توبه 2..اگر گناه در ذهنشان نبود که توبه کنند، از کارهای خوب شان توبه کنند. خدایا من از نمازم توبه میکنم. آن جوری که باید نماز نخواندم. خدایا آن جوری که شایسته ی تو بود، من انجام ندادم.
يكشنبه, ۲۸ آذر ۱۴۰۰، ۰۷:۵۵ ق.ظ
بسم الله الرحمن الرحیم
اللهم صل علی محمد وآل محمد وعجل فرجهم توبه 2—
-
اگر گناه در ذهنشان نبود که توبه کنند، از کارهای خوب شان توبه کنند. خدایا من از نمازم توبه میکنم. آن جوری که باید نماز نخواندم. خدایا آن جوری که شایسته ی تو بود، من انجام ندادم. آن جوری که باید محبت به خلق بکنم، نکردم. آن جوری که باید روزه می گرفتم نگرفتم. از کاستی هایی که در دل کارهای خوب است، توبه کنند. ما بعضی از اوقات فقط دنبال گناهان درشت می رویم. اولیاء خدا از همین چیزها توبه می کردند. مقام ربوبی را می دیدند و اعمال خودشان را نسبت به بارگاه ربوبی کم می دانستند و دائم توبه می کردند و اشک می ریختند.
- با عذاب وجدان بعد از توبه چکار کنیم ؟ چرا بعد از توبه اذیت نشویم؟ این خیلی خوب است. در روایت داریم: وقتی کسی در اثر یادآوری گناه خودش اذیت می شود، این علامت این است که خدا دوستش دارد. خدا کسی را که دوست ندارد کاری میکند که گناه برایش مهم باشد. عذاب وجدان مهمترباشد ؛ عذاب وجدان خیلی انسان را رشد میدهد. شخصیت انسان را معنوی تر خواهد کرد. انسان را از گناه فاصله خواهد داد. منتهی این عذاب وجدان را باید کنار خدا داشته باشیم. نه تنهایی بدون خدا که موجب افسردگی بشود. بچه ای که مادرش را گم کرده، اول مادرش را پیدا می کند و بعد در بغل مادرش گریه می کند.
- پیامبر می فرماید: گریه کردن بچه ها را دوست دارم. روی این میشود کار کرد. ما باید عذاب وجدان را دم در خانه ی خدا داشته باشیم و خبر داشته باشیم که خدا همه ناراحتی ما را جبران خواهد کرد. ما حق مان است که ناراحت باشیم چون گناه کرده ایم. خدا انسان را نوازش می کند. پس این عذاب وجدان علامت خوبی است. سعی نکنید این را زود از بین ببرید. در خانه ی خدا اشک بریزید مطمئن باشید خدا این وضعیت را دوست دارد.اللهم صل
- چکار کنیم که از معاصی نفرت پیدا کنیم؟ باید همه ی کارهای خوب را انجام بدهیم تا به این نقطه برسیم. یکی این است که با خوبها بیشتر رابطه داشته باشیم. انسان وقتی خوب ها را می بیند از بدی خودش پشیمان میشود. با آدمهای خوب و آدمهایی که هوس گناه درسرشان نیست رابطه برقرار بکنیم. برویم آنها را ببینیم.
- یکی دیگر از راهها، انجام دادن کارهای خوب است. کارهای خوب نور است و وقتی نور آمد، بدی ها می رود. بعضی وقت ها ما هیچ کاری نمی کنیم و دوست داریم که از گناه هم نفرت پیدا کنیم. مثلا عذاب وجدان داریم و هیچ حرکت خوبی هم انجام نمی دهیم.
- یکی دیگر از راهها این است که توبه کنیم و به خودمان تلقین کنیم و هفت صد تا استغفرالله بگوییم. در حالت استغفار وقت بگذارید و تمرکز بکنید و آن قدر این کار را انجام بدهید تا کم کم آن تنفر پدید بیاید. راه دیگر قرآن خواندن است که در قلب انسان نور بوجود می آورد. شرکت در روضه و ذکر مصیبت هم مهم است.
-
در روایت داریم که نفس ما آن حیوان چموشی است که رام نمی شود و عمل و علم هم به آن کمک می کنند. حالا چکار کنیم ؟ این نفس را دور بزنید. ما امیرالمومنین را دوست داریم. بنشینیم و غصه های ایشان را بخوریم. برای ایشان اشک بریزیم. درباره ی مظلومیت او فکر بکنید. حضور در روضه یکی از کارهای با عظمتی است که خیلی بزرگان روی آن تاکید می کردند.
- توبه در قرآن قرآن کریم بدنبال آیات عذاب، را آورده تا بگوید: راه اصلاح، هرگز بر کسى بسته نیست. «إِلَّا الَّذِینَ تابُوا» «إِلَّا مَنْ تابَ»
- توبه، واجب است. زیرا فرمان خداوند است. «تُوبُوا إِلَى اللَّهِ» «تحریم/ 8»
- قبول توبهى واقعى قطعى است،نمىتوان باور کرد که ما به امر او توبه کنیم ولى او نپذیرد. «هُوَ الَّذِی یَقْبَلُ التَّوْبَةَ عَنْ عِبادِهِ» (شورى /37)
- خداوند هم توبه را مىپذیرد و هم کسانى را که بسیار توبه مىکنند دوست دارد. «یُحِبُّ التَّوَّابِینَ» (بقره/222).
- توبه، باید با عمل نیک و جبران گناهان همراه باشد. «تابَ وَ عَمِلَ صالِحاً» ( فرقان/ 71) «تابَ مِنْ بَعْدِهِ وَ أَصْلَحَ»( انعام/ 37)
- «تابُوا وَ أَصْلَحُوا وَ بَیَّنُوا» ( بقره/ 160) توبه، رمز رستگارى است. تُوبُوا ... لَعَلَّکُمْ تُفْلِحُونَ(نور/31)
- توبه، وسیلهى تبدیل سیئات به حسنات است. «إِلَّا مَنْ تابَ، وَ عَمِلَ، صالِحاً فَأُوْلئِکَ یُبَدِّلُ اللَّهُ سَیِّئاتِهِمْ حَسَناتٍ» «1 (1). فرقان، 70.»
- توبه، سبب نزول باران است. تُوبُوا* ... یُرْسِلِ السَّماءَ «(2). هود، 52.»
- توبه، سبب رزق نیکو است. «تُوبُوا إِلَیْهِ یُمَتِّعْکُمْ مَتاعاً حَسَناً» «(3). هود، 3.»
- توبه در هنگام دیدن آثار مرگ و عذاب پذیرفته نمىشود. «حَتَّى إِذا حَضَرَ أَحَدَهُمُ الْمَوْتُ قالَ إِنِّی تُبْتُ الْآنَ» «(4). نساء، 18.»
- خداوند علاوه بر قبول توبه، لطف ویژه نیز دارد. «هُوَ التَّوَّابُ الرَّحِیمُ»(بقره/37) «ثُمَّ تابَ مِنْ بَعْدِهِ وَ أَصْلَحَ فَأَنَّهُ غَفُورٌ رَحِیمٌ» «(5). بقره، 37.»، «ثُمَّ تابَ عَلَیْهِمْ إِنَّهُ بِهِمْ رَؤُفٌ رَحِیمٌ» «(6). انعام، 54. » «إِلَّا مَنْ تابَ وَ آمَنَ وَ عَمِلَ صالِحاً فَأُولئِکَ یَدْخُلُونَ الْجَنَّةَ» «
- توبه، در این آیات در کنار توبه به مسئله رحمت و رأفت و محبت الهى اشاره شده است. «ثُمَّ تُوبُوا إِلَیْهِ إِنَّ رَبِّی رَحِیمٌ وَدُودٌ» «(8). مریم، 60. »
- قرآن ترک توبه را ظلم و هلاکت دانسته است. «وَ مَنْ لَمْ یَتُبْ فَأُولئِکَ هُمُ الظَّالِمُونَ» «(8). مریم، 60.» «ثُمَّ لَمْ یَتُوبُوا فَلَهُمْ عَذابُ جَهَنَّمَ» «(9). هود، 90.
- 8- توبه، یک تحول است نه تظاهر. «تابَ وَ آمَنَ وَ عَمِلَ صالِحاً»
- 9- شرط رستگارى و ورود به بهشت، توبه وایمان و عمل صالح است. تابَ وَ آمَنَ وَ عَمِلَ صالِحاً ... یَدْخُلُونَ الْجَنَّة
- توبه، ابعاد و شرایط آن : پس از پاسخگویى به علل ترس از مرگ و بررسى دلائل و ریشههاى ترس، اکنون در باره توبه و جبران تخلّفات گذشته که تنها راه نجات است، به سراغ قرآن و روایات مىرویم:
- معناى توبه : توبه به معناى برگشت است، لذا در قرآن، هم به خداوند نسبت داده شده و هم به انسان. «1» توبه خدا یعنى برگرداندن لطف و رحمت خود بر بندگان و توبه انسان به معناى برگشت او از حالات و اعمال فاسد گذشته خود است و لذا در هر توبه انسان دو توبه از خدا مىبینیم؛
- یکى برگرداندن لطف خودش به بندگان گناهکار است که با این لطف انسان متوجه بدىهاى خود مىشود و پس از این توجه، انسان نیز توبه کرده و از افکار و اعمال خودش پشیمان شده و برمىگردد و دیگرى پذیرش توبه انسان است که بار دیگر خدا لطف کرده و توبه او را مىپذیرد.
- همانند پدرى که لطف مىکند و سرمایهاى را به فرزندش مىبخشد و این فرزند با همان سرمایه، اجناسى تهیه مىکند، دوباره پدر، آن اجناس را با قیمت چند برابر از پسرش مىخرد که در واقع یک تجارت و سود فرزند، میان دو لطف پدر قرار دارد.
- بنابراین یک توبه انسان میان دو توبه خدا قرار گرفته است، بدین ترتیب که ابتدا خداوند توفیق توجه به عیبها را به انسان عطا مىفرماید، آنگاه انسان پشیمان شده و از آن عیبها و گناهان توبه مىکند و سپس خداوند توبه او را مىپذیرد که این لطفى دیگر است. قرآن این حقیقت را چنین بیان مىفرماید:
- «ثمّ تابَ عَلیهِم لِیَتوبُوا انّ اللّه هو التَّوابُ الرَّحِیم» «1» خداوند لطف خودش را بر آنها شامل مىکند و مىفهمند که بد کردهاند، سپس آن افراد توبه مىکنند و بار دیگر خداوند رحیم توبه آنان را پذیرفته و آنان را مىبخشد.
- مراحل توبه : حضرت على علیه السلام توبه را داراى چهار مرحله دانسته و مىفرماید: «التَّوبَةُ نَدمٌ بِالقَلبِ و استِغفارٌ باللسانِ و تَرک بالجَوارح، واضمارُ الَّا یَعود» «2»
- توبه چهار مرحله دارد: اوّل: پشیمان شدن قلبى.دوّم: اقرار و اعتراف و آن پشیمانى را در قالب استغفار به زبان آوردن.سوّم: ترک و رها کردن گناهان گذشته.چهارم: تصمیم بر اینکه در آینده هم آن گناهان را تکرار نکند.
- ابعاد توبه حقیقى :در حدیث بسیار عالى و جالبى رسولخدا صلى الله علیه و آله توبه را در ابعاد گوناگون بیان کرده و خطاب به اصحاب فرمودند: «أتَدرونَ مَن التّائب؟ قالوا: الّلهم لا» آیا مىدانید توبه کننده حقیقى کیست؟ آنان گفتند: نه. آنگاه حضرت آنان را به چند گروه تقسیم کردند: «اذا تابَ العَبدُ و لَم یُرضِ الخُصَماءَ فَلَیس بِتائِب» هر گاه انسان به زبان و دل توبه کند، ولى طلبکاران وستمکشیدگان را از خود راضى ننماید، در حقیقت توبه نکرده است.
- «مَن تابَ و لم یَزِد فِى العِبادةِ فَلَیسَ بِتائِب» کسى که توبه کند، ولى به عبادتش چیزى اضافه نشود، او هم توبه نکرده است.
- «مَن تابَ و لَم یُغَیّر لِباسَه فَلَیسَ بِتائبٍ» هر گاه کسى توبه کند، ولى در لباس و قیافه ظاهرى او تغییراتى داده نشود، باز هم توبه نکرده است. یا مقصود این است که اگر لباس حرام و گناه را به لباس تقوى تغییر ندهد، تائب شمرده نمىشود.
- «مَن تابَ و لَم یُغیّر رُفقائَه فَلَیسَ بِتائِب» هر گاه شخصى توبه کند، ولى در مسائل اجتماعى روابط قبلى خود را با افراد فاسد همچنان ادامه دهد و آنان را عوض نکند، گویا اصلًا توبه نکرده است.
- «مَن تابَ ولَم یُغیّر مَجلِسَه فَلَیس بِتائِب» هر گاه توبه کند، لیکن در نشست و برخاستها و دعوتها و پذیرایىهاى او چهره اسلامى مشاهده نشود، باز هم توبه او اساسى نیست.
- «مَن تَابَ ولَم یُغَیّر فِراشَه و وِسادَتَه فَلَیس بِتائِب» هر گاه کسى توبه کند، ولى در مسائل خانوادگى، زناشوئى وتربیت فرزند، اخلاق و رفتار اسلامى نداشته باشد و در مسائل جنسى از راه انحرافى که رفته باز نگردد، او نیز توبه نکرده است.
- «مَن تَابَ وَ لَمیُغَیّر خُلقَه و نِیّتَه فَلیسَ بِتائِب» هر گاه کسى توبه کند، ولى در حالات روحى، فکرى، قلبى و برخوردهاى اجتماعى او تغییراتى حاصل نشود و به جاى راضى کردن خدا به فکر راضى کردن این و آن باشد و تکبّر، کینه، حسادت، بُخل و ریا را کنار نگذارد و انگیزهها و هدفهاى مادّى خود را به قصد قربت و اخلاص تبدیل نکند، باز هم توبه او ریشه و اساس ندارد.
- «مَن تَابَ و لَم یَفتَح قَلبَه و لَمیُوَسّعْ کَفّه فلَیسَ بتائِب» هر گاه توبه کند، امّا روحش باز و رویش گشاده نباشد، بلکه همان تنگ نظرىهاى قبلى را داشته باشد و از کمک به دیگران خوددارى کند، او هم توبه نکرده است.
- «مَن تابَ و لمیُقَصّر أمَلَه ولَمیَحفَظ لِسانَه فَلیسَ بِتائب» هرگاه کسى توبه کند، ولى از خیالپردازى وآرزوهاى واهى ودور ودراز خویش دست برندارد وزبانش را از انواع تهمتها، دروغها، غیبتها، ناسزاها، شایعهسازىها، یاوهگویىها، سخن چینىها، سوگندهاى نابجا وگواهىهاى ناروا و ... باز ندارد در حقیقت توبهاى نکرده است.
- «مَن تَابَ ولَم یُقَدّم فَضلَ قُوتِه مِن بَدَنِه فَلَیسَ بِتائِب» کسى که توبه کند، ولى در مسائل اقتصادى و مصرف مال و توجّه به محرومان و گرسنگان جامعه بىتفاوت باشد و حاضر نباشد کمى از دارایى و تشریفات زندگى خود را در راه رفاه دیگران صرف نماید، او هم توبه نکرده است. سپس پیامبر صلى الله علیه و آله سخن خود را چنین ادامه دادند: «اذا استَقام عَلى هذِهِ الخصال فذاک التّائِب» «1» هر گاه توبه کننده این صفات دهگانه را مراعات کرد، براستى او توبه کرده است. اللهم صل علی محمد وآل محمد وعجل فرجهم
- ۰۰/۰۹/۲۸