( خطبه همام ) - 133 نکته فضیلت در وصف متقین هفت - فقسّم بینهم معایشهم و از جمله کلام نصیحت فرجام آن امام همام است علیه السّلام: (کان یوصى به اصحابه) که
بسم الله الر حمن الرحیم
اللهم صل علی محمد وآل محمد وعجل فرجهم
- بیش از 120 کتا ب از نهج البلاغه ؛ ترجمه و شروح آن از آقا جانم امیرالمومنین علی بن ابی طالب علی علیه السلام در دانش نامه علوی آمده است بعضا با شناسنامه و یا نام و زبان کتاب آورده شده در نمایش پردازش اربعیه حسینی ملاحظه فرمایی. https://safarzade.blog.ir/
- ( خطبه همام ) - 133 نکته فضیلت در وصف متقین هفت - فقسّم بینهم معایشهم
و از جمله کلام نصیحت فرجام آن امام همام است علیه السّلام: (کان یوصى به اصحابه) که وصیّت مىکند به آن صحابههاى خود را به این وجه که: باری تعالى خلق الخلق- حین خلقهم-
غنیّا عن طاعتهم، آمنا من معصیتهم، لأنّه لا تضرّه معصیة من عصاه، و لا تنفعه طاعة من أطاعه، فقسم بینهم معایشهم،
خطبه یک صد و هشتاد و هشتم: [در وصف متقین ]. کاوشىدرنهجالبلاغه : به نظر من، این خطبه ، همچون آئینهایست پیش روى مؤمنین، تا خود را با معیارهاى متّقین مقایسه کنند.
خطبه همام وصیت حضرت از آقا جانم امیرالمومنین علی بن ابی طالب علی علیه السلام به اصحاب خود دارای سرفصل هایی است که در این مختصر خدمت حضرات اساتید محترم جهت الگو گیری و بهروری و رفع نواقص آمده شده ؛ هَلْ مِنْ نَاصِرٍ یَنْصُرُنِی و هل ٍمِنْ مَعِین یُعینونی
- متقین هفت : فقسّم بینهم معایشهم : زندگی شیرین:
- فقسّم بینهم معایشهم : زندگی شیرین: عیش: زندگى. فَهُوَ فِی عِیشَةٍ راضِیَةٍ حاقّه: 21 و قارعه: 7. او در یک زندگى پسندیدهاى است.
- فقسّم بینهم معایشهم : زندگی شیرین: راغب گفته: عیش زندگى مخصوص بحیوان است (اعم از انسان و حیوان) و آن از حیات اخصّ است که حیات در خدا و فرشته و حیوان بکار میرود.
- فقسّم بینهم معایشهم : زندگی شیرین: معاش و معیشت هر دو مصدراند مثل وَ مَنْ أَعْرَضَ عَنْ ذِکْرِی فَإِنَّ لَهُ مَعِیشَةً ضَنْکاً طه: 124. هر که از یاد من اعراض کند براى اوست زندگیى تنگ. معیشت گاهى اسم است و بطعام و شراب و غیره که وسیله زندگىاند گفته میشود.
- فقسّم بینهم معایشهم : زندگی شیرین: عبارت قاموس چنین است: «الْمَعِیشَةُ الَّتِی تَعِیشُ بِهَا مِنَ الْمَطْعَمِ وَ الْمَشْرَبِ وَ مَا یَکُونُ بِهِ الْحَیَاةُ وَ مَا یُعَاشُ بِهِ أَوْ فِیهِ» در آیه نَحْنُ قَسَمْنا بَیْنَهُمْ مَعِیشَتَهُمْ فِی الْحَیاةِ الدُّنْیا زخرف: 32. مراد وسائل زندگى و یا استعدادهاى آدمیان است که آنها نیز وسائل زندگىاند رجوع شود به «سخر» ذیل آیه فوق. جمع معیشت معایش است. وَ لَقَدْ مَکَّنَّاکُمْ فِی الْأَرْضِ وَ جَعَلْنا لَکُمْ فِیها مَعایِشَ اعراف: 10.
در آیه وَ جَعَلْنَا النَّهارَ مَعاشاً نباء:
- فقسّم بینهم معایشهم : زندگی شیرین: معاش را مصدر گرفته و مضاف مقدّر کردهاند مثل «وقت معاش» و نظیر آن ولى میشود آنرا اسم زمان گرفت یعنى: شب را لباس و زمان ستر قرار دادیم که با ظلمت خود اشیاء را مىپوشاند و مردم را باستراحت مجبور میکند و روز را زمان زندگى قرار دادیم که از فضل خدا روزى بجوئید. مثل وَ هُوَ الَّذِی جَعَلَ لَکُمُ اللَّیْلَ لِباساً وَ النَّوْمَ سُباتاً وَ جَعَلَ النَّهارَ نُشُوراً فرقان: 47. در المیزان فرموده:معاش در آیه اسم زمان یا مکان است قاموس قران، ج5، ص: 84
- زندگى شیرین دنیوى و عاقبت نیکوى اخروى در سایه ایمان و عمل صالح است. الَّذِینَ آمَنُوا ... طُوبى لَهُمْ وَ حُسْنُ مَآبٍ.. زندگى شیرین و نیکو مىشود. «تُوبوا الیه یُمتّعکُم مَتاعاً حَسَناً» هر گاه شما توبه کنید، خداوند شما را به بهرهاى نیکو کامیاب مىنماید.
- فقسّم بینهم معایشهم : زندگی شیرین:کار این افراد غالباً با اهداف مادى توأم است. اگر ساحرى دست به سحر مىزند یا پهلوانى وزنه برمىدارد یا مرتاضى عملى انجام مىدهد، یا براى جلب نظر مردم است، یا جمع مال یا سرگرمى و یا در نهایت، داشتن یک زندگى شیرین. اما هدف انبیا، ساختن انسان والا و جامعه ایدهآل و هدایت انسان به سوى قدرتى دیگر است. زندگى شیرین
- فقسّم بینهم معایشهم : زندگی شیرین: آنچه از نظر قرآن و حدیث و تاریخ قطعی است و همه علما اعمّ از شیعه و صدها عالم از اهل سنت از جمله امام احمد حنبل در جلد 4، صفحه 281 مسند خود نوشتهاند، نقل میکنیم، ولی با تجربه چندین قرن خود ثابت میکنیم که میتوانیم در کنار هم زندگی شیرین داشت و در برابر استکبار جهانی ایستاد.
- فقسّم بینهم معایشهم : زندگی شیرین: گفتگو با خانواده و زندگى شیرین: مرد، سنگزیرین آسیاى زندگى است و باید با خوشرفتارى، بر سختىها شکیبا باشد تا زندگی شیرین گردد. (خطاب آیه به مرد است.) یا أَیُّهَا الَّذِینَ آمَنُوا لا یَحِلُّ لَکُمْ أَنْ تَرِثُوا النِّساءَ کَرْهاً وَ لا تَعْضُلُوهُنَّ لِتَذْهَبُوا بِبَعْضِ ما آتَیْتُمُوهُنَّ إِلا أَنْ یَأْتِینَ بِفاحِشَةٍ مُبَیِّنَةٍ وَ عاشِرُوهُنَّ بِالْمَعْرُوفِ فَإِنْ کَرِهْتُمُوهُنَّ فَعَسى أَنْ تَکْرَهُوا شَیْئاً وَ یَجْعَلَ اللّهُ فِیهِ خَیْراً کَثِیراً نساء/ 19.
- فقسّم بینهم معایشهم : زندگی شیرین: اگر یک روز زنها به مردها بگویند: ما از تقاضایمان پایین مىآییم، حالا ماشین لباسشویى گران است با دست مىشوییم. اگر زنها بیایند کمک کنند، اعصاب مرد هم آرام مىشود. زندگى شیرین مىشود. آدم روى زیلو بنشیند ولى شاد باشد. چرا باید ما به این همه صندوق و بانک بدهکار باشیم. بد نیست این را بگوییم ما دورقم بنده داریم. بعضى بندهها را عبد مکاتب مىگویند ؛ خودش ذره ذره کار مىکند و خودش را آزاد مى کند. آدمى که به اندازه صد چک و سفته بدهکار است، عبد مکاتب است. یعنى هر سفتهاش را که داد یک خوردهاش آزاد مىشود. یعنى زندگیمان زندگى بردگى است. حالا اى کاش وام براى اصل خانه باشد. گاهى آدم وام را براى سنگ خانه، تلفن خانه، تلویزیون رنگى مىگیرد. براى یک هوس چند لحظهاى، براى رقابتهاى بى خود وام مىگیرند.
با فراموش کردن گذشته تاریک زندگى شیرین مىشود
- فقسّم بینهم معایشهم : زندگی شیرین: داریم رو به قیامت مىرویم «یا أَیُّهَا الْإِنْسانُ إِنَّکَ کادِحٌ إِلى رَبِّکَ کَدْحاً فَمُلاقیهِ» (انشقاق/ 6) ما لحظه به لحظه داریم به سمت قبر مىرویم. دنیا هم چیزى نیست به خاطر این که یک کلمه جسارت کرده، من گفتم این، او گفت اون، به خاطر یک جفت کفش، به خاطر یک غذا، به خاطر یک دید و بازدید، به خاطر این که چرا دیدن من نیامد، بازدید نمىدانم چه کرده، چه کرده، چه کرده، همه ى تاریکى هست شد؟ ها، ها، تمام شد رفت. از امشب زندگى کنیم. به شرط این که اگر مىخواهید زندگى شیرین باشد باز گذشته را نگویید چون گذشته را بگویید دو مرتبه، هر چى بوده هیچى من بد نکردهام هیچى، تو بد کردهاى هیچى، قورتش بدهیم که زندگى شیرین باشد.آن وقت توى زندگى شیرین بچهها خوب رشد مىکنند.
- فقسّم بینهم معایشهم : زندگی شیرین: این همه سفارش شده به عفو و بخشش، این همه سفارش شده «وَ الْکاظِمینَ الْغَیْظَ» (آل عمران/ 134) هیچى به هیچى، باز هم یک دندگى، مىگویى نه، من گفتهام پایش مىایستم. بر گذشتهها صلوات. امشب زندگى شیرین بشود. یک هجوم مىخواهد، عین رزمنده که هجوم مىکند، شما هم باید هجوم کنید. هجوم نظامى داریم. هجوم اخلاقى داریم. هجوم اخلاقى یعنى انسان با تمام فحش هایى که شنیده، تلخ هایى که دیده، همه ى این زنجیرهایى که دور روحش بسته شده هجوم کند و این زنجیرها را پاره کند و یک زندگى شیرین نو از سر بگیریم، نگذاریم بچهها غصه بخورند.
- فقسّم بینهم معایشهم : زندگی شیرین: فقط با یاد خدا زندگى شیرین است. برخى مىپرسند: چه کنیم که فرزندمان نماز بخواند؟ مىگویم: الطاف خدا را براى فرزندت بگو، او به خدا علاقهمند خواهد شد و در نتیجه، نماز خواندن براى او آسان و شیرین مىشود.نماز، براى اولیاء خدا شیرین و براى منافقان دشوار و بار سنگین است: در این صورت است که از نماز، لذّت خواهیم برد و مناجات و سخن گفتن با خدا برایمان شیرین خواهد بود و از نماز خواندن، سیر و خسته نخواهیم گشت.نماز، نماز، نماز.
- فقسّم بینهم معایشهم : یک پزهایى مىدهیم. کمدش رنگ میزش نیست آخ چه خاکى بر سرمان کنیم. مىگوییم چه شد؟ کمد رنگ میز نیست. حالا چه کنیم به داماد بگوییم دو هفته صبر کن. نمىآید بگوید که این گل با آن گل با آن گل سه پر بود آن چهار پر است. بابا پلویش را مىخورد و مىرود. چرا ما اسیر گل اسیر دانه انگور اسیر موکت و قالى. جوانى ما مىسوزد. سلامتى ما مىسوزد دین ما مىسوزد دنیاى ما مىسوزد، آخرتمان مىسوزد معطل الکى، حیف که فیلم سازان ما براى ازدواج ساده فیلم خوبى کم ساختهاند حیف که ازدواجهاى ساده را فیلم بردارى نکردند. این قدر مىشود راحت زندگى شیرین کرد.
- فقسّم بینهم معایشهم : زندگی شیرین ؛ خدا مىداند با حقوق کم زندگى شیرین مىتوان کرد و خوشى هم تو پول نیست. این قدر با درآمدهاى کم زندگى هایشان شیرین
- فقسّم بینهم معایشهم : زندگی شیرین ؛ ابراهیم (علیه السلام ) کعبه را ساخت گفت خدایا ما مکه را ساختیم و چند تا سنگ روى هم ساختیم اما تو کارى کن که دلها هُل بخورد به سمت اهل بیت که اینجا هست دلها را هُل بده گاهى آدم روان حرف مىزند امام فقیه بود فلیسوف بود مفسر بود اما همه بیانها را کنار گذاشته بود حرف که مىزد به دل مىنشست. اینکه دلها جذب بشود گاهى زندگى ساده است بقدرى شیرین است. بنابراین اگر زندگى شیرین بشود محبت از طرف خداست. گرایش دل هم دست خداست.
- فقسّم بینهم معایشهم : زندگی شیرین ؛ اصلًا رمز اینکه شاه سقوط کرد محبت بود چرا؟، چون مردم امام را بنیانگذار جمهورى را دوستش داشتند مىگفتند روح من هستى خمینى، بت شکنى خمینى، خمینى عزیزم بگو تا خون بریزم. مردم خمینى را دوست داشتند رفتند شاه را بیرونش کردند و رمز اینکه شاه فرار کرد عشق مردم به خمینى بود، به امام (ره)، عاشورا را عشق مردم به امام حسین نگه داشت، یا تبصره و آیین نامه و میز و قانون کسى شاه را نمىتواند بیرون کند
- فقسّم بینهم معایشهم : زندگی شیرین محبت ؛ زندگىهایى که عروس و داماد همدیگر را دوست دارند با یک پول کم زندگى شیرین است. عروس و دامادهایى که همدیگر را دوست ندارند با یک پول زیاد هم زندگیشان شیرین نیست، محبت خیلى مهم است، محبت، محبت به خدا نماز مىآورد، محبت به پیغمبر اطاعت مىآورد، محبت به امام شاه را بیرون مىکند، محبت به ایرانى جنس ایرانى مىخرم، محبت به ایرانى خوب تولید مىکنم، محبت بنّا به کارفرما خوب مىسازد، محبت به بچه محبت به پدر و مادر، ریشه همه کارها محبت است، محبت عنصر مهمى است
- فقسّم بینهم معایشهم : زندگی شیرین ؛ از دیگر آثار رضا این است که باب عیش است. زندگى شیرین است. خانم مىگوید: به شوهرم گفتم که عید باید من را به مسافرت ببرد. اما او من را نبرد. حالا مىخواهى چه کنى؟ حالا نرفتى که نرفتى. براى چه غصه مىخورى؟ چرا زندگىات را تلخ مىکنى؟ من که سالى یک بار باید عیدى بدهم. چرا عید نوروز بدهم. عید غدیر مىدهم و دو برابر مىدهم. براى چه زندگىهاى خود را تلخ کنیم.
- فقسّم بینهم معایشهم : زندگی شیرین ؛ از دیگر حقوق زن و مرد، احترام متقابل است. اگر او خوبى کرد تو هم خوبى کن. «وَ إِذا حُیِّیتُمْ بِتَحِیَّهٍ فَحَیُّوا بِأَحْسَنَ مِنْها أَوْ رُدُّوها» (نساء/ 86) نسبت به غریبهها هم اسلام مىگوید: اگر یک غریبه گفت سلام، شما بگویید سلام علیکم. اگر گفت: سلام علیکم، بگویید: سلام علیکم و رحمه الله. سعى کنید به آنها بیشتر احترام کنید. اگر زن به شوهرش احترام کرد نباید گفت: نه خیر، وظیفهاش است! باید لباسها را بشوید! من تشکر کنم! وظیفهاش است! کى گفته وظیفهاش است.!! نگویید وظیفهات است. اگر مىخواهید زندگى شیرین داشته باشید این کلمه را به زبان نیاورید. در عین حال اسلام مىگوید: به بردهها بگو: یا فتى! یعنى جوانمرد. اسلام را قشنگ تلفظ کن. «هَلْ جَزاءُ الْإِحْسانِ إِلَّا الْإِحْسانُ» (الرحمن/ 60)
5- زندگى شیرین در عمل دستورات اسلامى
- فقسّم بینهم معایشهم : زندگی شیرین ؛ حدیث داریم: نیت گناه روزى را کم مىکند. قصد بد براى هیچ کس نکنید، اگر شنى در دیگى انداختى بالاخره شنى لاى دندانت خواهد آمد این عوض آن. سر سوزنى خیر و شر کنید خوب مىبینید. سعى کنید سالم و بدون کلک حرکت کنید خداوند هم میتواند یک زندگى شیرین به شما بدهد. اگر دیگرى هم خلاف کرد ما بگوییم دروغ نمىگوییم و خلاف نمىکنم پاک زندگى کنید. «فَمَنْ یَعْمَلْ مِثْقالَ ذَرَّهٍ خَیْراً یَرَهُ» (زلزال/ 7)
- فقسّم بینهم معایشهم : زندگی شیرین ؛ با ذکر خدا در قرآن آمده کسانى که از خداوند غافل شوند زندگى آنها تاب مىخورد، مى فرماید: «وَ مَنْ أَعْرَضَ عَنْ ذِکْرى فَإِنَّ لَهُ مَعیشَهً ضَنْکا» (طه/ 124) کسى که از ذکر و یاد من روى گرداند زندگىاش تلخ مىگرددافرادى با خدا روى حصیر زندگى شیرین و افرادى غافل روى قالى ابریشم دعوا و گرفتارى دارند، انسان با خدا آرامش دارد، چون مىفرماید: «أَلا بِذِکْرِ اللَّهِ تَطْمَئِنُّ الْقُلُوبُ» (رعد/ 28) با یاد خدا قلبها آرامش مىیابد.
- زندگى شیرین در سایه قناعت است. حدیث داریم گواراى زندگى ساختن باکم است. حدیث داریم «وَ لَا عَیْشَ أَهْنَأُ مِنْ حُسْنِ الْخُلُقِ» (کافى، ج 8، ص 244) زندگى گوارا و شیرین نمىشود مگر در سایه اخلاق نیکو. بعضى از خانههاى کوچک با حسن خلق بهشت و خانههاى بزرگ با بد اخلاقى جهنم مىشود. حدیث داریم «اطیب العیش القناعه» (غررالحکم، ص 391)
زندگى شیرین در گرو اعتدال در زندگى
- حدیث داریم هر که خدا دوستش دارد به او الهام مىکند که زندگىات را برنامه ریزى داشته باش زندگى شیرین «عَلَیْکَ بِالْقَصْد» حدیث داریم میانه رو باش اگر میانه رو باشى زندگىات شیرین است پشیمان نمىشوى اصلا حدیث داریم بازارىها و مردم سرمایه شان را در چند راه خرج مىکنند «فَانَّهُ اعْوَنُ شَىء عَلَى حَسُنَ العیش» (غررالحکم/ حکمت 8067)
- فقسّم بینهم معایشهم : زندگی شیرین ؛ خودمان خودمان را گیر گذاشتیم، والا راحت مىشود زندگى کرد، یک نفر مىگفت من شش ماه است زنم با من قهر است، مىگفتیم چه کار کردى؟ مىگفت زنم خواب دیده که من یک زن دیگر گرفتم. مىگویم بابا من چه خاکى به سرم کنم تو خواب دیدى؟ یعنى گاهى وقتها زندگى مىرود روى هوا بخاطر خواب و خیال و وهم و خیال، همین طور خیال، حیف، حیف زندگى شیرین را خودمان براى خودمان جهنم مىکنیم.
- فقسّم بینهم معایشهم : زندگی شیرین ؛ یک مردى اگر با خانمش تمرکز داشته باشد، علاقه داشته باشد، زندگى شیرین است، اما اگر خدایى نخواسته، زبانم لال، زن یا مرد دلش جاى دیگر باشد، زندگیشان شیرین نیست. نگاه به خانمش مىکند، حواسش جاى دیگر است. اگر تمرکز در علاقه نباشد، زندگىها متلاشى مىشود.
- فقسّم بینهم معایشهم : زندگی شیرین ؛ از همسر، بچه، بزرگ، از همه تشکر کنیم. نگوییم: باید بپزد. من خریدم او هم باید بپزد. خریدهاید، خانم بگویید: دست شما درد نکند. او هم پخته بگوید: دست شما درد نکند. زندگى شیرین مىشود.
- فقسّم بینهم معایشهم : زندگی شیرین ؛ جلساتى راجع به اینکه چه کنیم زندگى شیرین شود، عوامل شیرین شدن زندگى ، گاهى مسائلى پیش مىآید که شیرین نیست، فرق گذاشتن بین دختر و پسر است. قرآن بخوانم. قرآن مىگوید: اصلًا دختر و پسر هدیهى الهى است. «یَهَبُ لِمَنْ یَشاءُ إِناثاً» (شورى/ 49) به هرکس بخواهیم دختر مىدهیم. بعد مىگوید: به هرکس بخواهیم پسر مىدهیم. اول اسم دختر را برده است. «یَهَبُ» یعنى هِبه مىکند. مىبخشد. «لِمَنْ یَشاءُ» به هرکس بخواهد «إِناثاً» است. «فَانَّهُ اعْوَنُ شَىء عَلَى حَسُنَ العیش» (غررالحکم/ حکمت 8067)
- فقسّم بینهم معایشهم : زندگی شیرین ؛ مگس نباشیم که دائم روى زخم بنشینیم. مریض مىشوى. آخ، ناله! اى خدا! ببینید چند وقت است سالم هستى؟ این مقدار سالم بودى حالا یک شب دوشب هم مریض هستى. دهها ماه، صدها ماه، سالم بودى، حالا ده روز هم مریض هستى. اگر انسان یاد داشتهها باشد، زندگى شیرین است. یاد نداشتهها باشد، زندگىاش تلخ مىشود. هر چیزى را از یک زاویه مىشود نگاه کرد. یعنى ما خودمان مىتوانیم با نگاه مثبت زندگى را شیرین کنیم. با نگاه منفی زندگى را تلخ کنیم.
- فقسّم بینهم معایشهم : زندگی شیرین ؛ یک استاد دانشگاه بود شب عید قربان حاجىها در مشعر هستند. ببین چقدر اطمینان ... یعنى دیدم استاد دانشگاه با نگاه مثبت نگاه مىکند. سرزمین صفا، سرزمینى که نژاد پرستى در آن نیست. سرزمین اعتماد، سرزمین عبادت، او با آن نگاه، نگاه مىکند. اعتماد مىکنند، لذت برد. یعنى با نگاهها زندگى شیرین مىشود. با نگاهها زندگى تلخ ...
- فقسّم بینهم معایشهم : زندگی شیرین ؛ از چیزهایى که زندگى را شیرین مىکند بیان خوبىها است. به جاى یک خاطره بگویم. یوسف وقتى با برادرهایش آشنا شدند، برادرهاى یوسف گفتند که: داداش! ما نگاه به تو مىکنیم شرمنده هستیم. ما آمدیم تو را در چاه انداختیم. ولى تو ما را تحویل گرفتى. به روى خودت نیاوردى. من هروقت نگاه مىکنم شرمنده هستم. یوسف چه گفت؟ گفت: که اتفاقاً من شما را مىبینم لذت مىبرم. قدیم فکر مىکردند من یک آدم بىصاحبى، بىکسى هستم. نه پدرى، نه برادرى، همینطور یک بچه در چاه بودم. ولى وقتى میبینم من دهتا برادر دارم مىفهمم پدرم یعقوب است، مىفهمد که من یک خانوادهى ریشهدارى هستم. شما باعث شدید که مردم بفهمند که من خانوادهى ریشهدار هستم. یعنى او یک مثبت نگاه مىکند. او یک نگاه دیگر. او مىگوید: من احساس مىکنم شرمندهى تو هستم. یوسف مىگوید: من از بودن شما لذت مىبرم. اینکه انسان خوبىها را بگوید. زندگى شیرین مىشود.
- فقسّم بینهم معایشهم : زندگی شیرین ؛حضرت عیسى با گروهى داشتند مىرفتند. سگ مردهاى دیدند. یکى گفت: به! چه بوى بدى مىدهد. نمىدانم رنگش سیاه است. چه ... چه ... هرکسى از این سگ یک بدى گفت. حضرت عیسى گفت: چه دندانهاى قشنگى دارد. یعنى همه عیبش را گفتند، حضرت عیسى زیبایىاش را گفت. زیبایىها را بگوییم. بیان زیبایىها؛ زن خوبىهاى مرد را بگوید. مرد خوبىهاى زن را بگوید. زندگى شیرین مىشود.
- فقسّم بینهم معایشهم : زندگی شیرین ؛ خوب، همکارى زندگى را شیرین مىکند. مردى که در خانه کار بکند. زندگى شیرین مىشود. زنى که به شوهرش کمک کند. احساس نکند که او نوکر است. او کلفت است. همکارى زندگى را شیرین مىکند.
- فقسّم بینهم معایشهم : زندگی شیرین ؛ مسافرت زندگى را شیرین مىکند. گاهى انسان ... لازم هم نیست مسافرت دور باشد. همین کهبلند شوند تا امامزادهى شهر بروند و برگردند. بلند شوند در خیابان بروند و برگردند. همین با هم یک بستنى بخورند. زندگى شیرین مىشود. مسافرت حالا چه نزدیک، چه دور، در زندگى شیرین است.
- فقسّم بینهم معایشهم : زندگی شیرین ؛ احترام به خانوادهى همدیگر زندگى را شیرین مىکند. من اگر ببینم خانم من یک چاى دست مادر من مىدهد. اگر خانم من ببیند من یک چاى دست مادرش مىدهم. زندگى شیرین مىشود. زندگى شیرین مىشود. احترام به فامیل، زندگى شیرین مىشود.
- فقسّم بینهم معایشهم : زندگی شیرین ؛ شخصى به نام رافع دو تا همسر داشت. یکى پیر بود و یکى جوان بود. براى اینکه زندگى شیرین شود، گفت: ما این همسر پیر را طلاق مىدهیم. همسر آمد گفت: گرچه حق من است. ولى شما همسر جوانت را نگه دار، ما را هم نگه دار. آیه نازل شد که «وَ إِنِ امْرَأَهٌ خافَتْ مِنْ بَعْلِها نُشُوزا» (نسا/ 128) مىگوید: اینها بنشینند، «أَنْ یُصْلِحا بَیْنَهُما» خودشان صلح کنند. از حق خودش بگذرد، و زندگىشان را متلاشى نکند.
- فقسّم بینهم معایشهم : زندگی شیرین ؛ تو سیگارى هستى. گناه اینهایى که در اتاق هستند چیست که باید هواى دودى استفاده کنند. چرا محیط زیست را با دود خودت آلوده مىکنى؟ یا نکش یا حداقل برو بیرون بکش. در تاکسى، اتوبوس، مسجد، حسینیه، مدرسه و دانشگاه براى همه است. چرا این صداى آهنگ را بلند مىکنى؟ ماشین براى خودت است. چرا دلخراش و یا صوت را آلوده مىکنى. بگذار آرامش باشد. دل آرام، هواى آرام، دریاى آرام، قلب آرام، زندگى شیرین است.
- فقسّم بینهم معایشهم : زندگی شیرین ؛ رابطهى انسان با مردم، با مردم رابطه چیست؟ رابطهى عدالت. خوب، «إِنَّ اللَّهَ لا یَأْمُر» آیهاش را بنویسم که درسهایى از قرآن ما به هم نخورد. «وَ ما خَلَقْتُ الْجِنَّ وَ الْإِنْسَ إِلَّا لِیَعْبُدُونِ» (ذاریات/ 56) یعنى من انسان و جن را نیافریدم مگر براى عبادت. عبادت، یعنى رنگ الهى پیدا کند. آیهى عدالت این است. «إِنَّ اللَّهَ یَأْمُرُ بِالْعَدْلِ وَ الْإِحْسانِ» (نحل/ 90) «بِالْعَدْلِ وَ الْإِحْسانِ» رابطهى ما با مردم عدل و احسان است. عدل خالى هم کافى نیست. چون اگر عدالت باشد، محبت نباشد باز زندگى شیرین نیست.
- فقسّم بینهم معایشهم : دعا برای زندگی شیرین:خدایا زندگى را شیرین، در راه رضاى خودت قرار بده. لطف هایى به امام کردى که رهبرى را به بهترین وجه انجام داد. آن چه لطف به حضرت امام (ره) کردى همه آن لطفها را به آیت الله خامنهاى مرحمت بفرما. هرچه به عمر ما اضافه مىکنى بر ایمان و علم و عمل و اخلاص و عمق و برکات کار ما بیفزا.
اللهم صل علی محمد وآل محمد وعجل فرجهم
- ۰۱/۱۰/۰۲