اهلبیت شرح زیارت جامعه کبیره 2چه کسانی أهلَ بَیْتِ النُّبُوَّةِ هستند؟ _ نمی توان هر آن کس را که در خانه پیامبر صلی الله علیه و آله زندگی می کرده ، در زمره بیتِ نبوّت دانست
سه شنبه, ۲۵ مهر ۱۴۰۲، ۰۸:۴۸ ب.ظ
بسم الله الرحمن الرحیم
- اللهم صل علی محمد وآل محمد وعجل فرجهم
- شرح زیارت جامعه کبیره یا تفسیر قرآن ناطق - محمد محمدی ری شهری-
- السلام عَلَیْکُمْ یا أهلَ بَیْتِ النُّبُوَّةِ
- چه کسانی أهلَ بَیْتِ النُّبُوَّةِ هستند؟ _ نمی توان هر آن کس را که در خانه پیامبر صلی الله علیه و آله زندگی می کرده ، در زمره بیتِ نبوّت دانست این حقیقت ، زمانی آشکار می شود که آیات قرآن ، بررسی مفهوم «بیت» در احادیث شود که از آنها چنین به دست می آید که هر گاه ، «بیت» را به شخصیتِ حقیقی پیامبر صلی الله علیه و آله نسبت می دهد ، صیغه جمع آن ، یعنی «بیوت» می آید
- 1 تا خانه تمام همسران پیامبر صلی الله علیه و آله را فرا گیرد : «یَـأَیُّهَا الَّذِینَ ءَامَنُواْ لَا تَدْخُلُواْ بُیُوتَ النَّبِیِّ إِلَا أَن یُؤْذَنَ لَکُمْ إلی طَعامٍ .
- 2 ای کسانی که ایمان آورده اید! به خانه های پیامبر درنیایید ، مگر آن که شما را به خوردن طعامی رُخصت دهند» . امام علی علیه السلام نیز بر اساس منطق قرآن ، در برابر برخی از بستگان پیامبر صلی الله علیه و آله فرمود : فَنَحنُ بَیتُ النُّبُوَّةِ وَ مَعدِنُ الحِکمَةِ .
- 3 پس ما خاندان پیامبریم و معدن حکمت هستیم . تا نشان دهد که ارتباط با «پیامبری» راه گشاست و رابطه داشتن با شخص پیامبر صلی الله علیه و آله ، به تنهایی ، کافی نیست .
- مفهوم «بیت» در احادیث ابوحمزه ثُمالی ، از شاگردان امام سجّاد و امام باقر علیهماالسلام ، راوی دعای معروف «سحر» ، برخوردی از قَتاده (از فقیهان شهر بصره و مورد اعتماد دربار اُموی) با امام باقر علیه السلام را گزارش می کند که در آن ، معنای حقیقی بیت نبوّت ، روشن می شود .
- ابوحمزه می گوید : در مسجد پیامبر صلی الله علیه و آله نشسته بودم که مردی پیش آمد و سلام کرد و پس از معرّفی خود ، به من گفت : ابوجعفر (امام باقر علیه السلام ) را می شناسی ؟ گفتم : آری . با او چه کاری داری ؟ پاسخ داد : چهل سؤال آماده کرده ام که از او بپرسم . اگر حق بود ، بپذیرم و اگر باطل بود ، او را وا گذارم .
- به او گفتم : آیا تفاوت حق و باطل را می شناسی ؟ گفت : شما کوفیان ، جماعتی هستید که کسی در برابرتان ، یارای سخن گفتن ندارد . هر گاه ابو جعفر علیه السلام را دیدی ، مرا خبر کن . سخنم با او تمام نشده بود که امام باقر علیه السلام در حلقه ای از خراسانی ها و دیگر مردمانی که در باره مسائل حج از ایشان می پرسیدند ، وارد مسجد شد و در جایگاه خود نشست و مرد تازه وارد ، نزدیک ایشان نشست . من هم در مکانی نشستم که سخن او را بشنوم . هنگامی که اطرافیان امام علیه السلام پرسش های خود را پرسیدند و پاسخ گرفته ، رفتند ، امام علیه السلام به وی رو کرد و فرمود : «تو کیستی ؟» . گفت : من قتاده ، پسر دعامه بصری هستم .
- امام علیه السلام به او فرمود : «تو فقیه (دین شناس) بصره هستی ؟» . گفت : آری . امام باقر علیه السلام فرمود : وَیحَک یا قَتادَةُ ! إنَّ اللّهَ ـ جَلَّ و عَزَّ ـ خَلَقَ خَلقا مِن خَلقِهِ ، فَجَعَلَهُم حُجَجَا عَلی خَلقِهِ ، فَهُم أوتادٌ فی أرضِهِ ، قُوّامٌ بِأمرِهِ ، نُجَباءُ فی عِلمِهِ ، اِصطَفاهُم قَبلَ خَلقِهِ أظِلَّةً عَن یَمِینِ عَرشِهِ . وای بر تو ، ای قَتاده! خداوند عز و جل گروهی را آفرید و آنان را حجّت بر خلقش قرار داد . پس ایشان ، پایه های زمین هستند (مایه آرامش زمینیان اند) ، بر پا کنندگان امر الهی اند و ویژگان علم اویند . خداوند ، آنان را پیش از آن که آفریدگان را بیافریند ، به صورت سایه هایی در طرف راست عرش برگزید . قَتاده ، مدّتی طولانی سکوت کرد .
- سپس گفت : به خدا سوگند ، در برابر فقهای بسیاری نشسته ام و در برابر ابن عبّاس نیز زانو زده ام ؛ امّا در برابر هیچ کدام از ایشان ، آن چنان که در برابر تو دلم ناآرام شد ، مضطرب نشدم . وی ، با این سخن ، در حقیقت ، راز این پریشانی خود را از امام علیه السلام سؤال کرد . لذا ایشان به او فرمود : «وای بر تو ! آیا می دانی کجا نشسته ای؟ تو در برابر خانه هایی. هستی که خداوند ، اجازه داده که قدر و منزلت آنها رفعت یابد و نامش در آنها ، یاد شود . در آن خانه ها ، هر بامداد و شامگاه ، مردانی که نه تجارت ، و نه داد و ستدی ، آنان را از یاد خدا و بر پا داشتن نماز و دادن زکات ، به خود مشغول نمی دارد ، او را نیایش می کنند» .
- سپس ، این آیه را قرائت کرد که : «فِی بُیُوتٍ أَذِنَ اللَّهُ أَن تُرْفَعَ وَ یُذْکَرَ فِیهَا اسْمُهُ یُسَبِّحُ لَهُ فِیهَا بِالْغُدُوِّ وَ الْأَصَالِ * رِجَالٌ لَا تُلْهِیهِمْ تِجَـرَةٌ وَ لَا بَیْعٌ عَن ذِکْرِ اللَّهِ وَ إِقَامِ الصَّلَوةِ وَ إِیتَآءِ الزَّکَوةِ . 1 [ آن چراغ ] در خانه هایی است که خداوند ، رخصت داده است که بالا برده و بزرگ داشته شوند و نام وی در آنها یاد شود و او را در آن جا ، بامدادان و شبانگاهان ، به پاکی بستایند ؛ مردانی که بازرگانی و خرید و فروش ، ایشان را از یاد خدا و خواندن نماز و دادن زکات ، باز ندارد» .
- آن گاه ، افزود : «تو ، آن جا نشسته ای و ما ، آن خانه ها هستیم» . امام علیه السلام ، جایگاه امامت را بیان فرمود و راز عظمت خویش را باز گفت و با تلاوت این آیه قرآن ، تنها نقطه ای را که اجازه رفعت یافتن و برتری دارد ، معرّفی کرد . قَتاده نیز به خوبی ، مراد امام علیه السلام را فهمید و گفت : به خدا سوگند ، راست گفتی ، فدایت شوم ! به خدا سوگند ، این خانه ، خانه سنگی و گِلی نیست ! سپس از امام علیه السلام درباره حکم پنیر پرسید . امام باقر علیه السلام ، تبسّمی کرد و فرمود : «همه پرسش هایت به پنیر بازگشت ؟!» . قَتاده ، پاسخ داد : فراموش کردم ! امام علیه السلام فرمود : «اشکالی ندارد» . سپس ، پاسخ سؤال قَتاده را داد .
- 2 در بیشتر متون حدیثی و کلامی ، از «أهل بیت النُّبُوَّة» ، به اختصار ، با «اهل بیت» یاد پیام ها شده است . شاید بازگشت چنین اطلاقی ، به آیه ۳۳ سوره احزاب باشد که می فرماید : «إِنَّمَا یُرِیدُ اللَّهُ لِیُذْهِبَ عَنکُمُ الرِّجْسَ أَهْلَ الْبَیْتِ وَ یُطَهِّرَکُمْ تَطْهِیرًا .
- 1همانا خداوند ، می خواهد تا از شما خاندان پیامبر، پلیدی را ببَرَد و شما را کاملاً پاک کند » . و بنا بر روایات فراوانی ، پیامبر خدا صلی الله علیه و آله ، پس از نزول آیه «وَ أْمُرْ أَهْلَکَ بِالصَّلَوةِ ؛
- 2 کسان خود را به نماز ، فرمان ده» ، هر بامداد ، به درِ خانه علی علیه السلام می آمد و می فرمود : «السلام علیکم أهل البیت ! » و آنان را به نماز ، دعوت می کرد .
- 3 پیام ها۱ . آغاز زیارت با عبارت «السلام علیکم» ، نشانه حاضر بودن اهل بیت علیهم السلام به گاهِ خواندن زیارت نامه است . پس آنان را حاضر بدانیم و ادب ایستادن ، سخن گفتن و نگاه کردن را رعایت کنیم .
- 2. عبارت زیبایِ «السلام علیکم» ، هدیه ای الهی است که حتّی خاندان نبوّت را با آن می خوانیم . شایسته است که قدر این هدیه باارزش را بدانیم و در سلام گفتن ، به یکدیگر بخل نورزیم .
- ۳ . اوّلین کسی که اهل بیت علیهم السلام را با عبارت «السلام علیکم» مخاطب قرار داد ، پیامبر صلی الله علیه و آله بود .
- ۴ . عظمت امامان علیهم السلام ، به میزان وابستگی آنان به شخص پیامبر صلی الله علیه و آله نیست ؛ بلکه میزان ، شایستگی آنان در ارتباط داشتن با مبدأ وحی و آینه عظمت الهی بودن است . افرادی مانند سلمان ، ابو ذر و ... را در زمره اهل بیت علیهم السلام برشمرده اند و برخی از نزدیکان پیامبر صلی الله علیه و آله از این نعمت ، محروم اند .
- وَ مَوْضِعَ الرِّسالَةِ.. شرح مفهوم رسالت ( ۲ ) وَ مَوْضِعِ الرِّسالَةِ . و جایگاه رسالت ...
- توضیح واژه ها مَوضِع : اسم مکان ، به معنای محل ، جا . 1 الرِّسالة : پیام ، پیامبری ، ابلاغ .
- 2. شرح جایگاه رسالت ، ویژگی دیگری برای امامان علیهم السلام است و از آن جا که به عنوان ویژگی آنان در «زیارت جامعه» آمده است ، معنایی فراتر از انتساب به پیامبر صلی الله علیه و آله دارد که باید بررسی شود .
- مفهوم رسالت - نبوّت و رسالت ، واژگانی هستند که برای پیامبران الهی استفاده می شوند ، امّا همپوشی کاملی ندارند ؛
- زیرا «نبی» ، از جانب حق ، خبر می دهد ، امّا وظیفه ابلاغ به مردمان را ندارد ؛
- ولی «رسول» ، پیامبری است که از جانب حق ، سخن می گوید و سخن حق را به جامعه بشر ، منتقل می نماید .
- بنا بر این ، مقام رسالت ، از نبوّت برتر است . در این عبارت ، امامان علیهم السلام در جایگاه رسالت الهی معرّفی شده اند .
- اکنون سؤالی که فرا روی ماست ، این که آیا رسالت امامان ، همان رسالت پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله است ، یا آن که نوع رسالت پیامبر صلی الله علیه و آله با رسالت ائمّه ، متفاوت است ؟
- بررسی انواع رسالت ، پاسخی به این پرسش است . انواع رسالت - رسالت اهل بیت علیهم السلام
- انواع رسالت ۱ . رسالت ابلاغ وحی . بالاترین مرتبه رسالت ، ارتباط بی واسطه با مبدأ وحی و یا به وسیله فرشته و ابلاغ دستورهای الهی است . چنین رسالتی ، ویژه پیامبران اولو العزم و سرآمدِ آنان ، پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله است . پیامبر ، آنچه را از حق تعالی می شنود ، به مردمان می رساند .
- ۲ . رسالت خاصّ تبیین وحی . معنای دیگر رسالت ، رسالت خاصّ تبیین وحی است که در چنین رسالتی ، افراد ویژه ای که خداوند متعال معیّن کرده است ، به دستور پیامبر ، وحی الهی را برای مردم ، بازگو می کنند . آنان ، با دریافت و فهم پیام های الهی ، واسطه میان پیامبر و مردم هستند .
- ۳ . رسالت عامّ ابلاغ وحی . این رسالت ، وظیفه همه کسانی است که پیام های الهی را از طریق اوّل و یا دوم ، دریافت کرده اند . این سخن پیامبر صلی الله علیه و آله که در ماجرای غدیر روایت شده ، ناظر بر نوع سوم رسالت است که : فَلیَبلُغِ الشّاهِدُ مِنکُم الغائِبَ . 1 هر که از شما حاضر است ، باید به غایبان برساند .
- رسالت اهل بیت علیهم السلامهمان گونه که گذشت ، اهل بیت علیهم السلام از جانب خداوند متعال و پیامبر او ، سخن می گویند و بر این اساس ، آنان ، ترجمان وحی الهی اند ، چنان که امام رضا علیه السلام ، طبق نقلی ، می فرماید : إنّا عَنِ اللّهِ و عَن رَسُولِهِ نُحَدِّثُ ، وَ لا نَقولُ : قالَ فُلانٌ وَ فُلانٌ ، فَیَتَناقَضَ کَلامُنا ، إنَّ کَلامَ آخِرِنا مِثلُ کَلامِ أوَّلِنا وَ کَلامَ أوَّلِنا مُصادِقٌ لِکَلامِ آخِرِنا .. 2 ما از خدا و فرستاده اش سخن می گوییم و نمی گوییم : «فلان کس و فلانی گفت» تا کلام ما...(ابلاغ آیات نخستین سوره توبه) متناقض شود . سخن آخر ما ، مانند سخن اوّل ماست و سخن اوّلین ما ، تصدیق کننده سخن آخرینِ ماست .
- این حدیث امام رضا علیه السلام ، جایگاه رسالت را نشان می دهد که سخن تمام امامان ، از وحی سرچشمه می گیرد و بنا بر این ، تناقضی در گفتار آنان ، دیده نمی شود . «موضع الرسالة» نیز به همین مقام رسالت که واسطه میان پیامبر و مردم است ، اشاره دارد ؛ زیرا برخی پیام های الهی را تنها اهل بیت علیهم السلام باید ابلاغ نمایند و دیگری را چنین مقامی نشاید .
- ابلاغ آیات اوّل سوره برائت، ادّعای ما را ثابت می کند . چنین برداشتی از مفهوم رسالت ، بیانگر آن است که رسالت ، مفاهیم متعدّدی دارد و رسالت و نبوّتی که با ارتحال پیامبر صلی الله علیه و آله از جهان رخت بربست ، با پیام رسانی امامان ، متمایز است .
- ابلاغ آیات نخستین سوره توبه آن گاه که آیات «بَرَآءَةٌ مِّنَ اللَّهِ وَرَسُولِهِ إِلَی الَّذِینَ عَـهَدتُّم مِّنَ الْمُشْرِکِینَ؛ 1 این ، [ اعلام ]بیزاری است از جانب خدا و فرستاده او ، به سوی آن کسانی از مشرکان که با آنان ، پیمان بسته اید» ، نازل شد ، پیامبر صلی الله علیه و آله ، ابو بکر را به سوی مکّه گسیل کرد تا پیام بیزاری خدا و پیامبرش را به مشرکان برساند ؛ امّا ناگاه ، بر پیامبر صلی الله علیه و آله چنین پیام فرستاده شد که : لا یُؤَدّی عَنکَ إلّا أنتَ أو رَجُلٌ مِنکَ .
- 2 [ پیام را ] از جانب تو ، جز خودت یا مردی از [ خاندان ] تو نرساند . و بدین سان ، پیامبر خدا ، ابو بکر را از نیمه راه ، باز گرداند و امیر مؤمنان علی علیه السلام مأموریت یافت تا پیام الهی را برای مشرکان ، باز خوانَد و در برابر دلْ ناخوشی ابو بکر ، به او فرمود که جبرئیل علیه السلام بر ایشان نازل شده و به چنین کاری ، فرمان داده است .
- 1 نکته قابل توّجه ، آن که این سخن ، مطلق است و شامل حکم اعلان برائت و هر حکم الهی دیگری می شود که نیازمند ابلاغ پیامبر صلی الله علیه و آله و یا شخصی همانند اوست .
- به سخن دیگر ، احکام الهی ای که به مردم ابلاغ نشده ، یا باید توسّط خود پیامبر صلی الله علیه و آله ابلاغ شود یا توسّط اهل بیت ایشان ، و شخص سومی حق ندارد تا مبلّغ ابتدایی احکام الهی باشد .
- این ، فضیلتی بس بزرگ برای اهل بیت علیهم السلام است که عبارت «موضع الرسالة ؛ جایگاه رسالت» را به این معنا می توان حمل کرد .
- علّامه مجلسی رحمه الله برای جمله «موضع الرسالة» ، دو معنا ذکر کرده است : یکی این که اهل بیت علیهم السلام ، گنجینه علم همه پیامبران هستند ؛ و دیگر این که اهل بیت علیهم السلام در جایگاهی قرار دارند که پیامبر صلی الله علیه و آله هم در آن جایگاه ، قرار دارد . البته ایشان ، معنای اوّل را ترجیح می دهد .
- 2 گفتنی است که معنای اوّل ، از دیگر عبارات «زیارت جامعه» ، مانند : «خزّان العلم» و یا «عندکم مَا نزلت به رُسُله وَ هَبطت بِهِ ملائکته» نیز استفاده می شود ؛ لیکن معنایی که ذکر شد ، در این قسمت از این زیارت نورانی ، بهتر به نظر می رسد .
شرح زیارت جامعه کبیره یا تفسیر قرآن ناطق - محمد محمدی ری شهر
http://www.ghbook.ir/book/11586
اللهم صل علی محمد وآل محمد وعجل فرجهم
- ۰۲/۰۷/۲۵