر به تو امیدى ندارم. خیال مىکنند با این ملامتها غیرت بچه تحریک مىشود در صورتى که در این موارد، اگر ملامت از حدش بگذرد، عکس العمل خلاف ایجاد مىکند؛
- غیرت علی علیه اسلام : مردى را در نظر بگیرید که مجسمه شجاعت و شهامت و غیرت است، هرگز به دشمن پشت نکرده و پشت دلاوران از بیمش مىلرزد؛ اوضاع و احوالى پیش مىآید که مردمى سیاست پیشه از موقع حساس استفاده مىکنند و کار را بر او تنگ مىگیرند.
- غیرت و شعر حماسى شعرى است که از آن بویى از غیرت و شجاعت و مردانگى مىآید، شعرى است که روح را تحریک مىکند و به هیجان مىآورد، مثلًا: تن مرده و گریه دوستان.... به از زنده و طعنه دشمنان..... مرا عار آید از این زندگى..... که سالار باشم کنم بندگى
- غیرت وعدالتخواهی : براى اینکه احساسات قهرمانى پیدا کنید، براى اینکه پرتوى از روح قهرمان در روح شما پیدا شود و شما هم تا اندازهاى نسبت به حق و حقیقت غیرت پیدا کنید، شما هم عدالتخواه بشوید،
- حسین بن على درس غیرت به مردم داد، درس تحمل و بردبارى به مردم داد، درس تحمل شداید و سختیها به مردم داد. اینها براى ملت مسلمان درسهاى بسیار بزرگى بود. پس اینکه مىگویند حسین بن على چه کرد و چطور شد که دین اسلام زنده شد، جوابش همین است که حسین بن على روح تازه دمید، خونها را به جوش آورد، غیرتها را تحریک کرد، عشق و ایدهآل به مردم داد، حس استغنا در مردم به وجود آورد، درس صبر و تحمل و بردبارى و مقاومت و ایستادگى در مقابل شداید به مردم داد، ترس را ریخت؛ همان مردمى که تا آن مقدار مىترسیدند، تبدیل به یک عده مردم شجاع و دلاور شدند.
- درغیرت این داستان معروف است، مىگویند: نادر در یکى از جنگهایش سربازى را دید که فوقالعاده شجاع و دلیر بود و از شجاعت و دلاورى او اعجاب مىکرد. یک روز او را خواست، گفت: تو با این شجاعت و دلاورىات، آن روزى که افاغنه ریختند به اصفهان غارت کردند و کشتند کجا بودى؟ گفت: من اصفهان بودم. گفت: تو اصفهان بودى و افاغنه آمدند و آن همه جنایت کردند؟ گفت: بله بودم. گفت: پس آن روز شجاعتت کجا بود؟ گفت: آن روز نادرى نبود؛ مقدارى از شجاعتى که امروز من دارم از روحیه نادر دارم، تو را که مىبینم غیرت من تحریک مىشود، شجاع و دلیر و دلاور مىشوم.
- گریه بر ذرهاى از غیرت حسین ، ذرهاى از همت او، ذرهاى از غیرت او، ذرهاى از حریّت او، ذرهاى از ایمان او، ذرهاى از تقواى او، ذرهاى از توحید او در ما بتابد و چنین اشکى از چشم ما جارى شود، آن اشک هرچه دلتان بخواهد قیمت دارد. اگر گفتند به اندازه یک بال مگسش هم یک دنیا ارزش دارد، باور کنید. اما نه اشکى که براى نفله شدن حسین باشد، بلکه اشکى که براى عظمت حسین باشد،
- . غیرت حسین بن على : هفتاد جهار زن وبچه در خیام حرم بودند ، آنها اجازه نداشتند و بیرون هم نمىآمدند. غیرت حسین بن على اجازه نمىداد. غیرت و عفّت خود آنها اجازه نمىداد که بیرون بیایند، بیرون هم نمىآمدند.
- اهل وعیال با غیرت : صداى آقا را که مىشنیدند: «لا حَوْلَ وَ لا قُوَّةَ الّا بِاللَّهِ الْعَلِىِّ الْعَظیمِ» یک اطمینان خاطرى پیدا مىکردند. چون آقا وداع کرده بودند و یک بار یا دو بار دیگر هم بعد از وداع آمده بودند و خبر گرفته بودند، این بود که اهل بیت امام هنوز انتظار آمدن امام را داشتند.
- از سخن حسین غیرت مىجهد: در لحظات آخر [حیات] أبا عبد اللَّه، وقتى در آن گودى قتلگاه افتاده است و قدرت حرکت کردن ندارد، قدرت جنگیدن با دشمن ندارد، قدرت ایستادن بر سر پا ندارد و به زحمت مىتواند حرکت کند، باز مىبینیم از سخن حسین غیرت مىجهد، عزت تجلى مىکند، بزرگوارى پیدا مىشود. لشکر مىخواهند سر مقدسش را از بدن جدا کنند ولى شجاعت و هیبت سابق اجازه نمىدهد.
- با غیرت بیاییم به خودمان ارزش بدهیم، به کار و فکر خودمان ارزش بدهیم، به کتابهاى خودمان ارزش بدهیم، به پولهاى خودمان ارزش بدهیم، خودمان را در میان ملل دنیا آبرومند کنیم. علت اینکه دولتهاى بزرگ جهان چندان درباره سرنوشت ما نمىاندیشند، این است که معتقدند مسلمان غیرت ندارد. آمریکا را فقط همین یکى جرى کرده است؛ مىگوید مسلمان جماعت غیرت ندارد، همبستگى و همدردى ندارد.
- آدم با غیرت : روز عاشوراست، روز معراج حسین بن على علیه السلام است؛ روزى است که ما باید از روح حسین، از غیرت حسین، از مقاومت حسین، از شجاعت و دلیرى حسین، از روشنبینى حسین پرتوى بگیریم، بلکه ما هم ذرهاى آدم شویم، بیدار شویم.
- غیرت أبا عبد اللَّه اجازه نمی دهد: به هر طرف که حمله مىکرد، فرار مىکردند ولى مواظب بود که از خیمهها دور نشود. غیرت حسین هم هست. حسین شجاع است، صبور است، راضى به رضاى الهى است، مخلص است ولى غیرة اللَّه هم هست، غیرتش هم به او اجازه نمىدهد که زنده باشد و کسى نزدیک خیام حرم او بیاید. به اهل بیت دستور داد که شما ابداً از خیمهها بیرون نیایید. این دروغ است اگر شنیده باشید که اهل بیت، مرتب بیرون مىآمدند و «العطش» مىگفتند.
- تربیت وغیرت : فقط یک بار بیرون آمدند و آن، وقتى بود که اسب بىصاحب أبا عبد اللَّه آمد. آن وقت هم که بیرون آمدند، اول نمىدانستند که قضیه از چه قرار است. صداى شیهه این اسب را که شنیدند، خیال کردند آقا براى وداع سوم آمده است. مىگویند این اسب، اسب تربیتشدهاى بود. نه تنها اسب أبا عبد اللَّه اینطور تربیت داشت،
- خدایا! به ما غیرت بده، به ما وحدت و اتفاق ارزانى بدار، به ما روح همدردى و همبستگى کرامت کن.
- (بنازم غیرت ندماى یزید را و حتماً بسیارى از امرا و حکام در آن مجلس حاضر مىشدهاند!)
- غیرت الهی : اما سخنان حسین علیه السلام حکایت از یک غیرت الهى مىکند و مفتاح شخصیت اوست:
- غیرت از امور عالی است که خداوند دوست دادرد : الف. از او مىپرسند از پیغمبر حدیثى که خودت شنیده باشى نقل کن. این را نقل مىکند: «انَّ اللَّهَ یُحِبُّ مَعالِىَ الْامورِ وَ یُبْغِضُ سَفْسافَها» .. سفسف هر چیز بد و نامرغوب، کار پست و حقیر،- مِنَ الدَّقیق:گردى که از آرد بلند شود،- من التُّراب:خاک نرم،- مِنَ الشعْر: شِعر نامرتب و نادرست.
- حریت، غیرت، آزادگى، ب. عن الحسین علیه السلام : حماسه اسلام را احیا کرد، به روحها شخصیت، حریت، غیرت، آزادگى، ایدهآل داد و خونها را به جوش آورد، رخوت را از بدنها گرفت و روحها را به حرکت آورد؛ حماسه مبارزه با کفر، ظلم، ستم را احیا و تجدید کرد. الانوار البهیّة ص 45 ...
- غیرت درشخصیت حسین علیه السلام و تاریخچه حسین علیه السلام حماسى بود یعنى در روحها غیرت، مردانگى، آزادگى بخشید و بردگى و ترس را از میان برد و خونها را به جوش آورد.
- تعبیر دیگر تعبیر «غیرت» است، یعنى پارهاى از مسائل اخلاقى به حکم این است که غیرت انسان اقتضا مىکند چنین باشد یا چنین نباشد. مثلًا امیر المؤمنین مىفرماید: قَدْرُ الرَّجُلِ عَلى قَدْرِ هِمَّتِهِ حد و درجه هرکس به درجه و میزان همت او بستگى دارد، وَ شَجاعَتُهُ عَلى قَدْرِ انَفَتِهِ و شجاعت او به آن اندازهاى است که در خود احساس مردانگى کند، وَ عِفَّتُهُ عَلى قَدْرِ غَیْرَتِهِ (نهج البلاغه، حکمت 44) عفت هرکس برابر با اندازه غیرت اوست؛ یعنى انسان به هر اندازه که نسبت به ناموس خود احساس غیرت کند نسبت به ناموس دیگران نیز احترام قائل است، ازمجموعه آثار استاد شهید مطهرى ج22، ص: 822
- غیرت ومردانگی : ازمجموعه آثار استاد شهید مطهرى ج22، ص: 822مىفرماید: قَدْرُ الرَّجُلِ عَلى قَدْرِ هِمَّتِهِ : حد و درجه هرکس به درجه و میزان همت او بستگى دارد، وَ شَجاعَتُهُ عَلى قَدْرِ انَفَتِهِ : و شجاعت او به آن اندازهاى است که در خود احساس مردانگى کند،
- غفت وغیرت : وَ عِفَّتُهُ عَلى قَدْرِ غیرتهِ عفت هرکس برابر با اندازه غیرت اوست؛ یعنى انسان به هر اندازه که نسبت به ناموس خود احساس غیرت کند نسبت به ناموس دیگران نیز احترام قائل است، یعنى غیرت خودش اجازه نمىدهد که به ناموس دیگران تجاوز کند. لذا در تعبیر دیگرى فرموده:
- آدم باغیرت هرگز : ما زَنى غَیورٌ قَطُّآدم باغیرت هرگز زنا نمىکند؛ یعنى هرکس که زنا کند و عفت دیگرى را پایمال نماید، خودش غیرت ندارد. مَنْ هانَتْ عَلَیْهِ نَفْسُهُ فَلا تَأْمَنْ شَرَّهُ بترس از آن آدمى که خودش نزد خود خوار است، یعنى پیش خود احساس شرف نمىکند.
- غیرت دینى : پس از صدور فرمان قتل سلمان رشدى، مسئولان سیاست خارجى کشور خدمت حضرت امام رسیده عرض کردند: آقا این فتواى شما با قوانین دیپلماسى و موازین بینالمللى سازگار نیست. امام فرمود: به درَک، آبروى رسولاللَّه رفت، هر چه مىخواهد به هم بخورد. اى کاش خودم جوان بودم، مىرفتم او را مىکشتم!
- نداشتن غیرت دینی ..... همین که به امیرالمؤمنین (علیه السلام) خبر دادند که سربازان معاویه به شهر انبار تجاوز کردهاند و زیور زنان غیرمسلمانان را گرفتهاند در یک سخنرانی آتشین فرمود:قَالَ أَمِیرُ المُؤمِنِینَ (علیه السلام): فَلَوْ أَنَّ امْرَأً مُسْلِماً مَاتَ مِنْ بَعْدِ هَذَا أَسَفاً مَا کَانَ بِهِ مَلُوماً نهج البلاغة، خطبه 27.
- غیرت پیامبر(صلی الله علیه و آله) ..... ماجرای جنگ ینقاع بعد از جنگ بدر به خاطر غیرت بود؛ زیرا زرگر یهودی در بازار لباس زن مسلمانی را کنار زد و یهودیان به آن زن پاک خندیدند. زن شرمنده شد. مسلمانی به غیرت آمد، به یهودی حمله کرد و او را کشت. یهودیان هم به آن مسلمان هجوم آوردند و او را شهید کردند. بستگان مرد مسلمان که شهید شده بود مسئله را مطرح و رسول اکرم (صلی الله علیه و آله) در روز شنبه لشکری برای محاصره یهودیان تشکیل داد. مغازی (سیره ابن اسحاق، غیرت پیامبرومعصومین-سیره .....
- غیرت، محبت،: درد و بی دردی. کمک رسانی، خمس و زکات، غیرت، محبت، مدارا، تولی، انصاف، امربه معروف ونهی از منکر، انفاق، ایثار، قرض الحسنه، هجرت، عفو، تعاون، موعظه وانتقاد، یاد شهیدان عزاداری، گریه .....
- غیرت فاطمی(سلام الله علیها) ..... در وسط جنگ، مرد هتاکی به فاطمه زهرا (سلام الله علیها) جسارت کرد. یک مرتبه زید قهرمان با صدای بلند گریه مفصلی کرد و فریاد کرد: آیا کسی نیست برای خدا و رسول خدا و فاطمه زهرا غضب کند؟ سعید بن خیثم که از یاران زید بود، آن مرد را زیر نظر گرفت. با لباس مبدل (چادر زنانه) وارد دشمن شد و سرش را جدا کرد و مرکبش را به غنیمت گرفت و زید را شاد کرد به نحوی که زید میان دو چشمش را بوسید.
- غیرت اسلامی: مساله سلمان رشدی آزمایش بیگانه بود از غیرت اسلامی. .....
- رابطه غیرت وتربیت ..... 1. رابطه غیرت وتربیت أَ لَیْسَ مِنْکُمْ رَجُلٌ رَشیدٌ هود/ 78.آیا دوست داری کسی به ناموس تو نگاه کند؟ وَ لْیَشْهَدْ عَذابَهُما طائِفَةٌ مِنَ الْمُومِنینَ نور/ 2. حَتّی تَنْکِحَ زَوْجاً غَیْرَهُ بقره/ 230.
- غیرت اهرم تربیت ..... غیرت انبیا ..... 2. غیرت انبیا : قَالَ رَسُولُ اللَّهِ (ص) کَانَ إِبْرَاهِیمُ (ع) غَیُوراً وَ أَنَا أَغْیَرُ مِنْهُ وَ جَدَعَ اللَّهُ أَنْفَ مَنْ لا یَغَارُ مِنَ الْمُومِنِینَ وَ الْمُسْلِمِینَ کافی، ج 5، ص 536.
- غیرت خدا ..... قَالَ رَسُولُ اللَّهِ (ص) مَا أَحَدٌ أَغْیَرَ مِنَ اللَّهِ عَزَّ وَ جَلَّ وَ مِنْ غَیْرَتِهِ حَرَّمَ الْفَوَاحِشَ منلایحضرهالفقیه، ج 4، ص 11.
- مصداق غیرت ..... قال النّبی (ص) من الغیرة ما یُحبّ الله و منها ما یبغض الله..
- اللهم صل علی محمد وآل محمد وعجل فرجهم 🔸
- ۰۰/۰۶/۲۰